ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها نیز به طور تجربی در کشورهای زیادی از جمله آمریکا، کانادا، چین، مالزی، آلمان و …. مورد بررسی قرار گرفته است. واژه های نامشهودها، دارایی دانش و سرمایه فکری به طور وسیعی در ادبیات حسابداری، اقتصاد و مدیریت مورد استفاده می‌باشد ولی ارزش بالقوه و منافع آتی آنان به طور قابل اتکاء قابل اندازه گیری و سنجش نمی باشد. به طور کلی، بهره وری در شرکت ها وابسته به سرمایه فکری و قابلیت های سازمان در به کارگیری آن به عنوان یک دارایی است. استوارت اشاره می کند که در عصر اطلاعات و اقتصاد دانش محور یک انقلاب اساسی رخ داده است، به طوری که اطلاعات جایگزین سرمایه در گردش و دارایی های فکری جایگزین دارایی های فیزیکی گردیده است. در واقع، منافع فیزیکی و مادی تا حد زیادی توسط دانش و ارتباطات به عنوان منابع اصلی ارزش و ثروت جایگزین شده اند و در سبز فایل اقتصاد نوین در قالب اقتصاد نامشهود ظهور یافته است. انقلاب دیجیتال، در اقتصاد باعث پیدایش مفاهیم نوین از جمله اقتصاد فرا- ماده و اقتصاد بی وزن و اقتصاد نرم افزاری شده و این مفاهیم به نوعی حکایت از آن دارد که عامل محرک اقتصاد دیگر ماده نیست، بلکه چیزی است بی وزن و غیر مادی مانند اطلاعات و دانایی.

۲-۳- پیشینه پژوهش

در ادامه به پژوهش­های انجام شده که به نحوی با موضوع پژوهش حاضر مرتبط است اشاره می­ شود.

۲-۳-۱- پژوهش­های خارجی

نواس و همکاران (۲۰۱۲) به بررسی رابطه بین سیستم­های حسابداری مدیریت و سرمایه فکری پرداختند. این مطالعه به بررسی تأثیر سیستم­های سرمایه فکری در توسعه سرمایه انسانی متمرکز بود. نمونه مورد بررسی در این مطالعه ۲۸۱ شرکت پرتغالی و روش پژوهش نیز مئلسازی معادلات ساختاری بود. نتایج پژوهش نشان داد که شش عامل مورد بررسی سیستم حسابداری مدیریت در این پژوهش تأثیر مثبت معناداری بر توسعه سرمایه فکری دارد.

نواس و آلوز (۲۰۱۲) به بررسی رابطه بین سیستم­های حسابداری مدیریت، عملکرد شرکت و سرمایه فکری پرداختند. شواهد تجربی از این ایده حمایت می­ کند که فرایند ایجاد ارزش به شدت به سطح سرمایه فکری بستگی دارد. از طرفی حسابداری مدیریت ابزاری مناسب در استفاده مناسب از سرمایه فکری است. نتایج پژوهش نشان داد که سیستم­های حسابداری مدیریت رابطه معناداری با ابعاد انسانی و ساختاری سرمایه فکری دارند. همچنین سیستم‌های حسابداری مدیریت نقش مهمی را در توسعه سرمایه فکری دارند. سرمایه فکری نیز تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکت‌ها دارد.

تیلس و همکاران (۲۰۰۷) به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و حسابداری مدیریت و عملکرد شرکت پرداختند. یافته ­های این پژوهش نشان می­دهد که حسابداری مدیریت برای سنجش سرمایه فکری بسیار با ارزش ‌می‌باشد.

چن و همکاران (۲۰۰۵) به بررسی رابطه بین سرمایه فکری، ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت‌های بورس اوراق بهادار تایوان طی سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۲ پرداختند. نتایج پژوهش حاکی از وجود تاثیر مثبت سرمایه فکری بر عملکرد مالی و ارزش بازار این شرکت‌ها بود. همچنین این تحقیق نشان داد که می‌توان از سرمایه فکری به عنوان یک شاخص پیش‌بینی‌کننده عملکرد مالی آتی استفاده نمود.

تان و همکاران در تحقیقی که در سال ۲۰۰۷ انجام شد، به بررسی رابطه سرمایه فکری و عملکرد مالی ۱۵۰ شرکت از شرکت‌های بورس اوراق بهادار در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ سنگاپور پرداختند. نتایج این پژوهش در بخش‌‌‌‌های مختلف قابل توجه بود. از جمله اینکه سرمایه فکری و عملکرد مالی این شرکت‌ها به گونه‌ای معنادار از همبستگی مثبت برخوردار هستند. همچنین سرمایه فکری و عملکرد آتی شرکت‌ها و نیز نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد شرکت‌ها دارای رابطه مستقیم بودند. از سوی دیگر، سهم سرمایه فکری در عملکرد شرکت‌ها با صنعت متفاوت بودند.

تان و همکاران (۲۰۰۷) در تحقیق خود ارتباط سرمایه فکری را با بازده مالی شرکت‌ها بررسی کرده‌اند. نتایج حاکی از آن آن است که اولاً بین سرمایه فکری و بازده مالی فعلی و آتی شرکت‌ها رابطه مثبت معناداری وجود دارد ثانیاًً تاثیر سرمایه فکری در بازده مالی شرکت‌ها در صنایع مختلف متفاوت می‌باشد.

رودز و میهالیک (۲۰۰۷)، در تحقیق خود به بررسی تاثیر اجزای سرمایه فکری بر عملکرد مالی در صنعت هتلداری در اسلوونی پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که اولاً یک رابطه مثبت معنا داری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد مالی در این صنعت وجود دارد ثانیاًً ضریب تاثیر بالای سرمایه ارتباطی در مقایسه با سایر اجزای سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکت‌ها می‌باشد.

چو و همکاران (۲۰۰۶) به بررسی ارتباط بین اجزای سرمایه فکری با ارزش/عملکرد،صنایع پیشرفته تخصصی انستیتو تحقیقات تکنولوژی صنعتی (ITRI) پرداختند و نتیجه گرفتند که اولاً یک رابطه مثبت معناداری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد شرکت‌ها وجود دارد و ثانیاًً سرمایه افزایش سرمایه فکری منوط به فرایند خلق ارزش و ذخیره استراتژیک آن ها در سازمان می‌باشد.

هوانگ و هیوئه (۲۰۰۷)،رابطه سرمایه فکری و عملکرد در شرکت‌های مشاوره مهندسی تایوان را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که همبستگی مثبتی بین سه جز سرمایه فکری و عملکرد تجاری وجود دارد.بالاترین همبستگی مربوط به سرمایه انسانی و بعد از آن مربوط به سرمایه مشتری(مشتری) بود. هم چنین همبستگی مثبت بین سه جز سرمایه فکری (انسانی،ساختاری و مشتری) وجود داشت.

باس و توماس(۲۰۰۷)، با بهره گرفتن از روش کارت ارزیابی متوازن به بررسی رابطه عملکرد و سرمایه فکری پرداختند و ‌به این نتیجه رسیدند که کارت ارزیابی متوازن یک روش ارزیابی ارزشمند ‌در مورد سرمایه فکری است.

تاوستیگا و تالو گورووا (۲۰۰۷)، رابطه سرمایه فکری و عملکرد را در روسیه مورد بررسی قرار دادند. یافته های پژوهش بیانگر آن بود که سرمایه فکری به ویژه سرمایه های ساختاری و انسانی یک معیار اولیه برای تعیین عملکرد است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...