بیشترین افراد ناسازگار و مسأله دار، وابسته به خانواده های آسیب دیده هستند و فرزندانی که مربوط به خانواده های پر کشمکش می‌باشند به سبب عدم برخورداری از آرامش روانی و عدم تمرکز و آشفتگی بیشتر در معرض رفتارهای ناسازگارانه قرر دارند (بارلو[۳]، ۱۹۹۲، به نقل از زارع مقدم، ۱۳۸۵). انسان سازگار کسی است که از سلامت روانی برخوردار باشد اما تغییرات فشرده و سریع، معمولاً قابلیت سازگاری فرد را به طور جدی زیر سؤال می‌برد و در نتیجه احتمال تضاد، تعارض، استرس و سردرگمی پدید می‌آید (بذل، ۱۳۸۳).

آنچه این شرایط را تحت تأثیر قرار می‌دهد فرایند ادراک فرد از عملکرد خانواده است. در این فرایند، فرد با دریافت و تعبیر محرک ها، پنداشت ها و برداشت های خود را از محیط تنظیم و تفسیر می‌کند. پژوهش ها بیان‌گر تأثیر زمینه ی ادراکی در عملکرد است. این ادراک ها می‌توانند به صورت طرحواره های ناسازگار اولیه بازنمایی هایی از محیط پیرامون پدید آورند که در صورت ناخوشایندی آن ها، فرد را در معرض انواع آسیب ها قرار می‌دهد (استین برگ[۴]، ۲۰۰۰).

از سوی دیگر دلبستگی به عنوان یکی از سازه‌های تحولی- شخصیتی سهم بسزایی در شکل گیری الگوهای ارتباطی بزرگسالی دارد. مطابق نظریه بالبی، انسان با یک سیستم روانی – زیستی به نام سیستم رفتار دلبستگی متولد می‌شود. این سیستم، ارزش انطباقی داشته و فرد را به حفظ نزدیکی و همجواری با افراد مهم زندگی یا تصاویر دلبستگی – کسانی که کودک می‌تواند در موقعیت‌های تهدید آمیز نزدیک آن ها بماند تا شانس او برای سازش یافتگی و بقا افزایش یابد – سوق می‌دهد. به نظر می‌رسد که علاوه بر عملکرد خانواده، سبک دلبستگی والدین نیز می‌تواند در سازگاری اجتماعی افراد نقش داشته باشد. لذا این پژوهش به هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانواده، سبک دلبستگی والدین با سازگاری اجتماعی انجام می‌گردد. در این فصل ابتدا در پیشینه نظری به مباحث نظری (تعاریف، دیدگاه ها و نظریات، ابعاد و …) متغیرهای عملکرد خانواده، سبک های دلبستگی و سازگاری اجتماعی پرداخته می شود. سپس در پایان فصل در قسمت پیشینه پژوهشی به بررسی نتایج مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه پرداخته می شود.

۲-۲- پیشینه نظری

۲-۲-۱- عملکرد خانواده

تعریف عملکرد خانواده

ﻋﻤﻠﻜﺮد (ﻛﺎرآﻳﻲ) ﺧﺎﻧﻮاده در اﺻﻞ اﺷﺎره ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺳﻴﺴﺘﻤﻲ ﺧﺎﻧﻮاده دارد. ﺑﻪ ﺑﻴﺎن دﻳﮕﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﻳﻌﻨﻲ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده در ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﻳﺎ اﻧﻄﺒﺎق ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات اﻳﺠﺎد ﺷﺪه در ﻃﻮل ﺣﻴﺎت، ﺣﻞ ﻛﺮدن ﺗﻌﺎرضﻫﺎ، ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻴﺎن اﻋﻀﺎ و ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ در اﻟﮕﻮﻫﺎی اﻧﻀﺒﺎﻃﻲ، رﻋﺎﻳﺖ ﺣﺪ و ﻣﺮز ﻣﻴﺎن اﻓﺮاد و اﺟﺮای ﻣﻘﺮرات و اﺻﻮل ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ اﻳﻦ ﻧﻬﺎد ﺑﺎ ﻫﺪف ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻛﻞ ﻧﻈﺎم ﺧﺎﻧﻮاده (ﭘﻮرﺗﺲ و ﻫﺎول[۵]، ۱۹۹۲؛ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﻛﺮاﻣﺘﻲ، ﻣﺮادی و ﻛﺎوه، ۱۳۸۴). ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ، ﻳﻜﻲ دﻳﮕﺮ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﻛﺎرآﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺣﻔﻆ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻣﻲﺷﻮد. از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ اﻋﺘﻘﺎد ﺑﺮ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎ رﺿﺎﻳﺖ ﻧﻘﺶ و اﻋﺘﺒﺎر ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻧﻘﺶ در ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﺮﺗﺒﻂ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ (وﻳﺘﻴﻜﺮ[۶] و ﻫﻤﻜﺎران، ۲۰۰۱).

عملکرد خانواده مجموعه ای است از وظایف، نقش ها و انتظاراتی که اعضای خانواده در مقابل یکدیگر دارند (نجاریان، ۱۳۷۴). ‌بنابرین‏ خانواده در مشخص کردن نقش ها و وظایف بین اعضا، تفاهم درباره ی نقش های محول شده، عادلانه و منطقی بودن وظایف و نقش هاف قدرت برنامه ریزی برای انجام وظایف، تبیین نقش ها و مرزها برای اعضا، وضع مقررات برای برقراری نظم در خانواده، حمایت از یکدیگر در مواقع بحران، ارتباط صریح، اعتماد متقابل و مسئولیت پذیری، نقش اساسی را ایفا می‌کند (جهانگیر، ۱۳۹۱).

ﺑﻪ ﻧﻈﺮ دﻳﻜﺴﺘﻴﻦ[۷] (۲۰۰۷)، ﺑﺮای دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﻄﻠﻮب در ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺧﺎﻧﻮاده، ﺑﺎﻳﺪ ﻧﻘﺶﻫﺎ، وﻇﺎﻳﻒ و ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ در ﺑﻴﻦ ﻫﻤﻪ اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪﻃﻮر ﻧﻈﺎمﻣﻨﺪ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ، ﺳﺎزﻣﺎن داده ﺷﻮد. ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ او ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ و ﺗﻮازن، رﻫﺒﺮی و راﺑﻄﻪ ﻣﺆﺛﺮ، ﺑﺮای ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺑﻬﻴﻨﻪ، ﻣﻬﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ. از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ دﭘﺎول[۸] (۲۰۰۶)، ﺑﻌﻀﻲ از وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮاده دارای ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﻄﻠﻮب را اﻳﻦﮔﻮﻧﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻲﻛﻨﺪ: ﺗﻌﺎﻣﻞ ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﺎز، ﻛﻨﺘﺮل و ﻣﻬﺎر ﻓﺸﺎرﻫﺎی روﺣﻲ و رواﻧﻲ ﺑﻪﻃﻮر ﻣﺆﺛﺮ، ﻫﻤﺪﻟﻲ، رﻫﺒﺮی، اﺑﺮاز ﻣﺤﺒﺖ و ﻋﻼﻗﻪ، ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖﭘﺬﻳﺮی ﺷﺨﺼﻲ. اﺻﻮﻻً ﻛﺎرآﻳﻲ ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ آن در ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻓﺸﺎرﻫﺎی رواﻧﻲ، ﺗﻌﺎرﺿﺎت و ﻣﺸﻜﻼت اﺷﺎره دارد. در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل، ﺧﺎﻧﻮاده ﻗﺎدر اﺳﺖ، ﻧﻘﺶﻫﺎ، وﻇﺎﻳﻒ و ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎﻳﺶ را ﺗﺤﻘﻖ ﺑﺨﺸﺪ (ﻣﻴﻨﻮﭼﻴﻦ[۹]، ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺛﻨﺎﻳﻲ، ۱۳۷۳).

تأثیرات عملکرد خانواده بر فرزندان

عملکرد خانواده در رشد بهنجار و نابهنجار فرد نقش دارد. مطالعه تقارن بحران های نیمه عمر و نوجوانی فرزندان نشان داده که روابط والدین و نوجوان و عملکرد خانواده با رشد رفتاری و درونی نوجوان تطابق دارد. شواهد موجود نشان دهنده تأثیر شیوه های انظباطی والدین بر رشد خصایص شخصیتی فرزندان است. احتمال داشتن با فرزندان با اعتماد به نفس بالا، مستقل و مسئولیت پذیر برای والدین آزادمنش و اطمینان بخش بیشتر است. والدین خودکامه و مستبد اجازه تصمیم گیری به نوجوان نمی دهند و با استقلال او مقابله می‌کنند (گلچین، نصیری، نجمی و بشردوست، ۱۳۸۰).

خانواده یکی از نخستین نهادهای اجتماعی محسوب می شود که ساختار مشخص و معینی دارد که متأثر از تغییرات و تحولات اجتماعی است (جهانگیر، ۱۳۹۱). بر هیچ کس پوشیده نیست که خانواده مأمن آرامش و جایگاه به شکوفا رساندن استعداد ‌ها‌ است. افراد در درون خانواده هم تأثیر می‌پذیرند و هم، بر هم تأثیر می‌گذارند. مسلماًً شکوفایی افراد خانواده، متأثر از عملکرد درونی خانواده است. در پی تبیین های مختلفی که جهت شناسایی، سبب شناسی اختلالات روانی صورت گرفته است، خانواده درمان‌گران پویایی های متعامل درون خانواده را مورد بررسی قرار داده‌اند و بر این عقیده‌اند که مشکل روانی، به هر دلیل که بروز کرده باشد، باید روابط و مراوداتی که فرد در آن قرار دارد، مورد بررسی قرار گیرد (فرانکلین[۱۰] و هافربیر[۱۱]، ۲۰۰۰).

به خاطر وجود اختلافات زندگی، خانواده های بسیاری در معرض خطر نابسامانی و از هم پاشیدگی قرار می‌گیرند و از آن جا که خانه جایی است که زندگی در آن آغاز می شود، نبودن روابط مطلوب اثرات مخربی بر روی فرزندان می‌گذارد. عوامل ساختاری خانواده در صورتی که دچار اختلال شود، باعث ایجاد مشکل در کارکرد خانواده و تأثیر نامطلوب بر شخصیت فرزندان می شود (جهانگیر، ۱۳۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...