1. فشار خون و ضربان قلب افزایش می‌یابد.

    1. مردمک چشم فراخ می شود.

    1. تعریق افزایش می‌یابد و ترشخ بزاق و مخاط کم می شود.

    1. سطح قند خون بالا می رود تا انرژی بیشتری فراهم شود.

    1. به هنگام جراحت، خون سریع تر لخته می شود.

    1. خون بجای معده و روده بیشتر به سوی مغز و عضلات مخطط سرازیر می شود.

    1. رنگ چهره تغییر می‌یابد (سرخ شدگی یا رنگ پریدگی).

    1. داغ شده یا یخ کردن بدن.

  1. موهای پوست سیخ شده و باعث دانه دانه شدن پوست می شود ( سازمان بهداشت جهانی، ۱۳۸۵ و اتکینسون و همکاران، ۱۳۸۵).

شیوه های ابراز خشم

واکنش افراد مختلف در مقابل احساس خشم متفاوت است و به دو عامل تفاوت‌های ژنتیکی و تفاوت در ساختار و سبک زندگی خانوادگی افراد بستگی دارد. برخی افراد هنگام خشم, سعی می‌کنند آن را نشان ندهند. آن ها شدیداًً رفتار خود را کنترل کرده و هیچ علامتی از عصبانیت نشان نمی دهند. گفته می شود که این افراد خشم خود را فرو می خورند. برخی افراد هنگام احساس خشم، رفتارهای پرخاشگرانه ای از خود نشان می‌دهند. برای مثال با صدای بلند فریاد می‌زنند، دیگران را کتک می‌زنند و یا وسایلی را پرت کرده و به عبارتی دیگر, با رفتار خود به نحوی به دیگران یا وسایل آسیب می‌زنند.

گاهی افراد رفتارهای پرخاشگرانه خود را به طور مستقیم نشان نمی دهند. یعنی ظاهراًً هیچ رفتار پرخاشگرایانه ای انجام نداده اند؛ در صورتی که به هر حال به طریقی غیر مستقیم به فرد مقابل آسیب می زنند. به چنین رفتارهایی رفتارهای پرخاشگرانه ی منفعلانه می‌گویند .

برخی افراد علی‌رغم احساس خشم، کاری نمی کنند که به فرد مقابل آسیب بزند ولی احساس خود را ابراز می‌کنند. ‌به این رفتارهای، رفتارهای جرات مندانه می‌گویند (سازمان بهداشت جهانی ، ۱۳۷۷).

شیوه های مدیریت خشم:

کنترل و مدیریت خشم ‌به این معنی نیست که فرد اصلاً خشم خود را نشان ندهد، بلکه کنترل خشم شامل ابراز خشم به شیوه ای سازگارانه نیز هست (گرستن[۱۷۴]، ۲۰۰۶). با آموزش شیوه های مدیریت خشم به افراد می توان به آنان این آگاهی را داد که در صورت بروز عصبانیت در موقعیت های مختلف، برخورد صحیح و اصولی چیست، تا بروز خشم خود باعث بروز مشکلات بعدی نیز نشود. چندین راه عملی برای مدیریت خشم وجود دارد که عبارتند از:

الف ) ایجاد تغییر در محیط: گاهی فرد در محیطی قرار می‌گیرد که در آن جا عواملی وجود دارد که آستانه ی تحریک فرد را در مقابل خشم پایین آورده یا حتی باعث عصبانیت وی نیز می شود. حذف این عوامل در صورت امکان، یا حتی ترک محیط می‌تواند باعث کاهش میزان خشم فرد شود.

ب ) ترک موقعیت: در شرایطی که احتمال می رود ادامه ی حضور فرد در آن محیط باعث درگیری شود، می توان محیط را ترک گفت.

پ ) آرام سازی: آرام سازی روش مناسبی برای کاهش خشم می‌باشد. تمرینات یوگا، تمرکز ذهن و نظایر آن نیز می‌تواند مفید باشد.

ت ) حل مشکل: گاهی علت خشم فرد یک ظلم یا تهدید واقعی است و خشم واکنشی طبیعی نسبت به آن می‌باشد. در چنین موافعی بهتر است فرد در کنار کنترل خشم خود، راه حل مناسبی نیز برای مشکل خود بیابد. مهارت حل مسئله، یافتن بهترین راه حل برای چنین مشکل هایی را به افراد می آموزد.

ث ) مقابله با افکار منفی: تفسیر فرد از موقعیت و آن چه که به خود می‌گوید می‌تواند باعث خشم یا آرامش فرد شود. ‌بنابرین‏ هنگام خشم فرد باید به افکار خود توجه کند و افکار منفی را باافکار مثبت جابجا نماید.

ج ) ابراز خشم به شیوه ای سازگارانه: در ابراز خشم به شیوه ای سازگارانه فرد رفتار جرات مندانه از خود نشان می‌دهد. رفتار جرات مندانه رفتاری است که فرد به وسیله ی آن می‌تواند بدون انجام رفتارهای پرخاشگرانه، به دیگران نشان دهد که از آن ها رنجیده یا عصبانی شده است (گرستن، ۲۰۰۶).

چ ) متوقف کردن افکار، حالات و احساسات ستیزه جویانه: به محض ایجاد حالات ستیزه جویانه فرد فریاد بزند، بس کن، کافی است و بااین کار وقوع این حالات را متوقف کند. حتی اگر خود فرد نتوانست فرد دیگری به وی بگوید که بس کن. پس از آن فکر خود را به مسائل لذت بخش منحرف کند تا احساس مطبوعی در وی ایجاد شود (بوالهری، ۱۳۸۵).

ح ) منحرف کرده افکار ستیزه جویانه: ذهن همزمان نمی تواند به دو مسئله فکر کند؛ لذا، فرد در یک موقعیت که وی را خشمگین می‌سازد، می تواند فکر دلخواه خود را وارد ذهن نماید.

د ) انجام ورزش: مثل شنا، پیاده روی و یوگا (آقازاده، ۱۳۸۶).

    1. . Klassen ↑

    1. . Academic stress ↑

    1. . Karatzias ↑

    1. . Folkman and Lazarus ↑

    1. . Govaerts and Gregoire ↑

    1. . Self-efficacy ↑

    1. . Bandora ↑

    1. . Klassen ↑

    1. . Krawchuk ↑

    1. . Rajani ↑

    1. . Beas ↑

    1. . Salanova ↑

    1. . Hadjistavropoulos ↑

    1. . Gloria and Robinson Kurpius ↑

    1. . Hamilton and Willson ↑

    1. . Dixon and Arredondo ↑

    1. . Hirokawa, Yagi and Miyata ↑

    1. . Bryant ↑

    1. . Bryant, Moulds, Guthrie and Nixon ↑

    1. . Spangler, Simons, Monroe and Thase ↑

    1. . Matthews ↑

    1. . Kaysen, Lostutter and Goines ↑

    1. . Chard ↑

    1. . Botvin, schinke and orlandi ↑

    1. . Epstein and Willians ↑

    1. . problem behavior theory ↑

    1. . Jessor and Jessor ↑

    1. . Botvin, schinke and orlandi ↑

    1. . Epstein and Willians ↑

    1. . persuasive communications theory ↑

    1. . McGuire ↑

    1. . peer cluster theory ↑

    1. . Oetting and Beauvais ↑

    1. . Elias ↑

    1. . Gazda, Ginter and Horne ↑

    1. .Shechtman, Levy and Leichtentritt ↑

    1. . Goudas, Dermitzaki and Leondari ↑

    1. . Nezu, Nezu and Arean ↑

    1. . Chen ↑

    1. . Hoffman and Spatariu ↑

    1. . Riley and Fava ↑

    1. . Ginis, Jung and Gauvin ↑

    1. . Tomaka, Palacios, Schneider, Colotla, Concha, and Herrald ↑

    1. . Baker ↑

    1. . Karatzias, Power, Flemming, Lennan and Swanson ↑

    1. . Bandora ↑

    1. . Beas ↑

    1. . Salanova ↑

    1. . Merriam-Webster’s Collegiate Dictionary ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...