ترتیب پیری و جوانی
جوانی در دوران زندگی انسان ، مرحله ای مهم ، و نقطه عطفی بین نوپایی و تعالی او می باشد . این دوران با نوعی رشد ملموس در تمام ابعاد و زمینه ­های وجودی انسان، همراه است و در پی خود تحولات مؤثر و مهمی بر روند حیات آدمی بوجود می ­آورد. این رشد و یا تبلور وجودی در تمامی یا اکثر ابعاد هستی او مانند جسم، روح و روان، بینش و نگرش، احساسات و تمایلات و … صورت می­گیرد به گونه ­ای که دیگر آنچه هست با آنچه بوده، قابل مقایسه نیست. در بین مراحل مختلف زندگی، جوانی بهترین دوران برای خودسازی و تثبیت کرامت­های انسانی و اخلاق نیکو است. چون:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اولاً در این دوران زمینه مساعدی برای شکوفایی استعدادها در انسان وجود دارد، ثانیاً هنوز شخصیت درونی انسان شکل ثابت و سخت به­ خود نگرفته است و امکان بهسازی آن به راحتی میسر است، ثالثاً جوانی، دوران امید به آینده و نشاط زندگی می­باشد، لذا یک هر شخصی در جوانی، اراده و همت قوی برای رسیدن به هدف های متعالی دارد
اسلام نیز، با توجه به ارزش خاصی که بر انسان به عنوان خلیفه الله قائل است، به جوان و جوانی توجه ویژه ای نموده و آن را با ارزش وقابل احترام دانسته است. در این راستا، در مکتب اهل بیت (ع) نیز که به عنوان مفسرین معصوم اسلام، حقیقت تعالیم اسلامی و الهی را بیان ­ساخته­اند، جوان و جوانی از جایگاه والای برخوردار است به گونه ای که او را مورد احترام و لطف خداوند خوانده اند. چنانکه امام صادق (ع) فرموده اند:
* اَ ما عَلِمتَ اَنَّ اللهَ تَبارَکَ و تَعالی یُکرِمُ الشَّبابَ مِنکُم. (بحار الانوار ۴۷/۳۹۰)
«آیا نمی دانی که خداوند تبارک و تعالی، احترام خاصی برای جوانان شما قائل شده است.»
این کلام از همه بیشتر باعث تنبّه و توجه خود جوانان می­باشد؛ چون دوران جوانی بهار پُربار و زیبای زندگی اوست، و فصلی از زندگی است که غنچه وجودی آدمی در آن آغاز به شگفتن می­ کند. باید قدر آن و عنایات خاصه الهی در این ایام را دانست. از این رو در کلام رسول الله(ص) و اهل بیت (ع) تأکید بسیاری به توجه و غنیمت دانستن «دوران جوانی» شده است. پیامبر (ص) در خلال کلامی می­فرمایند :
* بادِر… شَبابِکَ قَبلَ هِرَمِکَ … (بحار الانوار ۶۸/۱۸۰)
هر جوانی که پیری را به خاطر سن او بزرگ بدارد خداوند برای دوران پیری او کسی را مهیا می کند که وی را گرامی بدارد .
شخص پیر در دوست داشتن دو چیز جوانی می کند : علاقه به طول عمر و فراوانی مال (ص ۶۴ نهج الفصاحه)
شخص پیر ، تحملش زایل می شود ولی قلبش در دوستی دو چیز جوان می شود علاقه به طول عمر و مال دوستی ( ۶۵ نهج الفصاحه)
پنج چیز از پنج چیز دیگر غنیمت شمار : جوانی پیش از پیری ، صحت پیش از بیماری ، ثروت پیش از نیازمندی فراغت پیش از اشتغال و زندگی پیش از مرگ (ص ۴۱ نهج الفصاحه)
ترس، نصف زندگانی .مهر و دوستی ، نصف عقل ، غم و اندوه ،نصف پیری و کمی عیال قسمتی از آسایش است (ص ۴۶ نهج الفصاحه).
خدایا ! روزی مرا هنگام پیری و پایان عمر ، بیشتر از مواقع دیگر وسعت بخش (ص ۷۵ نهج الفصاحه)
غم نصف پیری است . (ص ۸۷ نهج الفصاحه)
چهار چیز را قبل از هر چیز غنیمت بدان ، جوانی را قبل از پیری ، سلامتی را قبل از بیماری ، توانگری را قبل از فقر و زندگی قبل از مرگ (ص ۱۶۹ نهج الفصاحه)
بندگان خدا بیماری های خود را مداوا کنید . زیرا خداوند مرضی پدید نیاورده جز ان که دوایی برای ان قرار داده مگر یک درد که پیری است .
شام بخورید . هر چند به قدر مشتی خرما باشد ، زیرا نخوردن شام پیری می آورد . (ص ۱۷۶ نهج الفصاحه)
هیچ کدام از شما از دنیا انتظاری ندارد و جز بی نیازی طغیان آور فقر نسیان آور ، پیری خوار کننده و مرگ
انسان پیر می شود در حالی که دو صورت در او باقی می ماند حرص و آرزو (۳۶۴ نهج الفصاحه)
انسان پیر می شود در حالی که دو صورت در او جوان می شود حرص بر مال و حرص بر عمر (۳۶۲ نهج الفصاحه)
دین پیشوایانی جز وظیفه شناسی ، وفاداری و ستایش ندارد (۳۰۶ نهج الفصاحه)
هر وقت حکم می کنید به عدالت رفتار کنید و هر وقت سخن می گویید نیکو بگویید خداوند نیکوست و نیکو کاران را دوست دارد (ص ۲۹ نهج الفصاحه)
)) ای پسر هر چند جوان پیر عقل باشد نگویم که جوانی مکن ولکن جوان خویشتن دار باش و از جوانان پژمرده مباش ، جوان شاطر نیکو بود ،چنانکه ارسطالیس حکیم گفت:
الشباب نوع من الجنون ، و نیز از جوانان جاهل مباش که از شاطری بلا نخیزد و از کاهلی بلا خیزد و بهره خویش از جوانی بحسب طاقت بردار که چون پیر شوی خود نتوانی چنانک ان پیر گفت که چندمین مال بخوردم . در وقت جوانی و خوب رویان مرا نخواستند.
چون پیر شدم من ایشان را نمی خواهم.و هر چند جوان باشی خدای را عز وجل فراموش مکن بهیچ وقت و از مرگ ایمن مباش که مرگ نه بر پیری بود و نه بجوانی
اما ای پسر هوشیار باش و بجوانی غره مشو در طاعت و معصیت بهر حال که باشی از خدای عز وجل می ترس و عفو می خواه و از مرگ همی ترس تا چون درزی ناگاه در کوزه نیفتی با بار گناه گران و نشست وخاست همه جوانان مکن با پیران نیز مجالست کن و رفیقان و ندیمان پیر وجوان آمیخته دار،که اگر جوانی در جوانی مجالست از پیر مانع ان محان باشد از بهر انکه پیران چیزها دانند که جوانان ندانند اگر چه عادت جوانان چنان بود که بر پیران و باید که فرزند را شنا کردن بیاموزی ضرورت آموزش شنا را در داستان ملموس و عینی از زندگی خویش بیان می کند و در هر علمی که مرو را آموزی اگر معلمان از بهر تعلیم مرو را بزنند شفقت مبر بگذار تا بزنند که کودک علم و ادب و هنر به چوب آموزد نه به طبع خویش اما اگر بی ادبی کند وتو از وی در خشم شوی بدست خویش وی را مزن به معلمشان بترسان و ادب کردن ایشان را فرمان کردن تا کینه تو اندر دل وی نماند اما با وی صبور باش تا تو را خوار نگیرد و دائم از تو ارسان بود و دردم وزر و آرزویی که ویرا باید از وی بازمدار تا از بهر درهم مرگ تو نخواهد از بهر میراشاه جای را که فرزند ادب نمی آموزد و شر وراست از دید این امیر روشن ضمیر پنهان نمانده و توصیه می کند که فرزندی بود بدان منگر شرط پدری بجا آر و اندر ادب آموختن وی تقصیر مکن هر چند که اگر هیچ مایه ی خرد ندارد(عنصر المعالی ، ۱۳۸۵، ص ۱۳۰) .
اندر مشورت کردن در کارها با دانایان
هر کس به کار نسبت امور خود رایی نمود دچار تباهی گردید و هر که به رای زنی با مردم دل گشود از عقل انان به او سهامی رسید.
هرگاه امرا و نیکان و ثروتمندان شما بخشندگان باشند و کارها میانتان با مشورت صورت گیرد روی زمین از داخل ان برای شما بهتر است و هر گاه امرای شما اشرار و ثروتمندان شما بخیلان باشند و کارهای شما به دست زنان افتد داخل زمین برای شما بهتر از روی ان است .
کسی که با او مشورت می شودامانتدار است مختار است که راهنمایی کند یا نکند (مجمع الفصایح، ص ۶۴۲).
-کسی که با وی مشورت می شود امانتدار است اگر بخواهد راهنمایی می کند و اگر نخواهد ساکت می ماند اما اگر راهنمایی کرد باید به چیزی راهنمایی کند که اگر خودش بودهمان را انجام می داد.
مشورت با یکدیگر مانع از پشیمانی می شود و ایمنی از ملامت می شود.
حق مسلمان بر مسلمان شش چیز است :هر گاه او را ملاقات کردی بر او سلام کنی ،هر گاه تو را دعوت کرد او را اجابت کنی هر گاه از تو مشورت خواست برایش خیر خواهی کنی ،هر گاه مریض شد عیادتش کنی و هر گاه از دنیا رفت او را تشییع نمایی
اساس خرد بعد از ایمان به خدا دوستی با مردم است هیچ کس از مشورت کردن بی نیاز نیست نیکو کاران دنیا،نیکو کاران آخرت و بد کاران دنیا ،بد کاران آخرتند (مجمع الفصایح ،ص ۱۸۵).
هر که خیر بجوید نا امید نمی شود هر که مشورت کند پشیمان نمی گردد و هر که محرمات قران را حلال شمارد به قران ایمان ندارد.
خواجه نظام الملک چنین می گوید:
مشاورت کردن در کارها از قوی رایی مرد باشد و از تمامی عقل و پیش بینی چه هر کس را دانشی باشد و هر یکی چیزی داند و یکی بیشتر داند ویکی کمتر،یکی دانشی داند و هرگز کار تسبت و نیاز موده و یکی دانش داند و هم کار بسته وتجربه ها کرده و دانایان گفته اند که تدبیر یک تنه چون زور یک مرده باشد و تدبیر دو تنه چون زور دو مرده و تدبیر ده تنه چون زور ده مرده باشد » و در حالی نیروی ده مرده بیشتر از نیروی یک مرده باشد .همچنین تدبیر ده کس قویتر از تدبیر دو کس باشد یا سه کسی بیشتر و همه جهانیان متفق اند که ازآدمیان هیچ کس داناتر از پیغامبر ما محمد مصطفی (ص) نبوده است.
خداوند متعال می فرماید : و مشاوِرَهُم فِی الاَمر.
تماخره کنند زیرا که اگر پیران در آرزوی جوانی باشند. جوانان نیز بی شک در آرزوی پیری باشند و پیر ان آرزو یافته است و ثمره ان برداشته جوانان را بستر که این آرزو باشد که بیاید و باشد که نیاید ،چون نیک بتگری هر دو خشنود یک دیگرند اگر چه جوان خویشتن را داناترین همه کس شمرد تو از جمع این چنین جوانان مباش وپیران را حرمت دار و سخن با پیران به گزاف مگوی که جواب پیران مسئلت باشد.
بر اساس بررسی که به عمل آمده هیچ مطلبی عنصرالمعانی در قابوسنامه متذکر نشده است.
خویشتن داری
حضرت علی در ۳۱ نامه در نهج البلاغه چنین می فرماید :
با نیکان همنشین باش تا در زمره ی انان باشی و از بدان دوری نما تا از ایشان به حساب نیایی انجا که نرم جویی تندی به شمار می رود در عوض نرم خویی تندی باید …. قدر فرصت ها بدان قبل از انکه به غصه افتی در از کف رفتن ان ، از موجبات تباهی ، توشه نیندوختن است و آخرت باختن هر کاری نهایت دارد و چیزی که برایت مقدر گردیده ، به تو روی نماید . تا چه در معرض خطر قرار دارد . بسا کم که رشد یابنده تر از بسیار است نه در یاور حقیر بهره یی توان جسن نه در یار بخیل تا ایام به کام است آسان که خود را به خطر مینداز از روی آز نیز مگذار که تو را در زمین روند لجاجت و ستیز . قبل از سفر چی به پیش از انکه خانه یی برگیر ی باید از همسایه ات سراغ گیری . از اینکه در سخن چیز خنده آوری پرهیز کنی پرهیز نما اگر چه ان را از دیگری بگویی .خوشیهایت را قدر شناس و احترام کن که ایشان چون بالی هستند برای پرواز تو واصل تو اند و تو به ان بر می گردی و دست تو اند و تو به وسیله ان بر موانع غلبه می یابی دین و دیانتت را به خدا بسپار .
عنصرالمعالی کیکاوس می فرماید :
)) بدان ای پسر که مردم عامه را در شغلهای خویش ترتیب و اوقات پدید نیست و بوقت و ناوقت بنگرند و خردمندان و بزرگان هر کاری را از آن خود وقتی دارند، بیست و چهار ساعت شبانه روزی را بر کارهای خویش ببخشند. میان هر کاری وقتی نهاده و حد و اندازه پدید کرده تا کارهای ایشان بیک دیگر نیامیزد. و خدمت کاران ایشان را نیز معلوم بود که بهر وقت بچه کار مشغول باید بودن، تا شغلها و ایشان همه بر نظام باشد. اما اول تجربن طعام خوردنی بدانک عادت مردمان بازاری چنان است که طعام بیشتر شب خورید و آن سخت زیان دارد، دایم با تخمه باشند و مردمان بازاری چنان است که طعام بیشتر شب خورند و آن سخت زیان دارد. دایم با تخمه باشند و مردمان شکری پیشه را عادت چنان است که وقت و ناوقت ننگرند، هر گاه کی یابند بخورند و این عادت ستورانست که هر گاه که علف یابند بخورند و مردمان محتشم و خاص در شبانه روزی یکبار خورند و این طریق خویشتن داری است ولکن ضعیف گردد و بی قوت. پس چنان باید که مردم محتشم بامداد خلوت نکنند و آنگاه بیرون آید و خدایی خویش مشغول شود تا نماز پیشین بکند آنقدر نیز که باشد رسیده باشد و آن کسان که با تو طعام خورند حاضر فرمای کردن تا با تو طعام خورند، اما طعام شتاب محور آهسته باش؛ باسر خوان با مردان حدیث همی کن چنانک در شرط اسلام است ولکن سر در پیش افکنده دار و در لقمه مردمان منگر.( قابوسنامه ، ۱۳۸۵ :۹۴)
خواجه نظام الملک می گوید :
هر که از خدمتکاران خدمتی پسندیده کرد، باید که در وقت، نواختی یابد و ثروت آن بدو رسد، و آنکه تقصیر می کند، بی مهره رستی و سهوی، آن کس را به اندازۀ گناه مالش رسد تا رغبت بندگان به خدمت زیادت گردد و بیم گناه کاران بیشتر می شود و کارها بر استقامت می رود. ص ۱۵۸ سیاستنامه
اندر آن معنی که دو عمل یک برد را نافرمودن، و بیکاران را شغل فرمودن و معطل و محروم گذاشتن و عمل مردان پاکدین و اصیل را دادن و بد مذهبان و بدکیشان را عمل نافرمودن و دور داشتن از خویشتن.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...