جدول(۱۸-۴): فراونی میزان کاربردی بودن مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر در برنامه درسی دوره ابتدایی ۱۳۶
جدول(۱۹-۴): عناصر و پرسشهای جهت دهنده الگوی اگر ۱۶۳
جدول(۲۰-۴)ارکان الگوی پیشنهادی برنامه درسی ۱۶۳
جدول (۲۱-۴): میانگین نمرات اعتبارسنجی الگو ۲۱۱
جدول(۱-۵):مؤلفه های زیبایی شناسی و هنری بدست آمده برای برنامه درسی از منابع ادبیات مطالعات برنامه درسی و دیدگاه صاحبنظران ۲۱۶

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل(۱-۳): مراحل اجرایی پژوهش ۷۶
شکل شماره(۲-۳): تلخیص روش شناسی مرحله اول ۷۹
شکل شماره(۳-۳): تلخیص روش شناسی مرحله دوم ۸۱
شکل شماره (۴-۳): تلخیص روش شناسی مرحله سوم ۸۳
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
برنامه ریزان درسی برای تعیین ماهیت برنامه درسی به مبانی نیاز دارند که بتوانند مبتنی بر آن‌ها به چیستی عناصر برنامه‌های درسی موردنظر خویش تعین ببخشند به این منابع و اساس‌ها در علم برنامه درسی مبانی برنامه‌ریزی درسی گفته می‌شود. همچنین به مجموعه گزاره‌های توصیفی و تبیینی که شناخت امور معینی را برای ما فراهم ساخته تا برنامه‌ریزی درسی با تکیه ‌بر آن‌ها صورت پذیرد مبانی برنامه‌ریزی درسی گفته می‌شود(ملکی،۱۳۹۰). حال اینکه این مبانی شامل چه مقولاتی است بین صاحب‌نظران برنامه درسی اتفاق‌نظر وجود ندارد و برای مثال تایلر(۱۳۸۳)از سه مبنای دانش،یادگیرنده و جامعه سخن به میان می‌آورد زایس(به نقل از هنسن،۲۰۱۰) فلسفه، روانشناسی، دانش،جامعه و یادگیرنده را به‌عنوان مبانی الگوی برنامه‌ریزی درسی خود مطرح می کند. ملکی(۱۳۸۳) نیز پنج منبع اساسی برنامه درسی را نظام اعتقادی ارزشی، یادگیرنده، جامعه، دانش و یادگیری معرفی می کند.
امروزه با روشن شدن نقش برنامه‌های درسی در توسعه جوامع و حتی توسعه جهانی ، مبانی برنامه درسی گسترش‌یافته است و مبانی مختلفی ازجمله مبانی اقتصادی، سیاسی، مبانی فناوری اطلاعات و ارتباطات که مهرمحمدی(۱۳۸۸الف) یازده گزاره از آن را برای برنامه‌ریزی درسی برمی‌شمارد موردتوجه قرار گرفته‌اند. یکی از این مبانی، مبانی زیبایی‌شناسی و هنر می‌باشد. زیبایی‌شناسی و هنر می‌تواند آموزه‌ها و الهاماتی برای تربیت انسان و برنامه‌های درسی به دست دهد. دراین‌باره اسمیت(۲۰۰۴،ص۱۶۳) بیان می‌کند نظریه‌پردازان برنامه درسی جنبه‌های متنوع تحصیل آموزشگاهی، تدریس، یادگیری، ارزشیابی، مدیریت و جو مدرسه را از چشم‌انداز زیبایی‌شناسی بررسی می‌کنند.
با عنایت به قابلیت های زیبایی شناسی و هنر در تربیت، الهامات و مؤلفه های مبانی زیبایی‌شناسی و هنر برای برنامه درسی در این پژوهش مورد بررسی قرارگرفته است .
بیان مسئله
یکی از حوزه‌ها و ابعاد جامعه و همچنین وجود انسان بُعد زیبایی‌شناسی و هنر است ازاین‌رو آموزش‌وپرورش که با جامعه و همچنین انسان سروکار دارد ناگزیر است به این حوزه همچون سایر حوزه‌های اجتماعی و ابعاد وجودی انسان بپردازد. اهمیت حوزه زیبایی‌شناسی و هنر امروزه بیشتر نیز شده است طوری که آمادیو[۱] و دیگران(۲۰۰۶،ص۱۸) می‌گویند: « در سال‌های اخیر سازمان‌های بین‌المللی، وزیران آموزش‌وپرورش و برنامه ریزان درسی در سراسر جهان بر منافع اجتماعی آموزش زیبایی شناسی و سهم آن در توسعه اقتصادی اجتماعی و مبارزه با فقر، گسترش ارزش‌های عمومی و درک فرهنگی یا پرورش ارزش‌ها و هویت‌های فرهنگ محلی تأکید می‌نمایند».
پرداختن به هنر و زیبایی‌شناسی در آموزش‌وپرورش به‌طور عمده با دو رویکرد صورت می‌پذیرد: تربیت هنری[۲] و تربیت از طریق هنر[۳]. در تربیت هنری، هنر و زیبایی‌شناسی به‌عنوان یک حوزه یادگیری مستقل مطرح است که در کنار سایر حوزه‌های یادگیری مانند ریاضی، زبان‌آموزی و غیره ارائه می‌گردد و دارای اهداف ویژه‌ای است و به‌طورکلی آموزش هنر را شامل می‌شود. اما در رویکرد تربیت از طریق هنر، زیبایی‌شناسی و هنر به‌عنوان اساس، پایه و مبنا در طراحی، تدوین، اجرا و ارزشیابی یک برنامه درسی به کار گرفته می‌شود و گزاره‌های تجویزی زیبایی‌شناسی و هنر مانند گزاره‌های تجویزی سایر مبانی برنامه درسی مدنظر قرار می‌گیرد. همان‌گونه که در ارتباط روانشناسی با برنامه درسی نیز این دو رویکرد را مشاهده می‌کنیم روانشناسی به‌عنوان یک حوزه یادگیری در سال سوم و چهارم متوسطه رشته علوم انسانی منظور می‌گردد. اما به‌عنوان یک مبنا و اساس در طراحی همه برنامه‌های درسی گزاره‌های تجویزی از قبیل تناسب برنامه درسی با توانایی و علاقه یادگیرندگان ارائه می کند که برنامه ریزان درسی نسبت به رعایت آن‌ها اهتمام می‌ورزند.
پژوهش‌ها و مطالعات انجام‌گرفته در راستای هنر و زیبایی‌شناسی از قبیل پژوهش‌های امینی و مهرمحمدی(۱۳۸۰)، رضایی(۱۳۸۸)، لرکیان(۱۳۸۹) و غیره بیشتر در راستای رویکرد اول و آموزش هنر می‌باشند و رویکرد دوم یعنی تربیت از طریق هنر چندان موردتوجه قرار نگرفته است. دراین‌باره مهرمحمدی(۱۳۹۰) بیان می‌کند: بهره‌گیری از هنر در ظرفیت تعدیل یا تصحیح نگاه به‌کل جریان تعلیم و تربیت و دستیابی به چشم‌انداز، فلسفه و پاردایم نو است که کاملاً در حاشیه نگاه داشته شده است لذا توجه به آن از اولویت برخوردار است. از سوی دیگر آنچه در مدل‌های برنامه‌ریزی درسی از قبیل مدل تایلر(۱۳۸۳)، مدل وارونه تابا[۴] که شروع فرایند برنامه‌ریزی درسی را برنامه‌ریزی درسی معلمان از کلاس درس می‌داند( به نقل از هنسن[۵]،۲۰۱۰،ص۱۴۰) مدل التقاطی زایس[۶](همان منبع،ص۱۴۸) که فرضیات فلسفی را قبل از سایر مبانی به‌عنوان مبنای تأثیرگذار در مطالعه سایر مبانی ذکر می‌کند، مدل طبیعت‌گرای واکر[۷](به نقل از مارش،۲۰۰۴،ص۲۰۶)، مدل برنامه درسی متوازن تاملینسون[۸] و همکاران(۲۰۰۹،ص۱۵) و غیره که در ادبیات رشته مطالعات برنامه درسی شاهد آن هستیم زیبایی‌شناسی و هنر به‌عنوان یک مبنای مستقل دیده نمی‌شود. این در حالی است که امروزه به عقیده برخی از صاحب‌نظران حوزه مطالعات برنامه درسی و فیلسوفان تربیتی هنر و زیبایی‌شناسی می‌تواند در کنار سایر مبانی برنامه درسی نقش‌آفرینی کند. آیزنر(۲۰۰۵،ص۲۰۵) می‌گوید تعلیم و تربیت می‌تواند از هنر درباره عمل تربیتی چیزهای زیادی یاد بگیرد و هنر و هنرمندی از منابع بهبود عمل تربیتی می‌باشند.گی[۹](۲۰۰۴،ص۱۱۵) می‌گوید:« دامنه گسترده‌ای از دفاع درباره اینکه هنرها به توسعه و پیشرفت اخلاقی و معنوی کمک نموده و عملکرد علمی را بهبود می‌بخشد و همچنین باعث بهتر شدن وجود ازنظر روان‌شناختی و جامعه‌شناختی می‌گردد در حمایت از هنرها به کار گرفته می‌شود». هیوبنر(۱۹۹۶،به نقل از فتحی واجارگاه،۱۳۸۶) زبان زیبایی‌شناسی را جایگزین مهمی برای الگوی تایلر معرفی کرده است. وونگ[۱۰](۲۰۰۵) برنامه درسی را به‌مثابه هنرها و دانستن زیبا شناسانه[۱۱] مطرح می کند. رونی[۱۲] (۲۰۰۴) دراین‌باره می‌گوید فعالیت تدریس و یادگیری مبتنی بر هنر، علاقه و انگیزه دانش آموزان را ارتقاء بخشیده و مطابق برخی گزارش‌ها موجب بهبود پیشرفت علمی نیز می‌شود. این موضوع در نظام آموزشی ایران اهمیت بسزایی دارد زیرا مطابق برخی پژوهش‌ها از قبیل صادقی و دیگران (۱۳۸۶) در حال حاضر وجود معضلات و دشواری‌های متعدد، ساختار آموزش‌وپرورش را درگیر نموده به همین دلیل رضایت و خشنودی به‌طور عمومی در حد پایین قرار دارد. حال اگر هنر می‌تواند در راستای انگیزه بخشی به دانش آموزان مؤثر واقع شود چگونه می‌توان برنامه درسی مبتنی بر زیبایی‌شناسی و هنر تدوین و اجرا نمود؟ ازاین‌رو پژوهش حاضر در راستای رویکرد تربیت از طریق هنر است و زیبایی‌شناسی و هنر را به‌عنوان یک چشم‌انداز و مبنا برای برنامه درسی بررسی می کند. به‌عبارت‌دیگر اگر زیبایی‌شناسی و هنر مطابق آیزنر(۲۰۰۵) می‌توانند منبع بهبود عمل تربیتی باشند چه مؤلفه‌هایی برای تدوین و اجرای برنامه‌های درسی ارائه می‌نمایند؟ اگر بخواهیم عناصر برنامه درسی یک دوره تحصیلی یا یک حوزه یادگیری را بر اساس زیبایی‌شناسی و هنر تعیین کنیم چه مؤلفه‌ها، اصول و مصادیقی را می‌توان از عالم زیبایی‌شناسی و هنر به عاریت گرفت و در آن عناصر بکار بست؟ برنامه ریزان درسی نظام آموزشی ایران که در صحنه عمل مشغول برنامه‌ریزی درسی هستند چه نگرش و دیدگاهی نسبت به آن مؤلفه‌ها دارند؟ بر اساس دیدگاه متخصصان برنامه درسی حوزه نظر و برنامه ریزان درسی حوزه عمل چگونه می‌توان برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه‌های زیبایی‌شناسی و هنر در دوره ابتدایی طراحی نمود؟ برای پاسخگویی به این پرسش‌ها پژوهش حاضر به بررسی و تبیین ابعاد و مؤلفه‌های زیبایی‌شناسی و هنر برای برنامه درسی و همچنین ارائه الگوی مفهومی در این زمینه برای دوره ابتدایی پرداخته است. به‌طوری‌که ابتدا الهامات حوزه زیبایی‌شناسی و هنر را برای برنامه درسی، بر اساس ادبیات حوزه مطالعات برنامه درسی و همچنین دیدگاه صاحب‌نظران دو رشته مطالعات برنامه درسی و هنر بررسی نموده است. سپس دیدگاه نمایندگان حوزه عمل برنامه‌ریزی درسی دوره ابتدایی نظام آموزشی کشور را که در قالب گروه‌های درسی در وزارت آموزش‌وپرورش فعالیت می‌کنند تحلیل نموده و در پایان ویژگی‌های الگوی برنامه درسی دوره ابتدایی که مبتنی بر مؤلفه‌های زیبایی‌شناسی و هنر است را تبیین و تشریح نموده است.
اهداف پژوهش
اهداف کلی: با عنایت به موضوع پژوهش ، این تحقیق دارای دو هدف کلی به‌قرار زیر است:

    1. بررسی مؤلفه‌های زیبایی‌شناسی و هنر برای برنامه درسی
    1. طراحی و اعتباریابی الگوی بومی برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه‌های زیبایی‌شناسی و هنر برای دوره ابتدایی

اهداف جزئی
بررسی مؤلفه‌های زیبایی‌شناسی و هنر برای برنامه درسی بر اساس ادبیات حوزه مطالعات برنامه درسی و دیدگاه صاحب‌نظران دو رشته مطالعات برنامه درسی و هنر
بررسی دیدگاه برنامه ریزان درسی دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران نسبت به میزان کاربردی بودن مؤلفه‌های به‌دست‌آمده از زیبایی‌شناسی و هنر
ارائه الگوی بومی برای طراحی برنامه درسی مبتنی بر زیبایی‌شناسی و هنر در دوره ابتدایی
اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی
سؤال‌های پژوهش
سؤالات کلی :

    1. زیبایی شناسی و هنر برای برنامه درسی چه مؤلفه هایی می تواند ارائه نماید؟
    1. با چه الگویی می توان برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر برای دوره ابتدایی طراحی نمود؟

سؤالات جزئی

    1. بر اساس ادبیات حوزه مطالعات برنامه درسی و دیدگاه صاحب‌نظران دو رشته مطالعات برنامه درسی و هنر، زیبایی‌شناسی و هنر برای برنامه درسی چه مؤلفه‌هایی می‌تواند ارائه نماید؟
    1. بر اساس دیدگاه برنامه ریزان درسی دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران، تا چه اندازه مؤلفه‌های به‌دست‌آمده از زیبایی‌شناسی و هنر در برنامه درسی دوره ابتدایی کاربرد دارند؟
    1. با چه الگویی می‌توان برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه‌های زیبایی‌شناسی و هنر برای دوره ابتدایی طراحی نمود؟
    1. تا چه اندازه الگوی پیشنهادی برنامه درسی مبتنی بر هنر و زیبایی‌شناسی دوره ابتدایی معتبر است؟

اهمیت و ضرورت پژوهش
ارتباط تربیت با هنر و زیبایی‌شناسی و همچنین نقشی که هنر می‌تواند در تربیت ایفا کند باعث شده است که حتی برخی صاحب‌نظران هنر را پایه اصلی تربیت قلمداد کنند.مایر(۱۳۷۴) بیان می‌کند هنر اساس تربیت است هنر عقل و احساس ما را متحد، تخیل ما را تحریک و محیط ما را دگرگون می‌کند سال‌ها پس‌ازآنکه دستاوردهای مادی فراموش می‌شود هنر به‌منزله نماد نگرش‌های معنوی باقی می‌ماند. در برنامه درسی نیز به‌عنوان یکی از عناصر تعلیم و تربیت هنر می‌تواند به‌عنوان اساس و مبنا برای آن مطرح شود برای مثال تدریس و اجرا که یکی از عناصر مهم برنامه درسی به شمار می‌رود نوعی فعالیت هنری قلمداد می‌گردد. آیزنر(به نقل از مهرمحمدی و عابدی،۱۳۸۰) این تصور را که تدریس صرفاً به‌کارگیری مهارت‌هایی جهت تحقق اهداف و آرمان‌ها است رد می‌کند و بیان می‌کند تدریس شکلی از ارائه هنرمندانه به همراه کیفیت‌های زیباشناختی می‌باشد و به دلیل ماهیت خلق‌الساعه بودن به واکنش‌ها و پاسخ‌های خلاق و تخیلی نیاز دارد. ماحصل این‌گونه فعالیت هنری کسب تجربه زیباشناسانه خواهد بود که ویژگی عمده این نوع تجربه کسب لذت و رضایت از سوی صاحب‌تجربه می‌باشد حال اگر اجرای برنامه درسی درصدد فراهم نمودن تجربه زیباشناختی برای یادگیرندگان می‌باشد به لحاظ سیستمی سایر عناصر برنامه درسی از قبیل هدف، محتوی، فضا، زمان، ارزشیابی و غیره نیز باید هماهنگ و حمایتگر آن باشند. در این میان سؤال مهم این است که چگونه می‌توان برنامه درسی را تدوین نمود که مخاطبان آن برنامه درسی به تجربه‌های زیباشناسانه دست یایند؟ به‌عبارت‌دیگر چگونه می‌توان موقعیت تربیتی برانگیزاننده‌ای را تدارک دید که از یک‌سو موجب زدودن کسالت از آن موقعیت شده و از سوی دیگر تحقق مؤثر اهداف را ممکن سازد؟
بهره‌گیری از زیبایی‌شناسی و هنر به‌عنوان یکی از مبانی برنامه درسی در ابتدا مستلزم ورود زیبایی‌شناسی و هنر به علوم تربیتی و مطالعات برنامه درسی است که این گام تا حدودی توسط صاحب‌نظرانی از قبیل آیزنر، والانس و غیره در خارج از کشور صورت گرفته و در ایران نیز آثاری در خصوص آن مانند مهرمحمدی و عابدی(۱۳۸۰)، مهرمحمدی(۱۳۹۰) به رشته تحریر درآمده است اما جهت استفاده از این مبنای مهم گام دیگری نیز ضروری است و آن وضوح بخشی و توصیف نحوه ورود زیبایی‌شناسی به‌مثابه یک مبنا و به‌صورت کاربردی در برنامه درسی به‌صورت عام و در برنامه درسی یک دوره معین مانند دوره ابتدایی به‌طور اخص می‌باشد. در این راستا بر اساس بررسی‌های انجام‌شده توسط محقق، تحقیقی که به این ورود دامن بزند در ایران صورت نگرفته است و همان‌طور که قبلاً گفته شد پژوهش‌های انجام‌شده مانند مهرمحمدی و امینی(۱۳۸۰) و لرکیان (۱۳۸۹) بیشتر در حوزه آموزش هنر می‌باشند. هنر و زیبایی‌شناسی به‌عنوان مبنا به دلیل فهم نادرست و نابسنده ای که درباره هنر(و همچنین زیبایی‌شناسی) وجود داشته هرگز واجد چنین استعدادی دانسته نشده است و از این‌که بتواند با راهبری فکری و جریان فراگیر، اصلاح در نظام آموزشی را بر دوش بکشد عاجز پنداشته شده است(مهرمحمدی،۱۳۹۰،ص۱۴). درحالی‌که تجربه هنری و زیباشناسی اثر ماندگاری در خاطر انسان بر جای می‌گذارد ظرفیتی که در تحقق اثربخش اهداف و یادگیری مادام‌العمر نقش‌آفرینی می‌کند لذا تزریق این ظرفیت به برنامه‌های درسی مسئله مهمی است که نیاز به تبیین، وضوح بخشی و مطالعه دارد تا با تبیین علمی و دقیق بتوان از برنامه‌های درسی سخن گفت که مظهر زیباشناسانه داشته باشند و دربارۀ قابلیت‌های زیباشناختی در فرایند تربیتی به برنامه ریزان درسی و دست‌اندرکاران آموزش‌وپرورش آگاهی بیشتری ببخشد تا نگرش لازم نسبت به استفاده از آن قابلیت‌ها در مهندسی برنامه درسی و موقعیت‌های تربیتی به وجود آید تا به کسب تجربه‌های زیباشناختی از سوی دانش آموزان امیدوار بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...