پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع علل توسعه نیافتگی مناطق روستایی- فایل … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
مزارعی که توسط مالکان بزرگ و متوسط اداره می شود
اندونزی، بنگلادش کره جنوبی
منبع: ازکیا و غفاری به نقل از لی و چئودوری، ۱۳۸۶
فزون بر راهبردهای یاده شده در توسعهروستایی، شاهد راهبردهای دیگری بوده که در بیشتر موارد مبنایی برای برنامه های توسعهای و عمرانی کشورهای در حال توسعه بوده اند، که در زیر به آنها اشاره می شود:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۶-۱-راهبرد نیازهای اساسی
وجود نارساییهایی در دیدگاه توسعه مبتنی بر رشد اقتصادی به تجدیدنظر در این دیدگاه و طرح رهیافت نیازهای اساسی و الگوی توسعه اجتماعی و اقتصادی منجر شد، که به جنبه های توزیع آثار و فرصتهای توسعه و کاهش عدم تعادلهای اقتصادی و فضایی توجه شده بود. از آنجا که اکثر مردم فقیری که از حداقل نیازهای اساسی زندگی مانند غذای کافی، پوشاک، مسکن مناسب، خدمات آموزشی و بهداشتی حداقل و سایر امکانات زیربنایی و رفاهی زندگی محروم بودند، در مناطق روستایی زندگی میکردند، جهتگیری اساسی نیازهای اساسی توسعهروستایی بود. طرح نیازهای اساسی توزیع عادلانه دستاوردهای ناشی از رشد اقتصادی میان مناطق شهری و روستایی و طبقات اجتماعی و اقتصادی مناطق روستایی را مورد تأکید قرار میدهد. این طرح بر آن بوده است، که به تغییری در کانون طرح از بسیج منابع و امکانات به ارائه نهادههای طرح و خدمات توسعهروستایی منجر شود (ورنون[۳۹]، ۱۳۷۲).
این الگو در مورد توسعه روستایی چهار اصل کلی را به صورت زیر پیشنهاد میدهد.
- مسئله مهم توسعه تحت عنوان یک مبارزه آگاهانه با بدترین شکل فقر باید تعریف شود.
- برنامه ریزی مصرف باید نقش محوری به خود گیرد و برنامه ریزی تولید به آن مرتبط گردد.
- لازم است به اشتغال به عنوان هدف اولی توجه شود.
- لازم است به تولید بیشتر و توزیع بهتر در کنار یکدیگر توجه شود.
استدلال این رهیافت بر این است که تأمین حداقل نیازهای اساسی جامعه در جوامعی که از این حداقلها نیز محروم هستند، ضمن اینکه خود گامی مهم در جهت توسعه بهشمار میرود، از طریق بهبود کیفیت زندگی و نیروی انسانی شرایط را برای توسعه در سایر زمینه ها فراهم می کند. بر این مبنا، سلسله مراتب هدفهای توسعه را میتوان به شکل ۲-۲ نشان داد.
سیاسی – اجتماعی
اقتصادی و اجتماعی
حداقل نیازهای اساسی اساسی
فرهنگیی
۲-۲- سلسله مراتب هرم توسعه
۲-۶-۲- راهبرد روستا شهر
این راهبرد اولین بار توسط یکی از پژوهشگران مشهور توسعه به اسم راندینلی[۴۰]مطرح شد و در مؤسسه کمکهای بین المللی آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. در این رهیافت ایجاد شهرهای کوچک در پیوند عملکرد با حوزه های روستایی محور قرار گرفته تا تنوع بخشیدن به اقتصاد، صنعتی کردن، عرضه خدمات پشتیبانی، و تجاری کردن کشاورزی و سرانجام سازماندهی و مدیریت توسعه را برآورده سازند (صرافی، ۱۳۷۷).
۲-۶-۳- الگوی عبیدالله خان
عبیدالله خان معتقد است نابودی فقر و بالا بردن سطح کیفیت زندگی تودههای فقیر هدف اصلی و اساس توسعه میباشد. به نظر وی بحران تشدید فقر یک واقعه صرفاً ناگوار نیست. بلکه پیامد کنار گذاشتن روستاییان از برنامه ریزی و فرایندههای توسعه اجتناب از اصلاحات ساختی و نهادی از جمله اصلاحات اراضی و تأکید بر افزایش تولید است (آسایش، ۱۳۸۸).
۲-۷- نظریه های توسعه نیافتگی
نخستین نظریه مربوط به توسعه و توسعه نیافتگی در خلال سالهای دهه ۱۹۵۰ شکل گرفت، مطرح شدن مباحث مربوط به توسعه و توسعه نیافتگی و گسترش این مباحث، باعث شد تا تعداد بسیاری از صاحبنظران به محور این بحثها کشیده شوند. صاحبنظرانی که مبحث توسعه را به دو گروه تقسیم کرده اند؛ گروه اول کلارک[۴۱]، هگینز[۴۲]، رابینز[۴۳]، رابنسون[۴۴] و گالبرایت[۴۵] هستند و در گروه دوم باران، میردال را میتوان جای داد. در مجموع از زمان آغاز طرح مباحث توسعه و توسعه نیافتگی مکاتب مختلفی راجع به توسعه و توسعه نیافتگی ارائه شده که از جمله آنها میتوان به مکتب تکاملی توسعه نظریه نوسازی دیدگاه مارکسیستی توسعه و نظریه وابستگی اشاره نمود (ازکیا، ۱۳۷۳). مطالعه هر یک از این نظریه ها و دیدگاه ها نشان میدهد که هدف هر یک از آنها بررسی و تحلیل عواملی است که در ایجاد و شکلگیری نابرابریها و عدم تعادل و توسعه یافتگی در مناطق مختلف مؤثرند. نظریه های توسعه را به طور عام و در باب توسعهروستایی به طور خاص میتوان به چهار رویکرد اصلی تقسیم نمود: وابستگی، دیدگاه اجتماعی، نوسازی و خرده فرهنگ راجرز.
۲-۷-۱- نظریه نوسازی
اصطلاح نوسازی که ترجمه کلمه مدرنیزاسیون[۴۶] است از کلمه مد به معنی همین حالا یا هم اکنون گرفته شده است. درباره این اصطلاح باید گفت که هر یک از علمای اجتماعی به جنبهای از نوسازی توجه دارند، مثلاً جامعه شناسان به پدیده متنوع شدن و متمایز شدن نقشها که از خصوصیات جامعه جدید است، توجه داشته و درباره چگونگی پدید آمدن ساختهای نو برای عهدهدار شدن وظایف جدید و یا بر عهده گرفتن وظایفی که قبلاً ساختهای دیگری انجام میدادند، تحقیق می کند. جامعهشناسان به دگرگونیهایی که با پیدایش مشاغل نو دستگاهای پیچیده آموزش و پرورش و انواع نوین اجتماعات و ساختهای اجتماعی توجه دارند (ازکیا، ۱۳۷۳).
سه فرضیه اساسی در مورد مفهوم نوسازی عبارت است از (نراقی، ۱۳۷۲):
- منابع بیجان قدرت ۲٫ تلاش فردی و تلاش جمعی برای دستیابی به نوسازی ۳٫ تغییر در ساختارها و ارزشها.
اندیشمندان نوسازی جوامع را به دو گروه سنتی و مدرن تقسیم می کنند. جوامع سنتی از دیدگاه آنان مبتدی، بسته، دارای نظام خانوادگی گسترده و بیسوادند. در بیان علت عقبماندگی این جوامع رشد بیرویه جمعیت، محدودیت نیروی انسانی ماهر، محدودیتهای ذاتی و ساختی موانع فرهنگی، عدم کارایی در استفاده از منابع تکنیکی توسعه یافته، بیتوجهی به امر تحقیقات و پژوهشهای علمی و تکنولوژیک، کمبود امکانات مالی، سرمایه و تخصص، عدم کارایی دولتها اشاره می کنند (نراقی، ۱۳۷۲ ).
۲-۷-۱-۱-نظریهپردازان نظریه نوسازی
دیدگاه نوسازی در ادبیات توسعه و علوم اجتماعی برخاسته از دیدگاه گستردهای است و طیف وسیعی از دانشمندان در این حوزه صاحب نظر هستند، و از گستردگی و وسعت بالایی برخوردار است. در اینجا دیدگاه نوسازی در قالب سه حوزه نظری همراه با طرح اندیشه نظریه پردازان مهم هر حوزه مطرح شده است شکل (۲-۶).
نوسازی اجتماعی
نوسازی روانی
نوسازی اقتصادی
شکل ۲-۶- حوزه های نظریه های نوسازی ازکیا و غفاری، ۱۳۸۶
۲-۷-۱-۱-۱- نظریه ساخت اجتماعی و رشد هوزلیتز
این نظریه عوامل فرهنگی و روانشناختی را در عدم دستیابی به توسعه مؤثر میداند و اشاره میکند مردم خرافاتی، محافظهکار و منفعل هستند. طبق این نظریه مناطق توسعه نیافته اگر بخواهند به درجهای از توسعه برسند باید متغیرهای انگارهای توسعه نیافتگی عامگرایی، جهتگیری اکتسابی، تفکیک کارکردها را ترک کرده و متغیرهای انگارهای توسعه یافتگی را جایگزین کند. برای از میان برداشتن توسعه نیافتگی و ایجاد توسعه تنها باید متغیرها، نقشها یا بخشهای خاص از نظام اجتماعی مورد نظر دگرگون شود (نراقی، ۱۳۷۲).
۲-۷-۱-۱-۲- نظریه لرنر[۴۷]
لرنر به ابعاد روانی نوسازی توجه دارد و بر عوامل فردی و درونی در هر جامعه تأکید دارد و معتقد است که عناصری باید از بیرون وارد جامعه سنتی شوند تا زمینه حرکت را بهسوی تجدد فراهم کنند و همچنین متغیرهای رسانههای گروهی، سوادآموزی و ارتقای سطح تحصیلات، شهرنشینی و مشارکت را در ظهور تحرک ذهنی و آمادگی روانی انسانها برای نو شدن مفید میداند (ازکیا، ۱۳۸۴).
۲-۷-۱-۱-۳- نظریه مراحل رشد روستو
روستو معتقد است که توسعه اقتصادی صرفاٌ جنبه اقتصادی ندارد، بلکه تحولات اجتماعی را هم در بر میگیرد و تحولات اقتصادی را متأثر از شش گرایش اجتماعی توسعه علوم، کاربرد علوم، قبول ابداعات، گرایش به جستجو و دستیابی به پیشرفتهای مادی، گرایش به مصرف و گرایش به بچهدار شدن میداند. روستو در دهه ۱۹۶۰ نظریات اقتصادی– اجتماعی خود را در مورد عناصر تعیین کننده رشد اقتصادی بیان کرد. او در کتاب مراحل رشد اقتصادی، پنج مرحله برای تکامل رشد اقتصادی جوامع بشری به شرح زیر تعیین کرده است.
الف) جامعه سنتی
در این مرحله که ابتداییترین مرحله تکامل رشد است، جامعه لزوماً ایستا نیست ولی تولید در سطح نازلی است که خود معیشتی از مشخصات بارز چنین اقتصادی به شمار میرود و فناوری پیشرفته در این نظام پایگاهی ندارد و تولید مبتنی بر کشاورزی سنتی است و فئودالیسم نظام اجتماعی و اقتصادی جامعه را تحت نفوذ خود قرار داده است و فاقد محرکات حیاتی رشد است.
ب) قبل از خیز
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 02:21:00 ق.ظ ]
|