مقدمه
عقل و عشق دو ساحت عمده و بنیادی از ساحت­های هستی انسان بوده­ ­و ماهیت انسان نیز به این دو بستگی دارد. رابطه­ عقل و عشق از مسائل پیچیده­ تاریخ اندیشه­ی بشر است، طبق عقیده­ی برخی، این رابطه، متعارض و جدال­آمیز بوده است به نحوی که نمی­ توان با مطالعه و بررسی عقل به محتوای عشق دست یافت و طبق نظر گروه دیگر بین این دو سازگاری و هماهنگی وجود دارد.
در این میان سعی بر این است که با وجود دیدگاه ­ها و مواضع مختلفی که پیرامون این مسأله وجود دارد به بررسی جایگاه و نسبت عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون و سهروردی بپردازیم. لذا نوشتار «بررسی جایگاه عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون و سهروردی» در حقیقت بررسی تطبیقی دیدگاه­ های این دو اندیشمند بزرگ غرب و شرق در این خصوص می­باشد تا در حد امکان زوایای موضوع روشن شود.
۱-۱- اهمیت و ضرورت تحقیق
از آن­جا که عقل و عشق در واقع دو ویژگی و دو امتیاز خاص انسان محسوب می­شوند و هر دو در به کمال رساندن آدمی نقش اساسی و محوری دارند، قطعاً شناخت ماهیت، قلمرو و عملکرد آن­ها در زندگی انسان حائز اهمیت است­، بخصوص که در رابطه و تعامل این دو، دیدگاه­ های مختلفی وجود دارد و برخی این دو را مکمل هم، برخی متعارض و… می­دانند. لذا بررسی دیدگاه دو متفکر بزرگ که در این عرصه صاحب رأی می­باشند ­و تطبیق دیدگاه آن­ها می ­تواند گامی در شناخت بیشتر این دو گوهر ارزنده و بی­بدیل وجود آدمی باشد.
۱-۲- هدف تحقیق
اهداف این تحقیق را می­توان چنین بر شمرد؛

    1. شناخت دو مکتب فکری افلاطون و سهروردی (درخصوص رابطه­ میان عقل و عشق)
    1. شناخت بیشتر مقوله­ی عقل و کارکرد آن در انسان (از دیدگاه دو متفکر مزبور)
    1. شناخت بیشتر مقوله­ی عشق و کارکرد آن در انسان (از دیدگاه دو متفکر مزبور)

ما با بیان حریم و ارتباط عقل با عشق، دیدگاه دو حکیم را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. در این تحقیق ابتدا به تعریف واژه و بیان انواع و آثار عقل و عشق پرداخته شده و سپس این دو پیشینه و تفسیر تاریخی این دو مقوله بیان شده است و آن­گاه ماهیت، قلمرو و عملکرد آن­ها از دیدگاه حکما، بویژه افلاطون و سهروردی مورد بررسی قرار گرفته است.
۱-۳- پیشینه تحقیق
هیچ دانسته نیست که بحث از تقابل عقل و عشق از چه زمانی آغاز شده است. به نظر می­رسد جستجوها برای تعیین زمان آغاز بحث راه به جایی نبرد ولی در بررسی اینکه عقل چیست و تعریف عشق کدامست و اینکه آیا بین این دو گوهر ارجمند اساساً نزاع و تقابلی هست یا نه، مطرح بوده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در میان تحقیقات انجام شده در زمینه­ عقل و عشق، باید گفت به صورت خاص در این موضوع یعنی بررسی تطبیقی عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون و سهروردی کاری انجام نشده است. اما در زمینه ­های نزدیک به آن، مباحثی مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله:
۱٫­ مقاله «عقل و عشق در بیان افلاطون حکیم و مولای رومی» نوشته­ی طوبی کرمانی که در حقیقت با نگاهی تطبیقی به دیدگاه­ های این دو فیلسوف بزرگ غرب و شرق پیرامون عقل و عشق می ­پردازد. این نوشتار در مجله­ی مقالات و بررسی­ها، دفتر ۷۸ در پاییز و زمستان ۱۳۸۴ به چاپ رسیده است.
۲٫­ مقاله «عشق از منظر شیخ اشراق» نوشته­ی مجید صادقی و مجید یاریان که به تبیین ماهیت عشق، لوازم و کارکردهای آن در تعالی انسان از منظر سهروردی و به توصیف مقوله عشق از نگاه چند تن از عارفان می ­پردازد. این نوشتار در مجله­ی علمی و پژوهشی دانشکده­ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان شماره ۵۱، زمستان ۱۳۸۶به چاپ رسید.
۳٫­ مقاله «کلام­محوری عشق در اندیشه فلسفی افلاطون» نوشته­ی شیده احمد زاده که هدف آن بررسی تعریف افلاطون از عشق و هم­چنین تبیین عنصر شناخت در سیر تکاملی عشق که در نهایت افلاطون آن را با بالاترین اصل دنیای مثل یعنی زیبایی مطلق یکی می­گیرد. این مقاله در پژوهشنامه علوم انسانی شماره (۳۹-۴۰) در پاییز و زمستان ۱۳۸۲ به چاپ رسیده است.
۴٫­ کتاب «جدال تاریخی عقل و عشق» نوشته­ی کاظم محمدی است. نویسنده در این کتاب ضمن بررسی دیدگاه‌های طرفداران عقل و طرفداران عشق، به بررسی نظر برخی اندیشمندانی برآمده که به آشتی این دو مفهوم رأی داده‌اند. وی پس از تعریفی از عقل و عشق، به آرای برخی علما، حکما، شاعران و عارفان ایرانی پیرامون رابطه­ این دو اشاره می‌کند. این کتاب توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۶۹ به چاپ رسیده است.
۵٫­ کتاب «حدیث عشق» به قلم علی محمد صابری با مقدمه­ی دکتر شهرام پازوکی است. نویسنده مفهوم عشق را از دیدگاه چهار متفکر بدین ترتیب افلاطون، سهروردی، ابوحامد غزالی و عراقی بررسی کرده است. به اعتقاد محقق این اثر، امکان هم‌سخنی میان دو سنت فکری فیلسوفان و عارفان وجود دارد و این دو گروه، سخنانی نزدیک به هم در باب عشق دارند. نویسنده­ی این اثر، برای بررسی مفهوم عشق در اندیشه­ی این چهار اندیشمند، رساله­ «مهمانی» افلاطون، «فی­حقیقه­العشق» سهروردی، «سوانح­العشاق» غزالی و «لمعات» فخرالدین عراقی را مورد بررسی قرار داده است. این کتاب توسط نشر علم در سال ۱۳۸۹ به چاپ رسید.

    1. مقاله «اشراق از نگاه افلاطون و سهروردی» نوشته­ی مهدی قوام صفری پیرامون تحصیل معرفت با نگاهی تطبیقی به مسأله­ اشراق به عنوان موضوعی مطرح نزد دو فیلسوف است. این نوشتار در مجله­ی خردنامه همشهری شماره ۳۱، پاییز ۱۳۸۶ به چاپ رسیده است.
    1. کتاب «بررسی تطبیقی اندیشه­ های افلاطون و مولوی»نوشته­ی دکتر ناصر رسولی بیرامی است که توسط انتشارات بهجت در سال ۱۳۸۷ به چاپ رسید. این کتاب در دو بخش تألیف و تدوین است. در بخش اول به صورت خلاصه، علم فلسفه تعریف شده و فلسفه­ی افلاطونی شرح داده شده است. در بخش دوم داستان­های دفتر اول و دوم مثنوی مورد بررسی قرار گرفته و تطابق آن­ها با فلسفه­ی افلاطونی به نمایش گذاشته شده است.
    1. هم­چنین به کتاب «دفتر عقل و آیت عشق» نوشته­ی دکتر غلامحسین ابراهیمی­دینانی که دو مقوله­ی عقل و عشق را از منظر بسیاری از بزرگان بررسی کرده، می­توان اشاره کرد. در این کتاب، نام بسیاری از شاعران پرآوازه در کنار فیلسوفان و عارفان قرار گرفته است که در کمتر اثری بدین صورت به چشم می‌خورد. کتاب دفتر عقل و آیت عشق در ۳ جلد توسط انتشارات طرح نو در تهران برای نخستین نوبت چاپ در سال ۱۳۸۳ به رشته تحریر درآمد و در مقدمه­ی جلد یک این کتاب، درباره سهروردی اشاراتی شده است.

۱-۴- روش تحقیق

این تحقیق به صورت کتابخانه­ای، جمع­آوری و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده­ است. لازم به توضیح است که منظور از توصیف، تبیین و توضیح مسأله عقل و عشق و منظور از تحلیل، کشف جایگاه این دو و نسبت میان آن­هاست.

۱-۵- سؤالات تحقیق

۱- ماهیت عقل و عشق از دیدگاه افلاطون چیست؟
۲- ماهیت عقل و عشق از دیدگاه سهروردی چیست؟
۳- نسبت عقل و عشق از دیدگاه افلاطون چیست؟
۴- نسبت عقل و عشق از دیدگاه سهروردی چیست؟
۵- عشق در نگاه تطبیقی افلاطون و سهروردی چیست؟
۶- عقل در نگاه تطبیقی افلاطون و سهروردی چیست؟

۱-۶- فرضیه تحقیق

۱٫­ تعریف عشق در نظام فلسفی افلاطون عبارتند از:
الف) عشق به منزله­ی میل به تصاحب زیبایی برای همیشه است (افلاطون، ۱۳۸۰: ۳۳۱-۳۳۲).
ب) عشق به عنوان حرکتی به سوی مثال زیبایی مطلق، به منظور تماشای آن در حقیقی­ترین صورتش که روح پیش از پیوند با ماده و جهان حس، آن را سیر و تماشا کرده است، می­باشد.
ج) از نظر افلاطون عشق از تجلیات الهی است، که اساس هستی، شور حیات سرمدی و مایه­­ی آبادانی است (افلاطون، ۱۳۸۰: ۲۱۶-۳۱۲- ۱۳۳).
از دید افلاطون عشق (اروس) خصیصه­ای انسانی است؛ تمایلی است برای کسب آن چیزی که انسان ندارد. نتیجه­ چنین تحلیلی از عشق برخلاف تصویر اسطوره­ای آن کاملاً فلسفی است.
هم­چنین تعریف عقل در نظام فلسفی افلاطون با رویکردی معرفت­شناسانه به آن، به عنوان وسیله­ای برای شناخت ایده­ ها مورد تأکید است. هرچند که در نگاه هستی­شناسانه­ی او به مقوله­ی عقل، عالم معقول در برابر عالم محسوس بوده و حقیقی­ترین شناخت مربوط به این عالم است.
۲- شیخ اشراق در مونس­العشاق عشق را چنین تعریف می­ کند:
الف) «عشق را از ریشه­ عشقه گرفته­اند و عشقه گیاهی است که در بن درخت ریشه می­ کند و بر درخت پیچیده و بالا می­رود تا تمام درخت را فراگیرد و آن را چنان در شکنجه می­کشد که غذا و رطوبت را تماماً به تاراج می­برد تا آن­گاه که درخت خشک شود» (سهروردی، ۱۳۷۲، ج۳: ۲۸۷).
ب) هم­چنین تعریف دیگر عشق در این اثر سهروردی، محبتی مفرط است (العشق محبه مفرطه) (سهروردی، ۱۳۶۶: ۲۸).
ج) عشق، حاصل شناختی است که عقل به عنوان اولین آفریده­ی خداوند نسبت خود دارد که در توضیح آن، باید گفت، خداوند به این گوهر، سه صفت بخشیده که یکی شناخت حق و دیگری شناخت خود و سومی شناخت ممکن الوجود بود. که آن­ها را به ترتیب به نام­های حسن و عشق و حزن معرفی کرد، حزن و رنج را همواره ملازم عشق می­شمارد و رسیدن به حسن و کمال را جز از طریق عشق میسر نمی­داند (سهروردی، ۱۳۷۲، ج۳: ۲۶۸).
گفتنی است، انسان به هر اندازه که از هستی مادی و حیوانی خود منقطع گردد، ارتباط و اتصالش با عالم ملکوت بیشتر خواهد شد و بریدن از عالم ماده فقط به واسطه­ عشق ممکن است. عشق رطوبت حیوانی را به تاراج می­برد و هوای نفس را قربانی می­ کند و درخت ملکوتی انسان را شایسته می­گرداند تا در باغ حسن الهی جای گیرد و این عشق همان عشق حقیقی است. عشق حقیقی، عشق به نور است و عشق غیر حقیقی، عشق به ظلمت.
و اما جایگاه عقل از یک سو در نگاه معرفت شناسانه­ی سهروردی، شرط ورود به حکمت اشراق و ابزار برهانی ساختن شهودهاست. علاوه بر این، او به عقل به معنای عقل کلی­نگر در انسان نیز معتقد است و آن را عقل سرخ می­نامد و آن عقلی است متعالی و در قید امور جزئی و محدود نیست و با عشق و شهود تنافی ندارد (سهروردی، ۱۳۷۲، ج۳: ۲۹۷) و از سوی دیگر در نگاه هستی­شناختی او، اولین صادره از حق تعالی، هم­چنین مرتبه­ای از سه مراتب هستی (عقل، نفس، جسم) است (یزدان­پناه، ۱۳۸۹، ج۲: ۱۰۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...