عبودیت و معرفت دو ستون استوار است برای بالا رفتن بر بام خلافت الهی و رسیدن به نیروی نهفته و توانایی شگفت­انگیز تکوینی برای ولی خدا – و نه هر کسی – و توانایی بر کرامات ربانی – و نه رخ‌دادهای شیطانی- است. عبودیت محض و فراگیر نخستین پله­ی نشستن بر بام ولایت تکوینی است. کرنش در برابر توانای مطلق امری است که بندگان ویژه­ی الهی بدان گردن نهاده و با آن به شهود حق دست یازیده‌اند. عبادت، نه از ترس آتش و نه به آز فردوس، که به عشق محبوب، سخنی است که تنها و تنها اندکی در پی آنند. عبادت از روی محبت برترین جلوه بندگی خداست. در حوزه عبودیت بهترین راه برای دست­یازی به نعمت بزرگ ولایت و سر نهادن تاج کرامت محبت است و عشق الهی نه ریاضت‌های دشواری که تنها کارایی‌اش همان امور شگفت­آور است. نیایش به درگاهش، خواندن او خواست از او نمایانگر توجه به فقر مطلق به درگاه ربوبیت است کاری که سنگ پرستان و چوب خدایان نیز در برابر معبود خویش بدان پای بندند. قرب به حق از راه انجام واجبات و زیاده بر آن نوافل، آدمی را گوش و چشم و دست و پای حق می‌کند. این جایگاه، گرچه مقامی است منیع اما دل بستن به آن دره­ای است عمیق که رونده به سوی خدا را به قعر خویش می‌خواند و سامری و بلعم باعورا را نشانت می‌دهد. باید که محبوب حق شوی تا ولیّ او گردی. با دوست­داشتنش به تنهایی ره به جایی نمی‌بری. هر چه از کرامات و معجزات بر دست عارفان، روندگان به سوی معبود هستی و پیامبران خدا رخ نموده است جلوه­گری و کارایی دو قرب فرایض و نوافل است که دست می‌دهد. هم­نوایی مرغان هوا و کوه‌ها آن میخ­های زمین با ولیّ خدا و هم­سخنی با فرشتگان درگاه حق، جان دادن مردگان و عروج به افلاک و… می‌بینی، همه از این است اما همگی به اذن حق، که اگر او حکم بردارد طومارها پیچیده شده و بنده را هیچ نیرویی از آشکار و نهان نخواهد ماند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

معرفت دومین پله­ی صعود بر بلندای ولایت الهی است. نکته باریک‌تر اینکه برترین پله نیز معرفت است اما از جنس شهودش و نه با دست­یابی به نوع حصولی‌اش. سخن باریکی که تاب گفتن را دارد برتری معرفت بر عبودیت در راستای باریابی به ولایت و خلافت و انجام کرامت است چرا که عبودیت در مسیر معرفت و مقدمه­ای برای دانش الهی است.
آنان که با طهارت درونِ دست یافته از سرسپردگی به حضرت حق به بخشی از علم کتاب دست یازیده‌اند، بر انجام کرامات چیرگی دارند اما آنها که به همه دانش کتاب الهی بار یافته‌اند هم چیز در سیطره و چنگ اوست. اوست که به گنجینه­های هستی در نزد خدای متعال ره یافته، اسمای الهی را واسطه فیض از حق می‌گیرد و به اسم اعظم باری تعالی رسیده، هر چه خالق می‌کند او نیز بر آن توانا می‌شود. دو نمونه­ نامی این بخش، آصف بن برخیا، وزیر سلیمان نبی(علیه السلام) و علی مرتضی، وصی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) است که روایات فراوان از سوی سنی و شیعه، نگارنده را
نگذاشت که از آن دو، یادکرد نشود گرچه گفتار ما با روی­کرد تأویل­نگری نیست. تعلیم اسمای الهی به آدمی از سوی حضرت حق آن هم بی­واسطه­ حتی فرشتگان ـ که خود، او آموزگار روحانیان آسمانی است ـ و بررسی ابعاد گوناگون آن، گفتاری است که نویسنده، در شمار انواع معرفت در قرآن بدان پرداخته است.
عبودیت و معرفت دو رکن رکین و دو ستون استواری است که آدمی را به خلافت الهی شکوه می‌دهد تا او به جای خدا در عالم تدبیر نماید اما جانشینی او به معنای ظهور صفات و أفعال حضرت حق است نه اینکه او «جل شأنه» نیست و نهان باشد و این به جای او نشسته و فرمانروایی کند، که این معنا، سخنی است در سلطنت و جانشینی زمینی و خلافت اولیای الهی جلوه­گاهی است آسمانی. هر کدام از پله­های عبودیت و بالاتر از آن معرفت و در نتیجه آن دو، ولایت و خلافت دارای مراتب است و گستره جانشینی ولی خدا در زمین و آسمان‌ها بسته به آن درجات است. مصداق برتر این جانشینی، انسان‌های کامل‌اند که هر ولی‌ای که به حضرت حق نزدیک‌تر، ولایت او برتر و خلافتش گسترده­تر است. اما در این ره، انبیا چون ساربان­اند. رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) بالاترین رتبه را در این میان دارند. و گستره جانشینی ایشان نیز همه عوالم را در بر می‌گیرد و زمین و زمان و انس جن و پری نمی‌شناسد. که اگر او نبود آسمان‌ها نمی‌بود.
تبیین علل مسئله ـ و نه توصیف دلایل موضوع ـ در پژوهه­ی حاضر، بدین بخش برمی‌گردد و بیشترین بهره را در این باره، از تفاسیر قرآن به قرآن و مفسران این دستگاه تفسیری برده است.
اما:
این همه گفتیم، لیک اندر بسیج بی عنایات خدا هیچیم هیچ
بی عنایات حقّ و خاصان حقّ گر ملِک باشد، سیاهستش ورق[۷۱۶]
قطره‌ی دانش که بخشیدی زپیش متصل گردان به دریاهای خویش[۷۱۷]
«وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین»[۷۱۸]
***
**
*

کتاب‌نامه

قرآن کریم، ترجمه: انصاری خوشابر، مسعود، ویراستار: بهاءالدین خرمشاهی، تهران، فرزان، اول رقعی(دوم این ترجمه)، ۱۳۸۳٫
آشتیانی، سیدجلال­الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص­الحکم، قم، بوستان کتاب، پنجم،۱۳۸۰٫
آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسین‏، شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم،‏ محقق، مصحح: جلال الدین حسینى ارموى (محدث)، تهران، ‏دانشگاه تهران، ‏۱۳۶۶٫
آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: على عبدالبارى عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۵ ق.
آمدى، سیف الدین،۶۲۳ ق، أبکار الأفکار فی أصول الدین‏، تحقیق: احمد محمد مهدى، قاهره‏، دار الکتب‏، ۱۴۲۳ ق،.
آملى، سید حیدر بن­علی، تفسیر المحیط الأعظم و البحر الخضم، تحقیق: سید محسن موسوى تبریزى، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، سوم، ۱۴۲۲ ق.
ـــــــــــ ، جامع الاسرار و منبع الانوار، مصححان: هانری کربن و عثمان اسماعیل طه، ترجمه­ فارسی و مقدمه­ها: سید جواد طباطبایی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چهارم، ۱۳۸۶٫
ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله‏، شرح نهج البلاغه محقق و مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ قم، ‏مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، اول، ۱۴۰۴ ق.
ابن بابویه، محمد بن على، ‏عیون أخبار الرضا(علیه السلام)،‏ محقق، مصحح: مهدى لاجوردى، ‏تهران، جهان، ‏۱۳۷۸ ق‏.
ابن تیمیه، تقی الدین، المعجزه و کرامات الاولیاء، دراسه و تحقیق: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه،۱۴۰۵ق، ۱۹۸۵ م.
ـــــــــــ ، الفرقان بین اولیاء الرحمن و اولیاء الشیطان، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۲ ق.
ابن جوزی البغدادی، حافظ جمال الدین ابو االفرج عبدالرحمن، تلبیس ابلیس، نشر، تصحیح، تعلیق، اداره الطبع المنیریه، بمساعد بعض علماء الازهر الشریف، بیروت دارالکتب العلمیه، بی تا.
ابن خلدون، عبدالرحمان، مقدمه، ترجمه­ی محمد پروین گنابادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۳٫
ابن سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات، تصحیح و تحقیق کریم فیضی، قم، مطبوعات دینی، اول، ۱۳۸۴٫
ـــــــــــ ، م ۴۲۸ ق، کنوز المعزمین‏‏، ‏ مقدمه، حواشى و تصحیح: جلال الدین همایى تهران، انجمن آثار ملى، اول‏، ۱۳۳۱٫
ابن طاووس، على بن موسى، منهج الدعوات و منهج العبادات،‏ ‏محقق، مصحح: ابوطالب کرمانى، محمد حسن محرر،‏ قم، ‏دار الذخائر، اول، ‏۱۴۱۱ ق.
ابن عجیبه، احمد بن محمد، البحر المدید فى تفسیر القرآن المجید، تحقیق: احمد عبدالله قرشى رسلان، قاهره، ناشر: دکتر حسن عباس زکى، ۱۴۱۹ ق.
ابن عربی، محمد بن عبدالله بن ابوبکر (محیی­الدین)، التنزلات الموصلیه، بی جا، بی تا.
ـــــــــــ ، احکام القرآن، بی­­جا، بی­تا.
ـــــــــــ ، الفتوحات المکیه(۴ج)، بیروت، دارصادر، بی­تا.
ـــــــــــ ، فصوص الحکم، تهران، الزهراء، دوم، ۱۳۷۰٫
ابن منور، محمد، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، مقدمه، تصحیح و تعلیقات: محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگاه، پنجم، ۱۳۸۱٫
استعلامی، محمد، حدیث کرامت، تهران، سخن، ۱۳۸۸٫
اصفهانى، راغب، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودى، دمشق، بیروت، دارالعلم الدار الشامیه، اول، ۱۴۱۲ ق.
ـــــــــــ ، معجم مفردات الفاظ القرآن، انتشارات مرتضوی، دوم، ۱۳۷۶٫
اصفهانی، مجلسى دوم، محمد باقر بن محمد تقى، زاد المعاد- مفتاح الجنان‌، محقق و مصحح: اعلمى، علاءالدین‌، ‌بیروت، لبنان، ‌اول، ۱۴۲۳ ق.
ـــــــــــ ، بحار الأنوار،مصحح: جمعى از محققان‏، بیروت‏، دار إحیاء التراث العربی، ‏دوم،‏۱۴۰۳ق‏.
الهی­منش، رضا، رهیافتی به قرب فرائض و نوافل در سایه­ قرآن و عرفان،مقاله­­ در دست
چاپ.
امام ششم(علیه السلام)، جعفر بن محمد(علیهما السلام)، مصباح الشریعه، منسوب به ایشان، بیروت‏، اعلمى‏، اول‏، ۱۴۰۰ ق.
انصاری، خواجه عبدالله، مناجات پیر انصار، بی جا، بی تا.
بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فى تفسیر القرآن، تحقیق: قسم الدراسات الاسلامیه موسسه البعثه، قم، بنیاد بعثت، تهران، اول، ۱۴۱۶ ق.
ـــــــــــ ، مدینه معاجزالائمه الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، تحقیق: الشیخ عزهالله المولایی الهمدانی. مؤسسه المعارف الاسلامیه. الطبعه الاولی.۱۴۱۳ ق.
البرسی، الحافظ رجب، مشارق انوارالیقین فی اسرار امیرالمؤمنین، بیروت، اعلمی، اول، ۱۴۲۲ق.
بروجردى، سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، تهران، صدر، ششم، ۱۳۶۶٫
بغدادى، عبدالقاهر،‏ أصول الإیمان، تحقیق: ابراهیم محمد رمضان، بیروت، دار و مکتبه الهلال‏،‏ ۲۰۰۳م‏.
ـــــــــــ ، الفرق بین الفرق و بیان الفرقه الناجیه منهم‏، بیروت‏، دار الجیل، دار الآفاق،‏ ۱۴۰۸ ق.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...