امام (×) فرمود: «طمع ورزى، یک نوع بردگی همیشگى است.»

    1. ۳۰٫ ۶٫ شرح

طمع‌ ورزى از ریشه‌اى‌ترین شرارت‌ها و عامل اصلى فساد و گمراهى افراد است. این رذیله، انسان را از مسیر انسانیت خارج کرده و به خوارى، بندگى سرکشان ستمگر، دروغ، خیانت، ستم، گمراهى و هزاران رذیله دیگر مى‌کشاند. طمعکار بر خود تکیه ندارد و همواره چشم طمع به مولای خود دوخته و دوست دارد از دسترنج او بخورد و برای چنین فردی امیدی در آزادی و زندگی کریمانهای وجود ندارد.

    1. ۶٫ حکمت شماره ۱۸۱: ارزش، دوراندیشى و پرهیز از کوتاهی (اخلاقى)
    1. ۳۱٫ ۶٫ متن حکمت

«ثَمَرَهُ التَّفْرِیطِ النَّدَامَهُ وَ ثَمَرَهُ الْحَزْمِ السَّلَامَهُ.»

    1. ۳۱٫ ۶٫ توضیحات نحوی

ثَمَرَهُ: مبتدا و مرفوع با اعراب ظاهری. التَّفْرِیطِ: مضاف الیه و مجرور با اعراب ظاهری. النَّدَامَهُ: خبر از نوع مفرد و مرفوع با اعراب ظاهری. ثَمَرَهُ الْحَزْمِ السَّلَامَهُ: معطوف به تبعیت ازجملهٔ قبل.

    1. ۳۱٫ ۶٫ توضیحات بلاغی

معانی: ازجملات اسمیه خبری تشکیل شده است که دلالت بر ثبوت دارد. وصل به «واو» صورت گرفته است. هدف ارشاد و تحریک به دور اندیشی و تحذیر از تقصیر در عمل است.
بیان: دراین حکمت استعاره به کاررفته است زیرا «تفریط و حزم» به درختی تشبیه شده است که دارای ثمره و میوه است و از طرف دیگر تشبیه بلیغ به کار رفته است، زیرا «الندامه و السلامه» به ثمره تشبیه شده است. بدیع: درعبارات «السلامه والندامه» سجع و نیز طباق به کاررفته است.

    1. ۳۱٫ ۶٫ ترجمه حکمت

امام (×) فرمود: «حاصل کوتاهى، پشیمانى و حاصل دوراندیشی، سلامت است.»

    1. ۳۱٫ ۶٫ شرح

تفریط، عبارت از دوراندیش نبودن در کارهاست و دوراندیشى عبارت از پیش‏بینى نسبت به رویدادهایى است که ممکن است در آینده رخ دهد، امام با تشبیه کردن دوراندیشی به درختی که ثمرهای شیرین همچون سلامتی و درامان ماندن از خطا دارد انسان را به عاقبت نگری تشویق مینماید و برعکس از پشیمانی که ثمرهٔ درخت تقصیر و کوتاهی در عمل است باز میدارد.

    1. ۶٫ حکمت شماره ۱۸۲: شناخت جایگاه سخن و سکوت (اخلاقى)
    1. ۳۲٫ ۶٫ متن حکمت

«لَا خَیْرَ فِى الصَّمْتِ عَنِ الْحُکْمِ کَمَا أَنَّهُ لَا خَیْرَ فِى الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ.»

    1. ۳۲٫ ۶٫ لغت

الصَّمْتِ: صمتَ ـ یصمُتُ ـ صُموتاً و صُماتاً: ساکت، آنچه که سخن نمیگوید.[۱۸۱]

    1. ۳۲٫ ۶٫ توضیحات نحوی

لا: لای نفی جنس، مبنی برسکون، عامل نصب. خیرَ: اسم لای نفی جنس. فِى الصَّمْتِ: جار و مجرور، خبرشبه جمله، مرفوع محلاً. انَّ: حروف مشبهه بالفعل. هُ: اسم «انَّ» و منصوب محلاً. خیرَ: اسم لای نفی جنس. فِى الْقَوْلِ: جار و مجرور، خبر لای نفی جنس از نوع شبه جمله و مرفوع محلاً.
لَا خَیْرَ فِى الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ: خبر «أنَّ» و مرفوع محلاً.

    1. ۳۲٫ ۶٫ ترجمه حکمت

امام (×) فرمود: «آنجا که باید سخنِ درست گفت، در خاموشى خیرى نیست، چنانکه در سخن ناآگاهانه نیز خیرى نخواهد بود.»

    1. ۳۲٫ ۶٫ توضیحات بلاغی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...