ورزشکارانی که در حالت بیشتمرینی قرار دارند، ممکن است ماه ها یا احتمالاً سالها برای بهبودی کامل، زمان صرف کنند. صرف از نظر از اینکه بر انجام کار، زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی اثرات منفی میگذارد.

مربی باید تا جای ممکن در برنامهای که برای ورزشکار تدارک میبیند، ضمن برنامه ریزی برای تمرین بهینه، از اثرهای مضر بیشتمرینی اجتناب کند. نکته بسیار مهم در ساختار برنامه تمرینی، وجود تعادل بین فشار تمرین و بازیافت است. دوره های بهبودی برای سازگارشدن بدن با تمرین مهم هستند. اگر به این دوره ها توجه نشود، بدن فرصت کمی برای سازگارشدن با فشار تمرینی پیدا میکند و در این شرایط اجتناب از آثار زیان بار بیشتمرینی، مشکل است. نکته مهم دیگر در ساختار تمرینی، توجه به تفاوتهای فردی ورزشکاران در زمینه ظرفیت تحمل بار تمرینی است.
پرسش اول: آیا بیشتمرینی ادراکشده در رابطه بین کمالگرایی و خستگی ورزشی ورزشکاران حرفهای، نقش تعدیل کننده دارد؟
پرسش دوم: آیا بیشتمرینی ادراکشده در رابطه بین کمالگرایی و فرسودگی ورزشی ورزشکاران حرفهای، نقش تعدیلکننده دارد؟
در راستای پاسخ به سوال اول و دوم پژوهش، اثر مستقیم کمال گرایی بر بیش تمرینی (۲۴/۰-) خستگی ورزشی(۰۸/۰-) و فرسودگی ورزشی (۱۱/۰-) منفی و در سطح ۰۵/۰=α معنی دار بود. همچنین اثر مستقیم بیش تمرینی بر خستگی ورزشی (۸۰/۰) و فرسودگی ورزشی (۷۱/۰) در سطح ۰۱/۰=α معنی دار بود. علاوه بر این، اثر مستقیم کمال گرایی بر بیش تمرینی (۲۸/۰) مثبت و در سطح ۰۱/۰= α معنی دار و اثر این متغیر بر فرسودگی ورزشی نیز (۱۸/۰) در سطح ۰۵/۰ = α معنی دار بود اما اثر کمال گرایی منفی بر خستگی ورزشی معنی دار دیده نشد. اثر غیر مستقیم کمال گرایی مثبت بر خستگی ورزشی منفی و در سطح ۰۵/۰ رابطه معناداری وجود داشت (۱۹/۰-). همچنین اثر غیرمستقیم کمال گرایی مثبت بر فرسودگی ورزشی در سطح۰۱/۰ معنی دار بود (۱۷/۰-) و اثر غیر مستقیم کمال گرایی منفی بر خستگی ورزشی در سطح ۰۱/۰ معنی دار و مثبت بود (۲۲/۰). اثر غیر مستقیم کمال گرایی منفی بر فرسودگی ورزشی نیز در سطح۰۱/۰ معنی دار و مثبت ملاحظه شد (۱۹/۰).
دیدیم که بیشتمرینی میتواند در رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی نقش تعدیلکننده را ایفا کند. این یافته کاملاً جدید است و تا کنون در هیچ مطالعهای جز مطالعه حاضر، بررسی نشدهاست. این یافته را میتوان بر اساس مطالبی که در پی میآیند، تبیین کرد.
فردی که دارای صفت کمالگرایی مثبت است، دچار خستگی و فرسودگی ورزشی نمیشود، زیرا کمالگرایی مثبت با خستگی و فرسودگی ورزشی همبستگی منفی دارد. اما در مورد نقش تعدیلکننده بیشتمرینی در رابطه کمالگرایی مثبت با خستگی و فرسودگی ورزشی یافته عجیب و جالبی به دست آمد و آن این بود که در شرایط کمالگرایی مثبت، وقتی متغیر
تعدیلکننده بیشتمرینی وارد معادله ساختاری میشود، نه تنها منجر به افزایش خستگی و فرسودگی ورزشی نمیشود، بلکه باعث کاهش ابتلا به خستگی و فرسودگی ورزشی، میشود. یعنی ابتلا به خستگی و فرسودگی ورزشی از شرایطی که فقط کمالگرایی مثبت وجود داشت نیز کمتر میشود. این یافته را میتوان چنین توضیح داد که شخص کمالگرای مثبت، تلاش زیاد و رضایتمندانهای در راه رسیدن به هدف میکند. این فرد حتی وقتی دچار بیشتمرینی میشود، به دلیل این که محدودیتهای شخصی خود را میپذیرد، از موفقیتهایش هرچند ایدهآل نباشند، احساس رضایت میکند، و محیط را پذیرا و حمایتکننده ادراک میکند، حتی در این شرایط سخت نیز، نه تنها دچار خستگی و فرسودگی ورزشی نمیشود، بلکه به دلیل این که احساس میکند تا جایی که در توان دارد، مشغول فعالیت و تلاش است، احساس رضایت درونیاش افزایش یافته و به خستگی و فرسودگی ورزشی کمتری مبتلا میشود.
همچنین فرد دارای صفت کمالگرایی منفی، به طور طبیعی به خستگی و فرسودگی ورزشی نیز مبتلا میشود، اما همین فرد، وقتی متغیر بیشتمرینی نیز به شرایط او اضافه میشود، دچار خستگی و فرسودگی ورزشی شدیدتری میشود. زیرا علاوه بر تبعات مخرب کمالگرایی منفی، تبعات مضر بیشتمرینی نیز به سراغ او آمده و در نتیجه خستگی و فرسودگی ورزشی شدیدتری را برای او ایجاد میکند. در اینجا اثرات مخرب کمالگرایی منفی و بیشتمرینی دست به دست هم داده و شرایط به مراتب بدتری را برای فرد رقم میزنند، پس افزایش ابتلا به خستگی و فرسودگی ورزشی، طبیعی و قابل انتظار است.
۵-۲- محدودیتهای پژوهش

    • این که بیشتمرینی چگونه میتواند رابطه کمالگرایی با خستگی و فرسودگی ورزشی را تعدیل کند، موضوع جدیدی است که شایسته است در پژوهشهای آتی به تفصیل بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.
    • مطالعاتی که بر علتشناسی خستگی متمرکز شدهاند، بیشتر روی عوامل زیستشناختی آن تحقیق کردهاند (بارون و همکاران، ۱۹۸۵؛ بال و همکاران، ۲۰۰۹). اطلاعات در مورد عوامل پیشبین آن، جهت پیشبینی بهتر شرایط خستگی در ارتباط با زیرمجموعههای بیماران و متعاقباً تسهیل تصمیمگیری در مورد آن، مورد نیاز است. در پژوهش حاضر نیز رفتارها و سبک رهبری مربیان مورد توجه قرار نگرفت. عاملی که میتواند در افزایش اضطراب رقابتی و به تبع آن خستگی و فرسودگی ورزشکاران نقش پراهمیتی داشتهباشد.
    • همان طور که در فصول پیشین مطرح شد، عواملی مثل محیط ورزشگاه، دمای هوای آن، استانداردبودن تجهیزات ورزشی و عواملی از این دست، نقش مؤثری در میزان ابتلا به آسیبهای ورزشی دارند. در این پژوهش این عوامل کنترل نشدهاند و ممکن است روی نتایج پژوهش تأثیر گذاشته باشند.
    • حتی عوامل جانبی مثل میزان درآمد و وضع مالی و معیشتی یک ورزشکار حرفهای، میتوانند روی میزان رضایت و حالات روانی او تأثیرگذار باشند. این عوامل نیز در این پژوهش کنترل نشدهاند.
    • در این پژوهش، تنها ابزار جمع آوری طلاعات، پرسشنامه بودهاست. در حالی که در شرایطی که امکانات بیشتری وجود داشته باشد، بهتر است از روش های فیزیولوژیکی اندازه گیری متغیرها نیز، در کنار روش پرسشنامهای استفاده شود.

۵-۳- پیشنهادهای پژوهش
۵-۳-۱- پیشنهادهای نظری

    • در پژوهشهای آینده، بهتر است رفتارها و سبک رهبری مربیان در کنار عوامل شخصیتی ورزشکاران، در ارتباط با خستگی و فرسودگی سنجیده شود، تا بتوان مدلی از رابطه عوامل مختلف دخیل در خستگی و فرسودگی ارائه داد.
    • در پژوهشهای آتی میتوان مردان و زنان ورزشکار را در مؤلفه های شخصی و محیطی به طور مجزا بررسی کرد، و میزان تأثیر هر یک از این متغیرها بر خستگی و فرسودگی دو جنس مورد ارزیابی قرار گیرد.
    • تحقیقات آینده بهتر است بر تبعات فرسودگی (مانند اثرات آن بر روی سلامتی، افسردگی، و …) بیشتر متمرکز شوند.
    • مقایسه بین فرهنگی: در پژوهشی بین فرهنگی، ورزشکاران شهرها و کشورهای مختلف جهان، در زمینه مسئله مورد پژوهش، با هم مقایسه شوند تا آثار خاص فرهنگ بر مسئله آشکار گردد.
    • گرچه ارتباط بین کمالگرایی و سلامت روانی، مورد ارزیابی قرار گرفت، اما ارتباط بین کمالگرایی و سلامت جسمی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است که میتواند زمینه پژوهشی خوبی را باشد.

۵-۳-۲- پیشنهادهای عملی

    • در زمینه فشارهای غیرتمرینی، مربیان باید توجه کنند که در دورههایی که ورزشکار با فشاری غیرتمرینی مواجه است، از حجم تمرینی او بکاهند؛ در این صورت، ورزشکار مجبور به تحمل فشار بیش از حد نیست و از خستگی و فرسودگی وی جلوگیری خواهد شد. همچنین در برنامه تمرینی، مربیان باید بررسی کنند که آیا ورزشکار به بدن خود توجه میکند یا نه. بدن ورزشکار مناسبترین وسیله برای تشخیص ناسازگاریها با حجم تمرینی است.
    • برنامهریزان ورزشکاران حرفهای که نقش مؤثر و مهمی در تعیین برنامه زمانبندی فعالیتهای ورزشکاران بر عهده دارند، باید با متغیرهای مهم روانشناسی ورزش، مثل خستگی ورزشی، فرسودگی ورزشی و بیشتمرینی آشنایی بیشتری داشته باشند، تا از سوق دادن ورزشکار به سمت این آسیبهای جدی، جلوگیری به عمل آید.
    • هیچ کس به اندازه خود ورزشکار، برای او دلسوز نیست. بهترین حالت زمانی است که طبق برنامهریزیهای طولانیمدت منظم و تخصصی، ورزشکاران با آسیبهای مختلفی که در زمینه روانشناسی ورزشی، ممکن است دامنگیرشان شود، حداقل به صورت مفید و مختصر، آشنا شوند.

منابع فارسی
احمدی، عزت الله؛ شیخعلیزاده، سیاوش و شیرمحمدزاده، محسن (۱۳۸۴). بررسی آزمایشی تأثیر ورزش بر سلامت روانی دانشجویان. حرکت، ۲۸، ۱۹-۲۹.
امیری، احسان؛ کارگرفرد، مهدی؛ مرندی، سیدمحمد؛ فرامرزی، محمد و جلالی دهکردی، خسرو (۱۳۸۷). ارتباط بین غلظت تستوسترون و کورتیزول بزاقی با عوامل روانی بیشتمرینی در بازیکنان نخبه فوتبال. المپیک، سال هفدهم، ۳(۴۷)، ۱۲۷-۱۳۷.
باقری، قدرت اله و زارعی متین، حسن (۱۳۸۴). ارتباط بین سبک رهبری مربیان فوتبال با میزان تحلیل رفتگی بازیکنان و ارائه الگو. فرهنگ مدیریت، ۱۰، ۳۵-۶۵.
بشارت، محمد علی (۱۳۸۷). ساخت و هنجاریابی مقیاس خستگی ورزشی. گزارش پژوهشی، دانشگاه تهران.
بشارت، محمد علی (۱۳۸۸الف). بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه فرسودگی ورزشکار. گزارش پژوهشی، دانشگاه تهران.
بشارت، محمدعلی (۱۳۸۹). ساخت و هنجاریابی مقیاس بیشتمرینی ادراکشده. گزارش پژوهشی، دانشگاه تهران.
بشارت، محمد علی (۱۳۸۸ب). ساخت و هنجاریابی مقیاس بیشتمرینی. گزارش پژوهشی، دانشگاه تهران.
بشارت، محمد علی (۱۳۸۸ج). ساخت و هنجاریابی مقیاس کمالگرایی رقابتی. گزارش پژوهشی، دانشگاه تهران.
بشارت، محمدعلی (۱۳۸۳الف). بررسی رابطه کمالگرایی و موفقیت ورزشی. حرکت، ۲۳، ۵۱-۶۵.
بشارت، محمدعلی (۱۳۸۳ب). تأثیر سبکهای مقابله با استرس بر موفقیت ورزشی. حرکت، شماره ۲۴، ۸۷-۱۰۰.
بشارت، محمدعلی و حسینی، سیده اسماء (۱۳۸۸). کمالگرایی و اضطراب رقابتی در ورزشکاران. المپیک، زیر چاپ.
بشارت، محمدعلی؛ جوشن لو، محسن و میرزمانی، سیدمحمود (۱۳۸۶). رابطه سبکهای دلبستگی و کمال گرایی. دانشور رفتار، ۲۵، سال چهاردهم، دوره جدید، ۱۱-۱۸.
بشارت، محمدعلی؛ عباسی، غلامرضا و میرزمانی، سیدمحمود (۱۳۸۶). مقایسه سازه های شخصیتی سختکوشی، جامعهگرایی و خودپیروی در ورزشهای گروهی و فردی و تأثیر آنها بر موفقیت ورزشی. حرکت، شماره ۳۳، ۱۳۵-۱۵۱.
خالدان، اصغر و میناسیان، وازگن (۱۳۸۱). مقایسه تأثیر دو برنامه بیشتمرینی قدرتی و استقامتی روی تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مردان جوان ورزشکار. حرکت، ۱۴، ۵-۲۳.
سلامی، فاطمه (۱۳۷۹). مقایسه اثر سه روش بیشتمرینی بر برخی از متغیرهای فیزیولوژیکی شناگران زن ۱۲-۱۶ ساله. المپیک، ضمیمه شماره ۱۵(۱۶)، ۹-۱۹.
غنایی، زیبا؛ فراهانی، محمدتقی؛ عبداللهی، محمدحسین و شکری، امید (۱۳۸۳). اثر خستگی شناختی و هوش هیجانی بر حل مسائل شناختی، تازه های علوم شناختی، سال۶، ۳ و ۴، ۶۳-۷۴.
ناصری تفتی، نگین؛ پاکدامن، شهلا و عسگری، علی (۱۳۸۷). نقش ورزش و رگه های شخصیت در تحول روانی-اجتماعی دانشجویان. روانشناسان ایرانی، سال پنجم، ۱۷، ۵۳-۶۲.
نوابینژاد، شکوه (۱۳۷۶). رابطه ورزش با سلامت روان در دختران. خلاصه مقالات اولین همایش علمی-کاربردی بسط و توسعه ورزش در بین جوانان، رشت، شورای عالی جوانان، ۴۰-۴۱.
English references

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...