کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



اما آنچه جای تأمل دارد، آن چیزی است که در آینده اختلاف و جدایی این دو گروه را سبب می شود. آیا آن چیزی که در سال ۱۳۵۸ این دو گروه را از هم جدا کرد در سال ۱۳۵۷ هم مطرح بود؟ نگارنده بر این نظر است که دو چیز سبب این جدایی شد، یکی رویکرد دموکراتیک و اصلاح طلبانه مهندس بازرگان در اجرای امور و دیگری رویکرد روشنفکرانه مهندس بازرگان نسبت به دین.
به هر حال مهندس بازرگان در طول حیات خود به عنوان فردی که به اصول دموکراتیک و اصلاح طلبانه شهرت داشته است، شناخته شده بود.
سؤالی که مطرح است این است که آیا طی بحث ها و جلساتی که منجر به انتخاب مهندس بازرگان شد چنین ملاحظه ای وجود داشته است؟ اگر وجود داشته چرا سبب نشده است که مسأله واگذاری قدرت به مهندس بازرگان تحت الشعاع آن قرارگیرد؟
مهندس بازرگان خود اشاره به این دارد که در جلسه ۱۵ بهمن ۱۳۵۷ روش اصلاح طلبانه اش و اعتقادش به سیاست گام به گام را به عنوان شرطی برای قبول پست نخست وزیری بیان کرده است و از حضار خواسته است که با آگاهی به چنین امری او را به عنوان نخست وزیری انتخاب کنند که مخالفتی از سوی حضار نمی شود. اما آقای هاشمی می نویسد: اینکه آقای بازرگان برای پذیرفتن مسؤولیت شرایطی را مطرح کرده باشند و وضع خودشان را با تفکر و سلیقه اجرایی خاصی شرح داده باشند، … ، چنین چیزهایی را من به خاطر ندارم.[۶۵۴]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اما آقای مهدوی کنی در تأیید آنچه مهندس بازرگان و نفی آنچه آقای هاشمی نوشته است در این زمینه چنین می گویند: البته من نمی توانم به مهندس بازرگان این نسبت را بدهم که دنبال ریاست بود، نه نمی خواهم اینها را بگویم. می خواهم بگویم او فکر می کرد دولت را آن طور که می پسندد می تواند اداره کند. از اینرو در آغاز، پذیرش آنها با نگرانی بود، ولی بعد که دوستان، به خصوص آقای مطهری و آیت الله بهشتی به آنها اصرار و استدلال کردند، پذیرفتند. ولی از همان اوّل می گفت من با آرامش پیش می روم.[۶۵۵]
حتی اگر مهندس بازرگان در آن جلسه چنین شرایطی را اعلام نکرده بود، سابقه سیاسی مهندس بازرگان خود گواهی بر آن بود. حتی امام نیز خود به این امر اشاره داشته اند، ایشان طی سخنرانی ای در ۲/۸/۱۳۵۷ که بعد از ملاقات با مهندس بازرگان در پاریس بوده، چنین بیان می کند: «باید ملت ایران مهلت به این دیگر ندهد. باید بدون مهلت این را کنار بزند و قطع ید او را از سر ملت بکند. اگر مهلت پیدا بکند این مصیبت است برای ملت ما. گاهی یک پیشنهادهایی از بعضی اشخاص که خیلی توجه به تمام مسائل ندارند می شود- از بعضی از آقایان، از بعضی از محترمین- که مثلاً خوب است که اصل رژیم باقی باشد و این شخص برود. تصریح می کنند که ایشان سلطنت بکند و حکومت نکند و حالا به این قانع می شویم و بعد کم کم، یک قدم یک قدم جلو برویم. این جزء اشتباهاتی است که آقایان دارند».[۶۵۶] امام در مصاحبه ای دیگر در ۳ آبان ۱۳۵۷ در پاسخی به این سؤال که: شما آقای مهندس بارزگان را به حضور پذیرفتید و … معروف است که همه اینها هوادار سیاست آشتی هستند آیا شما به این سیاست ملحق می شوید؟ چنین پاسخ می دهند: من با روش آشتی و بینابین مخالفم و از اوّل هم با این روش مخالف بودم.[۶۵۷]
بنابراین می بینیم که تصمیم گیران و دست اندرکاران انقلاب هم به این امر واقف بوده اند و شناخت درستی از این سلیقه و شیوه رفتاری مهندس بازرگان داشته اند. نگارنده در این مورد بر این نظر است که سایر ویژگی ها و فاکتورهای مثبتی که مهندس بازرگان دارا بوده است، اهمیت بیشتری نسبت به رویکرد اصلاح طلبانه وی داشته است.
اما در مورد رویکرد روشنفکرانه مهندس بازرگان نسبت به دین باید گفت، در آن شرایط هنوز ابعاد افکار دینی هر دو گروه در بوته عمل و اجرایی شدن قرار نگرفته بود تا اختلاف فکری آنها را نسبت به دین شفاف سازد. در آن شرایط دغدغه دین که در آثار و کتب و سخنرانی های مهندس بازرگان انعکاس یافته بود سندی معتبر برای قبول اعتبار دینی مهندس بازرگان از سوی روحانیت بوده است.
اکنون به آزمون فرضیه هایی می پردازیم که مرتبط با این قسمت از سوی صاحب نظران در قسمت چارچوب مفهومی عنوان شد:
آقایان ناطق نوری و محمد علی هادی، این انتصاب را ناشی از سیاست امام می دانند برای خنثی کردن تبلیغات منفی که علیه روحانیت وجود داشت در زمینه تلاش آنان برای کسب قدرت.
به هر حال در آن زمان چنین تبلیغاتی علیه روحانیت وجود داشت و بعضی گروه ها و افراد آنان را متهم به تلاش برای کسب قدرت می کردند، دلیل چنین اتهاماتی ساده بود، چون روحانیت بانی اصلی انقلاب بود و آنان بودند که انقلاب را به پیروزی رسانده بودند. اما انتصاب مهندس بازرگان در جهت خنثی سازی این تبلیغات نبود:
– درست است که با انتصاب مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت، روحانیت از تشکیل دولت کنار گذاشته شده بود. اما در ساختار قدرت همچنان دارای جایگاهی پرنفوذ و مثال زدنی بودند. به طوری که در حوزه قضا و قانونگذاری دارای بالاترین قدرت بودند. پس اگر این انتصاب برای خنثی کردن تبلیغات علیه قدرت طلبی روحانیت بود؛ پس خیل روحانیون حداقل در این دو حوزه به کدام دلیل یا دلایل می باشد.
– از سوی دیگر گروه ها و افرادی که به این تبلیغات دامن می زدند تنها بخش بسیار کوچکی از جامعه بودند که در تقابل با مقبولیت و محبوبیت امام در میان توده مردم راه به جایی نمی بردند و از پیش بازنده بودند، بنابراین تلاش برای خنثی سازی این تبلیغات نمی توانسته در این تصمیم دخیل بوده باشد.
آقای محسن میلانی این انتصاب را از روی مصلحت می داند به دلیل اینکه: آیت الله های راست دین و ملیون با دخالت روحانیون در سیاست مخالف بودند.
در پاسخ باید گفت، همانطور که در سطور بالا عنوان شد روحانیت به جزء تشکیل کابینه، در سایر امور نه تنها دخالت کرده بود، بلکه دارای قدرت هم بود. امام خود به عنوان بالاترین مقام مذهبی خواسته بود که روحانیون از چنین قدرت تقیینی و نظارتی برخوردار شوند. در آن دوره دیگر اندیشه عدم دخالت روحانیت در سیاست در حوزه و عامه مردم نفوذ دوران گذشته را نداشت که بتواند در تصمیم امام در این انتصاب دخیل باشد. در ارتباط با ملیون همانطور که بارها در این نوشتار بدان پرداخته شد نیروهای ملی در برابر قدرت کاریزما و رهبری امام در موضع ضعف قرار داشتند و در جایگاهی نبودند که بخواهند خواسته ای را برخلاف خواست امام به ایشان تحمیل کنند.
اکنون به سؤالی می پردازیم که در پایان فصل اوّل مطرح شد؛ اینکه در تحلیل امام از این انتصاب، اهمیت متغییر دخالت امریکا چه جایگاهی داشته است؟ آیا در نظر گرفتن احتمال دخالت امریکا سبب شده که امام برای جلوگیری از آن به اتخاذ چنین تصمیمی مبادرت کنند؟
همان طور که دیدیم شخصیتی که امام در طول مبارزه از خود نشان دادند، شخصیتی بود که هیچ راهی را برای سازش و همکاری باز نگذاشته بود. امام از همان ماجرای کاپیتولاسیون با شدیدترین حملات تکلیف خود را با امریکا مشخص کرده بود. اگر قرار است شاه برود دیگر جایی برای سازش وجود ندارد. امام تصمیم خود را در مبارزه گرفته بود، همان طور که خودشان بیان داشته بودند یا پیروز می شویم یا کشته می شویم که در هر دو حالت ایده ال است. با داشتن چنین نگرشی چگونه می توان ایشان را به سازش واداشت.
مدعای چنین نگرشی همانطور که بیان داشته شد، ملاقات ایشان در ۱۸ دی ماه با نمایندگان دولت فرانسه است که از جانب کارتر، از امام می خواهند تا از دولت بختیار حمایت کنند تا کار به برخورد خشونت آمیز کشیده نشود که ایشان در نهایت در پاسخ به چنین تهدیدی اعلام می کنند که حکم جهاد خواهم داد.
چنین شخصیتی با چنین قاطعیت و عزمی در مبارزه هیچ گاه نمی توانسته چنین ملاحظه ای را در تصمیم خود مد نظر قرار دهد.
نتیجه گیری
این نوشتار بر اساس دعوای فکری صاحبنظران حوزه مسائل ایران در ارتباط با مسأله واگذاری قدرت به مهندس بازرگان سازماندهی شده است. نسبت به چرایی انتخاب مهندس مهدی بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت، نظرات متعارضی از سوی صاحب نظران مختلف بیان شده است. به رغم ظاهر ساده این تصمیم، دلایل این انتصاب در میان گروه های سیاسی کشور سبب شده است که دست آویزی قرار بگیرد برای تخطئه و حمله به یکدیگر، به طوری که دعواهای فکری شکل گرفته پیرامون این موضوع سبب شده است که طیف های مختلف فکری با متهم کردن یکدیگر به فرصت طلبی در این مسأله، فضای تفاهم را به فضایی خصمانه بدون در نظر گرفتن منافع ملی تبدیل سازند. تمام دغدغه نگارنده در این نوشتار سعی بر آن بود تا با ارائه تحلیلی واقع بینانه و بی غرضانه کمکی به ارتقای فضای تفاهم و نزدیکی میان گروه های سیاسی در کشور داشته باشد.
این نوشتار ابتدا بر اساس دعوای فکری حداقل دو صاحب نظر سازماندهی شد. که یکی از این نظرات فرضیه اصلی و نظریه دیگر فرضیه رقیب را شکل داد. سپس چارچوب مفهومی موضوع اسکلت بندی شد و در مرحله بعد با ارائه مبنای نظری، معیاری برای صحت و سقم نظرات ارائه شده در قسمت چارچوب مفهومی در نظر گرفته شد.
در تدوین چارچوب مفهومی، نگارنده نظر سی صاحب نظر داخلی و خارجی را که در ارتباط با مسأله واگذاری قدرت به مهندس بازرگان به ارائه دیدگاه پرداخته اند، چارچوب بندی کرده است.
این نظرات در چارچوب مفاهیم زیر دسته بندی شد:
– نظرات مصلحت پایه که این انتصاب را ناشی از ضرورت این انتخاب می داند.
– نظرات مقبولیت پایه که این انتصاب را ناشی از مقبولیت این انتخاب می داند.
– نظراتی که با نفی مصلحت و مقبولیت این انتخاب را ناشی از عدم تمایل امام به دخالت روحانیون در امور اجرایی می داند.
– نظراتی که این انتصاب را به دلیل پیشنهادات آقای مطهری و آقای بهشتی می داند.
– نظراتی که تجمیع نظرات بالا هستند.
– نظریه ای که این انتصاب را ناشی از تلاش شخصی مهندس بازرگان برای کسب قدرت می داند.
– نظریه ای که این انتصاب را به نوعی ناشی از دوستی امام با شخص مهندس بازرگان می داند.
مبنای نظری این نوشتار، عاریت گرفته از مقاله ریچارد اسنایدر با عنوان راه های گذار از نظام های سلطانی و کتاب لینز و استپان است. اسنایدر در مقاله اش کنشگرانی را که طی انقلاب می توانند گذارها را امکان پذیر سازند در چهار گروه جای می دهد: تندروهای نظام، میانه روهای نظام، مخالفان تندرو، مخالفان میانهرو.
تندروها نظام بدون هیچ گونه قید و شرطی به دائمی کردن حکومت دیکتاتور معتقدند. میانه روهای نظام که در درون نظام هستند، ممکن است در دوره های بحران وابستگی خود را با دیکتاتور قطع کنند. این گروه اغلب شامل جناح های ارتش یا اعضای بوروکراسی اداری هستند که در نتیجه دخالت های دیکتاتور در حوزه اختیارات و تخصص خود بیگانه شده اند. تندروهای مخالف خواهان سرنگونی نظام و دگرگونی های اساسی هستند. مخالفان میانه رو به هدف محدود برکناری دیکتاتور و باند حاکم او معتقدند. و معمولاً با هر گروهی که بتواند این هدف را پیش ببرد متحد می شوند.
سال های ۱۳۵۶-۱۳۴۲ دوره حکومت سلطانی شاه است. تغییر از اقتدارگرایی به نظام سلطانی نتیجه دو عامل می باشد: ۱- اصلاحات ارضی که باعث استقلال شاه از زمینداران شد.۲- منابع مالی خارجی و درآمدهای نفت که باعث استقلال رژیم از اقتصاد داخلی شد.
اما نظریه اسنایدر پاسخی برای چرایی انتصاب جناح میانه رو به قدرت پس از انقلاب ارائه نمی دهد. آن چه نظریه اسنایدر را در این پژوهش کاربردی و مفید می سازد، شفاف سازی است که اسنایدر از وضعیت کنشگران ارائه می دهد.
در تدوین این نوشتار پنج فصل سازماندهی شد، فصل اوّل به کلیات بحث می پردازد، در هر یک از چهار فصل بعدی یک موضوع مرتبط با مسأله مورد پژوهش مطرح شد و در پایان آن فصل نظریه های مرتبط با موضوع آن فصل که در قسمت چارچوب مفهومی بیان شده بود مورد آزمون قرار گرفت.
در فصل اوّل با عنوان امریکا و رویارویی با انقلاب، نگارنده به دنبال پاسخگویی به این سؤال بود که آیا انتصاب مهندس بازرگان به دلیل بی طرف ساختن امریکا در برخورد با انقلاب بود؟
نگارنده با بررسی روابط ایران و امریکا با تأکید بر دوره محمدرضا شاه به این نتیجه رسید؛ در شرایطی که طوفان انقلاب در ایران داشت آغاز می شد، سیاستگذاران کاخ سفید در بی خبری نسبت به آن چه در ایران داشت می گذشت به سر می بردند و زمانی که متوجه شدند در ایران چه می گذرد به دلیل اختلافاتی که در دستگاه سیاست خارجی امریکا وجود داشت نتوانستند استراتژی مشخص، واحد و تعریف شده ای در قبال بحران ایران بگیرند.
از طرف دیگر به جزء دخالت مستقیم ایالات متحده، دخالت غیرمستقیم امریکا می توانسته از طریق کودتای ارتش هم مطرح باشد. بررسی توانایی ارتش برای انجام کودتا موضوع فصل دوم را تشکیل میدهد.
در فصل دوم با عنوان ارتش و انقلاب اسلامی، نگارنده به دنبال پاسخگویی به این سؤال بود که آیا ارتش از قابلیت و توانایی لازم برای برخورد با انقلاب از طریق کودتا برخوردار بوده است یا نه؟
در قسمت چارچوب مفهومی نیز یکی از نظرات ارائه شده از سوی برخی از صاحب نظران این بود که انتخاب مهندس بازرگان تاکتیکی بود برای بی طرف کردن ارتش در برخورد با انقلاب.
نگارنده با بررسی ارتش در دوره پهلوی با تأکید بر دوره محمدرضا شاه پهلوی به این نتیجه رسید که محمدرضا پهلوی به خصوص بعد از کودتای ۲۸ مرداد به تدریج سیاست هایی را در جهت تسلط بر ارتش و مطیع ساختن آن دنبال کرد. نتیجه چنین سیاست هایی سبب شد که ارتش از استقلال تهی شده و از حوزه وظایف و اختیارات تخصصی خود بیگانه شود. زمانی که شاه از کشور خارج شد، ارتش در شرایطی قرار گرفت که فاقد هرگونه ابتکار عمل و استقلالی برای کنش بود. با خبر خروج شاه از کشور، فرماندهان ارتش در دسترس ترین راه را خروج به همراه شاه می دانستند. حتی حضور هایزر سبب نشد که ارتشتاران اعتماد به نفس لازم را برای ابتکار عمل به دست آورند. سران ارتش پس از خروج شاه تا زمان اعلام بی طرفی در بلاتکلیفی و اتلاف وقت به سر می بردند و در نهایت بدون این که جرأت و جسارتی از خود نشان دهند اعلام بی طرفی کردند.
در فصل سوم با عنوان انقلاب و پتانسیل گروه های سیاسی برای کسب قدرت، نگارنده حزب توده، جبهه ملی، روحانیت، سازمان مجاهدین خلق و نهضت آزادی را مورد مطالعه قرار داد. در طول سال ها مبارزه علیه رژیم شاه، گروه های سیاسی مختلفی در مبارزه شرکت جسته بودند. اکنون که انقلاب به ثمر می رسید هر یک از این گروه ها خود را مستحق مشارکت در ساختار قدرت جدید می دانستند.
حزب توده، خود را پیشکسوت و پیشگام در مبارزه می دید. پیروزی انقلاب برای جبهه ملی جبران کودتای ۲۸ مرداد بود. روحانیت بانی تمام آن چیزی بود که اتفاق افتاده بود، گروهی که بعد از قیام ۱۵خرداد، رهبری انقلاب را به دست گرفته بود. مجاهدین خود را وارث حنیف نژاد می دانستند. نهضت آزادی خود را آخرین نسل مدافعین قانون اساسی می دید.
در قسمت چارچوب مفهومی، این فصل بیشترین نظرات را به خود اختصاص داده بود، محور نظرات ارئه شده در چارچوب مفهومی حول موضوعات زیر بود:
– انتصاب مهندس بازرگان به دلیل اعتبار دینی و سیاسی او بود.
– انتصاب مهندس بازرگان به دلیل پیشنهاد آقایان مطهری و بهشتی بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:29:00 ق.ظ ]




۲-۸-۱طرحواره
پرسشهایی که از بافتار تجارب بالینی بر میخیزند و پاسخی قابل تأمل مییابند ، معمولاً حد و مرزهای رواندرمانی را زیر پا میگذارند . اگر این پرسشها به درستی پیگیری شوند، افقهای جدیدی پیش روی متخصصین بالینی میگشایند . یانگ و همکارانش در طی کسب تجارب گرانبها در روند درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت و بیماران مقاوم به درمان ، به این نتیجه رسیدند که تکنیکهای شسته و رفته شناختدرمانی نمی تواند بهبودی قابل ملاحظهای در این گروه از بیماران ایجاد کند ، بنابراین با گشاده نظری از مفاهیم رویکردهای دیگر استفاده کردند . نکته حائز اهمیت این که طرح واره درمانی از مبانی نظری منسجم و یکپارچهای برخوردار است و مدلی التقاطی محسوب نمی شود . (حمید پور۱۳۸۶)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پاتریشیا کولارد در سال ۲۰۰۴ با جفری یانگ مصاحبهای ترتیب داد . یانگ در این مصاحبه اظهار داشت : ” وقتی که در حول و حوش سال ۱۹۸۲ کار خصوصی را شروع کردم ، متوجه شدم بیماران مشکلات متنوع و زیادی دارند و کاربرد شناخت درمانی کلاسیک برای این دسته از بیماران موفقیت چندانی به همراه ندارد . میزان موفقیت در این گروه از بیماران به زیر ۵۰% میرسید و برای بسیاری از آن ها اصلاً موفق نبود. حداقل نیمی از بیمارن از پیشرفت کار راضی نبودند. احساس کردم باید مولفه های دیگری به رویکرد شناخت درمانی کلاسیک اضافه کنم . نکته دیگر این که متوجه شدم بیماران “مرکز شناخت درمانی بک ” از صافیهای تشخیصی میگذشتند، در حالی که معمولاً در کلینیکهای خصوصی نمی توان چنین ملاکهای شمولی در نظر گرفت “. مفهوم اصلی طرحواره که هسته اصلی این پژوهش به شمار میرود هر چند پدسکی (۱۹۸۸) با مفهوم ” طرح واره های ناسازگار اولیه ” مخالف است. او عقیده دارد با وجود مفهومی مثل ” باور مرکزی ” نیازی به اصطلاح طرحواره ناسازگار اولیه نیست. تغییر طرحواره ها از این جهت اهمّیت پیدا میکند که به نوعی تغییر سبک زندگی است. رویکرد طرحوارهدرمانی در قالب جنبش “سازندهگرایی ” می گنجد که صاحبنظرانی چون لیتوی و شفران در این گروه جای میگیرند. در جنبش سازندهگرایی بر نقش عواطف در فرایند تغییر، به کارگیری تکنیکهای تجربی، دلبستگیهای اولیه و رفتارهای بین فردی تاکید میشوند.(یانگ و باهری ۱۹۹۸).گاهی اوقات به رویکرد سازندهگرایی فرایند درمان عقلانی نیز گفته میشود ( پریتزر ۱۹۹۸). یکی از دلایل روی کار آمدن جنبش سازندهگرایی، عدم موفقیت در درمان بسیاری از مشکلات روانشناختی بود. که اختلالات شخصیت نیز در زمره همین اختلالات قرار میگیرند. تاریخچه رواندرمانی حاکی از آن است که درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت کاری سخت و توانفرسا بوده است. از آن جا که اختلالات شخصیت شیوع نسبتاً زیادی دارند و از طرفی وجود مشکل در محور II ، میتواند در نوع، شدت و مدت زمان علائم محور Iتاثیر بگذارد، لذا اهمیت نظریهای که بتواند چنین مشکلاتی را مفهوم سازی کند و راهنماهایی درمانی کارا و اثر بخشی پیش روی درمانگران قرار دهد، بیش از پیش نمایان میشود. این سوال که آیا طرحوارهدرمانی برای درمان اختلالات شخصیت مفید و مثمرثمر است ، هنوز پاسخ قابل توجهی دریافت نکرده است . هر چند که بعد از سال ۲۰۰۳ که کتاب طرحوارهدرمانی در اختیار محققان قرار گرفت، پژوهشهایی انجام شد و نشان دادند که اثر بخش است .( نوردال و نیستر ،‌۲۰۰۵و بامبر ۲۰۰۴، )
رویکرد طرحوارهدرمانی در پژوهش آفرینی و ایجاد تمایل در متخصصین بالینی برای بررسی صحت و سقم نظریههای برخواسته از این رویکرد، تا حدود زیادی موفق بودهاند (آرنتز ، کلوکمن ، سیس وردا ، ۲۰۰۵ ، استوپا ، واترز ، ۲۰۰۵ ؛ سیکرو ، نلسون ، گیلی ، ۲۰۰۴ ؛ نوردال ، هولتی ، و هوگام ، ۲۰۰۵ )
در واقع طرحوارهها حاصل گفتگوی والدین با کودک هستند که به تدریج در ذهن او جای گرفتهاند و هم اکنون به گونهای نظام مند ، اما نا کارآمد ، زندگی وی را زیر سیطره خود گرفتهاند . شناختدرمانی با همه پیشرفتی که کرده ، نتوانسته چگونگی درونسازی طرحوارهها را به طور دقیق روشن کند.( حمیدپور ۱۳۸۵، حمیدپور ۱۳۸۶)
در نظر گرفتن طرحوارهها به عنوان صدای والدین ، یاد آور نظریه فرهنگی _ تاریخی ویگوستگی و لوریا است که گفتار درونی را بستر تفکر و نظم بخشی رفتار به حساب میآورد .( حمیدپور ۱۳۸۵) .طرحوارهدرمانی حاصل تلاشی ماهرانه برای غنی ساختن تکنیکهای درمانی است . این رویکرد بر پایه شناختدرمانی بنا شده و برای بسیاری از مشکلاتی که افراد در زندگی روزمره خود با آنها دست به گریبان هستند ، راه حل میآفریند . به عنوان مثال فردی که طرحواره انزوای اجتماعی / بیگانگی دارد ، در عین حال که معتقد است از دیگران کناره گیری کرده ، اما اغلب به گونهای رفتار میکند که انزوای او بیشتر شود. طرحوارهدرمانی نشان میدهد که چگونه میتوانیم به چنین بیمارانی کمک کنیم تا الگوهای ناسازگار خود را بشناسند و تغییر دهند . ( رابرت استرنبرگ۱۹۸۶)

۲-۸-۲طرحوارهدرمانی:مدلمفهومی
طرحوارهدرمانی که توسط یانگ و همکارانش ( یانگ ۱۹۹۹، ۱۹۹۰) بوجود آمده ،درمانی نوین و یکپارچه است که عمدتا” بر اساس بسط و گسترش مفاهیم و روش های درمان شناختی _ رفتاری کلاسیک بنا شده است .طرحوارهدرمانی ، اصول و مبانی مکتب های شناختی – رفتاری ، دلبستگی گشتالت ، روابط شیئی ، سازندهگرایی و روانکاوی را در قالب یک مدل درمانی و مفهومی ارزشمند تلفیق کرده است .
این شیوه درمان ، سیستم جدیدی از روان درمانی را تدارک می بیند که مخصوصا” برای بیماران مبتلا به اختلالات روان شناختی مزمن و مقاوم که تا کنون یک مساله بغرنج در درمان محسوب میشدند ، مناسب است .
تجارب بالینی نشان می دهد بیمارانی که دچار اختلالات شدید شخصیتی هستند و نیز افراد مبتلا به مشکلات چشمگیر منششناختی که چنین مسایلی شالوده ی اختلالات محور I آن ها را تشکیل می دهند . به طرحوارهدرمانی خیلی خوب پاسخ میدهند البته گاهی اوقات در ترکیب با سایر رویکردهای درمانی. (یانگ۱۹۹۰)
۲-۸-۳شناختدرمانیتاطرحوارهدرمانی:
نگاهی به حوزه رفتاردرمانی شناختی به ما کمک می کند تا ضرورت ایجاد طرحوارهدرمانی را از نظر یانگ توضیح دهیم.پژوهشگران و متخصصین بالینی رویکرد شاختی _ رفتاری در تدوین درمانهای اثربخش برای اختلالات محور I از جمله اختلالات خلقی ، اضطرابی ، جنسی ، خوردن ، جسمانی کردن و سوءمصرفمواد ، پیشرفت قابل ملاحظهای داشتهاند. این درمانها ، کوتاه مدت ( تقریباً ۲۰ جلسه ) و هدف آنها کاهش نشانه ها ، مهارتآموزی و حل مسائل زندگی فعلی بیمار است . با این حال ، اگر چه بسیاری از بیماران با این شیوه درمان مشکلاتشان حل میشود ، ولی بسیاری از آن ها به این نوع درمان جواب نمیدهند و مطالعات نتیجه پژوهی ، معمولاً میزان بالایی از موفقیت درمانی را گزارش میکنند برای مثال در افسردگی ، میزان موفقیت ، بلافاصله پس از درمان بالاتر از ۶۰ % است ، ولی میزان عود مشکل ، پس از گذشتیکسالحدود۳۰%است(یانگ،وینبرگروبک،۲۰۰۱) .
همچنین تعداد قابل توجهی از بیماران نیز از درمان نتیجه نمیگیرند . اغلب بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت یا کسانی که مشکلات منششناختی زیر بنایی دارند از درمانهای شناختی – رفتاری کلاسیک نتیجهکاملنمیگیرند.
امروزه یکی از چالشهای رفتاردرمانیشناختی ، تدوین درمانهای اثربخش برای این بیماران مزمن و مقاوم بهدرماناست.(بکفریمنوهمکاران،۱۹۹۰)
مشکلات منش شناختی میتوانند اثر بخشی رفتار درمانی کلاسیک را کاهش دهند. برخی از بیماران که برای درمان اختلالات محور I مثل اضطراب یا افسردگی مراجعه میکنند ، نمیتوانند روند درمان را با موفقیت پشتسربگذراند،یابهمحضپایاندرمان،مشکلاتشانعودمیکند .
به عنوان مثال ، خانمی که مبتلا به اختلال گذر هراسی بود ، برای درمان شناختی – رفتاری مراجعه کرد . او با کمک برنامه درمانی مشتمل بر تنفس آموزی ، چالش با افکار فاجعه آمیز و رویارویی تدریجی با موقعیتهای هراسزا ، ترس خود از نشانه های آسیمگی را به طور قابل ملاحظهای کاهش داد و بر اجتناب خود از موقعیتهای گوناگون غلبه کرد ، ولی به محض پایان سیر درمان ، مشکل گذر هراسی بیمار دوباره عود کرد . یک عمر وابستگی به همراه با احساس آسیبپذیری و بی کفایتی _ که ما آن ها را طرحوارههای آسیبپذیری و وابستگی مینامیم،او را از خطرپذیری باز میداشت . او برای تصمیمگیری ، اعتماد نفس لازم نداشت و در کسب مهارتهایی مثل رانندگی، غلبه بر مشکلات زندگی، مدیریت مالی و انتخاب اهداف مناسب، با شکست مواجه شده بود .ترجیح میداد افراد مهم زندگیاش ، کارهای او را انجام دهند . این بیمار نمی توانست یک برنامه تفریحی دسته جمعی را هماهنگ کند، کاری که به عنوان تکلیف خانگی به وی داده شده بود و برای حفظ دستاوردهای درمان ، ضروری بود .
طرحوارهدرمانی در مقایسه با شناختدرمانی بیشتر توانست زنان مبتلا به GAD را در افزایش تحمل بلاتکلیفی یاری دهد و همچنین شدت حوزه‌های نگرانی را بیشتر کاهش داد که این پدیده ممکن است به دلیل تعدیل سبک‌های مقابله‌ای و گستردگی حوزه مداخله در طرحوارهدرمانی باشد. از سوی دیگر، شناختدرمانی در کاهش اجتناب شناختی، موفق‌تر از طرحوارهدرمانی بود که این پدیده احتمالاً به دلیل به کارگیری تکنیک‌های رویاروسازی با نگرانی رخ داده است. با این که علایم جسمانی GAD مستقیماً آماج این دو روش درمان قرار نمی‌گیرند، اما باعث کاهش علایم می‌شوند. هر چند سازکار آن‌ ها متفاوت است.(حمیدپور۱۳۸۸)
مفید بودن طرحوارهدرمانی در درمان افسردگی و اضطراب مزمن ، اختلالات شدید خوردن ، مشکلات شدید زناشویی و مشکلات رایج در تداوم روابط صمیمی ، تایید شده است وعلاوه بر این ، طرحوارهدرمانی برای مجرمان جنایی و همچنین در جلوگیری از عود مشکل در بین سوءمصرفکنندگان مواد نیز مؤثر است . طرحوارهدرمانی برای درمان جنبه های مزمن منششناختی اختلالات روانی طراحی شده است ، نه برای کاهش علائم حاد آن اختلالات ( مثل افسردگی عمده یا حملات آسیمگی عود کننده) طرحوارهدرمانی درونمایههای روانشناختی را مد نظر قرار میدهد که شاخصه بیماران مبتلا به مشکلات منش شناختی هستند این درونمایهها را طرحوارههای ناسازگاراولیه مینامیم با به کارگیری این مدل از درمان بیماران میتوانند مشکلات شخصیتی خود را به شکل ناهمگون ببینند و در نتیجه برای رها شدن از شر مشکلات انگیزه بیشتری پیدا کنند. درمانگران با بهره گرفتن از راهبردهای شناختی _عاطفی ، رفتاری و بین فردی ، در مبارزه با طرحوارهها با بیماران هم پیمان میشوند وقتی این بیماران الگوهای ناکارآمد مبتنی بر طرحوارههایشان را تکرار میکنند درمانگر آنها را به شیوه ای همدلانه با دلایل و ضرورت تغییر روبهرو میکنند . درمانگر به علت به کارگیری “بازوالدینی حد و مرز دار ” در برابر نیازهای ارضا نشده دوران کودکی بسیاری از بیماران در حکم یک پادزهر نسبی عمل مینماید.
۲-۸-۴طرحوارههایناسازگاراولیه:تاریخچهسازهطرحواره
کلمه طرحواره در حوزه های پژوهشی مختلفی به کار برده شده است طرحواره به طور کلی به عنوان ساختار ، قالب ، یا چهارچوب تعریف می شود واژه طرحواره در روانشناسی و به طور گستردهتر در حوزه شناختی تاریخچه ای غنی و برجسته دارد . در حوزه رشد شناختی طرحواره را به صورت قالبی در نظر میگیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل میگیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنند .علاوه بر این ادراک از طریق طرحواره واسطه مندی میشود و پاسخهای افراد نیز توسط طرحواره جهت پیدا میکند. به عبارت دیگر طرح کلی از عناصر برجسته یک واقعه را طرحواره میگویند .
ویژگی مهم طرحوارهها از نظر یانگ این است که الگوها یا درونمایههای عمیق و فراگیری هستند، از خاطرات، هیجانها و احساسات بدنی تشکیل شدهاند، در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند در سیر زندگی تداوم دارند درباره خود و رابطه با دیگران هستند و در عین حال به شدت ناکارآمدند. بنابراین رفتارها از طرحوارهها نشأت میگیرند ولی بخشی از طرحوارهها محسوب نمیشوند. هدف طرحوارهدرمانی بهبوددرطرحوارههاست .
طرحواره به عنوان نقشه انتزاعی شناختی در نظر گرفته میشود که راهنمای تفسیر اطلاعات و حل مساله است. بنابراین ما به یک طرحواره زبانی برای فهم یک جمله و به یک طرحواره فرهنگی برای تفسیر یک افسانه نیاز داریم .از روان شناسی شناختی که بگذریم ، در حوزه شناخت درمانی، بک ( ۱۹۶۷) در اولین نوشتههایش به مفهوم طرحواره اشاره کرد. با این حال، در بافتار روانشناسی و رواندرمانی طرحواره به عنوان هر اصل سازمان بخش کلی در نظر گرفته میشود که برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است. یکی از مفاهیم جدی و بنیادی حوزه روان درمانی، این است که بسیاری از طرحوارهها در اوایل زندگی شکل میگیرند، به حرکت خود ادامه میدهند و خودشان را به تجارب بعدی زندگی تحمیل میکنند، حتی اگر هیچگونه کاربرد دیگری نداشته باشند این مساله همان چیزی است که گاهی اوقات به عنوان نیاز به هماهنگی شناختی از آن یاد میشود، یعنی حفظ دیدگاهی با ثبات در باره خود یا دیگران، حتی اگر این دیدگاه نادرست یا تحریف شده باشد. با این تعرف کلی، طرحواره میتواند مثبت یا منفی، سازگار یا ناسازگار باشد و همچنین میتواند در اوایل زندگی یا در سیر بعدی زندگی شکل بگیرد.
تعریف یانگ از طرحواره : یانگ ( ۱۹۹۹،۱۹۹۰) معتقد است برخی از این طرحوارهها بویژه آنها که عمدتاً در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل میگیرند ممکن است هسته اصلی اختلالات شخصیت، مشکلات منش شناختی خفیفتر و بسیاری از اختلالات مزمن محورI قرار بگیرند. یانگ برای بررسی دقیقتر این ایده، مجموعه ای از طرحوارهها را مشخص کرده است که به آنها طرحوارههای ناسازگار اولیه میگویند. پس از بازنگری در تعریف اولیه ای که از طرحواره ارائه کرده بود به این نتیجه رسید که طرحوارههای ناسازگار اولیه خصوصیات زیر را دارند:
الگوها یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند.
از خاطرات ، هیجان ها ، شناختواره ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند.
در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند.
در سیر زندگی تداوم دارند .
درباره خود و رابطه با دیگران هستند.
به شدت ناکارآمدند .
خلاصه اینکه طرحواره های ناسازگار اولیه، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیبرسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفتهاند و در سیر زندگی تکرار میشوند. توجه کنید که طبق این توصیف، رفتار یک فرد بخشی از طرحواره محسوب نمیشود، چون یانگ معتقد است که رفتارهای ناسازگار در پاسخ به طرحواره به وجود میآیند بنابراین رفتارها از طرحوارهها نشأت میگیرند، ولی بخشی از طرحوارهها محسوب نمیشوند .
۲ریشههایتحولیطرحوارهها:نیازهایهیجانیاساسیطرحوارهها به دلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود آمدهاند. ما معتقدیم که انسانها ۵ نیاز هیجانی اساسی دارند . ۱- دلبستگی ایمن به دیگران شامل نیاز به امنیت ، ثبات، محبت و پذیرش ۲- خودگردانی ، کفایت و هویت ۳- آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم ۴ – خودانگیختگی و تفریح ۵- محدویتهای واقعبینانه و خویشتنداری. این نیازها جهان شمول هستند همه انسانها این نیازها را دارند اگر چه شدت این نیازها در بعضی افراد بیشتر است. فردی که از سلامت روان برخوردار است، میتواند این نیازهای هیجانی اساسی را به طور سازگارانهای ارضا کند .گاهی اوقات تعامل بین خلق و خوی فطری کودک و محیط اولیه به جای ارضا این نیازها منجر به ناکامی آنها میشود. هدف طرحوارهدرمانی این است که به بیماران کمک کند تا راه های سازگارانهتری برای ارضا این ۵ نیاز هیجانی بیابند . تمام مداخلات درمانی رویکرد طرحوارهدرمانی ابزاری هستند ، برای رسیدن به این هدف.
۲-۹-۱تجارباولیهزندگی:
چهار دسته از تجارب اولیه زندگی ، روند اکتساب طرحوارهها را تسریع میکنند. اولین دسته از تجارب اولیه زندگی ناکامی ناگوار نیازها[۸۹] هستند این حالت وقتی اتفاق میافتد که کودک تجارب خوشایندی را تجربه نکند طرحوارههایی مانند محرومیت هیجانی[۹۰] یا رهاشدگی[۹۱] به دلیل نقص در محیط اولیه به وجود آیند. در محیط زندگی چنین کودکی ، ثبات ، درک شدن یا عشق وجود ندارد. نوع دوم تجارب اولیه زندگی که طرحوارهها را به وجود میآورند آسیب دیدن[۹۲] و قربانی شدن[۹۳] هستند. در چنین وضعیتی، کودک آسیب میبیند یا قربانی میشود و طرحوارههایی مثل بیاعتمادی/ بدرفتاری[۹۴] ، نقص / شرم [۹۵]یا آسیبپذیری نسبت به ضرر[۹۶] در ذهن او شکل میگیرد. در نوع دوم تجارب مشکل این است که کودک زیادی چیزهای خوب را تجربه میکند. والدین جهت رفاه و آسایش کودک ، همه کار میکنند ، در حالی که تامین رفاه و راحتی در حد متعادل برای رشد سالم کودک لازم است در اثر این گونه تجارب در ذهن کودکان طرحوارههایی نظیر وابستگی / بی کفایتی[۹۷] یا استحقاق / بزرگ منشی به وجود میآید. این حالت، والدین به ندرت با کودک جدی برخورد میکنند و کودک روی پر قو بزرگ میشود و لوس بار میآید در نتیجه نیازهای هیجانی کودک به خود گردانی یا محدویتهای واقع بینانه ارضا نمیشوند. والدین ممکن است بیش از حد درگیر زندگی کودک بشوند یا ممکن است بدون هیچ گونه محدودیتی آزادی عمل زیادی به او بدهند. نوع چهارم تجارب زندگی که باعث شکل گیری طرحوارهها می شود درونی سازی انتخابی[۹۸] یا همانندسازی با افراد مهم زندگی است . کودک به طور انتخابی با افکار احساسات، تجارب و رفتارهای والدین خود همانندسازی کرده و آنها را درونسازی میکند. در تجارب بالینی محققان به این نکته رسیدهاند که کودکان به طور انتخابی با جنبه های خاصی از افراد مهم زندگیشان همانندسازی کرده و آنها را درونیسازی میکنند. برخی از این همانندسازیها و درونیسازیها به طرحوارهها و بعضی نیز به سبکهای مقابلهای یا ذهنیت تبدیل میشوند. معتقدیم خلق و خوی کودک تعیین میکند که آیا او با ویژگیهای افراد مهم زندگیاش همانندسازی کند یا خیر. به عنوان مثال کودکی با ویژگیهای افسردهخویی، احتمالاً سبک خوش بینانه والدین خود را در مقابل بد شانسیها درونیسازی نخواهد کرد زیرا رفتار چنین والدینی آنقدر مخالف طبع کودک است که نمیتواند آن را جذب کند .
۲-۹-۲زیستشناسیطرحوارههایناسازگاراولیه
در این بخش طرحوارهها را از دیدگاه بیولوژیکی بررسی میکنیم. این دیدگاه ، بر اساس پژوهشهای انجام شده در حوزه هیجان و بیولوژی مغز ( لدو، ۱۹۹۶) مطرح شده است . همچنین بر فرضیههایی تاکید میکنیم که راجع به سازوکارهای احتمالی شکلگیری و تغییر طرحواره مطرح شدهاند . هنوز پژوهشی انجام نشده است که صحت و سقم این فرضیه ها را آزمون کند . پژوهشهای اخیر به این نکته اشاره میکنند که تنها یک سیستم هیجانی در مغز وجود ندارد بلکه چندین سیستم وجود دارد . هیجانهای مختلفی وجود دارند که درگیر مکانیسمهای حیاتی هستند .پاسخ به خطر ، جستجوی غذا ، رابطه جنسی و جفتیابی ، مراقبت از فرزندان ، پیوندهای عاطفی اجتماعی به نظر میرسد که هر یک از آنها توسط شبکه مغزی منحصر به فردی واسطهمندی میشوند . تاکید ما در این بخش بر شبکه مغزی مرتبط با شرطیشدن ترس و حوادث آسیبزا است. سیستمهای مغزی در گیر در شرطیشدن ترس و حوادث آسیبزا مطالعات انجام شده بر روی بیولوژی مغز به نواحی خاصی اشاره می کنند که توسط طرحوارههای مبتنی بر حوادث آسیبزای دوران کودکی، مانند رهاشدگی یا بدرفتاری برانگیخته میشوند. لدو در جمع بندی خود از پژوهشهای انجام شده در باره بیولوژی حوادث آسیبزا مینویسد در حین بروز یک حادثه آسیبزا خاطرات هوشیار توسط سیستمی ذخیره میشوند که با هیپوکامپ و نواحی قشر مغز مرتبط است. و خاطرات ناهشیار، توسط سازو کارهای شرطیشدن ترس شکل میگیرند که این سازوکارها از طریق سیستم آمیگدال عمل میکنند. این دو سیستم یه طور موازی فعال میشوند و درباره تجربه آسیبزا، اطلاعات متفاوتی ذخیره میکنند. هر یک از این دو سیستم میتوانند به محض روبه رو شدن با محرکهایی که در طول حادثه آسیبزا وجود داشته است، خاطرات خود را بازیابی کنند. نتایج بازیابی سیستم آمیگدال، به صورت آمادگی پاسخ های بدنی در مقابل خطر ظاهر میشوند و سیستم هیپوکامپ نیز خاطرات را به صورت هشیارانه به یاد میآورد. بنابراین طبق نظر لدو بین سازوکارهای مغزی سهیم در ثبت، ذخیره و بازیابی خاطرات هیجانی یک حادثه آسیبزا و سازوکارهای مرتبط با پردازش شناخت وارهها و خاطرات هشیار همان حادثه، تفاوت وجود دارد . آمیگدال، خاطرات هیجانی را ذخیره میکند در حالی که هیپوکامپ و قشر عالی مغز، خاطرات شناختی را نگهدای میکنند. پاسخهای هیجانی می توانند بدون فعال شدن سیستم های پردازش قشر عالی مغز که درگیر تفکر، استدلال و هشیاری هستند، اتفاق بیفتند.
۲-۱۰ حوزه های طرحوارهها:
طرحوارهها بر طبق پنج/۵ نیاز هیجانی ارضاء نشده تقسیم می شوند که آنها را حوزه های طرحواره مینامند.
۲-۱۰-۱ حوزه اول: بریدگی[۹۹] و طرد[۱۰۰]
بیمارانی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار دارد، نمیتوانند دلبستگیهای ایمن و رضایتبخشی با دیگران برقرار کنند. چنین افرادی معتقدند که نیاز آنها به ثبات، امنیت، محبت، عشق و تعلق خاطر برآورده نخواهد شد. خانواده های اصلی آنها معمولاً بی ثبات (رهاشدگی/ بی ثباتی)، بدرفتار(بی اعتمادی/ بدرفتاری) ، سرد و بی عاطفه (محرومیت هیجانی)، طردکننده(نقص/ شرم) یا منزوی(انزوای اجتماعی/ بیگانگی[۱۰۱]) هستند. بیمارانی که طرحوارههایشان در حوزه بریدگی و طرد قرار میگیرد، اغلب بیشترین آسیب را میبینند. بسیاری از آنها دوران کودکی تکان دهندهای داشتهاند و در بزرگسالی تمایل دارند به گونهای نسنجیده و شتاب زده از یک رابطه خودآسیبرسان به رابطهای دیگر پناه ببرند یا از برقراری روابط بین فردی نزدیک اجتناب کنند. رابطه درمانی، اغلب محور اصلی درمان این گروه از بیماران قرار میگیرد.
بیمارانی که دارای طرحواره رها شدگی/ بی ثباتی هستند، اعتقاد دارند روابطشان با افراد مهم زندگی ثباتی ندارد. بیمارانی که این طرحواره را دارند، احساس میکنند افراد مهم زندگیشان در کنار آنها نمیمانند، زیرا از نظر هیجانی غیر قابل پیش بینیاند، فقط چند صباحی به طور موقت در کنار آنها حضور دارند و میمیرند یا بیمار را به حال خود رها میکنند.
از جمله طرحوارههایی که در حوزه اول دیده میشوند عبارت است از: بیمارانی که طرحواره بی اعتمادی/ بدرفتاری دارند، بر این باورند که دیگران با کوچکترین فرصت از آنها سوء استفاده میکنند. به عنوان مثال، به آنها آسیب میزنند، تحقیرشان میکنند، دروغ میگویند، بدرفتاری میکنند، فریب میدهند یا آنها را دست میاندازند[۱۰۲].
بیمارانی که طرحواره محرومیت هیجانی دارند، انتظار ندارند تمایل آنها برای برقراری رابطه هیجانی با دیگران به طور کافی ارضاء شود. تا به حال سه نوع محرومیت هیجانی را شناخته ایم: (۱) محرومیت از محبت[۱۰۳] (فقدان عاطفه یا توجه)؛ (۲) محرومیت از همدلی[۱۰۴] (به حرف دل فرد گوش ندادن و درک نشدن) و (۳) محرومیت از حمایت[۱۰۵] ( راهنمایی نشدن از سوی دیگران).
بیمارانی که طرحواره نقص/ شرم دارند، احساس میکنند افرادی ناقص، بد، حقیر یا بی ارزشاند و اگر خود را در معرض نگاه دیگران قرار دهند، بدون شک طرد میشوند. این طرحواره معمولاً با احساس شرم نسبت به نقایص ادراک شده همراه است. این نقص و کمبودها ممکن است شخصی[۱۰۶] (مثل خودخواهی، تکانههای پرخاشگرانه،تمایلات جنسی غیر قابل قبول) یا عمومی[۱۰۷]( مثل ظاهر غیر جذاب، نابرازندگی اجتماعی) باشند.
بیمارانی که طرحواره انزوای اجتماعی/ بیگانگی دارند، احساس میکنند با دیگران متفاوتند و وصله ناجور اجتماع هستند. در واقع این طرحواره، حس متفاوت بودن فرد یا عدم تناسب با اجتماع را در بر میگیرد. معمولا بیماران مبتلا به این طرحواره، به هیچ گروه یا جامعه ای، احساس تعلق خاطر نمیکنند.
۲-۱۰-۲ حوزه دوم: خودگردانی و عملکرد مختل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:29:00 ق.ظ ]




۰٫۰۰۰۰

۰٫۰۰۰۰

۰٫۰۰۰۰

۰٫۰۰۰۰

EPS

۴-۸ خلاصه فصل
در این فصل پس از بیان آماره توصیفی متغیرها، نسبت به محاسبه متغیرها و انجام آزمونهای آماری مورد نیاز برای سنجش فرضیه های تحقیق اقدام شد. در مورد هر فرضیه بر اساس نوع روش مورد استفاده، آزمون های متناسب با آن ها انجام و نتیجه گیری های لازم صورت پذیرفت. در این تحقیق از روش EGLS برای آزمون فرضیات استفاده شد و مانایی، ناهمسانی و خطی بودن آن ها مورد تحلیل قرار گرفت. در فصل پنجم تحقیق نتایج تحلیل های انجام شده و نیز پیشنهاداتی ارائه می گردد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فصل پنجم:
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱ مقدمه :
در هر تحقیق علمی محققناگزیر است برای پاسخ به سوال تحقیق خود ، پاسخی فرضی تهیه کند و تصوری از چگونگی مساله در ذهن خود بسازد البته وی بر مبنای مطالعات اولیه ،بررسی ا ، مشاهدات ،تعقل و تفکر و غیره این کار را انجام میدهد . هدف محقق نیز گرد آوری اطلاعات به روش صحیح و علمی و نیزتجزیه و تحلیل آنهاست تا از این طریق بتواند پاسخ مساله تحقیق را بیابد و فرضیه یا فرضیه ها را مورد ارزیابی قرار دهد از این رو پس از پایان عملیات تجزیه و تحلیل ، محقق باید با تکیه بر نتیجه کار ، درباره فرضیه های اولیه خود اظهار نظر کند و با توجه به نتایج بدست آمده ،پذیرش و یا عدم پذیرش آنها را اعلام نماید .یعنی در بخش نتیجه گیری ، محقق باید به ترتیب به فرضیه های خود اشاره کند و پذیرش یا عدم پذیرش آنها را یاد آور شود(حافظ نیا،۱۳۸۴)
در این بخش سعی می شود نتایجی را که محقق با آزمون فرضیه های تحقیق به آن رسیده است ، تشریح کند همچنین بر پایه نتایج حاصل از تحقیق پیشنهاداتی در جهت عملکرد بهتر شرکتها و کمک به تحقیقات آتی ارائه گردد .
۵-۲ فرضیات و نتایج بررسی مدل ها
هدف اصلی این تحقیق پاسخ به این پرسش بوده است که” آیا بین سیاست های سرمایه در گردش و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد ؟” به منظوربررسی هر یک از فرضیه ها فرضیه ای مستقل طرح و آزمون گردیدند:
فرضیه ۱: نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر نرخ بازده دارائی تاثیر معناداری دارد.
فرضیه ۲: نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر نرخ بازده دارائی تاثیر معناداری دارد.
با توجه به نتایج بدست آمده نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر نرخ بازده دارائی تاثیر مستقیم و معناداری دارد. اما نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر نرخ بازده دارائی تاثیر معناداری ندارد.
فرضیه۳: نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر معناداری دارد.
فرضیه ۴: نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر معناداری دارد.
با توجه به نتایج بدست آمده نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر معکوس و معناداری دارد. همچنین نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر مستقیم و معناداری دارد.
فرضیه ۵: نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر سود خالص عملیاتی تاثیر معناداری دارد.
فرضیه ۶: نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر سود خالص عملیاتی تاثیر معناداری دارد.
با توجه به نتایج بدست آمده نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر سود خالص عملیاتی تاثیر مستقیم و معناداری دارد. اما نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر سود خالص عملیاتی تاثیر معناداری ندارد.
فرضیه ۷: نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر عملکرد شرکت(کیو توبین) تاثیر معناداری دارد.
فرضیه ۸: نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر عملکرد شرکت(کیو توبین) تاثیر معناداری دارد.
با توجه به نتایج بدست آمده نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر عملکرد شرکت(کیو توبین) تاثیر مستقیم و معناداری دارد. اما نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر عملکرد شرکت(کیو توبین) تاثیر معناداری ندارد
فرضیه ۹: نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر سود هر سهم تاثیر معناداری دارد.
فرضیه ۱۰: نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر سود هر سهم تاثیر معناداری دارد.
با توجه به نتایج بدست آمده نسبت دارایی های جاری به کل دارایی بر سود هر سهم تاثیر مستقیم و معناداری دارد. همچنین نسبت بدهی های جاری به کل دارایی بر سود هر سهم تاثیر معکوس و معناداری دارد.
به دلیل وجود رابطه بین سیاست سرمایه درگردش و عملکرد مالی شرکت های مورد مطالعه با اتخاذ سیاست جسورانه میتوانند تا حدی نرخ بازده سرمایه گذاری را افزایش دهند، اگر چه باید توجه داشت که سیاستهای سرمایه در گردش تهاجمی، ریسک ناتوانی در ادای تعهدات را هم افزایش میدهد و شرکتها باید از طریق موازنهی ریسک و بازده که شالودهی تمام تصمیم گیریهای مالی است، سیاستهای سرمایه در گردش مناسب را اتخاذ نمایند.
۵-۳ پیشنهادهای کاربردی
تدوین و به کارگیری استراتژی هایی در زمینه روش های تامین مالی و نحوه اداره بدهیهای جاری به منظور کاهش هزینه بدهی و استفاده از اهرم های مالی، از جمله این استراتژیها می توان به تنوع بخشی روش های تامین منابع مالی و همچنین استفاده از روشهایی مثل اعتبار در حساب جاری، انتشار اوراق مشارکت و حرکت به سوی استفاده از اوراق بهادار برای پشتیبان
ی از وامهای رهنی اشاره نمود
.
یکی از عواملی که بشدت بر بازده سهام استراتژی ها اثر گذار است ، نوع صنعتی است که شرکت ها در آن فعالیت می کنند، لذا پیشنهاد می شود که استانداردها و نرمهای هر صنعت در رابطه با ساختار سرمایه در گردش شرکت ها تهیه شود تا مدیران ، سرمایه گذاران واعتبار دهندگان بتوانند در بررسی میزان مطلوبیت نسبت های مالی شرکت ها از این استانداردها بعنوان معیار اندازه گیری استفاده کنند. این که در شرکت ها چه سطحی از سرمایه در گردش یا چه ترکیبی از آن انتخاب شود به خصلت ریسک گریزی مدیران شرکت بستگی دارد. معمولا مدیران محافظه کار گرایش به انتخاب حجم و ترکیبی از سرمایه در گردش را دارند که موجب کاهش ریسک شود و مدیران جسور (متهور) حجم و ترکیبی را انتخاب می کنند، و اهداف مورد نظر استراتژی مورد نظر را انتخاب کنند و با اتخاذ آن استراتژی به اهداف مورد نظر برسند.
به منظور حداکثر کردن ثروت سهامداران و کسب بازده سرمایه گذاری بالاتر پیشنهاد می شود که با افزایش سرمایه در گردش ، حداکثر تا متوسط صنعت ، میزان بازده سرمایه گذاری (بازده داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام) ا افزایش دهند.
در حال حاضر وضعیت نقدینگی شرکتها در شرایط نامناسبی قرار دارد. به علت شرایط تورمی که در کشور حاکم است اکثر شرکتهای ایرانی ترجیح می دهند تا وجه نقد خود را به دارائیهای دیگر تبدیل کنند و این موضوع باعث می شود که شرکت ها در سررسید بدهیها درمانده شوند و به اعتبار سازمان لطمه وارد شود. تجربه نشان داده است که اغلب شرکت هائی که با پریشانی مالی مواجه شده و نهایتاً سرنوشت برخی از آنان به ورشکستگی کشیده میشود، یکی از دلایل عمده آن مدیریت سرمایه در گردش میباشد. سطوح واقعى و مطلوب دارائى هاى جارى با توجه به تغییراتى که در فروش واقعى و پیش بینى شده رخ مى دهد دستخوش تغییرات دائمى است. این وضع باعث مى شود که درباره سطح مطلوب یا مورد نظر از دارایی هاى جاری، به صورت مستمر تصمیماتى گرفته شود. شاید با توجه به تغییراتى که در میزان داراییهای جارى رخ می دهد، مدیران مجبور شوند در تصمیماتى که قبلاً براى تأمین مالى گرفته اند تجدید نظر کنند. میزان منابع و مصارف وجوهى که به سرمایه در گردش تخصیص داده مى شود باید مشخص شود. اگر مدیریت سرمایه در گردش صحیح نباشد، احتمال دارد فروش و سود شرکت کاهش یابد و چه بسا شرکت در پرداخت به موقع دیون و تعهدات خود ناتوان بماند. در کنار اطلاعات فرصت های سرمایه گذاری وضعیت نقدینگی شرکت ها نسبت به متوسط صنعت نیز گزارش شود تا اطلاعات مفید تری جهت تصمیم گیری سرمایه گذاران فراهم شود.
سازمانها بایستی عوامل تاثیر گذار بر سرمایه در گردش و سیاست های سرمایه در گردش سازمان را شناسایی کرده و از طریق توجه کافی به به این عوامل موجب ارتقای عملکرد سرمایه در گردش شوند . برای رسیدن به مدیریت سرمایه در گردش بهینه سازمان ها باید با مدیریت مناسب بخش رو به جلوی زنجیره تامین (خریداران) که شامل مدت زمان وصول مطالبات و مدت زمان نگه داری موجودی کالا میشود و همچنین با مدیریت مناسب بخش رو به عقب زنجیره تامین کنندگان که در برگیرنده مدت زمان پرداختی میشود چرخه نقدینگی خود را در حد بهینه نگه دارند .دولت با هدایت مناسب برنامه های اموزشی شرکت ها میتواند توان انها را در مدیریت سرمایه در گردش ارتقا دهد.
۵-۴ محدودیت های تحقیق
در هر مطالعه علمی ممکن است عواملی خارج از کنترل محقق وجود داشته باشد .این محدودیت ها موجب میشود تا نتوان نتایج تحقیق را در بعضی از شرایط تعمیم داد. محدودیت های حاکم بر این تحقیق به شرح ذیل می باشد :
چون دسترسی به تمامی اطلاعات مالی شرکت ها امکان پذیر نبود نتایج این تحقیق ، حاصل بررسی نمونه انتخاب شده شامل ۹۳ شرکت در صنایع مختلف می باشد که این تعداد معرف کل شرکت های فعال بورس و نه معرف کل شرکت های فعال کشور است ، بنابر این تعمیم نتایج بایستی با احتیاط صورت گیرد .
از آن جائی که برای انتخاب نمونه از میان شرکت های جامعه آماری، ویژگی هایی که به آنها اشاره شد مبنا قرار داده شده است . لذا تعمیم نتایج تحقیق به آن گروه از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که دارای ویژگی متفاوتی با نمونه مورد نظر هستند ، باید با احتیاط صورت گیرد.
اطلاعات مورد نیاز تحقیق در دوره زمانی خاص صورت گرفته است ، لذا نتایج تحقیق می تواند محدود به دوره زمانی تحقیق باشد .
اقلام صورت های مالی به واسطه آثار تورمی تعدیل نشده و این امر ممکن است بر نتایج پژوهش تاثیر گذار باشد .
کارآ نبودن بازار سرمایه به عنوان عامل مداخله گر میتواند نتایج تحقیق را تحت تاثیر قرار دهد که کنترل آن توسط محقق امکان پذیر نمیباشد .این موضوع یکی از تنگناهای موجود در اجرای تحقیق های متکی به بازار سرمایه از جمله تحقیق حاضر میباشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:29:00 ق.ظ ]




از آنجاییکه F محاسبه شده بزرگتر از F جدول است فرضیه صفر رد می شود و نتیجه می گیریم که اختلاف بین میانگینهای گروه های مورد مطالعه از نظر آماری معنی دار است .
( ۰۰۰۱/۰= P ؛ F= 20/916 ).برای اینکه مشاهده شود بین کدام جفت از میانگینها اختلاف معنی داری وجود دارد از آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فرضیه های فرعی:
فرضیه فرعی اول :
آموزش هوش هیجانی موجب افزایش کیفیت زندگی زنان یائسه می شود.
فرضیه فرعی دوم :
آموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش کیفیت زندگی زنان یائسه می شود.
فرضیه فرعی سوم :
آموزش هوش هیجانی در مقایسه با آموزش مصون سازی در مقابله با استرس ، بیشتر موجب افزایش کیفیت زندگی زنان یائسه می شود.
جدول ۶-۴ : اطلاعات مربوط به پیگیری تست توکی (HSD ) در خصوص تفاوت بین میانگین متغیر کیفیت زندگی

شاخصها
گروه های مقایسه شده

تفاوت میانگینها

خطای استاندارد برآورد

سطح معنی داری

گروه کنترل وگروه آموزش هوش هیجانی

۱۳۳/۹

۵۳۰/۱

۰/۰۰۰۱

گروه کنترل و گروه آموزش شیوه های مقابله با استرس

۲۶۷/۱

۵۳۰/۱

۰/۰۰۰۱

گروه آموزش شیوه مقابله با استرس و هوش کلی

۲۶۷/۱

۵۳۰/۱

۶۸۸/۰

همانطوریکه جدول فوق نشان می دهد هوش هیجانی و و شیوه های مقابله با استرس موجب افزایش کیفیت زندگی شده است اما بین هوش هیجانی و شیوه های مقابله با استرس در افزایش کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود نداشته است. بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد . (۰/۰۰۰۱ =P) اما بین میانگینهای گروه آموزش هوش هیجانی و گروه آموزش مصون سازی در مقابله با استرس تفاوت معنی داری وجود ندارد (۶۸۸/۰ =P) بنابراین با توجه به اطلاعات جمع آوری شده با ۹۵% اطمینان نتیجه می گیریم که آموزش هوش هیجانی و آموزش مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش کیفیت زندگی زنان یائسه می شود .
**فرضیه های مربوط به شاخص های کیفیت زندگی:
فرضیه کلی شاخص اول(حیطه روانشناختی کیفیت زندگی)
آموزش هوش هیجانی و مصون سازی در مقابله با استرس موجب افزایش حیطه روانشناختی کیفیت زندگی زنان یائسه می شود.
جدول ۷ -۴: اطلاعات توصیفی گروه های آزمایشی با توجه به متغیر حیطه روانشناختی کیفیت زندگی

متغیر

فراوانی

میانگین

انحراف استاندارد

خطای استاندارد

گروه آموزشی هوش هیجانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:29:00 ق.ظ ]




۰۰/۰

منزلت شغلی

تحلیل واریانس یک طرفه

۰/۹۳

۴۵/۰

تحصیلات

تحلیل واریانس یک طرفه

۱/۶۲

۲/۰

سن

پیرسون

۰/۰۷

۲۹/۰

درآمد

پیرسون

۰/۰۸

۰/۷۹

با توجه به جدول فوق ،فقط بین ناهنجاری ترافیکی عابرین پیاده و منطقه سکونت ارتباط معنادار وجود دارد.بر اساس سطح معنی داری (sig=0/00)آزمون تحلیل واریانس فرضیه صفر مبنی بر برابری میانگین ناهنجاری ترافیکی سه منطقه رد می شود.یعنی میانگین ناهنجاری ترافیکی عابرین پیاده در میان سه منطقه پایین ،متوسط و بالا با هم برابر نیستند.
با توجه به اینکه ناهنجاری ترافیکی عابرین پیاده در دو سطح اسمی و فاصله ای سنجیده شده است ،برای آزمون فرضیات و بررسی ارتباط متغیر وابسته با متغیرهای مستقل (جمع گرایی،خویشتن داری،رضایت از امکانات و تجهیزات ترافیکی ، دینداری ، کنترل اجتماعی،محرومیت اجتماعی،پایگاه اجتماعی-اقتصادی ، همنوایی، اعتماد اجتماعی) از دو روش رگرسیون لجستیک و رگرسیون خطی استفاده شد.ابتدا با روش رگرسیون لجستیک ارتباط ناهنجاری ترافیکی عابرین پیاده که در سطح سنجش اسمی(بهنجار و نابهنجار) بود و متغیرهای مستقل (جمع گرایی،خویشتن داری،رضایت از امکانات و تجهیزات ترافیکی ، دینداری ، کنترل اجتماعی،محرومیت اجتماعی،پایگاه اجتماعی-اقتصادی ، همنوایی، اعتماد اجتماعی)مورد بررسی قرار گرفت و سپس ارتباط معنادار متغیرهای مستقل و وابسته نسبی با رگرسیون خطی سنجیده شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۸-تحلیل رگرسیون لجستیک عوامل موثر بر رفتار ناهنجار ترافیکی عابرین پیاده
رگرسیون لجستیک دو وجهی زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که متغیر وابسته در سطح اسمی دو وجهی (دو شقی) و متغیر یا متغیرهای مستقل کیفی یا کمّی می باشند و بنا داریم وجود یا عدم یک صفت را بر اساس مجموعه ای از متغیرهای مستقل پیش بینی کنیم.
جدول۵-۱۷- معناداری مدل رگرسیون لجستیک برای آزمون فرضیات

ضریب تعیین پزودو
(Snell R Square & Cox)

ضریب تعیین نیجل کرک
(Nagelkerke R Square)

سطح معناداری مدل

۰/۲۳

۰/۳۰

۰/۰۰۰

نتایج جدول فوق حاکی از این است که مدل رگرسیون لجستیک مورد استفاده در تحقیق معنادار و نتایج آن قابل تعمیم به جامعه آماری است. با اینحال مدل مزبور بین ۲۳ (ضریب تعیین پزودو) تا ۳۰(ضریب تعیین نیجل کرک) درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی می کند که مناسب است.
جدول۵-۱۸- تحلیل رگرسیون لجستیک عوامل موثربر رفتار ناهجار ترفیکی عابرین پیاده(متغیر دوگانه)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:29:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم