نخستین وسایل آگهیرسانی، نصب تابلو و جارچی بوده است و استفاده از آگهی در ایران به ادوار باستانی بازمیگردد. اما پیشینه آگهی در تاریخ معاصر نخست به صورت دیوارکوب و درج در نشریهها باب شد و سپس رواج پیدا کرد. باید دانست که پیشینه آگهی در رسانه های جمعی ایران بدین ترتیب بوده است. دیوارکوب، نشریههای ادواری، کتاب، سیما، رادیو و تلویزیون و … افزون بر اینها نشر آگهیهای مستقیم ـ به تقلید سایر کشورها ـ به اشکال مختلف دیگر از جمله به صورت انتشار کتابچه یا به اصطلاح بروشور و کاتالوگ و یا سالنهای اختصاصی نیز در کشور ما مرسوم بوده است. در عهد قاجار آگهی حداقل سه نام داشته است: ابتدا «اعلامنامه: و «اشتهارنامه» که قبول عامه نیافته است و سپس «اعلان». اعلان، عربی و مصدر باب افعال است و به معنی آشکار بودن و علنی ساختن است، در المنجمه «علن» اعلان را چنین معنا کرده است: «آن چیزی است که بازرگان یا غیر او در کاغذهای پراکنده و یا در نشریههای مخصوص منتشر میکنند یا بر دیوارها نصب میشود و یا پخش میشود و میان مردم و اعلان میشود در آن هرچه را بخواهند ترویج کنند.» به دنبال تشکیل فرهنگستان ایران در سال ۱۳۱۴ واژه آگاهی، جایگزین اعلان شد، اما سرپاس مختاری، رئیس وقت اداره کل شهربانی طی نامهای به شماره ۵۹۸۲/۴۸۳۸۰ به تاریخ ۱۲/۷/۱۳۱۵ از «ریاست وزراء» درخواست کرد که چون «کلمه آگاهی جهت تأمینات اداره کل شهربانی تعیین شده است» مستدعی است امر فرمایند به کلیه وزارتخانهها و دوایر دولتی دستور صادر گردید از استعمال کلمه آگاهی به جای اعلان خودداری نمایند.» پس از این نامه و دستور نخست وزیر وقت، واژه آگهی به جای آگاهی تعیین شد. این واژه به سرعت جا افتاد و مصطلح گردید و به فرهنگ واژگان مطبوعاتی ـ و به عبارت وسیعتر ـ رسانهای ایران راه یافت. «درج و طبق اعلان» ابتدا به وسیله مدیران مطبوعات و سپس به وسیله مراجع دولتی قیمتگذاری میشد. گویا این کار به طور جدی از سال ۱۳۲۱ خورشیدی دارای تشکیلات خاص گردید. تا سال ۱۳۱۶ هیچگونه شرکت تبلیغاتی در کشور تأسیس نشده بود و در واقع تا قبل از این سال، تبلیغاتی که در رسانه ها ارائه میشد به شکل شخصی و یا ارتباطی که با رسانه ایجاد میشد عنوان میگشت. در سال ۱۳۱۶ اولین شرکت تبلیغاتی در ایران راهاندازی شد. کانون آگهی زیبا اولین مؤسسه تبلیغاتی و آگهی در ایران بوده است که اندیشه تأسیس آن در سال ۱۳۱۶ خورشیدی شکل گرفت. در روزگاری این تشکیلات تبلیغاتی راهاندازی شد که بازرگانان و صاحبان کارخانه های ایران به اهمیت آگهی واقف نبودند. تا سال ۱۳۳۷ خورشیدی در تهران هیجده کانون آگهی فعال شد، این شرکتها کمابیش به شکل نه چندان حرفهای در حوزه تبلیغات فعالیت داشتند به گونهای که تا به امروز فقط در تهران متجاوز از ۵۳۰ شرکت تبلیغاتی وجود دارد که به امر تبلیغات اشتغال دارند و غالباً اعضای آنها را گرافیستها، کارگردانان، دانشجویان کامپیوتر، … تشکیل میدهند و متأسفانه هنوز نیز شرکتهای تبلیغاتی به شکل غیرحرفهای به کار خود ادامه میدهند و همانطور که در سالنما آمد اولین گردهمایی مدیران تبلیغاتی در سال ۱۳۷۶ به عمل آمد که نکته حایز اهمیتی است ]تاریخچه آگهی در مطبوعات کودک و نوجوان ایران[ ـ ظاهراً تا بیست سال پس از آغاز انتشار نشریههای کودک و نوجوان در ایران آگهی در آنها نبوده است و تا پا گرفتن و جدی شدن بحث آگهی در این نشریهها هم حدود ۳۵ سال وقت صرف شده است. طبق تحقیق مرحوم منصور حسینزاده اولین آگهی در نشریههای کودک در سال ۱۳۲۶ «مجله بازی کودکان» مشاهده شده است. این آگهی شامل یک شعر و متنی خطاب به پدران درباره صندوق پسانداز ملی بوده است. مجله های دولتی در سالهای قبل از انقلاب هیچگاه به فکر آگهی نیفتادند. نشریههای خصوصی کوچک هم توانی برای این امر نداشتند چرا که میزان توفیق در جذب آگهی نسبت مستقیمی با تیراژ نشریهها داشت. تنها «کیهان بچه ها» و «اطلاعات دختران و پسران» پس از تأسیس در سال ۱۳۳۵ نسبت به درج آگهی کوشیدند «تا سال ۱۳۴۰ هیچگاه حجم آگهی در این نشریهها از صددرصد فراتر نرفت. در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ به حدود هشت درصد رسید و اما پس از سال ۱۳۵۵ مجدداً کاهش یافت. پس از انقلاب این امر تا مدتی متوقف شد، اما به مرور پای آگهیها به نشریهها باز شد. کیهان بچه ها، همچنان عکس شاگرد اولیها و تبلیغات نوشتافزار و اسباببازیها را چاپ میکند، اما مجله های رشد (پیک) همچنان بیاعتنا به آگهی هستند ـ سلام بچه ها، پوپک، شاهد نوجوان، نهال انقلاب و خیلی نشریههای دیگر هنوز آگهی ندارند.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مطبوعات کودکان و نوجوانان در طول تاریخ هفتاد ساله خود همواره به دو گروه دولتی و غیردولتی تقسیم میشدهاند. مجله های دولتی به طور کلی فارغ از چرخه طبیعی اقتصادی و نظام عرضه و تقاضا اداره میشود. تیراژ مجله و قیمت مجله در هر حال ثابت است. خواه هشتاد درصد تیراژ مرجوع شود. خواه در هفته اول، تیراژ یک ماهنامه به فروش برسد. در چنین نشریههایی اگر صحبت از آگهی هم باشد چندان با اهداف متعارف بخش آگهی منطبق نخواهد بود. هدف یا آب و رنگ دادن به مجله است. جبران درصدی از ضرر ناشی از نبود خواننده و یا تأمین منبع درآمد دیگری برای دولت و یا احیاناً تأمین درآمدی برای برخی از قبال دریافت درصدی از درآمد آگهی گروهی دیگر از نشریهها، وابسته به مؤسسههای بزرگ مطبوعاتی (خواه یا خصوصی) هستند. در اینجا معمولاً نظام مشخص و جا افتادهای برای آگهی وجود دارد و به طور وسیع به جذب آگهی پرداخته میشود که از آن میان بخش کوچکی هم سهم نشریه کودک و نوجوان میشود. گروه سوم هم نشریههای کوچک خصوصی هستند که یا از ابتدا قید کسب آگهی را زدهاند و یا مظلومانه برای کسب آگهی این سوء و آن سوء میدوند و کمتر به نتیجه میرسند.
با مروری اجمالی بر نشریههای کودک و نوجوان به روشنی در مییابیم که مسأله آگهی و تبلیغات در آنها به هر دلیلی، هیچگاه جدی نبوده است. علاوه بر ضعف نشریهها در جذب آگهی، یکی از دلایل که متولیان نشریههای کودک و نوجوان را از بحث آگهی دور کرده است. ضررهای آگهیهای تجاری و ناسالم است، اینان بیم داشتهاند که کالاهای آگهی شده از کیفیت و سلامت مورد نظر برخوردار نباشد و به سلامت مخاطب لطمه بزنند و یا بازیها و کتابهای تبلیغ شده متضمن برخی بدآموزیها باشد. در این باره باید گفت در یک نظام جذب آگهی ایدهآل، حضور کارشناسان روانشناسی و تعلیم و تربیت قطعی است و میتوان از این طریق از درج آگهیهای غیرسالم جلوگیری کرد و یا با بیان و زبان مناسب از بدآموزیها و هنرهای تربیتی آگهی کاست. نکته دیگر اینکه باید به مرور به مخاطب فهماند که این مطالب که در صفحه های ویژه و با حاشیه و حال و هوای مخصوص در نشریه درج شده، مطالب اصلی نشریه نیست، بلکه به عنوان آگهی از سوی سازندگان کالا در نشریه درج شده است. (سلطانی، ۱۳۷۷، ۱۰۰)
پیش از به وجود آمدن وسایل ارتباط جمعی، تبلیغات بازرگانی در ایران خصوصیات خود را داشت. فروشنده های دورهگرد، در کوچهها با صدای بلند ویژگیهای کالا را اعلام میکردند و مردم را به طرف خود جلب و جمع میکردند. فروش دیگری که در ایران مرسوم بوده، بازارهای موقتی بود که با توجه به روزی که برپا میشد، به همان نام خوانده میشد مثلاً یکشنبه بازار، جمعه بازار و … (و البته این بازارها هنوز هم در برخی مناطق به ویژه شمال کشور برگزار میگردد). این بازارها هیأت مدیرهای داشتند که ریش سفیدان روستا بودند و برای سرگرمی و تفریح افراد مسابقاتی ترغیب میدادند و جایزه برنده را از کالاهای زینتی بازار انتخاب میکردند. عدهای دیگر به نام فروشندگان بسیار از دهی به ده دیگر و از شهری به شهر دیگر میرفتند و محصولات یک مکان را به مکان دیگری میبردند. این عده با تبلیغ در مورد کالاهایشان، مشتری جلب میکردند. کار فروشندگان بسیار مستلزم دوری از خانواده بود که گاه تا چند ماه و یا یک سال طول میکشید.
پس از پیدایش وسایل ارتباط جمعی نحوه تبلیغات تغییر یافت. اولین آگهی مطبوعاتی در ایران در صفحه شش روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ جمعه ۱۰ جمادیالاول ۱۲۶۷ هـ . ق یا ۱۲۳۰ هـ . ش چاپ شد. تیتر این آگهی «اعلانات» بود و در مورد فروش مالالتجاره یک تاجر فرنگی به نام موسیو روجایری بود. در این آگهی مواردی تبلیغ شد که اصلاً مورد نیاز مردم نبود، مثل کاغذ دیواری گلابتون نشان. در همین شماره روزنامه، نرخ آگهی نیز اعلام میشود.
حسبالحکم دیوان اعلی قیمت اعلان در این روزنامه به این تفصیل است:
بیشتر از چهار سطر نباشد یک هزار دینار کمتر هم باشد. یک هزار دینار اگر بیشتر باشد از قرار هر سطری پنج شاهی، تجار و غیره را اعلام میشود و هر کس چیزی فروختنی داشته باشد و بخواهد به خلق اعلام نماید در این روزنامه ]درج شود[
پیش از انتشار نشریه در ایران، عباس میرزا اولین ایرانی بود که در مطبوعات اروپا آگهی چاپ کرد. اولین شماره روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۰۵ منتشر شد ظهور این روزنامه را میتوان آغازگر دوره تبلیغات نوین دانست. در شماره سوم این روزنامه، اولین آگهی با عنوان مغازه برق در ده سطر چاپ شد. این آگهی نمره اعلان نوبت چاپ داشت.
اگرچه زمان تولد روزنامه اطلاعات را نقطه شروع تبلیغات بازرگانی در ایران میدانند اما آن فعالیتها با شیوه تبلیغات بازرگانی امروز بسیار متفاوت بود.
بین سالهای ۱۳۰۱ تا ۱۳۲۷، انواع داروهای بدون نسخه در مطبوعات تبلیغ میشدند اولین آگهیهای خارجی در سالهای ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۵ در مطبوعات درج شدند. هر سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ نخستین آژانسهای تبلیغاتی پا به عرصه وجود میگذارند. اولین آنها، آژانس زیبا به مدیریت آقای معزی بود که بعدها حمزه نعمتی کار وی را ادامه داد.
پس از آژانس زیبا، هاواس، شرقی ستاره و گاو هفت رنگ تأسیس شدند و تا سال ۱۳۲۷، هیجده کانون تبلیغاتی در ایران فعالیت میکردند. در سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۴، آگهیهای تجاری وارد سینما شد بدین ترتیب که عکاس خانهای در خیابان امام و نزدیک چهارراه حسنآباد وجود داشت. تصاویر مورد نظر طراحان، آژانسهای تبلیغاتی را روی شیشههای ۶×۶ چاپ میکرد و بعد این اسلاید شیشهای را در سینما نمایش میدادند. سال ۱۳۳۲ این آگهیها ناطق شدند. در این سالها تبلیغات کالاهای خارجی رونق گرفت.
استفاده از پلاکاردهای رنگی برای نصب در مغازه، کاتالوگ و بروشور پیدا شده تابلوهای نئون در شهر از دیگر ویژگیهای تبلیغاتی است. تأسیس تلویزیون در سال ۱۳۳۷ توسط کسی که نمایندگی لاستیک جنرال و پپسی کوکالا را داشت قبول رسمی آگهی در رادیو از سال ۱۳۳۵ تولید فیلمهای کوتاه تبلیغاتی، به کارگیری تبلیغات انتظاری گاهی به مدت طولانی، استفاده از تبلیغات پر سر و صدا که پایهگذار آن مؤسسه ناکوپا بود. به کارگیری تبلیغات ساز و ضربی، دوبله کردن فیلمهای خارجی توسط مؤسسات تبلیغاتی مانند آوازه، گویا و کاسپین.
تأسیس دانشکده علوم ارتباطات در سال ۱۳۴۶ و ایجاد رشته تبلیغات و روابط عمومی از ویژگیهای تبلیغاتی از سال ۱۳۲۵ تا پیروزی انقلاب اسلامی است. با وقوع انقلاب اسلامی و به فاصله کمی از آن رخداد جنگ، مسایلی در کشور به وجود آمد که سیر تحول تبلیغات بازرگانی را متوقف کرد. و تولید اقتصادی کشور مشکلاتی پیش آمد، سیستم کوپنی برقرار شد. بسیج اقتصادی متولی توزیع کالا میان مردم شد، تحریمهای اقتصادی علیه ایران صورت گرفت، مراکز دانشگاهی مربوط به تبلیغات تعطیل شد.
تدوین یک برنامه تبلیغاتی
برای ایجاد یک برنامه تبلیغاتی باید هشت گام را طی نمود این هشت گام در نمودار ۱۰-۲ آمده است. (ژابر، ۱۹۹۸، ۳۲۹)
نمودار ۱۰-۲: گامهای لازم برای تدوین یک برنامه تبلیغاتی
استراتژی بازاریابی
اولین گام جهت تدوین یک برنامه تبلیغاتی، تعریف و شفاف استراتژی بازاریابی باشد. تبلیغات، یکی از اجزای آمیخته بازاریابی است و تصمیمگیری در مورد آن، به صورت مجزا و بدون در نظر گرفتن خطمشیهای بازاریابی امکان پذیر نمیباشد.
تمام شرکتها برای مقابله با اوضاع متحول در صنایعشان باید آیندهنگر باشند و خطمشیهای بلندمدت تهیه کنند. هیچ خطمشی واحدی وجود ندارد که برای کلیه شرکت کارساز باشد. هر شرکت باید با توجه به اوضاع و احوال فرصتها، اهداف و منابع خود، بهترین خطمشی هدفدار برای خود انتخاب کند، وظیفه خطیر و سنگین انتخاب یک خطمشی جامع و کامل برای بقا و رشد شرکت در «برنامه ریزی استراتژیک» نام دارد.
بازاریابی، نقش بسیار مهمی در برنامه ریزی استراتژیک به عهده دارد. بازاریابی، اطلاعات و سایر منابع مورد نیاز برای تهیه برنامه استراتژیک را مهیا میسازد. برنامه ریزی استراتژیک نیز به نوبه خود نقش بازاریابی را در سازمان روشن میکند.
در چارچوب یک برنامه استراتژیک است که بازاریابی با همکاری با سایر دوایر سازمان، ذیل به اهداف جامع استراتژیک را میسر میسازد. (یگانهدوست، ۱۳۷۸، ۲۲۴)
تعیین بازار هدف
مخاطبان هدف، گروهی از افراد هستند که تبلیغ برای آنها پخش میشود. در بازارهای مصرفکننده، میتوان این مخاطبان هدف را براساس متغیرها و عوامل گوناگونی نظیر سن، جنس، مکان، تعداد دفعات خرید، گروه های اجتماعی ـ اقتصادی[۶۴] و یا سبک زندگی تعریف نمود. در بازارهای صنعتی، این متغیرها تا حدودی متفاوت از بازارهای مصرفی است مثلاً مخاطبان هدف در بازارهای صنعتی را میتوان براساس نقش[۶۵] (به عنوان مثال، مدیر خرید یا مدیر عامل) و یا نوع صنعت[۶۶] تعریف نمود.
بعد از اینکه بازار هدف تعریف شد، باید به خوبی شناخته شود. محرکهای خرید و معیارهای انتخاب، باید به دقت تجزیه و تحلیل شوند. معیارهای خرید عواملی هستند که خریداران جهت ارزیابی کالاهای رقیب از آنها استفاده میکنند، تبلیغات در بازارهای صنعتی، جذابیت ویژهای دارد. به دلیل اینکه در واحد تصمیمگیری خرید، هر یک از اعضا ممکن است معیارهای خرید متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، مدیر خرید ممکن است بیشتر به قیمت توجه کند، این در حالی است که ممکن است برای یک مهندس، مسائل تفکیکیزنی، اهمیت بیشتری داشته باشد.
درک این مطلب، بسیار حیاتی است؛ زیرا این امر به عنوان زیربنایی است جهت تصمیمگیریهای بعدی، از جمله تصمیمگیری در مورد انتخاب پیام تبلیغی و رسانه مورد نظر، اگر بودجه مناسب در اختیار باشد، میتوان حتی در نوع مختلف تبلیغ را داشت، به طوری که یکی مد نظر مدیر خرید باشد و دیگری باب مهندسین اما اگر بودجه محدود است باید در انتخاب دقت بیشتری به عمل آورد. (ژابر، ۱۹۹۸، ۳۲۹-۳۲۸)
– اهداف تبلیغ
اولین گام در تهیه یک برنامه تبلیغاتی مشخص کردن اهداف تبلیغات است. اینگونه تصمیمها غالباً تحت تأثیر تصمیمهای قبلی درباره بازار هدف، تعیین جایگاه در بازار و ترکیب عناصر بازاریابی قرار میگیرد. خطمشی تعیین جایگاه در بازار و ترکیب عناصر بازاریابی، تعیینکننده وظیفهای است که اجرای آن در کل برنامه بازاریابی برعهده تبلیغات خواهد بود. برای یک برنامه تبلیغاتی، اهداف ارتباطی و فروش بسیاری را میتوان تعیین کرد. یک هدف تبلیغاتی، یک وظیفه ارتباطی خاص است که باید ظرف مدت زمانی خاص و با مخاطبان هدف خاصی برقرار گردد. (چارلز و جوسف، ۱۹۹۸، ۵۰۳) اهداف تبلیغاتی را میتوان براساس غرض از تبلیغات تقسیم کرد. غرض از انجام تبلیغات ممکن است، آگاه کردن[۶۷]، متقاعد کردن[۶۸]، یادآوری[۶۹] باشد.
در تنظیم برنامه آگهی باید اهداف را بر مبنای تصمیمات قبلی درباره بازار هدف، موضوع بازار و عناصر بازاریابی مشخص کرد. با توجه به موضعگیری در بازار و استراتژی عناصر بازاریابی، هدف از آگهی در برنامه کلی بازاریابی تعیین میگردد، اهداف فروش و ارتباطات زیادی ممکن است دلیل عرضه آگهی باشد، همانطور که گفته شد تبلیغات یا آگهیها را میتوان براساس اینکه هدف آنها آگاه کردن، متقاعد کردن یا یادآوری است طبقهبندی کرد. در اینجا مثالهایی از این اهداف ذکر میکنیم.
آگهی اطلاعدهنده و آگاهکننده: نظیر اطلاعرسانی درباره محصولی جدید، پیشنهاد استفادههای جدیدی از محصول، مطلع کردن بازارها درباره تغییر در قیمت، شرح چگونگی کاربرد محصول، توصیف خدمات موجود، تصحیح برداشتهای غلط و رفع شایعات کاهش نگرانی و ترس مصرفکنندگان و ایجاد تصویری مثبت برای شرکت.
آگهی متقاعدکننده: نظیر ایجاد ترجیحات برای مارک مشخص، تشویق به خرید مارک شرکت به جای مارک خریداری شده، تغییر استنباطهای مشتریان از ویژگیهای محصول، ترغیب مشتریان به خرید «امروز» به جای «فردا» و ترغیب مشتریان به پذیرش فروشندگان شرکت در آینده.
آگهی یادآوریکننده: نظیر یادآوری این موضوع به مشتریان که محصول ممکن است در آینده نزدیک مورد نیاز باشد، مانند شرکتهای بیمه، یادآوری محل خرید محصول به مشتریان، مانند تغییر دادن شعبه، محل شرکت یا فروشگاه ها، یادآوری موقع خرید در زمان های خارج از فعل به مشتریان، شامل بعضی از تخفیفهای فصلی، حراجها و امتیازات، و حفظ یا تداوم ارتباط مشتری با محصول و شرکت.
هنگامی که محصول جدیدی به بازار مصرفی معرفی میشود و هدف ایجاد تقاضای اولیهست، آگهی آگاه کند. بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال در زمانی که کامپیوترهای شخصی به بازار معرفی شد، سازندگان مجبور شدند مشتریان را از مزایای کامپیوتر مشخصی و طرق استفاده از آن آگاه کنند.
زمانی که رقابت افزایش مییابد و هدف ایجاد تقاضای انتخابی است، آگهی متقاعدکننده مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال شرکت بنز در آگهیهای جهانی خود سعی میکند مشتریان را متقاعد کند که بنز از ماشینهای دیگر برتر است. در بعضی از کشورها برخی آگهیهای ترغیبکننده به آگهیهای تطبیقی که از طریق یک مارک به طور مستقیم و یا غیرمستقیم با یک یا چند مارک دیگر مقایسه میشود ـ تبدیل شده است. در این کشورها از آگهیهای تطبیقی یا مقایسهای برای محصولاتی مانند کامپیوتر، عطر، خمیردندان، ماشین و نوشابه استفاده میشود. البته استفاده از این نوع آگهی در برخی از کشورها غیرقانونی است و در کشورهای دیگر نیز شرکتهایی که از این روش استفاده میکنند باید بتوانند ادعای خود را ثابت کنند.
زمانی که محصولی در منحنی عمر خود در مرحله بلوغ قرار میگیرد و هدف این است که مصرفکننده درباره آن محصول به طور مداوم فکر کند، آگهی یادآوریکننده مورد استفاده قرار میگیرد برای مثال آگهیهای پرهزینه کوکاکولا در بازارهای مختلف به این دلیل است که به طور مرتب به مشتریان یادآوری کند هنگام مصرف و نیاز، این محصول را فراموش نکند در شرکتهای خدماتی مانند سازمانهای آموزشی و بیمه و حتی بانکها از این روش استفاده میشود. (روستا، ونوس و ابراهیمی، ۱۳۸۱، ۳۳۵-۳۳۶)
جدول ۴-۲: اهداف تبلیغات
تبلیغات آگاهکننده
تبلیغات متقاعدکننده
تبلیغات یادآوریکننده
آگاه کردن بازار از وجود کالای جدید
ایجاد رجحان نسبت به مارک کالا
یادآوری به مصرفکنندگان در این بار که احتمال بروز نیاز به کالا در آینده نزدیک وجود دارد.
اعلام موارد استفاده جدید یک کالا
تشویق مصرفکنندگان به استفاده از مارک کالای شرکت
یادآوری، حل خرید کالا