کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



  • کمیت و کیفیت فضاهای داخلی شامل فضاهای اصلی و فضاهای سرویس دهنده در پایداری؛
  • کمیت و کیفیت فضاهای مشاع خارج از ساختمان )فضای سبز، فضای بازی و …( در میزان پایداری مجتمع؛
  • کمیت و کیفیت فضاهای مشاع داخلی )پارکینگ، انباری، تأسیسات و…( در پایداری؛
  • هویت کالبدی و هیبت بیرونی مجتمع )نما و عناصر خارجی( در میزان پایداری؛
  • کیفیت و وسعت فضاهای ورودی )پیش ورودی، سردر، لابی و … ( در پایداری؛
  • کمیت و کیفیت دسترسی های سواره و پیاده مرتبط با مجتمع مسکونی در پایداری؛
  • کمیت پدیده های فیزیکی مانند انتقال اصوات مزاحم، نور، تهویه، دید و منظر در پایداری؛
  • میزان انعطاف پذیری و قابلیت تغییر فضاها در پایداری مجتمع مسکونی؛
  • میزان امنیت وابسته به سرایدار و یا مستقل از سرایدار در پایداری؛
  • کمیت روابط اجتماعی و تعاملات همسایگان در میزان پایداری.

۳-۱-۴- طراحی کالبدی و معیارهای سنجش پایداری در محله مسکونی
طراحی کالبدی می‌تواند زمینه بروز فعالیت‌های در مقیاس محله را تقویت نماید. فضای کالبدی محله‌هایی که زمینه بروز فعالیت‌هایی را ندارد، نسبت به این فعالیت‌ها خنثی یا بازدارنده‌اند. فضای کالبدی محله، با افزایش فرصت‌ها و موقعیت‌های تعامل اجتماعی، می‌تواند نسبت به ایجاد تعامل اجتماعی تشویق کننده باشد. اگرچه زیر تقسیمات فضاهای محله قابل تفکیک نیستند، می‌توانند به گونه‌ای طراحی شوند که ضمن تأمین فعالیت‌ها، نمادی از هویت محله باشند. محدوده تعریف شده قوی و همگونی اجتماعی مهم‌ترین متغیرهای معرف هویت هستند. تفاوت‌های اجتماعی و سنت سکونت در هر اجتماع محلی، در چگونگی بیان هویت کالبدی مؤثر است.
دستاورد اجتماعی انسجام ساختار فضایی محله، انسجام اجتماعی و امنیت و نیز جلوگیری از رفتارهای ناهنجار و آنومیک در هریک از محلات می­باشد. بدین ترتیب، ساختار فضایی محلات حداقل با مشخص بودن محدوده­های آن و نیز برخورداری از یک مرکز شکل می­یابد. ساختار فضایی مشخص به افزایش احساس تعلق می­انجامد و زمینه مناسبی برای کنترل و نظارت اجتماعی به وجود می ­آورد (صالحی، ۱۳۸۷ : ۶۵) .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

احیای مراکز هویت بخش محله­ای از نیازهای اجتماعی یک شهر است. شهروند یا ساکن محله و شهر احساس تعلق و وابستگی به هم محله­ای می­ کند و به هویت خود و محله شهری خود می­اندیشد. برای جذب مردم به فضای اجتماعی محله باید شاخص­ های امنیتی، دسترسی پیاده، نظارت اجتماعی و انجام مراسم جمعی و آیینی در فضای شهری وجود داشته باشد. با این اساس، اجتماعی مردم محله برای بهبود کیفیت و امنیت محله خود دست به تشکیل نهادهای مشارکتی و اجتماعی می­زنند. این نهادهای مشارکتی، شورای محله، انجمن شهر، شوراهای شهری و مساجد هستند.
۳-۱-۴-۱-عدالت اجتماعی
طراحی مبتنی بر پایداری نیازمند توجه به عدالت اجتماعی است. از بررسی ادبیات موضوع دو مفهوم قابل تشخیص و فرادست در هسته مفهوم پایداری اجتماعی برداشت می‌شود. این دو مفهوم شامل مباحث تساوی اجتماعی[۳۵] و مباحث مربوط به خود پایداری اجتماع محلی[۳۶] هستند. تساوی اجتماعی شامل دسترسی به خدمات و فرصت‌هاست در حالیکه پایداری اجتماع محلی شامل ابعاد فرعی زیادی مانند حس تعلق به محله، تعاملات اجتماعی و امنیت محله، کیفیت محیط بومی، رضایت از مسکن، دوام، و مشارکت در فعالیت‌های جمعی مدنی است. این دو بعد اصلی پایداری اجتماعی با دیگر اصطلاحاتی که به طور گسترده‌ای در مفهوم پایداری اجتماعی استفاده می‌شوند(پیوستگی اجتماعی، سرمایه اجتماعی و محرومیت اجتماعی) همپوشانی دارند. این‌ها در کنار هم بر کیفیت زندگی، یکپارچگی اجتماعی و پیوستگی گروه‌های مختلف جامعه تأثیر می‌گذارد(Dave, 2009: 42). از این رو می‎توان اینچین نتیجه‎گیری کرد که توجه به عدالت اجتماعی زیربنای پایداری اجتماعی و تحقق اهداف توسعه پایدار در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست‎محیطی است.
علاوه بر مفهوم مطرح شده مفاهیم سرمایه اجتماعی، پیوستگی اجتماعی و محرومیت اجتماعی[۳۷] نیز تأثیر قابل توجهی بر پایداری محلات دارند. این مفاهیم در محله متضمن این عوامل‌اند:۱- تعاملات درون محله و شبکه‌های اجتماعی ۲- مشارکت جامعه ۳- حس تعلق و غرور ۳- ثبات محله ۴- امنیت. هرکدام از این ابعاد به تعدادی مباحث جالب در سیاست شهری مرتبط هستند. گنجاندن ملاک تعاملات به عنوان بخشی از تعریف ما از پایداری اجتماعی مؤکد این است که تنها به دست آوردن مخلوطی از ویژگی‌های جمعیتی درون یک حوزه نیست که اهمیت دارند، بلکه این مسئله که آیا مردم شخصاً با همسایه‌اشان در تعامل‌اند، حائز اهمیت است. به عبارت دیگر انگیزه و میل به ارتباط با دیگران در محله و این‌که چه عواملی به ارتقاء آن کمک می‌کند، می‌بایست مورد بررسی قرار گیرد. مطالعات بر روی این مسئله حوزه ارتباطات اجتماعی ضعیف و قوی را مشخص می‌کند.
مسئله دیگر استفاده مردم از امکانات درون همسایگی و نگرش آن‌ها نسبت به این امکانات است. فرض این است که اگر مردم در فعالیت‌های درون جامعه محلی خود مشارکت کنند، روابط قوی‌تری با اجتماع خود خواهند داشت. «استدلال مشابهی برای ایده حس مکان و غرور وجود دارد، یعنی که اگر مردم به محله خود وابسته باشند، می‌خواهند در آن زندگی کنند و برای ادامه توسعه آن کمک کنند. چهارمین بعد از منظر پایداری جامعه، ثبات آن است. محیط‌هایی با میزان جابه‌جایی زیاد، بی‌ثبات و نامطلوب درک می‌شوند. ثبات اجتماعی معمولاً با سطوح بالاتر همبستگی اجتماعی و فوایدی همچون سطح کم جرم و جنایت همراه است.» (Bramley et al., 2006:6) تحلیل پیوستگی اجتماعی و محرومیت اجتماعی، رابطه معنادار عدالت اجتماعی و طراحی مبتنی بر پایداری را مشخص می‎کند
۳-۱-۴-۲-هویت مکانی
احراز هویت یک مکان این امکان را می دهد که فرد در آن فضا مطمئن تر و با آرامش بیشتر حرکت کند. شناخت ، آشنایی و تسلط ذهنی بر فضا نه تنها نیروی زیادی برای ادراک طلب نمی کند بلکه آسودگی خاطر او و احساس امنیت و اعتماد به نفس در استفاده از فضا را به دنبال دارد . احساس راحتی و خوانایی فضا لازم و ملزوم این همانی با فضاست (عینی فر، ۱۳۸۸). تعلق مکانی به معنی رابطه هم پیوندی میان انسان و محیط از دیگر تبعات احراز هویت است. مردم به فضاهای با هویت نیازمندند، تا به آن ها تعلق داشته باشند. خاطره عامل تشدید تعلق مکانی است و حتی می تواند این تعلق را به تعلق خاطر بدل نماید . خاطرات همیشه در ذهن باقی می مانند و فرد نمی تواند از آن ها دور شود . خاطره بیش از آن که منوط به زمان باشد ، در بند مکان است . خاطره به واسطه مکان ، قابل ارجاع است و زمان ، تنها به ردیف کردن پشت سر هم خاطرات کمک می کند . زمان از طریق ردیف کردن خاطرات به طرق متفاوت به فضا امکان چندوجهی بودن و تغییر پذیری در ذهن فرد را می دهد . خاطرات گاه جنبه شخصی دارند و گاها خاطره ای در حافظه جمعی جای می گیرد و تبدیل به یک خاطره جمعی می شود . هویت و خاطره با هم در ارتباطند ، چرا که همه بخشی از تصویر ذهنی شان را بر اساس خاطراتشان می سازند و از دست رفتن جایگاه عینی آن خاطره عمل انطباق ذهنیت و عنیت را مختل نموده ، فرد را در احراز هویت مکانی با مشکل روبرو خواهد ساخت .
در فرایند ساخت مشارکتی یک مکان با هویت، توجه به موارد زیر لازم می­نماید:

  • تشخیص نوع هویت مکان (تاریخی ، اجتماعی، سیاسی ، …)؛
  • شناسایی عوامل و عناصر هویت دهنده به مکان؛
  • شناسایی عوامل تأثیرگذار بر حضور گسترده شهروندان در مکان؛
  • تقویت و ایجاد نمادها و عناصر مرتبط با وقایع و اتفاقات موجود در مکان در راستای پیوند افراد با گذشته مکان؛
  • طراحی بر مبنای برقراری پیوند روانی افراد با مکان و حفظ هویت مکان؛

۳-۱-۴-۳-دلبستگی به محیط مسکونی
عناصر کالبدی محله مسکونی از قبیل کیفیت واحدهای مسکونی، خیابان‌ها، فضاهای سبز و غیره در بالا بردن دلبستگی به محله سهیم‌اند. مجموعه‌های طراحی شده و با کیفیت ساخت مطلوب اجازه می‌دهند بسیاری از نیازهای مردم که در بالا بردن حس تعلق آنها به محله‌ مؤثرند، بهتر برآورده شوند در این مورد، هویت کالبدی یا طراحی هدایت شده و هماهنگ مجموعه‌های مسکونی نیز عامل مهم دیگری عنوان شده است. (عینی فر، ۱۳۸۸)
دلایل دیگری نیز یک محله یا مجموعه مسکونی را برای استفاده های مورد نظر مفید می سازد. با بهره گرفتن از امکانات عمومی و وسایل اوقات فراغت مشترک زمینه لازم برای فعالیت ساکنان فراهم می شود. اندازه قطعات تفکیکی زمین، تعداد واحدهای مسکونی، ترکیب هندسی و شکل جغرافیایی و مقیاسی که از آنها ادراک می شود نیز از عوامل مهم اند. سیمای ظاهری و شخصیت کلی یک محله، با مصالح ساختمانی، رنگ و غیره، دلبستگی به محله و استفاده از فضاهای آن را تشویق می کند.
۳-۱-۴-۴-رضایت مندی از محیط مسکونی
امکانات عمومی در دسترس مردم قضاوت درباره رضایت از محله مسکونی را تحت تأثیر قرار می دهد ظاهر مطلوب محله و نحوه نگهداری خانه های مجاور با میزان رضایت مندی مردم رابطه معناداری را نشان داده اند. تراکم محله مسکونی و دسترسی به فضای سبز طبیعی نیز در رضایت مردم از محله مهم تشخیص داده شده است (Kearney, 2006). همچنین عوامل اجتماعی- کالبدی معرف هویت مکان در رضایت مردم از محله مؤثر است (Fleury-Bahi, Felonneau & Marchand, 2008).

  • عوامل اجتماعی- کالبدی معرف هویت مکان در رضایت مردم از محله مؤثر است.
  • دسترسی به طبیعت مهم ترین عامل جلب رضایت مردم از ویژگی های عینی مسکن بوده است.
  • در این تحقیق همبستگی‌های متعددی را میان ساکنان و ویژگی‌های محله ارزشیابی‌های متفاوتی دارند، به گونه‌ای که شبکه‌های اجتماعی، ویژگی‌های بصری و کالبدی و ویژگی‌های فردی و خانوادگی، همگی از عوامل تعیین کننده ابراز رضایت مردم از محله و محیط‌های مسکونی‌اند.

بنابراین، تحلیل یافته‌های پژوهش‌های مرتبط با موضوع نشان می‌دهد که ویژگی‌های برگرفته از طراحی مجموعه‌های مسکونی به اندازه فعالیت‌ها و روابط متقابل اجتماعی، با میزان رضایتمندی ساکنان ارتباط دارند. نکته مهم، اهمیت نسبی هر کدام از این عوامل در محله‌های مختلف و در متن فرهنگ‌های گوناگون است.
دلبستگی به اجتماعی محلی ریشه عمیق در مشارکت فردی در تعاملات اجتماعی محلی دارد. محیط انسان ساخت، اگر انتخاب شود و کیفیت آن مطلوب باشد، در ایجاد این پیوند روحی و روانی سهیم است. رضایت از اجتماع محلی تحت نفوذ مؤثر محیط بوم شناختی و کالبدی است.
۳-۱-۴-۵-امنیت
امنیت یکی از مهمترین عوامل سازنده کیفیت مطلوب در طراحی عرصه های گروهی است. در واقع می توان گفت، وجود محیطی امن برای زندگی از ضروریات و نیازهای اصلی انسان می باشد. احساس ناامنی در محیط و نگرانی های ناشی از مکان های ناامن، سایر فعالیت های انسانی را تحت شعاع قرار داده و امور اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و غیره به درستی انجام پذیر نخواهد بود. امنیت به حفاظت از اشخاص و دارایی های آنها بر می گردد. کمبود امنیت، احساس خطر و ترس از جرم و جنایت موجب کاهش استفاده از عرصه های همگانی می گردد. بنابراین می توان گفت، ایجاد احساس امنیت و ایمنی لازمه موفقیت طراحی می باشد. احساس امنیت یکی از اصلی ترین عوامل پایداری فضاهای شهری به شمار می رود و بدون احساس امنیت هیچ فضای شهری عرصه حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان نخواهد بود.
هیلیر ( ۱۹۹۶ ) به عنوان یکی از پیروان رویکرد موضعی بیان می دارد که ایجاد محدودیت های فضایی بسیار جهت پیشگیری از وقوع جرم علیرغم ایجاد احساس امنیت، بیشتر مانع حرکت طبیعی و راحت مردم در فضا می شوند . به اعتقاد او حضور طبیعی مردم در فضا است که امنیت را برای فضاهای شهری به ارمغان می آورد. او در مطالعات خود پیرامون پیکربندی فضایی و حرکت به این نتیجه رسید که ایجاد فضاهایی با هویت و شخصیت متمایز حضور علاقمند مردم در فضاها و احساس امنیت ناشی از آن را افزایش می دهد.
آرامش فضای شهری از ابتدا به وسیله پلیس تأمین نمی­ شود ولی با حضور پلیس تضمین می­ شود. آرامش فضای شهری ابتدا به وسیله شبکه ناخودآگاه و پیچیده اجتماعی و استانداردهای موجود میان مردم حفظ می­ شود. او در مورد خود انتظامی بودن یک خیابان چنین توضیح می­دهد: می­باید چشم­هایی همواره خیابان را بنگرند، چشم­های کسانی که ما همواره آنان را مالکین طبیعی و حقیقی خیابان می­نامیم. پیاده روهای خیابان می­باید به صورت مداوم مورد استفاده قرار گیرد تا بر چشم­های ناظر بر خیابان افزوده شود و به ساکنین خیابان شیوه نظارت به خیابان آموزش داده شود
یکی از مهمترین عواملی که در افزایش حس امنیت مؤثر است، استفاده از نور و روشنایی می­باشد. نور مناسب به مردم کمک می­ کند که ببینند و دیده شوند. بنابراین نور دو کار انجام می­دهد، نخست این که به کسی که ناظر یک وضعیت است کمک می­ کند که واضح­تر ببیند. این امر موجب می­ شود با افزایش قوه احساس تحت مراقبت بودن، ارتکاب جرم کاهش یابد. دوم این که مردم را تشویق می­ کند در محل بمانند زیرا رؤیت پذیری بیشتر مانع جرم می­ شود.
بنابراین برنامه ریزی و طراحی کالبدی در میزان تعاملات اجتماعی و امنیت مجتمع های مسکونی مؤثر است. اسکار نیومن، معتقد است که ساکنان مجموعه های مسکونی باید بتوانند فضاهای باز محیط زندگی خود را کنترل کنند و نگذارند بیگانه ای به این فضاها تجاوز کند. بنابراین فضای قابل دفاع، فضایی است که تشخیص و کنترل فعالیت ها را برای ساکنان آسان می سازد )لنگ، (۱۳۸۳ . کلمن، در این باره گفته است: هرچه تعداد طبقات، واحدها، بلوک ها، راهروهای ارتباطی و راهروهای فرار افزایش یابد، وضعیت اجتماعی وخیمتر می شود (Coleman, 1978). برای مثال در ساختمان های زیر شش طبقه جرائم کمتری نسبت به ساختمان های بیش از ۶ طبقه رخ می دهد.
نیومن سه فاکتور افزایش جرم در محله­های مسکونی را چنین برمی­شمرد:
ـ بیگانگی: مردم همسایگانشان را نمی­شناسند.
ـ عدم وجود نظارت : مکان­های وقوع جرم، ارتکاب جرم را به راحتی و بدون آن که مجرم دیده شود ممکن می­ کند.
ـ دسترس بودن راه فرار : امکان ناپدید شدن مجرم از صحنه جرم را به سرعت ممکن می­سازد.
لذا نیومن معتقد است که با بهره گرفتن از ساز و کارهای نمادین و شکل دادن عرصه ­های تعریف شده می­توان یک محیط را تحت کنترل ساکنانش درآورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 03:34:00 ق.ظ ]




(همان، ص۱۳۱)
خیام غم ها و اندوه های انسان را ناشی از مرگ می داند. به همین سبب است که به جای توصیه به مرگ اندیشی، بر خلاف عرفا، به فراموشی و بی توجهی به مرگ فرا می خواند. دعوت او به عشرت و شادی، دعوت او به غفلت از مرگ است. او می خواهد با فراموش کردن مرگ و غفلت از آن غم های ناشی از اجل مرگ را از ذهن و فکر انسان بزداید و زدایش آنرا در خوشباشی و شادباشی می داند:
افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد وز دست اجل همه جگرها خون شد
(همان، ص۱۲۳)
این بیت حاصل اندیشیدن خیام به مرگ و زندگی است:
چون حاصل آدمی در این شورستان جز خوردن غصه نیست یا کندن جان
خرم دل آنکه زین جهان زود برفت واسـوده کـسی که خود نیامد به جهان
(همان، ص۱۵۳)
غصه خوردن انسان و جان کندن او در شورستان جهان برای چیست و ناشی از چه چیزهایی است؟ آیا بخاطر نارسایی های اجتماعی یا به خاطر کمبودها و کاستی های مادّی و رفاهی زندگی است؟ اینها نمی توانند بی دخیل باشند، اما باید به دنبال یک علّت عامتر و کلّی تر باشیم. چراکه خیام گفته آدمی. اما تمام آدمها که وضعشان بحرانی نیست. پس آن چیزی که باعث غصه خوردن و جان کندن تمام انسانها می شود، چیست؟ آیا جز مرگ و راز ناگشودنی آن است؟ در بیت دوم، لفظ حاصل، بیانگر فرجام اندیشی انسان است. از مرگ به زندگی نگریستن و برای آن ارزشگذاری کردن، دنیا را شورستانی جلوه می دهد که سرانجام آن جز جان کندن نیست. انسان نمی تواند بدون لحاظ کردن و در نظر گرفتن مرگ، نسبت به زندگی اظهار نظر کند. حتّی خوشباشی و خوشگذرانی آدمها بخاطر مرگ است. اگر از آنها پرسیده شود که چرا اینقدر دنبال لذّت و کامجویی هستی؟ در پاسخ، استناد و استدلال آنها مرگ است. «چون قرار است که بمیریم پس بهتر است این زندگی چند روزه را در خوشی و شادی بگذرانیم»

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تا چند حدیث پنج و چار ای ساقی مشکل چه یکی چه هزار ای ساقی
خاکـیم هـمه چنگ بساز ای ساقی بادیـم هـمه بـاده بـیار ای سـاقی
(خیام، رباعیات، ص۱۶۴)
خیام در «مرگ، این مشکل جاودانۀ بشر»[۷۲] راه چاره ای جز تمسّک به زندگی و بهره گیری از آن، در حل این مشکل سراغ ندارد. او از سر ناچاری به دامان زندگی و دم غنیمتی پناه می آورد. شاد بودن، آنگونه که بعضی ها گفته اند[۷۳]، لااقل برای خیام هدف زندگی نیست. بلکه شاد بودن ابزاری است برای التیام انسان از درد و رنج مرگ و تسلّی خاطر از اندوهناکی حاصل از تفکّر به مرگ. اگر به ساختار رباعیات او توجه کنیم، شادی گزیدن و شادمانه زیستن را بدین خاطر توصیه می کند، که امیدی به فردا نیست و هیچ تضمینی وجود ندارد که امروز را به امید فردا از دست دهیم:
چون عهده نمی شود کسی فردا را حالی خوش دار این دل پر سودا را
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بـسـیـار بـتـابـد و نـیـابـد مـا را
(همان، ص۹۸)
اصل شادی و لذّت، اندیشۀ فراموشی و غفلت از مرگ است. تا زمانی که انسان شاد است، یاد مرگ نیست و زمانی که یاد مرگ باشد، دیگر شادی نیست. انسان وقتی به این آگاهی دست یافت که نمی تواند از مرگ رهایی یابد و مرگ حقیقی ترین حقیقت زندگی انسان است، با بی اعتنایی بدان بوسیلۀ لذّت و کامجویی و شادی گذرانی، مرگ را تحقیر می کند. در واقع خوشگذرانی و شادخواری، اظهار بی اعتنایی انسان نسبت به مرگ است. در حماسۀ گیل گمش، سیدوری[۷۴]، زن- خدای، بعد از اینکه به گیل گمش می گوید که کوشش او برای رسیدن به حیات بیمرگی بیهوده است، به او توصیه می کند: «تا زمانی که امکان دارد، از زندگی لذت ببرد»[۷۵]. بدین گونه به او می گوید: «تو ای گیل گمش، شکمت را بیا پر کن؛ به شادی بگذران به روز و به شب؛ هر روز ضیافتی کن به شادی خواری، شب و روز برقص و بازی کن، بگذار عروس تو از آغوشت لذت برد؛ زیرا وظیفۀ نوع بشر جز این نیست»[۷۶]. انسان زمانی که بدین مرحله از آگاهی و معرفت رسید که نمی تواند مسئلۀ مرگ را حل کند، تنها راهی که به ذهنش می آید این است که تا زمانی که مرگ فرا می رسد، زندگی را در خوشی و کامروایی بگذراند. اینکه انسان باید زندگی را در سرور و شادی بگذراند، معرفت و آگاهی ای است که بدان دست یافته است. این تفکّر و اندیشیدن مدام به مرگ است که همواره شور و اشتیاق به زندگی را در خیام جولان داده است. نه آنگونه که نوشته اند «همین شور زندگی است که او را در تمام عمر، در جستجوی راز مرگ، به حرکت و تفکّر سیری ناپذیر واداشت»[۷۷]. اگر او زندگی را می ستاید، ستایش او ناشی از مرگ اندیشی اوست. او در این مرگ اندیشی است که به ناپایداری عمر، درک ارزش زندگی موقتی و اغتنام فرصت پی برده است. خیام این همه که از زندگی، از اغتنام فرصت گفته است، به خاطر اینست که بفهماند، مرگ چون بیاید، همه چیز را از انسان می گیرد و پایان همه چیز است. او دارد انسان را از مرگ بر حذر می دارد تا قدر وقت و زندگی اش را بداند. خیام با زندگی و چسبیدن بدان می خواهد اندیشۀ مرگ را از اذهان پاک کند. او در واقع با ستایش زندگی با مرگ می جنگد، هرچند تراژدی وار این اجل ناگوار را حتمی می داند. گریختن او از مرگ، نمودی از تلاش و کوشش انسان است برای رهایی از مرگ. شادی برای او، امیدِ نجات از مرگ است. خیام با خوشگذرانی ها نمی خواهد تسلیم مرگ و اندیشۀ آن شود. او حتی از خواب که برادر ناتنی مرگ است، می گریزد:
در خـواب بـدم مرا خردمندی گفت کـز خواب کسی را گل شادی نشکفت
کاری چه کنی که با اجل باشد جفت می خور که به زیر خاک می باید خفت
(خیام، رباعیات، ص۱۰۸)
نتیجه گیری
دورۀ خراسانی، دورۀ دوری از مرگ اندیشی است. این موضوع بیشتر به شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادیِ جامعۀ آن دوره برمی گردد. فضای بیرونی و محیطیِ آن دوره، فضایی آرام و به دور از تنش های سیاسی و حکومتی است. از نظر اوضاع و شرایطِ درونی و فکری نیز، شاعران و در کل مردم آن دوره، از آرامش و آسایش فکری مناسبی برخوردار بودند. دغدغۀ مادّی و اقتصادیِ چندانی نداشتند و شادی گرایی امتیاز ویژۀ آن دوره محسوب می شود. این موارد ویژگی های کلّی اوضاع و شرایط اجتماعی دورۀ خراسانی بویژه عصر سامانی، بشمار می آیند. شاعرانِ انتخاب شده برای بررسی موضوع مرگ در این دوره، اگرچه از نظر تقسیم بندی تاریخی و سبک شناسی جزء سبکِ خراسانی محسوب می شوند، امّا سیمای مرگ در اشعار هر یک از آنها، با وجود اشتراکات و همسانی هایی که معلول جهان بینی یکسانِ دینیِ آنهاست، متفاوت از یکدیگرند. نقطه نظرات آنها در نگرش به مرگ و تلقّی آنها از آن بعضاً مختلف است. در شعر رودکی اگر یادِ مرگ و مرگ اندیشی جلوه می کند، بیشتر برای بیانِ بی اعتباری دنیا، بی وفایی و غدّاریِ آن، زودگذریِ عمر و دعوت به شادباشی و خردمندی است. خیّام ورای مرگ نشانی از انسان و زندگی نمی بیند، به همین خاطر است که از مرگِ نامداران و پریرخان اظهارِ غم و اندوه و تأسّف می کند. تردید و شکّاکیتِ او نسبت به وجود حیاتِ دوبارۀ انسان، باعث شده است که او همواره به مرگ بیندیشد. اگر مثل دیگر شاعران به رستاخیز یقین داشت، خود بخود از اندیشیدن به مرگ بی نیاز می شد و مرگ برای او حل شده می نمود. برای کسی که فلسفۀ مرگ مشخص و معیّن نباشد، یاد و اندیشۀ آن بیشتر از دیگران به ذهن و فکر او می آید. فردوسی نیز بیشتر به مفاهیم و معانیِ کلّی و عامِ مرگ اشاره می کند. او از مرگ و سرنوشت شاهان و پهلوانان برای بیان بی ارزشی زندگی دنیایی و دعوت به عبرت گیری و به جا گذاشتنِ نامِ نیک بهره می گیرد.
فصل سوم (سبک عراقی)
تأثیر عرفان در رواج مرگ اندیشی
بخش۱: سنایی
بخش۲: عطار
بخش۳: مولوی
تأثیر عرفان در رواج مرگ اندیشی
اگر بخواهیم به تأثیر عرفان در روی آوردن شاعران به مرگ و مرگ اندیشی بپردازیم. نخست باید به ویژگی ذاتی عرفان که درون گرایی است، توجه کنیم. عرفان خودِ انسان را هم عامل شناخت می داند و هم موضوع شناخت. عرفان به خاطر ماهیّت راز جویی و حقیقت یابی خویش که آنرا از وجود انسانها می جوید، فرد را از دنیای بیرون به دنیای درون متوجه می سازد. پیوسته در پی قطع رابطۀ انسان با دنیای خارج است. چرا که دنیا و داشته های دنیایی را بی ارزش می داند و بدنبال ترک آن است. هر اندازه انسان از دنیای بیرون کناره بگیرد، بیشتر به مرگ می اندیشد. انسانی که زندگی کنونی را رها کرده باشد، بیشتر به سرنوشت خود فکر می کند. اما کسی که از زندگی لذّت می برد و بدان سرگرم است و نسبت بدان رضایتِ خاطر دارد، کمتر به فکر سرنوشت و مردن می افتد. همین عامل، تعامل فرد با عالم بیرون را محدود می کند و فرد را درون گرا و ذهن پرور بار خواهد آورد. از این رو تمرکز انسان تنها در درون و فکر خود خواهد بود.در عرفان چون بر انقطاعِ پیوند و وابستگی انسان با دنیای بیرونی و مظاهر آن تأکید می شود، فرد بیشتر درون گراتر می شود و بیشتر به مسائلی که ذهنی تر و درون گرایانه تر است، می اندیشد. مرگ نیز که بیشتر مفهومی است در پیوند با ذهن و تصوّر انسان، در عرفان کشش ذهنی و تمرکز و اندیشیدن انسان بدان بیشتر است.عرفان که در پی شناختِ حقیقت و سرنوشت انسان است، بیشتر با مرگ سروکار پیدا می کند چرا که سرنوشت انسان با مرگ مرتبط است. از این رو با رواج اندیشه و جهان بینی عرفانی در سبک عراقی، میزان توجه شاعران به مرگ و مرگ اندیشی در این دوره، نسبت به دورۀ قبل بیشتر می شود.
مرگ در اندیشۀ سنایی
نگاه مثبت به مرگ
سنایی از جوانب مختلف به مسئلۀ مرگ اندیشیده است. تا جایی که اندیشۀ مرگ را حتی والاتر از کسانی چون عطار و مولانا به کمال رسانده است[۷۸]. سنایی اصولاً قائل به شر مطلق نیست. مرگ نیز در اندیشۀ او نه تنها شرّ پنداشته نشده، بلکه برای انسان مال و میراث تلقی شده است. او معتقد است که انسان با مرگ به مقام بالاتری از وجود می رسد و به چیزهای با ارزش تری دسترسی پیدا می کند:
خیر و شرّ نیست در جهان اصلاً نیست چیزی ازو نهان اصلاً
مـرگ اگر چـند بد نکوست ترا مـال و مـیراثها ازوست ترا
(سنایی، حدیقه، ص۱۶۲)
سنایی مرگ انسانها را متفاوت دانسته است. این مسئله به زندگی و اعمال انسانها بر می گردد. مرگ برای یکی هلاک است و برای دیگری برگ.
آن زمـان کـه ایـزد آفرید آفـاق هـیـچ بـد نـافـریـد بـر اطلاق
مرگ این را هلاک و آن را برگ زهر آن را غذای و این را مرگ
(همان، ص۸۶)
سنایی و در کل، عرفا، چهرۀ مثبت و خوشایندی به مرگ بخشیده اند. مرگ در دیدگاه آنها نه تنها چیزی از انسان نمی گیرد، بلکه او را به شرایط مطلوب تری می رساند. مرگ در اندیشۀ سنایی دریچه ای است برای رسیدن انسان به بقا و ماندگاری. این مطلب بیانگر این نکته است که لازمۀ بقای انسان، وجود حیاتِ دوباره و رستاخیز انسان است. بنابراین مرگ تنها یک وسیله است برای رسیدن انسان به عالم حقیقی. یک مرحله از مراحل هستی و زندگی انسان است نه انقطاع زندگی و وجود او:
مرگ در خاک آرد آری مرد را لیکن ازو چون برآید با خود آرد ساخته برگ بقا
(سنایی، دیوان، ص۴۲)
در عرفان، شاعران برآنند که تصوّر نیستی و نابودی از مرگ را به هستی و زندگی تبدیل کنند. اندیشیدن شاعران عارف به مرگ بیشتر در جهت حیات دوباره و رستاخیز پایان می یابد. پایان و نتیجۀ مرگ اندیشی آنها، زنده شدن دوبارۀ انسان است. عرفا ترس از مرگ را با امید به زنده شدن در حیات دیگر از بین برده اند. تحقّق مرگ را می پذیرند، اما مرگی که رستاخیز دوباره را در پی داشته باشد، نه مرگی که به فنای انسان بیانجامد. در کل اندیشیدن عارفان به مرگ رویکردی زندگی مدار دارد. یکی از چیزهایی که عرفا، به وسیلۀ آن مرگ را در ذهن و درون خود محو کرده اند، عشق است. عشق در عرفان نقطه مخالف مرگ است. عشق در وجود انسان، حس ماندگاری ایجاد می کند که برای عرفا احساس جاودانگی و نامیرایی است. به همین خاطر است که مرگ در اندیشه های آنها تبدیل به حیات و زندگی شده است. از دیدگاه عرفا، عشق واپس زنندۀ حس نیستی و فناست:
آن را که زندگیش به عشق است، مرگ نیست هرگز گمان مبر که مر او را فنا بود
(همان، ص۸۶۶)
در عرفان عشق، مرگِ مرگ دانسته شده است. عشق با بی ارزش جلوه دادنِ مظاهر و داشته های دنیایی، باعث از بین رفتن هراس از مرگ می شود. چرا که علّت هراس انسان از مرگ، وابستگی او به ساز و سامان دنیایی می باشد. عرفا، چون دنیا را رها کرده و از بهره ها و امکانات آن دست کشیده اند، در اندیشیدن به مرگ با تصوّرات مثبت تر و امیدوارانه تری عمل می کنند. در نتیجه مرگ برای آنها، رهایی از دردها و رنج های زندگی است:
اگر مرگ نبود که بازد رهاند ز درس گرانان و درس گرانی
(همان، ص۶۷۶)
عدم ترس عرفا از مرگ
عرفا ترسی از مرگ ندارند. چرا که ترس از مرگ را نوعی جهل و بی دانشی قلمداد می کنند. آنها ترس از مرگ را معلول وابستگی به دنیا و اسیر مادیّات و نفسانیّات می دانند. از این رو انسان وارسته و بی آلایش هیچ ترسی از مرگ ندارد. آنکس که آلوده و گناهکار است از مرگ بیمناک است:
جز دو رنگی نشد ز مرگ هلاک مرد یک رنگ را ز مرگ چه باک
(سنایی، حدیقه، ص۱۶۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]




استفاده از فرم ها مصالح ساختمانی که برای جمعیت های آسیب پذیر غیر عادی نیستند ؛

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مکان یابی مجموعه های مسکونی در مناطق « سازگار با محیط اطراف » که در آن ساکنین احساس تهدید نکنند.
مورد اول می تواند با بهره گرفتن از موانع نمادین ، مثل بافت سطوح ، پله ها ، تابلوهای روشن ، و برجستگی ها یا با موانع واقعی به وجود آید . ایجاد این عرصه ها روشی موثر است ، زیرا در مجموعه های مسکونی زیر تقسیماتی را ایجاد می کند که هر کدام می توانند علایق خاص مردم را برآورده سازند. مورد دوم وقتی تامین می شود که مردم محوطه های عمومی و نیمه عمومی محیط مسکونی را مکان فعالیت های روزمره خود بدانند (Jacobos 1961, Angel 1968, Newmen 1972). این نگرش امکان وقوع رفتارهای ضداجتماعی پنهان را نیز تقلیل می دهد. مورد سوم وقتی عملی می شود که فرم های ساختمانی ، برنامه ریزی محوطه ، و مصالح ساختمانی طبق پیش بینی مدل های نظریه ی تعادل برای مردم مفهومی مثبت پیدا کنند (Heider 1946). مورد چهارم منابع ضداجتماعی رفتار را تقلیل می دهد . باید توجه داشت که طرح کالبدی محیط نمی تواند به وجود آورنده یا مانع فعالیت های خلاف باشد ، ریشه فعالیت های جنایی در ساختار فرهنگی و محیط هر جامعه است .

عوامل مؤثر در تبدیل عرصه ها به قلمرو و مقر رفتاری در بهبود کاربری محیط

گستردگی دید به اطراف (دید و منظر)
امکانات مناسب (نیمکت، صندلی و میز، نورپردازی، آبنما، سایه درختان، زمین مسطح برای پیاده روی و …)
امنیت بالا
نظارت نگهبانان و کاربران
انعطاف پذیری محیط (امکان جابجایی نیمکت­ها)
دنج بودن
استفاده مستمر
وجود فضای کافی جهت فعالیت خاص و …

مرز ویژگی‌ مهمی می‌تواند داشته باشد یعنی گاهی می‌تواند محرک و مشوق نفوذپذیری و برقراری رابطه اجتماعی قرار گیرد. در طراحی محدوده‌های فضایی می‌توان با ایجاد اتصال بین دو قلمرو، به رابطه دو سویه اجتماعی و سرزندگی در فضاهای جمعی بها داد. تبیین محدوده‌های فضایی مانند آنچه که توسط کلنادها (پیاده‌روهای مسقف با ردیف ستون‌ها در جوار خیابان‌ها و میادین مثالی عالی برای این نوع طراحی است) و ایوان‌ها صورت می‌گیرد می‌تواند رابطه دو سویه بین عرصه‌های عمومی و خصوصی را تقویت کرده و مرز بین این دو خود به وسیله‌ای برای برقراری ارتباطات تبدیل شود. (مدنی پور، ۱۳۸۹: ۸۳)
با افزایش کنترل قلمرو مکانی، احساس امنیت افزایش پیدا می کند. در نتیجه شرایط بهتری جهت استفاده مستمر از عرصه های گروهی فراهم می آید که تأثیری مستقیم بر تعاملات اجتماعی مثبت در میان ساکنان مجتمع های مسکونی دارد.
۳-۳-۴-۳- عرصه های اجتماع پذیر و اجتماع گریز
استفاده از واژه‌های اجتماع‌پذیر یا اجتماع دوست و گرد هم آورنده و اجتماع گریز یا پراکنده کننده، بیانگر کیفیات فضایی‌ای در معماری است که مردم را دور هم جمع می‌آورند یا از هم دور می‌کنند. در سازماندهی اجتماع پذیز امکان تماس چهره به چهره وجود دارد و فاصله ی فضاهای نشستن در حد فاصله های اجتماعی ـ مشورتی است. (Argylr and Dean, 1965) سازماندهی اجتماع گریز موجب خودداری از تعامل اجتماعی می شود. نیمکت های پشت به پشت مثالی از سازماندهی اجتماع گریز هستند. . ادوارد ت. هال معتقد است، فضای اجتماع‌گریز در یک فرهنگ، ممکن است اجتماع‌پذیر در فرهنگ دیگری باشد. فضای اجتماع‌گریز ضرورتاً فضای بدی نیست، همینطور فضای اجتماع‌پذیر نیز همیشه به کلی خوب نیست. آنچه مطلوب است آنست که تنوعی از فضاهای مختلف وجود داشته باشد و افراد براساس نیاز و حالت، بتوانند درگیر این فضاها شوند (هال، ۱۳۷۶).
در طراحی محوطه های باز نیز از این شیوه ها استفاده شده است . در مکان های عمومی یا شبه عمومی گاه فضاها اجتماع پذیرند و ملاقات های مردم را میسر می سازند و گاه اجتماع گریزند و هیچ فضای تجمعی در آنها در نظر گرفته نشده است. موضع‌گیری‌های نظری در این خصوص را می‌توان در رویکردهای اختیارگرایی، امکان‌گرایی، احتمال‌گرایی و جبرگرایی، خلاصه نمود (Rapoport, 1977).
نوع احساس حضور در فضا اگر مثبت باشد و باعث رضایتمندی گردد، باعث می‌گردد اولاً شخص در فضا بیشتر توقف داشته باشد، و دوم آنکه، تمایلش به برقراری تعاملات بین فردی و فرافردی افزایش یابد. افرادی که در یک فضای عمومی معماری احساس ازدحام می‌نمایند، نشانگر نیاز به خلوت جویی آنها می‌باشد. یعنی فضای خلوت کافی برای تجدید قوا و بدست آوردن انرژی دوباره برای برقراری تعاملات اجتماعی، به اندازه مورد نیاز، مهیا نیست. چنین استفاده کنندگانی، بواسطه این احساس منفی حضور در فضا، تمایلشان به برقراری روابط اجتماعی بین فردی و فرافردی با دیگران به شدت کاهش می‌یابد. بنابراین اجتماع‌پذیری فضا کاهش خواهد یافت.
اجتماع پذیری فضاهای عمومی موجب: توسعه دوستی‌ها و برقراری پیوندهای پایدار، افزایش احساس تعلق بالا رفتن رشد فردی، اجتماعی شدن، از خود بیگانگی کمتر و اعتماد به نفس بیشتر، ایجاد خاطره‌های بیادماندنی و بالاخره در احساس روانی امنیت مؤثر هستند.
۳-۳-۴-۴- اهمیت خلوت و حریم در افزایش تعاملات اجتماعی
سرچ چرمایف و کریستوفر الکساندر، “خلوت و تعامل اجتماعی” را از مفاهیم مرتبط و نزدیک به هم می‌دانند (چرمایف و الکساندر، ۱۳۷۱). در تعاریف مربوط به خلوت یک ویژگی مشترک وجود دارد. نکته ی اسلی این تعاریف، توانایی کنترل افراد یا گروه ها بر تعامل دیداری، شنیداری و بویایی با دیگران است. برای مثال، راپاپورت (۱۹۷۷) خلوت را « توانایی کنترل تعامل اجتماعی، حق انتخاب و امکان تعامل اجتماعی دلخواه فرد» تعریف کرده است.
یکی از راه هایی که محیط می تواند مستقیماً بر احساس داشتن حریم تأثیر گذارد ، افزایش یا کاهش احساس دیدن و دیده شدن است. در اینجا منظور کاهش یا افزایش مزاحمت بصری است. یعنی این که اگر امکان دیده شدن همان فرد کماکان باقی باشد، احساس داشتن حریم دشوارتر بدست می آید. جالب این که برخی پژوهش ها نشان داده که فقدان حریم شنیداری گاهی از فقدان حریم دیداری هم عذاب آورتر است. ما خصوصاً در محیط هایی دچار ناراحتی و عذاب می شویم که امکان شنیده شدن مکالمات خصوصی مان وجود داشته باشد. (Sundstron ، ۱۹۹۴ ). بنابراین وقتی محیط فاقد حریم لازم برای استفاده کنندگانش باشد، امکان استفاده از آن کاهش می یابد.
بسیاری از رفتارهای انسانی با توجه به حریم دیگران شکل می گیرد. حریم شخصی به عنوان ویژگی های ذاتی فرهنگ ایرانی مشهود است.( Ramezani & Hamidi, 2010) به عنوان مثال در شرایط عادی اگر کسی بر روی نیمکت نشسته باشد، نفر بعدی در صورت وجود نیمکت خالی، نیکمت اشغال شده را به نفر اول واگذار می کند و در شرایطی که ناچار به نشستن بر روی آن باشد، از شخص اول بیشترین فاصله را می گیرد تا حریم خود و دیگری را حتی الامکان از تعرض مصون دارد. از آنجایی که حریم ها در ارتباط میان انسان ها تعریف می شوند ، در مواردی که فرهنگ بر این رابطه اثر می گذارد، به شدت متأثر از فرهنگ است. استفاده از دیوار، پرده و نشانه گذاری های نمادین و واقعی برای تعیین قلمرو مکانی و فاصله ها، همگی روش هایی برای تامین خلوت هستند که تا حدودی تحت کنترل طراحان محیط می باشند.
خلوت بیش از اندازه به احساس انزوای اجتماعی ، و خلوت کم به احساس ذهنی اذحام منجر می شود (آلتمن، ۱۳۸۲) . ازدحام به دلیل محدود ساختن استقلال فردی و بیان فردی موجب فشار عصبی می شود و زمینه های برقراری ارتباط دلخواه را مشکل می کند. ازدحام با تراکم جمعیتی که معمولا با میزان جمعیت در واحد سطح ( مثل نفر در هکتار) اندازه گیری می شود متفاوت است. ازدحام با احساس عدم کنترل بر محیط همراه است ؛ و تحت تاثیر ادراک فرد از میزان کنترلی است که دیگران بر مزاحمت دارند (Rapoport, 1977)
جدول۳: تمایل ساکنین به استفاده از عرصه با توجه به میزان محرمیت

درصد تمایل

اشراف

تعامل محرمیت و اشراف

محرمیت

جمع درصدها

خانواده

۲۵٫۱

۶۳٫۷

۱۱٫۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]




۳-۲-۲-۳- عناصر و مولفه های سرمایه ی اجتماعی:
با این وجود به نظر ما مولفه های اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی که در یک رابطه متعامل قرار گرفته و هر کدام تقویت کننده دیگری‌اند از مولفه‌های اصلی سرمایه اجتماعی محسوب می‌شوند. این سه مولفه از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی نیز هستند.
۳-۲-۲-۳-۱- اعتماد اجتماعی [۳۸]
اعتماد به عنوان یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی، از شرایط و الزامات کلیدی موجودیت هر جامعه محسوب شده و برای حل مسائل اجتماعی ضروری به نظر می رسد؛ بطوریکه باعث پیدایش آرامش و امنیت روانی می گردد. اعتماد، احساس روابط اجتماعی است و رابطه مستقیم با میزان روابط اجتماعی دارد، بدین صورت که هرچه میزان اعتماد اجتماعی میان افراد و گروه ها و سازمان های اجتماعی جامعه بیشتر باشد به همان میزان روابط اجتماعی از «شدت»، «تنوع»، «ثبات» و «پایداری» بیشتری برخوردار است. اعتماد در متن کنش های انسان نمود پیدا می کند به ویژه در آن دسته از کنش هایی که جهت گیری معطوف به آینده دارند و آن نوعی رابطه کیفی است که به تعبیر کلمن، قدرت عمل کردن را تسهیل می کند. به طور کلی اعتماد به معنای باور به عملی است که از دیگران انتظار می رود، این بر مبنای این احتمال است که گروه های بخصوصی از دیگران کارهای بخصوصی را انجام دهند یا از انجام کارهای بخصوصی پرهیز می کنند که در هر صورت بر رفاه دیگران یا بر رفاه یک جمع اثر می گذارد. اعتماد به معنای این باور است که دیگران با اقدام یا برخورداری از اقدام خود به رفاه من یا ما کمک می کنند و از آسیب زدن به من یا ما خودداری می کنند (تاجبخش، ۱۳۸۴: ۲۱۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اعتماد، لازمه شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی است، اعتماد اجتماعی ایجاد کننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت است که در عین وجود تفاوت‌ها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی می‌شود آنتونی گیدنز، اعتماد و تأثیر آن بر فرایند توسعه را زیربنا و زمینه ساز اصلی در جوامع مدرن می‌داند، هر جا که سطح اعتماد اجتماعی بالا باشد مشارکت و همیاری مردم در عرصه‌های اجتماعی بیشتر و آسیب‌های اجتماعی کمتر است (اکبری، ۱۳۸۳؛۱۱).
هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد[۳۹] بالاتری باشد، سرمایه اجتماعی بیشتری نیزخواهد داشت . چنانچه یک گروه اجتماعی برون گرایی مثبتی نسبت به اعضای گروه های دیگر نیز داشته باشد، شعاع اعتماد این گروه از حد داخلی آن نیز فراتر می رود.
۳-۲-۲-۳-۲-انسجام و همبستگی اجتماعی [۴۰]
” توافق جمعی میان اعضاء یک جامعه که حاصل پذیرش و درونی کردن نظام ارزشی و هنجاری یک جامعه و وجود تعلق جمعی و تراکمی ازوجود تعامل درمیان افرادآن جامعه است.”(غفاری، ۱۳۸۰: ۱۱۰ ) دورکیم دو مفهوم انسجام مکانیکی وارگانیکی راازهم متمایزمی کند. دراین تفکیک جوامع سنتی مبتنی برانسجام مکانیکی و شبکه های اجتماعی نزدیک به هم و بر پایه روابط ابرازی است وجوامع مدرن مبتنی برانسجام ارگانیکی با روابط ابزاری آمده است. ” جاناتان ترنربه نقل ازدورکیم می گوید انسجام وقتی رخ می دهد که عواطف افراد بوسیله نمادهای فرهنگی تنظیم شوند، جاییکه افراد متصل به جماعت، اجتماعی شده باشند، جاییکه کنشها تنظیم شده و بوسیله هنجارها هماهنگ شده اند وجاییکه نابرابریها قانونی تصور می شوند.”(اکبری، ۱۳۸۳: ۱۷).
انسجام اجتماعی به معنای آن است که گروه وحدت خود را حفظ کرده و با عناصر وحدت بخش خود تطابق و همنوایی داشته باشد. همبستگی و انسجام، احساس مسئولیت بین چند نفر یا گروه است که از آگاهی و اراده برخوردار باشند و حائز یک معنای اخلاقی است که متضمن وجود اندیشه، یک وظیفه، یا الزام متقابل است و نیز یک معنای مثبت از آن بر می آید که وابستگی متقابل کارکردها، اجزاء و یا موجودات در یک کل ساخت یافته را می رساند.
برخی کارهای داوطلبانه در جهت گسترش انسجام اجتماعی :
جمع آوری اعانات و کمک های نقدی و غیر نقدی مردمی
عیادت و دلجویی از بیماران و مددجویان
برگزاری مسابقات ورزشی با هدف شادی بخشی ، امیدزایی و جمع آوری کمک ها
همراهی ، همدلی ، مصاحبت با بیماران و مساعدت در امور جاری زندگی مانند پیاده روی ، درد دل کردن ، هواخوری ، رفتن به سفرهای کوتاه و مقدور ، ایجاد تنوع و…
کمک به افراد معلول در انجام برخی کارهای سخت زندگی روز مره
شناسایی و معرفی خانواده های دارای بیماری های خاص و هزینه بردار ( اکبری، ۱۳۸۳: ۴۱)
از نظر گیدنز، انسجام اجتماعی را نمی توان با اقدام از بالا به پایین دولت یا با توسل به سنت تضمین کرد. ما ناچاریم زندگی را به شیوه ای فعالتر از آنچه در نسل های پیشین درست بود بسازیم و باید برای پیامدهای آنچه انجام می دهیم و عادت های شیوه زندگی که برگزیده ایم، فعالانه تر مسئولیت بپذیریم و باید برای این راه تعادل جدیدی بین مسئولیت های فردی و اجتماعی بیابیم (گیدنز، ۱۳۷۸: ۴۳).
۳-۲-۲-۳-۳-مشارکت اجتماعی[۴۱]
یکی از مولفه های مهم سرمایه اجتماعی که محصول وضعیت شبکه روابط اجتماعی می باشد، میزان مشارکت شهروندان در نظام اجتماعی است. “مشارکت اجتماعی به آن دسته ازفعالیت های ارادی دلالت دارد که ازطریق آن اعضاء یک جامعه در امور محله، شهر و روستا به طورمستقیم یا غیرمستقیم درشکل دادن حیات اجتماعی مشارکت دارند”(محسنی- تبریزی، ۱۳۷۵: ۱۰۸ ). “شبکه های مشارکت مدنی یکی از اشکال ضروری سرمایه اجتماعی می باشند و هرچه این شبکه ها درجامعه ایی متراکم تر باشند احتمال همکاری شهروندان درجهت منافع متقابل بیشتر است. نحوه عینی چنین مشارکتی حضور در جشن ها و مراسم مذهبی و اجتماعی است که فرد از طریق آن کنش مشارکتی از خود بروز می دهد.
در بیان مفاهیم کلیدی این تعریف به موارد زیر اشاره می‌کنیم:
– مشارکت، فعالیت سازمان یافته از طرف مردم متحد و متجانس است که واحد اولیه آنرا متقاعد شدن افراد به کنش جمعی تشکیل می‌دهد؛
– مبادرت به کنش و عمل جمعی؛
– تفکر و تامل مستقیم نسبت به کارها و فعالیت ها؛
– نظارت بر فرایند مشارکت (ازکیا- غفاری ۲۹۲:۱۳۸۳ – ۲۹۱).
بنابراین مشارکت اجتماعی را می‌توان فرایند سازمان یافته‌ای دانست که از سوی افراد جامعه به صورت آگاهانه، داوطلبانه و جمعی با در نظر داشتن هدف‌‌های معین و مشخص به منظور سهیم شدن در منابع قدرت انجام می‌گیرد. شهود چنین مشارکتی، وجود نهادهای مشارکتی چون انجمن‌ها، گروه‌ها، سازمان‌‌های محلی و غیر دولتی است .( (ازکیا- غفاری، ۱۳۸۳: ۲۹۳).
۳-۲-۴-معیارهای سنجش سرمایه اجتماعی
توافقی بر نحوه اندازه گیری سرمایه اجتماعی وجود ندارد و این خود به موضوعی برای بحث تبدیل شده است. در حالیکه معمولا به طور حسی می توان سطح میزان سرمایه اجتماعی را در یک رابطه خاص (سوا از نوع و مقیاس) دریافت، اندازه گیری کمی نسبتا پیچیده به نظر می آید. این مشکل منجر به ایجاد معیارهای مختلف برای عملکردهای مختلف شده است. جامعه شناسان کارل ال بنکستون و مین ژو می گویند: یکی از دلایل دشواری اندازه گیری سرمایه اجتماعی این است که این پدیده نه در سطح فردی ظهور می کند و نه در سطح جمعی، بلکه در مابین این سطوح و هنگامی که فرد در گروه مشارکت دارد مشاهده می شود. آنها می گویند بیان سرمایه اجتماعی به عنوان استعاره ای از سرمایه ممکن است گمراه کننده باشد زیرا بر خلاف سرمایه مالی که در دست افراد است، منافع انواع سازمانهای اجتماعی نه در دست عاملان، بلکه ناشی از مشارکت آنها در گروههایی است که برای منفعت خاصی سازماندهی شده اند )بنکستون و ژو، ۲۰۰۲ ).
کاربرد واژه سرمایه اجتماعی باعث شده است که معنا و مفهومی ضمنی، و حتی بیش از معانی صریح یا مصداق های تجربی آن دستخوش تغییرات چشمگیری شوند.گروتارت[۴۲]،شاخص های مربوط به سرمایه اجتماعی را در قالب مؤلفه های جامعه مدنی و سیاسی، وفاق اجتماعی، پیوستگی های افقی، و جنبه های قانونی و اداری، مورد توجه قرار داده است. شاخص های مربوط به بستگی های افقی، مربوط به دیدگاه خرد هستند که معمولاً برای تحلیل در درون یک کشور جمع آوری می شوند. سایر شاخص های مطرح شده که در سطح ملی محاسبه می شوند، درپژوهش های بین کشوری کاربرد دارند (غفاری، ۷۶ :۱۳۸۴).
مهیار عارفی ایجاد وفاق را نشانه مستقیم سرمایه اجتماعی می داند (عارفی،۲۰۰۳) در اینجا وفاق به معنی “منافع مشترک” و توافق مابین عاملان و افراد ذی نفع در جهت تشویق فعالیت جمعی است. بنابراین فعالیت جمعی نشانه سرمایه اجتماعی است. سطح همبستگی در گروه نیز بر سرمایه اجتماعی اثر می گذارد.(پرکینز و لانگ، ۲۰۰۲) اگرچه هیچ روش کمی برای اندازه گیری سطح همبستگی وجود ندارد، در عوض مجموعه ای از مدلهای شبکه های اجتماعی وجود دارد که طی دهها سال محققین جهت کاربردی کردن سرمایه اجتماعی از آنها استفاده کرده اند. یکی از روش های برتر، روش اندازه گیری قیود رونالد برت است که بر نقش استحکام پیوند و همبستگی گروه استوار است. یکی دیگر از مدل های شبکه محور، مدل سرایت پذیری شبکه می باشد.
اینگلهارت[۴۳] اولین کسی است که به مطالعه ابعاد سرمایه اجتماعی در بین کشورها پرداخته است. او و همکارانش به جمع آوری داده ها در میان ۴۳ کشور پرداختند تا از این طریق نحوه تأثیر عوامل فرهنگی بر توسعه اقتصادی را بررسی کنند. نارایان[۴۴] و کسیدی[۴۵]تلاش کرده اند مجموعه ای از پرسش های معتبر را برای سنجش سرمایه اجتماعی در جوامع در حال توسعه، طراحی و ارائه کنند.آنان از ابزار سنجش خود در دو کشور آفریقایی غنا و اوگاندا ، استفاده عملی کردند.
جدول ۱ جزئیات هشت پژوهش تجربی را ارائه می دهد که سرمایه اجتماعی را به عنوان متغیری مستقل در نظر گرفته اند.
از جمله روشها درسنجش سرمایه اجتماعی روش استون[۴۶] وهیوز[۴۷]( ۲۰۰۲ ) است که دارای جامعیت نگرش و طبقه بندی خوبی است که در آن اعمال شده، به گونه ای که در این روش علاوه بر بعد کمّی، بعد کیفی سرمایه اجتماعی نیز مورد ملاحظه قرارمی گیرد. همچنین سرمایه اجتماعی در سه سطح خرد_درون گروهی، خرد میان گروهی و کلان مورد مطالعه واقع می شود. به این ترتیب در این روش انواع دوگانه سرمایه اجتماعی، یعنی ساختاری_که کمیت رامی سنجد_و شناختی_که به کیفیت می پردازد_را درسه سطح ذکر شده مورد بررسی قرارمی دهد )حسینی وهمکاران، (۶۵ : ۱۳۸۶٫
جدول ۱ : شاخص های متفاوت سرمایه اجتماعی

متغیرهای مستقل موثر بر شکلگیری سرمایه اجتماعی

شاخص اندازه گیری

متغیر های سنجش مفهوم (وابسته)

دیدگاه نظری

دو شغله شدن والدین، بزرگ شدن شهرها و دوری مسافت، فشارهای زمانی و اقتصادی، سرگرمی های الکترونیک و تلویزیون، تغییرات نسلی

-راستگو بودن بیشتر مردم
– قابل اعتماد بودن بیشتر مردم
– مشارکت غیر رسمی
– مشارکت در فعالیت های داوطلبانه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]




شکل ۷-۱۸ عدد ناسلت متوسط روی دیوار پایین برای AR=3 و ۰۱/۰ و مقادیر مختلف عدد رینولدز و α

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در شکل ۷-۱۹، اثر زاویه همگرایی کانال (α) روی تنش برشی متوسط برای AR=3 و ۰۱/۰ و مقادیر مختلف عدد رینولدز نشان داده شده است. مشاهده می‌شود که با افزایش زاویه α، تنش برشی افزایش می‌یابد. این افزایش در زوایای بالاتر بسیار محسوس‌تر است. در =۳o α، با افزایش عدد رینولدز از ۱۰۰ تا ۶۰۰، تنش برشی متوسط حدود ۴۰% افزایش می‌یابد، اما در=۵o α برای همین محدوده عدد رینولدز، تنش برشی حدود ۱۴۰% افزایش می‌یابد. همچنین در Re=300 با افزایش α از ۲o تا ۵o، تنش برشی متوسط حدودا چهار برابر می‌شود.

شکل ۷-۱۹ تنش برشی متوسط روی دیوار پایین برای AR=3 و ۰۱/۰ و مقادیر مختلف عدد رینولدز و α
در شکل ۷-۲۰ پروفیل سرعت محوری برای سیال غیرنیوتنی مورد نظر و یک سیال نیوتنی با دانسیته و ضریب هدایت حرارتی مشابه با Re=300، ۰۴/۰ ، =۳ oα و مقادیر مختلف نسبت منظر نشان داده شده است. مشاهده می‌شود که برای سیال غیرنیوتنی برخلاف سیال نیوتنی، افزایش نسبت منظر منجر به کاهش پروفیل سرعت می‌شود. این پدیده به علت تفاوت رابطه عدد رینولدز سیالات نیوتنی با غیرنیوتنی است. مطابق رابطه رینولدز سیالات نیوتنی، سرعت سیال مستقیما به قطر ورودی وابسته است و با کاهش قطر سرعت سیال نیز افزایش می‌یابد و حاصلضرب سرعت در قطر سیال (دبی) همواره ثابت است. اما در سیالات غیرنیوتنی حاصلضرب قطر ورودی و سرعت سیال مقدار ثابتی نیست بلکه با توجه به رابطه (۷-۱) داریم.

(۷-۸)

در نهایت از رابطه بالا به رابطه زیر برای نسبت سرعت‌ها می‌رسیم.

(۷-۹)

و با توجه به اینکه دبی جریان (حاصلضرب سرعت سیال و قطر ورودی) ثابت می‌ماند، بنابراین در سیال غیرنیوتنی با افزایش نسبت منظر (کاهش قطر ورودی)، سرعت خروجی کاهش می‌یابد.

شکل ۷-۲۰ مقایسه پروفیل سرعت خط مرکزی کانال برایRe=300 ، ۰۴/۰ ، =۳ oα و مقادیر مختلف نسبت منظر برای دو سیال نیوتنی و غیرنیوتنی
نمودار توزیع عدد ناسلت روی دیوار پایین بر حسب x برای Re=300، ۰۴/۰ ، =۳ oα و مقادیر مختلف نسبت منظر کانال در شکل ۷-۲۱ نشان داده شده است. مطابق توضیحات شکل قبل، برای سیالات غیرنیوتنی با افزایش نسبت منظر، سرعت سیال در انتهای کانال کاهش یافته و این به معنی کاهش ضریب انتقال حرارت جابجایی است و این امر منجر به کاهش عدد ناسلت می‌شود.

شکل ۷-۲۱ توزیع عدد ناسلت روی دیوار پایین برای Re=300 ، ۰۴/۰ ، =۳ oα و مقادیر مختلف نسبت منظر کانال
شکل ۷-۲۲ نمودار توزیع تنش برشی روی دیوار پایین را بر حسب x برای شرایط داده شده در شکل قبل نشان می‌دهد. مطابق توضیحات ارائه شده در شکل ۷-۲۱، برای سیال غیرنیوتنی، افزایش نسبت منظر منجر به کاهش پروفیل سرعت محوری می‌شود و با توجه به اینکه سرعت در مرکز کانال حداکثر مقدار را دارد، بنابراین گرادیان سرعت کاهش یافته و این امر منجر به کاهش تنش برشی می‌شود.

شکل ۷-۲۲ توزیع تنش برشی روی دیوار پایین برای Re=300 ، ۰۴/۰ ، =۳ oα و مقادیر مختلف نسبت منظر کانال
در شکل ۷-۲۳ توزیع عدد ناسلت روی دیوار پایین برای یک سیال نیوتنی با شرایط بالا نشان داده شده است. برای سیال نیوتنی، برخلاف سیال غیرنیوتنی، با افزایش نسبت منظر، عدد ناسلت نیز افزایش می‌یابد که علت این پدیده به تفصیل در شکل ۷-۲۰ توضیح داده شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم