کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



نتیجه‌گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۲۲
منابع و مآخذ…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۳۲۶
چکیده
دوره سامانیان از مهم‌ترین دوره‌های اثرگذار در گستره فرهنگ و تمدن ایران و شهرهای قلمرو حکومتی این دودمان، بستر شکوفایی عناصر گوناگون فرهنگی و تمدنی بوده‌اند. از دیگر سو، شرایط جغرافیایی و عوامل گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در ساخت و توسعۀ شهرها و شکوفایی شهرنشینی تأثیر داشته‌اند. از آنجا که شهرپژوهی بر پایه پیشینه تاریخی شهرها از مهم‌ترین مسائلی است که جامعه کنونی به آن نیازمند است و شهر و شهرنشینی در دورۀ سامانیان دوره‌ای تأثیرگذار را طی کرد، در این پایان‌نامه این موضوع مورد بازشناسی و تحلیل قرار گرفته است. در اینجا از نظر زمانی محدوده سده چهارم قمری (دهم میلادی) و از نظر مکانی قلمرو فرهنگی و تمدنی ایران با تأکید بر بخش‌های شرقی ایران (خراسان و ماوراءالنهر / خراسان بزرگ) را در بر می‌گیرد. از این رو مسئله اصلی که این پژوهش به آن می‌پردازد چنین است: پیشینه ساخت شهر و شهرنشینی در ایران و عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی(دهقانان، روستاها، ساختار اقتصاد شهری و… ) و اقدامات سامانیان تا چه اندازه در شکوفایی شهرها و شهرنشینی در دورۀ سامانیان تأثیر داشتند؟
این پژوهش بر اساس روش تحقیق تاریخی و مبتنی بر منابع جغرافیا‌نگاری و تاریخی انجام گرفته است. دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: پژوهش دربارۀ شهرهای سامانی؛ بررسی عوامل گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مؤثر در بالندگی شهرها در آن دوره؛ پژوهش دربارۀ شهرواحه‌های سغد و بازشناسی ساخت کالبدی شهر بخارا در دورۀ سامانیان. در این راستا شهر در آن دوره بر پایه پیشینه ساخت شهر و تأثیرگذاری دورۀ سامانیان در آن مورد بررسی قرار گرفته است.
واژه‌های کلیدی: سامانیان، تاریخ شهروشهرنشینی، سُغد، بخارا
پیشگفتار
علاقه‌مندی به پیشینه تاریخی و بالندگی‌ فرهنگ و تمدن ایران‌زمین در دوره‌های گوناگون، مسئله‌ای مهم و همیشگی است که نه تنها در این مرز و بوم بلکه در فراسوی مرزهای آن، هر پژوهنده‌ای را مشتاق مطالعه و تفحص در پیرامون آن می‌کند. در این میان، دوره سامانیان که از نام‌دارترین دوره‌های تأثیرگذار در فرهنگ و تمدن ایران است با اقبال بیش‌تری از سوی پژوهشگران روبرو بوده و هر کس از دیدگاهی به آن پرداخته است.
نگارنده در طی درس‌های تاریخ دوره میانه در محضر استاد محترم جناب آقای دکتر اللهیار خلعتبری، مدتی را به راهنمایی و پیشنهاد ایشان سرگرم تهیه طرحی بود برای پژوهش پیرامون موضوعی در راستای «تاریخ در ادبیات دوره سامانیان» که دستاورد اولیه آن ارائۀ چند جلسه بحث در پیرامون خردورزی در آن دوره بود. در همان زمان این پرسش همواره برای نگارنده مطرح بود که چرا سدۀ چهارم قمری که دوره تکوین زبان پارسی دری (نوین) است، بیش‌ترین سهم را در میان تمام سده‌های تاریخ ایران در تدوین آثاری در موضوع «المسالک و الممالک» و به تعبیری «البلدان» نویسی داشته است؟ این مسئله در مشورت با استاد محترم راهنما و البته در پی منتفی شدن موضوع پیشین، نگارنده را سرانجام مصمم به تدوین طرحی کرد در راستای پژوهش پیرامون شهر و شهرنشینی در دوره سامانیان که آنچه در پی می‌آید دستاورد این طرح است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بدین سان، بایستی مراتب سپاس‌گزاری خود را از استاد محترم راهنما، جناب آقای دکتر اللهیار خلعتبری، که در طی دوره کارشناسی ارشد و دکتری بزرگترین مشوق اینجانب در راستای پژوهش پیرامون سامانیان بوده‌اند، اعلام دارم. ایشان علاوه بر راهنمایی‌های ارزنده علمی، اختصاص دادنِ بیش‌ترین وقتِ ممکن و بر عهده گرفتن این مسئولیت، همواره با علوّ طبع و مرام والای خویش، نگارنده را مورد الطاف خویش قرار دادند.
همچنین جناب آقای دکتر علی اصغر مصدق، استاد محترم مشاور، با متانت و گشاده‌رویی همیشگی، مشاورۀ این پایان‌نامه را به سان دوره کارشناسی ارشد پذیرفتند و پرسش‌های نگارنده را در روش تحقیق و ساماندهی این موضوع پاسخ گفتند. جناب آقای دکتر قباد منصور بخت، دیگر استاد محترم مشاور در این پایان‌نامه، نیز از زمان تدوین طرح تحقیق تا سرانجام یافتن آن، با مشورت‌های عالمانه خویش در راستای طرح مسئله، بررسی و بازشناسی مفاهیم کلیدی این موضوع و ساماندهی نهایی پایان‌نامه، همواره نگارنده را صمیمانه و صادقانه یاری کردند. بدین سان از این بزرگواران، مراتب سپاس‌گزاری و امتنان خویش را اعلام می‌دارم.
همچنین بایسته است تا سپاس‌گزاری خویش را از دیگر استادان محترم گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی که همواره با راهنمایی‌های عالمانه و محبت‌های بی ‌شائبه، نگارنده را از مراهم خویش بهره‌مند ساخته‌اند، اعلام دارم. از آن میان از جناب آقای دکتر عطاءالله حسنی مدیر محترم گروه و جناب آقای دکتر کریم سلیمانی که داوری این پایان‌نامه را پذیرفتند و در طی دوره تحصیلی همواره یاریگر نگارنده بوده‌اند.
همچنین سپاس‌گزارم از جناب آقای دکتر حسین سلطان‌زاده، مدیر محترم گروه پژوهش هنر دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی، که از پیشگامان شهرپژوهی در ایران و آثار ایشان از مراجع مهم پژوهشی در زمینه تاریخ شهر و شهرنشینی به شمار می‌روند. ایشان ضمن پذیرفتن داوری این پایان‌نامه همواره در طی چند سال گذشته در این زمینه نگارنده را از راهنمایی‌های خویش بهره‌مند کرده‌‌اند. همچنین از جناب آقای دکتر شهرام یوسفی‌فر، عضو محترم هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، که علاوه بر راهنمایی‌ نگارنده در این موضوع، از پایان‌نامه دکتری ایشان بهره فراوان بردم، مراتب سپاس‌گزاری خود را اعلام می‌کنم.
بایسته است از استادان محترم جناب آقای دکتر ناصر تکمیل همایون و جناب آقای دکتر محمد علی اکبری که همواره راهنما و مشوق نگارنده بوده‌اند، مراتب سپاس‌گزاری خود را اعلام کنم.
همچنین سپاس‌گزاری خود را از خانم دل‌آرا مردوخی، عضو محترم دفتر پژوهشهای فرهنگی، اعلام می‌دارم. حروف‌نگاری، نمونه‌خوانی و بازنگری این پایان‌نامه بر عهده ایشان بوده که با وسواس و دقت فراوان آن را به سامان رسانده‌اند.
بدیهی است که این رساله لغزش‌ها و نقص‌هایی دارد و کوشش می‌شود با راهنمایی‌های استادان ارجمند، رفع شوند. در پایان توفیق روزافزون و همیشگی این عزیزان را در راستای بالندگی فرهنگ و دانش در این مرز و بوم از درگاه ایزد منان خواستارم.
بخش مقدماتی
درآمدی بر روش تحقیق و منبع شناسی

    1. مدخل پژوهش

سامانیان در دوره‌ای بر بخش‌های وسیعی از شرق ایران حکمرانی داشتند که از نظر بالندگی فرهنگ و تمدن ایرانی _ اسلامی، دوره‌ای نام‌دار است. نقش این دودمان در عرصه سده چهارم قمری (دهم میلادی) از نظر تأثیرگذاری در روند تاریخ فرهنگ و تمدن ایران، چندان مهم است که دوره امارت آنان را با لقب‌هایی فراتر از دیگر دوره‌های تاریخی ایران و بر پایۀ اعتلای فرهنگ و تمدن، معرفی کرده‌اند: عصر «طلایی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی»، «عصر زرین فرهنگ ایران» و «دورۀ رنسانس ایرانی- اسلامی».[۱] در این دوره دستاورد‌های عصر انتقال زمینۀ بالندگی جنبه‌های گوناگون فرهنگی و تمدنی را فراهم آورد و بخش‌های شرقی ایران به عنوان خاستگاه و قلمرو سامانیان، بستر این جریانِ اثرگذار بود.
دربارۀ اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دورۀ سامانیان، همچنین جغرافیای تاریخی و تاریخ محلی و جغرافیای تاریخی شهرهای ایران در آن دوره، تا کنون تأملات، مطالعات و پژوهش‌های بسیاری انجام گرفته و از این نظر‌می‌توان پنداشت، به دلیل ویژگی‌های این دوره، از خوش‌اقبال‌ترین دوره‌های تاریخی ایران بوده که توجه مورخان و جغرافی‌نگاران قدیم (به ویژه در همان دوره) و پژوهشگران دورۀ معاصر را به خود معطوف کرده است. دربارۀ بیش‌تر شهرهای این دوره، دست‌‌‌کم تک‌نگاشته‌های علمی یا دربارۀ برخی از آن شهرها مانند بلخ، سمرقند، بخارا، نیشابور، مرو، هرات و … کتاب‌ها و مقاله‌های بسیاری به پژوهش و نگارش درآمده است. از این رو، همین امر دست‌کم دو موضوع را مورد تأکید قرار‌می‌دهد:
نخست آن که دوره‌ای است مهم و تأثیرگذار که به رغم انجام مطالعات و پژوهش‌های بسیار همچنان جای آن دارد تا دربارۀ موضوع‌های گوناگون آن تحقیق علمی صورت گیرد. دیگر آن که، شاخصه‌ها و عناصر گوناگون فرهنگ و تمدن ایران در این عصر به گونه‌ای از «سامانِ» اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نائل آمدند، که از این رو جای آن دارد این مشخصه‌ ها بر اساس تأثیرپذیری از پیشینۀ تاریخی ایران و اسلام تا آن زمان و اثرگذاری در روند تاریخ ایران و اسلام پس از آن، مورد تأمل قرار گیرند. در این میان بر اساس علاقه‌ای که نگارنده نسبت به دورۀ سامانیان، همچنین به موضوع «شهرپژوهی» داشت، شهر و شهرنشینی در این دوره را مورد مطالعه قرار داد. در بررسی شهر و شهرنشینی در دورۀ سامانیان و با تأکید بر پیشینۀ این مسئله در ایران، بخش قابل تأملی از مطالعه به جریان تاریخی و مفاهیم کلیدی آن در ایران برای فهم واقعی از شهر در دورۀ سامانیان، اختصاص یافته است.
اهمیت موضوع شهر و شهرنشینی در دورۀ سامانیان:
پیدایش و بالندگی شهر و شکوفایی شهرنشینی در گسترۀ جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران‌زمین (ایرانشهر)، متأثر از عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گوناگونی بوده است که با در نظر گرفتن این عوامل در حوزه‌های گوناگون علمی مانند جغرافیایی (طبیعی و انسانی – شهری و روستایی)، تاریخی، جامعه شناسی، علوم اقتصادی ، سیاسی و… ‌می‌توان جریان شکل‌گیری شهر و برقرار شدن زندگی شهری یا شهرنشینی را از سپیده دم تا تکوین و شکوفایی آن، بررسی کرد. گستردگی جغرافیایی، تنوع ساخت فضایی- کالبدی، اهداف، انگیزه‌ها و شیوه‌های بیش و کم متفاوت استقرار در مکان‌های گوناگون، نقش جامعه، اقتصاد، فرهنگ و … در پویایی شهرها و اثرگذاری شهرها بر جنبه‌‌های گوناگون زندگی انسان و دَه‌ها دلیل دیگر باعث شده‌اند تا شهرنشینی همچنان نیازمند مطالعات و کاوش‌های گسترده و دامنه دار از دیدگاه تاریخی باشد.
امروزه توجه به رشته‌هایی مانند جامعه‌شناسی شهری، اقتصاد شهری، جغرافیای شهری، و گروه‌های گوناگون شهرپژوهی در عرصه‌های تاریخی، باستان‌شناسی، فرهنگ و مدنیت و… برآمده از نیازهای اساسی جوامع به شناخت بستر و محیط زندگی و پویایی آن است. در این راه نظریه‌های گوناگون از سوی پژوهشگران رشته‌ها و عرصه‌های مختلف علمی ارائه شده که نشان‌دهنده اهمیت این موضوع در سطح منطقه‌ای و جهانی است. در چنین شرایطی، نقش پیشگامان مدنیت و سرزمین‌هایی که خاستگاه و بستر نخستین شهرها یا نخستین جوامع شهرنشین بوده و دوره‌های گوناگونی از بالندگی شهرنشینی را تجربه کرده‌اند، بیش از پیش نمایان ‌می‌شود.
شهر به عنوان بستر پویایی و تکوین هر جامعۀ برخوردار از ویژگی‌ها و مؤلفه‌های تمدن، ریشه در تلاش‌های جامعه‌ای دارد که با قدم و اندیشه در طی چندین هزاره زمینه‌های پیدایش و شکوفایی آن را فراهم آورده‌اند. از این رو‌ شهر می‌تواند نماد جوامعی باشد که بر شالوده و بنیاد و بر سیما و پیشینه مدنیت خود ‌می‌بالند.
در سرزمینی که به تعبیر تاریخی «ایرانشهر» یا «ایران‌زمین» خوانده می‌شود، شهر همواره پایگاه و پهنۀ انتقال دهنده دستاوردهای جامعه ایرانی در دوره‌های گوناگون بوده است. از این رو شهر و شهرنشینی در ایران ریشه و پیشینه کهن دارد. چندان که در سیر تکوین جامعه ایران توأمان با دیگر شیوه‌های زندگی، همچون روستانشینی و شبانکارگی، همواره سهم قابل تأملی داشته است. ساخت شهر و زندگی شهری یا شهرنشینی در ایران پیش از اسلام در دوره‌ای دست‌کم سه هزارساله به تجربه‌هایی نائل آمد که در دوره‌های گوناگون، بالندگی خود را نوید بخشید. شهر در ایران پیش از اسلام و پس از آن، از تلاقی و تعامل اندیشه‌ها و سنت‌های مختلف بهره برد و پویایی زندگی و تمدن بر اساس شهر و واحدهایی که زمینه بالندگی آن را فراهم آوردند(ده، روستا و…)، در ساختاری هماهنگ از فرهنگ، جامعه، اقتصاد و سیاست بر گستره جغرافیایی این سرزمین پایداری خود را بردوام نگه داشتند. از این رو، دست کم‌می‌توان باور داشت که به رغم رویدادهای گوناگونی که در طی هزاران سال بر سر شهرهای ایران گذشته و با آنها خو کرده و راه خود را پیموده‌اند، هنوز هم‌می‌توان به رغم گسترش پیوندهای میان شهرها در پهنه جهان صنعتی امروز نشانه‌های بالندگی‌های گذشته را به وضوح مشاهده کرد!
پس از اسلام با آنکه شهرهای ایرانی طی دو سده دچار آشوب‌های سیاسی و رکود اقتصادی شدند، اما در سده سوم قمری رو به توسعه گذاشتند و در عصر فرمانروایی دو دودمان سامانیان آل‌بویه، با تلاش‌های فکری اندیشمندان، شهرسازان و معماران بنیان شهرها در تلفیقی از هویت ایرانی _ اسلامی قرار گرفت.
پیشینۀ تحقیق:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 02:54:00 ق.ظ ]




ب- روایت های مشترک
۳- بعد ارتباطی
الف- اعتماد
ب- هنجارها
ج- تعهدات و روابط متقابل
د- تعیین هویت مشترک (الوانی ودیگران، ۱۳۸۵: ۵۶)
۲.۲.۶.۲منابع سرمایه اجتماعی:
هر عاملی که اعتماد افراد را افزایش دهد و آنان را متمایل به مشارکت اجتماعی می کند، مشارکتی با ویژگی های زیر، منابع تولید و ارتقای سرمایه اجتماعی است.
الف- عقلانی و نه احساسی و عاطفی؛ مثلاً در حادثه ای ناگوار، مردم برای کمک هجوم می برند اما بعد از چندی احساسات فروکش می کند و مشکلات همچنان باقی می ماند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب- مستمر و پایدار و نه کوتاه مدت و منقطع؛ که اگر مشارکت احساسی باشد همان اتفاقی می افتد که پایداری ندارد و به نتیجه نمی رسد.
ج- سازمان یافته و در شبکه های اجتماعی انجام شود؛ سازمان یافتگی و مشارکت شبکه ای و اینکه به جای شناخت تک تک افراد و اعتماد به آنان و همکاری فردی و شخصی با یکدیگر، به شبکه ها، نهادها و سازمان ها و درسطح وسیع تر به هموطنان اعتماد کنیم و با آنان در فعالیت ها مشارکت نماییم، در توسعه بسیار اهمیت دارد.
د- هم یارانه؛ به این صورت که بدون شناخت شخصی افراد و بدون انتظار جبران شخصی، به آنان خدمت رسانی شود مثلاً فرد مصدومی را فرد ناشناس دیگری به بیمارستان برساند که اگر این اتفاق بیفتد، در مواقعی که فرد خدمت کننده به کمک نیاز پیدا کند، درآن صورت، جامعه- وفرد ناشناس دیگر- آن را جبران خواهد کرد اما منابع سرمایه اجتماعی عمدتاً در پنج عامل اصلی به شرح زیر توضیح داده می شود:
۱- درستکاری و صداقت: حقیقت، ارزش اعتمادساز اصلی در اجتماعات است، حقیقت گرایی تمامی مردم بویژه مدیران تا احزاب، مطبوعات، سازمان ها، دادگاه ها و نخبگان.
وفای به عهد بویژه پایبندی به قراردادها علی الخصوص توسط دولت، اعتماد را ارتقا می بخشد و دروغگویی و عدم تحقق وعده ها مخصوصاً از سوی مسئولان اعتماد را ساقط می نماید.
۲- مبانی هویت: شامل منابعی که مجموعه باورها، ارزش ها و معیارهای فرد را می سازد و فرد در ایجاد آنها به تنهایی دخالتی ندارد مانند ایدئولوژی، مذهب و فرهنگ. هرچه منابع تولید هویت غنی تر و هویت در برابر هویت های دیگر قوی تر باشد، به ارتقای سرمایه اجتماعی مدد می‌رساند.
۳- منابع معرفت: شامل تمامی دانش ها، فنون، اطلاعات و اشاعه و توزیع آزاد آنها که موجب ادراک ارزش درونی فرد می شود و او در ایجاد و دریافت آنها دخالت دارد. هرچه تولید علم، فناوری و اطلاعات درجامعه ای افزون تر و توزیع آنها آزادتر باشد، سرمایه اجتماعی بیشتر می شود.
۴- ترویج عدالت: نهادهایی که عملکرد عادلانه دارند، اعتماد را درجامعه تعمیم می دهند و تعمیق می نمایند. مصداق عدالت در حوزه های اجتماعی برابری افراد در برابر قانون و در مشارکت سیاسی است و درحوزه اقتصاد، برابری فرصت ها در دسترسی به امکانات زندگی است و از سوی دیگر هرچه نابرابری در ثروت بیشتر باشد، برقراری ارتباط، مشارکت و صداقت متقابل دشوارتر می شود.
اعمال تبعیض به ویژه به صورت سازمان یافته و بالاخص در نظام قضایی که می باید محور عدالت گستری باشد- نیز دردرازمدت سقوط سرمایه اجتماعی را به همراه دارد.
۵- وضعیت معیشت: دارایی افراد برسرمایه اجتماعی تاثیر مثبت و فقر اثر منفی می گذارد. مطالعات زیادی، همبستگی مثبت بین ثروت افراد و تلاش جمعی و مشارکت اجتماعی را نشان داده اند. از جمله تحقیقی در شیلاگو به این نتیجه رسیده است که اجتماعاتی که درآنها میزان مالکیت مسکن بالاست، سطوح بسیار بالاتری را از همکاری جمعی به نمایش می گذارند (مصطفوی، ۸۸: ۷۷)
۲.۲.۶.۳انواع اعتماد در سرمایه اجتماعی:
جان مایه سرمایه اجتماعی، که از نظر اقتصادی نیز بسیار اهمیت دارد، اعتماد است. اعتماد بخشی از سرمایه اجتماعی و شاید مهمترین و اساسی ترین بخش آن نیزهست. در تحلیل سرمایه اجتماعی معمولاً بین سه گونه اعتماد تفکیک قائل می شوند. اعتماد عمومی، اعتماد دانش پایه و اعتماد ویژه یا خاص.
اعتماد عمومی ناظر به وجود اعتماد در کلیت جامعه است و بیشتر در نظام های سیاسی مردم سالار وجود دارد. اعتماد دانش پایه می تواند در هر جامعه ای وجود داشته باشد و مبنای آن دانش است برای مثال، دانش پزشکی موجب اعتماد بیماران به اوست. اعتماد ویژه به وجود اعتماد بین عده قلیلی از افراد اشاره دارد. این وجه اعتماد بیشتر در جوامع غیرمردم سالار وجود دارد، جایی که شبکه های روابط حامی- پیرو، تقسیم بندی شهروندان به خودی و غیرخودی رایج است، اعتماد عمومی بر مشارکت مدنی می افزاید و بر پایبندی افراد به تعهداتشان اضافه می کند؛ اما اعتماد ویژه فرهنگ عشیره ای را ترویج داده و از مشارکت مدنی می کاهد. (خضری، ۱۳۸۴: ۳۵-۳۴)
۲.۲.۶.۴نقش دولت در تولید سرمایه اجتماعی:
به طورکلی دولت از دو طریق اساسی یعنی بسترسازی و اعتمادسازی برای انباشت، می تواند به تولید سرمایه اجتماعی کمک کند. اولی به این معناست که دولت باید بسترهای لازم برای تحریک و تشویق افراد جامعه به همکاری و اقدام های جمعی را فراهم آورد. در واقع، دولت باید به ظرفیت سازی اجتماعی مبادرت ورزد. اینکار می تواند از طریق بهسازی اجتماعی، بهسازی فردی و بهسازی نهادی انجام گیرد. در بهسازی اجتماعی دولت ازطریق سیاست هایی چون تدارک بهداشت و آموزش همگانی، بیمه های بیکاری و نظام تامین اجتماعی فراگیر ظرفیت اعضای جامعه برای توسعه روابط همیارانه را افزایش می دهد. دربهسازی فردی، دولت باید با توانمندکردن و بهسازی افراد به ویژه افراد فقیر، معلول و کم بنیه، انگیزه لازم برای مشارکت در کنش های جمعی و ورود به بازی های گروهی را فراهم سازد. فقر اقتصادی و آموزشی وآسیب پذیری در برابر مخاطرات اجتماعی، آمادگی بالفعل و بالقوه افراد برای همکاری و وارد شدن درکوشش های مدنی- NGO ها و سازمان های داوطلبانه و خیریه- و شبکه های اجتماعی را تحلیل برده و فرصت لازم برای بروز قابلیت های فردی در تعاملات همیارانه را به آنها نمی دهد. در بهسازی نهادی، دولت باید از طریق تدارک محیط نهادی انعقاد یافته، ورود به تعاملات مبتنی بر همکاری وهمیاری را برای اعضای جامعه معنادار سازد. در این میان تدارک ابزارهای کافی و بهنگام برای تعریف شفاف حقوق مالکیت فردی و نیز تدارک نهادی برای حفاظت جدی ازآن- که مستلزم وجود دستگاه قضایی قاطع، سریع، ارزان، بی طرف و در دسترس همه است- از اهمیت اساسی برخوردار می باشد. اصولاً، نهادها قواعد بازی برای تعامل اعضای جامعه با یکدیگرند. موقعی که قواعد بازی، تعریف نشده یا غیرشفاف، غیرقابل اجرا و یا جانبدارانه باشند، تمایل به همکاری و همیاری تضعیف خواهد شد. از نظر اقتصادی، قابل اعتماد بودن، نه ویژگی ذاتی افراد، بلکه جنبه ای از شرایطی است که افراد در چارچوب آن اقدام می کنند. بنابراین اگر محیط بازی، اعتمادپذیری و حفظ قول و قرارها را برای اعضای جامعه سودمند نسازد، تمایل آنها به عرضه این هنجارها کاهش خواهد یافت. در واقع، بخش زیادی از رفتارهای افراد و واکنش به محیط تعامل و قواعد حاکم برآن شکل می گیرند.
اعتماد سازی برای تولید سرمایه اجتماعی، به این مفهوم است که دولت باید محیط اجتماعی اعتمادزایی را تدارک ببیند که نه فقط اعتماد اعضای جامعه به اقدامات و سیاست هایشان را فراهم آورد؛ بلکه مشارکت در اداره جامعه و ورود به شبکه های اجتماعی را برای آنها معنادار سازد. در این رابطه، ثبات در رفتار و سیاست های دولت وشفافیت آنها، تسهیل جریان اطلاعات توسط دولت، تمرکززدایی از قدرت، دولت شفاف و پاسخگو، تناسب اقتدار دولت وجامعه مدنی، تناسب آن با بازار (دولت دوستدار بازار)، نقش اساسی دارد. لازم است دولت استقلال اش را با شهروندان تقسیم کند (تناسب اقتدار) و نقشش را از تنظیم کننده و فراهم کننده به کاتالیزور و تسهیل کننده تغییر دهد. در واقع، دولت باید ساختاری مشارکت جویانه و تسهیل گرایانه را طراحی کند و مشارکت کنندگان را به مثابه تولیدکنندگان و نه ارباب رجوع یا مشتری بنگرد. موقعی که دولت کارهایی را انجام می دهد که امکان انجام دادن آنها- حداقل با همان استاندارد- توسط بخش خصوصی و جامعه مدنی وجود دارد، اعتماد عمومی سلب خواهد شد.
بعبارت دیگر، ازدحام دولت و درنتیجه از میدان خارج کردن بخش خصوصی و جامعه مدنی از عرصه فعالیت، به منزله بی اعتمادی دولت به آن دو است. موقعی که دولت درعرصه هایی غیر ازآنچه برایش تعریف شده- از جمله تدارک کالاهای عمومی، پرداختن به مساله بروندادها و تدارک استانداردها مداخله می کند، بی اعتمادی گسترش خواهد یافت. بنابراین، سطح مداخله دولت و کیفیت آن درجامعه، یکی از عوامل اساسی متاثرکننده اعتماد عمومی است. وجود دولتی که رابطه اش با بخش خصوصی و جامعه مدنی شفاف و قاعده مند باشد، در اطمینان دادن به اعضای جامعه درخصوص معناداری محیط فعالیت و همکاری و نیز برگشت پذیری بازدهی حاصل از هرآفرنی کاملاً موثر خواهد بود. بی گمان چنین دولتی باید دوستدار بازار باشد و به جای برنامه ریزی بیشتر به سیاستگذاری بپردازد.
صلاحیت و شایستگی دولت نیزیکی از عوامل اساسی اعتمادزای عمومی می باشد. دولت شایسته و کارآمد با تعدیل نارسایی هایی چون ناکارایی سازمانی، ناکارایی تخصیصی و نیز مشکل کارگزاری و در نتیجه عرضه مدیریت عمومی پرکیفیت، اعتماد عمومی را نسبت به اقدامات و سیاست هایش بیشتر می کند. کفایت و شایستگی دولت، قبل از هرچیز اعتماد دانش پایه را در رای دهندگان تقویت می کند. بنابراین دولت شایسته و کارآمد با حفظ و تقویت تعامل مبتنی بر رابطه کارگزاری بین خود و رای دهندگان، به تولید سرمایه اجتماعی کمک خواهد کرد. (همان: ۴۴-۴۲)
۲.۲.۶.۵مدل ساختاری سرمایه اجتماعی:
برای تبیین سرمایه اجتماعی محققانی نظیر پوتنام و کلمن سرمایه اجتماعی را به منزله دارایی جوامع درنظر می گیرند، به طوری که مشارکت بیشتر درجامعه منجر به شبکه محکمتری از تعاملات اجتماعی و اعتماد بیشتر به یکدیگر می شود، اما همان اثرات باید در افرادی هم که درآن جوامع زندگی می کنند، قابل مشاهده باشد. یعنی سرمایه اجتماعی به صورت یک رابطه دوجانبه محکم، بین سطوح مشارکت مدنی و اعتماد بین فردی، خود را نشان میدهد؛ به طوری که هرچه مشارکت شهروندان درجوامع شان بیشتر باشد، آنها بیشتر می آموزند تا به همدیگر اعتماد نمایند و هرچه اعتماد بین آنها بیشتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که در امور جوامع خود مشارکت نمایند. همچنین افرادی که به یکدیگر اعتماد می کنند به نهادهای دولتی نیز اعتماد بیشتری دارند. آنها این مدل را مدل ساختاری سرمایه اجتماعی نام نهاده اند و به صورت زیرآن را نشان می دهند. (برهن و رهان، ۱۹۹۷ به نقل ازدرانی و دیگران، ۱۳۸۷: ۱۱)
شکل ۱. ۲ مدل ساختاری سرمایه اجتماعی
درمورد مدل ساختاری سرمایه اجتماعی، این نکته قابل ذکر است که رابطه دوجانبه بین اعتماد بین فردی و مشارکت مدنی، کاملاً غیرمتقارن است، یعنی اثر مشارکت مدنی بر اعتماد فردی، بسیار قوی تر از حالت معکوس آن است.
۲.۲.۶.۶تصاویر اعتماد در نظریه های سازمانی:
به طورکلی نظریات اعتماد، بر روی یک پیوستار است. دریک طرف این پیوستار، نظریاتی قرار دارند که جنبه اجتماعی و اخلاقی اعتماد را مورد تاکید قرار می دهند، و در طرف دیگرآن نظریاتی قرار دارد که بر ابعاد راهبردی و محاسباتی اعتماد در محیط های سازمانی تاکید می کنند. که این نظریات مورد بررسی قرار می گیرد.
۲.۲.۶.۶.۱نظریه انتخاب عقلایی[۱۳] و نظریه مبادله:
دانشمندان علوم اقتصادی برمبنای این فرض که افراد به وسیله پول و امکان کسب سود برانگیخته می شوند، موفق شدند مدل های رسمی و پیش بینی کننده درباره رفتار انسان ارائه کنند. دانشمندان علوم اجتماعی و سیاسی، پس از مشاهده موفقیت مدل های اقتصادی تلاش کردند تا با به کار بستن فروض بنیادین مدل های اقتصادی، موفقیت های مشابهی را در رشته های مورد علاقه خویش رقم زنند. براین اساس، آنها سعی کردند تا حول این ایده که تمامی اعمال بشر، عقلایی و منطقی است، و افراد قبل از هراقدامی، هزینه ها و مزایای احتمالی اقدام خود را محاسبه می کنند، نظریه پردازی کنند. این رویکرد به مسائل، بعدها به عنوان نظریه انتخاب عقلایی معروف شد وکاربرد آن برای تعاملات اجتماعی، تحت عنوان نظریه مبادله مطرح شد. جورج هومانز به عنوان پیش گام ارائه نظریه انتخاب عقلایی، چارچوبی اساسی و ملهم از فرضیات روان شناسان رفتارگرا برای نظریه مبادله فراهم کرد. به موجب نظریه مبادله، افراد روابطشان را با دیگران برمبنای اعتماد شکل می دهند، با این وجود تعمیم آنها درباره حفظ ویا توسعه آن رابطه، ارتباط مستقیمی با سود حاصل ازآن رابطه دارد. سود حاصل از هر رابطه که مابه التفاوت منافع آن رابطه و هزینه های آن است. شاخصی است که تداوم و یا عدم تداوم رابطه را معین می سازد. افراد عادی معمولاً روابطی را ادامه می دهند که منافع آن بیشتر از هزینه هایش باشد به موجب نظریه مبادله، افراد از طریق ارزیابی مسیرهای جایگزین عمل به دنبال این هستند تا از مراوداتشان حداکثر ارزش ممکن را با حداقل هزینه، کسب کند؛ براساس نظریه یاد شده، درهر رابطه مبادله ای، عناصری نظیر عاملان مبادله، منابع مبادله، ساختارهای مبادله و فرآیندهای مبادله به چشم می خورد. (جعفری و دیگران، ۱۳۸۴: ۱۱۳-۱۱۲)
۲.۲.۶.۶.۲نظریه رفتار برنامه ریزی شده:
نظریه رفتار برنامه ریزی شده درحقیقت، نوع تکامل یافته و اصلاح شده نظریه کنش عقلایی است. نکته اصلی نظریه رفتار برنامه ریزی شده این است که رفتار، تحت نفوذ و تاثیر نیات رفتاری یا تمایلات رفتاری قرار دارد. نیات و یا تمایلات رفتاری نیز تحت تاثیر نگرش فرد قرار دارد. خود نگرش نیز حلقه واسط بین اعتقاد (اعتماد) و نیات یا تمایلات رفتاری است. برخلاف نظریه کنش عقلایی که فرضش این است که رفتار به طور تمام و کمال، عاملانه و درکنترل فرد است، نظریه رفتار برنامه ریزی شده عنوان می کند که علاوه بر تلاش و کوشش فرد برای انجام یک عمل و یا رفتار، یک سری عوامل درونی و بیرونی کنترل نشده نیز می توانند عملکرد رفتاری او را تحت تاثیر قرار دهند. به عنوان مثال، تصور فرد از خطر انجام آن رفتار، یکی از کنش های کنترل کننده رفتار است که می تواند در شکل گیری و یا عدم شکل گیری آن رفتار موثر باشد. برخی از فرضیات بنیادین که نظریه رفتار برنامه ریزی شده و کنش عقلایی برآن استوار است عبارتند از:
۱- افراد معمولاً عقلایی و منطقی هستند.
۲- افراد به گونه ای سیستماتیک از اطلاعات استفاده می کنند.
۳- افراد مزایا و معایب تصمیمات مختلف را سبک وسنگین می کنند.
مدل مفهومی نظریه کنش عقلایی و نظریه رفتار برنامه ریزی شده در نمودارهای زیر نشان داده شده است. (همان: ۱۱۴-۱۱۳)
شکل ۲. ۲ مدل مفهومی نظریه کنش عقلایی
شکل ۳. ۲ مدل مفهومی نظریه رفتار برنامه ریزی شده
انتقادی که به دو نظریه انتخاب عقلانی و نظریه رفتار برنامه ریزی شده وارد است این است که اگر انسان تمامی رفتارهایش را می توانست براساس سود و زیان بود دیگر به اعتماد نیازی نبود زیرا همانطور که در فصل اول ذیل تعریف نهایی اعتماد گفته شد اعتماد با خطر کردن (ریسک) وعدم قطعیت رابطه دارد واز اجزا اصلی تشکیل دهنده ان هستند.
۲.۲.۶.۶.۳نظریه تعادل:
نظریه تعادل که توسط هایدر مطرح شده است، ازجمله نظریه های مربوط به سازگاری شناختی است. به موجب این نظریه، افراد قویاً محتاج تعادل روانی بوده و به دنبال این هستند تا باورها، نگرش ها و ارزش های آن ها با یکدیگر سازگار و منطبق باشد. براین اساس، افراد مایلند تا نسبت به کسانی که با آنها مراودات قبلی داشته اند، طرز فکر مثبتی داشته باشند. فرض اساسی نظریه تعادل این است که انسان ها می کوشند تا از نظر رفتاری در وضعیت تعادل قرار گیرند، از این رو زمانی که این تعادل وجود نداشته باشد، آنان می کوشند تا آن را به وجود آورند (همان: ۱۱۵)
۲.۲.۷فرایند اعتماد:
دیتزوهارتوگ فرایند اعتماد را در سه مرحله بیان می کنند:
اعتماد به عنوان یک عقیده، اعتماد به عنوان یک تصمیم و اعتماد به عنوان یک عمل.
مرحله اول: اعتماد به عنوان یک عقیده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:54:00 ق.ظ ]




الف حذف می‌شود، به جای “نادانا” و “ناتوانا””می گوییم” نادان و ناتوان.
من نکردم : از جمله‌ی من نکردم، کلمه خود به قرینه جمله دوم افتاده است ،لکن، معمول و بهتر این است که به قرینه‌ی جمله اوّل کلماتی از جمله دوم حذف کنند(خزائلی، ۱۳۶۶: ۲۵۳).
۴-۲- شواهد شعری بوستان و گلستان سعدی در تفسیر خسروی
۴-۲-۱- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۶۱
مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ.
مثل نفقه و خرج آنانکه داراییهاى خود را در راه خدا مصرف و انفاق مى‏کنند- یا- مثل آنانکه اموال خود را در وجوه خیر (از واجب مانند زکاه و خمس یا مستحب مانند صدقه) به مصرف می رسانند مانند مثل زارعى است که حبّه (یعنى دانه گندم یا برنجى) را در زیر خاک مى‏کند هفت خوشه بیرون مى‏آورد که در هر خوشه و ساقه‏اى یکصد دانه است و خداوند آنرا براى هر کس بخواهد (بر حسب حال منفق و به فضل خویش) چند برابر مى‏کند (و بدین جهت مراتب اعمال در مقادیر ثواب متفاوت می شود) و خداوند کرمش وسعت دارد (یعنى از بخشیدن بر او تنگ نمیشود) و داناى به حال انفاق کنندگان (و مقدار انفاق و نیّت آنان) است (و به تناسب حالشان پاداش میدهد
نکته ها:
(منفق یا متصدّق) مانند دهقانى است که هر اندازه در کارش آگاه و حاذق‏تر باشد و دانه‏اى که می افشاند نیکو و پاکیزه باشد و زمین او آباد باشد کشت او بیشتر و بهره‌ی او بهتر خواهد بود ولی این منفق، هر گاه خودش صالح و مالش طیّب و نیّتش خالص و بخشش را در محل و جاى خود کند ثواب و مزد و پاداش او بیشتر خواهد بود.
پیام ها:
۱.صدقه‌ی مؤمن از صاحبش آفات دنیا و فتنه‌ی قبر و عذاب قیامت را بر طرف میسازد.

    1. هر کس درباره‌ی فقیران و یتیمان و بینوایان کوشش کند مانند کسى است که در راه خدا جهاد کرده است ( میرزا خسروانى، ۱۳۹۰، ج‏۱: ۳۴۴).

شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها

یکـى از بـزرگــان اهـل تـمــیـــز
کـه بـودش نگیـنى بر انـگشتـــرى
به شب گفتى از جـرم گیتـى فــروز
قــضا را در آمــد یـکى خـشک سال
چــو در مــردم آرام و قـوّت نـدیــد
چــو بـیند کسى زهــر در کـام خلق‏
بـفرمـود و بـفـروخـتندش بـه سیـم‏

حـکایـت کنـد ز ابـن عبـد العزیز
فـرو مانـده از قیـمتش مشتـــرى
درى بـود در روشـنـایى چــو روز
که شد بـدر سیـماى مــردم هلال
خـود آسـوده بـودن مـروّت ندیــد
کیش بگـذرد آب نوشین بــه حـلق‏
که رحم آمـدش بر فـقیـر و یـتـیم‏
(سعدی، ۱۳۸۳: ۶۴)

شرح ابیات:
اهل تمیز: اهل شناخت و معرفت
ابن عبدالعزیز: منظور عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی است که از ۹۹ تا ۱۰۱ هـ .ق خلافت کرد و به عدالت و پاک سیرتی و پرهیز از تجمّل معروف است. این حکایت یادآور روایتی است درباره عمربن عبدالعزیز، وی به پسر خود که انگشتری به هزار درم خریده بود نوشت : چون نامه من به تو رسد آن بفروش و هزار شکم گرسنه را سیر کن و انگشتری ساز از دو درم و نگین او آهن چینی و بر او بنویس: رحم الله امراء اعرف قدر نفسه: خدای رحمت کناد بر آن که اندازه خویش داند.
جوهری:گوهر فروش، جواهری
بدر، هلال: بدر ماه تمام را گویند که شکل آن کاملاً گرد است.هلال ماه نو و شکل کمانی ماه است. شبیه مصراع دوم برای نمایش لاغر شدن چهره مردم است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نوشین: شیرین، گوارا (یوسفی، ۱۳۶۹: ۲۴۲).
۴-۲-۲- سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۶۴
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ.
اى کسانیکه به خدا و رسول خویش ایمان آورده‏اید صدقات خودتان (و کارهاى خیر و انفاقتان) را به منّت نهادن و آزار دادن باطل نکنید (و اگر چنین کنید) مانند کسى خواهید بود که مال خود را براى نمایش دادن به مردم انفاق مى‏کند.
نکته ها :
۱.صدقه دادن با منّت و ریا، باطل است.
۲.عمل کافری که برای منّت و آزار انفاق می‌کند مانند، سنگ صافی است غباری بر روی آن نشسته و باران که ببارد، شسته می‌شود و از بین می‌رود.
پیام ها :

    1. هر کس در معاملات و کردارهاى خود اعراض از حق کند اقبال به باطل کرده است. و هر کس اقبال بر باطل نماید حقوق خود را در اعمال باطل کرده و به هدر داده است‏.
    1. صدقه دادن هم برای رضای خدا باشد و نباید از روی ریا باشد(میرزا خسروانی،۱۳۹۰، ج‏۱: ۳۴۴).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:54:00 ق.ظ ]




شکل ۳-۵۲- خروج حشره­کامل نسل جدید از درون طبق گل ………………………………………………………………. ۶۷

شکل ۳-۵۳- مورچه در حال شکار تخم …………………………………………………………………………………….. ۷۰

فهرست جدول­ها

جدول ۳-۱- مقایسه میانگین شاخص تنوع شانون روی شش گیاه میزبان در دو سال ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ ……………………………. ۶۰

جدول ۳-۲- مقایسه میانگین شاخص یکنواختی شانون روی شش گیاه میزبان در دو سال ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ ………………………. ۶۱

جدول ۳-۳- شاخص شباهت تنوع گونه ­ای موریسیتا-هورن برای گونه­ های Larinus در بین گیاهان میزبان در سال ۱۳۸۹ …….. ۶۲

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۳-۴- شاخص شباهت تنوع گونه ­ای موریسیتا-هورن برای گونه­ های Larinus در بین گیاهان میزبان در سال ۱۳۸۹ ……. ۶۳

جدول ۳-۵- مقایسه (±SE) برخی از پارامترهای زیستی سرخرطومی L. affinis روی گیاه میزبان E. aucheri در دو سال ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ ……………………………………………………………………………………………………………………………. ۶۴

جدول ۳-۶- مقایسه میانگین (±SE) طول دوره­ نشو و نمای مراحل نابالغ سرخرطومی L. affinis روی گیاه میزبان E. aucheri در دو سال ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ …………………………………………………………………………………………….. ۶۵

جدول ۳-۷- مقایسه میانگین (±SE) تراکم سرخرطومی L. affinis روی گیاه میزبان E. aucheri. …………………………. ۶۸

جدول ۳-۸- مقایسه میانگین (±SE) تراکم جمعیت مراحل مختلف زیستی سرخرطومی L. affinis در مراحل مختلف رشدی گیاه میزبان E. aucheri در دو سال مورد مطالعه …………………………………………………………………………………….. ۶۹

جدول ۳-۹- درصد آلودگی طبق­های گل گیاه میزبان E. aucheri توسط سرخرطومی L. affinis در مراحل مختلف رشدی گیاه میزبان ……………………………………………………………………………………………………………………………… ۶۹

فصل اول
مقدمه و مروری بر تحقیقات گذشته
۱- مقدمه و مروری بر تحقیقات گذشته
۱-۱- مقدمه
گیاهان متعلق به تیره آفتاب‌گردان‌ها[۱]، دارای گونه‌های متنوعی هستند که تعدادی از آن­هابه عنوان علف‌های هرز مزارع و مراتع، تعدادی به عنوان گیاهان دارویی و تعدادی نیز جزو محصولات زراعی هستند (نصیرزاده و همکاران، ۱۳۸۴). یکی از جنس­های مهم این تیره که به عنوان علف هرز مطرح
می­باشد، جنس Onopordun یا خارپنبه است که حدود ۵۰ گونه از گیاهان این تیره را دربرمی­گیرد (برایس و همکاران[۲]، ۱۹۹۰). گونه‌های جنسOnopordun و Centaurea (سوبحین و فورناصری[۳]، ۱۹۹۴) فقط توسط بذر تکثیر می­یابند. از جنس Centaurea گونه Centaurea solstitialis L. یا گل ستاره­ای زرد از علف­های هرز مهم در مزارع و مراتع می‌باشد (گروپ و همکاران[۴]، ۱۹۹۰؛ شلی و همکاران[۵]، ۱۹۹۸؛ دی توماسو[۶]، ۲۰۰۵). گونه‌های مختلف علف‌های هرز از جنس Onopordun مثل خارپنبه اغلب در اراضی بایر، حاشیه نهرها و رودخانه‌ها، کنار جاده‌ها، مراتع، چراگاه‌ها و اراضی کشاورزی مختلف به ویژه مزارع غلات می‌رویند (دوی[۷]، ۱۹۹۱). رشد این علف‌های هرز در مراتع سبب کاهش تولید علوفه در این اراضی شده و نیز بهره‌برداری از آنها را جهت پرورش دام محدود می‌کند. تراکم زیاد علف‌های هرز خاردار در مراتع مانند یک سد طبیعی مانع از جابجایی احشام شده و دسترسی آنها به منابع غذایی جدید و آب را با مشکل مواجه می‌کند. همچنین کشاورزان به دلیل خاردار بودن برگ و ساقه‌های این گیاهان با مشکلات زیادی در کشاورزی و دامپروری مواجه می‌شوند (سیندل[۸]، ۱۹۹۱).
جنس‌های دیگری از گیاهان تیره Asteraceae مانندEchinops دارای گونه‌هایی هستند که به عنوان گیاه دارویی مطرح بوده و در درمان بسیاری از بیماری‌های تنفسی و تشنج‌ها کاربرد دارند (زرگری، ۱۳۷۰).
برخی از گونه­ های این جنس به عنوان گیاه تزئینی در باغبانی نیز کاربرد دارند اما، بیشتر به جنبه‌های دارویی آنها توجه می‌شود (دالیا و همکاران[۹]، ۲۰۰۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:54:00 ق.ظ ]




امیر ارغون درسال ۶۴۱ﻫ به خراسان آمد و از آنجا عازم آذربایجان و عراق گردید ، وی ابتدا به تبریز آمد و دست سرداران از قبیل جرماغون و بایجو که به استبداد و ستم در آن حدود حکومت می کردند را کوتاه کرد و از جانب خود در آن نواحی عمال و منشیانی گمارد (جوینی ، بی تا :ج۲،۲۴۴). در همین سال شرف الدین خوارزمی که ازمحصلان مالیاتی بوده و مردی ظالم و شقی بود از اردوی باتو به تبریز آمده و برای وصول بقایای مالیاتی مردم آن شهر را به انواع شکنجه آزار داد ؛ او حتی از بیوه زنان و یتیمان مطالبه مالیات می نمود . امیر ارغون بسیار سعی کرد تا او را از این کار منع نماید ، اما اثری نبحشید و ناچار شد مالی را که از مردم مطالبه می کرد را بپردازد. (همان،۲۷۶-۲۷۵).پس از آن امیر ارغون به سر و سامان دادن اوضاع آشفته آذربایجان بخصوص تبریز پرداخت. او بهاءالدین جوینی پدر خواجه شمس الدین و عطاملک جوینی را به نیابت خود در آذربایجان ، گرجستان و روم منصوب کرد و بوقا نامی را به باسقاتی (مامور وصول مالیات) حکومت گذاشت و خود به طوس بازگشت.(همان،۲۴۵). ظاهرا پس از آن ملک صدرالدین به حاکمیت ولایت آذربایجان و اران منصوب شده ، زیرا جوینی در این باره می نویسد : « در هنگام جلوس ، منکوقان ، ملک صدرالدین را که تمامت اران و آذربایجان را ملک بود برقرارحاکمی مقرر فرمود»(همان،۲۵۵). (ظاهرا درتمامی دوره مغولان یک نفر بر کل آذربایجان به جز ولایت تبریز حاکم بوده است و تنها در برخی اوقات حاکمان جداگانه ای برای تومانها ذکر شده است. در این قسمت ، نیز حاکمان کلی را در همین قسمت خواهیم آورد ولی اگر در مقطع زمانی از حاکمی جداگانه در یکی از تومانها ، صحبت شود ، آن مبحث را در خود آن تومان بیان خواهیم نمود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هنگامیکه هلاکو به ایران آمد وخلافت عباسی را ساقط نمود، ملک صدرالدین را همچنان برقرار سابق حاکم این نواحی کرد(رشید الدین فضل الله ،۱۳۶۷:ج۱،۷۳۲). هلاکو در زمان مرگ خود در سال ۶۶۲ هـ نیز او را به حاکمیت تبریز منصوب نمود(بناکتی ،۱۳۴۱،۴۲۵). و حکومت آذربایجان را به یشموت داد (قطبی اهری ،۱۳۸۹،۱۹۱). به احتمال زیاد از این زمان به بعد حاکمیت آذربایجان و تبریز از هم جدا شده اند.
هنگامی که هلاکو در سال ۶۶۱ هـ از لشکر برکه در قفقاز شکست خورد ، وارد تبریز شد و بسیاری از تجار را در تبریز به قتل رسانید که بنا به گفته وصاف ،آنها از طرف برکه در تبریز مشغول به تجارت بودند و مال بسیاری نیز جمع کرده بودند (وصاف،۱۲۶۹،۵۰). هلاکو دستور دارد تا اموال آنان را به سود خزانه ضبط نمایند . بسیاری از این تجار پیش معاریف تبریز اموالی را نیز ویعه گذاشته بودند که پس از مرگ تجار آن مال در دست آنها ماند به تلافی این اعمال برکه اغول نیز دستور داد تا بازرگانان کشور ایلخانان را به قتل آورند و بدین طریق راه تجارت آنها بسته شد. گویا هلاکو آن تجار را به اتهام جاسوسی برای برکای به قتل رسانده بود.(رشیدالدین فضل الله ،۱۳۶۷:ج۲،۷۳۴-۷۳۱؛ بناکتی ،۱۳۴۱،۴۲۵).
پس از مرگ هلاکو در سال ۶۶۳ هـ . اباقاخان به ایلخانی رسید . دوران او یکی از پر اهمیت ترین دوران تاریخ تبریز به شمار می رود ، زیرا در زمان سلطنت او تبریز به پایتختی برگزیده شد .این پیشامد مزیت های مانند پیشرفت تجارت ، اقتصاد و زراعت را می توانست برای این شهر را در پی داشته باشد.
بنا به گفته بارتولد علت پایتخت شدن تبریز تا اندازه ای لزوم تمرکز قوای جنگی برای تاخت و تازهایی بود که همیشه از شمال مملکت را تهدید می نمود و از طرف دیگر وضعیت طبیعی و وجود چراگاههایی بود که مغولان کوچ نشینان را (که خصومیت بارز مغولان بود) را بسوی خود جلب می کرد، در این قضیه موثر واقع گردید(بارتولد۱۳۵۸،۲۲۴). در هنگام به تخت نشستن اباقاخان تبریز را برقرار سابق به ملک صدرالدین داد.(تتوی ودیگران ،۱۳۸۲:ج۶،۴۰۳۳). در این زمان مسیحیان در تبریز به وفور دیده می شدند و از لحاظ مذهبی ، سیاسی و اقتصادی حمایت می کردند مریم همسر اباقا برای تزیین کلیسای یونانی تبریز دستور داد تا نقاشانی از قسطنطنیه به آنجا آورده شود(اشپولر،۱۳۸۴،۲۲).
درسال ۶۷۱ هـ . زلزله ای عظیم در تبریز رخ داد(بناکتی ،۱۳۴۱،۴۳۳). رشیدالدین در باره این رخداد می نویسد: « چنانکه سر مناره ها افتاد و خانه ها خراب شد». (رشید الدین فضل الله ،۱۳۶۷:ج۲، ۷۶۸). همچنین در این سال ملک صدرالدین نیز وفات یافت چنانکه منابع در مورد مرگ او می نویسند : « او را شهید کردند»(همانجا). این اشارات گواه این است که او را به قتل رسانده اند.
در این دوره تبریز یکی از مراکز عمده تجارت بین شرق و غرب بود ،این امر به رونق و آبادانی این شهر بسیار مدد رساند ؛ چنانکه مستوفی می نویسد : « چون در عهد مغول دارالملک گشت کثرت خلایق در آنجا جمع شدند و بر بیرون شهر عمارت کردند تا به مرتبه که بر هر دروازه زیادت از اصل شهر آبادانی پیدا شد» (مستوفی ،۱۳۶۲،۷۶).
پس ازمرگ اباقاخان، احمد تکودار (۶۸۲-۶۸۳) در آلاتاغ به تخت ایلخانی نشست ، عباس اقبال اشاره می نماید: تکودار ، حکومت خراسان ، مازندران ، عراق ، اران و آذربایجان را مستقلا بر عهده داشت(اقبال آشتیانی،۱۳۸۷،۲۳۶).در آن هنگامی که او به حکومت نشست نادر اختاجی شحنه تبریزبود(رشیدالدین فضل الله ،۱۳۶۷:ج۲،۷۸۴). ،او به طلب شاهزاده ارغون ، ؛ اما هنگامیکه احمد به سلطنت رسید هولاجونامی را به شحنگی تبریز گمارد. تا اینکه پس از به تخت نشستن ارغون به یاسارساید(وصاف ،۱۲۶۹،۵۰).ایلخان جدید امیرعلی تمغاچی را که از نزدیکان بوقا وزیر ارغون بود را به حاکمیت تبریز منسوب نمود. اما پس از رنجش ارغون از بوقا دستور داده شد تا نواب و متعلقان او را از کارهای دیوانی معزول نمایند.(رشیدالدین فضل الله ۱۳۶۷:ج۲،۹۱۸). امیرعلی تمغاچی نیز یکی از برکنار شدگان بود.پس از آنکه سعدالدوله یهودی به وزارت رسید ؛ اشراف تبریز را به عم زاده خود مهذب الدوله ابومنصور طبیب(بناکتی ،۱۳۴۱،۴۴۷). و حکومت محروسه تبریز را نیز به شرف الدین عبدالرحمان تفویض نمود (رشید الدین فضل الله ،۱۳۶۷:ج۲، ۹۱۸). ارغون معبدی را نیز برای بت پرستان در تبریز بنا نمود(بارتولد،۱۳۵۸،۲۲۵). که بعدها در دوره غازان آن را خراب کردند.
در این زمان روابط با غرب و مسیحیان گسترش یافت و مسیحیان بیشتر در تبریز در رفت و آمد بودند. اما در اواخر سال ۶۸۹ه ارغون بیمار شد و پس از مرگ او در سال ۶۹۰ﻫ گیخاتو به جای او نشست. گیخاتو صدرالدین احمد خالد زنجانی را به صاحب دیوانی ممالک خود برگزید. در سال ۶۹۲ ﻫ. جمعی از ماموران مالیه از جمله هسن ، طایجو و دولتشاه را به این علت که صدر جهان بیشتر اموال دیوانی را شخصا تصرف می کند ،به نزد گیخاتو شکایت بردند و بیان نمودند که از هشتصد تومان که مالیات تبریز و حومه آنست ، صدرالدین احمد بیش از سی تومان آنرا به حواله شخصی و قروض خود می پردازد(وصاف،۱۲۶۹،۱۶۳-۱۶۲). اما نتیجه نداد.
صدر جهان به صدر چاو نیزمعروف است در زمان گیخاتو بدلیل خالی بودن خزانه قصد نمود به تقلید از چین چاو را در ایران منتشر کند ؛ در سال ۶۹۳ هـ . روز شنبه نوزدهم شوال انتشارچاو را نیز نخستین باردر تبریز به راه انداخت . بناکتی در این باره می نویسد « خلق در زحمت افتاد و باز باطل کردند»(بناکتی ،۱۳۴۱،۴۴۸). اما رشیدالدین فضل الله اطلاعات بیشتری در این رابطه بدست می دهد و اشاره می کند که بیشتر مردم تبریز از راه اضطرار سفر نموده و اقمشه و اغذیه از بازار گرفتند چنانکه هیچ چیز پیدا نمی شد و حتی مردم برای خوردن میوه ها به باغها می رفتند و شهر چنان خالی شده بود که رنود و اوباش به هرکس می رسیدند به او دستبرد زده و حتی لباسهایش را نیز به یغما می بردند (رشید الدین فضل الله ،۱۳۶۷:ج۲،۸۳۵).
چاو باعث ایجاد اختلال اقتصادی و راکد شدن بازار گردید. چنانکه وصاف می نویسد : « یک نفر برای من حکایت کرد ، که در آن روزگار در بازار اسب فروشان تبریز بودم ، اسبی را که پانزده دینار نمی ارزید ، صد و پنجاه چاو می دادند و صاحب آن نمی فروخت».(وصاف ،۱۲۶۹،۱۶۶).
پس از مرگ گیخاتو ، بایدو به حکومت رسید (۶۹۴ هـ) دیری نگذشت که او و غازان بر سر قدرت با همدیگر اختلاف پیدا نمودند ، پس از کشمکش های فراوان قرار بر این شد که آذربایجان و برخی از ممالک در دست بایدو و بقیه آن سرزمین ها در دست غازان باشد (مستوفی ،۱۳۳۹،۶۰۲).اما پس از مدت کوتاهی بایدو عهد خود را شکست و در زد و خوردهای که رخ داد غازان پیروز شد و در همان سال (۶۹۴ هـ) بر سریر قدرت نشست ، در همان هنگام که غازان بدنبال لشکر بایدو بود حود را بعنوان پادشاه اسلام معرفی نموده و رسولی به تبریز فرستاد تا مسلمانان تمامی کلیساها و دیرهای مجوس که مملو از اشیاء نفیس بود را ویران نمایند . (وصاف ،۱۲۶۹،۳۲۳). گویا امیر نوروز این درخواست را از غازان نموده بود(براون،۱۳۳۹،۵۱). اما گویا وضع بدتر از آن شده بود که غازان فکرش را بکند ، مردم با مسیحیان درگیری شدید پیدا کردند و غازان مجبور به توقف این در گیری ها شد ؛ او حتی ۵۰۰۰ دینار در اختیار جاثلیق کلیسای نسطوری گذارد تا کلیساهای ویران شده را تعمیر کنند(اشپولر ،۱۳۸۴،۳۲۳).
زمانیکه غازان به تبریز آمد ممالک محروسه تبریز را به شرف الدین عبدالرحمان سپرد (بناکتی ،۱۳۴۱،۴۵۶). امیر نوروز نیز در تبریز آل تمغایی بزرگ از هفتصد و پنجاه مثقال طلا ترتیب داد که کلمه شهادتین بر آن نوشته شد و در کنار آن عبارت « نصرالله النوروز و الغاذی» حک شده بود . او همچنین شکل آل تمغا را از مربع به مدور تغیر داد (تتوی و دیگران ،۱۳۸۲:ج۷،۴۲۶۲). امیر نوروز بدلیل خالی بودن خزانه مجبور به گرفتن قرضه ای از ساکنان ثروتمند شهر تبریز شد (اشپولر،۱۳۸۴،۹۹). این ماجرا نشان از وضعیت مالی خوب مردم تبریز دارد .
غازان در ارغونیه ، خانه های بسیارساخت و کاریزی نیز در آن جاری نمود(رشیدالدین فضل الله ،۱۳۶۷:ج۲،۸۲۳). او بر اطراف شهر تبریز نیز درسال ۷۰۲ه بارویی کشید . تمام باغها و عمارات و دیها در داخل بارو بود ، که این بارو پنج هزار گام و شش دروازه داشت: اوجان ، شروان ، سردرود ، شام ، سراور دود و تبریز. همچنین او عمارت شام غازانی را بنا نمود (وصاف ،۱۲۶۹،۳۸۵). و شهر اوجان را تجدید عمارت کرد و بارویی از سنگ و گچ و آهک بر اطراف آن کشید که حدود سه هزار قدم بود(مستوفی ،۱۳۶۲،۸۰). و آن را شهر اسلام نامید.(حکیم ،۱۳۶۶،۴۵). عایدات این شهر و قرای اطراف آن در راه موسسات خیریه غازان صرف شد و یکی از قصرهای تابستانی شاه نیز در این ولایت بود(بارتولد،۱۳۵۸،۲۲). غازان همچنین در سال ۶۹۷ هـ ساخت قبه شام تبریز را آغاز نمود که بنای آن تا سال ۷۰۲ ﻫ طول کشید و برای ساختن آن بنا مهندسان و صنعتگران با تجربه را از اطراف به کار گرفتند.(وصاف،۱۲۶۹،۳۸۲).
غازان بازاری را نیز در تبریز ساخت که ابن بطوطه درباره آن می نویسد : « وقتی از دروازه بغداد وارد شهر تبریز شویم به بازار بزرگی که بازار غازان نامیده می شد رسیدیم و آن از بهترین بازارهایی بود که من در همه شهرهای دنیا دیده ام و هر یک از اصناف و پیشه وران در این بازار محل مخصوصی دارند».(ابن بطوطه ،۱۳۳۷،۲۲۶). غازان هنگامی که شنسب غازان را ساخت گنبدی را نیز جهت خوابگاه خود در آن بنا نموده بودکه پس از آنکه در سال ۷۰۳ ﻫوفات یافت او را در آنجا دفن کردند. مستوفی می نویسد : « در تحفه پادشاهان مغول پیش از او هیچ پادشاهی گور آشکار نداشت».(مستوفی ،۱۳۳۹،۶۰۶). این شنسب در بیرون شهر تبریز واقع بود (خوافی۱۳۴۱:ج۳،۱۱).
پس از آنکه الجایتو به حکومت نشست بنا به وصیت غازان خان نواب و گماشتگان غازان را تغییر نداد و برقرار سابق گماشت (همان ،۱۲). در سال ۷۰۴ ﻫ زلزله عظیمی در تبریز رخ داد ، همچنین الجایتو در این سال در مغرب تبریز محله غازانیه را بنیان نهاده و یا تکمیل نمود . او پایتخت را از تبریز به سلطانیه انتقال داد .
در سال ۷۰۷ ﻫ که ایران در تنگا بود و قحطی شدیدی روی داده بود ، محتکران غله را در دست گرفتند ، به منظور جلوگیری از این کار الجایتو شیخ بهلول نامی را به تبریز فرستاد تا محتکران را تهدید نماید و غله های محبوس را از انبارهای بسته بیرون آورند(قاشانی،۱۳۴۸،۷۴). این اقدام ایلخان تا حدودی باعث بهبود اوضاع تبریز شد.
در سال ۷۱۱ هـ تاج الدین علیشاه جیلانی تبریزی مسجد جامع بزرگی در تبریز ساخت و در ساخت آن از سنگ مرمر استفاده نمودند ، اما بدلیل تعجیل در ساخت ؛این عمارت استحکامی نیافت ومدتی بعد خراب شد (حکیم ،۱۳۶۶،۳۴۹). در سال ۷۱۵ هـ شخصی در تبریز خروج نمود؛ او ادعا می کرد یحیی پسر صاحب دیوان است که سی و دو سال پیش در زندان بود و از آنجا گریخته و به مازندران رفته و کس دیگری را به جای او به قتل رسانده اند ؛ این فرد ادعا داشت هنگامیکه در مازندران بود ، ناشنوایی مادریش معالجه یافته و پس از آن ۱۵ سال نیز در میان اعراب سکونت داشت، اما در آخر شورش او توسط الجایتو سرکوب شد(قاشانی۱۳۴۸،۱۹۸).
پس از الجایتو ، ابوسعید در سال ۷۱۶ هـ به منصب ایلخانی رسید که اهری در مرد تبریز در دوره او می نویسد : ((در دوره او تبریز بهشتی آباد شده بود)) (قطبی اهری ،۱۳۸۹،۲۱۴). در اوایل حکومت او علاءالدین محمد حاکم تبریز شده بود(ابن بطوطه ،۱۳۳۷،۲۲۵). در همین زمان بود که ابن بطوطه از تبریز دیدن نمود . در این دوران رشیدالدین فضل الله و تاج الدین علیشاه ، کم کم به مخالفت با هم برخواستند و این مخالفت ها موجب شدکه وزارت بین آندو تقسیم شود و آذربایجان جزء قسمت تحت نظارت تاج الدین علیشاه شد . پس از به قتل رسیدن رشیدالدین فضل الله نیز ، محله ربع رشیدی که اودر تبریز ساخته بود و دارای سی هزار خانه ، هزار و پانصد دکان ، بیست و چهار کاروانسرا ، تعدادی مسجد ، مدرسه ، حمام ، باغ و چند کارخانه کاغذسازی ، رنگ زرادخانه و دارالضرب بود(سلطانزاده،۱۳۶۵،۹۲). به هنگام مرگ او به غارت رفت(حافظ ابرو ،۱۳۱۷،۷۹). در اواخر دوره ابوسعید امیرحسن نویان حاکم مجموع ولایت آذربایجان ، موقان و اران بود(قطبی اهری ،۱۳۸۹،۲۱۲).او پس از مرگ ابوسعید سلسله جلایریان را در غرب ایران تاسیس کرد و به حکومت مغولان در آن نواحی پایان داد.
مردم این تومان از لحاظ مذهبی سنی شافعی و نیز از دیگر مذاهب بوده اند ، مستوفی درباره تبریز می نویسد، « مردم آنجا سفید چهره ، خوش صورت و صاحب نخوت می باشند و اکثر اهالی آنجا سنی و شافعی مذهب هستند و از مذاهب و ادیان دیگر بیشمارند»(مستوفی ،۱۳۶۲،۷۷). به احتمال بسیار بدین علت که تبریز محل رفت و آمد بازرگانان مردمی از دیگر سرزمین ها و مدت زیادی نیز پایتخت بوده است ، مردم از دیگر ادیان در آنجا فراوان به چشم می خورند ، که اتفاقا مارکوپولو نیز از وجود ارمنی ها ، نسطوری ها ، یعقوبی ها و گرجی ها در آنجا سخن گفته است.(مارکوپولو،۱۳۶۳،۴۱). در اوجان نیز مردم سنی شافعی بودند و عیسویان نیز در آنجا سکنی گزیده بودند و ساکنان طسوج نیز ترک و تاجیک بودند (مستوفی ،۱۳۶۲،۸۲-۸۱).
ایلخانان هرچند تبریز را از نظر حکومتی با اهمیت می دانستند ، ولی دست از سنن خود بر نداشته و همچنان در خارج از شهر سکنی گزیدند(مورگان،۱۳۷۴،۱۰۰). اتفاقا تبریز به خاطردارا بودن چراگاه های فراوان ،برای مغولان اهمیت ویژه ای داشت ، اما آنچه آشکار است ، این نکته می باشد که تبریز پایگاه عمده تجارت بوده است و با توجه به اینکه مدتی مقر سلطنت ایلخانان شد ، شاهد پیشرفت چشمگیر تجارت در تبریز آن دوره هستیم که با توجه به نوشته رازی که می نویسد : « اهل تبریز صاحب صنعتند و پارچه های عتابی و سقلاطون و اطلس و سایر بافتنیها از تبریز به سایر ولایتها برند» (رازی ،۱۳۷۳،۳۹۹). می توان دریافت اهالی آنجا از ابتدا در صنعت پیشگام بوده اند و شهر اوجان نیز اینگونه بوده که یاقوت در این باره می نویسد: « شهرکی است در آذربایجان به ده فرسنگی تبریز در راه ری و آن را دیدم که بازاری دارد ولی ویرانه هایش بیشتر است»(حموی ،۱۳۸۰:ج۱،۱۲۳). همچنین ابوالفداء نیز از وجود بازارها و رستاقی ها در آنجا سخن رانده است(ابوالفداء، بی تا ،۴۵۹). اما به احتمال زیاد اوجان در دوران غازان خان دوباره رونق گرفت و روبه آبادانی رفت .
گویا این تومان و شهرهای آن ، بویژه شهر تبریز مکان گرد آمدن صنعتگران و بازرگانان بوده است ، چنانکه مارکوپولو نیز خصوصیات آن را برشمرده و می نویسد : « مردم تبریز از راه تجارت و هنر زندگی می کنند و انواع مختلف پارچه های زربفت و با ارزش را به مقدار زیادی تولید می کنند».(مارکوپولو،۱۳۶۳،۴۱) . این شهر موقعیت عالی داشته و از هندوستان ، بغداد ، موصل ، هرمز و نقاط دیگر کالاهای تجاری به آنجا آورده می شد و بسیاری از تجار لاتین نیز برای خرید محصولات داخلی ، فراوانی که به این شهر می رسید به تبریز می آمدند و همچنین تجار ممالک دوردست برای خرید و تجارت و انجام معامله های کلان و تجارت سنگهای قیمتی و بسیار گرانبهایی که در این شهربه وفور یافت می شدند به آنجا امد و شد داشتند(همانجا).
اقداماتی که خواجه رشیدالدین در تبریز انجام داد ، باعث پیشرفت آنجا شد . او تعدادی کارخانه در تبریز احداث کرد و صنعتگرانی از نواحی گواناگون به آنجا فرا خواند تا در آنجا به کار مشغول شوند. خواجه رشیدالدین در طی نامه ای به یکی از فرزندان خود به نام سعدالدین حاکم قنسرین و عواصم نوشت ؛ و طی آن از او درخواست نمود که پنجاه صنعتگر از انطاکیه ، وسوس و طرسوس به دارالسلطنه تبریز بفرستد(سلطانزاده،۱۳۶۵،۹۰). او همچنین مقدار دویست و پنجاه تومان غازانی به تجار امین سپرده بود تا با آن تجارت نمایند و اسامی آنها را در دفتری مخصوص به ثبت رسانده بود (همان،۱۱۱). همچنین گویا او در زمینه دامداری و پرورش طیور نیز در تبریز سرمایه گذاری نموده بود ، خواجه تنها برای ربع رشیدی هزاران دام ، دهها هزار مرغ و سایر طیور از جمله بیست هزار قطعه مرغ ، ده هزار قطعه غاز ، ده هزار اردک هزار راس گاو نر ، هزار راس درازگوش و غیره وقف کرده بود .(رشید الدین فضل الله ،۱۹۴۵،۱۸۲).
مستوفی در مورد اوضاع کشاورزی تبریز از وجود غله و سایر حبوبات سخن رانده و اشاره می کند که که این محصولات در آنجا به خوبی به عمل می آیند و میوه هایش نیز مرغوب و ارزان بوده اند (مستوفی ،۱۳۶۲،۷۷). رشیدالدین نیز از کاشت ذرت در این ولایت سخن رانده است(رشیدالدین فضل الله ،۱۳۶۸،۱۵).از محصولات اوجان نیز حاصلش غله و بقول بود (مستوفی ،همان،۸۰).
نمای از مسجد علیشاه تبریز
۶-۲- تومان اردبیل
این تومان شامل شهرهای اردبیل و خلخال و ولایت های دارمزین و شاهرود بود (مستوفی ،۱۳۶۲،۸۲-۸۱). در پی حملات مغولان این شهرها دچار ویرانی گردیدند و قتل و غارت هایی در آنجا صورت گرفت (رشیدالدین فضل الله،۱۳۶۷:ج۱،۳۸۱ ) بنا به گفته یاقوت در آن زمان اردبیل شهری پر جمعیت بوده است(لسترنج،۱۳۳۷،۱۸۰). در سال ۶۱۷ه بود که مغولان به آنجا حمله بردند که بنا به گفته مولف روضه الصفا در اردبیل و زنجان قریب ۵ هزار تن از دم تیغ مهاجمان گذشتند (میرخواند۱۳۷۵،۸۴۸). ، در واقع مغولان طی سه حمله موفق به تسخیر این شهر شدند که در دوحمله نخست دست به قتل و غارت زده و نتوانستند آنجا را بگیرند ، اما بنا به گفته یاقوت در حمله سوم بود که توانستند شهر را تصرف کنند و کسی جان سالم به در نبرد مگر کسانی که پنهان شدند(حموی ،۱۳۸۰:ج۳، ۱۱۸-۱۸۲). گویا بعد از آن حملات دوباره آن شهر رونق گرفته و پیشرفت کرده است زیرا یاقوت می نویسد « نه تنها به حال پیش خود بازگشته بلکه بهتر نیز شده است» (همانجا). گویا در همان سالهای حکومت هلاکو و اباقاخان بود که کار مسیحیان رونق گرفت و کلیساهایی در اردبیل ساخته شد ، تا زمانیکه که غازان بر سر کار آمد و دستور تخریب کلیساهای مسیحیان را داد که گفته می شود در اردبیل نیز کلیساها را ویران نمودند (اشپولر ،۱۳۸۴،۲۶۶). در دوره حکمرانی غازان خان کار روسپی خانه ها و مسئله فحشا در اردبیل به وفور دیده می شده چنانچه برخی از زنان با وضعیتی که از نظر مردم و علمای آن دوره اردبیل مناسب نبوده در معابر دیده می شدند ؛ این عمل باعث شد تا علما به نزد غازان رفته و از این اوضاع شکایت کنند ، غازان نیز به این امر رسیدگی کرده و دستور جمع آوری این دسته از زنان را صادر کرد (بیانی ،۱۳۵۲،۱۲۶). پس از مرگ ابوسعید نیز این تومان مانند دیگر نقاط آذربایجان محل آمد و شد جلایریان شد.
از لحاظ مذهبی مردم اردبیل شافعی مذهب بودند چنانکه مستوفی می نویسد « اکثر بر مذهب امام شافعی اند و مرید شیخ صفی الدین»(مستوفی ،۱۳۶۲،۸۱). او در مورد مردم ولایت شاهرود نیز می نویسد : « که شافعی مذهب اند ، اما مذهبی ندارند و بدترین طوایف اند»(همان ،۸۲).
با توجه به اطلاعاتی که مورخان بدست می دهند ، در این تومان پنبه وغله (رشید الدین فضل الله ،۱۳۶۸،۱۶۳) و همچنین چوبی که از جنگل می آوردند و خلنج نامیده می شد و هنرمندان زیادی اشتغال به ساختن لوازم آن بوده اند و بی عیب نیز نبوده است وجود داشت(حموی ،۱۳۸۰:ج۱،۱۸۳-۱۸۲). در این ولایت چنانچه مستوفی اشاره می کند میوه جات اندکی پرورش می یافته است (مستوفی ،۱۳۶۲،۸۲). در این تومان منطقه خلخال به دلیل برخورداری از شکارگاههای فراوان و پرشکار مشهور بوده است.(همانجا).بنظر می رسد که مردم اردبیل از لحاظ زرنگی در معاملات خبره و کلک زن بوده اند چنانکه رازی می نویسد « در اردبیل بازاری مخصوص برای فروختن گربه بود که گربه فروشها حیله می کردند ، به این نحو که گربه را در کوزه ای گذاشته و کوزه را چرخ می دادند و گربه در میان کوزه گیج شده ، گربه گیج شده را با یک کبوتر در قفسی می گذاشتند که گربه به علت گیجی کاری نمی کرد و آن را می فروختند».(رازی ،۱۳۷۳،۳۵۰). همچنین او می نویسد که مردم اردبیل به اکثر آکل اند یعنی شرط بازند(همانجا).
۶-۳- تومان مشکین
این تومان از شهرهای مشکین ، خیاو ، انار ، ارجاق ، اهر ، تکلفه و کلیبر تشکیل شده و ولایات مردان نعیم ، گیلان فصلون و داورد نیز جزء آن بوده است (مستوفی ،۱۳۶۲،۸۴-۸۲۹). این تومان از لحاظ حاکمیت مانند دیگر تومانهای آذربایجان همه در دست یک حاکم بوده است . در آغاز حملات مغول ولایات این تومان نیز مانند بعضی دیگر از نقاط ایران ، دچار قتل و غارت شد و تنها حمدالله مستوفی است که اطلاعاتی راجب آن بدست می دهد که بنابر اطلاعات او مردم مشکین (پیشکین) شافعی حنفی و بعضی شیعه بوده اند و حاصلش نیز غله و میوه که فراوان بوده است(همان،۸۳). انار و ارجاق نیز حاصلش میوه ، انگور و خربزه بوده و همچنین دارای باغستانهایی نیز بوده است. (همانجا). هر چند که یاقوت که قبل از مستوفی می زیسته می نویسد : «میوه های اردبیل نیز از انار تامین می شده است» (حموی،۱۳۸۰:ج۱،۳۲۷). که اگر نظر هردوی انها را درست در نظر بگیریم ،می توان به این نتیجه رسید ، که بعد از ورود مغولان کشاورزی انجا رونق گرفته است.
اهر : شهر کوچکی بوده که حاصل آن غله و اندکی میوه بوده است ؛ مردمش شافعی مذهب بوده اند و حدود بیست پاره دیه داشته است (مستوفی،۱۳۶۲،۸۳). و در اطراف آن شهرهای کوچکی در دامنه کوه ها وجود داشته است(لسترنج،۱۳۳۷،۱۱۱).
خیاو و تکلفه نیز دو قصبه بوده اند که حاصل آنها غله بوده و مردم خیاو اکثرا موزه دوز و چوخاگر بوده اند(مستوفی،۱۳۶۲،۸۳). دراورود نیز قبل از زمان مستوفی قصبه بوده ولی چنانکه این مورخ اشاره می کند در زمان او ولایتی بوده و جمعی از مغولان نیز به آنجا قشلاق می کرده اند محصول این ولایت غله ، پنبه و شلتوک بوده است (همانجا).کلنبر نیز قصبه ای بوده که مردمش از ترک و طالش ممزوج بوده اند و نیزمذهب شافعی داشته اند(همانجا).
۶-۴- تومان سراو
این تومان شامل شهرهای سراو ، میانج و گرمرود بود (مستوفی،همان،۸۶). شهر سراو در حین حملات مغول در سال ۶۱۷ هـ ویران شده و بیشتر اهالی آن به قتل رسیدند(لسترنج،۱۳۳۷،۱۷۵). اما ظاهر در زمان حمدالله مستوفی آن شهر آباد شده است ، و از اوضاع این شهر در دیگر ایام اطلاعاتی در دست نیست و تنها حمدالله مستوفی است که اطلاعاتی درباره آن بدست داده است. او درمورد مذهب مردم سراو می نویسد :« مردم سراو سفید چهره اند و سنی مذهب و اکول باشند»(مستوفی،همان،۸۶). و نیز او در مورد مردم میانج می نویسد : « مردمش سفید چهره و ترک اخلاق اند»(همانجا). لحاظ کشاورزی نیز در آنجا غله ، پنبه ، انگور و دیگر حبوبات و میوه ها به ثمر می آمد(همانجا).
۶-۵- تومان خوی
این تومان شامل شهرهای خوی ، سلماس ، ارومیه و اشنویه می شد ، در بین این شهرها خوی مرکزیت داشت که آنرا ترکستان ایران نیز می خواندند(مستوفی،همان،۸۶-۸۴).در هنگام حملات مغولان اتابکان ایلدگز در آنجا حکومت می راندند ، پس از آنکه مغولان در سال ۶۱۷ ه همدان را تسخیر نموده و رو به تبریز آوردند ؛ اتابک ازبک خود به نخجوان رفت و خانواده اش را به خوی فرستاد ، پس از گرفتن تبریز مغولان به خوی و سلماس رفته و در آنجا نیز دست به قتل و غارت زدند ، اما پس از بازگشت مغولان و آرامش شهر اتابک ازبک دوباره به آذربایجان آمد ولی در سال ۶۲۲ ﻫ جلال الدین آنجا را به تصرف خود درآورد ، در این بین میان جلال الدین و همسر اتابک ازبک قول و قرارهایی گذاشته شد و قرار بر این شد که همسر اتابک به خوی برود ، جلال الدین به تاج الدین قلیج و بدرالدین هلال ، دستور داد تا ملکه را با احترام به خوی ببرند(جوینی ،بی تا:ج۲،۱۵۷). و پس از آن جلال الدین نیز به این شهر آمده و ملکه را به عقد خود درآورد.
در سال ۶۲۳ ﻫ پس ار آنکه جلال الدین به گرجستان حمله کرد ، طایفه ای از ترکان ایوائی به آنجا آمده و خوی ، اشنویه و ارومیه را تاراج نمودند ، سلطان در ابتدای امر اهمیتی به آن نداد ، اما با درخواست ملکه به آنجا بازگشت و آنها را فراری داد . در آن زمان کدورتهای داخلی همچنان در حال وقوع بود ، در پی آن اختلافاتی میان ملکه و شرف الملک ، که جلال الدین او را به وزارت ملکه برگزیده بود، رخ داد ؛ کمی بعد از آن حاجب علی به خوی حمله کرد و توانست ملکه را با خود به اخلاط ببرد(مستوفی،۱۳۳۹،۴۹۸). ، پس از آن کشمکش های میان حاجب علی و شرف الملک رخ داد اما در آخر جلال الدین در آخر توانست به خوی دست یابد ولی پس از اقامت در این شهر خبر آمدن مغولان را شنید و مجبور به فرار شد و اندکی پس از آن به قتل رسید.این تومان پس از آن مانند دیگرمناطق آذربایجان در دست مغولان قرار گرفت و حاکمان آذربایجان بر آن حکمفرما شدند ، زمانیکه هلاکو بر سر کار آمد در خوی بت خانه هایی ساخت(رشید الدین فضل الله،۱۳۶۷:ج۲،۷۳۴). اما به احتمال زیاد آنها در زمان غازان خان ویران شده اند.
پس از آنکه هلاکو از فتح بغداد بازگشت به سوی دریاچه ارومیه رفت و فرمان داد تا در جزیره تله ، برمیان دریاچه قصری بسازند تا گنجینه های عظیمی را که از بغداد به همراه آورده بود در آنجا ذخیره سازد(برتشنایدر،۱۳۸۱،۱۴۳). رشیدالدین در این مورد می نویسد : « هلاکوخان خزاین و اموال وافر را که از بغداد آورده بود ، بر دست ملک ناصرالدین ابن علاءالدین صاحب ری به جانب آذربایجان فرستاد و ملک مجدالدین تبریزی را گفت تا بر کوهی که ساحل دریای ارومی و سلماس است عمارتی عالی و در غایت استحکام بساخت و تمامی آن نقود را گداخته و بالش ساخته و در آنجا بنهند »(رشید الدین فضل الله،۱۳۶۷:ج۲،۷۱۷). ابوالفدا نیز اشاره می کند که به خاطر استواری آن مکان ، اموال خود را در ارومیه جای داد (ابوالفداء،بی تا،۴۵۷). و ارومیه همان شهری است که یاقوت می نویسد « ارومیه از طرف ازبک پسر پهلوان هیچ توجهی به آن نمی شود»(حموی ،۱۳۸۰:ج۱،۱۹۹). به احتمال زیاد این شهر پس از آن رونق گرفته است. ایلخان احمد اموالی را هلاکو در آنجا پنهان نموده بود را بیرون آورده و بر شاهزادگان و امرا تقسیم نموده و به هر نفر لشکری صد و بیست دینار داد و نام آنها را در دفتر ثبت نمود (قطبی اهری،۱۳۸۹،۱۹۵). به مرور زمان اوضاع این تومان اندکی بهتر شد و حتی تاج الدین علیشاه نیز باروی شهر سلماس را که خراب شده بود ، بازسازی نمود ؛ مساحت این بارو حدود هشت هزار گام بود(مستوفی ،۱۳۶۲،۸۵). پس از انقراض حکومت مغولان این سرزمین نیز همچون دیگر ولایت آذربایجان مورد رفت و آمد جلایریان شد.
مردم خوی بنا به گفته مستوفی سفید چهره و ختای نژاد بوده اند (همانجا) . که رشید الدین نیز از بعضی ختائیان که در آنجا سکونت نموده اند(رشیدالدین فضل الله،۱۳۶۸،۱۴۵). سخن رانده است. مردم خوی ارومیه و اشنویه و سلماس، سنی مذهب بوده اند(قزوینی ،۱۳۷۳، ۶۰۶؛ مستوفی ،۱۳۶۲،۸۷-۸۵). مستوفی از درگیری های بین اکراد و مردم در سلماس اشاره نموده و می نویسد : « همیشه در میانشان جدال قایم بود و چون ذاتی و موروثی است ، اصلاح پذیر نمی باشد»(همانجا).
این تومان از لحاظ میوه پر رونق بوده و یاقوت نیز از باغستانهای بسیار آمرود در اشنویه صحبت می کند و اشاره می نماید که میوه این ولایت را به دیگر نقاط نیز می برده اند(حموی،۱۳۸۰:ج۱،۲۵۲). و در خوی و ارومیه نیز انگور و امرود مرغوب وجود داشته و غله نیز در آنجا فراوان بدست می آمد . (مستوفی،۱۳۶۲،۸۵). رشید الدین فضل الله نیز از وجود گاورسی در خوی صحبت می کند ، که ختائیان از دشت قپچاق با خود به آنجا آورده بودند و به دیگر ولایات می بردند. همچنین درخوی پارچه ای مرغوبی به نام جولغ بافته می شد (رشید الدین فضل الله ،۱۳۶۸،۱۴۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:54:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم