کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



در چک لیست (پیوست شماره ۴) سه بخش اصلی الگو شامل مبانی، اصول و عناصر به همراه معیارهای مربوطه ارائه گردید تا مشارکت کننده دیدگاه خویش را ارائه نماید و چنانچه علاوه بر معیارهای مطرح شده دیدگاه دیگری دارند در قسمت سایر موارد ذکر نمایند. پس از ارائه نظرات نیز نمره ای در دامنه (۱۰-۰) برای بخش های مطرح شده براساس ملاک ها وارد نمایند. از ۵ معیار منظور شده سه معیار عمومی برای الگو شامل منطقی بودن براساس دانش برنامه درسی، هماهنگی ساختاری و قابلیت اجرا بود و دو معیار نیز مربوط به حوزه زیبایی شناسی شامل جذابیت و تعادل بود. از ۱۵ نفری که الگو و چک لیست برای آنان ارسال گردید ۱۰ نفر پاسخ دادند و دیدگاه های خویش را ارائه نمودند که نکات کلیدی مطرح شده توسط آنها به شرح زیر بود:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    • مبانی الگو دوباره بررسی و موارد مربوط به فلسفه اسلامی تبیین گردد.
    • در بخش اصول دقیق تر عمل شده است و قابلیت اجرایی اصول بالاست اما بر توسعه خلاقیت و الگوی خلاقیت جمعی کمتر تأکید شده است.
    • از الگوی ارائه شده پیداست که وقت بسیار خوبی بر روی این موضوع گذاشته شده و به موارد اصلی پرداخته شده است. به جای اصطلاح تنوع سازی بهتر است از اصطلاح مرسوم متنوع سازی استفاده شود و ضمنا به ارتباط بین هنر و و فرهنگ نیز پرداحته شود.
    • نوآوری و بدیع بودن در الگو دیده می شود اما مبانی فلسفی اسلامی و روانشناختی مربوط به زیبایی شناسی ارائه شود و همچنین عنصر گروه بندی غنی گردد.
    • به جای اصطلاح هنرهای دیداری از اصطلاح هنرهای تجسمی استفاده شود ضمنا عنصر منطق بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
    • ملاک تشخیص هنر اصیل از هنر مبتذل چیست بهتر است در مبانی به آن اشاره شود.
    • در قسمت اصول شهود، خلاقیت و تخیل می توانست باهم ارائه شود.
    • مشخص است که الگو پس از مطالعه کافی و عمیق ارائه گردیده و به خوبی به نکات ظریفی پرداخته شده است اما در خصوص قابلیت اجرا باید گفت با عنایت به شرایط فعلی حاکم بر آموزش و پرورش کشور نمی توان اطمینان کافی داد.

همانطور که نکات کلیدی بیان می کنند الگو دارای نقاط قوت و ضعفی بود لذا پس از بررسی دیدگاه های فوق، پژوهشگر به اصلاح موارد مطرح شده پرداخت و براساس ماهیت و اهداف الگو تغییرات اصلاحی را انجام داد بدین ترتیب که مبانی فلسفی الگو که قبلاً فقط به زیباگرایی انسان توجه داشت بسط داده شد و سه مؤلفه دیگر براساس دیدگاه دین مبین اسلام استنتاج و تشریح گردید مبانی جامعه شناسی باز بینی شد و مبانی روانشناسی نیز تدوین گردید و در هر کدام از مبانی اشاره شد که مبانی مذکور منشأ و سرچشمه چه مؤلفه هایی در بخش اصول و عناصر می باشند تا ارتباط بین مبانی با سایر قسمت های دیگر روشن گردد. برای عناصر منطق و گروه بندی نیز ضمن مطالعه ادبیات پژوهشی مؤلفه ای استخراج و ارائه شد.پس از انجام تغییرات الگوی پیشنهادی دوباره در اختیار دو نفر یکی صاحبنظر برنامه درسی و دیگر کارشناس برنامه ریزی درسی آموزش و پرورش قرار گرفت که آن را تأیید نمودند.
برای پاسخدهی به سوال پژوهش که الگوی پیشنهادی ارائه شده تا چه اندازه معتبر است؟ نمرات بدست آمده بررسی و میانگین نمرات به تفکیک بخشهای مختلف الگو و همچنین به تفکیک معیارهای مطرح شده مطابق جدول (۲۱-۴)محاسبه شد. با توجه به اینکه دامنه نمرات قبلاً از صفر تا ده منظور شده بود سه طیف نامعتبر، نسبتا معتبر و معتبر به ترتیب برای دامنه های (۳۳/۳-۰)، (۶۶/۶-۳۴/۳) و (۱۰-۶۷/۶)انتخاب شد تا براساس آنها نسبت به میزان اعتبار الگو قضاوت به عمل آید.
جدول (۲۱-۴): میانگین نمرات اعتبارسنجی الگو

معیارها

مبانی

اصول

عناصر

میانگین معیارها

منطقی و قابل دفاع بودن براساس دانش برنامه درسی

۶٫۹

۷٫۴

۷٫۸

۷٫۳۷

هماهنگی و انسجام ساختاری

۶٫۹

۷٫۳

۷٫۸

۷٫۳۳

قابلیت پیاده سازی و اجرا

۶٫۷

۷٫۲

۷٫۶

۷٫۱۷

متعادل بودن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 02:37:00 ق.ظ ]




در طراحی الگو از یافته های سؤالات قبل با روش نظرورزانه که شرح آن گذشت استفاده شد اما در اعتبار یابی از ابزار پرسشنامه با سؤالات باز پاسخ(پیوست شماره۴) استفاده شد در این پرسشنامه ۵ ملاک منطقی بودن،انسجام، قابل اجرا بودن،متعادل بودن و جذابیت مطرح شد که افراد سه بُعد اصلی الگو یعنی مبانی، اصول و عناصر را با توجه به این ملاک یا سایر ملاک های مدنظر خود(در قسمت سایر موارد) ارزیابی نمودند و نظرات خود را به صورت باز در قسمت های مورد نظر ارائه نمودند. همچنین با عنایت به نظرات و قضاوت خویش برای هر یک از ملاک ها در ابعاد سه گانه الگو، نمره ای از ۰ تا ۱۰ در نظر گرفتند. برای تجزیه و تحلیل نتایج اعتبار سنجی از تحلیل محتوا برای تحلیل نظرات نمونه آماری استفاده شد و اصلاحات لازم براساس نظرات صاحبنظران انجام گردید. در تجزیه و تحلیل نمرات نیز از شاخص های آمار توصیفی(میانگین) استفاده شد به طوری که میانگین نمرات به تفکیک ملاک ها و ابعاد سه گانه الگو محاسبه شد.سپس با توجه به اینکه نمرات در دامنه (۱۰-۰) قرار داشت این دامنه به سه قسمت نامعتبر(۳۳/۳-۰)، نسبتا معتبر(۶۶/۶-۳۴/۳) و معتبر (۱۰-۶۷/۶) تقسیم شد تا درباره میزان اعتبار الگو با توجه به میانگین های بدست آمده قضاوت به عمل آید.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تحلیل روایی و پایایی ابزار: برای برآورد روایی پرسشنامه ازنظرات اساتید راهنما و مشاور استفاده شد و علاوه بر ۳ ملاک منطقی بودن، انسجام و قابل اجرا بودن ۲ ملاک دیگر با الهام از حوزه هنر و زیبایی شناسی یعنی تعادل و جذابیت مدنظر قرار گرفت تا علاوه بر قضاوت علمی قضاوت زیباشناختی نیز به عمل آید. برای برآورد پایایی نیز آلفای کرونباخ محاسبه شد که این متغیر برابر با ۹۷/۰بود.
شکل شماره (۴-۳): تلخیص روش شناسی مرحله سوم
فصل چهارم
یافته های تحقیق
مقدمه
اطلاعات جمع آوری شده که نحوه گردآوری آن در فصل سه گذشت در این فصل تجزیه و تحلیل و ارائه شده است. اطلاعات جمع آوری شده را می توان به یکی از صورتهای زیر گزارش داد:
الف)به صورت نثر و با بهره گرفتن از جملات مناسب
ب) به صورت خلاصه و طبقه بندی کردن نتایج در جدول(دلاور،۱۳۸۳،ص۲۵۷)
در این پژوهش با عنایت به پرسشهای آن از هر دو شیوه استفاده شده است طوری که هم به صورت توضیحی اطلاعات بدست آمده تشریح شده است هم جهت سهولت درک، اطلاعات در جداول و برخی مواقع در نمودارها ارائه شده است.
ترتیب ارائه اطلاعات گردآوری شده براساس سؤالات و گام های اجرایی پژوهش انجام گرفته که این ترتیب به شرح زیر است.
الف)مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر برای برنامه درسی
ب) بررسی میزان کاربردی بودن مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر در برنامه درسی دوره ابتدایی ایران
ج)ارائه الگوی بومی برنامه درسی دوره ابتدایی مبتنی بر مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر
د) اعتباریابی الگوی ارائه شده
یافته ها به ترتیب سوال های پژوهش
سوال اول) براساس ادبیات حوزه مطالعات برنامه درسی و دیدگاه صاحبنظران دو رشته مطالعات برنامه درسی و هنر، زیبایی شناسی و هنر برای برنامه درسی چه مؤلفه هایی می تواند ارائه نماید؟
برای پاسخگویی به این سؤال سه اقدام انجام پذیرفت. ابتدا مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر براساس منابع مکتوب بررسی و استخراج شدند. در گام دوم دیدگاه صاحبنظران دو رشته مطالعات برنامه درسی و هنر بررسی شد و مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر از دیدگاه صاحبنظران مذکور بدست آمد. پس از بدست آوردن مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر که حاصل دو گام قبلی بود در گام سوم میزان تناسب مؤلفه ها با زیبایی شناسی و هنر در قالب پرسشنامه ای مورد قضاوت صاحبنظران قرار گرفت. نتایج این سه گام به شرح زیر می باشد:
الف)مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر برای برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس ادبیات حوزه مطالعات برنامه درسی و به تفکیک عناصر چهارگانه برنامه درسی
۱-الف)هدف: در عنصر هدف دو نوع مؤلفه بدست آمده که برخی ناظر بر اهدافی هستند که پیگیری و تحقق آنها از منظر زیبایی شناسی و هنر قابل توجیه است و برخی دیگر ناظر بر اصول تعیین اهداف هستند که صبغه هنری و زیباشناختی دارند.
۱-۱-الف) اهداف قابل پیگیری از منظر زیبایی شناسی و هنر

    • ایجاد و پرورش سواد رسانه های مختلف

هنر قدیمی ترین وسیله مکالمه است و تنها زبان بین المللی است که بین تمام افراد و ملل، مشترک است و اگر کسی از زبان سخن آگاهی نداشته باشد لااقل بوسیله هنر می تواند افکار درونی و احساسات آنها را تا حدودی دریابد و منظور خود را به دیگران بیان نماید هنر به ظاهر الکن تر از کلام به نظر می رسد اما گویاتر از کلام می باشد(رضای الهی،۱۳۵۴،ص۱۷۹).
آیزنر(۲۰۰۵) می گوید ما بایستی در مدارس و دانشگاه به ارائه شرایطی بپردازیم که دانش آموزان مهارت معناسازی از زندگی شان با اشکال مختلف و متعدد را کسب نمایند و چنین معناسازی در ذهن نابالغ و ناآماده رخ نمی دهد وظیفه مدارس فراهم نمودن شرایطی است که پیشرفت در چنین سوادی را فراهم سازد.بارکن[۵۵](۱۹۶۶،ص۴۲۹) نیز می گوید «دانش آموزان شبیه هنرمندان نیازمند کشف رسانه ای هستند تا از کاربرد آن لذت ببرند و ایده های خود را در قالب آن رسانه شکل دهند و همچنین کودکان را جهت استفاده از رسانه های متفاوت تشویق کنند». فردت(۱۹۹۳) می گوید کودکان آینده به طور ویژه نیاز دارند سواد اطلاعات و تصویرهای متحرک همانند انیمیشن و تصویر لیزری را بدست آورند.
از این رو پرورش اشکال مختلف سواد شنیداری و بصری می تواند دانش آموزان را در استفاده از اشکال گزاره های بازنمایی تا اندازه ای بهبود ببخشند به عبارت دیگر لازم به نظر می رسد همه دانش آموزان قادر به ساخت فرم ها و اشکال خوب بیانی باشند.

    • پرورش خلاقیت

مطهری می گوید انسان نه تنها قدرت ابداع و خلاقیت دارد بلکه میل فطری نیز به خلاقیت دارد و خلاقیت در امور غیر دین نه تنها مذموم نیست بلکه مثبت می باشد(تاجدینی،۱۳۶۹،ص۲۵۹).هنرها معمولاً فعالیت های بیانگر و خلاق را فرا می خوانند(گرین،۱۹۸۴). هنر ها با فعالیت های خلاق و نمادهایی از اطلاعات سروکار داشته و نتیجه فعالیت خلاق می باشند که آثار منحصر به فردی از لحاظ زیباشناختی تولید می کنند(ویلر،۱۹۷۱،ص۳۳۸). نظر به اهمیت خلاقیت در حوزه هنر، پرورش خلاقیت به عنوان یکی از اهداف معرفی می شود.

    • پرورش قوه شهود

خود مختاری هنر بوسیله جدائی کار ذهنی از کار مادی و به علت روابط جاری مبتنی بر شهود می باشد(مارکوزه،۱۳۶۸،ص۱۳۳). کروچه(۱۳۶۷) نیز می گوید هنر این خاصیت مستقل و متمایز را دارد که دریافت آن(احساس و زیبایی) از راه شهود و مکاشفه است و ادامه می دهد دانش انسان به دو وسیله پیدا می شود یکی شهود و مکاشفه و دومی استدلال تعقلی و اولی مخصوص زیبایی شناسی است و حسی است که بواسطه آن شناخت حاصل می شود و دومی از طریق عقل و استفاده از مفهوم می باشد. ازنظر هگل(به نقل از احمدی،۱۳۸۴) نیز هنر از یکسو منش شهودی دارد و این هم به لحظه پیدایی و آفرینش آن در ذهن هنرمند و هم به به لحظه دریافت و ادراک آن از سوی مخاطب بر می گردد.شلینگ می گوید کنش زیبایی شناسی همان شهود هنری است .یونگ از دو نوع آثار هنری سخن می گوید الف) آثار روان شناسانه که آثاری فهمیدنی، قابل تشخیص و قابل تصدیق بوده و به مسائل بشری پرداخته که معنایش را در می یابیم ب) آثاری دیده ورانه یا مکاشفه ای آثاری که مخاطب به کرات با پرسش «پس معنایش چه بود؟» مواجه می شود و نیازمند تفسیر، تأویل و توضیح بسیار است(همان منبع). فنیکس(۱۹۷۱) بیان می کند درک در هنرها شامل مواردی درباره تمامیت آثار است درک هنری بدون واسطه و به طور مستقیم، از موضوعات مورد نظر بدست می آید و فهم زیباشناختی نتیجه درک مستقیم است.

    • پرورش تخیل

از طریق تخیل یک تصویر خارجی یا ذهنی ساخته می شود و این تصویر از طریق تشبیه ، استعاره و کنایه در پی عمق بخشیدن به مفاهیم مورد نظر است(حائری شیرازی،۱۳۶۲،ص۱۱). دیوئی تخیل را در هنرهای زیبا مهم می داند و پرورش آن را از طریق فعالیت ها و تمرین های هنری توصیه می کند تخیل به عنوان عامل مشترک همه جوانب ذهنی هنر می باشد که آن جوانب را با قوانین ثابت زیبایی عینی تطبیق می کند(رید،۱۹۵۴،ص۲۹). در تعلیم و تربیت نیز تخیل به عنوان یک منبع رشد تلقی می شود و این منبع در فرایند تربیتی و یادگیری اهمیت خاصی دارد برای مثال اصل زیر در این رابطه می باشد:
« آغاز یادگیری های بعدی از طریق اتصال به آنچه کودکان می توانند تصور کنند و نه ضرورتاً آنچه می دانند بایستی صورت پذیرد(ایگن،۲۰۰۳، به نقل از مهرمحمدی،۱۳۹۰).

    • پرورش همه حواس دریافتی پنجگانه

همانطور که قبلاً اشاره شد در هنر اشکال مختلف بازنمایی وجود دارد دریافت پیامهایی که از طریق آثار هنری ارسال می شوند نیازمند بهره گیری دقیق و مناسب از حواس مربوطه می باشد برای مثال حس شنیداری قوی و مهارت گوش کردن موجب درک دقیق پیام های صوتی می شود یا از طریق مهارت مشاهده کردن می توان ظرافت های موجود در یک پدیده یا یک شی را دریافت.در این باره برخی حتی هنرهای اصلی را براساس حواس پنجگانه طبقه بندی کرده اند:

  • هنرهای دیداری( نقاشی، مجسمه سازی،معماری)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:37:00 ق.ظ ]




۵

۱

۵

استفاده از ارزشیابی مستمر جهت زنده نگه داشتن رابطه شاگرد با معلم، شاگرد با درس و غیره

۲

ج) بررسی میزان تناسب مؤلفه های بدست آمده از منابع ادبیات مطالعات برنامه درسی و دیدگاه صاحبنظران با حوزه زیبایی شناسی و هنر
گزاره هایی که تحت عنوان مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر از منابع ادبیات مطالعات برنامه درسی و مصاحبه با صاحبنظران بدست آمده اند در این مرحله جهت اعتبار بخشی و ارزیابی میزان تناسب آنها با حوزه زیبایی شناسی و هنر مورد بررسی قرار گرفتند تا به این سوال پاسخ داده شود تا چه اندازه گزاره های بدست آمده مؤلفه های زیبایی شناسی و هنری به شمار می آیند؟ بدین منظور پرسشنامه ای متشکل از مؤلفه های بدست آمده ، با طیف لیکرت پنج گزینه ای (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم) تدوین و تنظیم گردید تا میزان تناسب آنها با زیبایی شناسی و هنر بوسیله متخصصان مطالعات برنامه درسی و هنر ارزیابی گردد. با توجه به اینکه در دو مرحله قبل مؤلفه ها به تفکیک عناصر چهار گانه برنامه درسی(هدف، محتوا، روش و ارزشیابی) ذکر شده بود در پرسشنامه برخی مؤلفه ها که در بین عناصر مشترک بود یا اشتراکات مفهومی داشتند با هم تلفیق و ترکیب شدند و در نهایت ۷۵ گویه برای این پرسشنامه بدست آمد که نمونه آماری به این ۷۵ گویه پاسخ دادند. البته با توجه به تفاوت تخصص صاحبنظران دو رشتۀ مطالعات برنامه درسی و هنر، دو نوع پرسشنامه با توضیحات مقدماتی متفاوت اما با گویه های مشترک تنظیم شد که نمونه آن در پیوست های شماره ۳ و ۴ آمده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جامعه آماری این مرحله همانند مصاحبه، متخصصان مطالعات برنامه درسی دانشگاه های خوارزمی، طباطبایی، تربیت مدرس، تهران و شهید بهشتی و همچنین متخصصان هنر از دانشگاه تربیت مدرس، تهران، و هنر تهران بود و از طریق نمونه گیری در دسترس، نمونه مورد نظر مطابق جدول(۱۱-۴) بدست آمد.
جدول(۱۱-۴):حجم نمونه متخصصان مشارکت کننده برای تکمیل پرسشنامه

رشته

تعداد پرسشنامه توزیع شده

تعداد پرسشنامه تکمیل شده

مطالعات برنامه درسی

۱۳

۹

هنر

۱۴

۹

همانطور که جدول بالا نشان می دهد از ۲۷ پرسشنامه توزیع شده ۱۸ تا تکمیل و به محقق عودت داده شد. در تجزیه و تحلیل ابتدا به هر کدام از گزینه های طیف لیکرت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم به ترتیب با نمرات ۱،۲،۳،۴،۵ وزن داده شد تا میانگین نمره هر کدام از گویه ها در بین ۱۸ پرسشنامه تکمیل شده بدست آید و براساس میانگین ها در مورد میزان تناسب آنها با حوزه زیبایی شناسی و هنر قضاوت به عمل آید این میانگین ها که از بزرگ به کوچک مرتب شده در جدول(۱۲-۴) ارائه شده است.
جدول(۱۲-۴): میانگین نمرات گویه های پرسشنامه مربوط به تناسب گویه ها با حوزه زیبایی شناسی و هنر

شماره گویه

عبارت گویه

میانگین

۲۶

ارتقا جایگاه هنر در مدارس به عنوان یک حوزه یادگیری مهم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:37:00 ق.ظ ]




۱-۲-۲-ج)توجه ویژه به اهداف عاطفی و تلفیق آن با اهداف حیطه های شناختی و مهارتی
شناخت،عاطفه و مهارت سه بعد یادگیری از منظر بلوم هستند که برنامه ریزان درسی و معلمان درصدد تحقق هرسه در وجود یادگیرندگان می باشند. وقتی یادگیری به عنوان تغییر در رفتار بالقوه تعریف می شود شناخت، عاطفه و مهارت سه بعد این رفتار مطرح می شوند هر کدام از این ابعاد با توجه به ماهیت حوزه یادگیری اهمیت خاصی دارند. در برخی حوزه های یادگیری شناخت، دربرخی دیگر مهارت و در برخی نیز عاطفه جایگاه والایی دارد اما هیچکدام از این سه در هیچ حوزه یادگیری غائب نبوده و نباید باشند هر چند متأسفانه در بیشتر زمانها حیطه شناختی نسبت به بقیه حیطه ها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
آنچه در این میان قابل طرح است اهمیت حیطه عاطفی است عاطفه از عناصر هنر بوده و در کانون هنر و زیبایی شناسی قرار دارد زیباگرایی انسان گواهی بر عاطفه و علاقه انسان نسبت به زیبایی است. مهرمحمدی(۱۳۹۰) بیان می کند در عالم هنر بر خلاف عالم علم جدایی حس از فهم و شناخت یک ارزش تلقی نمی شود و برانگیختگی احساسی از لوازم دستیابی به فهم دقیق تر و عمیق تر موضوعات به حساب می آید. از این رو می توان یکی از آموزه های عالم هنر را توجه به عاطفه و حیطه عاطفی یادگیری دانست تا با فراهم آوردن فرصتهای مناسب جهت تحقق اهداف عاطفی علاقه شاگردان به برنامه‌های درسی و کلاس درس را افزایش داد. به دیگر سخن براساس عالم هنر و زیبایی شناسی اهداف حیطه عاطفی را مهم شمرده و نسبت به تحقق آن کوشید. البته در الگوی هدف گذاری برنامه درسی ملی به جای حیطه های سه گانه یادگیری عناصر تفکر، علم، باور،ایمان، عمل و اخلاق مطرح شده است که به نظر می رسد حیطه عاطفی در عنصر باور و ایمان و تا اندازه ای در عنصر اخلاق قابل طرح است و با تحقق اهداف در این حوزه ها بویژه در عنصر باور و ایمان اهداف حیطه عاطفی نیز محقق خواهد شد. خلاصه اینکه توجه به اهداف عناصر باور و ایمان و اخلاق در عرصه های چهارگانه ارتباط با خود، خدا، خلق و مخلوق به عنوان یکی از مؤلفه های هنر و زیبایی شناسی برای اصول تعیین اهداف الگوی پیشنهادی معرفی می گردد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۲ج)رعایت تناسب و انسجام بین اهداف
در توصیف ویژگیهای یک چیز زیبا صاحبنظران گوناگون دیدگاه های متعددی مطرح کرده اند برای مثال فیثاغورثیان و افلاطون بر هماهنگی و ارسطو بر لذتبخش بودن و ارزشمندی تأکید نموده اند ارسطو همچنین بر سه معیار منطق و عقل، قوانین اخلاقی و قوانین هنری تأکید می کند و در بحث قوانین هنری و زیباشناختی بر اندازه و نظم اشاره می کند یعنی تناسب اندازه،یکپارچگی و وحدت هنری از قوانین زیباشناختی مورد نظر ارسطو می باشند(کویچ،۱۳۸۹ب). با این توصیف می توان گفت که تناسب، یکپارچگی و انسجام از معیارهای زیبایی به شمار می روند.
اهداف در برنامه درسی عنصری جذاب برای برنامه ریزان درسی است طوریکه همه تصمیم گیرندگان اعم از سیاستگذاران، برنامه ریزان درسی و حتی مدیران و معلمان علاقه مندند سهمی اثرگذار در تعیین هدف داشته باشند زیرا هدف مانند چتری بر سایر عناصر برنامه درسی سایه می اندازد و حتی مطابق مهرمحمدی(۱۳۹۰) می توان گفت در تفکر تربیتی رایج در چارچوب پارادایم تصمیم گیری مبتنی بر عقلانیت هدف و غایت به شکل قطعی و غیر قابل تغییر تعیین می گردند روشها و فعالیتها متعاقب هدف تعریف و تعقیب می شوند. از سوی دیگر هر کدام از مکاتب تربیتی نیز در حوزه اهداف نسبت به سایر عناصر تربیتی حساسیت بیشتری نشان داده اند و هر یک متناسب با نگاه فلسفی خویش به مسائل اساسی نظیر هستی شناسی،انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی اهدافی را برای تعلیم و تربیت برشمرده اند یا می توان از دیدگاه های مطرح شده در آن مکاتب، اهداف مورد نظر آنان را استنباط و استخراج نمود. از این رو به علت تنوعی که در حوزه اهداف وجود دارد گزینش هریک از آنها و حذف دیگری امری ساده به نظر نمی رسد اما آنچه قابل تأمل است وجود سامان ، هندسه و یکپارچگی در بین اهداف است زیرا انسان موجود یکپارچه است هدفهای برنامه درسی که برای او طراحی می شود باید یکپارچه باشند انسجام هدفها به این معناست که هر دسته از اهداف یک مجموعه واحدی را تشکیل دهند به گونه که تحقق آنها قابلیت منسجم چند بعدی بوجود آورد به عبارت دیگر کثرت هدفها به وحدت عملکرد منجر گردد(ملکی،۱۳۹۰).
با عنایت به آنچه گفته شد انسجام و یکپارچگی از قواعد زیباشناختی در توصیف یک پدیده و شی زیبا به شمار می رود و ازنظر تربیتی نیز وجود انسجام و یکپارچگی به علت یکپارچه بودن انسان امری ضروری است از این رو انسجام و یکپارچگی اهداف به عنوان یکی از اصول تعیین هدفها در الگوی پیشنهادی از دیدگاه زیباشناختی قابل توجیه است. صاحبنظر مشارکت کننده در پژوهش می گوید:«با توجه به اینکه افلاطون ملاک تناسب را برای زیبایی مطرح نموده از منظر زیباشناختی باید بین اهداف تناسب وجود داشته باشد یعنی اهداف یک برنامه درسی مجموعه نظام دار، منسجم،هماهنگ و متناسب را تشکیل بدهند»(P1).
۳-۲-۲-ج)جذابیت اهداف
یکی از اصول الگوی پیشنهادی جذابیت برنامه درسی بود در جذابیت برنامه درسی هدف نقش ویژه ای دارد وقتی هدف برای یادگیرنده جذاب باشد میل و علاقه یادگیرنده نسبت به شرکت در فعالیتهای یادگیری جهت تحقق هدف مورد نظر مضاعف خواهد بود.
صاحبنظری در این باره می گوید:«در عالم هنر جذابیت بیشتر مورد توجه قرار می گیرد پس اهداف باید جاذبه داشته باشد»(P1).
البته شاید این سوال مطرح شود که چون اهداف عموماً کمتر به تصویر کشیده می شود و همانند محتوا و فعالیتهای یادگیری در معرض دید شاگردان قرار ندارد چگونه می توان جاذبه را در آنها ایجاد کرد؟ پاسخ اینست که چون یکی از مبانی تعیین هدف در برنامه درسی نیازهای یادگیرنده است بدیهی است هر اندازه اهداف برنامه درسی ناظر بر نیازها و علائق یادگیرنده باشد جذابیت لازم را در هدفها بوجود خواهد آورد زیرا برآورده ساختن نیاز و علاقه یادگیرنده، خود محرک او جهت مشارکت در یادگیری خواهد بود پس وقتی نیازها و علائق یادگیرندگان که برای آنها ملموس و محسوس می باشد در تعیین اهداف و سایر عناصر برنامه درسی مدنظر قرار می گیرد جذابیت اهداف و آن عناصر را فراهم خواهد ساخت. از سوی دیگر علاوه بر نیازها و علائق یادگیرنده وقتی اهداف برنامه درسی با زیباییهایی که خداوند خلق نموده است ارتباط پیدا می کنند جاذبه را در اهداف بوجود می آورند زیبایی های موجود در طبیعت و حتی وجود خود یادگیرندگان می توانند شاگردان را نسبت به خود جذب نمایند. وقتی آشنایی با زندگی اجتماعی زنبور عسل یا چگونگی گردش فصلها و غیره که جزئی از زیبایی های خلقت هستند به صورت محسوس به عنوان هدف برنامه درسی یا تدریس مطرح می شود می توان علاقه شاگردان را نسبت به یادگیری آن موضوعات شاهد بود.مشارکت کننده ای می گوید:«دانش آموزان را با زیبایی های عالم هستی آشنا سازیم بویژه در دوره ابتدایی روح و روان پاک دانش آموز را باید به این زیبایی ها متصل نمود»(P2) . البته برای اینکه ارتباط اهداف برنامه درسی با زیبایی ها موجب جذابیت اهداف شود بایدآن زیبایی ها با رشد زیباشناختی یادگیرندگان متناسب شوند در غیر اینصورت آن زیبایی ها نیز بر وجود یادگیرنده تأثیری نخواهد گذاشت مصاحبه شونده دیگری می گوید: اهداف با رشدزیباشناختی(حسی، تصوری،تخیلی) تناسب داشته باشد تا برای شاگردان فهم و قابل دسترس باشد»(P5).
لذا جذابیت اهداف از طریق ملموس و محسوس سازی به عنوان یکی از اصول تعیین هدف در الگوی پیشنهادی قابل طرح است.
۴-۲-۲-ج)متعادل و متوازن بودن اهداف
در مورد تعادل و توازن در بخش اصول صحبت شد اما نظر به اهمیت و نقش اهداف در برنامه درسی، پرداختن به آن به عنوان یکی از اصول تعیین هدف خالی از فایده نیست. براساس آنچه در قسمت اصول بیان شد متعادل و متوازن بودن هدف از دو منظر توجه به ابعاد مختلف وجود یادگیرنده و رشد و همچنین ابعاد مختلف یادگیری قابل بررسی است که قبلاً آنها را شرح دادیم .
یکی از صاحبنظران برنامه درسی مشارکت کننده در پژوهش چنین می گوید: «اهداف باید متعادل باشند چیزی که افراط و تفریط در آن نمود نداشته باشد زیباست خواه مادی خواه معنوی زیرا خود انسان درباره زیبایی ها داوری می کند و انسان موجود متعادلی است در نتیجه جز تعادل را نمی توان زیبا تلقی کند مگر اینکه خود از تعادل خارج شود در آن صورت نامتعادلها را زیبا جلوه خواهد کرد از این رو اهداف هم اگر بخواهند زیبا باشند باید از منظر توجه به ابعاد مختلف رشد و حیطه های مختلف یادگیری متعادل باشند»(P2).
یکی از اصول تعیین اهداف در برنامه درسی ملی عبارت است از:« رعایت توازن و تناسب در توجه به عناصر و عرصه‌های الگوی هدف گذاری در هنگام تعیین اهداف جزئی باید مدّ نظر برنامه‌ریزان، تصمیم‌گیران و مجریان قرار داشته باشد(برنامه درسی ملی، بند۳/۸/۲).
براین اساس یکی از ملاک ها و معیارهای مهم در تعیین اهداف متعادل و متوازن بودن آنهاست که تصمیم گیرندگان در سطوح مختلف برنامه‌ریزی درسی بویژه سطوح سیاستگذاری و برنامه‌ریزی درسی لازم است اهداف را با عنایت به این اصل تعیین نمایند در سطح برنامه‌ریزی درس نیز معلمان می توانند تصمیم گیری های لازم را نسبت به فراهم ساختن شرائط متوازن جهت تحقق اهداف مختلف اتخاذ نمایند.
۵-۲-۲ج) کلی و قابل انعطاف بودن اهداف
آیزنر(۲۰۰۲) بیان می کند کار و فعالیت در زمینه هنرها توانایی تغییر دادن اهداف را در طی فرایند کار فراهم می سازند و وسایل هم قادر به تعدیل اهداف می باشند. وی براین اساس بر انعطاف پذیری اهداف تأکید می کند. در واقع آیزنر می گوید برخلاف نگاه مبتنی بر عقلانیت که عموماً اهداف به عنوان مقولاتی ثابت مطرح می شوند که باید به آنها دست یافت در حوزه هنر این اهداف دیگر آن مقولات ثابت نیستند بلکه ابزار و وسایل نیز می توانند آنها را تغییر دهند . ازنظر آیزنر(به نقل از مهرمحمدی،۱۳۹۰) اهداف جهت هایی هستند که سمت و سوی سفر و حرکت متوجه آن است و مقوله های ثابتی نیستند.
صاحبنظری در این باره می گوید:« اهداف باز باشند تا آزادی را برای شاگردان فراهم نمایند. بیشتر بخش هنر جوشش است وقتی هنر در مرحله ایده است ناآگاهانه است و در ذهن جوشش می کند به عبارت دیگر فرد در موقعیت فرضی به امیال ناخودآگاه پاسخ می دهد و از این عمل لذت می بیند اگر اهداف باز باشند فرصت آزادی عمل، تفکر و تخیل را برای شاگردان فراهم می کند در غیر اینصورت جلو جوشش درونی کودکان گرفته می شود»(P 9).
با الهام از این ویژگی در حوزه هنر کلی و قابل انعطاف بودن اهداف به عنوان یکی از اصول تعیین هدف در الگوی پیشنهادی مطرح می شود تا مطابق مشارکت کننده (P6) اهداف باز،کلی و انعطاف پذیر باشند و موجبات خلاقیت را فراهم سازند.مهرمحمدی(۱۳۹۰) در این راستا چنین اظهار می کند:هنر مظهر مواجهه با موقعیت های نامتعین و تجربه شگفت زدگی است و مؤلفه انعطاف پذیر داشتن اهداف برای کنشگران در تمامی عرصه های پیچیده تصمیم گیری و عمل بویژه در تعلیم و تربیت ملهم از این عرصه و کیفیت کنشوری در آن است از این رو می توان با الهام از عرصه هنر بر حضور هدف گذاری منعطف و انعطاف هدفمند در عرصه تعلیم و تربیت پای فشرد.
۳-ج)محتوا
هرچند تعریف های متعددی درباره محتوا ارائه شده است اما در اینجا ضمن پذیرش این نکته که تعامل بین معلم و شاگرد در کلاس درس و اجرای برنامه درسی نیز جزء محتوای برنامه درسی است و بررسی این بخش محتوا(تعامل بوجود آمده در حین ارائه محتوا و اجرای آن) در عناصر دیگر نظیر فعالیتهای یادگیری انجام خواهد شد منظورمان از محتوا آنچه که برنامه ریزان درسی جهت تحقق هدف انتخاب می نمایند و در مواد و منابع ازجمله کتاب درسی که در نظام آموزشی ایران نقش کلیدی دارد می گنجانند می باشد. از سوی دیگر چون در الگوی پیشنهادی به برنامه درسی دوره ابتدایی و نه برنامه‌های درسی حوزه های یادگیری به طور خاص، پرداخته شده است مصادیق مفاهیم، گرایشها و مهارتهای مربوط به حوزه های یادگیری قابل طرح نیست بلکه اصولی که براساس زیبایی شناسی و هنر لازم است در تعیین محتوا از سوی تصمیم گیرندگان در سطح برنامه‌ریزی درسی رعایت شود به ترتیب زیر معرفی می گردند.
۱-۳-ج) تلفیق هنر و زیبایی شناسی با سایر دروس
قبلاً درباره جایگاه تلفیق در الگوی پیشنهادی مطالبی بیان گردید و یکی از موارد مناسب تلفیق در الگوی پیشنهادی تلفیق هنر با سایر حوزه های یادگیری است زیرا وقتی از تلفیق اهداف شناختی با اهداف عاطفی سخن گفته می شود تا به تعبیر مهرمحمدی(۱۳۹۰) شناخت توأم با احساس یا احساس توأم با شناخت فراهم آید نقش هنر در این نوع تلفیق روشن می گردد زیرا هنر با قابلیت هایی که دارد کارکرد ایجاد شناخت توأم با احساس یا احساس توأم با شناخت را به منصه ظهور می رساند. پژوهشهایی نیز نظیر شرفی(۱۳۹۰)، هیو ای حسین(۲۰۱۲) و کی بئوم(۲۰۰۵) نشان داده اند که هنر در تحقق اهداف سایر حوزه های یادگیری تأثیر مثبتی دارد. گاردنر(به نقل از شرفی،۱۳۹۰) از رویکرد تلفیقی آموزش هنر حمایت می کند. و وقتی گرایش به سوی برنامه‌های درسی چندرشته ای تداوم پیدا می کند هنر رشته ممتازی برای ترکیب با همه رشته های دیگر است(هنسن،۲۰۱۰،ص۴۲۲). اما اگر تلفیق هنر و زیبایی شناسی به عنوان یک اصل در نظر گرفته شود در قالب این اصل اصول فرعی دیگری وجود دارند که مناسب تلفیق مذکور هستند لذا این اصول فرعی در اینجا توضیح داده می شود.
۱-۱-۳) استفاده از قابلیت های همه رشته های هنری مانند نقاشی، شعر، قصه ، فیلم، انیمیشن، عکس و غیره جهت غنی سازی و ملموس سازی محتوا
در این صورت می توان به اصل تولید محتواهای متعدد به صورت نیمه تجویزی که در ادامه خواهد آمد جامه عمل پوشانید و همچنین عاطفه را با شناخت و شناخت را با عاطفه ترکیب نمود. ۶۶ درصد مشارکت کنندگان در مصاحبه براین مورد تأکید کرده اند که برای ملموس سازی و غنی سازی محتوا می توان از قابلیت رشته ها و قالبهای مختلف هنری بهره جست.
۲-۱-۳-ج)توجه به میراث فرهنگی و سنن زیبایی شناسی
آیزنر در رویکرد تربیت هنری خویش از تاریخ هنر به عنوان یکی از ابعاد آموزش هنر یاد می کند از این منظر می توان گفت وقتی هنر با سایر موضوعات درسی ترکیب می شود میراث فرهنگی و سنت های زیبایی شناسی می تواند در موضوعات درسی جایی داشته باشند. مشارکت کننده ای (P4) می گوید« یکی از عناصر محتوا به اعتقاد من آشنایی دانش آموزان با میراث فرهنگی و سنن زیبایی شناسی می تواند باشد».
۳-۱-۳-ج) تبیین وجه انسانگرایانه هنر در همه دروس
در مبانی الگوی پیشنهادی یادآور شدیم که هنر در رشد و تعالی جامعه و انسان نقش اساسی دارد و یکی از کارکردهای اجتماعی هنر را کارکرد بیان انسانگرایانه آن ذکر کردیم در اینجا بحث این است که در محتوای حوزه های مختلف یادگیری دوره ابتدایی این وجه و کارکرد نمود بیشتری پیدا بکند تا شاگردان با پی بردن به اهمیت این نقش هنر، بتوانند معانی که برخی آثار هنری در زمینه بیان آلام و مشکلات بشری دارند را دریابند و خود نیز به خلق چنین آثاری بپردازند تا از این طریق بتوان نسبت به ترویج استفاده از این ظرفیت هنر گام برداشت. یکی از صاحبنظران(P4) چنین می گوید«یکی از مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر توجه به وجه انسانی هنر می باشد تا معلمان و دانش آموزان به اهمیت هنر در شکوفایی استعدادهای آدمی و همچنین پیشرفت اجتماعی و ارتباطات پی ببرند و وجه انسانگرایانه هنر بیشتر مطرح و مورد توجه قرار گیرد و در محتوا می توان با رویکرد چند رشته ای به تبیین این وجه در همه دروس پرداخت».
۴-۱-۳-ج)معرفی زیبایی ها با رویکرد سازماندهی چندرشته ای در همه دروس
با عنایت به اصل تصعید و هدف پرورش و هدایت میل زیباجویی دانش آموزان لازم است یکی از اصول تعیین محتوا معرفی و گنجاندن زیبایی ها باشد تا مطابق گفته یکی از صاحبنظران(p2) زیبایی ها در حوزه های مختلف یادگیری بروز و معرفی گردند زیبایی هایی که در عالم هستی وجود دارند و ممکن است شاگردان و حتی معلمان از آن غافل باشند و نکته مهمتر اینکه وقتی مطابق دیدگاه اسلام زیبایی ها نمودی از جمال الهی هستند می تواند در اینجا مدنظر قرار گیرد و محتوای حوزه های یادگیری با زیبایی و جمال الهی ارتباط پیدا کند و وسیله تحقق تصعید در عرصه زیبایی و هدایت زیباجویی دانش آموزان گردد.
۵-۱-۳-ج)توجه به ویژگی های یادگیرندگان در زمینه زیبایی شناسی و هنر
نکته دیگری که در تلفیق هنر و زیبایی شناسی لازم است بدان توجه شود ویژگی های یادگیرندگان از منظر زیبایی شناسی و هنر می باشد ویژگی های یادگیرندگان از دو وجه سطح رشد زیبایی شناسی و هنری و همچنین علاقه زیباشناختی قابل ذکر و بحث می باشد چون دانش آموزان در سنین مختلف رشد از منظر زیباشناختی و هنری تفاوتهای باهم دارند و مراحلی را پشت سر می گذارند(لون فلد،به نقل از آیزنر،۱۹۷۷؛ رشید و دیگران،۱۳۸۷). پس نمی توان در تهیه و تنظیم محتوا از این ویژگی یادگیرندگان غافل بود تا با ایجاد تناسب بین توان یادگیرنده و قالبها یا آثار هنری استفاده شده لذت زیباشناختی بیشتری برای دانش آموزان فراهم نمود. دانش آموزان دوره ابتدایی به طور معمول در مرحله عینی گرایی و طرح کشیدن قرار دارند(همان منبع) و گرایش دارند بر قالبها و فرم به جای زمینه متمرکز شوند و همچنین ترجیح می دهند چیزهایی طراحی کنند که معمولاً بدون ابهام بوده و با سطح توانایی آنان مناسب باشد(آیزنر،۱۹۷۷). پس نمی توان در این دوره از آثار هنری بهره جست که بررسی آنها نیازمند تفسیر، استدلال و فلسفه بافی می باشد. رشید و دیگران(۱۳۸۷) در پژوهش خود اظهار می کنند«چگونگی دریافت و درک زیبایی دانش آموزان (۱۳-۷) ساله نشان می دهد که آنان با نوعی وابستگی به محتوای شکل و طرحی که می بینند آغاز می کند دریافت آنان چندان نشانه ای از ذهن گرایی و رهایی از آنچه می بینند وجود ندارد نگاه و برداشت آنان به محتوای تصویرها و نقاشی ها بستگی دارد و در بیشتر موارد از محتوا بیرون نیست و درباره چیزهایی توضیح می دهند که در هر تصویر نقش بسته شده است مانند تعداد آدمها،حیوانات و غیره»
۶-۱-۳-ج)مشارکت دادن کارشناس هنر در فعالیتهای برنامه‌ریزی درسی و انتخاب محتوا
بکارگیری و اجرایی شدن هر کدام از اصولی که در ذیل اصل تلفیق هنر و زیبایی شناسی با سایر دروس ذکر شد مستلزم وجود متخصص و کارشناس هنر در تیم تصمیم گیرندگان سطح برنامه‌ریزی درسی است که کارشناس یا متخصص هنر با بهره گرفتن از دانش و ظرفیت خود تیم برنامه‌ریزی درسی را در رعایت اصول مذکور یاری نماید. به عبارت دیگر همانطور که وجود روانشناس تربیتی و متخصص موضوع درسی در گزینش محتوا ضروری است یکی از مؤلفه های الگوی پیشنهادی در اینجا حضور فعال کارشناس هنر در تیم برنامه‌ریزی درسی است البته منظور از کارشناس هنر یک هنرمند برجسته در رشته خاص هنری نیست بلکه فردی است که می تواند آثار و فعالیت های هنری را به لحاظ زیبایی شناختی بررسی نماید. یکی از صاحبنظران هنر(P9) چنین می گوید:« هنرمند با هنر شناس تفاوت دارد هنرمند در حالات خاصی از روان خویش اثر هنری خلق می کند ولی بعد از خلق اثر هنری نمی تواند نحوه خلق اثر را توضیح دهد اما هنرشناس می تواند نحوه خلق اثر را تبیین نماید چون در محتوا از اَشکال هنری استفاده می شود هنرشناس می تواند قالب های محتوا را به لحاظ زیباشناختی بررسی نماید».
۲-۳-ج) سایر اصول تعییین محتوا بر اساس زیبایی شناسی و هنر
۱-۲-۳-ج) تهیه محتواهای گوناگون به صورت نیمه تجویزی و انتخابی با بهره گرفتن از قالبهای مختلف بازنمایی اطلاعات
یکی از اصول مطرح شده در الگوی پیشنهادی توجه به تفاوتهای فردی یادگیرندگان است که آنرا از وجوه بیرونی و درونی مورد بررسی قرار دادیم از طرف دیگر یادآور شدیم که در حوزه هنر و زیبایی شناسی قالبها یا فرم های بازنمایی اطلاعات محدود به فرم های نوشتاری نیستند. از این منظر می توان گفت فرم های مختلف بازنمایی می تواند وسیله ای مناسب جهت توجه به تفاوتهای فردی قلمداد گردد بدین ترتیب که افراد با توجه به توان خود در فهم فرم های گوناگون بازنمایی و معناسازی، از محتوای متناسبی برخوردار شوند. از سوی دیگر با الهام از این ویژگی حوزه هنر که تنوع و تعدد در آن وجود دارد به وجه بیرونی تفاوتهای فردی نیز پرداخت و با مدنظر قرار دادن ویژگی های موقعیت زندگی، جغرافیایی، اقلیمی و غیرۀ دانش آموزان در استانها،شهرها و روستاها برای اهداف خاصی محتواهای گوناگونی به صورت نیمه تجویزی تعیین نمود تا مجریان برنامه درسی و معلم با عنایت به تفاوتهای بیرونی و درونی شاگردان در گزینش محتوای مناسب دست به انتخاب بزنند که نمونه بارز آن امروزه در حوزه یادگیری تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی وجود دارد و بخشی از محتوای آن حوزه به صورت انتخابی و نیمه تجویزی ارائه شده است که صرفاً در قالب نوشتاری هم نیستند برای مثال فیلم، داستان، فایل صوتی در آن گنجانده شده است و معلمان با ملاحظه ویژگی های موقعیتی از آن استفاده می نمایند که پژوهشگر خود تجربه زیسته در این زمینه دارد . از مزایای آن توجه به علاقه و نیاز یادگیرنده است که انگیزه لازم را برای مشارکت در فعالیتهای یادگیری فراهم می کند. براین اساس مطابق مهرمحمدی(۱۳۹۰) که وجود انعطاف در برنامه درسی و بخش غیرتجویزی آن را یکی از الهامات عالم هنر می داند یکی از اصول تعیین محتوا در الگوی پیشنهادی، تهیه محتواهای گوناگون آن هم به صورت نیمه تجویزی و با بهره گرفتن از قالبهای مختلف بازنمایی اطلاعات می باشد.
۲-۲-۳-ج)برقراری شباهت بین پدیده های مختلف به ظاهر ناهمخوان
کارهای هنری چیزی را براساس صدا، تصویر یا قالب دیگر طوری بیان می کنند که ظرفیتی فوق العاده برای آشکارسازی شباهتها بین پدیده های که به ظاهر ناهمخوان هستند فراهم می کند و این عمل نیز تفکر تفسیری را پدید می آورد(آیزنر،۲۰۰۲). آمون(به نقل از احمدی،۱۳۸۴) می گوید زیبایی از رویارویی دو چیز ناهمخوان جرقه می زند. از سوی دیگر گیلفورد(به نقل از سیف،۱۳۸۳) یکی از عوامل تفکر واگرا را در راستای خلاقیت ترکیب ذکر می کند که عبارت است از کنار هم قرار دادن اندیشه های ناهمخوان. از آنجا که یکی از اصول و اهداف الگوی پیشنهادی توجه به خلاقیت است محتوایی که واجد چنین ویژگی باشد یعنی بین پدیده های مختلف به ظاهر ناهمخوان شباهت برقرار کند می تواند شرایط لازم را برای توسعه خلاقیت دانش آموزان تسهیل نماید یا در محتوا می توان فعالیت هایی را پیش بینی نمود تا دانش آموزان را وادار به کشف و دریافت شباهت بین پدیده های ناهمخوان کنند و اگر معلم در تدریس خویش از الگوی بدیعه پردازی استفاده نماید تسهیل شرایط مورد نظر بهتر فراهم می گردد.
۳-۲-۳-ج)متعادل بودن محتوا
همانطور که در قسمت اصول و اهداف بیان شد تعادل و توازن یکی از ملاک های زیبایی بوده و در برنامه‌ریزی درسی لازم است مدنظر قرار گیرد این اصل در تعیین و سازماندهی محتوا نیز قابل استفاده می باشد زیرا تعادل را می توان در پرداختن محتوا به حیطه های سه گانه یادگیری یا عرصه و عناصر مورد نظر برنامه درسی ملی رعایت نمود ؛ همچنین تعادل در پرداختن به ابعاد مختلف وجود یادگیرنده؛ تعادل و توازن در بین جنبه های نظری و عملی؛ تعادل در توجه به ارزشهای ملی و جهانی(فتحی واجارگاه،۱۳۸۸)؛ تعادل در قالبهای مختلف بازنمایی اطلاعات (نوشتاری، تصویری، شنیداری و غیره)؛ تعادل در توزیع محتوای یک حوزه یادگیری در بین پایه های شش گانه دوره ابتدایی؛ تعادل در پرداختن به نیازها و خصوصیات جنسیتی و غیره از موضوعاتی است که در عنصر محتوا واجد اهمیت خاصی هستند. از این منظر متعادل بودن یکی از مؤلفه های زیبایی شناسی و هنری برای تعیین محتوا در الگوی پیشنهادی است که به نوعی جلوه گر میزان متعادل بودن برنامه درسی است زیرا مصادیق تعادل و توازن که از آنها یاد شد در عنصر محتوا بروز و نمود پیدا می کند.
۴-۲-۳-ج)پیش بینی صفحات سفید در کتابها جهت ارائه تصویر،طرح و غیره از سوی دانش آموزان
تحقیقات انجام شده در خصوص هنر کودکان نشان می دهد خط خطی هایی که کودکان انجام می دهند با رضایتمندی بصری و جنبشی، گرایشی انگیزه بخش در آنها ایجاد می کنند که ناشی از عمل و واکنش هایشان هست و طراحی و نقاشی اهداف متفاوتی را برای آنان محقق می سازد. طراحی برای بیان ایده و نقاشی برای بیان احساس آنهاست(آیزنر،۲۰۰۲). حال برای پوشش دادن این علاقه زیباشناختی کودکان پیشنهاد می گردد صفحات سفیدی در کتابها پیش بینی گردد تا دانش آموزان طرح و نقاشی های خود را در آنجا ارائه نمایند و آن ها با راهنمایی معلم می توانند برداشت خویش از موضوعات درسی را به تصویر بکشند. نقشه های مفهومی نمونه ای از این طرح هستند که دانش آموزان می توانند آنها را خلق نمایند و این فعالیت علاوه بر تعمیق یادگیری بر خلاقیت نیز تأثیر می گذارد و گامی در جهت پرورش ابتکار و خلاقیت دانش آموزان خواهد بود. یکی از صاحبنظران مشارکت کننده(P3) در مصاحبه چنین می گوید:« جهت رعایت تفاوت های فردی، برنامه درسی طوری طراحی و سازماندهی شود که به اختیار و آزادی انتخاب دانش آموز اهمیت داده شود چون هنر بدون مرز بوده و محدود به زمان و مکان نیست».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:37:00 ق.ظ ]




  • آموزش صلاحیت های کلیدی به یادگیرنده
  • اقدام هنرمندانه فرد در کار خویش
  • پرورش قوه ابتکار و خلاقیت
  • و غیره

۳-۱-ج)پرورش بُعد زیبایی شناسی وجود انسان
امروزه این سخن که مبانی برنامه درسی فقط شامل جامعه، یادگیرنده و علم می باشد مورد قبول نیست و مبانی برنامه درسی در حال گسترش است و مبانی گوناگونی نظیر مبانی اقتصادی، دینی، فلسفی، سیاسی، فرهنگی و فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه‌های درسی مطمح نظر قرار می گیرند زیرا پیچیدگی زندگی امروزی و گسترش نیازهای انسان ایجاب می کند تا از نگاه ساده لوحانه به مبانی برنامه درسی دوری جست و جهت جلوگیری از عقیم ماندن و پوچ شدن برنامه‌های درسی، مبانی سه گانه برنامه درسی را مورد بازبینی قرار داد در این میان زیبایی شناسی به عنوان بخشی از وجود انسان نیز قابل تأمل است. وقتی مطابق گفته فوشی برنامه‌های درسی و نظام های آموزشی بیشتر بر بُعد شناختی یادگیرندگان تأکید کرده اند بدیهی است سایر ابعاد وجودی انسان کمتر مورد توجه قرار گرفته و این همان پوچ شدن برنامه‌های درسی است که زیبایی شناسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. از این رو ضروری است که برنامه‌های درسی زیبایی شناسی را مورد توجه قرار دهند این ضرورت در دوره ابتدایی اهمیت بیشتری نیز پیدا می کند وقتی دانش آموزان دوره ابتدایی در مرحله عملیات عینی از منظر رشد شناختی پیاژه قرار دارند و قادر به درک انتزاعیات نیستند توجه به زیبایی و هنر جهت عینی نمودن و تجسمی کردن مفاهیم برنامه‌های درسی امری کاملاً حیاتی است زیرا زیبایی محتوا، مواد و منابع یادگیری و همچنین ملموس و قابل فهم بودن موضوعات و مفاهیم آنها، انگیزه دانش آموزان را برای یادگیری برنامه‌های درسی پیش بینی شده ارتقاء خواهد بخشید در این صورت می توان نسبت به تحقق اهداف برنامه‌های درسی با کوشش خود دانش آموزان امیدوار بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-ج) هدف
هدف در الگوی پیشنهادی از دو منظر مورد توجه قرار گرفته است ۱- اهدافی که نسبت به تحقق آنها باید کوشید ۲- اصولی که در تعیین هدف لازم است رعایت شود که هر دو به تفکیک تشریح می گردد.
۱-۲-ج)اهدافی که براساس حوزه زیبایی شناسی و هنر لازم است در اهداف برنامه درسی دوره ابتدایی مدنظر قرار گیرد تا نسبت به تحقق آنها اقدام گردد عبارت اند از:
۱-۱-۲-ج)پرورش تخیل
همانطور که در قسمت اصول ذکر شد تخیل به عنوان یکی از منابع معرفتی و تربیتی مطرح می گردد تخیل از عناصر و موضوعات کلیدی حوزه هنر و زیبایی شناسی است حال پرورش تخیل به عنوان یکی از اهداف برنامه‌های درسی دوره ابتدایی در تمام حوزه های یادگیری مدنظر قرار می گیرد تا با پرورش و رشد آن در دانش آموزان بتوان از ظرفیت های آن استفاده نمود. پرورش تخیل از طریق محتوای برنامه‌های درسی، مواد و منابع یادگیری و روش های تدریس می تواند با راهبردهای خاصی صورت پذیرد محتوای برنامه‌های درسی با داستانهای خیالی، تجسم خاطره ها، مطرح کردن متن نیمه تمام، یافتن شباهت بین پدیده ها و اشیاء به ظاهر ناهمخوان می تواند در این راستا تأثیر گذار باشد مواد و منابع یادگیری از طریق تجسم بخشیدن به موضوعات انتزاعی و روش های تدریس از طریق استراتژی هایی مانند سفرخیالی، بدیعه پردازی و غیره نسبت به پرورش این منبع معرفتی می توانند مؤثر باشند.
۲-۱-۲-ج)پرورش خلاقیت
دومین هدفی که در الگوی پیشنهادی مطرح می شود پرورش خلاقیت است خلاقیت به عنوان یکی از خصیصه های برجسته کودکان در این الگو جایگاه ویژه ای دارد زیرا این الگو مبتنی بر هنر است و هنر مظهر خلاقیت است از طرف دیگر خلاقیت موضوعی است که در برنامه درسی تمام حوزه های یادگیری می توان بدان توجه نمود و با راهبردهای خاصی نسبت به پرورش آن کوشید. توجه به خلاقیت در تمامی حوزه های یادگیری مستلزم عنایت محتوای برنامه‌های درسی، روش های تدریس و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به آن است. در محتوای برنامه درسی با مطرح کردن سؤالات واگرا و درس آزاد؛ در فنون تدریس با مطرح کردن سؤالات باز، خواستن از دانش آموزان جهت تولید آثار منحصر به فرد از وسایل دور ریختنی، برقراری شباهت بین پدیده های ناهمخوان و در ارزشیابی با توجه کردن به پاسخ های نو و بدیع، دادن آزادی عمل به دانش آموزان جهت انتخاب قالب بازنمایی برای ارائه عملکرد خویش می توان نسبت به پرورش خلاقیت اقدام کرد و این ها مواردی است که در دروس مختلف معلم می تواند با ابتکار و هنرمندی خویش انجام دهد.
۳-۱-۲-ج)پرورش همه حواس دریافتی پنجگانه
گاهی هنرها براساس حواس دریافتی پنجگانه طبقه بندی می شوند برای مثال چنانچه قبلاً نیز ذکر شده است سوانه(۱۳۸۸) طبقه بندی زیر را ارائه نموده است:

  • هنرهای دیداری(نقاشی، مجسمه سازی،معماری)
  • هنرهای شنیداری(موسیقی، ایفای نقش)
  • هنرهای لامسه ای و ماهیچه ای(رقص)
  • هنرهای ترکیبی(سینما ،تئاتر)

و حتی تحت شرایطی می توان به این طبقه بندی هنرهای بویایی و چشائی نیز افزود(همان منبع).
از این رو بهره گیری و استفاده دقیق از حواس در حوزه هنر مؤلفه مهم محسوب می شود زیرا هریک از رشته های هنری ظرفیت های بیانی منحصربه فردی دارند و یک پیام را با نشانه گرفتن یک یا چند حس منتقل می سازند برای مثال موسیقی حس شنیداری و نقاشی حس بینایی را نشانه می گیرند و بدین ترتیب حواس پنجگانه به عنوان مقصود و هدف رشته های هنری قرار می گیرند.
برای استفاده از این مؤلفه هنر، پرورش حواس پنجگانه به عنوان یکی از اهداف الگوی پیشنهادی منظور شده است. این مؤلفه در برنامه درسی حوزه های گوناگون یادگیری دوره ابتدایی می تواند مدنظر قرار گیرد تا بقیه عناصر برنامه درسی شرائطی را جهت تحقق آن هدف فراهم نمایند. محتوا می تواند در قالبهای مختلف نوشتاری، شنیداری و بصری ارائه گردد و فعالیتهای یادگیری می تواند مهارتهای مختلفی مانند مشاهده کردن ، گوش کردن، لمس کردن، بوییدن، چشیدن و غیره را تقویت نماید یا می توان مواد و منابع، زمان و مکانهای ویژه ای جهت این مهارتها تخصیص داد و در ارزشیابی نیز میزان پیشرفت دانش آموزان در این مهارتها را به عنوان یکی از ملاک های موفقیت و ارزیابی لحاظ نمود تا برخلاف این شیوه سنتی که تنها قالبهای نوشتاری و عددی در انتقال پیام استفاده می شود از سایر قالبهای بازنمایی اطلاعات بتوان بهره گرفت. مشارکت کننده ای در این باره می گوید:«ازنظر آموزشی تمامی مواردی که بر ترکیبی از حواس پنجگانه تبدیل گردند علاوه بر افزایش حضور و تمرکز دانش آموزان به افزایش یادگیری منجر می شوند»(P8).
۴-۱-۲-ج)پرورش و هدایت زیباگرایی کودکان
در قسمت مبانی الگوی پیشنهادی ذکر شد که گرایش متعالیه زیباجویی در سرشت انسان به ودیعه گذاشته شده است و بُعد زیبایی شناسی جزء لاینفک وجودی انسان است وقتی تعلیم و تربیت به دنبال شکوفایی استعدادها و ظرفیت های بالقوه متربیان است غفلت از ظرفیت زیباشناختی دانش آموزان به معنای فراموشی بخشی از وجود آنان خواهد بود. از طرف دیگر در تعلیم و تربیت بر هدایت همه جانبه شاگرد تأکید می شود(موسی پور،۱۳۹۲) و هدایت همه جانبه شاگرد مستلزم توجه به همه ابعاد وجودی آنان ازجمله بُعد زیبایی شناسی است.
اهمیت بُعد زیبایی شناسی و میل فطری کودکان به زیبایی بر کسی پوشیده نیست زیرا تحریف و تضعیف در قالب همان خاستگاه فطری صورت می گیرد و اگر کسی به نازیبایی ها گرایش پیدا کند از گرایش به زیبایی ناشی شده و نام زیبایی به آنها می دهد(محمدیان،۱۳۷۹). این موضوع در دوره ابتدایی جایگاه خاصی پیدا می کند دانش آموزان دوره ابتدایی که به زیبایی های ظاهری و محسوس بیشتر گرایش دارند براساس اصل تصعید و جهت جلوگیری از تحریف و تضعیف، هدایت زیباجویی دانش آموزان اجتناب ناپذیر است لذا پرورش و هدایت زیبایی گرایی و زیباجویی دانش آموزان به عنوان یکی از اهداف دوره ابتدایی در الگوی پیشنهادی معرفی می شود. یکی از مشارکت کنندگان چنین می گوید:« در دوره ابتدایی از زیبایی های محسوس باید شروع نمود و برای سوق به زیبایی های معنوی لازم است از مسیر زیبایی های محسوس همانند زیبایی های پیرامون زندگی کودک عبور کرد از این منظر لازم است توسعه شناخت زیبایی ها و هدایت زیباجویی و زیباگرایی کودک در زمره اهداف برنامه درسی باشد»(P2).
۵-۱-۲-ج)پرورش قوه شهود[۹۳]
یکی از منابع دریافت و درک انسان قوه شهود می باشد آن منبع دریافتی که مظهر خلق ایده ها، کشفیات و اختراعات زیادی در طول تاریخ بشریت بوده است. درک بلاواسطه و مستقیم امور که انسان از این نعمت الهی برخوردار بوده است در حوزه هنر و زیبایی شناسی شهود و درک مستقیم از جایگاه ویژه ای برخوردار است. صاحبنظران مختلف زیبایی شناسی و هنر بر اهمیت شهود در خلق آثار و دریافت زیبایی ها تأکید نموده اند. کروچه(۱۳۶۷) می گوید: زیبایی چیزی است که از راه شهود دریافت می شود و نه از طریق تفکر، استدلال و بیان؛ زیبایی همان شهود و داشتن تصویر درونی از یک پدیده حسی یا ذهنی است.
جعفری(۱۳۶۹) نیز بیان می کند زیبایی فی نفسه معقول مانند آزادی، عدالت، علم و غیره با شهود درونی دریافت می شود.
این عبارات بیانگر آن هستند که شهود قوه درک و دریافت زیبایی ها بویژه زیبایی های معقول است در الگوی پیشنهادی که یکی از اصول آن تصعید یعنی هدایت دانش آموزان از زیبایی های محسوس به سمت زیبایی های معقول می باشد جهت دریافت زیبایی های معقول پرورش شهود لازم شمرده می شود. به عبارت دیگر چون یکی از اهداف الگوی پیشنهادی براساس اصل تصعید هدایت زیباگرایی دانش آموزان به سمت زیبایی های معقول می باشد تحقق این هدف مستلزم پرورش شهود در دانش آموزان خواهد بود از این رو پرورش شهود به عنوان یکی از اهداف الگوی پیشنهادی مطرح می شود و براساس آن در سایر عناصر برنامه درسی از قبیل محتوا، فعالیتهای یادگیری، ارزشیابی و غیره می توان آن را مدنظر قرار داد و با فراهم نمودن موقعیت هایی نسبت به پرورش قوه شهود و استفاده دانش آموزان از آن اقدام نمود برای مثال هیو اِی و حسین(۲۰۱۲) می گویند طراحی ها و نقاشی ها نه تنها بر تمرکز افراد کمک می‌نمایند بلکه میزان شهود و دریافت آنان را نیز افزایش می دهند.
مشارکت کننده ای می گوید:« هنر هم جنبه تحلیلی دارد و هم جنبه شهود؛ از این رو اهداف رفتاری و غیر رفتاری هر دو را باید در نظر داشت»(P5).
مشارکت کننده دیگری نیز بیان می کند:« مطابق گفته هگل هنرمند از کارکرد ذهن خویش اطلاعی ندارد و تسلطی بر آن نیز ندارد در وی الهام بوجود می آید و نیرویی در هنرمند پدیدار می شود از این رو الهام و شهود در هنر اهمیت مضاعفی دارد»(P9).
۶-۲-۱-ج) پرورش تفکر انتقادی
تفکر انتقادی عبارت است از تفکر مستدل و تیزبینانه درباره اینکه چه چیزی را باور کنیم و چه اعمالی را انجام دهیم(انیس[۹۴]،به نقل از سیف،۱۳۸۳).
سیفرت(همان منبع) نیز تأکید می کند منظور از کلمه انتقادی در اینجا تیزبینانه است[۹۵] نه گله مندانه یا شکایت آمیز[۹۶].
در نگاه انتقادی ابتدا پدیده ای توصیف شده بدنبال توصیف تفسیر و بر مبنای تفسیر ارزیابی صورت می گیرد لذا نگاه انتقادی نیازمند مهارت توصیف، تفسیر و ارزیابی است(بارون،۱۳۸۸) زیرا با توصیف دقیق تبیین بهتری صورت می گیرد و تبیین بهتر لازمه تفسیر بجا و مناسب است و وقتی تفسیر مناسب صورت گرفت می توان انتظار ارزیابی دقیق و سنجیده را داشت.
در حوزه هنر و زیبایی شناسی نقد از جایگاه مهمی برخوردار است. آیزنر(۲۰۰۵) بیان می کند هنرها در کنار کارکرد بیانی کارکرد مهم دیگری به نام نقد را انجام می دهند هنرها به دانش آموزان کمک می کنند تا این نکته را بپذیرند که مسائل محدود به پاسخهای صحیح واحدی نیستند. والانس(به نقل از فتحی واجارگاه،۱۳۸۶) می گوید هنر و برنامه درسی هر دو به استقبال نقد و ارزیابی می روند. از این رو یکی از اهداف برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر پرورش تفکر انتقادی می باشد که امروزه از اهمیت بسزایی برخوردار است. واحد دینی اداره آموزش و پرورش کالیفرنیا[۹۷](۲۰۰۸،ص۲۲) در گزارشی با عنوان چشم اندازهای آموزش هنر و طراحی برنامه درسی بیان نموده اند که« مهارتهای تفکر انتقادی، حل مسئله و ارتباطات مهارتهای مورد نیاز قرن بیست و یکم می باشند که لازم است این مهارتها بوسیله تلفیق در درون موضوعات علمی گنجانده شوند».
۷-۱-۲-ج)پرورش انواع سوادهای رسانه ای
قبلاً ذکر شد که برقراری ارتباط از مهارتهایی است که در قرن بیست و یکم اهمیت ویژه ای دارد. در برقراری ارتباط رسانه نقش کلیدی دارد منظور از رسانه همان وسیله ای است که فرستنده به کمک آن معنی و مفهوم مورد نظر خود را به گیرنده منتقل می سازد کتاب، فیلم، عکس، نوار صوتی و غیره نمونه هایی از رسانه هستند(امیرتیموری،۱۳۸۲).
آنچه مسلم است رشد فزاینده انواع رسانه هاست که امروزه در اختیار انسان جهت برقراری ارتباط قرار گرفته است. اما در این میان مهارت ارسال پیام با رسانه های گوناگون و همچنین دریافت و فهم پیام از رسانه های مختلف حائز اهمیت است. هریک از رسانه ها با شیوه بازنمایی خاص خود اطلاعات و پیام را بیان می کنند اما هنگامی می توان از برقراری ارتباط مؤفق سخن گفت که مخاطبین مهارت دریافت و فهم آن پیام را داشته باشند.
در حوزه زیبایی شناسی و هنر وجود رسانه های مختلف و اشکال مختلف بازنمایی اطلاعات کاملاً مشهود است. آیزنر(۲۰۰۲،ص۲۰۳) در قسمت خلاصه کتاب هنر و خلاقیت ذهن چنین می گوید:« معناسازی محدود به چیزی که کلمات بیان می کنند نیست مهمترین ایده ای که هنر ها و خلاقیت ذهن ارائه می کنند این است که انسانها مخلوقات معناسازی هستند همه ما می خواهیم تجربه معنادار خلق کنیم برخی معانی با بهره گرفتن از زبان ادبی، خواندنی و بیانی خلق می شوند برخی دیگر به سواد سایر اشکال زبانی نیاز دارند هنرها طیفی از این اشکال را فراهم می کنند…این فرم ها به ما توانایی می بخشند تا معناهایی را خلق کنیم که تکراری نیستند زیرا هر فرمی که استفاده کنیم ویژگی های آن بر معانی که ما می سازیم یا تفسیر می کنیم تأثیر می گذارد».
نظر به این ویژگی حوزه هنر و زیبایی شناسی، در الگوی پیشنهادی پرورش انواع سوادهای رسانه ای دیگر از قبیل طراحی،نقاشی،کاریکاتور،چارت، نقشه،موسیقی،پانتومیم و غیره در دانش آموزان به عنوان هدف پیش بینی می شود تا به قول آیزنر(۲۰۰۵) دانش آموزان مهارت معناسازی از زندگی شان را با اشکال مختلف و متعدد کسب نمایند و به طور خلاصه دامنه و قدرت بیان و فهم شاگردان گسترش و افزایش یابد.
۲-۲ج)اصول تعیین اهداف از منظر الگوی پیشنهادی
اهدافی که در بالا ذکر شد مواردی هستند که در الگوی پیشنهادی به عنوان اهداف برنامه درسی دوره ابتدایی بدون توجه به حوزه یادگیری خاصی مطرح شده اند طوری که این اهداف با سازماندهی چندرشته ای در همه حوزه های یادگیری دنبال شوند اما چون اهداف حوزه های یادگیری محدود به اهداف مذکور نیستند و هر کدام از حوزه های یادگیری با عنایت به ماهیت خود، اهداف ویژه ای دارند برای آنکه سایر اهداف نیز مبتنی بر هنر وزیبایی شناسی باشند اصولی ارائه می گردد که این اصول برخاسته از اطلاعات جمع آوری شده در پژوهش می باشند و می توانند ویژگی زیباشناختی به اهداف ببخشند به عبارت دیگر مؤلفه های زیبایی شناسی و هنر برای تعیین اهداف محسوب می شوند که عبارت اند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:37:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم