کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



ـ دوره ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ که اشغال ایران در این دوره صورت می‌گیرد. به دلیل اشغال ایران سرمایه‌گذاری‌های دولتی و روند مدرنیزاسیون رضاخانی دچار وقفه می‌شود و از آنجا که شهرها نماد مدرنیزاسیون بودند دچار مشکل می‌شوند. بخش کشاورزی در این دوره دچار رکود می‌شود. به‌دلیل رکود بخش کشاورزی مهاجرت‌های روستایی شروع می‌شود، به‌طوری‌که رشد سالانه شهری از ۶۵/۱ به ۷۲/۲ درصد رسید. در این دوره شاهد مهاجرت به خارج از کشور هم هستیم. روند در حاشیه قرارگرفتن بخش کشاورزی از این دوره شروع می‌شود.
از اواخر این دوره به دلیل تلاش‌ها و مساعدت دولت دکتر محمد مصدق، شهرها و روستاها از حالت رکود در حال خارج‌شدن هستند، برای نمونه تراز بازرگانی مثبت می‌شود. صادرات غیرنفتی افزایش می‌یابد. صادرات غیرنفتی ایران در سال ۱۳۳۱ به حدود ۵ میلیارد و ۸۲۳ میلیون ریال رسید، درحالی‌که واردات در همان سال ۵ میلیارد و ۲۰۶ میلیون ریال بود. درنتیجه ایران حتی توانست در حساب مبادلات غیرنفتی مازاد تجاری به‌دست آورد، اما متأسفانه به‌دلیل کودتا این روند ادامه پیدا نمی‌کرد.(کاتوزیان، ۱۳۸۷)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ـ در دوره ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ درآمدهای نفتی افزایش می‌یابد. شهرنشینی با افزایش درآمد نفت روند صعودی را طی می‌کند. این موضوع حاصل تحول در الگوهای استخراج و تمرکز مازاد اقتصادی است، اما از نظر وسعت به اندازه‌ای نیست که باعث بروز همه‌جانبه مشکلات شهری شود. در این دوره شبکه شهری هنوز موزون است و میزان رشد سالانه جمعیت شهری به ۵۷/۴ درصد افزایش می‌یابد.
۱-۲-۱۷-۲ تحلیلی از روند شهرنشینی از سال۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷
عوامل و مسائل زیادی در تحولات و روند شهرنشینی در این دوره مؤثر بودند. اقتصاد ایران در تقسیم کار بین‌المللی همانند کشورهای جهان سوم به شیوه تک‌محصولی سوق داده شده بود. اینبار نظام جهانی سرمایه‌داری شیوه دیگری را تجویز کردند و آن انتقال صنعت به کشور ایران بود. البته این صنعت پایه‌ای و مادر نبود، بلکه صنعتی بود که به جامعه سرمایه‌داری بهتر کمک می‌کرد تا حداکثر استفاده را از منابع و معادن کشور ایران ببرد. بنابراین صنایع مونتاژ و صنایعی که مواد اولیه را برای کشورهای صنعتی آماده می‌کردند درایران و عمدتاً در تهران مستقر شدند.(مشهدی،۱۳۷۴، ۵۲)
ازسوی دیگر با انجام اصلاحات ارضی، روابط سنتی تولید در روستاها از هم پاشید و چیزی جایگزین آن نشد. در این دوره اشتغال نیروی کار در بخش صنعت و خدمات افزایش پیدا کرد و در بخش کشاورزی کاهش یافت. بخش کشاورزی با رشد کم خود هر چه بیشتر به یک بخش حاشیه‌ای در کل اقتصاد تبدیل شد و اولویت توسعه به دیگر بخش‌های اقتصادی داده شد، برای نمونه اشتغال در برنامه سوم نسبت به برنامه دوم ۱/۶ درصد و در برنامه چهارم نسبت به برنامه سوم ۱/۸ درصد کاهش یافت. همزمان با موارد فوق کاربرد ماشین‌آلات در امر کشاورزی در سطح محدودتری باعث آزادشدن نیروی کار از فعالیت‌های کشاورزی و رانده‌شدن از زمین شد. از دیگر سو درآمدهای نفتی بیش از پیش در حال افزایش است. مازاد اقتصادی حاصل از نفت رابطه مستقیمی با میزان کار انجام شده در تولید آن ندارد، زیرا با اختصاص اندکی از نیروهای مولد یک اقتصاد نفتی به تولید نفت، حجم عظیمی از مازاد اقتصادی حاصل می‌شود. بخش عمده آن نه حاصل فعالیت تولیدی که حاصل اجاره نفتی است. از نظر تمرکز مازاد اقتصادی نفتی این مازاد در دست دولت متمرکز می‌شود، بدون اینکه بخش خصوصی در تمرکز آن سهمی داشته باشد. این مازاد سپس از طریق برنامه‌های عمرانی و بودجه‌های دولتی و اعتبارات، به بخش‌های دیگر اقتصاد انتقال می‌یابد و به سرمایه‌گذاری‌های مختلف تبدیل می‌شود. تحول در سه عامل مالکیت ارضی، وابستگی به اقتصاد پولی و مکانیزه‌کردن کشاورزی به‌تنهایی برای وسعت‌گرفتن مهاجرت به شهر کافی نیست. شهرها در این دوره مکان تحقق مازاد اقتصاد ملی هستند.
برنامه‌های عمرانی که بودجه آن از محل این مازاد تأمین می‌شد در آغاز صرف بهبود زیرساخت‌های شهر و بین شهری شد و در مرحله بعد صرف سرمایه‌گذاری‌های صنعتی گردید. گسترش زیرساخت‌های ارتباطی باعث رونق شهرها و گسترش زیرساخت‌های تأسیساتی و تجهیزاتی شد و کیفیت زندگی شهری را ارتقا داد. عوامل فوق سبب رونق فعالیت بخش ساختمان و افزایش انباشت سرمایه در این بخش شد. بدین‌ترتیب زمانی‌که عدم مهارت نیروی کار روستایی را از یک‌سو و رونق فوق‌العاده مشاغل ساختمانی را از دیگر سو در نظر می‌گیریم به یکی از عمده‌ترین علل مهاجرت نیروی کار از روستا به شهر پی خواهیم برد.
پیشرفت مناسبات سرمایه‌داری و انباشت سرمایه همه عوامل فوق را در یک یا دو شهر تشدید می‌کند. مقایسه رقم جمعیت تهران با دومین شهر در سه مقطع ۱۳۳۵، ۱۳۴۵و۱۳۵۵ به‌تنهایی بسیار گویاست و خود گواه این گرایش به تمرکز است. حاصل این تمرکز شدید، جابجایی نیروی کار از شهرهای کو چک و متوسط به شهرهای بزرگتر و متروپل است .در سال ۱۳۳۵ جمعیت تهران حدود ۵/۱ میلیون‌نفر و جمعیت تبریز ۲۸۰هزار نفر، اصفهان ۲۵۰ هزار نفر و مشهد ۲۴۰ هزار نفر اعلام شده است، که به ترتیب تهران ۵ برابر تبریز، ۶ برابر اصفهان و۵/۶ برابر مشهد جمعیت دارد. در سال ۱۳۴۵ تهران ۸/۲ میلیون نفر جمعیت داشت. این رقم برای شهرهای اصفهان، مشهد و تبریز، به ترتیب ۴۲۴،۴۰۹،۴۰۳ هزارنفر بوده است. در سال ۱۳۵۵ شهر تهران ۵/۴ میلون‌نفر جمعیت داشت. این رقم برای شهرهای مشهد، اصفهان، تبریز، به ترتیب ۶۶۷،۶۶۱،۵۹۷، هزار نفر بوده است.
اعداد فوق نمایانگر روند مهاجرت شدید به شهر تهران و پیشی‌گرفتن تهران از شهرهای پس از خود است. این مسئله خود اثرات زیانباری را بر شهر تهران گذاشته بود. یکی از بارزترین نمودهای مهاجرت از شهرها و روستاهای کوچک به تهران، گسترش حاشیه‌نشینی یا زاغه‌نشینی در اطراف تهران است. از سال ۴۵ تاکنون این روند ادامه دارد و باعث زایش و رویش قارچ‌گونه شهرک‌ها و زاغه‌ها در اطراف و بعضاً در شهر تهران شده است. در این دوره ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر مهاجرت کرده‌اند. ۱۲۸۲ آبادی کشور یا از بین رفته‌اند یا خالی از سکنه شده‌اند. این کاهش جمعیت به نفع شهرهای بزرگ بوده است، برای نمونه در سال ۱۳۵۲،۲/۴۳ درصد جمعیت تهران را مهاجرین تشکیل می‌دادند. تعداد مهاجرین یک میلیون و ۵۲۳ هزار و ۶۶۴ نفر بوده که از نقاط مختلف کوچ کرده بودند.(وثوقی،۱۳۶۶، ۵۳)
بنابراین می‌توان گفت که محرک‌های اصلی مهاجرت در این دوره از یک‌سو اصلاحات ارضی و از دیگر سو افزایش چشمگیر درآمدهای نفت بود که به بخش‌های شهری تزریق شده بود.
درباره شبکه شهری در این دوره می‌توان گفت در مقایسه با دوره (۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰) از شکل کهکشانی خارج شده و به شبکه شهری زنجیره‌ای تبدیل شده است. در دوره قبلی هنوز یک کلانشهر اصلی که بتواند تمام فعالیت‌ها را به خود جذب کند شکل نگرفته بود. ارتباط ارگانیکی بین روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ هنوز وجود داشت، اما از دهه ۴۰ به بعد به علت تمرکز شدید درآمدهای حاصل از نفت در تهران و چند شهر دیگر همگونی نسبی قبلی شبکه شهری از بین رفته و از نظر شکل به شبکه شهری زنجیره‌ای تبدیل شده است، به‌طوری‌که در این دوره دگرگونی و تغییرات در کل شبکه شهری به‌طور یکنواخت صورت نگرفته، بلکه صرفاً مکان‌های خاصی جاذب عملکرد جدید شده‌اند، درنتیجه شهرهای کوچک و متوسط عملکرد خود را از دست داده‌اند بدون اینکه عملکرد جدیدی به‌دست آورند، از این‌رو ارتباط ارگانیک منطقه با این‌گونه شهرها دچار گسست شد و ارتباط جدیدی بین مناطق مختلف و متروپل تهران از یک‌سو و شهرهای بزرگ دیگر برقرار شد که حاصل آن گسیختگی در شبکه‌های شهری محلی و در کل گسیختگی در شبکه شهری ایران بود.
۱-۲-۱۷-۳ شهرنشینی پس از انقلاب‌اسلامی
بازتاب فضایی انقلاب اسلامی و نتایج آن خیلی زود در فضای کالبدی و فضایی شهرهای ایران نمایان شد. مسائل و مبارزات سیاسی جریانات و مبادلات فکری و انقلابی، شهر را به کانون عمده این تحولات تبدیل کرد. روند رو به رشد جمعیت در شهرها که پیش از انقلاب آغاز شده بود همچنان و بعضاً با رشد بیشتر ادامه یافت. شروع و ادامه جنگ تحمیلی نیز این جریان را سرعت داد. ازسوی دیگر پس از انقلاب مشکلاتی نیز دامنگیر کشور شد؛ مشکلاتی چون کاهش درآمد حاصل از فروش نفت به دنبال تحریم اقتصادی و مشکلاتی که به سبب وجود موانع در واردکردن مواد اولیه قطعات و ماشین‌آلات مورد نیاز صنایع وابسته به‌وجود آمده بود. این مشکلات همه به گردش سرمایه و کالا در بخش‌های کشاورزی، صنعت و ساختمان لطمه وارد کرده و در بخش خدمات رواج پیدا کرده است. از دیگر سو شروع جنگ ایران و عراق زمینه را جهت مهاجرت جمعیت از مناطق جنگ‌زده به‌سوی نواحی دور از جنگ مهیا کرد. همچنین مهاجرت مهاجرین خارجی از کشورهای افغانستان و عراق نیز سرعت رشد شهرها را افزایش داد. افزایش زاد و ولد نیز به علت کنترل جمعیت و تبلیغات به رشد شهرنشینی بیش از پیش کمک کرد، برای نمونه رشد جمعیت در سال‌های ۶۵ ـ ۵۵، ۹/۳ درصد بوده است.
در سرشماری ۱۳۶۵ کل جمعیت کشور ۹/۴۹ میلیون‌نفر و جمعیت شهرنشین ۹/۲۶ میلیون بوده که ۵۴ درصد کل جمعیت کشور را تشکیل می‌داده است. این دهه به دلیل عبور جمعیت شهرنشین ایران از مرز ۵۰ درصد جمعیت کل کشور، به عنوان یک دهه مشخص در تاریخ ایران است.
از عوامل بارز این دوره افزایش جمعیت شهرهای پرجمعیت و فاصله‌گرفتن آنها از شهرهای با جمعیت متوسط کشور بود. هفت شهر بزرگ کشور به سرعت بر جمعیت خود افزودند و به‌موازات شهر تهران به کانون‌های عمده جمعیتی کشور تبدیل شدند. این عامل بر گسیختگی شبکه شهرهای ایران همچون پس از دهه ۴۰ کمک کرده است. شهرهای بالای صدهزار نفری به ۴۱ شهر افزایش یافت و شهرهای مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، اهواز، باختران و قم به همراه بقیه شهرهای بالای صد هزار نفری، عمده‌ترین جمعیت شهری را در خود جذب کردند. با این حال فاصله جمعیتی بین تهران و هفت شهر بزرگ زیاد بوده و از دیگر سو بین هفت شهر بزرگ و شهرهای پس از خود نیز فاصله زیادی وجود دارد. مجموعه دگرگونی‌های فضایی فوق بیانگر افزایش سریع وزن و سهم جمعیت شهری و نظام شهری است.
در سرشماری۱۳۷۰ سهم جمعیت شهری به کل کشور به ۵۷ درصد افزایش یافت و بقیه در روستاها ساکن بودند. تعداد شهرهای بالای یکصد هزار نفری به ۴۸ شهر و شهرهای میلیونی به ۴ شهر افزایش یافت. در مجموع رشد چشمگیری در نظام شهری نسبت به سرشماری ۱۳۶۵ احساس نمی‌شود، ولی روند رشد شهرنشینی با کاهش محسوس ادامه دارد. رشد جمعیت سالانه ۴ درصد در سال است که نسبت به سال ۶۵ کاهش یافته، ولی با این وجود افزایش جمعیت شهری در پنج سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ به میزان تقریبی ۵ میلیون نفر، رقم قابل‌توجهی را نشان می‌دهد که می‌تواند مسائل و مشکلات شهرنشینی را مطرح کند. سهم شهرنشین استان‌ها در کل جمعیت شهرنشین کشور نیز نشان‌دهنده عدم‌تعادل در پراکندگی جمعیت شهرنشین در سطح ملی است. در کل کشور، استان تهران با ۲/۲۷ درصد جمعیت شهری سهم خود را همچنان افزایش داده است. شهر تهران به تنهایی ۳/۲۰ درصد جمعیت شهرنشین را به خود اختصاص داده است. استان‌های خراسان با ۶۳/۹ درصد، اصفهان ۶۹/۷ درصد، آذربایجان شرقی ۲/۷ درصد و خوزستان و فارس تقریباً ۶ درصد پس از تهران بیشترین جمعیت شهرنشین را به خود اختصاص داده‌اند. در این میان کهکیلویه و بویر احمد با ۴۷/۰ درصد و ایلام ۶۶/۰. درصد به ترتیب کمترین سهم را از جمعیت شهرنشین برخوردارند.
براساس سرشماری ۱۳۸۵ کل جمعیت کشور به ۷۰ میلیون و ۴۷۲ هزار و ۸۴۶ نفر رسید. سهم جمعیت شهرنشین کشور حدود ۴۸ میلیون و ۲۴۵ هزار و ۷۵ نفر بوده است، به عبارت دیگر ۶۸ درصد جمعیت شهرنشین و ۳۲درصد را جمعیت روستانشین تشکیل می‌داد. جمعیت شهرنشین سال ۸۵ نسبت به سال ۷۰، رشدی حدود ۱۱درصد را نشان می‌دهد که حاکی از مهاجرت روستانشینان به شهرهاست و افزایش ۵۲ درصدی شاغلین بخش خدمات در سال ۸۵ مؤید همین مسئله است. در این سال جمعیت شهر تهران حدود ۸ میلیون را نشان می‌دهد که نسبت به سال ۷۵ از رشد حدود ۱۵ درصد برخوردار است. شهرهای میلیونی به عدد ۶ می‌رسد: تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، کرج، شیراز و اهواز. شهر تهران نسبت به گذشته فاصله خود را با شهرهای دیگر حفظ کرده است که حاکی از تسلط شهر تهران بر شبکه شهری ایران است.
نسبت جمعیت شهری به روستایی طی دهه ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ در تمام استان‌ها روند افزایشی داشته است، اما این میزان در تعدادی از استان‌ها افزایش بیشتری را نشان می‌دهد. نسبت جمعیت شهری در استان‌های اصفهان، تهران، قم و یزد به‌ترتیب از رقم ۸۹/۲، ۲۳/۶، ۳۲/۱۰ و ۶۸/۲ در سال ۱۳۷۵ به ۹۹/۴، ۵۵/۱۰، ۴۵/۱۵ و ۹۳/۳ در سال ۱۳۸۵ افزایش یافته است.
شهرهای استان تهران ۶/۲۸ درصد مهاجران وارد شده طی دهه ۱۳۸۵-۱۳۷۵ به شهرهای کشور را به‌ خود اختصاص داده‌اند و شهرهای استان‌های خراسان رضوی و اصفهان با تفاوت قابل‌توجه با استان تهران با نرخ ۵/۷ و ۳/۷ درصد در رتبه‌های بعدی جذب مهاجران قرار دارند. استان‌های ایلام، خراسان جنوبی و خراسان شمالی پایین‌ترین جذب مهاجر را طی این دهه داشتند.
توجه به تحولات روند شهرنشینی، الگوی توزیع جمعیت شهری در کشور و استان‌ها از موضوع‌های قابل توجه و بررسی است. اگر چه بین شهر‌نشینی و توسعه انسانی همبستگی بالایی وجود دارد، اما رشد شتابان آن بدون برنامه‌ریزی و سیاستگذاری، پیامدهایی را در پی دارد. در سال ۱۳۸۵ شهرنشینی در کشورمان نسبت به سال ۱۳۳۵ بیش از دو برابر شده است. شهرنشینی امروز زندگی همه مردم را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.
کاهش جمعیت روستایی در کشورمان حاکی از این است که شهرنشینی در کشور به‌طور عمده نتیجه مهاجرت جمعیت بخصوص از مناطق روستایی به شهرهاست. کاهش مرگ‌ومیر کودکان در مناطق روستایی و بالابودن باروری زنان روستایی در چند دهه گذشته سبب افزایش طبیعی جمعیت در روستاها نسبت به شهرها شد.
نتایج این بررسی نشان می‌دهد رشد شهرنشینی در کشور ما دارای چند ویژگی عمده مانند شتابان، تمرکزگرایانه و ناشی از مهاجرت است. شهرنشینی با خود پیامدهای مثبت و منفی فراوانی دارد، بخصوص سهم الگوی شهرنشینی در این بین قابل‌توجه است. بروز مشکلات اجتماعی، حاشیه‌نشینی و بیکاری پنهان از نتایج گسترش بی‌حد و حصر جمعیت شهری است. با گسترش شهرهای بزرگ بویژه کلانشهرها، افراد در این شهرها با مشکلات متعددی روبه‌رو شده‌اند که از مشخص‌ترین آنها افزایش تقاضا و کمبود مسکن، ساخت‌وساز ناایمن، مشکلات زیست‌محیطی و آلودگی‌های مرتبط با آن است. مطالعه شهرنشینی جمعیت کشورمان نشان می‌دهد که عمده جمعیت شهری در شش کلانشهر که بیشتر شرکت‌های بزرگ، دانشگاه‌های مادر، کارگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدی و امکانات عمده کشور را در برمی‌گیرد، متمرکز هستند. به‌دنبال افزایش معضلات ناشی از رشد شهرگرایی و تمرکز در شهرهای بزرگ، شایسته است در روند برنامه‌ریزی‌ها به‌سوی شهرهای میانی و کوچک توجه شود و در این راستا برنامه‌ریزی‌های عمرانی منطقه‌ای به سود شهرهای کوچک یا میانه باشد، زیرا شهرهای بزرگ بیش از حد رشد کرده‌اند و باید سیاست‌های برنامه‌ریزی شده در راستای تمرکززدایی در کلانشهرها اجرا شود.
۱-۲-۱۸ شهر تبریز
۱-۲-۱۸-۱ نام و قدمت تاریخی تبریز- قبل از اسلام
«مسأله قدمت تبریز یکی از ابهامات تاریخ است. این سوال همیشه در ذهن نویسندگان و محققان و علاقمندان مسائل تاریخی بوده که آیا تبریز کنونی یکی از شهرهای قدیم آذربایجان است یا نه ؟». (نیکنام لاله ، ذوقی ، ۱۳۷۴، ۳۴)
«در حوادث و پیکارهای قدیم، نامی از تبریز دیده نمی شود. شاید در دوران های خیلی پیش، شهر قابل توجهی مثل امروز نبوده است. در بعضی نوشته ها، بنای اولیه ی این شهر را پس از بعثت « محمد» پیامبر بزرگ اسلام و یا در زمان خلیفان عباسی می دانند». (جوادی ، ۱۳۵۰، ۶۳)
وارتان تاریخ نویس ارمنی در قرن چهارده درباره این شهر چنین نوشته است : « …. تبریز را خسرو آرشاکی(اشکانی) حکمران ارمنی برای انتقام گرفتن از آرادمش (اردشیر) نخستین پادشاه دودمان ساسانی، قاتل آرتباخوس (اردوان) آخرین پادشاه پارت بنا کرده است». (همان، ۶۳)
«زمان پیدایش و موقعیت اولیه تبریز تاکنون مشخص نشده است. در منابع علمی و تاریخی به نظرات متفاوتی پیرامون این مسئله برمی خوریم. صرف نظر از اینکه بسیاری از منابع سده های میانه، بنای تبریز را مربوط به زبیده خاتون همسر هارون الرشید دانسته اند، مسئله پیدایش آن همواره محل بحث بوده است». (عون اللهی سید آقا، م زارع شاهمرسی ، ۱۳۸۹، ۴۱)
«حمدالله مستوفی از منشیان دستگاه خواجه رشیدالدین فضل الله در مورد تبریز (به نقل از جوادی، ۱۳۵۰، ۶۴) چنین نوشته :« … سال ۱۷۵ (۷۵۵ میلادی) زبیده خاتون همسر هارون الرشید خلیفه ی عباسی به تب نوبه مبتلا شد، چون هنگام اقامت در این شهر به وسیله ی پزشکان و در اثر لطافت هوا شفا یافت، این شهر را « تب ریز » نام گذاشته اند… دارالملک آذربایجان در ماقبل تاریخ مراغه و اکنون شهر تبریز است که پاکیزه ترین بلاد ایران است. حقوق دیوانی در آذربایجان در زمان سلجوقیان و اتابکان قریب ۲۰۰۰۰ تومان تبریز سه شهر است. تبریز از اقلیم چهارم است».
«در کتاب شاردن و مینورسکی نویسندگان مدعی شده اند که تراوا «تورا» و گابریس که بطلمیوس از آن یاد می کند همان تبریز است. منتها با گذشت زمان تغییراتی در آن رخ داده و حال به صورت تبریز درآمده است». (نیکنام لاله، ذوقی، ۱۳۷۴، ۳۵)
«با توجه به اینکه قدمت تاریخی تبریز به قبل از ظهور اسلام و سلسله ی ساسانی بدانیم، چون در اطراف این شهر، در دامنه ی سهند، چشمه های آب گرم ریزان و جوشان وجود داشته اند، ممکن است به این سبب اینجا را «تف ریز» ، «تب ریز» یعنی گرما ریز، گرما بیز نام داده باشند و یا همان طور که در بعضی از نوشته ها یاد شده، به سبب آتشکده ای که سابقاﹰ در این محل وجود داشته است «تف ریز» ، «تف بیز» نام گذاری کرده اند که در اثر گذشت زمان به تبریز تغییر یافته است». ( جوادی شفیع،۱۳۵۰، ۶۴)
«تاورینه و شاردن اکباتان قدیم ماد، و سبئوس مورخ ارمنی شهر کازا را به جای تبریز حساب کرده اند. گیز سفیر انگلیس که در ۱۲۱۶ ق. (۱۸۰۱ م.) همراه سرجان ملکم به ایران آمده بود، نوشته است که تبریز همان شهر قدیمی کازا است. تقریباﹰ چهل سال بعد از گیز، فلاندن که از طرف دولت فرانسه با ایران آمده بود، ضمن بحث از تاریخ باستان این گونه بیان کرده است که کسانی نام قدیم تبریز را به صورت کابریک، اکباتان و کازا ذکر کرده اند». (عون اللهی،۱۳۸۹، ۴۱)
«نادر میرزا می گوید : در نامه های باستانی نبشته اند ….. آذرآبادگان را اشکانیان فرو گرفتند …. تا اردشیر اردوان اشکانی را بکشت…. آذربایجان را به پادشاهی خود افزود و این به سال ۲۲۶ از میلاد بگذشته بود. با اندک فرصتی خسرو کبیر، آن ملک را از اردشیر ساسانی بستد و به سال ۲۵۳ میلاد شهر « داوریژ » را عمارت کرد». (نیکنام لاله، ذوقی، ۱۳۷۴، ۳۶)
«صاحب مرات البلدان می گوید : به سبب قریب المخرج بودن « د » و « ت » داوریژ تبدیل به تاوریژ و اندک اندک توریز گردید و چون اختلاف لغت عرب و عجم درجه ای کمال یافت «ژاوی» فارسی نیز «زای» عربی شد و در ذهن عامه توریز ماند و خواص «واو» را قلب «بباء» نموده و تبریز گفتند».(همان، ۳۵)
«فاوستوس مورخ ارمنی که حوادث سده چهارم میلادی را تا سال ۳۸۷ م. در اثرش آورده، جنگ شاهپور دوم ساسانی (۳۰۹- ۳۷۹ م.) را با واساگ سردار ارمنی در سال های ۳۷۵-۳۷۶ م در تبریز به تصویر کشیده است: …. پادشاه ایران با سپاهیان خود به ارمنستان و سپس آتروپاتنه هجومی ترتیب داد. ارتش ایران در تاورژ اردو زد. واساگ با سپاه دویست هزار نفری خود قرارگاه پادشاه ایران را در آنجا آتش زد. در آنجا تصویر پادشاه را یافته و با پیکان آن را درید». (عون اللهی،۱۳۸۹، ۴۲)
«آن چنان که معلوم است هیچ شهری به یکباره پدید نمی آید و شرایط اقتصادی و اجتماعی معینی برای پیدایش آن لازم نیست. شهرها با پیدایش طبقات و دولت به وجود می آیند. از قدیم شهرها در جاهایی مساعد برای دفاع در برابر دشمن ساخته می شدند». (همان ، ۴۳)
«تارویی- تارماکیس یا همان تبریزی که در کتیبه سارگون از آن نام برده شده، در محل کنونی یا کمی آن طرف تر قرار داشت. بدین ترتیب تبریز کنونی نخستین بار به شکل تارویی- تارماکیس ، بعدها در منابع عربی به صورت تبریز و تبریز، در منابع پارسی تبریز و در منابع پیش از میلاد به گونه تاوریژ و داورژ ضبط شده و در لهجه محلی آذربایجان به صورت تربیز آمده است». (همان ، ۵۰)
۱-۲-۱۸-۲ نام و قدمت تاریخی تبریز-بعد از اسلام
«تاریخ تبریز بعد از اسلام بر عکس قبل از اسلام مشخص و گویا است و نیازی نیست از زوایای تاریخ شواهدی گرد آوریم. تاریخ نویسان و محققین درباره تاریخ این شهر در اوایل سال های بعد از اسلام چیزی را درج نکرده اند. در سال اول هجری نامی از آن نبرده اند، شاید پس از ویرانی یا در همان حال، روستایی بی نام و نشان بیش نبوده و تا اواخر قرن دوم هجری شهرت و اهمیت نداشته است. والا چگونه می توان قبول کرد از جمیع شهرهای آذربایجان در این سال ها نام برده اند، ولی از تبریز سخنی نگفته اند». (نیکنام لاله، ذوقی، ۱۳۷۴، ۳۷)
«ولادبمیر مینورسکی نشان می دهد که نام تبریز به صورت کنونی در منابع عربی، در دوره حمله عرب ها به آذربایجان نیامده است. ولی در منابع عربی سال ۲۵ ق. (۶۴۵-۶۴۶م.) به نام تبریز برمی خوریم. در سال ۱۴۱ ه.ق (۷۵۸-۷۵۹م.) در زمان خلافت ابو جفعر منصور، تعداد زیادی از یمانیان به همراه یزید بن حاتم از بصره به آذربایجان کوچ کرده اند. رواد بن المثنی الازدی از یمانیان مهاجر، حاکم منطقه ای از تبریز تا بذ گشت. او تبریز را اقامتگاه خود کرد. زمانی که رواد به اینجا آمد، تبریز قصبه ای متوسط بود».(عون اللهی، ۱۳۸۹، ۵۱)
«در اوایل سده نهم میلادی دژی مستحکم در تبریز وجود داشت. بابک رهبر حرکات آزادیخواهانه علیه خلافت، در سنین شانزده تا هیجده سالگی به مدت دو سال در تبریز، به محمد بن الروادی الازدی خدمت کرد و در هجده سالگی نزد پدر رفت. در این زمان دژی استوار در تبریز بود. طبری در بحث از حوادث سال ۲۲۰ قمری (۸۳۵ م) بیان می کند که دو دژ به نام «تبریز» و «شاهی» در دست محمد بعیث از نسل روادیان بوده است».(همان ، ۵۱)
«در سال ۳۷۲ ه.ق مولف حدود العالم همانجا که اردبیل را قصبه و مراغه را شهر بزرگ آذربایجان معرفی کرده، تبریز را شهر کوچک نامیده است. تبریز در زمان معروفیت نداشته تا با شهرهای دیگر آذربایجان برابری کند تا اینکه در اواسط قرن چهارم شهر از معروفیت خاصی برخوردار می شود، تا جایی که جغرافی نویسان معاصر زبان به توصیف این شهر گشوده اند و در قرن پنجم و ششم صورت مستحکم تری به خود می گیرد». (نیکنام لاله، ذوقی، ۱۳۷۴، ۳۸)
«تبریز در عهد مغول و آن روزها که از حمد الله مستوفی لقب « قبله الاسلامی » گرفت، پایتخت کشور بود و بیش از پیش ترقی کرد، مردم از هر سوی بدانجا گرد آمدند و به بیرون شهر عمارت کردند، به مرتبه ای که بر هر دروازه زیادت از اصل شهر آبادانی پیدا کرد». (همان ، ۳۹)
اوج شکوفایی تبریز از زمانی شروع شد که این شهر به عنوان پایتخت ایلخانیان انتخاب شد. شهرتبریز در دوران تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسله صفویه پایتخت ایران بوده است. تبریز در دوره قاجار شهر ولی عهد نشینی این سلسله بود و ولی عهدان سلسله قاجار در این شهر اقامت می گزیدند.
شهر تبریز از ابتدای حیات خود نقش مهمی را در رویدادهای منطقه ای ایفا کرده است؛ از مقابله با دشمنان خارجی همچون عثمانی و روسیه تا پیشگامی در انقلاب مشروطه و غیره.امروزه نیز شهر تبریز یکی از شهرهای مهم ایران محسوب می شود و در زمینه تولیدات فرهنگی، علمی، صنعتی، کشاورزی و …. از پیشگامان کشور محسوب می شود.
۱-۲-۱۹ تعریف شهروندی
شهروندی همانطور که روشن است از مشتقات شهر است. شهروندی را قالب پیشرفته «شهرنشینی» می‌دانند. به باور برخی از کارشناسان، شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به مسئولیت‌های خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند به «شهروند» ارتقاء یافته‌اند. شهروندی تا پیش از این در حوزه اجتماعی شهری بررسی می‌شد اما پس از آن شهروندی مفاهیم خود را به ایالت و کشور گسترش داده‌است، اگرچه امروزه بسیاری به شهروندی جهانی نیز می‌اندیشند. شهروندی امروزه کاربردها و معانی مختلفی یافته‌است.
۱-۳ شناخت مفهوم پایداری
۱-۳-۱ شناخت پایداری
۱-۳-۱-۱ لغت پایداری
دهخداپایداریرابهمعنایبادوام،ماندنیآوردهاست.(دهخدا،۴۷)
معنای کنونی واژه پایداری که در این بحث نیز مد نظر می‌باشد عبارتست از:« آنچه که می‌تواند در آینده تداوم یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 02:28:00 ق.ظ ]




درصد سؤالاتی با نرخ مواجهه کوچکتر از

%۴۰

%۸۹/۱۵

%۸۹/۱۱

%۲۵/۶

اندازه‌ی خزانه‌ی سؤال

۴۵۵

۱۵۲

۱۱۳

۱۱۵

نمودار ۴-۱۷ نشان می‌دهد که خزانه‌های سؤال بهینه، نرخ همپوشی تست بیشتری در سطوح توانایی زیر ۵/۱- نشان می‌دهند، البته، در عمل آزمودنی‌های اندکی در این سطوح توانایی وجود دارد. همچنین، دو خزانه‌یR (MRP_4) وMTI (ROP_6) در سطوح بالای ۵/۱ نیز نسبت به دو خزانه‌ی عملیاتی و MRP (ROP_5) دارای نرخ همپوشی بالاتری هستند. امّا خزانه‌ی سؤال بهینه‌ی MRP (ROP_5) نسبت به بقیه خزانه‌ها، نرخ همپوشی تست کمتری در سطوح توانایی بالای ۱- نشان می‌دهد. خزانه‌ی سؤال عملیاتی دارای کمترین نرخ‌های مواجهه در دو انتهای سطوح توانایی می‌باشد. ولی دارای نرخ همپوشی بالایی در وسط توزیع توانایی است. خزانه‌ی R (ROP_4) دارای پایین‌ترین نرخ همپوشی تست در وسط توزیع توانایی است، زیرا اکثریت سؤالاتی که در این روش ساخته می‌شوند، برای افرادی است که در وسط توزیع توانایی قرار می‌گیرند. این نتایج با خزانه‌های سؤالی که با پهنای ۲/۰ ایجاد شدند، مشابه است. همچنین، خزانه‌های بهینه درصد خیلی کوچکی از کم مواجهه شدن سؤالات را دارند. این درصد نسبت به خزانه‌هایی که با پهنای ۲/۰ ساخته شدند، نیز کوچکتر است، که تعجب برانگیز نیست، زیرا تعداد سؤالات خیلی کمتری دارد. البته خزانه‌یMRP (ROP_5) و MTI (ROP_6) دارای نرخ بالاتری از درصد سؤالات بیش مواجهه شده هستند، که البته به دلیل عدم کنترل مواجهه‌ سؤالات و تعداد بسیار کمتر سؤال در این دو خزانه‌ی بهینه می‌باشد. طبیعی است که با افزایش تعداد سؤالات در خزانه، نرخ همپوشی و بیش مواجهه شدن کاهش می‌یابد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نمودار ۴-۱۷: نرخ همپوشی تست مشروط به Ɵ بدون S-H، b-bin: 0.4
نمودارهای ۴-۱۸ تا ۴-۲۰ درصد‌های مواجهه‌ سؤال در هر یک از سطوح توانایی را نشان می‌دهند. در هر سه خزانه‌ی بهینه، سؤالات خیلی آسان و خیلی دشوار که به ترتیب در سطوح پایین و بالای توانایی ارائه می‌شوند، دارای نرخ‌های مواجهه‌ کوچکتری هستند. بخصوص در خزانه‌ی MRP (ROP_5) سؤالات خیلی دشوار نرخ مواجهه‌ کمتری دارند. نتایج نشان می‌دهد که در هر سه خزانه‌ی بهینه، سؤالاتی با سطوح دشواری متوسط بیشترین قابلیت استفاده را داشته اند، از این لحاظ نتایج نرخ مواجهه‌ سؤال در دو پهنای ۲/۰ و ۴/۰ ترتیب یکسانی دارد، با این تفاوت که در خزانه‌هایی که با پهنای ۴/۰ ایجاد شدند، نرخ مواجهه‌ سؤال بیشتر است.

نمودار ۴-۱۸: درصد سؤالات بیش مواجهه شده در مدل R (ROP_4) بدون S-H

نمودار ۴-۱۹: درصد سؤالات بیش مواجهه شده در مدل MRP (ROP_5) بدون

نمودار ۴-۲۰: درصد سؤالات بیش مواجهه شده در مدل MTI (ROP_6) بدون S-H
همچنان که در نمودار ۴-۲۱ ملاحظه می‌کنید، میانگین آگاهی خزانه‌های سؤال به شیوه‌ی متفاوتی در سطوح ثابت توانایی عمل می‌کند. خزانه‌ی سؤال عملیاتی در سطوح توانایی بین ۵/۱- تا ۲ دارای بیشترین مقدار آگاهی است. خزانه‌های بهینه در این سطوح آگاهی کمتری ایجاد می‌کنند. خزانه‌ی سؤال R (ROP_4) و خزانه‌ی سؤال MRP (ROP_5) در سطوح توانایی زیر ۵/۲- مشابه با هم عمل می‌کنند و دارای بیشترین آگاهی هستند. خزانه‌ی سؤال MTI (ROP_6) مانند MTI (ROP_3) در کل دامنه‌ی سطوح توانایی، به طور معناداری آگاهی کوچکتری را ایجاد می‌کند.
نمودار ۴-۲۱: متوسط آگاهی تست مشروط به توانایی واقعی در خزانه‌های سؤال بدون S-H (b-bin: 0.4)
نمودار ۴-۲۲ تا ۴-۲۴ خطای استاندارد شرطی اندازه‌گیری (CSEM)، اریب شرطی و میانگین مجذور خطا (CMSE) را در هر چهار خزانه‌ی سؤال نشان می‌دهد. خطای استاندارد اندازه گیری در هر سه خزانه‌ی سؤال بهینه در سطوح توانایی زیر ۲- و بالای ۲ دارای مقادیر بیشتری نسبت به سطوح دیگر توانایی است. امّا هنوز نسبت به خزانه‌ی عملیاتی کمتر است. در بقیه‌ی سطوح توانایی به غیر از مرکز توانایی، خطای استاندارد در هر سه خزانه‌ی بهینه به حداقل خود می‌رسد. نمودار ۴-۲۳ نشان می‌دهد که در خزانه‌ی عملیاتی میزان اریب در اغلب سطوح توانایی بیشتر از خزانه‌های بهینه می‌باشد. همچنین، در سطوح توانایی پایین توانایی خزانه‌ی سؤال MTI (ROP_6) از میزان اریب مثبت بالاتری و در سطوح بالای توانایی از میزان اریب منفی بالاتری نسبت به خزانه‌های بهینه‌ی دیگر برخوردار است. دلیل این نتیجه آن است که از حداقل مقدار آگاهی در ایجاد سؤالات استفاده می‌کند. نمودار ۴-۲۴ میانگین مجذور خطا را در سطوح متفاوت توانایی نشان می‌دهد. نتایج این نمودار نشان می‌دهد که MSE هر سه خزانه‌ی بهینه در اغلب سطوح توانایی کوچکتر از خزانه سؤال عملیاتی است. خزانه‌ی سؤال R (ROP_4) نسبت به دو خزانه‌ی بهینه‌ی دیگر، دارای MSE بیشتری است. همچنین، در اکثر سطوح اندازه‌گیری مقادیر میانگین مجذور خطا در خزانه‌های بهینه با پهناهای ۲/۰ و ۴/۰ یکسان است.
نمودار ۴-۲۲: خطای استاندارد اندازه‌گیری (CSEM) در خزانه‌های سؤال بدون S-H (b-bin: 0.4)
نمودار ۴-۲۳: اریب شرطی (conditional-Bias) در خزانه‌های سؤال بدون S-H (b-bin: 0.4)
نمودار ۴-۲۴: میانگین مجذور خطا (CMSE) در خزانه‌های سؤال بدون S-H (b-bin: 0.4)
خلاصه مرحله‌ی اول و دوم
نتایج نشان داد که بدون توجه به عامل پهنای b-binها، خزانه‌های سؤال بهینه بهتر از خزانه‌های سؤال عملیاتی از نظر اندازه خزانه و دقت اندازه‌گیری عمل می‌کنند. اگرچه خزانه‌هایی که با پهنایb-bin = 0.2 ساخته شدند، از دقت اندازه‌گیری بالاتری در برآورد توانایی نسبت به خزانه‌هایی که با پهنای b-bin =0.4 طراحی شدند، برخوردار بودند. امّا، خزانه‌هایی که با پهنای ۴/۰ طراحی شدند، دارای تعداد کمتری سؤال بودند، که از لحاظ اقتصادی این الگوها را به صرفه‌تر می‌کند. در مجموع، بدون توجه به عامل پهنای b-bin ها، خزانه‌های بهینه‌ی MRP از دقت اندازه‌گیری بالاتری برخوردار بودند، این نوع خزانه‌ها نسبت به خزانه‌های R دارای سؤالات کمتر و نسبت به خزانه‌های MTI دارای سؤالات بیشتری بودند. امّا میزان دقت و صحت اندازه‌گیری آنها بیشتر از دو خزانه‌ی دیگر بود. خزانه‌های MRP که با پهنای ۴/۰ طراحی شدند، نسبت به آنهایی که با پهنای ۲/۰ طراحی شدند، از امنیت پایین‌تری برخوردار بودند. در کل، این نوع خزانه‌ها، چون بر اساس ویژگی‌های دقیق پارامترها و جوامع مورد نظر طراحی شدند، دارای دقت بالاتری بودند. خزانه‌هایی که با روش MTI و با پهنای ۴/۰ طراحی شدند، از امنیت بالاتری نسبت به دو خزانه‌ی بهینه‌ای که پهنای ۴/۰ داشتند، برخوردار بودند.
بنابراین، توصیه می‌شود که، زمانی‌که به صرفه بودن طراحی خزانه‌های سؤال و امنیت آزمون عامل بسیار مهمی می‌باشند، برای کاهش تعداد سؤالات مورد نیاز در خزانه‌ی CAT از روش MTI با پهنای ۴/۰ استفاده شود. همچنین اگر، در آزمونی دقت و صحت اندازه‌گیری برای طبقه‌بندی و گزینش افراد و امنیت آزمون عوامل مهمی هستند، از روش MRP با پهنای ۲/۰ استفاده شود. بدون توجه به پهنای b-bin ها، خزانه‌هایی که با روش R طراحی می‌شوند، شباهت زیادی به خزانه‌های عملیاتی دارند، زیرا بر اساس ویژگی‌های پارامترهای سؤالات عملیاتی ساخته شده‌اند. نتایج مربوط به این خزانه‌ها نشان می‌دهد که، ساخت سؤالات به شیوه‌ی تصادفی و بدون برنامه‌ریزی برای ویژگی‌های مورد نظر، می تواند باعث اتلاف هزینه و همچنین دقت کمتر باشد.
ساخت خزانه‌های سؤال با کنترل مواجهه‌ سیمپسون-هتر (S-H)
ساخت خزانه‌های سؤال با b-bin=0.2
در مرحله‌ی سوم، خزانه‌های سؤال بهینه با درنظر گرفتن عامل کنترل مواجهه سیمپسون-هتر ایجاد شدند. این عامل به دلیل کنترل امنیت اجرای سؤالات آزمون در طراحی خزانه‌های سؤال و بالابردن میزان امنیت CAT، در این پژوهش وارد شد. در این روش به هر یک از سؤالات موجود در خزانه از طریق یک روش تکراری و چرخشی، یک پارامتر کنترل مواجهه اختصاص داده شد، که تعداد دفعاتی که یک سؤال در CATهای متفاوت اجرا شد را نشان می‌داد. در هنگام اجرای CAT، هر سؤالی که برای اجرا انتخاب می‌شد، با ملاک مواجهه‌ ۳۳/۰ مقایسه می‌شد، اگر احتمال انتخاب این سؤال بیشتر از این مقدار بود، سؤال اجرا نمی‌شد و به خزانه بازگردانده می‌شد و سؤال دیگر با همین ویژگی‌ها انتخاب و یا آگاهی دهنده‌ترین سؤال بعدی که در خزانه‌ی اصلی (پشتیبان) وجود داشت، انتخاب و اجرا می‌شد. در این پژوهش، این فرایند که از طریق اجراهای متوالی بر روی کل افراد اجرا شد، فرآیندی وقت گیر و طولانی بود. هدف از طراحی خزانه‌ی سؤال بهینه با کنترل مواجهه‌ سیمپسون-هتر این است که علاوه بر بهینه بودن ویژگی‌های تست، طول تست و تعادل محتوایی، این اطمینان را ایجاد کند که کنترل مواجهه‌ سؤال تنها به میزان اندکی دقت تست را کاهش می‌دهد. البته در این پژوهش، با انتخاب سؤالاتی مشابه با سؤالاتی که نرخ مواجهه‌ بالاتر از ۳۳/۰ دارند، از خزانه‌ی سؤال اصلی (پشتیبان)، از کاهش میزان دقت تست جلوگیری شد. به طوری‌که در خزانه‌های سؤالی که با دقت ۹۹/۰ ساخته شدند، نه تنها دقت کاهش نیافت بلکه افزایش نیز یافت. در پایان خزانه‌های سؤال بهینه‌ای ایجاد شدند که علاوه بر داشتن ویژگی‌های بهینه برای CAT، ملاحظات امنیتی آزمون را نیز در نظر گرفتند. چون، تعداد دفعاتی که یک سؤال در طول فرایند طراحی خزانه، استفاده می‌شد، قابلیت ثبت داشت، اگر تعداد دفعاتی که سؤال اجرا می‌شد به ( ) می‌رسید، سؤال دیگری از همان bin انتخاب می‌شد. به طوری‌که سهم مواجهه‌ کلی برای هر یک از سؤالات درون هر bin از میزان ۳۳/۰ بزرگتر نشود.
طرح خزانه‌های سؤال با کنترل مواجهه‌ سؤال S-H بر اساس طرح خزانه‌های سؤال بدون کنترل مواجهه است و تنها تفاوت خزانه‌های بهینه در این مرحله، در وارد کردن روش S-H است. در این نوع خزانه‌ها سؤالات بیشتری به binهایی اضافه می‌شوند که سؤالاتشان تمایل بیشتری دارند که برای اجرا انتخاب شوند، یعنی، نرخ مواجهه‌ آن‌ها بیشتر از ۳۳/۰ است. در این روش بیشینه‌ی انتخاب یک سؤال برای کل آزمودنی‌ها برابر با ۳۳/۰ است. این افزایش تعداد سؤال را می‌توان از نمودار ۸، ۹ و ۱۰ در ضمیمه‌ی (ب) و جداول ۸، ۹ و ۱۰ در ضمیمه‌ی (الف) دریافت. این نمودارها و جداول توزیع سؤالات در خزانه‌های بهینه‌ی شبیه‌سازی شده را با در نظر گرفتن عامل کنترل مواجهه سیمپسون-هتر، نشان می‌دهند. خزانه‌ی R (ROP_7) دارای توزیعی یکنواخت‌تر در طول ماتریس پارامتر a و b است. در صورتی که خزانه‌ی MRP (ROP_8) دارای سؤالاتی با ضریب تشخیص بیشتر می‌باشد، به طوری‌که نسبت به زمانی که کنترل مواجهه اعمال نشده بود، دارای سؤلاتی با ضرایب تشخیص بیشتر است. خزانه‌ی MTI (ROP_9) دارای سؤالات بیشتری با ضرایب تشخیص پایین‌تر است. نتایج جدول ۴-۱۱ نشان می‌دهد که، خزانه‌ی MRP دارای بیشترین مقدار متوسط ضریب تشخیص و MTI دارای کمترین مقدار است. البته میزان پراکندگی در پارامتر a در خزانه‌ی MTI کمتر از بقیه‌ی خزانه‌ها می‌باشد. خزانه‌ی R به ۳۰ سؤال بیشتر از روشی که کنترل مواجهه روی آن اعمال نشده بود، خزانه‌ی MRP به ۱۱۵ سؤال و خزانه‌ی MTI به ۶۰ سؤال بیشتر نیاز دارد. امّا، اندازه‌ی خزانه‌ی سؤال هنوز کمتر از خزانه‌ی عملیاتی است. دلیل اینکه خزانه‌ی MRP نسبت به دو خزانه‌ی دیگر، در این روش به سؤالات بیشتری نیاز دارد، این است که، در این خزانه بیشتر سؤالات دارای ضریب تشخیص بالا هستند، از این‌رو، دارای نرخ مواجهه‌ بیشتری هستند. بنابراین، برای جلوگیری از مواجهه‌ بیش از حد، باید سؤالات بیشتری به این خزانه اضافه شود. در مجموع، سؤالات اضافه شده به خزانه‌های این مرحله دارای ضرایب تشخیص بالاتری هستند، زیرا آنها به مواجهه‌ بیشتر تمایل دارند. این قضیه باعث می‌شود که متوسط پارامتر a در این نوع خزانه‌ها بالاتر شود. نتایج ارزیابی این خزانه‌ها در جدول ۴-۱۲نشان می‌دهد که هر سه خزانه‌ی بهینه دارای یک مقدار اریب منفی بسیار کوچک است، و میزان MSE در خزانه‌های بهینه بسیار کوچک‌تر از خزانه‌ی عملیاتی است، بخصوص در خزانه‌ی MRP (ROP_8) این مقدار به حداقل خود می‌رسد.
جدول ۴-۱۱: اندازه‌ی خزانه‌ی سؤال و آماره‌های پارامتر سؤال، با S-H (b-bin=0.2)

خزانه سؤال

اندازه
خزانه

میانگین

انحراف استاندارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ق.ظ ]




(۲-۱۱)
این روش به دنبال این است که حداکثر مقدار همه‌ی سؤالات موجود در خزانه، کمتر از مقدار r باشد. مقدار r حداکثر نرخ مطلوب استفاده از سؤال است.
؛ احتمال انتخاب یک سؤال به‌عنوان بهترین سؤال آزمون.
؛ احتمال اجرای یک سؤال به‌ شرط انتخاب سؤال.
؛ احتمال اینکه یک سؤال اجرا شود. بنابراین،

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

به هریک از سؤالات موجود در خزانه یک پارامتر کنترل مواجهه، یعنی، اختصاص داده می‌شود. این پارامتر از طریق مجموعه‌ای از شبیه‌سازی‌ها با بهره گرفتن از یک طرح آزمون انطباقی که قبلاً ساخته شده و آزمودنی‌های شبیه‌سازی شده‌‌ای که از توزیع مورد نظر توانایی نمونه‌گیری شدند، تعیین می‌شود. پس از هر شبیه‌سازی، نسبت دفعاتی که هر سؤال به‌عنوان بهترین سؤال انتخاب می‌شود، ، و نسبت تعداد دفعاتی که هر سؤال اجرا می‌شود، ، به‌طور جداگانه‌ای محاسبه می‌شود. سپس، ، برای چرخش بعدی بر اساس معادله‌ی (۲-۱۲) محاسبه می‌شود:
(۲-۱۲)
شبیه‌سازی و اصلاحات تا جایی ادامه می‌یابد که روش ثابت شود و حداکثر مقدار مشاهده شده برای همه‌ی سؤالات تقریباً برابر با مقدار مطلوب r شود. البته، تضمینی وجود ندارد که سرانجام این روش با ثبات شود و به‌راستی هم این امکان وجود ندارد (وندر لیندن و گلاس ۲۰۰۰).
پارامترهای کنترل مواجهه که در انتخاب سؤال به‌کار می‌روند، هم در طول شبیه‌سازی‌ها و هم بعد از مقادیر پایانی که ساخته شده‌است، به صورت زیر است:
لیستی مرتب شده از سؤالات مورد نظر تشکیل دهید.
مطلوبترین سؤال را در نظر بگیرید.
مطلویترین سؤال را با احتمال اجرا کنید.
اگر مطلوبترین سؤال اجرا نشد، از خزانه‌ی سؤالات باقیمانده برای این آزمودنی حذف شود.
گام ۳ و ۴ برای مطلوبترین سؤال بعدی تکرار شود. و تا جایی که یک سؤال اجرا شود ادامه یابد.
سؤالاتی که در لیست قبل از سؤال اجرا شده پدیدار می‌شوند، سؤالات انتخاب شده درنظر گرفته می‌شود، و سؤالات انتخاب شده بدون جایگزینی، نمونه‌گیری می‌شوند. سؤالاتی که در لیست بعد از سؤال اجرا شده ظاهر می‌شود، برای بررسی‌های بعدی به خزانه برگردانده می‌شوند. بنابراین روش سیمپسون و هتر می‌تواند به عنوان روش جایگزینی نسبی[۱۳۷] درنظر گرفته شود. اگر طول لیست منظم‌شده در گام اول خیلی بزرگ باشد و اگر ایجاد اعداد تصادفی در گام سوم با بدشانسی همراه شود، تعداد قابل توجهی از سؤالات ممکن است، برای یک آزمودنی از خزانه حذف شود. با این وجود، اگر طول تست انطباقی برابر با n باشد، باید حداقل n سؤال در خزانه وجود داشته باشد که پارامتر کنترل مواجهه‌ آن برابر با یک باشد. اگر این تعداد سؤال وجود نداشت، بنابراین، ممکن است برای برخی از آزمودنی‌ها برای اجرای یک آزمون انطباقی کامل سؤالات کافی در خزانه وجود نداشته‌باشد. در مواقعی که n مورد از چنین سؤالاتی در پایان چرخش وجود ندارد، سیمپسون و هتر، روش معقولانه‌ای پیشنهاد می‌کنند، به‌طوری‌که مقادیر پارامترهای کنترل مواجهه را منظم می‌کنند و بزرگترین n را برابر با یک قرار می‌دهند. این روش باعث می‌شود که نرخ مواجهه سؤالاتی که کم‌ترین محبوبیت را دارند، افزایش یابد (وندر لیندن و گلاس، ۲۰۰۰؛ هتر و سیمپسون، ۱۹۹۷).
مزیت روش سیمپسون و هتر این است که کنترل مستقیمی روی احتمال اینکه یک سؤال اجرا شود، ، در جمعیت مورد نظر آزمودنی‌ها را بدست می‌آورد. با این وجود، شبیه‌سازی‌ها باید مقادیری از ، را برای هر سؤال به‌دست آورند. به‌دست آوردن این مقادیر برای خزانه‌هایی با ساختار پیچیده، زمان‌بر می‌باشد. اگر یک خزانه‌ی سؤالی با اضافه‌شدن یا حذف شدن یک سؤال تغییر یابد، یا اگر توزیع توانایی‌های جامعه‌ی هدف تغییر بابد، شبیه‌سازی‌ها باید برای خزانه‌ی جدید و یا جامعه‌ی هدف جدید تکرار شود تا کنترل مواجهه پیوسته را برای تضمین کند ( استوکینگ، ۱۹۹۳؛ هتر و سیمپسون، ۱۹۹۷؛ وندرلیندن و گلاس، ۲۰۰۰). بعلاوه، اگر ساختار خزانه‌ی سؤال تطابق مناسبی با ساختار ویژگی‌های آزمون نداشته باشد، روش سیمپسون و هتر ممکن است دچار واگرایی شود، و این امکان وجود ندارد که مقادیر با ثباتی از برای هر سؤال در خزانه به‌دست آید (استوکینگ، ۱۹۹۳).
تعادل محتوایی آزمون
امنیت آزمون‌ها و سؤالات در CAT به کنترل مواجهه و یا محدودیت‌هایی که روی فراوانی اجرای آزمون در میان آزمودنی‌ها قرار می‌گیرد، مربوط است،. مفهوم کنترل مواجهه‌ سؤال با مفهوم برقرای قیود محتوایی رابطه‌ی بالایی دارد.
آزمون‌های متعارف غیر انطباقی، معمولاً با توجه به یک طرح یا الگوی پیش ساخته‌ای طراحی می‌شوند، در این الگوها مشخص می‌شود که چه تعداد سؤال از هر حوزه‌ی محتوایی در آزمون قرار گیرد. هم در آزمون‌های غیر انطباقی و هم انطباقی، بهترین سؤال، سؤالی نیست که دارای حداکثر آگاهی در برآورد توانایی باشد، بلکه محتوای سؤال از لحاظ اهمیت با میزان آگاهی سؤال برابری می‌کند. از این‌رو، ایجاد تعادل محتوایی سؤال از طزیق الگوی طراحی آزمون به دو هدف کلی کمک می‌کند؛ اول این‌که، این الگو به این فرض کمک می‌کند که آزمون شواهد روایی محتوا و سازه‌ را نشان می‌دهد. دوم اینکه، الگوی محتوایی به طراح کمک می‌کند تا مطمئن شود که فرم‌های دیگری از همان آزمون تقریباً با یکدیگر موازی هستند و احتمال این‌که هر فرم ترکیب مشابهی از مهارت و دانش را اندازه‌ بگیرد را افزایش می‌دهد. الگوهای ساخته شده برای آزمون‌های غیر انطباقی برای CAT هم قابل استفاده هستند. در این طراحی باید این نکته رعایت شود که سطح دشواری سؤالاتی با حوزه‌های محتوایی متفاوت باید مشابه هم باشد (پارشال، اسپری، کالن و دیوی، ۲۰۰۲).
چندین رویکرد ممکن برای ایجاد تعادل محتوایی وجود دارد. در رویکرد خزانه‌ی سؤال مجزا[۱۳۸]، خزانه‌ی سؤال می‌تواند به چندین خزانه‌ی سؤال تک بعدی تقسیم شود و CAT های مجزایی از هرکدام اجرا شود. در رویکرد فهرست[۱۳۹]، جداول آگاهی مجزایی می‌توانند ایجاد شوند و یکی درمیان بر اساس طرحی استفاده شوند. در رویکرد انتخاب بهینه[۱۴۰]، یک تابع جبرانی یا الگوریتم برنامه‌نویسی عدد صحیح برای انتخاب یک تست بهینه به کار می‌رود که هم ویژگی‌های آماری و هم محتوایی را متعادل می‌کند (پارشال، اسپری، کالن و دیوی، ۲۰۰۲).
در رایج‌ترین شکل تعادل محتوایی CAT تعداد یا نسبت‌های مربوط به سؤالات در هر حوزه‌ی محتوایی به دامنه‌ی معینی مقید می‌شوند (استوکینگ و سوآنسون، ۱۹۹۳). با این وجود، متعادل کردن نسبت‌های سؤالاتی که در طول اجرای CAT ارائه می‌شوند، لزوماً تأثیری که هر حوزه‌ی محتوایی در تعیین برآورد نهایی توانایی دارد را متعادل نمی‌کند. برآوردهای توانایی از تعداد سؤالاتی که از یک حوزه‌ی محتوایی انتخاب می‌شود، تأثیر نمی‌بخشند، بلکه تا اندازه‌ای به‌وسیله‌ی مقدار آگاهی که این سؤالات برای برآورد توانایی ایجاد می‌کنند، تأثیر می‌گیرد. اگر آزمونی برای آزمودنی‌هایی با توانایی بالا اجرا شود که نیمی از سؤالات‌اش از حوزه‌های محتوایی آسان باشند، این سؤالات تأثیر اندکی روی میزان آگاهی کل آزمون در برآورد توانایی نهایی این آزمودنی‌ها ایجاد می‌کند. از آنجا که، سؤالات غیر آگاهی‌دهنده تأثیر خیلی کمی روی برآورد توانایی دارند، حوزه‌های محتوایی آسان خودبه‌خود از نمره‌ی آزمون این افراد خارج می‌شوند (پارشال، اسپری، کالن و دیوی، ۲۰۰۲). بنابراین، از آنجا که متعادل کردن تعداد یا نسبت‌های سؤالاتی که اجرا می‌شوند، بی اثر می‌باشد، سگال[۱۴۱] و دیوی (۱۹۹۵)، الگوریتم‌هایی را ایجاد کردند که مقدار آگاهی به‌دست آمده از هر حوزه‌ی محتوایی را متعادل کند. نسبت‌های آگاهی به‌دست آمده از هر حوزه‌ی محتوایی لزوماً ثابت نیست، بلکه می‌تواند در سطوح متفاوت توانایی متفاوت باشد (سگال و دیوی، ۱۹۹۵).
مولفه‌ی خزانه‌ی سؤال، به عنوان یک بخش جداگانه به تفضیل شرح داده می‌شود:
خزانه­ی سؤال
یکی از مولفه‌های جالب توجه مرتبط به CAT، که مطالب محدودی در مورد آن وجود دارد، مولفه‌ی خزانه سؤال می‌باشد. با ‌این‌وجود، ویژگی‌های جذاب روان سنجی CAT، در صورتی تحقق می‌یابد که سؤالات آزمونی که برای اجرا به کار می‌روند مناسب باشند. این مجموعه از سؤالات معمولاً خزانه‌ی سؤال نامیده می‌شود (ریکیسی، ۲۰۱۰). یک خزانه‌ی سؤال بهینه باید براساس مولفه‌های دیگر CATیعنی، طول آزمون، توزیع مورد انتظار جامعه‌ی آزمودنی، برآورد توانایی و شیوه‌ی انتخاب سؤال، نرخ‌های همپوشی و مواجهه هدف سؤال تعیین شود (برگستروم و لانز، ۱۹۹۹).
طراحی خزانه‌ی سؤال و ارتباط آن با مولفه‌های CAT
پارشال، دیوی و نرینگ (۱۹۹۸) نشان دادند که سه هدف اغلب متضاد انتخاب سؤال در سنجش انطباقی کامپیوتری وجود دارد. ابتدا، انتخاب سؤال باید دقت اندازه‌گیری را از طریق انتخاب سؤالی که آگاهی را بیشینه کند یا دقت پسین را برای سطح توانایی آزمودنی بیشینه کند، افزایش دهد. دوم، انتخاب سؤال باید از امنیت خزانه‌ی سؤال از طریق محدود کردن میزان مواجهه سؤالات محافظت کند. سوم، انتخاب سؤال باید تضمین کند که آزمودنی‌ها، آزمونی با تعادل محتوایی مناسب دریافت خواهند کرد. استوکینگ و سوآنسون (۱۹۹۸)، هدف چهارمی را به این لیست اضافه کردند؛ هدف چهارم بیان می‌کند که انتخاب سؤال باید همچنین استفاده از سؤال را به حداکثر برساند، تا جایی که همه‌ی سؤالات در خزانه استفاده شوند، بدین وسیله این اطمینان ایجاد می‌شود که صرفه‌جویی مناسبی برای ساخت سؤال صورت گرفته‌است. استوکینگ و لوئیس (۲۰۰۰)، بیان کردند که مسئله‌ی انتخاب سؤال به صورت بادبادکی می‌باشد که به هر طرف آن فشار وارد شود، طرف دیگر آن متورم شود.
خزانه‌ی سؤالی که به‌طور بهینه طراحی شده ‌باشد، به دنبال بهترین سازش بین اهداف متعارض است. خزانه‌ی سؤال باید دارای تعداد کافی از سؤالات با کیفیت بالا باشد تا بتواند چندین هزار خرده آزمون همپوش از سؤالات ایجاد کند. البته این قضیه تا حدودی بر اساس توزیع آزمودنی‌ها و تعداد آزمودنی‌هایی که خزانه‌ی سؤال برای آنها به کار می‌رود، تعیین می‌شود. زمانی که در سنجش انطباقی امنیت سؤال مهم باشد، چنانچه تعداد آزمودنی‌هایی که آزمون روی آنها اجرا می‌شود، زیاد باشد، باید سؤالات بیشتری در خزانه قرار گیرند. شیوه‌ی انتخاب سؤال در سنجش انطباقی به این صورت است که سؤالاتی انتخاب می‌شود که سطح دشواری‌شان تقریباً با برآورد توانایی آزمودنی‌ها مطابقت داشته باشند، بنابراین، این انتظار وجود دارد که سؤالات خزانه داری توزیع دشواری مشابه با توزیع توانایی آزمودنی‌ها باشند. با این ‌وجود بهتر است که خزانه‌ی سؤال، سؤالاتی با دامنه‌ی گسترده‌ای از سطوح دشواری برای جمعیت مورد نظر باشد تا به CAT اجازه دهد سطوح توانایی را برای دامنه‌ی گسترده‌ای از آزمودنی‌ها برآورد کند (یوری[۱۴۲] ، ۱۹۷۷).
طول آزمون وابستگی بسیار نزدیکی به قاعده‌ی اتمام آزمون در CAT دارد، همچنین نقش مهمی در تعیین تعداد سؤالات مورد نیاز در خزانه‌ی سؤال بازی می‌کند. برای آزمونی با طول ثابت، اگر آزمون‌ها برای افراد طوری تهیه شوند که سؤالات همپوش نداشته باشند، تعداد سؤالات در خزانه باید دقیقاً برابر با تعداد سؤالات در هر فرم ضرب در تعداد آزمودنی‌ها باشد. ولی در واقع، سؤالات می‌توانند با درنظر گرفتن محدودیت‌های امنیتی معین، به‌طور تکراری نیز مورد استفاده قرار گیرند. حتی با سؤالات همپوش، این انتظار وجود دارد که سؤالات بیشتری برای طراحی آزمون CAT وجود دارد، بنابراین سؤالات بیشتری در یک خزانه مورد نیاز است. استوکینگ (۱۹۹۴)، پیشنهاد می‌کند که تعداد سؤالات در خزانه‌ی سؤال باید ۱۲ برابر طول آزمون باشد (استوکینگ، ۱۹۹۴). وای[۱۴۳]پیشنهاد می‌کند که، برای آزمون‌هایی مانند کسب گواهی‌نامه، اندازه‌ی خزانه‌ی سؤال ۶ تا ۸ برابر طول آزمون انطباقی باشد (وای، ۱۹۹۸). در صورتی که، طول آزمون در CAT متغیر باشد، معمولاً به سؤالات کمتری برای آزمون‌های مجزا نیاز داریم. در این مورد، تعداد سؤالات مورد نیاز برای یک خزانه‌ی سؤال با توزیع تعداد آزمودنی‌ها در هر سطح توانایی همبستگی دارد (استوکینگ، ۱۹۹۴).
با توجه به الگوهای یکسان سؤال-پاسخ، روش‌های متفاوت برآورد، برآوردهای توانایی اندکی متفاوت ایجاد می‌کند، و به نوبه‌ی خود روی انتخاب بهترین سؤال مناسب تاثیر می‌گذارد. همچنین قواعد متفاوت انتخاب سؤال، از قبیل انتخاب سؤالی که آگاهی را بیشینه کند یا واریانس پسین در برآورد توانایی را کمینه کند، ممکن است سؤالات متفاوتی به‌عنوان مناسب‌ترین سؤال برای آزمودنی انتخاب کند. هر دو موقعیت باعث می‌شود که سؤال متفاوتی استفاده شود و بنابراین سؤالات متفاوتی در خزانه‌ی سؤال بهینه مورد نیاز خواهد داشت (گو و ریکیسی، ۲۰۰۷).
شرایط تعادل محتوایی نیز ترکیب‌های متفاوتی از سؤالات را در یک خزانه‌ی سؤال ایجاد می‌کند. برای مثال، اگر برای طراحی یک آزمون CAT به یک آزمون ۴۰ سؤالی ریاضی نیاز داشته ‌باشیم، یعنی به ۲۰ سؤال استدلال عددی و ۲۰ سؤال حلّ مسئله نیاز باشد. به همین دلیل خزانه‌ی سؤال بهینه باید شامل تعداد مشابهی از سؤالات برای هر دو حوزه‌ی محتوایی باشد. هدف طراح خزانه‌ی سؤال باید این باشد که تعداد کافی سؤال در هر حوزه‌ی محتوایی موردنظر ایجاد کند، تا هر یک از آزمون‌ها را با پوشش محتوایی متعادل شده‌ای را بسازد (گو و ریکیسی، ۲۰۰۷؛ پارشال، اسپری، کالن و دیوی، ۲۰۰۲).
بعلاوه، مراقبت از خزانه‌ی سؤال باید ادامه یابد، تا جایی که مطمئن شویم که خزانه شامل سؤالات مناسبی است که نرخ بیش مواجهه و کم مواجهه را در صورتی‌که دقت آزمون برقرار است، کاهش دهد. سؤالی که زیادتر مورد استفاده قرار می‌گیرد، از نظر امنیتی مشکل ایجاد می‌کند، زیرا بیشتر آزمودنی‌ها سؤال یکسانی را دریافت می‌کنند، و به احتمال زیادی سؤال برای عموم فاش می‌شود. در مقابل سؤالی که کم استفاده می‌شود، به‌طور بالقوه، هزینه‌های طراحی سؤال را افزایش می‌دهد. بنابراین باید تعادلی بین کارایی آزمون و کنترل مواجهه سؤال برقرار شود. به عبارت دیگر سؤالی باید انتخاب شود که دقت و کارایی آزمون را با رعایت محدودیت‌های امنیتی به حداکثر برساند، این کار رمز بهینه‌سازی موفق می‌باشد. خزانه‌ی سؤالی که به‌طور بهینه طراحی شده ‌است باید بتواند همزمان که کنترل مواجهه را برقرار می‌کند، کاهش خیلی کمی در کارایی و دقت برآورد توانایی ایجاد کند(گو و ریکیسی، ۲۰۰۷).
رویکردهای موجود در طراحی خزانه‌ی سؤال
رویکرد اول: رویکرد برنامه‌نویسی ریاضی یا برنامه‌نویسی اعداد صحیح
این رویکرد توسط ولدکمپ و وندر لیندن (۲۰۰۰) برای طراحی خزانه‌ی سؤال ایجاد شده است، این رویکرد از روش برنامه‌نویسی ریاضی برای طراحی خزانه‌ی سؤال استفاده می‌کند. از این رویکرد برای سرهم کردن هم آزمون‌های انطباقی و هم آزمون‌های غیر انطباقی، امّا بهینه استفاده می‌گردد (وندرلیندن، a 2005). این روش جزء روش‌های سرهم کردن بهینه‌ی تست است که تعمیمی از رویکرد برن‌بام می‌باشد. این روش‌ها به طراحان تست اجازه می‌دهد تا مجموعه‌ای از تست‌ها را با توجه به لیستی از ویژگی‌ها و اهداف، از مجموعه‌ی بزرگتر خزانه‌ی سؤال، سرهم کنند. تلاش‌های اولیه این روش به برن‌بام (۱۹۶۸) برمی‌گردد. در اواسط دهه ۱۹۸۰، روش برن‌بام به عنوان یک مسئله‌ی بهینه‌سازی ترکیبی یا برنامه‎‌نویسی خطی ۰-۱، تعریف شد. ولی از آنجا که عملیاتی کردن این روش‌ها در آن سال‌ها به دلیل دردسترس نبودن الگوریتم‌ها و نرم‌افزارهای مورد نیاز امکان پذیر نبود، پیشرفت زیادی نکرد. امروزه با پیشرفت نرم افزارهای مخصوص جبر خطی امکان عملیاتی کردن این روش برقرار شده است (وندرلیندن، b 2005). در این رویکرد، CAT از طریق رویکرد تست سایه[۱۴۴] (STA)، اجرا می‌شود (وندرلیندن، ریس[۱۴۵]، ۱۹۸۸) یعنی تست از طریق برنامه‌نویسی عدد صحیح خطی دو ارزشی[۱۴۶] یا برنامه‌نویسی ۱-۰ سرهم می‌شود. در این رویکرد ویژگی‌های تست بر اساس یک تابع هدف[۱۴۷] که در ارتباط با مجموعه‌ای از قیود[۱۴۸] خاص بیشینه می‌شود، محقق می‌گردد (وندرلیندن، b 2005). مزیت این روش این است که ما را قادر می‌کند تا ویژگی‌های پیچیده‌ی آزمون را مدل یابی کنیم. برای یک بار قیود آزمون تعیین می‌شود و به قیود عددی تبدیل می‌شود. در این رویکرد ابتدا مسئله‌ی سرهم کردن تست، به عنوان یک مسئله‌ی بهینه‌سازی ریاضی[۱۴۹] با بهره گرفتن از متغیرهای تصمیم[۱۵۰] فرمول‌بندی می‌شوند. بنابراین در این رویکرد، ویژگی‌ها یا صفات تست، مهمترین اصل در فرمول‌بندی تست است. سپس، بر اساس قیود و اهداف معینی، تست سرهم می‌شود (وندرلیندن b 2005).
استفاده از روش برنامه‌نویسی خطی با کار بوکویی-تمینگا[۱۵۱](۱۹۸۷) آغاز شد. بوکویی-تیمینگا (۱۹۹۱)، از روش برنامه‌نویسی اعداد صحیح برای محاسبه‌ی تعداد سؤالات مورد نیاز برای فرم‌هایی از آزمون که می‌خواهد در آینده مورد استفاده قرار گیرد، استفاده کرد. و از یک رویکرد متوالی که تابع آگاهی آزمون (TIF) را بر اساس مدل لوجستیک یک پارامتری (مدل راش) به‌ حداکثر می‌رساند، استفاده ‌کرد. نتایج او برای اصلاح ترکیب یک بانک سؤال موجود به‌کار رفت. سپس، به طور دقیق‌تری آریل، ولدکمپ و وندر لیندن (۱۹۹۸)، روش‌های ساخت خزانه‌ی سؤال چرخشی که بعضی از آنها بر مبنای هدف طراحی با روش برنامه‌نویسی قرار گرفتند را توسعه دادند. ولدکمپ و وندرلیندن (۱۹۹۹)، پنچ گام برای طراحی یک طرح بهینه برای خزانه‌ی سؤال CAT با روش برنامه‌نویسی ریاضی یا خطی توصیف کردند:
مجموعه‌ای از ویژگی‌های آزمون CAT تحلیل می‌شود و همه‌ی صفات سؤال به همراه ویژگی‌های محتوایی و آماری شان تعیین می‌شود.
با در نظرگرفتن ویژگی‌های سؤالات، مدل برنامه‌نویسی اعداد صحیح برای سرهم کردن تست‌های سایه در شبیه‌سازی CAT فرمول‌بندی می‌شوند.
جامعه‌ی آزمودنی‌ها تعیین می‌شود و برای مثال بر اساس داده‌های گذشته، برآورد توزیع توانایی‌شان مشخص می‌شود.
شبیه‌سازی CAT با بهره گرفتن از مدل برنامه‌نویسی اعداد صحیح برای تست‌های سایه و محرک‌های نمونه‌گیری شده از توزیع توانایی، انجام ‌می‌گیرد. فراوانی سؤالات از تعداد دفعاتی که سؤالات از خانه‌های جدول طبقه‌بندی شده استفاده می‌شوند، بدست می‌آید.
طرح نهایی از این فراوانی‌ها بدست می‌آید. تنظیم این فراوانی‌ها، الگوی بهینه‌ی نرخ مواجهه‌ سؤال را ایجاد می‌کند.
وندرلیندن، b 2005، مجموعه‌ی این صفات، قیود و اهداف را طبقه‌بندی و معرفی کرد.
طبقه‌‌بندی صفات
در طبقه‌بندی صفات سؤال یا آزمون، دو طبقه ارائه می‌شود. نوع صفات و سطح صفات. تشخیص و تعیین درست نوع و سطح یک صفت با اهمیت است، زیرا به طراح کمک می‌کند تا تست را به دقت مدل یابی کند.
الف).نوع صفت یا خصیصه[۱۵۲]
انواع صفات عبارتند از:
صفات کمّی[۱۵۳]: نمونه‌هایی از صفات کمّی عبارتند از؛ تعداد کلمات، زمان‌های مورد انتظار پاسخ، فراوانی استفاده از محرک‌ها یا سؤالات قبلی، اعتبار، آماره‌هایی از قبیل مقادیر p سؤال، آگاهی سؤال و شاخص‌های DIF سؤالات. ویژگی مشترک همه‌ی صفات کمّی این است که، این صفات مقادیر عددی به خود اختصاص می‌دهند. این مقادیر می‌توانند عدد حقیقی[۱۵۴] (برای مثال، زمان پاسخ و آگاهی سؤال) یا عدد صحیح (تعداد کلمات) باشند. نوع اعداد، نقش زیادی در فرمول‌بندی یک صفت کمّی ندارد.
صفات طبقه‌ای[۱۵۵]: نمونه‎هایی از صفات طبقه‌ای عبارتند از؛ طبقه یا حوزه‌ی محتوایی، چهارچوب و فورمت پاسخ، سطح شناختی (دانش، به‌کاربستن و …)، استفاده از اطلاعات کمکی برای پاسخ به سؤال (نمودار، جدول)، عملیات ذهنی مورد نیاز برای حلّ یک سؤال و نویسنده یا طراح سؤال. ویژگی مشترک همه‌ی صفات طبقه‌ای این است که، این صفات خزانه‌ی سؤال را به زیرمجموعه‌هایی از سؤالات با صفات یکسان تقسیم‌بندی می‌کنند. برای مثال، مجموعه‌ی سؤالات در زمینه‌ی زیست شناختی، یا مجموعه‌ای که در بردارنده‌ی سؤالات چهارگزینه‎ای است.
صفت منطقی[۱۵۶]: این صفات از صفات کمّی و طبقه‌ای متفاوت هستند. زیرا آنها صفات یک سؤال را نشان نمی‌دهند، بلکه خصیصه‌های جفتی، سه‌تایی و غیره‌ی سؤالات می‌باشند. خصایص منطقی شامل روابط ورود و خروج بین سؤالات می‌باشند. نمونه‌هایی از روابط خروج مواقعی پیش می‌آید که دو یا سه سؤال نتوانند همزمان با یکدیگر در یک آزمون قرار گیرند، به دلیل اینکه، یک سؤال راهنمای حلّ سؤال یا سؤالات دیگر می‌باشد، به این سؤالات دشمن[۱۵۷] یا متضاد می‌گویند. روابط ورود زمانی مطرح می‌شود که سؤالات به مجموعه‌ای یکسانی از محرک‌ها تعلق داشته باشند، به طوری‌که انتخاب یک سؤال، انتخاب سؤال دیگری را نیز در پی داشته‌باشد.
ب). سطح صفات
مجموعه‌ی صفات در سطوح زیر قرار می‌گیرند. البته سطح صفت در ارتباط با نوع صفت، تفسیر خواهد شد.
سطح سؤال: نمونه‌های آن شامل، میزان آگاهی سؤال، تعداد کلمات و سطح شناختی سؤال و … می‌باشد. ترکیب چند صفت از سؤالات، صفات سطح بالاتر را تشکیل می‌دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ق.ظ ]




۱۳۱

نمودار ۵-۴: روند تغییرات میانگین گروه ­های پژوهش در میزان عاطفه منفی………………………………………………………

۱۳۷

نمودار ۶-۴: روند تغییرات میانگین گروه ­های پژوهش در میزان عاطفه مثبت……………………………………………………..

فصل اول:

گستره علمی پژوهش

مقدمه

بر طبق پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانشناختی[۱]، اختلال­های اضطرابی و افسردگی که طیف وسیعی از اختلال­های هیجانی را تشکیل می­ دهند، از شایع­ترین اختلال­های روانشناختی محسوب می­شوند و از جمله مشکلاتی هستند که درصد قابل توجهی از افراد جامعه را تحت تأثیر قرار می­ دهند و یکی از منابع عمده معلولیت­ها طبق آمار سازمان جهانی بهداشت هستند (انجمن روانپزشکی آمریکا[۲]، ۲۰۱۳). تقریباً ۳۷ درصد از بیمارانی که به کلینیک‏های روان‏پزشکی و روانشناختی مراجعه می‏کنند، دچار اختلال­های اضطرابی و افسردگی هستند (وایزمن[۳]، مارکویتز[۴] و کلرمن[۵]،۲۰۰۰؛ کسلر[۶]، ۲۰۰۵). شیوع طول عمر اختلال­‌های اضطرابی تا ۲۹ درصد و اختلال­‌های افسردگی تا ۲۱ درصد گزارش شده است (کسلر، چیو[۷]، دملر[۸] و والترز[۹]، ۲۰۰۵). این اختلال­ها همبودی بسیار بالایی با هم دارند، به طوری که همبودی اختلال­های اضطرابی و افسردگی در اکثر پژوهش­های همه­گیرشناسی، بین ۴۰ تا ۸۰ درصد گزارش شده است و این شرایط هزینه­‌های بسیاری به طور مستقیم و غیر مستقیم بر جوامع تحمیل می­ کند (سادوک[۱۰]، سادوک[۱۱] و رویز[۱۲]، ۲۰۱۴). همچنین، علاوه بر مزمن بودن (۸ تا ۱۲ سال)، عود مکرر و بازگشت این اختلال‌ها، درصد بهبودی بدون درمان برای این اختلال‌ها خیلی پایین است (کسلر و همکاران، ۲۰۰۵). نتایج بزرگ­ترین همه­گیرشناسی استان تهران در سال ۱۳۸۰ نشان می‏دهد که اختلال­های اضطرابی و افسردگی شایع­ترین اختلال روانشناختی در استان تهران می­باشند (محمدی و همکاران، ۱۳۸۲). نتایج پژوهش فرد و احسان­منش (۱۳۸۲) مبنی بر فراوانی بیماران ارجاعی در یک بیمارستان عمومی از ابتدای سال ۱۳۷۹ تا ابتدای سال ۱۳۸۲، نشان می­دهد که پزشکان متخصص، بیشترین درصد بیماران ارجاع شده را به منظور ارزیابی روانشناختی (۱۳ درصد) ارجاع داده­اند و در بررسی وضعیت روانی بیماران ارجاع داده شده، نیز مشخص شد که بیشترین درصد مربوط به اختلال­های خلقی و اضطرابی (۲۴ درصد) بود. بنابراین با توجه به شیوع بالا و هزینه­ های مستقیم و غیرمستقیم زیاد، به نظر می‏رسد پرداختن به روش‌های درمانی موثر و مقرون به صرفه برای این اختلال­ها، سودمند و ضروری باشد. هر چند درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی نشان داده است که در درمان تک­تک اختلال­های اضطرابی و افسردگی از کارآیی لازم برخوردار هستند (باتلر[۱۳]، چاپمن[۱۴]، فرمن[۱۵] و بک[۱۶]، ۲۰۰۶؛ دیویدسون[۱۷]، ۲۰۰۴؛ گولد[۱۸]، سفران[۱۹]، واشنگتن[۲۰] و اتو[۲۱]، ۲۰۰۴)، ولی بحث همبودی بسیار بالای این اختلال­ها با هم، درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی را با مشکلات جدی هم در سطح اقتصادی و هم در سطح کاربردی و بالینی مواجه کرده است. بنابراین با توجه به بالا بودن میزان همبودی اختلال­های اضطرابی و افسردگی، تدوین دستورالعمل­های درمانی مؤثر و کارآمد برای اختلال­های هیجانی همبود می ­تواند ضروری و راهگشا باشد. یکی از درمان­های اثربخش در زمینه اختلال­های هیجانی همبود، درمان فراتشخیصی می­باشد که سیر پدیداری این درمان و جایگاه آن در رواندرمانی معاصر در بخش­های بعدی به طور مفصل­تری مورد بحث قرار خواهد گرفت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بیان مسأله

اختلال‌های اضطرابی و افسردگی شایع‌ترین اختلال‌های روانی هستند، به طوری که شیوع سالانه‌ی اختلال‌های اضطرابی ۱۷ درصد و شیوع طول عمر آن‌ها تا ۲۵ درصد گزارش شده است و نرخ شیوع طول عمر اختلال افسردگی اساسی در مردان از ۶/۲% تا ۷/۱۲% و در زنان ۷% تا ۲۱% است. بنابراین با توجه به این مسایل، پرداختن به روش­های درمانی مؤثر و اقتصادی­تر­ برای این اختلال­ها سودمند و ضروری است (لمبرت، ۲۰۰۶).
با توجه به سابقه دیرپای اختلال­های اضطرابی و افسردگی در زندگی انسان، از اویل قرن بیستم رویکردها و مکاتب زیادی از جمله روان تحلیل­گری، درمان­های وجودی، پدیدار شناختی، گشتالتی و غیره در صدد درمان این اختلال­ها بوده ­اند؛ ولی گام­های جدی در بحث رواندرمانی اختلال­های اضطرابی و افسردگی بعد از ظهور درمان­های شناختی رفتاری که دارای حمایت تجربی زیادی بود، برداشته شد (باتلر و همکاران، ۲۰۰۶؛ دیویدسون، ۲۰۰۴). در واقع از سال ۱۹۵۲ که آیزنک با مقایسه رواندرمانی‏ها، آن‏ها را به چالش کشید، بحث کارآیی رواندرمانی به یکی از مباحث عمده روان‏شناسی بالینی تبدیل شد (چملس[۲۲] و گیلیس[۲۳]، ۱۹۹۳). در سال ۱۹۹۵، انجمن روان‏شناسی آمریکا، گروهی را مأمور کرد به بررسی مداخلات روان‏شناختی‏ بپردازند که از پشتوانه تجربی محکمی برخوردارند. نتایج این پژوهش‏ها نشان داد که رفتار درمانی شناختی، جزو درمان‏های تثبیت شده[۲۴] برای اختلال­های هیجانی به­ ویژه اختلال­های اضطرابی و افسردگی است و درمان انتخابی این اختلال­ها محسوب می‏شوند (بارلو[۲۵] و هافمن[۲۶]، ۱۹۹۷).
رویکردهای شناختی- رفتاری تاکنون دستورالعمل‌ها و پروتکل‌های درمانی بسیاری برای اختلال‌های هیجانی به­ ویژه اختلال­های اضطرابی و افسردگی به صورت اختصاصی منتشر کرده‌اند و پژوهش‌های بسیاری اثربخشی این شیوه‌های درمانی را تأیید کرده‌اند (باتلر و همکاران، ۲۰۰۶؛ دیویدسون، ۲۰۰۴؛ گولد، سفران، واشنگتن و اتو، ۲۰۰۴). این مسیر پژوهشی منجر به تدوین پروتکل­های درمانی متعدد برای تک­تک اختلال­های هیجانی شده است و این در حالی است که یکی از مشکلات جدی که درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی در درمان این اختلال­ها با آن مواجه بوده است، بحث «همبودی» بسیار بالای اختلال­های اضطرابی و افسردگی است (براون[۲۷] و بارلو، ۲۰۰۲؛ دوزآ[۲۸] و وسترا[۲۹]، ۲۰۰۴).
استفاده از پروتکل­های درمانی اختصاصی با توجه به چالش­های برخاسته از مسأله همبودی، از ابعاد مختلف مقرون به صرفه نیست. مروری بر ادبیات موجود نشان می­دهد چالش­های مربوط به همبودی که استفاده از پروتکل­های اختصاصی را محدود می­سازد، به شرح زیر می­باشد:
الف) بررسی همه­گیرشناسی اختلال­های روانشناختی نشان می­دهد که ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی اساسی، اغلب اضطراب دارند، ۲۱ تا ۹۱ درصد از بیماران مبتلا به اختلال هراس، تجربه­ای از یک یا چند دوره افسردگی اساسی در زندگی خود داشته اند و ۴۰ تا ۵۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی اساسی، اختلال هراس نیز دیده شده است (کلارک[۳۰] و واتسون[۳۱]، ۱۹۹۱؛ براون، کمپل[۳۲]، لهمن[۳۳]، گریشم[۳۴] و منسیل[۳۵]، ۲۰۰۱؛ براون و بارلو، ۲۰۰۲) و این موضوع سدی بر سر راه استفاده از پروتکل­های اختصاصی است.
ب) علاوه بر همبودی همزمان اضطراب و افسردگی، همبودی متوالی[۳۶] این دو اختلال نیز بسیار بالاست (هامن[۳۷] و رودولف[۳۸]، ۲۰۰۳). به عبارت دیگر احتمال بسیار زیادی وجود دارد که اختلال‌های اضطرابی در آینده منجر یا منتهی به افسردگی شود (وایتال[۳۹] و دابسون[۴۰]، ۱۹۹۱). این مسأله در مطالعات متعددی گزارش شده است. برای مثال، نتایج پژوهشی در این زمینه نشان داده است که اختلال‌ اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر همبودی متوالی بالایی با افسردگی دارند (براون و همکاران، ۲۰۰۱). معنای تلویحی این یافته، استفاده متوالی از حداقل دو پروتکل اختصاصی درمان شناختی رفتاری برای هر بیمار مبتلا به اختلال­های هیجانی می­باشد.
ج) اگرچه درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی ضمن درمان اختلال­های اضطرابی و افسردگی، منجر به کاهش علایم اختلال­های همبود اضطرابی و افسردگی نیز می­ شود ولی از طرفی دیگر میزان همبودی زیاد اختلال­های اضطرابی و افسردگی موجب ریزش بیماران مبتلا به این اختلال­های همبود در طی درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی می­گردد (برای مثال، براون و بارلو، ۱۹۹۲؛ لوینسون[۴۱] و همکاران، ۱۹۹۷؛ لکروبیر[۴۲]، ۱۹۹۸؛ تساو[۴۳]، میستوکوسکی[۴۴]، زاکر[۴۵] و کراسکی[۴۶]، ۲۰۰۲؛ کراسکی و همکاران، ۲۰۰۷).
د) از آنجایی که درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی برای اختلال­های مشخص بالینی طراحی شده ­اند، افرادی که ملاک­های یک اختلال را تکمیل نمی­کنند (اختلال­های پیش­بالینی) و اختلال­های بالینی نامشخص (NOS) که شیوع بالایی دارند، چگونه در حوزه درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی مورد درمان قرار می­گیرند (برای مثال، لیما[۴۷] و فلک[۴۸]، ۲۰۰۷؛ گولدنی[۴۹]، فیشر[۵۰]، دال­گراند[۵۱] و تیلور[۵۲]، ۲۰۰۴؛ ازپلتا[۵۳] و همکاران، ۲۰۰۱؛ شافران[۵۴]، مک­مانیوس[۵۵] و لی[۵۶]، ۲۰۰۸)؟
ه) همبودی بالای اختلال­های اضطرابی و افسردگی، سودمندی یا اثرمندی[۵۷] درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی را با مشکلاتی مواجه می­ کند، به دلیل این که استفاده از چند پروتکل درمانی برای افراد مبتلا به اختلال­های اضطرابی و افسردگی همبود، از لحاظ اقتصادی به صرفه نمی ­باشد و این افراد قادر به تکمیل فرایند درمانی خود تا بهبودی کامل نیستند (کسلر و همکاران، ۱۹۹۶، ۱۹۹۸، ۲۰۰۵؛ کسلر و همکاران، ۲۰۰۳).
توجه به مسأله همبودی اختلال­های اضطرابی و افسردگی و پاسخ به چالش­های فوق‌الذکر میسر نبود، مگر از طریق تدوین راهکارهایی که توجه به موضوع و اهمیت همبودی را هم در سطح نظری و هم در سطح کاربردی مد نظر داشته باشند، درمان­های فراتشخیصی پیش قراول این نگاه تازه به تدوین پروتکل درمانی محسوب می­شوند. رویکرد فراتشخیصی در تلاشند تا چالش­ها و معضلات درمانی ناشی از همبودی را با پرداختن به ماهیت نظری همبودی و لحاظ کردن ابعاد مشترک اختلال­های هیجانی به ویژه اختلال­های اضطرابی و افسردگی در تدوین پروتکل­ درمانی واحد برطرف کنند.
بر اساس مقاله مروری مک­اوی[۵۸] و ناتهان[۵۹] و نورتون[۶۰] (۲۰۰۹) و منسل و همکاران (۲۰۰۹) که در زمینه درمان­های فراتشخیصی چاپ شده انجام شد، این درمان­ها در ابتدا، عمل­گرا بودند و این درمان­ها اولین تلاش برای درمان افراد مبتلا به اختلال‌های همبود و همزمان اضطرابی و افسردگی است. منظور از درمان­های فراتشخیصی عمل­گرا، پروتکل­های درمانی است که بر اساس تجربیات بالینی و تکنیک­های مشابه و مشترک درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی در قالب کارآزمایی­های بالینی تصادفی طراحی شده است. تمرکز این پروتکل­ها بر علایم مشترک اختلال­های همبود اضطرابی و افسردگی است. برای مثال، اریکسون در سال ۲۰۰۳ یک پروتکل فراتشخیصی عمل­گرا برای اختلال­های هیجانی طراحی کرد که به طور کلی شامل آموزش اصول اولیه روانشناختی و آشناسازی بیمار با اختلال­های هیجانی، بازسازی شناختی در مورد افکار و باورهای منفی، مواجهه و پیشگیری از عود بود. پروتکل فراتشخیصی نورتون (۲۰۰۸) که نمونه دیگری از درمان­های فراتشخیصی عمل­گرا برای اختلال­های همایند اضطرابی بود، به طور کلی شامل آموزش اصول روانشناختی و خود نظارتی، بازسازی شناختی، مواجهه با محرک­های ترس­زا، تمرکز بر آموزش کنترل­پذیری و پیش ­بینی­پذیری خطر برای بیماران و پیشگیری از عود بود.
پژوهش­های مختلفی تأثیر درمان­های فراتشخیصی عمل­گرا در درمان اختلال­های هیجانی را نشان داده­اند. اما نتایج اکثر درمان­های فراتشخیصی بر تأثیرگذاری متوسط این پروتکل­های درمانی دلالت می­ کنند (مک­اوی و همکاران، ۲۰۰۹؛ منسل و همکاران، ۲۰۰۹، کلارک و تیلور، ۲۰۰۹). بر اساس فراتحلیل منسل و همکاران (۲۰۰۹) و کلارک و تیلور (۲۰۰۹) اساسی­ترین دلیلی که توجیه کننده اثربخشی متوسط پروتکل­های فراتشخیصی عمل­گرا بود، نپرداختن به فرایندهای شناختی- رفتاری مشترک اختلال­های هیجانی است.
متوسط بودن اثربخشی درمان­های فراتشخیصی عمل­گرا، سبب شد که حرکت به سوی طراحی پروتکل­هایی پیش برود که بنیادهای دیگری را محور خود قرار دهند. بر همین اساس بارلو و همکاران در طی چندین پژوهش (بارلو و همکاران،۲۰۰۴، بارلو و همکاران، ۲۰۰۸؛ فارچیون[۶۱] و همکاران، ۲۰۱۰، الارد[۶۲] و همکاران، ۲۰۱۰؛ بارلو، الارد و همکاران، ۲۰۱۱، بارلو، فارچیون و همکاران، ۲۰۱۱ و فارچیون، الارد، بارلو و همکاران، ۲۰۱۲) با تاکید بر نقش «تنظیم هیجانی» به عنوان فرایند شناختی رفتاری اصلی در اختلال­های هیجانی، گام اساسی در طراحی پروتکل­های فراتشخیصی مبتنی بر نظریه برداشتند.
نسخه نهایی درمان فراتشخیصی بارلو و همکاران (۲۰۱۱) با تکیه بر جنبه­ های نظری، گام بزرگی در جهت افزایش اثربخشی درمان­های فراتشخیصی عمل­گرا برداشت. در واقع در این پروتکل با ادغام شواهد نظری در زمینه عوامل مشترک اختلال­های هیجانی با تکنیک­های عمل­گرا، اثربخشی درمان­های فراتشخیصی از شواهد علمی بیشتری برخوردار شد (فارچیون، الارد، بارلو و همکاران، ۲۰۱۲).
درمان فراتشخیصی مبتنی بر نظریه بارلو و همکاران (۲۰۱۱) شامل هشت ماژول درمانی است که جنبه­‌های کلیدی پردازش و تنظیم هیجانی تجربه­‌های هیجانی را هدف قرار می­دهد (بارلو و همکاران، ۲۰۱۱). این ماژول‌ها بر افزایش آگاهی بیمار نسبت به هر یک از این مؤلفه‌ها و کارکرد هیجان­ها و رفتار در بافت تجربه کنونی تاکید دارد. آگاهی به تجربه­‌های هیجانی به بیمار این امکان را می­دهد تا الگو‌های پاسخ و راهبرد­‌های تنظیم هیجانی ناهمخوان و نامتناسب خود را در موقعیت شناسایی کند. بنابراین، این درمان از هدف قرار دادن علایم اختصاصی اختلال فراتر می­رود و مکانیسم­‌های زیربنایی «اختلال­های هیجانی همبود» را هدف قرار می­دهد (بارلو، ۲۰۰۲؛ براون و بارلو، ۲۰۰۹).
درمان فراتشخیصی بارلو (۲۰۱۱) به دلیل این که نسبت به سایر پروتکل­های درمانی فراتشخیصی عمل­گرا پشتوانه نظری بیشتری دارد، از اثربخشی بالاتری برخوردار است (فارچیون و همکاران، ۲۰۱۲). اگرچه در مدل بارلو درمان و نظریه با هم تلاقی پیدا می­ کنند و به نقش «تنظیم هیجانی» توجه شده و در بافتار درمان مورد تاکید اساسی قرار گرفته است ولی هنوز به اندازه کافی منطبق بر دانش نظری مرتبط با آسیب­شناسی مشترک اختلال­های هیجانی نیست.
از مهم­ترین موضوعاتی که امروزه در بنیان­ نظری آسیب­شناسی مشترک اختلال­های هیجانی مطرح است و در پروتکل­های فراتشخیصی موجود مورد توجه و تأکید اساسی قرار نگرفته است، «افکار تکرارشونده منفی» می­باشد. هاروی[۶۳]، واتکینز[۶۴]، منسل و شافران (۲۰۰۴) «افکار تکرارشونده منفی» را به عنوان مهم­ترین فرایند شناختی رفتاری مشترک در شکل­ گیری و تداوم این اختلال­ها پیشنهاد کردند. افکار تکرار شونده منفی شامل نگرانی، نشخوار فکری، تهدیدیابی، خودپایشی و هر نوع افکار تکرار شونده منفی دیگر می­باشد که هسته اصلی اختلال­های افسردگی و اضطرابی نظیر، اختلال­ اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی- اجباری، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اضطراب سلامت (هیپوکندریا)، اختلال هراس و اختلال­های اضطرابی و افسردگی نامشخص می­باشد (هاروی و همکاران، ۲۰۰۴). نتایج پژوهش­های طولی دیگر نیز نشان می­دهد که نشخوار فکری (افکار منفی تکرار شونده درباره وقایع ناخوشایند گذشته) بروز و تداوم علایم افسردگی را در اختلال افسردگی اساسی پیش ­بینی می­ کند (نولن­هوکسما، ۲۰۰۸؛ اسپاسوجویک[۶۵] و الوی، ۲۰۰۱). در پژوهش­های دیگری، نگرانی مزمن (افکار منفی تکرار شونده درباره وقایع ناگوار آینده)، نشخوار فکری آینده­نگر، تهدیدیابی و نشخوار فکری وسواس گونه به ترتیب عامل پیش­بین کننده اصلی در شکل­ گیری و تداوم اختلال­های اضطراب فراگیر، اضطراب اجتماعی، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال وسواسی- اجباری می­باشد (هاروی و همکاران، ۲۰۰۴؛ اهرینگ و واتکینز، ۲۰۰۸؛ مک­وی و همکاران، ۲۰۰۹؛ اهرینگ و همکاران، ۲۰۱۱).
بنابراین نتایج پژوهش­های اخیر در زمینه مدل آسیب­شناسی مشترک اختلال­های هیجانی، به­ ویژه اختلال­های اضطرابی و افسردگی، «افکار تکرارشونده منفی» را به عنوان مهم­ترین فرایند شناختی رفتاری مشترک در شکل­ گیری و تداوم این اختلال­ها پیشنهاد کردند (اسپاسوجویک و الوی، ۲۰۰۱؛ هاروی و همکاران، ۲۰۰۴؛ کالمز[۶۶] و روبرتز[۶۷]، ۲۰۰۷؛ اهرینگ و واتکینز، ۲۰۰۸؛ نولن­هوکسما، ۲۰۰۸؛ نولن­هوکسما[۶۸]، ویسکو[۶۹] و لیوبرومسکی[۷۰]، ۲۰۰۸؛ مک­­اوی و همکاران، ۲۰۰۹؛ اهرینگ و همکاران، ۲۰۱۱ و رایس[۷۱]، ۲۰۱۲). بر اساس این پژوهش­ها، علاوه بر این که «افکار تکرارشونده منفی» عامل فراتشخیصی اختلال­های اضطرابی و افسردگی بزرگسالان معرفی شده است، نتایج برخی از پژوهش­ها در زمینه اختلال­های هیجانی کودکان نیز موید همین مطلب است (برورن[۷۲] و همکاران، ۲۰۱۱).
همان­طوری که در بالا اشاره شد، نتایج اکثر پژوهش­های اخیر در زمینه آسیب­شناسی مشترک اختلال­های هیجانی به این توافق رسیده ­اند که افکار تکرارشونده منفی اساسی­ترین فرایند زیربنایی شناختی- رفتاری اختلال­های هیجانی می­باشد و دلیل اصلی همبودی بالای این اختلال­ها با همدیگر سهیم بودن آن­ها در افکار تکرارشونده منفی است.
با توجه به این پژوهش­ها، یکی از نقص­های احتمالی درمان­های فراتشخیصی عمل­گرای و درمان فراتشخیصی بارلو (۲۰۱۱) به عنوان شاخص­ترین درمان فراتشخیصی موجود، نادیده گرفتن این سازه در بافتار این پروتکل­های درمانی است. با توجه به اهمیت این سازه در بروز و تداوم اختلال­های هیجانی، پژوهش­های مختلفی سعی در شناسایی ابعاد مختلف افکار تکرارشونده آن داشته اند.
در یک جمع­بندی خلاصه به روند بیان مسأله می­توان این گونه بیان کرد که مسأله همبودی اختلال­های اضطرابی و افسردگی، چالش بزرگی بر سر راه درمان­های شناختی رفتاری اختصاصی محسوب می­شد و درمان­های فراتشخیصی، یکی از راه­حل­هایی برای برون رفت از این بحران بود، اما مروری بر اثربخشی پروتکل­های فراتشخیصی نشان داد که اگرچه اثربخشی این پروتکل­ها در طی مسیر تکاملی خود روند روبه رشدی داشتند و نقطه عطف این پروتکل­ها، پروتکل فراتشخیصی بارلو (۲۰۱۱) بود که با تقویت نظری پروتکل عمل­گرا، گام اساسی در اثربخشی این درمان­ها برداشت ولی باز هم در بهترین شرایط از اثربخشی متوسطی برخوردار بود.
با مروری بر پژوهش­های نظری، می­توان دلیل اصلی این مسأله را نپرداختن به فرایند اصلی دخیل در اختلال­های هیجانی، یعنی افکار تکرارشونده منفی و متغیرهای مربوط به آن است. بر این اساس، ادغام سازه «افکار تکرارشونده منفی» و متغیرهای مرتبط به آن (هم در سطح نظری و هم در سطح کاربردی) در پروتکل فراتشخیصی بارلو (۲۰۱۱) و طراحی مجدد این پروتکل مبتنی بر «افکار تکرارشونده منفی» در ادامه سیر تکاملی پروتکل­های فراتشخیصی و ارتقای اثربخشی آن،­ از اولویتی اساسی برخوردار بود. از سویی دیگر باید اشاره کرد که هر طراحی از الگوهای درمانی می‌بایستی دارای پشتوانه بالینی و تجربی باشد.
این پژوهش قصد داشت با بهره گرفتن از پروتکل فراتشخیصی بارلو (۲۰۱۱) (به عنوان یک پروتکل راهنما و جدید که در مقایسه با سایر پروتکل­های فراتشخیصی از اثربخشی بالاتری برخوردار است و پشتوانه نظری بیشتری دارد)، پژوهش­های خارجی و داخلی مرتبط با افکار تکرارشونده منفی و متغیرهای مرتبط با آن و نظرخواهی و بازخورد از متخصصین داخلی و خارجی حوزه درمان­های فراتشخیصی، به طراحی اولیه پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی برای بیماران مبتلا به اختلال­های اضطرابی و افسردگی همایند بپردازد.
بنابراین مسأله تحقیق حاضر این بود که محتوا، ساختار، فرایند و گام­های پروتکل درمانی فراتشخیصی مبتنی بر «افکار تکرارشونده منفی» برای اختلال­های هیجانی چیست؟ آیا پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر «افکار تکرارشونده منفی» در کاهش نشانه­ های اختلال­های همزمان اضطرابی و افسردگی، از اعتباریابی مقدماتی برخوردار است؟ آیا بین اثربخشی پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی با پروتکل فراتشخیصی بارلو (۲۰۱۱) در کاهش نشانه­ های اختلال­های اضطرابی و افسردگی همایند، تفاوت وجود دارد؟

اهمیت نظری و عملی پژوهش

اختلال‌های اضطرابی و افسردگی شایع‌ترین اختلال‌های روانشناختی هستند. شیوع طول عمر اختلال­‌های اضطرابی تا ۲۹ درصد و اختلال­‌های افسردگی ۲۱ درصد گزارش شده است (کسلر و همکاران، ۲۰۰۵). همبودی بین این دو اختلال بین ۴۰ تا ۸۰ درصد گزارش شده است و همبودی بالایی با سایر اختلال­ها از جمله سوء مصرف مواد دارند. همچنین، علاوه بر مزمن بودن، عود مکرر و بازگشت این اختلال‌ها، درصد بهبودی بدون درمان برای این اختلال‌ها پایین است، به طوری که بین ۷۴ تا ۸۸ درصد طی ۹ سال پیگیری همچنان علائم اختلال را داشته‌اند. (کسلر، چیو، دملر و والترز، ۲۰۰۵). بر طبق آمارهای سازمان جهانی بهداشت اختلالات افسردگی و اضطرابی حدود ۲۵ درصد مراجعین به مراکز بهداشتی در جهان را به خود اختصاص داده است (لمبرت، ۲۰۰۶).
اختلال­‌های اضطرابی و افسردگی علاوه بر هزینه­‌های مستقیمی (استفاده از خدمات تخصصی و غیر تخصصی) که بر سیستم بهداشتی و مراقبتی جامعه تحمیل می­ کنند، هزینه­ های غیر مستقیمی (افت عملکرد) نیز دارد که در مقایسه با سایر اختلال­های روانشناختی بیشترین میزان را به خود اختصاص می­دهد (گرینبرگ و همکاران، ۱۹۹۹، لمبرت، ۲۰۰۶). علاوه بر این، نتایج برخی از پژوهش­ها نیز نشان می­دهد که افراد مبتلا به اختلال­های اضطرابی و افسردگی، آمار بیکاری بالا، درآمد سالانه پایین، نرخ بالای طلاق و کیفیت زندگی پایینی دارند (بارلو، ۲۰۰۲). اختلال‌های اضطرابی و افسردگی علاوه بر همبودی همزمان و متوالی که با هم دارند، با اختلال‌های خواب، وابستگی به الکل و مواد، خوردن و برخی اختلال­های شخصیتی و غیره نیز رابطه‌ی تنگاتنگی دارند. این در حالی است که فقط ۲۰ درصد این افراد طی ۱۲ ماه و ۴۰ درصد آن‌ها در طول عمر برای دریافت خدمات درمانی مراجعه می‌کنند (بارلو، ۲۰۰۲).
نتایج پژوهش­های همه­گیرشناسی اختلال­های روانشناختی در ایران نیز نشان می­دهد که اختلال­های اضطرابی و افسردگی نسبت به سایر اختلال­های روانشناختی بیشترین شیوع را دارد. نتایج برخی از این پژوهش­ها در جدول ۱-۱ آمده است. البته لازم به ذکر است که دلیل تنوع شیوع در شهر­های مختلف به نرخ شیوع (شیوع یک ماهه، یک ساله و طول عمر) بستگی دارد.
نتایج پژوهش کیومرث­فرد و احسان­منش (۱۳۸۲) مبنی بر فراوانی بیماران ارجاعی در یک بیمارستان عمومی از ابتدای سال ۱۳۷۹ تا ابتدای سال ۱۳۸۲، نشان می­دهد که پزشکان متخصص، بیشترین درصد بیماران ارجاع شده را به منظور ارزیابی روانشناختی (۱۳ درصد) ارجاع داده­اند و در بررسی وضعیت روانی بیماران ارجاع داده شده، نیز مشخص شد که بیشترین درصد مربوط به اختلال­های خلقی و اضطرابی (۲۴ درصد) بود.
جدول ۱-۱٫ نتایج برخی از پژوهش‏های همه‏گیرشناسی اختلال­های روانشناختی در ایران

پژوهشگران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ق.ظ ]




از آنجاکه، روش برآورد توانایی آزمودنی‌ها در آزمون انطباقی ریاضی در این پژوهش، روش بیشینه‌ی درست نمایی بود، در این روش، تا زمانی‌که آزمودنی پاسخ صحیح یا غلط به سؤالات نداده است (یعنی، نمره‌ی ۱ یا ۰ دردسترس نباشد)، برآورد بیشینه‌ی درست نمایی تعیین نمی‌شود، بنابراین تا زمانی‌که هیچ پاسخ صحیح یا غلطی در الگوی پاسخ آزمودنی‌ها مشاهده نشده بود، به شیوه‌ی زیر عمل شد:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

چون ( ) واقعی اولیه‌ی آزمودنی در شبیه‌سازی معلوم بود، ( ) بعد از هر سؤالی که برای آزمودنی اجرا شد، قابل محاسبه بود. بنابراین، چون در ابتدا در الگوی پاسخ، نمره‌‎ی ۰ یا ۱ موجود نبود، به این نحو عمل شد، ابتدا عدد تصادفی ( ) از یک توزیع یکنواخت ( ) استخراج شد و با مقدار ( ) بدست آمده مقایسه شد. اگر ( ) برابر با یا کمتر از ( ) بود، بنابراین، پاسخ برابر با عدد ۱ می‌شد، در غیر این‌صورت، پاسخ برابر با صفر در نظر گرفته ‌می‌شد (ریکیسی، ۲۰۰۳؛ ۲۰۰۷؛ ۲۰۰۹؛ ۲۰۱۰) مقدار ( ) بر اساس معادله‌ی (۳-۳) بدست می‌آید:
(۳-۳)

اگر

پس از پاسخ اول که بر طبق ساختار بالا، آزمودنی نمره‌ی ۰ یا ۱ گرفت، چون هنوز پاسخ صحیح یا غلط دیگری در الگوی پاسخ مشاهده نمی‌شد، برآورد بیشینه‌ی درست نمایی نامتناهی بود و تعیین نمی‌شد. بنابراین در این روش اگر پاسخ اول آزمودنی صحیح بود به برآورد جدید ( ) ۷۰/۰ اضافه می‌شد و اگر غلط بود، ۷۰/۰ از برآورد جدید ( ) کم می‌شد بنابراین، در سؤال بعدی پارامتر ( ) بود، تا میزان آگاهی سؤال را بیشینه کند، پارامتر b سؤال بعدی بر اساس پاسخ سؤال قبل باید برابر با دو مقدار یا فرض می‌شد. بنابراین، بعد از زمانی‌که در الگوی پاسخ، یک پاسخ صحیح یا غلط مشاهده شد از برآورد بیشینه‌ی درست نمایی برای برآورد توانایی استفاده شد.
گام پنجم: “اصلاح پس از شبیه‌سازی[۲۱۳]
۱ تکرار برای هر ترکیبی از روش‌ها و متغیرهای کنترل انجام شد، تا جایی که برآورد نسبتاً ثابتی از خزانه سؤال بهینه به‌دست‌آید. پیش از اصلاح پس از شبیه‌سازی، الگوها و تعداد مواجهه‌ سؤال در ۱۰ تکرار میانگین‌گیری شد.
نمودار ۳-۱، مراحل شبیه‌سازی CAT عملیاتی را به تصویر می‌کشد.
عناصر مورد نیاز برای طراحی یک خزانه‌ی سؤال بهینه
در این قسمت لازم است که عناصر مهم مورد نیاز برای طراحی یک خزانه‌ی سؤال بهینه، براساس رویکرد اکتشافی که مبتنی بر روش bin-and-union می‌باشد، ارائه ‌شوند.
تعریف bin-map
بر اساس بحث بالا و تعریف خزانه‌ی سؤال بهینه، مولفه‌ی اساسی در رویکرد ریکیسی، ایجاد مجموعه‌هایی از “”binها برای جمع‌ آوری و شمردن سؤالات است. در این پژوهش مفهوم “”bin از مدل یک پارامتری، به مدل دو و سه پارامتری تعمیم داده شد. ولی، به منظور ایجاد درکی صحیح از مفهوم “”bin، در این فصل ابتدا این مفهوم در مورد مدل راش بسط داده می‌شود، تا درک آن در مدل‌های دو و سه پارامتری قابل مفهوم‌تر شود. سپس مفهوم آن در مدل سه پارامتری شرح داده می‌شود.
از آنجاکه، در مدل راش تنها فاصله پارامتر b و ( ) در انتخاب سؤال اهمیت دارد. از نظر تئوریکی سؤالی با مقدار b کاملاً برابر با برآورد جدید ( ) می‌تواند بالاترین مقدار آگاهی سؤال را ایجاد کند. به عبارت دیگر، مقدار b بهینه باید کاملاً برابر با توانایی جدید ( ) باشد. با این‌وجود، همچنان‌که، نمودار ۳-۲ نشان می‌دهد، تفاوت ناچیز بین b و ، کاهش بسیار کمی در میزان آگاهی سؤال ایجاد می‌کند (ریکیسی، ۲۰۰۷؛ ۲۰۱۰؛ هی و ریکیسی، ۲۰۱۰). از آنجاکه، این مفهوم پایه و اساس شکل‌گیری این روش می‌باشد، در قسمت زیر به صورت مفصل‌تری آن را توضیح می‌دهیم و دلیل پیدایش دو روش p-optimality و r-optimality شرح داده خواهد شد.
روش “bin-and-union” و خزانه‌ی سؤال p-optimality و r-optimality
خزانه‌ی سؤال لیستی از پارامترهای سؤال و ویژگی‌های آن را برای هر یک از سؤالات خزانه توصیف می‌کند. برای ایجاد یک خزانه‌ی سؤال بهینه‌ای که ساخت آن از لحاظ عملی ممکن باشد، رویکرد اکتشافی ریکیسی روشی را ایجاد می‌کند، مبنی بر اینکه، برای ساخت چنین خزانه‌ی سؤالی بسته به مدلی که سؤالات در آن مدرج می‌شوند، باید تفاوت‌های موجود در ویژگی‌های سؤالاتی که مشابه‌اند ولی کاملاً یکسان نیستند را درنظر گرفت. به عبارت‌دیگر، میزان آگاهی بدست آمده از برآورد جایگاه آزمودنی روی صفت مکنون که توسط سؤالی که دقیقاً با برآورد جدید مطابقت دارد، و آگاهی سؤالی که پارامتر b آن به مقدار خیلی کوچکی ( ) از مقدار بهینه‌ی b متفاوت است، چه میزان تفاوت ایجاد می‌کند؟. یک راه این است که میزان تفاوت در مقدار آگاهی بدست آمده از سؤال موقعیت اول و سؤال موقعیت دوم تعیین شود (ریکیسی، ۲۰۰۷). نمودار ۳-۲، تابع آگاهی یک سؤالی که دقیقاً بر اساس مدل راش مدرج شده را نشان می‌دهد. مقیاس افقی ( ) می‌باشد، این محور به شکلی رسم شده است که به تمام مقادیر ( ) تعمیم داده شود. در مدل راش زمانی‌که، باشد، یعنی، ( ) باشد، مقدار آگاهی در مقدار بیشینه خود قرار می‌گیرد و ۱۰۰% بیشینه‌ی آگاهی ایجاد می‌شود. با این‌وجود، از دیدگاه طراحی بهینه خزانه‌ی سؤال، اگر سؤالی که برای انتخاب در دسترس می‌باشد، میزان آگاهی را به جای ۱۰۰% بیشینگی، در مقادیر کمتر از ۱۰۰% بیشینگی فراهم کند، باز هم از لحاظ بهینه بودن، مورد قبول خواهد بود. خط افقی در نمودار ۳-۲ این سطح از آگاهی مورد نیاز را نشان می‌دهد. در این ایده یا مقدار p مورد نیاز برای آگاهی به کار برده می‌شود و یا میزان فاصله‌ی ( )، که به آن r یا (range) می‌گویند. به همین خاطر، اگر برای مثال، فاصله‌ی ( ) برابر با ۴/۰ باشد، بیشینگی تقریباً حدود ۹۶%-optimality قرار می‌گیرد، بنابراین به آن، خزانه‌ی سؤال۹۶%-optimality می‌گویند. حال هرچه این مقدار p به ۱ نزدیک شود، دامنه‌ای که سؤالات مشابه در آن قرار می‌گیرند، باریک‌تر می‌شود. این بدان معناست که، دامنه‌ی روی مقیاس پارامتر b می‌تواند در حدود ۴/۰ با برآورد جدید( ) فاصله داشته‌باشند. یعنی پهنای این فاصله ۴/۰ باشد. به این پهنا یک “bin” ، گفته ‌می‌شود. این روش به مقادیر متفاوت دیگر (p) p-optimal و ® r-optimal قابل تعمیم است (ریکیسی، ۲۰۱۰).
مفهوم “bin”، در این رویکرد به منظور محاسبه‌ی فراوانی سؤالاتی با پارامترهای مشابه مطرح شد. یک “bin”، یک مخزن سؤال است، که حدود آن براساس صفات کمّی یا عددی سؤالات (پارامترها) مشخص می‌شود، و تعداد سؤالاتی که درون یک “bin” هستند، صفات مشابهی دارند و می‌توانند به جای یکدیگر استفاده شوند. اگر سؤالات بر اساس مدل راش مدرج شوند، در انتخاب سؤالات تنها پارامتر دشواری (پارامتر b) اثر دارد. بنابراین، “bin” ها به صورت دامنه‌هایی روی مقیاس ، تعریف می‌شود. برای مثال، دو “bin” متوالی با پهنای ۴/۰ روی مقیاس به صورت روبرو؛ (۴/۰: ۰) و (۸/۰: ۴/۰) نوشته ‌می‌شود. سؤالاتی با پارامترهای b برابر با ۱۱/۰ و ۱۵/۰ در انتخاب سؤال در برنامه‌ی CAT می‌توانند به جای یکدیگر انتخاب شوند، زیرا آنها به متعلق می‌باشند. بنابراین، الگوی طرح خزانه‌ی سؤال به لیستی از “bin” هایی با سؤالاتی با ویژگی‌های مشابه، تبدیل می‌شود (گو ، ۲۰۰۷).
پهنای “bin” هایی که یک خزانه‌ی سؤال را تعریف می‌کنند، باید به‌اندازه‌ی کافی کوچک باشند، تا جایی‌که همه‌ی سؤالات به یک اندازه برای برآورد سطح توانایی آزمودنی مناسب باشند. حال اگر پهنای “bin” خیلی بزرگ باشد، سؤالاتی که در یک “bin” قرار می‌گیرند، ممکن است از میزان متفاوتی سودمندی در برآورد سطح توانایی برخوردار باشند. دیدگاهی که برای تعیین پهنای “bin” در این روش وجود دارد، عبارت است از، تعیین دامنه‌ای روی مقیاس برای سؤالی که تابع آگاهی‌اش بیشینه است و دامنه‌ی اطراف نقطه بیشینه خیلی پایین نباشد. “خیلی پایین نبودن[۲۱۴]” اغلب به‌طور اختیاری به‌عنوان %۹۸ بیشینگی تعریف می‌شود. به‌طور یقین، در این استدلال مقدار %۹۶ یا %۹۷ هم می‌تواند مناسب باشد (گو و ریکیسی، ۲۰۰۷).
شرح مفهوم “bin” در مدل سه پارامتری
تحت مدل سه پارامتری لوجستیک، مقدار بیشینه‌ی آگاهی یک سؤال از طریق سه پارامتر تعیین می‌شود. یک سؤال با ضریب تشخیص بالا (مقدار a بالا) آگاهی بیشتری نسبت به سؤالی با ضریب تشخیص پایین ایجاد می‌کند. با این وجود، چانگ و یینگ (۱۹۹۹)، نشان دادند که، زمانی‌که برآورد ( ) از توانایی واقعی آزمودنی ( ) فاصله دارد، میزان آگاهی کمتری در سطح ایجاد می‌شود. یک سؤال با پارامتر c کوچکتر، آگاهی بیشتری در سطح بیشینه‌اش ایجاد می‌کند. امّا معمولاً در خزانه‌ی سؤالی که خوب طراحی شده، پارامترهای c سؤالات تغییرپذیری خیلی کمی دارند، به‌طوری‌که، عامل پارامتر c تاثیر کمی روی میزان آگاهی به‌دست آمده از سؤالات می‌گذارد. بنابراین پارامتر a و b دو عامل اولیه‌ای هستند که روی میزان آگاهی یک سؤال تاثیر می‌گذارند. سؤالاتی که توابع آگاهی مشابهی دارند، دارای پارامترهای a و b مشابهی هستند. این قاعده به ایجاد مفهوم “bin” در شبیه‌سازی خزانه‌ی سؤال منتهی می‌شود. مفهوم “bin” در مدل یک پارامتری به عنوان فواصلی از مقادیر پارامتر b که در آن فواصل، سؤالات مقادیر مشابهی آگاهی در طول دامنه‌ای از سطوح ایجاد می‌کند. ولی در مدل سه پارامتری، محدوده‌ی “bin” از طریق پارامتر a و b تعیین می‌شود. این “bin” ها از یک طرح پارتیشن‌بندی شده‌ی مشبک بر اساس مقادیر a و b تشکیل می‌شود. همان‌طور که در نمودار ۳-۳ نشان داده‌ شده است، هر خانه‌ی مشبک بر اساس دامنه‌ای از پارامترهای a و b مشخص می‌شود، و به عنوان ab-bin نشان داده‌ می‌شود. کل کناری در سرتاسر هر ردیف به صورت a-bin و کل کناری در سرتاسر هر ستون به صورت b-bin مشخص می‌شود. سؤالاتی که درون هر خانه قرار می‌گیرند، به‌وسیله‌ی پارامترهای a و b مشخص می‌شوند و آگاهی مشابهی در کل دامنه‌ی دارند و بیشینه‌ی آگاهی آن در اطراف سطح محدوده‌ی bin می‌باشد که سؤالات در آن قرار می‌گیرند. درصورتی‌که، محدوده‌های b-bin از طریق تقسیم محور (یا محور پارامتر b)، به فواصل برابر، بدست می‌آید، پهنای محدوده‌های a-bin به‌گونه‌ی متفاوتی تقسیم‌بندی می‌شود، زیرا مقدار بیشینه‌ی آگاهی یک سؤال با فرض اینکه پارامتر c ثابت است، متناسب با تابع درجه دوم پارامترهای a می‌باشد. به عبارت دیگر، لرد (۱۹۸۰)، اثبات کرد که، بالاترین میزان آگاهی که یک سؤال لوجستیک با و می‌تواند ایجاد کند، با فرض اینکه پارامتر c ثابت باشد، تابع درجه دومی از پارامتر a می‌باشد. بنابراین، رابطه‌ی بین بیشینه‌ی آگاهی که یک سؤال می‌تواند فراهم کند و پارامتر a، در معادله‌ی (۳-۴) نشان داده می‌شود؛ در اصل، معادله‌ی (۳-۴) رابطه‌ی بین پارامتر a و بیشینه‌ی آگاهی‌ای که یک سؤال ایجاد می‌کند، را نشان می‌دهد (لرد، ۱۹۸۰).
(۳-۴)
معادله‌ی (۳-۵) می‌تواند تغییرات بین تابع بیشینه‌ی آگاهی برای سؤالاتی با پارامترهای a متفاوت را بیشتر نشان ‌دهد:
(۳-۵)
با بهره گرفتن از میانگین پارامتر c سؤالات موجود، که حدود ۲۵/۰ می‌باشد، قسمت ثابت اول معادله برابر با ۴۴۷/۰ به‌دست می‌آید، بنابراین:

بنابراین، حدود a-bin را که در آن تغییرات پارامترهای a باعث تغییر اندکی در میزان آگاهی می‌شود را می‌توان محاسبه کرد. البته از آنجا‌که، پارامتر a، به‌طور قراردادی، از صفر بیشتر است، با توجه به مقدار مورد انتظار تغییر آگاهی، می‌توانیم حدود پارامتر a را گام به گام محاسبه کنیم. نمودار ۳-۳، طرح یا نقشه‌ی bin که براساس یک تغییر ۴/۰ در میزان آگاهی سؤال، زمانی‌که دامنه‌ی b برابر با ۴/۰ و c برابر با ۲۵/۰ است را نشان می‌دهد. به زبان ساده‌تر، یک ab-bin از طریق حدود پارامتر b و a به صورت روبرو نشان داده ‌می‌شود: . برای مثال، سؤالاتی با پارامترهای a بین ۸۹/۰ و ۲۶/۱ و پارامترهای b بین ۰ و ۴/۰ در ab-bin برابر با می‌باشند. هنگام انتخاب سؤالاتی که داخل یک bin مانند bin بالا قرار می‌گیرند، می‌توان آنها را به جای یکدیگر انتخاب کرد. خزانه‌ی سؤالی که به‌طور بهینه طراحی شده ‌است، باید دارای تعداد کافی سؤال در هر b-bin باشد، و این اطمینان را ایجاد کند سؤالاتی با پارامترهای a به اندازه کافی بالا، در دسترس می‌باشد. به‌عبارت‌دیگر، b-bin ها تعداد سؤالات مورد نیاز که در طول سطوح در محدوده‌ی b-bin خوب عمل ‌می‌کند را محاسبه کند. درون هر b-bin ، a-bin حداکثر تعداد سؤالات با ضریب تشخیص بالا را محاسبه می‌کند. شبیه‌سازی خزانه‌ی سؤال، آرایه‌ای از اعداد صحیح که به ما می‌گوید چه تعداد سؤال در هر b-bin مورد نیاز است و ماتریس که هر عنصر ، بردار صحیح می‌باشد که نشان می‌دهد حداکثر چه تعداد سؤال در هر ab-bin درون یک b-bin مورد نیاز است. در هر دو مورد B تعداد b-bin و A تعداد ab-bin درون هر b-bin می‌باشد. دلیل اینکه چرا آنها در دو ماتریس متفاوت نوشته‌ می‌شوند این است که در مرحله‌ی اولیه‌ی طراحی خزانه‌ی سؤال معمولاً مشابه با مجموع نیست. بعد از شبیه‌سازی CAT، ها در اثر ab-bin هایی با پایین‌ترین ضریب تشخیص، برابر با صفر قرار می‌گیرند. تا جایی که می‌شود و تنها سؤالاتی با بالاترین ضریب تشخیص مورد نیاز برای شبیه‌سازی، در الگو و طرح خزانه‌ی سؤال بهینه قرار می‌گیرند (گو و ریکیسی، ۲۰۰۷).
ایجاد سؤالات بهینه در مدل سه پارامتری برای CAT
کیفیت سؤالاتی که در یک خزانه‌ی سؤال قرار دارد، تعیین کننده‌ی مهمی برای موفقیت برنامه‌ی سنجش انطباقی کامپیوتری (CAT) می‌باشد. در این پژوهش برای ایجاد سؤالات بهینه در رویکرد اکتشافی از روش‌هایی برای شبیه‌سازی پارامترهای سؤال استفاده شد. این سه روش براساس ایده‌های گو (۲۰۰۷)، مک برید و وایس (۱۹۷۶)، برای ایجاد خصوصیات بهینه‌ی سؤال در مدل سه پارامتری بوجود آمد. که در این پژوهش با اندکی تغییر در روش‌های ایجاد سؤال پیشین، از سه روش استفاده شد. روش اول، روش تصادفی ®، نامیده می‌شود، روش دوم، روش آمیخته‌ی تصادفی و پیش‌بینی (MRP) نامیده می‌شود و روش سوم، روش کمینه‌ی آگاهی تست (MTI) می‌باشد.
ایجاد پارامترهای سؤال در طول فرایند شبیه‌سازی خزانه‌ی سؤال
به‌منظور این‌که، ویژگی‌های بهینه‌ی سؤال، برای یک برنامه‌ی CAT عملیاتی هدف از لحاظ کاربردی مفید و واقع‌بینانه باشد، اطلاعات پیشین برای شبیه‌سازی، وارد تجزیه و تحلیل شدند. اطلاعات پیشین شامل، توزیع‌های پارامترهای سؤالات عملیاتی، رابطه‌ی بین پارامترهای سؤال، اعتبار[۲۱۵] تست، و برآوردهای توانایی آزمودنی‌ها می‌باشد. بر این اساس، در این پژوهش، در آزمون تک محتوایی تحلیل بر روی ۴۵۵ سؤال موجود در خزانه‌ی سؤال CAT عملیاتی صورت گرفت. و در آزمون CAT با تعادل محتوایی تحلیل بر روی ۹۲۱ سؤال موجود در خزانه‌ی کلی صورت گرفت.
اطلاعات مربوط به CAT تک محتوایی
نتایج تحلیل بر روی ۴۵۵ سؤال درس حسابان- دیفرانسیل، نشان داد که در کل بین پارامترهای a و b سؤالات عملیاتی هیچ نوع همبستگی معنادار آماری دیده نشد، توزیع پارامتر a ، نرمال با میانگین ۰۸۹۳/۱ و انحراف استاندارد ۲۷۴۵/۰ بود. نرمال بودن این توزیع از طریق آزمون کالموگروف-اسمیرنف[۲۱۶] با مورد تایید قرار گرفت. همچنین، پارامتر c از توزیع بتا[۲۱۷] پیروی کرد. این توزیع بهتر از توزیع‌های دیگر پارامتر c را توصیف می‌کرد. برای این‌که الگوی رابطه‌ی پارامترهای a و b در سؤالات خزانه‌ی عملیاتی به صورت دقیق‌تری مشخص شود، ابتدا، همه‌ی سؤالات بر اساس مقادیر پارامتر b شان به سه گروه تقسیم‌بندی شدند (گروه اول؛ ۴- تا ۷۲۰۴/۱-، گروه دوم؛ ۷۲۰۴/۱- تا ۷۲۰۴/۱ و گروه سوم؛ ۷۲۰۴/۱ تا ۴). سپس، همبستگی بین پارامترهای a و b برای هر سه گروه با بهره گرفتن از نرم‌افزار SPSS-16 محاسبه شد. نتایج نشان داد که، تنها در گروه سوم سؤالات، یعنی، گروهی که پارامتر b آنها بالا است (سؤالاتی با مقادیر بالاتر از ۷۲۰۴/۱) بین پارامترهای a و b از لحاظ آماری همبستگی معناداری وجود داشت. بنابراین، در این گروه یک رگرسیون ساده برای پیش‌بینی a توسط b محاسبه شد. معادله‌ی رگرسیون برابر با بود. که یک عنصر تصادفی‌ای بود که از توزیع نرمال ) پیروی می‌کرد. در این توزیع از طریق فرمول زیر که بر اساس ایده‌ی مک‌برد و وایس (۱۹۷۶) ایجاد شد، محاسبه شد: .
روش تصادفی ®
در موقعیتی از آزمون CAT عملیاتی که در آن پارامترهای a و b از لحاظ آماری با یکدیگر همبستگی نداشتند و مستقل از یکدیگر بودند، به‌کار رفت. برای ایجاد یک سؤال بهینه، با بهره گرفتن از روش R، گام‌های زیر دنبال شد:
برای یک سؤال خاص،
پارامتر و از طریق توزیع‌های هدف مخصوص‌شان (خزانه‌ی سؤال عملیاتی) ایجاد شد. در این پژوهش، توزیع با توجه به توزیع سؤالات در خزانه‌ی عملیاتی از توزیع نرمال و توزیع پارامتر c از توزیع بتا پیروی کرد.
باتوجه به اینکه هم وهم معلوم بودند، با بهره گرفتن از معادله (۳-۷) محاسبه شد، درصورتی‌که برآورد جدید توانایی ‌باشد، بر اساس معادله‌ی (۳-۷):.
(۳-۶)
در نتیجه
(۳-۷)
روش آمیخته‌ی تصادفی و پیش‌بینی (MRP)
همان‌طور که نام این روش نیز اشاره می‌کند، MRP، یک روش آمیخته‌ است. قسمت روش تصادفی R آن که در بالا توصیف شد. قسمت روش پیش‌بینی (P)، در اصل، عقیده‌ی مک‌برید و وایس (۱۹۷۶)، را دنبال می‌کند، که در این شیوه، خزانه‌ی سؤال “کاملی” به همراه پارامترهای سؤال بهینه براساس رگرسیون پارامترهای روی پارامترهای ، شبیه‌سازی می‌شود. روش P براین واقعیت استوار است که، پارامترهای a و b به‌طور معناداری با‌ یکدیگر همبسته‌اند (چانگ و وندرلیندن، ۲۰۰۳؛ وندرلیندن، اسکرامز و اسچنیپکا، ۱۹۹۹). به‌علاوه، واریانس پارامتر a با افزایش پارامتر b، افزایش می‌یابد، که این مشخص می‌کند که با بهره گرفتن از تبدیلات لگاریتمی، پارامترهای a به‌طور خطی با پارامترهای b مرتبط می‌شوند (گو و ریکیسی، ۲۰۰۷). برای مدل یابی کردن این روابط، پارامتر a برای یک سؤال شبیه‌سازی شده برابر با تابع رگرسیونی تبدیل لگاریتمی پارامتر a روی پارامتر b می‌باشد (ریکیسی، ۲۰۰۴). که دارای توزیع نرمال می‌باشد. با اضافه‌ کردن یک عبارت خطا در تابع رگرسیونی، پراکندگی در پارامترهای a در روش برآورد خزانه‌ی سؤال، به‌وجود می‌آید.
(۳-۸)
(۳-۹)
برای ایجاد یک سؤال بهینه با بهره گرفتن از رویکرد MRP مراحل زیر دنبال شد:
برای هر سؤال، اگر مقدار آن، که می‌توانست بوسیله‌ی در هر مرحله از اجرای آزمون تقریب زده شود، پایین‌تر از ۷۲۰۴/۱ بود، یعنی جزء گروه‌هایی که در آن همبستگی معناداری بین پارامتر a و b وجود نداشت، بود، برای ایجاد ویژگی‌های سؤال بهینه از روش R که در بالا توصیف شد، استفاده می‌شد. در غیر این‌صورت، اگر مقدار برابر یا بالاتر از ۷۲۰۴/۱ بود، یعنی، برای گروهی که همبستگی معناداری بین پارامتر a و b وجود داشت، روش‌های زیر به‌کار رفت:
پارامتر از طریق توزیع هدف، یعنی توزیع بتا ایجاد شد.
پارامتر از طریق ، که می‌توانست در هر گام انتخاب سؤال از طریق بدست آید و از توزیع نرمال ( ) پیروی می‌کرد، ایجاد شد.
پارامتر دوباره از طریق معادله‌ی (۳-۷) محاسبه شد.
روش حداقل آگاهی آزمون (MTI)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم