کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



عرصه درونی همدلانه
(empathetic insideness)

مشارکت عاطفی و همدلانه در یک مکان که مستلزم تلاش آگاهانه جهت ادراک و شناخت عمیق مکان، اشتیاق برای پذیرش معانی یک مکان، علاقه و توجه صمیمانه و صادقانه به مکان، دانستن و احترام به نمادهایش و همذات­پنداری با مکان می­باشد

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(یکی از جنبه­ های مهم بررسی مکان به روش پدیدارشناسانه است، مانند تجربه مکانی مقدس)

عرصه درونی وجودی
(existential insidense)

تجربه مکان بدون تفکر خودآگاهانه و از پیش سنجیده شده اما لبریز از معانی، حس آشنا بودن و تعلق به مکان، عمیق­ترین نوع تجربه مکان
(مانند تجربه افرادی که در خانه، زادگاه یا محلشان هستند)

(منبع: برگرفته از کتاب مکان و بی­مکانی، رلف،۱۳۸۹ و پدیدارشناسی مکان، پرتوی،۱۳۸۷)
۲-۱-۲-۲ حس­مکان[۷]
اصطلاح حس­مکان از ترکیب دو واژه حس و مکان تشکیل شده است. واژه حس در فرهنگ لغات آکسفورد سه معنای اصلی دارد: نخست، یکی از حواس پنجگانه. دوم، احساس، عاطفه و محبت که در روانشناسی به درک تصویر ذهنی گفته می­ شود، یعنی قضاوتی که بعد از ادراک معنای شیء نسبت به خود شیء در فرد به وجود می ­آید که می ­تواند خوب، جالب و یابد باشد. سوم، توانایی در قضاوت درباره یک چیز انتزاعی(مانند: معنای حس در اصطلاح حس جهت­یابی که به مفهوم توانایی یک فرد در پیدا کردن مسیر یا توانایی مسیر در نشان دادن خود به انسان است) و در نهایت حس به معنای شناخت تام یا کلی یک شیء توسط انسان می­باشد. اما واژه حس در این اصطلاح بیش­تر به مفهوم عاطفه، محبت و تجربه کلی مکان یا توانایی مکان در ایجاد حس خاص یا تعلق در افراد است(فلاحت،۶۰:۱۳۸۵).
مکان نیز یکی از مفاهیمی است که در علوم و رشته­ های گوناگون با قرائت­های مختلف به کار برده می­ شود. “مکان بخشی از فضاست که به وسیله شخص یا چیزی اشغال شده و دارای بار معنایی و ارزشی است. اگر فضا امکان وقوع حرکت را می­دهد، مکان درنگی پدید می ­آورد. هویت یک مکان، آمیزه­ای خاص از روابط اجتماعی است و بدین خاطر همواره بدون ثبات، مجادله­ای و چندگانه می­ شود”(شعله،۱۹:۱۳۸۵). مکان­ها اهداف یا کانون­هایی هستند که حوادث و رویدادهای معنی­دار هستی خود را در آنها تجربه می­کنیم و در عین حال نقاط عزیمتی هستند که از طریق آنها به جهت­یابی در محیط نایل می­شویم و در آن دخل و تصرف می­کنیم(پرتوی،۷۱:۱۳۸۷).
حس­مکان بیانگر این است که مردم هنگام حضور در فضا چیزی فراتر از خصوصیات کالبدی و حسی را درک می­ کنند و می­توانند به روح مکان دست یابند. مفهوم حس­مکان، ماهیت مکان را مشخص می­ کند و در مکان­هایی یافت می­ شود که دارای کاراکتری مشخص و متمایز هستند (پرتوی، ۱۲۲:۱۳۸۷). حس­مکان، به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آنها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می­دهد، به طوری که فهم و احساسات فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می­ شود، این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می­گردد. حس­مکان علاوه بر اینکه موجب احساس راحتی از یک محیط می­ شود، از مفاهیم فرهنگی مورد نظر مردم، روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه در یک مکان مشخص حمایت کرده و باعث یادآوری تجارب گذشته و دست­یابی به هویت برای افراد می­ شود(فلاحت،۵۷:۱۳۸۵). در بیان مفهوم حس مکان، باید به این اصل توجه داشت که حس­مکان یک مفهوم عام است که بر پایه­ آن حس تعلق به مکان به عنوان یک مفهوم خاص شکل می­گیرد، بنابراین حس مکان زمینه­ ساز تعریف و شکل­ گیری حس تعلق به مکان است و بستری مناسب را برای آن فراهم می ­آورد.
حس­مکان بدین معناست که مردم تجربیاتی ورای خصوصیات فیزیکی مکان، که از طریق حس­های پنجگانه قابل حصول است، داشته باشند و نوعی حس تعلق به روح مکان پیدا کنند (Carmona,2003:91). ارزش­های فردی و جمعی بر چگونگی حس­مکان تاثیر می­گذارند و حس مکان نیز بر ارزش­ها، نگرش­ها و رفتار فردی و اجتماعی افراد در مکان مؤثر است و افراد معمولاً در فعالیت­های اجتماعی با توجه به چگونگی حس­مکان­شان شرکت می­ کنند(Canter,1971:17).
حس­مکان اشاره به رابطه فرد با محیط، و رابطه حسی بین فرد و مکان دارد و مفهومی است که جنبه­ های نمادی و احساسی را دربرمی­گیرد(Eisenhauer et al,2000:421-­۴۴۱). حس­مکان وابستگی­ها و تعلقات یک فرد یا گروه از محیط زندگی­شان را دربرمی­گیرد (Stedman,2002:561-581) و نیز شرح و توصیفی از فضای اطراف یک مکان و کیفیتی از محیط و امکان جذب به وسیله­ یک حس ناشناخته که باعث بازگشت افراد به آن مکان می­گردد را شامل می­ شود(Billing,2005:117-139). به عبارتی حس­مکان یک ساختار چند بُعدی است که اعتقادات، هیجانات و روابط مشترک از رفتارها را در یک جایگاه جغرافیایی خاص نشان می­دهد (Bradley & Stedman,2006:316-327).
حس­مکان حاصل ارتباط درونی انسان، تصورات ذهنی و ویژگی­های محیطی است. این مفهوم از یک سو ریشه در تجربه ­های ذهنی(مانند خاطره، سنت، تاریخ، فرهنگ و اجتماع) دارد و از سوی دیگر متاثر از زمینه ­های بیرونی و عینی در محیط(مانند منظره، بو وصدا) است که باعث تداعی­های مختلف از یک مکان می­ شود. بنابراین حس مکان مفهومی کلی و پیچیده از احساسات و دلبستگی انسان نسبت به محیط است که در اثر انطباق و استفاده انسان از مکان به وجود می ­آید، به این معنا که حس­مکان امری از پیش تعیین شده نبوده بلکه از تعامل انسان با مکان در زندگی روزمره ایجاد می­ شود. به این ترتیب فرد به مکانی که در آن زندگی می­ کند مجموعه ­ای از پیش تصورات دریافت شده قبلی را می­دهد، این پیش تصورات چگونگی پاسخ او به محیط را شکل می­ دهند. در بعضی مواقع فرد به مکانی که با این پیش تصورات شکل گرفته، در طول زمان شکل جدیدی می­دهد. به همین دلیل یکی از اصلی­ترین اهداف برنامه­ ریزی شهری نیز، ایجاد حس دلبستگی در افراد است، که همراه با احساسات و ادراکاتی است که مردم از طریق تجربه یک مکان به دست می­آورند (Carmona et al,2003:13-36).
حس­مکان در شدت­های متفاوتی بسته به فرد، سابقه و تجربه خود در مکان رخ می­دهد. هیچ دو نفری دارای دریافت­هایی مشابه، ارزش­هایی مشابه و احساسات مشابهی در مورد یک مکان در فضا و زمان نیستند(Norton & Hannon,1997). شدت حس­مکان فرد در نگرش­ها و رفتار فرد منعکس می­ شود. اینکه چگونه با آن مکان شناخته می­ شود، چه قدر به آن وابسته است و همچنین سطح تعهد و احساسات وی نسبت به مکان چه قدر است(Kaltenborn,1998). هر چه حس فرد از مکان قوی­تر باشد، اتصال وی به مکان نیز – بدانگونه که احساس می­ کند – بیش­تر خواهد بود.
به منظور درک بهتر مفهوم حس­مکان می­توان از مدل جان پانتر[۸] کمک گرفت، وی سه مؤلفه را در خلق حس­مکان دخیل می­داند. مدل “حس­مکان” جان پانتر را که بر سه گانه بودن مؤلفه­ های دخیل در خلق حس­مکان دلالت دارد، می­توان از روایت­های فرعی مدل کانتر دانست، بر اساس مدل جان پانتر سه مؤلفه “محیط کالبدی”، “فعالیت” و “معنا” در خلق حس­مکان دخیل هستند که به نحو قابل ملاحظه­ای با سه مؤلفه پیشنهادی کانتر یعنی “محیط کالبدی”، “فعالیت” و “تصور ذهنی” تشابه دارند(گلکار،۵۲:۱۳۸۰-۵۱).
شکل ۲- ۲ مدل پانتر برای حس­مکان(ماخذ: Carmona & Tiesdell,2003: 99)
۳-۱-۲-۲ حس تعلق
یکی از علاقه ­مندی­های فراگیر در انسان­ها برقرار کردن و حفظ ارتباط با دیگران، نهادهای اجتماعی و خویشتن است. تعلق یکی از اجزای اتصال خویشتنِ فرد به بافت مردم، مکان­ها و اشیای پیرامون است(Hagerty et al,1992:172).
هرم نیازهای انسانی آبراهام مازلو[۹] که بنا به گفته جان لنگ[۱۰] در جهت تشریح “نیروهای داخلی”- زیست­شناختی، خودآگاه و ناخودآگاه- و گونه­ های نیازها از بنیادی­ترین تا عالی­ترین شکل آنهاست، در سال ۱۹۵۴ ارائه شد. مازلو در این دسته­بندی، نیازها را از قوی­ترین تا ضعیف­ترینشان به ترتیب در شش دسته نیازهای فیزیولوژیک، نیازهای ایمنی، نیازهای تعلق و دوست داشتن، نیاز به حرمت، نیاز به خودشکوفائی و نیازهای شناختی و زیباشناختی ارائه کرده است. مازلو نیازهای انسانی را در دو گروه نیازهای اساسی یا اولیه و نیازهای برتر یا عالیه دسته­بندی می­نماید. بر اساس این دسته بندی، نیازهای اساسی و اولیه انسان به ترتیب شامل: نیازهای جسمانی، نیازهای ایمنی و امنیت، نیاز به تعلق، نیاز به احترام و نیازهای برتر شامل: نیاز خودشکوفایی، نیاز به شناخت و زیبایی می­باشد. بنابراین مازلو حس تعلق را به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان شناسایی کرده و در رده سوم نیازمندی­های انسانی جای داده است(لنگ،۹۶:۱۳۸۶).
تحقق این سلسله مراتب نیازها از جمله نیازهای تعلق و دوست داشتن بدون شناخت جایگاه آدمی در هستی امکان پذیر نمی ­باشد، یعنی انسان با شناخت خود، نیازهای خود و ایجاد مکانی مناسب جهت اقناع این نیازها به خودشکوفایی می­رسد. وقوف و آگاهی کامل به انواع نیازها و تامین سلسله مراتب نیازها، هر کدام مستلزم بستر و مکان خاص خود می­باشد، از طرفی کمبود شایستگی­های محیط منجر به فقدان مشارکت، شخصیت­زدایی، از دست دادن شایستگی­های فردی و در نهایت عدم خود شکوفایی می­گردد(Goffman,1963:65).
هگرتی[۱۱] و دیگران حس تعلق را تجربه مشارکت فردی در یک سیستم یا محیط که به واسطه آن فرد خود را جزئی جدایی­ناپذیر از سیستم و محیط بداند تعریف کرده ­اند. این سیستم می ­تواند یک رابطه و یا یک نهاد باشد و یک محیط می ­تواند محیطی طبیعی یا فرهنگی باشد. دو بعد شناسایی شده حس تعلق بنابر تعریف ارائه شده آنها عبارتند از مشارکت ارزشمند و تناسب یا سازگاری.
بعد اول اشاره به تجربه حس ارزشمند بودن، مورد نیاز بودن و مقبول بودن دارد و بعد دوم نیز دلالت به تجربه تجانس و متناسب بودن با مردم، گروه­ ها و محیط­های دیگر از طریق به اشتراک گذاشتن ویژگی­های مکمل یکدیگر دارد(Hagerty et al,1992:175).
حس تعلق به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان و یکی از اجزای تعاملات انسانی اهمیت ویژه­ای برای افراد، خانواده­ها و اجتماع دارد. هگرتی و دیگران، پس از بررسی تعاریف موجود از حس تعلق، مدل ویژه­ای را برای بیان مفهوم حس تعلق ارائه کرده ­اند.
شکل ۳- ۲ مدل ­حس ­تعلق(ماخذ: Hagerty et al:1992)
بر اساس این مدل، حس تعلق تجربه­ای روانشناختی می­باشد که متشکل از اجزای ادراکی و احساسی، در ارتباط با رفتارهای پیوند­دهنده و عملکردهای روانشناختی و اجتماعی است. آنها عوامل سازنده و سوابق مورد نیاز برای ایجاد حس تعلق را انرژی برای مشارکت، وجود تمایل برای مشارکت معنی­دار و وجود مشخصه­های مشابه یا مکمل بر شمرده­اند و معتقدند پیش از شکل­ گیری حس تعلق وجود این سوابق در افراد الزامی است. این پیش­نیازها در مطالعاتِ کمبود حس تعلق و اتخاذ تصمیمات بعدی برای حل این معضل عواملی کلیدی به شمار می­روند (Hagerty et al,1992:175). آنها همچنین از ۱) مشارکت روانشناختی، اجتماعی، معنوی و یا فیزیکی ۲) اختصاص معنا به این مشارکت و ۳) ایجاد و استحکام بخشی زیربنای اصلی پاسخ­های احساسی، ادراکی و رفتاری به عنوان نتایج شکل­ گیری این حس در افراد یاد کرده ­اند.
علاوه بر هگرتی و دیگران، مؤسسه مطالعاتی یونگ[۱۲] سه سطح از تعلق خاطر که می ­تواند در فرد شکل بگیرد را شناسایی کرده است: فردی، جمعی و ملی. در سطح فردی حس تعلق به خانواده؛ در سطح جمعی حس تعلق به شبکه ­های گسترده­تر اجتماعی نظیر محلِ زندگی, محلِ کار, باشگاه و کلوپی که فرد در آن عضویت دارد, سبک زندگی، قومیت؛ و در نهایت در سطح ملی حس تعلق به ارزش­های مشترک و هویت ملی مطرح می­ شود. در این مدل حس تعلق در سه سطح خرد, میانی و کلان مشاهده می­ شود.
شکل ۴- ۲ سطوح مختلف حس­تعلق(ماخذ:Young Foundation,2008)
ملی:
هویت ملی
ارزش های مشترک ملی
جمعی:
شبکه های گسترده تر
محله- جایی که اهل آن هستیم
هویت کاری و حرفه ای
نهادهای مذهبی
عضویت در باشگاه های ورزشی و…
ارزش ها و انتخاب های سبک زندگی
طبقه اجتماعی- اقتصادی
قومیت
نهادها
فردی:
تعلق فردی به عنوان هویت فردی
خانواده و جایی که افراد اهل آنجا هستند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 02:16:00 ق.ظ ]




استفاده­ی بوردیو از واژه­ی سرمایه اجتماعی تلاشی واضح و روشن برای فهم چگونگی ایجاد طبقات و تقسیمات طبقه­ای است(Bourdieu,1986:243). بوردیو اعتقاد داشت که سرمایه اقتصادی ریشه­ اصلی تمام سرمایه­هاست و علاقه­مند بود که از نحوه­ ترکیب آن با دیگر انواع سرمایه برای ایجاد و تولید مجدد نابرابری اطلاع یابد. از نظر بوردیو، نابرابری باید بر اساس تولید و بازتولید سرمایه توضیح داده شود. او معتقد است که نگاه به سرمایه فقط از دیدگاه اقتصادی ناکافی است؛ البته مبادلات اقتصادی برای کسب سود است و سرچشمه آن تلفیق منابع فردی است. سرمایه فرهنگی و اجتماعی را باید به مثابه­ی ثروت در نظر گرفت که منتج از کار تجمع­یافته است.

از نظر بوردیو واژه­ی سرمایه اجتماعی، تنها وسیله­ تشریح دارایی­ های اجتماعی است و جایی آشکار می­ شود که افراد مختلف با سرمایه­ای یکسان(اقتصادی یا فرهنگی) بازده­های مختلفی به دست می­آورند که منتج از وسعت به کارگیری سرمایه گروهی از سوی آنان است؛ پس سرمایه اجتماعی فی­نفسه مستقل از سرمایه فرهنگی و اقتصادی سبب نابرابری می­ شود. بعضی از انواع سرمایه تبدیل­پذیر نیستند یا به طور دقیق­تر تبدیل­پذیر به سرمایه اقتصادی نیستند و این امر از آنجا سرچشمه می­گیرد که سرمایه­ها به درجات مختلف”جنبه­ های اقتصادی را پنهان می­دارند”. هر چه ارزش اقتصادی آشکارتر باشد، توانایی تبدیل بیشتر است؛ ولی از نظر تمایز اجتماعی، اعتبار کمتری دارد (فیلد،۲۶:۱۳۸۵-۲۴). در مجموع می­توان گفت که بوردیو در انتقال سرمایه اجتماعی از صورت استعاره­ای به یک مفهوم جامعه­شناختی، نقش اساسی داشته است و بر تبدیل­پذیری اشکال مختلف سرمایه و تقلیل نهایی همه اشکال به سرمایه اقتصادی تاکید دارد.
۲-۲-۱-۳-۲ رابرت پاتنام[۵۲]
پاتنام برای نخستین بار مفهوم سرمایه اجتماعی را در انتهای کتاب خود با نام “دموکراسی و سنت­های مدنی” به کار می­برد. به نظر پاتنام همکاری داوطلبانه در جامعه­ای که سرمایه اجتماعی را در شکل هنجارهای عمل متقابل و شبکه ­های مشارکت مدنی به ارث برده، بهتر صورت می­گیرد (پاتنام،۲۸۵:۱۳۸۰). او در تعریف سرمایه اجتماعی می­نویسد:
منظور از سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون سازمان­های اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه­هاست که می­توانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. به اعتقاد پاتنام سرمایه اجتماعی نیز مانند دیگر سرمایه­ها مولد است و امکان دستیابی به اهداف مشخصی را فراهم می­ کند که بدون آن دسترسی­ناپذیر خواهند بود. برای مثال گروهی که اعضایش اعتبار خود را نشان داده­اند و به یکدیگر اعتماد زیادی دارند، نسبت به گروهی که فاقد این ویژگی­ها هستند، توان انجام کارهای زیادتری را دارند(پاتنام،۲۸۵:۱۳۸۰). پس به طور دقیق­تر، سرمایه اجتماعی کمک­کننده­­ رفتار جمعی است، یعنی موجب افزایش هزینه­ های بالقوه­ی عهدشکنی در هر معامله­ای، تقویت هنجارهای معامله­ی متقابل، تسهیل ارتباطات، بهبود جریان اطلاعات در مورد قابل اعتماد بودن افراد و انتقال حسن شهرت فعالان به دیگران، نمایان ساختن موفقیت­های پیشینیان در همکاری می­ شود و همانند چارچوب فرهنگی شفاف برای همکاری آینده عمل می­ کند(پاتنام،۲۹۷:۱۳۸۰).
پاتنام در زمینه مالکیت سرمایه اجتماعی معتقد است که سرمایه اجتماعی بر عکس سرمایه ­های متعارف دیگر، یک کالای عمومی است که در مالکیت خصوصی کسانی که از آن بهره می­برند، نیست. سرمایه اجتماعی مانند دیگر کالاهای عمومی(هوای پاک، خیابان­های امن و…) است که کارگزاران بخش خصوصی گرایشی به تولید آن ندارند. یعنی، سرمایه اجتماعی اغلب باید از طریق دیگر فعالیت­های اجتماعی تولید شود. این سرمایه به طور معمول در پیوندها، هنجارها و اعتماد تشکیل می­ شود که از یک موقعیت اجتماعی به دیگر موقعیت اجتماعی قابل انتقال است (Patnam,1993:38). پاتنام عمده­ترین عناصر مورد استفاده در سنجش مفهوم سرمایه اجتماعی را در پنج محور عمده به شرح زیر معرفی می­ کند: (او در کتاب بولینگ یک نفره، سطح سرمایه اجتماعی در ایالت­های مختلف آمریکا را با محورهای زیر مورد بررسی قرار می­دهد).
زندگی سازمانی و عضویت در شبکه ­های اجتماعی: درصد حضور، خدمت در سازمان­های محلی در سال گذشته و میانگین عضویت در گروه­ ها.
مشارکت در امور عمومی: آمار و ارقام شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و میزان درصد حضور در یک نشست عمومی در شهر یا امور مدرسه در سال گذشته.
مشارکت در امور داوطلبانه: شامل تعداد سازمان­های غیردولتی به ازای هر هزار نفر، میانگین دفعات شرکت فرد در طرح­های اجتماعی در سال گذشته و میانگین تعداد دفعات کار داوطلبانه فرد در یک سال گذشته.
انجمن­پذیری غیررسمی: مقدار زمان صرف شده برای ملاقات با دوستان و میانگین تعداد میهمانی در منزل در یک سال گذشته.
اعتماد اجتماعی: میزان موافقت با این دو جمله: “بیشتر مردم قابل اعتماد هستند” و “بیشتر مردم راستگو هستند”(فیروزآبادی،۱۶۰:۱۳۸۴).
پاتنام در نهایت سرمایه اجتماعی را با سه مؤلفه­ی(اعتماد، هنجارها و شبکه­ ها) مفهوم­سازی می­ کند که در زیر هر یک از آنها به طور مختصر تعریف می­ شود:
هنجارها: هنجارها هنگامی به وجود می­آیند که یک عمل تجلیات بیرونی مشابهی برای افراد دیگر دارد. هنجارها از طریق سرمشق شدن و اجتماعی شدن(آموزش مدنی) و نیز از طریق مجازات­ها در افراد جامعه تلقین و تثبیت می­شوند. هنجارهایی که اعتماد را تقویت می­ کنند، توسعه می­یابند، چرا که آنها هزینه معاملات را کاهش می­ دهند و همکاری را تسهیل می­سازند(پاتنام،۲۹۴:۱۳۸۰- ۲۹۳). پاتنام نوع خاصی از هنجارهای همیاری را مولدترین جزء سرمایه اجتماعی می­داند و آن را ملاک سرمایه اجتماعی می­نامد. وی در تعریف هنجارهای همیاری به دو نوع متوازن و تعمیم­یافته(عمومی) اشاره می­ کند. معامله متقابلِ متوازن به مبادله همزمان چیزهایی با ارزش برابر اشاره دارد؛ مانند زمانی که همکاران روزهای تعطیل­شان را با هم عوض می­ کنند یا نمایندگان پارلمان با هم زد و بند می­ کنند. اما معامله­ی متقابلِ عمومی به رابطه تبادلی مداومی اشاره دارد که یکطرفه و غیرمتوازن است اما انتظارات متقابلی ایجاد می­ کند، مبنی بر اینکه سودی که اکنون اعطا شده، باید در آینده بازپرداخت شود؛ مانند رابطه دوستی که اغلب به معامله متقابل عمومی تبدیل می­ شود(پاتنام،۲۹۴:۱۳۸۰- ۲۹۳).
اعتماد: پاتنام اعتماد را یکی از مؤلفه­ های حیاتی و اساسی سرمایه اجتماعی می­داند. به اعتقاد او، اعتماد، همکاری را تسهیل می­ کند و هر چه سطح اعتماد در جامعه­ای بالاتر باشد، احتمال همکاری بیش­تر خواهد بود و خودِ همکاری نیز اعتماد ایجاد می­ کند. اعتماد که یکی از عناصر ضروری تقویت همکاری است، غیراختیاری و ناآگاهانه نیست، بلکه مستلزم پیش ­بینی رفتار یک بازیگر مستقل است. شما برای انجام کاری صرفاً به این دلیل که فردی یا نهادی می­گوید آن را انجام خواهد داد، به او اعتماد نمی­کنید، بلکه تنها به این دلیل به او اعتماد می­کنید که با توجه به شناختتان از خلق و خوی او، انتخاب­های ممکن او، تبعاتشان و توانایی او حدس می­زنید که او انجام این کار را بر خواهد گزید. در جوامع کوچک این پیش ­بینی بر اساس چیزی انجام می­گردد که برنارد ویلیامز آن را اعتماد صمیمانه می­نامد، یعنی اعتمادی که به آشنایی نزدیک با فرد بستگی دارد. اما در جوامع بزرگتر و پیچیده­تر، اعتماد غیرشخصی­تر یا شکل غیرمستقیمی از اعتماد ضرورت دارد. پاتنام افزایش مشارکت­های مدنی و گسترش شبکه ­های اجتماعی را از سازوکارهای تبدیل اعتماد شخصی به اعتماد اجتماعی معرفی می­ کند(پاتنام،۲۹۲:۱۳۸۰).
شبکه ­های اجتماعی: وجود شبکه ­های اجتماعی در هر جامعه­ای موجب تسهیل روابط و ارتقای همکاری در جامعه می­ شود. “هرچه شبکه ­های اجتماعی بین افراد متراکم­تر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که شهروندان بتوانند در جهت منابع متقابل همکاری کنند”. به باور پاتنام سرمایه اجتماعی جمع کل گروه ­های داوطلبانه در روابط اجتماعی رسمی و غیررسمی است، صرف نظر از منابع اقتصادی خاصی که می ­تواند شکل بگیرد. روابط افراد در گروه­ ها در بسیاری از مواقع تعبیری از شبکه ­های اجتماعی است که این شبکه­ ها موجب پیوندهای اجتماعی افراد می­ شود. به نظر پاتنام همکاری داوطلبانه در جامعه­ای که سرمایه اجتماعی عظیمی را در شکل هنجارهای عمل متقابل و شبکه ­های مشارکت مدنی به ارث برد، بهتر صورت می­گیرد. بنابراین یکی از وجوه و ویژگی­های سرمایه اجتماعی، وجود شبکه­ ها می­باشد که در تخصیص اولیه پاتنام به دو نوع شبکه ­های رسمی و غیررسمی تقسیم شده است(پاتنام،۲۹۶:۱۳۸۰).
۳-۲-۱-۳-۲ فرانسیس فوکویاما[۵۳]
مباحث و مطالعات فوکویاما نیز مانند پاتنام در سطح کلان طرح شده است و سرمایه اجتماعی را در سطح کشورها و در ارتباط با رشد و توسعه اقتصادی می­بیند. به زعم وی “سرمایه اجتماعی را می­توان به عنوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش­های غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزش­ها و هنجارها به خودیِ خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی­گردد، چرا که این ارزش­ها ممکن است منفی باشند. هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می­ کنند اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشند”(فوکویاما،۱۱:۱۳۸۵).
فوکویاما مانند پاتنام هنجارهای همیاری را شالوده سرمایه اجتماعی معرفی می­ کند و مینویسد: “فرض بر این است که سرمایه اجتماعی وجود هنجارهای رفتاری مبتنی بر تشریک مساعی را منعکس می­ کند”. هنجارها و ارزش­هایی که در این تعریف جای می­گیرند از هنجار ساده مشترک بین دو دوست گرفته تا نظام­های ارزشی پیچیده که مذاهب سازمان­یافته ایجاد کرده ­اند ادامه می­یابد (فوکویاما،۱۹:۱۳۸۵).
فوکویاما معتقد است از آنجا که همکاری از هر نظر برای همه افراد به عنوان وسیله­ای برای دستیابی به اهداف شخصیشان ضروری و لازم است، عقل حکم می­ کند که افراد سرمایه اجتماعی را به عنوان کالای خصوصی تولید کنند(Fukuyama,1999:1 به نقل از موسوی و علی­پور،۷۴:۱۳۹۱).
به اعتقاد فوکویاما در مورد سرمایه اجتماعی دو نکته باید روشن شود: نخست اینکه سرمایه اجتماعی به این دلیل زیرمجموعه سرمایه انسانی نیست که این سرمایه متعلق به گروه­هاست و نه افراد. سرمایه انسانی معمول- مانند سطح تحصیلات و مهارت- را می­توان به تنهایی نیز کسب کرد. برعکس، هنجارهایی که شالوده سرمایه اجتماعی را تشکیل می­ دهند، در صورتی معنی­دارند که بیش از یک فرد در آن سهیم باشد. گروهی که حامی سرمایه اجتماعی­اند ممکن است به کوچکی دو دوست باشند که با یکدیگر تبادل اطلاعات می­ کنند و یا ممکن است در مقیاس بزرگتری تمامی یک ملت باشد. دوم، سرمایه اجتماعی با توجه به علم سیاست و اقتصاد لزوماً چیز خوبی نیست. در این علوم همکاری و همیاری برای تمام فعالیت­های اجتماعی خواه خوب یا بد ضروری است (فوکویاما،۱۳:۱۳۸۵).
فوکویاما سرچشمه سرمایه اجتماعی را منابع زیر می­داند: ۱) هنجارهایی که به صورت نهادی ساخته شده ­اند: این هنجارها در نتیجه کنش قصدمند مؤثر بر اجتماع، به طور کلی مثلاً از طریق نهادی مانند دولت ساخته می­شوند؛ ۲) هنجارهای خودجوش: این هنجارها از کنش­های متقابل اعضای یک اجتماع می­آیند؛ ۳) هنجارهای ساخته شده به صورت برونزاد: این هنجارها از جاهایی غیر از همان جایی که در آن بکار رفته است سرچشمه می­گیرند؛ ۴) هنجارهایی که از طبیعت سرچشمه می­گیرند: که شامل هنجارهای مربوط به خویشاوندی، نژاد، قومیت و… می باشند(فوکویاما،۷۲:۱۳۸۵).
فوکویاما میزان اعتماد متقابل در گروه را با متغیر شعاع اعتماد مورد ارزیابی قرار می­دهد، او با طرح مفهوم شعاع اعتماد بر این نکته اشاره دارد که تمامی گروه ­های اجتماعی دارای میزان خاصی از شعاع اعتمادند که به مفهوم میزان گستردگی دایره همکاری و اعتماد متقابل اعضای یک گروه است. می­­توان نتیجه گرفت که هرچه یک شعاع اعتماد در گروهی بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی بیشتر خواهد بود. از نظر فوکویاما مفهوم شعاع اعتماد بر توانایی افراد جامعه به فراتر رفتن از خانواده و خویشان، داشتن همکاری با دوستان و دیگر شهروندان اطلاق می­ شود(Fukuyama,1999:17 به نقل از موسوی و علی­پور،۷۵:۱۳۹۱).
به اعتقاد وی جامعه­ای دارای سرمایه اجتماعی بالایی است که دارای تعداد زیاد گروه ­های اجتماعی با اعتماد متقابل به یکدیگر و دارای انسجام گروهی باشد. علاوه بر آن باید بتواند در ارتباط با محیط بیرون خود مؤثر عمل کرده و همکاری­های متقابلی با جوامع دیگر داشته باشد. از نظر فوکویاما اعتماد برای فهم و تشکیل نظم اجتماعی و اقتصادی جایگاه رفیعی دارد، دلیل توجه وی به اندازه ­گیری اعتماد نیز بررسی میزان پیشرفت اقتصادی است(موسوی و علی­پور،۷۵:۱۳۹۱).
۴-۲-۱-۳-۲ جیمز کلمن[۵۴]
رویکرد کلمن در مورد سرمایه اجتماعی بر اساس نظریه­ انتخاب عقلانی و مبتنی بر کارهای پیشین او در نظریه مبادله­ اجتماعی است(King,2002:5). به اعتقاد بن­فاین، مفهوم سرمایه اجتماعی بسط نظریه مبادله­ اجتماعی است. او به پیوندهای بین مبادله­ اجتماعی و سرمایه اجتماعی اشاره کرده و معتقد است که نظریه مبادله­ اجتماعی بسیاری از همان مسائل نظریه سرمایه اجتماعی را مطرح کرده است. چگونگی پیوند نظریه خرد با کلان و چگونگی پیوند عامل­های اقتصادی با عامل­های غیراقتصادی، از آن جمله­اند(فاین،۱۲۴:۱۳۸۵).
کلمن نظریه ساده مبادله­ اجتماعی را بکارگیری ابتدایی رشته اقتصاد، به نظریه سرمایه اجتماعی تبدیل کرده و در چارچوب همین نظریه، ایده خود را درباره سرمایه ی اجتماعی پرورش داده است. مفهوم سرمایه اجتماعی محملی است برای کلمن تا به تشریح چگونگی امکان همکاری افراد بپردازد. کلمن در مقاله­ “نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه انسانی”(۱۹۸۸) که مرجع بسیاری از نوشته­ های دیگر قرار گرفت، ضمن تعریف سرمایه اجتماعی تلاش کرده مفهوم سرمایه اجتماعی را به موازات مفاهیم متعارف سرمایه مالی، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی وارد نظریه اجتماعی کند، مفهومی که به اعتقاد او در روابط بین اشخاص بروز می­ کند. او به طور خاص به این موضوع توجه داشت که سرمایه اجتماعی چگونه می ­تواند به توسعه سرمایه انسانی کمک کند. او بعدها اذعان داشت که این دو مفهوم به جای آنکه رقیب یکدیگر باشند، اغلب مکمل یکدیگرند (کلمن،۴۶۵:۱۳۷۷). کلمن به جای تعریف سرمایه اجتماعی بر حسب ماهیت و محتوا، به کارکرد آن توجه دارد. او در این مقاله می­نویسد: سرمایه اجتماعی بر حسب کاربرد آن تعریف می­ شود، سرمایه اجتماعی موجودیت واحدی نیست، بلکه مجموعه ­ای از موجودیت­های گوناگون است که دو مشخصه مشترک دارند: در همه آنها، جنبه­ای از ساختار اجتماعی وجود دارد و همه آنها اعمال خاص کنشگران داخل ساختار را تسهیل می­ کنند. سرمایه اجتماعی مانند دیگر شکل­های سرمایه، مولد است و تحقق اهداف معین را که در نبودش محقق نمی­ شود، ممکن می­سازد. سرمایه اجتماعی بر خلاف دیگر شکل­های سرمایه، به طور ذاتی در ساختار روابط بین کنشگران و میان کنشگران وجود دارد. یعنی در خود کنشگران نهفته نیست، بلکه در روابط میان آنها نهفته است. سرمایه اجتماعی به مثابه منبعی برای اشخاص است، منابع اجتماعی- ساختاری؛ دارایی سرمایه­ای، یا همان سرمایه اجتماعی برای فرد است(Coleman,1988:98 به نقل از موسوی و علی­پور،۵۶:۱۳۹۱).
کلمن در مقایسه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی بیان می­ کند که سرمایه اجتماعی از تغییرات روابط میان افراد پدید می ­آید که سبب تسهیل کنش می­ شود. اگر سرمایه فیزیکی کاملاً ملموس و در اشکال مادی مشهود، تجسم یافته است و سرمایه انسانی کمتر ملموس است و در مهارت ­ها و دانشی که افراد تحصیل می­ کنند تجسم می­یابد؛ سرمایه اجتماعی حتی کمتر از این ملموس است، زیرا در روابط میان افراد به وجود می ­آید. همان­طور که سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی فعالیت تولید را تسهیل می­ کنند، سرمایه اجتماعی نیز تسهیل­کننده روابط است. برای مثال، گروهی که در میانشان اعتماد وجود دارد، به کمک این اعتماد می­توانند کارهای بیشتری از کسانی که این خصوصیت در میان آنان وجود ندارد، انجام دهند(Coleman,1988:101 به نقل از موسوی و علی­پور،۵۶:۱۳۹۱).
کلمن با بکارگیری تمایز اقتصاد سنتی بین کالاهای خصوصی و عمومی، به تشریح چگونگی کمک­های سرمایه اجتماعی به اعمال جمعی پرداخته و می­نوسید: سرمایه اجتماعی نوعی کالای عمومی است که از منافع حاصل از آن، همه اجزای ساختار سود می­برند(Coleman,1988:116 به نقل از موسوی و علی­پور،۵۶:۱۳۹۱). بنابراین سرمایه اجتماعی سبب ایجاد همکاری بین افرادی می­ شود که در غیر این صورت به دنبال منافع فردی خود بودند. او معتقد است سرمایه اجتماعی ویژگی­هایی دارد که آن را از کالاهای خصوصی تقسیم­پذیر و انتقال­پذیر که در نظریه­ اقتصادی نئوکلاسیک بحث شده است، متمایز می­سازد. کلمن ویژگی­های سرمایه اجتماعی را به عنوان نوعی کالای عمومی اینگونه بیان می­دارد:
یکی از ویژگی­ها، انتقال­ناپذیری عملی آن است؛ این سرمایه، منبعی است که ارزش استفاده دارد، ولی به آسانی مبادله نمی­ شود.
سرمایه اجتماعی، دارایی شخصی هیچ یک از افرادی که از آن سود می­برند نیست.
ویژگی دیگر سرمایه اجتماعی که آن را از کالای خصوصی متمایز می­سازد، این است که بر خلاف سرمایه فیزیکی که معمولاً کالایی خصوصی است و بر اساس حقوق مالکیت به شخصی که در سرمایه فیزیکی سرمایه ­گذاری می­ کند تعلق دارد و به او سود می­رساند، در مالکیت فرد نیست و سودآوری مستقیم ندارد. به عنوان مثال انواع ساختارهای اجتماعی که هنجارهای اجتماعی و ضمانت­های اجرایی تحمیل آنها را امکان پذیر می­سازند، در درجه اول به افرادی که تلاش­هایشان برای ایجاد هنجارها و ضمانت­های اجرایی لازم است سود نمی­رسانند، بلکه به همه افرادی که جزء آن ساختار معین هستند سود می­رسانند (کلمن،۴۸۲:۱۳۷۷) و از آنجا که بسیاری از منافع کنش­های پدیدآورنده سرمایه اجتماعی را افرادی غیر از فردی که آن را پدید آورده، کسب می­ کنند و فرد ایجادکننده­ی سرمایه اجتماعی بهره چندانی نمی­برد، بنابراین انگیزه سرمایه ­گذاری برای ایجاد سرمایه اجتماعی کم است. این موضوع بر اساس نظریه­ انتخاب عقلانی قابل توجیه است، طبق این نظریه فعالان در پی خلق سرمایه اجتماعی نیستند، بلکه در پی منافع فردی هستند، ولی در این فرایند به طور ناخواسته سرمایه اجتماعی به وجود می ­آید. از دید کلمن، به وجود آمدن سرمایه اجتماعی نه به دلیل انتخاب سرمایه ­گذاری حساب شده در آن، بلکه محصول فرعی فعالیت­هایی است که اهداف دیگری داشته اند. بنابراین سرمایه اجتماعی از پیامدهای ناخواسته این گونه روابط­اند. به اعتقاد کلمن این امر سبب تمایز سرمایه اجتماعی از سرمایه فیزیکی و انسانی است که هر دو منتج از انتخاب­های عمدی و هدفدار افرادند. بنابراین سرمایه اجتماعی، همانند کالای عمومی در نظر گرفته می­ شود(موسوی و علی­پور،۵۷:۱۳۹۱- ۵۸).
سرمایه اجتماعی بر خلاف دیگر اشکال سرمایه، در صورت استفاده بیش­تر، نه تنها استهلاک نمی­پذیرد، بلکه افزایش می­یابد. ولی اگر تجدید نشود، از بین می­رود(کلمن،۴۸۲:۱۳۷۷).
کلمن برخی از روابط اجتماعی را که می­توانند منابع سرمایه­ای سودمند ایجاد کنند، به شرح زیر نام می­برد:
– تعهدات و انتظارات: بحث تعهدات و انتظارات را می­توان با یک مثال روشن کرد. * کاری را برای } انجام می­دهد، با اعتماد به اینکه } در آینده آن را جبران می­ کند؛ این امر انتظاری را در * و تعهدی را از جانب } برای حفظ اعتماد ایجاد می­ کند. این تعهد را می­توان مانند برگه­ای اعتباری تصور کرد که در دست * است و باید با عملکردی از طرف } بازخرید شود. اگر * تعداد زیادی از این برگه­های اعتباری از افرادی که با آنها رابطه دارد در دست داشته باشد، مانند سرمایه مالی، اعتباری را ایجاد می­ کند که در صورت لزوم می ­تواند از آن استفاده کند. دو عامل برای این شکل از سرمایه اجتماعی حیاتی است: ۱) حد درخور اعتماد بودن محیط اجتماعی که به این معناست که تعهدات بازپرداخت خواهند شد؛ ۲) حد واقعی تعهداتی که بر عهده گرفته شده است. ساختارهای اجتماعی از هر دو بعد متفاوت است و کنشگران در درون ساختار اجتماعی معینی در بعد دوم با هم فرق می­ کنند.
– ظرفیت بالقوه اطلاعات: ظرفیت بالقوه اطلاعات، جزء ذاتی و جدایی­ناپذیر روابط اجتماعی است. اطلاعات در فراهم ساختن شالوده­ای برای کنش مهم است، اما به دست آوردن اطلاعات پرهزینه است. کمترین چیزی که برای کسب اطلاعات لازم داریم، توجه است که همیشه اندک است. یکی از وسایلی که از طریق آن، اطلاعات ممکن است کسب شود، استفاده از روابط اجتماعی است که برای مقاصد دیگر حفظ می­ شود. در اینجا صرف رابطه اجتماعی پایه­ مبادله­ اطلاعات و تشکیل سرمایه اجتماعی است.
– هنجارها: هنجارهای مؤثر در قالب و شکل دستوری به طرز نیرومندی سبب ظهور سرمایه اجتماعی در جمع می­شوند و فرد، تحت تاثیر قدرت این هنجارها باید منافع شخصی را رها کرده، به سود جمع عمل کند. البته هنجارها می­توانند مانع بروز ابتکار و خلاقیت نیز بشوند، به عنوان مثال هنجارهای مؤثر در یک حوزه، می­توانند نوآوری در آن حوزه را کاهش داده، نه تنها کنش­های انحرافی را که به دیگران آسییب می­رساند، بلکه کنش­های انحرافی را که ممکن است به سود همه باشد، نیز محدود کنند.
– روابط اقتدار: به اندازه­ای که عده­ای کنشگر، حقوق کنترل کنش­های خاصی را به کنشگر دیگری انتقال دهند، آن کنشگر مقداری سرمایه اجتماعی در اختیار دارد که می ­تواند با اتکا بر آن بر فعالیت­های معینی تمرکز کند. بدیهی است که این امر قدرت زیادی به فرد می­دهد. این دقیقاً تمایل به ایجاد سرمایه اجتماعی لازم برای حل مسائل مشترک است که افراد را در شرایط معینی وادار می­ کند، اقتدار رهبری را به فرد فرهمند واگذار کنند(کلمن،۴۹۱:۱۳۷۷- ۴۷۶).
۵-۲-۱-۳-۲ افه و فوش[۵۵]
افه و فوش سرمایه اجتماعی را به عنوان یک منبع با مالکیت جمعی متعلق به محله، جوامع، مناطق و بخش­ها معرفی نموده ­اند و آن را متغیر، کوچک و بزرگ و یا زیاد و کم می­دانند. آنان مفهوم سرمایه اجتماعی را با سه عنصر اصلی معرفی می­ کنند. در بعد گرایش­ها به آگاهی و توجه، در بعد تمایلات رفتاری به اعتماد و در بعد الگوهای ساختاری به انجمن­پذیری اشاره می­ کنند (فیروزآبادی،۱۲۳:۱۳۸۴).
“آگاهی و توجه، شامل مجموعه افکار، عقاید و حساسیت نسبت به زندگی اجتماعی، سیاسی و توجه به هر چیزی که در وسیع­ترین معنا مربوط به “امور عمومی” می­باشد، هست. تمرکز به رفاه مادی، رفتار اخلاقی، کمال شخصی، کیفیات زیبایی­شناسانه و سایر ویژگی­های شرایط زندگی که به یک جامعه سیاسی تعلق دارند و مسائل مربوط به زندگی شهروندی موضوع آگاهی و توجه را شامل می­گردند. در این شکل، آگاهی دارایی فردی بوده و ضرورتی در بروز و ظهور در شکل یک فعالیت مدنی و انجمنی را ندارد. آگاهی و توجه پیش شرط شناختیِ ضروری و شکل فعال­تر مسئولیت مدنی است که باعث علاقه ­مندی و دل­نگرانی می­گردد و نقطه مقابل آگاهی و توجه، وضعیت شناختیِ چشم­پوشی، بی ­تفاوتی و شکل­ گیری نگرش فرصت­طلبانه می­باشد” (Offe & Fuchs,2002:190-191).
“اعتماد، در دو گونه­ قوی و ضعیف مطرح می­باشد. اعتماد ضعیف شامل نبود ترس و شک نسبت به رفتار احتمالی دیگران می­ شود. بی ­اعتمادی نسبت به دسته یا گروهی و نفرت عمومیت­یافته نیز در مسیر اعتماد ضعیف قرار می­گیرند. اما اگر شخصی منتظر برخوردهای خصمانه، نیرنگ، فریب، عدم همکاری و رفتارهای نادرست از سوی دیگران باشد، دیگر شخص از اعتماد ضعیف هم برخوردار نیست و لازمه اعتماد ضعیف نداشتن بدبینی نسبت به دیگران می­باشد و نبود اعتماد ضعیف در افراد ناشی از دو عامل است: ۱) بی اعتمادی به خود برای تطابق با دیگران و برقراری تعامل پایدار با آنان ۲) دیدگاه فردگرایانه شدید مبنی بر اینکه اعتماد به دیگران باعث از دست دادن فرصت­های باارزش می­گردد.
در مقابل، نوع قوی اعتماد زمانی موجود است که شخص نه تنها نسبت به مردم خوشبین باشد و آنان را دارای طینت خوب و خیرخواه بداند، بلکه شرکت در یک فعالیت را در اکثر اوقات بدون توجه به هزینه فرصت از دست رفته و احساس ضرر و زیان، یک حرکت خردمندانه بداند و انتظار کمک متقابل و رسیدن به منافع ناشی از تعاون با دیگران را داشته باشد. بنابراین اعتماد ضعیف شرط لازم در پیوستن فرد به شبکه ­های غیررسمی و انجمن­های رسمی و اعتماد قوی شرط کافی است”(Offe & Fuchs,2002:191).
“انجمن پذیری، دلالت بر مشارکت فعال شخصی در شبکه ­های غیررسمی و یا انجمن­های رسمی مانند باشگاه­های ورزشی، شبکه ­های محیط­زیستی، انجمن­های مذهبی، سازمان­های غیرانتفاعی و یا جنبش­های اجتماعی دارد. افه و فوش معتقدند که انجمن­های مختلف به لحاظ نوع تاثیرگذاری بر سرمایه اجتماعی متفاوت می­باشند، به گونه ­ای که در گونه­شناسی از انواع انجمن­ها، آنها به چگونگیِ نوع تاثیر انواع خاصی از انجمن­ها بر سرمایه اجتماعی اشاره دارند. آنها می­گویند برای آنکه از برآورد غیرواقعی سرمایه اجتماعی بر اساس عضویت اجتناب کنیم، باید به گونه ­ای از عضویت و انجمن توجه کنیم که مطمئناً نشان­دهنده و مولد آن کیفیت جمعی می­باشد که به اختصار به آن سرمایه اجتماعی می­گوییم. انجمن­های دومین یا مدنی، اهداف و مقاصدشان نه مانند انجمن­های نخستین پخش­شده و غیرمشخص و نه مانند انجمن­های سومین خاص است. اعضاء در این انجمن­ها به دنبال کسب سود همانند شرکت­ها و بنگاه­های اقتصادی و یا کسب موقعیت­های رسمی مانند احزاب سیاسی نیستند. به جای تعیین اهداف از طریق کنش راهبردی، انجمن­های مدنی صرفاً یک قلمرو دارند. مانند ورزش، موسیقی، انسان­دوستی، آموزش، تحرک سیاسی و… . اعضای این نوع انجمن­ها انتظار علایق مشترک پایدار داشته و در مقاصد کوتاه­مدت یا بُرهه­های زمانی کوتاه­مدت همکاری ندارند. اهداف، برنامه­ ها و طرح­های خاص در این انجمن­ها از طریق تعامل اعضاء تعیین می­شوند، سلسله مراتب سازمانی یا وجود ندارند و یا نسبتاً مسطح هستند و در آنها ستاد کاملاً حرفه­ای رهبران و کارکنان به ندرت وجود دارد.
هر عضو فعال خود را به آسانی در جریان اتخاذ تصمیمات و اهداف وارد می­ کند. فعالیت­های افراد در این انجمن­ها دو حد دارد، یا فعالیت­ها منحصرا و تماماً برای مصرف درونی اعضاء انجام می­ شود، مانند کلوپ­ها و یا فعالیت­ها برای خدمت­رسانی و یا تاثیرگذاری بر عامه مردم انجام می­ شود، مانند جنبش­های اجتماعی و سیاسی، انجمن­های اولیاء مربیان و… .
ترکیب و نحوه عضوگیری انجمن­های مدنی بر اساس اصول مساوات­طلبانه­ی شهروندی است. این انجمن­ها نسبت به خانواده­ها و دیگر انجمن­های هویت محور باز هستند. در این انجمن­ها گاهی وضعیت عضویت به افراد فعال و حامی محدود شده است و یا در برخی از آنها بیش­تر پذیرش بر اساس معیارهایی انتزاعی و نه ویژگی­های شخصی صورت می­گیرد. مانند: گروه ­های زنان، جوانان، موسیقی و مذهبی که نیازمند داشتن ویژگی­هایی برای اعضاء آنهاست و شیوه تعامل انجمن و اعضای فردی­اش کمتر رسمی است”(Offe & Fuchs,2002:195-197).
۲-۳-۲ سرمایه­فرهنگی
۱-۲-۳-۲ تعریف و ابعاد
سرمایه فرهنگی به شیوه ­های فرهنگی خاصی که در روند آموزش­های رسمی و خانوادگی در افراد تثبیت شده، اشاره دارد و نیز ظرفیت شناخت افراد در کاربرد لوازم فرهنگی را در برمی­گیرد. کاربرد ابعاد مختلف سرمایه فرهنگی موجب تفاوت در نحوه زندگی و بروز سلیقه­های گوناگون گردیده و به تبع آن تفاوت در کسب موقعیت­های برتر اجتماعی و استفاده از امکانات مختلف از قبیل کتاب، روزنامه، سینما و انواع ورزش­های خاص طبقات بالای اجتماعی مانند اسب­سواری، گلف و مانند آن را موجب می­ شود. در واقع استفاده­کنندگان از سرمایه فرهنگی، در قشربندی اجتماعی، در طبقه­ی بالای اجتماع قرار می­گیرند. به عبارت دیگر، دارندگان امتیازات اقتصادی که در طبقه بالای جامعه قرار دارند، به راحتی به ابعاد مختلف سرمایه فرهنگی دست می­یابند. همچنین، سرمایه فرهنگی در اشکال مختلف وجود داشته و شامل تمایلات و عادات دیرینه­ای است که در فرایند انباشت اشیای فرهنگی با ارزش مثل نقاشی و صلاحیت­های تحصیلی و آموزش رسمی، حاصل آمده است. ترنر، سرمایه فرهنگی را مجموعه نمادها، عادات، منش­ها، شیوه ­های زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقه­ها و شیوه ­های زندگی که به طرز غیررسمی بین افراد شایع است، تعریف می­ کند. کالینز، سرمایه فرهنگی را شامل منابعی نظیر مکالمات از پیش­اندوخته در حافظه، شیوه زبانی، انواع خاص دانش یا مهارت، حق ویژه تصمیم ­گیری و حق دریافت احترام می­داند(ملاحسنی،۳۰۰:۱۳۸۱).
سرمایه فرهنگی مجموعه‌ای از روابط، معلومات و امتیازات است که فرد، برای حفظ کردن یا به‌دست آوردن یک موقعیت اجتماعی از آن استفاده می‌کند(صالحی امیری،۶۴:۱۳۸۶). سرمایه فرهنگی شامل گرایش­ها و عادت­های پابرجا و تثبیت شده در طول فرایند جامعه­پذیری و نیز صلاحیت­های تحصیلی و فرهیختگی است(نوغانی،۱۷:۱۳۸۲). اصطلاح سرمایه­فرهنگی در قیاس با سرمایه اقتصادی و نظریات، قوانین و تحلیل مباحث مربوط به سرمایه­داری رواج یافت(روح الامینی،۳۶:۱۳۶۵). این مفهوم برای بررسی این مسئله که موانع اقتصادی برای تبیین نابرابری‌های موجود در موفقیت‌های آموزشیِ دانش‌آموزان طبقات اجتماعی مختلف، کافی نیست، ابداع شد(شویره،۹۶:۱۳۸۵).
سرمایه­ فرهنگی مجموعه ­ای از ثروت­های نمادین است که از یک سو به معلومات کسب شده­ای برمی­گردد که به شکل رغبت­های پایدار ارگانیسم، حالت درونی شده به‌خود می­گیرند(در زمینه خاصی دانش داشتن، با فرهنگ بودن، به زبان و نحوه بیان تسلط داشتن، جهان اجتماعی و رمزگان آن را شناختن و خود را در این جهان آشنا دیدن)؛ از سوی دیگر، به صورت موفقیت­های مادی، سرمایه فرهنگی به حالت عینیت­یافته و میراث فرهنگی به شکل اموال(تابلوها، کتاب­ها، واژه­نامه­ ها، ابزارها، ماشین­ها) جلوه می­ کند؛ و سرانجام سرمایه فرهنگی می ­تواند به حالت نهادینه شده در جامعه به‌صورت(عناوین، مدارک تحصیلی، موفقیت در مسابقات ورودی) که به استعداد افرد عینیت می­بخشد؛ بروز یابد. جامعه یا بیشتر اوقات دولت این بازشناسی را اعلام می­دارد، آن را نهادینه می­ کند و اغلب برای آن پایگاه قائل می­ شود و جایگاه تعیین می­ کند(معلم، استاد، قاضی، کارمند دولت). سرمایه فرهنگی بدون کوشش شخصی کسب نمی‌شود، کسب سرمایه فرهنگی کار طولانی، مداوم و پیگیر، یادگیری و فرهنگ‌پذیری را می‌طلبد. کسب سرمایه فرهنگی زمان می‌خواهد و به امکانات مالی و مادی نیاز دارد، سرمایه فرهنگی از این بابت به ‌نحوی تنگاتنگ به سرمایه اقتصادی گره خورده و به ‌شکل دیگر آن درآمده است(شویره، ۹۷:۱۳۸۵).
هایس[۵۶] اصطلاح سرمایه­فرهنگی را بازنمای جمع نیروهای غیراقتصادی مانند زمینه خانوادگی، طبقه اجتماعی، سرمایه ­گذاری­های گوناگون و تعهدات نسبت به تعلیم و تربیت، منابع مختلف و مانند آنها دانست که بر موفقیت آکادمیک(علمی یا تحصیلی) تاثیر می­ گذارد. سرمایه فرهنگی به عنوان صلاحیت در فرهنگ پایگاه­ها، گرایشات و ایده­ ها تعریف می­ شود که اغلب یک مکانیسم مهم در بازتولید سلسله مراتب اجتماعی در نظر گرفته می­ شود. تمرکز اصلی تئوری سرمایه­فرهنگی این است که فرهنگ از طریق سیستم آموزشی که بازتاب فرهنگ طبقه حاکم است، انتقال می­یابد و تشویق می­ شود و در نهایت موجب بازتولید همان فرهنگ خواهد شد(تراسبی،۶۸:۱۳۸۲- ۷۴).
با مطالعه و بررسی تعاریف ذکر شده، به طور کلی می­توان سرمایه فرهنگی را مجموعه ­ای از روابط، معلومات و امتیازات دانست که در جریان آموزش­های رسمی و خانوادگی(جامعه­پذیری) در فرد شکل می­گیرد و زمینه دست­یابی به یک موقعیت اجتماعی یا حفظ آن را فراهم می ­آورد. سرمایه فرهنگی در سه مقوله، سرمایه­فرهنگی تجسم یافته(درونی شده)، سرمایه­فرهنگی عینیت­یافته و سرمایه­فرهنگی نهادینه شده قابل تفکیک است که دست­یابی به هر کدام از اشکال آن نیازمند کار طولانی، صرف زمان برای یادگیری و منابع مالی است. بنابراین سرمایه فرهنگی، نیازمند سرمایه اقتصادی است و طبقات بالاتر جامعه که از شرایط اقتصادی مساعدی برخوردارند، به راحتی به ابعاد مختلف سرمایه­فرهنگی دست می­یابند. بنابراین مجموعه­ دانش­ها، معلومات و مهارت­ هایی که در فرایند جامعه­پذیری به عنوان سرمایه­فرهنگی در افراد شکل می­گیرد، می ­تواند به عنوان عنصری مهم جهت حفظ منافع و دستیابی به موقعیت­های اجتماعی عمل کند، که در برخی موارد قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است.
۲-۲-۳-۲ نظریه­پردازان سرمایه فرهنگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ق.ظ ]




در مبانی نظری تحقیق حاضر سعی می­ شود، مفاهیم، ابعاد و نظریات مربوط به حس تعلق مکانی مورد مطالعه قرار گیرد. با توجه به اینکه مفاهیم بسیاری در رابطه با این مفهوم مطرح شده، بحث را از مفاهیم ملموس­تر آغاز کرده تا زمینه برای درک بهتر مفهوم حس تعلق مکانی فراهم آید.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مفاهیم مشابه بسیاری مانند دلبستگی اجتماع، هویت مکانی، وابستگی به مکان، حس­مکان، حس­اجتماع، تعلق به مکان و غیره وجود دارد که به طرز مشابهی با یکدیگر در ارتباط بوده و عمدتاً به جای هم مورد استفاده قرار گرفته­اند، بدون اینکه تلاشی برای تعریف مرزهای جداکننده و ایجاد تمایز میان این مفاهیم شده باشد(Van der Graff,2008:36).
جداسازی این مفاهیم به دلیل قرابت مرزهای آنها در سطح تجربی بسیار دشوار است. لذا در پژوهش حاضر، مفهوم حس تعلق به مکان که بر پایه حس­مکان قرار دارد و به عنوان سطحی فراتر از آن است، مبنای کار قرار می­گیرد.
مبانی نظری از سه بخش عمده تشکیل شده است. در بخش اول، ۱) تعاریف مرتبط با مفاهیم مکان، حس­ مکان، حس ­تعلق و حس ­تعلق ­مکانی بیان می­گردد؛ ۲) ابعاد و مؤلفه­ های حس ­تعلق مکانی مورد توجه و بررسی قرار می­گیرند؛ و ۳) نظریه­ های حس تعلق مکانی در قالب دو رویکرد روانشناختی(روانشناسی­محیطی) و جامعه­شناختی(پدیدارشناختی) مطرح می­شوند. برای سنجش عوامل مؤثر بر حس­ تعلق­ مکانی، در بخش دوم، عوامل اجتماعی- فرهنگی(سرمایه ­های اجتماعی و فرهنگی) و در بخش سوم، عوامل فضایی- کالبدی(نگرش به ویژگی­های فضایی و کالبدی) مورد توجه قرار گرفته و در نهایت یک جمع­بندی از مجموعه مبانی نظری ارائه می­ شود.
۲-۲ حس­تعلق­مکانی
۱-۲-۲ تعریف مفاهیم مرتبط با حس­تعلق­مکانی
۱-۱-۲-۲ مکان
مِرلوپونتی[۱](۲۶۴:۱۹۶۲) معتقد است که “فضا وجودی است و وجود فضایی”. به عبارت دیگر، معنای ادراک شده از محیط، دارای جنبه­ های فضایی است که به گفته شولتز[۲](۱۳۸۱) چارچوبی را برای اعمال انسان مشخص می­ کند. چنین فضایی، فضای جغرافیایی به مفهوم فیزیکی نیست، بلکه با ویژگی­ها، رویدادها و روابط حاکم بر مکان پیوند دارد، بنابراین خنثی و یکنواخت نیست. هیچ دو نقطه در فضا شبیه یکدیگر نبوده و هر یک با ویژگی محتوای آن تعریف می­ شود(کاسیرر،۱۳۷۸). مکان جایی است ورای یک نقطه­ی جغرافیایی که قابل مشاهده بر روی نقشه باشد و یا یک دورنما و منظره که در عکس و نقاشی بگنجد. مکان به طور جدایی­ ناپذیری بر ساحت زندگی انسان و وقایعی که در آن اتفاق افتاده و به آن شکل داده، پیوند دارد. جایی است که سخنان گفته شده، آراء و نظریات رد و بدل شده، پیمان­ها بسته شده و تقاضاها خواسته شده است. اساس مفهوم مکان با مفهوم حضور انسان­ها در آن همراه است. اعتبار مکان­ها به انسان­هایی است که در آنها زیسته­اند. زمانی که انسان فضایی را می­شناسد و یا احساس می­ کند، هرچند لمس­ناشدنی و بی­شکل باشد، حس و یا ایده مکان شکل گرفته است.”انسان­ها به صورت فردی یا گروهی با الصاق معنا به فضا آن را به مکان تبدیل می­ کنند”(Carmona & Tiesdell,2007:110). در همین خصوص رِلف[۳](۱۹۷۶) مکان را در پیوند با سرنوشت انسان و موجودیت او می­داند. انسان بودن یعنی زندگی در دنیایی پر از مکان­های متمایز و مشخص، یعنی داشتن مکان خود و شناختن اینکه زندگی در درون مکان رخ می­دهد.
به اعتقاد تیلور[۴](۱۹۹۹) نخستین وجه تمایزی که در “جریان هم­سنجی مکان و فضا” برجسته می­ شود، سطح انتزاع آن دو مفهوم است. تقریباً هر انسان، مکان را آسان­تر از فضا درک و تجربه می­ کند و در مقایسه با فضا، ضرورت مکان برای زندگی فردی و اجتماعی را به سادگی احساس می­ کند. افراد حتی فضا را هم به واسطه مکان درک می­ کنند و فضایی جدا از مکان را غیر قابل تصور می­دانند. این تفاوت در درک مکان و فضا از آنجا ناشی می­ شود که در واقع فضا انتزاعی­تر از مکان است(سرمست و متوسلی،۱۳۵:۱۳۸۹). انتزاعی­تر بودن فضا نسبت به مکان از جنبه­هایی دیگر نیز قابل بحث است. فضا عبارت است از همه­جا، ولی مکان جایی معین است. بدون شک، تصور همه­جایی باید دشوارتر از تصور جایی معین باشد. مکان محتوا دارد ولی فضا نوعی خلاء است. مکان بسیار آسان­تر از فضا مرزپذیر و قابل تحدید است، درحالیکه فضا بی­مرکز و مرزناپذیر است (Morley & Robins,1996:115). آنچه در خصوص ماهیت مکان مورد تایید است، جدای از تفاوت ماهوی با مفهوم فضا، رابطه وثیق آن با مفاهیم انسانی، ادراکات، تجربیات و تعاملات اجتماعی و از سویی، اتفاق نظر بر ماهیت چندبُعدی و فهم کلی­نگرانه از “مکان” است(مظلومی،۷:۱۳۸۹).
مکان، عنصر اصلی هویت ساکنان آن است. انسان با شناخت مکان می ­تواند به شناخت خود نائل شود. انسان از مکان­های متفاوت تصویرهای متفاوتی در ذهن دارد. احساسات او می ­تواند بر روی ادراکاتش از محیط و شکل­ گیری تصویر ذهنی از مکان تاثیرگذار باشد. همین تصاویر ذهنی انسان­ها است که به مکان هویت می­دهد. علاوه بر ساختار کالبدی مکان، خاطرات افراد در هویت بخشیدن به مکان مؤثر است. بحران مکان به مفهوم بحران اجتماعی از فضا و زمان، از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر است، بحرانی که در ایجاد فضاهای شهری فاقد هویت، فاقد تاریخ و ارتباط تبلور یافته است(پرتوی،۴۲:۱۳۸۲).
مکان، مرکز عمل آگاهانه و ارادی انسانها است. مرکزی است که در آن از رویدادهای مختلف، تجربه می­آموزیم. رویدادها و عملکردهای آگاهانه، تنها در ساخت مکان­های معین پراهمیت جلوه می­ کنند. علت افتراق مکان­ها، تمرکز ارزش­ها، دیدگاه ­ها، هدف­ها و تجربه ­های مختلف در آنها است. از این­ رو مکان­ها، عوامل اصلی در سامانمندی تجربیات و قضاوت­های ما از جهان می­باشند (شکویی،۲۷۵:۱۳۸۳).
مکانی که یک گروه در آن زندگی می­ کنند، تخته سیاهی نیست که بتوان بر روی آن نشانه­هایی نوشت و بعد پاک کرد. مکان از گروه تاثیر می­پذیرد و بر گروه تاثیر می­ گذارد. “هرگونه فعالیت گروه، بیانی فضایی پیدا می­ کند و مکانی که گروه در آن زندگی می­ کند، تنها گردآمده­ای از این بیان­ها خواهد بود. هر جنبه و هر جزئیاتی از این مکان، دارای معناهایی است که تنها برای اعضای همان گروه ادراک پذیر است”(پاکزاد،۴۲۲:۱۳۸۸).
مکان جایی است که انسان به آن حس تعلق دارد و آن را قسمتی از وجود خود می­پندارد. چرا که زندگی بشر در هرجایی قرار نمی­گیرد. مکان، محل و سرزمین برای مردم بسیار اهمیت دارند، چرا که توانایی هویت­سازی بسیار بالایی دارند. حس تعلق به مکان در درجه­ نخست به معنای خاص و متمایز بودن، ثابت و پایدار ماندن – تداوم داشتن- و به جمع تعلق داشتن است. مکان، مهم­ترین عاملی است که این نیازهای هویتی را تامین می­ کند. به عبارتی روشن­تر، مرزپذیری و قابل تحدید بودن مکان این امکان را فراهم می­ کند که انسان­ها با احساس متمایز بودن، ثبات داشتن و تعلق به جمع داشتن، امنیت و آرامش لازم را برای زندگی کسب کنند(گل­محمدی،۲۳۰:۱۳۸۱).
احساس متمایز بودن از دیگران، نیازمند وجود مرزهای پایدار و کم و بیش نفوذناپذیر است. هر اندازه این مرزها و تفاوت­های مبتنی بر آنها شفاف­تر و دقیق­تر باشد، نیاز به متمایز بودن از دیگران به خوبی تامین می­ شود. از آنجا که ترسیم چنین مرزها و تفاوت­هایی روی قلمرو مکانی و بازتولید و حفظ آنها آسانتر است، مکان و سرزمین به صورت بستری بسیار مناسب برای هویت­سازی و احساس تعلق داشتن به مکان در می ­آید(گل­محمدی،۲۳۰:۱۳۸۱). مکان علاوه بر مرزپذیر و قابل تحدید بودن، ثبات نیز دارد، بنابراین با تامین نیاز به تداوم داشتن و پایدار بودن، منبعی مهم در تامین هویت به شمار می ­آید(Morley & Robins,1992:121). ویژگی دیگر مکان، تامین انسجام اجتماعی که احساس تعلق داشتن به جمع را ممکن می­ کند، می­باشد(تاجیک،۵۰:۱۳۸۴-۵۳). مکان، به واسطه محدود کردن روابط اجتماعی در قلمرویی نسبتاً کوچک و بسته، احساس تعلق به گروه را پدید آورده، تقویت می­ کند و بدین ترتیب بر تراکم روابط بی­واسطه و چهره به چهره می­افزاید، بنابراین مکان به عنوان مؤثرترین عامل در هویت­یابی به شمار می ­آید(گل­محمدی،۲۳۱:۱۳۸۱).
از سوی دیگر کانتر و مونتگومری با اتخاذ رویکرد اثباتی به دنبال دست­یابی به الگویی قابل تعمیم از مفهوم مکان هستند که توانایی خلق مکان و بهره ­برداری از آن را ممکن کند. مونتگومری[۵] (۱۹۹۸) مکان را فصل مشترک از فرم، فعالیت و تصویر ذهنی می­داند. معیارهای مقیاس، تراکم، نفوذپذیری، بافت، عرصه و نسبت توده و فضا در ماهیت کالبد یا فرم تاثیرگذار است. فعالیت در مکان تابع سرزندگی، تنوع، برنامه ­های جمعی، سنن و آداب محلی؛ و تصویر ذهنی کاربران نیز متاثر از نماد و نشانه موجود، خوانایی، تجربیات حسی، تداعی­ها و دسترسی روانی است. مونتگومری معتقد است، درحالیکه معانی مکان، ریشه در خصوصیات کالبدی و فعالیت­های وابسته به آن دارد، ولی آنها خصوصیات کالبدی مکان را شکل نمی­دهند؛ بلکه مقاصد و تجربیات انسانی هستند که خصوصیات مکان را شکل می­ دهند. بنابراین آنچه را که محیط ارائه می­دهد، عملکردی است که عمل ارزنده­ی خود ما آن را شکل می­دهد”(مدیری،۷۶:۱۳۸۷).
شکل ۱- ۲ مدل مونتگومری برای مکان (ماخذ: Montgomery,1998:98)
کانتر[۶] در تکمیل ایده مونتگومری مدلی از مکان را ارائه می­دهد که تبیین­کننده رابطه میان مؤلفه­ های سازنده هر مکان است. وی برای هر مکان سه مؤلفه می­شناسد: ویژگی­های فیزیکی، فعالیت­ها و تصورات. به باور او ما نمی­توانیم مکانی را کاملاً بشناسیم یا بیافرینیم تا هنگامی که بدانیم: انتظار چه “رفتاری” را در آن مکان داریم؛ “ویژگی­های فیزیکی” آن مکان چگونه باید باشد؛ و “تصورات” یا ذهنیتی که مردم از آن “رفتار” در آن “محیط فیزیکی” دارند چگونه است (پاکزاد، ۲۴۰:۱۳۸۸). وی در کتاب روانشناسی مکان، می­ کوشد تا پیوند میان انسان و محیط پیرامونش را به کمک مفهوم “مکان” و تشریح و گسترش آن به حیطه قلمرو فیزیکی تبیین نماید(پاکزاد،۲۲۴:۱۳۸۸).
کانتر در توضیح کاربرد مدل ارائه شده، تاکید می­ کند که برای تعریف مکان­ها از هر یک از مؤلفه­ های “ویژگی­های فیزیکی، فعالیت­ها و تصورات” می­توانیم آغاز کنیم. اگر ساختار فیزیکی وجود ندارد می­توان با تعریف فعالیت­ها و گروه­بندی فعالیت­هایی که قرار است در طرح مورد نظر رخ بدهد آغاز کرد و پس از شناسایی این فعالیتها به تعریف و شناخت تصورات و انتظاراتی که از این فعالیتها وجود دارد، ارتباط میان آنها و فرم­های فیزیکی متناسب این رفتارها پرداخت(پاکزاد،۲۴۱:۱۳۸۸).
علاوه بر مباحث فوق، یکی دیگر از موضوعات عمده در خصوص مکان، بحث ساختار مکان و دیالکتیک درون و برون است که عامل اصلی در چگونگی حضور انسان در مکان و تجربه مکان می­باشد. رِلف(۱۹۷۶) ارتباط بین عرصه درون و بیرون را دیالکتیکی زیربنایی برای تجربه و رفتار محیطی انسان می­داند. مکان­ها از طریق درجات مختلفی از “در درون بودن” و “در بیرون بودن”، هویت­های مختلفی را نزد مردم کسب می­ کنند(پرتوی،۱۳۸۷). نوع ارتباط فرد با مکان و تجارب انسانی منجر به شکل­ گیری طیف متنوعی از شناخت و ادراک آن می­گردد. بر این اساس، رِلف مجموعه ­ای از این روابط را در سلسله مراتبی هفت گانه از تجربه حضور فرد در یک مکان به شرح زیر طبقه بندی می­ کند:
جدول ۱- ۲ سطوح مختلف تجربه مکان بر اساس دیالکتیک درون/ بیرون

سطوح تجربه مکان

مشخصه­ها

عرصه بیرونی وجودی
(existential outsideness)

احساس جدایی از مکان، حس بیگانگی، عدم واقعی بودن، ناخوشایندی و غیرقابل تحمل بودن مکان برای فرد
(مانند احساس افراد بی­خانمان یا دلتنگی برای خانه و وطن “بی­خانمانی و غربت” )

عرصه بیرونی هدفمندانه
(objective outsideness)

مطالعه مکان مجزا از تجربه مکان به عنوان یک ابژه(شیء)، نگرش بی­طرف، منطقی و علمی نسبت به مکان
(مانند رویکرد برنامه­ ریزان، طراحان و سیاست­گذاران)

عرصه بیرونی ضمنی(اتفاقی)
(incidental outsideness)

مکان به عنوان پس زمینه یا جایگاهی برای نوعی فعالیت
(مانند حضور در کنفرانس­ها و اجلاس­ها، عبور از منظره طبیعی در هنگام رانندگی)

عرصه دورنی غیرمستقیم(واسطه­ای)
(vicarious insideness)

تجربه مکان به روش غیرمستقیم از طریق تصور و تخیل
(مانند دیدن، خواندن یا گوش کردن آثار هنرمندان، داستان، نقاشی، موسیقی، فیلم و…)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ق.ظ ]




  • انعقاد قرارداد
  • تجاری سازی به تنهایی
  • مدل ترکیبی
  • – براساس مفاهیم برگرفته از پژوهش تیس-

Scopus-57 (S57)

(۲۰۰۸)
W. Wilson,
S. Hus

ارزیابی استراتژیهای تعادلی بیوکشاورزی و شرکتهای بذر با توجه به تجاری‌سازی غلات اصلاح شده ژنتیکی

کمی/تئوری بازیها

بیوکشاورزی و شرکتهای بذر

  • ادغام و اکتساب
  • لیسانس
  • محرک های ادغام( شامل بهره برداری از دارایی های مکمل، درونی سازی سرریز دانش، مقابله با عدم امکان صدور قرارداد کامل و مشروط)،
  • محرک لیسانس(هزینه های مالکیت شرکت)

(S53موقعیت مالی شرکت به شدت با حفظ حقوق شرکت در همکاری در ارتباط است. به عبارتی شرکت نواور می تواند در ازای عدم دریافت بخشی از حق مالی خود، شرکت تثبیت شده را متقاعد به اعطای حق مشارکت به وی در فرایند تجاری سازی نماید. البته این امر بستگی به وضعیت مالی شرک نوآور دارد بطوریکه اگر شرکت از منظر مالی در معذوریت قرار داشته باشد امکان دارد که از این حق صرفنظر کند. در صورت کسب حق همکاری، یک اتحاد استراتژیک می تواند به بهترین نحو چنین قراردادی را تحت پوشش قرار دهد. چرا که این نوع قرارداد طیف وسیعی از شرایط مالی و غیر مالی را دربر می گیرد.
هزینه مذاکره
(S41هزینه پایین مذاکره بویژه در شرکتهای کوچک و متوسط تمایل به همکاری را افزایش می دهد. تعاریف نامشخص در مورد برنامه های کاربردی پتنت و اصطلاحات نامتناقض، دادخواهی صاحبان اختراع را در قراردهای لیسانس افزایش خواهد داد. این عدم اطمینان موجب افزایش هزینه جستجو و چانه زنی مفصل بین طرفین در مورد حق امتیاز و دیگر مقررات مشروط در قرارداد خواهد شد. یافته ها نشان می دهد که برای شرکت های کوچک و متوسط، هر چه هزینه های مذاکره متأثر از عدم اطمینان های ذکر شده کمتر باشد، تمایل به همکاری های لیسانس افزایش می‌یابد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هزینه عملیات
(S57 چنانچه خرید یک شرکت دیگر موجب هزینه های پایین تر عملیات شود، استراتژی بهینه با احتمال بیشتری از استراتژی لیسانس فناوری به خرید شرکت دیگر یا استراتژی ترکیبی تغییر خواهد کرد.
سرمایه خطرپذیر
(S40سرمایه خطرپذیر علاوه بر نقش مهمی که در توسعه اقتصادی ایفا می کند، مادامیکه منابع مالی کافی جهت دنبال کردن تحقیقات وجود ندارد، فرصت مناسبی را جهت تجاری سازی فناوری ایجاد خواهد کرد.
J. Wonglimpiyarat (2009) استراتژیهای حمایتی دولت(استراتژیهای رو به جلو) جهت توسعه سیستم نوآوری موثر برای توسعه کارافرینی را بصورت زیر پیشنهاد می کند:

  • پشتیبانی مالی دولت در توسعه اقتصادی بسیار موثر است زیرا کارآفرینان فناوری در دوره آغازین با فقدان سرمایۀ خطرپذیر رو به رو هستند. بنابراین تأمین مالی خطرپذیر دولت نقش کاتالیزور را برای توسعه گروه ها در ابتدا ایفا می کند، اما در بلند مدت باید بخش خصوصی تسهیل کننده اقتصادی باشد.
  • در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، سرمایه خطرپذیر بخشی از سیاست های مالی دولت به منظور افزایش ظرفیت سرمایه گذاری در فناوری پیشرفته می باشد. این سیاست های نوآوری مالی باید در امتداد و پشتیبان سیاست های توسعه اجتماعی و اقتصادیِ ملیِ کنونی باشد. ایجاد سیستم نوآوری ملی مستلزم پیاده سازی سیستم های کارآفرینی پشتیبان فراوانی مانند امور مالی خرد، کسب و کارهای کوچک و تأمین مالی خطرپذیر می باشد.

دولت ها به منظور غلبه بر مشکلاتی که موجب توقف نواوری خواهد شد، اقدام به تأسیس مراکز رشد کسب و کار[۷۴] با هدف کشف و تجاری سازی فرصت های فناورانه خواهند کرد. مراکز رشد، فضای ادارای مشترکی هستند که در پی ارائه یک سیستم استراتژیک همراه با ارزش افزوده و به عنوان واسطه جهت نظارت و کمک به تازه واردان کسب و کار با هدف تسهیل توسعه اقدامات خطرپذیر جدید می باشند. به بیانی دیگر، مرکز رشد یک برنامه کمک رسان است که محیطی پرورشی، طیفی از مشاوره، مدیریت و خدمات شبکه ای را برای شرکت های نوپا فراهم می کند (Hackett and Dilts 2004, 2008).
در واقع مراکز رشد کسب و کار، سیستمی نوآورانه می باشند که با هدف فراهم آوردن پشتیبانی فناوری و مدیریتی جهت یاری رساندن به کارآفرینان در توسعه سرمایه های خطرپذیر طراحی شده اند (Smilor, 1987) و موجب دسترسی شرکت های کارافرینی جوان به دانش جدید، تخصص و شبکه های صنعتی خواهند شد (Barrow 2001). این مراکز با ارائه تسهیلات فیزیکی و خدمات مختلف خود بویژه در مراحل اولیه توسعه موجب بقای حیات شرکت های جدید می شوند. شکل۴-۱۵ شمایی از مراکز رشد ارائه می کند که به عنوان واسطه ای برای ایجاد ارتباط بین فناوری، کارآفرینان، شرکت های بزرگ و کوچک و منابع سرمایه عمل می کنند.

شکل ۴-۱۵- شمایی از مراکز رشد
)منبع: برگرفته از (OECD,1997b
مراکز رشد می توانند حوزه خدمات خود را با ادغام در عملیات پارک علمی گسترش دهند. پارکهای علمی مناطقی با فعالیت های فراوان R&D هستند که به شرکتهای نوپای با فناوری پیشرفته در تجاری سازی تحقیقات خود کمک می کنند و به عنوان یک استراتژی حیاتی جهت ارتقاء صنایع با فناوری پیشرفته محسوب می شوند. (Sherman 1999; Millar et al. 2005).
A.Sajjad (P4 (2004)در پژوهش خود به توسعه و آزمون مدلی که سه بعد استراتژی تجاری سازی شرکت نوپا(تأمین مالی سرمایه خطرپذیر، مالکیت دارایی و مالکیت حق اختراع) را به دو بعد استراتژی پرخاشگری رقابتی[۷۵] (تنوع عملیات و حجم عملیات) مرتبط می سازد و همچنین به مقایسه روابط بین استراتژی تجاری سازی و پرخاشگری رقابتی برای شرکت های نوپایی که فرصت های بازار جهانی را دنبال می کنند با شرکت های نوپایی که فرصت های بازار داخلی را دنبال می کنند می پردازد. یافته های وی نشان دهنده آن است که تأمین مالی خطرپذیر در ارتباط مستقیم با حجم عملیات یک شرکت نوپاست. همچنین نتایج وی تأیید کننده رابطه بین تأمین مالی خطرپذیر و حجم عملیات شرکت های دنبال کننده فرصت های بازار داخلی و مالکیت دارایی با تنوع عملیات شرکت های دنبال کننده فرصت های بازار جهانی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ق.ظ ]




۳-۸ روش تجزیه و تحلیل داده‌ها و اطلاعات
در این تحقیق، داده‌های مورد نظر به تفضیل از نرم افزار گزارشگیری مالی MBS جمع آوری شده است؛ با توجه به صورتهای مالی و یاداشتهای توضیحی هر استان اطلاعات جمع بندی و به گروه سرفصل‌های مورد نظر تبدیل شد سپس با دسته بندی و مرتب سازی این اطلاعات تجزیه و تحلیل اولیه انجام گرفت. با فرمول‌های موجود در اکسل نسبت‌های اندازه‌گیری متغیرهای مستقل و وایسته محاسبه گردید. سپس داده‌های درصدی محاسبه شده طبقه بندی شد تا آماده تجزیه و تحلیل آماری شود.
روش های تحلیل آماری در پژوهش حاضر به دو قسمت عمده تقسیم می شوند:

    1. روش های تحلیل آمار توصیفی: که شامل جدول آماره های توصیفی به تفکیک هر متغیر می باشد.
    1. روش های تحلیل آمار استنباطی: در این تحلیل ابتدا نرمال بودن متغیر پاسخ به کمک نمودار و استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف بررسی شده است، سپس به منظور درک رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته مطرح در این پژوهش از رگرسیون خطی چندگانه و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. لازم به ذکر است که در این پژوهش آزمون های آماری به کمک بسته نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ صورت گرفته است.

تحلیل همبستگی و رگرسیون: تحلیل همبستگی ابزاری است آماری که بوسیله آن می توان درجه ای که یک متغیر به متغیر دیگر، از نظر خطی مرتبط است اندازه گیری کرد. همبستگی را معمولاً با تحلیل رگرسیو ن به کار می برند. همبستگی معیاری است که برای تعیین میزان ارتباط دو متغیر استفاده می شود. در همبستگی درباره دو متغیر بحث می شود:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ضریب تعیین :R2 ضریب تعیین مهمترین معیاری است که با آن می توان رابطه بین دو متغیر x , y را توضیح داد.
ضریب همبستگی :Rاگر از ضریب تعیین ریشه دوم بگیریم، مقدار به دست آمده را ضریب همبستگی گوییم. علامت R همان شیب خط رگرسیون است(آذر، مؤمنی، ۱۳۸۷، ص ۲۰۷).
تحقیقات همبستگی را می توان بر حسب هدف به سه دسته تقسیم کرد:
الف: مطالعه همبستگی دو متغیری
ب: تحلیل رگرسیون
ج: تحلیل ماتریس همبستگی یا کواریانس
در مطالعات همبستگی دو متغییری، هدف تعیین میزان هماهنگی تغییرات دو متغیر است. در اکثر تحقیقات همبستگی دو متغیری از مقیاس فاصله ای با پیش فرض توزیع نرمال دو متغیری برای اندازه گیری متغیرها استفاده می شود، لذا ضریب همبستگی محاسبه شده در این گونه تحقیقات ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون یا به طور خلاصه ضریب همبستگی پیرسون است.
در تحلیل رگرسیون هدف پیش بینی تغییرات یک یا چند متغیر وابسته با توجه به تغییرات متغیرهای مستقل است.
در تحقیقاتی که از رگرسیون استفاده می شود، هدف معمولاً پیش بینی یک یا چند متغیر ملاک از یک یا چند متغیر پیش بین است. چنانچه هدف پیش بینی یک متغیر ملاک از چند متغیر پیش بین باشد از مدل رگرسیون چند گانه استفاده می شود. ورود متغیرهای پیش بین در تحلیل رگرسیون به شیوه های گوناگون صورت می گیرد. در این جا سه روش اساسی مورد بحث قرار می گیرد:
روش همزمان
روش گام به گام
روش سلسله مراتبی
در روش همزمان تمام متغیرهای پیش بین با هم وارد تحلیل می شود. در روش گام به گام اولین متغیر پیش بین بر اساس بالاترین ضریب همبستگی صفر مرتبه با متغیر ملاک وارد تحلیل می شود. از آن پس سایر متغیرهای پیش بین بر حسب ضریب همبستگی تفکیکی یا نیمه تفکیکی در تحلیل وارد می شود. در این روش پس از ورود هر متغیر جدید ضریب همبستگی نیمه تفکیکی یا تفکیکی تمام متغیرهایی که قبلاً در معادله وارد شده اند به عنوان آخرین متغیر ورودی مورد بازبینی قرار می گیرد و چنانچه با ورود متغیر جدید معنی داری خود را از دست داده باشد، از معادله خارج می شود. به طوری کلی در روش گام به گام ترتیب ورود متغیرها در دست محقق نیست. در روش سلسله مراتبی ترتیب ورود متغیرها به تحلیل بر اساس یک چارچوب نظری یا تجربی مورد نظر محقق صورت می گیرد(سرمد و دیگران، ۱۳۸۵، ص۹۵). در این تحقیق از روش گام به گام استفاده شده است. چند مورد از شرایط استفاده از تحلیل های رگرسیونی شامل اندازه گیری متغیرها حداقل در مقیاس رتبه ای، رابطه خطی بین متغیرها و بالاخره مناسب بودن مدل رگرسیون خطی نیز مورد بررسی قرار گیرد که این مراحل در این تحقیق انجام شده است.
رابطه خطی بین متغیرها با آزمون تحلیل واریانس(ANOVA) و محاسبه آماره F انجام شد. آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) یک آزمون پارامتری می‌باشد که در آن به بررسی واریانس بیش از دو جامعه پرداخته می‌شود.
مدل رگرسیون خطی مناسب باشد که این کار با بهره گرفتن از ضرایب همبستگی® و ضرایب تعیین(R Square) مورد بررسی قرار گرفت.
با توجه به اینکه از مدل رگرسیون خطی استفاده شده است مدل عمومی رگرسیون خطی ساده به صورت زیر تعریف می شود.
= مقدار ثابت مدل یا عرض از مبداء =x متغیر مستقل
=a شیب خط =y متغیر وابسته
۳-۹خلاصه فصل
در این تحقیق به عوامل تحت کنترل مدیریت بر سودآوری عملکرد مالی اشاره می شود جامعه آماری تمامی ۳۳ مدیریت شعب بانک نمونه می باشد که برای کاهش تورش و نتیحه نااُریب بودن در داده‌ها از فرمول کوکران در نمونه گیری استفاده شده که در مجموع ۳۱ مدیریت شعب بانک نمونه در سالهای ۱۳۹۱ – ۱۳۸۷ مورد آزمون قرار گرفته است. منابع اطلاعاتی از طریق کتابخانه‌ای، پایگاه الکترونیکی و مصاحبه می باشد که داده‌های تحقیق از نرم افزار گزارشگری مالی MBS (مخصوص بانک نمونه) و صورتهای مالی مدیریت شعب بانک نمونه تهیه شده است. با توجه به مطالعات گذشته و همچنین شاخص‌های مورد استفاده بانک نمونه، نسبت‌هایی جهت اندازه‌گیری متغیرها تعیین گردیده است. که متغیر وابسته با ROA اندازه‌گیری می شود. در این تحقیق ابتدا پس از جمع آوری و طبقه بندی داده‌ها در نرم افزار اکسل، بر روی داده ها تجریه و تحلیل اولیه صورت می‌گیرد؛ سپس با بهره گرفتن از روش های آماری: آزمون فرضیه‌ها، آزمون دوربین واتسون، آماره کولموگروف- اسمیرنف(K-S)، آزمون فیشر، همبستگی پیرسون، تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS 20 تجریه و تحلیل نهایی صورت می‌گیرد.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده‌ها
۴-۱ مقدمه
بعید است که یک بانک داوطلبانه اطلاعاتی را که به شهرت آن لطمه وارد خواهد نمود، فاش سازد. ممکن نیست؛ اطلاعات جامعی که از خارج مورد بازنگری قرار گرفته و نگرش دقیق‌تری نسبت به عملکرد بانک ارائه میدهد، گردآوری گردد.
این نکته شایان توجه است که عملکرد مالی یک بانک منعکس کننده نتایج تصمیم‌گیری‌های مدیریت با وجود محدودیت‌های محیطی و منابع است که بر بانک تأثیر می‌گذارند. تصمیمات نامناسب مدیر، ممکن است بعد از گذشت مدت مدیدی در گزارش‌های مالی آشکار گردد. بنابراین، گزارش‌های مالی شاخصی است که عملکرد مدیریت با تأخیر زمانی نشان میدهد(جی.بارلتروپ، مک نافتن، ۱۳۸۰، ص۵۷ و ۵۸).
تجزیه و تحلیل داده ها برای بررسی صحت و سقم فرضیه ها در هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است و امروزه در بیشتر پژوهش هایی که مبتنی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد پژوهش می باشد، تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلی ترین و مهم ترین بخش‌های پژوهش محسوب می شود.
پژوهشگر برای اینکه بتواند اطلاعات جمع آوری شده را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و درنهایت تفسیر کند، بایستی از روش های آماری مناسب استفاده نماید. در هر پژوهش با در نظر گرفتن سطوح تحلیل متغیرها، از تحلیل آماری مناسب استفاده می کنند و انجام روش های آماری و به دست آوردن آماره های لازم، تابعی از نوع داده های پژوهش هستند.
۴-۲ تحلیل توصیفی داده‌ها
تحقیق توصیفی شامل مجموعه روش هایی است که هدف آن ها توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است (خاکی، ۱۳۹۱، ۳۲). در این روش پژوهشگر داده های جمع آوری شده را با تنظیم جدول توزیع فراوانی خلاصه می کند و سپس به کمک نمودار آن ها را نمایش می دهد و سر انجام با بهره گرفتن از سایر شاخص های آمار توصیفی آن ها را خلاصه می کند.
معروف‌ترین و در عین حال پرمصرف ترین شاخص های آماری عبارتند از: میانگین، انحراف معیار و … (خاکی، ۱۳۹۱، ۳۱۰).
روش‌هایی را که به وسیله آن‌ها می‌توان اطلاعات جمع‌‌آوری شده را پردازش کرده و خلاصه نمود، آمار توصیفی می‌نامند. این نوع آمار صرفاً به توصیف جامعه یا نمونه می‌پردازد و هدف از آن محاسبه پارامترهای جامعه یا نمونه تحقیق است (آذر و مؤمنی، ۱۳۸۷، ص ۸).
در بخش آمار توصیفی، تجزیه و تحلیل داده‌ها با بهره گرفتن از شاخص‌های مرکزی هم‌چون میانگین و میانه و شاخص‌های پراکندگی انحراف معیار، چولگی[۱۲] و کشیدگی[۱۳] انجام پذیرفته است. در این ارتباط میانگین، اصلی‌ترین شاخص مرکزی بوده و متوسط داده‌ها را نشان می‌دهد، به‌طوری که اگر داده‌ها بر روی یک محور به صورت منظم ردیف شوند، مقدار میانگین دقیقاً نقطه تعادل یا مرکز ثقل توزیع قرار می‌گیرد. انحراف معیار از پارامترهای پراکندگی بوده و میزان پراکندگی داده‌ها را نشان می‌دهد. چولگی نیز از پارامترهای تعیین انحراف از قرینگی بوده و شاخص تقارن داده‌هاست. در صورتی که جامعه از توزیع متقارن برخوردار باشد، ضریب چولگی مساوی صفر، در صورتی که جامعه چوله به چپ باشد، ضریب چولگی منفی و در صورتی که دارای چوله به راست باشد، ضریب چولگی مثبت خواهد بود. کشیدگی نیز شاخص سنجش پراکندگی جامعه نسبت به توزیع نرمال می‌باشد(مؤمنی، قیومی، ۱۳۹۱، ص ۲۳). در جدول زیر آماره های توصیفی متغیرها را مشاهده می‌کنیم.

آماره های توصیفی

بازده داراییها
سهم سپرده از داراییها
مدیریت تسهیلات
مدیریت نقدینگی
مدیریت ریسک اعتباری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم