کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



که در آن پارامتر تصحیح لایه­ای است که بصورت اختلاف بین جرم آزمایشگاهی هسته­ها و جرمی که از مدل جرم قطره مایع کروی بدست می ­آید، تعریف می­ شود.
(۳-۷)
برای محاسبه از روابط زیر استفاده شده­ است[۲۷]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(۳-۸)
و تغییرات تصحیحات لایه­ای بر حسب عدد جرمی برای هسته­های مختلف به صورت شکل (۳-۱) ارائه می­ شود[۲۶]
شکل (۳- ۱) تصحیح لایه­ای برحسب عدد جرمی برای هسته­های مختلف[۲۶]
در مرجع[۲۸] برای پارامتر چگالی تراز رابطه برازش شده زیر معرفی می­ شود
(۳-۹)
لازم به توضیح است که در فصل چهارم نمودار مربوط به این رابطه ارائه خواهد شد.
یکی از روابطی که برای پارامتر چگالی تراز تعریف شده است رابطه وابسته به انرژی زیر است که به چگالی تراز تک ذره­ای در انرژی فرمی که در فصل قبل معرفی شده بود، وابسته است[۲۹]
(۳-۱۰)
و در واقع رابطه بالا همان مقدار حدی پارامتر چگالی تراز است و این آخرین پارامتری که برای محاسبه پارامتر چگالی تراز مورد نیاز است.
مقدار حدی پارامتر چگالی تراز وقتی که تمامی آثار لایه­ای ناپدید شده باشند محاسبه می­ شود و بطور کلی رابطه زیر برای آن تعریف می­ شود
(۳-۱۱)
یعنی وقتی در هر انرژی برانگیختگی مقدار حدی پارامتر چگالی تراز با مقدار پارامتر چگالی تراز یکسان می­باشد. از روش­های مختلفی برای تعریف مقدار حدی پارامتر چگالی تراز استفاده شده است، یکی از آنها همان رابطه (۳-۹) است که به چگالی تراز تک­ذره­ای وابسته است. همچنین رابطه­ای از طریق برازش ترازهای جدا از هم و یا فاصله تشدید بصورت زیر تعریف می­ شود که در بخش­های بعدی در مورد شیوه ­های برازش تفسیر کاملتری ارائه خواهد شد[۳۰]
(۳-۱۲) .
روش سوم در محاسبه مقدار حدی پارامتر چگالی تراز رابطه­ای است که با بهره گرفتن از مدل قطره مایع بصورت زیر بدست می ­آید[۳۳]
(۳-۱۳) .
در این پژوهش از رابطه (۳-۶) برای مقدار حدی پارامتر چگالی تراز استفاده شده است. در فصل بعد به بررسی بیشتر این پارمتر می­پردازیم.
پارامتر قطع اسپین پهنای توزیع اندازه حرکت زاویه­ای در چگالی تراز را بیان می­ کند که به انرژی برانگیختگی وابسته می­باشد. این پارامتر که وابسته به اندازه لختی و دمای ترمودینامیکی هسته می­باشد از رابطه زیر بدست می ­آید
(۳-۱۴)
که در آن نماد پارامتر قطع اسپین موازی را نشان می­دهد که از تصویر اندازه حرکت زاویه­ای حالت­های تک ذره­ای روی محور تقارن حاصل می­ شود. اگرچه از مطالعات چگالی تراز میکروسکوپی مشاهده می­ شود که کمیت یک مقدار ثابت نیست، ولی اثرات لایه­ای مورد نظر را به خوبی نشان می­دهد.
پارامتر قطع اسپین گاز فرمی نیز از رابطه زیر بدست می ­آید
(۳-۱۵) .
با توجه به رابطه (۳-۶) برای مقدار حدی پارامتر چگالی تراز و با اعمال دمای هسته و با در نظر گرفتن رابطه که در آن جرم نوکلئون و شعاع هسته می­باشد، پارامتر قطع اسپین گاز فرمی مساوی بدست می ­آید، همچنین رابطه نیز برای پارامتر قطع اسپین ارائه شده است[۳۱-۳۳].
برای این پارامتر روابط مختلف دیگری نیز ارائه شده است که یکی از پرکاربردترین آنها رابطه زیر می­باشد
(۳-۱۶)
که در آن و به ترتیب چگالی تراز تک ذره­ای پروتونی و نوترونی در انرژی فرمی می­باشند و دمای هسته و انرژی برانگیختگی است و پارامتر چگالی ترازمی­باشد[۳۴].
میانگین متوسط مربعی اسپین تک ذره­ای می­باشد که در نواحی انرژی فرمی محاسبه می­ شود و برای آن در مراجع مختلف با توجه به روش­های برازشی که مورد استفاده قرار می­گیرد مقادیر متفاوتی ارائه شده است. بطور مثال در مرجع [۳۵] رابطه برای آن معرفی شده است که به میانگین متوسط مربعی تصویر اندازه حرکت زویه­ای روی کل ترازهای پرشده در حالت پایه هسته­ها مربوط می­ شود.
پارامتر قطع اسپین بصورت تابعی از عدد جرمی درشکل (۳-۲) رسم شده است
شکل(۳-۲) پارامتر قطع اسپین برحسب عدد جرمی برای مقادیر جسم صلب [۳۵].
همانطور که مشاهده می­ شود در هر سه روش بطور کلی روند تغییرات یکسان است و با افزایش عدد جرمی پارامتر قطع اسپین نیز افزایش می­یابد به جز در برخی موارد که در نواحی لایه­ های بسته و هسته­های جادویی می­باشد. در فصل چهارم با بهره گرفتن از رابطه (۳-۱۶) مقادیر مربوط به این پارامتر در جدولی ارائه می­شوند و نمودار تغییرات پارامتر قطع اسپین برحسب عدد جرمی، دما و انرژی برانگیختگی نیز رسم خواهد شد.
در بخش­های بعدی به معرفی برخی مدل­ها پرداخته خواهد شد که در این مدل­ها برای محاسبه چگالی تراز بطور مستقیم از روش­های آماری که به صورت تئوری ارائه می­شوند استفاده می­ شود.
.

۳-۲ مدل گاز فرمی (FGM)

مدل گاز فرمی (FGM) بهترین بیان تحلیلی برای شناخت چگالی تراز است و اساس این مدل بر این است که حالت­های تک­ذره­ای که تراز­های برانگیخته هسته­ها تشکیل می­ دهند دارای فاصله یکسانی از هم می­باشند. در این مدل هسته­ها بدون برهمکنش در نظر گرفته شده واز اثرات تجمعی صرفنظر می­ شود در نتیجه برای چگالی تراز رابطه زیر تعریف می­ شود
(۳-۱۷)
که در آن پارامتر چگالی تراز است که با بهره گرفتن از چگالی تراز تک­ذره­ای و یا از طریق برازش داده ­های آزمایشگاهی با این فرض که چگالی تراز تک ذره­ای مقدار ثابتی است تعریف می­ شود که در بخش مربوط به پارامتر چگالی تراز روش­های محاسبه آن بطورکامل ارائه شد.
مدل گاز فرمی یک مدل وابسته به انرژی است و در ادامه به بررسی این مسئله با جزئیات بیشتر پرداخته می­ شود. همچنین این مدل شامل انرژی برانگیختگی مؤثر نیز می­باشد که از رابطه زیر بدست می ­آید
(۳-۱۸)
انرژی جابجایی یک پارامتر تجربی است که برابر و یا در برخی مدل­ها تقریبأ به انرژی جفت شدگی وابسته است که شامل اثری مشابه آثار زوج-فرد در هسته است. ایده­ اصلی براین واقعیت است که جفت شدگی­های نوکلئون­ها باید قبل از آنکه هر یک از اجزا بطور جداگانه­ ای برانگیخته شوند، محاسبه شود. نقش مهمی را به عنوان پارامتر قابل تنظیم برای بازتولید مشاهده پذیر ها بازی می­ کند و تعریف آن در مدل­های مختلف می ­تواند متفاوت باشد. انرژی برانگیختگی واقعی است و بیانی برای وابستگی به ترازهای جدا از هم می­باشد.
با در نظرگرفتن تصویر اندازه حرکت زاویه­ای کل چگالی تراز گاز فرمی از رابطه زیر بدست می ­آید
(۳-۱۹) .
این مدل در نواحی انرژی برانگیختگی بالا دارای نقص می­باشد و انطباق قابل قبولی را با داده ­های آزمایشگاهی ندارد. با این وجود این مدل به عنوان اساس برای سایر مدل­ها در بررسی چگالی تراز هسته­ای محسوب می­ شود و سایر مدل­ها با اعمال برخی اصلاحات برمدل گاز فرمی ارائه می­شوند[۳۶].

۳-۳ مدل جابجایی گاز فرمی (BSFGM)

مدل جابجایی گاز فرمی ( (BSFGMبا اعمال برخی اصلاحات در مدل گاز فرمی و با درنظرگرفتن جفت شدگی­های نوکلئونی در برهمکنش­های هسته­ای ارائه شده است. در این مدل برای چگالی تراز از همان رابطه (۳-۱۷) استفاده می­ شود با این تفاوت که در آن انرژی برانگیختگی مؤثر به شکل زیر تعریف شده است
(۳-۲۰) .
اختلاف مدل جابجایی گاز فرمی و مدل گاز فرمی در همین جمله جابجایی انرژی می­باشد که برای بدست آوردن نتایج بهتر جمله انرژی جفت شدگی نیز در آن لحاظ شده و در مراجع مختلف تعاریف متفاوتی برای آن ارائه شده است بطور مثال در مرجع [۳۷,۳۸] با رابطه زیر معرفی شده است
(۳-۲۱)
که در آن پارامتر جابجایی است و مقدار آن از رابطه بدست می ­آید و انرژی جفت شدگی است که با رابطه زیر تعریف می­ شود
(۳-۲۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 12:52:00 ق.ظ ]




(۲-۳۳) .
از آنجا که با صرف انرژی متناهی یک نوکلئون را از هسته می­توان خارج کرد، بنابراین پتانسیل چاه مربعی باید دارای عمق متناهی باشد که در رابطه بالا نشان­دهنده عمق چاه می­باشد که در مراجع مختلف روابط مختلفی برای آن ارائه شده است و رابطه­ای که در این مطالعه از آن استفاده شده بصورت زیر تعریف می­ شود

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(۲-۳۴)
که درآن علامت مثبت مربوط به پروتون و علامت منفی مربوط به نوترون است.
با جایگذاری پتانسیل رابطه (۲-۳۳) و (۲-۳۴) در رابطه (۲-۳۲) چگالی تراز تک ذره­ای مربوط به چاه مربعی متناهی بصورت زیر بدست می ­آید
(۲-۳۵)
در شکل (۲-۱) برای هسته ۵۶Fe چگالی تراز تک ذره­ای مربوط به روش نیمه کلاسیکی (روش توماس فرمی) برای چاه پتانسیل متناهی در بازه انرژی رسم شده است
شکل (۲-۱) نمودار چگالی تراز تک ذره­ای نوترونی با بهره گرفتن از روش نیمه کلاسیکی برای چاه پتانسل مربعی برحسب انرژی [۱۶]
همانطور که از شکل (۲-۱) مشخص است در نواحی انرژی مقید با افزایش انرژی چگالی تراز تک­ذره­ای نیز افزایش می­یابد در حالی که در نواحی پیوسته با افزایش انرژی چگالی تراز تک ذره­ای کاهش می­یابد و اثرات پیوستگی روی چگالی تراز تک ذره­ای به خوبی در مدل نیمه کلاسیکی نمایش داده شده است.
اشکال عمده چاه مربعی در این است که دارای لبه تیز است در حالی که پتانسیل هسته­ای فاقد لبه تیز بوده و به تدریج صفر می­ شود. پتانسیل نوسانگر هماهنگ نیز بصورت زیر تعریف می­ شود
(۲-۳۶)
که در این رابطه عمق چاه و فرکانس نوسان است. و شکل این پتانسیل بصورت (۲-۲) می­باشد.
شکل (۲-۲) نمودار پتانسیل نوسانگر هماهنگ[۲۴]
با جایگذاری رابطه (۲-۳۶) در معادله (۲-۳۲) چگالی تراز تک ذره­ای مربوط به پتانسیل نوسانگر هماهنگ بصورت زیر بدست می ­آید
(۲-۳۷)
این درحالی است که پتانسیل نوسانگر هماهنگ نسبت به چاه مربعی به آرامی تغییر می­ کند و دارای لبه کاملاً تیز نمی ­باشد بطوریکه انرژی جداسازی در آن بی­نهایت می­ شود. از سوی دیگر در یک هسته فاصله بین ترازها یکسان نیست درحالی که در نوسانگر هماهنگ فاصله بین ترازها یکسان است ولی در چاه مربعی این طور نیست.
باتوجه به نکات ذکر شده پتانسیل ابتدایی دیگری بصورت شکل(۲-۳) برای هسته معرفی شده است که یک چاه پتانسیل مربعی بالبه گرد شده است و به آن پتانسیل وودز-ساکسون گفته می­ شود، که به پتانسیل بینابینی نیز معروف است این پتانسیل براساس شکل چگالی ماده هسته­ای برحسب فاصله از مرکز هسته ارائه شده و با رابطه زیر معرفی می­ شود
(۲-۳۸)
که در آن شعاع هسته و پارامتر ضخامت سطح می­باشند و عمق چاه است که بصورت زیر تعریف می شود
(۲-۳۹)
که درآن علامت مثبت مربوط به پروتون و علامت منفی مربوط به نوترون است. پتانسیل وودز-ساکسون در شکل (۲-۳) رسم شده است.
شکل (۲-۳) نمودار پتانسیل وودز-ساکسون بصورت تابعی از فاصله از مرکز هسته[۲۴]
در محاسبه چگالی تراز تک ذره­ای با روش نیمه کلاسیکی برای پتانسیل وودز-ساکسون جمله مربوط به برهمکنش اسپین مدار درنظر گرفته نشده است و همانطور که از معادله (۲-۳۲) مشخص است در روش نیمه کلاسیکی با بهره گرفتن از پتانسیل­های میدان متوسط هسته، چگالی تراز تک ذره­ای بصورت تابعی از انرژی تک نوکلئون­ها تعیین می­ شود.
برای هسته ۵۶Fe نمودار چگالی تراز برحسب انرژی با اعمال پتانسیل وودز-ساکسون در روش­های نیمه کلاسیکی و روش هموار در شکل (۲-۴) رسم شده است.
شکل (۲- ۴) نمودار چگالی تراز تک ذره­ای نوترونی برحسب انرژی برای پتانسیل وودز-ساکسون خطوط نقطه چین مربوط به روش نیمه کلاسیکی و دیگری روش هموار [۱۶]
همانطور که از شکل (۲-۴) نیز مشخص است برای هر دو مدل روند تغییرات بر حسب انرژی مشابه یکدیگر است یعنی در نواحی انرژی مقید با افزایش انرژی، چگالی تراز تک ذره­ای نیز افزایش می­یابد، در حالی که در نواحی پیوسته با افزایش انرژی، چگالی تراز تک ذره­ای کاهش می­یابد.
چاه پتانسیل برای پروتون­ها و نوترون­ها متفاوت است، البته ترتیب ترازهای انرژی مربوط به آنها تا تراز نوکلئونی ۵۰ یکسان است بعد از این تراز است که تفاوت آشکار می­ شود. چون برای این اعداد نوکلئونی نیروی دافعه کولنی بین پروتون­ها زیاد شده و با نیروی هسته­ای مقابله می­ کند.
بنابراین برای برانگیختگی پروتون­ها علاوه بر پتانسیل­های هسته­ای پتانسیل کولنی نیز بایستی اعمال شود که بصورت زیر تعریف می­ شود
(۲-۴۰) .
با توجه به اینکه پتانسیل کولنی بر خلاف پتانسیل­های هسته­ای دارای مقادیر مثبت می­باشد در نتیجه با اعمال این پتانسیل در محاسبات مقادیر چگالی تراز تک ذره­ای کاهش می­یابد.
از چگالی تراز تک ذره­ای در محاسبه یکی از کمیت­های مهم تعداد حالت­های با انرژی کمتر از استفاده می شود که رابطه بین آنها نیز بصورت زیر است
(۲-۴۱) .
شکل (۲-۵) توصیف خوبی برای مر بوط به هسته ۲۶Al ارائه می­دهد. در این شکل خطوط پر رنگ به محاسبات تئوری انجام شده مربوط می­ شود و خطوط نازک مربوط به مقادیر تجربی است که از آزمایشات بدست آمده است.
شکل (۲-۵) نمودار تعداد حالتهای با انرژی کمتر از E بر حسب انرژی[۲۵]
چگالی تراز هسته­ای نیز با بهره گرفتن از چگالی تراز تک ذره­ای قابل محاسبه است که در فصل بعد به آن خواهیم پرداخت. در این پژوهش در فصل چهارم به بررسی چگالی تراز تک ذره­ای با بهره گرفتن از مدل نیمه کلاسیکی و با اعمال پتانسیل­های نوسانگر هماهنگ و پتانسیل وودز-ساکسون می­پردازیم. همچنین مقایسه­ ای بین نتایج حاصل ارائه خواهد شد.
فصل سوم
چگالی تراز هسته­ای

۳-۱ چگالی تراز هسته­ای و پارامترهای وابسته به آن

با افزایش انرژی برانگیختگی فاصله بین ترازها کاهش می­یابد و ماهیت برانگیختگی­ها بسیار پیچیده­تر می­ شود. بطور کلی چگالی تراز هسته­ای بصورت تعداد ترازهای هسته در واحد انرژی برانگیختگی مؤثر بصورت زیرتعریف می­ شود[۲۶]
(۳-۱)
که در آن تعداد کل ترازها با انرژی کمتراز انرژی برانگیختگی در یک هسته می­باشد. بطور کلی چگالی ترازهسته وابسته به انرژی برانگیختگی ، اسپین و پاریته بصورت زیر است
(۳-۲)
که در آن تابع وابستگی چگالی تراز به پاریته، اسپین و انرژی برانگیختگی را نشان می­دهد که با در نظرگرفتن توزیع یکسان برای پاریته مثبت و منفی بجای آن از مقدار استفاده می­ شود. سهم توزیع اسپینی گاز فرمی است که با رابطه زیر تعریف شده است
(۳-۳)
و موجود در این رابطه پارامتر قطع اسپین است که پهنای توزیع اندازه حرکت زاویه­ای گوسی را بیان می­ کند که در بخش­های بعدی بطور کاملتری توصیف خواهد شد.
در مطالعات اولیه روی چگالی تراز هسته­ای، پارامتر چگالی تراز بصورت مستقل از انرژی در نظر گرفته می­شد. سپس یک فرمول وابسته به انرژی با بهره گرفتن از جمله تصحیح میکروسکوپی فرمول جرم بصورت رابطه زیر تعریف شد
(۳-۴)
که در آن پارامتر میرایی است که نشان می­دهد پارامتر چگال تراز چگونه به مقدار حدی خود می­رسد و بصورت رابطه وابسته به عدد جرمی معرفی شده است
(۳-۵)
با بهره گرفتن از روابط (۳-۴) و (۳-۵) پارامتر چگالی تراز بصورت رابطه وابسته به انرژی زیر بدست می آید
(۳-۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:52:00 ق.ظ ]




«مفاد درخواست شاه ایران به شکل زیر تنظیم شده بود. من این درخواست را کلمه به کلمه بدون زیبا کردن آن ارائه خواهم کرد، تا از طریق طرز بیان ناپخته­اش، شاید بتوانیم بازتاب تحریف­نشده­ای از انگیزه­ این درخواست را ببینیم».[۲۷۶]
همانگونه که مشاهده شد تئوفیلاکت خود را متعهد به نوشتن متن اصلی نامه می­ کند. پس در اینجا برای روشن تر شدن مطلب، ترجمه­ی آن ارائه می­گردد. تئوفیلاکت نامه را این­گونه گزارش می­ کند:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«خسرو شاه ایرانیان به خردمندترین شاه رومیان درود می­فرستد، نیکوکار، صلح جو، با مهارت، دوستدار نجبا و دشمن حکومت ستمگرانه، منصف، نیکوکار، نجات دهنده زخمیان، مهربان، بخشنده. خداوند باعث شد تا تمام جهان از آغاز با دو چشم، روشن گردد؛ یعنی با نیرومندترین پادشاهی رومی­ها، و با خردمندترین اقتدار دولت ایران. زیرا با این بزرگ­ترین قدرت­ها، قبایل نافرمان و جنگجو پراکنده گشته­اند، و راه بشر به طور پیوسته تنظیم و هدایت شده است و هر کسی می ­تواند ببیند که توالی رویدادها با کلمات ما هماهنگ است. پس از آن­جایی­که شیطان­های بد طینت و سرکش بسیاری در جهان وجود دارند، که می­خواهند طبیعت عالی خداوند را آشفته کنند، و اگر چه کارهایشان به نتیجه نمی­رسد، اما برای مردان پرهیزکار دوستدار خداوند که از خدا گنجینه­ای از خرد، بازوان قوی و اسلحه­های عدالت را دریافت کرده ­اند شایسته است که برعلیه این­ها بجنگند.[۲۷۷] حال در این روزها بداندیش­ترین دشمنان به دولت ایران حمله کرده ­اند، و کارهای وحشتناکی را به انجام رسانده­اند. برده­ها را بر ضد اربابان برانگیخته­اند، رعیت­ها را بر ضد پادشاهی، بی نظمی را علیه نظم، و زیان را بر ضد سود، و تمامی دشمنان خوبی را مسلح نموده ­اند؛ زیرا بهرام چوبین، آن برده­ی منفور که نیاکان ما او را تکریم کردند، و گرامی دانستند؛ نتوانست این افتخار بزرگ را حفظ کند، بلکه به ویرانی متمایل گشته است. ]وی[ پادشاهی را برای خود می­خواهد، تمام دولت ایران را آشفته کرده است. تمام کارها و تلاش­هایی که می­ کند به این خاطر است که شاید بتواند یک چشم بزرگ قدرت را خاموش کند، و بدان وسیله قبایل وحشی و بدنهاد بتوانند بر نجیب­ترین پادشاهی ایرانیان قدرت و اقتدار پیدا کنند، و بدین گونه در طول سال­ها قدرت مقاومت­ناپذیری به دست آورند، که بدون آسیب­های شدید به ملت­های خراج­گزار شما نیز تحقق نمی­یابد.[۲۷۸] پس این برای آینده­نگری صلح­جوی شما مناسب خواهد بود تا به یک پادشاهی که غاصبان آن را تاراج کرده و به زور تحت کنترل در آورده­اند دست کمک دهید، و از قدرتی که در نقطه­ی از هم پاشیدگی قرار دارد حمایت نمایید، تا سبب رستگاری را در دولت روم برقرار کنید؛ چنان­که یک پیروزی جهانی است و خود را به عنوان بنیان­گذاران، نجات­دهندگان و پزشکان دولت ایران معرفی کنید؛[۲۷۹] زیرا قدرتمندترین فرمانروایان باید به طور پیوسته تمام چیزهایی را که مربوط به عدالت هستند اجرا کنند. بدان وسیله حتی وقتی که دنیای کنونی را ترک کنند، برای بزرگواریشان ستایش خلل­ناپذیر جاودانه خواهند داشت، و الگویی ایجاد خواهند کرد که خدمتکاران نباید بر علیه اربابانشان اسلحه بردارند. پس درست این است که شما آشفتگی کنونی در امور دولت ایران را هدایت کنید، زیرا با این کار شما رومی­ها اعتبار افتخار­آمیزتری دریافت خواهند کرد.[۲۸۰] این کلماتی را که من «خسرو» می­نویسم به گونه ای به تو خطاب می­ شود که گویی من در حضورت هستم. من، خسرو، پسر، و استدعا کننده از تو؛ زیرا مسیر اتفاقات باعث نمی­ شود که تو آنچه را شایسته­ مقام من است نادیده بگیری. باشد فرشتگان خداوند که برکت ارزانی می­دارند، پادشاهیت و امپراتوری را از رسوایی و ظلم و ستم غاصبان حفظ کنند».[۲۸۱]
بر خلاف نظر تئوفیلاکت که این نامه را ناپخته می­داند، پختگی بسیاری را می­توان به وضوح در آن مشاهده کرد. از ابتدا تا انتهای نامه خسروپرویز سعی دارد منافع رومیان در کمک به ایران را برشمرد. او ابتدا بر خداپسندانه بودن این کار تأکید می­ کند، سپس دولت بهرام چوبین را، در صورت استقرار، تهدیدی بزرگ برای رومیان می­داند و ایران و روم را مانند دو چشم جهان می داند، که خاموش شدن یکی برای دیگری ضرر دارد. در نهایت به افتخاری اشاره می­ کند که با انجام این کار نصیب ماوریکیوس و امپراتوری بیزانس می­گردد، و نام آن را جاویدان می­ کند. البته به نظر می­رسد که این استدلال­ها برای رومیان کافی نبوده است، زیرا در سفارتی دیگر، خسروپرویز برای جلب نظر آن­ها قسمت­ هایی از قلمرو خود، در مرز بیزانس، را پیشنهاد کرد که در وقت خود به آن نیز خواهیم پرداخت.
در روایت سبئوس تنها به فرستادن یک سفارت و نامه از خسروپرویز به ماوریکیوس اشاره می شود. در نامه­ی خلاصه­ی سبئوس، خسروپرویز می گوید: «تخت و مقام شاهی پدران و اجدادم را به من بده. با ارتش از من حمایت کن که با آن شاید بتوانم دشمنم را شکست دهم و پادشاهیم را احیا کنم. سپس من پسر تو خواهم بود».[۲۸۲] در ادامه­ نامه، خسروپرویز، در عوض، حاضر به دادن بخش­هایی از سرزمینش به بیزانس می شود که در جای خود به آن نیز پرداخته خواهد شد
در روایت شاهنامه، پس از سخن­رانی خراد برزین، امپراتور به او وعده­ی یاری داد و نامه­ای به خسروپرویز نوشت و سواری را فرستاد تا به خسروپرویز بگوید که روم به او کمک می­ کند. پس از آن قیصر با مشاوران به مشورت برخاست و آن­ها او را از این کار منع کردند؛ با این استدلال که آن­ها از زمان مرگ اسکندر از ایرانیان در رنج و عذاب بوده­­اند و از جنگ و غارت و ریخته شدن خون بی­گناهان خسته­اند. اینک که خداوند این گرفتاری را برای ایرانیان پیش آورده است، بهتر است بی طرف بمانند تا بخت ساسانیان خود به خود از بین برود، زیرا اگر او قدرت را به دست آورد باز برای روم تهدیدی به حساب خواهد آمد:[۲۸۳]

اگر خسرو آن خسروانی کلاه
هم اندر زمان باژ خواهد ز روم
کنون در خور خود خرد یاد دار

به دست آورد، سر برآرد به ماه
به پای اندر آرد همه مرز و بوم
سخن های ایرانیان باد دار[۲۸۴]

سبئوس نیز مخالفت رومیان را گزارش می­ کند. بر طبق روایت او، ماوریکیوس این موضوع را با مجلس سنا در میان گذاشت و نظر ایشان را جویا شد. آن­ها مخالفت کردند و استدلالشان چنین بود:
«درست نیست که موافقت شود زیرا آن­ها ملتی خدانشناس و پرنیرنگند؛ در هنگام پریشانی قول می­ دهند، اما وقتی که اوضاعشان آرام­تر شد انکار می­ کنند. ما زیان­های زیادی از آن­ها دیده­ایم. بگذار یکدیگر را قتل عام کنند و ما آرامش یابیم».[۲۸۵]
تئوفیلاکت اشاره­ای به مخالفت سنا و رومیان نمی­نماید، و تنها گزارش می­ کند که امپراتور مشغول بررسی این وضیعت شد.[۲۸۶]
برطبق روایت شاهنامه، امپراتور نیز تحت تأثیر سنا قرار گرفت و نامه­ای به خسروپرویز نوشت، و جواب منفی خود را اعلام نمود،[۲۸۷] اما در روایت سبئوس، امپراتور نظر سنا را رد نمود و به خسروپرویز کمک کرد.[۲۸۸]
در گزارش فردوسی خسروپرویز با دریافت نامه بسیار ناراحت شد و در جواب قیصر گفت، که اگر به وی کمک نکند نزد خاقان پناه می­برد. قیصر با خواندن نامه­ی او با وزیر دانای خود مشورت کرد، و گفت اگر خسروپرویز به کمک خاقان پیروز شود، برای آنها دردسر درست خواهد کرد. پس بهتر است سپاهی به او دهند تا در دلش کینه نگیرد. اخترشناسان او نیز گفتند که پادشاهی بزودی به خسروپرویز می­رسد و سی و هشت سال حکومت خواهد کرد. قیصر باز با وزیرش به مشورت پرداخت و آن­ها از ترس اینکه او با کمک خاقان پیروز شود، و از ایشان کینه به دل بگیرد به این نتیجه رسیدند که او را یاری کنند. قیصر نامه­ای به او نوشت و شرایط خود را برای کمک اعلام کرد.[۲۸۹]
گزارش شاهنامه در این مورد نمی­تواند درست باشد، زیرا خسروپرویز در شرایطی نبود که بتواند به خاقان پناه برد. بهرام چوبین سفرای خود را برای پس گرفتن خسروپرویز نزد امپراتور فرستاده بود، و اگر امپراتور اراده می­کرد به راحتی او را به بهرام چوبین تحویل می­داد. پس ترس از گریختن او نزد خاقان نمی­توانست انگیزه­ قیصر برای کمک به وی باشد. سبئوس نیز به این موضوع اشاره می­ کند:
«در آن مرحله شاه خسرو در خطر بزرگی بود و مرگ را در برابر چشمان خود می­دید، زیرا او از دهان شیر فرار کرده بود، اما در دهان دشمنانی افتاده بود که از آن­ها راه گریزی نبود».[۲۹۰]
۱-۸-۳ شرایط ماوریکیوس در ازای کمک به خسروپرویز
در گزارش شاهنامه­ی فردوسی این قیصر روم است که شرایط خود را ارائه می­دهد. یکی آن­که خسروپرویز نباید تا وقتی که پادشاه است رنج­هایی را که رومیان از ایران کشیده­اند نادیده بگیرد. دوم آن­که از رومیان باج نخواهد. سوم آن­که ایرانیان به مرز روم حمله نکنند، و هنگام جنگ با دشمنان با هم متحد شوند. عهدی مکتوب نوشته شود که دیگر از روزگار ایرج سخنی به میان نیاید[۲۹۱] و ایران و روم با هم متحد باشند.
هنگامی که آن نامه به خسروپرویز رسید بزرگان به او گفتند اگر از روم باج نخواهیم، سپاه تهیدست می­ماند و بر تاج­ها نام او را خواهند نوشت[۲۹۲]. خسروپرویز به پهلوی نامه­ای به قیصر نوشت که دیگر از رومیان باج نمی­خواهد و همه سرزمین­های روم را به آنان پس دهد.[۲۹۳] خواسته­ی دیگر خسروپرویز، دختر قیصر بود.[۲۹۴]
در روایت سبئوس این خود خسروپرویز است که در نامه­اش در ازای کمک بیزانس حاضر به اعطای امتیازاتی می­گردد:
«من سرزمین­های سوریه را به تو خواهم داد. تمام آرواستان[۲۹۵] تا شهر نصیبین از سرزمین ارمنستان منطقه­ تحت نفوذ تنوتر[۲۹۶] تا آرارات و شهر دوین[۲۹۷] و از بالا تا سواحل دریاچه ی بزنونیک[۲۹۸] }دریاچه ی وان{ و آرستاوان،[۲۹۹] بخش وسیعی از سرزمین گرجستان تا شهر تپخیس[۳۰۰] ]همان تفلیس[؛ بیا شاهد قرارداد صلحی بینمان باشیم که تا زمان مرگمان ادامه داشته باشد، و بگذار این پیمان بین ما و پسرانمان که پس از ما حکومت خواهند کرد حفظ شود».[۳۰۱]
همانگونه که مشاهده می­ شود، سبئوس اشاره ای به مسئله­ باج نمی­کند، و تنها اشاره به واگذاری برخی از سرزمین­ها دارد که البته فردوسی هم به آن اشاره می­ کند، اما نام آن­ها را نمی­برد.
در روایت تئوفیلاکت هنگامی که خسروپرویز سفارت دیگری نزد ماوریکیوس فرستاد (که به آن نیز پرداخته خواهد شد)، سفیر ایران شرایط زیر را متحمل شد:
«در عوض{کمک}، ما مارتیروپولیس ]میافارقین[ را پس می­دهیم. دارا را به عنوان هدیه پیشنهاد می­کنیم. بدون هیچ پولی جنگ را کنار می­گذاریم ]مطابق با روایت فردوسی مبنی بر عدم مطالبه­ی باج از رومیان[ و با بدرود گفتن به ارمنستان که به خاطر آن بدبختانه جنگ به کاری عادی در بین مردان تبدیل شده است، خانه­ای از صلح خواهیم ساخت». (این بخش با روایت سبئوس مبنی بر واگذاری بخش­های زیادی از ارمنستان مطابق است).[۳۰۲]
سفیر ایران در ادامه اظهار داشت:
«ما در قول­هایمان اعتدال به کار می­بریم تا بتوانیم به آن­ها عمل کنیم و وعده­ی گزاف نمی­دهیم، زیرا این کار موجب دشمنی ناتمام و برهم خوردن صلح آینده می­گردد».[۳۰۳]
۱-۸-۴ اشاره­ی برخی منابع به ازدواج خسروپرویز با مریم، دختر ماوریکیوس
سبئوس و تئوفیلاکت اشاره­ای به خواستگاری دختر قیصر نمی­کنند، اما همانگونه که پیش­تر ذکر شد، در شاهنامه این مسئله مطرح است. در روایت اواگریوس نیز اشاره­ای به این موضوع نیست. در رویدادنامه­ی خوزستان روایت می­ شود که خسروپرویز زنی مسیحی و بیزانسی به نام مریم داشت، اما هیچ اشاره­ای به این­که وی دختر یا خویشاوند ماوریکیوس بوده باشد نمی­گردد.[۳۰۴] رویدادنامه­ی سعرت ازدواج خسروپرویز با مریم، دختر قیصر، را گزارش می­ کند.[۳۰۵] میخاییل سوری گزارش می­ کند که خسروپرویز از ماوریکیوس دخترش مریم را خواستگاری کرد و با او ازدواج کرد.[۳۰۶]
با این حال نگارنده بر این باور است که احتمال درستی این ازدواج بسیار کم است، زیرا بسیار بعید است که چنین موضوع مهمی از چشم تئوفیلاکتی که در زمان حکومت خسروپرویز زندگی می­کرده است دور مانده باشد، و در گزارش مفصل خود به آن توجهی ننموده باشد. استدلال نگارنده بر این است که همانگونه که رویدادنامه­ی خوزستان روایت می­ کند، خسروپرویز همسری رومی به نام مریم داشته است که در نزد او قرب و مقامی زیاد دارا بوده است، اما شاید منابع ایرانی زمان خسروپرویز برای نشان دادن اهمیت او وی را دختر ماوریکیوس معرفی کرده باشند. این احتمال نیز وجود دارد که برخی شایعات شفاهی درباره او بعدها به صورت مکتوب در آمده باشد، و به عنوان منبع، مورد استفاده­ی کسانی قرار گرفته باشد که چند قرن بعد آن را به رشته تحریر در آورده بودند. علاوه بر آن بر طبق منابع بیزانسی، ماوریکیوس در آن زمان دختری که به سن ازدواج رسیده باشد نداشته است.[۳۰۷]
۱-۸-۵ داستان طلسم ساختن رومیان در شاهنامه
شاهنامه پس از آن داستانی درباره طلسم ساختن رومیان آورده است، که در منابع غیر ایرانی وجود ندارد. قیصر دستور داد تا طلسمی بسازند بدین صورت که تندیس زنی گریان که بر تخت نشسته بود و صحبت نمی­کرد، ساخته شد. هر کس که وی را از دور می­دید گمان می­کرد زنی است که بر مسیح گریه می­ کند. قیصر خود از دیدن آن شگفت­زده شد. سپس گستهم را فراخواند و به او گفت: «دختری دارم که وی را شوهر دادم و شوهر او فوت کرد، و اینک تنها سوگواری می­ کند، و صحبتی نمی­نماید. زحمتی بکش و او را ببین؛ شاید پند تو را بپذیرد». گستهم بسیار او را پند داد و متوجه نشد که با یک تندیس صحبت می­ کند. پس از او، در روزی دیگر قیصراز بالوی، اندیان و شاپور خواست تا نزد زن بروند. آن­ها نیز بسیار او را نصیحت کردند و پاسخی نشنیدند. پس از آن قیصر از خراد برزین خواست تا با او صحبت کند. او ابتدا زمانی دراز وی را نصیحت کرد و هنگامی که پاسخی دریافت نکرد، با دقت او را زیر نظر گرفت. با خود گفت اگر این زن از سوگواری ناراحت است، پس چرا پرستندگان اطراف وی نیز خاموشند. اگر از چشم او اشک می ­آید، پس باید در اثر این گریه­ی همیشگی خشم او کم می­شد. او تنها اشک می­ریزد و هیچ جنبشی از خود ندارد، در حالیکه اگر جان داشت اندام­های دیگر بدنش هم جز دستش تکان می­خورد؛ پس این جز یک طلسم فیلسوفی چیزی نیست. پس از آن نزد قیصر آمد و با خنده کشف خود را ابزار کرد. قیصر به او گفت که واقعاً شایسته­ وزیر بودن است. پس از آن طلسمی دیگر را نیز که تندیس سواری بر اسبی معلق در هوا بود به وی نشان داد.[۳۰۸]
خالقی مطلق این گزارش را مربوط به صنعت رومیان می­داند، که ایرانیان پس از بازگشت از روم تعریف کرده ­اند، و به صورت افسانه­وار وارد منابع شده است. او منبع شاهنامه را در این گزارش کتبی می داند نه شفاهی.[۳۰۹]
در روایت شاهنامه پس از آن مباحثه­ای دینی بین خراد برزین و قیصر در گرفت. خراد برزین اعمال دولت روم را متناقض با دین مسیحیت دانست، و لشکرکشی­های آن­ها را برخلاف دستور مسیح دانست. سپس اعتقاد رومیان مبنی بر فرزند خدا بودن مسیح را رد کرد، و یزدان را از فرزند و زن بی نیاز دانست. پس از آن شروع به ستایش از دین ایرانیان کرد، و آن را برترین دانست. قیصر نیز حرف­های وی را پسندید و بر او آفرین خواند.[۳۱۰]
فصل دوم
از شکست بهرام چوبین تا قتل ماوریکیوس در سال ۶۰۲م
۲-۱ کمک نظامی ماوریکیوس به خسروپرویز
موضوع مورد بحث بعدی در شاهنامه­ی فردوسی، موضوع کمک نظامی ماوریکیوس به خسروپرویز است. بر طبق روایت فردوسی، ماوریکیوس سپاهی صد هزار نفره آماده کرد و دختر خود را به گستهم سپرد، تا نزد خسروپرویز ببرد، و جهیزیه­ی فراوانی همراه او کرد. قیصر به سفیران خسروپرویز نیز هدایای بسیار بخشید. قیصر در روز بهرام چوبین (روز بیستم ماه) به همراه سپاه رفت؛ تا سه منزل آن­ها را همراهی کرد، و پس از صحبت با مریم، دختر خود، لشکر را به برادر خود نیاطوس سپرد و بازگشت.[۳۱۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:52:00 ق.ظ ]




فصل چهارم
روش شناسی پژوهش
۴-۱- روش پژوهش
جهان اجتماعی بسیار پیچیده است و وقایع درونی آن به صورت مختلف ساخته می­شوند. انسان­ها، واقعیت اجتماعی را از طریق سخن گفتن، انجام کنش، نظام معنایی، آداب و سنن، تشریفات و شعایر، تولید و بازتولید می­ کنند، لذا به منظور درک و تفسیر پدیده ­های انسانی با دو روش کمی و کیفی مواجه هستیم. پژوهش کمی تلاش می­ کند تا راه حل مسائل را بر اساس تجربه و مشاهده برگرفته از علوم طبیعی بیابد. روش کیفی بر نقش زبان و معنا، انگیزه، دلیل و محیط های طبیعی برای فهم و تفسیر چگونگی ساخت دنیای اجتماعی توسط مردم تاکید دارد (منادی،۱۳۸۹). به همین لحاظ، پژوهش کیفی پژوهشی انسان گراست که معتقد است افراد می­توانند آزادانه دست به انتخاب بزنند و جهان اجتماعی را ساخته و به آن معنا بخشند. بر این اساس تحقیق کیفی به مجموعه فعالیت های با معنایی اطلاق می گردد که با هدف توسعه درک و فهم زندگی اجتماعی انسان ها و کشف چگونگی ساخت معنا از سوی انسان ها انجام می شود. محقق کیفی در فرایند انعطاف پذیر، سیال و رفت و برگشتی کشف ایده (مسئله) تحقیقاتی و کالبد شکافی معنایی آن قرار می گیرد. محقق کیفی بر این اساس، محقق به دنبال دلایل کنش گران اجتماعی و شکل گیری بستر کنش است. در پژوهش کیفی، پژوهشگر معتقد است که پدیده مورد مطالعه را باید درک کند (مارشال،۱۳۸۸). تقریبا تا پایان دهه ۱۹۶۰، راهبردهای پژوهش کمی مسلط بود اکنون روش­های کیفی جایگاه کانونی در آموزش و پژوهش اجتماعی به دست آورده­اند (دانیکن[۳۳]،۲۰۰۶).در پژوهش کیفی روش تمامی مسئولیت شناخت واقعیت را به دوش می کشد. به عبارتی روش شناسی شیوه اندیشیدن درباره مطالعه واقعیت اجتماعی است، و روش مجموعه ­ای از ترتیبات علمی یا رویه­ ها و تکنیک­هاست که برای گردآوری و تحلیل داده ­ها به کار می­آیند (انسلم و کوربین[۳۴]، ۱۳۹۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دیدگاه یا روش کیفی یا پارادیم کیفی قدمتی تاریخی دارد. ولی شاید در رویکرد جدید علمی و در حوزه علوم اجتماعی بتوان کارهای مارسل موس، بنیان گذار مردم شناسی(یا انسان شناسی) را آغازگر این گونه تفکر و روش دانست (منادی، ۱۳۸۹). منظور از تحقیق کیفی عبارت است از هر نوع تحقیقی که یافته های را به دست می­دهد که با شیوه های غیر از روش­های آماری یا هر گونه کمی کردن کسب شده ­اند. روش کیفی دارای استراتژی­ های مختلفی است. یکی از این استراتژی­ها که در این پژوهش نیز به کار برده شده، رویکرد زمینه­ای یا (گروند تئوری) است که از دل داده ­های تحقیق به دنبال کشف نظریه است. از این منظرآزمون نظریه در روش شناسی نظریه بنیادی، پسینی است نه پیشینی. زیرا محققان نظریه بنیادی در جستجوی کشف مفهوم بنیادی جدید و نظریه نوظهور هستند. نظریه بنیادی روش تحقیق کیفی استقرائی است، با بهره گرفتن از این روش، محققان در میدان تحقیق به جمع آوری داده ­ها می­پردازند و از این راه به ظهور نظریه میرسند (کلاکی،۱۳۸۸). مارتین و ترنر معتقدند که نظریه بنیادی روش شناسی اکتشافی استقرائی است که به محقق اجازه می­دهد مسائل کلی تئوریک موضوعات را بسط و توسعه دهد و همزمان به جمع آوری مشاهدات تجربی داده ­ها بپردازد. در نظریه بنیادی هیچ چیزی در خلا رخ نمی­دهد و همه تفاسیر حاصل از ذهن کنشگران است (الستون[۳۵]،۲۰۰۳).
نظریه بنیادی سه مرحله اساسی کدگذاری باز، محوری و انتخابی دارد. البته مراحل روش شناسی نظریه بنیادی لزوما پی در پی نیست بلکه براساس تحلیل همزمان است. یعنی محقق همزمان می ­تواند به گردآوری، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ­های تحقیق بپردازد و از ارتباط میان مقوله مرکزی با دیگر مقولات خط داستانی پدید می ­آید. معیار قضاوت در نمونه گیری نظری هنگامی اتفاق می­افتد که اشباع نظری مقوله یا نظریه صورت پذیرد. هنگامی که محقق، پس از پیمودن روند مسیرهای فوق، به کشف نظریه نرسید بایدحساسیت نظری را افزایش دهد، یعنی پرسیدن و مقایسه مداوم در طول تحقیق که اساس نظریه بنیادی را تشکیل می­دهد. در روش کیفی شروع کار پژوهش از میدان یا « زمین پژوهش» می­باشد. در واقع، پژوهشگر در روش کیفی از زمین پژوهش آغاز می­ کند و می­داند به دنبال چه چیزی هست. زیرا می­خواهد بداند وضعیت چگونه است؟چرا اینگونه است؟ ولی نمی­داند دقیقا چه داده­هایی و چه جواب­هایی برای پرسش­های خود می­یابد (کلاکی،۱۳۸۸).
۴-۲- جمعیت هدف و انتخاب مشارکت کنندگان
انتخاب مشارکت کنندگان در انجام یک پژوهش کیفی، بخش حساس و مهمی به شمار می آید. چرا که محقق درصدد است تا به شیوه­ای استقرایی، نظریه­ای استخراج نماید که محصول تعامل محقق و مشارکت کنندگان در جلسات مختلف گفتگوست. منطق و قدرت این نوع انتخاب به این مفهوم باز می­گردد که نمونه های انتخاب شده بیش ترین میزان اطلاعات را در مورد پدیده مورد بررسی فراهم آورند (الستون،۲۰۰۳). در پژوهش کمی تاکید بسیار زیادی بر انتخاب تصادفی وجود دارد اما در پژوهش کیفی نمونه پژوهش یا مشارکت کنندگان، انتخاب یا دعوت می­شوند. جمعیت هدف این تحقیق را زنانی در بر می گیرد که:۱- همسر دوم باشند.۲- هر دو زن(همسر اول و همسر دوم) در قید حیات باشند.
برای تعیین کفایت نمونه گیری رسیدن به حداکثر اطلاعات در مورد پدیده به عنوان نقطه پایان که به آن اشباع گفته می­ شود مورد استفاده قرار می­گیرد به این معنا که افزایش اطلاعات، مفاهیم و مقولات، تنوع جدیدی را به دست ندهد. برای حصول یقین از اینکه به اشباع رسیده­ایم نیز می توان از یک معیار که رسیدن به داده های تکراری و قبلی باشد، استفاده کرد (دانیکن،۲۰۰۶).
۴-۳- نمونه گیری
نمونه گیری در پژوهش­های کیفی بسیار متفاوت از پژوهش­های کمی است زیرا هدف آن به جای تعمیم یافته ها کسب درک عمیق از پدیده مورد بررسی است. نمونه گیری در روش کیفی نظری است به این معنا که جمع آوری داده ها پس از اشباع نظری به اتمام می­رسد. آنجا که پژوهش کیفی راهی برای رسیدن به محتوای ذهنی افراد است و نمی­ توان آن را از طریق روش­های سخت و دقیق کمی انجام داد، اما در پژوهش­های کیفی نمونه پژوهش یا به عبارت صحیح تر مشارکت کنندگان انتخاب یا دعوت می شوند. به همین دلیل است که در پژوهش­های کیفی، به جای نمونه از مشارکت کنندگان و به جای نمونه گیری از انتخاب موارد یا مشارکت کنندگان نام برده می­ شود بنابراین معیار رسیدن به حداکثر اطلاعات در مورد پدیده به عنوان نقطه پایان در نظر گرفته می­ شود. این معیار در زمینه پژوهش­های کیفی، اشباع نامیده می­ شود. اشباع داده یا اشباع نظری رویکردی است که در پژوهش­های کیفی برای تعیین کفایت نمونه گیری مورد استفاده قرار می­گیرد. اشباع نظری با نمونه گیری نظری که در تئوری زمینه­ای مورد استفاده قرار می­گیرد مرتبط است و به معنای این است که خصوصیات یک دسته یا طبقه تئوریک به اشباع رسیده است. این حالت زمانی رخ می دهد که داده بیش تری که سبب توسعه،تعدیل، بزرگتر شدن یا اضافه شدن به تئوری موجود گردد به پژوهش وارد نشود. در این وضعیت داده جدیدی که به پژوهش وارد می­ شود طبقه بندی موجود را تغییر نمی­دهد یا پیشنهادی برای ایجاد طبقه جدید ایجاد نمی­کند(نمونه گیری در پژوهش کیفی). در رویکرد نظریه زمینه­ای که استراتژی منتخب این مطالعه برای رسیدن به هدف خود می باشد، از دو نوع نمونه گیری نظری و هدفمند استفاده شد.
منطق نمونه گیری نظری و هدفمند این است که قادرتان می­سازد مقایسه­های معنی­دار در رابطه با سوالات تحقیق، تئوری و نوع تبیینی که شما می­خواهید بسط دهید داشته باشید. نمونه گیری نظری نیز جهت مرتبط کردن مفاهیم با یکدیگر و خلق نظریه انجام می­گیرد. ” نمونه گیری نظری بر اساس مفاهیمی صورت می­گیرد که در خلال تحلیل آشکار می شوند و با نظریه در حال شکل گیری تناسب دارد (رنجبر و حق دوست،۱۳۹۱).
هدف نمونه گیری نظری، به حداکثر رساندن فرصت­ها برای مقایسه رویدادها با یک دیگر به منظور تعیین اینکه چگونه ابعاد و خصایص یک پدیده تغییر می­ کند است. این نوع نمونه گیری خصلت انباشتی دارد.” نمونه­های بعدی از نمونه­های قبلی حاصل شده و بر آن اضافه می­گردد. محقق در آغاز، شروع به جمع آوری مفاهیم می­ کند و پس از اینکه توانست مقوله های مختلفی را خلق کند در آن مرحله به نمونه گیری نظری می ­پردازد تا نظریه خود را پرورش دهد. سوالات و مقایسه ها در نمونه گیری نظری جمع آوری داده ها را هدایت می­ کند. سوالاتی از قبیل چه اتفاقی می افتاد و چرا؟ چگونه؟ چه موقع؟ اساس و پایه نمونه گیری را شکل می­ دهند.
علاوه بر نمونه گیری نظری که جهت مرتبط کردن مفاهیم با یک دیگر و خلق نظریه صورت می­گیرد، نمونه گیری هدفمند نیز برای تعمیم نتایج مورد استفاده قرار می­گیرد. نمونه گیری هدفمند که به آن نمونه گیری غیراحتمالی، هدفدار یا کیفی نیز می گویند به معنای انتخاب هدفدار واحدهای پژوهش برای کسب دانش یا اطلاعات است. این نوع از نمونه گیری شامل انتخاب واحدها یا موردهای مورد پژوهش بر اساس هدف پژوهش است و مشارکت کنندگان به صورت هدفمند و بر حسب خصوصیات و تجربیات مرتبط آنان با پدیده مورد مطالعه گزینش می­شوند (زینالی،۱۳۸۷). نمونه این پژوهش از میان زنان متاهل در خانواده های چند همسری روستای بزرگ زیلایی واقع در شهرستان یاسوج انتخاب شده است. که به دو مرکز پوله زیلایی و موشمی زیلایی تقسیم می شود و هر یک از این دو بخش خود شامل روستاهای کوچک دیگری می شوند. روستاهای تابع پوله شامل: چاهن، بالرود، دره صحه و زیرنا می­باشد و موشمی زیلایی روستاهای برد پهن، مله برفی، چشمه مزرا را شامل می شود. مشارکت کنندگان از میان زنان دوم متعلق به خانواده­های چندهمسری واقع در این دو منطقه و توابع آن انتخاب می­ شود. زن دوم بودن و در قید حیات بودن هر دو زن (هووها) از شروط انتخاب افراد نمونه بود. به دلیل وسعت کم منطقه و روستانشین بودن، تقریبا همه افراد از یک شناخت کلی نسبت به یک دیگر برخوردار بودند. در پیدا کردن نمونه ها ابتدا با مورد اول مصاحبه انجام گرفت و موردهای بعدی نیز با معرفی موردهای قبلی و اطرافیان، شناسایی شدند. با مراجعه حضوری، مصاحبه با افراد نمونه ضبط و سپس مجزا از هم نوشته شد. موارد مصاحبه و تعداد نمونه ۱۵ نفر و به دلیل اشباع داده ­ها و پیدا نشدن داده­ی تازه و متفاوت کافی به نظر رسید.
۴-۴- گردآوری داده ­ها
برای جمع آوری داده ­های پژوهش حاضر، سعی شد به افرادی رجوع شود که نسبت به این موضوع آگاهی داشته و البته خود جز این گروه نمونه و جمعیت آماری باشند. داده ­ها از طریق مصاحبه و به صورت حضوری جمع­آوری شد. انجام کامل مصاحبه­ ها یک ماه به طول انجامید. به دلیل روستا نشین بودن افراد نمونه و شرایط زندگی کوچ از یک مکان و اغلب حضور نداشتن زنان در منزل مصاحبه به زمان دیگر موکول می­شد. عده زیادی به سوالات بدون واهمه جواب می­دادند و به بیان نارضایتی و مشکلات زندگی خود می­پرداختند و شرایط سهیم شدن در تجربیات متقابل بین محقق و مشارکت کننده به وجود می آمد و عده­ای هم سعی در آرام جلوه دادن زندگی مشترک خود داشتند.
۴-۵- روش تجزیه و تحلیل داده ­ها
در تحقیق کیفی همزمان با جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل نیز آغاز می­ شود. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در هر مرحله، روش کار و جستجوی اطلاعات بیشتر در آینده را مشخص می­ کند. در نظریه بنیادی در فرایند تحلیل از روش کدگذاری در سه مرحله بهره گرفته می­ شود. به طور کلی در تمام پژوهش های نظریه بنیادی روش کدگذاری در سه مرحله به اجرا در می ­آید: مرحله نخست: استخراج مفاهیم از راه کدگذاری باز، مرحله دوم: استخراج مقولات از راه کد گذاری محوری، مرحله سوم: استخراج گزاره ها از راه کدگذاری انتخابی. مراحل سه گانه فوق از مراحل اساسی برای کشف و ظهور نظریه بنیادی است (کلاکی،۱۳۸۸). البته ضروری نیست که فرد محقق ابتدا از کدگذاری باز شروع نموده و بعد به کدگذاری محوری و انتخابی برسد. کدها قالب های سازنده نظریه هستند و به هر شکل موجب هدایت پژوهش می شوند. این عمل با تجزیه داده ­ها به تکه های تحلیلی که قابلیت رسیدن به سطحی مفهومی را دارد آغاز می شود. به فرایند کدبندی می­توان به مثابه نوعی طبقه بندی نگریست که در بن آن کدبندی باز وجود دارد. در کدگذاری باز به بررسی و مقوله­بندی داده ­ها پرداخته می­ شود. در این مرحله مفاهیم مورد شناسایی قرار می­گیرند. کد گذاری باز شامل تجزیه، آزمون،مقایسه،مفهوم­سازی و مقوله­بندی داده­هاست (اشتراوس،کوربین،۱۹۹۰). مرحله کد گذاری باز تمرین مقایسه مداوم و پرسیدن است. اما سوالاتی که با بهره گرفتن از آن­ها، متن آشکار خواهد شد. زیرا متن مستقیم درک شدنی نیست، مگر با تجزیه آن به صورت خط به خط، جمله به جمله یا پاراگراف به پاراگراف و عنوان­گذاری برای هر تکه (همان،۱۹۹۰). بنابراین کدگذاری باز رفت و برگشت میان پرسیدن و مقایسه است. داده ­ها ابتدا از راه سوال­های ساده­ای نظیر چه؟ که؟کجا؟ چگونه؟ تجزیه و تحلیل می­شوند. به دنبال آن داده ­ها مقایسه می­شوند و رویداد­های مشابه با یک دیگر گروه­بندی می­شوند و عنوان مفهوم مشابهی می­گیرند (دانایی فرد و دیگران،۱۳۸۶). هدف نمونه گیری در کدگذاری باز، کشف هر چه بیشتر مقولات مرتبط بالقوه به همراه خصوصیات و ابعاد آنهاست. اشتراوس و کوربین مرحله کدگذاری باز را مرحله برچسب زدن به پدیده ­ها می­نامند. مرحله بعد تحلیل سیستماتیک و مقایسه مداوم داده ­ها، کاهش شمار کدها و گروه بندی آن­ها به گونه ­ای است که بیانگر رابطه میان کدها باشد. این مرحله به کدبندی محوری و شکل­ گیری مفاهیم مربوط است. در این طبقه بندی، مقولاتی جای دارند که مفاهیم را با هم متحد ساخته و تبیینی کلی و نظری از پدیده تحت مطالعه به دست می­ دهند (همان،۱۳۸۶).
مرحله دوم کدگذاری محوری عبارت است از سلسله رویه­هایی که پس از کدگذاری باز با برقراری پیوند میان مقولات، اطلاعات به شیوه ­های جدیدی با یک دیگر ارتباط می­یابند. این کار با بهره گرفتن از مدل پارادایمی (مدل الگویی یا سرمشق) صورت می­گیرد که متضمن شرایط، محتوا و راهبردهای کنش – کنش متقابل و پیامدهاست.
هدف کدگذاری محوری، مرتبط کردن مقولات و خرده مقولاتی است که ضمن کدگذاری باز بدست آمده­اند و پیدا کردن شواهدی برای تنوع و روند، با مراجعه به آنها صورت می­گیرد.” درک کامل تر از خصوصیات و ابعاد مقوله ها در طی نمونه گیری ظهور می یابد. در کدگذاری محوری، مفاهیم و مقوله­ هایی که در مرحله کدگذاری آزاد تجزیه شده ­اند در ترکیبی جدید به یک دیگر متصل می­شوند. در این مرحله مشخص می­ شود که چگونه یک مقوله واحد با مقولات دیگر مرتبط است و شرایط،زمینه­ ها،استراتژی­ های کنش و نتایج آن به دقت سنجیده می­ شود (کوربین،استراوس،۱۹۹۰).
مرحله سوم کدگذاری انتخابی است. کدگذاری انتخابی از فرایندی می­گذرد که قدم نخست آن خط اصلی داستان است. منظور از داستان، صرفا روایت توصیفی درباره پدیده اصلی مورد مطالعه است و خط داستان مفهوم سازی، ارائه شرحی انتزاعی، و چکیده این داستان است خط داستان پس از تجزیه و تحلیل به مقوله اصلی تحقیق تبدیل می­ شود. قدم دوم ربط دادن مقولات تکمیلی است. قدم سوم مرتبط ساختن مقولات به یکدیگر در سطح بعدی است و بعد از آن به تایید رساندن آن روابط در قبال داده‌ها است. آخرین قدم تکمیل مقولاتی است که نیاز یا بسط و گسترش دارند. این مراحل لزوما به ترتیب نیستند، بلکه محقق پیوسته میان آنها در رفت و آمد است (پویا،۱۳۹۰). کدگذاری انتخابی با اشباع نظری به مرحله نهایی می­رسد. نظریه پردازان نظریه زمینه­ای معتقدند زمانی اشباع نظری حاصل می­ شود که دیگر داده جدیدی بدست نیاید. مقوله­ها خوب پرورش یافته باشند، رابطه بین آنها به خوبی ایجاد شده و معتبر باشد.” به این ترتیب فراوانی گزارش­ها و مصاحبه های انجام گرفته در اشباع نظری کمتر مورد بحث است و بیشتر غنای توصیف مد نظر بوده که در داده ها بدست آمده است.
۴-۶- قابلیت اعتماد
قابلیت اعتماد یک ویژگی مهم در پژوهش­ها به شمار می ­آید. توجه به روایی در تحقیقات کیفی، به حدود نیم قرن گذشته باز می­گردد (آلستون،۲۰۰۳).روایی در تحقیق کیفی یعنی این که آیا روابط آشکار شده در یک تحقیق کیفی واقعا وجود دارد. نقطه اشباع نظری، بیانگر پایایی روش تحقیق نظریه بنیادی یا زمینه­ای است.زیرا این اشباع به تکرار داده ­ها می ­پردازد.اعتبار تحقیق نیز به معنای این است که تحقیق همان موضوعی را بررسی کند که بیانگر آن است. در این پژوهش پس از مشخص شدن این­که چه داده ­های باید جمع­آوری و از کجا می بایست آنها را به دست آورد اقدام به گردآوری داده ­ها شد و بعد از این مرحله به کدبندی و تحلیل اطلاعات به دست آمده شد و به واسطه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مقوله هسته و اصلی مشخص شد که این مقوله مرکزی، قابل تجزیه به مقولات اصلی و خرده مقولات می باشد و بعد از آن مفهوم و نظریه بنیادی مشخص گردید که نمایانگر اعتبار تحقیق می­باشد. در کدگذاری باز مقایسه مفهومی، ساختن و مقوله بندی داده ­ها انجام شد و در کدگذاری محوری به بررسی شرایط پرداخته شد که مقوله ها تحت تاثیر آن موقعیت و شرایط روی داده بودند و در نهایت در کدگذاری انتخابی، یک مقوله از میان مقوله ها محوریت یافت و به عنوان مقوله اصلی بررسی شد تا مدل نظری شکل گرفت.
جهت افزایش قابلیت اعتماد سه تکنیک در اینجا مطرح می شود ” ۱- ممیزی،۲- مقایسه های تحلیلی،۳- بررسی توسط اعضاء در روش ممیزی کمیته پایان نامه به عنوان ممیز بر مراحل انجام کار، مفاهیم و مقوله های به دست آمده و فرایندهای کدگذاری سه گانه و همچنین ساخت مقوله های محوری نظارت دارند. در مقایسه­های تحلیلی مقایسه ساختبندی نظریه با داده های خام صورت میگرید و در نهایت در شیوه بررسی توسط اعضاء، از مشارکت کنندگان خواسته می شود تا مضامین و مقوله ها را ارزیابی کنند و در مورد صحت آنها نظر بدهند.در این پژوهش با روش ممیزی، کمیته پایان نامه به عنوان ممیز، بر تمامی مراحل انجام کار، استخراج مفاهیم و مقولات به دست آمده نظارت داشتند.
فصل پنجم
یافته های پژوهش
۵-۱- مقدمه
نظریه مفهوم سازی بنیادی از راهبردهای پژوهش کیفی است که از نوعی رویکرد استقرایی بهره می­گیرد؛ یعنی حرکتی از جز به کل دارد. در رویکرد استقرایی، محقق با شناسایی اجزای نظریه به شکل دهی آن می ­پردازد. نظریه­ حاصل از این راهبرد به واقعیات طبیعی نزدیک­تر است (دانایی فرد،۱۳۸۳). در این روش، محور اصلی نظریه سازی بر پایه­ گردآوری، مشاهده و مقایسه­ داده ها و مشاهدات بر گرفته از محیط پژوهش قرار دارد.
بر پایه­ مفاهیم و مبانی نظریه­ مفهوم سازی بنیادی، پژوهش بر اساس فرضیه سازی شروع نمی­ شود، بلکه پژوهشگر با مسئله­ تحقیقی روبه روست که برای پاسخ گویی به آن هیچ جواب و حدس قبلی ندارد. بنابراین، روابط بین متغیرها و مولفه­های تحقیق از قبل تعیین نمی­ شود، بلکه بر مبنای مشاهدات و داده های گردآوری شده و با توجه به تفاوت­ها و تشابهات آنها تبیین و از این طریق مقدمات لازم برای نظریه­سازی فراهم می­ شود (پویا،۱۳۹۰). در واقع، این نظریه باید به وسیله­ داده ها زمینه دار شود، نه آنکه بر آن تحمیل شود. این روش بر پایه­ این رویکرد بنا شده است که نخستین کار کلیدی پژوهشگر کشف راه های جدید برای معنا دادن به دنیای اجتماعی است. در نظریه­ مفهوم سازی بنیادی، استخراج مفاهیم و روابط هدف اصلی از تجزیه و تحلیل داده هاست. در آغاز فرایند تحقیق، پژوهشگر باید بر مشاهدات خود تمرکز یابد و با داشتن دقت نظر علمی به امر دسته بندی صحیح و مناسب داده های گردآوری شده بپردازد؛ آنگاه توجه خود را به تبیین روابط میان دسته بندی های ایجاد شده معطوف کند (زارعی و دیگران،۱۳۸۷).
نظریه­ زمینه­ای دارای سه رکن اصلی مفاهیم، مقوله­ها و قضیه­ها است. مفاهیم واحدهای بنیادی تحلیل است. در این راهبرد سوال پژوهش مطرح می­ شود و سپس، برای پاسخ به این سوال، داده ­های اطلاعاتی گردآوری و تحلیل می­ شود. این داده ­ها، در قالب جدول هایی، سیر تکاملی خود را طی می­ کند. بنابراین، ابتدا نکات کلیدی داده ­ها احصا و برای هر نکته یک کد معین می شود؛ سپس با مقایسه­ کدها، چند کد که اشاره به جنبه­ مشترک پدیده دارند عنوان یک «مفهوم» به خود می­گیرند. دومین عنصر «مقوله­ها» است که نسبت به آنچه مفاهیم نشان می دهند، تجریدی تر و در سطح بالاتری قرار دارند. یعنی از ترکیب و کنار هم قرار گرفتن چند مفهوم، یک مقوله یا طبقه تشکیل می شود. مقوله ها شالوده­های تدوین نظریه­اند. آن ها ابزاری را فراهم می­ کنند که بدان وسیله نظریه می تواند انسجام یابد. سومین عنصر بنیادی «قضیه­ها» است که بیانگر روابط تعمیم یافته بین یک مقوله و مفاهیم آن و مقوله­ های معین است. نظریه­ بنیادی از کدها آغاز و سپس به مفاهیم، مقوله ها و سرانجام به نظریه ختم می شود. نظریه­ حاصل نیازی به تائید و آزمون مجزا ندارد، زیرا نظریه از دل داده ­های زنده حاصل شده است (دانایی فرد،۱۳۸۳).
۵-۲- یافته های تحقیق
در این فصل یافته های حاصل از پژوهش در سطح متوسطی از انتزاع آورده می­ شود. این یافته ها در قالب مفاهیم و مقوله ها، به شکلی نظام یافته و به منظور نشان دادن اتصال بین آنها مورد مطالعه قرار می گیرد. در حقیقت کربین و اشتروس بر ماهیت سیال فرایندهای تحلیلی درگیر شده تاکید دارند که این اتصالات شامل اتصال بین شرایط مداخله گر، کنش/کنش متقابل و پیامدها و نهایتا بدست آمدن یک مقوله هسته­ای است.
داده ­های خام به دست آمده از پژوهش حاضر حاصل ۱۵ مصاحبه انجام گرفته می­باشد که در مرحله کدگذاری باز بیش از ۲۳ مفهوم از این مصاحبه ها استخراج گردید. طی کدگذاری محوری و با شناخت دقیق تر و اتصال بین مفاهیم، ۱۳ مقوله فرعی و ۲ مقوله هسته بدست آمده. در مرحله سوم کدگذاری که کدگذاری انتخابی است، یک مقوله هسته نهایی از کل مقوله ها بیرون کشیده شد.
روند تحلیل به این صورت است که با تحلیل جمله به جمله گفته­های مشارکت کنندگان، مفاهیم و مقوله­ها بدست آمده و در هنگام نگارش نمونه هایی از صحبت­های آنان آورده می شود. در این فصل مقوله های بدست آمده در قالب چند بخش فرعی و نمایش آنها از طریق جدول آورده می شود. در فصل بعد با در نظر گرفتن روند شکل گیری پدیده مورد نظر و به عبارتی روند بین مقوله های استخراج شده، تئوری زمینه ای استخراج می گردد.
جدول ۵-۱- اطلاعات مربوط به زن دوم

ردیف

اسم

سن فعلی

شغل

سن ازدواج

تحصیلات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




در ادامه، تئوفیلاکت گزارش می­ کند که نبردی کوچک بین هزار نفر از محافظان خسروپرویز که وی آن­ها را فرستاده بود، با تعداد زیادی از جاسوسان بهرام چوبین به فرماندهی بریزاکیوس[۳۸۶] روی داد، که نتیجه­ آن پیروزی نیروهای خسروپرویز بود. بریزاکیوس را مثله کردند و نزد خسروپرویز بردند. نیروهای متحد از آب گذشتند و در محلی معروف به دینابادن[۳۸۷] اردو زدند؛ در آن­جا جشنی گرفتند و بریزانیکوس را به قتل رساندند.[۳۸۸]
یکی از رسومی که تئوفیلاکت به ایرانیان نسبت می­دهد این است که در هنگام جشن گرفتن صحبت نمی­کنند و بنابراین خسروپرویز، با تکان دادن دستش، دستور به قتل او داد. روز بعد خسروپرویز و متحدانش از رود زاب گذشتند. اما مبودس با نزدیک شدن به شهرهای سلطنتی پیامی به سرپرست خزانه­ی سلطنتی فرستاد، که وی باید مقدار زیادی غذا و پول فراهم کند، زیرا نیروهای متحد در حال نزدیک شدن هستند. او موضوع را با بازرس حسابداری که بهرام چوبین وی را در پایتخت گذاشته بود، در میان گذاشت. وی نیز در نیمه­های شب سربازانش را از سلوکیه[۳۸۹] به تیسفون برد. ساکنان سلوکیه دچار ترس زیادی شدند، و شهر را به مبودس تسیلم کردند. مردم تیسفون نیز تصمیم گرفتند شهر را تسلیم کنند، و بنابراین خزانه­دار از آن­جا فرار کرد و به انطاکیه[۳۹۰] رفت، که خسرو پسر قباد بعد از تصرف انطاکیه­ی سوریه ساخت و جمعیت آن را به آن­جا کوچ داد. آن شهر نیز پس از نامه­ای که مبودس فرستاد تسلیم گردید.[۳۹۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در این­جا تئوفیلاکت گزارش بسیار مهمی از یهودیان ارائه می­دهد که در منابع دیگر موجود نیست. بر طبق گزارش او در آن زمان تعداد زیادی یهودی در ایران زندگی می­کردند، که بسیار ثروتمند بودند. مبودس در روز ششم تعداد بسیاری از آن­ها را که از نزدیک در شورش بهرام چوبین شرکت کرده بوند، محکوم به مرگ کرد و با شمشیر آن­ها را کشت، زیرا کمک بسیاری به بهرام چوبین کرده بودند.[۳۹۲] ویدنگرن معتقد است که احتمال همکاری یهودیان با شورش بهرام چوبین وجود دارد، زیرا هرمزد چهارم برخی از موسسات آموزشی یهودی را تعطیل کرده بود[۳۹۳]
در ادامه تئوفیلاکت منشأ ثروت یهودیان را توضیح می­دهد. بر طبق گزارش او، پس از آن­که با حمله­ی­ وسپازیان، یهودیان از اورشلیم آواره شدند به بابل رفتند، و با تجارت چیزهای قیمتی و مسافرت در دریای سرخ ثروت زیادی را به دست آوردند.[۳۹۴] سپس تئوفیلاکت صفات ناپسند فراوانی را به آن­ها نسبت می­دهد، که همانگونه که مترجمان آن نیز می­گویند نشانگر نفرت از یهودیان در امپراتوری روم، در زمان هراکلیوس، می­باشد که در ایران زندگی می­کردند و احتمالاً با ثروتشان به ارتش ساسانیان بر علیه بیزانس کمک می­نمودند:[۳۹۵]
«آن­ها نژادی رذل، غیرقابل اعتماد، دوستدار مشکل و ستمگر، کاملاً فراموشکار دوستی، حسود، رشک­­بر، در دشمنی با ثبات و کینه توز هستند».[۳۹۶]
نیروهای متحد رومی و ایرانی، با خسروپرویز، به مکانی به نام الکساندریانا[۳۹۷] رسیدند. در روز بعد آن­ها به محلی به نام چنایتاس[۳۹۸]حمله کردند. صبح روز بعد نارسس، کومنتیولوس، فرمانده­ی ­جناح راست را با هزار سوار فرستاد تا گدار رود زاب کوچک را ایمن کنند. بهرام چوبین نیز با آگاهی از این موضوع پل بعدی را کنترل کرد. بهرام چوبین به سمت شمال حرکت کرد (به سمت آذربایجان) تا از آمیختگی نیروی رومی که از ارمنستان انتظار می­رفت، با سپاه اصلی روم جلوگیری کند. بهرام چوبین در راه به دریاچه­ی ارومیه رسید، و نیروی ارمنستان را در نزدیکی خود مشاهده کرد. جان میستاکن به نیروهایش آرایش جنگی داد؛ در حالیکه بندوی فرماندهی دسته­ی­ ایرانی را به عهده گرفت. یک رودخانه بهرام چوبین را از نیروهای رومی و ایرانی جدا می­کرد، و مانع درگیری آن­ها می­گشت. در این میان ارتش نارسس و خسروپرویز نیز به دنبال آن­ها رفتند، و به نزدیکی نیروهای ارمنستان رسیدند. نارسس پیک­هایی را نزد جان فرستاد و او را از درگیری با بهرام چوبین برحذر داشت. در اینجا جواهراتی که مبودس از تیسفون فرستاده بود، به خسروپرویز رسید. در پنجمین روز، پس از سه بار اردو زدن، ارتش نارسس با ارتش جان متحد شد.
خسروپرویز با احتساب متحدانش شصت هزار سرباز آورده بود. در حالی­که بهرام چوبین چهل هزار مرد جنگی داشت.[۳۹۹] در این قسمت از روایت تئوفیلاکت گزارش جنگ بهرام چوبین با نیروهای رومی و خسروپرویز بیان می­گردد. تئوفیلاکت این جنگ را با جزئیاتش بیان می­ کند. شاهنامه­ی­ فردوسی نیز جزئیات فراوانی ارائه می­دهد. سبئوس هم به طور خلاصه­تر این جنگ را گزارش می­ کند. منابع دیگر جزئیات چندانی ارائه نمی­دهند و بیشتر بر روی نتیجه­ آن تکیه دارند.
۲-۲-۲ نبرد دوم بهرام چوبین با خسروپرویز و شکست بهرام در روایت شاهنامه
فردوسی این جنگ را با شوق و ذوق شاعرانه به تصویر می­کشد، و بر روی صحنه­های حماسی آن تاکید بسیار دارد. بر طبق روایت او نیاطوس،[۴۰۰] بندوی و گستهم به بالای تپه­ای رفتند و از آن بالا نظاره­گر شدند. شاه لشکر را دید که دارای جناح راست و چپ و قلب بود. در آن میان کوت، جنگ­جوی رومی، به خسروپرویز گفت برده­ای که خسروپرویز را از ایران بیرون کرد، خواهد کشت. خسروپرویز از شنیدن این کنایه بسیار ناراحت شد، و هنگامی که بهرام چوبین، کوت را در مبارزه­ی تن به تن کشت خسروپرویز شادی کرد؛ که باعث ناراحتی نیاطوس گردید. خسروپرویز پاسخ داد: «او به من طعنه زد که از برده­ای بگریختی، اما گریختن از چنین برده­ی دلاوری ننگ نیست».[۴۰۱]
در نهایت رومیان روحیه­ی خود را به همراه افراد بسیاری از دست دادند، و نتوانستند کاری از پیش برند،[۴۰۲] خسروپرویز خود تصمیم گرفت که فردا سپاه ایران را به جنگ ببرد:

همی گفت اگر مرد رومی دو بار
جهان را تو بی لشکر روم دان
به سرگس چنین گفت پس شهریار
تو فردا بیاسای تا من سپاه
به ایرانیان گفت فردا به جنگ
همه ویژه گفتند کایدون کنیم

کند هم برین گونه بر کارزار
هان تیغ پولادشان موم دان
که فردا مبر جنگیان را به کار
بیارم از ایرانیان کینه خواه
شما را بباید شدن بی درنگ
که کوه و بیابان پر از خون کنیم[۴۰۳]

چنین گزارشی در هیچ کدام از منابع مسیحی وجود ندارد.[۴۰۴] به نظر می­رسد منبع فردوسی از آن جهت که بازپس­گیری تاج و تخت به دست رومیان را برای خسروپرویز که اینک با آن­ها دشمن بود، لکه­ی ننگی به حساب می­آورده است؛ پیروزی در جنگ را فقط به لشکر ایران نسبت داده است. البته همان­گونه که پیش­تر ذکر شد منابع غیر ایرانی از جمله تئوفیلاکت و سبئوس نیز وجود لشکریانی ایرانی را که به خسروپرویز پیوسته بودند گزارش می­ کنند، اما تعداد آن­ها از ارتش منظم رومی و ارمنی که امپراتور در اختیار خسروپرویز قرار داده بود، بسیار کمتر بوده است؛ زیرا اعضای آن ­را سربازانی تشکیل می­دادند، که با دیدن قدرت دوباره­ی خسروپرویز بر بهرام چوبین شوریده بودند و آن­ها به تنهایی نمی­توانستند در چنین جنگی بر سپاه قدرتمند بهرام چوبین پیروز گردند. البته احتمالاً در آن جنگ، ایرانیان سپاه خسروپرویز هم دلاوریهایی انجام داده­اند، اما به عقیده­ی نگارنده این گزارش فردوسی که ایرانیان به تنهایی لشکر بهرام چوبین را شکست دادند پذیرفتنی نیست؛ به علاوه دلیلی هم وجود ندارد که لشکریان متحد ایران و روم جداگانه با بهرام چوبین جنگیده باشند.
فردوسی گزارش می­ کند که خسروپرویز در قلب سپاه ایستاد، جناح راست به دست گردوی و جناح چپ به عهده­ ­موشیل ارمنی بود. گستهم از شخص شاه محافظت می­کرد.[۴۰۵] در ادامه فردوسی شرح مجموعه ­ای از پهلوانی­های افراد برجسته­ی این جنگ را ارائه می­دهد. بهرام چوبین سوار بر فیلی سفید به جناح راست رفت، و شاپور را در مورد آن نامه ملامت کرد. شاپور اظهار بی اطلاعی نمود و بهرام چوبین که متوجه شد این حیله­ی خسروپرویز بوده است، به تنهایی سوار بر فیل به قلب سپاه حمله کرد. خسروپرویز دستور داد تا آن فیل را تیرباران کنند. بهرام چوبین بر اسبی نشست اما اسب او را نیز تیر باران کردند. او پیاده با آن­ها جنگید، و از وی فرار کردند. سپس او بر اسبی نشست، به قلب سپاه رفت و با در هم کوبیدن قلب سپاه به جناح چپ رفت که گردوی در آن بود (پیش از این، در بیت ۱۷۸۸ گفته شد که گردوی جناح راست را در دست داشت). بین دو برادر گفتگویی در گرفت و بهرام چوبین، برادر را رها کرد و برگشت.[۴۰۶] پس از آن شاهنامه مجدداً گزارش­های پهلوانی ارائه می­دهد. بر طبق روایت او خسروپرویز از گستهم خواست تا چهارده سوار دلاور بگزیند، و با آن­ها به سمت بهرام چوبین حرکت کرد. بهرام چوبین نیز سه نفر را برگزید و به جنگ ایشان رفت.[۴۰۷] یاران خسروپرویز گریختند و تنها سه نفر از آن­ها ماندند (گستهم، بندوی و گردوی). خسروپرویز گریخت و آن سه تن از او بازماندند، اما بهرام چوبین و دو تن از یارانش وی را دنبال کردند، و خسروپرویز به غاری در کوه رسید که راه گریز نداشت. درآنجا به یزدان پناه برد؛ سروش بر وی ظاهر گشت،[۴۰۸]و او را به جایی امن برد.[۴۰۹] رویدادنامه­ی خوزستان نیز گزارشی دارد که تا حدی مشابه است:
«سپس خسرو غرق شادی شد، زیرا می­گویند آن­جا ]در میدان جنگ[ تصویر مرد پیری بر او نمایان شده بود، که افسار اسبش را نگه داشت و به جنگ رفت. وقتی که او از جنگ برگشت، و به همسرش شیرین]این ماجرا را[ گفت؛ شیرین به او گفت: ابن سبریشو[۴۱۰] اسقف لاشم [۴۱۱]است».[۴۱۲]
اخبار سعرت گزارشی مشابه و مفصل­تر از رویدادنامه­ی خوزستان ارائه می­دهد، اما گزارش او مربوط به زمان قیام بسطام و جنگ خسروپرویز با اوست.[۴۱۳]
به عقیده­ی نگارنده، این احتمال وجود دارد که خسروپرویز برای مشروع نشان دادن پادشاهی خود این روایت را ساخته باشد، و از طریق خدای­نامه به فردوسی یا منبع او رسیده باشد. اکثر منابع ایرانی و تازی آن را حذف کرده ­اند، زیرا تعصبات اسلامی آن­ها اجازه­ی نقل چنین گزارش­هایی را نمی­داده است؛ این دو منبع مسیحی نیز صورت اصلی روایت را تغییر داده­اند، یا اینکه به صورت تغییر داده شده به آن­ها رسیده است؛ در نتیجه آن را به مسیحیت مرتبط کرده ­اند.
پس از آن، فردوسی ادامه می­دهد که بهرام چوبین از دیدن آن صحنه شگفت­زده و و غمگین شد، زیرا دید که پریان به خسروپرویز کمک می­ کنند. سپس دو لشکر به هم آویختند. فردوسی گزارشی از نبرد تن به تن بهرام چوبین و خسروپرویز نیز ارائه می­دهد.[۴۱۴]
پس از آن گویا جنگ به نفع سپاه خسروپرویز پیش رفت، و خسروپرویز از طریق یکی از افراد اعلام کرد هر کس که به او تسلیم شود بخشیده می­گردد. با این صحبت همه نامداران سپاه بهرام چوبین به خسروپرویز پیوستند. بهرام چوبین که شکست خود را دید، تصمیم به گریختن گرفت. او اشیاء قیمتی خود را بر سه هزار شتر نهاد.[۴۱۵] (این قسمت غیرواقعی است زیرا بهرام چوبین فرصت چنین کاری نداشت)
۲-۲-۳ نبرد دوم بهرام چوبین با خسروپرویز و شکست بهرام چوبین در روایت منابع بیزانسی، ارمنی و سریانی
بر طبق روایت سبئوس در هنگام صبح دو سپاه به صف شدند، و به هم حمله کردند. آن­ها از طلوع خورشید تا هنگام غروب جنگیدند، و هر دو طرف از جنگ خسته شدند. کشتار آن­قدر شدید بود که خون زیادی دشت را فرا گرفته بود. در نهایت بهرام چوبین نتوانست در برابر ارتش یونانی مقاومت کند و گریخت. تعداد زیادی از افراد سپاه او کشته و اسیر گردیدند، و حمله­ی فیل­های او دفع شد. سپس ارتش روم به قرارگاه بهرام چوبین حمله کرد و اموال او غارت شد. غنائم را بر روی شترها و قاطرهای بسیاری قرار دادند، و به مسیرهای مختلف رفتند (در نقطه­ی مقابل روایت فردوسی که در آن خود بهرام چوبین اموالش را بر شترها گذاشت). سپس ارتش ایران مقداری از گنج پخش­شده را جمع کرد. در آن روز ارتش خسروپرویز بر همه دشمنانش پیروز شد. او دستور داد تا سواره نظام و فیل­رانان دستگیر شده را برهنه کردند، دستهایشان را بر پشتشان بستند و زیرپای فیل ها لگدمال کردند[۴۱۶] (در نقطه­ی مقابل گزارش فردوسی که در آن خسروپرویز اعلام کرد اگر کسی تسلیم شود او را خواهد بخشید).
تئوفیلاکت این جنگ را با جزئیات زیادی شرح می دهد:
«بهرام تصمیم گرفت تا به سپاه روم شبیخون بزند، اما ناهمواری زمین مانع حمله­ی به موقع او شد. در سومین ساعت، نیروهای بهرام که مشتاق جنگ بودند با فریاد و غوغا پیش رفتند؛ در حالیکه رومیان بدون سر وصدا و در سکوت به سمت درگیری هدایت می­شدند. نارسس از فرماندهان، بندوی و سارامس که قادر نبودند نیروهای بربرشان را به سکوت وادارند عصبانی بود. سپس رومیان نظم خود را با نیروهای بربر نیز سهیم شدند، و آن­ها را متقاعد نمودند که صفشان را درست کنند، و از فریاد احمقانه خودداری ورزند».[۴۱۷]
در گزارش بالا تئوفیلاکت نظم سپاهیان روم را در مقابل بی نظمی سپاهیان ایرانی بهرام چوبین و خسروپرویز وصف می­ کند. به عقیده­ی نگارنده این موضوع ساخته­ تئوفیلاکت یا منبع اوست، که قصد داشته اند برتری نظامی رومیان را بر ایرانیان نشان دهد. لشکر ایران همواره همتای قدرتمندی برای سپاه روم بوده است و این موضوعی است که خود مورخان بیزانس درباره دشمنانشان بارها گزارش کرده ­اند. پس نمی­ توان پذیرفت لشکری که چندین قرن مایه­ی وحشت رومیان بوده است از اصول اولیه­ نبرد بی اطلاع باشد، و نتواند نظم صفوف خود را تأمین کند. منبع مهمی که این قسمت از گزارش تئوفیلاکت را کاملاً نقض می کند کتاب استراتگیکون منسوب به امپراتور ماوریکیوس است. این کتاب تمامی جنبه های نبرد در خشکی شامل تشکیلات، جنگ افزار، آموزش تاکتیک­های جنگی، حیله­های جنگی و تدارکات لشکرکشی را در بردارد. درباره شیوه­ جنگ دشمن های مختلف امپراتوری یعنی ایرانیان، سکاها و مردم ژرمن و اسلاو بحث می­ کند. نسبت دادن آن به ماوریکیوس مورد شک برخی قرار گرفته است اما بی شک از طرف دولت مرکزی حمایت شده بود و یک سند رسمی بود، نه این که بازتاب نظرات شخصی.[۴۱۸] این کتاب با وجود دشمنانه بودن گزارش­هایش درباره ایرانیان، اطلاعاتی را درباره ارتش و تاکتیک­های نظامیشان ارائه می­دهد.[۴۱۹] این کتاب گزارشی کاملاً متضاد با روایت تئوفیلاکت درباره ارتش ایران دارد:
«آن­ها ]ایرانیان[ اغلب ترجیح می­ دهند با برنامه­ ریزی و فرماندهی به اهدافشان برسند. آن­ها به رویارویی منظم تأکید دارند نه گستاخانه و بی فکر».[۴۲۰]
حتی در مورد تعقیب دشمن چنین گزارش می­ کند:
«ایرانیان مانند سکاها نیستند که بی نظمانه دشمن را تعقیب کنند، بلکه محتاطانه و با نظمی مناسب این کار را انجام می دهند».[۴۲۱]
در جایی دیگر چنین گزارش می­ کند:
«ایرانیان بدون ترس از قوانینشان اطاعت می­ کنند، و نتیجه این است که در تحمل کارهای سخت و جنگاوری به خاطر سرزمین پدریشان استوار هستند. بیشتر ترجیح می دهند که با برنامه ریزی و فرماندهی به نتایج مدنظرشان برسند».[۴۲۲]
در جایی دیگر نیز آرایششان را هنگام جنگ شرح می­دهد: «آن­ها با آرامش و عزم فراوان وارد جنگ می شوند؛ قدم به قدم در یک آرایش جنگی یکپارچه پیشروی می کنند».[۴۲۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم