کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



اصطلاح استرس از زبان انگلیسی گرفته شده و معادل دقیق آن در فارسی کلمه ” فشار ” است، البته معنای وسیع و طیف گسترده آنرا نمیرساند (شاملو، ۱۳۶۳). این اصطلاح تقریباً از قرن پانزدهم در زبان انگلیسی مورد استفاده قرار گرفت. در این زبان کلمه استرس بهمعنای فشار یا کشش فیزیکی بهکار میرفت. تا قرن هفدهم کاربرد آن در حوزه های مهندسی معماری تعمیم یافت و از آن پس این کلمه در مفهوم سختی و فلاکت در مورد انسان نیز مورد استفاده قرار گرفت. بهعبارت دیگر، فشار وارد بر فرد جانشین فشار وارد بر شیء شده بود. در اوایل قرن بیستم بعضی از پژوهشگران استرس را در ارتباط با اختلالات روانتنی مطرح کردند. سپس در سال ۱۹۳۰ سلیه تمایز بین علت اختلالات بدنی و آثار آنرا مطرح کرد. او علل یا محرکهای خارجی را عامل استرس و حالت عدم تعادل بدن را استرس نامید (شفر ، ۱۹۸۲).
سلیه (۱۹۵۰) تعریف کاملاً نوینی برای استرس ارائه داد. وی با تأکید بر سیستم غدد درونریز اظهار داشت که در ارگانیسم هر عامل یا محرکی میتواند تغییرات حفاظتی و سازگار کنندهای به‌وجود آورد. بهنظر او هر محرک تنشزا، اگر فشار کافی داشته باشد، ممکن است به ایجاد واکنشی که او آن را سندرم سازگاری کلی نامید، منجر شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

سلیه بههنگام طرح تاریخی این موضوع چنین میگوید: استرس عبارت است از مجموعه واکنشهای غیراختصاصی که تحت تأثیر محرکهای گوناگون در ارگانیسم ایجاد میشود. استرس از نظر ماهیت اختصاصی است، اما منشأ غیراختصاصی دارد. اختصاصی بودن ماهیت آن یعنی این‌که دارای تغییرات کلیشهای یکسان و ویژهای است که مهمترین آنان عبارتند از: واکنش غده قشری فوِق کلیوی، کاهش میزان ائوزینوفنل در خون و رشد زخم در دستگاه گوارش. غیراختصاصی بودن آن از این نظر است که استرس براثر محرکهای گوناگون به وجود میآید (فایلا[۷۶]، ۱۹۹۱ ؛ آیزنک، ۲۰۰۰). البته سلیه در ابتدا تصور میکرد که استرس فقط تحت تأثیر عوامل زیانآور، ایجاد میشود، ولی بعدها عنوان کرد هر چیز خوشایند و ناخوشایند موجب بروز استرس میشود.
استرس و اضطراب دو واکنش طبیعی ارگانیسم در موقعیتهای تهدیدکنندهاند که بدون آنان بقای نوع انسان به خطر میافتد. استرس عاملی است که انسان را در مواجهه با مسائلی که از آنان شناختی ندارد یا اتفاقاتی که بهوضوح ما را مورد تهدید قرار میدهد، آماده میسازد. استرس با تشدید جریان خون موجب افزایش فعالیت میشود و میتواند در دستیابی به اهداف مورد نظر مفید واقع شود. ولی میزان زیاد یا طولانی مدت آن نه تنها دیگر مفید نیست، بلکه زیانبار است.
اشخاصی که درباره استرس اطلاع کمی دارند، اغلب آنرا نوعی نیروی خارجی نیرومند می‌پندارند که نسبت به آن کنترل اندکی دارند. آنان احساس میکنند در صورت امکان باید از این فشارها ممانعت بهعمل آورند، ولی چنانچه برای شخص امکان گریزی وجود نداشته باشد، باید آنرا تحمل کند؛ ولی باید ذکر کرد که در مورد استرس عمل خودکار یا گریزناپذیر وجود ندارد. هریک از ما در مواجهه با موقعیت بالقوه پرتنش به شیوه کاملاً متفاوتی واکنش نشان میدهیم و به انتخاب سبک مقابله با آن میپردازیم. ما میتوانیم راهی را انتخاب کنیم که خود را دچار درماندگی کنیم یا از تجربیات خود لذت ببریم. در استرس عواملی چون زمینه، شرطی شدن، تجربه های پیشین، مدت زمان و شدت استرس نقش مهمی دارند. واکنش هر فرد در مقابل استرس از الگوی پیچیده افکار و رفتار او نشأت میگیرد. برای مثال، ما بر اساس نوع عقیدهمان نسبت بهخود و جهان و چگونگی ارضای خود به تنش پاسخ میگوییم. همچنین واکنش ما در مقابل تنش بهمیزان کنترل ما بر زندگی، و وضعیت فعل و انفعالات شخصی و وضعیت جسمانیمان بستگی دارد. این عوامل و بسیاری دیگر از عوامل حد خاصی از تنش را برای هریک از ما به وجود میآورند. اگر بتوانیم با استرسها بهطور صحیحی برخورد کنیم، استرس دوستی میشود که ما را برای مواجهه با مسائل زندگی نیرو میدهد، ولی اگر با ضعف با آن برخورد کنیم و اجازه دهیم از کنترل ما خارج شود، به‌شکل دشمنی درمیآید که موجب بروز بیماریهای مختلف بویژه امراض شدید قلبی و ضعف اندامهای بدن میشود.
۲-۲-۹-نظریهها و الگوهای استرس
با وجود تحقیقات وسیعی که در زمینه استرس انجام شده و استفاده گستردهای که از این مفهوم میشود، هنوز هم استرس بهطور دقیق تعریف نشده است. برخی از افراد وقتی درمورد استرس صحبت میکنند، در واقع به یک محرک محیطی اشاره میکنند. بعضی آنرا پاسخی به محرک محیطی میبینند و عدهای آنرا در تعامل بین محرک محیطی و پاسخ جستوجو میکنند. نظریه پردازان و پژوهشگران مختلف نیز هر کدام استرس را از زاویه متفاوتی تحلیل کردهاند. در اینجا به بررسی برخی از این نظریهها میپردازیم.
۲-۲-۹-۱- نظریهی روانتحلیلگری
از نظر فروید «من» هسته اصلی شخصیت است و هر نوع تهدید به ارزش و کفایت آن، در واقع هسته مرکزی وجود شخص را تهدید میکند. هنگام تهدید «من» مکانیسمهای دفاعی مختلفی بهمنظور حفظ «من» از تحقیر و درهم پاشیدگی بهکار گرفته میشوند. ما همواره از این مکانیسمها استفاده میکنیم، زیرا وجود آنان برای ناچیز جلوه دادن شکستها و حمایت در مقابل نگرانیها و احساس ارزش و کفایت فردی ضروری است. البته اگر در استفاده از مکانیسمهای دفاعی افراط شود، دفاعهایی که برای حفظ تمامیت شخص به وجود آمده، خود موجب بروز اختلال میشوند. گاهی مکانیسمهای دفاعی (برای مثال دلیل تراشی) زمانی بهکار برده میشوند که افراد برای مستدل جلوه دادن عقاید و رفتار خود در تکاپو هستند. هنگامیکه از درک اتفاقات و حواث ناموافق و مخالف عاجز میمانیم یا در مقابل عمل و رفتار خود یا وقایع خارجی، دچار استرس میشویم، دفاعهای ایمنی بخش برای حمایت ما در مقابل اضطراب وارد عمل میشوند. میزان استرس قابل تحمل در هر فرد بدون آنکه علائم اختلال و بههم خوردن سازمان رفتاری و تمامیت فردی در وی بروز کند، قدرت تحمل استرس نامیده میشود (روزنمن و سلیگمن[۷۷] ، ۱۹۸۹).
الکساندر (۱۹۸۵؛ به نقل از دیویدسن و نیل، ۱۹۹۰)- برجستهترین نظریه پرداز روانتحلیلگری در زمینه واکنشهای روانی-فیزیولوژیک – این نوع اختلالها را پیامد حالات عاطفی یا هیجانی ناهشیار میداند. وی فرض کرد که بیماران مبتلا بهزخم معده تمایل خود را برای عشق والدین در کودکی سرکوب کردهاند. این انگیزشهای سرکوب شده سبب فعالیت بیش از حد دستگاه عصبی خودکار میشوند و در معده زخم تولید میکنند. از دیدگاه فیزیولوژیکی، معده به‌طور دائم در حال آماده ساختن خود برای دریافت غذاست و فرد بهطور نمادین آن غذا را با عشق بهوالدین معادل ساخته است. برانگیختگیهای تخلیه نشده خصمانه نیز بهوجودآورندهی حالات هیجانی یا عاطفی مزمناند و موجب ایجاد فشار خون میشوند.
۲-۲-۹-۲- نظریهی ضعف جسمانی
براساس نظریهی ضعف جسمانی، استرس در کنار اختلال خاص روانی- فیزیولوژیکی موجب بروز ضعف در اندام جسمی خاصی میشود. عوامل ژنتیکی، بیماریهای قلبی، رژیم غذایی و غیره ممکن است دستگاه عضوی خاصی را مختل سازند. این دستگاه در برابر استرسهای آتی، حتی استرسهای ضعیف و ملایم آسیبپذیر خواهد بود. براساس این نظریه، بدن انسان مانند یک تایر، که از نازکترین قسمت خود هوا را بیرون میدهد، عمل میکند. برای مثال، دستگاه تنفس ضعیف ممکن است خود را مستعد ابتلا به آسم کند. به این ترتیب بر اساس این نظریه، بیماری، ناشی از تعامل بین فیزیولوژی فرد و استرس خواهد بود (دیویدسن و نیل ، ۱۹۹۰).
۲-۲-۹-۳- نظریهی تکوین و تعادل خودکار
ج
در بدن سالم، همیشه باید توازن ظریف و پیچیدهی اعمال دو دستگاه سمپاتیک و پاراسمپاتیک حفظ شود. شلیک یا شروع فعالیت دستگاه سمپاتیک، باید بهزودی با فعالیت افزایش یابد و با پاراسمپاتیک جبران شود. برای اینکه رگهای خونی و غدد صدمه نبینند، نباید هیچیک از دستگاه ها انرژی خود را بهمدت طولانی یا بیش از حد بهجریان بیندازند. خطر جسمی واقعی معمولاً گذراست، ولی از خطرهای اجتماعی، تفکر منفی در مورد گذشته ها و نگرانی در مورد آینده، بهراحتی نمیتوان گریخت؛ آنان میتوانند دستگاه سمپاتیک را تا مدتها برانگیخته نگاه دارند و بدن را در حالت اضطراری مداوم باقی بگذارند. چنین وضعیتی به عدم توازن دستگاه سمپاتیک و پاراسمپاتیک دامن میزند و موجب بروز تغییرات بدنی میشود که ممکن است فراتر از توان جسمانی ارگانیسم باشند، در نتیجه اختلالهای روانی فیزیولوژیکی بروز میکنند (دیویدسن و نیل، ۱۹۹۰).
۲-۲-۹-۴- نظریهی پردازش اطلاعات
این نظریه تمایز بین تنشهای روان شناختی و فیزیولوژیک را ممکن میسازد. در نظریهی پردازش اطلاعات، بر چگونگی تفسیر محرکها بهعنوان عامل تنش تأکید شده است. بر این اساس، این نظریه بر ارزیابی شناختی و توجه انتخابی تأکید دارد. از این دیدگاه تصمیم فرد در مورد اینکه کدام محرکها باید در حافظهی کوتاه مدت پردازش شوند یا مورد فراموشی و غفلت قرار گیرند نیز در بروز و تشدید استرس نقش دارد. دیدگاه پردازش اطلاعات ساختارهای حافظهی بلندمدت را نیز مورد توجه قرار داده است، چرا که آمادگیهای شناختی فرد به او اجازه میدهند که تفسیرش از مجموعههایی از محرکها خوشایند یا ناخوشایند باشد (کوتاش[۷۸] ۱۹۸۵). با افزایش ارزیابیهای مشخص از محرکها بهمنزلهی منابع تنش، فشار بیشتری بر سیستم وارد میشود. بهطور کلی، فشار بیشتر بار اطلاعاتی بیشتری روی جریانات زیستی و شناختی فرد بههمراه دارد.
براساس این نظریه، منابع تنش دو نوعاند:

    1. پیشبینی خطر یا درد جسمانی
    1. پیچیدگی محرک که مستلزم ارائه پاسخهای پیچیده است .

۲-۲-۱۰- الگوهای استرس
۲-۲-۱۰-۱- الگوی فرهنگی اجتماعی
بافت فرهنگی- اجتماعی نیز بر بروز استرس تأثیر دارد. پدیده های فرهنگی و اجتماعی متعددی میتوانند منابع استرس قلمداد شوند که مهمترین آنان عبارتند از:

    1. اختلاف بین ساختار ویژهی خانواده و آنچه در محیط اجتماعی، غالب است؛
    1. مراحلی از زندگی که در آن تغییراتی بهوقوع میپیوندد، مانند زمانیکه فرزندان خانه را ترک میکنند؛
    1. نقش تعارضها مانند تعارض بین نیاز بهکار کردن پدر و مادر و نیاز ویژه به نگهداری تمام وقت کودک؛
    1. عوامل تنشزای مربوط به کار، مانند عدم رضایت شغلی و مسئولیتهای شغلی؛
    1. انزوای اجتماعی، مانند زندگی در نقاط دوردست برای کشاورزی؛ و سایر مشاغل
    1. محل و نوع اقامت، دوستان، و فرصتهای شغلی که میتواند برای فرد تنشزا باشد.

۲-۲-۱۰-۲- الگوی روانتنی
در بررسی علت اختلالهای روانی فیزیولوژیکی سه پرسش مطرح میشود:

    1. چرا استرس فقط در بعضی افراد تولید بیماریهای روانی فیزیولوژیکی میکند؟
    1. چرا گاهی اوقات استرس سبب بیماری و اختلال روان شناختی میشود؟
    1. با توجه به اینکه استرس موجب بروز اختلالهای روانی فیزیولوژیکی میشود، چه چیزی مشخص میکند که آن اختلال موجب کدام یک نارساییهای متعدد و در کدام ناحیه بدن خواهد بود؟

پاسخ به پرسشهای مذکور مورد توجه فیزیولوژیستها و روانشناسان مختلف قرار گرفته است. رویکردهای فیزیولوژیکی، برخی از اختلالهای روانی فیزیولوژیکی را به ضعف خاص یا به فعالیت بیش از حد سیستم عضوی شخص در واکنش به استرس نسبت دادهاند. نظریههای روان شناختی هم حالتهای هیجانی و عاطفی مخصوصی را برای اختلالهای ویژه در نظر گرفتهاند.
فرض اساسی الگوی روانتنی این است که اگر ارگانیسم تحت فشار قرار گیرد، ممکن است در قسمتی از بدن شرایط بیماریزا ایجاد شود (گلدبری[۷۹]، ۱۹۸۱). ارائهدهندگان این الگو، معتقدند وجود تعارضها و فشارهایی که ارگانیسم را در ارائه پاسخ مناسب ناتوان میسازند، فرآیندهای فیزیولوژیک بدن را تحت تأثیر قرار میدهند. البته فشارها و تعارضهایی که راه حلی برای آنان پیدا
شود، به تغییرات ارگانیک منجر نمیشوند.
برخی از پژوهشگران فرض کردهاند که واپسزدن حالات هیجانی برای مدت زمان طولانی ممکن است به اختلالات جسمی آشکاری بیانجامد. برای مثال، واپس زدن دائمی خشم به ایجاد بیماری میگرن کمک میکند و با زخمهای گوارش رابطه دارد. بازگشت حالت خشم موجب بروز تنشهای زیادی میشود (ادر و فریدمن[۸۰] ، ۱۹۶۹).
۲-۲-۱۰-۳- الگوی واکنش حفاظتی
در این الگو باور بر این است که هرگاه بدن تهدید میشود، برای حفاظت از خود و رفع مانع، واکنشی را شکل میدهد. برای مثال، وقتی مواد سمی و مضری توسط بینی استنشاق میشود (تهدید بدنی)، مخاط بینی شروع به ترشح کرده و چشم اشک تولید میکند (واکنش حفاظتی)؛ بدین وسیله عوامل مضر از بدن خارج میشوند (رفع خطر). وقتی بدن تهدید میشود، ممکن است واکنش جسمانی یا نمادین نشان دهد یا به واکنش یا واکنشهایی مشابه روی آورد.
این الگو با الگوی روانتنی تفاوتهایی دارد. بهنظر میرسد که تفاوتها به مجموعهای از واکنشها مربوط باشند. حالتهای هیجانی به تغییرات جسمانی منجر شده و این تغییرات گاهی موجب بروز اختلال در کارکردهای جسمانی میشوند. در الگوی واکنش حفاظتی یا حالتهای هیجانی، تغییرات جسمانی و الگوهای رفتاری مدنظرند (راسموسن، اسپیسر و مارش[۸۱] ، ۱۹۶۳).
یکی از انتقادهایی که به این الگو وارد شده، این است که تعریف استرس در آن مبهم است و این ابهام در تفسیر یافته های حاصل از پژوهش تأثیر واقعی دارد. برای مثال، در این الگو استرس هم محرک (علت) و هم پاسخ (معلول) تلقی شده است (اسوویتس و همکاران۱۹۵۵ ؛ بهنقل از راسموسن، اسپیسر و مارش، ۱۹۶۳). به این تناقض در تعریف استرس اشاره کرده و گفتهاند ساختار شخصیتی قبل از بروز نشانگان استرس بر عامل آن تأثیر دارد که اغلب نادیده انگاشته میشود. بهنظر پژوهشگران محدودیت مهم الگوی واکنش حفاظتی این است که نمیتواند تبیین کند که چرا مردم به رویدادهای تنشزا بهگونههای متفاوتی پاسخ میدهند. این الگو نشان نمی‌دهد که چرا بعضی از مردم هنگام واکنش بهعوامل مضری که استنشاق میکنند، دچار تغییرات متفاوتی میشوند، بعضی دچار ترشح مخاطهای بینی و ریزش اشک از چشم میشوند و گروهی اصلاً به آن واکنش نشان نمیدهند.
۲-۲-۱۰-۴- الگوی پاسخ فیزیولوژیکی
مبدع این الگو جانیس[۸۲] (۱۹۸۸) است. این الگو دارای سه بعد یا جنبه اساسی است:
الف. رویداد یا عامل تنشزا (تروماتیک)؛
ب. پاسخهای فیزیولوژیک اشخاص به عامل تنشزا؛
ج. تعیین کنندههای موقعیتی پاسخها.
بنابر الگوی جانیس رویدادهای مهم میتوانند دارای سه مرحله متوالی باشند:
تهدید: اشخاص به خطری تهدیدکننده نزدیک شده یا از آن مطلع میشوند؛ البته هنوز خطری وجود ندارد.
تماس با خطر: در این مرحله اشخاص با خطر بهطور واقعی روبهرو میشوند.
خطر قربانی شدن: این امر وقتی رخ میدهد که درجه خطر بسیار بالاست؛ افراد در این مرحله به پنج واکنش مختلف اشاره دارند:
– اجتناب و ترس: شخص با بهره گرفتن از مکانیسم انکار، از لحاظ روانشناختی خود را از عامل تنش‌زا رها میسازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 12:36:00 ق.ظ ]




این دارو در درمان بروسلوز، سوزاک، نوعی از آنفولانزا، ذات‌الریه، عفونت‌های دهان، دندان و آکنه در انسان، عفونت‌های مجاری تنفسی و گوارشی طیور و نشخوارکنندگان استفاده می‌شود. همچنین این دارو جایگزین پنی‌سیلین در بیماران حساس به پنی‌سیلین می‌باشد. در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰، ۴.۵ تن از این دارو برای مصارف انسانی و دامی گزارش‌ شده­است. همچنین مطابق با آمار وزارت بازرگانی در ایران از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۰ مقدار ۷۰۰ تن از این دارو از کشورهای چین، بلژیک و آلمان وارد ایران شده­است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

برخلاف عملکرد مؤثر این دارو، موجب مقاومت ژنتیکی شده و با یون‌های کلسیم و منیزیم موجود در محیط کمپلکس تشکیل داده و در استخوان‌های درحال­رشد رسوب می‌کند. این دارو در خاک و منابع آب‌های زیرزمینی شناسایی‌شده و مقدار حضور این ماده در فاضلاب کارخانه‌های داروسازی ۲۰-۸۰۰ میلی‌گرم برلیتر و در آب‌های سطحی ۰.۳۸-۲۰ میلی‌گرم بر لیتر گزارش ‌شده­است.]۸[
شکل ۲-۱- ساختار مولکولی خانواده تتراسایکلین ها]۸[
۲-۵ آنتی‌بیوتیک‌ها در محیط‌زیست
طی سال‌های ۱۹۹۹و ۲۰۰۰ سازمان زمین‌شناسی ایالات‌متحده‌ی آمریکا، اولین برنامه‌ی ملی را درزمینه­ی شناسایی آلاینده‌های آب‌های سطحی در ۱۳۹ جریان آب سطحی از ۳۰ ایالت آمریکا اجرا نمود. به‌طورکلی ۹۵ آلاینده‌ی مختلف ازجمله آنتی‌بیوتیک‌ها، داروهای با نسخه و بدون نسخه، هورمون‌ها و آستروئیدها . محققان هشدار دادند که مناطق انتخاب‌شده، محل‌هایی بوده‌اند که اخیراً میزان دفع پساب‌های شهری و کشاورزی به آن‌ها افزایش‌ یافته­است.
برنامه‌های مشابهی جهت شناسایی آلاینده‌های موجود در سایر جریان‌های سطحی و آب‌های زیرزمینی دردست اقدام است.]۹[
در سال ۱۹۹۶ حدود ده هزار تن آنتی‌بیوتیک در اتحادیه اروپا مصرف ‌شده که تقریباً ۵۰ درصد از آن در دامپزشکی به عنوان محرک رشد بوده‌است. طبق اطلاعات فدراسیون سلامت حیوانات در اروپا [۲](IFAH) در سال ۱۹۹۹ حدود ۱۳۲۸۸ تن آنتی‌بیوتیک در اروپا و سوئیس به‌کار رفته که ۶۵ درصد آن برای درمان انسان، ۲۹ درصد آن در دامپزشکی و ۶ درصد آن به عنوان محرک رشد استفاده شدند.
اگر داروها در تصفیه بیولوژیکی فاضلاب یا در خاک و سایر تقسیمات محیطی حذف نشوند، به آب‌های سطحی، زیرزمینی و آشامیدنی راه می‌یابند. آنتی‌بیوتیک‌هایی که متابولیزه نمی‌شوند، اغلب به محیط‌های آبی راه می‌یابند. آنتی‌بیوتیک‌های محرک رشد در دام‌پروری، توسط حیوانات دفع شده و به درون خاک و آب‌های زیرزمینی نفوذ می‌کنند.]۱۰[
غالب آنتی‌بیوتیک‌ها در محیط‌های آبی به طور جزئی تجزیه می‌شوند. به طور مثال کینولون ها به مقدار قابل‌توجهی به لجن فاضلاب، خاک و رسوبات جذب سطحی شده و تجزیه نمی‌شوند. ویرجینیامایسین یک آنتی‌بیوتیک افزودنی به ماده غذایی بوده که به‌صورت خوراکی برای رشد در دام‌پروری استفاده می‌شود. این آنتی‌بیوتیک در خاک‌های مختلف با یک نیمه­عمر طولانی مورد توجه زیستی قرار می‌گیرد. این یافته‌ها نشان داده‌اند که تجزیه زیستی آنتی‌بیوتیک‌ها در فاضلاب ناشی از گیاهان دارویی و سایر قسمت‌های محیط، یک روند کامل برای حذف آنتی‌بیوتیک نیست.]۱۱[
غلظت‌های پایین‌تر از حد درمانی نقش مهمی در انتخاب باکتری‌های مقاوم و انتقال ژنتیکی در باکتری‌های معین ایفا می‌کند. در معرض قراردادن باکتری‌ها به غلظت‌های پایین‌تر از حد درمانی مواد ضد میکروبی، علت افزایش بروز سویه‌های مقاوم است. مقاومت می‌تواند به سایر باکتری‌های موجود در محیط‌های دیگر از قبیل آب‌های زیرزمینی یا نوشیدنی منتقل شود.]۱۱[
به‌طورخلاصه مشکلات ایجادشده توسط آنتی‌بیوتیک‌ها در محیط‌زیست شامل موارد زیر می‌شود:
مقاومت ژنتیکی
ترکیب با سایر مواد در محیط و تولید مواد سمی
اختلال در تصفیه‌خانه‌های بیولوژیکی
حذف موجودات ذره‌بینی مفید و غیرمفید در خاک
نفوذ در بدن جانداران و گیاهان از طریق خاک و آب و تولید مواد سمی
مهم‌ترین مشکل آنتی‌بیوتیک‌ها در محیط‌زیست، ایجاد مقاومت ژنتیکی بوده که گاهی جهش باکتری‌ها خود­به خودی رخ می‌دهد. معمولاً این جهش منجر به تغییر در اتصال یا محل قرارگرفتن (گیرنده) می‌شود، به‌طوری‌که ترجمه و توصیف بی‌اثر آنتی‌بیوتیک را به دنبال دارد. معمولاً تغییراتی که توسط اثر جهش‌ها به وجود می‌آید روی کروموزوم DNA رخ می‌دهد. بااین‌حال باکتری‌ها می‌توانند به‌سرعت با کسب ژن مقاومت از باکتری‌های دیگر، بسیار مقاومت نشان دهند. این عمل، مقاومت قابل‌انتقال در برابر آنتی‌بیوتیک نامیده شده که عمدتاً به عنوان یک نتیجه از تقسیم باکتری‌هاست. برای پیشگیری از ایجاد مقاومت آنتی‌بیوتیکی در انسان می‌بایست به سه اصل توجه کرد:
استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها برای پیشگیری از بیماری‌های عفونی می‌بایست به حداقل برسد.
از آنتی‌بیوتیک‌هایی که مصرف آن‌ها در بین انسان‌ها زیاد است، نمی‌بایست در دام و طیور استفاده کرد.
آنتی‌بیوتیک‌ها را نمی‌بایست به عنوان محرک رشد در تغذیه دام و طیور استفاده کرد و برای بهبود رشد بهتر است از پروبیوتیک ها استفاده شود.]۱۲[
۲-۶ منابع و نحوه انتشار آنتی‌بیوتیک‌ها در محیط‌زیست
ازجمله مواردی که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد فاضلاب‌های شهری و پساب صنایع داروسازی و کودهای حیوانی و ضایعات دام‌پروری است که به‌اختصار به هریک از این موارد اشاره ‌شده­است.
فاضلاب‌های شهری:
وجود این دسته از مواد در فاضلاب منازل و بیمارستان‌ها اغلب از دفع بدون تغییر برخی از آنتی‌بیوتیک‌ها از بدن بیماران، دور ریخت داروهای تاریخ‌مصرف گذشته و… منشأ می‌گیرد.
فاضلاب‌های صنعتی:
پساب صنایع داروسازی و کارخانه‌های تولیدکننده ‌این مواد حاوی غلظت بالای آنتی‌بیوتیک می‌باشند که اغلب بدون حذف توسط سیستم تصفیه واحد تولیدی به‌طور مستقیم وارد محیط‌های آبی می‌شوند. در حقیقت آنتی‌بیوتیک‌ها به دلیل داشتن خاصیت ضد میکروبی مانع فعالیت باکتری‌ها در سیستم تصفیه بیولوژیکی شده و با مختل کردن این سیستم بدون حذف­شدن از آن عبور می‌کنند.
کودهای حیوانی و ضایعات دام‌پروری:
آنتی‌بیوتیک‌های دامداری از طریق واحدهای تولیدی، خروجی فرایند، ترکیبات دفع­شده از مواد استفاده‌نشده یا منهدم­شده، جریانات روسطحی، پساب‌های ناشی از فعالیت کشاورزی و دامداری وارد محیط‌زیست می‌شوند. بسته به منبع اولیه پساب و زمینه کاربردی استفاده از کود حیوانی و نوع آنتی‌بیوتیک استفاده‌شده اهمیت هرکدام از مسیرهای انتقال مشخص می‌شود. میزان آنتی‌بیوتیک دفع­شده بسته به نوع آنتی‌بیوتیک، میزان استعمال­شده از آن، نوع و سن حیوان متفاوت است. برای مثال کلرتتراسایکلین استفاده‌شده برای هر گاو ۷۰ میلی‌گرم در روز به عنوان بهبوددهنده رشد بوده ­است که در هر گرم از مدفوع تازه آن، این میزان ۱۴ میکروگرم بوده ­است.]۱۳و۱۴[
۲-۷ نگرانی از انتشار آنتی‌بیوتیک در محیط‌زیست
آنتی‌بیوتیک‌های آزادشده به محیط‌های آبی باعث نگرانی‌هایی ازجمله موارد زیر می‌گردند:
آلاینده آب‌های خام اولیه تصفیه‌شده و برگشتی می‌باشند که به عنوان آب شرب، آبیاری و احیا به کارمی‌شوند.
روی باکتری‌های مهم اکوسیستم تأثیر منفی بر جای می‌گذارند(از طریق مرگ یا مانع‌شدن آن‌ها).
بین ۳۰ تا ۹۰ درصد میزان ورودی بیشتر آنتی‌بیوتیک‌ها به بدن انسان و حیوان در ادرار به عنوان ماده فعال دفع می‌شود. آنتی‌بیوتیک‌ها اغلب در آب محلول بوده و از طریق سیستم‌های فاضلاب پس از مصرف، فضولات انسانی و حیوانی، از طریق آب خروجی مزارع و کشتزارها، گورستان‌های زباله بخصوص زباله‌های بیمارستانی وارد محیط‌های آبی می‌شوند.
حجم آنتی‌بیوتیک‌های استفاده‌شده برای مصارف دامپزشکی از موارد انسانی بیشتر است زیرا برای مواد متعددی ازجمله بهبوددهنده رشد دام استفاده می‌شوند. یافته‌های اخیر در آمریکا و آلمان نشان می‌دهد که بیش از ۱۵ نوع آنتی‌بیوتیک در جریان‌های دریافتی از پساب‌های شهری و صنعتی یا خروج از فعالیت‌های کشاورزی و دامداری وجود دارد] ۱۳و۱۵ .[
استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها از آغاز کار آن‌ها به عنوان یک داروی مؤثر باعث بحث بیشتری بر روی اثر زیان‌آوری آن‌ها به دلیل استفاده بیش‌ازحد و یا استعمال آن‌ها گردید. ایجاد مقاومت در باکتری‌های سمی محیط‌زیست به دلیل استفاده وسیع آنتی‌بیوتیک‌های تجویزشده در پزشکی و دامپزشکی باعث ایجاد خطر در انسان و دام مبتلا به این بیماری‌ها می‌شود. همچنین فرآیندهای موجود در اکوسیستم‌های آبی که به‌طور وسیعی با فعالیت‌های بیولوژیکی سروکار دارند نظیر دنیتریفیکاسیون[۳]، تثبیت نیتروژن و سایر فرآیندها مثل شکستن مواد آلی و غیره؛ همه آن‌ها به‌گونه‌ای می‌توانند توسط آنتی‌بیوتیک‌ها باز داشته­شوند. اثرات مشابه در تجهیزات تصفیه فاضلاب که باکتری‌ها در آن‌ها به منظور انجام فرایند تصفیه وفق داده‌شده و استفاده می‌شوند نیز رخ می‌دهد.]۱۶و۱۷[
با توجه به مشکلات ناشی از دفع پساب واحدهای تولید آنتی‌بیوتیک به محیط‌زیست که حاوی غلظت بالایی از آنتی‌بیوتیک و سایر مواد مضر می‌باشند، تولید آنتی‌بیوتیک‌ها ( با توجه به مشکلات زیست‌محیطی آن) در کشورهای پیشرفته به‌ندرت صورت می‌پذیرد و واحدهای تولیدی به کشورهای درحال‌توسعه منتقل‌شده‌اند. تولید این دسته از داروها نیازمند هزینه بالا و فن­آوری خاص خود است. در کشور ما نیز با توجه به گسترش این واحدها لازم است تا برای عواقب اجتناب‌پذیر زیست‌محیطی این‌گونه واحدها راه‌حلی با انجام تحقیقات لازم اندیشیده شود. از طرف دیگر با یک رویکرد سودمحور می‌توان واحدهای تولید آنتی‌بیوتیک را به بازیابی محصول خود تشویق نموده و خطر بزرگ رهاسازی آنتی‌بیوتیک‌ها را در محیط‌زیست کاهش داده و در پی آن عملکرد سیستم تصفیه فاضلاب این واحدها نیز بهبود خواهد یافت.
فصل سومروش­های حذف
۳-۱ مقدمه
با توجه به ضرورت حذف آنتی‌بیوتیک‌ها در محیط، روش‌های مختلفی برای حذف آن‌ها توسط محققین انجام ‌شده که هرکدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. عملیات فیزیکی مانند استخراج فاز مایع، جذب و غشایی در حذف آنتی‌بیوتیک‌ها به‌کاررفته است. فرآیندهای بیولوژیکی، فرآیندهای شیمیایی مانند الکتروشیمی، امواج صوتی، اکسیداسیون شیمیایی و اکسیداسیون پیشرفته نیز برای تصفیه آنتی‌بیوتیک‌ها، مفید گزارش‌شده‌اند. همچنین فرآیندهای نوین که شامل استفاده از نانو مواد در فرآیندهای شیمیایی و فتوکاتالیستی بوده در ادامه به شرح هریک از این فرآیندها پرداخته می‌شود.
۳-۲ روش‌های فیزیکی
در روش‌های فیزیکی، عموماً آلاینده از طریق یک مکانیزم فیزیکی از فاضلاب یا خاک‌آلوده جدا شده و در ساختار شیمیایی آلاینده تغییری حاصل نمی‌شود. لذا این روش‌ها برای تغلیظ آلاینده به عنوان یک فرایند پیش‌تصفیه مناسب‌تر است.
۳-۲-۱ استخراج فاز مایع
در این روش آلاینده با یک عامل کمپلکس­دهنده واکنش داده و تشکیل کمپلکس می‌دهد. کمپلکس ایجادشده در فاز آبی دیگر محلول نبوده و با بهره گرفتن از یک حلال آبی از فاز آبی به فاز آلی منتقل می‌شود و به‌این‌ترتیب استخراج آلاینده صورت می‌گیرد. این روش برای استخراج فلزات خانواده لانتانیدها و اکتنیدها از فاضلاب اتمی در صنایع هسته‌ای اهمیت ویژه‌ای دارد. با وجود گران بودن عوامل کمپلکس­دهنده و حلال‌های آلی و بازیافت مجدد حلال‌های آلی و عامل کمپلکس­دهنده، این روش چندان جایگاهی برای استخراج و حذف آنتی‌بیوتیک‌ها نداشته و فقط در صنایع هسته‌ای حائز اهمیت است. همچنین در صنایع هسته‌ای از فلز استخراج‌شده از فاضلاب می‌توان استفاده مجدد کرد اما در مورد آنتی‌بیوتیک‌ها استفاده مجدد معنی ندارد. در این روش فقط آنتی‌بیوتیک از فاضلاب جداسازی شده و تخریب مولکولی انجام نمی‌شود. عوامل مؤثر در راندمان این روش، pH، نوع عامل کمپلکس­دهنده، نوع حلال، زمان تماس، غلظت آلاینده و غلظت عامل کمپلکس­دهنده می‌باشند.]۱۸[
۳-۲-۲ جذب
فرایند جذب یکی از روش‌های متداول در حذف آلاینده‌های آلی در محیط آبی می‌باشد. در این روش، دما، غلظت آلاینده، نوع جاذب، زمان تماس، pH، سطح تماس و سرعت اختلاط اهمیت دارند. کربن فعال جزء جاذب‌های متداول در تصفیه آلاینده‌های مقاوم بیولوژیکی بوده و برای حذف آنتی‌بیوتیک‌های زیادی استفاده می‌شود. راندمان حذف در محدوده ۹۰-۹۹ درصد بوده و مشکل اصلی در این روش احیا مجدد کربن و تخریب نشدن مولکول آنتی‌بیوتیک می‌باشد. همچنین در صورت حرارت دادن کربن امکان تشکیل VOCs[4] وجود دارد.]۱۹[
زئولیت های طبیعی و مصنوعی نیز در حذف آنتی‌بیوتیک‌ها مؤثر هستند. راندمان حذف توسط آن‌ها به دلیل داشتن گروه‌های عاملی مفید در ساختار آن بالا بوده اما تهیه آن‌ها هزینه زیادی داشته و تصفیه، احیا جاذب و تخریب نشدن ساختار آلاینده به قوت خود باقی است.]۲۰و۲۱[
۳-۲-۳ غشایی
فرآیندهای غشایی نیز در حذف آلاینده‌های سخت­تجزیه‌پذیر بیولوژیکی به کار می‌روند. فرآیندهای غشایی مورداستفاده در حذف آنتی‌بیوتیک‌ها الترافیلتراسیون، نانوفیلتراسیون و اسمز معکوس بوده که راندمان حذف در این فرآیندها ۹۰-۹۹ درصد می‌باشد. راهبری این سیستم‌ها بسیار پرهزینه و غشاها به‌سادگی دچار گرفتگی و تخریب می‌شوند. همچنین تخریب ساختار مولکولی نیز انجام ‌نشده و آنتی‌بیوتیک‌ها در لجن حاصل‌شده باقی می‌مانند.]۲۲[
۳-۳ فرآیندهای بیولوژیکی
به‌طورکلی آنتی‌بیوتیک‌ها برای میکروارگانیسم‌ها سم محسوب شده ولی بااین‌حال با بهره گرفتن از بعضی سیستم‌های هوازی و بی‌هوازی عمل تصفیه صورت گرفته­است. تصفیه بیولوژیکی یک روش ارزان‌قیمت و مناسب برای حذف آلاینده‌ها می‌باشد. لذا برای آلاینده‌های سخت­تجزیه‌پذیر زمان تطبیق لجن با فاضلاب طولانی بوده، همچنین در مورد راندمان حذف نمی‌توان پیش‌بینی یکسان داشت و به‌طورمعمول مقادیر آن پایین می‌باشند.]۲۳و۲۴[
۳-۴ فرآیندهای شیمیایی
با توجه به اینکه آلاینده‌های مقاوم بیولوژیکی تصفیه پیچیده‌تری نسبت به سایر ترکیبات شیمیایی دارند، روش‌های شیمیایی نیز پیشنهاد مناسبی برای تصفیه این دسته از آلاینده‌ها می­باشند.
فرایند اکسیداسیون توسط اکسنده‌های شیمیایی، الکتروشیمی، امواج صوتی، اکسیداسیون پیشرفته و فتوکاتالیستی جزء این گروه از فرآیندها بوده‌اند.
با توجه به اثرات ناگوار یادشده ناشی از در معرض قرارگیری در مقابل غلظت‌های ناچیز ترکیبات دارویی در طولانی‌مدت، لزوم تلاش جهت شناسایی وضعیت آب‌های سطحی و زیرزمینی و نیز آب آشامیدنی مورداستفاده در شهرهای کشورمان ایران، و نیز مطالعه و شناسایی روش‌های مؤثر در حذف ترکیبات موردبحث از آب آشامیدنی بیش‌ازپیش واضح و روشن خواهد شد.
نتایج مطالعاتی که تاکنون منتشرشده­است، بیانگر آن است که متأسفانه روش‌های متداول تصفیه‌ی آب آشامیدنی که عمدتاً در کشور ما از آن‌ها استفاده می‌شود در حذف ترکیبات هورمونی و آنتی‌بیوتیک‌ها به­جز در موارد استثنایی، مؤثر نیستند.]۲۵[
از روش‌هایی که عمدتاً در حذف ترکیبات هورمونی و آنتی‌بیوتیک‌ها و بنا بر برخی شواهد، سایر ترکیبات دارویی مؤثرند، می‌توان به روش‌های پیشرفته‌ای همچون جذب به‌وسیله‌ی کربن فعال، اسمز معکوس و اکسیداسیون به‌وسیله‌ی کلر و ازن و نانوفیلتراسیون اشاره نمود.
در این پژوهش به بررسی دقیق روش‌های فیزیکی (جذب، انعقاد و اسمز معکوس) پرداخته و نتایج مقایسه شده­است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:36:00 ق.ظ ]




اریکسون می گوید ؛هویتی را که نوجوان وجوان درصد است تا به طور روشن با آن مواجهه شود ،این است که او کیست ؟نقشی را که باید در جامعه ایفا نماید چیست ؟آیا او کودک هست یا بزرگسال ؟آیا او باوجود نژاد ،مذهب یا زمینه هایی عملی که دارد اورا از نظر مردم کم ارزش جلوه می دهد ،احساس اعتماد به نفس دارد ؟(اشرفی ،۱۳۷۶).
ورتینگتون[۵۰] اظهار می دارد که هویت در سه محور کار،روابط اجتماعی ،وایدلوژی شکل می گیرد که هویت دینی بخش عمداهای از هویت ایدئولوژیک را تشکیل می دهد (قربانی ،۱۳۷۷).
۱-۶-۲سبک های هویت[۵۱]:
سبک های هویت به آن دسته از فرایندهای اجتماعی- شناختی مبتنی است که طی آن افراد براساس شیوهی ترجیحی پردازش اطلاعات مربوط به خود، گفتگو دربارهی موضوعات مربوط به هویت و تصمیمات فردی، در وضعیت های متفاوت قرار می گیرند (برزونسکی،۱۹۹۰؛ به نقل از شکری، ۱۳۸۶). فرایندهای متفاوت فرض شده، حداقل در سه سطح (اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم-اجتنابی) به کار میرود. برزونسکی(۲۰۰۳)مفهوم هویت را یک نظریه راجع به خویشتن می داند واظهار می کند افراد نظریه پردازانی هستند که در فرایند استدلال نظری مربوط به خود در گیرند .بر اساس این دیدگاه افراد به شیوه های متفاوتی به نظریه پردازی راجع به خود می پردازند،یعنی افراد در چگونگی مواجهه و پردازش اطلاعات تصمیم ها وتعارضات مرتبط با هویت ،با هم تفاوت دارند.
سبکهای هویتی از نظر برزونسکی ،موارد زیر را دربر می گیرند :
۱-سبک اطلاعاتی[۵۲] : افراد دارای سبک اطلاعاتی بصورت فعال وآگاهانه به جستجوی اطلاعات وارزیابی آنها می پردازند وسپس اطلاعات مناسب را استفاده می کنند.افراد این سبک در برخورد با موضوعات مربوط هویت،سنجیده عمل کرده وتلاش ذهنی زیادی نیز نشان می دهند ؛هدفمندبه جستجو وارزیابی مبادرت ورزیده و نسبت به اطلاعات مربوط به خوداعتماد واطمینان لازم را نشان می دهند ؛نسبت به دیدگاه های خود موضعی شکاکانه اتخاذ کرده ومشتاقانه قضاوت خود را به تاخیر انداخته ودرمواجهه با باز خورد ناهمساز ،ابعاد خود ساخته وجود خود را مورد ارزیابی مجدد قرار می دهند ( برزونسکی ،۱۹۹۰)استفاده از سبک هویت اطلاعاتی با نیاز به شناخت ،پیچیدگی شناختی ،تعمق درباره خود ،مقابله مساله مدار ،بهزیستی ذهنی ،سازگاری ،وظیفه شناسی وتوافق رابطه مثبت نشان می دهد (برزونسکی وکاک [۵۳]،۲۰۰۰؛برزونسکی وسالیوان[۵۴] ،۱۹۹۹۲؛دولینگر[۵۵] ،۱۹۹۵؛نورمی[۵۶] وهکاران ،۱۹۹۷).
۲-سبک هنجاری [۵۷]: در سبک هنجاری ،فرد در مواجهه با مسایل به شیوه ای واکنشی وهماهنگ با انتظار های گروه های مرجع ودیگران عمل می کند وبصورت خودکار وبدون خود ارزیابی ،ارزش هاو باورها را درونی می کند .این سبک با ویژگی هایی مانند وظیفه شناسی مفرط ،کمک خواهی، ناشکیبای و میل شدید به ساختارمندی قضایا،خود پنداره پایدارو عدم تمایل به بررسی اطلا عات ناهمگام با ارزشها وباورها رابطه دارد .
مطالعات نشان می دهند که افراد هنجاری ،وظیفه شناس وسازگار هستند ،احساس جهت گیری آشکار ازخود نشان می دهند واحساس مثبتی از بهزیستی دارند .اما این افراد در مواجهه با ابهام تحمل کمی از خود نشان داده،نیاز بالایی نسبت به ساختار دارندودر برابر اطلاعاتی که نظام ارزشها وباورهای فردی آنها را به چالش می کشد ،بسته عمل می کنند(برزونسکی وکاک،۲۰۰۰؛برزونسکی،سالیوان،۱۹۹۲،دولینگر[۵۸] ،۱۹۹۵،نورمی[۵۹] وهمکاران ،۱۹۹۷).
۳-سبک سردرگم/ اجتنابی[۶۰] : افراد دارای سبک سردرگم اجتنابی ، اهمال کارند وتا حد ممکن سعی دارند موقیعت های تعارض بر انگیز و مستلزم تصمیم گیری را به تاخیر بیندازند ، در مواقعی که امکان چنین تاخیری وجود نداشته باشد ،در تصمیم گیری بیشتر به مقتضیات و پیامدهای محیطی تکیه می کنند ؛ در مواقع تصمیم گیری ،حس ترس واضطراب نیز دارند و در این موقعیت ها اغلب از راهبرد های نا مناسب مانند اجتناب ،بهانه آوردن ودلیل تراشی استفاده می کنند .رفتار انها موقعیتی بوده ، الگویی مشخص ندارد . این سبک هویت با هیجان مداری ، راهبرد های نامطلوب تصمیم گیری ، خود آگاهی محدود ، دیگر پیروی و به کار گیری راهبردهای اسنادی و شناختی ناکار آمد رابطه دارد.
آنها همواره تلاش میکنند که از مواجهه با مسائل فردی ،تعارضات وتصمیمات اجتناب کنند .به نظر می رسد که سبک هویت سردرگم با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار ،انتظارات کنترل بیرونی ،راهبردهای تصمیم گیری غیر انطباقی ،تغییر پذیری مقطعی ،روان رنجورخویی،وواکنش های افسرده گون رابطه مثبت وبا آگاهی از خود ، مقاومت شناختی ،وظیفه شناسی وشاخص های بهزیستی رابطه منفی نشان می دهد (برزونسکی،۱۹۹۰؛برزونسکی ونیمیر،۱۹۹۴؛برزونسکی و فراری[۶۱]،۱۹۹۶،دولینگر،۱۹۹۵؛نورمی ،برزونسکی،تامی وکینی[۶۲]،۱۹۹۷).
۴-تعهد:در ابعاد هویت مارسیا تعهد یک چارچوب ارجاعی ازارزشها وباورهاست که ممکن است خود ساخته یا تجویز شده از جانب دیگران باشد (بریکمن[۶۳]،۲۰۰۳)
تعهد درجاتی از سرمایه گذاری است که یک فرد در خصوص شغل یا اعتقادات خود آن را انجام (مارسیا ،۱۹۹۶).طبق نظر بریکمن تعهد به رفتارهای فرد،در شرایطی که او وسوسه می شود تا طور دیگری رفتار کند ،ثبات می بخشد .تعهد یک چارچوب ارجاعی جهتدار وهدفمند ایجاد می کند که رفتاروبازخوردهای فرد در درون این چارچوب بازبینی،ارزیابی وتنظیم می شود.جیمز مارسیا هویت را با بکار گیری دو مفهوم شرح داد :کاوش وتعهد.
کاوش مربوط به بحران می شود آن تمایزهای شناختی ورفتاری را نشان می دهد .تعهد،به عبارتی دیگر ،یک فرایند تصمیم گیری است (مارسیا[۶۴]، ۱۹۶۶).
۱-۶-۳ سیستم های فعال سازی /بازداری رفتاری:
۱-نخستین سیستم،به لحاظ ساختاری چندین مسیر دوپامینرژیک ومدارهای کورتیکواستریاتو وپالیدوتالامیک در مغز است (فولز[۶۵] ،۱۹۸۰)درقشر پره فورنتال ،آمیگدال وهسته های قاعده ای قرار دارد نورو آناتومی این سیستم کورتکس پیشانی ،بادامه،عقده های پایه می باشد وتوسط محرک های خوشایند مرتبط با پاداش یا حذف تنبیه فعال می شود .حساسیت این سیستم نمایانگر زود انگیختگی وتکانشگری فرد است .وبه نظر می رسد که برای تجاربی نظیر امید،وجد وشادی پاسخگو باشد . فرض بر این است که سیستم فعال ساز رفتاری دلیل بنیادی صفت زودانگیختگی است وبا انگیزش ،برونگردی و جستجوی احساس مرتبط است .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-دومین سیستم بازداری رفتاری است که این سیستم حاصل فعالیت مسیرهای آوران، نوروآدرنرژیک و سروتونینرژیک است. نوروآناتومی سیستم تنبیه رفتاری در نظام جداری ساقه مغز قرار دارد. دو مولفه این سیستم، اجتناب منفعل (اجتناب از تنبیه از طریق عدم فعالیت) و خاموشی(متوقف شدن رفتارهایی که پاداشی در پی ندارد) می باشد(ویلسون، گری و بالت[۶۶]، ۱۹۹۰).این سیستم با احساس اضطراب ، نگرانی ونشخوار فکری مطابقت دارند ، همپوشی دارند .
۳-سومین سیستم که با عنوان سیستم جنگ وگریز[۶۷] شناخته می شود .از لحاظ ساختاری بیشتر از طریق بادامه وساخت های هیپو تالاموسی تعدیل می گردد.حساسیت وفعلیت زیاد این سیستم با روان گسسته گراییارتباط دارد . دو مولفه رفتاری این سیستم عبارتنداز:جنگ (پرخاشگری تدافعی ) وگریز(فرارسریع از منبع تهدید).فعالیت زیاد سیستم را با روان گسسته گرایی پیوند دارد .گری ابعاد نظریه خود را باچرخش ۳۰درجه ای از ابعاد نظریه آیزنک می دانست .وی سیستم فعال ساز رفتاری را نمایانگر زود انگیختگی فرد وسیستم بازداری رفتاری را با تجربه حالت اضطراب مرتبط می انگاشت ودر این بین حساسیت وفعالیت زیاد سیستم جنگ/گریز را با روان گسسته گرایی پیوند می زد .
۱-۶-۴ سبک های مقابله ای[۶۸]:
سبک های مقابله ای مجموعه ای از فعالیت ها و فرایندهای رفتاری و شناختی برای ممانعت، مدیریت یا کاهش استرس است. لازاروس و فولکمن[۶۹] (۱۹۸۴) دو شیوه مقابله عمومی، مقابله متمرکز بر مشکل و مقابله متمرکز بر هیجان را برای مهار استرس مشخص نموده اند. مقابله متمرکز بر مشکل، مهارتی است که بر پرداختن به خود مسئله یا موقعیت تمرکز می کند مثل ارزیابی مجدد مثبت و مقابله هیجان مدار معطوف به ناراحتی هیجانی بوده و به عواطفی که با آن موقعیت مرتبط است می پردازد نه کنترل خود موقعیت مثل اجتناب از مشکل (پنلی[۷۰]، ۲۰۰۲).
۱-۶-۵ راهبردهای مقابله با استرس
این اصطلاح برای روش های مبارزه با منبع اضطربا مورد استفاده قرار می گیرد (پور افکاری،۱۳۷۳)وبه روش مواجهه با دشواریها وکوشش برای غلبه برآنها اشاره دارد .کنار آمدن با استرس فرایند توسعه روش های کاهش استرس است وتکالیف مشکل را علیرغم وجود استرس به پایان رسانیدن .
اندلر وپارکر[۷۱](۱۹۹۰) سه نوع سبک مقابله ای را مطرح کردند که عبارتنداز :سبک مساله مدارکه فرد بر مساله متمرکز می گردد وسعی در حل آن دارد ،سبک هیجانی مدار ککه درآن بر کنترل هیجانات وواکنش های عاطفی تاکید می شود وسبک مقابله ای اجتنابی که در این سبک فرد سعی در تغییرات شناختی ودور شدن از موقعیت فشارآور دارد.
۱-۶-۶سومصرف مواد
استفاده معمولا سرخود از هر دارو یا ماده بصورتی که مغایر با الگوهای مورد تایید جامعه یا علم طب باشد به عبارت دیگر الگوی غیر انطباقی مصرف مواد که موجب ناراحتی یا تخریب قابل ملاحضه بالینی می شود(کاپلان وسادوک[۷۲] ،۲۰۱۰؛ترجمه رضاعی وارجمندوهمکاران ،۱۳۹۰).
مهمترین مشخصه سومصرف مواد ،الگوی از مصرف ناسازگارانه مواد است که با پیامد های قابل توجه نامطلوب وعود کننده مرتبط با مصرف مکرر مواد مشخص می شود .برا ی آنکه یک ملاک سوء مصرف مطابقت نماید،مشکلات مرتبط با مواد می بایست طی یک دوره ۱۲ماهه به شکل مکرر رخ داده یا تداوم داشته باشد (برگرفته از ۲۰۰۷،DSM-IV-TR).
۱-۷ تعاریف عملیاتی:
۱-۷-۱سبک های هویت:
در این تحقیق منظور از سبک های هویت ،نوع سبک هویتی است که براساس آزمون هویت بدست می آید.
۱-۷-۲سیستم های فعال سازی /بازداری رفتاری:
در این تحقیق منظور از سیستم های فعال سازی /بازداری رفتاری ، نوع سیستمی است که براساس مقیاس BAS/BISبدست می آید.
۱-۷-۳سبک های مقابله ای
در این تحقیق منظور از سبک های مقابله ای نوع سبک مقابله ای است که براساس پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس (اندلر وپارکر ) بدست می آید .
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
در این فصل ابتدا به معضل اعتیاد (مقدمه، تعریف، علل و …) اشاره می‌گردد. در قسمت بعد به متغیرهای سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری، سبک های مقابله ای و سبک های هویت پرداخته می شود و در نهایت به پژوهش‌های داخلی و خارجی مرتبط با موضوع اشاره می‌شود.
۲-۱اعتیاد
سوء مصرف مواد[۷۳]، اثرات بازدارنده بر رشد و شکوفایی جامعه دارد، تهدیدی جدی و نگران کننده است. وابستگی[۷۴] و سوء مصرف مواد بعنوان اختلالات مزمن و عود کننده با تاثیرات و پیش آیندهای زیستی و فرهنگی، روانی، اجتماعی، رفتاری و معنوی در نظر گرفته میشود (دباغی،۱۳۸۰). مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد باعث ناتوانی‌های چشمگیری در درصد بالایی از مردم میشوند. سوء مصرف مواد غیرقانونی بر زمینه‌های متعدد عملکرد افراد تاثیرگذاشته و تشخیص همزمان[۷۵] بیماریهای دیگر در ۶۰ تا ۷۵ درصد بیماران مبتلا به اختلالهای مربوط به مواد دیده میشود. حدود ۴۰ درصد جمعیت آمریکا حداقل یک بار از یک ماده غیرقانونی استفاده کردند و در بیش از ۱۵درصد جمعیت بالای ۱۸ سال، تشخیص این اختلالها دیده می‌شود. سندرمهای ناشی از مصرف مواد میتوانند تابلوی کامل بیماری‌های روانپزشکی از جمله اختلالات اساسی خلقی، روان پریشی، و اضطرابی را تقلید کنند (سادوک و سادوک[۷۶]، ۲۰۱۰؛ ترجمه ارجمند، رضایی و فغانی جدیدی، ۱۳۹۰). بعبارت دیگر اعتیاد[۷۷] به مصرف مکرر و زیاد یک ماده که محرومیت ازآن موجب علایم ناراحتی و میل شدید به مصرف دوباره می‌شود وهمچنین منجر به تباهی جسمی و روانی می‌گردد گفته میشود. این اصطلاح دیگر در نامگذاری رسمی استفاده نمیشود و به جای آن از واژه وابستگی استفاده میشود اما در گفتگوهای روزمره کاربرد دارد. (سادوک و سادوک، ۲۰۱۰؛ ترجمه ارجمند، رضایی و فغانی جدیدی، ۱۳۹۰).
۲-۱-۱تاریخچه مواد
کلمه ی تریاک،از کلمه ی یونانی تریاکا گرفته شده وواژه ی یونانی اپیون گرفته شده است .واژه هروئین از کلمه یونانی هیروس ،یا هیرو که به معنی مردقهرمان است ، گرفته شده است.هر کدام از مواد مشخصات و تاریخچه مخصوص به خود دارند. مواد افیونی یا اپیوئیدها حداقل ۳۵۰۰ سال عمدتا بصورت تریاک ساده یا محلول تریاک ،مورد استفاده قرار گرفته اند تهیه وکاربرد تریاک واپیوئید ها (شبه تریاک ها )پیشینه ای چندین هزار ساله دارد وتریا ک از اولین مواد روان گردان است که توسط سومریان در ۷۰۰۰قبل ازمیلاد از گیاه خشخاش استخراج ومورد مصرف قرار گرفته(حداد وشانون [۷۸]،۱۹۹۸).کتیبه های باقی مانده از سومریان در ۵۰۰۰سال ق م در بین النهرین (عراق فعلی )مشخص کرد که آنه تریاک وکاربرد آنرا به خوبی می شناختند.طبق آمار گزارش شده توسط (UNDOC،[۷۹]۲۰۱۰)مصرف هروئین درآفریقای شرقی،مصرف کوکائین درآفریقای غربی و آمریکای جنوبی واستفاده از مواد مخدر نوظهور وصنعتی در خاور میانه وکشور هایی آسیا ی جنوب شرقی در حال افزایش است .دراین گزارش آمده است که روسیه دومین کشور مصرف کننده ی هروئین وموادی چون حشیش پرمصرف ترین ماده در سراسر جهان است .
مصرف مواد وداروها در طول زمان تعاریف و استفاده‌های مختلفی داشته‌اند. یکی از جنبه‌هایی که موجب ایجاد نابه‌هنجاری مواد می‌شود. مفهوم وابستگی می‌باشد که در دو جنبه‌ی کلی وابستگی جسمی و وابستگی رفتاری تعریف می‌شوند. مطابق با DSM-IV-TR[80] ملاکهایی تعیین شده‌اند که وضعیت فروکش کامل یا نسبی نشانه ها را مشخص می کنند.
کوکایین در امریکای جنوبی شناخته شده بوده و برگهای گیاه کوکا مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند. تولید شربت و ماده‌ی خشک در سده‌های اخیر از انواع مواد صورت گرفت. نخستین بار در سال ۱۸۰۶ مورفین و در سال ۱۸۳۲ کدیین از تریاک جدا شدند و بتدریج در قرن بیستم جایگزین تریاک خام شدند. کوکایین نیز از بوته ی اریتروکسیلون کوکا[۸۱] استخراج می‌شود که نخستین بار در سال ۱۸۶۰ الکالویید کوکایین تولید شده و در سال ۱۸۸۰ به عنوان بی‌حس کننده‌ی موضعی مورد استفاده قرار گرفت.
زیگموند فروید در ۱۸۸۴ در مورد اثرات فارماکولوژیکی کوکایین تحقیق کرد و به گفته‌ی زندگینامه نویسان مدتی به این دارو وابستگی پیدا کرد. کوکایین در سال ۱۹۱۴ در ردیف هرویین ومورفین قرار گرفت اما پیش ازآن برای درمان بسیاری از بیماریها مورد استفاده قرار می گرفت. اما آمفتامین ها تاریخچه ی مصرف جالب تری دارند. با تولید صنعتی آمفتامین ها به نظر می رسید انسان کیمیایی جوانی را پیدا کرده است.
مصرف آمفتامین انرژی و خلق بالا، بی‌خوابی و فقدان خستگی و تحرک را در سنین مختلف موجب شد. از آمفتامین‌ها در جنگ جهانی دوم استقبال وسیعی شد و سربازان به کمک آن سرشار از انرژی می‌شدند. گاهی به قهرمانان جنگ این مواد را به عنوان هدیه‌ای لذت بخش اعطا می‌کردند. بعد از جنگ نیز برای رفع افسردگی و داشتن اندام ایده آل از آمفتامین‌ها استفاده می‌شد که پس از ۱۹۷۰ با مشاهده عوارض این مواد، مصرف آن غیرقانونی اعلام شد.
۲-۱-۲طبقه بندی مواد
ترکیباتی که موجب تغییرات مغزی میشوند در DSM-IV-TR به عنوان مواد[۸۲] و اختلال‌های مربوط به مواد[۸۳] خطاب شدهاند. مشخصهی این اختلالها، بروز تغییراتی در خلق، رفتار، عملکرد شناختی، اختلال در عملکرد اجتماعی یا شغلی، مقاومت ویا وابستگی به مواد (که منجر به مصرف مداوم و طولانی مدت دارو یا مواد می‌شود) است. به دنبال مصرف مداوم و طولانی داروی مضر یا سم میباشد. گروه‌های بسیاری از مواد موجب این اختلال‌ها می‌شود :
الکل (اتانول). الکل چوب (متانول) چون ارزان است ممکن است برای تقویت اثر به اتانول اضافه گردد که سمی است و موجب کوری میشود.
آمفتامین:موادشبه آمفتامینی دراین گروه جای می‌گیرند،مثل ۴ و۳- متیلن دی‌اکسیدآمفتامین ((MDMA[84].
کافئین
حشیش و ماری جوانا
کوکائین. کراک شکل خالص کوکائین است.
توهم‌زاها . عبارتند از مسکالین (موجود در کاکتوس پیوت)، پیسلوسیبین (موجود در قارج‌ها)، و مشتقات اسید لیزرژیک [۸۵](LSD) . این مواد را روانپریشی‌زا[۸۶] هم می‌گویند.
مواد استنشاقی. عبارتند از حلالهایی نظیر تولوئن وبنزین وگازهای نظیر اکسید نیتریک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:36:00 ق.ظ ]




براساس این نظریه، وابستگی جسمانی، معتاد را در دام چرخه معیوب دریافت دارو و نشانه های ترک مواد گرفتار می کند. عقیده بر این است که مصرف کنندگان مواد که مصرف آنها تا حد ایجاد وابستگی جسمانی رسیده است، به خاطر اجتناب از نشانه های ترک مواد مجبور به مصرف می شوند. ترک تدریکی در مقایسه با ترک ناگهانی نشانه ای ترک خفیف ترس ایجاد می کند، اما متاسفانه وقتی این افراد پس از سم زدایی از بیمارستان مرخص شدند دوباره به عادت اولیه خود باز می گردند. سم زدایی حالتی است که در آن دیگر مواد در بدن فرد باقی نمی ماند و شخص نشانه های ترک مواد را تجربه نمی کند. همچنین الگوی دریافت مواد برخی از افراد، شامل چرخه متغیر مصرف سم زدایی می شود (ملسو[۱۳۲] و مندلسون،[۱۳۳] ۱۹۹۰).
۲-۵-۹-۲ نظریه مشوق مثبت اعتیاد
ناتوانی نظریه های وابستگی جسمانی در تبیین جنبه های عمده اعتیاد، سبب پیدایش این نظریه شد که دلیل اصلی گرایش معتادان به مصرف مواد، فرار یا اجتناب از پیامدهای ناخوشایند علائم ترک مواد یا علائم شرطی شده ترک مواد نیست، بلکه بیشتر برای حصول آثار خوشایند مواد و ایجاد لذت است (استوارت،[۱۳۴] دویت[۱۳۵] و آیکل بوم[۱۳۶]، ۱۹۸۴ به نقل از بهرامی، ۱۳۸۳).برخی از آثار خوشایند مواد ممکن است به طور صریح و روشن نباشد، با این حال گزارش شده است که اغلب مواد اعتیادزا آثاری بازداری زدایی دارند. اگر شما بر اثر مصرف الکل بتوانید به راحتی اعمال هیجانی مثلاً رفتار عاشقانه خود را به دور از بازداری ابراز کنید، از این امر لذت خواهید برد و این عمل برانگیزاننده مهمی در اعتیاد به الکل خواهد بود (هیگنز، ۱۹۹۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۵-۱۰نظریه های اجتماعی – فرهنگی
نظریه هایی که با توجه به ابعاد اجتماعی – فرهنگی اعتیاد، مساله سوء مصرف مواد را تحلیل کرده و سعی در تبیین و توجیه آن نموده است نیز بسیار متنوعند.
۲-۵-۱۰-۱نظریه بی هنجاری
در این نظریه – که ریشه در نظریات اصیل دورکیم، جامعه شناس فرانسوی دارد – به عوامل اصلی تضعیف معیارها و هنجارهای اجتماعی پرداخته و چنین مطرح می شود که سستی ارزشها و هنجارهای اجتماعی- فرهنگی موجب روی آوردن افراد به مواد مخدر و اعتیاد می شود. تحولات سریع صنعتی – اقتصادی و به تبع آن تغییرات سریع و گسترده اجتماعی مانند شهرنشین، نوسازی، ظهور جامعه توده ای، تضعیف باورها، ارزشها و سنت های فرهنگی، مذهبی، ملی و موروثی متزلزل شدن ساختار سنتی خانواده، همه موجب تغییر در هویت افراد شده و باعث می شوند تا رفتار سنتی آنان تغییر کند (بهرامی، ۱۳۸۳)
۲-۵-۱۰-۲نظریه انزوا طلبی مرتون
این نظریه روایت دیگری از نظریه بی هنجاری است و بی شباهت به نظریه پیرامون گرایی، که اخیراً رواج گسترده ای یافته، نیست. طبق این نظریه چون جوامع مدرن اغلب به موفقیت فردی اصالت داده و کسب آن در گرو مشارکت فعال اجتماعی، داشتن کار مفید، بهره مندی مناسب از ثروت مادی، از موارد متناسب با موفقیت اجتماعی فرد و غیره است، محرومیت ازهر یک از اینها، به پیرامونی شدن و انزوا طلبی فرد منجر می شود. در چنین شرایطی، یا در شرایطی که فرد خود را با نگرشها، باورها، ارزشها و هنجارهای حاکم بر جامعه بیگانه می یابد و یا حداقل خود را با آنها یگانه نمی یابد، از جامعه جدا شده و انزواطلبی پیشه می کند (هیگنز، ۱۹۹۸).
۲-۵-۱۰-۳نظریه برچسب زنی
این نظریه بیشتر در نوشته های دیگر (۱۹۹۶) به چشم می خورد که به تعامل گرایی یا روابط متقابل نمادین، پرداخته است. این نظریه معتقد است که تفکر و رفتار افراد مبتنی بر پیامهایی است که از محیط اطراف خود و از جمله از مردم کسب می کنند. در زمینه اعتیاد به مواد مخدر چنین مطرح می شود که نمادها، علائم، توقعات و رفتار کسانی که معتاد نیستند و می توانند، به قول گیدنز[۱۳۷] (۱۹۹۲) تعاریف اخلاقی متعارف را به دیگران بقبولانند و به صورت رسمی یا غیر رسمی، نماینده نیروهای نظم و قانون هستند. منابع اصلی برچسب زنی را فراهم می آورند. مثلاً با بروز علائمی از قبیل رنگ پریدگی، چشمان خمار، سنت راه رفتن، شخص معتاد شناسایی یم شود و اگر تلقی دیگران این باشد که اعتیاد جرم است، شخص معتاد نه تنها از سوی جامعه طرد می شود بلکه از ابتدایی ترین حقوق اجتماعی اش نیز محروم می شود (بهرامی، ۱۳۸۳).
۲-۵-۱۱نظریات فیزیولوژیک
تاکید عمده نظریه های فیزیولوژیک بر بررسی نقش عوامل مستعد کننده ژنتیکی سوء مصرف مواد، نیز ویژگی های مزاجی، مکانیسم های شیمیایی مغزی و عوامل عصبی درگیر در وقوع تحمل، وابستگی و ترک می باشند.
۲-۵-۱۲نظریه ی سیستم انگیزشی[۱۳۸]
مطابق نظریه سیستم انگیزشی ، برای فهم ماهیت وابستگی به دارو نیاز به درک عمیق از سیستم انگیزشی است .در حقیقت،سیستم انگیزشی در پنج سطح پیچیده که عبارتند از :انگیزه ها[۱۳۹] ،تکانه ها[۱۴۰] ،پاسخ ها[۱۴۱] ، برنامه ها[۱۴۲] وارزیابی ها[۱۴۳] ،در بروز وشکل گیری رفتار های انسان چون وابستگی به مواد یا تداوم آن رفتار دخالت دارد زمانی شخص مواد مصرف می می کند ،به واقع در سیستم انگیزشی او تغییراتی ایجاد می شود وپس از شکل گیری اعتیاد ،سراسر سیستم انگیزشی در حفظ آن دخالت دارند . هرعنصر یا همه عناصر در سیستم انگیزشی از جمله تداعی بین محرک ها ،تکانه ها،انگیزه ها ، ارزیابی ها وبرنامه ها ممکن است وارد عمل شوند .به نظر می رسد که مصرف دارو می تواند نسبت به یک عنصر از این سیستم مانند تکاه ها عمل کند .ارتباط های درونی سیستم منجر به بروز تغییراتی در دیگر عناصر مثل ارزیابی ها می شوند که از رفتار اعتیاد حمایت می کتتد (رابرت وست ،۲۰۰۶،ترجمه پور نقاش تهرانی ،۱۳۸۸)
فنیکل[۱۴۴](۱۹۴۵)معتقد است گرایش به مصرف مواد منحصرا شامل ارضاءجنسی نمی شود بلکه در جهت ارضای احساس امنیت ،اعتماد به نفس وبسیاری ازموارد مشابه می باشد،بنابراین منشاءوماهیت اعتیاد را اثرات شیمیای ماده تعیین نمی کند ،بلکه ساختار روانی شخص است که آنرا مشخص می کند وآنچه بیش از همه در مصرف مواد حائزاهمیت است،افزایش قابل توجه عزت نفس فرد بعد از مصرف مواد می باشد .پس از مصرف مواد ،عزت نفس وخشنودی های شهوانی وخود شیفته وار درهم می آمیزندو این عامل درست نقطه حساس و اساس تداوم مصرف ماده است.در واقع ،داروهای اعتیاد آور بر سیستم های انگیزشی تاثیر می گذارند. دارو به عنوان یک پاداش یا تقویت کننده ی مثبت عملی می کند و استفاده ی مکرراز آن،موجب تقویت هرچه بیشتر ارتباط محرک ،پاسخ وپاداش میشود .علت اصلی وابستگی به مواد که آثار خوشایند مواد یا ایجاد لذت بعد از مصرف است ،نه بعلت اجتناب از پیامدهای ناخوشایند .
ازنظربهرامی ،احسان (۱۳۸۸)،لذت حاصل ازمصرف مواد بخودی خود احساس اعتیاد نیست بلکه لذت مورد انتظار از مصرف مواد (یعنی ارزش مشوق مثبت مواد)است که سبب گرایش به مواد می شود .پاداش حاصل ازرفتارهای مربوط به مصرف مواد ،همچون حذف اضطراب ودرد،کاهش خستگی وافسردگی ،افزایش اقدام به خود در فرد خجالتی وفقد ابراز وجود وفرار از واقعیت می تواند به عنوان تقویت کننده وتداوم بخش مصرف موادباشد(اولیه ری وویلسون[۱۴۵] ،۱۹۹۱ترجمه پوداث وسیف،۱۳۷۱ به نقل از بزمی ،۱۳۹۱)
۲-۶ اهداف درمان وابستگی به مواد
اصول مهم واساسی به عنوان اهداف درمانی ،با درنظر گرفتن وضعیت وشرایط فرد وابسته به مواد عبارتند از : ۱-رسیدن به زندگی عاری از مصرف مواد.
۲-افزایش انگیزه معتاد برای حفظ پرهیز .
۳- کاهش شرایط تحریک کننده ویا بروز وسوسه یا مصرف مجدد درمعتاد.
۴-حذف رفتارهای مخرب وضد اجتماعی وبهبود روابط احتماعی معتاد.
۵کمک به ارتقای عملکرد های مختلف شخص معتاد در زندگی مثل عملکرد اجتماعی ،زناشویی،ارتباطی ،تحصیلی،شغلی و… .
۶-رسیدن به مطلوبترین حالت جسمانی (فیزیکی)مانند توجه کاهش درد وضعف .
۷-بالابردن ارزش های معنوی –مذهبی دربیمار .
۸-شناسای ودرمان اختلالات جسمانی وروانپزشکی درمعتاد.
۹-آموزش وکسب مهارتهای لازم در مواجهه وکنار آمدن با مشکلات زندگی برای مقاومت دربرابر ووسوسه مصرف مجدد ویا استرسهای محیطی.
۱۰-کسب وارتقای ظرفیت های لازم برای رشد ،بلوغ شخصیتی وسازگاری .
۱۱-پیشگیری از عوداعتیاد وتوجه بیشتربه پیشگیری اولیه نسبت به پیشگیری ثانویه وثالثیه .
۲-۶-۱رویکردها ی درمانی وابستگی به مواد
در زمینه ی به درمان وابستگی به مواد بطورکلی دونوع رویکرد وجود دارد که عبارتند از :
الف)درما ن مبتنی بر پرهیز کامل ودستیابی به زندگی عاری از مواد
ب)درمان کاهش آسیب ها وعوارض ناشی از اعتیاد
۲-۶-۲ درمان اعتیاد
با در نظر گرفتن اینکه وابستگی به مواد یکی از اختلالات روان پزشکی است بحث درمان نیز مطرح می‌شود. در فرهنگ عامه حاکم در کشور ما چنین نظری قالب نیست اما رویکرد اخیر اجرایی در سالهای اخیر به موضوع اعتیاد از نظرگاه بیماری بوده است و به تدریج تأثیرات خود را در تغییر دیدگاه عمومی خواهد گذاشت با این حال از دوران صفویه تاکنون تفاوت اساسی در این مورد ایجاد نشده است و فعالیت‌های بیشتری را طلب می‌کند که می‌تواند منجر به پیشرفتهای بیشتری نیز بشود. در حال حاضر موضوع درمان اعتیاد و به ویژه آمفتامین ها به نیروی محرکه‌ای تبدیل شده است که می‌تواند مجموعه‌ی روان شناختی و روان شناسی را تحت تأثیر خود به رشد وا دارد. باید توجه داشت در دسترس بودن خدمات و درمانهای متعدد برای اعتیاد باعث کاهش ترس و نگرانی بیماران از شکست شده و در بالا بردن انگیزه‌ی معتادان جهت مواجهه و درمان تاثیر می‌گذارد. این نکته سیاست حال حاضر بخش درمان در کشور است. به هر صورت درمان‌های پیشنهاد شده با توجه به تبیین‌های صورت گرفته به دو دسته دارویی و غیر دارویی تقسیم می‌شوند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۶؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۶).
۲-۶-۲-۱درمان دارویی
تاکنون روش‌های گوناگونی برای ترک و درمان بیماران معتاد به کار گرفته شده است که به اختصار چگونگی انجام روش‌ها پرداخته می‌ شود.
۱-روش کم کردن تدریجی ماده مخدر
در این روش بیمار معتاد می‌تواند با یک برنامه ریزی منظم و دقیق و با اراده‌ی قوی و محکم، روزانه از ماده مخدری که استفاده می کند کم کند تا آن را در مدت ۲ تا ۳ هفته به صفر برساند. در این روش بیمار نیاز دارد که زیر نظر روان پزشک معالج از داروهای تجویز شده استفاده نماید. داروهای تجویز شده اغلب داروهایی است که در رشته روان پزشکی به کار برده می‌شود و موجب می‌گردد که علایم وابستگی روانی و جسمی بیمار معتاد به آن میزان کاهش یابد که فرد معتاد احساس نیاز به ماده مخدر نداشته باشد. از خصوصیات این روش این است که فرد می‌تواند به فعالیت‌های روزمره خود بپردازد (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۶؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۶).
۲-روش استفاده از داروهای ترک اعتیار به طور سرپایی
در این روش فرد معتاد توسط پزشک، درمان خود را شروع می کند و داروهایی برای وی تجویز می‌شود که شامل داروهای اعصاب و داروهایی است که ماده مخدر نیستند، اما اثراتی شبیه ماده مخدر دارند. در این روش به بیمارتوصیه می‌شود که به هیچ عنوان از ماده مخدر استفاده ننماید. اثرات درمانی داروهای تجویز شده و این که به چه میزان باید تجویز گردد بستگی به نوع ماده مخدر مصرفی و مقدار آن دارد. در این روش اغلب توصیه می‌گردد که بیمار معتاد به مدت چند روز تا یک هفته در منزل استراحت نموده و بعد به کارهای روزمره خود بپردازد.همچنین در این روش از داروهایی استفاده می‌شود که باعث رفع برخی از علائم ترک می‌شوند(مانند کلونیدین، بوپرنورفین، …) به همراه این داروها از داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد درد غیر مخدر، داروهای ضد تهوع، داروهای خواب آور نیز استفاده می شود. با توجه به اینکه مصرف هر کدام از داروهای ذکر شده فواید و عوارض خاص خود را دارد، نظارت حرفه ای و تخصصی در طول انجام سم زدایی ضروری است(کاپلان و سادوک، ۲۰۰۶؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۶).
۳-روش استفاده از داروهای ترک اعتیاد با بستری شدن در بیمارستان
این روش مانند روش دوم است. با این تفاوت که فرد معتاد در بیمارستان بستری می‌گردد و کلیه امور درمانی با نظارت پزشک معالج انجام می‌شود. از امتیازات این روش این است که بیمار معتاد از نزدیک مورد مراقبت‌های لازم پزشکی و پرستاری قرار دارد و چون در بیمارستان بستری است دسترسی او به مواد مخدر بسیار کم و یا غیر ممکن است و اگر گاهی بیمار نیاز به داروهای خاص خوراکی و یا تزریقی داشته باشد، این داروها به راحتی در بیمارستان به وی داده شده و یا تزریق می‌گردد و لذا هرگونه علایم ناشی از ترک، خواه روانی و یا جسمی، سریع تر درمان می‌گردد (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۶؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۶).
۲-۶-۲-۲درمان های غیر دارویی
اصلی ترین مشکل مصرف کنندگان مواد محرک وابستگی روانی است نه جسمانی. به همین دلیلی انواع مداخلات روانی، اجتماعی به درمان‌های رایج افزوده شده و یا به طور جداگانه مورد استفاده قرار می‌گیرند که به آنها اشاره می‌شود. باید گفت درمان با متادون باعث کاهش مصرف مواد و بهبود سلامت روانی معتادان می‌شود. (عارف نسب، ۱۳۸۴) و هر چند که کارکنان آموزش دیده و حمایت کننده می‌توانند موفقیت درمان نگهدارنده را تا ۸۰ درصد بالا ببرند. اما با قطع مصرف متادون احتمال پرهیز دراز مدت بسیار کم است (سلیگمن، ۲۰۰۰؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۷) و لزوم درمان های غیر دارویی آشکار است.
۱-درمانهای رفتاری – شناختی
در این درمانها که بر مبنای یادگیری شکل گرفته است، بر توانایی انسان بر آموختن رفتارهای سازگار و ناسازگار و چگونگی تغییر آن تأکید می‌شود. این درمانها خط اول درمان اعتیاد به شمار می‌روند و مبتنی بر سبک هایی برای پیشگیری از عود، حل مسأله، آموزشهای ضروری و مهارتهای اولیه بهبودی بر اساس الگوی درمان شناختی – رفتاری می‌باشند. همچنین می‌توان از روش رفتار درمان عقلانی عاطفی نام برد که به بیماران کمک می‌کند باورهای خود را بسنجند. روشی مؤثر نیز توسط مک مالین تحت عنوان بازسازی شناختی ارائه شده است که بیشتر از روش رفتار درمانی عقلانی – عاطفی ریشه گرفته است.
در واقع این مداخلات به معتادان کمک می کنندتا مهارتهای مقابله ای موثر دربرابر مشکلات فردی (تفکر وهیجان )واجتماعی (ارتباطات فردی ،استرس و تعارض بین افراد)را بیاموزد ومی توانند وسیله ی موثری برای مقابله با بسیاری از عوامل تشدید کننده وعود باشد.بعبارت دیگر این نوع درمان در شناسایی،اجتناب ومقابله به بیماران کمک می کند،همچنین ، بیماران باید در شناسایی موقعیت های که احتمال مصرف مواد را افزایش می دهند ،دقت کنند وبه موقع از این موقعیت های پرخطر اجتناب ورزند ومقابله ی موثر با مسایل ورفتار های مشکل آفرین مرتبط با سوء مصرف موادرا آموزش ببینند (بوکستین[۱۴۶] ،۱۹۹۵).
۲-مصاحبه انگیزشی: رویکرد روان درمانی در امریکا از سبک مقابله‌ای[۱۴۷] به سبک مراجع محور تغییر ماهیت داده است و در درمان اعتیاد تکنیک های مصاحبه انگیزشی اهمیت بالایی پیدا کرده‌اند. مواردی همچون گوش دادن فعال[۱۴۸]، اصول مصاحبه همدلانه[۱۴۹]، ایجاد ناهماهنگی و مغایرات، لغزیدن بر مقاومتهای بیمار، بازخورد دادن[۱۵۰]، حمایت از خودکارآمدی[۱۵۱] از اصول مصاحبه انگیزشی به شمار می‌روند (ابراهیمی، ۱۳۸۱).
۳-رفتار درمانی : یکی از مداخلات موجود در درمان اعتیاد مدیریت مشروط است که مبنای آن رفتار درمانی و فرایندهای شرطی سازی عامل است. اثر بخشی این مداخله در مطالعات متعدد و در شرایط مختلف نشان داده شده است.در این روش به ازای انجام تکالیف درمانی و پیشرفت در رفتارهای مثبت تقویت دریافت کرده ودر صورت عدم اجرای قراردادها(مثلاً آزمایش مثبت ادرار) با برخی محدودیتها موجه می شود(مثلاً باید داروی خود را در محل مرکز درمانی استفاده کند) علی‌رغم اثربخشی قابل توجه به دلیلی محدودیتهای موجود در اجرا، عملاً بسیار کم مورد استفاده مراکز خصوصی درمان اعتیاد قرار می گیرد.
۴-خانوداه درمانی یا زوج درمانی: پیرامون هر فرد معتاد، خانواده‌ای در رنج است. در درمان یا ادامه اعتیاد خانواده نقش بسزایی دارد.خانواده سیستمی اس هریک از اعضای خانواده آن بریکدیگر وبردیگران تاثیر می گذاردواز دیگران نیز تاثیر می پذیرد .در واقع ،هر خانواده بر اساس برآیند این نیروها ی متقابل ،به تعادل می رسد وگاهی این نیروها یا پویایی ها جهت نادرستی دارند ،مثلا تمام نیرو ها در این راستا قرار می گیرند که یک نفر در خانواده معتاد است واو را مخل سعادت خانواده معرفی می کنند.در حقیقت ،خانواده به یک نتیجه گیری غلط می رسد .مثلا شخص معتاد منحرف باقی می ماند وافراد غیر معتاد خانواده تایید می شوند(چیریلو وهمکاران ،۱۹۹۷؛ترجمه ی پیر مردای ،۱۳۷۸)
۵-روان درمانی روانپویشی: در این روش به انگیزه‌های فردی، ارتباطی و اجتماعی که در طی دوران رشد بر فرد حادث شده و زمینه‌ساز پیدایش اعتیاد شده است، اشاره می‌شود.در این روش ،درمانگر به تحلیل شخصیت فرد معتاد وبیرون کشیدن عوامل ناخود آگاه که موجب گرایش ووابستگی به مواد وآگاه کردن بیمار از علت اعتیادش بر طبق روشها واصول این رویکرد می شود ،به درمان می پردازد در روان درمانی پویشی ، ابتدا سوء مصرف مواد به عنوان پسرفت به مرحله ی رشد ی جنسی دهانی تعبیر می شد؛ اما امروزه درمانگران این حوزه،این رفتار را بیشتر یک عمل انطباقی ودفاعی می دانند تا نوعی پسرفت (بزمی ،۱۳۹۱)درحقیقت ،حالات پسرفت ممکناست با مصرف موادعملا معکوس شود؛زیرا مواد دفاع های ضعف را برعلیه عواطفی نظیر شرم وخشم تقویت می کنند .
۶-جامعه درمان مدار(TC[152]): برنامه‌های اقامتی طولانی مدتی هستند که ۹ – ۱۲ ماه طول می‌کشد و بر مبنای خودیاری‌اند. برنامه‌های درمانی می‌توانند همراه با داروهای اگونیست باشند. همین طور برنامه‌ی بهبودی مراکز اقامتی کوتاه مدت که در برخی کمپ‌ها مورد اجرا قرار می‌گیرد (ابراهیمی، ۱۳۸۱)هدف درمان درTCهمه جانبه است ،هدف اولیه روانشناختی ،عبارت است از تغییر الگوهای منفی در ،رفتار ،افکار واحساساتی که در زمینه مصرف مواد یا دارو وجود دارد.از دیدگاهTC، بهبودی یک فرایند تکاملی است ونیاز به انگیزه ی زیادفرد مقیم ، خودیاری و کمک خواهی از دیگران و یادگیری اجتماعی دارد. اجتماع درمان مدار ،مبتنی بر ۱۲اصل می باشد که رعایت آنها توسط مراجعان الزامی است (داپونت[۱۵۳]،۱۹۹۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:36:00 ق.ظ ]




محققان نشان داده­اند که یک رابطه مثبت بین اهداف تسلط و فراشناخت وجود دارد(اشمیت و فورد ۲۰۰۳، به نقل از ساویا[۱۰۶] و نیومن، ۲۰۰۸)
سیو من وانگ[۱۰۷](۲۰۰۷) در تحقیقی با عنوان یک برنامه متفاوت برای پرورش هوش معنوی دریافت که افرادی که زندگی معنوی­شان غنی می­باشد، استعدادها، هیجانات و احساسات، عقل و چشم اندازی از جهان را بیان می­ کنند. آن­ها می­توانند معنا، هدف و رابطه با خودشان و دیگران را بیابند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کیت آدامز[۱۰۸] در بررسی نقش رشد معنویت در کلاس درس دریافته است که با ترکیب تجارب معنوی کودکان در برنامه درسی، یادگیری آنان می ­تواند افزایش یابد(سوزا، ام، دی و همکاران[۱۰۹]، ۲۰۰۹).
تحقیق کینجرسکی و اسکرایپنک[۱۱۰] (۲۰۰۴) نشان می‌دهد که در بعد سازمانی یافته‌ها حاکی از افزایش خلاقیت، نوآوری، صداقت، اعتماد در کار و تکامل شخصی کارکنان از طریق معنویت است.
سود، بخشی و گوپتا[۱۱۱] (۲۰۱۲) به بررسی رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی، هوش معنوی و خوب بودن پرداختند. نتیجه این بود که ارتباط مثبتی بین خلق معنای شخصی و دو فاکتور سازگاری و روان رنجورخویی وجود دارد. همچنین ارتباط مهمی بین گشودگی و آگاهی غیر جبری وجود دارد. آگاهی غیر جبری می‌تواند پیش بینی کننده خوب بودن باشد.
درمیان تحقیقاتی که انواع مختلف هوش را کشف کرده‌اند هوارد گاردنر (۱۹۹۳) پیشقدم کار بر روی هوش‌های چندگانه است، تحقیقات وی دلالت بر انواع متفاوت هوش داردکه نسبتاً مستقل از یکدیگر رشد می‌کنند و هرمهارت مخصوص ناحیه­ای ازمغز است. وی هوش را مجموعه توانایی‌هایی می‌داند که برای حل مساله و ایجاد محصولات جدیدی که در یک فرهنگ ارزشمند تلقی می‌شود، به کارمی رود که بالاترین سطح آن هوش معنوی است (زوهار، ۲۰۰۰).
آمرام معتقد است هوش معنوی شامل حس معنا و داشتن رسالت و حس تقدس درزندگی، درک متعالی ارزش ماده و معتقد به بهترشدن دنیا می‌شود (آمرام،۲۰۰۹).
همانطور که مشهود است تحقیقات محدودی در ارتباط با تحقیق ویژگی‌های هوش معنوی و سبک‌های اسنادی مهاجران و مقایسه آن‌ها با افراد بومی انجام گرفته است، ضمن اینکه در زمینه بررسی ویژگی سخت رویی در مهاجران تحقیقی یافت نشد. لذا این تحقیق این رسالت را به گردن دارد که ارتباط این سه عامل را با مهاجرت و وضعیت این ویژگی‌ها را در مهاجران بررسی کند و زمینه ای برای کاربرد نتایج آن در سیستم‌های آموزشی فراهم آورد.
دانش آموزانی که معمولاً حوادث بد را به عوامل درونی، پایدار و کلی نسبت می‌دهند (من شکست خوردم چون به اندازه کافی باهوش نیستم) نسبت به آن‌هایی که چنین حوادثی را با توجه به علل بیرونی، ناپایدار و اختصاصی تبیین می‌کنند (من شکست خوردم چون جلسه امتحان خیلی شلوغ بود) برتری اندکی نشان می‌دهند. افزون بر این، در دانش آموزانی که در مواجهه با حوادث خوب تبیین‌های بیرونی، ناپایدار و اختصاصی نشان می‌دهند (من در درس روانشناسی نمره «الف» گرفتم چون معلم روز خوبی داشت) در مقایسه با آن‌هایی که به تبیین‌های درونی، پایدار و کلی (من باهوش هستم)، مبادرت می‌ورزند، کم آموزی دیده می‌شود (آبرامسون، سیلگمن و تیزدل[۱۱۲]، ۱۹۷۸ نقل از بریجز، ۲۰۰۱).
سبک اسنادی دارای استلزام‌های مهمی در بخش‌های متفاوتی از زندگی روزانه است و با افسردگی (ولپی و لوین، ۱۹۹۸)، عملکرد ورزشی (سیلگمن، نولن- هوسما، تورنتون و تورنتون، ۱۹۹۰)، سلامت جسمانی(دوا، ۱۹۹۵)، سلامت روانشناختی(هیرشی و موریس، ۲۰۰۲)، علمکردافراددر زمینه‌های حرفه ای (کر و گری، ۱۹۹۵) وعملکرد افراددر قلمرو آموزش و پرورش (بریجز، ۲۰۰۱؛ هیوستون، ۱۹۹۴؛ پیترسون و بارت، ۱۹۸۷؛ آلن و دیترش، ۱۹۹۱؛ چیس، ۲۰۰۱؛ گاما، جسوس و میرلس، ۱۹۹۹) مرتبط است.
بطورکلی مادی (۲۰۰۶) معتقد است که ویژگی شخصیتی سخت رویی به عنوان آمیزه ای شناختی/ هیجانی عمل می‌کند که رشد و یادگیری هدفمند را برای سبک شخصیتی فراهم می‌سازد. وی همچنین معتقد است که ویژگی سخت رویی بالا با دانشجویان باعث می‌شود که آنان با مشکلات مربوط به دوره تحصیلی خود به خوبی مقابله نموده و در نتیجه یادگیری به فرایند مثبتی ازرشد و موفقیت دسترسی یابند که باعث افزایش عملکرد تحصیلی و متغیرهایی مانند خلاقیت، خردورزی، اتمام موفقیت آمیز تحصیلات و بهزیستی روانیو جسمانی آن‌ها خواهد شد. رضایت از زندگی [۱۱۳] یک مفهوم ذهنی و و منحصر به فرد برای هر انسان است که جزء اساسی بهزیستی ذهنی[۱۱۴] را تشکیل می‌دهد و عموماً به ارزیابی‌های شناختی یک شخص از زندگی خود اشاره دارد. این مفهوم، شامل یک ارزیابی کلی از زندگی بوده و فرآیندی مبتنی بر قضاوت فردی است. در این روند، مقایسه ای بین ملاک‌های فرضی نزدیک به هم باشد، شخص احساس رضایت بیشتری از زندگی می‌کند (دلاهایج، گیلارد و وان دام[۱۱۵]، ۲۰۱۰). سخت رویی به عنوان یک ویژگی شخصیتی می‌تواند بر میزان رضایت از زندگی تأثیر بگذارد. یافته‌های حاصل از پژوهش‌های کرولی، هایسلیپ و هابی[۱۱۶] (۲۰۰۳) نیز حاکی از ارتباط سخت رویی با راهبردهای سازگاری و رضایت از زندگی است.
امید[۱۱۷] متغیر دیگری است که رابطه آن با رضایت از زندگی در پژوهش‌ها تأیید شده است. به طوری که امیدوار بودن می‌تواند رضایتمندی و بهزیستی ذهنی فرد را به اوج برساند. براساس مفهوم سازی اسنایدر[۱۱۸] (۲۰۰۲) امید یک ساختار شناختی- انگیزشی است. که از تعامل سه مؤلفه اصلی هد، عامل (کارگزار[۱۱۹]) و گذرگاه[۱۲۰] تشکیل شده است موفقیت در دستیابی به اهدا، هیجان‌های مثبت و شکست در آن هیجان‌های منفی ایجاد می‌کند. افراد امیدوار در زندگی، عامل و گذرگاه‌های بیشتری برای دنبال کردن اهداف خود دارند و وقتی با مانع برخورد می‌کنند می‌توانند انگیزه خود را حفظ کرده و گذرگاه‌های جانشین استفاده کنند. اما افراد ناامید به دلیل این که، عامل و گذرگاه‌های کمی دارند در برخورد با موانع به راحتی انگیزه خود را از دست داده و دچار هیجان‌های منفی می‌شوند که این امر به نوبه خود منجر به افسردگی می‌شود. درواقع ناامیدی مؤلفه اصلی افسردگی است. به عبارتی دیگر، مؤلفه عامل یا کارگزار یعنی تصمیم گیری هدفمند در زندگی است. یعنی یک باور شخصی است که باعث می‌شود فرد احساس کند که می‌تواند برای نیل به اهداف خود مسیرهای مختلفی را امتحان کرده و تحمل نماید. همچنین وقتی وی با مانعی در یک مسیر مواجه شود هرگز ناامید نشده و از حرکت بازنایستد. این بعد، جزء انگیزشی نظریه اسنایدر است که انرژی روانی را برای استفاده از گذرگاه تأمین می‌کند. تفکر گذرگاهی مربوط به توانایی عملی فرد برای غلبه بر موانع و شناخت راه‌های مختلف برای وصول به هدف است. یعنی فرد راه‌های مؤثر برای رسیدن به اهداف موردنظرش را درمی یابد و با انرژی روانی که از مؤلفه کارگزار دریافت می‌کند ناامید نشده، حرکت نموده و مسیرهای مختلفی را برای رسیدن به هدف امتحان می‌کند تا در نهایت موفق شود (اسنایدر، ۲۰۰۰).
در پژوهش بایلی، ونینیگ، فریچ و اسنایدر[۱۲۱] (۲۰۰۷) نیز خرده مقیاس کارگزار، در مقایس امید بزرگسالان، دارای بالاترین قدرت پیش بینی برای متغیر رضایت از زندگی بود. مطالعات دیگری از قبیل پژوهش‌های دیویس[۱۲۲] (۲۰۰۵)، اسنایدر و تسوکاسا[۱۲۳] (۲۰۰۵) و آونگ، ادواردز و برگمن[۱۲۴] (۲۰۰۶) حاکی از ارتباط مثبت سخت رویی و عملکرد تحصیلی است. در پژوهش دیگری مشخص شد که میان ویژگی شخصیتی سخت رویی، امید به زندگی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (واگرمن و فوندر[۱۲۵]، ۲۰۰۷). همچنین در مطالعه دیگری نتایج حاصل نشان داد ک میان ویژگی شخصیتی سخت رویی و مرلفه تعهد آن با عملکرد تحصیلی و امید به زندگی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (کوماراجیو و کارایو، ۲۰۰۵). در همین راستا، نتایج پژوهش‌های گولایتلی[۱۲۶] (۲۰۰۷) و شیرد و گولبی[۱۲۷] (۲۰۰۷) ارتباط مثبت سخت رویی با عملکرد و موفقیت تحصیلی را تأیید می‌کنند.
در پژوهشی که توسط مادی و خوشابا (۲۰۰۵) انجام شد نتایج حاصل نشان داد که میان سخت رویی، رضایتمندی از زندگی و امید با عملکرد تحصیلی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. پژوهش کوئین و داچورد[۱۲۸] (۲۰۰۶) نیز نشان داد که رابطه میان بهزیستی ذهنی و عملکرد تحصیلی شاید رابطه علّی متقابل است. درمطالعه طولی دیگری که توسط هیون، کیاروچی و ویالی[۱۲۹] (۲۰۰۷) انجام شد، نتایج آشکار ساخت که دانشجویان واجد سخت رویی بالا، عملکرد تحصیلی مطلوبی داشت و در مقایسه با گروه گواه، از قدرت یادگیری بهتری برخوردار بودند و رابطه میان سخت رویی، امید به زندگی و عملکرد تحصیلی مثب تو معناداری بود. با توجه به نتایج پژوهش‌هایی که اغلب در خارج از کشور به عمل آمده است شناسایی عوامل روان شناختی و اهتمام و برنامه ریزی در جهت تقویت آن‌ها تأثیر شگرفی در ارتقای عملکردتحصیلی دانش آموزان خواهد داشت. فشار روانی ناشی از دوره تحصیلی به ویژه اضطراب امتحان به عنوان یک موقعیت تنش زا در برخی دانش آموزان عملکرد تحصیلی آن‌ها را کاهش داده و اثرات نامطلوبی بر بهداشت روانی و جسمانی آن‌ها به جا می‌گذارد.
گاما و همکاران (۱۹۹۹) در پژوهشی جهت ارزیابی تأثیر تجربه شکست و موفقیت تحصیلی بر الگوهای اسنادی دانش آموزان ابتدایی نشان دادند که الگوهای اسنادی دانش آموزان موفق، درونی، پایدار و قابل کنترل بود. آن‌ها انگیزش تحصیلی، انتظار موفقیت، غرور و حرمت خود[۱۳۰] انگیزش بالاتری داشتند در حالی که اسنادهای دانش آموزان ناموفق، درونی، پایدار و غیرقابل کنترل بود و انتظار موفقیت پایین، وجود احساس ترس، انتظار شکست در کارهای آینده و همچنین حرمت خود پایین و احساس شرم نیز در آن‌ها وجود داشت. در پژوهش آلن و دیتریش (۱۹۹۱) تفاوت‌های دانش آموزان در انگیزش و اسنادها در درس زمین شناسی مورد بررسی قرار گرفت و سعی شد که با انجام چند جلسه درمان منظم در زمینه اسنادهای دانش آموزان در مورد موفقیت یا شکست آن‌ها در درس مورد نظر تغییراتی ایجاد شود. نتایج نشان دادند که تغییر اسنادها و مهارت در دروس با پیشرفت تحصیلی در آن درس‌ها مرتبط بود. به عبارت دیگر، تغییر در سبک زندیگ و سبک اسنادی افراد، جنبه‌های متفاوتی از شناخت‌ها و همچنین پاسخ‌های رفتاری آن‌ها را در مواجهه با موقعیت‌های مختلف اجتماعی و تحصیلی پیش بینی می‌کند. در حوزه آموزش و پرورش دانش آموزان، برحسب سبک اسنادی خود می‌توانند پیشرفت تحصیلی‌شان را به عوامل مختلفی از جمله توانایی، سعی و کوشش، سطح دشواری تکلیف و بخت و اقبال نسبت دهند. در همین راستا، تحقیقات هاماچک (۱۹۹۵) در نمونه ای از دانش آموزان ابتدایی و دبیرستان نشان می‌دهد دانش آموزان واجد سطح بالای «مفهوم خود»[۱۳۱]، تمایل بیشتری دارند که موفقیت خویش را به توانایی و شکست خود را به فقدان تلاش یا بدشناسی نسبت دهند. در حالی که دانش آموزانی که مفهوم خود ضعیف تری دارند احتمال بیشتری دارد که موفقیت خویش را به خوش شانسی و شکست خود را به فقدان توانایی نسبت دهند.
نکته حائز اهمیت دیگر، نقش مهم انگیزش پیشرفت به عنوان یک رگه شخصیتی و یک عامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی است. بطورکلی انگیزش پیشرفت، تمایل به تلاش جهت دستیابی به موفقیت و اثرات مثبت مرتبط با آن و اجتناب از شکست و اثرات منفی مرتبط با آن را منعکس می‌کند (بوساتو، پرینس، آل شات و همیکر، ۲۰۰۰) و بعنوان یک پیش بینی کننده مهم برای عملکردهای شناختی از جمله پیشرفت تحصیلی مورد توجه قرار می‌گیرد (اتکینسون و فیدر[۱۳۲]؛ بوکارتز و سیمون[۱۳۳]، ۱۹۹۵؛ دیوک[۱۳۴]، ۱۹۸۶؛ پینتریج و اسچانک[۱۳۵]، ۱۹۹۶ نقل از بوساتو و همکاران، ۲۰۰۰). مطالعه‌های انجام شده درباره انگیزه پیشرفت مبین این نکته‌اند که وقتی نیاز به پیشرفت در دانش آموزان بیشتر است، عملکرد آن‌ها بهتر می‌شود. (باردویل و براکسما[۱۳۶]، ۱۹۸۵؛ باتلیز و وارتز[۱۳۷]، ۱۹۷۳، واترز و واترز[۱۳۸]، ۱۹۷۶ نقل از مک ایوان و گلدنبرگ، ۱۹۹۹).
همچنین پژوهشگرانی مانند پتری (۱۹۹۶) نشان داده‌اند که انگیزه بالای پیشرفت با تمایل به دستیابی به علل موفقیت و اسناد توانایی به خود و انگیزه پایین پیشرفت با اسناد عدم موفقیت به تکلیف یا شانس و ناتوانی به خود، همراه است. درخصوص ارتباط بین اسنادهای علّی با نیرومندی انگیزه پیشرفت تحصیلی، مطالعه ای توسط میر[۱۳۹] (۱۹۸۰ نقل از توکلی، ۱۳۷۳) انجام شد. نتایج نشان دادند که افراد دارای انگیزه بالای پیشرفت تحصیلی در مقایسه با افراد با انگیزه پایین پیشرفت تحصیلی، موفقیت خود را بیشتر به عوامل توانایی و کوشش و شکست را بیشتر به فقدان کوشش و کمتر به بخت و اقبال نسبت داده‌اند.
لیدراید[۱۴۰] (۱۹۷۸ نقل از هالواری، ۱۹۹۶) در تحقیقی با هدف بررسی ارتباط بین انگیزه پیشرفت با اسناد مسئولیت پذیری در موفقیت یا شکست تکالیف مدرسه به این نتیجه رسید که انگیزش بالای پیشرفت تحصیلی یک ارتباط قوی با اسناد مسئولیت پذیری درباره شکست و موفقیت داشت. پیشرفت تحصیلی و نمره‌های بالا نیز با پذیرش مسئولیت در موفقیت همراه بود. چیس (۲۰۰۱) نیز در پژوهشی با هدف بررسی این سؤال که چگونه تفاوت‌های خودکارآمدی، سن و جنس دانش آموزان بر انگیزش، خودکارآمدی بعدی و سبک‌های اسنادی بعد از شکست اثر می‌گذارند به این نتیجه رسید که افراد با خودکارآمدی بالا شکست را به عدم پذیرش نسبت دادند، در حالیکه افراد با خودکارآمدی پایین شکست را ناشی از عدم توانایی دانستند.
کانترویکس[۱۴۱] و همکارانش در سال ۱۹۹۴ گزارش کردند ۵۸ درصد از امریکایی‌ها به دنبال رشد معنوی هستند (قربانی، ۲۰۰۴). واژه معنویت را پیدمونت[۱۴۲] به عنوان هسته درونی خود معرفی می‌کند که می‌تواند آرامش را به خصوص در شرایط استرس زا به انسان هدیه کرده و او را به یک نیروی برتر در این جهان هستی متصل کند (پیدمونت، ۱۹۹۹). پژوهشگران مختلفی از جمله دنیس[۱۴۳] (میشل و همکاران، ۲۰۰۶)، والت[۱۴۴] (والت و آلتا، ۲۰۰۶)، مک وان[۱۴۵] (مک وان، ۲۰۰۴)، ونگ[۱۴۶] (ونگ و یا، ۲۰۱۰) و یانگ[۱۴۷] (یانگ، ۲۰۰۶) نشان دادند افرادی که گرایش‌های معنوی دارند هنگامی رویارویی با آسیب، پاسخ‌های بهتری به وضعیتی که درون آن هستند، می‌دهند، موقعیت تولیدکننده فشار را بهتر اداره می‌کنند و از سلامتی بهتری برخوردارند. در سال ۱۹۹۹ امونز[۱۴۸] با مشاهده در رفتارها و حالات افراد معنوی از جمله مادر ترزا و گاندی، سازه‌های معنویت و هوش را درون یک سازه جدید ترکیب کرده و واژه هوش معنوی[۱۴۹] را به وجود آورد. از نظر او هوش معنوی عبارت است از ظرفیت انسان برای پرسیدن سؤالات معنوی عبارت است از ظرفیت انسان برای پرسیدن سؤالات نهایی درباره معنای زندگی و ارتباط یکپارچه بین ما و دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم (امونز، ۱۹۹۹). پس از آن، محققین سعی کردند ارتباط آن را با متغیرهای همچون سخت رویی در حوزه شغلی مختلف از جمله پرستاری بسنجد. به عنوان مثال والکرد مارشا (۲۰۰۴) با انجام تحقیقی بر روی پرستاران نشان داد که استفاده از تکنیک تماس قلبی[۱۵۰] (یک تمرکز درونی و کوتاه مدت) می‌تواند بر روی سخت رویی، هوش معنوی و دریافت استرس تأثیر بگذارد. یافته‌های او نشان داد تکنیک تماس قلبی، فواید معنوی، عاطفی و روانی در کار و زندگی خانوادگی پرستاران دارد که شامل کاهش استرس و افزایش کنترل و ارتباطات معنادار با دیگران و یک نیروی بالاتر است و با سخت رویی[۱۵۱] ارتباط معنادار و مثبتی دارد (والکر، ۲۰۰۶). واژه سخت رویی را سوزان اولت (کوباسا) و سالواتور مدی ابداع کردند (کوباسا، ۱۹۸۲). آن‌ها و دیگر محققین از جمله هریسون[۱۵۲] (هریسون و همکاران، ۲۰۰۲)، وگت[۱۵۳] و همکاران (وگت و همکاران، ۲۰۰۸) و لمبرت[۱۵۴] (لمبرت و همکاران، ۲۰۰۷) نشان دادند افرادی که ازسخت رویی بالایی برخوردارند در شرایط پراسترس بیمار نمی‌شوند. افراد سخت رو عمیقاً درگیر فعالیت‌های زندگی هستند و بر پیچیدگی‌های زندگی چیره می‌شوند. آن‌ها معتقدند زندگیشان هدفمند است، تماشاگر منفعلی نیستند وبرای معنادار کردن زندگی خود مسئولیت می‌پذیرند. افراد متعهد، رویدادهای زندگی را به عنوان تجارب معنادار تعبیر می‌کنند و معتقدند که همه فعالیت‌های زندیگ آن‌ها یک هدف کلی دارد (کوباسا، ۱۹۷۹). هرچند که در حدود دو دهه از انتشار نتیجه تحقیقات گوناگون درزمینه هوشمعنوی در سایر کشورها می‌گذرد اما تاکنون تحقیقی در مورد ارتباط سه عامل هوش معنوی، سخت رویی و سبک اسنادی صورت نگرفته است. اما در مورد هر کدام از این سه عامل و ارتباط آن‌ها با عوامل دیگر روانشناختی مقالات بسیاری وجود دارند که برای هر کدام از این سه فاکتور چند نمونه از مقالات اخیر و مؤثر ذکر می‌گردد.
تحقیق کینجرسکی و اسکرایپنک (۲۰۰۴) نشان می‌دهد که در بعد سازمانی یافته‌ها حاکی از افزایش خلاقیت، نوآوری، صداقت، اعتماد در کار و تکامل شخصی کارکنان از طریق معنویت است (آمرام، ۲۰۰۷).
پژوهش امرایی، فراهانی، ابراهیمی و باقریان (۲۰۱۱) حاکی از وجود رابطه مثبت بین هوش معنوی با ویژگی‌های شخصیتی برونگرایی، وظیفه شناسی، سازگاری و رابطه منفی آن با اختلالات عصبی است. در پژوهشی دیگر باقری، اکبری زاده و حاتمی (۲۰۱۰) به رابطه هوش معنوی پرستاران و شادکامی اشاره کرده‌اند.
سود، بخشی و گوپتا (۲۰۱۲) به بررسی رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی، هوش معنوی و خوب بودن پرداختند. نتیجه این بود که ارتباط مثبتی بین خلق معنای شخصی و دو فاکتور سازگاری و روان رنجورخویی وجود دارد. همچنین ارتباط مهمی بین گشودگی و آگاهی غیر جبری وجود دارد. آگاهی غیر جبری می‌تواند پیش بینی کننده خوب بودن باشد.
شپرد و کاشانی[۱۵۵] (۱۹۹۱) به بررسی ارتباط بین مؤلفه‌های سخت رویی (تعهد، کنترل و چالش) و تجربه علائم فیزیکی و روانشناختی در نوجوانان پرداختند. تست استرس روانشناسی به آن‌ها این امکان را داد که دریابند بین مؤلفه‌های سخت رویی و استرس مداوم و جنس افراد ارتباطی وجود دارد.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
در این فصل بابیان نوع پژوهش به جامعه و نمونه آماری اشاره خواهد شد. در ادامه ابزارهای اندازه‌گیری معرفی‌شده و در پایان مدل آماری مناسب برای آزمون فرضیه‌های پژوهش بیان می‌شود.
۳-۲- نوع پژوهش
پژوهش از نظر هدف، جزو پژوهش‌های کاربردی و از نظر روش اجرا، جزو پژوهش‌های علی مقایسه‌ای (پس رویدادی) است. در این نوع پژوهش پژوهشگر علت احتمالی متغیر وابسته را مورد بررسی قرار می‌دهد چون متغیر مستقل و وابسته درگذشته رخ‌داده‌اند. کرلینجر، ترجمه رضویه (۱۳۶۵) در معرفی روش پژوهش علی مقایسه‌ای می‌نویسد: تحقیق علی مقایسه‌ای آن گونه مطالعات عینی منظمی است که محقق، کنترل مستقیم بر متغیرهای مستقل آن ندارد، زیرا که یا قبلاً علائم وقوع آن‌ها ظاهرشده است و یا آنکه قابل عملکرد آزمایشی نیست، استنتاج درباره رابطه‌ی علی میان متغیرها، بدون مداخله مستقیم و از طریق مشاهده ملازمت تغییر، در متغیرهای مستقل و وابسته صورت می‌گیرد.
۳-۳- جامعه آماری پژوهش
جامعه آماری عبارت است از کلیه عناصر و افرادی که در یک مقیاس مشخص دارای یک یا چند صفت مشترک باشد (حافظ نیا، ۱۳۸۵، ص ۱۱۹). جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه ایرانی (۷۰۰۰ نفر) و افغانی (۷۵۰ نفر) شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲ هستند که در ۳۵ دبیرستان مشغول به تحصیل می‌باشند.
۳-۴- نمونه و روش نمونه‌گیری
نمونه بخشی از جامعه آماری است که با روش قابل‌قبول انتخاب می‌شوند تا تحقیق بجای جامعه بر روی آن‌ها امکان‌پذیر گردد (دلاور،۱۳۸۰، ص ۱۲۰). در پژوهش حاضر ابتدا ۱۸۳ نفر از دانش‌آموزان افغانی با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه کوکران و به روش نمونه‌برداری تصادفی ساده انتخاب شد.
در مرحله دوم، به روش نمونه‌برداری چند مرحله‌ای و به صورت هدفمند، تعداد ۱۸۳ نفر از دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه ایرانی انتخاب شد. بدین صورت که از بین ۳۵ دبیرستان دخترانه، ابتدا به تصادف، ۶ دبیرستان انتخاب و از بین دانش‌آموزان ۶ دبیرستان ۱۸۳ نفر انتخاب شدند.
۳-۵- ابزارهای گردآوری اطلاعات
در این پژوهش برای جمع‌ آوری اطلاعات مورد نیاز از سه پرسشنامه به شرح زیر استفاده شد:
۳-۵-۱٫ پرسشنامه سبک اسنادی (ASQ):
پرسشنامه سبک اسناد یک وسیله خود سنجی است و اولین بار جهت اندازه‌گیری اسنادی افراد برای وقایع غیرقابل‌کنترل (خوشایند و ناخوشایند) توسط آبرامسون و همکاران ۸ (۱۹۸۷) ساخته شد. این پرسش‌نامه در ایران توسط شیخ‌الاسلامی، (۱۳۷۷) از انگلیسی به فارسی برگردانده شد و در فرهنگ ایرانی مورد استفاده قرار گرفت. این وسیله اندازه‌گیری نمراتی را برای تفاوت‌های فردی در زمینه گرایش افراد به اسناد علل وقایع خوشایند و ناخوشایند و برای تعیین سبک اسنادی افراد یعنی منبع کنترل (درونی/ بیرونی)، میزان پایداری (باثبات/ بی‌ثبات)، کلیت (عمومی / اختصاصی) و قابلیت کنترل (کنترل‌پذیر / کنترل ناپذیر) به دست می‌دهد.
سبک‌های اسنادی برای اندازه‌گیری سبک‌های تفکر مثبت یا منفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این پرسشنامه اسنادی شامل ۱۲ موقعیت فرضی (شش موقعیت مثبت و شش موقعیت منفی) است. به دنبال هر موقعیت ۴ سؤال مطرح می‌شود. اولین سئول که به صورت تشریحی پاسخ داده می‌شود یک علت عمده واقعه مورد نظر می‌پرسد که در نمره‌گذاری به حساب نمی‌آید؛ اما به آزمودنی در پاسخ دادن به ۳ سؤال بعدی کمک می‌کند. ۳ سؤال بعدی برای همه موقعیت‌ها یکسان است و ابعاد اسناد علی را مورد سنجش قرار می‌دهد. دومین سؤال پس از هر موقعیت درونی و بیرونی بودن پاسخ فرد را می‌سنجد. سومین سؤال پس از هر موقعیت ثبات –عدم ثبات پاسخ آزمودنی را مشخص ساخته و بالأخره چهارمین سؤال در هر موقعیت عام- خاص بودن پاسخ آزمودنی را مشخص می‌سازد. این پرسشنامه را هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی می‌توان اجرا کرد. برای هر موقعیت از آزمودنی خواسته می‌شود تا هر یک از رویدادها را با دقت خوانده و در ذهن خود به وضوح مجسم کنند که خودشان در چنین موقعیتی قرار گرفته‌اند و آنگاه یک دلیل که به اعتقاد آن‌ها مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل آن رویداد می‌باشد را در محل در نظر گرفته‌شده بنویسند.
روش نمره‌گذاری ASQ که دارای ۴۸ سؤال است، به گونه‌ای است که هر ماده از ۱ تا ۷ درجه‌بندی شده است. برای هر یک از ۶ موقعیت مثبت، ۱ پایین‌ترین رتبه و ۷ بالاترین یا بهترین گزینه برای بعد مثبت است. برای ۶ موقعیت منفی، نمره‌گذاری به صورت معکوس است؛ بنابراین، برای موقعیت‌های منفی رتبه یک بالاترین یا بهترین گزینه و نمره ۷ پایین‌ترین یا بدترین گزینه به حساب می‌آید. برای محاسبه نمره کل تجارب مثبت، ابتدا نمره‌های تمام موقعیت مثبت را باهم جمع می‌کنیم و بعد بر تعداد آن‌ها تقسیم می‌کنیم. بالاترین نمره تجارب مثبت ۲۱ و کمترین آن ۳ است. نمره کل برای رویدادهای منفی با جمع کردن نمره‌های همه موقعیت‌های منفی و با تقسیم آن بر تعداد آن‌ها محاسبه می‌شود. بالاترین نمره برای رویدادهای منفی ۳- و پایین‌ترین آن ۲۱- است. برای محاسبه نمره کل رویدادها، نمره کل تجارب مثبت از نمره کل تجارب منفی کسر می‌شود. بهترین نمره برای کل رویدادها ۱۸+ و بدترین آن نمره ۱۸- است. همچنین سؤال شماره ۱ برای درک بهتر سؤالات دیگر است و در نمره‌گذاری استفاده نمی‌شود. به علاوه، سؤالات موقعیت‌های مثبت شماره‌های ۱، ۳، ۶، ۹، ۱۰ و ۱۲ و سؤالات موقعیت‌های منفی شماره‌های ۲، ۴، ۵، ۷، ۸ و ۱۱ هستند. در واقع در این پرسشنامه نمرات وقایع مثبت و منفی به طور مجزا محاسبه می‌شوند چرا که نمره پایین برای یک واقعه مثبت یک اسناد منفی است درحالی‌که نمره پایین برای یک واقعه منفی یک اسناد مثبت است.
به طور خلاصه پرسشنامه ASQ دارای نمرات زیر است:
۱- سبک اسناد منفی ترکیبی: که برابر است با مجموع نمرات موقعیت‌های منفی تقسیم بر تعداد کل موقعیت‌های منفی، بهترین نمره ۳ و بدترین نمره ۲۱ است.
۲- سبک اسناد مثبت ترکیبی: که برابر است با مجموع نمرات موقعیت‌های مثبت تقسیم بر تعداد کل موقعیت‌های مثبت، بهترین نمره ۲۱ و بدترین نمره ۳ است.
۳- نمره مثبت ترکیبی منهای نمره منفی ترکیبی: این نمره نمایانگر شیوه اسناد فرد است و دارای دامنه‌ای از ۱۸- تا ۱۸+ می‌باشد هرچه از نمره منفی به سمت نمره مثبت حرکت کنیم شیوه اسناد مطلوب‌تر می‌شود.
۴- نمره منفی درونی که برابر است با مجموع نمرات بعد درونی- بیرونی وقایع منفی
۵- نمره منفی ثبات که برابر است با مجموع نمرات بعد عمومی- ویژه وقایع منفی
۶- نمره منفی عمومی که برابر است با مجموع نمرات بعد عمومی- ویژه وقایع منفی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:36:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم