کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



۲- معنادار بودن: توصیفی و برانگیزاننده باشد.
۳- دوست داشتنی بودن: جالب و مفرح باشد، جلوه ی ظاهری و کلامی مناسبی داشته باشد و زیبا باشد.
۴- قابل جابه جایی : بتواند در گروه های مختلف محصولات و در فرهنگ ها و مرزهای مختلف جغرافیایی مورد استفاده قرار گیرد.
۵- تطبیق پذیری :قابلیت انعطاف و به روزشدن را داشته باشد.
۶- محافظت پذیری: از لحاظ قانونی و در محیط رقابتی، قابلیت محافظت شدن را داشته باشد.
۲-۵. محصولات[۸۴] و برندها[۸۵]:
یک محصول به هر چیزی اطلاق می شود که نیازهای مشتریان را برآورده می کند. در بحث های روزانه، بین محصول و خدمت تمایز در نظر گرفته می شود، با این توصیف که محصول قابل لمس است. (مانندیک خودرو) و خدمت غیرقابل لمس ( مانند آزمایشات پزشکی). به هرحال، وقتی که ما به چیزی که مشتری خریداری می کند می نگریم، اساساً یک نوع خدمت است، خواه قابل لمس باشد و یا غیرقابل لمس. به عنوان مثال یک خودرو خدمتی با نام “حمل ونقل” ارائه می دهد. و یا آزمایشات پزشکی خدمتی با نام “کنترل سلامتی” را ارائه می دهد. بنابراین، گنجاندن خدمات در تعریف محصولات منطقی به نظر میرسد. به اینصورت که می توانیم بگوییم، محصولات فیزیکی مانند ساعت، خودرو و… هم چنین محصولات خدماتی مانند بیمه، خدمات درمانی، بانکداری و … وجود دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برندینگ، فرآیندی است که به وسیله ی آن شرکت ها محصولات خود را از سایر رقبا متمایز می سازند. با ایجاد یک نام متمایز، بسته بندی و طراحی، یک برند ساخته می شود. برخی از برندها با لوگو نیز مشخص می شوند. مانند تیک نایک[۸۶] و اسب درحال جهش فراری[۸۷].
برندینگ از طریق ایجاد یک هویت اختصاصی، به مشتریان اجازه می دهد تا حلقه های ارتباطی با برند ایجاد کنند.(مانند پرستیژ، اقتصاد و…) فرایند تصمیم خرید آنها را تسهیل می کند. برندینگ بر ادراک مشتری اثر می گذارد (طوری که حتی گاهی مشتریان در صورتی که نام برندها روی محصولات نباشد تشخیص نمی دهند کدام بهتر و کدام بدتر است). یکی از عملکردهای مهم برند، تأیید کیفیت است. زمانی که مشتریان در قضاوت در مورد کیفیت محصولات دچار مشکل می شوند، برند نقش عمده ای در انتخاب محصول دارد.
در گروه محصولاتی همچون مشروبات الکلی و عطر و ادکلن، برندهای مشهور قیمت های بالایی را برای، محصولات انتخاب می کنند که بسیار بالاتر از ارزش محصولات است مانند عطر چنل[۸۸] (جابر[۸۹]،۲۰۰۱،ص. ۲۲۹)
مارک باتی(۲۰۰۸،ص۳) تفاوت های زیر را میان محصول و برند برمی شمارد:
-شما یک محصول را برای آن چیزی که انجام می دهد می خرید؛ این در حالی است که یک برند را برای آن چیزی که معنا می دهد خریداری می نمایید.
– یک محصول در قفسه ی مغازه ها جای می گیرد، در حالی که یک برند در ذهن افراد قرار می گیرد.
– یک محصول ممکن است به سرعت از رده خارج شود ولی یک برند محدودیت زمانی و تاریخی ندارد.
– یک محصول ممکن است از طریق رقبا کپی برداری شود، درحالی که یک برند یکتاست.
محصول، زمانی به برند تبدیل می شود که چیزهای دیگری – تصاویر،علائم،ادراکات و احساسات–به آن اضافه شود و منجر به ایجاد یک ایده ترکیبی که فراتر از تک تک اجزاست شود.
یک برند ممکن است شامل فقط یک محصول باشد و یا شامل تعدادی محصول و یا حتی گروه های مختلف محصولی، ولی تصویر و هویت اصلی برند حفظ می شود( باتی،۲۰۰۸،ص۳).
. فرض کنید که یک مصرف کننده می خواهد یک خودروی جدید را به خاطر تولد فرزند چهارمش بخرد. این رویداد جدید توقعات خاصی را به همراه خود دارد، انتظارات قابل لمس (او می خواهد یک ون کوچک خریداری کند که دو در ِمخصوص بچه ها جهت پایین آمدن داشته باشد و داخل کابین انعطاف پذیر باشد) و انتظارات غیر قابل لمس از خودرو جدید (یک برند قابل اطمینان و امن باشد.) روانشناسان، اثر هاله ای[۹۰] را یکی از منابع اصلی ایجاد ارزش می دانند که توسط برند ایجاد می شود. اثر هاله ای در واقع بیانگر این حقیقت است که نام برند بر ادراک مصرف کننده از مزایای محصول، ورای آن چه محصول در واقعیت امر ارائه می دهد، اثر می گذارد.(کاپفرِر،۲۰۰۸،ص۴۱)
۲-۶. هویت برند
هویت برند همان جوهره برند است . مهمترین و منحصر به فرد ترین خصوصیات برند، در هویت برند نمایان می شود .پروفسور جان کاپفرر معتقد است داشتن یک هویت، یعنی بودن شما، همان طور که هستید؛ تبعیت از طرح ثابت ولی فردی خودتان.
هویت برند، تعیین کننده فردیت، آرمانها و اهداف، ارزشها و علائم شناسایی برند است . از دیدگاه کاپفرر، تفاوت هویت و تصویر دراین است که هویت ، آن چیزی است که شما هستید؛ درحالیکه تصویر، برداشتی است که مصرف کننده طی ارتباط با شما، ازشما استنباط می کند . بخشی از هویت برند در جلوه های ظاهری آن، نظیر رنگ و طرح برند، نمود پیدا می کند. گرچه تعیین هویت بصری و ظاهری برند، یک گام ضروری و اولیه به شمار می آید، ولی تمام ابعاد هویت را پوشش نمی دهد . جوهر اصلی برند آن چیزی است که قرار است در آینده تصویر شده و در ذهن مشتری نقش بندد .ظاهر آراسته و آنچه که به چشم می آید ، بیان هویت یک برند است . انتخاب نماد، مستلزم تعریف روشنی از معنای برند است. برند برای آن که قدرتمند باشد، وظیفه دارد نسبت به هویت خود وفادار بماند . برای هویت برند ابعاد مختلفی در نظر گرفته شده است. این ابعاد شامل :
– اجزای ظاهری و گرافیکی برند
– شخصیت برند
– ارتباط برند با مخاطبین
– فرهنگ
– کیفیت و سایر عوامل
یکی ازمهمترین عوامل تشکیل دهنده تصویر، هویت برند است . تلاش برای تقلید باعث می شود تا مدیران ، هویت برند خود را فراموش کرده و همرنگ جماعت شوند . با فرصت طلبی و عامه پسندی، برند جوهر اصلی خود را از دست می دهد و باعث می شود تا برند تبدیل به ظاهر بزک کرده ای باشد که هیچ معنایی ندارد . هویت می تواند بیانگر کیفیت برند باشد . برای مثال، کرافت [۹۱] برای سال ها به عنوان عرضه کننده محصولات غذایی با کیفیت شناخته شده است و هویت برند آن بر پایه کیفیت و شاخص های کیفی محصول شکل گرفته است.
۲-۷. تصویر برند
تصویر برند پدیده ساده ادراک است که تحت تأثیر فعالیت های شرکت قرار می گیرد . پرفسور کوین کلر، دانشمند نظریه پرداز برجسته حوزه مدیریت برند، تصویر برند را ادراک مصرف کننده در مورد برند می داند که توسط تداعیات برند موجود در حافظه، بازتاب می یابد. تصویر برند مجموعه ادراکاتی است که در ذهن مصرف کننده وجود دارد.
به بیان دیگر ادراک مصرف کننده از ویژگی های برجسته محصول تصویرذهنی مصرف کننده از تمام مجموعه برند است که توسط شرکت ایجاد شده است . مشتری، تصویری را از ترکیب تمام علائم ارسالی توسط نام تجاری شامل نام، علائم ظاهری، محصولات، تبلیغات، پیامها و اطلاعیه های رسمی و غیره، درذهن خود شکل می دهد . این ادراکات را می توان با نشانگرهای مناسب از ذهن مصرف کننده فراخواند . ثابت شده است که تصویر مثبت برند، ریسک ادراک شده مصرف کننده در مورد برند را کاهش داده و سطح رضا یت و وفاداری مصرف کننده را افزایش می دهد . همچنین، برندی که تصویر مناسبی در ذهن مصرف کننده دارد، فرایند جایگاه سازی را ساده تر طی می کند . زیرا، برندی که تصویر قوی و مثبت دارد، راحت تر در ذهن مشتری نقش می بندد.
۲-۸ شخصیت برند
شخصیت برند، ویژگی های انسانی است که به برند نسبت داده می شود. این ویژگی ها، بخشی از هویت برند را تشکیل می دهند. پرفسور دیوید آکر، عقیده دارد ” برندها با تعریف شخصیت انسانی خود، وعده ای را به مصرف کنندگان می دهند”. این ویژگی ها نیز مانند تصویر در اثر فعالیت های سازمان در ذهن مصرف کننده ایجاد می شود. این شخصیت، مبنایی است که ارتباطات برند با مصرف کنندگان براساس آن شکل می گیرد. آنچه مسلم است تمامی برندها شخصیت دارند. در صورتی که سازمان ها این شخصیت را طراحی نکنند، در اثر فعالیت های آنها، به مرور این شخصیت در ذهن مصرف کننده شکل خواهد گرفت . در مورد اجزای شخصیت برند تحقیقات زیادی توسط دانشمندان مختلف، انجام گرفته است . مبنای این تحقیقات را مطالعات روانشناسی درمورد شخصیت انسان تشکیل می دهد. یکی از معروف ترین و پرکاربردترین این تحقیقات ، متعلق به جنیفر آکر[۹۲] است . او پنج ویژگی کلی را شامل: صمیمیت، هیجان، شایستگی، دلفریبی و خشونت معرفی کرده است . هریک از این ابعاد، دارای زیرمجموعه هایی است . مطالعات صورت گرفته درمورد برندها نیز بیانگر این است که برندها دارای شخصیت هستند . برای مثال، پپسی به عنوان یک برند هیجان انگیز،” بی ام دبلیو” یک برند کامل و دلفریب و کوکاکولا، یک برند صمیمی شناخته می شوند.
۲-۹ انواع برندها
۲-۹-۱ برندهای تولیدکننده[۹۳]
برندهای تولیدکننده، به وسیله ی خود تولیدکننده ساخته می شود و حاوی نام انتخابی خود آنهاست. مسئولیت بازاریابی برند بر عهده ی خود تولیدکننده است. نمونه ها عبارتنداز: غذای ذرت(برشتوک ) کلاگز[۹۴] و پودر رخت شویی آریل[۹۵]. ارزش ویژه برند مربوط به تولیدکننده است و تولیدکننده ها با ایجاد برندهای اصلی می توانند کار توزیع را نیز بر عهده بگیرند و وفاداری مشتریان را برانگیزند.
در این روش، تولیدکننده از دو شیوه برندینگ می تواند استفاده کند. روش نخست، برندینگ واحد برای چند محصول است. این روش غالباً استراتژی برندینگ خانوادگی نامیده می شود؛ مانند تولید مهرام، یک و یک و ویتانا. این شیوه مزایای متعددی دارد. با بهره گرفتن از این شیوه هزینه های کمتری برای تبلیغات صرف می شود. هم چنین سبب می شود تا خرده فروشان بپذیرند که محصولات را عرضه نمایند. با این حال، این شیوه معایبی نیز دارد. عملکرد ضعیف یک محصول ممکن است بر روی اقلام دیگر خط تولید که دارای همین برند هستند اثر منفی داشته باشد. روش دوم، انتخاب برندهای مختلف برای محصولات متفاوت است. این روش هزینه های ترفیع فروش بالاتری دارد. شرکت باید برای مصرف کنندگان و خرده فروشان هر برند جدید تبلیغات جداگانه ای داشته باشد. مزیت این روش آن است که هر برند، ویژه یک بخش از بازار است و ریسک عدم موفقیت یک محصول بر روی محصولات دیگر را از بین می برد.(روستا،ونوس وابراهیمی،۱۳۸۰)
۲-۹-۲ برندهای اختصاصی[۹۶] (برندهای توزیع کننده)
برندهای اختصاصی، به وسیله ی توزیع کننده ها خلق می شوند و مربوط به آن هاست. شرکت ها محصولات تولید شده را با برند مورد درخواست عمده فروش یا خرده فروش عرضه می کنند. تولیدکنندگان زمانی از این شیوه استفاده می کنند که خرده فروشان دارای شعبه های فراوانی باشند و حسن شهرت داشته باشند.
برخی اوقات تمام آمیخته ی محصول یک توزیع کننده ممکن است دارای برچسب برند باشد و برخی اوقات قسمتی از این آمیخته ممکن است دارای برچسب برند باشد. برندینگ اختصاصی اگر با کنترل کیفیت عرضه کننده همراه باشد، می تواند ارزش دائمی برای مشتریان ایجاد کنند. مزیت این روش برای تولیدکننده این است که هزینه های ترفیع فروش به توزیع کننده منتقل می شود. این کار مستلزم ریسک است؛ چون فروش تولیدکننده به طور وسیعی به فعالیت های توزیع کننده وابسته است .(جابر،۲۰۰۱ و روستا،ونوس و ابراهیمی،۱۳۸۰)
۲-۹-۳ برندینگ مختلط
استراتژی برندینگ مختلط روشی است بین دو روش ِتولیدکننده و اختصاصی که قبلاً تشریح شد.
بعضی از تولیدکنندگان، محصولات خود را بعضاً با برند شرکت خود و بعضاً با برند توزیع کننده نام گذاری می کنند؛ زیرا خریدارانی که از برند شرکت تولیدکننده راضی هستند با خریدارانی که از توزیع کنندگان عِمده و خرده خریداری می کنند متفاوتند. با اجرای استراتژی مختلط در فروش لاستیک های اتومبیل با مارک های میشلن و سیرز[۹۷]، شرکت میشلن که تولیدکننده اصلی است توانست در بازار وسیع تری محصولات خود را به فروش برساند.(روستا، ونوس و ابراهیمی،۱۳۸۰)
۲-۹-۴ برندینگ ژنریک (بدون برند)
در این شیوه، تولیدات بدون برند خاص و فقط با ذکر مشخصات محصول درون بسته بندی به بازار عرضه می شوند مانند قارچ، لوبیا. محصول مورد نظر فاقد هرگونه مارک یا علامتی است. مزیت اصلی این روش این است که می توان قیمت ها را با تخفیف چشمگیری عرضه کرد. برخی از شرکت ها از این روش برای فروش محصولات انبارشده و یا غیرمرغوب استفاده می کنند.(روستا، ونوس و ابراهیمی،۱۳۸۰)
۲-۱۰ اهمیت نام تجاری
دلایل زیر را می توان بر اهمیت نام تجاری به منظور بقاء کالا در بازار از نظر تولیدکننده و مصرف کننده ذکر نمود(ایونز[۹۸]،۱۹۹۷)
تسهیل شناسایی محصول :مشتری می تواند محصول را از طریق نام تجاری آن به جای توصیف شرح خصوصیات محصول سفارش دهد.بنابراین نام تجاری موجب تسهیل سفارش کالا می شود.
کسب اطمینان از این که محصول یا خدمت،دارای سطح مطلوب از کیفیت می باشد(عرضه کالا با کیفیت بالاتر)
مسئولیت شرکت در قبال محصول:تولید کننده محصولات بدون نام تجاری به آسانی و مستقیم شناسایی کرد.
تداعی نام تجاری و ویژگی های مطلوب آن در فکر خریداران از طریق استفاده از تبلیغات محصول
بخش بندی بازار و ارائه خدمت به مشتریانی که شرکت می خواهد محصولات خود را به آن ها عرضه کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 09:46:00 ق.ظ ]




سطح معنی داری

۰۰۰/۰

تعداد

۳۵۰

۳۵۰

جدول (۱۳-۴): همبستگی بین بهزیستی روانشناختی و خستگی روانی
با توجه به نتایج به دست آمده ازجدول ماتریس همبستگی، می توان گفت که با اطمینان ۹۹/۰ یا سطح خطای ۱/۰ بین بهزیستی روانشناختی و بعد خستگی روانی متغیر دلزدگی زناشویی رابطه وجود داردکه در حد متوسطی می باشد، از طرفی مقدار این رابطه که که برابر با ۵۸۹/۰- است به صورت معکوس (منفی) می باشد، بدین معنی که با بالارفتن بهزیستی روانشناختی، خستگی روانی پایین می آید و برعکس.
فصل پنجم
نتیجه گیری
مقدمه:
در این فصل ابتدا خلاصه ای از تحقیق را بیان می کنیم و سپس نتایج حاصل از اجرای پژوهش تبیین و استنباط می­ شود. بدین منظور فرضیه های پژوهش را به طور جداگانه بررسی خواهیم نمود و سر انجام محدودیتها و پیشنهادات پژوهش ارائه خواهد گردید.
خلاصه تحقیق:
تحقیق کنونی به بررسی مقایسه ای بهزیستی روانشناختی و دلزدگی زناشویی زنان شاغل و غیرشاغل پرداخته است. ابزارهای به کار گرفته شده در این پزوهش، پرسشنامه ۸۴ سوالی بهزیستی روانشناختی ریف و ۲۱ سوالی دلزدگی زناشویی پاینز (CBM) می باشد، جهت دستیابی به اهداف تحقیق و آزمون فرضیه ها، از جامعه آماری زنان شاغل و غیرشاغل یک نمونه ۳۵۰ نفری ازطریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شدند و با بهره گرفتن از روش های آماری T مستقل و ضریب همبستگی پیرسون داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
بررسی فرضیه های پژوهش و مقایسه آنها با تحقیقات گذشته:
فرضیه ۱: بین بهزیستی روانشناختی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه از آزمون T مستقل استفاده شد که نتایج آن از فصل چهارم آمده است.
همچنانکه جدول شماره (۶-۴ و ۷-۴) نشان می دهد، بین میانگین های زنان شاغل (۸۴۵۲/۳۵۹) و غیر شاغل (۲۷۶۵/۳۴۶) در مقوله بهزیستی روانشناختی تفاوت وجود دارد به صورتی که نزدیک ۱۴ نمره در میزان میانگین ها بین دو گروه تفاوت وجود دارد. و زنان شاغل نسبت به زنان غیر شاغل بهزیستی روانشناختی بهتری دارند و همچنین با توجه به اینکه T مشاهده شده (۳٫۰۹۴) بادرجه آزادی ۳۴۸ در سطح معناداری (۰٫۰۰۲) از ۰٫۰۱ درصد کوچکتر است می توان نتیجه گرفت که بین بهزیستی روانشناختی زنان شاغل و غیر شاغل از لحاظ آماری تفاوت معنادار وجود دارد و به عبارتی دیگر زنان غیرشاغل دارای بهزیستی روانشناختی پایین تری از زنان شاغل هستند.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که بهزیستی روانشناختی زنان شاغل بالاتر از زنان غیر شاغل یا خانه دار می باشد. این نتیجه همسو با تحقیقات کالیک[۱۱۶] (۲۰۰۱)، اسریماتی وکیران کومور (۲۰۱۰)، هافمن و یونگبلاد[۱۱۷](۱۹۹۹) و مونتظر مقبول[۱۱۸](۲۰۱۴) می باشد. یافته های تحقیق حاضر از ابعاد و دیدگاه های مختلف قابل توجیه است، یکی از این ابعاد بحث مربوط به نیازهای انسان، نحوه ارضای آنها و تاثیرشان بر کارکردهای مختلف انسان است. نیاز را باید یکی از عوامل موثر بر سلامت روانی انسان ها معرفی کرد، عدم ارضای نیاز های اساسی و یا ارضای نامناسب آنها می تواند بر سلامت روانی اثر سوء داشته باشد.
در چهارچوب مدل های رویکرد مثبت، به فرضیه اعتلای نقش، نظریه بسط نقش و فرضیه تجمع نقش می توان استناد نمود که طی آن نقش اشتغال که به عنوان نقش جدیدی به نقشهای سنتی اضافه شده، به عنوان یک امر مثبت و پرفایده در نظر گرفته می شود. در این جا مکانیزم تاثیر گذاری مثبت نقش اشتغال از طریق عزت نفس افزایش یافته، درآمد بیشتر، کسب حمایت اجتماعی گسترده تر که با اشتغال در ازای درآمد همبسته است در جهت ارتقای سلامت زنان مورد تاکید قرار می گیرد (احمدنیا، ۱۳۸۳). جاهودا[۱۱۹] بیان می کند که اشتغال پنج دسته از تجربه روانشناختی که برای بهزیستی ضروری است را فراهم می کند و گسترش بیکاری افراد را از این تجارب محروم می کند. این تجارب شامل سازماندهی زمان، ارتباط اجتماعی، تلاش مشترک یا هدف، وضعیت یا هویت اجتماعی و فعالیت عادی هستند (هاورث[۱۲۰]، ۱۹۹۷).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همسو با یافته های این فرضیه می توان به تحقیقاتی اشاره کرد: در تحقیقی که اسریماتی[۱۲۱] و کیران کومار[۱۲۲] (۲۰۱۰) برای مقایسه بهزیستی روانشناختی زنان شاغل در سازمان های مختلف انجام دادند به این نتیجه رسیدند که معلمان از بیشترین میزان بهزیستی روانشناختی برخوردار بودند که این نتیجه در همه خرده مقیاس ها نیز خود را نشان می داد. زنان شاغل در بانک ها بهزیستی روانشناختی متوسط را نشان دادند و زنان شاغل در بخش صنعت از کمترین میزان بهزیستی روانشناختی برخوردار بودند. همچنین در پژوهشی که آقاپور و محمدی (۱۳۸۸) برای مقایسه افسردگی پس از زایمان زنان شاغل و خانه دار و رابطه آن با حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی انجام دادند تفاوت معنی داری بین افسردگی زنان شاغل با زنان خانه دار یافتند به طوری که افسردگی زنان شاغل کم تر از زنان غیر شاغل بوده است. همچنین بر خلاف یافته های این فرضیه های پژوهشی می توان به تحقیقات، (زالودیا[۱۲۳]،۲۰۱۳) که برای مقایسه سلامت روان زنان شاغل و خانه دار انجام داد اشاره کرد. او در این پژوهش ۴۰ زن شاغل را با ۴۰ زن خانه دار مقایسه کرده است. یافته های این پژوهش میزان سلامت روان را در زنان خانه دار بهتر از زنان شاغل ارزیابی کرده است. دل آرام، صفدری، فروزنده، اکبری(۱۳۸۴) پژوهشی برای مقایسه سلامت روان زنان شاغل و غیر شاغل تحت پوشش مراکز بهداشتی-درمانی شهر کرد انجام دادند به این نتیجه رسیدند که سلامت روانی زنان شاغل و خانه دارتفاوت معنی داری باهم ندارد.
احساس بهزیستی هم دارای مولفه های عاطفی و هم مولفه های شناختی است. افراد با احساس بهزیستی بالا به طور عمده ای هیجانات مثبت را تجربه می کنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند، در حالیکه افراد با بهزیستی پایین حوادث و موقعیت زندگیشان را نامطلوب ارزیابی می کنند و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه می کنند. هرچه فرد زمان بیشتری را برای هیجانات مثبت صرف کند به همان نسبت زمان کمتری را برای هیجانات منفی باقی می گذارد. باید توجه داشت که هیجانات مثبت و منفی حالات دوقطبی نیستند که فقدان یکی وجود دیگری را تضمین کند؛ یعنی احساس رضامندی مثبت با فقدان هیجانات منفی پدید نمی آید و عدم حضور هیجانات منفی لزوما حضور هیجانات مثبت را به همراه نمی آورد، بلکه برخورداری از هیجانات مثبت خود به شرایط و امکانات دیگری نیازمند است (کرمی نوری، مکری، محمدی فر و یزدانی، ۱۳۸۱).
فرضیه ۲: بین دلزدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه از آزمون T مستقل استفاده شد که نتایج آن از فصل چهارم آمده است.
همچنانکه جدول شماره (۸-۴ و ۹-۴) نشان می دهد، بین میانگین های زنان شاغل (۹۳۱/۵۵) غیر شاغل (۳۲۹۱/۵۹) در مقوله دلزدگی زناشویی تفاوت وجود دارد به صورتی که نزدیک ۴ نمره در میزان میانگین ها بین دو گروه تفاوت وجود دارد و زنان شاغل از زنان غیر شاغل دلزدگی زناشویی کمتری را تجربه می کنند و همچنین با توجه به اینکه T مشاهده شده (۹۸۱/۱-) بادرجه آزادی ۳۴۸ در سطح معناداری (۰۴۸/۰) از ۰٫۰۵ درصد کوچکتر است می توان نتیجه گرفت که بین دلزدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد.
همسو با یافته های این تحقیق می توان به تحقیقات مشابه دیگری اشاره نمود: روگرز و دبوئر[۱۲۴] (۲۰۰۱) در پژوهشی با عنوان تغییرات در درآمد زنان و تاثیر آن بر خرسندی زناشویی و بهزیستی روانشناختی و ریسک طلاق؛ داده های ۱۰۴۷ نفر فرد متاهل را بررسی کردند که در طول مرحله میانی ازدواجشان بودند و یک مطالعه طولی پانل را از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۷ انجام دادند مدل سازی معادلات ساختاری برای ارزیابی افزایش در آمد نسبی و مطلق زنان متاهل از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ و تاثیر آن در خرسندی و بهزیستی در مردان و زنان متاهل در سال ۱۹۸۸ارزیابی کردند. تحلیل داده های آنها نشان داد که چطور این تغییرات بر احتمال طلاق در سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۷ تاثیر دارد روگرز و دبوئر معتقدندکه افزایش در درآمد نسبی و مطلق به طور معنی داری خرسندی یا شادمانی زناشویی و بهزیستی را افزایش می دهد. آنها در پژوهششان به این نتیجه رسیدند که احتمال طلاق با افزایش در آمد زنان متاهل رابطه معنی داری ندارد. با این حال افزایش درآمد زنان ممکن است به صورت غیر مستقیم احتمال طلاق را از طریق افزایش شادمانی یا خرسندی زناشویی کمتر می کند. موسوی (۱۳۸۵) در پژوهشی که با عنوان مقایسه ی سویه های متفاوت رضامندی از زندگی زناشویی در بین زنان شاغل و خانه دار که بین زنان شاغل و خانه دار انجام داد به این نتیجه رسید که رضایت زناشویی زنان شاغل بیشتر از زنان خانه دار می باشد و عوامل تهدید کننده ی ازدواج در آنها کمتر از زنان خانه دار می­باشد همچنین زنان شاغل از پیوند جنسیشان نیز راضی تر بودند و نیز مطالعات آسیایی نشان داد که زنان شاغل به علت برخورداری از هوش هیجانی بالا از زندگی زناشویی خود رضایت بیشتری دارند( متولی، ازگلی، بختیاری، علوی مجد، ۱۳۸۸). جهانگیر (۱۳۹۱) در مقایسه عملکرد خانواده و رضامندی زناشویی بین زنان شاغل و غیر شاغل به این نتیجه رسید که زنان شاغل عملکرد خانواده و رضایت مندی زناشویی بالاتری را از زنان غیر شاغل تجربه می کنند. در تحقیقی که پرینس کوک و همکاران[۱۲۵] (۲۰۱۳) در بین ۱۱ کشور غربی انجام دادند به این نتیجه رسیدند که فقط در ایالات متحده اشتغال زنان با افزایش ریسک طلاق همراه است و در استرالیا، فلاندر، فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند و بریتانیا اشتغال زنان تاثیر معنی داری بر ریسک طلاق در زنان نداشت و در فنلاند و نروژ و سوئد ریسک طلاق در زنان شاغل به طور معنی داری کمتر از زنان غیرشاغل بود.
طرفداران اشتغال زنان با رویکرد مثبت نقش سازنده و مفیدی را برای اشتغال زنان قائل می شوند. این گروه از افراد، برخلاف گروه اول، بر این باورند که استقلال مالی به کاهش وابستگی زنان به مردان، افزایش اقتدار، عزت نفس و تغییر موقعیت اجتماعی زنان منجر می شود. از نظر آن ها پیامدهای مثبت اشتغال زنان در بسیاری از ابعاد زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی بیشتر از آن پیامدهای منفی است که مخالفان اشتغال زنان مطرح می کنند و پیامد های اشتغال زنان این موارد ذکر شده است: ۱٫ ایجاد روحیه اعتماد به نفس و استقلال در زنان ۲٫ کمک به درک مسائل زنان و حل این مسائل ۳٫ حضور فعال در عرصه های اجتماعی ۴٫ آشنایی بیشتر با روش های افزایش بهره وری امکانات مادی و معنوی خانواده ۵٫ افزایش توان مدیریتی زنان در خانواده و جامعه ۶٫ استفاده از اوقات فراغت و جلوگیری از آسیب پذیری اجتماعی بر اثر فقر و نیاز مالی ۷٫ کمک به اقتصاد خانواده ۸٫ کمک به شادابی و سلامت روح و جلوگیری از افسردگی بر اثر بیکاری و یکنواختی زندگی روزمره (بابایی فرد، ۱۳۹۲). همچنین تحقیقات دیگری یافته های متفاوتی را گزارش کرده اند: امیری مجد و زری مقدم (۱۳۸۹) در پژوهشی که با عنوان رابطه شادکامی و رضایت زناشویی در بین زنان شاغل و خانه دار شهر اراک که بین زنان معلم و خانه دار انجام دادند به این نتیجه رسیدند که رضایت زناشویی زنان شاغل با زنان خانه دار تفاوتی ندارد اگرچه بین میزان شادکامی و رضایت زناشویی در بین هر دو گروه رابطه مثبت معناداری وجود داشت. صادق مقدم، عسگری، معروضی، شمس و طهماسبی (۱۳۸۵) در پژوهشی که میزان رضایت از زندگی زناشویی در زنان شاغل و خانه دار و همسران آنها در شهر گناباد را می سنجید به این نتیجه رسیدند که رضایت از زندگی زنان شاغل و همسرانشان با رضایت از زندگی زنان خانه دار و همسرانشان تفاوت معناداری ندارد. در پژوهشی که خدابخشی کولایی، ادیب راد، صالح صدق پور (۲۰۱۰) با نمونه متفاوتی با عنوان مقایسه باورهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی در زنان متقاضی طلاق و عادی انجام دادند به این نتیجه رسیدند که دلزدگی زناشویی بین زنان متقاضی طلاق و زنان خواهان ادامه زندگی متفاوت است و زنان متقاضی طلاق دلزدگی زناشویی بالاتری داشتند.
.
فرضیه ۳: بین میزان بهزیستی روانشناختی و دلزدگی زناشویی زنان رابطه وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن از فصل چهارم آمده است.
همچنانکه جدول شماره (۱۰-۴) نشان می دهد بین بهزیستی روانشناختی و دلزدگی زناشویی رابطه معکوس معنادار وجود دارد یعنی با بالا رفتن بهزیستی روانشناختی بین افراد،دلزدگی زناشویی پایین می آید و برعکس. میزان این رابطه بین این دو متغیر برابر با ۵۴۰/.- است که این میزان برابر همبستگی مناسبی بین این دو متغیر می باشد.
نتایج تحقیقات مشابه رابطه مثبتی را بین بهزیستی و متغیرهای مرتبط با زندگی زناشویی نشان داده است که دلزدگی و سلامت جسمی و روانی (آهولا[۱۲۶] ، ۲۰۰۷؛ ملامد ، شیرون ، توکر ، برلینر و شاپیرا[۱۲۷] ، ۲۰۰۶)؛ بهزیستی روانی و رضایت زناشویی (تورس[۱۲۸]، ۱۹۹۷)؛ بهزیستی روانی و کیفیت زندگی (هلمز و بوهلر[۱۲۹] ،۲۰۰۷)؛ بهزیستی روانی و رضایت زناشویی (ایمان و یادعلی جمالویی، (۱۳۹۱)؛ بهزیستی و سازگاری زناشویی (درویزه و کهکی، ۱۳۸۷)؛ رابطه معنی داری وجود دارد. همسو با یافته های این تحقیق می توان به یافته های مشابه نیز اشاره کرد: درتحقیقی که میلخونت[۱۳۰]، دنی[۱۳۱]، آمراتونگا[۱۳۲]، رابینسون[۱۳۳]، مری[۱۳۴] (۲۰۰۸) با عنوان فرسودگی و بهزیستی: آزمایش پرسشنامه فرسودگی کوپنهاگن بر معلمان نیوزلند انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین فرسودگی و بهزیستی معلمان رابطه منفی وجود دارد. بهمنی، آریا منش، بهمنی، غلامی (۲۰۱۳) در پژوهش خود با عنوان برابری و رضایت زناشویی در زنان شاغل و غیر شاغل ایران که بر روی ۱۰۰ نفر انجام شد رابطه معناداری بین برابری و رضایت زناشویی پیدا کردند و همچنین تفاوت معنی داری بین زنان شاغل و غیر شاغل در تساوی حقوق وجود داشت بدین معنی که زنان شاغل احساس برابری بیشتری در ارتباطات زناشویی شان داشتند. رحیمی (۱۳۸۳) در تحقیقی که برای بررسی رابطه تعارض زناشویی با سلامت روانی زوجین انجام داد و ۱۰۰ نفر از زنان و مردان متاهل را مورد بررسی قرار داد به این نتیجه رسید که تعارض زناشویی با سلامت روانی رابطه منفی معناداری دارد و هر چهار مقیاس سلامت روانی یعنی مشکلات روان تنی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی با تعارض اجتماعی رابطه داشتند.
در همه خانواده ها با درآمدهای متفاوت، چه در خانواده های با درآمد بالا و چه در خانواده های با درآمد پایین تنیدگی شماره یک تنیدگی مالی و اقتصادی بوده است (کوران،۱۳۷۵؛ به نقل نویدی، ادیب راد، صباغیان،۱۳۸۵). نظر به اینکه تامین مخارج زندگی یکی از مسائل مهم در زندگی زوجین است با کسب درآمد بیشتر زوجین بیشتر می توانند نیازها و مایحتاج زندگی خود را برآورده سازند. لذا افزایش درآمد می تواند باعث کاهش میزان دلزدگی زناشویی شود. البته به این نکته باید توجه کرد که اگر افزایش میزان درآمد همراه با افزایش میزان ساعات کار در شبانه روز و مشغله های فراوان کاری باشد این امر، خود غفلت از امورات زندگی خانوادگی را موجب شده که در نتیجه منجر به افزایش میزان دلزدگی زناشویی می شود (نویدی، ادیب راد، صباغیان،۱۳۸۵).
فرضیه ۴: بین بهزیستی روانشناختی و خستگی جسمانی رابطه وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن از فصل چهارم آمده است.
همچنانکه جدول شماره (۱۱-۴) نشان می دهد بین بهزیستی روانشناختی و بعدخستگی جسمانی دلزدگی زناشویی رابطه معکوس معنادار وجود دارد یعنی با بالا رفتن بهزیستی روانشناختی بین افراد، خستگی جسمانی پایین می آید و برعکس. میزان این رابطه بین این دو متغیر برابر با ۴۴۱/.- است که این میزان برابر همبستگی نرمالی بین این دو متغیر می باشد.
یکی از علایم شایع که به عنوان یک تجربه معمول نیز شناخته شده است، احساس ذهنی از ضعف، کمبود انرژی و فرسودگی است که از آن به عنوان ضعف یاد می کنند؛ به عبارت دیگر خستگی یک احساس طاقت فرسایی از فرسودگی و کمبود انرژی است که انجام هرگونه فعالیت فیزیکی و شناختی را مختل می سازد. این ناتوانی در انجام و حفظ عملکرد بهینه، در دنیای پژوهشی به علل متعددی چون برهم زدن نظم چرخه خواب و بیداری، ریتم های بیولوژیک بدن و بار کاری نسبت داده شده است. علاوه بر این موارد فاکتور های متعدد دیگری در بروز خستگی نقش دارد؛ برای مثال مشاهده شده که شیوع خستگی در میان زنان به طور معناداری بالاتر از مردان است یا آنکه خستگی در میان جمعیت هایی با طبقات اجتماعی و اقتصادی بالاتر نسبت به گروه مقابل کمتر است. با وجود آن که خستگی به عنوان یک مفهوم گسترده ۷/۰ شناخته شده است و شیوع آن در میان جمعیت عادی ۴۵/۰ تخمین زده شده است، اما متأسفانه تا کنون تعریفی از آن ارائه نشده که مورد قبول همگان قرار گیرد. به گونه ای که در هر یک از مطالعات انجام شده در زمینه خستگی، محققان بسته به هدف خود، خستگی را تعریف و بر اساس آن روشی را برای اندازه گیری کمی یا کیفی آن به کار بردهاند. اگرچه نمی توان نقش خستگی را به عنوان یک علامت بالینی در تشخیص و افتراق بیماری های یاد شده نادیده گرفت، اما بایستی به این نکته نیز توجه نمود که خستگی میتواند به عنوان یک عامل تهدید زای مالی و جانی، جوامع انسانی را متحمل خسارات زیان باری کند. (خانی جزنی، صارمی، کاوسی، شیرزاد، رضاپور، ۱۳۹۱).
همسو با یافته های این تحقیق می توان به یافته های مشابه نیز اشاره کرد: در تحقیقی که عباسی، مهدی زاده، مقدم (۱۳۹۲) با عنوان خستگی و ارتباط آن با سلامت روان در مصدومین شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی انجام دادند رابطه معناداری را بین خستگی وسلامت روان مشاهده کردند. فورتیر بروچو[۱۳۵]، بیلیو بوننو[۱۳۶]، ایورز[۱۳۷]، مورین[۱۳۸] (۲۰۱۰) در پژوهش خود با عنوان ارتباط بی خوابی و خستگی و کیفیت مرتبط با سلامتی در زندگی افراد مبتلا به بی خوابی به این نتیجه رسیدند که خستگی شدید با اختلال بزرگتر در کیفیت سلامتی در زندگی مرتبط است. از نظر آنها خستگی و کیفیت سلامتی در زندگی با هم جدا هستند اما ساختار های مرتبطی دارند.
شواهد نشان می دهد که فرسودگی بر سلامت جسمانی تاثیر منفی دارد و علاوه بر آن، به عنوان یک عامل خطرساز برای بروز بیماری های جسمانی و اختلال های بدنی شناخته شده است (شیروم، ملامید، توکر، برلینز و شاپیرا، ۲۰۰۵؛ به نقل از بشلیده، تقی پور، هاشمی شیخ شبانی، جزایری، ۱۳۹۰).
فرضیه ۵: بین بهزیستی روانشناختی و خستگی عاطفی رابطه وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ق.ظ ]




(۳-۳۰)

تعاریف فوق برای هنگامی است که Tref کوچکتر یا مساوی Tm باشد. با توجه به اینکه آنتالپی PCM در فاز جامد و مایع به صورت زیر تعریف می‌شوند:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(۳-۳۱)

(۳-۳۲)

بنابراین می‌توان Tp یعنی دمای PCM را بر حسب آنتالپی به صورت زیر نوشت:

(۳-۳۳)

if

if

if

در معادلات فوق نیز Tref اشاره به دمایی کوچکتر یا مساوی با Tm دارد.
همانطور که در رابطه (۳-۳۳) دیده می‌شود رابطه بین T و H با توجه به فاز PCM تعیین می‌شود و در شرایط مختلف از معادله مربوط استفاده می‌شود.
۳-۸-۲ معادلات نهایی حاکم بر انتقال حرارت بر پایه روش آنتالپی تعمیم یافته
همانطوری که در رابطه (۳-۳۳) دیده می‌شود، این معادله دارای دو متغیر وابسته می‌باشد و به عبارت دیگر متغیرهای دما و آنتالپی هر دو نقش متغیر وابسته را به عهده دارند. در رابطه مربوط به سیال اگر در آن تغییر فاز صورت ‌نگیرد، متغیر وابسته H، به راحتی به متغیر وابسته دیگر یعنی T قابل تبدیل است و بنابراین در معادلات مربوطه متغیر وابسته را می‌توان به یک متغیر وابسته تبدیل کرد، ولی از آنجایی که در معادلات حاکم بر انتقال حرارت در PCM ، معادله (۳-۳۳) رابطه بین T و H یک رابطه ثابت نمی‌باشد و براساس شرایط PCM تغییر می‌کند، بنابراین در این معادله تبدیل یکی از متغیرهای وابسته به دیگری و استفاده از یک متغیر وابسته امکان ندارد، لذا برای اینکه معادلات دارای شکل یکسانی باشند، بهتر است که در معادلات حاکم بر انتقال حرارت در سیال عامل و دیواره، متغیر H به T تبدیل نشود و به همان شکل موجود نوشته شود.
روش حل این معادلات که در آنها دو متغیر وابسته H و T وجود دارد به این صورت است که H به عنوان متغیر وابسته انتخاب می‌شود و به عبارت دیگر متغیر T به عنوان تابعی از H انتخاب می‌شود (T=T(H)) ، که مقدار آن در هر گام زمانی بر اساس مقدار آنتالپی مربوط به گام زمانی قبل تعیین می‌شود و در هر گام زمانی مقدار دما ثابت گرفته می‌شود. اشکال عمده‌ای که در حل معادلات به این روش ممکن است به وجود آید این است که در هنگامی که تابع T=T(H) پیچیده باشد یا تغییر خواص با تغییر دما شدید باشد، همگرایی با اشکال مواجه خواهد شد.
در ا ین قسمت روش آنتالپی تعمیم یافته مورد بررسی قرار می‌گیرد که اشکالات روش آنتالپی را برطرف نموده است. در ابتدا با بهره گرفتن از این روش، معادله انتقال حرارت حاکم بر PCM بدست آورده شده و سپس برای یکسان شدن شکل معادلات، معادلات انتقال حرارت حاکم بر سیال، با بهره گرفتن از این روش بازنویسی می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ق.ظ ]




منظور از قلمرو زمانی این است که تحقیق در چه فاصله ای از زمان صورت میگیرد و از آن جهت ضروری است که بررسی کننده یا خواننده تحقیق با توجه به این دوره زمانی در مورد به کارگیری دستاوردهای تحقیق می تواند تصمیم گیری کند. این پژوهش در دوره زمانی دو ساله ۹۱-۹۲ مورد بررسی قرار می‌گیرد
۱-۷-۳) قلمرو مکانی :
قلمرو مکانی این تحقیق شرکت های تولیدی استان اردبیل است.
مقدّمه
امروزه، سرعت تغییرات در حوزه های تکنولوژی، فن آوری نرم افزاری و سخت افزاری، دانش بازار و حتی اقتصاد سیاسی کشورها از یک طرف و همچنین ابتکار عمل همراه با سرعت عمل در حوزه های کسب و کار باعث گردیده تا شرکت های کوچک و متوسط با چالش روبرو شوند. صنایع کوچک و متوسط استخوان بندی اقتصاد و صنعت هر کشوری را تشکیل می دهند. در اکثر کشورهای جهان توسعه صنایع کوچک و متوسط جزء سیاست های اصلی و اولویت دار دولت ها به شمار می رود و رویکرد ویژه ای به منظور حمایت از ایجاد، رشد و بقای این گونه واحدها اتخاذ می شود. پنجره واحد بنگاه های کوچک و متوسط بعنوان یک پل ارتباطی بین بنگاه ها از یک سو و دستگاه های تامین کننده خدمات بنگاه ها از سوی دیگر عمل می کند (سادات رسول، و طالبی، ۱۳۸۸،ص۴).
در دو دهه اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی در زمینه ها واشکال گوناگونش به عنوان یکی از کانونی ترین مفاهیم، ظهور و بروز یافته است، هر چند شر و شوق زیادی در بین صاحب نظران و پژوهشگران، مشابه چارچوب مفهومی و ابزار تحلیلی ایجاد کرد. لیکن نگرش ها، دیدگاه ها و انتظارات گوناگونی را نیز دامن زده است (امامقلی ، ۱۳۹۰،ص۲)
به طور کلی میزان سرمایه اجتماعی هر گروه یا جامعه ای نشان دهنده میزان اعتماد افراد به یکدیگر است. همچنین وجود میزان قابل قبولی از سرمایه اجتماعی موجب تسهیل کنش های اجتماعی می شود، به طوری که در مواقع بحرانی می توان برای حل مشکلات از سرمایه اجتماعی به عنوان اصلی ترین منبع حل مشکلات و اصلاح فرآیندهای موجود سود برد. از این رو شناسایی عوامل موثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی اهمیت بسزایی دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هر چند بحث صنایع کوچک و متوسط در جهان سابقه زیادی دارد ولی متأسفانه در کشورمان در حوزه های علمی و سیاست گذاری چندان به اهمیت و جایگاه این بخش پرداخته نشده است. با بررسی عملکرد بازار شرکت های ایرانی می توان شاهد روند پر نوسان و بحث برانگیز رشد و نرخ بازده سرمایه گذاری طی ده سال گذشته بود و این در حالی است که کارشناسان پتانسیل شرکت های حاضر در بازار سرمایهی ایران را از لحاظ عملکرد بهتر، بیشتر از این می دانند. برای بهبود و ارتقای عملکرد شرکت ها، استراتژی های فراوان و گوناگونی پیشنهاد شده که با توجه به شرایط، طراحی و اجرا می شوند و در حقیقت آن چه که بهبود عملکرد بازار شرکت ها را مشکل نموده، انتخاب مؤثرترین و بهترین استراتژی با توجه به ویژگی های سازمان ها است که البته این استراتژی ها باید انعکاس دهندهی پویایی های بازار رقابتی نیز باشد. به طوری که مشکل عدم پویایی استراتژی ها، بزرگ ترین چالش در بررسی ها و مطالعات اخیر گزارش شده است (سایمونز[۱۳]، ۱۳۸۵،صفحات۴۴-۴۲).
عملکرد بازارمی تواند معانی متنوعی داشته باشد، اما به طور عمده از دو دیدگاه می توان به آن نگریست. نخست مفهومی ذهنی که مرتبط است با عملکرد شرکت ها نسبت به رقبای آنها و دیدگاه دوم مفهوم عینی است که بر پایهی اندازه گیری مطلق عملکرد می باشد (Sin LeoY.M,2005,p.6). در این رساله از مفهوم اثربخشی در بازار که با شرایط حاکم بر شرکت های ایرانی مانند گسترش روند خصوصی سازی، ایجاد فضای رقابتی و نیز آینده رو به رشد ایران در سازمان تجارت جهانی بیشتر همخوانی داشت، برای بررسی عملکرد بازاراستفاده شده است. از این رو سوال اصلی این است که سرمایه اجتماعی چه تاثیری بر عملکرد بازار شرکت های تولیدی کوچک و متوسط استان اردبیل دارد؟
بخش اول :
سرمایه اجتماعی
۲-۱ ) مفهوم سرمایه اجتماعی
امروزه در کنار سرمایه های انسانی و اقتصادی ، سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی[۱۴] نیز مورد توجه قرار گرفته است . سرمایه اجتماعی ، یا بعد معنوی یک اجتماع ، میراثی تاریخی است که از طریق تشویق افراد به «همکاری» و «مشارکت» در تعاملات اجتماعی ، قادر است به حل میزان بیشتری از معضلات موجود در آن اجتماع ، فائق آید و حرکت به سوی رشد وتوسعه شتابان اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و … را امکان پذیر سازد .
در واقع ، سرمایه اجتماعی را می توان در کنار سرمایه های اقتصادی و انسانی ، بخشی از ثروت ملّی به حساب آورد که بستر مناسبی برای بهره برداری از سرمایه انسانی و فیزیکی (مادّی) و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود . بدون سرمایه اجتماعی ، هیچ اجتماعی به هیچ سرمایه ای نمی رسد ، به طوری که بسیاری از گروه ها، سازمان ها و جوامع انسانی ، بدون سرمایه اقتصادی و صرفا با تکیه بر سرمایه انسانی و اجتماعی توانسته اند به موفقیت دست یابند ، اما هیچ مجموعه انسانی ، بدون سرمایه اجتماعی نمی تواند اقدامات مفید و هدفمندی انجام دهد .
از سوی دیگر ، سرمایه اجتماعی ، به زندگی فرد ، معنی و مفهوم می بخشد و زندگی را ساده تر و لذت بخش تر می کند . پس به طور کلی می توان گفت : هر چه سرمایه اجتماعی ملتی بیشتر باشد، آن ملت ، خوشبخت تر و ثروتمندتر خواهد بود(الوانی، ۱۳۸۵،ص۵)
برخی از ابعاد جنبه ها و اَشکال سرمایه اجتماعی ـ که گاه از آنها به عنوان ارزش های اجتماعی نیز یاد می شود ـ عبارت اند از : اعتماد ، صداقت ، حسن تفاهم ، سلامتی نفس ، هم دردی ، دوستی ، همبستگی ، فداکاری و … این ابعاد از طریق جریان های اطلاع رسانی مثل آموزش مربوط به مشاغل ، تبادل عقاید ، تبادل اطلاعات ، هنجارهای مربوط به معاملات در شبکه های اجتماعی ، مشارکت های مردمی ، گروه های خودیاری و نوع دوستی و روحیه جمع گرایی در برابر فردگرایی ، و … بین اعضای شبکه های اجتماعی شکل می گیرد ، به طوری که جای پای این بحث را در روابط تمامی گروه های اجتماعی از قبیل : مذهبی (مسجد ، کلیسا) ، ورزشی (باشگاه ها) ، مدنی (انجمن ها ، اتحادیه ها ، احزاب و رسانه های مستقل) ، آموزشی و تربیتی(مدارس ، دانشگاه ها ) و در روابط همسایگی ، دوستانه ، شغلی و خانوادگی نیز می توان مشاهده کرد .
به طور کلی می توان گفت که : سرمایه اجتماعی یک ظرفیت ، جوهر اجتماعی یا هنجاری غیر رسمی است که همکاری میان افراد و نهادهای یک جامعه را ارتقا می بخشد . هر شبکه اجتماعی ، برای دستیابی به اهداف خود ، علاوه بر افراد آگاه و با تجربه و امکانات و ابزار مادی ، به عوامل مانند : اعتماد ، تعهد و مسئولیت پذیری و … هم نیاز دارد که این عوامل ، همان سرمایه های اجتماعی هستند . حتی یک گروه از خلافکاران(مثل گروهی دزد یا قاچاقچی) هم برای موفقیت در کار خود به سرمایه اجتماعی و هنجارهایی مانند : رفتارهای اخلاقی ، قانونمداری ، خطرپذیری و اعتماد متقابل در بین اعضای گروه ، نیاز دارد . در واقع برای موفقیت دسته جمعی در امور غیر قانونی هم ، وجود سرمایه اجتماعی شرط است ( توسلی، ۱۳۸۹،ص۸).
۲- ۲ )سرمایه اجتماعی از دیدگاه پیر بوردیو
بوردیو سه نوع سرمایه را شناسایی نمود؛ این اشکال سرمایه عبارت از شکل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بودند.شکل اقتصادی سرمایه بلافاصله قابل تبدیل به پول است مانند دارایی های منقول و ثابت یک سازمان.سرمایه فرهنگی، نوع دیگر سرمایه است که در یک سازمان وجود دارد مانند تحصیلات عالیه اعضای سازمان که این نوع سرمایه نیز در برخی موارد و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است و سرانجام شکل دیگر سرمایه، سرمایه اجتماعی است که به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می تواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به سرمایه های اقتصادی باشد (وینتر،۲۰۰۰؛ به نقل از الوانی،۱۳۸۰،۴).
سرمایه اجتماعی از نظر بوردیو بر تعهدات و ارتباطات اجتماعی مبتنی است و خود او آن را چنین تعریف می سرمایه اجتماعی انباشت منابع بالفعل و بالقوه ای است که مربوط به داشتن شبکه ای نسبتأ پایدار از روابط کم و بیش نهادی شده از آشنایی و شناخت متقابل است یا به عبارتی دیگر عضویت در یک گروه برای هر یک از اعضایش از طریق حمایت یک سرمایه جمعی، صلاحیتی فراهم می کند که آنان را مستحق «اعتبار» به معانی مختلف کلمه می کند (وردیو، ۵۱:۱۹۹۷).
شاخصی که بوردیو برای سرمایه اجتماعی در نظرمیگیرد عضویت افراد در کلوپ ها است بنابراین از نظر بوردیو ایجاد و اثربخشی سرمایه اجتماعی بستگی به عضویت در یک گروه اجتماعی دارد که اعضای آن، مرزهای گروه را از طریق مبادله اشیا و نهادها بنیان نهاده اند.
این روابط ممکن است از طریق کاربرد یک نام مشترک (خانواده،ملت،انجمن،حزب) و مجموعه ای کانل از کنش ها برای نهادینه کردن، نظیر مبادلات مادی و نمادی تضمین شود. لازم به ذکر است که بوردیو سرمایه اجتماعی را ویژگی انحصاری نخبگان می داند که برای تامین موقعیت نسبی شان طراحی شده است و لذا او بر این باور بود که سرمایه اجتماعی فقط برای افراد مرفه مفید است (فیلد، ۳۴:۱۳۸۸).
از نظر بوردیو مقدار سرمایه اجتماعی در تملک هر عامل اجتماعی به دو امر وابسته است :
اول) اندازه شبکه ارتباطی که عامل اجتماعی به خوبی بتواند آن ها را بسیج نماید.
دوم) مقدار سرمایه (قتصادی،فرهنگی،نمادی) هر یک از کسانی که عامل اجتماعی با آنها در ارتباط است. به اعتقاد بوردیو سرمایه اجتماعی به عنوان شبکه ای از روابط یک ودیعه طبیعی یا حتی یک ودیعه اجتماعی به اعتقاد بوردیو سرمایه اجتماعی به عنوان شبکه ای از روابط یک ودیعه طبیعی یا حتی یک ودیعه اجتماعی.
بوردیو بر قابلیت تبدیل انواع مختلف سرمایه تأکید داشته و سرمایه اقتصادی را ریشه انوا ع دیگر سرمایه می داند و به تعبیر لین (۲۰۰۱) سرمایه اجتماعی از نظر بوردیو لباس مبدل برای سرمایه اقتصادی می باشد.
همان گونه که ملاحظه می شود، از دیدگاه بوردیو سرمایه اقتصادی شکل غالب سرمایه گذاری است و انواع دیگر سرمایه که شامل فرهنگی و اجتماعی است، به عنوان ابزاری برای حصول سرمایه اقتصادی مفهوم پیدا می کنند.
از نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی در ممالک سرمایه داری به عنوان ابزاری برای تثبیت و تقویت جایگاه اقتصادی افراد به شمار می رود، در این ممالک، سرمایه اقتصادی پایه است و سرمایه اجتماعی و فرهنگی ابزاری برای تحقق آن محسوب می شوند.می توان نتیجه گرفت که دیدگاه بوردیو در زمینه سرمایه اجتماعی یک دیدگاه ابزاری صرف است. به عبارتی اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود،کاربردی نخواهد داشت.علاوه بر این در این نوع تحلیل از سرمایه اجتماعی تأثیرپذیری از تئوری سرمایه مارکس کاملأ مشهود است و به نظر میرسد می توان مباحث بوردیو از سرمایه اجتماعی را بیشتر یک رویکرد تضادگرا تلقی کرد.
۲-۳) سرمایه اجتماعی از دیدگاه جیمزکلمن
برخلاف بوردیو، کلمن از واژگان مختلفی برای تعریف سرمایه اجتماعی کمک گرفت؛ وی مفهوم سرمایه اجتماعی را از ابعاد مختلف بررسی کرد.
کلمن برخلاف بوردیو معتقد است که سرمایه اجتماعی صرفا محدود به طبقه مرفه نبوده بلکه میتواند برای طبقات پایین نیز مفید باشد. از نظر کلمن سرمایه اجتماعی نشان دهنده یک منبع است زیرا متضمن شبکه های مبتنی بر ارزشهای مشترک و اعتماد می باشد (فیلد، ۳۸:۱۳۸۸).
مفهوم سرمایه اجتماعی یرای کلمن وسیله ای برای تبیین نحوه همکاری و تعاون افراد با همدیگر بود . او بر این باور بود که سرمایه اجتماعی یکی از وسایلی است که افراد به کمک آن میتوانند منافعی بدست آورند بنابراین سرمایه اجتماعی از نظر کلمن مفید است و دارای کارکرد میباشد و به همین دلیل سرمایه اجتماعی را یا کارکرد آن تعریف میکند.
کلمن برای تعریف سرمایه اجتماعی از نقش و کارکرد آن کمک گرفت و تعریفی کارکردی از سرمایه اجتماعی ارائه داد و نه تعریف ماهوی. بر این اساس، سرمایه اجتماعی عبارت از ا رزش آن جنب ه از ساختار اجتماعی که به عنوان منابعی در اختیار اعضا قرار می گیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند (کلمن، ۱۹۹۰، به نقل از الوانی،۱۳۸۰،ص۴).
کلمن سرمایه اجتماعی را بخشی از ساختار اجتماعی میداند که به کنشگر اجازه میدهد تا با بهره گرفتن از آن به منافع خود دست یابد و سرمایه اجتماعی را همانند سایر اشکال سرمایه مولّد میداندکه دستیابی هدفهای معینی را امکان پذیر می سازد (کلمن، ۱۳۷۷: ۴۶۲).
کلمن در حالی که بر استفاده افراد از منابع ساختی اجتماعی در کنش هایشان برای بدست آوردن بهترین نتایج تأکید می ورزد ولی بر طبیعت جمعی سرمایه اجتماعی نیز اصرار دارد. او معتقد است که سرمایه اجتماعی ویژگی های معینی دارد که آن را از کالاهای خصوصی، تقسیم پذیر و انتقال پذیر، متمایز می سازد. سپس ویژگی های این کالای عمومی را چنین بر می شمرد:
به آسانی مبادله نمی شوداگرچه این سرمایه منبعی است که ارزش استفاده دارد.
سرمایه اجتماعی دارایی هیچ یک از افرادی که از آن سود می برند نیست و این به واسطه صفت کیفی ساختار اجتماعی است که فرد در آن قرار گرفته است.
نتیجه فرعی فعالیت های دیگر است و معمولأ شخص خاصی آن را بوجود نمی آوردزیرا انگیزه برای سرمایه گذاری در آن وجود ندارد یا ضعیف است، بر خلاف سرمایه فیزیکی که به واسطه منافع شخصی اش انگیزه برای سرمایه گذاری کاهش نمی یابد. سرمایه اجتماعی با اینکه منبع مهمی برای افراد است و می تواند بر توانایی انجام کنش و کیفیت زندگی آن ها بسیار تأثیر گذار باشد، با وجود این از آنجا که بسیاری از منافع کنش هایی که سرمایه اجتماعی را به وجود می آورند، توسط افرادی غیر از فردی که آن را ایجاد کرده کسب می شود، به سود فرد نیست که آن را بوجود آورد.نتیجه این می شود که بیشتر شکل های سرمایه اجتماعی به شکل نتیجه فرعی فعالیت های دیگر ایجاد یا نابود می شود. اگرچه کلمن به عوامل ایجاد، حفظ و نابودی اجتماعی اشاره داردو معتقد است عواملی نظیر« فروبستگی شبکه اجتماعی» ، « ثبات ساختار اجتماعی» و « ایدئولوژی» در حفظ و نابودی سرمایه اجتماعی موثر هستند.
نهایتا اینکه سرمایه اجتماعی در صورت استفاده بیشتر برخلاف بعضی اشکال دیگر سرمایه نه تنها مستهلک نمی شود بلکه افزایش می یابد (کلمن،۱۳۷۷: ۴۵۸ و۴۶۲ ).
تعاریف بوردیو و کلمن تا حودودی شبیه به هم هستند. هر دو قائل به مشارکت و عضویت فرد در گروه بودنند و ماحصل آن را به عنوان سرمایه تلقی می نمودنند؛ بوردیو برای این مفهوم از واژه «چسبندگی» و کلمن ار واژه « ساختار اجتماعی» کمک گرفتند.
بر خلاف بوردیو که سرمایه اقتصادی را به عنوان هدف غایی در نظر می گرفتند،کلمن، سرمایه انسانی را به عنوان هدف غایی مطرح و سرمایه اجتماعی را به عنوان ابزاری برای حصول به سرمایه انسانی بکار می برد. به عبارتی، کلمن با بهره گرفتن از مفهوم سرمایه اجتماعی سعی در شناخت نقش هنجارها و ارزش ها در داخل خانواده با شبکه های اجتماعی بود تا از این طریق بتواند موجب تقویت سرمایه انسانی شود.
۲-۴- سرمایه اجتماعی از دیدگاه رابرت پاتنام
رابرت پاتنام نیز از اندیشمندان ونظریه پردازان مفهوم سرمایه اجتماعی است ونظریه ی او در ارتباط با نظریه الکسیس دوتوکویل است دوتوکویل نگران بی نظمی و آنارشی قریب الوقوع در اولین دموکراسی شناخته شده دنیابود و معتقدبود که برابری رسمی دربرابر قانون سبب اتمیزه کردن جامعه وسپس منجربه استبداد می شود امادر پایان سفرهای خود در امریکا به این نتیجه رسید که زندگی انجمنی یکی از شالوده های مهم نظم اجتماعی است و این انجمنها میزان بالای تعهد مدنی را ایجاد می کنند و این امر از ظهور استبداد جلوگیری می کندونظریه پاتنام این بود که هشدار می داد سنگ بنای توکویلی دموکراسی امریکایی در حال نابودی است و در همین راستا مفهوم سرمایه اجتماعی را بکاربرد (فیلد، ۵۲:۱۳۸۸). پاتنام سرمایه اجتماعی را اعتماد، هنجارهای همیاری و شبکه هایی می داند که دستیابی به منافع متقابل را تسهیل می کند و هدف سرمایه اجتماعی را تامین دموکراسی کارآمد و توسعه اقتصادی می داند. بنابراین پاتنام سرمایه اجتماعی را فراتر از سطح فردی بکارمی گیرد وبه چگونگی کارکرد سرمایه اجتماعی در سطح منطقه ای و ملّی و تاثیر آن بر نهادهای دموکراتیک می پردازد.
پانتام ( ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸) از پژوهشگرین اخیر سرمایه اجتماعی است. تأکید عمده وی به نحوه تأثیر سرمایه اجتماعی بر رژیم های سیاسی و نهاد های دموکراتیک مختلف است.
پاتنام، سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از مفاهیمی مانند اعتماد، هنجارها و شبکه ها می داند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع شده و در نهایت منافع متقابل آنان را تأمین خواهد کرد.از نظر وی اعتماد و ارتباط متقابل اعضا در شبکه، به عنوان منابعی هستند که در کنش های اعضای جامعه موجود است (پانتام، ۲۰۰۰ به نقل از الوانی، ۱۳۸۰،ص۵).
پاتنام معتقد است سرمایه اجتماعی نیز مانند سایر سرمایه ها مولّد است و امکان دستیابی به اهداف مشخصی رافراهم میکندبرای مثال گروهی که اعضایش به یکدیگر اعتماد زیادی دارند نسبت به گروهی که فاقد این ویژگیها هستند موفق ترند و کارایی بیشتری را دارند (پانتام، ۲۸۵:۱۳۷۹).
پاتنام، سرمایه اجتماعی را وسیله ای برای رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی در سیتمهای مختلف سیاسی می دانست. تأکید عمده وی بر مفهوم “اعتماد” بود و به زعم وی همین عامل بود که می توانست با جلب اعتماد میان مردم و دولتمردان و نخبگان سیاسی موجب توسعه سیاسی شود. بنابراین، اعتماد، منبع با ارزشی ازسرمایه محسوب می شود که اگر در حکومتی به میزان زیاد اعتماد وجود داشته باشد به همان اندازه رشد سیاسی و توسعه اجتماعی بیشتر خواهد بود.
پاتنام معتقد است که برخلاف سرمایه متعارف که یک کالای خصوصی هستند، سرمایه اجتماعی نوعی کالای عمومی به شمار می آید و افرادی که از آن بهره مندهستند همانند سرمایه متعارف تمایل به افزا یش آن دارد (پانتام، ۹۰:۱۳۷۹)
پاتنام برای سرمایه اجتماعی سه تا مولفه و شاخص تعریف میکند که عبارتند از:شبکه ها ، اعتمادو هنجارهای همیاری. اواعتماد را به دونوع اجتماعی و شخصی دسته بندی میکند و اعتماد اجتماعی را برای جامعه سودمندتر می داند (پانتام، ۲۹۲:۱۳۷۹)
۲-۵-سیر تحول سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی،واقعاً ایده نویی نیست. شرایطی که موجب شده است این مفهوم به گونه ای مطرح شود تا مردم به آن فکر کنند و اهمیت و فایده آن را تشخیص دهند نو است (چستر،بارنارد،۱۳۷۸).
اصطلاح «سرمایه» به ثروت انباشته، به ویژه آنچه برای تولید ثروت به کار می رود، اطلاق می شود (واین،بیکر،۱۳۸۲). کلمه «اجتماعی» در سرمایه اجتماعی نشان می دهد که منایع موجود درون شبکه های کسب و کار با شبکه های فردی دارایی های شخصی محسوب نمی شوند، و هیچ فردی به تنهایی مالک آن ها نیست. این منابع درون شبکه های روابط قرار گرفته اند. اگر سرمایه انسانی آن چیزی نباشد که انسان می داند (مجموع دانش، مهارت ها و تجارب)، سرمایه اجتماعی روابطی است که انسان با کسانی که می شناسد برقرار می کند؛ یعنی اندازه ، کیفیت و گوناگونی شبکه های کسب و کار و شبکه های ارتباطی شخصی که انساندر آن نقش دارد. اما فراتر از آن، سرمایه اجتماعی به کسانی که انسن نمی شناسد نیز بستگی دارد، البته اگر به طور غیر مستقیم و به وسیله شبکه ها با آن ها در ارتباط باشد (چستر،بارنارد،۱۳۷۸).
مفهوم سرمایه نشان می دهد که سرمایه اجتماعی مانند سرمایه انسانی یا سرمایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد، یعنی انسان را قادر می سازد ارزش ایجاد کند، کارها را انجام دهد، به اهدافش برسد، ماموریت هایش را در زندگی به اتمام برساند، و به سهم خود به دنیایی که در آن ندگی می کند کمک کند (واین،بیکر،۱۳۸۲).
اصطلاح سرمایه اجتماعی را برای اولین بار هنی فان مربی جوان اصلاح طلب اجتماعی در اثری در سال ۱۹۱۶ به کار برد. او که احساس کرده بود زندگی اجتماعی به سوی انزوای خانواده و رکود اجتماع پیش می رود، با تاکید بر اهمیت تجدید حیات تعهد اجتماعی برای حفظ دموکراسی، اصطلاح سرمایه اجتماعی را وضع کرد. در توضیح او درباره سرمایه اجتماعی تقریباً عناصر اصلی تفسیرهای بعدی این اصطلاح به کار رفته است. اما ظاهراً مفهوم سرمایه اجتماعی او توجه سایر صاحب نظران را جلب نکرد و بدون اثر ناپدید شد(۱۹۱۶ Hainfan,).
جین جاکویز در دهه ۱۹۶۰ برای تاکید بر ارزش جمعی پیوندهای دوستانه غیر رسمی در کلان شهرهای مدرن از این اصطلاح استفاده کرد، و در دهه ۱۹۷۰ گلن لوری، اقتصاددان، برای روشن کردن علل عدم دسترسی افریقایی-امریکایی ها به پیوندهای اجتماعی وسیع تر به عنوان یکی از موذیانه ترین میراث های برده داری و تبعیض نژادی از این اصطلاح بهره برد (۲۰۰۲، Putnam).
پیر بوردیو، نظریه پرداز اجتماعی اجتماعی فرانسوی، در دهه ۱۹۸۰ سرمایه اجتماعی را به عنوان یکی از اشکال سرمایه مطرح کرد (۱۹۸۶، Bourdieu) و سرانجام جیمز کلمن، جامعه شناس آمریکایی این اصطلاح را در برنامه کار فکری خود، در اواخر دهه ۱۹۸۰ قرار داد و (مانند هانی فان) برای روشن کردن محتوای آموزش و پرورش از آن استفاده کرد(۱۹۸۸، Coleman)، و از آن پس بسیاری از دانشمندان موضوع سرمایه اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار دادند. در این زمینه نظریه های مختلف مطرح شده و پژوهشگران موضوع را بررسی و ارتباط آن را با سایر مسایل و موضوع های اجتماعی مطالعه کردند.
سرمایه اجتماعی اساساً در دهه ۱۹۹۰ مفهوم مهمی شد، و در رشته های علوم اجتماعی بسیار مورد توجه قرار گرفت، در استاد و گفتمان این رشته ها وارد شد، و عده زیادی از جامعه شناسان، علمای سیاست و اقتصاددانان برای یافتن پاسخ های سوال های متعددی که در رشته های خود با آن ها مواجه بودند، به مفوم سرمایه اجتماعی متوسل شدند (۲۰۰۰، Adler).
در حوزه سازمان و مدیریت نیز ، توجه صاحب نظران به نیازها و مسایل اجتماعی، از زمان های گذشته ، زمینه مساعدی برای گسترش مباحث سرمایه اجتماعی ایجاد کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ق.ظ ]




درجه آزادی

۶۲

نسبت آماره کا اسکوار به درجه ازادی

۷۲/۴

مقدار احتمال (P-Value)

۰۰۰/۰

تقریب ریشه میانگین مربع خطا (RMSEA)

۱۲۲/۰

ریشه میانگین مربع مانده ها (SRMR)

۰۶۲/۰

شاخص برازش نرمال (NFI)

۹۴/۰

شاخص نیکویی برازش (GFI)

۸۵/۰

شاخص نیکویی برازش تعدیل شده (AGFI)

۷۸/۰

در جدول ۱۸-۴ ملاحظه می شود مقدار آماره کا اسکوار برابر با ۱۰/۲۹۳ و درجه ازادی آن ۶۲ شده است، لذا برآورد نسبت کای دو به درجه آزادی برابر با ۷۲/۴ شده است. از آنجایی که در این شاخص، مقدار کمتر از ۳ نشان دهنده مدل مناسب می باشد، بنابراین در اینجا مدل، برازش متوسطی را نشان داده است و این مدل از یک مدل آرمانی در جامعه واقعی فاصله دارد. همچنین مقدار احتمال کمتر از ۰۵/۰ شده است. تقریب ریشه میانگین مربع خطای (RMSEA) محاسبه شده برابر با ۱۲۲/۰ بوده که بیشتر از ۱/۰ بوده است و بیانگر اینست که مدل قابل قبول نیست. ریشه میانگین مربع مانده ها (SRMR) برابر با ۰۶۲/۰ شده که این خطا کمتر از ۱/۰ است. همچنین شاخص برازش نرمال (NFI) برابر با ۹۴/۰ بدست آمده است. شاخص نیکویی برازش (GFI) برابر با ۸۵/۰ و شاخص نیکویی برازش تعدیل شده برابر با ۷۸/۰ شده است، در حالیکه مقدار این شاخص برای یک مدل مناسب، باید بالای ۹/۰ می باشد. در مجموع مدل ارائه شده در بررسی تحلیل مسیر مدل متوسطی می باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۴: خلاصه فصل چهارم:
در این فصل با بهره گرفتن از نرم افزار آماری SPSS به تحلیل توصیفی و استنباطی اطلاعات حاصل از پرسشنامه پرداخته شد و با توجه به نتایج بدست آمده فرضیه های سه گانه تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. آنگاه مدل ساختاری متغیرها و برازش مدل مفهومی مطالعه شد و اعلام گردید مدل از سطح متوسطی برخوردار است.
فصل پنجم:
نتیجه گیری و پیشنهادهای تحقیق
۵– نتیجه گیری و پیشنهادهای تحقیق
۱-۵: مقدمه
با تغییر و تحولاتی که در محیط کار روی داده است، مدل های سنتی رهبری دیگر پاسخگوی نیازها و الزامات عصر و دوره حاضر نیستند و نیاز به مدل های جدید رهبری بیش از هر زمان دیگری به چشم می خورد. تاکنون مدل ها و تئوری های متفاوتی از رهبری ارائه شده است که در این میان تئوری رهبری خدمتگزار از جمله تئوری هایی به شمار می رود که می تواند برای مدیران و رهبران سازمان ها کمک بزرگی باشد و برای مشکلاتی که سازمان ها با آن روبرو هستند راه حل های مناسبی ارائه دهد.
در سازمان های دولتی مهم ترین و حساس ترین نقش ها را مدیران بر عهده دارند. اگر مدیران سازمان های دولتی بتوانند شرایطی فراهم آورند که نیروهای بالقوه کارکنان را به فعلیت در آورند، مسلماً این سازمان ها بهبود خواهند یافت؛ از این رو توانمندسازی کارکنان ضرورت می یابد. لذا تلاش در جهت بهبود عملکرد سازمان های دولتی از طریق توانمندسازی کارکنان ضروری به نظر می رسد.
یکی از مهم ترین نیازهای کارکنان در سازمان، برقراری اعتماد بین آنها و مدیران می باشد. وجود سطوح بالای اعتماد در سازمان سبب کاهش هزینه های ارزیابی و دیگر مکانیزم های کنترلی خواهد شد و کارکنان خود را کنترل کرده و دارای انگیزه های درونی خواهند بود.
سازمان های دولتی معمولاً به منظور اجرای وظایف قانونی در جهت نیل به اهداف دولت، اجرای برنامه های مصوب و ارائه خدمات به مردم تشکیل می شوند و به فعالیت می پردازند. با توجه به گسترش دامنه فعالیت های دولت، افزایش هزینه های عمومی و شرایط سیاسی و اقتصادی جهان، توجه به سازمان های دولتی بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. به منظور این که مدیران سازمان های دولتی بتوانند به خوبی به وظایف و فعالیت های محوله خود بپردازند بایستی کارکنان این احساس را داشته باشند که مدیران قابل اعتمادند. بنابراین با توجه به توضیحات فوق، این فصل شامل موارد زیر می باشد:
۱- بررسی نتایج فرضیه های تحقیق،
۲- ارائه پیشنهادها،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم