کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



حقوق جهانگردان غیر مسلمان
حقوق جهانگردان غیر مسلمان در تعالیم دینی- پیمان های فرامرزی و قانون اساسی
جهانگردان، صرف نظر از عقاید دینی و به اعتبار انسان بودن، واجد اعتبار و ارزش هستند. در اندیشه­ های دینی اسلام انسان کسی است که مسجود ملائکه واقع شده و خداوند متعال به او کرامت عطا کرد. و بر سایر موجودات برتری داده است. بنابراین عقلاً تکریم انسان ضروری است و اوصافی چون رنگ، نژاد، زبان و مذهب تأثیری در برتری یا تحقی انسان­ها ندارند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از سوی دیگر، انسان­هایی که به سیر در جهان می­پردازند، به نوعی به ندای شارع مبنی بر «سیروا فی الارض» جامعه عمل می­پوشانند و بی­تردید در گذر از کشورها جهان جان و مال و حیثیت آنان ایمن از تعرض است و حرمتی مضاعف می­یابد. اینان از حقوق طبیعی انسان برخوردارند و بر دولت و ملت کشور میزبان لازم است که حرکت این حقوق را پاس دارد (افشار زاده و همکاران، ۱۳۹۰).
اعلامیه جهانی حقوق بشر که یکی از افتخارات انسان و نشانه ای از تفکر فرهنگی بشر است، با تکیه بر کرامت ذاتی و اعلام حقوق طبیعی انسان ها ضوابطی را بیان کرده است که رعایت آن، جهان عاری از خشونت و تبعیض و توأم با آرامش و همزیستی ایجاد خواهد کرد. در مقدمه این اعلامیه آمده است:
«از آنجا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر به کارهای وحشیانه ای انجامیده است که روح بشریت را برآشفته و پیدایش جهانی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند بالاترین آرمان بشر اعلام شده است.
از آنجا که اساساً حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین درمان مجبور به قیام ضد ظلم و فشار نشود.
از آنجا که مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی وبرابری حقوق را آرمان تمام مردم و ملل اعلام می کند…»
این اعلامیه حقوق ذاتی، غیر قابل سلب و اسقاط ناپذیر انسان ها را مورد بحث قرار داده است؛ حقوقی که لازمه حیثیت انسانی انسان­هاست و دست توانای خلقت و آفرینش، آن را برای انسان قرار داده است. یعنی مبدأ و قدرتی که به انسانها عقل و اراده و شرافت انسانی بخشیده، این حقوق را نیز به آنها داده است. پس انسانها نه می­توانند محتویان اعلامیه حقوق بشر را برای خود وضع و نه می­توانند از خود سلب کنند (اسماعیل پور، ۱۳۹۰).
به نظر می­رسد به دلیل مبنای طبیعی این حقوق است که وجود مشترک بسیار زیادی بین مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر غرب، مصوب ۱۹۶۸ و اعلامیه حقوق بشر اسلامی، مصوب سازمان کنفرانس اسلامی مصوب ۱۹۹۰ میلادی وجود دارد.
حق آزادی رفت و آمد که مبنای حرکت جهانگردان از کشوری به کشور دیگر است، در هر دو منبع قانونی فوق مورد شناسایی قرار گرفته است؛ چنانکه ماده ۱۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان می دارد:
۱- هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور و محل اقامت خود را انتخاب کند.
۲- هرکس حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.
از مجموع مطالب مطرح شده این نتیجه حاصل می­ شود که قوانین فرامرزی حرمت جان، مال و حیثیت بیگانگان، از جمله جهانگردان را مورد تأکید و تأیید قرار دادند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اگرچه به صراحت حقوق جهانگردان غیر مسلمان تبیین نشده است، ولی از اصل ۱۴ قانون اساسی می­توان به نحوه ارتباط دولت و ملت ایران با جهانگردان غیر مسلمان پی برد. این اصل بیان می دارد:
به حکم آیه شریفه ‹‹لاینحی کم الله عن الذین لم تقاتلوا کم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الهیم ان الله یحب المقسطین›› دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل کنند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه نکنند.
همچنین نباید از یاد برد که جهانگردان غیر مسلمان، میهمانان کشور میزبان محسوب می­شوند و کشور میزبان با صدور روادید عملاً پیمان دوستی و عدم تعرض نسبت به آنها را امضاء می­ کنند(یوسفی پور، ۱۳۷۹). در این خصوص، دین اسلام افزون بر تأکید بلیغ بر پایبندی و پایداری در برابر پیمان ها، بایسته نگه داشتن حقوق همه انسانها و حاکمیت عدالت اجتماعی و رهیز از هرگونه تجاوز و خیانت، پیروانش را در ارتباط با دیگر ملتها به یک سلسله رفتارهای اخلاقی و اجتماعی و تربیتی سفارش کرده است.
در اینجا بی­مناسبت نیست به کلام حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر آن گاه که عازم مصر و قبول حکومت آن دیار بود، اشاره کنیم که فرموردند: با مردم به مهربانی رفتار کند و چون حیوان درنده به جان آن­ها نیفتد؛ چرا که مردم دو دسته اند یا برادران دینی تو هستند یا همانند توانسانند.
حقوق جهانگردان غیر مسلمان در قوانین عادی
الف) قانون مدنی
این قانون، میراث بر جای مانده از اندیشمندان بزرگی است که با مهارتی تام، پیوندی مستحکم بین حقوق اسلامی و حقوق اروپایی برقرار کردند و در نتیجه همت آن بلند نظران بنای مستحکمی ایجاد شد که هنوز پس از گذشت قریب به ۷۰ سال باقی و پابرجاست. در این قانون، احکام مربوط به اشخاص، اموال، عقود و معاملات تبیین شده است. جهانگردان غیر مسلمان اگرچه بنابر عموم ماده ۵ قانون مدنی تحت شمول این قانون قرار دارند، در خصوص احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود››.
احوال شخصیه که موضوع اصلی این ماده را تشکیل می­دهد، عبارت از اوصافی است که مربوط به شخص، صرف نظر از شغل و مقام خاص او در اجتماع است. احوال شخصیه را اوصافی تشکیل می­ دهند که قابل تقویم و مبادله به پول نیستند و از لحاظ حقوق مدنی نیز آثاری بر آنها مرتبط است؛ مانند ازدواج و طلاق و نسب. از سوی دیگر در خصوص مشمولان این ماده باید گفت اتباع خارجه اعم است از اهل کتاب خارجی و غیر اهل کتاب خارجی که به صورت مستأمن (زینهاری) مقیم دائم یا موقت در ایران باشند؛ پس بودایی برهمایی هم که باشند، مشمول این ماده اند، اما نکته مهم، تصادم اهل شخصیه اتباع خارجه با احوال شخصیه اتباع داخله است که موجب مقید شدن ‹‹ماده ۷ قانون مدنی›› می­ شود. نکاح مصداقی از این احوال است که ‹‹دین›› و ‹‹تابعیت›› متعاقدین سبب تفاوت احکام آن می­ شود.
تکالیف جهانگردان غیر مسلمان
لزوم رعایت قوانین موضوعه جمهوری اسلامی ایران
قانون هر کشور مجموعه ­ای از مطلوب­ها، خواسته ها، بایدها و نبایدهاست که رعایت آن از جانب تمامی افراد و اشخاص اعم از تبعه و بیگانه ضروری است. بیگانگی که به عنوان جهانگرد پای بر عرصه کشور می­نهند، به دیده احترام به قوانین کشور میزبان می­نگرد و خود را ملزم به تبعیت از اوامر و نواحی قانونگذار آن کشور می­دانند؛ قوانینی که بعضاً محدود کننده رفتار و گفتار جهانگردان هستند؛ در حالی که ممکن است آن رفتار یا گفتار در کشور متبوع جهانگردان پذیرفته و مجاز باشد (وان بنن، ۲۰۰۷).
در اینجا اهمیت رعایت قوانین مضاعف است؛ زیرا سخن از ورود ‹‹غیر مسلمان›› به ‹‹کشور اسلامی›› است؛ بر اساس اصل ۴ قانون اساسی، قوانی آن باید منطبق با موازین اسلام باشد. از این حیث قوانین موضوعه رنگ و بویی شرعی دارند و نباید اعتقادات جهانگرد غیر مسلمان سبب نادیده گرفتن چنین قوانینی شود؛ به دیگر سخن، پیش شرط ورود ‹‹جهانگرد›› به هر کشوری آن است که حرمت قوانین آن کشور را حفظ کند و با دیده تحقیر به آن ننگرد. به عقیده برخی حقوق دانان، حقوق بین الملل، هیچ کشوری را ملزم به پذیرش بیکانگان در قلمرو خود نمی­کند؛ لیکن زمانیکه کشوری به اتباع بیگانه اجازه ورود و اقامت در خاک خود می­دهد، باید از جان و مال آنان محافظت کنند.
از مجموعه مطالب پیش گفته این نتیجه حاصل می شد که ‹‹جهانگردان در ایران›› با دو ممنوعیت ناشی از دین و تابعیت مواجه هستند البته اصل بر تساوی افراد و اشخاص در قبال قانون است، مگر در موارد خاصی که به صراحت حکمی خلاف قاعده مقرر شده باشد. بنابراین، جهانگردان غیر مسلمان ملزم به رعایت قوانین مختلف مربوط به ورود و خروج از ایران (قوانین گذرنامه و گمرکی)، قوانین مدنی، تجاری، جزایی و اداری هستند.
لزوم رعایت محدودیت ها و ممنوعیت های شرعی
در برخی از کشورها ‹‹جهانگردان بیگانه›› صرفاً با تکالیف مذکور در قوانی موضوعه مواجه هستند؛ لیکن در کشور ایران رعایت ممنوعیت­های شرعی تکلیف دیگری است که رعایت آن لازم و ضروری است، که سعی شده در این مبانی و حدود محدودیت های مهم شرعی جهانگردان غیر مسلمان مورد بررسی قرار گیرد.
الف) ورود به اماکن مقدسه (مساجد و مشاهد مشروفه)
یکی از مشکلات جهانگردان غیر مسلمان، محرومیت ایشان از ورود به مساجد و مشارف مشروفه و اماکن مقدسه است. این محرومیت از آنجا ناشی می­ شود که در تعالیم دینی بر عدم نجاست مسجد تأکید فراوانی گردیده و در بیان اصناف نجاسات، ‹‹کافر›› یکی از مصادیق آن محسوب شده است.
اعلامیه جهانی حقوق بشر اسلامی که بیانگر اندیشه­ های دینی مسلمانان درسطح جهانی است، دراین خصوص بیان می دارد: ‹‹ شخصی که مسلمان نباشد ازحرم مکه نباید عبور کند وبرای عبور او از خاک حجاز بنابرنظر برخی ازفقها اجازه زمامدار مسلمین لازم است ››.
همچنین برای غیرمسلمان اقامت درمکه جایز نیست. براساس اعلامیه فوق، عبور و مرور و اقامت مطلق کفار اعم از کتابی و غیر آن ممنوع اعلام شده است.
ب) محدودیت های مربوط به پوشش جهانگردان زن و غیر مسلمان
مهمترین مسئله­ای که رعایت آن از جانب جهانگردان زن و غیرمسلمان ضروری است، مسئله حجاب است. استعمال کلمه حجاب درمورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. درقدیم، به خصوص در اصطلاح فقها، کلمه ‹‹ ستر»ت که به معنای پوشش است (یوسفی پور، ۱۳۷۹).
در این که پوشش زن از ضروریات قرآن است، جای تردید نیست، لکن درخصوص حدود پوشش اختلاف نظر وجود دارد. عقیده مطلوب آن است که پوشانیدن بدن غیر ازوجه و کفین بر زن واجب است؛ اما در آیا دایره این وجوب شامل زنان غیرمسلمان هم می­ شود.
در برخی از رو­آیات رسیده، نگاه کردن به سروصورت زنان غیر مسلمان بلا اشکال اعلام شده است؛ ازجمله درحدیثی ازحضرت علی (ع) آمده ‹‹ لابأس بالنظر الی رؤوس الناس من اهل الذمه ›› (نگاه کردن به سرهای زنان اهل ذمه جایز است). در روایتی دیگر از امام صادق (ع) نقل شده است که حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: ‹‹ لاحرمه لنساء اهل الذمه ان ینظر الی شعورهن وایدیهن›› ( حرام نیست که به موها ودست های زنان اهل ذمه نگاه شود).
قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت پوشش، بی­حجابی در انظار عمومی را جرم اعلام کرده است. تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی در این خصوص بیان می دارد: ‹‹زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه یا از ۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد››.
این عقیده منطبق با اصل شمول قوانین جذایی در مورد کلیه افراد ساکن ایران است. ماده ۳ قانون مجازات اسلامی در این زمینه بیان می­دارد: ‹‹قوانین جزائی درباره کلیه کسانیکه در قلمرو حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران مرتکب به جرم شوند اعمال می­ شود مگر آنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده است››.
بنابراین، جهانگردان زن غیر مسلمان ملزم به رعایت این محدودیت قانونی هستند.
۲-۱۸٫ درباره سازمان جهانی جهانگردی
سازمان جهانی جهانگردی مهمترین تشکیلات و سازمان بین ­المللی در زمینه فعالیت­های گردشگری می­باشد (افشار زاده و همکاران، ۱۳۹۰).
این سازمان در سال ۱۹۷۵ تأسیس و بزرگترین تشکیلات جهانی جهانگردی محسوب می­گردد. قبل از تأسیس این سازمان، معتبرترین سازمان بین المللی و تخصصی جهانگردی (اتحادیه بین المللی سازمانهای رسمی مسافرتی) بود.
۲-۱۸-۱٫ مهمترین زمینه های فعالیت سازمان جهانی جهانگردی(نان، ۲۰۱۳).
جریان آزاد و بدون مانع جهانگردی از یک کشور به کشوری دیگر و در داخل هر کشور
کمک به توسعه اقتصادی کشورها از طریق گسترش جهانگردی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 08:17:00 ق.ظ ]




۲-۱۱- شهادت حضرت علی (ع)
تعدادی از خوارج تصمیم به قتل علی،معاویه و عمروعاص به صورت همزمان گرفتند تابه عقیدۀ خود اسلام را از دست این سه تن که مسئول جنگ های داخلی بودند،خلاص کنند که تنها موفق شدند علی را بکشند و معاویه و عمروعاص جان سالم به در بردند. «در منابع روز ضربت خوردن علی ۱۷،۱۹، ۲۱ رمضان گزارش شده است. امَا شیخ مفید روز ۱۹ را صحیح تر می داند و ابن ابی الحدید نیز می نویسد چون این سه تن کارشان را عبادت می دانستند بنابراین آن را در شب قدر ۱۹ رمضان قرار دادند تا ثواب بیشتری برده باشند. روز مرگ علی هم در منابع از ۱۱تا ۲۱ رمضان گزارش شده و مدَت تحمَل ضربت را دو یا سه روز دانسته اند. علی در هنگامی که مشغول خواندن نماز صبح در مسجد کوفه بود و به روایتی دیگر در کنار مسجد توسط عبدالرحمن بن ملجم و با یک شمشیر مسموم از ناحیه سر ضربت خورد. عبدالرحمن این عمل را به قصد انتقام گیری از وی در قبال کشتگان نهروان،انجام داد. دو روز بعد در ۱۹ یا ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجری مصادف با ۲۷ ژانویه ۶۶۱ میلادی حضرت علی (ع) در سن ۶۲یا۶۳ سالگی در گذشت.» ( طالقانی،۱۳۳۳: ۱۶۸ )

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یأس و نومیدی مرد کریمی که در مقصود خود پیشرفتی نکرده است از یک طرف و جرئت و بی باکی حیله گری که روزگار مطابق میل او به او کمک کرده است از طرف دیگر. عشق سوزان عاشق دلسوخته که به امید وصال معشوقه دیوانه شده باشد،از یک طرف و گذشت و مردانگی مقتولی که وصیت می کند به کشنده اش مهربانی نمایند از طرف دیگر کینه وانتقام زن و جما ل و حسن گیج کننده او و انحراف دینی از یک طرف و شدّت ایمان و عقیده ای خا لص طرف دیگر و کیفیات و جهات دیگری به این شرح در خاتمه دادن به حیا ت کسی که جان او با جان هزاران نفر برابری می کرد، البته تأثیر داشته است.
«علی از مدّت ها قبل می دانست که کشته می شود، حال یا محمد به وی گفته یا خودش این مطلب را حس کرده بود. روایات زیادی وجود دارد که در آن محمد یا علی خبر می دهند که ریش علی از خون فرق سرش رنگین می شود. روایات دیگری وجود دارد که در آن محمد می گوید: بدترین مردم در دوران باستان کسی بود که شتر صا لح را پی کرد و بدترین افراد در امت معاصر من کسی است که علی را می کشد،امّا عموماً به کار بردن لفظ بدترین مردم رابه علی نسبت می دهند و گاهی این دو روایت باهم یکجا روایت می شود. شب واقعه،علی اعلام کرد که امشب شب سرنوشت اوست و هنگامی در سحر منزلش را ترک می کرد، غازهاسروصدا کردند و وی گفت: این ها به خاطر وی در حال عزاداری هستند.عمدتاً در منابع شیعی به این مطلب اشاره شده، که علی با وجود اینکه می دانست کشته می شود، کس دیگری رابه جای خود به نماز نگذاشت و با وجود اینکه دیگران به وی در مورد احتمال کشته شدنش هشدار دادند،با خواندن اشعاری گفت که از مرگ نمی ترسد.»(جورج جرداق،بی تا: ج ۶،۷۲۷ ) «علی حتی پیش بینی کرد که ابن ملجم قاتل او خواهد بود وهنگامی که ابن ملجم می خواست باوی به عنوان خلیفه بیعت کند، دویاسه بار ابن ملجم رابدترین مخلوق خدا خواند.روایتی بیان می کند که علی و محمد حنیفه که به حمام رفته بودند با دیدن ابن ملجم که به حمام وارد شد، ترسیدند. علی از ابن ملجم به خاطر این که تصور می کرد برای کشتنش آمده با خواندن شعری گله کرد، امّا ابن ملجم گفت که برای دادن هدیه ای به وی به آنجا آمده و همین کار را نیز کرد. بنابراین رابطه بین علی وابن ملجم رابطه ای تنش برانگیز است. وی بااین وجود، هیچ گونه اقدامی بر علیه ابن ملجم انجام نمی داد. ابن سعد روایت می کند که علی گفت چگونه کسی را بکشم که هنوز من را نکشته است؟ حتی موقعی که یک نفر از قبیله مراد یا کسی که اززبان ملجم نقشه قتل را شنیده بود،در مورد نقشه قتلش به علی خبر داد،علی پاسخ داد که هر انسانی دو فرشته نگهبان بر دو شانه اش دارد که مرگش زودتر از موعد مقرر فرا نمی‌رسد.»(توماس کارابل،بی تا: ج ۶،۷۳۹ )
فصل سوم
تبیین پژوهش
۳-۱- روش پژوهش
لازمۀ هر پژوهشی استناد به مراجع معتبر در همان زمینه است. در این پژوهش نیز آن چه مورد توجه نگارنده بوده است رجوع به منابع مورد نیاز متناسب با موضوع انتخابی بوده است. پس از به دست آوردن منابع موردنظر ابتدا به صورت خاص، آثاری که در زمینۀ شخصیّت حضرت علی (ع) نوشته شده است مورد استفاده قرار گرفته است، که این کتاب ها گاه دست آورد ترجمۀ پژوهشگران دیگر کشورها وگاه نتیجۀ کوشش پژوهشگران ایرانی است. در ادامه آثاری که در ارتباط با حضرت علی (ع) به صورت مقاله بوده است و به همت پژوهشگران معاصر نوشته شده است مورد بررسی قرار گرفته است و نکات مهمّ آن استخراج گردیده است. سرانجام پس از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز و بررسی های گوناگون به ترتیب زیر به طبقه بندی داده های پژوهش پرداخته شده است.
فصل اوّل، که کلیّات پژوهش را در بر می گیرد و به مسائلی نظیر مقدمه، بیان مسئله، اهمیّت و ضرورت پژوهش، اهداف پژوهش، سؤالات، فرضیات و روش انجام تحقیق اختصاص یافته است. فصل دوم، در خصوص پیشینۀ تحقیق و مقدمات پژوهش که شامل مفاهیم اساسی از تاریخ صدر اسلام وحوادثی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به زندگانی حضرت علی (ع) پیوند می یابد.
فصل سوم، که همین فصل است به روش پژوهش اختصاص دارد. فصل چهارم، که فصل اصلی پایان نامه می باشد به تجزیه و تحلیل داده ها و اثبات فرضیه ها می پردازد و در این فرایند به بررسی شخصیت علی (ع) در دو منظومۀ علی نامه و خاوران نامه پرداخته شده است و جهت سهولت در کار ابتدا ابیاتی که در دیوان این دو شاعر، در ذکر فضایل حضرت علی (ع)موجود بوده، نویسنده استخراج نموده و آنها را تحلیل کرده است. فضایلی مانند، شجاعت، فداکاری، علم، گذشت و جوانمردی، حلم و فروتنی، زهد و تقوی و در پایان این فصل تلاش نگارنده بر آن بوده است که دو منظومۀ علی نامه و خاوران نامه را بر اساس پاره ای از عناصر زیبا شناسی سخن در قلمرو فصاحت و بلاغت و توابع آن ( معانی، بیان و بدیع )و مطابقت شخصیت های این دو منظومه با اسناد تاریخی بررسی و ژرف کاوی کند.
فصل پنجم،به استنباط و نتیجه گیری نهایی از مفاهیم مندرج در پایان نامه اختصاص یافته است.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل پژوهش

که تر کنیم سر انگشت و صفحه بشماریم

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست

«از پیامبر گرامی اسلام (ص) روایت شده است که اگر درختان قلم شوند و دریاها مرکّب و جنیان حسابگر شوند و آدمیان نویسنده، نمی توانند فضایل علی (ع) را برشمارند.» (ابن شهر آشوب،۱۳۷۹:ج ۲، ۴۶۷ )
برشمردن صفات امام علی(ع) همان گونه که در حدیث پیامبر آمده، کاری است بس دشوار و دست نایافتنی، چرا که ایشان مصداق بارز صفات حسنه و خصال ستوده اند.شاید گویا ترین شاهد در این باب حدیث ذیل از پیامبر باشد؛ آنجا که فرموده اند: «هر کس مشتاق است پس از سال ها،طاقت ابراهیم نبی، پایمردی نوح و زیبایی یوسف را ببیند، درون و بیرون علی (ع) را ببیند»( متقی هندی، ۱۴۰۹: ج ۱۵،۳۹۰) مقام ومنزلت امام علی بن ابیطالب صلوات الله علیه، همانند جدولی است که حلَ آن گردشی از مفتاح غیبُ الجَمع والوُجوُد را تضمین می کند، و چرا این چنین نباشد و حال آنکه اگر می بایست جمیع فضائل و حقایق ربانی و اوامر الهی در سرزمینی نازل شود، چه سرزمینی بهتر وشریف تر و مستعد تر از قلب نازنین امام علی سلام الله علیه که آیت باهره جمال و جلال احدیت و حقیقت اسم الاعظم الله است مولا امیرالمؤمنین (ع)از فضایل و حسناتی برخوردار است که صورت حقیقی آن در نشئه غیب که اشراف بر عالم وجود دارد، نمایان خواهد شد.علی(ع) به عنوان والا ترین پرورش یافته ی مکتب اسلام، دارای ویژگی های شخصیتی منحصر به فردی است که بعد از قرن ها هنوز چشمه ای از این اقیانوس بی کران به وصف در نیامده است. کسی که پیامبر در باره اش می فرماید: «یا علی خداوند تورا به چیز هایی زینت داد که پیش بندگان او زینتی از آنها محبوب تر نیست.» ( حاکم حسکانی، ۱۴۱۱: ۱۰۰ ) به عنوان نمونه و ذره ای از کهکشان فضائل امام امیر المؤمنین علیه السلام، این که آن جناب به ارائه حق تعالی اشراف برجمیع اموری دارد که لحظه ها و دقایق و ساعات و روز ها ونیات و تعداد و وزن و سبکی آنان چه ملکی و ملکوتی الی تعدد قطرات باران ها و برف ها و جمیع اموری که در نظام عالم واقع می گردد که خداوند بزرگ به اراده ازلی اش این ولایت و قدرت ربانی را به او عنایت فرموده است؛ چنانچه حضرت علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در ( خطبه البیان ) می فرماید:«أناالذی اعلمُ ما یُحَدَثُ آناً بَعدِ آن و ساعه بًعد َ ساعه، أنا الذی أعلم ُ خًطًراتِ القلوب وَ لَمحَ العُیُو ن وَ ما تُخفی الصدور» ( ابن ماجه،۱۳۴۹:۶۳۰) «من آنم که حوادث را لحظه به لحظه و ساعت به ساعت می دانم.من خطورات دلها،نگاه چشم ها و آنچه را سینه ها پنهان می کنند می دانم» و در جایی دیگر می فرماید: «إندَ مَحتُ عَلی مَکنونُ عِلمِ لَو بُحتُ بِهِ لاضطَرَبتُم اضطِرابَ الارشِیَهَ فی الطّویّ البعیدهِ» ( نهج البلاغه،۱۳۸۷: خ۵ ) «من حاوی علوم پوشیده ای هستم که اگر اظهارش بدارم شما همچون طناب آویزان در چاه های عمیق به اضطراب و لرزان در می آیید.» و دربیانی دیگر فرموده است: «به آن خدائی که دانه را شکافت و بنده را آفرید اگر بخواهم بنمایم به مردم آنچه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مرا آموخته از نشانه ها و عجایب، مردم به کفر بر می گردند.» (ابن حجر،۱۳۲۸:۹۵) علم و حکمت،جوانمردی و آزادگی، عدالت و ظلم ستیزی، ادب و فروتنی، مهربانی و عاطفه، ایثار و از خود گذشتگی، دلاوری و شجاعت، جود وسخا و… همه گوشه ای از فضایلی است که در آن حضرت می توان سراغ گرفت. هنرمندان در طول تاریخ،ارادت خود رابه خاندان نبوت به خصوص علی(ع)به صورت های گوناگونی نشان داده اند.گاهی در کتیبه های مدارس دینی و گاه در کاشی کاری های مساجد و هم چنین در آثار معماری به جا مانده از گذشته به تابلو های نقاشی و خوش نویسی هایی بر می خوریم که به نام علی (ع)، مزّین شده است آن وجود مطهر همچون شمس اعظم بر جای جای گسترۀ عوالم غیبیّه و دائرۀ امکان می تابد و جمیع موجودات، ساکنان ملک و ملکوت را از وجود الهیه اش بهره مند می سازد.
آن مولائیکه نقطه کاینات،محور دایرات، سرّ ممکنات، شعاع جلال کبریا، سرمخزون و اسرار کاف و نون و اسم مستأثر گنجینۀ واحد احد است. شاعران چه شیعه و چه سنی به عنوان هنرمند سروده های خود را به مناقب علی و آلش زینت بخشیده‌اند و تلاش کرده اند با زبان شعر،فضایل و اوصاف فرا زمینی آن حضرت را که در روایات و احادیث آمده است، ماندگار سازند و در این راه پیامبر اکرم (ص) و همچنین ائمۀ معصومین (ع) مشوق آنان بوده اند و به عنوان شاهد، به این حدیث اشاره می کنیم که فرموده اند:«هر که بیتی شعر درباره ما بگوید، خداوند در برابرآن خانه ای دربهشت برایش بنا می کند.» (ابن شهر آشوب، ۱۳۷۹: ج۲،۵۳۳ ) آنچه ازحضرت علی (ع) در منظومه علی نامه وخاوران نامه آمده،به شکل تطبیقی و موضو عی ارائه می‌گردد:
الف) عشق به علی (ع) و مدح ایشان
ب)حقانیت امام و فرزندانش برای حکومت پس از پیامبر
پ) شرف و بزرگی
ت) شجاعت و ایثارگری
ث) زهد و عبادات
ج) کرامات ومعجزات
چ) علم وآگاهی
هـ) صبر وحلم
خ) کرامت نفس و جوانمردی
د) ثقه به نفس حضرت علی
۴-۱- عشق به حضرت علی (ع) ومدح ایشان
۴-۱-۱- الف) عشق به حضرت علی (ع) و مدح آن حضرت در منظومه علی نامه

اگر با خیانت ببودی علی
همی دون که بُد اختیار خدای
زموسی و عیسی ونوح خلیل
به حلم اندرون بود نوح حلیم
به هر نذر در بُد خلیل از وفا
به علم اندرون آدم دیگر است
چو تخم همه راستی حیدر است
کسی که خلاف آورد اندرین

نخواندیش یزدان ولیِّ وفیشب و روز بُد پیشکار خدای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:17:00 ق.ظ ]




فصل اول: کلیات
۱-مقدمه
یکی ازپدیده های طبیعی قابل مشاهده در تمام ساختارهای جوامع انسانی وجود تفاوت هاست. در واقع، زیبائی جهان هستی در وجود این تفاوت هاست. یک نظام آموزشی سالم، انسانی، پویا و کارآمد این تفاوت ها را به شکل طبیعی از توانایی ها و قابلیت ها دریافت و ادراک می کند. یکی از مهمترین مسائلی که معلمان در کلاس خود با آن مواجهند، وجود تفاوت های فردی در میان دانشجویان از نظر هوشی، استعداد، انگیزش، پیشرفت تحصیلی، سبک یادگیری و نظایراین هاست. درک این تفاوت ها می تواند به پویایی کار معلمان کمک کند.
تفاوت های فردی در یادگیری از دیر باز مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. این عقیده که تفاوت های افراد در یادگیری صرفاً ناشی از تفاوت های آنها در هوش و توانایی هاست تا مدت ها در دنیای تعلیم و تربیت پذیرفته شده بود، اما بعدها تغییر یافت. پژوهشگران نشان داده اند که دانشجویان سبک های شناختی متفاوتی دارند؛ یعنی اطلاعات را از راه های مختـــلف تجزیه و تحلــیل می کنند و یاد می گیرند. امروزه مشخص شده است که تفاوت های افراد در یادگیری فقط تا حدی به هوش و توانایی های آنها بستگی دارد. بنابراین، عوامل دیگری نظیر ویژگی های شخصیتی، دشواری تکلیف و تفاوت سبک ها نیز در این امر دخیل اند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

موضوع این پژوهش، مطالعه رابطه سبک های شناختی[۱] و یادگیری خود تنظیمی[۲] با دست برتری[۳] است. در واقع بر اهمیت تفاوت های فردی تاکید دارد که چگونه این ویژگی ها با هم در ارتباط هستند. این متغیرها رابطه مستقیمی نیز با آموزش آموزشگاهی امروزه دارند.
سبک های شناختی و یادگیری خودتنظیمی را می توان از مهمترین سازه های راون شناسی تربیتی محسوب کرد. همواره متخصصان و مربیان به دنبال شناسایی عوامل موثر بر این سازه ها می باشند تا با درک این عوامل و تفاوت ها بازدهی یادگیری دانشجویان را در محیط های آموزشی به حداکثر ممکن برسانند، و از فضا و امکانات موجود نهایت بهره وری را داشته باشند.در این رهگذر باید تلاش کرد تا به گونه ای دقیق متغیرهای پیش بینی کننده سبک های شناختی شناسایی شوند تا بتوان شرایط آموزشی را بهسازی نمود و تاثیر آن را بر عملکرد تحصیلی مشاهده کرد. پس در این تحقیق سوال این است که دست چپ بودن یا راست دست بودن یا به عبارت دقیق علمی راست برتری یا چپ برتری به چه اندازه سبک های شناختی و یادگیری خودتنظیمی افراد را می تواند پیش بینی کند. آیا این ویژگی های شخصیتی یا جسمانی با سبک های شناختی در ارتباط هستند و می توانند باورها و رجحان های آنها را توجیه کنند، آیا راست برتری یا چپ برتری با خودتنظیمی ارتباط دارد؟
بحث در مورد سبک های شناختی از اواخر دهه سال ۱۹۷۰ رونق پیدا کرده است و یکی از دلایلی که مطرح شد این است که سبک های شناختی یک کاربرد عملی به ویژه در آموزش و پرورش دارد و بسیاری از مربیان بر این باورند که سبـــک های شنـــاختی بر فرایند یادگیری تاثیر می گذارند. اگر چه این سبک ها به طرق مختــلف تعریف می شوند ولی عمدتاً بر این نکته تاکید می ورزند که سبک های شناختـی شامل باورها،اعتقادات، رجحـــان ها و رفتارهایی است که افراد به کارمی برند تا در یک موقعیت معین به یادگیری خود کمک کنند. افراد متناسب با تفاوت های فردی خود در یادگیری از سبک های متفاوتی استفاده می کنند. انسان ها در موقعیت یکسان متفاوت یاد می گیرند که شاید مهم ترین دلیل آن سبک های متفاوت یادگیری آنان باشد، این سبک ها تعیین می کنند که در برخورد با یک موقعیت فرد چه مدت به چه چیز و به چه چیز میــزانی توجه کند. در واقـــع سبک های شناختی را می توان عامل بسیاری از تفاوت های فردی در کلاس درس دانست.
پژوهش های مختلـــفی در مورد اینکه دانشجویان و از چـه سبــک هایی به فراگیری مطالب می پردازند صورت گرفته است. یکی از پژوهشگرانی که در مورد سبک های شناختی نظریه مهمی ارائه داده است، کلب است (۱۹۹۶) است. نظریه ای که توسط کلب در مورد یادگیری ارائه شد توجه زیادی را به خود جلب کرده است. کلب در نظریه خود چهار وضعیت تجربه ،تجربه عینی (CE )، مشـــاهده تاملی (RO )، خلق مفاهیـم انتـزاعی (AC)، و تجــــربه فعال (AE) را مشــــخص می کند. ابعاد تجربه عینی/خلق مفاهیم انتزاعی و تجربه فعال/مشاهده تاملی دو قطب مخالف در مفاهیم روش های یادگیری هستند. هر کدام از این وضعیت ها نوع ادراک اطلاعات توسط فرد را نشان می دهد و کلب چهار نوع از یادگیرندگان را بر طبق موقعیت شان نسبت به این دو بعد شناسایی کرد (فوجی[۴]،۱۹۹۶) . کلب افراد را بر اساس این یادگیری تجربه ای به چهار گروه افراد همگرا ، واگرا ، انطباق یابنده و جذب کننده تقسیم می کند.
یکی دیگر از مفاهیم مهم در روان شناسی یادگیری ، تربیتی و شناختی معاصر یادگیری خودتنظیمی است. زیمرمن[۵] در سال ۱۹۹۴ آن را نوعی از یادگیری که در آن افراد تلاش های خود را برای فراگـیری دانش و مهارت بدون تکیه به معلم و دیگران شخصاً شروع کرده و جهت می بخشند تعریف می کند.
تعاریف گذشته خود تنظیمی بیشتر بر جنبه های شناختی آن بدون به توجه به جنبه های عاطفی، هیجانی و انگیزشی آن تاکید می کنند. اما تعاریف جدید مربوط، سعی در یکپارچه کردن جنبه های سرد و گرم یادگیری همچون شناخت ها ، عواطف و انگیزه ها دارند. بر این اساس می توان گفت شامل کلیه فرایندهای شناختی و انگیزشی که طی آن فرد برای فعالیت های یادگیری اش هدف گزینی و برنامه ریزی می کند و متناسب با شرایط راهبردهای مدیریتی ،نظارتی و ارزشیابی لازم را اعمال می کند و در صورت لزوم از منابع دیگر مثل افراد یا مکان ها بهره می گیرد تا برنامه هایش را به خوبی پیش ببرد.محور این نگاه به یادگیری خود دانش آموز است و لذا بر دانش آموز محوری تاکید می کند.(کارشکی و محسنی،۱۳۹۱)
به اعتقاد برخی صاحب نظران ، خودتنظیمی در یادگیری نیز بخش مهمی از تفاوت های بین دانشجویان موفق و ناموفق را تبیین می کند.، دانشجویان موفق به منظور انجام تکالیف از راهبردهای و الگوهای انگیزشی مثل کوشش برای کسب موفقیت و فعالیت های چالش برانگیز و تنظیم اهداف استفاده می کنند. در مقابل دانشجویان ناموفق کمتر تلاش به خرج می دهند و علاقه کمتری به انجام فعالیت ها دارند، قادر به تنظیم اهداف و استفاده از راهبردهای یادگیری نیستند،خودکارآمدی پایینی دارند و به ندرت به سطح بالایی از موفقیت می رسند.(بمبوتی[۶]،۲۰۰۸ به نقل از قاسمی و فولادچنگ،۱۳۹۰).
سومین متغیر این پژوهش دست برتری است که باز هم بیانگر تفاوت افراد از لحاظ ترجیح آنان در استفاده از یک دست در اجرای تکالیف و فعالیت های زندگی است . تقریباً بین ۶ تا ۱۷ درصد افراد جامعه را افراد دست چپ ، و ۳ تا ۱۷ درصد را دو سوتوان و بین ۶۶ تا ۸۹ در صد را افراد راست دست تشکیل می دهند.
در تعریف دست برتری باید گفت اغلب منابع دست برتری ، ترجیح فطری ، زیست شناختی برای استفاده از یک دست بیشتر از یک دست دیگر، در انجام تکالیف و وظایف خاص در نظر گرفته شده و غالب بودن یکی از نیمکره ها در انجام آن تکالیف در ارتباط است . (رایس[۷]،۱۹۹۸ به نقل از علیپور و صالح میر حسنی).
۱-۲- بیان مسئله
دست برتری به عنوان ترجیح غالب یک دست در اجرای تکالیف عملکردی که با یک دست قابل انجام هستند، تعریف شده است (کاویل و برایدن[۸]۲۰۰۳). از همان آغاز شکل گیری تمدن، انسان در به کارگیری ابزار، از یک دست بیشتر از دست دیگر استفاده کرده است. دلایلی زیادی برای این مسئله وجود داشته است ؛مثل متأثر بودن از عوامل فرهنگی و اجتماعی، مسائل ناشی از عوامل ژنتیکی در رواج راست دستی، جانبی شدن مغز و برتری یک نیمکره بر دیگری و غالب شدن آن.
روان شناسان به ویژه عصب روان شناسان ، دست برتری را شاخص غیرمستقیم تسلط نیمکره ای یا جانبی شدن[۹] می دانند. (بیشاپ، راس، دانیلز و برایت[۱۰]، ۱۹۹۶)، یعنی در افراد راست دست نیمکره چپ مغز و در افراد چپ دست نیمکره راست فرد مسلط است.(نقل از علی پور وکلانتریان،۱۳۹۱)
نیمکره های مغزی از لحاظ ساختاری و عملکردی تفاوت هایی با یکدیگر دارند، در نتیجه هر کدام برای کارکردهای شناختی خاصی تخصص یافته اند. (گازانیگا، ایوری و منگن[۱۱] ۲۰۰۲)، لذا با توجه به تخصص یافتگی عملکردی نیمکره های مغزی و تفاوت چپ دست ها و راست دست ها در تسلط نیمکره ای انتظار می رود که این دو گروه از لحاظ عملکردهای ذهنی و شناختی با هم متفاوت باشند. در واقع راست دستی یا چپ دستی از عوامل تأثیرگذار بر روی عملکردها و عادات و حرکات افراد بوده که نیازمند توجه ویژه است.
همواره ی ارتباط بین دست برتری و توانایی ها او ویژگی های شناختی از زمان طولانی مورد علاقه محققان بوده و یکی از موضوع های بحث انگیزه می باشد. بنابراین، بحث درباره ی ارتباط دست برتـری با سبک های شناختی و یادگیری خود تنظیمی مورد علاقه پژوهشگر است. تاکنون پژوهش های مختلفی درباره ی تأثیرات و ارتباط دست برتری با توانایی ها و رفتارهایی مثل هوش، پیشرفت تحصیلی- توانایی تجسم فضایی، حتی ویژگی های شخصیتی صورت گرفته است و تحقیقات زیادی ارتباط بین دست برتری و توانایی شناختی را مورد تأیید قرار داده اند.
ولی درباره ی ارتباط سبک های شناختی و یادگیری خود تنظیمی با دست برتری مسئله ای مطرح نشده و مورد پژوهش قرار نگرفته است. دست برتری بر آموزشهای اجتماعی، تغییرات فرهنگی، عادات حرکتی و انجام کارهای روزمره و احساس افراد تأثیر می گذارد. به نظر می رسد که این رابطه چالش برانگیز باشد. شاید تفاوت موجود در نیمکره ی مغز بتواند راهی را برای گشایش این رابطه باشد. با توجه به عملکرد مغز در مورد جانبی شدن شاید بتوان فرض کرد که افراد چپ دست بر سبک های یادگیری خاصی تاکید بیشتری دارند و یا افراد چپ دست در یادگیری، یادگیرندگانی خود تنظیم باشند یا نباشند، البته تاکنون کنجکاوی زیادی در این خصوص صورت نگرفته است و این امر هدف محوری تحقیق فعلی است. در نهایت پژوهش حاضر می خواهد به بررسی رابطه بین دست برتری با سبک های شناختی و یادگیری خود تنظیمی بپردازد.
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
بی شک پرداختن به کشف ویژگی ها و توانایی های دانشجویان در بالا بردن کیفیت آموزشی موثر خواهد بود و معلمان و مربیان را در انتخاب روش تدریس و نحوه برخورد با دانشجویان یاری خواهد رساند، و بطور مسلم معلمانی که از ویژگی و توانایی های دانشجویان آگاهی دارند، نقش راهنمایی و رهبری و هدایت را به خوبی ایفا خواهد کرد. نکته قابل توجه که می توان به آن اشاره کرد این است که می توان برنامه های آموزشی را متناسب با توانایی ها و ویژگی های دانشجویان تدوین کرد. و فعالیت های گوناگون متناسب با سطح توانایی و ویژگی های دانشجویان را بکار برد.و انرژی ها و هزینه های آموزشی را بصورت هدفمند با بهره وری بالایی به کار بست.
رشد توانایی های شناختی دانشجویان از اهداف غایی هر نظام پرورشی است. لذا، شناسایی و تعیین متغیرهای موثر بر عملکرد آموزشی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. عملکرد افراد از متغیرهای متعددی تاثیر می پذیرد. این تحقیق با تاکید بر آموزه های روان شناختی و روان شناسی تربیتی در پی آن است که رابطه متغیر دست برتری را با سبک های شناختی و یادگیری خود تنظیمی دانشجویان به عنوان متغیرهای تربیتی مورد بررسی و کنکاش قرار دهد.
سبک های شناختی و یادگیری خودتنظیمی را می توان از مهمترین سازه های راون شناسی تربیتی محسوب کرد. همواره متخصصان و مربیان به دنبال شناسایی عوامل موثر بر این سازه ها می باشند تا همانطور که گفته شد با درک این عوامل و تفاوت ها بازدهی یادگیری دانشجویان را در محیط های آموزشی به حداکثر ممکن برسانند.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-الف – هدف اصلی:
تعیین رابطه بین سبک های شناختی و یادگیری خود تنظیمی با دست برتری در بین دانشجویان است.
۱-۴-ب- اهداف فرعی:
۱- مقایسه افراد چپ دست با راست دست در سبک های شناختی.
۲- مقایسه افراد چپ دست با راست دست در میزان یادگیری خودتنظیمی.
۳- بررسی رابطه سبک یادگیری همگرا با سایر سبکها در افراد راست دست و چپ دست.
۴- بررسی رابطه سبک یادگیری واگر با سایر سبکها در افراد راست دست و چپ دست.
۵- بررسی رابطه سبک یادگیری جذب کننده با سایر سبکها در افراد راست دست و چپ دست.
۶- بررسی رابطه سبک یادگیری انطباق یابنده با سایر سبکها در افراد راست دست و چپ دست.
۷- بررسی رابطه بین یادگیری خودتنظیمی با انواع سبک های شناختی.
۱-۵- سؤالات تحقیق:
۱- آیا بین دانشجویان راست دست و چپ دست در سبک های شناختی تفاوت وجود دارد؟
۲- آیا بین دانشجویان راست دست و چپ دست درمیزان خودتنظیمی یادگیری تفاوت وجود دارد؟
۳- آیا بین نوع دست برتری و سبک های شناختی رابطه وجود دارد؟
۴- آیا بین نوع دست برتری و خود تنظیمی رابطه وجود دارد؟
۵- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی واگرا گرایش دارند؟
۶- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی همگرا گرایش دارند؟
۷- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی جذب کننده گرایش دارند؟
۸- آیا افراد چپ دست به سبک های شناختی انطباق کننده گرایش دارند؟
۱-۶- فرضیه ‏های تحقیق:
۱- بین دست برتری و سبک شناختی رابطه وجود دارد.
۲- بین میزان یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان راست دست و چپ دست تفاوت وجود دارد.
۳- بین میزان یادگیری خودتنظیمی و انواع سبک های شناختی تفاوت وجود دارد.
۴- بین انواع سبک های شناختی(کلب) و دست برتری رابطه وجود دارد.
۱-۷- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش
۱-۷-۱- دست برتری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:17:00 ق.ظ ]




ب)عدم پذیرش این نوع تناسب، علیرغم اعتقاد به توقیفی بودن ترتیب سوره‌ها
عده‌ای از دانشمندان علوم اسلامی ‌اگر چه معتقد به توقیفی بودن ترتیب سوره‌ها هستند اما لزومی ‌به پیدا کردن ارتباط و تناسب بین آنها نمی‌بینند.
برای مثال دکتر صبحی صالح معتقد است که: توقیفی بودن ترتیب سوره‌های قرآن حتما لازمه‌اش این نیست که بین هر دو سوره‌ای که به دنبال هم آمده‌اند پیوندهای نزدیکی برقرار باشد البته وی به نظرات دیگران نیز به دیده شک و تردید نگاه می‌کند.[۲۳۲]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ج)پذیرش تناسب بین سُوَر با تکیه بر توقیفی بودن ترتیب سوره‌ها
سیوطی در الاتقان با اشاره به‌این بحث و ذکر چند مثال از قول بعضی از مفسرین می‌گوید:
در وضعیت ترتیب سوره‌ها نشانه‌هایی است که به دست می‌دهد ترتیب موجود میان سوره‌ها توقیفی و از سوی فردی حکیم انجام شده‌است و سپس دلایلی را مطرح می‌کند.[۲۳۳]
در جای دیگر میگوید: گاهی واژه یا موضوعی که در انتهای سوره‌ای آمده‌ است در آغاز سورۀ بعد تکرار می‌گردد، مثل آن که سورۀ طور به‌این آیه ختم شد:
{وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ وَ مِنَ اللَّیلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ }[۲۳۴]
وسورۀ نجم نیز با همان واژه‌ آغاز می‌شود{ وَ النَّجْمِ إِذا هَوى}[۲۳۵]
زرکشی نیز به روشنی تأکید می‌کند: زمانی که به ‌آغاز هر سوره نگاه کنی می‌یابی که مناسبتی کامل با سوره پیشین دارد که گاهی نهان وگاهی آشکار است.[۲۳۶]
ایشان در جای دیگر می‌گوید سورهء جاثیه با توحید وربوبیت خدا پایان می‌یابد ودر آنجا می‌آید:
{وَ لَه‌الْکِبْرِیاءُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ}[۲۳۷]
وسورۀ احقاف نیز با توحید وخالقیت خداوند آغاز می‌شود:
{ تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّه‌الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ}[۲۳۸]
از جملۀ کسانی که به تناسب و پیوستگی سور و آیات اعتقاد داشته، ابن عاشور است. او عقیده دارد چون ترتیب آیات وسور توقیفی بوده، پس ارتباط وتناسب نیز بین آنها برقرار است.
وی البته با توجه به ‌اینکه‌ اصل را بر تناسب بین سور وآیات می‌داند اما گاهی این‌گونه می‌نویسد:
گاهی ممکن است میان یک آیه با آیات قبل و بعد از خودش مناسبتی نباشد بلکه علتی اقتضاء کرده باشد که‌ این آیه در آن مکان قرار گرفته باشد مانند آیۀ ۱۹- ۱۶ سوره قیامت که در خلال انکار مشرکان به دلیل انکارشان بر قیامت وتوصیف روز قیامت و ترسهای آن آمده ‌است.
گاهی نیز ممکن است در ظاهر مناسبتی میان موقعیت آیه‌ای با ماقبل خود به نظر نرسد واین نباید موجب حیرت وسرگردانی مفسّر شود زیرا در مدت نزول سوره ‌آن آیه به مناسبتی فرود آمده و با دیگر آیات کنار هم قرار گرفته‌است مانند آیات ۲۳۹ – ۲۳۸ بقره و سپس یادآوری می‌کند که‌ اگر چه‌اصل واساس بر تناسب بین آیات و سور است اما آن آیاتی که مکان آنها توسط پیامبر(ص) مشخص شده‌است نه‌همۀ آیات.[۲۳۹]
سعید حوی نیز در بیان تناسب وارتباط میان سوره‌ها تلاش کرده و راه حل ویژه‌ای مطرح کرده‌است. وی کل قرآن را به چهار قسمت ( طوال، مئین، مثانی، مفصل ) که در احادیث نیز به ‌آن اشاره شده‌است تقسیم می‌کند.
وی در این تقسیم بندی از اصطلاحات خاص خود، قسم ومجموعه ‌استفاده کرده وقرآن را به ۴ قسم و۲۴ مجموعه تقسیم می کند.و در تقسیم بند آیات نیز از چهار اصطلاح بهره برده که به ترتیب وسعت آنها عبارتند از قسم، مقطع، فقره، مجموعه، از دیدگاه‌ایشان سوره بقره تمامی‌ موضوعات قرآن را در خود جای داده‌است وهمانند محوری است که دیگر سوره‌های قرآن آن را تفصیل می‌دهند. به عبارت دیگر این سوره ۲۴ بار در طول سوره‌های دیگر تفصیل داده شده‌است.[۲۴۰]
برخی نیز معتقدند که بحث درباره ترتیب وتناسب سوره‌ها از نکات منحصر به فرد امام فخر رازی در تفسیرش است وطوری به آن پرداخته که دانشمندان قبلی او به آن نپرداخته‌اند واین مسأله به علت رهیافت و بیان قرآنی است، به عبارت دیگر جایگاه ‌هر سوره و نسبت سوره با سورۀ قبلش و ارتباطهایی که بین آنها وجود دارد؛ دالّ بر درست قرار گرفتن سوره‌ها در جای اصلی خودش است بطوری که‌ اصلاً امکان ندارد جای یک سوره را عوض نمود.
فخر رازی سرچشمه و منشاء هر سوره را در تبیین سورۀ قبل و بعدش می‌داند واینکه یک سوره چگونه ‌از سورۀ قبل و بعدش متولد شده ‌است و این مسأله‌ای دشوار برای عقل انسان است مگر اینکه بیش از حد تلاش کند.و برای این موضوع مثالی را آورده‌اند، که یکی از بحثهای آغازین فخر رازی بحث دربارۀ اختلاف در رابطه با دو سورۀ انفال وسورۀ توبه ‌است که ‌آیا یک سوره ‌است یا دو سورۀ مستقل؟
و وجه تشابه‌این دو سوره را از دیدگاه‌ایشان این گونه گفته‌اند که: سورۀ انفال با ایجاب ( مثبت ) پایان یافته‌است یعنی اینکه مومنان باید یکدیگر را دوست داشته باشند و با کافران قطع ارتباط نمایند؛ و در آغاز سورۀ توبه ‌از بیزاری از کفار صحبت به میان آمده ‌است واگر بسمله نیامده به‌این دلیل است تا روشن کند معنای این سوره درست همان معنای سوره ‌انفال را دارد.[۲۴۱]
ظاهراً اولین کسی که در این زمینه کتاب مستقل دارد، علامه‌ابوجعفر بن زبیراست.که ‌آنرا، البرهان فی مناسبه ترتیب سور القرآن نامیده و نیز برهان الدین بقاعی که کتاب نظم الدرر فی تناسب الآی و السور را بر همین اساس نوشته‌است واز آثار سیوطی نیز در همین موضوع می‌توان به، تناسق الدرر فی تناسب السور ونیز معترک الاقران فی اعجازالقرآن نام برد. علاوه براینها، آیت اله خوئی در البیان، طبرسی در مجمع البیان، فخر رازی در تفسیر کبیر، ابن عاشور در التحریر والتنویر، شیخ محمود شلتوت در تفسیر القرآن الکریم، وسعید حوّی در اساس فی التفسیر القرآن، وسید قطب در فی ظلال القرآن و…. به تفصیل بحث کرده‌اند.
علامه طباطبائی با توجه به ‌اینکه ترتیب بین سوره‌ها را اجتهادی می‌داند به‌این نوع از ارتباط اعتقادی نداشته‌ اما گاهی به طور غیر مستقیم به‌این نوع تناسب اشاره نموده ‌است از جمله:
در بحث بیان سورۀ مبارکه قریش، ضمن اشاره به محتوای سوره می‌گوید: این سوره در مکه نازل شده‌است و مضمون آن نوعی ارتباط با سوره فیل دارد. البته نظر بعضی از دانشمندان اهل سنت را که
معتقدند این دو سوره یکی است را ردّ کرده ومعتقد است دلیلی که برآن استناد کرده‌اند وحدت را نمی‌رساند.[۲۴۲]
ایشان همچنین در ذیل آیهء:
{ فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیه‌انْ کُنْتُمْ بِآیاتِهِ مُؤْمِنِین‏}[۲۴۳]
بعد از تفسیر آیه می‌نویسد: از آیۀ شریفه بدست می‌آید که محرمات از خوردنیها قبل از سورۀ انعام نازل شده وچون این محرمات در میان سورۀ مکی در سورۀ نحل است پس باید سورۀ نحل قبل از انعام نازل شده باشد.[۲۴۴]
سید قطب نیز در مقدمه سورۀ بقره می‌گوید با توجه به‌اسباب النزول این سوره چنین دریافت می‌شود که‌ همۀ آیات سورۀ پسین قبل از تکمیل سورۀ پیشین که مقدمات آن فرود آمده ‌است نازل می‌گردید.
بنابراین ترتیب سوره‌ها با توجه به سبقت نزول آیه‌های نخستین سوره‌ها بوده ‌است نه نزول همۀ آیه‌های آن. از جمله در سورۀ بقره ‌آیات ربا هست که‌از حیث نزول جزء آخرین بخشهای قرآن بشمارند در صورتی که بنابرقول ارجح، مقدمات آن جزء بخشهای نخستین است که‌از قرآن در مدینه نازل شده‌است [۲۴۵]
ارتباط مضمونی میان سوره‌های هم جوار
یکی از وجوه‌ ارتباط وتناسب میان دو سوره ‌ارتباط و هماهنگی مضمونی میان آنهاست، بطوری که دو سورۀ همجوار در اغراض وموضوعات و… به نوعی همسانی و ارتباط داشته باشند. البته لازمه ‌اعتقاد به‌این نوع از تناسب نیز مانند انواع دیگر مناسبات، اعتقاد داشتن به توقیفیت ترتیب سور قرآن است.
بطور مثال سید قطب در تفسیر سورۀ کوثر می‌گوید: این سوره به طور کلی دربارۀ پیامبر| است
بطوری که‌از ایشان غمزدایی کرده ودشمنانش را تهدید به بی نام ونشانی و بی‌خیر و برکت بودن می‌کند
و او را به راه شکر وسپاس رهنمون می‌کند مثل سورۀ ضحی وسورۀ انشراح.[۲۴۶]
اگر چه ‌این نوع ارتباط میان سوره‌ها به گونه‌ای است که دو سوره در موضوع یا محتوای خود با هم دیگر تناسب دارند، اما این نوع از تناسب به چند صورت ممکن است اتفاق بیافتد.
الف) سورۀ دوم مکمل سورۀ قبل از خودش باشد.
مثلاً میان دو سورۀ انفال و توبه رابطه و تناسب نزدیکی وجود دارد. بطوری که برخی گفته‌اند: گویی سورۀ توبه در اصول دین و سنتهای الهی و نظام تشریح و قانونگذاری متمم سوره ‌انفال است و در احکام مربوط به حفظ یا نقض معاهدات و پیمانها و… مکمل آن می‌باشد. پس هر چه در سورۀ نخست، آغاز به طرح شده‌است در سورۀ دوم پایان یافته، واگر نبود که سوره بندی قرآن و اندازۀ سوره‌ها متوقف بر نص است آنچه گفتیم مؤید کسانی است که گفته‌انداین دو سوره یکی است هم چنان که ترتیب سوره‌ها از نظر طولانی بودن نیز این مسأله را تأیید می‌کند.[۲۴۷]
در مجمع البیان نیز از امام جعفر صادق ×روایت شده‌است که: انفال وبرائت یکی هستند. [۲۴۸]
و در ادامه در علت اینکه چرا بسمله در آغاز این سوره نیامده در قول اول آورده‌است که: این سوره چون دنبالۀ سورۀ انفال لست وهردو یک سوره بحساب می‌آیند زیرا سورۀانفال در ذکر پیمانها است واین سوره در رفع این پیمانها. علامۀ طباطبائی نیز ذیل این سوره ضمن اشاره به ‌اختلاف مفسرین دربارۀ ارتباط این سوره و نیز روایات مختلف در این زمینه می‌نویسد: چیزی که‌هست از نظر صناعت آن دسته‌ از روایات که دلالت دارد براینکه ‌این آیات ملقند به سورۀ انفال رجحان دارد وبه نظر قوی می‌رسد.[۲۴۹]
سید قطب در مقدمۀ تفسیر سورۀ توبه به طور ضمنی به‌این مسأله‌اشاره کرده وضمن تأکید بر اینکه ‌این سوره‌از آخرین بخشهای قرآن است که نازل شده توضیح می‌دهد که‌این سوره در برگیرندۀ احکام نهایی در بارۀ ارتباطهای موجود میان ملت مسلمان وملل دیگر ونیز متضمن احکام نهایی تشکیل حکومت اسلامی‌ و هم چنین واقعیت کلی این چنین جامعه‌ای را وصف می‌کند.
و درادامه تأکید می‌کند که به‌همین اعتبار این سوره دارای اهمیت ویژه‌ای است در بیان سرشت برنامۀ
حرکتی اسلام و مراحل وگامهای آن است.چون در سورۀ انفال احکام مرحله‌ای ودر این سوره ‌احکام نهایی مطرح شده ‌است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:17:00 ق.ظ ]




۱-۶. تعاریف مفهومی متغیرها
کیفیت زندگی زناشویی:
کُل و اسپانیر (۱۹۹۸) کیفیت زندگی زناشویی را به عنوان موفقیت و عملکرد یک ازدواج توصیف کردهاند. لارسون و هولمان (۲۰۰۱) بیان کردند کیفیت زندگی زناشویی یک مفهوم پویا است زیرا ماهیت و کیفیت روابط میان افراد در خلال زمان تغییر مییابد که این مطلب امکان شناسایی عوامل تأثیر گذار برکیفیت یک رابطه را فراهم مینماید. هرچند ممکن است که این قبیل روابط پیچیده بوده وحاوی تعاملات میان متغیرهای بسیار باشند (نقل از غلامعلیان و احمدی، ۱۳۸۷).
مهارت‌های هیجانی:
مهارت‌های هیجانی شامل طبقه وسیعی از مهارت‌ها می‌باشند از قبیل: توانایی در شناسایی هیجانات، ابراز هیجانات، همدلی کردن و مدیریت هیجانات چالش‌برانگیز. به عبارت دیگر مهارت‌های هیجانی شامل روش‌های اکتسابی هر فرد برای شناسایی کردن، سازمان‌دهی کردن و ابراز هیجاناتش و همچنین نحوه پاسخ‌گویی او به هیجانات دیگران می‌باشد (کردوا، جی و وارن،۲۰۰۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

امنیت عاطفی:
طبق تعریف کردوا و اسکات (۲۰۰۱) امنیت عاطفی، احساس امنیت و آسودگی نسبت به آسیب پذیر بودن در بافت یک رابطه معین می‌باشد.
۱-۷. تعاریف عملیاتی متغیرها
کیفیت زندگی زناشویی: در تحقیق حاضر منظور از کیفیت زندگی زناشویی نمره‌ای است که آزمودنی‌ها در آزمون انریچ به دست می‌آورند. طیف نمرات آزمودنی‌ها در این آزمون از ۴۷ تا ۲۳۵ می‌باشد.
مهارت‌های هیجانی: در تحقیق حاضر منظور از مهارت‌های هیجانی نمره‌ای است که آزمودنی‌ها در آزمون آگاهی از هیجانات تورنتو (TAS-20) به دست می‌آورند. طیف نمرات آزمودنی‌ها در این آزمون از ۲۰ تا ۱۰۰ می‌باشد.
امنیت عاطفی: در تحقیق حاضر منظور از امنیت عاطفی نمره‌ای است که آزمودنی‌ها در آزمون امنیت عاطفی تجدید نظر شده (ISQ-R) به دست می‌آورند. طیف نمرات آزمودنی‌ها در این آزمون از ۰ تا ۱۱۲ می‌باشد.
فصل دوم
مروری بر تحقیقات انجام شده
مقدمه
در این فصل به بررسی ادبیات پژوهش یعنی نظریات روانشناسان مختلف پیرامون متغیرهای تحقیق و تحقیقات انجام شده در مورد این متغیرها پرداخته می شود. نخست به بررسی ادبیات نظری و پژوهشی پیرامون کیفیت زندگی زناشویی پرداخته می شود. سپس متغیر مهارتهای هیجانی مورد توجه قرار می گیرد و در انتها به بررسی پیشینه نظری و پژوهشی متغیر امنیت عاطفی پرداخته می شود.
۲-۱. موضع‌گیری نظری درخصوص کیفیت زندگی زناشویی
۲-۱-۱. تاریخچه کیفیت زندگی زناشویی
آن‌گونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته دست بشر یعنی «قانون حمورابی» استنباط می شود خانواده اساسی اجتماعی بوده و روابط بین زن و شوهر مورد توجه قرار گرفته است. روابط زن و شوهر در گذر سده ها و بر اساس فرهنگ‌های زمان‌های مختلف، دگرگون شده است. در جامعه گذشته که دارای قواعد خشک و مستبدانه بود روابط مردم در قالب مافوق و زیردست برقرار بود، پدر خانه قدرت برتر به حساب می آمد و مادر مطیع او و فرزندان مطیع هر دو بودند. جامعه خوب و سازمان یافته بود و هر کس به نقش خود در جامعه واقف بود. اگر جامعه همان ساختار را حفظ می کرد بسیاری از مشکلات عمده ی امروزی به وجود نیامده بود. اما جامعه ایستا نیست و تغییرات وسیع آن منجر به طرح سوالات اساسی در زمینه پایه ساختار جامعه شده است (گی زیبر[۱۱] ۲۰۰۵، به نقل از یاوری کرمانی، ۱۳۸۷).
چیزی که در همه اعصار مورد پذیرش همگان بوده است اینست که بدون شک ازدواج، از مهمترین و تاثیرگذارترین وقابع زندگی هر فرد محسوب می‌شود. خصوصاً در فرهنگ عاطفی و اعتقادی ما ایرانی‌ها ازدواج مرحله‌ای حساستر و تعیین‌کننده‌تر به حساب می‌آید، زیرا در قاموس فرهنگ جمعی ما، این انتخاب و تصمیم به سادگی فرهنگهای دیگر قابل جبران و تکرار نیست. کیفیت زندگی زناشویی موضوعی محوری و کلیدیست که هر زوج پس از سالهای تثبیت ازدواج ناگزیر با آن مواجه می‌شوند. این سوال کلیدی و تعیین کننده از آن جهت دغدغه جدی و ناگزیر همگانی است که تعادل زندگی انسان را نشانه می‌رود. پس از آن تصمیم بزرگ وسرنوشت‌ساز، با آن همه سرمایه‌گذاری و تعهد مادی و معنوی و تغییر در سبک زندگی، به ناچار باید پاسخ دهیم، آیا واقعاً ارزشش را داشته است؟ آیا این معامله‌ای منصفانه بوده؟ آیا چنین تغییر بزرگ و همه جانبه‌ای به بهترین شکل و به مناسبترین مقصد صورت پذیرفته است؟ آیا آنچه باید می‌شد، شده است (جدیدی و جان بزرگی، ۱۳۸۸).
شاید تصور شود همه زوجها واقعاً با چنین پرسشهای سهمگینی رو در رو نمی‌شوند. نکته حائز اهمیت اینکه مکانیزم‌های دفاعی ما آدم‌ها که وظیفه حراست از تعادل روحی و روانی ما را بر عهده دارند، اغلب به گونه‌ای عمل می‌کنند تا ما به طور مستقیم و کاملا هوشیار در معرض پاسخگویی به سوالات تهدید‌کننده قرار نگیریم. این مکانیزم‌های ناخودآگاه، به گونه‌ای در سیستم ما عمل می‌نمایند تا سوالات سخت و وحشتناک در لباسی ملایم‌تر و کمتر تهدیدکننده با ما ملاقات کنند. به دلیل عملکرد همین مکانیزم‌های دفاعی حیات بخش است که بحران عمومی پس از ازدواج همواره تهدیدکننده و ویرانگر ظاهر نمی‌شود، گرچه کاملاً واقعیت دارد. پاسخ این سوال از آنجا مهم و تعیین کننده است که می‌توان ریشه بسیاری از معضلات و معماهای پیچیده در روابط زن و شوهرها را در آن جستجو کرد. درکی که‌آگاهانه یا ناخودآگاه زن و مرد از عشق موجود میان خود و شریک یگانه و همیشگی زندگیشان دارند، می‌تواند تاثیری عمیق بر سایر شئون زندگی در روابط متقابل داشته باشد(جدیدی و جان بزرگی، ۱۳۸۸).
بنابراین با توجه به تاثیر عمیقی که کیفیت زندگی زناشویی بر جنبه های مختلف انسانی دارد این موضوع از دیرباز مورد توجه دانشمندان علوم انسانی و علمای دین قرار گرفته است. از نظریه پردازانی که در دهه های اخیر به بررسی موضوع ارتباط بین زوجین و کیفیت زندگی زناشویی پرداخته اند می توان به اندیشمندانی همچون الیس(۲۰۰۴، ۱۹۸۹)[۱۲]، وارینگ[۱۳] (۱۹۸۰، ۱۹۸۳)، مک مستر[۱۴]، فارمن[۱۵]، برادبوری[۱۶]، جانسون و ویفن[۱۷] (۲۰۰۳)، تسنگ[۱۸] و مک درموت[۱۹]، جسلسن[۲۰]، بیورز[۲۱]، باگاروزی (۲۰۰۱) و السون[۲۲] اشاره کرد.
۲-۱-۲. تعاریف کیفیت زندگی زناشویی
برای روشن شدن مفهوم کیفیت زندگی زناشویی بهتر است ابتدا به توصیفی از مفهوم کیفیت زندگی بپردازیم. معمولاً کیفیت زندگی به شکل آشکار یا ضمنی در نقطه مقابل کمیت قرار میگیرد که منظور از آن سالهای عمر میباشد که ممکن است عالی، رضایت آمیز یا لذت بخش بوده یا نباشد (کینگ و هیندز[۲۳]، ۲۰۰۳). کیفیت زندگی میتواند با زمان تغییر یابد، و در شرایط خاصی به طور قابل توجهی نوسان داشته باشد. کیفیت زندگی مستلزم سعی در کم کردن فاصله بین انتظارات و آرزوها و آن چیزی است که واقعاً اتفاق میافتد، یک زندگی کیفی و خوب، معمولاً به صورت خشنودی، رضایت، شادی، خرسندی و توانایی فایق آمدن بر مشکلات بروز میکند. در واقع کیفیت زندگی به وسیله فرد ارزیابی و توصیف میشود (لی[۲۴]، ۲۰۰۶).
سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را “درک فرد از موقعیت خویش در زندگی، در متن فرهنگی و سیستمهای ارزشی که فرد در آن زندگی میکند، در رابطه با هدفها، انتظارات، استانداردها و علایق خود تعریف میکند”. و این تعریف ابعاد فیزیکی، روانشناختی، سطح استقلال، ارتباطات اجتماعی، ارتباط با محیط و معنویت را شامل میشود (نوحی، عبدالکریمی، و رضاییان، ۱۳۸۹).
کیفیت زندگی از مهمترین مؤلفه های مفهوم کلی بهداشت محسوب می گردد (پارک[۲۵]،۱۹۹۵)، به گونه ای که به عقیده هنکلیفت[۲۶] و همکاران (۱۹۹۳) برای تعیین نیازهای حیطه سلامت و ارتقای سطح سلامتی افراد، کیفیت زندگی آن ها را مورد بررسی قرار می دهند. در واقع اهداف، انتظارات، معیارها و خواسته های فرد به میزان وسیعی بر وضعیت جسمانی، روانی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و اعتقادات او تأثیر گذار می‌باشد. بنابراین بر اساس این تعریف جامع، کیفیت زندگی ارتباط نزدیکی با وضعیت جسمی، روانی، اعتقادات شخصی، میزان خودکفایی، ارتباطات اجتماعی و محیط زیست دارد. به علاوه سلا[۲۷] (۱۹۹۴)، سینسیا[۲۸] (۱۹۹۸) و اِیزنک[۲۹] (۱۹۹۸) نیز کیفیت زندگی را به صورت رضایت فرد از مجموع جنبه های زندگی از جمله جنبه های روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، معنوی و جنسی تعریف کرده اند.
تمامی پژوهشگران بر سه اصل در ارتباط با کیفیت زندگی اتفاق نظر دارند:
۱ـ کیفیت زندگی یک ارزشیابی ذهنی است و به، قضاوت افراد راجع به کیفیت زندگی بستگی دارد.
۲ـ کیفیت زندگی یک ماهیت پویا و دینامیک است، بدین معنا که کیفیت زندگی فرآیندی وابسته به زمان بوده و تغییرات درونی و بیرونی در آن دخالت دارد.
۳ـ کیفیت زندگی یک مفهوم چند بعدی است و باید از زوایا و ابعاد مختلف سنجیده شود. این ابعاد، اجزاء اصلی تحقیقات مربوط به کیفیت زندگی را تشکیل میدهند.
هورنکویست[۳۰] (۲۰۰۳) کیفیت زندگی را بر اساس مطالعات خود و یافته های سایرین به عنوان نیاز بیان شده و رضایت عملی در یک تعداد از ابعاد اصلی زندگی با تمرکز خاص بر احساس خوب بودن تعریف مینماید (غلامعلیان و احمدی، ۱۳۸۷).
یکی از حیطه های بزرگ کیفیت زندگی، کیفیت زندگی زناشویی است. از مفاهیم بسیاری از قبیل سازگاری، رضایت، شادمانی، یکپارچگی و تعهد برای کیفیت زندگی زناشویی استفاده شده است (الیس، ۲۰۰۴). در مورد معنای هر یک از این مفاهیم توافق وجود ندارد. علت آن به نبود یک نظریه واحد در مورد چیستی کیفیت زناشویی باز میگردد (گلن[۳۱]، ۱۹۹۰، به نقل از الیس، ۲۰۰۴).
کُل[۳۲] و اسپانیر (۱۹۷۶)، کیفیت زندگی زناشویی را به عنوان موفقیت و عملکرد یک ازدواج توصیف کردهاند. لارسون[۳۳] و هولمان[۳۴] (۱۹۹۴)، بیان کردند کیفیت زندگی زناشویی یک مفهوم پویا است زیرا ماهیت و کیفیت روابط میان افراد در خلال زمان تغییر مییابد که این مطلب امکان شناسایی عوامل تأثیر گذار بر کیفیت یک رابطه را فراهم مینماید. هر چند ممکن است که این قبیل روابط پیچیده بوده و حاوی تعاملات میان متغیرهای بسیار باشند (غلامعلیان و احمدی، ۱۳۸۷).
کیفیت زندگی زناشویی به احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و یا مرد برمی‌گردد، وقتی که همه جنبه‌های مشترک زندگی‌شان را در نظر بگیرند (الیس،۲۰۰۴). کیفیت زندگی زناشویی را بیشتر به صورت نگرش‌ها یا احساسات کلی فرد درباره همسر و رابطه‌اش تعریف می‌کنند. یعنی کیفیت زندگی زناشویی یک پدیده درون‌فردی و یک برداشت فردی از همسر و رابطه است. چنین تعریفی از کیفیت زندگی زناشویی، نشانگر آن است که کیفیت زندگی زناشویی یک مفهوم تک‌بعدی و بیانگر ارزیابی کلی فرد درباره همسر و رابطه‌اش است. کیفیت زندگی زناشویی پیامد توافق زناشویی است و به صورت درونی احساس می‌شود. اصطلاح توافق زناشویی، رابطه مناسب زن و شوهر را توصیف می‌کند. در رابطه با توافق بالا، هر دو زوج، به گونه‌ای رفتار، تصور و ادارک می‌کنند که گویا نیازها و انتظار‌هایشان برآورده شده و چیزی وجود ندارد که در روابطشان خلل ایجاد کند. در ازدواج بدون توافق زناشویی، مشکلات موجود میان زوجین به حدی زیاد است که آن‌ها را از احساس برآورده شدن نیازها و انتظارات باز می‌دارد. اغلب زوج‌ها، جایی بین این دو انتها قرار دارند و زمینه‌هایی از توافق و نبود توافق را تجربه می‌‌کنند (مرادی، ۱۳۷۹).
کیفیت زندگی زناشویی متاثر از سازش بین انتظارات فرد از زندگی زناشویی و آنچه که به طور واقعی در زندگی‌اش تجربه می کند، می‌باشد. این سازش همواره با احساس خشنودی و لذت همراه است (گی زیبر[۳۵] ۲۰۰۵، به نقل از یاوری کرمانی، ۱۳۸۷). بنابراین کیفیت زندگی زناشویی یک متغیر نگرشی است و بنابراین از خصوصیات فردی زن و شوهر محسوب می‌شود. طبق تعریف فوق، کیفیت زندگی زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذت‌بخشی است که زن و شوهر از جنبه‌های مختلف روابط زناشویی دارند (یاوری کرمانی،۱۳۸۷). کیفیت زندگی زناشویی، یک مفهوم کلی است که در وضعیت مطلوب روابط زناشویی احساس می‌شود. از طرفی کیفیت زندگی زناشویی مطلوب زمانی اتفاق می‌افتد که روابط زن و شوهر در تمامی حیطه‌ها بهنجار گزارش شود. کیفیت زندگی زناشویی مطلوب حالتی است که زن و شوهر از زندگی در کنار یکدیگر و از با هم بودن احساس شادمانی و رضایت می کنند، این احساس در دوره های مختلف زندگی متفاوت است. کیفیت زندگی زناشویی را نمی‌توان صرفاً بر اساس فشارهای روانی بیرونی تبیین کرد؛ زیرا تمامی ازدواج‌ها دست کم با چند فشار روانی مواجه هستند. در بسیاری از خانواده‌ها، فقر، تعدّد فرزندان و بیماری وجود داشته، اما در عین حال، ‌موفق هستند و بسیاری از ازدواج‌هایی که هیچ کدام از این موارد در آن‌ها وجود نداشته، به شکست منتهی شده‌ است. تفاوت ازدواج‌های شادکام و ناشاد را حداقل تا حدودی می‌بایست در پرتو شیوه‌ای تبیین کرد که طرفین به فشار روانی پاسخ می‌دهند و یا با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند (مرادی، ۱۳۷۹).
کیفیت زندگی زناشویی مطلوب وضعیتی است که در آن زن و شوهر از ازدواج با یکدیگر و با هم بودن، احساس شادمانی و رضایت دارند (احمدی و همکاران، ۱۳۸۴). هلت ، کیفیت زندگی زناشویی را متاثر از توافق زناشویی دانسته که رابطه مناسب بین زن و شوهر را توصیف میکند. هنگامی که زن و شوهر به میزان قابل توجهی از برآورده شدن نیازها و انتظاراتشان در رابطه زناشویی رضایت داشته باشند، کیفیت زندگی زناشویی مطلوب را گزارش خواهند کرد (بنر[۳۶] و هیل[۳۷]، ۲۰۰۶). طبق نظر آلوجا[۳۸]، باریو[۳۹] و گارسیا[۴۰] (۲۰۰۵) ، کیفیت زندگی زناشویی عبارت است از برونداد ناشی از مجموعه ای از عوامل، نظیر حل تعارض موفقیت آمیز، یا موفقیت در فعالیت های مرتبط با شادکامی در فرایند ازدواج. در واقع، کیفیت زندگی زناشویی، یک ارزیابی کلی از وضع فعلی ارتباط ارائه می دهد (غلامعلیان و احمدی،۱۳۸۷).
همچنین کیفیت زندگی زناشویی یکی از گستردهترین مفاهیم برای تعیین و نشان دادن میزان شادی و میزان پایداری رابطه است. کیفیت زندگی زناشویی متغیری است که در طول زندگی زوجین بوجود می آید و لازمه مناسب بودن آن انطباق سلیقه ها، شناخت ویژگیهای شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شکل گیری الگوهای مراوده ای است. بدین ترتیب می توان گفت: زوجین دارای کیفیت زندگی زناشویی مناسب، در حیطه های گوناگون زندگی با همدیگر توافق دارند. این چنین زن و شوهر هایی از نوع و سطح روابط کلامی و غیرکلامی شان راضی اند، روابط جنسی شان را لذت بخش و ارضا کننده می دانند، پای بندی های مذهبی مشترکی دارند، وقت و مسایل مالی خودشان را به خوبی برنامه ریزی و مدیریت می کنند، در مسائلی که اختلاف نظر دارند، مصلحت زندگی و خانواده را بر مصلحت خود ترجیع داده از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند، از نوع و کیفیت گذران اوقات فراغت و رفت و آمد با اقوام و دوستان رضایت دارند و در نهایت در تعداد نوع تربیت فرزندان با هم اشتراک نظر دارند (احمدی و همکاران، ۱۳۸۴).
در رویکرد منطقی الیس (۲۰۰۴)، کیفیت زندگی زناشویی برایند مبادله رفتارهای پاداش بخش است. الیس (۲۰۰۴) می‌گوید طرق مختلفی برای تعریف کیفیت زندگی زناشویی وجود دارد که یکی از بهترین تعریفها توسط هاکنیز[۴۱] (۱۹۶۸) ارائه شده است. وی کیفیت زندگی زناشویی را به احساسات عینی از خوشنودی و رضایت لذت تجربه شده توسط زن و شوهر زمانی که همه جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرند، مربوط می‌داند. کیفیت زندگی زناشویی حتی بیشتر از وجود بچه‌ها و مسائل مربوط به آن‌ها در پیش بینی طلاق نقش ایفا می‌کند (دوین و فورهند، به نقل از نصیری جامی، ۱۳۷۸). اهمیت کیفیت زندگی زناشویی، در تاثیر آن بر سلامت روانی و جسمانی پدیدار میشود. مطالعات نشان داده است که کیفیت زندگی زناشویی، بر بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی تاثیر میگذارد (جدیدی و جان بزرگی، ۱۳۸۸).
۲-۱-۳. اجزای تشکیل دهنده کیفیت زندگی زناشویی
محققان برای آسانی در سنجش، همچنین عملیاتی کردن مفهوم کیفیت زندگی زناشویی، آن را به چهار بٌعد اساسی تقسیم کرده‌اند که عبارتند از:
الف) جاذبه: عبارت است از جنبه‌ای از یک شئ، یک فعالیت یا یک شخص، که بر‌انگیزاننده پاسخ‌های نزدیکی‌ در دیگران باشد؛ تمایلی برای نزدیک شدن به یک شی، فعالیت یا شخص. در کیفیت زندگی زناشویی جاذبه‌های بدنی و جنسی انسان مد نظر قرار گرفته است.
ب) تفاهم: ارتباطی مبتنی بر پذیرش دوسویه، راحت و بدون تنش و دغدغه خاطر که بین دو نفر برقرار می‌شود.
ج) نگرش: نوعی سوگیری عاطفی درونی که عمل یک فرد را تبیین می‌کند. در اصل، این تعریف در برگیرنده قصد و نیت فرد ‌است.
د) سرمایه‌ گذاری: منظور از این عبارت آن است که هر یک از زوج‌ها برای بهتر ساختن رابطه و نیز خوشایندی طرف مقابل، کارهایی را انجام می‌دهند و یا از انجام آن خود‌داری می‌کنند. به بیان دیگر، مقابله به مثل کردن، هنگامی که رفتار طرف مقابل پاداش‌دهنده است و خودداری از انجام عمل متقابل، هنگامی که رفتار وی پاداش‌دهنده نیست (مرادی، ۱۳۷۹).
در تقسیم بندی دیگری اجزای تشکیل دهنده کیفیت زندگی زناشویی را اینگونه نام برده اند: عشق، همدلی، محبت، صمیمیت، تعهد، احساس مسئولیت، وفاداری و جانب داری و اعتقاد و اعتماد. در ادامه به بررسی تفصیلی هریک از این مولفه ها پرداخته می شود.
۲-۱-۳-۱. عشق
ستیر (۱۹۹۸) معتقد است که عشق بین دو جنس مخالف مهمترین پاداش و بهترین احساسی است که هر آدمی میتواند تجربه کند. بدون عشق و علاقه و همچنین بدون برخورداری از علاقه دیگران جسم و روح انسانی پژمرده می‌شود و میمیرد. در درون عشق و عاشقی گرایش طبیعی و عشق موجود در میان دو دلداده، بسیاری از گرفتاریها را حل میکند. زن و شوهر انگار که یک روح در دو بدن هستند. اشعه پر نفوذ عشق با ذوب تفاوت‌های اخلاقی به خواسته و هدفهای متفاوت به ایجاد احساس همدردی و مهر و نوع دوستی کمک می‌کند (ستیر،۱۹۹۸؛ نقل از باگاروزی،۱۳۸۷).
عشق مجموعهای از احساسات مثبت نسبت به طرف مقابل است، از نظر ماهیت این احساسات شامل توجه، مراقبت، صمیمیت و نزدیکی انگیختگی و روابط حسنه است. دوست داشتن و مورد توجه قرار گرفتن مطمئناً از جمله غنیترین تجربه های مردم هستند و به این کیفیت سایر امتیازات زندگی مشترک یعنی صمیمیت، با هم بودن، رسیدگی به یکدیگر، امنیت عاطفی و خیلی جنبه های دیگر بیفزایید تا بر شدت تحیر شما اضافه شود و میبینید که کسی هست که روح خستهتان را آرام بخشد، با یأسها و دلتنگیهایتان در میستیزد و با شما در هیجان زندگی و اتفاقات خوشایند آن سهیم میگردد. احساس عشق، البته یکی از زیباترین و لطیفترین احساساتی است که داریم و به ندرت کسانی پیدا میشوند که بتوانند از اشتیاق لذت و هیجان و نشاط ناشی از عشق یا وجود رویه آن که نرسیدن به وصال و یأس و ناامیدی است چشم بپوشد (بک، ۱۳۷۸).
۲-۱-۳-۲. همدلی
داشتن یک مونس و غمخوار و همدم که در تمام مسایل زندگی اعم از غم و شادی و اندوه رویارو و همراه باشد، یقیناً از نظر روانی امری مهم محسوب میشود. ازدواج میتواند این خلاء روحی و عاطفی را پر کند و سپس داشتن یک رفیق، یک همنشین در کنار شخص امری بسیار ضروری و مهم تلقی میشود. همدلی یک نوع عشق خیرخواهانه و نوع پرستانه است (برنشتاین و برنشتاین،۱۳۸۰). احساس مشترک داشتن با دیگری، همان رسیدگی و توجه به اوست. برای دریافت عشق و محبت بیشتر در زندگی به کسانی نیاز داریم که بتوانیم به راحتی همه حرفها و احساسات خود را با آن‌ها مطرح کنیم، بدون این که مورد سرزنش و انتقاد و طردشدگی قرار بگیریم (باگاروزی،۱۳۸۷).
۲-۱-۳-۳. محبت
محبت در روانشناسی و واقعیت زندگی مشترک عمیقترین، پایدارترین، جدیترین و در عین حال زیباترین معانی را دارد. محبت فقط یک احساس محض یا کلام تنها نیست. محبت تنها در تقدیم یک هدیه، گفتن یک جمله زیبا و نگاهی پرمعنا خلاصه نمیشود، همه این ها میتواند نشانهای از رفتار محبت آمیز باشد. اما محبت یک مرام تربیتی و شیوه زندگی است، محبت زیباترین جلوه ایمان و باشکوهترین رفتار مذهبی است. محبت پاسخی به گران قدرترین نیاز فطری انسان است و در یک کلام محبت آمیزهای از گذشت و ایثار، شجاعت و صداقت، حق شناسی و عدالت و صبوری و همدلی و احسان است. رفتار محبت آمیز رفتاری است به همراه ایثار، قربانی کردن هوسها و کششهای نفسانی، فدا کردن میلها و تحمل سختیها و لب فروبستن، روشنی بخشیدن، تشنه ماندن فرد، اندیشه سیراب کردن دیگران (باگاروزی،۱۳۸۷).
۲-۱-۳-۴. صمیمیت
عامل دیگری که ارتباط تنگاتنگی با کیفیت زندگی زناشویی دارد صمیمیت می‌باشد. صمیمیت به عنوان توانایی ارتباط با دیگران با حفظ فردیت تعریف می‌شود. این‌گونه تعاریف مبتنی بر خویشتن، حاکی از آن است که فرد به درجه‌ای از رشد فردی دست یابد تا بتواند با دیگران رابطه صمیمانه بر قرار کند. صمیمیت را می‌توان به عنوان توانایی شناخت خود در حضور دیگران دانست که خودآگاهی و رشد هویت، برای ظرفیت قابلیت شخص در جهت صمیمیت بسیار ضروری است. مفهوم پردازی رایج از صمیمیت، سطح نزدیکی به همسر، به اشتراک گذاری ارزش‌ها و ایده‌ها، فعالیت‌های مشترک، روابط جنسی، شناخت از یکدیگر و رفتارهای عاطفی نظیر نوازش کردن است. فردی که میزان صمیمیت بالاتری را تجربه می‌کند قادر است خود را به شیوه مطلوب‌تری در روابط عرضه کند و نیازهای خود را به شکل موثرتری به شریک و همسر خود ابراز کند. رضایت زناشویی می‌تواند در زوج‌هایی که میزان صمیمیت بالاتری دارند، بیشتر باشد؛ به عبارت دیگر زوج‌هایی که صمیمیت بالاتری دارند ممکن است قابلیت بیشتری در مواجهه با مشکلات و تغییرات مربوط به رابطه خود داشته باشند و در نتیجه رضایت زناشویی بالاتری را تجربه کنند (پاتریک، سلز، گیوردانو و فولراد،۲۰۰۷).
صمیمیت شامل مراقبت و محافظت از علائق فردی و معشوق و در صورت لزوم قربانی ساختن منافع و مصلحت‌های خود است. صمیمیت تنها به رابطه جنسی محدود نمیشود بلکه به معنای احساس توجه و تعهد نیز هست که آزادانه و بدون استفاده از هیچ گونه وسایل خود حمایتی، بدون ترس از دست دادن هویت خود در رابطه مورد نظر ظاهر میشود. میل به صمیمیت نه فقط جنبه جسمی بلکه جنبه روانی نیز دارد. این میل مکرراً به عنوان اشتیاق خاص به خلوت و تنهایی در نظر زوجها جلوه گر میشود. کیفیت ارضای جنسی و عاشقانه در افراد سالم با گذشت زمان تکامل مییابد و بیشتر به آشنایی و صمیمیت نزدیک میگردد (متولی، بختیاری، علوی مجد و ازگلی،۱۳۸۸).
توانایی ایجاد رابطه صمیمی مستلزم مصاحبه و گذشت است. حتی رابطه جنسی سالم در زناشویی زمانی امکان پذیر است که فرد به هویت مطلوب دست یافته باشد. به نظر اریکسون حل بحران صمیمیت در برابر کنارهگیری به توانایی عشق ورزیدن میانجامد که از نظر او نوعی از خود گذشتگی متقابل بین کسانی است که شریک زندگی یکدیگرند. به اعتقاد اریکسون رابطهای که بین زوجینی که به هویت مستقل دست نیافته اند برقرار می شود ممکن است آسیب روانی به دنبال داشته باشد (حیدری و اقبال،۱۳۸۹).
دوستی و رفتار دوستانه با همسر از جمله عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی زناشویی است. به نظر میرسد که این خصوصیت اغلب ازدواجها نباشد و کیفیت بسیاری از آنها تا حد نامناسبی تنزل میکند. صمیمیت حالتی است که بین زن و شوهر پرده و مجابی نباشد، آنچه در دل دارند بگویند و یاور و غمخوار یکدیگر باشند و در این زمینه از صمیم قلب عمل کنند. صمیمیت آینهای است که آنچه در ذهن است در آن منعکس می‌شود (بک،۱۳۷۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:17:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم