ب)عدم پذیرش این نوع تناسب، علیرغم اعتقاد به توقیفی بودن ترتیب سوره‌ها
عده‌ای از دانشمندان علوم اسلامی ‌اگر چه معتقد به توقیفی بودن ترتیب سوره‌ها هستند اما لزومی ‌به پیدا کردن ارتباط و تناسب بین آنها نمی‌بینند.
برای مثال دکتر صبحی صالح معتقد است که: توقیفی بودن ترتیب سوره‌های قرآن حتما لازمه‌اش این نیست که بین هر دو سوره‌ای که به دنبال هم آمده‌اند پیوندهای نزدیکی برقرار باشد البته وی به نظرات دیگران نیز به دیده شک و تردید نگاه می‌کند.[۲۳۲]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ج)پذیرش تناسب بین سُوَر با تکیه بر توقیفی بودن ترتیب سوره‌ها
سیوطی در الاتقان با اشاره به‌این بحث و ذکر چند مثال از قول بعضی از مفسرین می‌گوید:
در وضعیت ترتیب سوره‌ها نشانه‌هایی است که به دست می‌دهد ترتیب موجود میان سوره‌ها توقیفی و از سوی فردی حکیم انجام شده‌است و سپس دلایلی را مطرح می‌کند.[۲۳۳]
در جای دیگر میگوید: گاهی واژه یا موضوعی که در انتهای سوره‌ای آمده‌ است در آغاز سورۀ بعد تکرار می‌گردد، مثل آن که سورۀ طور به‌این آیه ختم شد:
{وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ وَ مِنَ اللَّیلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ }[۲۳۴]
وسورۀ نجم نیز با همان واژه‌ آغاز می‌شود{ وَ النَّجْمِ إِذا هَوى}[۲۳۵]
زرکشی نیز به روشنی تأکید می‌کند: زمانی که به ‌آغاز هر سوره نگاه کنی می‌یابی که مناسبتی کامل با سوره پیشین دارد که گاهی نهان وگاهی آشکار است.[۲۳۶]
ایشان در جای دیگر می‌گوید سورهء جاثیه با توحید وربوبیت خدا پایان می‌یابد ودر آنجا می‌آید:
{وَ لَه‌الْکِبْرِیاءُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ}[۲۳۷]
وسورۀ احقاف نیز با توحید وخالقیت خداوند آغاز می‌شود:
{ تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّه‌الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ}[۲۳۸]
از جملۀ کسانی که به تناسب و پیوستگی سور و آیات اعتقاد داشته، ابن عاشور است. او عقیده دارد چون ترتیب آیات وسور توقیفی بوده، پس ارتباط وتناسب نیز بین آنها برقرار است.
وی البته با توجه به ‌اینکه‌ اصل را بر تناسب بین سور وآیات می‌داند اما گاهی این‌گونه می‌نویسد:
گاهی ممکن است میان یک آیه با آیات قبل و بعد از خودش مناسبتی نباشد بلکه علتی اقتضاء کرده باشد که‌ این آیه در آن مکان قرار گرفته باشد مانند آیۀ ۱۹- ۱۶ سوره قیامت که در خلال انکار مشرکان به دلیل انکارشان بر قیامت وتوصیف روز قیامت و ترسهای آن آمده ‌است.
گاهی نیز ممکن است در ظاهر مناسبتی میان موقعیت آیه‌ای با ماقبل خود به نظر نرسد واین نباید موجب حیرت وسرگردانی مفسّر شود زیرا در مدت نزول سوره ‌آن آیه به مناسبتی فرود آمده و با دیگر آیات کنار هم قرار گرفته‌است مانند آیات ۲۳۹ – ۲۳۸ بقره و سپس یادآوری می‌کند که‌ اگر چه‌اصل واساس بر تناسب بین آیات و سور است اما آن آیاتی که مکان آنها توسط پیامبر(ص) مشخص شده‌است نه‌همۀ آیات.[۲۳۹]
سعید حوی نیز در بیان تناسب وارتباط میان سوره‌ها تلاش کرده و راه حل ویژه‌ای مطرح کرده‌است. وی کل قرآن را به چهار قسمت ( طوال، مئین، مثانی، مفصل ) که در احادیث نیز به ‌آن اشاره شده‌است تقسیم می‌کند.
وی در این تقسیم بندی از اصطلاحات خاص خود، قسم ومجموعه ‌استفاده کرده وقرآن را به ۴ قسم و۲۴ مجموعه تقسیم می کند.و در تقسیم بند آیات نیز از چهار اصطلاح بهره برده که به ترتیب وسعت آنها عبارتند از قسم، مقطع، فقره، مجموعه، از دیدگاه‌ایشان سوره بقره تمامی‌ موضوعات قرآن را در خود جای داده‌است وهمانند محوری است که دیگر سوره‌های قرآن آن را تفصیل می‌دهند. به عبارت دیگر این سوره ۲۴ بار در طول سوره‌های دیگر تفصیل داده شده‌است.[۲۴۰]
برخی نیز معتقدند که بحث درباره ترتیب وتناسب سوره‌ها از نکات منحصر به فرد امام فخر رازی در تفسیرش است وطوری به آن پرداخته که دانشمندان قبلی او به آن نپرداخته‌اند واین مسأله به علت رهیافت و بیان قرآنی است، به عبارت دیگر جایگاه ‌هر سوره و نسبت سوره با سورۀ قبلش و ارتباطهایی که بین آنها وجود دارد؛ دالّ بر درست قرار گرفتن سوره‌ها در جای اصلی خودش است بطوری که‌ اصلاً امکان ندارد جای یک سوره را عوض نمود.
فخر رازی سرچشمه و منشاء هر سوره را در تبیین سورۀ قبل و بعدش می‌داند واینکه یک سوره چگونه ‌از سورۀ قبل و بعدش متولد شده ‌است و این مسأله‌ای دشوار برای عقل انسان است مگر اینکه بیش از حد تلاش کند.و برای این موضوع مثالی را آورده‌اند، که یکی از بحثهای آغازین فخر رازی بحث دربارۀ اختلاف در رابطه با دو سورۀ انفال وسورۀ توبه ‌است که ‌آیا یک سوره ‌است یا دو سورۀ مستقل؟
و وجه تشابه‌این دو سوره را از دیدگاه‌ایشان این گونه گفته‌اند که: سورۀ انفال با ایجاب ( مثبت ) پایان یافته‌است یعنی اینکه مومنان باید یکدیگر را دوست داشته باشند و با کافران قطع ارتباط نمایند؛ و در آغاز سورۀ توبه ‌از بیزاری از کفار صحبت به میان آمده ‌است واگر بسمله نیامده به‌این دلیل است تا روشن کند معنای این سوره درست همان معنای سوره ‌انفال را دارد.[۲۴۱]
ظاهراً اولین کسی که در این زمینه کتاب مستقل دارد، علامه‌ابوجعفر بن زبیراست.که ‌آنرا، البرهان فی مناسبه ترتیب سور القرآن نامیده و نیز برهان الدین بقاعی که کتاب نظم الدرر فی تناسب الآی و السور را بر همین اساس نوشته‌است واز آثار سیوطی نیز در همین موضوع می‌توان به، تناسق الدرر فی تناسب السور ونیز معترک الاقران فی اعجازالقرآن نام برد. علاوه براینها، آیت اله خوئی در البیان، طبرسی در مجمع البیان، فخر رازی در تفسیر کبیر، ابن عاشور در التحریر والتنویر، شیخ محمود شلتوت در تفسیر القرآن الکریم، وسعید حوّی در اساس فی التفسیر القرآن، وسید قطب در فی ظلال القرآن و…. به تفصیل بحث کرده‌اند.
علامه طباطبائی با توجه به ‌اینکه ترتیب بین سوره‌ها را اجتهادی می‌داند به‌این نوع از ارتباط اعتقادی نداشته‌ اما گاهی به طور غیر مستقیم به‌این نوع تناسب اشاره نموده ‌است از جمله:
در بحث بیان سورۀ مبارکه قریش، ضمن اشاره به محتوای سوره می‌گوید: این سوره در مکه نازل شده‌است و مضمون آن نوعی ارتباط با سوره فیل دارد. البته نظر بعضی از دانشمندان اهل سنت را که
معتقدند این دو سوره یکی است را ردّ کرده ومعتقد است دلیلی که برآن استناد کرده‌اند وحدت را نمی‌رساند.[۲۴۲]
ایشان همچنین در ذیل آیهء:
{ فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیه‌انْ کُنْتُمْ بِآیاتِهِ مُؤْمِنِین‏}[۲۴۳]
بعد از تفسیر آیه می‌نویسد: از آیۀ شریفه بدست می‌آید که محرمات از خوردنیها قبل از سورۀ انعام نازل شده وچون این محرمات در میان سورۀ مکی در سورۀ نحل است پس باید سورۀ نحل قبل از انعام نازل شده باشد.[۲۴۴]
سید قطب نیز در مقدمه سورۀ بقره می‌گوید با توجه به‌اسباب النزول این سوره چنین دریافت می‌شود که‌ همۀ آیات سورۀ پسین قبل از تکمیل سورۀ پیشین که مقدمات آن فرود آمده ‌است نازل می‌گردید.
بنابراین ترتیب سوره‌ها با توجه به سبقت نزول آیه‌های نخستین سوره‌ها بوده ‌است نه نزول همۀ آیه‌های آن. از جمله در سورۀ بقره ‌آیات ربا هست که‌از حیث نزول جزء آخرین بخشهای قرآن بشمارند در صورتی که بنابرقول ارجح، مقدمات آن جزء بخشهای نخستین است که‌از قرآن در مدینه نازل شده‌است [۲۴۵]
ارتباط مضمونی میان سوره‌های هم جوار
یکی از وجوه‌ ارتباط وتناسب میان دو سوره ‌ارتباط و هماهنگی مضمونی میان آنهاست، بطوری که دو سورۀ همجوار در اغراض وموضوعات و… به نوعی همسانی و ارتباط داشته باشند. البته لازمه ‌اعتقاد به‌این نوع از تناسب نیز مانند انواع دیگر مناسبات، اعتقاد داشتن به توقیفیت ترتیب سور قرآن است.
بطور مثال سید قطب در تفسیر سورۀ کوثر می‌گوید: این سوره به طور کلی دربارۀ پیامبر| است
بطوری که‌از ایشان غمزدایی کرده ودشمنانش را تهدید به بی نام ونشانی و بی‌خیر و برکت بودن می‌کند
و او را به راه شکر وسپاس رهنمون می‌کند مثل سورۀ ضحی وسورۀ انشراح.[۲۴۶]
اگر چه ‌این نوع ارتباط میان سوره‌ها به گونه‌ای است که دو سوره در موضوع یا محتوای خود با هم دیگر تناسب دارند، اما این نوع از تناسب به چند صورت ممکن است اتفاق بیافتد.
الف) سورۀ دوم مکمل سورۀ قبل از خودش باشد.
مثلاً میان دو سورۀ انفال و توبه رابطه و تناسب نزدیکی وجود دارد. بطوری که برخی گفته‌اند: گویی سورۀ توبه در اصول دین و سنتهای الهی و نظام تشریح و قانونگذاری متمم سوره ‌انفال است و در احکام مربوط به حفظ یا نقض معاهدات و پیمانها و… مکمل آن می‌باشد. پس هر چه در سورۀ نخست، آغاز به طرح شده‌است در سورۀ دوم پایان یافته، واگر نبود که سوره بندی قرآن و اندازۀ سوره‌ها متوقف بر نص است آنچه گفتیم مؤید کسانی است که گفته‌انداین دو سوره یکی است هم چنان که ترتیب سوره‌ها از نظر طولانی بودن نیز این مسأله را تأیید می‌کند.[۲۴۷]
در مجمع البیان نیز از امام جعفر صادق ×روایت شده‌است که: انفال وبرائت یکی هستند. [۲۴۸]
و در ادامه در علت اینکه چرا بسمله در آغاز این سوره نیامده در قول اول آورده‌است که: این سوره چون دنبالۀ سورۀ انفال لست وهردو یک سوره بحساب می‌آیند زیرا سورۀانفال در ذکر پیمانها است واین سوره در رفع این پیمانها. علامۀ طباطبائی نیز ذیل این سوره ضمن اشاره به ‌اختلاف مفسرین دربارۀ ارتباط این سوره و نیز روایات مختلف در این زمینه می‌نویسد: چیزی که‌هست از نظر صناعت آن دسته‌ از روایات که دلالت دارد براینکه ‌این آیات ملقند به سورۀ انفال رجحان دارد وبه نظر قوی می‌رسد.[۲۴۹]
سید قطب در مقدمۀ تفسیر سورۀ توبه به طور ضمنی به‌این مسأله‌اشاره کرده وضمن تأکید بر اینکه ‌این سوره‌از آخرین بخشهای قرآن است که نازل شده توضیح می‌دهد که‌این سوره در برگیرندۀ احکام نهایی در بارۀ ارتباطهای موجود میان ملت مسلمان وملل دیگر ونیز متضمن احکام نهایی تشکیل حکومت اسلامی‌ و هم چنین واقعیت کلی این چنین جامعه‌ای را وصف می‌کند.
و درادامه تأکید می‌کند که به‌همین اعتبار این سوره دارای اهمیت ویژه‌ای است در بیان سرشت برنامۀ
حرکتی اسلام و مراحل وگامهای آن است.چون در سورۀ انفال احکام مرحله‌ای ودر این سوره ‌احکام نهایی مطرح شده ‌است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...