کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



اجرای عملیات ساختمانی به دلیل سر و صدای ناشی از تردد ماشین آلات و استفاده از مواد منفجره در مناطق صخره‌ای، سبب ایجاد آلودگی در محیط خواهد گردید.
نفوذ پساب‌های حاصل از کارگاه‌های موقت ساختمانی به آب‌های زیرزمینی، احتمال افزایش میزان آلودگی محدود را در این منابع به دنبال خواهد داشت. در شکل (۴-۱) برخی از اثرات منفی طرح انتقال آب از سد کوچری به شهر قم در مرحله اجرایی بر محیط­زیست فیزیکی-شیمیایی نشان داده شده است.

(الف) (ب)

(ج) (د)
شکل ۴-۱: اثرات طرح انتقال آب از سد کوچری به شهر قم در مرحله اجرایی بر محیط­زیست فیزیکی-شیمیایی
الف- افزایش کدورت و مواد معلق در آب در اثر قطع مسیر رودخانه ب- بهم ریختگی در شکل ظاهری و مورفولوژی طبیعی منطقه در اثر خاکبرداری و خاکریزی ج- ایجاد دگرگونی در سیمای طبیعی محل در اثر انفجار د- فعالیت‌های اثرگذار بر بافت طبیعی خاک منطقه
در مرحله بهره ­برداری از طرح انتقال آب از سد کوچری به شهر قم، اثرات بسیار محدودتر خواهد بود. تنها اثر منفی محتمل، افزایش پساب خروجی از تصفیه­خانه قم به دلیل بهره ­برداری از خط انتقال جدید می‌باشد. همچنین از اثرات مثبت اجرای طرح بر محیط­زیست فیزیکی-شیمیایی می‌توان به بهبود وضعیت آبخوان‌های زیرزمینی در محدوده دشت‌های گلپایگان، خمین، موته و محلات اشاره نمود.
در صورت بهره ­برداری از خط انتقال آب، حجم پساب تولیدی تصفیه­خانه قم افزایش می­یابد. البته با توجه به تحقیقات به عمل آمده، در حال حاضر پساب خروجی از تصفیه­خانه قم در امر آبیاری اراضی زراعی استفاده می‌گردد و با توجه به میزان پایین کدورت آب، میزان کمی لجن تولید می‌گردد. در هر حال مقداری از پساب تصفیه­خانه وارد رودخانه شده و باعث افزایش بار آلودگی آن می‌شود. این امر همچنین می‌تواند احتمال آلودگی خاک را نیز به همراه داشته باشد.
۴-۲- بررسی اثرات طرح انتقال آب از سد کوچری به شهر قم بر محیط­زیست بیولوژیکی
۴-۲-۱- اثرات به وجود آمده در صورت عدم اجرای طرح بر محیط­زیست بیولوژیکی
توسعه فعالیت‌های کشاورزی در پایین دست سد گلپایگان باعث کاهش میزان آب رودخانه قمرود گردیده است. به همین علت کاهش ظرفیت زیستگاه آبزیان حتی در شرایط عدم اجرای طرح انتقال آب از سد کوچری به شهر قم نیز رخ می­دهد.
۴-۲-۲- اثرات به وجود آمده در صورت اجرای طرح بر محیط­زیست بیولوژیکی
با توجه به مشاهدات میدانی به عمل آمده مشخص گردید که قسمت اعظم مسیر انتقال، در مجاورت جاده اصلی قرار دارد و محل اجرای طرح تنها قسمت‌های محدودی از مناطق حساس و زیستگاه‌های با ارزش را در بر می‌گیرد. بنابراین مسلم است که اجرای پروژه اثرات منفی چندانی بر جای نمی‌گذارد. اکثریت اثراتی هم که در مرحله اجرایی ممکن است به وجود آیند عمدتا موقتی و زودگذر هستند. تنها اثر مهمی که به صورت دائم می‌تواند بر جای گذارد، اختلال در وضعیت گدار و تردد وحوش با ارزش حفاظتی (مخصوصا آهو) می‌باشد. سایر اثراتی که ممکن است به وجود آیند، از قبیل کدورت و گل آلودگی محیط آبی، ایجاد ترس و استرس حاصل از انفجار و جاده سازی در وحوش و… همگی موقتی می‌باشند و با پایان مرحله اجرایی به طور کلی از بین رفته یا به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در مرحله اجرایی، حفاری و خاکبرداری و احداث جاده‌های دسترسی روستایی از جمله فعالیت‌هایی است که در ابتدای عملیات انجام می‌شود. در اثر اجرای این فعالیت‌ها، پوشش گیاهی در محدوده بلافصل به طور کامل از میان می‌رود.
برداشت منابع قرضه از جمله فعالیت‌هایی می‌باشد که بیشترین اثر را در عملیات ساختمانی بر اکوسیستم آبی می‌گذارد. در طرح انتقال آب از سد کوچری به شهر قم، برداشت منابع قرضه از بستر رودخانه قمرود در پایین دست سد کوچری انجام می­ شود که علاوه بر اینکه شرایط طبیعی اکوسیستم آبی رودخانه را تا مسیری که به شرایط رودخانه بستگی دارد بر هم می‌زند، در اثر حمل و نقل و سایر فعالیت‌های وابسته، پوشش گیاهی رودخانه نیز اثر منفی می‌پذیرد که محدود به مرحله اجرایی می‌باشد.
همچنین در مرحله بهره ­برداری، بهره ­برداری از جاده‌های دسترسی به عنوان تنها اثر ممکن به وجود آمده این مرحله بر شرایط طبیعی زندگی حیات وحش منطقه می‌باشد که می‌تواند به دلیل تردد ماشین آلات، اثر منفی بر جای گذارد.
در دوران بهره ­برداری از خط انتقال آب، پوشش گیاهی منطقه اثر چندانی از طرح نمی‌پذیرد چراکه بیشترین اثرات و تخریب‌ها در دوران ساختمانی اعمال شده است.
۴-۳– بررسی اثرات طرح انتقال آب از سد کوچری به شهر قم بر محیط­زیست اقتصادی-اجتماعی
۴-۳-۱– اثرات به وجود آمده در صورت عدم اجرای طرح بر محیط­زیست اقتصادی-اجتماعی
در صورت اجرا نشدن طرح، وضعیت اقتصادی-اجتماعی محدوده مورد بررسی، طبق روند کنونی آن تداوم می­یابد. به این معنی که کاهش جمعیت در روستا‌ها و افزایش آن در شهر‌ها پیش خواهد آمد، قابلیت‌های اقتصادی و صنعتی امکان بروز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 08:14:00 ق.ظ ]




۴-۵- آزمون فرضیات تحقیق ……………………………………………………………………………………………. ۸۷

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات

۵-۱- مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………… ۹۱

۵-۲- نتایج آمار توصیفی …………………………………………………………………………………………………. ۹۱

۵-۲-۱- توصیف متغیر کارآفرینی ………………………………………………………………………………… ۹۱

۵-۲-۲- توصیف متغیر عملکرد …………………………………………………………………………………… ۹۱

۵-۲-۳- توصیف متغیر کسب دانش ……………………………………………………………………………. ۹۱

۵-۲-۴- توصیف متغیر دانش بنیان ……………………………………………………………………………….. ۹۱

۵-۳- نتایج آزمون فرضیه ها …………………………………………………………………………………………….. ۹۲

۵-۴- پیشنهاداتی در راستای نتایج تحقیق …………………………………………………………………………… ۹۳

۵-۵- پیشنهاداتی برای محققین آینده …………………………………………………………………………………. ۹۴

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۶- محدودیت­های تحقیق …………………………………………………………………………………………….. ۹۵

فهرست منابع ………………………………………………………………………………………………………………….. ۹۷

پیوست ………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۰۳

ست ها…………….

………………………………………………………….

فهرست جداول

عنوان ………………………………………………………………………………………………………………………… صفحه

جدول شماره ۲-۱: اهم مطالعات درمورد تمایل کارآفرینانه در سطح شرکت …………………………… ۲۶

جدول شماره ۲-۲: اهم مطالعات در مورد گرایش کارآفرینانه در سطح فردی …………………………. ۲۷

جدول شماره ۲-۴: عوامل موفقیت مدیریت دانش ………………………………………………………………. ۶۰

جدول شماره ۳-۱: ابزار جمع آوری داده ها ……………………………………………………………………….. ۷۶

جدول شماره ۳-۲: آلفای کرانباخ ………………………………………………………………………………………. ۷۸

جدول شماره ۴-۱:. توصیف متغیر کارآفرینی ……………………………………………………………………… ۸۱

جدول شماره:۴-۲: توصیف متغیر کسب دانش ……………………………………………………………………. ۸۲

جدول شماره ۴- ۳: توصیف متغیر منابع دانش بنیان ……………………………………………………………. ۸۳

جدول شماره ۴- ۴: توصیف متغیر عملکرد ………………………………………………………………………… ۸۴

جدول شماره ۴- ۵: آزمون کولموگروف- اسمیرنف ……………………………………………………………. ۸۵

جدول شماره ۴- ۶: آزمون تی تک نمونه ای متغیرهای تحقیق ………………………………………………. ۸۶

جدول شماره ۴- ۷: ضریب همبستگی بین کارآفرینی و عملکرد ……………………………………………. ۸۷

جدول شماره ۴- ۸: آزمون رگرسیون بین کارآفرینی و عملکرد با توجه به کسب دانش ……………. ۸۸

جدول شماره ۴- ۹:. آزمون رگرسیون بین کارآفرینی و عملکرد با توجه به کسب دانش و منابع دانش بنیان……………………………………………………………………………………………………………………………….. ۸۹

فهرست اشکال

عنوان …………………………………………………………………………………………………………………………… صفحه

شکل شماره ۱-۱: مدل تحلیلی تحقیق …………………………………………………………………………………. ۷

شکل شماره ۲-۱ : جو کارآفرینی ……………………………………………………………………………………… ۲۴

شکل شماره ۲-۲: رابطه بهره وری، سوددهی و عملکرد ………………………………………………………. ۳۳

شکل شماره ۲-۳:. چرخه عملکرد. ……………………………………………………………………………………. ۳۹

شکل شماره۲-۴: سیستم اندازه گیری عملکرد متوازن در مقابل سیستم سنتی ………………………….. ۴۰

شکل شماره۲-۵ : مثلث اندازه گیری عملکرد ……………………………………………………………………… ۴۱

شکل شماره۲-۶ :. فرایندهای اصلی مدیریت دانش ……………………………………………………………… ۵۸

فهرست نمودارها

عنوان …………………………………………………………………………………………………………………………… صفحه

نمودار شماره ۴-۱:. هیستوگرام متغیر کارآفرینی …………………………………………………………………. ۸۱

نمودارشماره ۴-۲: هیستوگرام متغیر کسب دانش ………………………………………………………………. ۸۲

نمودار شماره ۴-۳:. هیستوگرام متغیر منابع دانش بنیان …………………………………………………………. ۸۳

نمودار شماره ۴-۴: هیستوگرام متغیر عملکرد ……………………………………………………………………. ۸۴

چیکده

یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی، کارآفرینی سازمانی است که بدون شک سهم چشمگیری در توفیق و تعالی سازمان دارد. این عامل به عنوان یک نوآوری در تولید و مزیت رقابتی و عملکرد بهتر سازمان می انجامد. کسب دانش و منابع دانش بنیان نیز منجر به بهبود کارآفرینی و عملکرد برتر می شوند.

هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کارآفرینی سازمانی بر عملکرد شرکت های صنایع غذایی استان گیلان با تاکید بر نقش تعدیل گری مدیریت دانش می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است و نوع تحقیق میدانی و ابزار گردآوری داده ­ها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، شرکت­های تولیدی صنایع غذایی بالای ۱۵ نفر کارمند استان گیلان است. در تحقیق حاضر نمونه آماری مورد بررسی، تعداد ۵۸ شرکت­ تولیدی استان گیلان می­باشد که از طریق نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس ۳۳ شرکت انتخاب شدند و تعداد ۵۰ پرسش­نامه بین مدیران شرکت­ها توزیع شد که تعداد ۳۷ پرسش­نامه معتبر جمع­آوری گردید. در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد که بین مدیریت دانش با کارآفرینی و بین کارآفرینی با عملکرد سازمانی در سطح ۹۵ درصد رابطه معنی داری وجود دارد (فرضیه ­های ۱ و ۲ و ۳) تایید شدند.

فصل اول

کلیات تحقیق

۱- ۱- مقدمه

در سناریوهای اقتصادی اخیر که بر اساس پیچیدگی و پویایی مشخص می شوند؛ سازمان ها باید به واکنش های جدیدی نسبت به بقاء و موفق شدن داشته باشند در چنین شرایطی، فعالیت های کارآفرینی سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار شده و به یک شرط ضروری برای خلق ثروت تبدیل می شود (Bojica & Fuentes, 2012). در چشم انداز قرن ۲۱، بنگاه در یک وضعیت رقابتی و پیچیده متاثر از عوامل متعدد نظیر جهانی شدن، توسعه تکنولوژی و سرعت فزاینده انتشار تکنولوژی های جدید قرار گرفته اند. در چارچوب این چشم انداز، بنگاه ها برای بقاء و پیشرفت خود باید متفاوت از گذشته عمل کنند به ویژه آنکه باید به دنبال منابع جدید مزیت رقابتی بود که اشکال جدید رقابت را به کار گیرند که این خود نیازمند درک روشن از ماهیت و پویایی های رقابتی در عصر حاضر است (جعفرپور، ۱۳۹۱).

لذا در این فصل ابتدا به بیان مساله و در ادامه اهمیت و ضرورت تحقیق و چارچوب نظری و در نهایت مدل تحقیق پرداخته می­ شود.

۲-۱– بیان مساله

سازمان ها تا زمانی که برای بقاء تلاش می کنند خود را نیازمند حضور در عرصه ملی و جهانی می دانند باید اصل بهبود مستمر را سرلوحه فعالیت خود قرار دهند این اصل حاصل نمی شود مگر اینکه فرضیه دستیابی به آن با بهبود عملکرد امکان پذیر شود. فقدان نظام عملکرد در ابعاد مختلف سازمان، اعم استفاده از تامین نیازهای کارکنان، مشتریان، عرضه کنندگان به عنوان یکی از علایم بیماری سازمان ها قلمداد می شود و از سوی دیگر نبود نظام ارزیابی و کنترل در یک سیستم به معنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون وبیرون سازمان است که پیامدهای آن کهولت و نهایتاً مرگ سازمان می باشد (تولایی، ۱۳۸۶). عملکرد نتایج قابل اندازه گیری، تصمیات و اقدامات سازمانی است که نشان دهنده میزان موفقیت و دستاوردهای کسب شده است و هزینه ها بخش محوری از عملکرد محسوب می شوند. در عین حال عملکرد تقریباً هر هدف رقابتی و تعالی غیر مادی نظیر قابلیت اطمینان، انعطاف پذیری، کیفیت و سرعت را نیز در بر می گیرد (بیاضی و همکاران، ۱۳۸۸). به طور کلی عملکرد به فرایند سنجش و اندازه‌گیری عملکرد سازمان ها در دوره‌های مشخص به گونه‌ای که انتظارات و شاخص های مورد قضاوت برای دستگاه ارزیابی شونده شفاف و از قبل به آن ابلاغ شده باشد، اطلاق می‌گردد (بیک زاد، علی زاده، ۱۳۸۸). بر همین اساس در این پژوهش میزان روند رشد عملکرد در صنایع غذایی را با مولفه هایی نظیر، رشد و فروش، سهام بازار برای محصولات اصلی، رضایتمندی مشتری، بازدهی دارایی ها، بازدهی سرمایه، بازدهی فروش جدید که مهم ترین شاخص های ارزیابی عملکرد است بکارمی برند (Bohica & Fuentes,2012).

لامپکین[۱] و دس[۲] در ۱۰ سال گذشته بر اهمیت کاربرد یک ساختار احتمالی در تشخیص فاکتورهای اثرگذار بر رابطه میان کارآفرینی و عملکرد سازمان و نقش تعدیل گری آن بر دانش پایه و کسب دانش تکیه داشتند (Bohica & Fuentes, 2012).

کارآفرینی سازمانی بدون شک سهم چشم گیری در توفیق و تعالی سازمان ها دارد. به نظر می رسد عنایت ویژه به توسعه ی مؤلفه های کارآفرینی در فرایندهای تولیدی و خدماتی صنایع و گسترش فرهنگ کارآفرینی میان کارکنان بتواند، راه کار مناسبی در حل این مسأله باشد (ایمانی پور، زیودار، ۱۳۸۷). کارآفرینی یک نگرش مدیریتی است که مفاهیمی چون نوآوری و انعطاف پذیری و پاسخگویی را در سایه درک فرصت های محیطی معنی می بخشد (Zahra, 2005). لامپکین و دس معتقدند که یکی از مهم ترین مفاهیم استفاده شده در توصیف و ارزیابی فعالیت کارآفرینی سازمان، کارآفرینی سازمانی است. کارآفرینی سازمانی زمانی رخ می دهد که یک سازمان بر رشد و فعال بودن و نیز استفاده ازفرصت های جدید، فاکتورهای داخلی و خارجی سازمان تکیه داشته باشند. برای ارزیابی و بررسی میزان کارآفرینی سازمان می توان از شاخص های نوآوری، پیش بینی تقاضای بازار و خلق مزایای حاصل از رقبا نام برد (Bohica & Fuentes, 2012).

مدیریت دانش نیز از آنجا که مبتنی بر پردازش اطلاعات یا افزایش سطح یادگیری سازمانی می باشد، رابطه تنگاتنگی با تکنولوژی دارد و حتی در صورت عدم وجود یک تعریف مشخص و جامعی از مدیریت دانش، بسیاری آن را مترادف با تکنولوژی اطلاعات خواهند پنداشت. کارکولیان[۳] معتقد است که مدیریت دانش رویکردی برای ایجاد سازمانی است که اعضای آن بتوانند دانش را کسب، تسهیم و خلق کرده و یا آن را برای فعالیت های تصمیم گیری خود به کار برند (غلامرضا دیوکلائی و همکاران، ۱۳۹۱). صاحبنظران نیز بر این عقیده هستند که مدیریت دانش پشتیبان نوآوری، ایجاد ایده های جدید و بهره برداری از قدرت تفکر سازمان است (میرفخرالدینی و همکاران، ۱۳۸۹). مدیریت دانش را می توان از طریق رابطه با سازمان در خصوص بازار و یا حول نیازها و گرایشات مراجعان، مهارت فنی و تکنولوژیکی بررسی نمود (Bohica & Fuentes, 2012).

با توجه به مطالب مطرح شده و اهمیت موضوع در صنایع SMES برای رشد و پیشرفت و کارآفرینی سازمان و داشتن بقاء و مشتری مداری، این مساله وجود دارد که صنایع تا چه اندازه توانستند نسبت به داشته های خود متعهد باشند در تحقیقی که آنا ماریا بوجیکا و ماریا دل مارفونتس[۴] در مقاله ای تحت عنوان “اکتساب دانش و کارآفرینی سازمانی” به بررسی تاثیر اکتساب دانش و کارآفرینی سازمانی بر عملکرد پرداخته است و به این نتیجه رسید که اکتساب دانش و کارآفرینی سازمانی هر دو بر عملکرد تاثیر مثبت دارند ولی در صورتی که اکتساب دانش به عنوان متغیر تعدیل کننده ارتباط بین کارآفرینی سازمانی و عملکرد وارد شود تاثیر منفی می گذارد که درجه ی این اثر تحت تاثیر سطح منابع دانش شرکت ها می باشد (Bojica & Fuentes, 2012).

با توجه به مطالب مطرح شده سوالات اصلی تحقیق:

آیا کارآفرینی بر عملکرد صنایع غذایی اثرگذار خواهد بود؟

آیا نقش تعدیل گری کسب دانش و دانش بنیان در کارآفرینی و عملکرد اثرگذار می باشد؟

۱- ۳- ضرورت اهمیت تحقیق

امروزه عناوینی چون سازمان موفق، ماندگار، آرمانی، رهسپار تعالی، سرآمد، متعالی و… از عبارت های رایج حوزه مطالعاتی سازمان و مدیریت هستند و گروه های مختلفی از افراد به دنبال شناسایی و معرفی ویژگی های این قبیل سازمان ها هستند. سازمان با عملکرد برتر سازمانی است که در یک دوره زمانی بلند مدت از راه توانایی انطباق مناسب با تغییرات واکنش سریع به این تغییرات، ایجاد ساختار مدیریت منسجم و هدفمند، بهبود مستمر قابلیت های کلیدی و رفتار مناسب با کارکنان به عنوان اصلی ترین دارایی به نتایجی بهتر از سازمان های همراتز دست می یابند (عقیلی و همکاران، ۱۳۸۸؛۵۰). عملکرد سازمان به مقدار موفقیت یک سازمان در طول زمان، قدرت پاسخگویی آن به خواسته های زیست محیطی و ذینفعان دیگری که خواهان حرکت سازمان خود بسیار فراتر از وضعیت موجود هستند، گفته می شود (Akrivou & Huang, 2011). با افزایش جهانی شدن و اشباع بازار کار به علت رکود اقتصادی اخیر، عملکرد سازمانی بیشتری بر تخصیص زمان و تلاش های لازم در جهت بهبود عملکرد سازمانی از طریق تسریع رشد اقتصادی دارند. از آن جایی که از طریق بهبود عملکرد سازمان قادر می شود تا بهتر خواسته ها، نیازها و انتظارات ذینفعان را برآورده کند (Schiuma & Lerro, 2008).

۱-۴- اهداف تحقیق

بر اساس مطالب عنوان شده در بیان مسئله و اهمیت موضوع تحقیق، هدف این تحقیق تاثیر کارآفرینی بر عملکرد شرکت های با تاکید بر نقش تعدیل کنندگی مدیریت دانش است. بنابراین چهار هدف ویژه برای مطالعه پژوهش حاضر طراحی می شوند که به قرار زیر هستند:

سنجش میزان کارآفرینی در شرکت های تولیدی صنایع غذایی استان گیلان

سنجش میزان عملکرد در شرکت های تولیدی صنایع غذایی استان گیلان

سنجش کسب دانش و منابع دانش بنیان در شرکت های تولیدی صنایع غذایی استان گیلان

سنجش نقش کارآفرینی در ارتقای عملکرد از طریق کسب دانش در شرکت های تولیدی صنایع غذایی استان گیلان

۱-۵- چارچوب نظری تحقیق

چارچوب نظری بنیانی است که تمامی پژوهش بر آن استوار است. این چارچوب شبکه­ ای است منطقی- توصیفی و پرورده مشتمل بر روابط موجود میان متغیرهایی که در پی اجرای فرایندهایی چون مصاحبه، مشاهده و بررسی پیشینه شناسایی شده ­اند (سکاران، ۹۴:۱۳۹۱). بوجیکا و فوئنتس در سال ۲۰۱۲ در مقاله ای تحت عنوان تاثیر کارآفرینی بر عملکرد با تاکید بر نقش تعدیل کنندگی بیان نمودند کارآفرینی سازمانی، یک فاکتور بنیادی در بهبود عملکرد سازمان، حمایت از رشد و خلق ثروت و مزایای رقابتی است و عواملی و فاکتورهایی مانند کسب دانش و دانش بنیان می توان استفاده نمود (Bohica & Fuentes, 2012).

با توجه به مطالب مطرح شده مدل تحقیق در شکل (۱-۱) نشان داده شده است:

کارآفرینی سازمانی

عملکرد سازمان

کسب دانش ؛ منابع دانش بنیان

شکل ۱- ۱: مدل تحلیلی تحقیق (Bohica & Fuentes,2012)

۱-۶- فرضیه های تحقیق

فرضیه های این تحقیق بر اساس متغیرهای تعیین شده به شرح زیر هستند:

کارآفرینی سازمانی بر عملکرد در صنایع غذایی استان تاثیرگذار است.

کسب دانش، تاثیر کارآفرینی بر عملکرد صنایع غذایی استان گیلان تعدیل می نماید.

در صنایع غذایی که از منابع دانش بنیان برخوردارند، کسب دانش تاثیر کارآفرینی بر عملکرد را به صورت قوی تری تعدیل می نماید.

۱-۷- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای اصلی تحقیق

۱-۷-۱- عملکرد

عملکرد همان نتایجی می­باشد که در اثر فرآیندهای عملیاتی سازمان حاصل می­ شود. دو مولفه در نظر گرفته شده برای عملکرد سازمانی که با طیف پنج درجه­ای لیکرت در مقیاس فاصله­ای (بسیارکم تا بسیار قوی) و توسط پرسش­نامه ارزیابی شده است عبارتند از : (Bohica & Fuentes, 2012)

عملکرد مالی سازمان؛ (از طریق: میزان فروش، سهم بازار، بازدهی دارایی ها، بازدهی سرمایه، بازدهی فروش)

عملکرد سازمانی در مقایسه با رقبای اصلی (رضایتمندی مشتری)

۱-۷-۲- کارآفرینی سازمانی

کارآفرینی سازمانی باید بر پایه ساختارهای جدید و استفاده از چندین منبع مختلف که تولیدکننده محصول یا خدمات جدیدی را ارائه نماید، باشد. مولفه در نظر گرفته شده برای کارآفرینی که با طیف پنج درجه­ای لیکرت در مقیاس فاصله­ای (کاملاً مخالف تا کاملاً موافق) و توسط پرسش­نامه ارزیابی شده است عبارتند از: (Bohica & Fuentes, 2012)

نوآوری سازمان؛ (اجرای برنامه های جدید، حمایت از کارکنان خلاق و نوآور، انتخاب ایده های کارکنان، ایجاد یک واحد در امر نوآوری، دادن پاداش متناسب، تاکید بیشتر برنوآوری

۱-۷-۳- مدیریت دانش

دانش مربوط به نحوه اجرای وظایف و مسئولیت هاست و نقش تکمیل کننده ای را در شناسایی ضوابط و دیدگاه ها ایفا می نماید و همچنین دانش می تواند زمینه را برای ایجاد مزیت رقابتی مهیا نماید. دو مولفه در نظر گرفته شده برای مدیریت دانش که با طیف پنج درجه ای لیکرت در مقیاس فاصله ای (کاملاً مخالف تا کاملاً موافق) و توسط پرسشنامه ارزیابی شده است عبارتند از: (Bohica & Fuentes, 2012)

کسب دانش؛ (از طریق رابطه با سازمان، اطلاعات کلی حول محور نیازها و گرایشات مشتریان، مهارت فنی و دانش تکنولوژیکی، دانش موثر مدیریت سازمان)

دانش بنیان؛ (تعهد مثبت در توسعه، تخصص یا مهارت تکنیکی، مهارت حول محور توسعه خدمات و محصولات، سازندگی بالا، مهارت در بازاریابی، تخصص ویژه خدمات رسانی به مشتری، تخصص مدیریت، بازارهای نوآور، پرسنل آموزش دیده در عرصه خدمات، نقش موثر در عرضه ایده)

۱-۸- قلمرو تحقیق

قلمرو موضوعی: تحقیق حاضر از نظر موضوعی در حوزه تئوری سازمان قرار گرفته است.

قلمرو زمانی: تحقیق حاضر در یک دوره هفت ماهه از مهر ماه ۹۱ تا خرداد ماه ۹۳ انجام شده است.

قلمرو مکانی: قلمرو مکانی این تحقیق، شرکت­های تولیدی صنایع غذایی استان گیلان می­باشد.

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

بخش اول

کارآفرینی سازمانی

۲-۱-کارآفرینی سازمانی

۲-۱-۱- مقدمه

پیچیدگی و رقابت رو به رشد موجود در دنیای امروز که همراه با تغییر اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی می باشد، سبب شده است از کارآفرینی به عنوان نیروی محرکه در رشد سازمان ها یاد شود. زیرا باعث رشد و توسعه اقتصادی کشورها، افزایش بهره وری، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماعی می شود (محمودی عالمی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۱۱۴).

در شرایط شدیداً رقابتی و متحول جهانی، کارآفرینی و کارآفرینان سهم بسزایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی دارند. از جمله دلایل توجه به توسعه و ضرورت کارآفرینی، می توان به ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، نوآوری و انتقال فن آوری، ایجاد رفاه، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری در تولید، کشف منابع و رفع تنگناهای بازار اشاره کرد. برای توسعه فعالیت های کارآفرینانه، علاوه بر مساعد بودن عوامل محیطی و ساختاری، تقویت ویژگی های روان شناختی افراد برای گرایش به کارآفرینی نیز ضروری است (سلمانی زاده و همکاران، ۱۳۸۸، ص۶۸).

در این بخش ابتدا به تعاریف و مفاهیم کارآفرینی و کارآفرین پرداخته و سپس با ارائه مدل و انواع آن و … سعی می­ شود گامی در جهت آشنایی با این مفهوم مهم برداشته شود.

۲-۱-۲- کارآفرینی

تقریباً در طول تمامی دوره های تاریخ بشر، کارآفرینی به اقدامات مهمی در پیشرفت تمدن مدرن خدمت کرده است. کارآفرینی در سال های اخیر از هر زمان دیگری مهمتر شده است، و دلیل آن توجه به عواملی است که منجر به دستیابی به رشد اقتصادی، اشتغال بالا، ایجاد شغل قوی و توسعه اجتماعی مثبت می شوند (Sesen, 2012, p 624).

چنانچه بخواهیم تعریفی مختصر از کارآفرینی و فعالیت کارآفرینانه، ارائه دهیم باید گفت کارآفرینی را می توان فرایند شناسایی فرصت ها و بهره برداری و خلق ارزش از آنها دانست. البته باید توجه داشت که این خلق ارزش، هم برای فرد کارآفرین یا ارائه کننده کالا یا خدمت و هم برای جامعه یا دریافت کنندگان کالا یا خدمت مطرح است و می تواند جنبه های مختلف اقتصادی و اجتماعی را دربربگیرد (یزدانی و همکاران، ۱۳۹۰، ص۵۲).

ارائه یک تعریف خاص و بدون ابهام از کارآفرین و کارآفرینی مستلزم چالش و بحث است لیکن این بدان دلیل نیست که تعاریفی در این زمینه وجود ندارد بلکه به دلیل تعدد تعارف از زوایای مختلف اقتصادی، مدیریتی، جامعه شناسی و … است. مشکل اصلی اینجاست که تعدد این تعاریف به دلیل اتفاق نظر نداشتن صاحب نظران بر سر خصوصیات و ویژگی های کارآفرینان است. از این صاحب نظران، ویلیام گاردنر (۱۹۹۰) تحقیقات بسیاری در زمینه ویژگی های کارآفرینان انجام داده است. او نتیجه گرفت که تفاوت های بین کارآفرینان و کارهای مخاطره آمیزشان به اندازه تفاوت های بین کارآفرینان و غیرکارآفرینان و بین موسسات جدیدی به ثبت رسیده بزرگ و اساسی است. برخی تعاریف بر اهمیت کارآفرینی در تأمین کارایی اقتصادی که برگشت سرمایه را به حداکثر برساند تأکید دارد. پاداش دادن به سرمایه گذار مهم است امّا این امر تنها هدفی نیست که کارآفرین تعقیب می کند. کارآفرینان موثر طوری کار می کنند که به همه سهامداران در کارهای مخاطره آمیزشان پاداش دهند. ابداع و نوآوری، هم یک عامل حیاتی و مهم است. ابداع عامل مهمی در موفقیت همه کسب و کارهاست نه فقط در امور کارآفرینانه؛ و کارآفرینی یک پدیده غنی و پیچیده است (دهقان و همکاران، ۱۳۹۰، ص۴۵).

سزرب[۵] (۲۰۰۳)، کارآفرین را به عنوان کسی که رشد گرا است و سود می کند و می تواند از ریسک محاسبه شده چشم پوشی کند و رگه های نوآوری دارد توصیف می کند (Mascarell,2013,p1084).

مک مولن و شپارد[۶] (۲۰۰۶) گفتند؛ کارآفرینان زمانی که دانش و اطلاعات کمی در مورد نتایج محتمل سرمایه گذاری دارند با سطوح بالاتری از عدم اطمینان سرمایه گذاری روبرو هستند (Brundin,2013,p10).

کارآفرینی یکی از محرک هایی است که توسط آن، دانشی که در یکی از قسمت های اقتصادی همچون یک شهر ایجاد شده است به عنوان یک سرمایه گذاری در بازار سودآور تفسیر می شود (Rahman, 2011, p 609).

ریچارد کانتلیون[۷] برای نخستین بار این مفهوم را که یک کارآفرین بی اطمینانی و ریسک را تحمل می کند، تشخیص داد. جین باتیست سی بر نقش مدیریتی کارآفرین تاکید دارد، جوزف شومپیتر تئوری کارآفرینی را با تئوری توسعه ی اقتصادی پیوند می دهد، به باور وی، کارآفرینی، ساده ترین وسیله توسعه اقتصادی از راه نوآوری به عنوان یک عنصر اصلی است. از دید وی، کارآفرین یک نوآور است که ترکیب جدیدی را به وجود می آورد و آن می تواند:

نوآفرینی یا ایجاد کالای جدید یا بهبود کیفیت یک کالا باشد.

نوآفرینی روش جدید برای تولید محصول صنعتی تازه باشد.

بازاری جدید ایجاد کند.

از منابع جدید بهره گیری کند.

ایجاد شکل سازمانی جدید صنعتی باشد (دادورخانی و همکاران، ۱۳۹۰، ص۱۷۲).

کوراتکو و هاجتس[۸] اظهار می دارند که کارآفرینی تابعی از کارآفرین است. از این رو، بررسی خصوصیات کارآفرینان به بالا رفتن درک کارآفرینی کمک خواهد نمود. مک کللند ویژگی های افراد کارآفرین را شامل انگیزه ی پیشرفت، خطرپذیری، کنترل درونی، خلاقیت و نیاز به استقلال می داند و بر اساس تحقیقات انجام شده، معتقد است که پرورش ویژگی های ذکر شده در افراد باعث تقویت قابلیت های کارآفرینی می شود. استونر و همکاران بر این باورند که نیاز به کسب موفقیت، مرکز کنترل درونی (اعتقاد به اینکه شخص، خود کنترل امور زندگی و کاری خود را در دست دارد)، خطر پذیری، تحمل ابهام (ناشی از انجام کارهایی برای اولین بار) و شایستگی های خاص (بصیرت تحلیل گرانه از بازار، توانایی مدیریتی، دستیابی به سرمایه و ارتباطات شخصی قوی) از جمله ویژگی های کارآفرینان به شمار می روند (عبدالهی، ۱۳۹۱، ص۲۷).

مکنزی و دیکامبو[۹] (۱۹۸۶) معتقدند که فعالیت کارآفرینانه سازمانی شامل توسعه یک محصول جدید برای ایجاد یک فرایند اثربخش است و مک کللند[۱۰] تعریف گسترده‌تری از کار­آفرینی بیان می‌کند و فرایند کارآفرینی را فراتر از شغل و حرفه بلکه یک شیوه زندگی تعبیر می­نماید به طوری که خلاقیت و نوآوری، عشق به کار و تلاش مستمر، پویایی، مخاطره­پذیری، آینده­نگری، ارزش­آفرینی، آرمان گرایی، فرصت­گرایی، نیاز به پیشرفت، مثبت­اندیشی، زیربنا و اساس زندگی کارآفرینانه می‌باشد، در این زندگی شکست مفهومی ندارد به جز این که پله­ای برای بالا رفتن، موقعیتی برای آموختن، تصور ناقصی از واقعیت، ابهامی که در هدف وجود دارد، واقعه­ای که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است، در این زندگی پول انگیزه­ اصلی و اولیه فعالیت­های اقتصادی نیست بلکه معیاری برای سنجش میزان موفقیت فرد محسوب می‌شود. در زندگی کارآفرینانه هدف اصلی از کار و فعالیت ارضاء حس کنجکاوی، تحقق بخشیدن به آرمان­ها، آزادسازی انرژی­های ذهنی و تبدیل آنها به ایده­های عملی و نهاتاً خلق ارزش است و همه چیز تحت­الشاع آرمان شخصی قرار می گیرد (احمدپور و عزیزی، ۱۴:۱۳۸۳).

۲-۱-۳ – اهمیت و ضرورت توجه به ویژگی های کارآفرینان

کارآفرینی به عنوان یک بحث مورد علاقه در قرن هجدهم مطرح شده و در قرن نوزدهم علاقه بیشتری را کسب کرده است. اما در اواخر قرن بیستم، کارآفرینی از نزدیک با بازار آزاد، سرمایه داری و توانایی کارآفرینان به عنوان عوامل تغییر پیوند خورده است تا اینکه ایده های خلاق و نوآور برای شرکت و از همه مهمتر برای ایجاد ثروت را فراهم می کند (Chowdhury et al, 2013, p 295).

امروزه در نقش و اهمیت صنایع کوچک و متوسط در رشد و توسعه اقتصادی کشورها تردیدی وجود ندارد. هر دو گروه کشورهای صنعتی و در حال توسعه با سیاستگذاری و برنامه ریزی لازم درصدد سازماندهی، رفع موانع و مشکلات، بهبود فضای کسب و کار و فراهم ساختن زمینه لازم به منظور بهره گیری هرچه بیشتر از این صنایع در راستای توسعه کارآفرینی، حل معضل بیکاری، افزایش ارزش افزوده و صادرات صنعتی، توسعه منطقه ای و کمک به بهبود توزیع درآمد در جامعه و مواردی از این قبیل می باشند. شرکت های کسب کار کوچک و متوسط به دلیل ویژگی های خاصی که دارند، از کارکردهای بی بدیلی برخوردارند (صفری، ۱۳۸۶، ص۷۴).

شرکت های کوچک از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار بوده و کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری بیشتری در آنها صورت می پذیرد. این شرکت ها راحت تر می توانند خود را با تغییرات پرشتاب محیطی تطابق داده و نسبت به مؤلفه های محیطی همچون عوامل اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژی سیاسی و قانونی سریع تر واکنش نشان دهند. بنگاه های کوچک و متوسط عامل جذب و اشتغال بخش عظیمی از جمعیت کشورها و آموزش و تربیت نیروی کار ماهر هستند. از آنجا که بنگاه های کوچک و متوسط در مقایسه با صنایع بزرگ با سرمایه کمتری می توانند ایجاد اشتغال کنند، تعداد مشاغلی که این دسته از شرکت ها ایجاد می کنند بیشتر از شرکت های بزرگ است. امکان ایجاد مشاغلی به صورت خویش فرما باعث می شود تا کارآفرینان با انگیزه بیشتری به این دسته از شرکت ها روی بیاورند جذب و پذیرش کارکنان با شرایط خاص در این بنگاه ها با سهولت بیشتری صورت می گیرد. این شرکت ها توانسته اند امکان اشتغال برای افراد جوان، سالمندان، زنان، کارکنان پاره وقت و حتی افراد معلول نیز فراهم کنند. در اینگونه بنگاه ها به راحتی می توان بدون نیاز به برنامه ریزی و تغییرات گسترده در ساختار، گروه های میان وظیفه ای یا گروه های کاری با ترکیبی از متخصصان مختلف را گرد هم آورد. هزینه بیرون آمدن از صنعت برای اینگونه شرکت ها در مقایسه با شرکت های بزرگ کمتر است، از این رو بسیاری از کشورهای جهان توجه خاصی به این گروه از بنگاه ها دارند و با مطالعه و بررسی در مورد مسایل و مشکلات آنها سعی در استفاده از مزیت های گوناگونی دارند که این شرکت ها ایجاد می کنند (صفری، ۱۳۸۶، ص ۷۵).

۲-۱-۴- انواع کارآفرینی

کارآفرینی به انواع مختلفی تقسیم شده است:

کارآفرینی مستقل: فردی که مسئولیت اولیه‌ جمع­آوری منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج می کند و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرایند، محصول یا خدمات جدید می‌باشد. به عبارت دیگر کارآفرین فردی است که یک شرکت را ایجاد و اداره می‌کند و هدف اصلی‌اش سودآوری و رشد است.

کارآفرینی شرکتی: کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و معرفی محصولات جدید، فرآیندهای جدید و نظام‌های سازمانی نوین است.

کارآفرینی بین‌المللی: این فرایند زمانی ایجاد می‌شود که کارآفرینان برای منابع، طراحی و توزیع کالا و خدمات خود به شبکه‌های جهانی وابسته هستند.

کارآفرینی اجتماعی: کارآفرینی در یک زمینه اجتماعی برای سازمان‌های غیر تجاری و اقتصادی را در برمی‌گیرد (اسلام، ۹:۱۳۸۲).

کارآفرینی سازمانی: فرآیندی است که در آن محصولات یا فرایند نوآوری شده از طریق القا و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تأسیس شده، به ظهور می‌رسند. به تعریفی دیگر فعالیت‌های کارآفرینانه فعالیت‌هایی هستند که از منابع و حمایت سازمانی به منظور دستیابی به نتایج نوآورانه برخوردار می‌باشد (شهشهانی، ۳۲:۱۳۸۷).

همچنین برگمن[۱۱] نیز معتقد است که کارآفرینی سازمانی به فرآیندی اشاره می کند که سازمان­ها با بهره گرفتن از مجموعه فرصت­ها و شایستگی­های خویش منجر به تنوع محصولات و نهایتاً توسعه سازمانی می­شوند. در یک تعریف دیگر، کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که فعالیت­های سازمانی را به سمت خلاقیت، نوآوری، ریسک­پذیری و پیشتازی سوق می­دهد (نظری، ١٣٨٢).

۲-۱-۵- فرایند کارآفرینی

اخیراً دانشمندان به دنبال ارتباط بین پژوهش کارآفرینی و روانشناسی هستند. در یکی از این تلاش های قابل توجه، باراُن و هنری[۱۲] (۲۰۱۱)، یک مدل فرآیندی کارآفرینی را ایجاد نمودند که توصیف می کند که چگونه “کارآفرینان شرکت های جدید را از طریق ایده ها، مهارت ها، دانش و استعدادشان ایجاد و راه اندازی می کنند”. این فرایند شامل چهار مرحله است:

انگیزش (عوامل مربوط به انگیزه افراد برای تبدیل شدن به کارآفرین)

تشخیص فرصت (عوامل مرتبط با افرادی که احتمال می رود فرصت ها را بشناسند و انواع فرصت ها را به رسمیت شناخته اند)

به دست آوردن منابع (عوامل مرتبط با رفتارهای افراد، مهارت ها و اقداماتی که بر دستیابی به منابع شرکت تاثیر می گذارند)

عملکرد/ موفقیت ­کارآفرینی (عوامل­مربوط­ به­ دستیابی ­به ­نتایج ­در سطح ­سازمانی) (Sullivan et l, 2012, p 429).

۲-۱-۶- انواع مدل های کارآفرینی

تلاش محققین در ارائه مدل های کارآفرینی با توجه به جنبه های رویکرد رفتاری و رویکرد ویژگی ها و تعاریف کارآفرینی انجام می گردد. در واقع، می توان دو دسته مدل را ارائه نمود: مدل های فرایندی و مدل های محتوایی.

۲-۱-۶-۱- مدل های محتوایی

کلیه تلاش های محققین در خصوص مطالعه رویکرد ویژگی ها که منجر به شناسایی خصوصیات فردی و شخصی افراد می گردد، جزیی از این طبقه بندی محسوب می گردد.

آنچه که می بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که هدف محققین در رویکرد ویژگی ها و مدل های محتوایی، یافتن یک چارچوب روانشناسانه و ارائه تعریف کارآفرینی بر مبنای یکسری ویژگی ها بوده است که با توجه به محدودیت تحقیقات در پرداختن و اظهارنظر قطعی راجع به این ویژگی های فردی، ارائه مدل محتوایی فراگیر همواره عقیم مانده است. بر این اساس، محققین به جای پرداختن به رویکرد ویژگی ها، به رویکرد رفتاری و مدل های فرآیندی روی آورده اند (احمدپور داریانی، ۱۳۸۷، ۱۱۲).

۲-۱-۶-۲- مدل های فرآیندی

مدل های فرآیندی شامل دو دسته اصلی از مدل ها می باشند، که در ادامه تحت بررسی قرار خواهند گرفت:

الف) فرایند رویدادی

در این دیدگاه، کارآفرینی فرآیندی است که در آن فرد کلیه فعالیت های کارآفرینانه را برنامه ریزی، اجرا و کنترل می نماید. به علاوه، در این بین مفاهیمی وجود دارد که بر هر رویداد در فرایند کارآفرینانه تأثیر می گذارند. طرفداران این دیدگاه معتقدند که بروز برخی عوامل محیطی و تأثیر آن بر فرد، نقش بسیار تعیین کننده ای در تصمیم وی به کارآفرین شدن، دارد.

ب) فرایند چند بعدی

در این دیدگاه، کارآفرینی یک چارچوب چندبعدی و پیچیده می باشد که کلیه عوامل شامل فرد کارآفرین و ویژگی های او، مهارت ها و سبک های مدیریتی او، فرهنگ، استراتژی، ساختار، نظام و سازمان را دربرمی گیرد (احمدپور داریانی، ۱۳۸۷، ۱۱۲).

۲-۱-۶-۳- مهم­ترین مدل­های کارآفرینی سازمانی

الف) مدل اکهلس ونک[۱۳]

این مدل می­ کوشد تا به طور مفهومی تاثیر رفتارهای کارآفرینانه­ فردی و ساختاری بر موفقیت کارآفرینی سازمان ها را مورد بررسی قرار دهد. به عبارتی دیگر، این مدل توانایی سازمان را برای بقا در یک محیط پویا و سرشار از نوآوری، تعامل رفتاری کارکنان و ساختار سازمان را که از عناصر ضروری برای موفقیت در فعالیت­های کارآفرینانه سازمان است را نشان می­دهد.

ب) مدل E4 زاویر مندوز[۱۴]

مدل E4 توسط زاویر مندوز در سال ۲۰۰۴ مطرح شده است. این مدل هدف­گرا است که سعی می‌کند به چهار هدف اصلی که برای موفقیت کارآفرینی سازمانی مهم هستند دست یابد، این چهار هدف عبارتند از: اثربخشی، توانمندسازی، برابری در پاداش و مزایا، تساوی در اختیارات و آزادی عمل. مدل E4 مدلی عمومی و کلی است که چهارچوبی را برای موفقیت سازمانی ارائه می‌دهد که این چارچوب بر روی چهار پایه اساسی قرار دارد (علاقه بند، ۱۳۸۴۹: ۱۰۲).

۲-۱-۷- کارآفرینی در چارچوب یک فرایند

کارآفرینی را می توان یک فرایند پویا نامید که شامل آرمان، تحول، دگرگونی و خلاقیت می شود این فرایند به کاربرد و استفاده نیرو و انگیزه افراد در جهت خلق و اجرای ایده های نو و همچنین راه حل های کاربردی احتیاج دارد. اجزای اصلی این فرایند شامل موارد زیر است :

میل به خطرپذیری حساب شده بر اساس زمان

ارزش خالص فرصت شغلی

توانایی تشکیل یک تیم در ارتباط با انجام یک کار پرخطر

داشتن مهارت خلاق در نظم بخشیدن به منابع مورد نیاز

داشتن مهارت اساسی در پی ریزی و طراحی یک طرح منسجم و پایدار شغلی

داشتن چشم اندازی برای یافتن فرصت هایی که دیگران نمی توانند در یک موقعیت به هم ریخته و پر آشوب دریابند (علی میری، ۱۳۸۷، ص ۱۳۵).

اگر از جنبه فرآیندی به کارآفرینی توجه کنیم، کارآفرینی چیزی فراتر از اشتغال زایی محض است. هر چند می توان آن را از اجزای مهم پیکره اقتصادی به حساب آورد، امّا مطمئناً این مقوله تمام آن چیزی نیست که تا اینجا درباره اش بحث شد. ویژگی و مشخصه های جستجوی فرصت ها یعنی پذیرفتن خطرها بدون پشتوانه امنیتی و تحمل سختی کنار زدن یک ایده قدیمی برای رسیدن به واقعیت، همه و همه در کنار هم با یک دیدگاه و دورنمای ویژه ترکیب شده و کارآفرینان را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. شاید بتوان این دیدگاه را «دید کارآفرینانه» نام برد که به آرامی از سوی افراد در حال پذیرش است. از این منظر داخل یا خارج هر موسسه انتفاعی یا غیرانتفاعی یا فعالیت های تجاری یا غیر آن به هدف پیشبرد ایده های خلاق می تواند نشان داده شود. پس می توان نتیجه گرفت که مفهوم کارآفرینی یک مفهوم منسجم بوده که به گونه ای کاملاً نوآورانه در زمینه اشتغال فردی نقش ایفا می کند. به جرات می توان گفت که این دیدگاه چگونگی هدایت و پیشبرد فعالیت های اقتصادی را در تمام سطوح و در همه کشورها دچار تحول شگرفی کرده است. این دگرگونی در یک مفهوم اقتصادی آغاز شده و کارآفرینی هم در این مسیر نقش غالب ایفا می کند (خانعلی زاده،۱۳۹۰، ص ۶۳).

۲-۱-۸- عوامل موثر بر کارآفرینی

کارآفرینی را از پایه با دو عامل، فرصت و تمایل به کارآفرین شدن تعیین می کنند. عوامل اصلی فرصت های محرک، شامل توانایی های درونی کارآفرینانه، اقدام به سرمایه گذاری، سادگی ورود به بازار و محیط عمومی اقتصاد کلان است. در توسعه کارآفرینی، عوامل مختلفی تاثیرگذار است که به دو گروه کلی ۱٫ عوامل فردی و ۲٫ عوامل محیطی تقسیم می شود (دادورخانی و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۱۷۵).

الف) عوامل فردی

از دید اقتصادی ، تمایل فردی ، از راه محرک بازار که در دسترس کارآفرین هستند، از جمله سود و منافع اقتصادی تاثیر پذیرفته است. بنابراین، کارآفرینی به عوامل فردی و شرایط اقتصاد عمومی وابسته است (همان منبع، ۱۳۹۰، ص ۱۷۵).

ب) انگیزش (محرک ها) کارآفرینی

یکی از تعابیر قدیمی درباره محرک های کارآفرینی، نیاز به موفقیت است. مک کللند[۱۵] به این نکته پی برد که افراد نیازمند به موفقیت بیشتر، نسبت به آن هایی که نیاز به موفقیت در آن ها کمتر است، بسیار حساس هستند تا فرصت های اقتصادی را تغییر دهند. این حساسیت به آن ها کمک می کند تا فرصت ها را بشناسند و کسب و کارهایی را شروع کنند. از دیگر محرک های کارآفرینی، میل به استقلال است. طبق یافته های هاگن[۱۶]، کارآفرینان تحمل قدرت بالاسری ندارند و به دنبال استقلال هستند. بسیاری از مطالعات گذشته اشاره می کنند که عدم رضایت شغلی از جمله محرک هایی است که باعث می شود کارآفرینان کسب و کار جدیدی را شروع کنند. وجود نقش کارآفرینانه نیز از عوامل دیگری است که کارآفرینان را به شروع کسب و کار ترغیب می کنند. همچنین عموماً درصد زیادی از کارآفرینان، پدران کارآفرین داشتند. از جمله محرک های دیگر، میل به ریسک پذیری است که اساس کارآفرینی است (همان منبع، ۱۳۹۰، ص۱۷۶).

ج) عوامل محیطی (محیط های انگیزشی و حمایتی)

این محیط ها نشان دهنده میل فرد نسبت به انجام کار و فعالیت، سر و سامان دادن به محیط مادی و اجتماعی خود، پیروز شدن بر موانع، زیاد کردن رقابت از راه تلاش بیشتر برای انجام دادن کار و پیشی گرفتن بر دیگران است. بنابراین، یکی از عوامل زمینه ساز کارآفرینی، محیط تصمیم گیری است؛ اصولاً، تصمیم گیری در مورد تغییر شیوه زندگی یا شغل دشوار است. برای این منظور بکارگیری انرژی زیاد و داشتن جسارت تغییر و انجام کاری متفاوت از گذشته، ضروری است. برای موفقیت افرادی که تصمیم به تغییر می گیرند وجود محیط مناسب و مست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ق.ظ ]




با توجه به اینکه احتمال حملات سایبری به خصوص به روش “اینترنت اجسام و اشیا” به بخش حمل و نقل هوایی زیاد شده و شاید رژیم حقوقی فعلی کارآیی کافی نداشته باشد لذا در دهه اخیر چندین جلسه و کنفرانس توسط گروه حمل و نقل هوایی بین‌المللی برای مبارزه با جرایم سایبری تشکیل گردیده و در نهایت یک توافق‌نامه امضا کرده‌اند تا راهکارهای مبارزه با این شیوه جدید هک و مقابله با حوادث احتمالی پیش آمده و کنترل آن را پیدا کنند.[۳۰۲]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۵- حقوق فضا
در برهه زمانی خاصی که گاهی آن را عصر طلایی قانون‌گذاری فضایی می‌نامند، رشد ناگهانی فعالیت‌های فضایی همراه بود با شکل‌گیری تعدادی از معاهدات چندجانبه که فقط به فعالیت‌های فضای ماورای جو اختصاص داشت. باوجود این، معاهدات چندجانبه و برخی از کنوانسیون‌ها، بسیاری از موضوعات قابل بحث و مهم مربوط به فضای ماورای جو و فعالیت‌های فضایی بی پاسخ ماند و این خود دلیلی برای نیاز مستمر به قانون‌سازی و پویایی در این حوزه بوده است.
حقوق فضا به عنوان جدیدترین شاخه از دانش حقوق بین‌الملل با توسعه خیره کننده علمی و فنی از همان ابتدای تشکیل و تکامل، با سؤالات مهم و بنیادین چندی از قبیل تعیین مرز هوا و فضا، تعیین وضعیت حقوقی اشیاء هوا-فضایی و پیشگیری از گسترش مخاصمات مسلحانه به فضای ماورای جو مواجه بوده است. اما بدون تردید یکی از مهم ترین این چالش‌ها تعیین حدود حاکمیت دولت‌ها در پهنه بیکران فضای ماورای جو است.
چالش مذکور از آن رو قوت می‌گیرد که اصل منع تصاحب، تملک و تصرف فضا و ممنوعیت طرح هرگونه ادعای حاکمیت بر قلمرو در معنای سنتی آن، یکی از اصول بنیادین و پذیرفته شدۀ حاکم بر کاوش و بهره‌برداری از فضا است.[۳۰۳]
اولین کنوانسیون چندجانبه فضایی با نام معاهده فضای ماورای جو که در سال ۱۹۶۷ به تصویب تعدادی از کشورها رسید، چارچوب اولیه و اساسی را برای رژیم حقوقی بین‌المللی در زمینه فضای ماورای جو پایه گذاری کرد. این معاهده بیان می‌کند که اکتشاف و استفاده از فضای ماواری جو می‌بایست در جهت منافع همه کشورها و در حیطه منافع مشترک انسانی باشد. طبق این کنوانسیون، فضای ماورای جو شامل ماه و دیگر اجرام آسمانی، باید برای اکتشاف و استفاده همه کشورها، آزاد باشد. فضای ماورای جو جزء قلمرو ملی هیچ کشوری نیست. همچنین معاهده نصب سلاح‌های هسته‌ای یا هر گونه دیگر از سلاح‌های کشتارجمعی را در فضای ماورای جو ممنوع و اعلام می‌کند که ماه و دیگر اجرام آسمانی باید صرفاً جهت اهداف صلح آمیز مورد استفاده قرار گیرند. افزون بر این،‌ معاهده موادی درباره نجات و بازگرداندن فضانوردان و نیز مسئولیت بین‌المللی دولت‌ها در بر دارد. همچنین بر طبق این معاهده، دولت‌هایی که در فضای ماورای جو فعال هستند باید سازمان ملل متحد و جامعه علمی بین‌المللی را از ماهیت، محل و نتایج فعالیت‌های خود آگاه نمایند. این معاهده را ۹۱ کشور تصویب نمودند.
در کنار چنین معاهداتی که فقط به فعالیت‌های فضایی و فضای ماورای جو اختصاص داشت، جامعه بین‌المللی توافق‌نامه‌ها و معاهدات دیگری را نیز ایجاد کرد که گاهی حاوی مواد و نکات مهمی در مورد فعالیت‌های فضایی و فضای ماورای جو بودند که می‌توان از این میان به یکی از مهم‌ترین آن‌ ها یعنی ممنوعیت استفاده نظامی یا هرگونه استفاده خصمانه از فنون تعدیلات محیطی، استفاده از این شیوه‌ها را با هدف تغییر در دینامیک، ترکیب یا ساختار فضای ماورای جو ممنوع می‌کند. کنوانسیون مخابرات بین‌المللی نیز حاوی موادی در ارتباط با مخابرات فضایی است.
با این حال، نباید پنداشت که کنوانسیون‌ها و معاهدات یاد شده نیاز جامعه بین‌المللی را به استمرار در قانون‌سازی و قانون‌گذاری در زمینه‌های فضای ماورای جو و فعالیت‌های فضایی برآورده کرده است. حتی در همان عصر طلایی فضا بسیاری از مسائل اساسی بی پاسخ ماند.
با توجه به اینکه، حملات سایبری می‌تواند بر روی اجسام فضایی همچون ماهواره‌ها و ارتباطات راه دور اجسام فضایی تأثیر گذار باشد، لذا برخی از محققین معتقدند که معاهدات مربوط به حقوق فضا برای حملات سایبری قابل اعمال می‌باشند اما به نظر می‌رسد در این بخش از حقوق بین‌الملل نیز کمبود قوانین مرتبط با حملات سایبری احساس می‌شود.
۳-۶- حقوق دریاها
“کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره حقوق دریاها” [۳۰۴] که ۱۰ دسامبر ۱۹۸۲ تصویب و در ۱۶ نوامبر ۱۹۹۴ لازم الاجرا شد، رژیمی جامع از قوانین و مقررات در دریاها و اقیانوس‌های جهان درخصوص تمامی کاربردهای ممکن از آب‌ها و منابع آن‌ ها ارائه می‌کند. این کنوانسیون قوانین سنتی مرتبط با بهره گرفتن از دریاها را دربر می‌گیرد و در عین حال رژیم‌ها و مفاهیم حقوقی جدیدی نیز معرفی می کند و به مسایل جدید می‌پردازد. این کنوانسیون همچنین چارچوبی برای توسعه و تحول در حوزه‌هایی خاص از حقوق دریاها را دربر دارد.
طبق این کنوانسیون، به ویژه مواد ۱۹، ۱۰۹، و ۱۱۳، عملیات و حملات سایبری می تواند تحت حاکمیت این کنوانسیون قرار گیرد. طبق ماده ۱۹ این کنوانسیون، دولت ساحلی اجازه می‌دهد که یک کشتی در حال عبور در دریای سرزمینی از حق عبور بی ضرر استفاده نماید، مادامی که فعالیت و حرکت کشتی مذکور صلح، نظم و امنیت کشور ساحلی را به مخاطره نیاندازد. بنابراین بر اساس این ماده موارد زیر ممنوع میباشد:
(الف) هر گونه تهدید یا استفاده از زور علیه حاکمیت و تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی کشور ساحلی، و یا در هر صورت نقض اصول حقوق بین‌الملل مندرج در منشور سازمان ملل متحد؛
….(ج) اقدام به جمع‌ آوری اطلاعات به ضرر امنیت کشور ساحلی.
(د) هر نوع عمل تبلیغاتی با هدف تأثیر بر دفاع و امنیت کشور ساحلی.
(و) هر نوع اقدامی که در سیستم‌های ارتباطی کشور ساحلی تداخل ایجاد نماید.
محتوای این ماده می تواند در خصوص منع حملات سایبری به سیستم‌های رایانه‌ایِ کشتی‌هایی که در دریا در رفت و آمد هستند نیز قابل اعمال باشد.
به طور مشابه، ماده ۱۰۹ این کنوانسیون نیزتصریح می کند که همه دولت‌ها باید در سرکوب پخش غیرمجاز از دریای آزاد نیز همکاری نمایند.
بنابراین مقررات این ماده نیز حمایت‌های قانونی حداقلی را در برابر حملات سایبری که ازمناطق دریایی نشات گرفته باشد تداعی می کند.
با نگاهی اجمالی به قوانین بین‌المللی حاکم بر ارتباطات راه دور، حمل و نقل هوایی، فضا، و دریا، که در بالا اشاره کوتاهی به آن‌ ها شد می توان به این نتیجه رسید که برخی از مفاد قانونی در این حوزه ها، ابزار بالقوه مؤثری برای مقابله با برخی از انواع حملات سایبری که در حوزه‌های مربوطه اتفاق می‌افتد کاربرد دارند با این حال هیچ یک مکانیسم منسجمی برای مقابله با حملات سایبری را فراهم نمی‌نمایند بنابراین باز هم به این نتیجه می‌رسیم که نیاز به قوانین منسجم و یکپارچه ای در این خصوص حس می‌شود.
نتیجه
فضای سایبر به عنوان بارزترین جلوه عصر ارتباطات و اطلاعات همانند همه دستاوردهای بشری، تهدیدها و فرصت‌های بسیاری را فراروی جوامع بشری قرار داده است. این حوزه هم با اقبال جهانی مردم و کاربران خصوصی روبرو شده و هم مورد توجه فزاینده دولت‌ها در جهت خدمات عمومی مانند دولت الکترونیک و حتی مسائل نظامی قرار گرفته است. با توجه به ویژگی‌‎هایی که فضای سایبر دارد، تهدیدات جدیدی از سوی دولت‌ها و بازیگران غیردولتی دیگر، این فضا را احاطه کرده است. همان‌گونه که در متن فوق اشاره گردید، در اجرای عملیات سایبری علیه یک شبکه رایانه‌ای در یک کشور، معمولاً چهار نوع عملیات متصور می‌باشد:
۱- بهره‌برداری سایبری(استثمار سایبری)
۲- جاسوسی سایبری
۳- تروریسم سایبری
۴- حمله سایبری تخریب کننده اطلاعات
بهره‌برداری تا اندازه‌ای با سرقت متفاوت است چراکه در بهره برداری، نسخه اصلی دست نخورده باقی می‌ماند ولی از کپی آن برای اهداف دیگری استفاده می‌کنند. البته تا اندازه‌ای با جاسوسی سایبری مترادف می‌باشد.
اما حمله سایبری؛ که مورد نظر این پژوهش بوده است؛ عبارت است از: “هر عملیاتی که موجب مختل شدن عملکرد یک شبکه رایانه‌ای و یا تجهیزات الکترونیکی، مخابراتی، و… با اهداف سیاسی و یا بر هم زدن امنیت ملی و صدمه زدن به زیرساخت‌های حیاتی یک کشور انجام پذیرد، حمله سایبری می‌باشد“.
لذا طبق این تعریف تنها حمله‌ای را حمله سایبری می‌دانیم که اهداف سیاسی، امنیتی داشته و باعث آسیب‌های شدید به زیرساخت‌های حیاتی و یا اتباع یک کشور شود. و در عمل حمله و بهره‌برداری دو روی یک سکه می‌باشند که از ابزارهای تکنیکی تقریباً مشابه‌ای برای اهداف خود بهره می‌برند.
در ارزیابی حملات سایبری به این نتیجه رسیدیم که، اصولاَ‌در یک حمله سایبری سه عنصر لازم است تا آن حمله تکمیل گردد:
۱٫قابلیت دسترسی؛

    1. آسیب پذیری سیستم؛

۳٫نفوذ.
با توجه به این‌گونه تهدیدات در فضای سایبر، بدیهی است هدف نظام حقوقی، سامان دادن به روابط و تمشیت امور جامعه است و هر موضوعی که با حقوق تابعان یک جامعه مرتبط باشد، مشمول مقررات حقوقی خواهد بود. از این‌رو، در نظام حقوقی پویا و کارآمد، قواعد و هنجارهای حقوقی متناسب با موضوعات مورد ابتلای جامعه تفسیر یا اصلاح می‌شوند.
آثار شگرف فضای سایبر و تفاوت ماهوی آن با فضای عینی و مادی که پیش‌تر و بیشتر مورد توجه واضعان مقررات داخلی و بین‌المللی قرار گرفته، ابهامات و تردیدهایی را در خصوص کارآمدی نظام حقوقی کنونی در برابر این پدیده مطرح کرده است که با توجه به رهیافت‌ها و معیارهای ذهنی و عینی حقوق توسل به زور و حقوق مخاصمات مسلحانه قابل توصیف است. به طوری که حمله سایبری به تأسیسات تولید برق هسته‌ای، درصورتی که به دولتی قابل انتساب باشد، نقض اصل منع توسل به زور بوده و همچنین ناقض حقوق مخاصمات مسلحانه است. با این­حال، مقررات موجود ممکن است زمینه را برای تفاسیر گوناگون و حتی تفسیر به رأی دولت‌ها فراهم آورد. توصیف حمله مسلحانه و شدت و دامنه آن، توصیف حملات سایبری به عنوان حمله‌ای مسلحانه، قلمرو درگیری و نبرد و… از مهم ترین چالش‌های حملات سایبری در حوزه حقوق بین‌الملل است.
نتیجه اصلی تعریف حملات سایبری به عنوان حمله مسلحانه این است که حق دفاع مشروع با بهره گرفتن از زور مطرح می‌گردد. دفاع مشروع باید از اصول ضرورت و تناسب پیروی نماید که در حقوق بین‌الملل عرفی و بشردوستانه مطرح گردیده است. نیروی جنبشی را می‌توان در دفاع مشروع بر ضد حملات سایبری مورد استفاده قرار داد و برعکس آن نیز مصداق دارد.
کارشناسان راهنمای تالین با این نکته موافقند که قربانی حملات سایبری که به عنوان حمله مسلحانه از آن یاد می‌شود باید حق استفاده از زور در دفاع مشروع را داشته باشد و کشورهایی که عضو منشور هستند بایستی بر مبنای منشور عمل کنند و کشورهای غیر عضو بر مبنای حقوق بین‌الملل عرفی عمل نمایند.
برای اینکه دفاع مشروع در مقابل یک حمله سایبری امکان پذیر باشد بایستی تهدید جدی باشد و بتوان آن را به عنوان یک حمله مسلحانه به حساب آورد.
در صورتی که این احتمال وجود نداشته باشد تا بتوان یک حمله سایبری را با یک حمله مسلحانه برابر دانست این احتمال وجود دارد تا بتوان سطحی از تهدید علیه صلح و امنیت بین‌المللی را مطرح کرد که در نتیجه معیارهای محتمل شورای امنیت بر مبنای ماده ۳۹ منشور در این زمینه ارائه گردیده است.
اصول و مفاهیم اصلی تجزیه و تحلیل حقوقی بین‌المللی در زمینه توسل به زور در مواد (۴)۲ و ۵۱ منشور سازمان ملل متحد مطرح گردیده است. بنابراین در این بخش از رساله، با توجه به این مواد، جهت تعیین ویژگی‌‎های یک حمله سایبری به عنوان زور مسلحانه و یا حمله مسلحانه، چندین معیار و نظریه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. از طرفی آستانه چند معیاری ارائه شده توسط اشمیت را مورد ارزیابی قرار دادیم و قابلیت تخریب اموال و شدت جراحات ایجاد شده در یک حمله سایبری را در آن سنجیدیم. در این بین، برخی دیگر از جنبه‌های همراه با چالش همچون دیدگاه‌ها و رویه برخی دولت‌ها را در خصوص نحوه مواجهه با حملات سایبری و شرایط استناد به دفاع مشروع مورد بحث و بررسی قرار گرفت. همچنین مشکلات ذاتی توسل به زور، که در ویژگی‌ها و ساختار حملات سایبری نهفته است را نیز بررسی نمودیم.
علی‌رغم اینکه برخی از دولت‌ها و حقوق‌دانان معتقدند که حملات سایبری بیشتر تحت نظر اشخاص خصوصی انجام می‌گیرد، اما در عمل ثابت گردیده که در ورای این حملات، دولت یا دولت‌هایی قرار دارند که پشتیبان اصلی این حملات هستند.
در واقع هدف اصلی از تحقیق در خصوص حقوق حملات سایبری، تدوین معیارهایی جهت قراردادن این حملات در چارچوب حقوق مخاصمات مسلحانه و ضابطه‌مند کردن این حملات می‌باشد.
به این ترتیب می‌توان گفت که هدف دولت‌ها، توقف استفاده از فضای سایبر به عنوان ابزار تسهیل کننده توسل به زور، می‌باشد. با این وجود احتمال حمله سایبری به هر کشوری وجود دارد و از آنجایی‌که بخش های زیربنایی و حیاتی تمامی کشورها در حال حاضر وابسته به رایانه و فضای سایبرهستند و این فضا ابزاری برای کسب قدرت و یا هدفی برای دست یابی به اطلاعات سایر کشورها، ایجاد وقفه در تجارت و یا ایجاد خدشه در زیرساخت‌هایی مانند آب، برق، حمل و نقل،و. .. گردیده است، به همین دلیل در دو دهه­ اخیر، تهدیدات در قالب حمله سایبری به شبکه های رایانه­ای و مخابراتی رو به افزایش گذاشته است.
به علت عدم وجود قوانین کامل و مشخصی در خصوص نحوه مقابله با این‌گونه حملات سایبری، هم مکانیزم قبلی موجود در اسناد حقوقی بین‌المللی همچون دفاع مشروع انفرادی و جمعی قابل استناد می‌باشد و هم به دلیل عدم وضوح در برخی از مفاهیم و مصادیق حملات سایبری، برخی از کشورها و اتحادهای نظامی و سازمان‌های بین‌المللی و غیردولتی، راساً به تدوین مکانیزم دفاع در مقابل حملات سایبری پرداخته‌اند. لذا به نظر می‌رسد همانند دیگر نهادهای حقوقی بین‌المللی، در حوزه حقوق حملات سایبری نیز، در آینده‌ای نزدیک شاهد معاهده یا توافق‌نامه‌ای جهانی به منظور ضابطه‌مند کردن استفاده از فضای سایبر و مکانیزم یکپارچه‌ای در خصوص مقابله با حملات سایبری خواهیم بود. البنه به نظر می‌رسد بدون حل مشکل “مدیریت بر فضای سایبر”، این تلاش‌ها به جایی نرسد.
بخش دوم
حملات سایبری از منظر حقوق بین‌الملل بشردوستانه
و پیامدهای نقض آن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ق.ظ ]




منبع: (سعید حسین­آبادی، ۱۳۹۲، ۹).
بحث اساسی فلوریدا این است که سطوح خلّاقیت و نوآوری با باز بودن و بردباری محیطی که افراد خلّاق در آن کار می­ کنند، در ارتباط است. بنابراین، کنار هم قرار دادن میزان تنوّع جمعّیتی با ستانده­های خلّاق مثل تعداد اختراعات ثبت شده یک نرخ کلّی از شهر خلّاق فراهم می­آورد. جنبه مهم این شاخص ­ها ایجاد پیوند بین فعالیت صنعتی و کیفیت مکان است(۵ ,۲۰۰۴ ,Brecknock).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۵- ارکان اصلی شهر خلّاق
مردم، بنگاه­هاى اقتصادى، فضاها، پیوندها و چشم­انداز ۵ رکن اصلى شهرهاى خلّاق مى باشند که توجه به این ارکان براى ایجاد و توسعه شهرهاى خلّاق در آینده حیاتى است(محمدی، مجیدفر، ۱۳۸۹).
۲-۲-۵-۱- مردم
در شهرهاى خلّاق باید شرایط و فعالیت­هایى مدنظر قرار گیرند که به ظهور هنرمندان آینده منجر شوند، به موفقیت کارکنان خلّاق در کلیه بخش­هاى اقتصادى بیانجامند، باعث شوند مصرف­ کنندگان خواهان کالاهاى فرهنگى باشند و محیطى جذاب براى افراد خلاق ایجاد شود. آموزش عمومى قوى و دستیابى به فعالیت­هاى فرهنگى نقشى حیاتى را در شکل­گیرى افراد خلاق بازى مى­کنند و باعث پیشبرد التزام­ها و مشارکت­هاى اجتماعى مى­شوند(همان).
۲-۲-۵-۲- بنگاههاى اقتصادى
خلّاقیت اغلب به ایجاد فرصت­هاى اقتصادى مى­انجامد و کارآفرینان فرهنگى، کسب و کارهاى خلّاق را شروع مى­کنند و آنها را رشد می­ دهند. تجارى­سازى ایده­هاى نوآورانه و خلاق مسبب اشتغال­زائى و تولید ثروت در شهرهاى خلّاق است. همچنین باید در نظر داشت که چگونه بنگاه­هاى اقتصادى خلّاق از پشتیبانى کارآفرینانه، آموزش و مربیگرى، انکوباتورها و مراکز همگرا استفاده می­برند. کلید منافع اقتصادى که بنگاههاى اقتصادى سالم و خلاق کسب می­ کنند، تجارى­سازى است. در شهرهاى خلّاق، فراوانى استعدادهاى خلّاق پیشروان اصلى صنایع خلّاق و اقتصاد منطقه است(همان).
۲-۲-۵-۳- فضا
یک ارتباط قوى بین فضا و خلّاقیت وجود دارد. افراد خلّاق نیاز به فضایى براى زندگى، کار، الهام بخشى و نمایش کارهاى خود دارند. فضاهاى یک شهر اعم از طبیعى و مصنوعى، باعث برانگیختگى، انطباق و بیان خلاقیت ساکنین خود می­شوند. فضاهاى خلّاق باید امیدبخش و توانمندساز باشند. زیرا خلّاقیت نیازمند فضاهایى است که در آن بتواند رشد و فعالیت کند، تفکر و نوآورى نماید، تجمع و پرورش یابد و نهایتا پیشرفت کند.
۲-۲-۵-۴- پیوندها و ارتباطات
یک محیط شهرى که به دنبال برانگیختن و پشتیبانى از خلّاقیت است، باید بتواند بسیارى از اقدامات مجزا را نیز به هم پیوند دهد. این پیوندها اغلب اوقات توسط سازمان­هایى رهبرى می­ شود و توسعه مى­یابند که ماموریت و چشم اندازشان خلاقیت است. پشتیبانى از این پیوندها نیز توسط سازمان­هاى واسطى صورت می­پذیرد که فعالیت­هاى مجزا را سازماندهى و از منابع موجود به نحو موثر استفاده مى­کنند. اکولوژى خلّاقیت یک شهر براى پایدارى و ثبات باید به خوبى و به نحوى یکپارچه گردد تا هنرمندان، صنایع خلّاق، سازمان­هاى دولتى، برنامه­هاى سرمایه گذارى و جامعه محققین بتوانند به صورتى مولّد و اثربخش با یکدیگر ارتباط متقابل داشته باشند. شهرهاى خلّاق به زیرساخت­هاى پیوند دهنده­اى نیاز دارند تا از اکولوژى خلّاقیت آن­ها پشتیبانى نمایند.
۲-۲-۵-۵- چشم انداز و آوازه
در شهرهاى خلّاق، بیان و اظهار یک چشم­انداز قوى و خلّاقانه باعث رشد استعدادها خواهد شد و پشتیبانى از خلّاقیت را به صورت گسترده­اى در شهر هدایت کرده، نظم مى­بخشد. این چشم­انداز داستان شهر را در سراسر جهان بازگو مى­کند، آوازه آن را در جهان خلق مى­کند و به پیشبرد گردشگردى، صادرات و سرمایه­گذارى در شهر مى­انجامد.
درباره ارکان شهر خلّاق در کشور ما دیدگاه­ های دیگری هم وجود دارد: «محمدی» ارکان شهر خلّاق را در پنج رکن: ۱- مردم ۲- بنگاههای اقتصادی ۳-فضاها ۴- پیوندها ۵- چشم­اندازها می­داند. «شادی عزیزی» و «فیروز دولت­آبادی» ارکان شهر خلّاق را در ۶ رکن ۱- فضا ۲- شهروندان ۳- شبکه ۴- رویدادها ۵-تجربه­ها و ۶- نهادها می­دانند(رحمتی، کلانتری، ۱۳۹۱، ۲۶).(شکل۲-۱).
شکل۲-۱: دارایی­ های شهر خلّاق
منبع: (http://www.memarnet.com).
۲-۳- نظریات شهر خلّاق
۲-۳-۱- نظریه طبقه خلّاق فلوریدا
پروفسور ریچارد فلوریدا­، متولد سال ۱۹۵۷ در نیوجرسی آمریکا­، تئوریسین مسائل شهری معاصر است که به خاطر تحقیقات گسترده­اش در مورد مسائل اقتصادی و اجتماعی شهری در سطح بین ­المللی مورد توجه قرار گرفته است. فلوریدا که هم اکنون پروفسور دانشگاه تورنتو می­باشد­، برای اولین­بار نظریه «طبقه خلّاق» Creative Class را معرفی کرد.
ایده مطرح شده در تئوری وی که با عنوان طبقه خلّاق معروف شده است به­ طور خلاصه عبارت است از این که میزان توسعه اقتصادی شهر با میزان حضور و تمرکز متخصصین تکنولوژی پیشرفته­، هنرمندان­، موسیقیدان­ها، و به­ طور کلی قشر فرهیخته جامعه که وی آنها را «طبقه خلّاق» می­خواند بستگی مستقیم دارد. فلوریدا طبقه خلّاق را به دو قسمت «کارکنان علمی» مثل پزشکان و وکلا و «کارکنان فرا خلّاق» مانند معمارها، برنامه­نویس­های کامپیوتر و فعالین حوزه ­های دانشگاهی تقسیم می­ کند.
با در نظر گرفتن این تعریف، طبقه خلّاق آمریکا شامل حدود ۴۰ میلیون نفر می­باشد که این جمعیت حدوداٌ ۳۰ درصد از نیروی کار این کشور را تشکیل می­دهد. این مقدار در ۲۰ سال گذشته بیش از ۱۰ درصد افزایش یافته است. می­توان ۲۶ درصد از کل جمعیت آمریکا را نیز طبقه خلّاق نامید. این نسبت در دهه ۱۹۶۰ کمتر از ۵ درصد بوده است. این قشر ۵۰ در صد از دستمزد پرداخت شده در ایالات متحده را نیز به خود اختصاص داده است.
به نظر وی این طبقه خلّاق است که باعث بوجود آمدن یک جامعه پویا، باز و رو به پیشرفت می­ شود و نخبگان دیگر را نیز به جامعه جذب می­نماید. از سوی دیگر جامعه­ای طبقه خلّاق را به خود جذب می­ کند که دارای سه مشخصه اصلی باشد: فن­آوری Technology، استعداد Talent و مدارا Tolerance. شهرهای بوفالو Buffalo در ایالت نیو اورلینز و لوئیزویل نمونه­هایی هستند که به علت عدم دارا بودن سه عامل ذکرشده در جلب طبقه خلّاق ناموفق بودند. جذب افراد نخبه و در کنار آن توجه به زیرساخت­ها در حوزه معماری و شهرسازی از قبیل ورزشگاه ها­، ساختمان­ها و عناصر شهری شاخص­، مراکز خرید و … نقش موثری در احیاء شهرها دارند. رویدادهای موسیقی­، رستوران­ها­، نمایشگاه­های هنری­، فرهنگ­، فضاهای باز و دانشگاه­ها که طبقه خلّاق نقش اساسی در اداره و یا استفاده از آن­ها به عهده دارند، شهرها را زنده نگه می­دارند .
فلوریدا همچنین پیشنهادهایی جهت رتبه ­بندی شهرها بر اساس شاخص­ های مربوط به طبقه خلّاق ارائه نموده است. تئوری فلوریدا اولین­بار در سال ۲۰۰۲ در کتاب «ظهور طبقه خلاق» The Rise of the Creative Class ارائه گشت. عقاید وی پس از انتشار، توجه محافل علمی معماری، شهرسازی، جامعه ­شناسی و … را به خود جلب کرد و موافقین و منتقدین زیادی پیدا کرد که گاه حملات تندی نیز به وی می­کردند. عده­ای آمار مورد استفاده و همچنین استنتاج و نتیجه ­گیری او در مورد همبستگی مستقیم حضور طبقه خلّاق و توسعه علم و تکنولوژی جوامع را مورد سوال قرار می­ دهند. عده­ای نیز نظریه وی را بیشتر در حیطه مسائل سیاسی درست می­دانند و در مورد مسائل شهری­، جامعه ­شناسی و … آنرا غیر قابل استناد تشخیص داده­اند(۸ ,۲۰۰۴ ,Florida).
۲-۳-۲- نظریه شهر خلّاق فلوریدا
ریچارد فلوریدا در سال ۲۰۰۲ نظریه شهر خلّاق را مطرح گردید که در آن ظهور عصر خلّاق در شکل یک انقلاب اجتماعی مهارنشدنی معرفی شده است. این نظریه به سه عنصر متغیر تکنولوژی، استعداد و تسامح پایه­گذاری گردیده است(مشکینی، ۱۳۹۲، ۹۸).
به باور این نظریه، جذب افراد خلّاق موجب قدرتمند شدن شهر‌ها و بالندگی اقتصادی آن می‌گردد. بر مبنای این نظریه نخبگان یا طبقه خلّاق به سکونت در شهرهایی گرایش دارند که از تنوع، تساهل و تسامح چشمگیری برخوردار بوده و از نظر کیفیت محیط شهری و استانداردهای طراحی، از سطح بالایی برخوردار باشند.
براساس این نظریه، جذب افراد خلّاق، باعث قدرتمند شدن شهرها و بالندگی اقتصادی آن‌ ها می‌شود. این نظریه برخلاف جدید بودنش به سرعت در میان دانشمندان، جغرافیدانان و پژوهشگران شهری مورد توجه قرار گرفت. در کانون تمرکز نظریه شهر خلاق، موضوعاتی از قبیل؛ فناوری، استعداد و تسامح و تساهل مطرح است و شاخص­ های شهر خلاق شامل تعداد مراکز علمی پژوهشی و دانشگاهی، مراکز هنری فرهنگی مختلف، فضاهای مدنی و عمومی، تنوع قومیت­ها و نژادها و مکان­های شهری مملو از جمعیت است. ظهور نظریه طبقه خلّاق و شهر خلّاق، موجب اهمیّت یافتن روزافزون اقتصاد فرهنگ در پژوهش‌ها و تحقیقات علوم شهری به ویژه تحقیقات اقتصاددانان شهری شده است؛ به گونه‌ای که در اقتصاد دانش‌محور قرن بیست و یکم، خلاقیت نقشی بسیار مهم در افزایش توان رقابتی شهرها دارد. نظریه‌های پیشین همچون «طبقه‌ی خلّاق» از ریچارد فلوریدا (Richard Florida) بر نقش شاغلان در صنایع خلّاق چون هنرمندان تأکید دارند و سهم بیشتری را برای آنان در شهر می‌طلبد. برخلاف آنها، نظریه‌ی شهر خلّاق باور دارد که هر شهروندی، با هر حرفه‌ای، می‌تواند منبع خلّاقیت باشد و هرگونه دخل و تصرف بر محیط می‌تواند به ‌مثابه «کار فرهنگی» به‌شمار بیاید و فقط باید فرصت را فراهم کرد تا زمینه‌ی دخل و تصرف آنها بر محیط ایجاد شود، چرا که این فرضیه باور دارد برای حل مسائل مختلف واگرایی در تفکر، طراحی، اجرا و سیاست‌گذاری خیلی بیشتر از هم‌گرایی در آن راه حل و جواب به‌دست می‌دهد. در ذهن نظریه‌پردازان «شهر خلّاق» سلسله‌ مراتب فضاهای شهری، فضاهای خصوصی(خانه و مدرسه)، نیمه‌عمومی(محله) یا فضاهایی عمومی، همگی فرصتی برای بروز خلّاقیت به‌شمار می‌آیند اما طبیعتاً چالش اصلی آنها این است که در تحلیل پیکره‌ی موجود شهرها چقدر «عرصه‌ی عمومی» ظرفیت این را دارد که میزبان تجلی خلاقیت باشد یا این عرصه‌ی عمومی«چه تغییری باید بکند تا این ظرفیت‌ها را در خودش به‌وجود بیاورد(شکل۲-۲).
شکل۲-۲: مقایسه ویژگی­های طبقه خلّاق و شهر خلّاق
منبع: (http://www.memarnet.com).
۲-۴- زیرساخت­های مناطق و شهر خلّاق
زیرساخت­های شهر خلّاق متأثر از شبکه­ ای از تولیدکنندگان منطقه­ای، بازار نیروی کار محلی یعنی کارگران دانش و کارگران خلّاق که در یک منطقه استقرار دارند و می­توانند در شکل گیری توسعه خلّاقیت در شهر و منطقه در شهر خلّاق اثرگذار باشند، و رقابت و همکاری بین مجموعه ­ای از شهرها که بتوانند عنصرخلّاقیت را به منطقه و شهر تزریق کنند، خواهد بود. مباحث مطرح در زمینه شهر خلّاق بیش­تر مربوط به مناطق کلان­شهری و شهرهای بزرگ است و هرچه قدر که از شهرهای بزرگ­تر دور می­شویم بحث مربوط به خلاقیت، بیش تر به عناصر سنتی تا عناصر جدید ارتباط پیدا می­ کند، اما امروزه عناصر سنتی مانند جواهرآلات با وجود سنتی بودن می ­تواند به عنوان یک صنعت خلّاقیت آفرین تأثیر خود را بر شکل­ گیری شهر خلّاق بگذارد(نمودار۲-۱).
نمودار۲-۱: بسترهای اجتماعی شهر خلّاق

منبع: (http://www.memarnet.com).
همچنین از جمله ویژگی­های عمومی هر شهر خلاق این است که مکانی جذاب برای کار کردن و زندگی شهروندان خود (به خصوص برای نسل جوان)، مکانی جذاب برای گردشگران (صنعت توریسم توانمند در شکوفایی بخش­های مختلف اقتصادی (از راه به کارگیری تکنولوژی و مدیریت صحیح آن) و همچنین مرکز جذب بنگاه­های مختلف اقتصادی نوظهور (خوشه­­ها و مراکز تحقیقاتی به­ ویژه در زمینه High-Tech تکنولوژی­های باشد.
۲-۵- بسترهای زمینه­ ساز شهر خلّاق
مهم­ترین بسترهای ایجاد کننده و ترغیب کننده شهر خلّاق که مربوط به چند دهه اخیر است و تا حد زیادی تحت تاثیر جهانی شدن است را می­توان در موارد زیر دید:
۲-۵-۱- تغییر پارادایمی از دولت- ملّت به شهر
جامعه جهانی قرن بیستم و یکم دستخوش تغییر پاردایمی مهمی از«دولت- ملت به شهر» است(۷۷ ,۲۰۰۸ , Sasaki). که به موجب آن شهرها، نه دولت- ملّت ها، به عنوان عاملّین کلیدی در جامعه و اقتصاد اطّلاعاتی شناخته می­ شود. شهرها یا تا حدودی شهر- منطقه­ها موتورهای اقتصاد جهانی هستند، که صریحاً ارتباطات انسانی متّصل از نظر فضایی را که برای یادگیری، نوآوری و خلّاقیت ضروری است را مهیا می سازد.
در طریقی نسبتاً متفاوت نقش شهرها در نوآوری و کارآفرینی به عنوان محوری از خودجوشی فردی و غیردولتی است. در مقایسه با دولت­های ملّی شهرها در انطباق با شرایط متغیرّ بازارها، فناوری و فرهنگ در عصر به اصطلاح جهانی منعطف­ترند. افزایش برتری شهرها و مناطق شهری در عصر اطّلاعات با زوال متقابل اهمیّت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دولت- ملّت­ها همراه است. این زوال اجتناب­ناپذیر دولت- ملّت پیشینه بیشتری نسبت به فناوری های ارتباطی دارد. با این حال اخیراً توسعه و گسترش فناوری های ارتباطی و اطّلاعاتی را عامل تنزّل دهنده دولت- ملّت در واحد سرزمینی هم در بعد سازمان اقتصادی و هم تصویر فرهنگی جمعی معرّفی کرده ­اند: فرایند جهانی شدن اقتصادی، توسط شرکت­های چند ملّیتی قطبی شده است و تا حدودی به وسیله مدل­های ارتباطات جهانی تسهیل شده ­اند و تقسیم بین ­المللی سنّتی کار را به تحلیل برده­اند. دوم: اشکال جدید هویت جمعی ایده­های شهروندی ملّی را به چالش کشیده است. فناوری­های جدید تا حد زیادی امکان برای تفکّر و عمل چند ملّیتی را از طریق ظهور ارتباطات مجازی و هویت­های فراسرزمینی گسترش داده است. به علاوه شهروندی منعطف و وابستگی مهاجران اقتصادی و اجتماعات محلّی پراکنده در یک جهان در حال تغییر دولت ملّت را دچار تزلزل کرده است. شهرها به عنوان مقصد اصلی مهاجران چند ملّیتی مکان­هایی ممتاز برای مذاکره مجدد شهروندی است. بدین­ترتیب، شهرها به عنوان «دولت های درحال جایگزین در ساخت هویت های اجتماعی هستند»(۲۸-۲۸۷ ,۲۰۰۲ , Bunnell). البتّه، زوال دولت ملّت ها برای همه صادق نیست. برخی دولت ملّت ها ممکن است، تحت شرایط شهرنشینی تحلیل بروند در حالی که دولت­های ملّی دیگر ممکن است در ارتباط با شهرها بر زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شهرنشینان مسلّط شوند(www.gt2030.com).
۲-۵-۲- تغییر از حکومت به حکمروایی و نقش کانونی اجتماعات محلّی
از یک دهه قبل از آغاز هزاره جدید رویکرد به توسعه شهری دگرگونی مهمی در پارادایم خود را تجربه کرده است. آموختن از تجارب قبلی و نگرش سنتی«پائین به بالاست». تغییر از یک نگاه «تجویز به مشارکتی» از تأکید بر محصول به تمر کز بر فرایند، از وابستگی به منابع موجود به ظرفیت­سازی، از توجه به راه­ حل­های دولت محور به شیوه ­های حل مسأله با تأکید بر ابتکارات جامعه مدنی و از مساعدت و همیاری به مشارکت واقعی، ویژگی­های این الگوی جدید توسعه است. الگویی که تأکیدی بنیادین بر نقش مردم، اجتماعات محلّی و جامعه مدنی دارد(حاجی پور، ۱۳۸۵، ۳۸).
در واقع در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی رویکرد مدیریت شهری دولت مدار به رویکرد حکمروایی شهری تحوّل یافته است. حکومت­های شهری دیگر مثل گذشته نمی ­توانند همان شیوه تفکر پیشین یا کنترل رویدادها را ادامه دهند. نشان مرحله حکمروایی، ارتباط بین حکومت و جامعه مدنی و تأکید بر شفافیّت و پایبندی به اصول است. حکمروایی که نوعی فرایند است هم حکومت و هم اجتماع محلّی را در بر می گیرد و به موجب آن پاسخگویی، تناسب و آینده نگری، توانایی برخورد مؤثّر با مسائل جاری و پیش ­بینی رویدادها نه تنها به شبکه ­های سازمانی رسمی، بلکه به شبکه ­های غیررسمی نیز بستگی دارد. شبکه­ هایی که مردم را قادر می­سازد زمانی که شبکه ­های رسمی در کار فرو می مانند آن را به انجام برسانند. حکمروایی مفهومی است که به منظور توجه به نقش روزافزون بازیگران و سهام دارانی که علاوه بر دولت در رشد و توسعه شهرها نقش دارند، عمومیّت یافته است. این در حالی است، که حکومت شهری شیوه اداره مقتدرمآبانه است(برک­پور و اسدی، ۱۳۹۰، ۱۹۰). این تغییر پاردایمی از مدیریت و حکومت شهری به حکمروایی شهری و نیز نقش کانونی اجتماع محلّی درشکل گیری شهر خلّاق- که خود مظهر حضور و فعالیت و بالفعل شدن استعدادهای اجتماع محلّی و همه بازیگران در عرصه توسعه و اداره شهری است مؤثّر بوده است. در واقع شهر خلّاق، قدرت را از مسئولان، مدیران و نهادها به سرمایه اجتماعی و شهروندانی منتقل می­ کند، که باید فعالانه در فرایند برنامه­ ریزی شرکت کنند و ایده­های مورد نظرشان را در ساخت، طراحی، حمل و نقل، ارتباطات، نمایش هنر و … به کار ببندند(۱۱ , ۲۰۱۱, Deffner,Vlachopoulou).
۲-۵-۳- جهانی – محلّی شدن[۱۱]
بستر زمینه­ ساز بعدی در شهر خلّاق، مفهوم جهانی محلّی شدن است. این عقیده وجود دارد که بین شهرها و فرایند جهانی شدن پارادوکس به اصطلاح جهانی – محلّی وجود دارد. در جهانی که روز به روز بیشتر ادغام می­ شود، شهرها باید به ویژگی­های منحصر به فرد مکانی و فضایی خویش، بیش از پیش متکّی باشند در واقع این خصلت­های مکان پایه (محل پایه) برای یک شهر مشخص می­ کند که چگونه بر دیگران پیشی بگیرد و بتواند در رقابت با دیگر نواحی شهری در اقتصاد دانش محور جهانی خود را از سایرین متمایز سازد(Hospers, 2003). در مفهوم جهانی محلّی لازم است که همیشه از مسائلی که به صورت جداگانه و محلّی هستند، یک چشم­انداز جهانی داشته باشیم که پایه آن بر زمینه ­های محلّی استوار است(۲۰۱۰,۵۱۱ , Danny Samson ,­Okano and). اقتصاد دانش و پارادوکس محلّی- جهانی بیانگر آن است که شهرها، بیش از گذشته برای منافع ساکنان، شرکت ها و بازدیدکنندگان­شان، رقابت وتلاش می کنند. هر شهری می ­تواند منافعش را از طریق جذب کارکنان دانش افزایش دهد. این همان چیزی است که به شهر کمک می­ کند تا به مزیت رقابتی دست یابد. درست است که اقتصاد دانش محور جهانی می ­تواند منجر به ایجاد یک دهکده جهانی شود. اما، این ضرورتاً به معنای بی­اهمیت شدن شهرها نیست. بلکه، برعکس آینده در دستان شهرهای مبتکر و نوآور است. اما، شهرها باید قدرت رقابتی­شان را به گونه ­ای تقویت کنند که رقبا نتوانند برنامه ­های آن­ها را خنثی کنند. از این رو استراتژی­ های هوشمندانه و واقعی در مقیاس محلّی باید این عنصر (تقویت قدرت رقابتی) را در خود داشته باشد. آن دست از نواحی شهری که در توسعه استراتژی­ های محل پایه موفّقند، توانایی آن را دارند که تبدیل به «شهرهای رقابتی وخلّاق» شوند(Hospers, 2003).
۲-۵-۴- اهمیّت یافتن اقتصادهای فرهنگ پایه و دانش بنیان
فرایند بازساخت اقتصادی اخیر تغییری مداوم در اقتصادهای شهری را از وضعیّت فوردیسم که در آن صنایع کارخانه­ای از طریق استاندارد­سازی فرایند تولید شناخته می­شد به وضعیت پست- فوردیسم که مشخصه­های اصلی بخش­های تجارت و خدمات مصرف کننده و ارتباطات، به عنوان فرآیندهای تولیدی که کم­تر استاندارد شده و بیشتر انعطاف­پذیرند؛ به سوی وضعیت اخیر که فناوری، خدمات و ارتباطات در افزایش دانش، بخش­های فرهنگی با عناصری که برای خلّاقیت و نوآوری مناسبند، آشکار می­سازد(Musterd,2002,3). در واقع اقتصادهای شهری پر هزینه رقابتی، دیگر نمی توانند در تولید انبوه رقابت کنند. بلکه، مجبورند بر ارزش­های سمبولیک تمرکز کنند. این نیازمند تغییر ساختارهای تولید به سوی فعالیت­های طراحی خلّاق است­(.(Romein and Jacob Trip, 2009, 3 بدین­ترتیب در پایان قرن بیستم، فرهنگ و خلّاقیت با بخش­های خاص اقتصادی به وضوح پیوند خورد( ۲۷,۲۰۰۸ ,Van Loon). دگرگونی­ها به­ طور معناداری با تغییراتی که در شهرها به عنوان موتورهای رشد اقتصادی و مراکز تولید، مصرف، نوآوری و تجمع ثروت؛ رخ می­دهد، در ارتباط است. برخی از این شهرها در این دگرگونی­ها بیشتر از سایرین پیشرفت می­ کنند. تولید امروز در شهرها زیاد به مواد اوّلیّه وابسته نیست. تولید امروز در محیطی از خدمات، آگاهی­ها، دانش، مصرف، فرهنگ و نوآوری شکل می­گیرد. بنابراین، هیچ ماده­ای به اندازه استعداد (مهارت بالا) یا همان سرمایه انسانی در تولید نقش محوری ندارد. امروزه برخی شهرها قادرند تا خصوصیات ویژه مکانی که اغلب به طور کامل برای تقاضای جدید مناسبند را در خود به وجود آورند. این شهرهای موفّق ، شهرهای دانش و شهرهای خلّاق هستند(­(Musterd, 2002,3.
۲-۶- راهبرد شهر خلّاق
راهبرد شهر خلّاق، به “بازسازی” کل شهرها نمی‏پردازد، بلکه به عنوان یک مدل غالب، درک ما از شهرها، روش زندگی در آن‌ ها و اندیشیدن به شهرها را تغییر می‏دهد. به عبارت دیگر، اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که مردم بتوانند بر اساس تخیلات بلندپروازانه، فکر، برنامه‏ ریزی و عمل کنند و فرصت‏های توسعه وجود داشته باشند، می‏توانیم به شهر خلاق نزدیک شویم. این فرصت‏ها می‏توانند شامل اقداماتی برای تولید ثروت و افزایش بازده اقتصادی، ارتقاء زیبایی‏های بصری در محیط شهری یا حل مسائل اجتماعی باشند. مفهوم شهر خلّاق برای مفهوم‏سازی و تصویرسازی از شهرها به طور فزاینده‏ای از واژگانی مانند “شهر خلّاق” (لندری ۲۰۰۸) و “طبقه خلّاق” (فلوریدا ۲۰۰۲) استفاده می‏شود که بر اهمیت فرهنگ و هنر در بافت شهری تأکید دارند. تا اواسط دهه ۱۹۹۰، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، مفهوم شهر خلاق تبدیل به یک پارادایم هنجاری و مدلی جدید از جهت‏گیری سیاست‏ها و برنامه‏ ریزی شهری شد. (لندری نظریه‏پرداز شهری) و فلوریدا (اقتصاددان) نماد اصلی “مفهوم شهر خلّاق” بوده‏اند. مفهوم شهر خلّاق عموماً توسط مقامات شهری، برنامه‏ریزان شهری، کسب و کارها و همه افراد علاقمند به توسعه شهر و با هدف بازتعریف شهر به عنوان یک مرکز “خلّاق” و نیز به عنوان نوعی از برنامه‏ ریزی راهبردی به کار می‏رود. موفقیت کلان مفهوم شهر خلّاق، به واسطه تغییرات گسترده‏تر اقتصادی و اجتماعی است که در نتیجه آن، خلّاقیت انسانی تبدیل به یک عامل کلیدی شده است.
تغییر سبک زندگی و کار منجر به ایجاد طبقه‏ای جدید با عادات یا ویژگی‏های فرهنگی جدید شده که بر ارزش‏ها و هنجارهای جدید نظیر فردگرایی، تنوع، انگیزش درونی، خوداظهاری و آزادی تمرکز دارد. واژگان کلیدی و مفاهیم زیربنایی شهر تغییر و تمرکز بر خلّاقیت در استفاده فراوان از مفهوم “شهر خلّاق”، به عنوان مثال توسط فلوریدا و لندری مشاهده می‏شود. این واژه در رشته‏های مختلفی نظیر روان‏شناسی، جامعه‏شناسی، انسان‏شناسی و اقتصاد مورد بحث و بررسی قرار گرفته و آن را تبدیل به یک حوزه پژوهشی گسترده نموده است. تعاریف خلّاقیت بستگی به ویژگی‏های عمومی جامعه و رشته خاصی دارد که به بررسی آن می‏پردازد. به طور کلی می‏توان خلاقیت را این‏گونه تعریف کرد: “ظهور یک امر نو و مناسب از یک فرد، گروه یا جامعه”. از نظر فلوریدا، اعضای طبقه خلّاق، از خلّاقیت برای خلق ارزش اقتصادی استفاده می‏کنند و بر این مبنا می‏توان آنها را به “هسته فوق‏خلّاق” و “افراد حرفه‏ای خلّاق” تقسیم کرد.
همچنین یک “طبقه خدماتی” وجود دارد که در طبقه خلاق جای نمی‏گیرد، اما وجود آن برای برآورده نمودن تقاضای طبقه خلاق ضروری است. برخلاف فلوریدا، لندری روی اعضای این طبقه جدید تمرکز نکرده، بلکه بیشتر به ویژگی‏های خلاقیت نظیر توانایی تفکر منعطف و برخورد باز با مسائل توجه داشته است. از نظر وی، خلاقیت از طریق ایده‏ها و تفکر شکل می‏گیرد و فرهنگ به عنوان یک منبع خلاق، اهمیت خاصی دارد. همان‏طور که کرچ‏برگ می‏گوید: لندری عمدتاً خلاقیت را ویژگی یک هنرمند می‏داند، در حالی که فلوریدا مفهوم این واژه را گسترده‏تر در نظر می‏گیرد تا تقریباً همه افرادی که در دوره پساصنعتی به خلق ارزش می‏پردازند، دربرگیرد. مدل شهر خلاق، روی تأثیرات و نتایج خلاقیت متمرکز می‏شود. تأثیرگذاری طبقه خلاق بر مکان مفهوم طبقه خلاق و خلاقیت به عنوان “یک سرمایه جدید که بسیار پیچیده‏تر و قوی‏تر از سرمایه مالی است”، فضای شهری را تحت تأثیر قرار داده و تبدیل به پارادایم غالب در این فضا شده است.
فلوریدا و لندری معتقدند خلاقیت برای پیشرفت و نهایتاً ایجاد رفاه اقتصادی نیاز به یک چارچوب خاص دارد. اگرچه لندری خلاقیت را عمدتاً یک ویژگی فردی در نظر می‏گیرد، معتقد است که فضاهای شهری فیزیکی تأثیر ناچیزی بر خلاقیت دارند. اما از نظر فلوریدا مکان، واحد کلیدی سازمان‏دهی اجتماعی و اقتصادی دوره ماست؛ از این رو، ایجاد یک محیط خلّاق، تبدیل به کلید موفقیت اقتصادی شهرها می‏شود. شهروندان از شهر خود انتظار کیفیت زندگی مناسب دارند و این مسأله، اهمیت و نقش فرهنگ، تفریح و سرگرمی، مصرف و امکانات رفاهی شهری در ارتقاء مکان‏های مختلف را افزایش می‏دهد. بنابراین شاهد تغییر شیوه تفکر نسبت به فضای شهری و نیروهای پیشران توسعه در یک شهر هستیم. شهر دیگر فقط یک فضای “کارکردی” با تفکیک زندگی و کار و اشکال استاندارد مصرف و استراحت نیست. شهر خلّاق، دارای ویژگی فرهنگی است؛ یعنی شهری که در مقایسه با سایر شهرها دارای نشانه‏ها، علائم و الگوهای خاصی می‏باشد؛ و به منظور جذب طبقه خلّاق، از تمایز محلی و بومی خود استفاده کرده و آن را توسعه می‏دهد. از نظر لندری، شهرهای موفق، متنوع‏ترین و بامداراترین مکان‏ها هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ق.ظ ]




تاکید بردرک وشناخت اهداف : اهداف برنامه ها و فعالیت های مدارس هوشمند برای دانش آموزان قابل درک به نحوی که خروجی های مدارس براساس اهداف از پیش تعیین شده تنظیم می گردند وبه همین منظور دانش آموزان ازمشارکت وهمراهی بیش تر ومناسب تری درامر یادگیری برخوردار خواهند بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵- تاکید برهوش اکتسابی : تحقیقات ومطالعات نشان می دهد که با آموزش روش های تفکر ، به ویژه روش های تلفیقی و روش های فعال تدریس دانش آموزان می توانند از هوش و قدرت تفکر بالاتری درامریادگیری برخوردارباشند.
۶- تاکید برتدریس مهارت وانتقال : از دیگر اصول یادگیری درمدارس هوشمند ، استفاده از فنون و روش های تدریسی است که ضمن تقویت انگیزه آنان اوامر یادگیری شبیه سازی والگو گیری ازآن برای آن ها فراهم گردد واین امر موجب می شود که دانش آموزان نسبت به انتقال این مهارت به دیگران به طور خودکار ا قدام نمایند. این نکته درفرایند یادگیری نقش بسیار مفید وموثری را ایفا می کنند.
۷- یادگیری محصول تفکراست : آماده سازی دانش آموزان برای تفکر زمینه منطقی نمودن امور را برای آن ها فراهم می نماید.
۸- شمول همگانی : از دستاوردهای تفکر خلاق ودرک عمیق ازمسائل ، آماده نمودن دانش آموزان وحتی معلمان درحل مشکلات پیچیده وغامض آموزشی است ، درمدارس هوشمند دانش آموزان ومعلمان این علاقه را به راحتی بروز می دهند وبا تکیه برخلاقیت ونوآوری وارائه روش های جدیددرحل مشکلات اقدام می نمایند.
۳-۲-۹ استمرار فرایند یادگیری دانش آموزان در خارج از مدرسه:
ایجاد منحیطی پویا و جذاب برای شکوفایی کامل استعدادها و بروز خلاقیت های فردی و جمعی دانش آموزان
افزایش حضور،پشتیبانی و مشارکت والدین و گروه های ذینفع در فرایند یادگیری دانش آموزان
همراه نمودن کادر آموزشی مدارس با روندهای نوین آموزشی مبتنی بر نیازمندیهای جامعه دانش بنیان
ایجاد محیطی مناسب جهت ارزیابی های مستمر و متناسب با استعداد و پیشرفت دانش آموزان
فراهم نمودن فضای مشارکت و تمایل دانش آموزان و معلمین در فرایندهای یاددهی یادگیری
ترویج یادگیری تجربی،پژوهش محوری و دانش آموز محوری در فرایندهای آموزشی
توسعه ی مهارتهای ادراکی،کلامی،اجتماعی،حرفه ای تخصصی دانش آموزان
تدوین راهبردهای توسعه مدارس هوشمند
راهبردها،مسیرها و راهکارهایی برای رسیدن به اهداف هستند.در صورتیکه اهداف را از جنس مقصد به شمار آوریم راهبردها از جنس مسیر رسیدن به مقصد هستند.یکی از مهمترین ارکان برنامه های راهبردی فناوری اطلاعات،راهبردها می باشند.در قالب راهبردها راهکارهای کلان برای رسیدن به اهداف مشخص و مدون می شوند.هر راهبرد در اصل راهکاری است که از میان چندین راهکار و یا گزینه انتخاب می شود.برالی تعیین راهبردها از تحلیل هل و ابزار های مختلفی استفاده می شود.در برنامه ریزی راهبردی فناوری اطلاعات معمولا از تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید استفاده می شود.در تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید سعی میشود تا با شناسایی نقاط قوت وضعف مدرسه هوشمند و تعیین فرصت ها و تهدیدهای موجود در زمینهد بهره گیری از فناوری اطلاعات،راهبردها به گونه ایتبیین می شوند تا حداکثر استفاده از نقاط قوت و فرصتها صورت گرفته،نقاط ضعف برطرف شده و برای رویارویی با تهدیدها چاره اندیشی شود.
موانع موجود در راه به کارگیری موثر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در نظام­های آموزشی و توسعه مدارس هوشمند
اصولاً هر گونه تغییر و نوآوری در ابتدا با مخالفت­هایی روبرو می شود چرا که از آنجاییکه نظم موجود را به هم می زند و نگرانی­هایی با خود به همراه دارد، نوعی مخالفت و مقاومت منفی را در انسانها بر می انگیزد. مدارس هوشمند نیز از این قاعده استثناء نمی باشد و طبیعی است که عده از مردم و مسئولین (به ویژه مسئولان با سابقه و دارای تجارب سنتی)، به سادگی تسلیم اینگونه برنامه ها نشوند. (علی الخصوص که نگرانیهایی از قبیل احتمال عدم موفقیت دانش آموزان این مدارس در کنکور، و امکان بروز مشکلات عاطفی و دلزدگی دانش آموزان نسبت به این سیستم مدرسه ای جدید و این شیوه از آموزشها و … مطرح می گردد.)
ناکافی بودن نیروی انسانی متخصص و آموزش دیده، و کمبود منابع مالی و فیزیکی جهت تجهیز مدارس هوشمند به سیستم­های رایانه ای و تجهیزات و ملزومات مورد نیاز این مدارس یکی دیگر از مشکلات موجود در زمینه توسعه مدارس هوشمند می باشد. با این وجود نمی توان این عامل را مهمترین مانع بر سر راه تاسیس و توسعه اینگوونه مدارس دانست چرا که نتایج مطالعات و پژوهشهای انجام شده حاکی از ان است که مسأله مهمتر ساختارهای سازمانی موجود در نظامهای آموزشی، فرهنگ و توانایی به کارگیری از ابزارها و امکانات، شرایط محیطی و از همه مهمتر درک افکار عمومی از این پدیده است. به عنوان نمونه عملاً عدم وجود فرهنگ صحیح استفاده از فناوری اطلاعات در بین مردم و مسئولان و به ویژه معلمان و متولیان امر آموزش و پرورش، موانعی جدی را بر سر راه اشاعه و توسعه مدارس هوشمند پدیده آورده است و بنابراین لازم است که اینگونه مشکلات شناسایی گشته و بوسیله آموزشها و اطلاع رسانهای مناسب در جهت رفع آنها اقدام گردد. در همین زمینه از آنجاییکه موفقیت هر گونه نوآوری آموزشی در آموزش و پرورش منوط به رضایت و پذیرش این نوآوریها توسط معلمان می باشد , باید بوسیله آموزشهای مناسب، مشارکت دادن معلمان در طراحی برنامه ها و استفاده از نظرات آنها در برنامه ریزیها، فرهنگ پذیرش و استقبال از کاربرد شیوه های نوین آموزشی را در آنان ایجاد نمود، در غیراینصورت طبیعی است که معلمان احساس کنند که اینگونه نوآوریها امنیت شغلی آنان را به مخاطره می اندازد و آنها را به مثابه تجاوز به حیطه صلاحیت و تخصص خود قلمداد نمایند.
و بالاخره عده ای از صاحبنظران نیز بر این باورند که به دلیل عدم بستر سازی­های مناسب برای پیاده سازی اصول اولیه مدارس هوشمند، راه اندازی اینگونه مدارس موفقیت آمیز نخواهد بود و تنها در صورتی می توان به موفقیت این مدارس امیدوار بود که فعالیتهای دولتی و تعاملات بین دولت و شهروندان نیز به صورت الکترونیکی انجام شود و یا به عبارتی دولت الکترونیک پیاده سازی شود.
دانش‌آموزان در مدرسه هوشمند نقش یاددهنده و یادگیرنده را برعهده دارند. در این مدرسه، برنامه درسی محدودکننده نیست و به دانش‌آموزان اجازه داده می‌شود از برنامه‌های درس خود فراتر گام بردارند. در این مدرسه روش تدریس براساس دانش‌آموز محوری است. تأکید بر مهارت فکر کردن و فراهم ساختن محیط یاددهی ـ یادگیری از راهبردها و خط مشی­های مدرسه هوشمند است.
بروز تحولات گسترده در زمینه کامپیوتر و ارتباطات، تغییرات عمده‌ای را در عرصه‌های متفاوت حیات بشری به دنبال داشته است. در سالیان اخیر فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، بیشترین تأثیر را در حیات بشریت داشته‌اند. دنیای ارتباطات و تولید اطلاعات به سرعت در حال تغییر بوده و داده و اطلاعات به سرعت و در زمانی غیرقابل تصور به اقصی نقاط جهان منتقل و در دسترس استفاده‌ کنندگان قرار می‌گیرد. بدون شک مهمترین و در عین حال بزرگترین پیشرفت در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات به ابداع اینترنت، برمی‌گردد.
فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحولات گسترده‌ای را در تمامی عرصه‌های اجتماعی بشریت به دنبال داشته و تأثیر آن بر جوامع بشری به گونه‌ای است که جهان امروز به سرعت در حال تبدیل به یک جامعه اطلاعاتی است. جامعه‌ای که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاده مفید از دانش،‌ دارای نقش محوری و تعیین کننده است.
فناوری اطلاعات، به عنوان عمده‌ترین محور تحول و توسعه در جهان منظور شده است. کامپیوتری شدن بسیاری از امور جاری مردم، انجام بسیاری از کارهای روزمره بانکی با بهره گرفتن از اینترنت و شبکه‌های ارتباطی در منزل، آموزش الکترونیکی و مجازی و عدم نیاز به حضور در کلاسهای درس، توسعه و ترویج تجارت الکترونیکی از دستاوردهای فناوری اطلاعات است و در رفاه و آسایش مردم نقش دارند.
امروزه مدیریت دانش در نظامهای اطلاع‌رسانی کامپیوتری به صورت قابل ملاحظه‌ای مورد توجه قرار گرفته است. سازماندهی و مدیریت دانش و به دنبال آن مدیریت اطلاعات، نقش اساسی را در انتقال دانش فردی به دانش سازمانی ایفا می‌کنند. همچنین مدیریت اطلاعات و منابع آموزشی در محیط آموزش الکترونیکی اهمیت ویژه‌ای دارد. از آنجا که نظامهای یادگیری الکترونیکی اطلاعات بسیاری را نگهداری می‌کنند،‌ ایجاد این چنین محیطهایی باید به گونه‌ای انجام شود که کاربران بتوانند از اطلاعات موجود استفاده مفید و مؤثری داشته باشند.
آموزش، رکن اصلی در توسعه پایدار هر کشور است و آموزش الکترونیکی، امروزه از جدیدترین‏، مؤثرترین و مطمئن‌ترین روشها در توسعه آموزشهای فردی و سازمانی است.
سیستم نوین آموزش الکترونیکی فواید و مزایای منحصر به فردی را برای افراد، سازمانها و مراکز آموزشی به همراه دارد. در گذشته تمامی آموزشهای کارکنان در شرکتها و سازمانها به شیوه کلاسهای حضوری برگزار می‌گردید که در آن محوریت کلاس با مربی آموزش بود. با ظهور اینترنت، آموزش الکترونیکی باعث گسترش دامنه آموزش و باعث به اشتراک گذاشتن دانش و اطلاعات شد.
۳-۹-۱۰ اسناد پشتیبان مدرسه هوشمند:
سند چشم انداز۲۰ ساله نظام جمهوری اسلامی ایران
دستیابی به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی با تاکید بر جنبش نرم‌افزاری و تولید علم که به عنوان یکی از هدف‌های اصلی در سند چشم‌انداز آمده است نیازمند توسعه همه جانبه علمی در تولید و تجاری سازی دانش است.
آموزش الکترونیکی به عنوان ابزاری قدرتمند در عملیاتی کردن این هدف باعث ایجاد فرصت‌های برابر در فراگیری در همه جا، همه زمان و برای همه می‌شود و توسعه آن می‌تواند نقش مهمی در دستیابی به هدف فوق داشته باشد.
برنامه پنجم توسعه
در بند الف ماده ۱۹ برنامه پنجم توسعه کشور آمده: دولت موظف است تا پایان برنامه، فناوری اطلاعات و ارتباطات را در کلیه فرایندها جهت تحقق عدالت آموزشی و تسهیل فرایندهای موجود و ارائه برنامه‌های آموزشی و دروس دوره‌های تحصیلی به صورت الکترونیکی به کار گیرد. وزارت آموزش و پرورش نیز موظف است تا پایان برنامه، آموزش از راه دور و رسانه‌ای را به منظور تضمین دسترسی به فرصت‌های عادلانه آموزشی تحقق ببخشد.
بند د ماده ۱۹ نیز به بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایندهای آموزشی برای تحقق عدالت آموزشی و تسهیل فرایندهای موجود و ارائه برنامه‌های آموزشی و دروس دوره‌های تحصیلی به صورت الکترونیکی اشاره دارد.
سند توسعه فاوای وزارت آموزش و پرورش
توانمند‌سازی و تحول‌آفرینی در نظام آموزشی دستیابی به اهداف یادگیری وتاکید بر نقش و جایگاه معلم و عدالت آموزشی و حفظ و تقویت ارزش‌های اخلاقی و فرهنگی جهت فراهم آوردن محیط یاددهی- یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعات وارتباطات در نظام آموزش و پرورش است.
سند راهبردی نظام جامع فناوری اطلاعات کشور
در این سند موارد زیر، جهت بکارگیری فناوری اطلاعات وارتباطات آمده است:
تسهیل آموزش‌های رسمی مبتنی بر فناوری اطلاعات در مدارس با گسترش شبکه اینترنت و هوشمندی مدارس؛
تقویت سیستم آموزش مبتنی برفناوری اطلاعات بین دبیرستان‌های بزرگ وکوچک ودانشکده ها.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
ارتقای کیفیت فرایند تعلیم وتربیت با تکیه بر استفاده هوشمندانه از فناوری‌های نوین (۳،۲،۱،۷)
راهکار ۱/۱۷- توسعه ضریب نفوذ شبکه ملی اطلاعات وارتباطات (اینترانت) در مدارس با اولویت پرکردن شکاف دیجیتالی بین مناطق آموزشی و ایجاد ساز وکار مناسب برای بهره‌برداری بهینه و هوشمندانه توسط مربیان ودانش‌آموزان در چارچوب نظام معیار اسلامی.
راهکار ۲/۱۷- تولید و بکار گیری محتوا ی الکترونیکی متناسب با نیاز دانش‌آموزان و مدارس با مشارکت بخش دولتی و غیردولتی و الکترونیکی کردن محتوای کتاب‌های درسی بر اساس برنامه درسی ملی (با تاکید بر استفاده از ظرفیت چند رسانه‌ای) تا پایان برنامه پنجم توسعه کشور.
راهکار ۳/۱۷- اصلاح و به روز آوری روش‌های تعلیم و تربیت با تاکید بر روش‌های فعال، گروهی و خلاق با توجه به نقش الگویی معلمان
راهکار ۴/۱۷- گسترش بهره برداری از ظرفیت آموزش‌های غیر حضوری و مجازی در برنامه‌های آموزشی و تربیتی ویژه معلمان، دانش‌آموزان و خانواده‌های ایرانی در خارج از کشور بر اساس نظام معیار اسلامی و با رعایت اصول تربیتی از طریق شبکه ملی اطلاعات وارتباطات.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم