کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



پلی­مورفیسم ژنتیکی، تفاوت در توالی DNAی افراد، گروه­ ها یا جمعیت­ها است که شامل یک یا تعداد بیشتری SNP می­باشد. موتاسیون ژنتیکی، تغییر در توالی نوکلئوتیدی یک مولکول DNA است. استفاده از اکوتیلینگ برای یافتن پلی مورفیسم DNA و تنوع آللی ژن­ها یکی دیگر از موارد کاربرد این تکنیک است. ملحِد و همکاران (۲۰۰۶) از تکنیک اکوتیلینگ برای یافتن پلی­مورفیسم DNA در ژن­های mlo و Mlaی جو استفاده کردند. آن­ها ۱۱ لاین موتانت mloی جو، رقم اینگرید (mlo WT) و ۲۵ لاین جو که شامل ارقامی از اروپا، لاین­های تقریباً ایزوژن و لاین­های مشتق شده از جوی وحشی که دارای آلل Mla بودند را مورد بررسی و آزمایش قرار دادند. این پژوهشگران نتیجه گرفتند که امکان ترکیب آلل­های متفاوت mlo با آلل­های مختلف Mla از جوی وحشی وجود دارد تا بدین وسیله ارقامی با مقاومت طولانی­تر نسبت به بیماری سفیدک جو به دست آید. نیتو و همکاران (۲۰۰۷) از این تکنیک برای تعییین تنوع آللی eIF4E، فاکتوری که حساسیت به ویروس را کنترل می­ کند، در هندوانه استفاده کردند. آن­ها ۱۱۳ ژنوتیپ از گونه­ های کوکومیس را برای حساسیت نسبت به ویروس­های MNSV و CVYV مطالعه و بررسی نمودند. این محققان دریافتند که ۶ محل پلی­مورف به صورت بسیار حفاظت شده در مناطق اگزونی این ژن وجود دارد که یکی از آن­ها با مقاومت نسبت به MSNV مرتبط بوده و بقیه موتاسیون­های خاموش بودند. همچنین آن­ها یک آلل جدید از این ژن را در یکی از خویشاوندان هندوانه به نام کوکومیس زِیری[۳]، یافتند. آنالیز عملکرد ژن نیز نشان داد که این آلل جدید احتمالاً مسئول مقاومت به MNSV است. راموس و همکاران (۲۰۰۹) با بهره گرفتن از تکنیک اکوتیلینگ یک ارتولوگ هیپو آلرژی از لوکوس Ara h 2.01 را در بادام زمینی تشخیص داده و بررسی کردند. آن­ها به کمک روش اکوتیلینگ ۵ موتاسیون مختلف از بین برنده فعالیت ژن d 2.01 را در ژنوتیپ­های بادام تعیین نمودند. به­ علاوه، یک پلی­مورفیسم در اپی­توپ (بخشی از آنتی­ژن که به وسیله سیستم ایمنی به ویژه آنتی­بادی­ها، سلول­های B و T تشخیص داده می­ شود) غالب ایمنی #۷ (S73T) تشخیص داده شد که موجب کاهش ۹۹- ۵۶ درصدی فعالیت باندینگ IgE گردید. وانگ و همکاران (۲۰۱۰) با بهره گرفتن از تکنیک اکوتیلینگ پلی­مورفیسم­های ژنFAE1 ، که در ارتباط با محتوی اسید اوریک است، را در سه گونه از براسیکا مطالعه نموده و از آن برای تعیین رابطه ژنومی جنس­های گونه براسیکا استفاده نمودند. آن­ها هفت ژنوتیپ براسیکا راپا[۴]، ۹ ژنوتیپ براسیکا اولراسا[۵] و ۱۰۱ ژنوتیپ براسیکا ناپوس[۶] را مورد آزمایش قرار دادند. نتایج این مطالعه نشان داد که ۳ پلی­مورفیسم در دو پارالوگ FAE1 گونه ناپوس یافت گردید که این پلی مورفیسم­ها رابطه قویی با تفاوت مقادیر اسید اوریک بذر داشتند. در توالی­های ژنومی ژن FAE1 متعلق به ۷ ژنوتیپ براسیکا راپا یک پلی­مورفیسم تک نوکلئوتیدی در منطقه کد کننده ژن یافت شد که موجب کاهش عملکرد ژن گردید. آنالیز مولکولی تکامل همولوگ­های ژن FAE1 نشان داد که رابطه بین ژنوم­های A و C در براسیکا نزدیک­تر از رابطه ژنوم­های A/C و ژنوم آرابیدوپسیس است. مرتب کردن توالی­های کد کننده این همولوگ­های FAE1 و مقایسه آن­ها نشان داد که ۱۸SNP متفاوت بین ژنوم­های A و C وجود داشته که می توانند به عنوان مارکرهای اختصاصی ژنوم در براسیکا استفاده گردند. وان هوت و همکاران (۲۰۱۲) مناطق کد کننده ژن سندرم NBS را در ۱۰ فرد مبتلا به این بیماری توالی­یابی کرده و در ۸ نفر از آن­ها در ژن SMARCA2 تنوع­های هتروزیگوسی یافتند. غربالگری گسترده مولکولی نشان داد که در ۳۶ فرد از ۴۴ فرد مبتلا به این سندرم موتاسیون­های ناهمگن در ژن SMARCA2 وجود داشت. هنگامی که این موتاسیون­ها با نمونه­های والدینی مقایسه شدند تأیید گردید که آن­ها موتاسیون­های جدید می­باشند. این موتاسیون­ها در داخل توالی­هایی گروه­بندی شدند که موتیف­های بسیار حفاظت شده در منطقه کاتالیکی ATPase پروتئین را کد می­ کنند. این تکنیک برای تشخیص انواع آلل­های جدید ژنی، بیان رابطه ارتولوگی آن­ها و همچنین رابطه بین ژنوم­های گونه­ های مختلف کاربرد دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از تکنیک اکوتیلینگ می­توان برای تخمین فراوانی نسبی SNP در قطعه یا قطعات مورد نظر ژنوم استفاده نمود. ارزیابی فراوانی SNP می ­تواند اطلاعات زیادی در مورد مناطق حفاظت شده ژن و مسیر تکاملی جنس­ها و گونه­ های مختلف در اختیار قرار دهد. گیلکریست و همکاران (۲۰۰۶) با بهره گرفتن از این تکنیک، تنوع ژنتیکی در جمعیت طبیعی Populus trichocarpa را مورد مطالعه قرار دادند. آن­ها تنوع ژنتیکی مربوط به ۹ ژن را در افراد ۴۱ جمعیت مختلف بررسی نمودند. مقدار تنوع در ژن­های مورد مطالعه آن­ها بسیار متفاوت بوده و از یک SNP در ژن PoptrTB1 تا بیش از SNP 23 در هر bp 1000 از ژن PoptrLFY متغیر بوده است. الیزا و همکاران (۲۰۰۹) تکنیک اکوتیلینگ را در سیب زمینی (Solanum tuberosum L) بهینه­سازی کردند. آن­ها در هر کیلوباز ۱۵ پلی­مورفیسم تک نوکلئوتیدی یافتند. نه پلی­مورفیسم از آن، مختص یکی از سه رقم تتراپلوئید مورد مطالعه بود. ایبیزا و همکاران (۲۰۱۰) با بهره گرفتن از اکوتیلینگ منابع جدیدی از مقاومت ویروسی را در گونه­ های پنبه یافتند. آن­ها برای ۲۳۳ ژنوتیپ بومی جنس کاپسیکم یک پلت فرم اکوتیلینگ بر مبنای cDNA ارائه داده و ارزیابی نمودند. با بهره گرفتن از این پلت فرم تنوع بالایی در توالی­های کد کننده ژن­های eIF4 و eIF(iso)4E تشخیص داده شد. این محققان ۵ واریانت جدید از ژن eIF4E (pvr210, pvr211, pvr212, pvr213 and pvr214) گزارش دادند که در ارتباط با واکنش مقاومتی نسبت به ویروس PVY بوده است. سِری و همکاران (۲۰۱۱) در ۹۶ ژنوتیپ جو آلل­ها و هاپلوتیپ­های ۹ ژن کاندیدای تحمل به خشکی را مطالعه نمودند. آن­ها SNP 185 گزارش دادند و با تکنیک اکوتیلینگ ۴۶ موتاسیون حذف و اضافه با میانگین یک SNP در bp 92 و یک موتاسیون حذف و اضافه در bp 372 از توالی ژنومی را تعیین نمودند. کلهر و همکاران (۲۰۱۱) مقادیر SNPها در جمعیت­های وحشی Populus tremuloides Michx. را تعیین نموده و مشخص کردند. آن­ها در مجموع ۳۵ منطقه ژنی را در چهار جمعیت آنالیز کردند. لوسای انتخابی آن­ها اصولاً در تشکیل پشم نقش داشتند و شامل ژن­هایی بودند که در بیوسنتز لیگنین، بیوسنتز سلولز و سایر ترکیبات دیواره سلولی دخالت می­نمایند. همچنین ژن­های کد کننده هورمون­های رشد، مقاومت به بیماری و واکنش به نور از جمله ژن­های مورد مطالعه آن­ها در این تحقیق بود. این پژوهشگران مجموعاً ۴۶۲ SNP در kb 25 یافتند که بیش از SNPs/kb 18 می­باشد. بنابراین، SNP ها مارکرهای مولکولی فراوان و مفیدی در این گیاه می­باشند.
برای نقشه­یابی ژن با روشی ساده و کم هزینه می­توان از تکنیک اکوتیلینگ با ژل آگارز استفاده نمود. راقاوان و همکاران (۲۰۰۷) از این روش سریع برای تشخیص SNPها در تهیه نقشه برای ژن­های کاندیدای برنج استفاده کردند. آن­ها از ژل آگارز برای این هدف استفاده نموده و اثبات کردند که این روش می ­تواند به صورت کارآئی در نقشه­یابی ژن به کار رود و به ویژه برای لاین­های والدینی که سطوح پلی­مورفیسم در آن­ها پائین است مفید می­باشد. هزینه کمتر و سادگی این تکنیک موجب کاربرد گسترده­تر آن در مطالعات مربوط به مارکرهای مبتنی بر SNP برای تعیین خصوصیات ژرم­پلاسم و مطالعات نقشه­یابی می­گردد.
روش­های مختلف تشخیص SNP دارای کارآئی متفاوتی می­باشند. اکوتیلینگ با تشخیص انواع مختلف پلی مورفیسم نظیر حذف یا اضافه، آسیب ژنی و توالی های کوچک تکراری بدون تولید موجوداتی که از نظر ژنتیکی تغییر یافته­اند (۱۶)، دارای کارائی بسیار بالایی می­باشد. موتاسیون­های چندتایی و حذف و اضافه­های کوچک با اکوتیلینگ قابل تشخیص­اند. بنابراین، می­توان از این روش به عنوان یک مارکر پلی مورفیسم چند نوکلئوتیدی (MNP) استفاده نمود که از مارکر SNP که صرفاً موتاسیون تک نقطه­ای را تشخیص می­دهد کارآتر است (۷۶). اکوتیلینگ تکنیکی با راندمان بالا است که قابلیت تعیین عملکرد موتاسیون­های نادر توسط آن، مؤثرتر و سریع­تر از سایر روش­ها است (۱۳). هیونگ و همکاران (۲۰۰۸) دو روش استفاده از اندونوکلئاز اختصاصی جفت باز اشتباهی و کروماتوگرافی مایع را برای تشخیص موتاسیون­ها در ژن بتا تالاسمی (HBB) با هم مقایسه نمودند. آن­ها گزارش دادند که روش استفاده از اندونوکلئاز دارای ۱۰۰% حساسیت برای تشخیص موتاسیون است. کورینا و همکاران (۲۰۱۰) از آنالیز هتروروپلکس برای تعیین ژنوتیپ SNP در آفتابگردان استفاده کردند. آن­ها برای ژنوتیپ­یابی مجموعه ­ای از ۲۴ ژن کاندیدای پلی­مورف انتخابی دو روش CEL1CH و dHPLC را با هم مقایسه کردند. ده منطقه از ۲۴ منطقه ژنی دقیقاً به وسیله روش CEL1CH تشخیص داده شده و ۱۱ منطقه ژنی برای آنالیز از طریق dHPLC بهینه­سازی شدند. هر دو روش برای تهیه نقشه ژنتیکی استفاده شدند و برای این منظور SNP 42 از نوع موتاسیون حذف و اضافه در ۲۲ ژنوتیپ آفتابگردان و SNP 33 حذف و اضافه در ۹۰ اینبرد لاین نوترکیب برای تولید این نقشه استفاده گردید. آن­ها نتیجه ­گیری کردند که می­توان این دو روش را به صورت روش­های مکمل برای مطالعات ژنتیکی و تعیین تنوع ژرم پلاسمی (اکوتیلینگ) به­ کار برد. بونو و همکاران (۲۰۱۱) با بهره گرفتن از تکنیک­های اکوتیلینگ و HRM بیماران مبتلا به اندرسون- فابری (FD) را از نظر ژنتیکی غربال کردند. این بیماری به وسیله نقص عمل آنزیم آلفا- گالاکتوزیداز که توسط ژن GLA کد می­ شود، ایجاد می­گردد. نتایج مطالعه آن­ها نشان داد که همه موتاسیون­ها به وسیله روش HRM تشخیص داده شدند، در حالی که ۱۷% از آن­ها با اکوتیلینگ تشخیص داده نشدند. مقایسه نتایج اکوتیلینگ با آنزیم CELI و ENDO-1 به میزان زیادی با هم هم­پوشانی داشتند. جگادسان و همکاران (۲۰۱۱) از اکوتیلینگ به عنوان یک تکنیک مارکری کمکی برای آنالیز مولکولی ژن­های گلیسین در موتانت­های سویا استفاده کردند. آن­ها ژن­های Gy1, Gy2, Gy3 و Gy5 که ذخیره پروتئینی بذر را کنترل می­ کنند را مورد مطالعه قرار دادند. این محققان گزارش نمودند که آنالیز پروتئین بذر با مارکرهای اختصاصی ژن در مقایسه با روش­ SDS- PAGE آسان­تر، سریع­تر و دقیق­تر است و نیاز به در اختیار داشتن بذر نمی ­باشد. همچنین، این آنالیز می ­تواند در هر مرحله از رشد گیاه انجام گیرد. تسای و همکاران (۲۰۱۱) موتاسیون­های نادر در جمعیت­های برنج و گندم را با روش تیلینگ به وسیله توالی­یابی جستجو و مطالعه نمودند. آن­ها با بهره گرفتن از روشی مبتنی بر توالی­یابی ایلومینا، ۷۶۸ نمونه گیاهی از برنج و گندم را به طور موازی و هم زمان آزمایش و بررسی کردند. آن­ها نتیجه ­گیری کردند که این روش در مقایسه با سایر روش­های تیلینگ، مانند برش آنزیمی هترودوپلکس­ها، روش استفاده از dHPLC و HRM، حساسیت بیشتری برای تشخیص پلی­مورفیسم داشته و روشی تخصصی تر است.
تحقیقات اخیر در این زمینه مربوط به توالی یابی ترنسکریپتوم ژن­های مسئول صفات مهم مانند انواع تنش­های زنده و یافتن موتاسیون­های تک نوکلئوتیدی در آن­ها که منجر به تغییر معنی دار عملکرد ژن می­گردد، می­باشد.
مکانیسم ژنتیکی، بیوشیمی و فیزیولوژیکی تحمل به شوری
بیان ژن­های مرتبط با تحمل نسبت به تنش شوری در گیاه جو در مراحل مختلف رشد گیاه بسیار متفاوت است. والیا و همکاران (۲۰۰۷) بیان ژن در طول تنش شوری را در جو آنالیز کردند. نتایج مطالعه آن­ها نشان داد که شکل خاصی از واکنش نسبت به شوری، القای ژن­هایی است که در بیوسنتز اسید جاسمونیک دخالت دارند و ژن­هایی که در پاسخ به تیمار اسید جاسمونیک شناخته شده ­اند. تعداد زیادی از ژن­های مرتبط با تنش­های غیر زنده (مانند گرما، خشکی، و دمای پائین) با واکنش نسبت به شوری در ارتباط­اند. نتایج این پژوهشگران نشان داد که اسموپروتکشن­ها اولین واکنش گیاه جو نسبت به تنش شوری هستند. لی و همکاران (۲۰۰۹) از یک روش RT-PCR متفاوت بر مبنای پرایمر با دمای انلینگ کنترل شده (ACP) برای تشخیص بیان ژن­هایی که در برگ جو تحت تنش شوری به صورت متفاوتی بیان می­گردند (DEGs)، استفاده کردند. آن­ها برخی ژن­های جدید مانند SnRK1– پروتئین کیناز، که ۱۷ کیلو دالتون و کلاس I می­باشند، پروتئین کوچک شوک حرارتی و ماده اولیه پروتئین RNase S-like را تشخیص دادند که این اطلاعات برای توسعه استراتژی­ های بعدی برای تحمل شوری مفید می­باشد. مولر و همکاران (۲۰۰۹) تجمع یون سدیم در شاخه و افزایش تحمل به شوری، که با تغییر نوع خاصی از سلول­های انتقال دهنده یون سدیم در آرابیدوپسیس مهندسی شده است، را مورد بررسی قرار دادند. آن­ها نشان دادند که بیان ژن انتقال دهنده یون سدیم HKT1:1 در سلول­های بالغ ریشه آرابیدوپسیس تالیانا تجمع این یون در شاخه را به میزان ۳۷ تا ۶۴ درصد کاهش داد. بیان HKT1:1 به ویژه در ریشه بالغ با بهره گرفتن از سیستم بیان تقویت شده برای بیان کاملاً اختصاصی و قوی انجام می­گیرد. این عمل در شاخه به کمک HKT1:1 و با افزایش جریان یون سدیم به داخل سلول­های ستاره­ای شکل صورت می­گیرد و موجب کاهش انتقال یون سدیم از ریشه به شاخه می­گردد. گیاهانی که یون سدیم کمتری در شاخه دارند نسبت به شوری متحمل­تر هستند. نتایج مطالعه این محققان نشان داد که تغییر فرایند اختصاصی انتقال یون سدیم در انواع خاصی از سلول­ها می ­تواند تجمع این یون در شاخه را کاهش دهد که این امر جنبه مهمی از تحمل به شوری در بسیاری از گیاهان عالی است. والیا و همکاران (۲۰۰۹) الگوهای بیان ژنومی برنج و جو را در ارتباط با واکنش نسبت به تنش شوری با هم مقایسه نمودند. آن­ها این فرضیه را تأیید کردند که علائم ترنسکریپتومی حفاظت شده در پاسخ به عوامل محیطی وابسته به شباهت ژنتیکی میان ژنوتیپ­های موجود در داخل یک گونه و همچنین وابسته به فاصله فیلوژنی بین گونه­ ها می­باشد. محمدی نژاد و همکاران (۲۰۱۰) با بررسی ژنوتیپی تحمل به تنش شوری در ۳۰ ژنوتیپ برنج در مرحله گیاهچگی آن­ها را بر اساس مارکرهای میکروستلایتSaltol QTL, RM8094 و RM10745 به ۱۶ هاپلوتیپ تقسیم نمودند. دیو و همکاران (۲۰۱۰) تفاوت­های نسخه­برداری و ترجمه ژن دهیدرین را بین واریته جوی تیبتان هیکینک شماره ۱ و جوی وحشی تحت شرایط تنش­های شوری، خشکی و دمای پائین بررسی نمودند تا مکانیسم تحمل به تنش را در واریته تیبتان هیکینک ترسیم کنند. آن­ها گزارش دادند که کمبود الکترولیت، محتوی مالوندیالدهید و H2O2 در جوی وحشی سریع­تر از جوی لخت تیبتان، افزایش می­یابد که این امر نشان می­دهد جوی وحشی بیش از جوی لخت تیبتان، آسیب می­بیند و واریته هیکینک شماره ۱ دهیدرین­های بیشتری نسبت به جوی وحشی حساس به تنش ذخیره می­ کند. کیو و همکاران (۲۰۱۱) تحمل به شوری را در ۱۸۹ ژنوتیپ مشتق شده از جوی وحشی تیبتان که از نظر تحمل به شوری متفاوت بودند با بهره گرفتن از تعیین غلظت­ یون­های سدیم و پتاسیم ارزیابی کردند. همچنین، آن­ها عملکرد آللی HvHKT1 و HvHKT2 را در جوی وحشی تیبتان آنالیز کردند. از نظر تحمل به شوری تنوع وسیعی میان ژنوتیپ­های جوی وحشی وجود داشت. برخی از ژنوتیپ­ها نسبت به رقم زراعی CM 72 جو متحمل­تر بوده و تحمل به شوری به طور معنی­داری وابسته به نسبت یون پتاسیم به یون سدیم بود. آنالیز همبستگی نشان داد که این دو ژن اصولاً انتقال یون سدیم و یون پتاسیم را تحت تنش شوری کنترل می­ کنند که این امر با آنالیز بعدی بیان ژن تأیید گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که جوی وحشی تیبتان دارای آلل­های الیت از این دو ژن می­باشد که موجب تحمل به شوری می­گردد. ریواندی و همکاران (۲۰۱۱) یک لوکوس کنترل کننده ذخیره یون سدیم، SOS3 که با HvNaX4 همولوگ بوده و روی بازوی بلند کروموزوم شماره یک جو قرار دارد، را به خوبی نقشه­یابی کردند. ژن HvCBL4 جو یک همولوگ بسیار نزدیک به ژن متحمل به شوری SOS3 در آرابیدوپسیس است که هم زمان با HvNaX4 تفرق می­یابد. آن­ها این لوکوس را روی کروموزوم شماره یک نقشه­یابی کرده و دریافتند که لوکوس HvNaX4 میزان یون سدیم در شاخه را بین ۱۲ و ۵۹ درصد کاهش می­دهد یا بسته به شرایط رشد هیدروپونیک و طیفی از انواع خاک­ها اصلاً این میزان را کاهش نمی­دهد. این امر نشان دهنده تأثیر قوی محیط روی بیان ژن است. این محققان در بیان mRNAی لوکوس HvCBL4 بین والدینی که نقشه­یابی شدند تفاوتی مشاهده نکردند. بنابراین آن­ها گزارش دادند که HvCBL4 یک ژن کاندیدا برای HvNaX4 است که باید بیشتر مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.
تحت تنش شوری غلظت یون­های پتاسیم و سدیم به شدت تغییر می­یابد. تغییر غلظت این یون­ها تحت تأثیر ژن­های کنترل کننده این تنش و طی مسیرهای خاص بیوشیمیایی صورت می گیرد. یکی از راه های مطالعه مکانیسم این ژن­ها استفاده از موتاسیون­های مربوط می­باشد. والیا و همکاران (۲۰۰۷) یک رقم متحمل به شوری در جو به نام گلدن پرامیس که حاصل موتاسیون القائی با پرتوتابی در رقم میتورپ می­باشد را مورد مطالعه قرار دادند. گلدن پرامیس حاصل یک موتاسیون منفرد در لوکوس Ari-e روی کروموزوم شماره ۵ جو است. این رقم یون سدیم کمتری نسبت به رقم والدینی خود در شاخه­ها ذخیره می­نماید و هدف از این مطالعه تشریح اساس ژنتیکی و مکانیسم این تفاوت بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد که این دو رقم از نظر ژنتیکی بسیار به هم نزدیک بوده اما ایزوژنیک نمی­باشند و این به دلیل وجود سه بلوک هاپلوتیپ پلی­مورف است. آنالیز­ ترینسکریپتوم نشان داد که واکنش این دو ژنوتیپ به تنش شوری کاملاً متفاوت است. همچنین، واکنش آن­ها نسبت به تنش شوری در بافت ریشه و شاخه بسیار متفاوت است. روش دیگر برای مطالعه این مکانیسم­ها استفاده از رادیو ردیاب­ها می باشد. کودلا و همکاران (۲۰۱۰) عملکرد سیگنال دهی یون کلسیم در گیاهان را مطالعه نمودند. زیرا این یون در واکنش­های متعدد گیاه نسبت به محرک­های زنده و غیر زنده از جمله نور، دمای بالا یا پائین، شوری و خشکی نقش دارد. آن­ها توانستند اصول دقیق مکانیسمی را تشریح کنند که تحت آن تشخیص و تغییر جریان اختصاصی یون کلسیم در سلول به صورت واکنش متقابل پروتئین با پروتئین، فسفریلاسیون پروتئین و بیان ژن تعریف می­گردد و به موجب آن ویژگی پاسخ به تحریک محیطی به طور هم زمان بررسی می­ شود. لیگابا و همکاران (۲۰۱۰) با مقایسه ارقامی از جو که از نظر حساسیت نسبت به شوری متفاوت بودند مکانیسم­های تحمل به شوری را در آن­ها مطالعه کردند. آن­ها واکنش تحمل به شوری را در سطوح فیزیولوژیکی و مولکولی در ارقام متحمل (K305) و حساس به شوری (۱۷۴۳) بررسی نمودند. این محققان گزارش دادند که آنالیز بیان ژن با بهره گرفتن از RT-PCR کمّی نشان داد که تعداد نسخه­های ژن­های انتقال دهنده یون پتاسیم (HvAKT1 و HvHAK1)، H+-ATPase واکوئولی و پیروفسفاتاز غیرآلی (HvHVP1 و HvHVA/68) در شاخه­ های KK305 فراوان­تر از ۱۷۴۳ بود. بیان انتقال دهنده­های ژن HvHAK1 و /H+ Na+ (HvNHX1, HvNHX3 و HvHNX4) هنگام قرار گرفتن طولانی مدت در معرض شوری در ریشه ­های K305 بیش از ریشه ­های ۱۷۴۳ بود. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که عملکرد بهتر رقم K305 در مقایسه با رقم ۱۷۴۳ در طول تنش شوری ممکن است با قابلیت بیشتر آن برای توقیف یون سدیم در زیر بخش­های سلولی و یا حفظ هموستازی یون پتاسیم مرتبط باشد.
امروزه آنالیز ترکیبی ژن­های مسئول تنش­های زنده در گیاهان همراه با بررسی بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی آن­ها صورت می­گیرد تا از این طریق درک بهتری از مکانیسم عمل این ژن­ها و شناسائی منابع مقاوم با بهره گرفتن از فرآیندهای متأثر از آن­ها انجام گیرد.
فصل دوم- مواد و روش­ها
۲-۱ فرضیات تحقیق
فرضیات این آزمایش شامل تشخیص آلل­ها جدید و گروه­­بندی هاپلیوتیپی ژنوتیپ­های مورد بررسی با بهره گرفتن از تنوع تک نوکلئوتیدی (SNP)، استفاده از تنوع هاپلوتیپی برای طبقه ­بندی اکوتیپ­ها و کاهش هزینه، زمان و افزایش دقت نسبت به سایر روش­های مطالعه تنوع تک نوکلئوتیدی بوده است.
بخش عمده مراحل اجرائی این تحقیق در مرکز بین المللی تحقیقات کشاورزی در مناطق خشک (ICARDA) و بخشی دیگر در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی کرج (ABRII) انجام گرفته است.
۲-۲ مواد گیاهی
در این تحقیق از ۹۶ ژنوتیپ جو که در مناطق مختلف شور در جهان از جمله ایران کشت می­گردند، به عنوان مواد گیاهی استفاده گردید که لیست اسامی و مشخصات آن­ها در بخش ضمیمه ذکر گردیده است. هدف از انتخاب این مواد بررسی تنوع ژنی مقاومت به شوری در ژنوتیپ­های متعلق به مناطق متعدد جغرافیایی بوده است. زیرا طبق مطالعات قبلی، ژنوتیپ­هایی که در مناطق شور رشد و نمو می­یابند دارای تنوع بیشتری از نظر دارا بودن ژن­های متحمل به شوری می­باشند.
۲-۳ طراحی پرایمر
طراحی پرایمرها با بهره گرفتن از داده ­های ژنومی جو که در پایگاه اطلاعاتی GeneBank موجود است، انجام گرفت. با توجه به اینکه این پرایمرها اختصاصی بوده و برای مطالعه عملکرد ژن طراحی شدند، از مناطق کد کننده ژن به عنوان توالی­های اولیه برای طراحی پرایمر استفاده گردید. ژن های مورد مطالعه در این تحقیق دو ژن متحمل به شوری CBL4و HKT1 بوده است. برای طراحی پرایمرها از نرم افزار آنلاین(http://frodo.wi.mit.edu/primer3/) Primer3 استفاده شد.
۲-۴ مدل ژنی ژن­های استفاده شده برای طراحی پرایمرها
مدل ژنی ژن CBL4 در شکل ۲- ۱ نشان داده شده است. همچنین توالی کامل مناطق کد کننده و غیر کد کننده این ژن در شکل ۲-۲ آورده شده است. مناطق کد کننده به صورت رنگی نمایش داده شده ­اند.
شکل ۲-۱ منطقه کد کننده پروتئین ژن calcineurin B-like protein 4 (CBL4) در رقم Clipper جو
Hordeum vulgare subsp. vulgare cultivar Clipper calcineurin B-like protein 4 (CBL4) gene,complete cds
join(345..429,523..605,698..866,1011..1063,1169..1249,
۱۵۲۳..۱۶۳۵,۱۸۶۵..۱۹۳۷)
/gene=”CBL4″
/codon_start=1
/product=”calcineurin B-like protein 4″
/protein_id=”ADW08757.1″
/db_xref=”GI:320090215″
/translation=”MGCVSSSPGRSRRAPGYEDPAVLASQTSFTVNEVEALYELYKKL
SYSIFKDGLIHKEEFQLALFRTSKGPSLFADRVFDLFDLKRNGVIEFGEFVRSLSIFH
PKAPESDKAAFAFKLYDLRGTGYIEKEELRELVVALLDESDLCLSDSAVEEIVDNTFS
QADSNGDDRIDPKEWEEFVKKNPASLRNMSLPYLQDITTAFPSFVMHSEVDDYSGISK
شکل۲- ۲ توالی کامل ژن CBL4 و مشخصات منطقه کد کننده و توالی آمینو اسیدی در این ژن
مدل ژنی ژن HKT1 در شکل ۲-۳ نشان داده شده است. توالی مناطق کدکننده و غیرکدکننده ژن HKT1 در شکل ۲-۴ آمده است.
شکل ۲-۳ مدل ژنی ژن HKT1
Hordeum vulgare mRNA for high-affinity sodium transporter (HKT1 gene)
شکل ۲- ۴ توالی کامل ژن HKT1 و مشخصات منطقه کد کننده و توالی آمینو اسیدی در این ژن.
۲-۵ مشخصات پرایمرهای طراحی شده
برای هر یک از ژن­های CBL4 و HKT1 چهار پرایمر طراحی گردید که مشخصات آنها در جدول ۲-۱ ارائه شده است.
جدول ۲-۱ نام و توالی پرایمرهای طراحی شده برای ژن­های HKT1 و CBL4

شماره
نام
طول تخمینی قطعات تکثیری (bp)
توالی (۵´ _ ۳´)

۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 07:57:00 ق.ظ ]




۲- هر ویژگی‌ شخصیتی‌ را که‌ با اهداف‌ شغل‌ شما یا فلسفه‌ سازمان‌ (شرکت) تعارض‌ دارد تغییر یا اصلاح‌ کنید. ۳- از تقلید سبکهای‌ سرپرستی‌ دیگران‌ بپرهیزید در غیراین‌صورت‌ رفتار و کار شما قانع‌کننده‌ نخواهد بود و صادق‌ نیز به‌نظر نخواهید رسید (سنجقی وهمکاران،۱۳۸۴،ص۸۷)
رهبری امنیت مدار و استراتژیک
رهبری استراتژیک فرایندی است برای اثرگذاری برموفقیت مطلوب چشم انداز که به وسیله رهبران مورد استفاده قرار میگیرد و با تأثیرگذاری برفرهنگ سازمانی، تخصیص منابع، هدایت از طریق سیاستگذاری و اجماع بر سر محیط جهانی پیچیده، مبهم، غیر قابل اطمینان و فرّار که با فرصتها و تهدیدها مشخص می‌شود، همراه است. این نوع رهبری شامل نوعی تصمیم گیری استراتژیک است که با در نظر گرفتن کلیه تمایلات، تفاوتهای شخصیتی، برنامهها، ذی‌نفعان سازمان و فرهنگهای مختلف، تحقق می‌یابد. برنامه‌هایی که این رهبران طرح‌ریزی می‌کنند باید عملی بوده، خوشایند و مقبول ذی‌نفعان سازمان و نمایندگیها و شرکای ملی و بین المللی سازمان قرار گیرند. از آنجایی که استراتژی به عنوان طرحی کلی برای دستیابی به هدف تعریف می شود و هدف از آن برقراری ارتباط بین اهداف، روشها و امکانات است، هدف از رهبری استراتژیک تعیین اهداف، انتخاب بهترین روش رسیدن به این اهداف و استفاده از اثربخش‌ترین امکانات و وسایل است. استراتژی نوعی طرح است و رهبری استراتژیک تفکر و تصمیم گیری مورد نیاز برای ایجاد یک طرح مؤثر است. مهارتهایی که برای رهبری در سطح استراتژیک مورد نیازند، بسیار پیچیده تر و مبهم تر از مهارتهایی هستند که برای رهبری در سطوح فنی و عملیاتی مورد استفاده قرار می گیرند (پورابراهیم،۲۰۰۷،ص۳۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مهارت استراتژیک رهبران
مهارتهای مفهومی: ایجاد یک چارچوب مرجع دانشی، مدیریت مسئله و تصویر سازی آینده.
مهارتهای تکنیکی: درک سیستمی، توانایی برقراری روابط چند ملیتی و فرا ملیتی در عرصه جهانی، شایستگیهای اجتماعی و سیاسی.
مهارتهای بین فردی: توانایی ایجاد اجماع بر سر موضوعات بحث برانگیز، توانایی مذاکره، توانایی برقراری ارتباطات مناسب.
به طور کلی، رهبری استراتژیک یعنی توانایی یک رهبر ارشد و باتجربه، که دارای چشم انداز و معرفتی برای ایجاد و اجرای طرحها و تصمیم گیریهای نتیجه‌‌گرا در محیطی استراتژیک، پیچیده، مبهم، نامطمئن و متغیر است.
یکی از ویژگیهای اصلی رهبری استراتژیک تصمیم گیری بر اساس تغییرات دائمی محیط استراتژیک خارجی و داخلی سازمان و چگونگی تأثیر آنها بر تخصیص بهینه منابع و اعضای سازمان است.
با وجودی که اجزای تشکیل دهنده محیط استراتژیک (محیط های محلی، نظامی و بین المللی) هم مکمل و هم متضاد یکدیگرند، ولی رهبرانی که تصمیمات استراتژیک می گیرند نمی توانند اجزای آن را به صورت جداگانه در نظر آورند.ماهیّت رهبری استراتژیک بدین گونه است که این رهبران مستقیماً بر افراد تأثیر نمی گذارند، بلکه از طریق تأثیرگذاری بر سیستم‌ها و فرایندهای سازمانی به نتایج مطلوب و مورد نظر می رسند. یکی از این روشها تأثیرگذاری از طریق فرهنگ سازمانی است. فرهنگ معمولاً طریقه درست انجام کارها را به کارکنان نشان می‌دهد، ولی اگر این طریقه انجام کار با چشم اندازهای آتی سازمان مغایرت داشته باشند به عنوان مانعی در سر راه ایجاد تغییر در خواهد آمد. بر این اساس
عده ای از محققان رهبر استراتژیک را در حکم مغز متفکری اسمی برای سازمان یا واحدهای فرعی آن مطرح کرده اند که بر کل سازمان متمرکز است. مسئولیت چنین رهبری(در نقش مغز متفکر اسمی) ایجاد سازمانی اثربخش و اجزای اصلی این نوع سبک رهبری مسیریابی و فرهنگ سازی است. رهبر از طریق مسیریابی، سازمان را با محیط خارجی مرتبط می سازد و همزمان با آن از طریق فرهنگ سازی، افراد مناسب را برای دستیابی به اهداف سازمانی تربیت می کند. چنین رهبری باید تعیین کند که سازمان به کجا می رود و برای این منظور چگونه سازمانی باید باشد. نکته قابل توجه در سبک رهبری استراتژیک این است که ایفای نقش مغز متفکر سازمان فقط محدود به مدیران ارشد سازمان نیست، یعنی همه مدیران سازمان می توانند در حیطه مسئولیت خود نقش رهبری استراتژیک را بازی کنند و به عنوان رهبر کل سازمان، رهبر یک بخش، رهبر یک قسمت، یا حتی رهبر یک گروه کاری ایفای نقش نمایند. آنان متعلق به هر سطح سازمانی که باشند، باز هم اجزای اصلی این نقش رهبری، مسیر یابی و فرهنگ سازی است. بدون توجه به این که واحد سازمانی آنان چقدر کوچک است، همه مدیران باید به فراتر از عملیات روزانه خود توجه کنند و بهترین روش را بیابند (مسیر یابی) و جوّ مناسبی برای اجرای آن ایجاد کنند(فرهنگ‌سازی)تا اثربخشی واحد سازمانی خود را در انجام کارهای درست، بهبود دهند.محققان برای رهبران استراتژیک ویژگی هایی از جمله: حساسیت شدید نسبت به محیط، استقلال، دوراندیشی، مسیر یابی و فرهنگ سازی، را عنوان و از خود- تنظیمی به عنوان مبنای اصلی رهبری استراتژیک یاد کرده اند. از آنجایی که رهبران استراتژیک در ایجاد و ابلاغ چشم اندازی استراتژیک و قابل فهم برای سازمان نقشی اساسی بر عهده دارند. وظایف اصلی آنان به این شرح بیان شده است:
۱-ایجاد چشم انداز ۲-فرهنگ سازی۳- برقراری روابط سازمانی مناسب ۴.برقراری روابط فرا سازمانی و چند ملیتی مناسب ۵- نماینده سازمان۶-مدیریت و رهبری تغییربه طور کلی فرایند رهبری استراتژیک از درون سازمان و بر اساس تحلیلی که رهبر از محیط استراتژیک و اعضای سازمان به عمل می آورد آغاز می شود. سپس رهبر استراتژیک بر مبنای ارزشهای فردی و سازمانی و با بهره گیری از مهارتهای فنی، عاطفی و معنوی، چشم‌انداز سازمان را تدوین می کند. در مرحله بعد بر اساس اینکه سازمان در چه صنعتی فعالیت دارد، مشتریان آن چه کسانی هستند، توانمندیهای اصلی آن چیست و چه محصولات و خدماتی ارائه می‌دهد، مأموریت و اهداف استراتژیک سازمان تدوین می شوند. اهداف استراتژیک مبنایی برای تهیه استراتژی‌ها هستند که این استراتژی‌ها می‌توانند در سطوح سازمانی، بخشهای کاری و حتی در سطح فردی و عملیاتی تدوین شوند. البته در این زمینه یکی از روش های مؤثر مقایسه خود با سایر همکاران و رقبا و الگوسازی از فعالیتهای آنان است. یکی از دشوارترین مراحل فرایند رهبری استراتژیک، فرایند تغییر است که اگر بدرستی اجرا و منجر به یادگیری شود، می توان امیدوار بود که دستیابی به اثربخشی سازمانی محقق شده است. مرحله پایانی در فرایند رهبری استراتژیک به ارزیابی استراتژی اجرا شده مربوط است(تنعمی وهمکار،۱۳۸۷،ص۴۹).
رهبری امنیت مدار و خدمتگزار
رابرت گرین لیف برای نخستین بار مفهوم رهبری خدمتگزار را در میان تئوری پردازهای مدرن مدیریت بیان نمود. مفهوم رهبری خدمتگزار را در سال ۱۹۸۷ بنا نهاد. بر اساس گفته گرین لیف، رهبر باید در ابتدا نیازهای دیگران را مورد توجه قرار دهد. علاوه بر گرین لیف، نویسندگان دیگری رهبری خدمتگزار را تئوری معتبر و مدرن در زمینه رهبری سازمان ذکر کرده اند. رهبری خدمتگزار برابری انسانها را ارج نهاده و در سازمان بدنبال توسعه فردی اعضای سازمان می گردد.بنابراین رهبری خدمتگزار عبارتست از درک و عمل رهبر به گونه ای که منافع دیگران را بر تمایل و علاقه شخصی خویش مرجح می داند. بنابراین در رهبری خدمتگزار، رهبر باید یک مجموعه از ذهنیاتی که مبتنی بر ارزش دادن به افراد و توجه به افراد است را داشته باشد. تمرکز رهبر در این سبک رهبری بر افراد و پیروان است، و رهبر باید علائق شخصی خویش را زیر پا بگذارد.در رهبری خدمتگزار محرک و انگیزه اولیه باید مطلوبیت برای خدمت کردن باشد. سبک رهبری خدمتگزار، وقتی که رهبر خود را در موقعیت خدمت کردن به پیروان و کارکنان زیر دست قرار می دهد، قابل تصویر است. خود خدمتی نباید محرک و انگیزه برای رهبر باشد بلکه او باید بر قله برنامه انگیزشی بالاتر یعنی توجه و تمرکز به نیاز دیگران صعود کند. نایر(۱۹۹۴) بیان می کند که تا زمانی که قدرت، تفکر غالب بر ما در رهبری باشد ما نمی توانیم به سطح بالاتری از استاندارد در رهبری حرکت کنیم. ما باید خدمت را در هسته و مرکز قرار دهیم. اگرچه قدرت همراه با رهبری می آید ولی تنها استفاده مشروع داردوآن خدمتگزاری است(اشرفی،۱۳۸۱،ص۱۲۳).
کاربردهای رهبری امنیت مدار
از سال ۱۹۷۰ کاربردهایی برای رهبری امنیت مدار در۶ حوزه بیان شده است که به طور خلاصه به شرح آنها می پردازیم:
۱- اولین حوزه مربوط به فلسفه و مدل سازمانی رهبری امنیت مدار است؛ بدین معنی که، کسانی از آن استفاده می‌کنند که برای کارهای سودمند تجاری، کار می‌‌کنند، همچنین سازمانهای غیرانتفاعی از قبیل بیمارستان، کلیساها و دانشگاهها آن را مورد استفاده قرار می دهند. کاربرد بدین صورت است که افراد، رهبری امنیت مدار را به عنوان یک راهنمای فلسفی قبول دارند. همچنین در سازمانها به عنوان بخشی از رسالت سازمان قرار گرفته است. البته امروز این سبک از رهبری بسیاری از متفکران، نویسندگان و رهبران را تحت تاثیر قرار داده است.
۲- دومین کاربرد رهبری امنیت مدار مربوط به نقش بنیادی آن برای آموزش اعتماد سازی است. گرین لیف در مقالهای تحت عنوان امانتداران در نقش خدمتگزاران بیان کرد امانتدارانی که مثل رهبران خدمتگزار عمل می‌کنند می‌توانند سازمانهایی را به وجود بیاورند که از کارایی و کیفیت بالایی برخوردار باشند.
۳- یکی دیگر از کاردبردهای رهبری امنیت مدار نقش عمیق آن در «سازمانهای رهبری ارتباطی» است که امروز تعدادی از گروه های رهبری ارتباطی، از منابع مرکز گرین لیف به عنوان آموزش و یادگیری استفاده می‌کنند.
۴- چهارمین کاربردرهبری امنیت مدار مربوط به حوزه‌های آموزش تجربی است که این آموزش در بسیاری از دانشکده‌ها دانشگاهها تدریس میشود. آموزش تجربی یا آموزش همراه با انجام کار در حال حاضر بخشی از تجربه آموزشی دانشجویان است.گروهی ازمربیان برنامه‌های آموزشی تحت عنوان یادگیری خدمت طرح ریزی کردندکه ارتباطی بین مفهوم رهبری امنیت مدار و آموزش تجربی ایجاد کنند که این امر باعث شدبرنامه های آموزشی تجربی روی برنامه یادگیری خدمت تمرکزی ویژه داشته باشند.
۵-پنجمین کاربرد رهبری امنیت مدار روی برنامه‌های آموزشی و یادگیریهای متنوع دیگر توجه دارد که این آموزشها در رشته‌های مدیریت و رهبری در دانشگاهها و کالجها انجام می‌شود. این کار موجب
میشود بسیاری از دانشجویان و دانش آموخته‌ها، رهبری امنیت مدار را با رشته‌های مرتبط خود آمیخته کنند. همچنین بسیاری از مشاوران و سازمانها، آن را به عنوان چارچوبی برای حمایت فعالیتهایشان قرار داده‌اند.
۶- ششمین کاربرد رهبری امنیت مدار در حـوزه رشــد معنوی و شخصیتی افراد از طــریق برنامه‌های مــوجود است. بنابراین رهبری امنیت مدار با تشویق افراد و سازمانها به امنیت مداری سبب می‌شوند تا افراد به رشد و سطح بالایی از کیفیت زندگی دست پیدا کنند و از این طریق جامعه و سازمانها را بهبود بخشند(کمالیان وهمکار،۲۰۰۶،ص۶۱).
رفتار سازمانی کارکنان
محققان، پنج نوع فضای سازمانی یا جو روانی در محیط کار را برای ترغیب یا ممانعت از پیدایش تغییر در رفتار کارکنان در سازمان ها شناسایی کرده اند که عبارتند از: فضای مانع تراش، فضای رغبت زدا، فضای خنثی، فضای ترغیب کننده و فضای درخواست کننده. در ادامه به طور مختصر، ویژگی های هر یک از فضاهای بیان شده، ارائه می گردد و خود قضاوت کنید که در سازمان شما و یا بهتر بگویم در حوزه کاری شما کدامین فضا حاکم است:
فضای مانع تراش
در این فضاها، مدیر یا سرپرست از کاربست آنچه کارکنان در دوره های آموزشی آموخته اند هراس دارد. این نوع هراس به احتمال زیاد، هراس مدیر یا سرپرست از «مدیر یا مدیران فرادست» اوست. همچنین، هراس مدیر یا سرپرست از کار بست آموخته های کارکنان امکان دارد ناشی از احتمال تغییر در روش رهبری او باشد. چنین محیط های کاری باعث سرشکستگی کارکنان میشود چون اصلا نمیتوانند ابراز وجود نمایند زیرا مدیریتی نادان در فرادست وی رهبریت را برعهده گرفته است
فضای رغبت انگیز
در چنین فضاهای سازمانی، مدیر یا سرپرست هرگز نمیگوید: «شما قادر به کاربرد آموخته هایتان نیستید» بلکه او به روشنی در عملکردش نشان میدهد که اگر تغییر در رفتار کارکنان رخ دهد، ناخرسند خواهد شد و او علاقه ای به تغییر رفتار کارکنان ندارد. افزون بر این، در فضای رغبت زدا، مدیر آموخته های کارکنان را از دوره های آموزش الگوی عمل قرار نمی دهد. همین امر محیط منجمد کننده ای را پدید می آورد که بسیاری از کارکنان ترجیح میدهند از این محیط به محیطی دیگر بروند زیرا دانسته هائی دارند که مدیر نمیگذارد بکار برده شوند:
فضای خنثی
در چنین فضایی مدیر شرکت، کارکنان در دوره آموزشی را مورد مسامحه قرار می دهد. مدیرانی اینچنینی به کار معمول سازمانی می پردازند. آنچه این مدیران می خواهند عبارت است از انجام وظایف محوله. اگر نتیجه تغییر رفتار مانعی برای انجام امور محوله ایجاد نکند، مدیر واکنشی نشان نمی دهد در غیر این صورت، مدیر نقش مانع تراش و رغبت زدا ایفا خواهد کرد:
فضای ترغیب کننده
در فضای ترغیب کننده، مدیر کارکنان را برای یادگیری و کاربست یادگیریهایشان در انجام دادن وظایف شغلی تشویق و حمایت میکند. در چنین فضایی، مدیر میگوید: «مایلم بدانم چه یاد
گرفته اید و چگونه می توانید به انتقال آموختهها برای انجام وظایف شغلی کمک کنید.» اینچنین مدیران و سرپرستانی، پیش از برگزاری دوره های آموزشی با کارکنان جلسات بحثی برگزار می کنند و پس از پایان دوره آموزشی هم با کارکنان دست به هم اندیشی میزنند تا یافتهها و فراگرفتههای حاصل از دوره های آموزش را در عمل به کار ببندند. در این محیط و فضا مدیر و کارکنان دوست و یاور همدیگرند و با هم میخواهند موقعیت سازمانی را ارتقا دهند.
فضای درخواست کننده
در چنین فضایی، مدیر از فراگرفته های کارکنان آگاهی دارد و اطمینان می دهد که زمینه کاربست آموخته های آنان را در انجام وظایف شغلی به کار بگیرد. از این رو، مدیر اعلام آمادگی می کند که برای اطمینان خاطر کارکنان، از این نظر که آموخته هایشان به کار بسته خواهد شد، با آنان قراردادی تنظیم می کند. قرارداد کاربست آموخته های کارکنان معمولاً در پایان دوره آموزشی بسته می شود.این فضا شاید ایده آل و حتی غیر واقعی بنظر برسد ولی مطمئن باشید هستند مدیرانی که چنین رفتار
می کنند(اشرفی،۱۳۸۱،ص۱۲۳).
رویکردهای موثر رهبری بر توانمندسازی کارکنان:
۱- مشخص بودن اهداف، مسئولیت ها و اختیارات در سازمان
کارکنان باید از مسئولیت ها و شرح وظایف خود، هدف و ماموریت سازمان و مراحل و فرآیندهای کاری آن آگاهی داشته باشند (نصری و همکاران،۱۳۹۱،ص۲۳).
۲- غنیسازی مشاغل و ارتقای شغلی کارکنان
سازمان باید به منظور به روزبودن اطلاعات فنی و تخصصی کارکنان و افزایش محتوای شغلی آنها اقدام کند. همچنین به منظور برآورده کردن اصل جانشین پروری در سازمان باید از فنون چرخش کاری استفاده کند (ابراهیم زاده و همکاران، ۱۳۸۹،ص۳).
۳- روحیات و تعلق سازمانی
به منظور برآورده کردن این عامل باید برای کارکنان در سازمان احترام گذارد و درجهت رفع مشکلات شخصی یاری و کمک کرد. برای ابداع، نوآوری و خلاقیت در کارکنان باید زمینه های مناسب فراهم شود و مدیریت ارشد سازمان اطمینان حاصل کند که کارکنان تمایل به انجام اموری که به آنها واگذار شده است را دارند.
۴- اعتماد، صمیمیت و صداقت
سازمان باید فضای مثبت و روابط کاری دوستانه را بین کارکنان ایجاد کند و اعتماد بین مدیران و کارکنان را افزایش دهد(بختیاری و همکاران، ۱۳۸۹،ص۸۷).
۵- تشخیص و قدردانی
تناسب حقوق و دستمزد و پاداش دریافتی با کاری که کارکنان انجام میدهند، توزیع مناسب امکانات رفاهی و تناسب ارتقای شغلی کارکنان با شایستگی آنها می تواند عامل مطرح شده را در سازمان پوشش دهد.
۶- مشارکت و کارگروهی
به کارگیری نظرات و ایدههای کارکنان در تصمیمگیریها و همکاری آنها در بهبود و پیشبرد امور سازمان، تفویض اختیار به کارکنان در سطوح مختلف، مشارکت دادن کارکنان در ارائه پیشنهاد جهت بهتر انجام شدن امور و کنترل امور انجام شده کارکنان توسط خودشان میتوانند به عنوان عوامل مشارکت و کارگروهی در افزایش توانمندسازی کارکنان در سازمانها تاثیرگذار باشند(ابراهیم زاده و همکاران، ۱۳۸۹، ص۳).
۷- ارتباطات
شامل برقراری ارتباط و دسترسی آسان کارکنان به مدیران و سرپرستان، شفافیت و روشن بودن ارتباطات کاری کارکنان با مدیران و سرپرستان و اطلاع کارکنان از امور جاری اداره در ارتباط با حوزه کاری خود است(نصری و همکاران،۱۳۹۱،ص۲۳).
۸- محیط کاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:57:00 ق.ظ ]




تبعیض جنسیتی
فقر و بی‌قدرتی (cf. Dennelstein,1993)
همان‌گونه که ذکر شد گروه عمده‌ای از زنان سرپرست خانواده با فقر، ناتوانی و بی‌قدرتی به ویژه در اداره امور اقتصادی خانواده روبه‌رو هستند، به طوری که عزت نفس و سلامتی روانی آنان را مختل و زمینه ابتلا به افسردگی و سایر اختلالات را فراهم می‌سازد
.(cf. langlois & fortin, 1994)
از آنجا که زنان سرپرست خانوار، به شکل فزاینده‌ای فقیرتر هستند، این زنان در مقایسه با سایر زنان مشکلات روانشناختی بیشتری را تجربه می‌کنند. بدین دلیل که آنها علاوه بر رویارویی با مشکلات اقتصادی با برخی فشارهای منفی اجتماعی همچون نگرش منفی نسبت به زنان بیوه و مطلقه و ازدواج مجدد آنها روبرو هستند .(cf. Bablat,1986) به نظر می‌رسد عمده‌ترین عوامل پیش‌بینی کننده مشکلات روانی و به خصوص افسردگی در زنان سرپرست خانواده به‌شرح زیر می‌باشد:
سابقه ابتلا به افسردگی با سایر بیماری‌های روانی
سلامت جسمانی ضعیف و استفاده زیاد از خدمات پزشکی
حمایت اجتماعی ضعیف
عملکرد ضعیف نقشی
بیکاری و فشارهای اقتصادی
بنابراین فشارهای مداوم و مزمنی که زنان سرپرست خانواده با آن روبرو هستند، می‌تواند پیامدهای روانشناختی مخربی داشته باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از نظر سلامت جسمی بیـش از نیـمی از زنـان سرپرست خانوار احساس ضعـف و ناتوانی می‌کنند، ایـن مشکل در جامعه شهری به ۸/۵۹ درصـد می‌رسد. همچنین در ۲/۶۰ درصـد از زنان سرپرسـت خانوار، احساس اضطراب و نـگرانی از آیـنده وجـود دارد (سازمان بهزیستی، ۸۰-۷۹).
در یک تقسیم‌بندی ایلجنفریتس[۱۲] مشکلات زنان سرپرست خانوار به دو دسته تقسیم می‌کند:
مشکلاتی که پیامد امکانات محدود خانواده و نیاز به انرژی و زمان برای تأمین حوایج مادی خانواده است.
مشکلاتی که مربوط به رابطه مادر با فرزندان از جهت انضباط و تربیت آنان و اطمینان در مورد سلامتی، بهداشت و رشد عاطفی آنان است.
به دلیل این دو دسته مشکلات، انتظار پیامدهای شخصی بی‌شماری از قبیل احساس گناه، شکست و تنهایی که همواره مادر را مورد تهدید قرار می‌دهند، وجود دارد.

مشکلات خانوادگی

تفاوت دو جنس در تجربه فشارها و مشکلات روانشناختی ناشی از تفاوت نقش‌های مورد انتظار از زنان و مردان است که منجر به پیامدهای متفاوت می‌گردد. معمولاً از زنان انتظار می‌رود نسبت به نیازهای جسمانی، عاطفی و هیجانی‌های اعضای خانواده (همسر، فرزندان و بزرگسالان خانواده) بیشتر پاسخگو باشند. علاوه براین موارد، بیشترین بخش اداره منزل (خرید، نظافت، آشپزی، مراقبت از فرزندان و رسیدگی به مسایل بهداشتی، تربیتی و تحصیلی فرزندان) برعهده زن است. این وظایف زن، ساخت نایافته است و ساعت شروع و خاتمه آن مشخص نیست و از آن پاداشی دریافت نمی‌شود؛ امّا مجموعه این عوامل منجر به تجربه فشارهای دائم می‌شود، در حالی‌که نقش‌های مردان، ساخت یافته است و شروع و ختم آن دارای سـاعت مشخصی می‌باشد و در ازای انجام کار و فعالیت خود پاداش دریافت می‌نمایند (cf. Brannon,1999).
شاید دلیل وجود مشکلات عدیده برای زنان سرپرست خانواده بیش از مردان و سایر گروه‌های زنان مربوط به فشار نقش‌های چندگانه‌ای است که این دسته از زنان با آن مواجهند. در واقع زنان دارای فرزند، همانند زنان شاغل تمام وقتی هستند که باید نقش‌های چندگانه و گاه متعارضی را ایفا کنند، در حالی‌که در خانواده دارای قدرت و کنترل ناچیزی هستند(cf. Rosenfield,1989).
به طور کلی تعارض نقش زمانی ظهور می‌کند که خواسته‌ها و انتظارات ناهمساز از فرد وجود دارد، به طوری که فرد در انتخاب و انجام آنها دچار تعارض می‌شود. فرد از طرفی سعی دارد تمامی آن‌ها را به طور همزمان انجام دهد، در حالی‌که در عمل چنین چیزی ممکن نیست. ابهام نقش نیز زمانی ایجاد می‌شود که فرد در مورد رفتارها، خواسته‌ها و انتظارات، تصور روشن و واضحی در ذهن ندارد، بنابراین در بین زنان سرپرست خانواده تعارض و ابهام نقش به دلیل ناتوانی در ایجاد هماهنگی بین احتیاجات خود، فرزندان و سایر نزدیکان ایجاد می‌شود.
نتایج تحقیقات دیگری نشان داده است که در خانواده‌های زن سرپرست، مادرها استرس بیشتر و رضایت کمتری را احساس می‌کنند که می‌تواند به دلیل تحمل بار اضافی نقش و روابط اجتماعی منفی باشد. به گونه‌ای که بیشتر دچار انزوا و سرخوردگی اجتماعی می‌گردند و همین شرایط باعث سرریز شدن احساسات و عواطـف منفـی در آنـان شـده که در نهـایـت بـه بـدرفتـاری با کودکانشان منجر می‌شود(cf. Repetti & wood,1997) .
همچنین تحقیقات نشان داده‌اند مادران تنهایی که سطح بالایی از محرومیت اقتصادی را تجربه می‌کنند، بیش از سایرین از روش‌های تربیتی خشن در رابطه با فرزندانشان استفاده می‌کنند و نقش‌های مادری و مسئولیتی خود را بیش از سایرین منفی ارزیابی می‌کنند
.(cf. Mcloyod, jayaratne, ceballo & Borques, 1994)
امّا کمیت نقش (تعداد نقش‌های فرد) به تنهایی باعث ایجاد فشار و تعارض نمی‌شود، بلکه توانایی فرد در کنترل شرایط و میزان حمایت‌های دریافتی از ناحیه فامیل و دوستان و آشنایان نقش تعیین کننده‌ای در ادراک فرد از فشارهای موجود دارد. بنابراین تأثیر مشکلات و استرسورها در زنان سرپرست خانواده، وابسته به میزان کنترل بر امور، نوع مهارت‌های مقابله‌ای، حمایت‌های اجتماعی و میزان و شدت تغییرات حاصله در میزان درآمد، نوع مسکن و روابط خویشاوندی است.
علاوه براینها، اغلب این زنان (به خصوص زنان بیوه‌) در رابطه با ماندن در فامیل شوهر دچار مشکلاتی می‌شوند و معمولاً سایر زنان فامیل تمایل دارند آنان را طرد نموده و از ارتباط با آنها اجتناب نمایند، زیرا آنان را تهدیدی برای زندگی خود به حساب می‌آورند.
لوپاتا در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که زنان با مرگ همسر، مستعد جدا شدن از اجتماع هستند و نقش‌های قبلی شوهر (به عنوان شریک زندگی و عضو مشترک در معاشرت‌های اجتماعی) را برای ادامه ارتباطات گروهی و برخوردهای اجتماعی خود لازم و ضروری می‌دانند. این زنان بعد از مرگ همسر ارتباط خود را به راحتی با بستگان شوهر کم و در مواقعی قطع می‌کنند. (رک. عباسپور، ۱۳۷۲)

مشکلات اجتماعی

زنان سرپرست خانوار و فاقد همسر، با مشکل احساس تنهایی، انزوا، طرد شدگی و عدم درک از سوی دیگران مواجهند. فقدان حمایت‌های اجتماعی مهمترین عامل جهت پیش‌بینی پیامدهای منفی وضعیت این زنان است. زنان بیوه که سرپرستی خانواده را به عهده دارند، علاوه بر احساس تنهایی، فشار تأمین امور اقتصادی خانواده را نیز تجربه می‌کنند، امری که معمولاً در آن تجربه کافی ندارند. سایر مشکلات آنان عبارتند از:
تعارضات خانوادگی، فقدان شغل و درآمد کافی، کمبود تجربه، فقدان همدم و احساس تنهایی. این فقدان به معنای طرد شدگی، عدم امنیت، فقدان حمایت‌های عاطفی، فقدان درآمد و نداشتن شریک زندگی و ضعف موقعیت اجتماعی است (رک. خسروی، ۱۳۷۴).
لوپاتا[۱۳] براساس مصاحبه‌ای که با ۳۰۰ زن بیوه در شیکاگو انجام داده، ۱۰ مشکل مربوط به تنهایی آنان را مشخص کرده است:
از دست دادن احساس مورد علاقه و ویژه بودن برای کسی
از دست دادن فردی ویژه و عدم امکان همنشینی با او
از دست دادن فرد مورد علاقه و عدم رسیدگی از سوی او
اشتیاق و آرزوی رابطه عمیق با دیگر انسان‌ها
از دست دادن حضور دیگری در محیط خانه و خانواده
عدم حضور همسر به عنوان یک شریک در زندگی و کارهای روزمره
فقدان یک سبک مشخص از زندگی و آرزوی داشتن آن
قرار گرفتن در موقعیتی خاص به عنوان یک زن بدون حامی و محافظ
محدود شدن روابط اجتماعی
عدم توانایی در دوست‌یابی
مطالعات ماریس[۱۴] نشان می‌دهد که میل این زنان به استقلال، نفرت از احساس ترحم به خود، دلسردی اجتماعی و اندوه، ناکامی خانواده در کوشش برای تسلی‌ دادن به کسی که تسلی نمی‌یابد، ظهور اثرات جانبی فقر مانند سرمایه کم برای نقل و انتقال و تفریح، همه از جمله عواملی هستند که تمایل زن بیوه را به جدایی از اطرافیان تقویت می‌کنند (رک. باقری، عطاران، ۱۳۷۲).
این گروه از زنان با توجه به نقش‌های چندگانه و مسئولیت‌های بسیار، غالباً وقت اضافی برای برقراری روابط اجتماعی ندارند، این موضوع به مرور موجب طرد آن‌ها از جامعه شده و مشکلات عدیده‌ای را برایشان بوجود می‌آورد. یک طرف فرزندانشان به خاطر عدم حضور همه‌جانبه سرپرست دچار مشکل می‌گردند و از طرف دیگر، خود سرپرستان به خاطر تأمین مایحتاج خانواده در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دارند. به عبارتی منش و رفتار زنان سرپرست خانواده با خانواده‌های دیگر متفاوت است.
در نهایت زنان سرپرست خانواری که توانایی اداره اقتصادی خود و خانواده را ندارند، دچار نوعی انزوای اجتماعی شده و در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار می‌گیرند (محمدی، ۱۳۸۵: ص۱۴۲).
همچنین این گروه از زنان بیش از سایر گروه‌ها اتفاقات و وقایع پرخطر و غیرقابل کنترل را تجربه کرده و در معرض جنایت، خشونت، بیماری و از دست دادن کودکانشان قرار دارند.
(cf.sLinglois & fortin, 1994)
تحقیقات اخیر محققین نشان می‌دهد که روابط حمایت برانگیز اجتماعی به عنوان یک منبع خارجی می‌تواند اثرات ناشی از مشکلات آنان را کاهش دهد. حمایت اجتماعی یک تبادل بین فردی است که طی آن فردی به فرد دیگر کمک می‌رساند و ممکن است به چند روش زیر حاصل شود:
«حمایت هیجانی»[۱۵] که از طریق پیوند عشق یا همـدردی انجــام مـی‌گیــرد.
«حمایـت ابــزاری ـ کمکی»[۱۶] مانند تهیه و تدارک کالا یا خدمات که شامل دادن قرض یا وام به فرد می‌شود.
«حمایت اطلاعاتی»[۱۷] که شامل ارائه اطلاعات درباره موقعیت مشکل است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:57:00 ق.ظ ]




۲۴,۵

۱۵,۹

۲۵,۷

۲۸,۸

فرامادیون

۴۷۱۴ (۱۰۰%)

۱۱۸۰ (۱۰۰%)

۱۶۴۸ (۱۰۰%)

۱۸۸۶ (۱۰۰%)

جمع

از جداول(۲-۱ تا ۲-۹) این نکته استنباط میشود که تطبیق طولی نظریه اینگلهارت د اکثرر کشورهای غربی( ایالات متحده، کانادا، آلمان و ژاپن) موجت تایید نظریه میشود اما در مورد کشورهای غیر غربی (ترکیه، هند و پاکستان) یافته های اینگلهارت را تایید نمیشود. این نتیجه ممکن است در تطبیقپذیری این نظریه در ایران نیز صدق کند اما ما در ایران با وضع متفاوتی روبرو هستیم.. ایران نیز در این ۳ دهه با رشد اقتصادی روبرو بوده است(پیوست، جدول ۱) اما یک انقلاب و یک جنگ طولانی را نیز پشت سر گذاشته است. در واقع نظریه اصلی اینگلهارت حول رشد اقتصادی بسیار زیاد بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته است و شرایط ایران را از این لحاظ در این ۳ دهه به کشورهای غربی در دهه های ۵۰, ۶۰ و ۷۰ شبیه میسازد و از کشورهای غیرغربی مجزا میسازد و البته راه را بر نتیجهگیری بدون تحلیل میبندد. به دیگر معنی با توجه به تحقیق دکتر آزاد و با توجه به نتایج تطبیق طولی نظریه در دیگر کشورها و با عنایت به شرایط خاص ایران تطبیقپذیری طولی این نظریه را تنها میتوان با انجام یک مطالعه تجربی اثبات و یا رد نمود.
۲-۱-۴-تحلیلهای ثانویه
در مورد تحلیل ثانویه پیمایش‌های ملی نیز کارهایی انجام گرفته است که ما به معرفی سه مورد از مهمترین آنها بسنده می‌کنیم.
الف) سری گزارش‌های تحلیل یافته‌های پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان:
این گزارش‌ها به روش کارگاه پژوهشی تهیه شده است. به این صورت که دبیر کارگاه یک موضوع را همراه با پرسش‌های اصلی به صورت یک گزارش در اختیار اعضای کارگاه قرار می‌دهد و اعضای جلسات به تدوین مدل‌سازی این داده‌ها می‌پردازند. این کارگاه‌ها از روش طوفان فکری بهره گرفته‌اند. اعضای این کارگاهها عبارت بودهاند از دکتر سید حسین سراج‌زاده، دکتر یوسف‌اباذری، دکتر سید احمد موسی‌زاده، کامبیز نوروزی، دکتر سید ابوالحسن ریاضی، دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی، دکتر عبدالمحمد کاظمی پور و فریبزر بیات.
در واقع این گزارش‌ها فرا تحلیلی است بر دو پیمایش انجام شده در سال‌های ۷۹ و ۸۲ در این مرکز، گرچه در بخش‌هایی از آنها از یافته های پیمایش سال ۱۳۵۳ نیز استفاده شده است و تغییرات ۳۰ ساله سنجیده شده است. برای مثال در گزارش باورهای دینی و نگرش‌های اجتماعی مفهوم سکولاریسم در سه سطح فردی، میان فردی و سکولاریسم در سطح نهادی تعریف می‌شود و یافته‌های سه پیمایش ۵۳ و ۷۹ و ۸۲ مطابق با این تقسیم‌بندی مورد توجه قرار گرفته است. از مهمترین یافته‌های این گزارش میتوان موارد زیر را برشمرد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

– اطلاعات طولی نشانگر افت تدریجی مشارکت مردم در رفتارهای جمعی دینی است.
– مردم کمتر از گذشته در حوزه میان فردی دین را داور ارتباطات اجتماعی و میان فردی خود قرار می‌دهند.
– گرایش‌های سکولار متغیر اثرگذاری در تعیین گزارش‌های اجتماعی– سیاسی و فرهنگی پاسخگویان است.
گزارش‌های دیگری نیز پیرامون تحلیل ثانویه یافته های پیمایشهای مذکور در باب شکاف نسلی، نگرشهای جنسیتی، رضایت از زندگی و … نیز چاپ شده است که مجال نام بردن از آنها نیست.( گسست و تدوام نسلی: گارگاه تحلیل یافته های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان، ص۳۴-۳۶)
ب) دیگر مطالعه طولی قابل توجه کتاب “باورها و رفتارهای مذهبی در ایران( ۱۳۷۹-۱۳۵۳)” تالیف عبدالمحمد کاظمی‌پور است. اطلاعات آماری این نوشته بر داده‌های موج اول پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان (۷۹) و نیز نتایج پیمایش سال ۱۳۵۳ مبتنی است. به لحاظ تئوریک نیز، چارچوب راهنمای این مطالعه را مباحث مربوط به نظریه سکولاریزاسیون(به عنوان یکی از نظریه‌های مطرح در این زمینه) تشکیل می‌دهد. در این تحقیق مذهبی بودن به چهار بعد باورهای فردی، باورهای سیاسی–مذهبی، اعمال جمعی و اعمال فردی تقسیم شده است که البته مولف شاخص باورهای سیاسی–مذهبی را منحصر به ایران می‌داند.
در نهایت کاظمیپور اینگونه نتیجه گیری میکند که «در ارتباط با تئوری سکولاریزاسیون به نظر می‌رسد که تحول رفتارهای دینی در ایران در مجموع تئوری مذکور را تایید می‌کند. بدین معنا که علیرغم عدم تغییر میزان اعتقادات مذهبی مردم و نیز انجام مناسک فردی توسط آنها، حضور افراد جامعه در مناسک جمعی مذهبی کاهش یافته است»( کاظمیپور، ص۳۲).
ج) یکی از کارهای جدی انجام شده در این زمینه کتاب تحولات فرهنگی در ایران(عبدی و گودرزی, ۱۳۷۸) است. این کتاب از ۴ فصل ۱) فرهنگ عمومی، حال و آینده ۲) شکاف میان نخبگان و توده ۳) تجزیه فرهنگی و ۴) رضایت از زندگی تدوین شده است. این ۴ فصل بر اساس تحلیل ثانویهای از دو پیمایش ۵۳ و ۷۴ بنا شده است.
نتایج فصل اول به این صورت است:
به نظر عبدی”تحول چند حوزه خانواده، اوقات فراغت، روابط اجتماعی، رفتارها و اعتقادات مذهبی و نیز باورها در آینده میان‌مدت نه هم جهت است و نه این که شدت یکسانی دارد.
«گر چه پیش‌بینی این تحولات در بسیاری از موارد به طور قطعی میسر نیست، لیکن با فرض ثابت بودن کلیه شرایط (که در واقع فرض ناممکن است)، صرفاً بر حسب اتکا به تغییرات سطح تحصیلات، توزیع سنی و سطح درآمد، می‌توان روندهای محتمل‌تر را پیش‌بینی کرد.
نتایج نشان می‌دهد که وجوه مختلف نهاد خانواده و دیدگاههایی که نسبت به ساخت و کارکرد این نهاد وجود دارد، در حال طی کردن مسیری است که اجماع بیشتری نسبت به آنها مشاهده می‌شود: این تحول به سوی قراردادی‌تر شدن، خصوصی‌تر و هسته‌ای‌تر (هسته‌ای‌تر شدن به معنای کوچکتر شدن وهم به معنای محدود شدن روابط و وابستگی آن به سایرین از قبیل پدر و مادر … است) شدن است.. همچنین افزایش موافقت با دیدگاه های برابری‌جویانه میان زن و مرد در تصمیم‌گیری، شغل و حقوق و نیز دمکراتیزه شدن و حذف خشونت می‌باشد. گرچه بعضی از ویژگی‌های آن مثل مهریه و خواستگاری که ابعاد سنتی خانواده هستند، به علت ضرورتهای کارکردی کماکان در حوزه فرهنگ عمومی برقرار خواهند ماند.
برخی از متغیرهای مذهبی، نیز احتمالاً گرایش به خروج از حوزه فرهنگ عمومی را دارند و در صورت ثابت ماندن عوامل دیگر با افول این ابعاد حیات مذهبی در جامعه مواجه خواهیم شد.
در زمینه باورها، نیز می‌توان با قاطعیت گفت که سیر تحول سریع‌تر از حوزه‌های دیگر است، و به صورت عمده تقدیرگرایی و اعتقاد به شانس و سرنوشت و مواردی از این دست در حال خارج شدن از حوزه فرهنگ عمومی است. این امر با تحلیل مرسوم در زمینه فرهنگ توسعه و تحول درباورهای جوامع در حال تحول همخوانی دارد»”. (عبدی و گودرزی، ۱۳۷۸، ص ۵۲)
همانگونه که مشاهده کردید عبدی به گونهای به فرامادیتر شدن جامعه طی سالهای ۵۳ تا ۷۴ (مخصوصا در زمینه نظریات جنسیتی) تاکید دارد. در این زمینه شرح مبسوطی در قسمت (۴-۳-۲-۲) داده شده است و نشان داده شده است که نگرشهای نویی که عبدی از آنان نان میبرد همان نگرشها و ارزشهای فرامادیون است.
در بخش دوم کتاب به مبحث شکاف میان نخبگان و توده پرداخته شده است:
«”در مجموع می‌توان گفت که مقایسه دو گروه تحصیل‌کردگان ( در سطوح آموزش عالی) و افراد کم سواد و بیسواد تا حدود زیادی چشم‌انداز آینده فرهنگی و رفتاری جامعه را تصویر کند. به ویژه آن که به مرور زمان نسبت تحصیل‌کردگان به عامه مردم کم‌سواد در حال افزایش می‌باشد.
در زمینه مسایل مربوط به ازدواج با بالا رفتن سن ازدواج هم در دختر و هم در پسر نیز محصور شدن ازدواج به یک امر شخصی میان زن و مرد و معاشرت بیشتر قبل از ازدواج و نیز حذف تدریجی ازدواج‌های فامیلی، و در بلند مدت هم کاهش مراسم متعدد عروسی و نامزدی و … قابل تصور است.
در زمینه خانواده نیز ضعف پدرسالاری و افزایش مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها میان زن و مرد و کم شدن تعداد فرزندان و هسته‌ای‌تر شدن ساخت خانواده در کشور قطعی به نظر می‌رسد. ضریب شکاف در زمینه رفتار و تصور در امور خانواده میان دو گروه مجموعاً حدود ۲ می‌باشد.
میزان بهره‌مندی دو گروه از رسانه‌ها متفاوت است. در زمینه تلویزیون هر دو گروه به یک نسبت بهره‌مندی دارند، لیکن در مورد رسانه‌های مکتوب گروه تحصیلکردهده برابر بیشتر استفاده می‌کند و به نظر می‌رسد که در آینده تقاضا برای این رسانه‌ها بیشتر شود»”(عبدی و گودرزی، ۱۳۷۸، ص ۵۲)
در این بخش نیز محققین با قطبی کردن جامعه به افراد با تحصیلات بالا(نخبه) و دیگران(مردم)، تفاوتهای ارزشی را از منطر این دو گروه با یکدیگر مقایسه کرده است. این بخش را نیز میتوان به گونهای دیگر همانند تطبیق مقطعی شاخصهای اینگلهارت به شمار آورد(رج به ۴-۴-۱) و افراد نخبه را افراد با تحصیلات بالا و دارای تفکرات فرامادی بهشمار آورد. در واقع تحصیلات که در این تحقیق شاخص نخبگی است با شاخصهای مادی/فرامادی نیز همبستگی قابل توجهی دارد.(اینگلهارت, ۱۳۷۳, ص ۱۲۵)
در بخش سوم آمده است:” «تجزیه فرهنگی را می‌توان تحول سریعی نامید که بنا به علل متعددی بخشی از جامعه همپای بخش دیگر تحول نمی‌یابد و نوعی گسیختگی در عناصر فرهنگ رخ می‌دهد. این تحولات می‌تواند ناش از نفوذ و تأثیر فرهنگ بیگانه باشد. همچنین در اثر تحولات اجتماعی از قبیل شهرنشینی، جمعیتی، مهاجرت، شکاف طبقاتی، تحصیلات و غیره دوگانگی فرهنگی تشدید می‌شود. نکته بسیار مهم دوگانگی میان مردم و نخبگان است که بنا به علل فوق رخ می‌دهد. به عبارت دیگر تفاوتهای ارتباطی این دو گروه با جهان خارج و نیز تفاوتهای آموزشی و معیشتی و اقتصادی آنان دو نوع فرهنگ گوناگون ایجاد می‌کند و اگر چه به لحاظ تعداد، نخبگان کم هستند، لیکن به لحاظ کیفیت و اثرگذاری قدرتمند می‌باشند و به یکی از عوامل و منابع مهم گوناگون فرهنگی در جامعه تبدیل می‌شوند»”(عبدی و گودرزی، ۱۳۷۸، ص ۱۴۴).
که در این قسمت نیز نظریه نوسازی (بازسازی شده) مورد توجه قرار گرفته است.
بخش چهارم نیز به مقایسه شاخصهای رضایت طی سالهای ۵۳ تا ۷۴ و با تفکیک سن، جنس و تحصیلات پرداختهاد. در این بخش نتیجه در راستای مبحث ما بدست نمیآید(رج به بخش ۴-۳-۲-۳-۳)
در واقع با عنایت به این تحلیلثانویه میتوانیم به تطبیقپذیری طولی نظریه اینگلهارت بر ارزشها و نگرشهای ایرانیان خوشبین بود
۲-۲- ادبیات نظری:جایگاه نظری اینگلهارت در مقایسه با نظریات نوسازی
همانگونه که عنوان شد نظریه اینگلهارت را میتوان نظریهای در امتداد نظریات نوسازی دانست. در این مرحله نظریه نوسازی را شرح داده و تفاوتهای نظریه اینگلهارت را با نظریات نوسازی بیان میکنیم.
۲-۲-۱- نظریه نوسازی
دگرگونیهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هماهنگ با یکدیگر بر اساس الگویی منسجم پیش میروند و جهان را به شیوه های قابل پیشبینی دگرگون می‌سازند.
این است دعوی اصلی نظریه نوسازی، از کارل‌مارکس گرفته تا ماکس‌ وبر، تا دانیل‌بِل. این ادعا بحثهای گوناگونی را در دو سده گذشته در پی آورده است.
مطالعات نوسازی در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ تأثیرات عمده‌ای بر علوم اجتماعی به جا نهاد. با انتقادات جانانه‌ای که بر نظریه نوسازی وارد آمد، از دهه ۱۹۷۰ این مفهوم تا حد زیادی از اعتبار افتاد. چنانکه پای (۱۹۹۰) خاطر نشان کرده است، زمان بازنگری در این نظریه فرا رسیده است. ادعای اصلی و محوری نظریه نوسازی این است که بین صنعتی شدن و فرایندهای دگرگونی اجتماعی– سیاسی خاص، روابط همبستگی وجود دارد که در سطح گسترده اعمال می‌شود. گر چه جوامع پیشاصنعتی بسیار گوناگونند اما می‌شود از الگوی جامعه «مدرن» و «صنعتی» به صورت معنادار سخن گفت. الگویی که همه جوامع می‌توانند در مسیر آن گام بردارند به شرط آنکه خود را وقف صنعتی شدن کنند. توسعه اقتصادی نشانه‌هایی از دگرگونی را به همراه می‌آورد که نه فقط صنعتی شدن، بلکه شهرنشینی، آموزش و پرورش همگانی، تخصصی شدن مشاغل، گسترش دیوانسالاری و توسعه ارتباطات را در بر می‌گیرد، و این پدیده‌ها به نوبه خود با دگرگونیهای گسترده‌تر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پیوند دارند.
یک دلیلِ اینکه چرا نظریه نوسازی تا بدین پایه با اقبال روبه‌رو شد این است که در بطن این نظریه وعده دستیابی به قدرت نهفته است. همینکه جامعه‌ای در مسیر صنعتی شدن قرار گیرد، انواعی خاص از دگرگونی محتمل می‌شوند، دگرگونیهایی مانند کاهش میزان موالید، افزایش نفوذ دولت، افزایش میزان امید به زندگی، افزایش مشارکت سیاسی توده‌ای و شاید دموکراسی. بعضی از منتقدان، چهره کاریکاتورگونه‌ای از نظریه نوسازی ساختند که گویا مطابق این نظریه توسعه اقتصادی به سادگی و خودبه‌خود به پیدایش دموکراسیهای لیبرال می‌ انجامد. اما به واقع، دعوی بیشتر نظریه‌پردازان نوسازی سنجیده‌تر و معتدلتر از تصویر طنز‌آمیزی است که منتقدان به دست داده‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:57:00 ق.ظ ]




۶- نگهداری و انجام امور مربوط به اوراق و اسناد بهادار
۷- انجام عملیات بورس
۸- صدور ضمانت نامه بانکی
۹- تنزیل اوراق تجارتی
۱۰- انجام معاملات ارزی(خرید و فروش)
۱۱- خرید و فروش سهام و اوراق قرضه و اسناد خزانه (عملیات برس)
۱۲- گشایش اعتبارات اسنادی و انجام عملیات دادوستد بین المللی
۱۳- سرمایه گذاری بانک ها در صنایع کشور
و بالاخره خدمات امانی که عبارتند از: قبول قیومیت، وصایت و وکالت.
۲-۲۸-۵تحول بانکداری در ایران
در آستانه پیروزی انقلاب، نظام بانکی ایران به کلی مضمحل و از هم پاشیده شد. عواملی نظیرانتقال سرمایه به خارج توسط سرمایه داران وابسته که خود مؤسس بانک های خصوصی و یا سهامدار عمده آنها بودند، سلب اعتماد مردم نسبت به بانک ها و هجوم آنان برای باز پس گرفتن سپرده های خود، لاوصول ماندن مطالبات بانک ها به علت فقدان اسناد و نامشخص بودن وضع بدهکاران عمده و رکورد در عملیات بانکی موجب توقف بسیاری از فعالیت های اقتصادی گردیدو بالاخره کاهش ارزش دارائیها اغلب بانکهای خصوصیرادروضعیقراردادهبودکهعلیرغمکمکهایبانکمرکزیعملیاتشانمتوقفشدهوباخطر ورشکستگی روبرو شده بودند. بطوریکه حتی قادر به پرداخت وجه چک های صادره با مبالغ جزئی هم نبودند.

در تاریخ هفده خرداد ماه ۱۳۵۸ طبق مصوبه شورای انقلاب برای حفظ حقوق صاحبان سپرده و سرمایه های ملی و بکار انداختن چرخ های تولیدی کشور و تضمین بازپرداخت سپرده ها و پس اندازهای مردم در بانک ها، بانک های ایران ملی اعلام شد.
ملی کردن بانک ها شاید یکی از اقدامات اساسی دولت بود که گروهی از مردم ایران خواستار آن بودند. در آن زمان این اقدام گام مؤثری در جهت حصول به استقلال اقتصادی و سیاسی و قطع وابستگی به سرمایه های خارجی بود. چه نفوذ سرمایه های خارجی از طریق مشارکت در سرمایه بانکها و همچنین تأسیس بانکهای متعدد بصورت شرکتهای سهامی توسط سرمایه داران بزرگ داخلی عملاً منجر به اعمال نفوذ شدید خارجیان و ایادی داخلی در تصمیم گیریهای بنیانی در رشته های مختلف تولیدی و اقتصاد کشور گردید و ترکیب نامتجانسی به شکل کلی و اساسی در اقتصاد کشور پدید آورد.
همزمان با اجرای طرح ملی کردن بانکها در سیستم بانکی کشور جمعا ۲۸ بانک مشمول این قانون شد. از این تعداد، در ۱۳ بانک سرمایه گذاران خارجی سهیم بودند و ۱۵ بانک بقیه متعلق به سرمایه گذاران ایرانی بود.
۲-۲۸-۵-۱ ملی شدن بانکها
هدف دولت از ملی کردن بانکها، بعهده گرفتن اداره امور بانکها تحت ضرورتهای اجتماعی و اقتصادی و حفظ منافع و مصالح جامعه و کشور بوده است. لذا لازم بود ملی کردن بانکهای مذکور مبتنی بر ضوابطی باشد که مجدداً شرایط نامساعد پولی گذشته بانکها بر مردم تحمیل نشود و ضمن تضمین بازپرداخت سپرده های مردم منتهی به استقرار یک روش صحیح بانکداری در کشور گردد تا این روش نوین بتواند بانکها را از جنبه صرافی و بهره کشی مطلق خارج ساخته و در راه پیشبرد هدفهای اقتصادی و اجتماعی قرار گیرد.
با توجه به شرایط فوق، لایحه ملی شدن بانکها در تاریخ ۱۷ خرداد ماه ۱۳۵۸ توسط شورای انقلاب اسلامی تصویب گردید. براساس لایحه مذکور ۲۸ بانک و ۱۶ شرکت پس انداز و وام مسکن و ۲ شرکت سرمایه گذاری ملی اعلام شد و مالکیت آنها از بخش خصوصی سلب و متعلق به دولت گردید.
قانون ملی شدن بانک
ماده ۱- برای حفظ حقوق و سرمایه های ملی و به کار انداختن چرخ های تولیدی کشور و تضمین سپرده ها و پس اندازهای مردم در بانکها، ضمن قبول اصل مالکیت مشروع مشروط و با توجه به:
– نحوه تحصیل درآمد بانک ها و انتقال سرمایه ها به خارج
– نقش اساسی بانک ها در اقتصاد کشور و ارتباط طبیعی اقتصاد کشور با مؤسسات بانکی
– مدیون بودن بانک ها به دولت و احتیاج آنها به سرپرستی دولت
– لزوم هماهنگی فعالیت بانک ها با سایر سازمان هایکشور
– لزوم سوق دادن فعالیت بانک ها در جهت اداری و انتفاعی اسلامی
از تاریخ تصویب این قانون، کلیه بانک ها ملی اعلام میگردد و دولت مکلف است بلافاصله نسبت به تعیین مدیران بانکها اقدام نماید.
ماده ۲- از این تاریخ تنها امضای مدیرانی که از طرف دولت برای بانکها معین میگردند، دارای اعتبار قانونی می باشد.
۲-۲۸-۵-۲اداره امور بانکها
در پی ملی شدن بانکها، تجدید نظر در ارکان بانکها مطرح گردید. لذا لایحه قانونی اداره بانکها در تاریخ سوم مهرماه ۱۳۵۸ به تصویب شورای انقلاب اسلامی رسید که به موجب این لایحه ارکان بانکها به شرح ذیل مشخص گردید:
۱- مجمععمومیبانکها
۲- شورایعالیبانکها
۳- هیأتمدیرههربانک
۴- مدیرعاملهربانک
۵- بازرسانقانونیهربانک
۲-۲۸-۵-۳شورای پول و اعتبار
وظایف شورای پول و اعتبار
شورای پول و اعتبار عالی ترین مرجع در سیستم بانکی بوده و به موجب ماده ۱۸ قانون پولی و بانکی کشور عهده دار وظایف ذیل می باشد:
رسیدگی و تصویب سازمان و بودجه و مقررات استخدامی و آئین نامه های داخلی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
رسیدگی و اظهار نظر نسبت به ترازنامه بانک مرکزی جمهوری اسلامی برای طرح در مجمع عمومی
رسیدگی و تصویب آئین نامه های مذکور در این قانون
اظهار نظر در مسائل بانکی و پولی و اعتباری کشور و همچنین اظهار نظر نسبت به لوایح مربوط به وام یا تضمین اعتبار و هر موضوع دیگری که از طرف دولت به شورا ارجاع میشود
دادن نظر مشورتی و توصیه به دولت در مسائل بانکی و پولی و اعتباری کشور که به نظر شورا در وضع اقتصادی و بخصوص در سیاست اعتباری کشور مؤثر خواهد بود
اظهار نظر درباره هر موضوعی که از طرف رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در حدود این قانون به شورا عرضه میگردد.
۲-۲۸-۵-۴ادغام بانکها
در سالهای گذشته نظام بانکی ایران همواره با رونق فعالیت اقتصادی غیر منطقی عملیات و تشکیلات خود را گسترش داد، لکن این گسترش متناسب با نیازهای واقعی الگوی توسعه اقتصادی کشور نبود و بیشتر درجهت تأمین مقاصد سودجویانه سرمایه گذاران وابسته قدم برمی داشت.
هدف از ملی کردن بانکها دخالت و نظارت دولت در عملیاتی بود که می توانست موجبات نیل به استقلال اقتصادی و مالی را فراهم آورد. زیرا با قطع ایادی سرمایه گذاران وابسته از اداره نظام بانکی امکان برقراری یک سیستم پولی و اعتباری مستقل ملی بوجود آمد و با از بین بردن انگیزه های فردی در فعالیتهای بانکی و جایگزین نمودن فعالیتهای صحیح اقتصادی و تحصیل رفاه اجتماعی، زمینه مناسبی برای هدایت منابع حاصل از پس اندازها در مسیر اجرای برنامه های ملی جهت توسعه اقتصادی فراهم گردید. بدیهی است که انتقال مالکیت بانکهای خصوصی به دولت به تنهایی برای تجهیز نظام بانکی کشور و سوق آن در جهت تأمین هدفهای اقتصادی ملی کافی نبوده و برای جلوگیری از تشتت تصمیمات به محدود کردن تعداد مدیران و افزایش نظارت دولت بر عملیات بانکی پس از ملی کردن بانکها و مؤسسات اعتباری ادغام بانکها ضرورت یافت.
در اجرای ماده ۱۷ لایحه قانونی اداره بانکها مصوب ۳/۷/۱۳۸۵ شورای انقلاب اسلامی پیشنهاد ادغام ۹ بانک به شرح زیر به تصویب مجمع عمومی بانکها رسید:
بانکهای تجاری کشور به شرح زیر میباشند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:57:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم