کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



فصل سوم
ارزیابی کلی نقش و عملکرد نهادهای چند جانبه در هنجاری سازی
همانطوری که در فصل پیشین نیز اشاره شد، یکی از کارکردهای مهم سازمان ای بین المللی که موضوع تحقیق حاضر نیز می باشد، هنجارسازی و تدوین، تبیین و اعلام روشها و هنجارهای قابل قبول برای جامعه بین الملل به صورت صریح یا ضمنی است. این اقدام از طریق صدور بیانیه ها، گزارشها، صورتجلسات، قطعنامه ها و اعلامیه های مختلف نهادهای چندجانبه و کنفرانس های جهانی صورت می گیرد. اگرچه چنین اسنادی به منزله حقوق بین الملل یا قوانین بین المللی تلقی نشده و از نظر حقوقی نیز الزام آور نیستند، اما نشان دهنده دیدگاه دولتها در زمینه اقدامات قابل قبول و غیر قابل قبول هستند که می توانند زمینه ساز شکل گیری قواعد جدید عرف حقوق بین الملل باشند. و یا با گذشت زمان در قالب قراردادهایی در آیند، که در نهادهای چند جانبه مذاکره و نهایی می شوند. بدین ترتیب، هنجارهای ایجاد شده خود مبنای استنادات حقوقی و سیاسی در آینده قرار می گیرند. در متن بسیاری از قطعنامه های

بین المللی و تصمیمات نهادهای چند جانبه به هنجارهای مصوب قبلی اشاره می شود؛ و از همین طریق زمینه تبدیل این هنجارها به قانون نیز فراهم می شود.
هرچند در فرایند هنجارسای همه نهادهای چند جانبه ای و سازمان های بین المللی و منطقه ای به درجات گوناگون نقش ایفا می کنند اما سازمان ملل و به ویژه مجمع عمومی بیشترین نقش و تاثیرگذاری را در این زمینه داشته اند. چهار روش اصلی سازمان ملل برای هنجارسازی صدور اعلامیه (مثل اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه نظام نوین اقتصادی)، قطعنامه (مثل قطعنامه اتحاد برای صلح و قطعنامه تعریف تجاوز) بیانیه و گزارش بوده است. در این فصل ابتدا نقش و عملکرد سازمان ملل در هنجارسازی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
۳-۱- بررسی اجمالی نقش و عملکرد مجمع عمومی سازمان ملل در هنجارسازی
منشور ملل متحد در مواد ۱۰ تا ۱۴ خود این اختیار را به مجمع عمومی ملل متحد داده است تا در حیطه ی صلاحیتش توصیه هایی را به ارکان ملل متحد و دولتها بنماید. همه ساله مجمع در طول اجلاسیه های خود از این فرصت برای صدور قطعنامه استفاده می کند. در سال های اخیر تعداد این قطعنامه ها رو به فزونی بوده و همه ساله حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ قطعنامه یا به عبارتی توصیه توسط مجمع برای توجه دولتها یا ارکان ملل متحد به تصویب می رسد.
طبیعی است که این توصیه نامه ها همگی از ارزش و اهمیت برابری برخوردار نباشند. مجمع نیز با علم به این موضوع برای تاکید بر اهمیت برخی از این توصیه ها نام «اعلامیه»[۴۴] را بر انها می گذارد؛ به بیان دیگر به زعم مجمع عمومی وقتی قطعنامه ای توصیه ای به نام اعلامیه صادر می شود این بدان معناست که آن سند برای مجمع حائز اهمیت والایی است.
بدیهی است بررسی محتوایی اعلامیه ها برای پاسخ به این سئوال که «نامگذاری برخی از توصیه ها به عنوان اعلامیه از سوی مجمع با چه هدفی صورت گرفته می توان ادعا کرد که مجمع عمومی سازمان ملل متحد نهایتاً دو هدف اساسی را در این ارتباط دنبال می کند: تفسیر برخی از مواد منشور ملل متحد و گذاشتن سنگ بنای تحولات بعدی حقوق بین الملل.
۱-۱- تفسیر مواد منشور ملل متحد با توسل به اعلامیه ها
مفروض اصلی گفتار حاضر آن است که کارکرد اولیه ی این دست اعلامیه ها می تواند کارکردی تفسیری پیرامون برخی ترتیبات منشور ملل متحد باشد؛ اما نخستین موضوعی که باید در این ارتباط مورد توجه و پاسخگویی قرار گیرد این است که بدانیم مرجع تفسیر منشور کیست؟ آیا مجمع عمومی حق تفسیر مواد منشور را دارد یا خیر؟ و نهایتاً اینکه آیا ارگان های دیگری برای تفسیر منشور صاحب صلاحیت هستند؟
در کنفرانس سانفرانسیسکو که مسئول تدوین منشور ملل متحد بود نیز این سئوال که مرجع تفسیر ترتیبات منشور کدام است مطرح شد و کمیته ای که مسئول پاسخ به این سئوال بود در نهایت اعلام داشت تفسیر منشور مانند هر سند موسس دیگری «از نظر کارکردی، ذاتی آن رکنی است که ذیل آن سند کارکرد داشته و اختیاراتش تعریف و مشخص شده است». از سوی دیگر دیوان بین المللی دادگستری جایگاه ویژه ای برای ارائه ی تفسیر در این خصوص داراست؛ از این رو در سال های نخست فعالیت مجمع، در چندین مورد مجمع از دیوان درخواست نمود تا برخی از مواد منشور را تفسیر نماید. دیوان این مهم را از رهگذر صدور نظرات مشورتی پیگیری نمود.
با انکه مجمع عمومی سازمان ملل متحد اصل را بر این استوار داشته که دیوان بین المللی دادگستری رکن ارجح و بهترین مقام برای تفسیر حقوقی همه جانبه از ترتیبات منشور است، اما این بدان معنی نیست که مجمع عمومی سازمان ملل اختیار تفسیر منشور را از خود سلب کند؛ چنین به نظر می رسد که در مواردیکه مجمع مایل است که از طریق تفسیر به یک هدف سیاسی مشخص برسد این مهم را به دیوان بین المللی دادگستری واگذار نکرده و خود اقدام به تفسیر ترتیبات منشور می نماید، گویی مجمع در هراس است که دیوان با استناد به حقوق بین الملل و در رهگذر تفسیر منشور مسایل سیاسی را نادیده گرفته و مجمع را در دنبال کردن هدف اصلی اش ناکام نماید.
اعلامیه اعطای استقلال به کشورهای تحت سلطه ی استعمار، قطعنامه ۱۹۶۰، بهترین مورد و مثال برای روشن شدن این مدعاست، مجمع در سال ۱۹۶۰ به این نتیجه رسید که بایستی استعمار خاتمه پیدا کند، اما منشور ملل متحد به هیچ وجه راهکاری را برای ختم استعمار پیشنهاد نمی نمود، برعکس در فصول مربوط به سرزمین های غیر خود مختار و سرزمین های تحت قیومیت کوشش داشت تا نظام استعمار را به نحوی تثبیت نماید – به عبارت دیگر اصل آزادی ملتها در تعیین سرنوشت به قسمی که در ماده ی ۵۵ منشور آمده به هیچ وجه منظور اعطای استقلال به سرزمینها (و ملتهای) تحت یوغ استعمار نبود -، اما در سال ۱۹۶۰ این اراده ی سیاسی نزد مجمع عمومی ملل متحد شکل گرفت تا یکی از ترتیبات منشور برای نیل به استقلال ملت های تحت استعمار به نحوی متفاوت تفسیر شود؛ طبیعی است که این مسئولیت از سوی مجمع به دیوان واگذار نشد و مجمع خود اقدام به تفسیر نمود. مجمع در مقام تفسیر ماده ی ۵۵ منشور ۷ با توسل به موسع ترین نوع ممکن از تفسیر نتیجه می گیرد که زمان ختم استعمار فرا رسیده است. (مدنی، ۱۳۷۷، ۲۳۰).
۱-۲- اعلامیه ها: سنگ بنا و جهت دهنده به رخدادهای آتی در حقوق بین الملل
در مواردی اعلامیه هایی که از آنها به عنوان اعلامیه های سنگ بنایی یاد می کنند، می کوشند تا روند توسعه ی حقوق بین الملل را مشخص کنند، از افراط گریها جلوگیری نموده و اجازه ندهند تا دولتهایی که توان بیشتری در تکوین حقوق بین الملل دارند، با در نظر گرفتن تمایلات خود حقوق
بین الملل را شکل دهند.
مهمترین و اساسی ترین اعلامیه ای که به عنوان اعلامیه سنگ بنایی می توان از آن یاد کرد اعلامیه ی جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ است. این اعلامیه اولین قدم است که در صحنه ی بین الملل در جهت
بین المللی کردن حقوق بشر داشته شد.[۴۵] مجمع عمومی طی صدور این اعلامیه اصول کلی حقوق بین الملل بشر را مشخص نمود که براساس همین اصول بعدها اعلامیه های مفصل تری صادر شدند و تعداد زیادی کنوانسیون جقوق بشری به تصویب رسید. (ذاکریان، ۱۳۸۸).
مورد دوم اعلامیه اصول کلی حاکم بر فعالیت دولتها در امر کاوش و بهره برداری از فضای ماورای جو ۱۹۶۳، که پس از پرتاب اسپوتنیک یک توسط شوروی سابق به تصویب رسید و سنگ بنای حقوق
بین الملل فضا را گذاشت. در آن زمان این وحشت وجود داشت که حقوق بین المللی که می توانیم شاهد توسعه آن باشیم می تواند مسیری انحرافی را طی کند. از این رو مجمع با صدور این قطعنامه اصولی کلی را بنیان گذاشت تا به واسطه ی آنها جهت گیری نظام آتی را مشخص و روشن نماید.
اعلامیه حاکم بر بستر دریاها در حوزه ی ماورای صلاحیت دولتها سال ۱۹۷۰ نیز مورد دیگری است که می تواند از مصادیق اعلامیه های سنگ بنایی به شمار رود. این اعلامیه از ان جهت اهمیت دارد که دولتها اصل را بر این می گذارند که خارج از حوزه صلاحیت و ماورای فلات قاره به هیچ وجه نمی توانند ادعای حاکمیتی بنمایند. ترتیبات این اعلامیه بعدها در ترتیبات مواد ۱۳۶ و ۱۳۷ کنوانسیون حقوق دریاها ۱۹۸۲ کگنجانده شدند.
در مجموع می توان گفت مجمع توانسته با توسل به صدور این اعلامیه ها به دو هدف نایل آید: نخست تفسیر ترتیبات منشور به نحوی که خواستهای سیاسی ان نهاد از دل آن ترتیبات و به طور موسع ظاهر شود و دوم آنکه سنگ بنای رژیم های حقوقی در حال شکل گیری را استوار سازد.
سئوال بعدی که مطرح می شود این است که «آیا اعلامیه ها به عنوان منبع حقوق بین الملل در نظام حقوق بین الملل قابل استناد هستند یا خیر؟» برای آنکه به این سئوال پاسخ بدهیم دو ملاک را می توانیم مورد نظر قرار بدهیم:
۱- قصد و نیت دولتها در زمان این اعلامیه
۲- جایگاه این اعلامیه ها در عملکرد ارگان های بین المللی و در راس آنها دیوان بین المللی دادگستری.
مهم است ملاحظه کنیم هنگامی که دولتها برای تنظیم یک اعلامیه گردهم می آیند، آیا قصد و نیت شان این است که تعهدی رابرای خود ایجاد نمایند، یا قصد آنها صرفاً ارائه یک توصیه به دولتها است. واقعیت این است که کوششی که دولتها در تنظیم این اعلامیه ها صرف می کنند و وسواس آنها در تهیه ی این اسناد در جدال و درگیریهای انها با یکدیگر، در آن هنگام حکایت از آن دارد که قصد و نیت ایشان قبول نوعی تعهد حقوقی است.
نخست آنکه نحوه ی تنظیم این اعلامیه ها شباهت های زیادی به نحوه ی تنظیم کنوانسیون های بین المللی دارد. جالب آنکه هنگام تصویب این اعلامیه ها دولتها در مواردی روی یک یک بندهای سند نظر می دهند و رای گیری مشخص کننده تمایل دولت ها جهت التزام نسبت به برخی از بندهای سند است. شاید بتوان گفت دولت ها در جریان چنین جلساتی برای خود حق رزرو نیز قائل هستند. نکته ی جالب دیگر آنکه معمولاً نمایندگان دولتها که در تهیه ی چنین اسنادی مشارکت دارند از سوی دولت های متبوع خویش برای همین منظور گسیل می شوند؛ که این نشان از اهمیت موضوع نزد دولتها دارد و خود این اعلامیه ها پس از صدور و برای تقویت استدلالی مشخص مورد استفاده قرار می گیرند.
در موارد بسیاری قوانین داخلی کشورها و به ویژه قانون اساسی آنها به اعلامیه ها، مثل اعلامیه جهانی حقوق بشر ارجاع داده اند. سابقه ی امر و نحوه ی استفاده ی ارگان های بین المللی، که در راس آنها دیوان بین المللی دادگستری قرار دارد، در رجوع به این اعلامیه ها نیز برای فهم جایگاه و وزن حقوقی این اعلامیه ها مفید خواهد بود. شورای امنیت طبیعتاً در شان خود نمی بیند که در قطعنامه های خود به اعلامیه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد استناد کند؛ اما در این زمینه نیز با دو مورد استثنایی روبرو هستیم، در مورد تی مور شرقی دو قطعنامه شورای امنیت قطعنامه های شماره ی ۳۸۴ و ۳۸۹ به اعلامیه ی ختم استعمار استناد کرده اند.
موضع دیوان بین المللی دادگستری نیز از آغاز مانند امروز معطوف به تایید آثار حقوقی این اعلامیه ها نبود؛ به عنوان نمونه در خصوص رای افریقای جنوب غربی ۱۹۶۶ دیوان به صراحت می گوید که قطعنامه های مجمع در هر جایگاهی که باشند کوچکترین آثار حقوقی بر آنها مترتب نیست و تنها می توانند آثار سیاسی داشته باشند. می دانیم که این رای مورد انتقاد شدید جامعه ی بین المللی قرار گرفت و خیلی سریع در سال ۱۹۷۱ در نظر مشورتی دیوان در مورد ادامه حضور افریقای جنوبی در نامی بیا تحولی را در موضع خود ارائه می کند. در نظر مشورتی اخیر دیوان اشعار داشت که قطعنامه ۱۵۱۴، یعنی اعلامیه ی مربوط به ختم استعمار قدم مهمی در توسعه ی حقوق بین الملل در خصوص سرزمین های غیر خود مختار است و این قطعنامه قابل اعمال در خصوص کلیه ی سرزمین های مشابه است. بعدها دیوان در نظر مشورتی در خصوص صحرای باختری در ۱۹۷۵ مجدداً بر این موضع پافشاری نمود. (زمانی، ۱۳۹۰، ۴۷ – ۴۰).
ولی به زعم دیوان بین المللی دادگستری، قطعنامه ی ۲۶۲۵ یعنی اعلامیه ی ناظر بر اصول روابط دوستانه دولتها از یک جایگاه بسیار بالا و ویژه برخوردار است. دیوان به کرات به این نکته توجه داشته که این اعلامیه در حکم یک اعلامیه ی قانون سازی و مبنای عرفی نیز یافته است؛ به عنوان نمونه در پرونده ی نیکاراگوئه علیه ایالات متحد امریکا (۱۹۸۶) با صراحت اعلام می کند که اصل عدم توسل به زور به نحوی که در این اعلامیه آمده حکایت از آن دارد که نه تنها مبنای منشوری و قراردادی دارد بلکه به نظر می رسد مبنای عرفی نیز دارد.
۳-۲- صلاحیت و هنجارسازی و قانونگذاری شورای امنیت:
برخی از نویسندگان اصطلاح «قانونگذار جهانی»[۴۶] را برای توصیف اختیارات قانونگذار شورای امنیت بکار برده اند و حتی برخی دیگر معتقدند که «شورای امنیت به واسطه قدرت ضمانت اجرایی خود عملاً جایگزین روند قانونگذاری قراردادی (که با تکیه بر اراده آزادانه دولتها صورت می گیرد) در سطح
بین المللی شده است». لیکن این دیدگاه که نقش دولتها را به عنوان اصلی ترین قانونگذار در نظام حقوقی بین المللی نادیده می گیرد و شورای امنیت را عملاً جایگزین دولتها می کند، با مقبولیت جهانی روبرو نشده است.
با اینحال، نقش شورای امنیت در هنجارسازی و قانون گذاری را نمی توان انکار کرد:
هر چند دامنه اختیارات و صلاحدید شورای امنیت در خصوص موارد تهدید علیه صلح و اتخاذ انواع تدابیر مختلف درا رتباط با حفظ صلح و امنیت بین المللی گسترده است، با این حال اختیارات در چارچوب فصول ششم و هفتم منشور با محدودیت هایی مواجه شده است. طبق فصل هفتم شورای امنیت می تواند اقدام به «تصمیمات الزام آور» نماید در حالی که مطابق فصل ششم شورای مذکور صرفاً می تواند اقدام به صدور «توصیه نامه» نماید که ذیلا مورد بررسی قرار می دهیم.
الف- قطعنامه های الزام آور مطابق فصل هفتم منشور: تصمیمات
طبق ماده ۳۹ منشور، شورای امنیت می تواند اقدام لازم را در چارچوب فصل هفتم منشور صرفاً برای «حفظ یا برقراری صلح و امنیت بین المللی» به عمل آورد. لذا، نخستین و اساسی ترین محدودیت شورای امنیت در این نکته نهفته است که شورای مذکور باید قانونگذاری خود را صرفاً در موارد مربوط به حفظ یا برقراری صلح و امنیت بین المللی بکار گیرد. در واقع، منشور ملل متحد شورای امنیت را به عنوان یک «قانونگذار[۴۷] جهانی فراگیر»[۴۸] شناسایی نکرده است بلکه آن را یک «قانونگذار تک موضوعی» می داند.
یک دلیل برای این مدعا را می توان اختیارات مجمع عمومی ملل متحد در تدوین و توسعه تدریجی حقوق بین الملل دانست، به عبارت دیگر، مجمع عمومی به نوعی صلاحیت انجام توصیه های لازم را در جهت تدوین و توسعه حقوق بین الملل را دارا شده است. ضمناً باید اذعان داشت که بسیاری ازموضوعات مورد بحث و رسیدگی در سازمان ملل متحد ماهیت اداری و فنی دارد و اساساً مرتبط با حفظ صلح و امنیت بین المللی نمی باشند مانند مقررات مربوط به تحدید حدود دریای سرزمینی، منطقه انحصاری اقتصادی، فلات قاره و یا مقررات تجاری و مالی بین المللی و امثال آن که از این حیث خارج از دامنه قانونگذاری شورای امنیت قرار می گیرند. لیکن این نظر غالب نیز وجود دارد که چنانچه هر یک از اقدامات فوق به نحوی دارای پیامدهایی برای صلح و امنیت بین المللی باشند و منشاء تهدید علیه صلح شناخته شوند، در این صورت شورای امنیت می تواند از اختیارات قانونگذاری خود استفاده نماید؛ به عنوان مثال، هرچند شورای امنیت نمی تواند مقررات مالی بین المللی وضع نماید لیکن چنانچه مبادلات مالی موجب تهدید صلح گردد (مورد تامین منابع مالی تروریست ها از طریق سیستم بانکی دولتها) شورای مذکور می تواند اقدام قانونگذاری خود را به عمل آورد؛ مانند صدور قطعنامه (زمانی، ۱۳۸۸، ۶۹).
ب- قطعنامه های غیر الزام آور مطابق فصل شششم منشور: «توصیه نامه ها»
یکی دیگر از محدودیت های صلاحیت قانونگذاری شورای امنیت ناشی از مقررات منشور در ارتباط با اختیارات توصیه ای است. در این راستا، طبق ماده ۲۶ منشور، شورا «مسئول ایجاد طرح هایی در زمینه مقررات مربوط به تسلیحات جهت تقدیم به اعضای ملل متحد است». این طرح ها اصولاً به دلیل پیامدهای آن بر دفاع ملی دولتها و حق دفاع مشروع آنها الزام آور نیست. از مفهوم «مقررات تسلیحاتی»[۴۹] در واقع معنای «کنترل تسلیحات»[۵۰] شامل کاهش، محدود ساختن و انهدام سلاح ها و نیروهای نظامی افاده می گردد. طبعاً شورای امنیت نمی تواند در خصوص میزان بودجه نظامی و تسلیحاتی دولتها و سازماندهی های نظامی آنها قانونگذاری نماید لیکن برخی از انواع سلاح ها مانند سلاح های هسته ای، شیمیایی، بیولوژیک مشمول قاعده فوق نگردیده و شورای امنیت می تواند تکالیفی را به دولتها به جهت تهدید آمیز بودن این سلاح ها تحمیل نماید.
محدودیت دیگر شورای امنیت ناشی از اختیار توصیه ای آن بر گرفته از ماده ۳۶ و فصل ششم منشور ملل متحد است. طبق ماده فوق الذکر شورا می تواند در وضعیت هایی که حفظ صلح و امنیت
بین المللی را به «مخاطره می اندازد»[۵۱]، توصیه لازم را به عمل آورد. در این گونه موارد، شورا صرفاً به قطعنامه های توصیه آمیز مبادرت خواهد کرد و کیفیت وضعیت موجود (در مخاطره بودن صلح و امنیت و نه تهدید علیه صلح و امنیت) شورا را مجاز به صدور قطعنامه های الزام آور نمی نماید هر چند در معدود مواردی در زمینه اختلافات مرکزی اقدام به تشکیل یک کمیسیون خاص برای تمدید حدود مرزی بین دولت کشور کرده است؛ مانند قطعنامه ۷۷۳ (۳۶ اوت ۱۹۹۲) و قطعنامه ۸۳۳ (۲۷ اوت ۱۹۹۳) که قانونی بودن آنها توسط برخی از معتقدان چون یان براونلی مورد تردید قرار گرفته است. (براونلی، پیشین، ۲۱).
ج- اصول حاکم بر قانونگذاری شورای امنیت: اصول تناسب، ضرورت و اضطراری بودن اختیارات شورا.
منشور ملل متحد در مواد ۴۰، ۴۲، ۴۳ ،۵۱ به این نکته اشاره دارد که اقدامات شورای امنیت باید با توجه به اصل تناسب صورت گیرد. مواد فوق الذکر دارای این وجه مشترک می باشند که جملگی مقرر می دارند که شورا اقدامات و تدابیر خود را تا حدی که برای حفظ صلح و امنیت بین المللی ضروری[۵۲] است، اتخاذ خواهد کرد به عبارت دیگر، صلاحیت قانونگذاری شورای امنیت محدود به «ضروریات»[۵۳] حفظ و برقراری صلح و امنیت بین المللی است و این صلاحیت فرع بر صلاحیت جامعه بین المللی دولتها در انعقاد معاهدات بین المللی و توسعه حقوق بین الملل عرفی است (سادات میدانی، ۱۳۸۷، ۲۲۶ و ۲۲۷).
۳-۳- نمونه هایی از نقش هنجارسازی سازمان ملل
قبل از اشاره به چندین مورد از عملکرد سازمان ملل در خصوص هنجارسازی لازم است اشاره ای به انواع قطعنامه های این سازمان (یکی از مهمترین روش های هنجارسازی )داشته باشیم.
به طور کلی قطعنامه های سازمان ملل را به سه دسته می توان تقسیم کرد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:42:00 ق.ظ ]




أَلَم یَعلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقبَلُ التَّوبَهَ عَن عِبَادِهِ وَ یَأخُذَ الصَّدَقَاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَالتَّوَّابُ الرَّحِیمُ
آیا ندانسته اند که تنها خداست که از بندگانش توبه را می پذیرد و صدقات را می گیرد ، وخداست که خود توبه پذیر مهربان است ؟
در این آیه ی مبارکه ی استعاره تصریحّیه در لفظ « یأخذ » وجود دارد.
اکنون به شرح استعاره می پردازیم:
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
– مستعار : « یأخذ »
– مستعارٌله : « یقبَل » به معنی قبول می کند.
– مستعارٌمنه : « یأخذ » به معنی می گیرد.
– جامع یا وجه شبه : می پذیرد.
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۸ – ۱ . به اعتبار ذکر طرفین(مصرّحه،مکنیّه) :
درآیه شریفه مستعارٌله« یقبَل » یعنی قبول می کند به مستعارٌمنه « یأخذ » یعنی می گیرد تشبیه شده ومستعارٌله در آیه ذکرنشده بلکه مستعارٌمنه به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مصرحّه یا تصریحیّه گویند .
۳ – ۸ – ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین (تحقیقیّه،تخییلیّه):
دراین آیه مستعارٌله « یقبَل » یعنی قبول می کند موضوعی خیالی و وهمی نیست بلکه امری معقول می باشد به همین بدان استعاره ی تحقیقیّه یا محقّقه گویند.
۳ – ۸ – ۳ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « یأخذ » فعل است پس به اعتبار فعل بودن ، بدان استعاره ی تبعیّه گویند.
۳ – ۸ – ۴ . به اعتبار جامع یا وجه شبه ( عامیّه ، خاصیّه ) :
مستعارٌله « یقبَل » یعنی قبول می کند و مستعارٌمنه « یأخذ » یعنی می گیرد وجامع آن دو ( پذیرفتن ) ، موضوعی است که می توان به راحتی آن را تشخیص داد و نیاز به تفکر و اندیشیدن ندارد ، به همین خاطر بدان استعاره عامیّه گویند.
۳ – ۸ – ۵ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « یقبَل » یعنی قبول می کند یک امر معنوی است اما مستعارٌمنه « یأخذ » یعنی می گیرد ، موضوعی است حسّی که با هم در یک جا جمع نمی شوند به همین خاطر بدان ، استعاره ی عنادیّه گویند.
۳ – ۸ – ۶ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :
« صدقات » از ملائمات مستعارٌله « یقبَل » یعنی قبول می کند است به همین خاطر بدان استعاره ی مجرّده گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی ۱۰۴ از سوره ی مبارکه توبه استعاره ی مصرّحه ، محقّقه ، تبعیّه ، عامیّه ، عنادیّه و مجرّده وجود دارد.
۳-۹- سوره توبه آیه ۱۰۹
أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ
آیا کسى که بنیاد [کار] خود را بر پایه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است‏یا کسى که بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پى‏ریزى کرده و با آن در آتش دوزخ فرو مى‏افتد؟ و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمى‏کند.
استعاره در کلام خداوند طبق قاعده ثابت و محکمی است که عبارتست از تقوای الهی پس تشبیه نموده تقوا و رضوان الهی را به ستون محکمی که بنا و ساختمان بر آن تکیه میکند آن هم تشبیهی پنهان در نفس « و أَسَّسَ بُنْیَانَهُ » تخیل است طبق قاعده استعاره تصریحیه ، تمثیلیه در اِنهیار و خراب شدن بنا محکم بر لبه پرتگاه فرو ریختنی میباشد تشبیه نموده عدم ایستادگی دین را به کسی که ساختمانش را بنا کرده بر لبه پرتگاه پس او ساقط میشود به واسطه آن پس مشبهٌ به که همان بناء است بر محلی است که مایل به سقوط است و مشبه عبارتست از ترتیب احکام دین و اعمال دین بر کفر و نفاق(الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۳ : ۲۷۸)
در این آیه شریفه دو استعاره وجود دارد.
استعاره ی مکنیّه در کلمه ی تقوی.
استعاره ی تصریحیّه در کلمه ی شفا جرفٍ.
استعاره ی اول آیه ی ۱۰۹ ازسوره ی توبه :
استعاره مکنیّه در « تقوی » .
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
– مستعار : لفظ « تقوی ».
– مستعارٌله : « تقوی » به معنی پرهیزکاری.
– مستعارٌمنه : « قواعد بنا » به معنی پایه های ساختمان .
– جامع یا وجه شبه : تقوا ستون محکم الهی است .
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۹ – ۱ – ۱ . به اعتبار ذکر طرفین ( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه « تقوی » به معنی پرهیزکاری به « قواعد بنا » به معنی پایه های ساختمان تشبیه شده که مستعارٌمنه « قواعد بنا » در آیه به صراحت ذکرنشده اما مستعارٌله « تقوی » به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مکنیّه یا بالکنایه گویند .
۳ – ۹ – ۲ – ۱ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ) :
دراین آیه مستعارٌمنه به صراحت ذکر نشده بلکه از لوازم آن « تقوی » به معنی پرهیزکاری به طور کنایی ذکر شده ، در حقیقت بدین معنی نیست که « تقوی » ستون ساختمان باشد بلکه ستون ساختمان را درخیال مانند تقوی تشبیه شده است به همین خاطر بدان استعاره ی تخییلیّه گویند.
۳ – ۹ – ۳ – ۱ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « تقوی » اسم جامد است و به اعتبار این که « اسم جامد » است به همین خاطر بدان استعاره ی اصلیّه گویند.
۳ – ۹ – ۴ – ۱ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرّشحه ، مجرّده ) :
« والله لا یهدی قوم الظالمین » ، از ملائمات مستعارٌله و مستعارٌمنه نمی باشد به همین خاطر بدان استعاره ی مطلقه گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی ۱۰۹ از سوره ی توبه استعاره ی مکنیّه ، تخییلیّه ، اصلیّه و مطلقه وجود دارد.
اکنون به شرح استعاره دوم می پردازیم:
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
– مستعار : لفظ « شَفا جرفٍ » به معنای لبه ی پرتگاه است.
– مستعارٌله : « باطل ونفاق » [۷۷].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]




یکی دیگر از نمادهای برجسته در فرهنگ سیاسی شیعه حکومت عدل علی(ع) می باشد. شیعه ارزش و حرمت ویژه ای برای دوران طلایی حکومت چند ساله حضرت علی(ع) قائل است و این تنها دوره آرمانی پس از پیامبر اکرم(ص) در تاریخ اسلام می باشد که آمال و اهداف مکتب شیعه(قسط و عدل) تا حد امکان به مرحله عمل در آمده، بدین جهت این دوره از حکومت امیرالمؤمنان(ع) به صورت نماد عدالتخواهی و دادگستری در حافظه تاریخ ثبت شده است؛ که دلیل آن، ویژگی های خاص امیرالمؤمنین(ع) می باشد. امام در بُعد سیاسی، مظهر پایبندی و تمسّک به اصول و صداقت و صراحت در عرصه سیاست و دفاع از حقوق محرومان است(هنری لطیف پور، پیشین، ص۹۰).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

انحرافات اساسی از سیره پیامبر اکرم(ص) در دوران خلفا، موجب رواج شدید تبعیض و بی عدالتی و تبدیل شدن جامعه به دو قطب محروم و برخوردار و بروز شکاف عمیق طبقاتی شده بود. امام علی(ع) با توجه به شناخت عمیق و روشنی که از وضع حال و افق آینده داشت، زمام هدایت و اداره امور جامعه را در دست گرفت و به رغم همه فشارها و توطئه ها از ناحیه دشمنان و مصلحت اندیشی ها از ناحیه دوستان، بر موضع و پیمان خویش که همانا حرکت بر مسیر حق و عدل بود، پافشاری نمود و در نهایت به علت پافشاری بر همین سیره به شهادت رسید(همان).
با توجه به موارد فوق و نیز از آن روی که تأسیس و تحقق مدینه فاضله اسلامی یکی از مهمترین آرزوها و محرک های روح آرمان خواه شیعه در مسیر تاریخ بوده است می توان گفت، اگر چه دوره پنج ساله حکومت علی(ع) ممکن است مصداق تمام و کمال یک مدینه فاضله نباشد، اما بدون شک نزدیک ترین الگو و تجربه عینی یک حکومت و نظام مبتنی بر حق و عدل است که تاکنون در تاریخ شکل گرفته است، لذا همواره به عنوان نماد و نمونه یک نظام حکومتی کامل، الهام بخش ذهن و روح متلاطم شیعه در طول تاریخ پرفراز و فرود آن بوده است(همان، ص۹۰-۹۱).
گفتار سوم: فرهنگ سیاسی شیعه
۱- فرهنگ
الف) تعریف فرهنگ
فرهنگ از جمله مقولاتی است که در حوزه های مختلف علوم اجتماعی دارای تعاریف متفاوت است. واژه فرهنگ در زبان پهلوی از دو جزء (فر) و (هنگ) تشکیل شده است(فر) یا (فره) نمود الهی است که بر دل انسان تجلی می کند و مایه کمال و تعالی نفس است و (هنگ) به معنی برآوردن و جلوه گر ساختن است. با این توضیح فرهنگ تجلی کمال و تعالی در انسان و جامعه می باشد. در زبان های اروپایی “culture” به معنی پرورش و تعلیم و تربیت است. فرهنگ نمایشگر رفتارها و باورهای والا و جا افتاده جامعه است و شامل آدابی است که الگو و اسوه اعمال افراد در جمع است و روح هر جامعه ای را باز می نماید(کاظمی، پیشین، ص۳۵).
به عبارت دیگر فرهنگ عبارت است از مجموعه ای از آداب و رسوم، اخلاقیات، اعتقادات و ارزش هایی که از طریق جامعه پذیری از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود(عبدالعلی قوام، ۱۳۸۰، ص۷۰).
فرهنگ را نیز می توان مجموعه ارزش ها، هنجارها و نظام اعتقادات یک جامعه مشتمل بر سنت ها، آداب و رسوم و مذاهب، ایدئولوژی ها و تشریفات مذهبی، میراث و زبان و کلیه عادت ها یا دیدگاه های مشترک دیگر که ممکن است از این نوع مفاهیم مستثنی شده باشد، دانست(مونتی پالمر و دیگران، ۱۳۷۲، ص۹۹).
فرهنگ شامل تمامی عادات یک جامعه است. یا اگر جامعه را مجموعه افرادی سازمان یافته بدانیم که شیوه ی زندگی خاصی دارند، در این صورت فرهنگ یعنی شیوه زندگی. باربو در کتاب خود به نام جامعه، فرهنگ و شخصیت می نویسد؛ «بیشتر تعریف های فرهنگ بر دو نکته تأکید می گذارند: نخست عناصر فرهنگ، چه به صورت عادات اجتماعی جلوه گر شوند و چه به صورت روش زندگی یک جامعه تظاهر بیابند، دوم اثر انگیزاننده و هنجاری این عناصر بر رفتار فرد»(zevedei, 1971, p.75).
فرهنگ بزرگترین نیاز جامعه بشری و عامل اصلی پویایی، نشاط و تداوم حیات جوامع است. امروزه مباحث حوزه فرهنگ به عنوان مهمترین عامل در توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و انسانی و اخلاقی در کانون توجه صاحب نظران، اندیشمندان و نخبگان قرار گرفته است. نقش مؤثر و بنیادی فرهنگ در کلیه عرصه های زیستی و فکری بشر چشم انداز جدیدی در حوزه های ذهنی و عینی ایجاد کرده است. فرهنگ بستر باز تعریف، بازیابی و تکامل همه توانایی ها، ارزش ها، هویت ها، باورها، هنجارها، سنت ها، اسطوره ها و نمادهای بشری است. فرهنگ روح همبستگی و تداوم حیات معنوی و وجدان عمومی یک ملت، قوم و سرزمین است(صالحی امیری، ۱۳۸۹، ص۷).
شاید مهمترین وجه تمایز زیستی جوامع انسانی و حیوانی را در عنصر فهم و فرهنگ باید جستجو کرد. فرهنگ و تمدن عامل غرور ملی، زنجیره تداوم حیات تاریخی و عامل بقای یک جامعه در شرایط حال بستر حیات معنوی و مادی جوامع و بشر در آینده است. فرهنگ، انسان ها و جوامع را به گذشته تاریخشان متصل و پویایی و تکامل حیات فعلی آن ها را تضمین می کند و چراغ روشنی بخش حرکت جوامع به سوی فضیلت ها، زیبایی ها، ارزش ها و هنجارهای انسجام بخش در آتیه خواهد بود. فرهنگ، حیات بخش و روح افزا است. فرهنگ خلق می کند، می آفریند و می میراند. حیات فرهنگی در گرو حرکت تکاملی آن است. فرهنگ غیر پویا و غیر مولد به سمت میرایی میل می کند(همان).
اساساً فرهنگ هر ملتی شناسنامه ملی آن است. در عصر جهانی شدن که همه مرزهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در نوردیده شده است، مباحث فرهنگی همچنان با حفظ جایگاه برجسته خود در کانون مباحث اندیشمندان و صاحب نظران قرار دارد(همان، ص۸).
بوس می گوید: «فرهنگ را می توان شامل رفتارهایی دانست که در میان گروهی از انسان ها مشترک است و از نسلی به نسلی و از جامعه ای به جامعه ای انتقال می پذیرد». تعریف رالف لینتن نیز جزء همین بخش به شمار می رود، بنا به تعریف او «فرهنگ ترکیبی از رفتار مکتسب است که به وسیله اعضا جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و میان افراد مشترک است»(وثوقی و نیک خلق، ۱۳۸۵، ص۱۱۴).
تعریف های هنجاری فرهنگ بر قواعد و راه و روش های زندگی متکی است. در این زمینه هرسکویتس می گوید: «فرهنگ، راه و روش زندگی یک قوم است. حال آنکه جامعه مجموعه سازمان یافته افرادی است که از یک راه و روش معین زندگی پیروی می کنند، به عبارت ساده تر جامعه مرکب از مردمان است و راه و روش و رفتار آنان فرهنگشان است»(همان، ص ۱۱۵).
نوع دیگر تعریف فرهنگ جنبه روانشناختی دارد که در آن برخی از محققان بر عادت تکیه دارند، مانند این تعریف از یانگ که می گوید: «فرهنگ صورت های رفتار عادتی مشترک در یک گروه اجتماعی یا جامعه است و از عوامل مادی و غیرمادی ساخته شده است. و برخی بر آموزش متکی است، مانند این تعریف از ویسلر: پدیده فرهنگی را می توان مجموعه پیچیده ای از فعالیت های آموخته گروه های بشری دانست»(همان).
در تعریف فرهنگ، تعابیر فراوانى وجود دارد. انسان شناسان کلاسیک، فرهنگ را در یک معناى وسیع، معادل سبک زندگى تعریف مى کنند؛ ولى جامعه شناسان، فرهنگ را مجموعه اى از اندیشه ها و ارزش ها مى دانند. در جاى دیگرى، فرهنگ مشخص کننده باورداشت ها، مسلک ها و اسطوره ها، یعنى صور ذهنى دسته جمعى یک اجتماع که به تعبیرى، عوامل روحى و روانى آن جامعه مى باشد، تعریف شده است. به بیان دیگر، فرهنگ عناصر زیادى را در سطوح مختلف از جمله: عقاید، عواطف، ارزش ها، هدف ها، کردارها، تمایلات و اندوخته ها را در بر مى گیرد. در جاى دیگر نیز آمده است که فرهنگ، مجموعه اى است از فضایل و هنرها و آداب و دانش ها و معارف و کلیه نیروهاى اخلاقى و روحى که بشر را از حالت بدوى و ابتدایى خارج ساخته و به سوى کمال معنوى سوق مى دهد(ماندگاری، ۱۳۷۹، ص۸۲).
هگل فرهنگ را نشانه رشد، کمال و ارتقاء جامعه انسانی به سطحی متعالی و دستیابی به آزادی و همچنین هویت یابی انسان می شمرد. فرهنگ مقوله ای است که به وجود انسان قوام می بخشد و او را در مرحله تکامل یافته تری تثبیت می کند. از نظر هگل، انسان در صورتی فرهنگی می شود که پا از دایره ضرورت ها و نیازها بیرون بگذارد و به جهان آزادی و کمال دست یابد(صالحی امیری، پیشین، ص۲۳).
ماکس وبر مفهوم فرهنگ را مفهوم ارزش می داند و می گوید: «فرهنگ از یک سلسله روش ها و زمینه ها متأثر است که آن روش ها و زمینه ها، افراد یک جامعه را به هم می پیوندد و در رفتار، کردار و روابط اجتماعی آن ها منعکس می شود. ولی برای درک این تعریف باید به وابستگی عمیق ارزش ها و سمبل ها و به تغییرات مادی و نتایجی که این ارزش ها و سمبل ها به دنبال می آورند و یا خود از آن زاده می شوند، توجه کرد»(همان، ص۲۳-۲۴).
مارکس فرهنگ را برحسب وابستگی آن به زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاست جامعه توضیح می داد. اما ماکس وبر درست در نقطه ی مقابل نظر او زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را برحسب فرهنگ، که از گرایشات عقلایی و منافع شخصی فرد شکل می گیرد، توضیح می داد(رونالد چیلکوت، ۱۳۷۷، ص۱۹۰).
ادوارد تیلور، مردم شناس انگلیسى در کتاب فرهنگ ابتدایى «فرهنگ را کلیتى درهم بافته شامل: دانش، هنر، اخلاق، قانون، آداب و رسوم و هرگونه قابلیت و عادت که به وسیله انسان، به عنوان عضوى از جامعه، کسب شده است، مى داند». از مجموع این تعاریف، مى توان این گونه استنباط و استخراج کرد که: «فرهنگ، مجموعه دانش ها، بینش ها، نگرش ها، منش ها و ارزش هاى یک ملت محسوب مى شود» بنابراین، وقتى که مى توان گفت فرهنگ، مجموعه اى از دانش ها، بینش ها، نگرش ها، منش ها و ارزش هاى یک ملت مى باشد، پس مى توان گفت که فرهنگ هر جامعه نیز به عنوان پدیده اى بى همتا، به تدریج، در حیات جامعه شکل گرفته و قوام مى یابد(ماندگاری، پیشین، ص۸۳).
در مجموع فرهنگ را می توان یکی از زیربنایی ترین مؤلفه های هر جامعه انسانی دانست که تأثیرات آن در ساختار و جهت دهی مسیر حرکت جوامع بسیار اساسی و حائز اهمیت می باشد. از طرفی فرهنگ ، تجلیات مختلفی دارد که آن را از کلیت اولیه تبدیل به موضوعات محدودتر و تخصصی تری می نماید که از آنها به عنوان فرهنگ های مضاف یاد می شود؛ همچون فرهنگ سیاسی، فرهنگ اجتماعی، فرهنگ اقتصادی، فرهنگ دینی، فرهنگ مدیریتی و … که در میان همه اینها فرهنگ سیاسی جزء اصلی ترین مؤلفه های فرهنگی می باشد که مورد بحث و دقت نظر قرار می گیرد و علت آن نیز تأثیرات مستقیمی است که بر سرنوشت سیاسی و به تبع آن بر کلیه بخش های یک جامعه دارد(همان).
ب) پیشینه فرهنگ
در سال های پس از جنگ جهانی دوم، فرهنگ به عنوان یک موضوع کلیدی در قلب تحلیل های کارکردگرایی رشته مردم شناسی قرار گرفت. از بین سیستمیستها(نظام گرایان) پارسونز به فرهنگ و دانش، مذهب و مقدسات در درون یک نظام فرهنگی توجه خاصی مبذول داشت. در میانه این مطالعات و توجهات بود که پاره ای از سیاست شناسان بحث فرهنگ سیاسی را به میان آوردند(نقیب زاده، ۱۳۹۰، ص۷۱).
تقسیم فرهنگ به فرهنگ سیاسی، اقتصادی و غیره، فقط می توانست کار پژوهشگران آمریکایی باشد. زیرا جامعه شناسان اروپایی که هنوز به آموزه های دورکیم و وبر وفادار بودند، چنین تصمیمات سطحی را نمی پذیرفتند. بعد از آن جامعه شناسان اروپایی همراه با پاره ای از جامعه شناسان انگلوساکسون به جامعه شناسی تاریخی فرهنگ که در آن توجه خاصی به امر مقدس و نقش مذاهب در شکل گیری حوزه های فرهنگی و نظام های سیاسی مبذول می شود، روی می آورند. زیرا هسته مرکزی یک نظام فرهنگی، نظام ارزشی آن است که رابطه مستقیمی با مذهب دارد(همان).
ج) اهمیت فرهنگ
امروزه اهمیت فرهنگ برای همگان روشن شده است و اکثر علمای اجتماعی به تأثیرات آن بر سایر جنبه های حیات بشری توجه کرده اند. حتی در این اواخر در میان اندیشمندان مارکسیست نیز شاهد چرخش قابل ملاحظه ای به سمت پذیرش اهمیت فرهنگ بوده ایم. تاکنون متفکران و صاحب نظران بسیاری توانسته اند تأثیر فرهنگ بر شخصیت، انسجام و همبستگی اجتماعی، توسعه و پیشرفت، تحول و دگرگونی اجتماعی و سیاسی و… را به تأیید برسانند(صالحی امیری و عظیمی دولت آبادی ، ۱۳۹۱، ص۴۲).
به تعبیر حضرت آیت الله خامنه ای: «از هر طرف که حرکت می کنیم، می بینیم که به فرهنگ می رسیم و راه ها واقعاً به فرهنگ ختم می شود». ایشان در بیان ارزشمند دیگری نقش و اهمیت فرهنگ را چنین یادآور می شوند: «فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست. فرهنگِ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فنّاور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند. از سویی دیگر راز سقوط تمدن ها و زوال آنها را نیز در ضعف فرهنگ معرفی می نماید».
معظم له همچنین درباره نقش فرهنگ در مواجهه با دشمن اعلام می دارند که «اگر ما در زمینه مسائل فرهنگی خودمان را کاملاً اسلامی و انقلابی کنیم، در برخورد نظامی، سیاسی و اقتصادی با دشمن، شکست نخورده و نخواهیم خورد».
در اهمیت، جایگاه و نقش فرهنگ به همین اندازه بسنده کنیم که از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، استقلال یک ملت جز با استقلال فرهنگی تأمین نمی شود، و اینکه: «فرهنگ در حقیقت همه چیز یک جامعه است، هیچ بنیاد اجتماعی و اقتصادی بدون اتکاء به یک فرهنگ شکل نمی گیرد. روشن است که فرهنگ به گونه های مختلف تقسیم می شود، سیاسی، اجتماعی، نظامی، اقتصادی، امّا در این میان فرهنگ سیاسی از اهمیت والاتری برخوردار است».
د) ویژگی های فرهنگ
۱- فرهنگ، عام، ولی خاص است
می توان گفت که فرهنگ به عنوان معرفت بشری از وجوه تمایز زندگی اجتماعی انسان و حیوان بشمار می رود و در تمام اجتماعات بشری وجود دارد و عام است. زیرا تمام جلوه ها، عناصر و اجزاء آن در همه زمینه های زندگی اجتماعی انسان، از ساختن ابزار گرفته تا قوانین و آداب و عادات، امور سیاسی، اقتصادی، حکومتی، فلسفه، عقاید درباره هستی و ماوراء طبیعی، زبان، نماد، تجلی آرزوها، شادی ها و شیوه های بیان آن ها، ترانه ها، افسانه ها، متل ها، هنجارها و ارزش های اجتماعی، آیین ها و پدیده های دیگر حیات اجتماعی انسان وجود دارد(همان، ص۱۱۹).
۲- فرهنگ، متغییر، ولی ثابت است
تمام پدیده های اجتماعی در معرض تغییر و دگرگونی اند، اما تغییرات فرهنگی کند و بطئی اند و در دراز مدت صورت می گیرند و در زمان کوتاه محسوس نیستند. اگر بخواهیم این تغییرات را اندازه بگیریم و کاملاً احساس کنیم، حداقل در مقاطع زمانی ۴۰ تا ۵۰ سال امکان پذیر است(همان، ص۱۲۱).
۳- فرهنگ، اجباری، ولی اختیاری است
فرهنگ تمام جنبه های مختلف زندگی انسان را در بر می گیرد و انسان از آغاز تولد از طریق خانواده و جامعه، پدیده های اجتماعی- فرهنگی، هنجارها، ارزش های اجتماعی را می آموزد و بدین ترتیب فرهیخته، و با جامعه همنوا و سازگار می شود. چون این آموزش ها به تدریج و به مرور زمان انجام می گیرد، گرچه به فرد فشار می آورد و به مثابه امری اجباری تلقی می شود، ولی برای او غیر قابل تحمل نیست و فرد به میل خود به آن ها تن در می دهد، می پذیرد و به مرحله اجرا در می آورد(همان).
ویژگی های فرهنگ را نیز می توان اینگونه بیان کرد(رهبر، ۱۳۷۶، ص۲۴۱۲۴۲-):
۱- فراگرفتنی: فرهنگ، غریزی نیست و از راه توارث نیز به فرد منتقل نمی شود؛ به عبارت دیگر، فرهنگ از عادت ها و تجربیاتی تشکیل یافته است که افراد در طول حیات خویش می‌آموزند
۲- قابل انتقال: امور فرهنگی بر اثر تلاش و علاقه انسان ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
۳- اجتماعی: عادت ها و تجربیاتی که فرهنگ را تشکیل می دهند جنبه انفرادی ندارند. شرائط اجتماعی مانند جنگ ها، حوادث بزرگ طبیعی و تحولات سیاسی در تحول فرهنگی مؤثّر واقع می شوند.
۴- پاسخ گوی نیازمندیهای اساسی حیات: فرهنگ چگونگی مقابله با حوادث و تحولات طبیعی و یا تغییرشکل طبیعت رابرای انطباق آن باخواسته های انسان را به او می آموزد.
۵- پایدار: اگرچه تحول پذیری یکی از ویژگی های فرهنگ است ولی این تحول به اندازه ای آرام و غیرمحسوس صورت می گیرد که به نظر می رسد جنبه «پایدار» و «دیرپا» بودن آن قویتر است.
۶- مشخص کننده معیارها و ارزش ها: هر فرهنگ با توجه به مجموعه خصوصیات و موقعیت خود نسبت به مسائل و موضوعات مختلف موضع گیری، مرزبندی و درنتیجه ارزش گذاری می کند.
هر فرهنگ حاوی تعاریفی از مفاهیم اساسی موجود است و بر اساس آن نظام رفتاری، وضعیت زندگی فردی و اجتماعی را شکل می دهد.
ه) نسبیت فرهنگی
فرهنگ امری نسبی است، هر پدیده فرهنگی را تنها بر اساس معیارهای موجود در جامعه و به لحاظ رابطه ای که با کل فرهنگ آن جامعه دارد، می توان درک و تبیین کرد. زیرا یک فرهنگ ممکن است امری پسندیده و اخلاقی باشد ولی در فرهنگ دیگر ناپسند و غیراخلاقی تلقی شود و به همین دلیل فرهنگ ها را نمی توان درجه بندی کرد و برخی را بر بعضی دیگر برتری داد(صالحی امیری و عظیمی دولت آبادی ، پیشین، ص۱۳۷-۱۳۸).
بنابراین می توان گفت که نظریه نسبیت فرهنگی بر اساس این واقعیت بنا شده است که هر فرهنگی مشتمل است بر مجموعه ای منسجم و از الگوهای فکری و رفتاری و ویژگی هایی متناسب با ساختار اجتماعی جامعه که با تغییراتی نسبی از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا می کند و در طول زمان تداوم می یابد(همان)
و) کارکردهای فرهنگ
۱- انسجام بخشی
مهمترین کارکرد فرهنگ از دیدگاه متفکّران بزرگی چون دورکیم و پارسونز، انسجام بخشی و ایجاد وفاق اجتماعی است. از نظر پارسونز، مهمترین وظیفه سیستم فرهنگی «حفظ و تداوم الگوها» است. به عقیده وی، فرهنگ مجموعه‌ای از ارزشها و باورهای خاصّ هر جامعه‌ را در برمی‌گیرد که حفظ و باور به آن ، نقش حیاتی و تعیین کننده‌ای در تدوام یک جامعه ایفا می‌کند. فرهنگ جامعه با تأکید گذاردن به برخی ارزشهای خاص، فرد را به عمل به یک شیوه رفتاری به خصوص، ترغیب می‌کند. شیوه رفتاری که تدوام آن، سیستم اجتماعی را یاری می‌رساند.(همان، ص۴۶).
۲- قالب ریزی شخصیّت
یک فرهنگ در واقع نوعی قالب است که در آن شخصیّت‌های روانی افراد شکل می‌گیرد واین قالب، اشکال تفکر، معرفت، آراء و عقاید، کانال های ممتاز بیان احساسات، وسایل ارضاء یا تشدید احساسات طبیعی و غیره را عرضه و یا فراهم می‌کند(همان، ص۴۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]




نقره­ی خالص، هادی جریان برق بوده و قابلیت انعطاف دارد و بالاترین هدایت جریان برق و حرارت را در بین فلزات را داراست. فلز نقره همراه با طلا (فلز کمیاب و با ارزش دیگر) برای سالیان دراز در تاریخ بشر در ساخت جواهر آلات، ظروف، سکه، لوازم دندانپزشکی، عکاسی و مواد منفجره مورد استفاده قرار گرفته است. نقره در آب و هوای خالص، پایدار بوده و زمانیکه در برابر هوا و آب حاوی ازن یا سولفید هیدروژن برای تشکیل لایه­ی سیاه رنگ سولفید نقره که با حلال اسید هیدروکلریک پاک می­ شود. حالت­های اکسیداسیون پرکاربرد آن ۱+ می­باشد، مانند نیترات نقره (AgNO3)، ۲+ آن مانند فلورید نقره (AgF2) و ۳+ مانند تترا فلوروآرژنات (K[AgF4]) که از اهمیت کمتری برخوردار است. فلز نقره در اسید نیتریک به راحتی حل می­ شود تا نیترات نقره را تولید کند، یک کریستال شفاف جامد که حساس به نور بوده و به راحتی در آب قابل حل می­باشد. نیترات نقره مرحله­ اول سنتز بسیاری از ترکیبات نقره می­باشد. فلز نقره با اسید سولفوریک که از آن در جواهرسازی برای تمیز کردن و جدا کردن اکسید روی از اسباب نقره بعد از لحیم کاری با نقره یا حرارت دادن آن استفاده می­ شود، واکنش نمی­دهد. با این حال نقره با سولفور یا سولفید هیدروژن برای تولید سولفید نقره، یک ترکیب سیاه رنگ که به شکل رنگ تیره روی سکه­ها ظاهر می­ شود و سایر هالید­های نقره برای تولید امولوسیون­های عکاسی با بهره گرفتن از نمک­های برمید و یدید از همین راه بدست می­آیند. کلرید نقره در الکترودهای شیشه برای تست pH و پتانسیومتری بکار گرفته می­ شود. از یدید نقره برای بارور کردن ابرها جهت تولید باران استفاده می­ شود. اکسید نقره (Ag2O) زمانیکه محلول­های نیترات نقره با یک باز واکنش می­ دهند، تولید می­ شود و در الکترود مثبت (آند) باتری ساعت از آن استفاده می­ کنند. استفاده از نقره در عکاسی، به دلیل پیشرفت تکنولوژی دیجیتال به سرعت کاهش یافت. بطوریکه در سال ۲۰۰۷ مقدار در عکاسی نسبت به سال ۱۹۹۸، ۵۰% کمتر شد(۹۲).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول۲-۴- برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی فلز نقره

Silver

Chemical Name:

Ag

Chemical formula:

۱۰۷.۸۶۸

Molecular weight:

Metallic

Color:

Solid

Physical State:

None

Odor:

۹۶۰.۵°c

Melting Point:

۲۰۰۰°c

Boiling Point:

۱۰.۴۹ g/ml at 15°c

Density:

Not Soluble In Water

Solubility:

۲-۲-۵- سنتز نانو ذرات نقره
امروزه نانو ذرات فلزی عموماً به سه روش ساخته می­شوند، که شامل چالش بخار فلزی (روش فیزیکی)، سیم انفجاری و سنتز شیمیایی است. با بهره گرفتن از این روش­ها نانو ذرات فلزی عموماً به شکل­های پودر خشک، مایع (محلول کلوئیدی) و یا ژل به دست می­آیند. روش­های فیزیکی نسبت به روش­های شیمیایی عمدتاً به وسایل و تجهیزات بیشتر و گران­تری احتیاج دارند و مقرون به صرفه نمی­باشند. تهیه نانو ذرات فلزی به روش شیمیایی مرطوب که جزء طبقه بندی ساخت پایین به بالا قرار می­گیرد(۴۴).
مطالعات نشان می­دهد که شکل، مورفولوژی، پایداری و ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی نانو ذرات نقره به شدت تحت تأثیر شرایط تجربی آزمایش مثل میزان بر همکنش­های یون­های فلزی با عومل احیاء کننده، فرایند جذب بیرونی و عامل پایدار کننده نانو ذرات قرار می­گیرند. روش احیاء کننده­ها بورهایدراید، سیترات، آسکوربات و هیدروژن عنصری هستند. احیاء یون­های نقره در محلول­های آلی اغلب باعث ایجاد محلول نقره با ذراتی به قطر چند نانومتر می­ شود. در ابتدا احیاء ترکیبات مختلف با یون­های نقره منجر به تشکیل اتم­های نقره Ag و تجمع الیگومریک آن­ها به صورت خوشه[۲۵] می­ شود، این خوشه ها در نهایت منجر به تشکیل ذرات نقره محلول می­ شود. به خاطر اینکه محلول بسیار کوچکتر از طول موج نور مرئی هستند، محلول با جذب نور در محدوده ۳۸۰-۴۰۰ نانومتر و جذب با شدت کمتر در طول موج­های بالاتر به رنگ زرد در می ­آید. مطالعات نشان می­ دهند که استفاده از احیاء کننده قویتر مثل بورهیدراید منجر به تشکیل ذرات کوچکتر که گاهی اوقات منفرد هستند، می­ شود اما ایجاد ذرات بزرگتر را مشکل می­سازد. استفاده از احیاء کننده ضعیف­تر مثل سیترات منجر به آهستگی کاهش می­ شود اما محدوده اندازه ذرات محدود­تر می­ شود. برای ذرات با کمتر از ۲۵ نانومتر، از طیف جذب UV-vis آن­ها و با بهره گرفتن از فرمول­های فیزیکی می­توان اندازه ذرات را تخمین زد که بر این اساس شعاع ذره متناسب با عکس پهنای پیک باند است. ولی برای ذرات بزرگتر از ۲۵ نانومتر با افزایش اندازه ذرات، ماکزیموم جذبی شیفت قرمز پیدا می­ کند. کنترل ساخت نانو ذرات بر اساس یک فرایند کاهش دو مرحله­ ای انجام می­ شود. در این تکنیک احیاء کننده قویتر باعث تولید ذرات کوچکتر می­ شود و مرحله دوم که احیاء کننده ضعیف­تر استفاده می­ شود، باعث بزرگ شدن ذرات می­ شود. ساخت نانو ذرات توسط روش احیاء شیمیایی اغلب در حضور پایدار کننده­ها صورت می­گیرد تا از تجمع نا­خواسته آن­ها جلوگیری شود. برای خنثی کردن و یا کاهش نیروهای واندروالس بین ذرات، از دو روش استفاده می­ شود که شامل پایدار کننده­ های الکترواستاتیک و استریک هستند. در روش پایدار کنندگی الکترواستاتیک، به عنوان مثال از سیترات سدیم به عنوان پایدار کننده ذرات کلوئیدی توسط یک دو لایه الکتریکی احاطه می­شوند. در روش پایدار کنندگی استریک از مولکول­های پلیمری، سورفکتانت­ها و یا لیگاند­ها برای پوشاندن سطح ذرات استفاده می­ شود تا مانع رسیدن آن­ها به یکدیگر و توده شدن شود(۱۰۸, ۱۱۴).
در روش­های سنتز سبز ساخت نانو ذرات نقره از مواد شیمیایی سازگار با محیط زیست استفاده می­ شود. برای مثال در روش پلی سکارید، نانو ذرات نقره با بهره گرفتن از آب به عنوان یک حلال بی خطر و پلی ساکارید­ها به عنوان عامل پایدار کننده تهیه می­شوند. در بعضی مواد پلی ساکارید­ها هم به عنوان عامل احیاء کننده و هم عامل پایدار کننده بکار می­روند و یا به طور مثال در روش­های زیستی عصاره موجودات زنده و یا عصاره خالص شده مواد زیستی مانند پروتئین­ها و گلوتاتیون به عنوان عوامل احیاء کننده و پایدار کننده در ساخت نانو ذرات نقره بکار می­روند. مزایای استفاده از روش­های شیمیایی عبارتند از: ساده و ارزان بودن، نیاز به امکانات کم، کنترل غلظت­ها و آلودگی­ها، سنتز در دماهای پایین، مقدار زیاد تولید، گوناگونی اندازه و امکان تهیه نانو مواد به شکل مایع، پودر و لایه­ های نازک(۱۰۰, ۱۰۸).
۲-۲-۶- تاریخچه استفاده از نقره به عنوان عامل ضد میکروبی
نقره و ترکیبات آن به عنوان قدیمی­ترین فلز با خاصیت اولیگودینامیک شناخته می­ شود. اولیگودینامیک واژه­ای برای تعریف خاصیت ضد میکروبی فلزات سنگین می­باشد. نمونه­های بسیاری از استفاده از نقره به عنوان عاملی برای جلوگیری از فساد و ایجاد بیماری که زمان بعضی از آنها به بیش از ۶۰۰۰۰ سال قبل نیز می­رسد، در دست است. اسکندر مقدونی به توصیه ارسطو برای جلوگیری از ابتلا به بیماری، آب آشامیدنی جوشیده شده را در ظرف­های نقره نگهداری می­کرد و بخاطر اثر ضد میکروبی نقره در جام نقره آب می­نوشید. مصریان باستان از ورقه­های نازک نقره برای پوشاندن روی زخم­ها و جلوگیری از عفونت استفاده می­کردند. اولین مهاجران آمریکایی برای نگهداری شیر، یک سکه نقره در ظرف شیر می­انداختند. در کلیساها ظرف­هایی که به صورت عمومی مصرف می­شدند، از جنس نقره بود. در درمان بیماری­های انسان بیش از ۱۰۰ سال است که از خواص طبیعی ضد باکتریایی، ضد قارچی و غیر سمیت آن استفاده می­ شود. ناسا نیز در سامانه­های تصفیه آب شاتل فضایی از نقره استفاده می­ کند(۴۵، ۱۰۲، ۱۲۱).
از سال ۱۹۰۰ به بعد (که به عنوان آغاز دوره آنتی­بیوتیک­های جدید به حساب می ­آید) پس از ساخته شدن سولفونامیدها، نقره همچنان به تنهایی یا به صورت ترکیب با این داروها در درمان بسیاری از بیماری­های عفونی مانند عفونت ریه، سل، بیماری­های عفونت جنسی، زخم­های مختلف، تب­های تیفوسی و تیفوئیدی، عفونت چشم و حتی مننژیت مغزی نخاعی به کار می­رفت. کاربرد این فلز از سال ۱۹۴۰ به بعد زمانی که پنی­سیلین­ها وارد بازار داروهای ضد میکروبی شدند، رو به کاهش نهاد اما حذف نشد، کما اینکه تا به امروز نیز مصرف موضعی داروهای حاوی نقره در درمان عفونت­های موضعی و نیز پیش­گیری از عفونت در زخم­های پوستی و نیز سوختگی­ها ادامه دارد(۱۰۲).
در قرن نوزدهم بافت­های گرانوله شده از روی زخم بوسیله­ی نیترات نقره به منظور تشکیل اپیتلیال و جلوگیری از خشکی پوست، برداشته می­شد. از غلظت­های مختلف نیترات نقره برای درمان زخم­های تازه استفاده می­کردند. در سال ۱۸۸۱ میلادی Carl S.F از قطره­های چشمی نیترات نقره برای درمان بیماری­های چشمی اطفال استفاده کرد. در سال ۱۹۴۰ بعد از معرفی شدن پنی­سیلین، استفاده از نیترات نقره ۵/۰٪ را برای درمان زخم­ها عنوان کرد، استفاده از آن وارد اذهان عمومی شد. او بیان کرد که این محلول با تکثیر اپیتلیال تداخلی ندارد و اثرات ضد میکروبی علیه استافیلوکوکوس اورئوس، سودوموناس آئروژینوزا و اشرشیا کلی دارد. در سال ۱۹۶۸، نیترات نقره با سولفونامید برای ساخت کرم سولفادیازین ترکیب شد، که به عنوان یک عامل ضد میکروبی برای درمان زخم­ها استفاده شد. سیلور سولفادیازین بر روی باکتری­هایی مثل اشرشیاکلی، استاف اورئوس، گونه­ های کلبسیلا و سودوموناس مؤثر می­باشد. همچنین اثرات ضد قارچی و ضد ویروسی نیز از خود نشان می­دهد. امروزه به دلیل مقاومت باکتریایی ایجاد شده علیه آنتی­بیوتیک­ها، پزشکان به استفاده از نقره برای پوشاندن سطوح زخم­ها روی آورده­اند(۴۰، ۷۰)
۲-۲-۷- دلایل استفاده از نانو ذرات نقره به عنوان عامل ضد میکروبی در این تحقیق
نانو ذرات نقره از جهات بسیاری نسبت به سایر مواد ضد میکروبی و آنتی بیوتیک­ها دارای برتری است، این برتری­ها باعث شده است که در عصر حاضر دانشمندان به فکر استفاده دوباره از این فلز با رویکرد به سوابق گذشته از موفقیت­های آن در مواجهه با عوامل میکروبی ایجاد کننده عفونت­های مختلف بیفتند(۶۹، ۸۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]




بررسی تأثیر توان‌بخشی شناختی رایانه­ای بر حافظه معنایی بیماران آسیب مغزی
بررسی تأثیر توان‌بخشی شناختی رایانه­ای بر حافظه رویدادی بیماران آسیب مغزی
بررسی تأثیر توان‌بخشی شناختی رایانه­ای بر حافظه آینده‌نگر بیماران آسیب مغزی
بررسی تأثیر توان‌بخشی شناختی رایانه­ای بر حافظه روزمره بیماران آسیب مغزی
سؤال‌های پژوهش
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای چه تأثیری بر حافظه کاری بیماران آسیب مغزی دارد؟
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای چه تأثیری بر حافظه معنایی بیماران آسیب مغزی دارد؟
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای چه تأثیری بر حافظه رویدادی بیماران آسیب مغزی دارد؟
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای چه تأثیری بر حافظه آینده‌نگر بیماران آسیب مغزی دارد؟
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای چه تأثیری بر حافظه روزمره بیماران آسیب مغزی دارد؟
فرضیه‌های پژوهش
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای به بهبود عملکرد حافظه کاری بیماران آسیب مغزی کمک می‌کند
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای به بهبود عملکرد حافظه معنایی بیماران آسیب مغزی کمک می‌کند
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای به بهبود عملکرد حافظه رویدادی بیماران آسیب مغزی کمک می‌کند
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای به بهبود عملکرد حافظه آینده‌نگر بیماران آسیب مغزی کمک می‌کند
برنامه توان‌بخشی شناختی رایانه­ای به بهبود عملکرد حافظه روزمره بیماران آسیب مغزی کمک می‌کند
تعریف اصطلاحات
تعاریف نظری
آسیب مغزی تروماتیک (TBI)
بر اساس تعریف مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های آمریکا (۲۰۱۰) آسیب ساختاری و یا اختلال فیزیولوژیک در عملکرد مغز ناشی از ضربه بیرونی به سر می‌باشد. آسیب مغزی تروماتیک ممکن است در اثر برخورد سر با یک مانع، ضربه یا تکان شدید سر اتفاق افتد و عملکرد طبیعی مغز را مختل می‌سازد. شدت علائم و سطح ناتوانی پس از آسیب مغزی بستگی به‌شدت آسیب اولیه دارد، اما در اغلب موارد آسیب مغزی با عوارض جسمی، احساسی و شناختی همراه است.
حافظه
توانایی دریافت، اندوزش و بازیابی اطلاعات است (ویلسون، ۲۰۰۹).
توان‌بخشی شناختی
مجموعه ساخت یافته از فعالیت‌های درمانی طراحی شده برای آموزش مجدد حافظه و سایر عملکردهای شناختی فرد است که بر پایه ارزیابی و درک اختلالات مغزی و رفتاری بیمار می‌باشد (سیسرون و همکاران، ۲۰۰۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعاریف عملیاتی
آسیب مغزی تروماتیک (TBI)
منظور از آسیب مغزی تروماتیک در این پژوهش، آسیب ساختاری و یا اختلال شناختی در عملکرد مغز که در اثر برخورد سر با یک مانع، ضربه یا تکان شدید سر اتفاق افتد و عملکرد طبیعی مغز را مختل می‌سازد.
حافظه
نمره‌ای که فرد از آزمون‌های حافظه کاری، معنایی، رویدادی، روزمره و آینده‌نگر به دست می‌آورد
توان‌بخشی شناختی
انجام تمرینات پیش‌بینی شده در نرم‌افزار توان‌بخشی حافظه که توسط نویسنده طراحی شده است و شامل ماژول‌های مختلف برای توان‌بخشی انواع حافظه ازجمله حافظه کاری، معنایی، رویدادی، روزمره و آینده‌نگر است.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
فصل ۲
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مقدمه
بروز اختلالات حافظه بعد از آسیب‌های عصب‌شناختی، بسیار شایع است. تقریباً ۱۰ درصد از افراد سالمند بالای ۶۵ سال، دچار دمانس هستند که همیشه آسیب حافظه پیامد اجتناب‌ناپذیر آن است. در حدود ۳۴ درصد از افراد مبتلا به ام.اس، دچار مشکلات متوسط تا شدید حافظه هستند و همچنین تقریباً ۷۰ درصد از افراد مبتلا به ایدز چنین وضعی را دارند. حدود ۳۶ درصد از بازمانده‌های آسیب مغزی تروماتیک با آسیب جدی حافظه برای باقیمانده عمرشان، زندگی کنند. تقریباً ۷۰ درصد از بازمانده‌های آنسفالیت، اختلالات حافظه را تجربه می‌کنند، حدود ۱۰ درصد از افراد دچار صرع قطعه گیجگاهی نیز دچار اختلال حافظه هستند. بازمانده‌های سکته مغزی، تومور مغزی، سکته قلبی، نشانگان کورساکوف[۲۸]، مسمومیت با منواکسید کربن، مننژیت و بیماری‌های کمتر شناخته‌شده ممکن است همچنین مشکلات شدید حافظه را تجربه کنند.
با توجه به تعداد زیاد و شدت مشکلاتی که این افراد در زندگی روزمره با آن‌ها روبرو هستند، کمک و راهنمایی کمی برای آن‌ها و خانواده آن‌ها وجود دارد. بسیاری از آن‌ها در سن کار هستند و بازگشت به کار برای آن‌ها نامحتمل است؛ بسیاری از این افراد استقلال خود را از دست خواهند داد زیرا آن‌ها نمی‌توانند مواردی را که برای هدایت زندگی روزمره مهم هستند را به یاد آورند مثلاً آیا آن‌ها غذا خورده‌اند یا کجا دارند می‌روند، یا چه کاری انجام داده‌اند. بسیاری از آن‌ها دچار اضطراب، تنش و فقدان اعتمادبه‌نفس می‌شوند. این مشکلات چند برابر می‌شوند وقتی خانواده آن‌ها به خاطر نگرانی در مورد آینده یا به خاطر اینکه آن‌ها مجبورند از فرد دچار آسیب حافظه مراقبت کنند دچار استرس شدید می‌شوند. این نگرانی می‌تواند به واسطه ناراحتی‌ها تقریباً غیرقابل‌تحمل به خاطر شنیدن یک سؤال که هر روز چند بار و یا هر ساعت تکرار می‌گردد، تشدید گردد.
دیدگاه غالب بسیاری از عصب شناسان و جراحان مغز و اعصاب، برخی از روان‌پزشکان و تعداد کمی از عصب روانشناسان این است که کار کمی می‌توان برای کاهش مشکلات افراد دچار آسیب حافظه انجام داد. این دیدگاه احتمالاً از این دیدگاه نشأت می‌گیرد که برای بازیابی عملکرد ازدست‌رفته حافظه کار کمی می‌توان انجام داد و درواقع در حال حاضر هیچ دارویی، عمل جراحی، یا ورزشی نمی‌تواند حافظه را باز گرداند با این‌حال، پذیرش این واقعیت که در حال حاضر ما کار کمی می‌توانیم برای بازگرداندن عملکرد حافظه انجام دهیم به این معنا نیست که هیچ کاری نمی‌توانیم برای کاهش و یا تعدیل مشکلات واقعی پیش روی افراد دچار آسیب حافظه انجام داد.
در این فصل، پس از ارائه تعاریفی از حافظه، به انواع حافظه و اختلالات مربوط به هرکدام خواهیم پرداخت سپس بهبودی، مکانیسم‌های بهبودی و روش‌های توان‌بخشی حافظه و نهایتاً توان‌بخشی شناختی به کمک رایانه را مطرح خواهیم ساخت و در سراسر این فصل، تلاش شده است پژوهش‌های مربوط به هر مبحث، به‌صورت دقیق و روشن آورده شود و در نهایت یک جمع‌بندی از مطالب فصل ارائه خواهد شد.
آسیب مغزی تروماتیک
آسیب مغزی عبارت است از بروز اختلال در کارکرد مغز در اثر وارد شدن نیرویی مستقیم یا غیرمستقیم به سر. اصطلاحاتی نظیر ضربه مغزی و آسیب تروماتیک خفیف مغزی اغلب به جای یکدیگر به کار می‌روند. اگرچه هیچ تعریف یکدست و واحدی برای ضربه مغزی وجود ندارد ضربه مغزی آسیب شایعی است که به عنوان یک نگرانی عمده در حیطه مراقبت سلامت جلوه می‌کند. سالانه ۱۰ میلیون نفر در جهان دچار آسیب مغزی تروماتیک (TBI) می‌شوند (کوهلر و همکاران، ۲۰۱۱) و در آمریکا، هر ساله ۷/۱ میلیون نفر دچار آسیب مغزی می‌شوند تگلیافری، کومپگنون، کورسیک، سروادی و کوراس[۲۹] (۲۰۰۶) بر اساس مطالعات مختلف در کشورهای اروپایی، نرخ بروز سالانه TBI را ۲۳۵ مورد در ۱۰۰۰۰۰ نفر محاسبه کردند. در ایران نیز آسیب مغزی از نظر مرگ‌ومیر دارای رتبه دوم است و یکی از علل ناتوانی‌های طولانی‌مدت و از کارافتادگی در افراد زیر ۲۴ سال شناخته می‌شود (ابراهیمی فخار، مشیری و زند، ۱۳۸۶). هزینه‌های مستقیم (درمان) و غیرمستقیم (مثل از کار افتادگی) این موارد تنها در آمریکا ۶۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است (فینکل استین، کورسو و میلر[۳۰]، ۲۰۰۶).
آسیب مغزی تروماتیک ممکن است در اثر برخورد سر با یک مانع، ضربه یا تکان شدید سر اتفاق افتد و عملکرد طبیعی مغز را مختل می‌سازد. آسیب مغزی تروماتیک عمدتاً به دلیل تصادف‌های رانندگی، حوادث ورزشی، سقوط و درگیری و نزاع روی می‌دهد (موسسه ملی سلامت[۳۱]، ۱۹۹۸).
آسیب مغزی می‌تواند موضعی یا منتشر باشد و انواع مختلفی دارد ازجمله کوفتگی مغز[۳۲]، هماتوم روی سخت‌شامه[۳۳] (EDH)، هماتوم زیر سخت‌شامه[۳۴] (SDH)، خونریزی تحت عنکبوتیه[۳۵] (SAH)، خونریزی داخل بطنی[۳۶] (IVH)، هماتوم داخل مغزی[۳۷] (ICH)؛ همچنین بسته به مکان آسیب (پیشانی، گیجگاهی، آهیانه ای و پس‌سری) و جهت آسیب (چپ، راست یا دو طرفه علائم متفاوت داشته باشد.
شیوع
آسیب مغزی تروماتیک یکی از علل عمده مرگ و ناتوانی‌های طولانی‌مدت برای اشخاص ۳۵ ساله و جوان‌تر است و طی تخمین‌های به عمل آمده حدود ۸۰ تا ۹۰ هزار نفر در سال با ناتوانی طولانی‌مدت به دنبال TBI زندگی می‌کنند. ۵٪ این آسیب‌ها نیز منجر به مرگ می‌شود؛ ۱۴٪ موارد ممکن است در حد متوسط تا شدید باقی بمانند و مابقی در دسته ترومای خفیف قرار می‌گیرند. پیشرفت‌های چشمگیر در حوزه جراحی‌های ترومای سر و نیز بهبود خدمات بیمارستانی و نظام مراقبت از افراد دچار تروما در طول چند ساله اخیر در کشور ما سبب افزایش بقا و بهبود بیشتر بیماران متحمل TBI شده است. با این حال نقایص شناختی و حرکتی فراوانی برای بسیاری از بیماران، خصوصاً آن دسته از بیمارانی که آسیب‌دیدگی متوسط تا شدید را تجربه کرده‌اند، باقی می‌ماند.
هر سال دست‌کم ۴/۱ میلیون مورد TBI در ایالات متحده گزارش می‌شود کـه نزدیـک بـه ۵۰۰۰۰ نفر آن‌ها می‌میرند، ۲۳۵۰۰۰ نفر در بیمارستان‌ها پذیرش می‌شوند و ۱/۱ میلیون نفـر پس از درمان از بخش‌های اورژانس مرخص می‌شوند (لانـگ لوییس، روتلاند- براون و والد[۳۸]، ۲۰۰۶) آسیب مغـزی در ایران نیز از نظر مرگ و میر رتبـه دوم را دارا اسـت و یکـی از علل ناتوانی‌های درازمدت و ازکارافتادگی افراد زیر ۲۴ سـال شــناخته می‌شود (ابراهیمی فخــار، مشـیری و زنـد، ۱۳۸۶). پژوهش‌های پراکنده‌ای که در این باره در ایـران انجـام شـده، در زمینه سوانح و تصادف‌ها، این کشور را در شـمار نخسـتین کشورهای جهان نشان داده‌اند و بیشترین آسیب‌های وارده بـه سر و گردن و آسیب‌های مغـزی بـوده اسـت (صادقی، ۱۳۷۷؛ رنگـرز جـدی و فرزنــدی پــور، ۱۳۸۱؛ خــاتمی و همکــاران، ۱۳۸۲؛ یوسـف زاده چابـک، احمـدی دافچـاهی و همکـاران، ۱۳۸۶) یوسـف زاده چابـک، صـفایی و همکـاران (۱۳۸۶) در بررسی همه‌گیرشناسی ضربه‌های وارده به سر در استان گیلان، از ۵۲۵۶ بیمــار آســیب دیــده، مراجعه‌کننده بــه بیمارســتان پور سینای رشـت، ۳۳۹۶ نفــر (۶۴%) را دچـار ضــربه مغـزی گزارش نمودند.
شدت آسیب مغزی تروماتیک
شدت آسیب مغزی تروماتیک پیوستاری از هشیاری پایین تا ناتوانی شدید و یا فوت را در بر می‌گیرند. برای طبقه‌بندی شدت آسیب از دو معیار سطح کما در ۲۴ ساعت اول پس از آسیب و مدت یادزدودگی پس از ضربه[۳۹] (PTA) استفاده می‌گردد و طبق این دو ملاک، آسیب مغزی به خفیف، متوسط و شدید تقسیم می‌شود. عمق کما در ساعات اولیه پس از آسیب یک شاخص مهم است و با مقیاس کمای گلاسگو[۴۰] (GCS) سنجیده می‌شود. این مقیاس از باز کردن چشم‌ها، بهترین پاسخ حرکتی و بهترین پاسخ کلامی استفاده می‌کند تا سطح کما را تعیین نماید. دامنه نمرات ۱۵-۳ است و نمره کمتر از ۸ معمولاً دال بر آسیب شدید، ۱۲-۹ آسیب متوسط و ۱۵-۱۳ آسیب خفیف است (سهلبرگ، ماتییر[۴۱]، ۲۰۰۱)
PTA مدت کما و مدت زمانی که حافظه بیمار برای یادآوری رویدادهای جاری پایدار، پیوسته و دقیق گردد در برمی‌گیرد که می‌تواند همراه با اختلال جهت‌یابی، تحریک‌پذیری باشد. شدت TBI بر اساس نمره اولیه GCS، مدت کما و مدت PTA می‌باشد (سهلبرگ، ماتییر، ۲۰۰۱). بر اساس مدت PTA، اگر علائم بیش از ۲۴ ساعت وجود داشته باشند، آسیب مغزی شدید، ۱ تا ۲۴ ساعت، متوسط و کمتر از یک ساعت، خفیف گزارش می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم