منابع پایان نامه ها | قسمت 3 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۱- استقلال: از نخستین نشانه های رشد اجتماعی است. استقلال یعنی توانایی انجام کارها بدون کمک گرفتن از دیگران، یعنی فرد توانایی آن را داشته باشد که گاه گاهی هم تنها باشد و از این تنهایی لذت ببرد. این آزادی و استقلال نتیجه دو عامل است:
الف) احساس توانایی در هدایت اعمال یعنی عدم احتیاج به دیگران برای انجام کارها.
ب) اعتمادی که خانواده ها پیدا میکنند که این هم به واسطه تواناییهایی است که فرد از خود بروز میدهد. یکی از مهم ترین ویژگیهای فرد رشد یافته از نظر اجتماعی، استقلال در تصمیمگیری است. انسان در طول حیات خود ناچار است پیوسته انتخاب و تصمیمگیری کند، این انتخاب و تصمیمگیریها مربوط به کارهای جزئی و کوچک است و البته زیاده روی در انتخاب به نوعی عقب افتادگی می انجامد و این نوع استقلال غیرمنطقی است (وایتزمن، ترجمه نظیری ،۱۳۸۷) .
۲- پذیرش مسئولیت: با پذیرش مسئولیت و مبارزه با مشکلات و درگیر شدن با مسائل است که انسان رشد مییابد و استعدادهای نهفتهاش شکوفا میشود و از این طریق است که احساس اعتماد به نفس در انسان پا میگیرد. فرد با کنارهگیری و فرار از مسئولیت وقتی کارهایی به او محول میشود، باعث سرخوردگی خود میشود. هنگامی که شخص گامی را برای پذیرفتن کاری دشوار برمیدارد، یعنی از موقعیت کنونی خود یک قدم جلوتر میرود. بنابرین در موقعیتهای تازه، امکان پیشرفت بیشتر خود را فراهم میکند. در اینجا یک نکته حائز اهمیت است و آن داشتن پشتکار و کوشش مداوم و امیدواری است.
۳- روابط و سازگاری با دیگران: احساس وحدت اجتماعی و برقراری روابط متقابل میان افراد یک اجتماع و همکاری با دیگران از جمله خصایص و نشانه های رشد و تکامل اجتماعی است. رسیدن به مرحلهای از رشد مستلزم آن است که کودک در علایقش تغییر ایجاد کند، شیوه های جدید رفتار را فراگیرد و دوستان جدیدی انتخاب کند. هیچ طفلی هنگام تولد موجود اجتماعی نیست، او باید سلوک با دیگران و سازگاری اجتماعی خود را در اثر تماس با مردم بیاموزد.
۴- آینده نگری: ویژگی دیگر یک انسان که از نظر اجتماعی رشد یافته باشد، آینده نگری است. او یاد میگیرد که تصمیمات امروز ممکن است در زندگی فردا و سال های آیندهاش تأثیر بگذارد و بنابرین هر چه به دست میآورد خرج نمیکند.
۵- میانهروی: میانهروی نشانه و مشخصه اصلی بلوغ و اجتماعی شدن میباشد. نشانه دیگر این است که لذت ها، کامیابی ها و حتی کارهای دیگر را متعادل نگه میدارد و اگر برای او ممکن باشد که بیشتر ساعات خود را صرف تفریح و لذت بردن کند، هرگز چنین کاری نمیکند و ساعت معینی را برای این کار در نظر میگیرد.
۶- امیدواری و خوشبینی: برای بریدن از دنیای بدون مسئولیت و سبکبال کودکی و ورود به مرحله بزرگسالی که روز به روز به پذیرش مسئولیت های بیشتر می انجامد، واقعاً باید روحیه ای قوی داشت. انسانی که از نظر اجتماعی وعاطفی به بلوغ رسیده است در مسائل اساسی زندگی موضعگیری میکند و در حرکت به سوی نیکورزی سهم مثبت بیشتری به عهده میگیرد. در مقابل رویدادهای غیرمنتظره و حوادث ناراحت کننده، یک شخص رشد یافته از کوره در نمیرود و خود را نباخته و با گذشتن از موانع و آسان گرفتن مشکلات، بهترین دستیار کمک کننده خویش میباشد (وایتزمن، ۱۹۹۱).
۲-۴ ابعاد رشد اجتماعی
رشد اجتماعی مهم ترین جنبه از وجود هر شخص است چون فرض بر این است که افراد بدون رشد اجتماعی و داشتن مهارت های لازم قادر نیستند در تعامل اجتماعی با سایرین وظایف خود را انجام دهند. کسانی که در زمینه رشد اجتماعی به شکوفایی رسیدهاند، به سطحی از مهارت در روابط اجتماعی دست یافتهاند که میتوانند با مردم به راحتی زندگی سازگارانهای داشته باشند (ماسن و همکاران، ترجمه یاسایی، ۱۳۹۰).
انسان درون اجتماع زندگی میکند و لاجرم رفتارهایی که از او سر میزند، بخشی از آن ها در ارتباط با تعاملات اجتماعی و یا به نحوی از طرف عوامل اجتماعی تحت تأثیر قرار میگیرد. به طوری که رفتار یک فرد در تنهایی متفاوت از رفتاری خواهد بود که در جمع از خود نشان میدهد. رفتار اجتماعی یعنی هر رفتاری که متضمن کنش متقابل دو یا چند انسان باشد انسان به عنوان یک موجود اجتماعی از همان بدو تولد گرایشات اجتماعی از خود نشان میدهد. نیاز به کسب حمایت و امنیت مراقبین، شاید اولین نشانه های نیازمندی فرد به عوامل بیرونی است. لبخند اجتماعی را که در حدود ماه های اول زندگی در نوزاد دیده میشود، به عنوان اولین ارتباطات او با محیط اجتماعی خویش میدانند.
اگر چه در آغاز افرادی که به عنوان اجتماع، برای نوزاد شناخته میشوند، خیلی محدود بوده و اغلب شامل پدر و مادر و نزدیکان او میشود اما بهتدریج این روابط گستردهتر شده و به افراد بیشتری عمومیت پیدا میکند. شروع زودرس چنین رفتارهایی حاکی از اهمیت روابط و رفتارهای اجتماعی برای فرد است. هر چند این گونه رفتارها مختص انسان نبوده و در اغلب حیوانات نیز دیده میشود. نیاز به دوست داشتن، نیاز به حمایت، نیاز به کسب امنیت و نیاز به پیوند جویی از نیازهای اساسی انسان هستند که مازلو آن ها را در سلسله مراتب نیازهای خود قرار داده است و به اهمیت آن ها در خود شکوفایی فرد تأکید کردهاست. روشن است در یک سوی این نیازها فرد و در سوی دیگر آن، اجتماع قرار دارد. ارضاء این نیازها در ارتباط فرد با جامعه میسر خواهد بود (همان منبع).
در حدود ۴-۵ سالگی کودک توجه خاصی به همسالان خود پیدا میکند و علاقمند ارتباط بیشتری با آن ها است. این روند نیز بهتدریج گستردهتر میشود و در سال های اولیه دبستان با علاقمندی بیشتری به برقراری روابط اجتماعی اقدام میکند. رفتارهای اجتماعی در این دوران عمدتاًً از طریق بازی با همسالان نمود پیدا میکند. کودک با برقراری تعاملات جدید با گروههای جدید همسالان رفتارهای جدید را میآموزد و در موارد زیادی آن ها را در رفتارهای اجتماعی خود منعکس میسازد. رسیدن به سن دبستانی برای کودک به منزلهی ورود به یک دنیای جدید گسترده و دستیابی به یک شبکه ارتباطات اجتماعی است.
در این دوره کودک با مسائل گوناگونی از جمله رشد مهارت های مختلف (مانند رعایت نوبت و قانون در بازی) در زمینه های گوناگون، یادگیری روشهای ارتباط اجتماعی با همسالان، همانند سازی و ارتباط با بزرگ سالانی غیر از والدین در مدرسه، افزایش خود مختاری[۱۶] و استقلال رشد وجدان و معیارهای اخلاقی مواجه میگردد و آن ها را تجربه کند. در سن نوجوانی گرایش فرد به گروههای اجتماعی بیشتر و بیشتر میشود، طوری که این دوران با این ویژگی اساسی مشخص میشود که فرد به عضویت گروههای مختلف در میآید و در تعامل با این گروهها رفتارهای اجتماعی خود را شکل میدهد. در سنین بعدی رفتارهای اجتماعی پختهتر شدهاند. فرد با انتخاب شغل، ادامه تحصیل و انتخاب همسر، رفتارهای گستردهتر اجتماعی پیدا میکند (همان منبع ).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 11:21:00 ق.ظ ]
|