|
|
مجموع
۳۶۶
۸/۹۵
۵- ۲۵- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تمایل به استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری داده های تمایل به استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری در جدول (۵-۲۴) به صورت طبقه بندی شده، خلاصه شده است. این جدول نشان دهنده توزیع پاسخگویان بر حسب تمایل به استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری میباشد. نمرات پاسخگویان بر اساس حداقل و حداکثر نمرات برای مجموع گویهها، به سه طبقه پایین، متوسط و بالا تقسیم بندی گردید. بر این اساس پاسخگویانی که نمره آنها در طبقه اول قرار داشت، نگرش سطح پایینی نسبت به تمایل به استفاده از وسایل جلوگیری داشتند. افرادی که نمره آنها در سطح متوسط بوده، در طبقه دوم قرار گرفتند و نگرش متوسطی به تمایل به استفاده از وسایل جلوگیری داشتند. پاسخگویانی که نمره آنها در طبقه سوم بر اساس طبقه بندی داده ها، قرار داشت، نیز نگرش بالایی یا به عبارت دیگر نگرش مثبتتری نسبت به تمایل به استفاده از وسایل جلوگیری داشته اند. داده های جدول نشان میدهد که ۷/۴ درصد از پاسخگویان تمایل پایینی داشته اند؛ ۲/۴۹ درصد تمایل متوسط و ۷/۳۸ درصد تمایل بالایی در مورد استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری داشته اند.
جدول ۵-۲۴: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تمایل به استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری
فراوانی
درصد
تمایل پایین
۱۸
۷/۴
تمایل متوسط
۱۸۸
۲/۴۹
تمایل بالا
۱۴۸
۷/۳۸
مجموع
۳۵۴
۷/۹۲
۵- ۲۶- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سهولت دسترسی به وسایل جلوگیری از بارداری همانطور که مشاهده می شود جدول (۵-۲۵) نشان دهنده توزیع پاسخگویان بر حسب سهولت دسترسی به وسایل جلوگیری از بارداری است. نمرات پاسخگویان بر اساس حداقل و حداکثر نمرات برای مجموع گویه ها، به سه طبقه پایین، متوسط و بالا تقسیم بندی گردید. بر این اساس پاسخگویانی که نمره آنها در طبقه اول قرار داشت، دسترسی سطح پایینی نسبت به وسایل جلوگیری از بارداری داشتند. افرادی که نمره آنها در سطح متوسط بوده، در طبقه دوم قرار گرفتند و دسترسی متوسطی نسبت به وسایل جلوگیری داشتند. پاسخگویانی که نمره آنها در طبقه سوم بر اساس طبقه بندی داده ها، قرار داشت، نیز دسترسی بالایی نسبت به وسایل جلوگیری از بارداری داشته اند. داده های جدول نشان میدهد که ۸/۱ درصد از پاسخگویان دسترسی پایین داشته اند؛ ۹/۲۴ درصد دسترسی متوسط و ۱/۴۷ درصد دسترسی بالایی نسبت به وسایل جلوگیری از بارداری داشته اند. جدول ۵-۲۵: فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان سهولت دسترسی به وسایل جلوگیری از بارداری
فراوانی
درصد
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:10:00 ق.ظ ]
|
|
۲ـ۱ـ۳ـ جایگاه اقرار از حیث سیستم قضایی از نظر تاریخی، آیین دادرسی تحولات مختلفی را پشت سر گذاشته است. در خصوص جایگاه ادله اثبات از حیث نظام حاکم بر دادرسی نظامهای مختلف را به دو دسته اتهامی و تفتیشی تقسیم کردهاند که به شرح و توضیح آنها میپردازیم. ۱ـ نظام آیین دادرسی اتهامی: در آیین دادرسی اتهامی این مدعی و یا طرفین دعوی و یا خانواده آنها هستند که جریان دعوی را به دست میگیرند و بدون آنها اصلاً دعوی به جریان نمیافتد. در این نظام، کسی که متصدی امر قضا قرار میگیرد، قاضی حرفهای و یا فردی صالح برای تصدی این امر نمیباشد، بلکه فردی است مثل طرف دعوی. یعنی طرف دعوی در مقابل فردی در حکم مبصر کلاس و شخصی نظیر خود به پاسخگویی میپردازد. در این شیوه، آیین دادرسی شفاهی است یعنی پرونده تشکیل نمیشود و همه مراحل دادرسی در مقابل طرف مقابل انجام میشود. همچنین رسیدگی به صورت علنی برگزار شده و عموم مردم حق حضور در جلسه دادرسی را دارند. در سیستم اتهامی، دادرسی به صورت تعارضی برگزار میشود. یعنی مدعی و منکر در مقابل همدیگر به طرح دعوی و دفاع از خود میپردازند. قاضی در این رابطه داور بیطرفی است که اظهارات دوطرف را به دقت گوش میکند و پس از احراز اینکه از اصول دادرسی تخطی نشده، در نهایت به انشای رأی میپردازد. بار اثبات دلیل در این نظام، بر عهده مدعی است. بنابراین طرفی که به طریق مقتضی بتواند ادعای خود را به اثبات برساند، طبعاً پیروز دعوا خواهد بود. در این شیوه، دادستان و پازپرس و یا قاضی تحقیق برای تهیه دلایل وجود ندارد و حکم دادرس کم و بیش مبتنی بر یک احتمال قوی است و اعتبار نسبی دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در فرانسه دادگاههای تجاری از این شیوه استفاده میکنند و در ایران نیز در هیأتهای تشخیص و هیأت حل اختلاف کارگر و کارفرما که در اداره کار مستقر است، از این روش تبعیت میشود. ۲ـ نظام آیین دادرسی تفتیشی: در این نظام، منازعه و جدال لفظی بین طرفین متنازعین وجود ندارد بلکه این جدال و منازعه بهگونهای بین قاضی و متهم ملاحظه میشود. قدرت قاضی در این نظام بهعنوان مدافع منافع جامعه بسیار زیاد است. این قاضی است که تمامی وسایل و ابزارهای کشف جرم را در اختیار دارد و مجرم را به مدد آن وسایل مشروع به اعتراف وا میدارد. نظام دادرسی تفتیشی اغلب بهصورت مخفی میباشد. مردم عادی نمیتوانند از جریان دادرسی مطلع شوند و لذا قضاوت اذهان عمومی از جریان این نوع دادرسیها و طبیعت احکام صادره از این دادگاهها ممکن نمیباشد. در این شیوه، آیین دادرسی بهصورت نوشته خواهد بود و هر چه در دادرسی اتفاق افتد و هر مدرکی به پرونده اضافه شود، باید بهصورت کلمه به کلمه مکتوب در پرونده مندرج گردد. درج کتبی اسناد و مدارک در پرونده، به قضات رسیدگی کننده در مراحل بالاتر امکان رسیدگی مجدد دقیق و عادلانه را میدهد. نتیجه اینکه حکم قاضی با توجه به غیرعلنی بودن دادرسی نهایتاً از چشم ناظرین رسیدگیکننده در مراحل بالاتر دور نمیماند. از خصوصیات دیگر این نظام دادرسی، رجحان نظام دلایل قانونی است. یعنی قاضی فقط به دلایلی میتواند ترتیب اثر دهد که ارزش و اعتبار تعداد مورد لازم از آنها، توسط قانون قبلاً مشخص شده است. مهمترین ویژگی این نظام در نقش قاضی ظاهر میگردد، یعنی قاضی صرفاً داور بیطرف و مبصر کلاس نیست بلکه خود بهطور مؤثر در امر دادرسی برای کشف حقیقت شرکت میکند. در این نظام قاضی مکلف است به دلایلی توجه کند که ارزش و اعتبار آنها قبلاً توسط قانون مشخص شده است. در سیستم اتهامی به ترتیب شهادت، اقرار و سوگند اهمیت فراوانی دارد اما در نظام تفتیشی چون غالباً سیستم ادله قانونی مورد نظر است اقرار از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار میباشد و شهادت در درجه بعدی قرار میگیرد. ۲ـ۲ـ تحصیل دلیل در نظام حقوق مدنی ایران برای استفاده از حق، وجود آن کافی نیست. اگر حق همراه با دلیل نباشد و به اثبات نرسد، اجرای آن منوط به میل بدهکار میشود و نمیتوان از نیروی دولت در این راه یاری خواست. چهبسا حقوقی که بهدلیل بیتجربگی یا حسن نیت صاحب آن از بین میرود و چه بسیارند کسانی که چون وسیله اثبات حق خود را ندارند، یا از دادخواهی منصرف میشوند و یا دعوا را میبازند و به جبران خسارت متجاوز نیز محکوم میشوند. آوردن دلیل بهطور معمول وقتی ضرورت پیدا میکند که وجود حق انکار و طلبکار ناچار شده است به دادگاه برود و دعوا را آغاز کند. به همین جهت، بیشتر نویسندگان «دلیل» را از وسایل اثبات دعوا و دفاع از آن میشمرند. قانون مدنی جلد سوم را به «ادله اثبات دعوا» اختصاص داده (مواد ۱۲۵۷ به بعد) و قانون آیین دادرسی مدنی در تعریف دلیل میگوید: «دلیل عبارت از امری است که اصحاب دعوا برای اثبات دعوا یا دفاع از دعوا به آن استناد مینمایند». اثبات حق با کسی است که اجرای آن را از دادگاه میخواهد. اثبات حق به احراز واقعهای بستگی دارد که خواهان باید برای آن دلیل بدهد، این شخص را در اصطلاح «مدعی» یا «خواهان» مینامند. بهعنوان مثال، کسی ادعا میکند که از دیگری طلبکار است و بدهکار حق او را نداده است. دیگری از دادگاه میخواهد که غاصبی را از ملکش بیرون کند. در این دو دعوا، کسی که به دادگاه رجوع کرده و تغییر وضع موجود را میخواهد باید دلیل بدهد: او باید ثابت کند که حقی بر عهده بدهکار دارد یا صاحب ملکی است که بهوسیله خوانده غصب شده و باید به او بازگردانده شود. برعکس، آن که وقوع حادثی را انکار میکند، بهطور معمول نیازی به دلیل آوردن ندارد و برای ردّ ادعا در پناه انکار خود قرار میگیرد و هم اوست که «مدعی علیه» یا «خوانده» نامیده میشود. ۲ـ۲ـ۱ـ انواع دلیل و جایگاه اقرار در نظامهای قضایی که از سیستم اقناع وجدان قاضی پیروی میکند، انواع ادله بهطور دقیق معین نمیشود و تعداد آنها زیاد است. قاضی در گردآوری و تعیین دایره ارزش آنها اختیار تام دارد. او میتواند در جریان دادرسی، به هر امری که بتواند موجب روشن شدن موضوع و اقناع وجدانش شود، تمسک جوید. البته در این نوع نظامهای قضایی نیز اموری بهعنوان ادله اثبات دعوی، که بیشتر فرایند رویه قضایی میباشد، ذکر میشود، ولی تعداد آنها به آنچه در قوانین آورده میشود محدود نیست. در نظامهای قضایی که از سیستم ادله قانونی پیروی میکند، ادله بهطور دقیق معین میباشد. تعداد آن کاملاً محدود است. در این نوع نظامها، تعداد ادله، پیشاپیش توسط قانونگذار توضیح داده شده است. بنابراین، در این نوع نظامها بحث دقیق درباره انواع ادله از اهمیت خاصی برخوردار است. نظام حقوق مدنی ایران همچون نظام حقوق فرانسه نظام دلایل قانونی را پذیرفتهاند، ولی در امور کیفری هم در فرانسه و هم در ایران، نظام دلایل آزاد مورد تبعیت واقع شده است. البته در حقوق جزای ایران نیز در برخی مقاطع از نظام دلایل قانونی تبعیت شده است. مثلاً برای اثبات هر کدام از جرایم پنجگانه (حدود، قصاص، دیات، تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) به خصوص برای حدود و قصاص آنها، دلیل اثباتی ویژهای پیشبینی شده است. برای نمونه، برای اثبات جرم قتل، اقرار و شهادت دو شاهد عادل مرد، شهود، قسامه و علم قاضی، بهعنوان دلایل قابل قبول ذکر شده است. برای دزدی، سه دلیل مذکور در ماده ۱۹۹ قانون مجازات اسلامی، و برای قوادی، لواط، سَحق و شرب خمر نیز سه دلیل خاص آمده است. بهاین ترتیب، برای هر جرم خاص، روش اثباتی ویژهای قرار داده شده است. یعنی در این موارد قاضی آزاد نیست که به هر وسیلهای برای اثبات جرم تمسک جوید بلکه باید از دلایل مندرج در قانون بهره گیرد. دلایل کلی و عمومی مندرج در قانون برای اثبات هر امر جزایی حسب نظر حقوقدانان بر پنج نوع است. اول اطلاعاتی است که از ضابطین دادگستری مثل گزارشات مأمورین انتظامی بهدست میآید و دوم اطلاعاتی است که پس از مشاهده محل توسط قاضی یا از طریق افراد مطلع کسب میشود. سوم اقرار خود فرد است. چهارم شهادت شهود و پنجم، قرائن، امارات و کارشناسی میباشند که بهطور غیرمستقیم و از طریق قیاس و بهرهگیری از عقل، دلالت بر وقوع جرم مینمایند. همانطور که اشاره گردید، نظام حقوق مدنی ایران از نظام دلایل قانونی تبعیت کرده است و مواد زیادی از آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ و قانون مدنی مصوب ۱۳۷۶ بهذکر، تعریف و تخصیص ادله اثبات دعوی اختصاص یافته است. قانون مدنی در کل، پنج دلیل اقرار، اسناد کتبی، شهادت، امارات و قسم را برای اثبات دعوی برشمرده است (قانون مدنی، ماده ۱۲۵۸) و سه قسم دیگر، کارشناسی، معاینه محلی و تحقیق محلی را قانون آیین دادرسی مدنی افزوده است (قانون آیین دادرسی عمومی و انقلاب در امور مدنی، از ماده ۲۴۸ تا ۲۶۹). در قانون مجازات اسلامی، علم قاضی نیز جزء ادله اثبات دعوی معرفی شده است. در جای دیگری از همین قانون قسامه نیز در خصوص قتل و جرح، به ادله اثبات دعوی افزوده شده است. و نیز در ماده ۱۶۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ تحقیق محلی جزء ادله اثبات دعوی شمرده شده است. کارشناسی، معاینه محلی و تحقیق محلی که در قانون مدنی ذکری از آنها نشده است، در قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ و در مواد ۲۴۸ تا ۲۶۹ آن، به همراه جزئیات بیان شده است. بنابراین ده نوع دلیل بهطور کلی در نصوص قانونی آمده است که در یک جمعبندی کلیتر به چهار دسته تقسیم میشوند: الف) مشاهدات و دریافتهای قاضی؛ شامل معاینه محلی، امارات قضایی، علم قاضی. ب) اسناد کتبی؛ اعم از اسناد رسمی و اسناد عادی. ج) اعلان طرفین؛ شامل اقرار، سوگند و قسامه. د) اعلان شخص ثالث؛ شامل شهادت، نظر کارشناس، گواهی و تحقیقات محلی. از جمع مواد موجود در قانون مدنی و قانون آیین دادرسی مدنی بهطور کلی، دلایل ذیل بهعنوان دلایل حقوقی بهدست میآید: ۲ـ۲ـ۱ـ۱ـ اقرار اقرار در میان ادله اثبات دعوی از جایگاه و منزلت ویژهای برخوردار است و اقرار نسبت به بینه نیز که در برخی روایات بهعنوان تنها دلیل اثبات دعوی آمده است، از اعتبار بیشتری برخوردار میباشد. برخی از فقها به صراحت فرمودهاند که اقرار از بینه اقواست و حتی برای اثبات اقرار به دلیل اولویت تمسک جسته و استدلال کردهاند که در صورتی که بینه را بتوان دلیل اثبات ادعا بهحساب آورد، بهطریق اولی، اقرار مثبت حق خواهد بود. اقرار ذاتاً مؤثر و قاطع دعواست، اما قبول و رد بینه، منوط به اجتهاد دادرس است و تا هنگامی که دادرس حکم ننماید مقبول بودن بینه معلوم نخواهد بود ولی اقرار مدعی علیه به هیچ وجه متوقف بر اجتهاد دادرس نمیباشد. حاصل از بیانات فوق آن است که اقرار مدعی علیه بر له مدعی، خواه پیش از حکم دادرس و یا پس از حکم، برای مدعی حجت میباشد ولی حجیت بینه فقط موقوف به حکم دادرس است. پس از درخواست مدعی برای صدور حکم، دادرس باید به محکومیت مقر حکم نموده، او را الزام به تأدیه نماید (سنگلجی، آیین دادرسی در اسلام، ص ۱۰۲). ۲ـ۲ـ۱ـ۲ـ اسناد کتبی دومین دلیلی که قانون مدنی در ماده ۱۲۵۸ ردیف نموده عنوان اسناد کتبی را دارد. در زمان حاضر رایجترین وسیله ارتباطات حقوقی در تمام جوامع سند میباشد. غالب پروندههای متشکل در مراجع قضایی به خصوص دادگاههای حقوقی مشتمل بر برگهایی است که عنوان سند را دارد. بخش عظیمی از امور عمومی سازمانهای دولتی تنظیم اسناد است. ماده ۱۲۸۴ قانون مدنی سند را چنین تعریف کرده است: «سند عبارت است از هر نوشتهای که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد». با این تعریف سند را با دو مشخصه میتوان شناخت. نوشته بودن و قابلیت استناد. سند نوشته است، نوشته تنوع بسیار دارد خط و علاماتی که چند نفر در روابط خود معمول کردهاند و بر صفحهای قرار دادهاند نوشته است. خطوط رمزی متداول و یا غیرمتداول که متضمن معنی و مفهومی باشد عنوان نوشته و سند را دارد. معمولیترین نوشته آن است که روی کاغذ، خطوطی قابل خواندن آمده باشد. سند باید قابلیت استناد داشته باشد معمولاً فرم و شکل آن مطرح نیست. منظور این است که نوشته باید بتواند برای اثبات ادعا یا در مقام دفاع بهکار برده شود و الا هر نوشته سند نیست. وجود سند و قدرت اثباتی آن و اهمیتی که بهعنوان دلیل دارد به خودی خود از بسیاری اختلافات و دعاوی میکاهد و اشخاص با وجود سند نیازی به طرح دعوی نمیبینند و اگر طرح دعوی شده باشد دادگاه با سرعت زیادی به آن خاتمه میبخشد، زیرا دادگاه مکلف است که به سند ترتیب اثر بدهد. ۲ـ۲ـ۱ـ۲ـ الف ـ تقسیم اسناد به رسمی و عادی اسناد را از جهات مختلف میتوان تقسیم کرد، ولی اولین و مهمترین تقسیمبندی مربوط به اسناد، همان تقسیم قانون مدنی است که اسناد را در دو قالب اسناد رسمی و اسناد عادی معرفی می کند (قانون مدنی، ماده ۱۲۸۶). ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی مقرر میدارد: اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک یا دفاتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مأمورین رسمی در حدود صلاحیت آنها بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشند رسمی است. و طبق ماده ۱۲۸۹ قانون مدنی غیر از اسناد مذکوره در ماده ۱۲۸۷ سایر اسناد عادی است. با این ترتیب اسناد رسمی سه دستهاند. ۱ـ اسناد تنظیمی در اداره ثبت اسناد و املاک. ۲ـ اسناد تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی. ۳ـ اسناد تنظیمی توسط سایر مأمورین رسمی، در حدود صلاحیت قانونی. غیر از مواردی که، اسناد رسمی شناخته شدهاند، بقیه اسناد عادی هستند از جمله: ۱ـ اسنادی که توسط مأمورین رسمی تنظیم شده و به امضا و یا مهر طرف رسیده باشد اما مأمور، صلاحیت تنظیم آن سند را نداشته باشد یا با داشتن صلاحیت در تنظیم سند ترتیبات قانونی را رعایت نکرده باشد (ماده ۱۲۹۳). ۲ـ نوشتههایی که مردم بدون دخالت مأموران رسمی و در غیر امور بازرگانی در جهت تنظیم روابط مالی و غیرمالی خود تهیه میکنند، مثل اسناد عادیطلب و یا رسید پرداخت دین. ۳ـ دفاتر بازرگانی و اسناد تجارتی از قبیل سفته و برات و چک که بهوسیله بازرگانان و در بعضی موارد بهوسیله غیربازرگانان وفق قانون تجارت تنظیم میشود. ۴ـ اسناد شخصی مثل نامهها، یادداشتها، دفاتر خصوصی و نظایر آن. ۵ـ اسناد عادی که در تنظیم آن طبق قانون باید تشریفات خاصی رعایت گردد مثل وصیتنامه خود نوشت یا وصیتنامه سری. ۲ـ۲ـ۱ـ۲ـ ب ـ تفاوت سند رسمی با سند عادی از جهات مختلف سند رسمی با سند عادی تفاوت دارد. این جهات را در ذیل شناسایی مینماییم: ۱ـ سند رسمی، قدرت اجرایی دارد در حالی که اصل در اسناد عادی، عدم قدرت اجرایی است. ۲ـ تاریخ سند رسمی، هم از لحاظ اصحاب دعوی و هم از نظر اشخاص ثالث، معتبر است در حالی که تاریخ سند عادی، برای اشخاص ثالث مؤثر نیست. ۳ـ در مورد سند رسمی، فقط ادعای جعل قابل طرح است. در حالی که سند عادی هم در معرض ادعای جعل بوده و هم قابل تکذیب (تردید و انکار) است. ۴ـ سند رسمی، تابع تشریفاتی است که از قبل قانون معین کرده، در حالی که اصل در سند عادی عدم تشریفات است. ۵ـ در سند رسمی، مأمور رسمی دولت در تنظیم آن دخالت دارد، در حالی که سند عادی را افراد به هر نحو بخواهند تنظیم مینمایند. ۶ـ سند رسمی، در صورت مفقود شدن، تهیه رونوشت از آن به سادگی ممکن است ولی با گمشدن سند عادی نمیشود از رونوشت آن استفاده کامل کرد (مدنی، ۱۳۸۵، ص ۱۰۱).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
حکایت ششم از مقاله هشتم۸/۶ ص ۲۱۸ [ در نکوهش غفلت مردمان] پس از برگزاری نماز جمعه که مردم به خانه های خود باز می گشتند دیوانه ای در حالیکه آیینهای بزرگ در دست داشت؛ سر راه ایستاده بود و آن را مقابل مردم می گرفت تا خود را درون آن ببینند. عده ای او را کنار میزدند. عده ای آینه را از دست او می گرفتند و به زمین می گذاشتند؛ وعدهای او را می آزردند، عده ای دوباره برای او دل میسوزاندند و آینهاش را به دستش می دادند ولی هیچ کس خود را در آن آینه به دقت نمیدید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این حکایت به ظاهر شاهد کار ابلهانهی دیوانه هستیم که با هنجار و خرد عمومی ناسازگار است ولی از آن جا که این دیوانگان عاشق و از دنیا گذشته؛ همه چیز را به نوعی دیگر می بینند؛ برای اقدامات خود؛ دلیلی حکیمانه و پسندیده دارند. علت کاری که دیوانه انجام داد آن است که مردمان پر غفلت و پر مشغله،کمی هم شاهد باطن و حقیقت وجودی خود باشند . دیوانه می بیند که مردمان زمانش علی رغم انجام اعمال واجب و مستحب مذهبی به واقع از دین و خدا نمی دانند و فقط گرفتار ظاهر هستند. مردمانی که در مقابل او عصبانی می شوند، بی اعتنایی می کنند، مسخره یا دلسوزی می کنند به اصطلاح عاقلان اجتماعی هستند که برحسب عقل معاش و مصلحت دید آن فقط امور را انجام می دهند. بی آنکه به اصول زندگی خود توجه داشته باشند و هیچ کدام مفهوم زیبای نهفته در کار دیوانه را نه درک می کنند و نه میخواهند کمی با اندیشیدن درک کنند. حکایت هشتم مقاله هشتم ۸ /۸ ص ۲۱۹ [در نکوهش بازاریان پیرو شیطان] خداوند به خواهشهای مکرر حضرت سلیمان(ع) در رابطه با شفاعت ابلیس؛ پاسخ مثبت داد و شیطان را از خادمین درگاه او ساخت هر چند، چندین بار این درخواست را نپذیرفت و به سلیمان(ع) فرمود: هرگز شفیع او نشو. در روایات آمده که سلیمان از راه زنبیل بافی و فروش آن در بازار امرار معاش می کرد. پس از قبول شفاعت؛ او تعدادی زنبیل را به خادم سپرد تا بفروشد؛ ولی کسی از او خرید نکرد. چند روز به همین منوال سپری شد و گرسنگی و فقر به سلیمان فشار آورد. پس زبان به شکایت گشود و گفت : چندین روز است که رزقی نصیبم نمی شود. خدایا از سر کرمت نانم بده . زنبیل هایم را کسی نمی خرد . حکمتش چیست؟ خدا فرمود: تو مهتر بازاریان را در بند کردهای. مگر نمی دانی اگر او داخل بازار نشود و در خرید و فروش دخالت نکند؛ هیچ معاملهای صورت نمی گیرد؛ مگر نمیدانی دنیا جزء اموال موقوفه اوست و کار او دعوت به پلیدی و گناهان است؟ در روایتی آمده است: شیطان نخستین کسی است که به بازار وارد و آخرین کسی است که از آن خارج می شود، و پس از این روایت توصیه شده که دیر به بازار بیایید و زود از آن خارج شوید. این حکایت به دلیل اینکه تعریض به مکر و حیله ی بازاریان و انتقاد از این تیپ خاص اجتماعی است؛ طنز آمیز است. ضمن اینکه دنیا را وقف شیطان معرفی کرده انتقادی کوبنده به دنیا پرستان و دنیا دوستان نیز دارد. سلیمان ابتدا در قالب عاقل خیر خواه ظاهر می شود ولی به دلیل آنکه حکمت الهی بر همه چیز تفوق دارد به قالب نادان از این حکمت مبدل می شود. حکایت چهارم مقاله نهم ۹ /۴ ص ۲۴۴ و ۲۲۵ واعظی محبوب و مشهور به نام «میره عبدالسلام» در بغداد می زیست و هرچند وقت مجلس جذابی در مورد مباحث عرفانی و دینی داشت ضمن اینکه در آن مجلس هرکسی چیزی گم کرده بود؛ در آن جمع اعلان می کرد تا یافتن آن برایش آسان تر شود. روزی مردی خر گم کرده به مجلس او آمد و مشکل خود را باز گفت، چون مردم خر او را نیافته بودند و سکوت کردند مرد بسیار غمیگین و پریشان در میان آنها نشست و خاموش شد. امام شروع به سخن گفتن در باب عشق کرد و در مورد کمالات آن بسیار سخن گفت، او اشاره کرد که تمام ذرات عالم از عشق خدا در تب و تاب هستند کسی در میان شما هست که تا به حال از سرّ عشق غافل مانده باشد؟ مردی ساده دل که گمان می کرد عاشق شدن کاری سخت است برخاست و گفت: تا به حال عاشق نشده و آن را درک نکرده است. و اعظ در این حال فریاد کشید : آن خر گم کرده را صدا بزنید. مثل اینکه منت خدا شامل حالت شده برو افسار بیاور زیرا خرت هم اکنون پیدا شد. سخن واعظ در انتهای حکایت بسیار جذاب و شنیدنی است زیرا در آن به استخفاف مرد نادان و غافلی می پردازد که حقیقت عظیم عشق را تا به حال درک نکرده است. در این موقعیت طنز شخصیت نادان تحقیر می شود تا غفلت او گوشزد شده به مسیر هدایت راه یابد. حکایت ششم از مقاله نهم ۹ /۶ ص ۲۲۶ [ در نکوهش دنیا مداران] روزی نظامالمک بر پلی میگذشت که ناگهان چشمش به زیر پل افتاد که در آن جا دیوانهای فارغ از هر دو جهان آرام خوابیده بود.. به او گفت : چه عاقل باشی و چه دیوانه . فرقی نمی کند؛ هرکه باشی خیلی آسوده و خوب به خواب رفتهای؛ فرد دیوانه به او گفت: ای نظام ! از کی تا به حال شده که دو شمشیر را در یک غلاف جای دهند؟ تو مقام دنیا را داری؛ انتظار داری دین دار هم باشی؟ با این همه مواهب دنیایی در پی داشتن دین هم هستی؟ و گمان م یکن ی به آرامش م یرس ی ؟ در این حکایت عطار از زبان دیوانهی خردمند صاحبدلش؛ به نکوهش دنیا دوستی میپردازد خوابیدن زیرپل؛ خود می تواند نمادین باشد. اشارهای است به ناپایداری زندگی و حتمی بودن رجوع به آخرت؛ پس جهت القای این سرّ عظیم، دیوانه پل، خرابه و گاهی قبرستان را برای حیات خود بر میگزیند.دیوانه ضمن اینکه در صمیمیتی جالب؛ وزیر بزرگ وقت را” نظام” خطاب میکند؛ تلویحاً در پی زدودن عناوین پرطمطراق دنیوی و بی ارزش دانستن مقامات و الای این جهانی است. سپس تمثیل زیبایی به کار می برد که نشانی از خرد مقدس و عقل فرامادی اوست؛ اینکه دین و دنیا در یک جا نمیگنجد؛ اگر چه همیشه چنین سخنی مصداق ندارد ولی در اغلب موارد این چنین است.سخن دیوانه بار طعنه و کنایه دارد که از ارکان مهم ایجاد طنز است؛ هر چند چنان طنز بر جستهای ایجاد نکرده است. خوابیدن زیر پل هم از دیدگاه ما که عاقلان دنیایی هستیم، یک موقعیت طنزآمیز و غیر عادی است. حکایت پنجم مقالهی دهم ۱۰/ ۵ ص ۲۳۰ [در ستایش حضور قلب و یکدلی در امور]
بود مردی از عرب در کار خام
خوش به پنج انگشت میخوردی طعام
سایلی گفتش که « ای بس بینوا
هین مرا آگاه گردان تا چرا
تو به پنج انگشت خوردی این طعام
گفت :« زان کانگشت شش نیست، ای غلام
گر به جای پنج شش بودی مرا
هرشش من بارکش بودی مرا».
در این حکایت « طنز موقعیت» به چشم میخورد. صحنه ای که در آن مرد عرب گرسنه و احتمالاً پر اشتهایی؛ با پنج انگشت حریصانه غذا می خورد و شخصی با تعجب در قالب شخصیت « نادان» از علت کار جویا میشود. پاسخ غیر منتظره و طنز گونهای را میشنود که به طور ضمنی به عمل عجیب و نابهنجار خود صحّه میگذارد؛ ولی در پس ظاهر ساده و طیب آمیز حکایت؛ شیخ عطار مطلب عمیقی را پنهان کرده است و آن دل سپردن کامل و همه جانبه به هرکاری است. خصوصاً اگر در مورد حضرت حق باشد؛ بنده باید به چنان مرتبه ای از عشق برسد که در وجود او مستغرق شود. عمل مرد در نگاه اول بوی حماقت می دهد پس ابتدا او را در جایگاه « نادان» مییابیم حال آن که استدلال او اگر چه باز در ظاهر سفیهانه است پس از تعمق در آن حکمتآمیز و ارزشمند است. البته این تغییر دیدگاه و این چنین نتیجه گیریها؛ حاصل کاوش مرد متفکر و عارفی به نام عطار است که از هر چیز بی ارزش گوهر ناب معنی را استخراج می کند. حکایت ششم مقاله دهم۱۰/۶ ص ۲۳۱ ( در بیان وابستگی همه جانبهی مخلوق به خالق) روزی امام جماعتی بر سر منبر مشغول سخن رانی بود و چنین میگفت: خداوند، وجودی دارد که در مورد آن نمیتوان پرسید و چون و چرا کرد؛ و هرگز گرد مذلتی بر دامن کبریایی او ننشسته و نخواهد نشست. دیوانه ای به محض شنیدن این سخن، فریاد برآورد و گفت: ای نادان ! خاموش باش. زیرا دایماً گرد مذلت بر دامن کبریای حق می نشیند و این خود امری جایز و سزاوار است. مگر این بندگان خاکی را نمیبینی که در اوج ذلت و خواری دائماً متوسل به او هستند و لحظهای از او دست نمیکشند. سخن واعظ حاکی از بری بودن ذات اقدس الهی از هر گونه نقص و عیب است که دیوانه از آن رندانه مطلب دیگری را برداشت کرده و به آن اعتراض میکند. خطاب تحقیر آمیز دیوانه، نوعی استخفاف نسبت به مقام محترم مذهبی است؛ و همان گونه که در تحلیل حکایات قبل نیز گفته شد این عمل از شگردهای پرکار طنز آفرینی است. اینکه دیوانه به گرفتاری و بدبختی دا یمی آدم ها اشاره میکند؛ به طور پوشیده انتقادی که به بارگاه الهی و شیوه بنده پروری دارد. سپس به عمد هر انسان دردمند را که هر انسان دردمند اگر مذلتی بر دامن عظمت خدا میپندارد، ا ینجا مستق یم گستاخی خاصی را نمیبینیم. فقط از کنه مطلب این موضوع برداشت میشود. جناب عطار معمولاً از زبان دیوانگان انتقادات اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و مهمتر از هم دینی و مذهبی خود را بیان میکند و عجبا که مردم با دل و جان با این مطالب هم سو و هم عقیده هستند. حکایت دوم مقاله یازدهم ۱۱/۲ ص ۲۳۷
وقت غز، خلقی به جان درمانده
هرکسی دستی زجان افشانده
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
با بهره گرفتن از فرمان Element در منوی KeyIn هندسه و خصوصیات دو بعدی المانها تعریف میشوند. هدف اصلی از فرمان Element کنترل داده ها برای شمارۀ المانهای تعریف شده و اصلاح داده های المان میباشد. همانگونهکه در شکل (۳- ۱۱) مشاهده میگردد در تحلیل کامپیوتری حاضر از المان سازهای میله (Bar Element) استفاده شده است]۳۹[. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۳- ۱۱ : استفاده از المان سازهای Bar Element در روند تحلیل ۳-۵-۲ مدلسازی هندسی و مشبندی به منظور ترسیم مدل گرافیکی در این نرمافزار از منوی Draw استفاده می شود. برای این منظور ابتدا از طریق دستور Draw Point (شکل شماره ۳-۱۲) و با داشتن ابعاد شکل مورد نظر، نقاط اولیه تعیین می شود. سپس با دستور Draw Region المانهای مدل گرافیکی با وصل کردن نقاط مربوطه ترسیم گردید. برای افزایش دقت نتایج، ابعاد المانهای مش در منطقهای با تمرکز تنش بیشتر، کوچکتر انتخاب شد]۳۹[. شکل ۳- ۱۲ : جزئیات ترسیم هندسی و تغییر در ابعاد مشبندی مدل اجزا محدود ۳-۵-۳ پارامترهای هندسی با توجه به اهداف این پژوهش که تحقیق و بررسی نقش پارامترهای هندسی المانهای فولادی در بهبود ظرفیت باربری بسترهای ماسهای سست میباشد؛ به همین منظور ابعاد مختلفی برای پارامترهای طول، قطر، فاصله مرکز به مرکز و میزان فاصله از بر پی المانهای فولادی، برای عرضهای مختلفی از پی در نظر گرفته شد که مقادیر آن به طور خلاصه در جدول (۳-۱) ارائه گردیده است.
عرض پی
طول المان های فولادی
قطر المان های فولادی
میزان پراکندگی المان های فولادی
فاصله مرکز به مرکز المان های فولادی از یکدیگر
B (m)
L (m)
D (m)
R (m)
S (m)
۱٫۰, ۱٫۵, ۲٫۰, ۳٫۰
۱٫۰B , 2.0B , 3.0B
۰٫۰۱ , ۰٫۰۲۵ , ۰٫۰۵ , ۰٫۱ , ۰٫۱۵
۰٫۰B , 0.5B , 1.0B , 2.0B
۰٫۰۸B, 0.125B, 0.17B , 0. 25B, 0.33B, 0. 5B, 1.0B
جدول ۳- ۲ : پارامترهای هندسی در نظر گرفته شده برای المانهای فولادی و پی ۳-۵-۴ پارامترهای مقاومتی جهت انجام تحلیلهای کامپیوتری، از خاک ماسهای با خصوصیات مطابق جدول (۳-۳) استفاده گردید. در تحلیلها، هم از خواص خطی و هم از خواص غیرخطی مصالح خاک استفاده شده است. برای تعریف خصوصیات غیرخطی مصالح خاک، معیار موهر-کولمب مورد استفاده واقع شد. جدول ۳- ۳ : مشخصات مقاومتی مصالح خاک
نوع خاک
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- Waldorf, op.cit, p. 17; Baines, “Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 1 ↑
- Baines, “Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 1 ↑
- قرار بازداشت شامل اعضای ذیل بود: جوزف کونی(Joseph Kony) (رهبر شورشیان ال آر ای) و اعضای عالی رتبه شورشیان ال آر ای شامل: وینسنت اتی (Vincent Otti)، اکُت اُدهیامبو (Okot Odhiambo)، دومینیک اُنگوین (Dominic Ongwen)، رسکا لُویا (Raska Luwyia). ↑
- Latigo, James. Ojera, “Northern Uganda: Tradition-Based Practices in the Acholi Region“, In Huyse, Luc, Salter, Mark, Traditional Justice and Reconciliation after Violent Conflict, Learning from African Experiences, International Institute for Democracy and Electoral Assistance, Stockholm, Sweden, 2008, p.99 ↑
- اکثریت مردم آکلی اعتقادات عمیقی در رابطه با ارواح گذشتگان خود دارند به طوری که این اعتقادات نقش زیادی در شکل گیری نظام اخلاقی و برداشت آن ها از عدالت دارند. در نظر آنان در صورتی که خطایی ارتکاب یابد، اگر اقدامات مناسبی توسط بزرگان جامعه و مرتکب خطا جهت جبران آن صورت نپذیرد، ارواح گذشتگان بر سر آنان بلا (سن (Cen) به معنای ورود یک روح خشمگین به بدن یک شخص زنده است که به دنبال تحقق خواسته اش جهت تسکین یافتن است.) نازل می نمایند. جامعه ی «آکلی» معتقد بودند که بشر موجودی مقدس است که خونش نباید بدون دلیل موجه ریخته شود. کشتن انسان ها طبق مذهب مردم آکلی ممنوع بود. اگر یک نفر شخص دیگری از قبیله خود و یا قبایل دیگر را می کشت، این امر باعث خشم خدایان و ارواح اجداد قربانی می شد. این اعتقاد وجود داشت که در صورت ارتکاب قتل، خدایان خشمگین و ارواح اجداد قربانی به ارواح خبیث اجازه حمله به محل زندگی و هم قبیله ای های قاتل را می دهند. به علاوه چنین قتلی مانعی فراطبیعی بین دو قبیله (قبیله مقتول و قبیله قاتل) ایجاد می نماید به طوری که اعضای این دو قبیله دیگر با یکدیگر رفت آمد نمی کنند و روابط اجتماعی آن ها با یکدیگر قطع می گردد. این موانع تا زمانی که بابت قتل ارتکابی جبران خسارتی صورت نگیرد و مراسم سازش برگزار نگردد، بر جای خود باقی خواهند ماند. همچنین قاتل در قبیله خود از حقوق اجتماعی محروم می گردد و به عنوان یک شخص ناپاک تلقی می شود. تا زمانی که مراسم سازش و جبران خسارت صورت نگرفته است، قاتل با عنوان «اُجابو» نامیده می شود. اعضای قبیله ی خود قاتل هم از پذیرش وی در جمع خود خودداری می نمایند زیرا این ترس وجود دارد که وی همراه با ارواح خبیثی است که هر جا که قدم می گذارد این اوراح را هم با خود به همراه می آورد.
Baines,” Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, pp. 10-12; Latigo, op.cit, p. 103 ↑
- Baines,” Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 54 ↑
- اوّلین فرزندی که از این ازداواج حاصل می گردد باید به نام مقتول نام گذاری گردد. در این هنگام است که جبران خسارت به طور کامل محقق می گردد.
Baines,” Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 56 ↑
- برای برگزاری مراسم، عامل قتل یک گاو و یک گوسفند نر را با خود به همراه می آورد و یکی از بستگان مقتول هم با خود بک بز به همراه می آورد. در روز موعود بزرگان دو قبیله در مکان منتخب جمع می گردند. بعد از خواندن نیایش، معجونی از صمغ درخت اوپات با نوشیدنی الکلی را درست کرده و در یک کاسه به قاتل و یکی از بستگان مقتول می نوشانند. سپس گوسفند و بز را قربانی کرده و به طرف مقابل هدیه می کنند. گاو را نیز قربانی کرده و از گوشت آن می خوردند. طی این مراسم اعضای دو قیبله مجدداً با یکدیگر سازش می نمایند.
Latigo, op.cit, p. 105 طبق تحقیقات صورت گرفته بین سال های ۲۰۰۰ الی ۲۰۰۵ حدود پنجاه مراسم ماتو اوپات در منطقه آکلی برگزار شده است. Baines, “Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 58 ↑
- سیرالئون کشوری کوچک در غرب آفریقا است که در سال ۱۹۶۱ از استعمار بریتانیا رهایی یافت و به استقلال رسید. سیرالئون یک کشور چندقومیتی است که حدود هجده گروه قومی در آن زندگی می کنند. با این وجود دو گروه قومی عمده به نام های «تِمنه» (Temne) و «مِنده» (Mende) در آن از اکثریت برخوردار هستند. قوم تمنه اغلب در بخش های شمالی و غربی این کشور و قوم منده در بخش های جنوبی و شرقی این کشور سکونت دارند. آن ها به ترتیب بیست و نه و سی و یک درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دهند. جنگ داخلی این کشور توسط رهبر گروه راف به نام فودای سانکوه شروع شد که از قوم تمنه بود. گرچه جنگ ابتدا در سرزمین های قوم منده شروع شد، اما بسیاری از اقوام منده معتقدند که جنگ تجاوزی از سوی اقوام تمنه از شمال کشور بوده است. با این وجود اقوام تمنه معتقد بودند که این جنگ توطئه ای از سوی قوم منده برای سرنگونی دولتی است که آن ها حامی آن هستند. گروه راف از برگ درخت خرما به عنوان نماد و پرچم انقلابش استفاده می کرد، در حالی که برگ درخت خرما در بین اعضای قوم منده از تقدس برخوردار است. برخی بر این عقیده هستند که این عمل به منظور جذب نیرو از بین اقوام منده صورت گرفته بود.
Alie, op.cit, pp. 131-135 ↑
- هدف شورشیان استقرار حکومت پرولتاریایی بود که در آن شهروندان در فرایند تصمیم گیری در کشور مشارکت داشته باشند. با فرار رییس جمهور وقت به گینه، یک شورای نظامی موقت به ریاست «والنتین استراسر» (Valentine Strasser) اداره کشور را به منظور پایان بخشیدن به جنگ بر عهده گرفت. به دلیل اوضاع نا به سامان کشور و نزدیک شدن شورشیان به پایتخت، استراسر ناچار به همکاری با سازمان ملل برای مساعدت به وضعیت کشور شد. در فوریه و مارس ۱۹۹۶ انتخابات در سیرالئون برگزار شد و «الحاجی احمد تیجان کابا» (Alhaji Ahmad Tejan Kabbah) به ریاست جمهوری رسید و اقدام به انجام مذاکرات صلح با شورشیان نمود که منجر به انعقاد توافق صلح ابیجان در ۳۰ نوامبر ۱۹۹۶ شد. اما توافق صلح منعقده دیری نپایید و کودتای نظامی در می ۱۹۹۷ منجر به سقوط دولت شد. نیروهای جامعه اقتصادی دولت های آفریقای غربی مجدداً دولت تیجان کابا را بر سر کار آوردند. این بار در هفت جولای ۱۹۹۹ تحت نظارت جامعه بین المللی توافق صلح لومه منعقد گردید.
Alie, op.cit, pp. 123-124 ↑
- Peace Agreement between the Government of Sierra Leone and The Revolutionary United Front of Sierra Leone, 1999, Art.III, III, VI, IX, XXVI. Available at: http://www.sierra-leone.org/lomeaccord.html (Last Visited 11 January 2014) ↑
- Peace Agreement between The Government of Sierra Leone and The Revolutionary United Front of Sierra Leone, 1999, op.cit, Art. IX ↑
- Peace Agreement between The Government of Sierra Leone and The Revolutionary United Front of Sierra Leone, 1999, op.cit, Art. VI.2(ix), XXVI ↑
- The Truth and Reconciliation Commission Act, 2000, Art. 6. Available at: http://www.sierra-leone.org/Laws/2000-4.pdf (Last Visited 11 January 2014); Peace Agreement between The Government of Sierra Leone and The Revolutionary United Front of Sierra Leone, 1999, op.cit, Art. XXVI ↑
- The Truth and Reconciliation Commission Act, 2000, op.cit, Art. 7(2) ↑
- کپامنده (Kpaa Mende) یکی از قبایل زیرمجموعه قوم منده در سیرالئون است. ↑
- تخمین زده می شود که حدود چهل درصد از بیست هزار مبارز متعلق به شورشیان، کودکانی بودند که بین هفت الی هفده سال سن داشتند و در حدود پنجاه درصد کل مبارزان زیر هجده سال بودند.
Ibid, p. 141 در اوگاندا نیز وضعیت مشابهی از لحاظ مشارکت کودکان در جرایم ارتکابی طی جنگ داخلی این کشور وجود داشت. یکی از روش های شورشیان اِل آر اِی این بود که کودکان را از خانواده هایشان ربوده و بعد از تعلیم و آموزش از آن ها به عنوان سرباز و برای ارتکاب جنایات جنگی استفاده می کردند. Office of the United Nations High Commissioner for Human Rights, Making Peace Our Own: Victims’ Perceptions of Accountability, Reconciliation and Transitional Justice in Northern Uganda, op.cit, p. 9 ↑
- در برخی مناطق مراسم تطهیر و پاکسازی بدین صورت بود که معمولاً بزرگان خانواده بر روی کاسه ای از آب دعا می خواندند و آن را بر اعضای بدن کودک می ریختند و از خداوند می خواستند که به کودک آن ها قلبی پاک اعطا نماید به طوری که بتواند با صلح و ثبات و به دور از مشکلات گذشته در کنار خانواده اش زندگی نماید. در برخی مناطق این آب به کودک و اعضای خانواده خورانده می شد تا بین آن ها علقه ها و وابستگی های جدیدی شکل بگیرد.
Ibid, p. 142 ↑
- Kelsall, op.cit, pp. 378-380 ↑
- زهر، هوارد، ۱۳۸۳، ص۶۲، به نقل از غلامی، همان، ص.۱۰ ↑
- برای مقایسه بیشتر بین نظام عدالت کیفری و نظام عدالت ترمیمی رجوع شود به: غلامی، همان، صص. ۸۴-۸۱ ↑
- Baines, “Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 14 ↑
- Office of the United Nations High Commissioner for Human Rights, Making Peace Our Own: Victims’ Perceptions of Accountability,Reconciliation and Transitional Justice in Northern Uganda, op.cit, p. 54 ↑
- Baines, “The Haunting of Alice: Local Approaches to Justice and Reconciliation in Northern Uganda“, op.cit, p. 101 ↑
- Baines, “Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, pp. 2-3 ↑
- Office of the United Nations High Commissioner for Human Rights, Making Peace Our Own: Victims’ Perceptions of Accountability,Reconciliation and Transitional Justice in Northern Uganda, op.cit, pp. 7&10. ↑
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|