کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



۲ـ۲ـ۱ـ۱ـ۱ـ در جنگ صفین
در یکی از روزهای جنگ صفین که به پیروزی رسیدند، فرمودند :
«وَ لَقَدْ شَفَى وَحَاوِحَ صَدْرِی أَنْ رَأَیْتُکُمْ بِأَخَرَهٍ تَحُوزُونَهُمْ کَمَا حَازُوکُمْ وَ تُزِیلُونَهُمْ عَنْ مَوَاقِفِهِمْ کَمَا أَزَالُوکُمْ حَسّاً بِالنِّصَالِ وَ شَجْراً بِالرِّمَاحِ تَرْکَبُ أُوْلَاهُمْ أُخْرَاهُمْ کَالْإِبِلِ الْهِیمِ الْمَطْرُودَهِ تُرْمَى عَنْ حِیَاضِهَا وَ تُذَادُ عَنْ مَوَارِدِهَا[۱۳۲]
اما دردهاى سینه‏ام شفا یافت وقتى که دیدم سر انجام آنها را فرارى دادید آنچنان که شما را به هزیمت دادند، و آنان را از لشگرگاه خود راندید چنانکه شما را راندند، با ضرب شمشیر و نیزه آنان را درمانده و بیچاره کردید، به طورى که اولشان روى آخرشان مى‏افتاد، مانند شتران تشنه‏اى که از سر حوضشان رانند، و از ورود به آبگاهشان منع کنند»
۲ـ۲ـ۱ـ۱ـ۲ـ بعد از جنگ جمل
امیرالمؤمنین (ع) بعد از فراغت از جنگ جمل یارانش را توصیف و با عبارات حماسی تشویق کرد و در آنان ایجاد انگیزه می کرد وآنان را از این که در زمره اهل دین قرار دارند، مى‏ستود، و شجاعت و دلاورى آنان را تمجید کرد. سپس اعلام داشت که آنان خاصّان و برگزیدگان او هستند، و کسانى هستند که در سرکوب مخالفان و فرمانپذیرى موافقان، به آنان اعتماد دارد و فرمود :
«أَنْتُمُ الْأَنْصَارُ عَلَى الْحَقِّ وَ الْإِخْوَانُ فِی الدِّینِ وَ الْجُنَنُ یَوْمَ الْبَأْسِ وَ الْبِطَانَهُ دُونَ النَّاسِ [۱۳۳]
شما یاران حق و برادران در دین و سپرهاى روز سختى و محرمان اسرار من جدا از سایر مردم هستید.»
۲ـ۲ـ۱ـ۱ـ۲ـ تشویق هاشم بن عتبه(مرقال)
به خاطر شیوه ویژه اش در جنگیدن به او لقب مرقال دادند و از شجاعان بلند آوازه عرب و پرچم دار سپاه امیرالمؤمنین ۷در جنگ صفین بود و در همان جنگ صفین به شهادت رسید . حضرت در تمجید او این چنین فرمود :
«وَ قَدْ أَرَدْتُ تَوْلِیَهَ مِصْرَ هَاشِمَ بْنَ عُتْبَهَ وَ لَوْ وَلَّیْتُهُ إِیَّاهَا لَمَّا خَلَّى لَهُمُ الْعَرْصَهَ وَ لَا أَنْهَزَهُمُ الْفُرْصَهَ [۱۳۴]
مى‏خواستم حکومت مصر را در اختیار هاشم بن عتبه قرار دهم اگر او را استاندار مصر مى‏کردم عرصه را براى دشمنان خالى نمى‏کرد، و فرصتى به آنان نمى‏داد.»
۲ـ۲ـ۱ـ۲ـ تشویق کتبی
این شیوه قدردانی یکی از تشویق هایی است ، که تأثیر زیادی بر روحیه فرد می گذارد . زیرا تشویق کتبی سند ماندگار و افتخار آمیزی است ، که سالیان طولانی می ماند و سبب افتخار و مباهات شخص می باشد . در الگوی حکومتی امیرالمؤمنین ۷این قبیل تشویق نامه ها و تقدیر نامه به وفور یافت می شود که به نمونه های آن اشاره می شود :
۲ـ۲ـ۱ـ۲ـ۱ـ مالک اشتر
مالک بن حارث بن عبدِ یَغوث نَخَعى کوفى (مشهور به «اشتر»)، چهره درخشان، قهرمان شکست ناپذیر، شیر بیشه نبرد و استوار گام‏ترین یاور امیرالمؤمنین ۷است. آن حضرت به او اطمینان و اعتماد داشت و همواره درایت، کاردانى، دلاورى، آگاهى و بزرگوارى‏هاى مالک را مى‏ستود و بدان مى‏بالید. نقش مالک در جنگ جمل، شگرف و تعیین‏کننده بود و امام فرماندهى جناح راست سپاه را به عهده او گذاشت . هنگامی که مالک اشتر را امیر و فرمانده کل سپاه قرار داد، در نامه ای به دو تن از امیران سپاه خود ، با بیان نقاط قوت مالک و تقدیر او، معیارهای خود برای انتخاب وی را برای آن ها یادآوری کرد :

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

«وَ قَدْ أَمَّرْتُ عَلَیْکُمَا وَ عَلَى مَنْ فِی حَیِّزِکُمَا مَالِکَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فَاسْمَعَا لَهُ وَ أَطِیعَا وَ اجْعَلَاهُ . دِرْعاً وَ مِجَنّاً فَإِنَّهُ‏مِمَّنْ لَا یُخَافُ وَهْنُهُ وَ لَا سَقْطَتُهُ وَ لَا بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَیْهِ أَحْزَمُ وَ لَا إِسْرَاعُهُ . إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ [۱۳۵]
مالک بن حارث اشتر را بر شما دو نفر و کسانى که تحت فرمان شما هستند فرمانروا کردم
،دستورش را بشنوید و از او اطاعت کنید، و او را زره و سپر خویش قرار دهید، چرا که او از
افرادى نیست که سستى نماید و به خطا و لغزش افتد و کندى کند جایى که شتاب
دوراندیشانه‏تر است، و شتاب نماید جایى که کندى لازم‏تر است»
همچنین هنگامی که در مصر کار بر محمدبن ابوبکر سخت شده ، آن حضرت مالک را به مصر فرستاد و طی نامه ای به مردم مصربه ستایش مالک پرداخته و مردم را به اطاعت بی چون و چرا از وی دستور داده است :
«أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَعَثْتُ إِلَیْکُمْ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ لَا یَنَامُ أَیَّامَ الْخَوْفِ وَ لَا یَنْکُلُ عَنِ الْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ الرَّوْعِ أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِیقِ النَّارِ وَ هُوَ مَالِکُ بْنُ الْحَارِثِ أَخُو مَذْحِجٍ ……… فَإِنَّهُ سَیْفٌ مِنْ سُیُوفِ اللَّهِ لَا کَلِیلُ الظُّبَهِ وَ لَا نَابِی الضَّرِیبَهِ فَإِنْ أَمَرَکُمْ أَنْ تَنْفِرُوا فَانْفِرُوا وَ إِنْ أَمَرَکُمْ أَنْ تُقِیمُوا فَأَقِیمُوا فَإِنَّهُ لَا یُقْدِمُ وَ لَا یُحْجِمُ وَ لَا یُؤَخِّرُ وَ لَا یُقَدِّمُ إِلَّا عَنْ أَمْرِی وَ قَدْ آثَرْتُکُمْ بِهِ عَلَى نَفْسِی لِنَصِیحَتِهِ لَکُمْ وَ شِدَّهِ شَکِیمَتِهِ عَلَى عَدُوِّکُمْ [۱۳۶]
اما بعد، بنده‏اى که از بندگان خدا را به سوى شما گسیل داشتم، که هنگام جوّ وحشت نخوابد، و ساعات هولناک از دشمنان نهراسد و عقب ننشیند، از آتش سوزان بر بدکاران سوزنده‏تر است، و او مالک بن حارث از قبیله مذحج است. او شمشیرى از شمشیرهاى خداست، که تیزیش‏کند نگردد، و ضربتش بى‏اثر نشود، اگر شما را دستور به حرکت داد حرکت کنید، و اگر فرمان توقف داد باز ایستید، که او قدم بر نمى‏دارد و باز پس نمى‏نهد، و به تأخیر نمى‏اندازد و پیش نمى‏برد مگر به فرمان من. شما را در فرستادن او بر خود مقدّم داشتم چون او را خیرخواه شما، و نسبت به دشمنتان سر سخت‏تر یافتم .»
ابن ابی الحدید می گوید؛ این که حضرت فرموده با فرستادن مالک به مصر، شما را بر خود مقدم داشتم از این جهت بوده که آن حضرت با مالک اشتر بر دشمنان حمله مى‏کرد و دل سپاهیان را با بودن او در بین شان محکم مى‏ساخت وقتی او را به مصر فرستاد، طبیعى است که مردم مصر را بر خود ترجیح داده است[۱۳۷].
وقتی خبر جان باختن مالک اشتر به امام۷رسید، بر منبر رفت و خطبه خواند و فرمود:
« وَ قَدْ جَاءَهُ نَعْیُ الْأَشْتَرِ رَحِمَهُ اللَّه مَالِکٌ وَ مَا مَالِکٌ وَ اللَّهِ لَوْ کَانَ جَبَلًا لَکَانَ فِنْداً وَ لَوْ کَانَ حَجَراً لَکَانَ صَلْداً لَا یَرْتَقِیهِ الْحَافِرُ وَ لَا یُوفِی عَلَیْهِ الطَّائِرُ[۱۳۸].
مالک و چه بود مالک به خدا قسم اگر کوه بود کوهى جداى از کوهها بود، و اگر سنگ بود سنگى سخت بود، مرکبى به بلنداى آن نمى‏رسد، و پرنده‏اى بر قله آن نمى‏پرد.»
امیر المؤمنین مالک را به کلمه فند وصف فرموده است و فند کوه یگانه مرتفع است نه هر کوهى جدا از دیگر کوهها و به همین دلیل افزوده است که هیچ سم‏دارى نمى‏تواند بر آن بالا رود، یعنى کوه بلند و داراى شیب بسیار تند که سم‏دارى نتواند از آن بالا رود و در غیر این صورت امکان صعود بر آن فراهم است. امیر المؤمنین سپس آن کوه را به بلندى و بزرگى توصیف کرده و فرموده است: هیچ پرنده‏اى نمى‏تواند بر آن صعود کند و مشرف بر آن شود.[۱۳۹]
در ادامه خطبه فرمود : آگاه باشید! همانا مالک اشتر درگذشت و به پیمانش وفا کرد و به دیدار پروردگارش شتافت. رحمت خدا بر مالک! اگر کوه بود، یگانه بود و اگر سنگ بود، با صلابت بود. اجر او با خدا. مالک چه بود؟ آیا زنان مى‏توانند همچو او بزایند؟! آیا کسى مثل او هست؟!
راوى گوید: امام بعد از این خطبه به خانه رفت، مردانى از قریش به نزد او آمدند و گفتند: خیلى براى او بى‏تابى کردى و نالیدى. او که مُرد. فرمود: «به خدا سوگند، مرگ او اهل مغرب را عزّت بخشید و اهل مشرق را خوار کرد. چند روز بر او مى‏گریست و بسیار در فقدان او اندوهناک بود و مى‏فرمود: «دیگر مانند او را هرگز نخواهم دید.[۱۴۰]
ابن ابی الحدید پس از اشاره به نبرد مالک اشتر در «یوم الهریر»: می گوید خدا مادرى که مالک را زاد، پاداش خیر دهد! اگر کسى سوگند بخورد که خداوند نه در عرب و نه در عجم، دلیرتر از مالک اشتر نیافریده است، مگر استادش على علیه السلام، بیم ندارم که گناهى مرتکب شده باشد. خدا خیر دهد به آن کسى که وقتى از او درباره مالک اشتر پرسیدند، گفت: چه بگویم درباره مردى که زندگى‏اش اهل شام را به هزیمت وا داشت و مرگش اهل عراق را! بجاست آنچه على علیه السلام درباره او فرمود که: «مالک اشتر براى من همان گونه بود که من براى پیامبر خدا بودم».[۱۴۱]
۲ـ۲ـ۱ـ۲ـ۲ـ فرماندار مدائن (سعدبن‏مسعود ثقفی)
امیرالمؤمنین ۷هنگام حرکت به سوى صِفّین، یزید بن قیس ارحَبى را که فرماندار مدائن بود همراه خود برد و سعد بن مسعود که از یاران وفادار و درستکار آن حضرت بود را به عنوان فرماندار مدائن‏ منصوب کرد آن حضرت در نامه‏اى سعدبن مسعود را به خاطر عملکرد صحیح و تقوا پیشگى و نجابتش ستوده و برایش دعا کرد :
«امّا بَعْدُ: فَاِنَّکَ قَدْ أدَّیْتَ خَراجَکَ وَ اَطَعْتَ رَبَّکَ وَ اَرْضَیْتَ اِمامَکَ فِعْلَ الْمُبِرِّ التَّقِیِ النَّجیبِ، فَغَفَرَ اللَّه وَ تَقَبَّلَ سَعْیِکَ وَ حسَّنَ مَآبَکَ.[۱۴۲]
امّا بعد؛ تو به شیوه نیکوکاران با تقوا و نجیب، مالیاتت را به ما رساندى و از پروردگارت اطاعت کردى و پیشوایت را خشنود ساختى. پس خداوند از گناهت درگذرد و کوششت را بپذیرد و آخرتت را نیکو سازد .»
آن حضرت در نامه‏های مختلفی که به استانداران و فرمانداران خود می نوشتند، همیشه آنها را به پرداخت خراج تشویق نموده و از کسر پرداخت آن برحذر می داشتند و فرمانداران درست کار را مورد تشویق قرار می دادند.
این قبیل نامه های قدردانی امیرالمؤمنین۷نشانگر این نکته است، که باید از افراد درستکار و مسئولینی که عملکرد آنها صحیح است، تقدیر و تشکّر کرد و با این عمل، هم آنها را برای فعّالیّتهای مناسب تشویق نمود و هم به تعبیر خود حضرت، افراد خاطی و نیکوکار مساوی نباشند و برتری نیکوکاران معیّن و مشخّص گردد.
۲ـ۲ـ۱ـ۲ـ۳ـ یکی از فرمانداران
در نامه‏ای دیگر به یکی از فرمانداران خود، این گونه او را مورد تشویق قرار می‏دهد:
«أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَى إِقَامَهِ الدِّینِ وَ أَقْمَعُ بِهِ نَخْوَهَ الْأَثِیمِ وَ أَسُدُّ بِهِ لَهَاهَ الثَّغْرِ الْمَخُوفِ[۱۴۳]
اما بعد، تو از کسانى هستى که من به پشتیبانى آنان دین را اقامه مى‏کنم، و نخوت گنه کار را قلع و قمع مى‏نمایم، و رخنه ترسناک حدود و مرزها را مى‏بندم.»
۲ـ۳ـ ارتقاء مسئولیت
در برخی از موارد تقدیر از خدمات افراد با ارتقاء مسولیت آن ها همراه بود، تا افراد لایق و درستکار به مسولیتهای بالاتر و حساس تر و تأثیر گذارتر برسند. به نمونه هایی از ارتقاء مسئولیت اشاره می شود :
۲ـ۳ـ۱ـ عمربن ابی سلمه مخزومی
وی که ربیب پیامبر (ص) بود، بعد از جنگ جمل به عنوان والی بحرین انتخاب شد، ولی در آستانه جنگ صفّین، امیرالمؤمنین ۷با نامه‏اى‏ از وى خواست که براى نبرد با معاویه به اردوى ایشان بپیوندد.
از نامه امام علیه السلام پیداست که عمر در نگاه ایشان، فردى امین و کارآمد بوده و حضورش در اردوى آن بزرگوار، براى رویارویى مقتدرانه با سپاه شام، لازم بوده است.
حضرت در این نامه از او قدردانی و تشکر کرده و او را مورد تشویق قرار داده وبه سبب دلاوری و شجاعتی که داشت، او را سبب پشت گرمی و استواری ستون دین دانست :
«أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی قَدْ وَلَّیْتُ النُّعْمَانَ بْنِ عَجْلَانَ الزُّرَقِیَّ عَلَى الْبَحْرَیْنِ وَ نَزَعْتُ یَدَکَ بِلَا ذَمٍّ لَکَ وَ لَا تَثْرِیبٍ عَلَیْکَ فَلَقَدْ أَحْسَنْتَ الْوِلَایَهَ وَ أَدَّیْتَ الْأَمَانَهَ فَأَقْبِلْ غَیْرَ ظَنِینٍ وَ لَا مَلُومٍ وَ لَا مُتَّهَمٍ وَ لَا مَأْثُومٍ فَقَدْ أَرَدْتُ الْمَسِیرَ إِلَى ظَلَمَهِ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ تَشْهَدَ مَعِی فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَى جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ إِقَامَهِ عَمُودِ الدِّینِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ [۱۴۴]
اما بعد، نعمان بن عجلان زرقى را والى بحرین قرار دادم، و تو را از آنجا برداشتم بدون اینکه نکوهش و ملامتى بر تو باشد. حقّا زمامدارى را به خوبى انجام دادى، و امانت را ادا کردى. به جانب من بیابى آنکه نسبت به تو سوء ظن و سرزنش، یا اتّهام و گناهى باشد. عزم حرکت به جانب ستمکاران شام را دارم، دوست داشتم در این سفر همراهم باشى، زیرا تو از کسانى هستى که در جنگ با دشمن و به پا کردن ستون دین به آنان پشت قوى مى‏کنم، اگر خدا بخواهد.»
۲ـ۳ـ۲ـ مالک اشتر
پس از جنگ جمل، فرماندار جزیره (مناطقى میان بین دجله و فرات) شد . این منطقه به سرزمین شام، حوزه حکومتى معاویه، نزدیک بود. امیرالمؤمنین ۷قبل از آغاز جنگ صِفّین، مالک را جهت فرماندهی سپاه خود فرا خواند . مالک در جنگ صِفّین، در آغاز، فرماندهى طلایه سپاه را به عهده داشت که طلایه سپاه معاویه را درهم شکست. همچنین، هنگامی که سپاهیان معاویه مسیر آب را بر روى سپاهیان امام ۷ بستند، مالک، نقش تعیین‏کننده‏اى در آزاد سازى آب ‏راه داشت. مالک پس از جنگ صِفّین به محل مأموریت خود بازگشت و وقتی کار بر محمدبن ابوبکر سخت شد امیرالمؤمنین ۷به مالک اشتر وقتی در ” نصیبین ” بود نوشت:
اما بعد، تو از کسانی هستی که من اعتماد کرده ام تا دین را بر پا دارند و سرکشی گناهکاران برطرف شود، و من محمد بن ابی بکر را بر مصر فرمانروا کرده بودم. از آن پس، خوارجی آنجا برخواسته اند، از جمله جوان کم سالی که هیچ تجربه جنگی ندارد و در کارها آزموده نیست، پس درباره او بررسی و دقت لازم را بکن و به من گزارش بده تا تصمیم مناسب گرفته شود. پیوسته در کارها، افراد مورد اعتماد و خیر خواه از یاران خود رامأمور کن.
مالک به حضور علی ۷آمد و گزارش کار مردم مصر را تقدیم کرد. حضرت علی – سلام الله علیه فرمود :
جز تو کسی شایسته حکومت مصر نیست. پس به مصر برو، خدای ترا رحمت کند. و من ترا وصیت کردم و به ‏تدبیر و رأی تو اعتماد ورزیدم. از خداوند در کارها یاری بخواه. همواره درشتی را با نرمی در آمیز. و آنجا که مدارا بهتر باشد، رفق و مدارا کن. و آنجا که جز با سختگیری کار پیش نمی رود، سختی به خرج بده.
از آن پس اشتر از حضور علی ۷مرخص شد و اسباب سفر آماده کرد و مهیای رفتن به مصر شد.[۱۴۵]
جمع بندی
امیرالمؤمنین ۷کارگزاران لایق و افرادی که عملکردشان برای نظام و پیشرفت جامعه سودمند بود و یا به گونه‏ زایدالوصفی در خدمت به اجتماع کوشش نمودند، شناسایی کرده و به طرق مختلف مورد تکریم قرار می دادند .گاهی برایشان دعا می کردند و گاهی عمل خوب آن ها را ستوده و تشویق کرده و در مواردی مأموریت‏ها و مسئولیت‏های بالاتری به آن ها واگذار می نمودند. سخنان ایشان به یاران فداکار و دلجویی‏ از آنان نشان‏دهنده توجه امام به قابلیت‏ها، لیاقت‏ها و پیوند عاطفی و معنوی با شایستگان می ‏باشد . این سبک مواجهه ، در جامعه سبب می‏شود که افراد لایق و کوشا در جامعه و نظام با دلگرمی و پشتکار به کار خویش ادامه دهند، استعدادهای خود را شکوفا سازند و در نتیجه، زمینه‏ سازندگی و رشد و توسعه پایدار در کشور فراهم شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:00:00 ق.ظ ]




(مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِید)[۱۸۳]
انسان هیچ سخنى را بر زبان نمى‏آورد مگر اینکه همان دم، فرشته‏اى مراقب و آماده براى انجام مأموریت (و ضبط آن) است!»
بدون شک ، اگر حضور حجت های الهی درک شود، بهترین و قوی ترین بازدارنده ها بدون نیاز به نظارت های بیرونی و ترس و اجبار و طمع، برای همگان ایجاد می شود . لازمه این مهم ، معرفت دینی ایجاد کردن در بین همه اقشار جامعه می باشد . امیر المؤمنین ۷هم که آینه تمام نمای اسلام است همواره مردم را به توجه بر وجود نظارت الهی دعوت می کرد :

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(فَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِعَیْنِه)[۱۸۴]
پس تقواى الهى را پیشه سازید، خدایى که در برابر نظارت او هستید
(أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِنْ قُلْتُمْ سَمِعَ وَ إِنْ أَضْمَرْتُمْ عَلِم)‏[۱۸۵]
اى مردم، خدا را بپرهیزید که اگر حرف زدید مى‏شنود، و اگر نهفته دارید مى‏داند»
زمانی که آن حضرت می خواستند، یاران خود را هنگام فرار از جنگ به شرم و حیا فرا بخوانند، به حضور در محضر خدا بودن و نظارت الهی فرا خواندند[۱۸۶] و سپس فرمودند :
(عاودُوا الکَرَّ وَ استحیوا مِنَ الفَر)[۱۸۷]
دوباره حمله کنید و از فرار کردن شرم کنید»
۳ـ۱ـ۲ـ۲ـ تأثیر بی حیایی در زندگی اجتماعی
اگر ملکه حیا در شخص نباشد، هیچ کار زشتی ترک نمی شود . شخص بی حیا حرمت هیچ چیز را نگه نمی دارد و برای کسی ارزش قائل نمی شود. به همین دلیل مهم ترین پیامد بی حیائی این است که هر کاری برای هر شخصی جایز است . بر همین اساس امیرالمؤمنین ۷می فرماید :
«إیّاک و القحّه فإنّها تحدوک على رکوب القبائح و التّهجّم على السّیّئات‏[۱۸۸]
از بی شرمی بپرهیز؛ زیرا تو را به ارتکاب زشتی ها و رو آوردن به بدیها وادار می کند .»

    1. در جامعه عاری از حیا قبح گناه ریخته وگناه علنی و امری عادی تلقی می گردد . فرد با حیا اگر ناخواسته مرتکب خطایی شود، آن را مخفی می کند، ولی بی حیا آشکارا اقدام به خطا می کند و چه بسا برای دیگران ، خطای خود را تعریف کند در حالیکه علنی سازی گناه از بزرگترین گناهان می باشد:

«إیّاک و المجاهره بالفجور فإنّه من أشدّ المأثم‏[۱۸۹]
بپرهیز از تجاهر به گناه زیرا این کار از شدییدترین گناهان است »

    1. اثر دیگر بی حیایی در جامعه را می توان از بین رفتن امر به معروف و نهی از منکر در جامعه دانست .
    1. بی حیایی سبب افزایش بی غیرتی می شود. زیرا عادی شدن روابط قبیح در جامعه سبب کمرنگ گشتن روح غیرت در جامعه می گردد .
    1. بی حیایی سبب ترویج بی عفتی نیز می شود . از آن جا که یکی از آثار مهم حیا عفت است [۱۹۰]پس بی حیایی عامل بی عفتی می گردد .
    1. همچنین بی حیایی موجب تزلزل بنیان خانواده و بالا رفتن آمار طلاق در جامعه می شود . زمانی که لذت جویی های نامشروع در جامعه فراگیر شود و بهره گیری از جنس مخالف شایع گردد، خیانت و بی بندوباری رواج پیدا کند، شخص نسبت به همسر خود تمایل کمتری نشان می دهد . این امر سبب ایجاد تنش و طلاق در خانواده ها می شود . وقتی خانواده که کوچک ترین و در عین حال حیاتی ترین جزء اجتماع و کانون پرورش نسل آینده و پناهگاه روحی و عاطفی افراد است، متلاشی شود ؛ جامعه هم رو به از هم پاشیدگی می رود .
    1. با بی حیایی کارایی جامعه پایین می آید ، زیرا نیروی کار و فعالیت ضعیف می شود و در طولانی مدت، کل اجتماع به فرسایش کشیده می شود . در حالی که حیا نیروهای مرد و زن را هدایت و بیمه می کند ، بدون اینکه هیچ حق و هزینه ای از شخص ضایع شود.
    1. زوال امنیت اجتماعی : بی حیایی تهدیدی برای امینیت اجتماع محسوب می شود .
    1. انزوای افراد باحیا : شخص مؤمن باحیا از بودن در جامعه آلوده به بی حیایی متنفر و گریزان است . لذا ترجیح می دهد کمتر در اجتماع حاضر شود و کنج خانه را بر فعالیت در اجتماع ترجیح می دهد .

۳ـ۱ـ۲ـ۳ـ قلمرو حیا
کسی که دارای ملکه حیا است، از تمامی کارهای قبیح و ناهنجار پرهیز می کند [۱۹۱]. از آن جا که بسیاری از افعال قبیح در روابط اجتماعی رخ می دهد، حیا می تواند، عمل مهمی در علاج ناهنجاری ها و سوق دادن جامعه به سمت ارزش ها محسوب شود. در قلمرو حیای اجتماعی هیچ محدودیتی وجود ندارد و در همه جوانب، باید حیا رعایت شود. شخص با حیا در جامعه با آبرومندی و عزت زندگی می کند . امیرالمؤمنین۷می فرماید:
«مَنْ کَسَاهُ الْحَیَاءُ ثَوْبَهُ خَفِیَ عَنِ النَّاسِ عَیْبُهُ[۱۹۲]
هر کس لباس حیا بپوشد عیوبش نزد مردم مخفی می ماند»
۱ـ حیا در پوشش
هر چه پوشش کامل تر رعایت شود از نظر جنس و نوع و تنگ نبودن ، جامعه به سوی آرامش بیشتری پیش می رود . زیرا پوشش مصونیت می آورد .
قرآن مجید شرایط پوشش زن را چنین دستور می دهد :
(لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بخُِمُرِهِنَّ عَلىَ‏ جُیُوبهِِنَّ ) [۱۹۳]
زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) »
(یَأَیهَُّا النَّبىِ‏ُّ قُل لّأَِزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِْنَّ مِن جَلَبِیبِهِنَّ ذَالِکَ أَدْنىَ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا)[۱۹۴]
اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا وکوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»
امام علی۷نیز در نانه ۳۱ تأکید بر حجاب بانوان کرده و علت آن را بیان فرموده که رعایت حجاب را سبب پاکی بیشتر گوهر زن دانسته است و همچنین دستور به پوشش لباس مناسب برای همه افراد جامعه داده است:
«وَ اکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِکَ إِیَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّهَ الْحِجَابِ أَبْقَى عَلَیْهِنَّ[۱۹۵]
با پوششى که بر آنان قرار مى‏دهى دیده آنان را از دیدن مردمان باز دار، زیرا سختى حجاب آنان را پاک‏تر نگاه مى‏دارد»
ِ «عَلَیْکُمْ بِالصَّفِیقِ مِنَ الثِّیَابِ‏ فَإِنَّهُ مَنْ رَقَّ ثَوْبُهُ رَقَّ دِینُهُ لَا یَقُومَنَّ أَحَدُکُمْ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ عَلَیْهِ ثَوْبٌ یَصِفُهُ‏ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ وَ ادْخُلُوا فِی مَحَبَّتِهِ[۱۹۶]
جامه‏هاى ضخیم بپوشید، زیرا هر کس جامه نازک بپوشد دینش نیز نازک [و ضعیف‏] خواهد بود. هیچ یک از شما با لباس بدن‏نما در پیشگاه خدا نایستد.»
۲ـ حیای چشم
بسیاری از آلودگیها و انحرافات از یک نگاه ناروا که نگاه های بعدی را به دنبال داشته سرچشمه گرفته و به لغزش و گاه سقوط و انحراف رسیده . ممکن نیست کسی نگاه خود را کنترل نکند اما موفق به «مهار نفس و شهوت» بشود، زیرا پس از دیدن «میل و هوس» تحریک می‌شود.می گیرد
خداوند در قرآن می فرماید :
(قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ ………. وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ)[۱۹۷]
به مؤمنان (مردان) بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند …..و به آنان
(زنان) با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند»
امام علی ۷چشم را محل ورود شیطان وحیای چشم پرهیز از هر گونه نگاه آلوده به گناه می داند
«الْعُیُونُ‏ مَصَائِدُ الشَّیْطَان‏ [۱۹۸]چشمها دام های شیطان هستند
الْعَیْنُ‏ رَائِدُ [الْقَلْبِ‏] الْفِتَنِ [۱۹۹] چشم دل را به دنبال خود می کشد»
۲ـ حیای گوش
نشنیدن سخن قبیح ، گوش ندادن به غیبت ، نشنیدن موسیقی حرام و غنا .
۳ـ حیای زبان
یکی از مهمترین راه های ارتباطی بین انسان ها ارتباط کلامی است. هم محتوای کلام باید از معاصی گفتاری مثل دروغ، غیبت، تهمت، تمسخر، تخریب و هتک حرمت دیگران خالی باشد. زیرا با رواج حرمت شکنی اعتماد اجتماعی از بین می رود و ضربه محکمی به اجتماع و نظام وارد می شود. هم سخن سبک و بدون وقار بر زبان جاری نشود، زیرا گزینش واژگان و کلمات نیز نقشی بسزایی در رسادن مقصود و بیانگر شخصت هر فردی است. آن حضرت می فرماید :
«الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ق.ظ ]




« وَ اللَّهِ مَا کَتَمْتُ وَشْمَهً وَ لَا کَذَبْتُ کِذْبَهً[۱۶۴]
به خدا قسم سخنى را مخفى ننموده، و دروغى بر زبان نیاورده‏ام»
صداقت یکی از مهمترین ارزش ها در اسلام است، که در همه عرصه های زندگی باید رعایت گردد، چراکه هم به مصلحت فرد است و هم به مصلحت اجتماع است . اگر چه رعایت صداقت بر همگان لازم است، ولی رعایت این ارزش برای کارگزاران و مسئولین از اهمیت ویژه ای برخوردار است . امیرالمؤمنین ۷در طول حکومت خود از مسیر صداقت خارج نشد .شهید مطهری در این باره می نویسد :

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

«مشکل سوم خلافت او مسأله صداقت و صراحت در سیاست بود که این را هم باز عده ای از دوستانش نمی پسندیدند ، می گفتند سیاست این همه صداقت و صرحت بر نمی دارد، چاشنی سیاست دغل بازی است[۱۶۵]»
بخاطر داشتن صداقت در سیاست ، برخی گمان می کردند که حضرت سیاست مدار نیست و معاویه سیاست مدار است که حضرت در پاسخ این افراد می فرمود :
«وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِیَهُ بِأَدْهَى مِنِّی وَ لَکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ وَ لَوْ لَا کَرَاهِیَهُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ وَ لَکِنْ کُلُّ غُدَرَهٍ فُجَرَهٌ وَ کُلُّ فُجَرَهٍ کُفَرَه[۱۶۶]
به خدا قسم معاویه زیرک تر از من نیست، ولى او خیانت مى‏ورزد و گناه مى‏کند، و اگر غدر و مکر نکوهیده نبود من از زیرک‏ترین مردمان بودم، ولى هر نیرنگى معصیت است، و هر معصیتى نوعى کفر است‏»
بر طبق همین شیوه امام به مالک اشتر دستور می دهد با مردم صادقانه رفتار نماید :
َ « إِیَّاکَ ….التَّزَیُّدَ فِیمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ فَإِنَّ …….الْخُلْفَ یُوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللَّهِ وَ النَّاسِ قَالَ اللَّهُ . تَعَالَى کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُون[۱۶۷]
بپرهیز از اینکه…. کرده خود را بیش از آنچه هست بزرگ شمارى، یا به رعیّت وعده‏اى دهی و خلاف آن را به جا آورى، چرا که ….. خلف وعده سبب خشم خدا و مردم است، خداوند بزرگ فرموده: «این باعث خشم بزرگ خداست که بگویید و انجام ندهید»
۳ـ تقوای مالی
استواری یک نظام بستگی به تقوای مالی دارد، فساد مالی بدترین ننگ را برای یک حکومت به بار می‌آورد و موجب سقوط آن می‌شود. عدم تقوای مالی ممکن است به طرق مختلف در جوامع پیش آید ؛ این آسیب حتی ممکن است، برای همه افراد جامعه از حاکم تا پائین ترین اقشار پیش آید . تقوای مالی اقتضا می کند که از سرقت و یا تصرف مال دیگران بدون اذن آنها اجتناب کنیم.که البته این مال گاهی فردی و گاهی اموال عمومی است، که تصرف در این مال گناهش بزرگتر از تصرف اموال شخصی است .ولی می توان با ترویج این بعد تقوا به کنترل این مهم ، در جامعه پرداخت .آن حضرت با نظارت دقیق و روزانه از بازار کوفه و پرهیز دادن مردم از رشوه خواری، احتکار، پرهیز از معاملات باطل و ربا در ترویج و هنجار سازی تقوای مالی تلاش های بسیار نمودند.
۳ـ۱ـ۱ـ۲ـ آثار تقوی در زندگی
۱ـ شکستن بن بست های روحی، اجتماعی و حل مشکلات اقتصادی
وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً[۱۶۸]
اگر آسمانها و زمینها به روى بنده‏اى بسته شوند ولى او تقوا بورزد،خداوند راهى براى نجات او باز مى‏کند.
۲ـ بخشش گناهان و برخورداری از پاداشهای اخروی
(وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْراً )[۱۶۹]
و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند گناهانش را مى‏بخشد و پاداش او را بزرگ مى‏دارد.
(وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّهُ لِلْمُتَّقِینَ) [۱۷۰]
بهشت براى پرهیزکاران نزدیک مى‏شود
۳ـ آبادانی دنیا
(لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَیآ ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکاتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالأَْرْضِ)[۱۷۱]
اگر مردم هر منطقه ایمان آورده تقوا بورزند، درهای برکات آسمان و زمین را بر آنان می گشاییم.
۴ـ تشخیص حق از باطل
تقوا سبب تشخیص حق از باطل می گردد زیرا عقل انسان برای درک حقایق آماده است، اما گاهی هوس ها و محبت های پوچ و حرص های بی مورد، چونان غباری مانع دید عقل می گردند
«أَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ[۱۷۲]
بیشترین قربانگاههاى عقول زیر برق طمع‏هاست»
لذا شناخت حق از باطل، نیک از بد و راه و چاه در مسیر حرکت انسان مشکل می گردد و این تقوا و تهذیب نفس است که نورانیتی ایجاد کرده و غبار را از بین می برد. .
(إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا)[۱۷۳]
اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما وسیله‏اى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار مى‏دهد (روشن‏بینى خاصّى که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت)
۵ـ وسیله خروج از فتنه های زمانه
«وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاًمِنَ الْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ[۱۷۴]
بدانید آن که تقواى الهى را رعایت کند خداوند راه خروج از فتنه‏ها را برایش باز کند، و به او نورى بنمایاند که از تاریکى برهد».
۶ـ تقوی داروی شفا بخش همه ناهنجاریها
«فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِکُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِکُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِکُمْ وَ صَلَاحُ فَسَادِ صُدُورِکُمْ وَ طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِکُمْ وَ جِلَاءُ عَشَا أَبْصَارِکُم‏وَ أَمْنُ فَزَعِ جَأْشِکُمْ وَ ضِیَاءُ سَوَادِ ظُلْمَتِکُمْ [۱۷۵]
تقوا داروى درد دلهایتان، بینایى کورى باطنتان، شفاى بیمارى اجسادتان، صلاح فساد سینه‏هایتان، پاکى چرک نفوستان، جلاى پرده دیدگانتان،ایمنى خوف دلهایتان، و روشنى تاریکى جهلتان مى‏باشد.»
می توان نتیجه گرفت ، تقوا مصونیت است نه محدودیت. در بیان امیرالمؤمنین تقوا پناهگاهی محکم برای انسان ها است . امام ۷تقوا را به خانه‏ای تشبیه کرده است، که انسان را از هر خطری حفظ می‏کند، یعنی همان گونه که وقتی انسان در خانه‏ای وارد شود، از دشمن در امان است و با خیال راحت در آن محل امن زندگی می‏کند، تقوی نیز حصار محکم و نگهدارنده‏ای است، که اگر در وجود کسی پیدا بشود، دیگر از خطر انحراف و مفاسد اخلاقی در امان است.
«اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِیزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِیلٍ لَا یَمْنَعُ أَهْلَهُ [۱۷۶]
بندگان خدا، بدانید تقوا قلعه‏اى محکم و نفوذ ناپذیر است، ولى گناه حصارى پست است که اهلش را از خطرات نگاه نمى‏دارد.»
در این بیان، حضرت فضیلت تقوا را گوشزد مى‏کند و براى آن واژه الدّار الحصینه (سراى استوار) را استعاره فرموده است، یعنى هر کس به آن تحصّن جوید، نیرومند مى‏گردد. زیرا تقوا نفس را در حصار مصونیّت خود قرار مى‏دهد . براى این که تقوا در دنیا او را از اخلاق ناپسند، که باعث پستى و فرومایگى و افتادن در بسیارى از ورطه‏هاى هلاکت دنیوى است، حفظ مى‏کند، و در آخرت نیز وى را از آثار و ثمرات این صفات زشت و ملکات پست که مستلزم عذاب دردناک الهى است مصون مى‏دارد، همچنین آن حضرت به صفت زشت فجور (آلودگى به گناه) که عبارت از نقصان عفّت است اشاره مى‏کند و براى آن واژه حصن ذلیل را استعاره فرموده است، یعنى فجور سرایى است زبون که فاقد ایمنى است وجه استعاره این است که فجور و تبهکارى مستلزم ارتکاب اعمالى است که ضدّ تقوا و پرهیزگارى است، و چون این واژه در مقابل عفّت قرار دارد لازم است در این جا تقوا به عفّت و زهد که جنبه خوب و پسندیده صفت بهیمى و شهوانى انسان است تخصیص و تفسیر گردد. [۱۷۷]
۳ـ۱ـ۲ـ تقویت حیا و شرم
مقدمه
حیا هنگام مواجه شدن با یک کار زشت و قبیح مطرح می شود، زمانی که انسان نسبت به انجام دادن آن کار، انزجار پیدا کند. قبیح بودن فعل را شرع و یا عقل و یا عرف، به دلیل بایدها و نبایدها وآداب و رسوم و هنجارهایش تعیین می کند. در نهایت این انزجار و بازدارندگی سبب می شود، که شخص آن عمل را ترک کند و یا اینکه کاری را انجام دهد.
دلیل انزجار از فعل قبیح می تواند بر اثر تقوا ، ترس و یا صبر باشد. ولی لازم ذکر است که، بین هر کدام از این مفاهیم تفاوت هایی وجود دارد . همان گونه که در تعریف تقوا گذشت، تقوا به معنی نگهداری و محافظت (نفس از هر چه به آن ضرر و زیان می‏رساند) است ، که یک معنای عام و کلی است . سایر بازدارنده های نفسانی مثل صبر و ترس و کظم غیظ از زیر مجموعه های این عنوان کلی هستند .
اگر تقوا به جهت ترس از قدرت باشد، در قالب خوف تجلی پیدا می کند و اگر در قالب غضب باشد کظم غیظ است و اگر در مقابل شهوت باشد عفت نامیده می شود . امیرالمؤمنین ۷در توصیف حیا می فرماید :[۱۷۸]
«الحیاء لباس سابغ و حجاب مانع- و ستر من المساوئ واق و حلیف للدین- و موجب للمحبه- و عین کالئه تذود عن الفساد و تنهى عن الفحشاء
حیا لباسی بلند و حجابی منع کننده و پوششی نگه دارنده از بدیها است»
حیا از مقوله هایی است که ریشه در فطرت انسان دارد و شاهد این امر در داستان آدم و حوا تصریح شده، که بعد از خوردن میوه ممنوعه، از آشکار شدن عورت متأثر شدند و برای پوشاندن خود تلاش کردند . اما مصادیق و موارد حیا تابع فرهنگ هر جامعه می باشد[۱۷۹] .
۳ـ۱ـ۲ـ۱ـ ارکان حیا
عناصر تشکیل دهنده حیا عبارتند از : شخص حیا کننده، فعل قبیح و نابهنجار، شخصی که از او حیا می شود و حضور یک ناظر محترم که در محضر او فعل انجام می شود . بدون وجود عنصر ناظر محترم و درک وجود او از طرف شخص ممکن نیست، حیا محقق شود. بسیاری از ناهنجاری ها به دلیل اتفاق می افتدکه شخص، از وجود ناظر بی خبر است، یا اینکه نظارت او را درک نمی کند. لذا در خلوت و یا تاریکی ها مرتکب ناهنجاری می شود. بنابراین از مقدمات و لوازم ترویج فرهنگ حیا در جامعه ، تقویت روحیه خداباوری است و نظارت الهی است.
این امر در جای جای قرآن تذکر داده شده و شاهدان و ناظران الهی معرفی گشته است :
(أَ لَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى)[۱۸۰]
آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) مى‏بیند؟!»
(وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَیرََى اللَّهُ عَمَلَکمُ‏ْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَترَُدُّونَ إِلىَ‏ عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشهََّادَهِ فَیُنَبِّئُکمُ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُون)[۱۸۱]
بگو: «عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بینند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشکار، بازگردانده مى‏شوید و شما را به آنچه عمل مى‏کردید، خبر مى‏دهد!»
(وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لحََفِظِینَ *کِرَامًا کَاتِبِینَ *یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ)[۱۸۲]
و بى‏شک نگاهبانانى بر شما گمارده شده .والا مقام و نویسنده (اعمال نیک و بد شما)، که مى‏دانند شما چه مى‏کنید! »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ق.ظ ]




۱۶

۱۸

۲۰

جدول (۲ـ۲) عملکرد الگوریتم آرنولدی برای ماتریس به ازای های مختلف

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مثال ۲ـ۲ : ماتریس نامتقارن با درایه­های تصادفی بین صفر و یک را به صورت زیر در نظر بگیرید. برنامه مربوط به الگوریتم آرنولدی را به ازای جهت یافتن ماتریس متعامد و ماتریس هسنبرگ اجرا می­کنیم.
بعد از اجرای برنامه مربوط به الگوریتم آرنولدی به ازای ماتریس متعامد و ماتریس بالا هسنبرگی به صورت زیر به دست می ­آید. بردار اولیه دلخواه را به صورت (۱,۱,…,۱) در نظر می­گیریم.
بررسی خطا
ماتریس که در رابطه (۲-۳) به آن اشاره شد؛ ماتریسی با مرتبه یک و با فرمول زیر به دست می ­آید.
ستون آخر ماتریس فوق در واقع بردار است که با ضرب این بردار در بردار ماتریس بدست می ­آید. همان­گونه که ملاحظه می­ شود؛ الگوریتم آرنولدی ماتریس دلخواه را با یک ماتریس بالا هسنبرگی متشابه می­سازد. لذا مقادیر ویژه این ماتریس هسنبرگی تقریباً همان مقادیر ویژه ماتریس هستند.
۲ـ۴ روش­ هرمیتی لنگزوس
روش هرمیتی لنگزوس به عنوان روش آرنولدی ساده شده برای ماتریس­های هرمیتی به کار می­رود. اصل روش همان روش تصویری روی زیرفضای کرایلف می­باشد.
قضیه زیر نشان می­دهد که اگر روش آرنولدی را برای ماتریس­های هرمیتی به کار ببریم؛ چگونه به فرم­های ساده­تری از ماتریس­ها دست خواهیم یافت.
قضیه ۲ـ۵ : فرض کنید روش آرنولدی برای ماتریس هرمیتی به کار برده شده باشد، آن­گاه ضرایب تولید شده توسط الگوریتم حقیقی هستند؛ به طوری که:
به عبارت دیگر ماتریس به دست آمده از روند آرنولدی برای ماتریس هرمیتی ، حقیقی، متقارن و سه قطری است.
اثبات: با توجه به اینکه ماتریس یک ماتریس هرمیتی و بنا به ساختارش هسنبرگی است؛ بنابراین ماتریس یک ماتریس سه قطری است. به علاوه اسکالر بنا به تعریف حقیقی است و اسکالر با توجه به این­که ماتریس هرمیتی می­باشد، حقیقی است. از این رو، ماتریس هسنبرگ ، حقیقی، متقارن و سه قطری است.
این ماتریس را به صورت زیر نمایش می­دهیم:
برای نمایش ساده­تر الگوریتم لنگزوس قرار می­دهیم:
بنابراین با تغییرات مختصری در الگوریتم آرنولدی، الگوریتم لنگزوس به صورت زیر به دست می ­آید.
۲-۴-۱ الگوریتم لنگزوس
۱ـ بردار اولیه با نرم یک و بعد از زیرفضای کرایلف را انتخاب کنید و قرار دهید:
۲ـ به ازاء مقادیر زیر را به دست آورید:
لذا زمانی که ماتریس متقارن یا هرمیتی باشد؛ الگوریتم لنگزوس این ماتریس را با ماتریس سه قطری و متقارن، تشابه­سازی می­نماید و برای ماتریس تنها نیاز به ذخیره سه بردار است.
مثال ۲-۳ : فرض کنید یک ماتریس متقارن به صورت زیر باشد. برنامه مربوط به الگوریتم لنگزوس را به ازای جهت یافتن ماتریس متعامد و ماتریس هسنبرگ اجرا می­کنیم.
بردار اولیه دلخواه را به صورت (۱,۱,…,۱) در نظر می­گیریم، که در آن عدد یک به تعداد ۱۲ بار تکرار شده است. بعد از اجرای برنامه مربوط به الگوریتم لنگزوس به ازای ماتریس سه قطری و متقارن به صورت زیر به دست می ­آید. این ماتریس با ماتریس اولیه متشابه است و مقادیر ویژه آن با ماتریس اولیه تقریباً برابر است.
و ماتریس متعامد به صورت زیر به دست می ­آید.
مقدار خطای تعامدسازی روش است.
۲ـ۵ روش ناهرمیتی لنگزوس
این روش در واقع تعمیم روش لنگزوس برای حالتی که ماتریس اولیه ناهرمیتی است؛ به کار می­رود. این ایده توسط لنگزوس بیان شد و تفاوت اصلی آن با الگوریتم آرنولدی این است که به جای ساخت یک پایه متعامد برای زیرفضای کرایلف یک زوج پایه دو متعامد برای دو زیرفضای و ساخته می­ شود که در آن
و
الگوریتم این روش به صورت زیر ارائه می­ شود.
۲-۵-۱ الگوریتم ناهرمیتی لنگزوس
۱ـ دو بردار, به طوری که را انتخاب کنید و قرار دهید:
۲ـ به ازاء مقادیر زیر را به دست آورید:
خاطرنشان می­کنیم که بی­نهایت راه برای انتخاب اسکالرهای و وجود دارد و انتخاب این مقادیر برای آن است که ، این دو پارامتر به عنوان ضریب مقیاس برای دو بردار و هستند.
زمانی که ماتریس متقارن باشد، آن­گاه ها مثبت و حقیقی خواهند بود وها را برابر قرار می­دهیم. الگوریتم فوق، ماتریسرا با یک ماتریس سه قطری تشابه­سازی می­ کند، این ماتریس به صورت زیر است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ق.ظ ]




الف) هرگاه باشد آنگاه هریک از بردار F-ریتز به صورت وابسته خطی عددی می­باشد، از هرکدام از عددها چندگانگی را تشخیص می­دهیم.
ب) هرگاه باشد آنگاه هریک از بردار F-ریتز به صورت مستقل خطی می­باشد.
پس حداقل گانه می­باشد. آنگاه الگوریتم آرنولدی سراسری را با یک جدید مستقل از قبلی اجرا نموده و بردارهایF-ریتز همگرای جدید را محاسبه می­کنیم و آنها را به مقادیر قبلی
اضافه می­کنیم. اگر به صورت وابسته خطی عددی باشد آنگاه رتبه[۱۰]ماتریس برابر می­ شود درغیر اینصورت ادامه می­دهیم. قضیه و آزمایش عددی نشان می­دهد که این فرایند مقدارویژه چندگانه و مکان آن را تا وقتی که شرط مقدارویژه خواسته شده کوچکتر از معکوس نرم باقیمانده باشد، بدست می ­آورد.
روش آرنولدی سراسری در حافظه بسیار پرهزینه است و هزینه­ محاسبات با اضافه شدن افزایش می­یابد. بنابراین برای کاهش این هزینه­ها، شروع مجدد هنگامی­که به تقریبی از مقدارویژه برای بالاترین مقدار نرسیده است، لازم است. عملیات شروع مجدد ابتدا توسط کاروش[۱۱] [۲۲] بیان شده است سپس طرح شروع مجدد به وسیله تعداد زیادی از پژوهشگران مورد تحقیق قرار گرفت. به­خصوص پایگه[۱۲] [۱۰]، کولوم [۱۳]و دونات[۱۴] [۱۰] ، گلوب[۱۵] و آندروود[۱۶][۱۲] ، سد[۱۷][۲۷,۲۸] و چاتلین[۱۸] و هو[۱۹][۶]که همگی آنها طرح، شروع مجدد ضمنی بودند. پس از طی چندین سال مشهورترین طرح شروع مجدد توسط سورنسون[۲۰] [۳۳] ارائه شد که ترکیبی از تکرار انتقال ضمنی با فرایند آرنولدی می­باشد. همچنین انتقال­های دقیق در [۳۳] بیان شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در ادامه­ این پایان نامه الگوریتم شروع مجدد را با فرایند آرنولدی سراسری ادامه می­دهیم و الگوریتم ضمنی شروع مجدد آرنولدی سراسری[۲۱] با مقادیر F-ریتز ناخواسته، توسط انتقال پیاده سازی می­کنیم.
نکاتی که در این پایان ­نامه باید در نظر داشت :
یک ماتریس قطری پذیر بزرگ است.
مقدارویژه و بردارویژه متناظر با آن می­باشد.
نرم طیفی یک ماتریس و نرم-۲ بردار است.
نرم فریبنیوس یک ماتریس می­باشد و
حرف بالای ماتریس به معنای ترانهاده مزدوج آن ماتریس می­شد
ماتریس واحد است
بردارهای ویژه و تقریب آنها با طول واحد نرمال­سازی می­شوند.
۳-۳ فرایند آرنولدی سراسری ، FOM سراسری و GMRES سراسری
تعریف ۳-۲ : فرض کنید را فضای خطی فشرده از ماتریس مثلثی باشد. برای دو ماتریس و در ، -Fضرب داخلی را بصورت زیرتعریف می­کنیم:
که به معنی اثر [۲۲]ماتریس مربعی می­باشد.
تعریف ۳- ۳ : هنگامیکه و ، F-متعامد باشند آنگاه -Fضرب داخلی آن برابر صفر می­باشد و بصورت زیر تعریف می­ شود:
تعریف ۳-۴ : برای هر ماتریس اولیه ، زیرفضای کرایلف ماتریس تعریف می­ شود و بصورت زیر است:
که زیرمجموعه است.
در واقع اگر یعنی، به ازای یک اسکالر ،
اگر و با تعریف یک عمل خطی که:
آنگاه داریم:
که یعنی ضرب داخلی از فضای بردار مختلط می­باشد.
تعریف ۳-۵ : را ضرب کرونکر[۲۳] ماتریس و نشان می­دهیم، که خواص اساسی آن عبارتند از: (خاصیت­های پایه در [۱۱] ذکر شده است)
اگر ، آنگاه داریم:
هر مقدارویژه ، از ،یک مقدارویژه گانه از است.
در ادامه به توضیح الگوریتم آرنولدی سراسری می­پردازیم. اساس این الگوریتم بر فرایند گرام اشمیت اصلاح شده است، که یک پایه­ -Fمتعامد ، از زیرفضای کرایلف ماتریس را می­سازدکه برای که دلتای کرونکر است.
در ادامه الگوریتم آرنولدی سراسری و قضایای مربوط به آن را شرح می­دهیم.
۳-۳-۱ الگوریتم آرنولدی سراسری ( الگوریتم ۱) [۱۶,۲۴]
ورودی الگوریتم : ماتریس و ماتریس شروع
خروجی الگوریتم: ماتریس هسنبرگی (مقادیرویژه آن تقریبا با مقادیربرابر است) و ماتریس نتیجه
این فرایند به ضرب ماتریس در بردار به علاوه­ی عملیات ممیز شناور نیاز دارد.
اگر را به صورت ،همچنین و را دو ماتریس هسنبرگی و در نظر بگیریم که عناصر غیرصفر آن توسط الگوریتم (۱) تعریف نمائیم. آنگاه :
که در آن ، امین پایه به صورت زیر است.

قضیه۳-۱: [۱۶] اگر ، و را طبق تعاریف بالا داشته باشیم، آنگاه یک پایه­ -Fمتعامد از زیرفضای کرایلف ماتریس و داریم:
( ،ماتریس صفر است و )
مثال ۳-۱: فرض کنید باشد یک ماتریس تصادفی بصورت زیر باشد.
ماتریس شروع را نیز بصورت زیر تعریف می­کنیم:
ماتریس را با بردار شروع به عنوان ورودی به الگوریتم سراسری آرنولدی می­دهیم سپس در اولین مرحله ماتریس بدست می ­آید.

iter Residual norms

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:00:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم