کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



نتایج جدول نشان می‌دهد که زمینه های ساختاری جزء ابعاد مدل توانمندی نیروی انسانی استانداری و فرمانداریهای تابعه استان چهار محال و بختیاری در افق ۱۴۰۴ می باشد. چرا که میزان ضریب همبستگی (۶۸۵/. =r) بدست آمده با فراوانی ۱۸۵ نفر در سطح آلفای ۰۱/۰ معنادار است. همچنین با توجه به نتایج جدول سطح معنی‌داری (۰۰۰/۰ = Sig) از سطح آلفای ۰۱/۰ کمتر است، پس با ۹۹ درصد اطمینان می‌توان گفت: فرض پژوهشگر (H1) تایید و فرض صفر (H0) رد می‌شود. بنابراین می‌توان گفت که زمینه های ساختاری جزء ابعاد مدل توانمندی نیروی انسانی استانداری و فرمانداریهای تابعه استان چهار محال و بختیاری در افق ۱۴۰۴ می باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل چهارم
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل چهارم
۴-۳-۱-۱ سوال فرعی اول: آیا عامل پشتیبانی ساختاری از جمله عوامل تشکیل دهنده مدل توانمند سازی نیروی انسانی استانداری و فرمانداریهای چهار محال و بختیاری در افق ۱۴۰۴ می باشد؟

متغیرها

شاخصه‌های آماری

توانمند سازی

پشتیبانی ساختاری

همبستگی پیرسون

a592/.

سطح معنی‌داری (Sig)

۰۰۰/۰

تعداد

۱۸۵

α=همبستگی در سطح ۰۱/۰ معنی دار است
جدول ۴-۱۳ نتایج ضریب همبستگی بین پشتیبانی ساختاری و توانمند سازی نیروی انسانی
میزان ضریب همبستگی (۵۹۲/. =r) بدست آمده با فراوانی ۱۸۵ نفر در سطح آلفای ۰۱/۰ معنادار است. همچنین با توجه به نتایج جدول سطح معنی‌داری (۰۰۰/۰ = Sig) از سطح آلفای ۰۱/۰ کمتر است، پس با ۹۹ درصد اطمینان می‌توان گفت: فرض پژوهشگر (H1) تایید و فرض صفر (H0) رد می‌شود. بنابراین می‌توان گفت که عامل پشتیبانی ساختاری از جمله عوامل تشکیل دهنده مدل توانمند سازی نیروی انسانی استانداری و فرمانداریهای چهار محال و بختیاری در افق ۱۴۰۴ می باشد.
۴-۳-۱-۲ سوال فرعی دوم: آیا عامل راهبردهای سازمانی از جمله عوامل تشکیل دهنده مدل توانمند سازی نیروی انسانی استانداری و فرمانداریهای چهار محال و بختیاری در افق ۱۴۰۴ می باشد؟
۹۶

متغیرها

شاخصه‌های آماری

توانمند سازی
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل چهارم

راهبردهای سازمانی

همبستگی پیرسون

a557/.

سطح معنی‌داری (Sig)

۰۰۰/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 01:45:00 ق.ظ ]




یافته های پژوهش زیاری ، ده چشمه ، پوراحمد و قالیباف در مقاله ای باعنوان اولویت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده کلان شهر کرج نشان می دهد که ابعاد اجتماعی مؤثّر در ایمنی بافت ها ی فرسوده ی شهر کرج با ضریب بالای ۵۵/۰ % بیشترین اثربخشی را در ناامنی زندگی در بافت های فرسوده این شهر داشته است و در این میان پهنه ی حصارک و کرج کهن با بیشترین اثرپذیری از ابعاد اجتماعی و کالبدی ناامنی، در اولویت ایمن سازی قرار گرفته اند و پهنه ی فردیس به عنوان جامعه ی ایمن شهر کرج انتخاب شد.( زیاری ، ده چشمه ، پوراحمد و قالیباف ، ۱۳۸۹ )
یافته های تحقیق باقریان با عنوان بازشناسی قابلیت های نوسازی در بافت های فرسوده بخش میانی بر پایه ویژگی های اجتماع و فضا که به روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گرفتن از شیوه پیمایش میدانی ( مشاهده و پرسشنامه ) انجام شده است، نشان می دهد که ضعف همبستگی بین اجتماع و فضا در مراحل تکوین و بهره برداری با گذشت زمان موجبات تضعیف و فرسودگی ساختار اجتماعی –کالبدی رافراهم میآورد . ( باقریان، ۱۳۸۶ )
تیموری ، رحمانی و عراقی در تحقیقی با عنوان بافت فرسوده ملایر و راه های سازماندهی آن نشان می دهند که فرسودگی فضاهای کالبدی و آلوددگی های زیست محیطی در مرکز شهر ( خرابه ها و چشم اندازهای ناگوار منازل و محلات ، فقر ، بیسوادی ، و پایین بودن سطح فرهنگ شهری ، ناشی از مکان گزینی مهاجران روستایی و قشرهای کم درآمد شهری ) منجر به حرکت گروه های توانمند از محلات به سایر بخش های حاشیه شهر و جایگزین شدن گروه های اجتماعی غیر بومی و ناهماهنگ گردیده و در نتیجه فرایند رکود و تنزل دو چندان می شود . ( تیموری ، رحمانی و عراقی ،۱۳۸۹ )
رفیعیان ، فروزنده و داداش پور در تحقیقی در باب محله محوری در بافت های فرسوده شهری به این نتیجه رسیده اند که با تقویت شبکه های اجتماعی ( در قالب گروه ها و اجتماعات محلی ) و ایجاد زمینه ها و بسترهای لازم برای برقراری ارتباط میان ساکنین محله در روند تهیه طرح های توسعه محله ای و در جریان هرگونه مداخله در بافت می توان به بهبود و ارتقای سطح عملکرد محله ای ، تعاملات و روابط مناسب اجتماعی میان ساکنین محله نائل آمد .

همچنین نوریان و آریانا در تحقیقی تحت عنوان حمایت از قانون مشارکت عمومی در بازآفرینی شهری معتقدند : نتایج حاصل از این کار نشا ن می دهند قوانین و مقررات شهری ایران که به تقویت مشارکت عمومی منجر می شوند، در زمینه های اجتماعی و مدیریتی از کاستیهای زیادی برخوردار هستند و نیز در زمینه های اقتصادی و کالبدی که تا حدی با قوانین و مقررات حاصل از تجارب جهانی مطابقت دارند، دچار تغییر و تحریف شده یا نادیده گرفته می شوند. ( نوریان ، آریانا ۱۳۹۰ )
در تمام این تحقیقات که در خارج و شهرهای مختلف کشورانجام شده اند هر کدام از زوایای خاصی به مبحث احیاء بافت های فرسوده شهری پرداخته اند . مطالعه ما از این نظر حائز اهمیت است که تأثیر ساختار( نقش مسئولین ) و جامعه ( مشارکت مردم ) را در احیاء بافت های فرسوده محله برزه دماخ شهر کرمانشاه نشان می دهد .
۲-۶-۱ پیشینه تاریخی طرح های مطالعاتی وکاربردی در بافت فرسوده شهرکرمانشاه
سابقه دخالت در بافت قدیم شهر کرمانشاه به اوایل دوره پهلوی برمی گردد. طرحهای این دوره موجب دخالت های شتاب زده ای شد که هدف آن نوگرایی در عرصه شهرسازی بود. این روند، یعنی خیابان کشی های اوایل قرن، با تحمیل ساختار جدید به شهر در تقابل با ساختار یافت کهن قرار گرفتند. در این دوره خیابانهای مدرس و بعد از آن جوانشیر و شریعتی و سپس مطهری و معلم ایجاد شدند. طرحهای تهیه شده در این دوران تقلیدی بود از شکل شهرهای صنعتی در اروپا که در شهرهای ایران پیاده شد. این طرحها بی آنکه از مضامین شهر صنعتی پیروی کند به تقلید شکلی مصادیق آن می پردازد، بی آنکه شرایط گذار به «نوگرایی» (مدرنیسم) را طی کرده باشد و یا اینکه عناصر و عوامل مؤثر در آن را در خود داشته باشد و یا حتی آنها را وارد کرده و درونی نموده باشد. بی آنکه مبانی نظریه ای این تحول را درک کرده باشد، مظاهر و شکلهای مطروحه آن را نه تولید بلکه تقلید می کند. بنابراین پیامد این طرحها و مداخلات نوسازی چند خیابان بود که این نوسازی ها باعث شد که ساختار ارگانیک بافت قدیم کرمانشاه از هم بگسلد و تخریب شود. این نوسازی ها عملاً موجب رکود و عدم دگرگونی در عرصه های وسیع محلات قدیمی شهر کرمانشاه شد. به نحوی که تبعات این موج عظیم تاکنون باقی مانده و بعنوان مسئله ای لاینحل بر تارک شهر تاریخی می درخشد. بعد از این دوران و تا سال ۱۳۴۶, دخالت منسجم و برنامه ریزی شده ای در بافت های تاریخی شهر صورت نگرفت و در این سال در تحقیقی که توسط دانشگاه دورهام انجام شد ضمن بررسی جامع مسایل شهر، به این نتیجه رسیدند که بافت متقدم شهر در آستانه سقوط است و برای جلوگیری از فروپاشی آن یافتن راه حلهایی منطقی ضرورت دارد اما دیدگاه و خواست مسئولان وقت توجه به این موضوع نبوده است. جاذبه های نوسازی و سلطه سوداگری زمین، و بی تدبیری و بی کفایتی مدیران و فقدان دیدگاه های علمی، مانع حرکت برنامه های احیاء بافت مرکزی کرمانشاه در گذشته بوده است.
۲-۶-۲ طرحهای شهری در دو دهه اخیر (۱۳۸۵ ـ ۱۳۶۰)
پیامدهای ناشی از رخدادهای دوران تجدد از یک سو و رشد لجام گسیخته شهرهای کشور از سوی دیگر, موجب نابسامانی کالبدی در بافتهای شهری گردید و عملاً به پدیده ناهنجاری در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی مبدل شد. در دو دهه اخیر مجموعه برنامه, طرح و اقدامات اجرایی که برای مواجه با این پدیده در سطح کشور وضع و مورد عمل قرار گرفته اند، در ۶ محور اصلی قابل بیان می باشد. که این روند شیوه های جدید مداخله در بافت های کهن شهری را ترسیم می کند و هر یک از این محورها متأثر از شیوه نگرش و زمینه های اتفاقات خاص در دوره زمانی خود بوده اند. این زمینه ها عبارتند از: روانبخشی ـ بهسازی شهری ، محورهای فرهنگی، تاریخی ، نوسازی و بازسازی (تجمیع) ، بافت مسئله دار شهری و عمران و بهسازی شهری. علاوه بر مداخلات موضوعی و موضعی فوق الذکر، طرحهای جامع و تفصیلی در این دوران با نگرش به بافت های تاریخی شهرها، جهت گیری تازه ای در روش های خود اتخاذ نموده اند. با توجه به آنچه گفته شد طی سالهای ۶۰ تا ۸۵ طرحهای تهیه شده برای بافت تاریخی کرمانشاه عبارت بودند از: طرح جامع شهر, طرح تجدیدنظر جامع شهر (فصل علل پیدایش و چگونگی توسعه شهر)، طرح تفصیلی بافت مرکزی شهر کرمانشاه, طرح تعریض و ساماندهی خیابان مدرس، طرح ساماندهی بازار کرمانشاه، طرح بافت مسئله دار شهر کرمانشاه، طرح ساماندهی محله فیض آباد و آخرین طرحی که تا این تاریخ در دست اقدام قرار گرفته است طرح ساماندهی بافت قدیم کرمانشاه می باشد. در این قسمت از مطالعات به بررسی و تحلیل کلی این طرحها پرداخته می شود.
۲-۶-۳ طرح جامع شهر کرمانشاه
نخستین تأملات و دیدگاه های جدید پیرامون بهسازی و احیاء و روان بخشی بافت مرکزی کرمانشاه, در طرح جامع شهر طی سالهای ۱۳۶۱ ـ ۱۳۶۳ بروز پیدا کرد. در این طرح تأمین دسترسی و سازماندهی مراکز محله ای برای تمامی بافت مرکزی و حاشیه ای پیش بینی , و شبکه های دسترسی آنها نیز ترسیم شد. هر چند که تعمیم این دیدگاه می توانست راه گشای تحقق احیای بافت مرکزی شود. ولی همزمانی این مطالعات با وقوع جنگ و جریانهای واگذاری زمین شهری، باعث عدم توجه به بهسازی بافت های قدیمی شد .
۲-۶-۴ دوره بعد از تهیه طرح جامع
در این مرحله، عوامل توجه به مسایل بافت مرکزی کرمانشاه را می توان به این قرار بیان کرد:
ناکام ماندن جریان شتابان واگذاری زمین و عدم امکان ادامه این روند در تأمین مسکن عمومی .
ضرورت تأمین مسکن عمومی و یافتن راه های جدیدی برای حل این معضل .
توجه به قابلیت و ظرفیت بافت قدیمی برای تأمین مسکن عمومی .
تشدید ناهنجاریهای اجتماعی در بافت های قدیمی و فشار این جریانات بر مسئولین .
به طور کلی، کاهش بحران شهرسازی باقیمانده از دوران رشد شتابان جمعیت و توسعه شهری در دهه ۱۳۵۵ ـ ۱۳۶۵ و آگاهی یافتن مسئولین بر اهمیت و ضرورت استفاده از تجارب و دیدگاه های متخصصان در برخورد با مسائل شهرسازی .
بنا به آنچه گفته شد موضوع تغییر و تحولات اقتصادی, اجتماعی و سیاسی و همچنین تغییر نگرش و دیدگاه مسئولان وقت موجب شد که در مراحل بعد موضوع بافت های فرسوده در دستور کار قرار گیرد. در این خصوص دیدگاه های زیر حاکم گردید.
ــ تعیین تکلیف یکجا و به تعبیری نوسازی و تغییر گسترده در شبکه و ساختار بافت و بهره برداری تجاری از معابر اصلی با هدف نوسازی و بهسازی منسجم بافت قدیم .
ــ تهیه طرح های نوسازی و بهسازی با هدف استفاده از قابلیت ها و امکانات بافت برای تأمین مسکن عمومی
ــ تهیه طرحهای موضعی برای بهره برداری های صرفاًُ اقتصادی و تجاری از بافت حاصل دیدگاه های فوق الاشاره و تضارب آرا, انفکاک طرحها بود به طوریکه پنج طرح زیر در این دوران تهیه شد.
۱ ـ ساماندهی خیابان مدرس .
۲ ـ طرح تفصیلی بافت قدیم به مساحت ۲۸۵ هکتار .
۳ ـ طرح بهسازی و نوسازی محله فیض آباد .
۴ ـ طرح بافت مسئله دار کرمانشاه به مساحت ۱۵ هکتار .
۵ ـ طرح ساماندهی بازار کرمانشاه تا مرحلْ تهیه طرح مقدماتی مرمت و بازسازی آن .
از آنجا که هر یک از این طرحها راه حل های متفاوتی برای مداخله در بافت ارائه کردند, تحلیل مختصر هر یک از آنها ضروری بنظر می رسد.
۲-۶-۵ طرح بهسازی بافت مسئله دار کرمانشاه (طراحی بخشی از محله آبشوران)
هدف این طرح آن است که در بخشی از محله آبشوران با ارائه الگویی برای مرمت بافت و واحدهای مسکونی, زمینه اقدامات خود انگیخته مردم و عملیات احیاء توسط آنان در سایر نقاط بافت فراهم آید.
این طرح در سال ۷۷ توسط مهندسان مشاور عرصه تهیه شده است. محدوده طرح بخش مرکزی و فرسوده شهر را شامل می گردد. تعدادی از واحدهای مسکونی موجود و اراضی خالی داخل بافت, در این طرح برای تأمین خدمات مورد نیاز بافت در نظر گرفته شده اند. عملکرد عمومی خدمات یاد شده «فرهنگی ـ تفریحی» تعریف شده است. حوزه انتخاب شده در قلب بافت قدیم شهر قرار دارد و از غرب به خیابان مدرس, و از شرق به آبشوران و تکیه معاون محدود می شود. راهبردهای پیشنهادی طرح از این قرارند:
بازسازی و مرمت بخش های فرسوده و احیای نماها و بدنه ها, فرش کف و آب روها و جایگزین کردن ساختمانهای هماهنگ با بافت به جای ساختمانهای ناهمگون .
شناخت الگوهای موجود مسکن در بافت و پیشنهاد الگوهای تکمیلی و جایگزین .
انتخاب ابعاد متناسب مساحت واحد مسکونی و ساختمان مسکونی و تجمیع قطعات مسکونی کوچک .
اصلاح نماهای مجاور خیابان ها و معابر اصلی برای رسیدن به کلیات هماهنگ .
اصلاح مسیر آبشوران و بهره برداری از قابلیت های ارتباطی و تفریحی و شهری آن .
بهرحال در طرح بهسازی بافت مسئله دار کرمانشاه (طراحی بخشی از محله آبشوران) سیاست های زیر در طراحی مد نظر قرار گرفته است:
توجه به عامل انسان در طراحی بافت .
رعایت الگوهای موجود و استفاده از آنها برای بهینه سازی بدنه ها و همچنین طرح معماری .
احیای حیات اجتماعی بافت از طریق :
ــ مهیا سازی فضای محورها .
ــ ایجاد کاربری های فرا محله ای در بدنه های محورها به منظور نفوذ زندگی از طریق بازار به درون .
فصل سوم
روش شناسی پژوهش
۳-۳ روش پژوهش
در این پژوهش به تناسب نیاز موضوع از روش اسنادی و مطالعه ی میدانی استفاده شده است. ابزار
گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه می باشد.
۳-۳ -۱ تحقیقات توصیفی
اغلب در انجام تحقیقات علوم اجتماعی، از روش تحقیقتوصیفی استفاده می شود، اهداف محقق در این نوع پژوهش توصیف عینی، واقعی و منظم خصوصیات یک موقعیت یا یک موضوع است. به عبارت دیگر پژوهشگر در این گونه تحقیقات سعی می‌کند تا آنچه هست را بدون هیچگونه دخالت یا استنتاج ذهنی گزارش دهد و نتایج عینی را از موقعیت بگیرد(دانشور، ۱۳۷۸: ۶۴) .
تحقیق توصیفی، آنچه را که هست توصیف و تفسیر می‌کند و به شرایط یا روابط موجود، عقاید متداول، فرآیندهای جاری، آثار مشهود یا روندهای در حال گسترش توجه دارد. توجه آن در درجه ی اول به زمان حال است، هر چند غالباً رویدادها و آثار گذشته را نیز که به شرایط موجود مربوط می شوند مورد بررسی قرار می‌دهد(جان بست، ۱۳۷۱: ۱۲۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ق.ظ ]




اما به اعتقاد سایر صاحب نظران ، توانمند سازی چیزی فراتر از خودکنترلی و حق تعیین سرنوشت است. به زعم بنیس ، توانمندسازی از طریق مدیریت مشارکتی شامل تقویت این احساس در افراد است که آنها در مرکز رویدادهای سازمان قرار دارند نه در پیرامون آن. این امر به طور کارآمد باعث خواهد شد که هر فردی در سازمان احساس کند در موفقیت های به دست آمده نقش دارد و از همین رو، سازمان برای او اهمیت ، آزادی عمل و تعهد قائل است. به این ترتیب آنها احساس خواهند کرد در فرهنگی زندگی می کنند که دارای احترام و منزلت بوده و در واقع بدون آن که از مافوق کسب تکلیف کنند، خود کارها را انجام دهند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مانز و سیمز[۸۵] ، حتی پا را از این فراتر نهاده و در «تئوری فوق رهبران» از رهبری به عنوان «هدایت سایرین به سمت هدایت خودشان » یاد می کنند. تئوری فوق رهبران ، برگرفته از تئوری قبلی رهبری مشارکتی است اما توجه بیشتری را نسبت به نقش عدم وابستگی و آنچه که یک رهبر می بایست برای پرورش قابلیت های زیردستانشان در جهت «خود رهبری» انجام دهد، معطوف می دارد.۲-۹-۲ تیم محوریکارکنان اغلب توانمندسازی را در شکل خود توانایی تصور می کنند. آنها این واقعیت را فراموش می کنند که کار گروهی و همکاری وابسته به کار تک تک اجزاء یک نظام است که با جمع آنها نظام شکل گرفته است.۴۳از نظر رود اشتاین توانمندسازی عبارت است از اقدام به ایجاد ، توسعه ، افزایش قدرت از طریق همکاری ، مشارکت و کار با یکدیگر به طوری که کارکنان در آن جایگاه مشخصی دارند. به تصور بسیاری از سازمانها ، ساختار مبتنی بر تیم آخرین راه حل باقیمانده برای رفع مشکلات سازمانی ناشی از تغییرات محیطی است، در واقع آنها به خوبی دریافته بودند که استفاده از کارکنان توانمند شده خطوط مقدم که در قالب تیم ها ایفای نقش می کنند ، بهترین شیوه برای واکنش سریع به تغییرات محیطی است. کار تیمی قابلیت های خلاقیت، کارآفرینی و حل مشکل را در کارکنان بارور ساخته و یک چرخه ایده آل برای بهبود بهره وری و کاهش هزینه ها فراهم می آورد.مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل دوم
نمونه های بسیاری در سازمانها وجود دارد که تیم های کاری توانسته اند دست به نوآوری شگفت انگیز زده مشکلات لاینحل را حل نموده ، به کیفیت های قابل توجهی دست یافته و در بهره وری رکودشکنی کنند. از نظر تئوری ، تیم ها از طریق تلاش دسته جمعی می توانند به اهدافی فراتر از مجموع تلاشهای فردی اعضایشان دست یابند. به عبارت دیگر ، تیم های قوی دارای هم افزایی هستند.آنچه که این تیم های قوی مجموعاً از آن برخوردارند، توانایی هر عضو گروه برای بهتر ساختن هم تیمی اش است. پویایی اثربخشی تیمی قابل مشاهده عینی است . در ورزش بسکتبال ، تعهد بازیکنان به رفتارهای فداکارانه تا هم تیمی شان را در موقعیت کسب امتیاز قرار دهند، موضوعی ظریف اما برای موفقیت حیاتی است. ایجاد موانع بر سر راه حرکات جهشی رقیب، هم تیمی خود را در موقعیت بهتر گل قرار دادن و ایجاد حرکات نمایشی به منظور فریب حریف از جمله رفتارهای فداکارانه ای هستند که در تابلوی امتیازات نشان داده نمی شود اما هر کدام در اثربخشی تیم نقش دارند. در سازمان ها ، تبادل دانش ، پیشنهاد برقراری ارتباط، در دسترس قرار دادن منابع و بسیاری از اقدامات ظریف دیگر از جمله اقداماتی هستند که تیم ها را در موقعیتی قرار می دهند که بتوانند حداکثر استفاده را از قابلیت های بالقوه خود در جهت موفقیت تیم بنمایند.
به طور واضح، تمایل به این فداکاری های فردی، پشتوانه موفقیت تیم ها قرار گیرد یک بخش مهم در ایجاد هم افزایی است. بنابراین، توانایی ترکیب استعدادها، مهارت ها و تلاشهای اعضای تیم باعث خلق ایده های جدید تر، حل مشکلات پیچیده تر، جلب حمایت های بیرونی و تسهیل در روند اجرای تغییرات می شود و به عبارت دیگر، تیم های کارآمد مکانیزم هایی را برای به حداکثر رساندن عملکردشان توسعه می دهند.(کرکمن[۸۶]،۴۸:۲۰۰۲)۴۴مطالعات کرکمن و راسن نشان می دهد که احساس تیم از توانمندی اش در ارتباط نزدیک با اثربخشی تیم می باشد.
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل دوم
۲-۹-۳ خلاقیت و کارآفرینی[۸۷]خلاقیت و نوآوری و توانمندسازی لازمه حیات سازمانی و استمرار بقاء و ماندگاری آن سازمان ها در دنیای رقابتی و بازارهای پیچیده داخلی و بین المللی می باشد. برای جلوگیری از تبدیل سازمان ها به یک سازمان بسته و ایزوله، می بایست سازمان ها روح کارآفرینی، توانمندسازی و خلاقیت و نوآوری را در کالبد خود بدمند و در این بین کارکنان و کارشناسان سازمان بایستی همواره در جهت خلاقیت ونوآوری و کارآفرینی و توانمندسازی خویش گام برداشته و این امر مهم به صورت فرهنگ سازمانی در آید.۲-۹-۳-۱ خلاقیت در سازمانهاامروزه وظیفه مدیریت این است که گروهی توانا بسازد و در این میان عناصر این کار باید توسعه یابند. بدیهی است مدیران و کارکنان در توسعه این عناصر سهیم هستند. برخلاف سازمان های سنتی، سازمان های امروزی به کارکنانی نیاز دارند که بتوانند تصمیم بگیرند و راه حل های تازه ای برای مسائل بیابند. خلاقیت داشته باشند و در قبال کار مسئول شناخته شوند. نیروی انسانی به لحاظ قدرت تفکر و خلاقیت همه چیز سازمان محسوب می شود، چرا که هر گونه بهره وری ، تحول و بهبود در نظام و فرآیندهای سازمانی توسط انسان صورت می گیرد، بهره گیری از این توانمندی های افراد که در حکم سرمایه نهفته هستند، مستلزم ایجاد ساختارهایی است که بتواند توانایی ها را در جهت تحقق اهداف و اعتلای آرمان های سازمان دهد. با خلاقیت وکارآفرینی به دامنه محصولات و خدمات افزوده شده و رضایت مندی مشتری حاصل می گردد.مسائل امروز سازمان ها با راه حل های دیروز حل شدنی نیست و پیش بینی آینده مشکلات آتی را حل نمی کند ، بلکه باید برای پیش سازی آینده اقدام کرد. امروز شرایط محیطی و قواعد بازی به حدی بیرحم،پیچیده ، پویا و نامطمئن گردیده که سازمان های دیگر نمی توانند با تغییرات سطحی و ظاهری در ساختارها ، روش ها ، سیستم ها و غیره حیات بلند مدت خود را تضمین کنند. لذا سازمان های امروزی باید چنین نگرشی در اذهان مدیران و کارکنان خود بوجود آورند که «آینده ای وجود ندارد، بلکه باید آن را خلق کرد و فقط سازگاری با تغییر کافی نیست» بلکه باید آنرا دوست داشت ، امروزه سازمان ها نمی توانند با دل بستن به توان بالای تولیدی و اجرای چند طرح خلاقانه بر رقبای کوچک ، منصف ، نوآور ، فرصت گرا و کم هزینه فایق آیند.۴۵آنها باید شرایطی را فراهم کنند تا استعداد و خلاقیت کارکنان بارور شده و همه آنها روحیه کارآفرینی پیدا کرده و بتوانند به راحتی ، مستمر و بطور فردی یا گروهی فعالیت نوآورانه خود را به اجراء در آورند.
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل دوم
مینتزبرگ[۸۸] می گوید :اگر سازمانی بخواهد اثربخش گردد باید از هفت نیروی اصلی استفاده و آنها را اداره کند. خلاقیت و نوآوری چهارمین نیرو است و مقصود این است که سازمان باید برای سازش کاری و وفق دادن با عوامل خارجی که پیوسته در حال تغییر است محصولات و خدمات جدیدی ارائه کند. (مینتزبرگ،۱۳۷۷؛ص۱۰۴)نقش مدیر در مجموعه ها که خلاقیت و کار آفرینی از ضروریات و عامل اصلی است ، بسیار مهم و حساس است زیرا مدیریت می تواند توانایی و استعداد خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد آنها می تواند مانع از این امر حیاتی شود.هنر مدیر خلاق عبارت است از استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهن های خلاق می باشد. مدیر خلاق باید فضایی ایجاد کند که خودش بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم به خلاقیت تحریک کند و این فضا ، فضایی است که از کار روزمره به دور است و به نحوی تفویض اختیار می کند تا هر کسی خود مشکل خویش را حل کند.برای اینکه افراد در سازمان به تفکر بپردازند باید محیطی ایجاد شود که در آن به نظریات واندیشه ها امکان بروز داده شود. یکی از شیوه های بسیار مهم و پر جاذبه پرورش شخصیت انسان ها و همین طور خلاقیت و نوآوری و حتی رشد اجتماعی مشورت است و بدون تردید افرادی که اهل مشورت هستند از عقل و فکر بیشتری برخوردارند. یک سازمان خلاق تا اندازه زیادی به خو کنترلی کارکنانش وابسته است . خود کنترلی خودش را در خواستن و تمایل برای ارائه ابتکار و خلاقیت به نمایش می گذارد.دگرگونی در سراسر جهان امروز باعث شده است که خلاقیت بیش از پیش اهمیت یابد و جوامع فقط از راه ابتکار و نوآوری می توانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. در چنین شرایط خاصی پرورش خلاقیت انسانها ضرورت بیشتری پیدا می کند و مدیران بایستی زمینه های لازم را برای خلاقیت و نوآوری کارکنان فراهم کنند.۴۶یکی از عمده ترین وظایف مدیریت سازمان ها استفاده از نیروی ابتکار، خلاقیت و کارآفرینی است زیرا با ارائه ایده های نو ، سازمان ها همواره در راستای کارایی و اثربخشی مطلوب حرکت نموده و با طرح ایده های نو بهره مندی از نیروی اصلاحی و ایجاد تحولات ، سازمان ها به صورت پویا و متحرک و قابل تغییر متناسب با شرایط زمان نگهداشته می شوند. به عبارت دیگر بالا بردن سطح کارایی یک عمل حیاتی بری بقاء و رشد سازمان ها محسوب می شود و رسیدن به سطح مطلوب کارایی تنها در سایه مدیریت صحیح امکان پذیر می باشد.
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل دوم
ارنست ویل[۸۹] و پیتر دراکر به این وظیفه مهم مدیریت اشاره نموده اند . ارنست ویل اعتقاد دارد که اگر سازمان فقط به انجام فعالیت های گذشته و جاری خود به صورت تکراری بپردازد و از منابع موجود و شرایط محیطی تا حدی استفاده نماید که وضع عادی خود را حفظ نماید این سازمان به صورت جامد و بی حرکت باقی می ماند.(رونق،۸۰ ۱۳: ۸۳-۸۲)توانمندسازی کارکنان با عملکرد برتر ارتباط دارد یک سازمان توانمند تا حد زیادی رقابت جو است زیرا کارکنان توانمند شده زیر ساخت های خلاقیت و ابداع محسوب می شوند و سازمان را قادر می سازند تا به کیفیت برتری دست یابد. توانمندسازی افراد بسیار مهم است . زیرا این امر بر پشتکار و قوه خلاقیت آنها تاثیر می گذارد . یعنی افراد توانمند شده بیشتر درگیر کار می شوند ، با اعتماد به نفس بیشتری کار می کنند و تلاش فزاینده ای در انجام وظایف محوله از خود نشان می دهند.۲-۹-۳-۲ کارآفرینی در سازمانهاواژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن نشات گرفته است. فرهنگ لغت وبستر کارآفرین را به عنوان کسی تعریف می کند که خطرات کسب و کار یا تجارت را قبول کرده و سازماندهی می کند.(شهرکی پور، ۱۲۴:۱۳۸۹)دانشمندان و محققین علوم مختلف، تعاریف مختلفی از کارآفرینی مطرح نموده اند که گاه تفاوت های مغایر و متناقضی هم با یکدیگر دارند.(ذبیحی و مقدسی، ۱۳۸۵: ۱۷)کارآفرینی را فرایندی می دانند که در آن فرد کارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصت های جدید و با بسیج منابع، مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکت های نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده که توام با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه می گردد، می نماید.(میرجام ،۲۰۰۷: ۱۶۸)
۴۷
امروزه ایجاد و توسعه رفتارکارآفرینانه در سازمانها از طریق توانمند نمودن کارکنان یک ضرورت محسوب می شود. از مهمترین ویژگی های جهان امروز، تغییرات گسترده، افزایش پیچیدگی ها و رقابت ها می باشد. سازمانهای امروزی در محیطی پیچیده و در عین حال پویا فعالیت می کنند. تحولات عظیم و مستمر از خصوصیات این محیط و فضای کسب و کار است که لزوم توجه به هماهنگی با محیط را پررنگ می کند. (ورسینگتون[۹۰]،۲۰۰۶: ۴-۳)مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل دومدر این رهگذر مفهوم کارآفرینی به عنوان راهکاری برای حفظ و تعالی شاخص های موفقیت در سازمانها، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از این رو مدیران به طور روزافزون تلاش می کنند دریابند چگونه سازمانهای خود را کارآفرین و خلاق سازند تا باعث موفقیت سازمانهایشان شوند ، زیرا اگر ایده نو وارد سازمانها نشود، رو به زوال می روند. هم چنین با افزایش سریع رقبای جدید و ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به شیوه های مدیریت سنتی در سازمانها و نیز از دست دادن بهترین نیروهای کاری، ضرورت کارآفرینی در سازمانها جدی در واقع برای سازمانهای امروز،خلاقیت و نوآوری و کارآفرینی هر کدام به مثابه پله های نردبان ترقی هستند که باید با آگاهی کامل و موفقیت طی شوند)فرهنگی و صفرزاده،۱۳۸۶ :۴۴)از طرفی کارآفرینی به دست نیروی انسانی سازمان صورت می گیرد. به همین جهت سازمانها نیازمند افرادی هستند که بتوانند بهترین استفاده از تکنولوژی پیشرفته را ارائه دهند و نوآوری ها را بیابند و بتوانند محصولات و خدمات خود را بهبود بخشند(اسمیت، ۱۳۸۱: ۳۱)این امر، توانمندسازی منابع انسانی می باشد که ابزاری است بسیار کارآمد و بر پایه نگرش تحول ساز در مدیریت، به گونه ای که با به کارگیری آن، سازمانها می توانند گام های بسیار بلند و سریعی را در مسیر توسعه، بهبود و رشد بردارند.توانمندسازی کارکنان می تواند به آنها برای توسعه مهارت های فنی و مدیریتی و ارتقای سطح آگاهی کمک کرده و تعهد آنها را نسبت به اهداف سازمانی افزایش داده و فرصت های شغلی آنها را نیز گسترش دهد.(جهانیان، ۱۳۸۹: ۶)بنابراین توانمندسازی کارکنان در رشد و توسعه فرهنگ و رفتار کارآفرینانه در سازمانها اهمیت به سزایی دارد.
۴۸
۲-۹-۴ تعهد و حمایت مدیران[۹۱]
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل دوم
شروع توانمندسازی از مدیریت است. توانمندسازی مجموعه ای از فنون نیست، بلکه ایجاد و درک رابطه بین مدیر و کارکنانی است که با آنها کار می کند. یکی از راهکارهای درک این رابطه، توجه به تفاوت بین طرز تلقی از این دو مفهوم است؛ «کار من ، هویت من است»[۹۲]، «کاری را انجام می دهم که وظیفه من است»[۹۳].
شخصی که می گوید:«من مدیر تولید هستم»، هویت خودش را از نهادهای بیرونی مانند عنوان شغلی یا سازمان می گیرد و شخصی که می گوید: «من تولید را اداره می کنم»، هویت خودش را از طریق تلقی های درونی که برایش ارزشمند است و از اعتقادات و ارزش ها به دست می آورد کسب می کند. احساس توانمند سازی در این فرد به مراتب بیشتر از فرد اول است.
هیچ یک از مدیران ارشد سازمان های حاکمیتی با این تفکر که کارکنان مهمترین سرمایه ارزشمند آنها محسوب می شوند مخالف نیستند . با این حال واقعیت موجود در بسیاری از سازمان ها نشان می دهد که به کارکنان بهای لازم داده نمی شود. مدیران سازمان های حاکمیتی باید در برخورد با تغییرات ، سریع تر از گذشته عمل کنند و به عنوان سازمان برنامه ریزی کننده و نظارت کننده بر دستگاه های اجرایی باید تغییرات را پذیرفته و برآنها اعمال مدیریت نمایند، به منظور اجرای یک استراتژی موفق برای رویا رویی با این چالش ها، سازمانهای حاکمیتی باید از وجود کارکنان و کارشناسان توانمند که قادر به اجرای استراتژی باشند اطمینان حاصل نمایند. هم عوامل داخلی و هم عوامل خارجی سازمان هر دو بستر ساز تحولات اخیر در مدیریت منابع انسانی شده اند. رقابت میان سازمان ها در جذب نیروهای متخصص و مزیت رقابتی نیروی انسانی ، نگاه مدیران به منابع انسانی را تغییر داده است. مدیران قبلا به منابع انسانی به عنوان هزینه نگاه می کردند. اما تغییرات مزبور باعث شد که مدیران به آنها به عنوان سرمایه های ارزشمند بنگرند. اگر در عصر گذشته زمین و بعدها تکنولوژی و تجهیزات مزیت رقابتی محسوب می شدند اما امروزه نیروی انسانی توانمند مزیت رقابتی می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ق.ظ ]




نوع نمونه

۸/۹۴ ± ۰/۱۳a

۲۲/۶۶ ± ۰/۸a

۲/۳۳ ± ۰/۱۹a

۰ % (نمونه شاهد)

۸/۵۷ ± ۰/۱۵a

۲۱/۹۵ ± ۱/۱۴b

۱/۹۹ ± ۰/۱۶b

۱% نانو دی اکسید تیتانیوم

۷/۸۵ ± ۰/۱۹b

۲۰/۰۲ ± ۱/۱۷c

۱/۶۹ ± ۰/۱۱b

۲ %نانو دی اکسید تیتانیوم

۷/۳۵ ± ۰/۱۱b

۱۹/۷۶ ± ۰/۷۷d

۱/۴۱ ± ۰/۰۸bc

۳% نانو دی اکسید تیتانیوم

۶/۸۲ ± ۰/۱۱c

۱۸/۵۱ ± ۰/۱۴e

۱/۲۰ ±۰/۰۸c

۵ % نانو دی اکسید تیتانیوم

داده ها نشان دهنده میانگین ± انحراف معیار می باشد. اختلاف در حروف لاتین بیانگر وجود اختلاف معنی دار بین میانگین ها در سطح احتمال ۵% می باشد.
۴-۳- بررسی اثر نانو ذرات بر خواص ممانعتی فیلم­های ترکیبی نشاسته ssps / ژلاتین
نفوذ پذیری نسبت به گاز و ترکیبات فرار آروما در فیلم­های پلی ساکاریدی تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد: نسبت نواحی­کریستالی به نواحی ­آمورف، میزان تحریک زنجیره­های پلیمری و میزان برهم­کنش­ها بین­گروه ­های­ عملگرای ­پلیمر ­و ­مولکول­های ­گاز­ و ­ترکیبات ­فرار­ در ­نواحی ­آمورف ( کومار و ساینق[۱۵۳]، ۲۰۰۸). فیلم­های بایو پلیمری به دلیل وجود تراکم و فشردگی بالا بین زنجیره ها، وجود مقدار زیاد پیوندهای هیدروژنی، وجود حالت نیمه کریستالی، بازدارندگی عالی در مقابل اکسیژن دارند و همین امر استفاده از آن را در بسته بندی میوه ها و سبزی ها جهب کاهش سرعت تنفس و افزایش ماندگاری میسر می­سازد ( مانو[۱۵۴] و همکاران، ۲۰۰۴).
در این تحقیق همان­ طور که در جدول ۴-۳ نشان داده شده است در فیلم­های ترکیبی ساپورت شده با نانو ذرات، با افزایش غلظت نانو دی اکسید تیتانیوم ، میزان نفوذ پذیری به اکسیژن(OP) کاهش معنی دار پیدا می کند. این نتیجه با نتیجه به دست آمده از کار زپا[۱۵۵] و همکاران در سال ۲۰۰۹، مطابقت داشت. آن­ها اثر پلاستیسایزر را را بر ویژگی ممانعتی گاز اکسیژن در فیلم زیست تخریب پذیر نشاسته به همراه نانو ذرات رس بررسی کردند و نشان دادند که نفوذ پذیری به اکسیژن در رطوبت نسبی ۵۰% در فیلم­ها با پلاستیسایرز نسبت به فیلم خالص بالاتر است. که این روند را به افزایش در تحرک زنجیره­ای پلیمری در حضور پلاستیسایزر نسبت دادند. از طرفی مشاهده کردند با افزایش نانو رس در ماتریکس نفوذ پذیری به اکسیژن کاهش پیدا می­ کند. پرکننده­ها می­توانند به عنوان موانع نفوذ ناپذیر در حرکت مولکول­های اکسیژن مطرح شوند. همچنین لایه های سیلیکات می­توانند به عنوان یک مانع نفوذ ناپذیر به حرکت ­مولکول­های-اکسیژن ­و ­همچنین­ اثر­ زیادی­ به­ ویژگی­های انتقال داشته باشد (زپا و همکاران، ۲۰۰۹).
عوامل مختلفی وجود دارد که OP فیلم های بایوپلیمری را تحت تاثیر خود قرار می دهد. یکی از مهمترین این عوامل نوع و میزان نرم کننده مورد استفاده است. در تعیین میزان OP فیلم های حاوی نرم کننده، عواملی نظیر حالت فیزیکی و وزن مولکولی نرم کننده، ایجاد تغییر در ساختار سطحی فیلم، واکنش شیمیایی بین نرم کننده و اکسیژن و توانایی مولکول های کوچک نرم کننده در پر کردن حفرات ماتریکس تاثیر گذار می باشند ( چیوارک[۱۵۶] و همکاران، ۲۰۰۹ ؛ لوهاکنجیت[۱۵۷] و همکاران، ۲۰۰۴). در این تحقیق همان گونه که از نتایج پیداست، با افزایش غلظت نانو ذرات میزان نفوذ پذیری به اکسیژن کاهش می­یابد.
در جایی که هدف بسته بندی مواد غذایی مد نظر باشد باید انتقال رطوبت بین مواد غذایی و محیط خارج بسته بندی را به حداقل برسانیم (هانگ چین وون[۱۵۸] و همکاران در سال ۲۰۱۰). خاصیت نفوذ پذیری پلیمرها، ارتباط مستقیمی با خاصیت هیدروفیل یا هیدروفوب بودن ترکیبات تشکیل دهنده آن ها، فرایند و نحوه تولید پلیمر، نوع و مقدار افزودنی­ها به پلیمر، وجود منافذ و ترک خوردگی، انحنا پلیمر و در نهایت ساختار پلیمر دارد ( واسکونس[۱۵۹] و همکاران، ۲۰۰۹). جدول ۴-۳، نشان دهنده نفوذپذیری فیلم­های ترکیبی با درصدهای مختلف از نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم نسبت بخار آب و اکسیژن می­باشد. بعد از اضافه کردن نانو ذرات کاهش قابل توجه­ای در میزان نفوذ پذیری به بخار آب ایجاد شد که می­توان به مقاومت بیشتر از نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم در مقایسه با ماتریکس بایوکامپوزیت نسبت داد. بنابراین تلفیقی از نانو ذرات به ماتریکس یک مسیر غیر مستقیم برای عبور از میان مولکول های آب را ایجاد می­ کند (یو[۱۶۰] و همکاران، ۲۰۰۴).

نتایج حاصل از این پژوهش پیرامون WVP با نتایج بدست آمده از تحقیقات سایر محققین کاملاً مطابقت داشت ( لی[۱۶۱] و همکاران، ۲۰۱۰ ؛ زپا[۱۶۲] و همکاران، ۲۰۰۹). این محققین نشان دادند که اضافه کردن نانو ذرات به پلیمرهای مختلف WVP را کاهش می دهد،­ که این کاهش با افزایش میزان نانو­ ذرات نسبت­ مستقیم ­دارد.­ نانو ­ذرات ­به علت ساختار­ ریز خود می­توانند به­ راحتی در ­فضاهای­ خالی­ از ماتریکس متخلخل فیلم پر شوند،­ در­نتیجه­ به سختی رطوبت­ یا­ آب را از ­دست می­ دهند (هانگ چین وون[۱۶۳] و همکاران در سال ۲۰۱۰). هنگامی که نانو ذره در ماتریکس پلیمری وجود دارد، یک ملکول آب باید مسیر پیچیده تری را نسبت به ترکیب خالص پلیمر طی کند تئوری که توسط سلن بیان شد ( سلن[۱۶۴] و همکاران، ۲۰۰۵). بنابراین فیلم های ساپورت شده با نانو دی اکسید تیتانیوم می­توانند مولکول های آب بیشتری را در سیستم بسته بندی نگه دارند و در نتیجه عمر مفید برخی مواد غذایی مانند میوجات و سبزیجات را افزایش دهند. ضعف اصلی فیلم­های خوراکی WVTR[165] بالای آن ها است که در این تحقیقات مشخص شده که نرخ انتقال رطوبت نسبی در بسته بندی های نانو در مقایسه با بسته بندی های طبیعی کاهش می­یابد (زپا[۱۶۶] و همکاران، ۲۰۰۹).
جدول ۴- ۳: اثر نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بر نفوذ پذیری فیلم­های ترکیبی نسبت به اکسیژن و بخار آب

Oxygen Permeability
[cm3μm/(m2 -day)]

WVP × ۱۰-۱۱

درصد حضور ترکیب نانو

۱۹۸/۱۲ ± ۰/۱۴a

۵/۰۲ ± ۰/۱۱a

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ق.ظ ]




ج: پیگرد کیفری بین المللی در خصوص نقض کنندگان حقوق بشر
مصونیت دولت ها در قبال محاکم کشورهای خارجی، یکی از جلوه های بارز استقلال کشورها و اعمال حاکمیت در بعد خارجی آن است. یکی از مظاهر حاکمیت، نفی صلاحیت محاکم بیگانه در قضاوت نسبت به امور داخلی کشور است. در پی تحولات مربوط به حقوق بشر، به تدریج رویه ای در حال شکل گیری است که اصل سنتی مصونیت مطلق دولت ها را تعدیل نموده و محاکم ملی با استناد به اصل تکلیف جامعه جهانی در مقابله با نقض فاحش حقوق بشر و جنایت علیه بشریت به محاکمه افراد دارای مصونیت پرداخته است.
نخستین دادگاه کیفری بین المللی برای محاکمه مجرمین به طور مستقیم بعد از پایان جنگ جهانی دوم تشکیل شد متحدین ، دو دادگاه بین المللی ایجاد کردند که عبارت بود از : دادگاه نظامی بین المللی نورمبرگ که بر اساس توافق نامهی لندن در ۸ اوت ۱۹۴۵ بوجود آمد و دیگری دادگاه بین المللی خاور دور که به دادگاه توکیو معروف است که بر اساس تصمیم رهبری و فرماندهی عالی نیروهای هم پیمان در ۱۹ ژانویه ۱۹۴۶ اعلام موجودیت کرد.[۱۱۲]در اساس نامه دادگاه های نورنبرگ و توکیو سه نوع اتهام پیش بینی شد: جنایت علیه صلح، جنایت جنگی، و جنایت علیه بشریت. موضوع اتهام اول به راه اندازی جنگ تجاوزکارانه صرف نظر از شیوه های مورد استفاده مربوط می شد. ولی اتهامات دوم و سوم به نحوه رفتار با افراد و اموال در جنگ مربوط می شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آرا و تصمیمات حقوقی این دادگاه ها مبین آنست که قواعد مربوط به مصونیت دولت ها و رهبران شان دچار فرسایش شده است. طی سال های دراز قواعد مذکور مقرر میداشتند که نمیتوان مقامات برجسته من جمله مقامات بازنشسته دولتی را برای اعمال ارتکابی در اجرای وظایف رسمی در کشور خودشان ، در محاکمه کشور درگر مورد پیگرد قرار داد. در حالی که کنوانسیون نسل کشی ، خصوصاً خواهان مجازات مرتکبان میباشد. خواه آنان از لحاظ قانون اساسی حکمرانان مقامات دولتی یا افراد خصوصی باشند.[۱۱۳]
نارضایتی به کاستی های سازمانی ابتدایی در مورد محکمه های یوگسلاوی سابق ۱۹۹۳ و روآندا ۱۹۹۴ برای بسیاری از صاحب نظران ضرورت وجود یک دیوان دائمی کیفری بین المللی را آشکار ساخت. در سال ۱۹۹۸ اساسنامه دیوان کیفری بین المللی ( اساسنامه روم ) با امضای یکصد و بیست دولت ، تصویب شد و با ارائه شصت سند تصویب دولتی ، اساسنامه لازم الاجرا گردید. هر فردی که بعد از اول ژولیه سال ۲۰۰۲ مرتکب جرایم مندرج در اساسنامه شود ، مورد پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت. [۱۱۴]
دادگاه های بین المللی کیفری، هرچند در اصل برای قواعد بشردوستانه است، اما گام مؤثری در سطح جهانی برای تضمین حقوق بشر محسوب می گردد. در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی این امکان پیش بینی شده است که مصونیت سیاسی رئیس کشور یا دولت بودن، نمی تواند مانع تعقیب افراد شود. بر خلاف دیوان بین المللی دادگستری، که اعمال دولت ها را مورد قضاوت قرار می دهد، دادگاه کیفری بین المللی افراد را به شیوه دادگاه های ویژه ای که برای یوگسلاوی و رواندا بر قرار شد مورد قضاوت قرار می دهد. دامنه دخالت این دادگاه، شامل جنایات مربوط به کشتار جمعی، جنایت علیه بشریت، و جنایات جنگی می شود. این جنایات، در هر کجای دنیا که اتفاق افتاده باشند، از تاریخ اول ژوئیه ٢٠٠٢ یعنی زمان به اجرا در آمدن قوانین دادگاه، مشمول احکام آن می شوند.
شورای امنیت در ۱۸ سپتامبر ۲۰۰۴ در راستای استقرار صلح در منطقه ، در بند ۱۲ قطعنامه ۱۵۶۴ از دبیر کل سازمان ملل خواست ” کمیسیون تحقیق بین المللی سازمان ملل در مورددارفور ” را تشکیل دهد که این کمیسیون متعاقباً در گزارش ۲۵ ژانویه ۲۰۰۵ دولت سودان و گروه جانجاوید را مسئول جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی شناخت که دست کمی از نسل کشی نداشته است. و به توصیه کمیسیون شورای امنیت وضعیت دارفور را به دیوان کیفری بین المللی ارجاع داد که متعاقباً دیوان کیفری بین المللی در ۴ مارس ۲۰۰۹ قرار جلب حسن عمر البشیر رئیس جمهور سودان را به دلیل نسل کشی ،جنایات علیه بشریت و جنایت جنگی با استناد به جزء الف بند ۳ ماده ۲۵ اساسنامه رم و جزء ب بند یک ماده ۵۸ همان اساسنامه صادر نمود. [۱۱۵]
با این وجود دادگاه کیفری بین المللی، فقط در مواردی می تواند دخالت کند که یا دولتی که جنایت در آن اتفاق افتاده یا کشوری که متهم تبعه آن است، اساسنامه دادگاه را تصویب کرده باشد. با این وجود، پدیده جدید این است که عدم تصویب این پیمان ها، دولت های مربوطه را کاملاً مصون نگه نمی دارد. در واقع، برای محول شدن صلاحیت دادرسی به دادگاه کیفری، کافی است که جنایت در یکی از کشورهای امضا کننده اتفاق بیفتد. به علاوه، دولت های عضو باید با این دادگاه همکاری کنند و هر متهمی را که در خاک این سرزمین ها حضور دارد به دادگاه تحویل دهند. در نتیجه. حداقل مجازات این است که جنایتکاران محکوم به ماندن در کشور خود هستند. به همین علت است که واشنگتن دولت ها را به امضای پیمان دو جانبه ای فرا خوانده است تا بر اساس آن، دولت های مذکور بایستی از استرداد شهروندان آمریکایی به دادگاه بین المللی خودداری ورزند.این تدابیر به محدودیت هر چه بیشتر حاکمیت ها و محو فرهنگ معافیت در قبال نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر منجر می شود.[۱۱۶]
مبحث دوم: بررسی نظریات موجود در مورد مداخله در حاکمیت برای حمایت از حقوق بشر
پس از بررسی مسائل حقوق بشری به این پرسش میرسیم که آیا مداخله بشر دوستانه در راستای هدف غایی منشور ملل متحد در جهت حمایت از بشریت است. اما به وضوح در مغایرت با دو اصل اساسی منشور یعنی اصل منع توسل به زور ( بند(۴) ماده ۲ منشور ملل متحد ) و اصل عدم مداخله و احترام به حاکمیت دولت ها ( بند ۷ ماده ۲ منشور ملل متحد ) قرار دارد و از این جهت مورد ایراد قرار گرفته است .[۱۱۷]
اما آیا هنگامی که دولت ها حقوق بشری شهروندان خود را نقض کنند و یا در جریان یک جنگ داخلی سقوط میکنند و حتی ملاحظات انسانی را محترم نمیشمارند و نابسامانی و هرج و مرج حاکم میشود ، نمیتوان اصل حاکمیت را نادیدیه گرفت و مداخله نظامی را مجاز دانست ؟ بیتردید دولت ها در برابر نقض بنیادین حقوق بشر ، تعهد اخلاقی و حقوقی دارند و هرگاه قوق بشر به طور نظام مند ، فاحش ودر سطح گسترده نقض شود و وجدان بشریت را متأثر سازد ، سکوت جامعه جهانی از لحاظ اخلاق و انسانی موجه نیست .
در این مبحث به نظرات موافقان و مخالفان مداخله بشر دوستانه پرداخته شده و ارزیابی می شود.
گفتار اول: دیدگاه مخالفان مداخله بشر دوستانه
حقوقدان بسیاری مشروعیت مداخله بشر دوستانه را در چارچوب حقوق بین الملل قراردادی و عرفی قابل اثبات نمیدانند . به نظر ایو ساندوز ( Yves Sandoz ) مداخله مسلحانه یک دولت برای خاتمه دادن به نقض های گسترده و فاحش حقوق بشر ، جایگاهی در نظام پیش بینی شده سازمان ملل متحد ندارند.[۱۱۸]
فرانک ورادلی دو حقوق دان آمریکایی ضمن بررسی اسناد و قطعنامه های سازمان ملل متحد و تأکید بر اینکه در این اسناد هیچ استثنایی که کاربرد نیروی نظامی برای حمایت از حقوق بشر را مجاز بشمارد دیده نمیشود ، تصریح میکنند : « نه قواعد مدون بین الملل اجازه چنین امری را میدهد و نه عملکرد دولت ها آن را تداعی میکند . منشور ملل متحد و قطعنامه های سازمان ، هرگز مداخله نظامی یک کشور یا گروهی از کشورها را در کشور دیگر حتی با اهداف انسانی تجویز نمیکنند و از سوی دیگر کاربرد نیروی نظامی به منظور اجرای حقوق بشر با پیشگیری از اعمال غیر انسانی در تاریخ عملکرد دولت ها تأیید نشده است . بلکه بالعکس ، کفّه خودداری دولت ها از آن آشکارا سنگین تر است . »[۱۱۹]
به نظر مخالفین تمامیت ارضی در بند ۴ ماده ۲ مفهوم « مصونیت ارضی » دارد . بدین سان هرگونه مداخله بشر دوستانه اگر بر خاف میل و رضایت دولت مورد مداخله باشد ، نقض حاکمیت محسوب میشود . همچنین نمیتوان بر اساس قول لیلیچ این نوع مداخله را مبتنی بر خود یاری کرد ، چرا که دادگاه این مطلب را در قضیه کورفورد کرد .[۱۲۰]
مخالفین مشروعیت مداخله بشر دوستانه علاوه بر اینکه بر این امر پافشاری میکنند که حقوق بین الملل موضوعه و عرفی ممنوعیت مداخله را اثبات میکنند ، دلایلی را نیز برای مشروع بودن مخالفت شان ذکر میکنند . این دلایل عبارتند از :

    1. مسئولیت ملی

واقع گرایان بر مفهوم خاص مسئولیت تحت عنوان مسئولیت ملی تأکید دارند . بر پایه این تصور ، دولتمردان مسئول رفاه شهروندان شان هستند . پایه هنجاری برای این امر را که دولتمردان تنها مسئول دفاع از منافع ملی کشور خود هستند . در نظریه تعهد سیاسی ( political obligation )جستجو کرد که حکومت را به عنوان حامعه سیاسی خود بسنده در نظر گرفته که از لحاظ اخلاقی مقدم بر هر اتحاد بین المللی است که ممکن است به آنها بپیوندد.[۱۲۱]
واقع گرایان نه تنها معتقدند که کشورها اساساً به دلایل بشر دوستانه مداخله نمیکنند ، بلکه می گویند آنها چنین اجازه ای ندارند و بنابراین نباید مداخله کنند . به نظر آنان توجه به امور شهروندان ، مسئولیت انحصاری دولت آنهاست و سرنوشت آنها فقط به دولت خودشان مربوط میشود . بنابراین اگر یک دولت غیرنظامی سرنگون شود ، یا به گونه ای بیرحمانه با اتباع خود رفتار کند ، تعیین سرنوشت کشور وظیفه اتباع و رهبران سیاسی آن کشور است و بیگانگان هیچ وظیفه اخلاقی مبنی بر مداخله ندارند .[۱۲۲]

    1. مداخله تحت پوشش بشر دوستانه

ادعاهای بشر دوستانه همواره پوششی برای تعقیب منافع ملی ست و قانونی کردن حق مداخله بشر دوستانه به سوءاستفاده از آن منجر میشود . این نگرانی باعث شد تا توماس فرانک و نایچل رودلی در سال ۱۹۷۳ استدلال کنند که مداخله بشر دوستانه نباید به عنوان استثنای دیگر به قاعده منع کاربرد زور مندرج در ماده(۴) مجاز باشد ، چرا که علایق بشردوستانه همیشه به وسیله دولت هایی مداخله کننده « دستکاری » می شوند .[۱۲۳]
تا زمانی منافع دولت ها در خطر نباشد دولت ها مداخله نخواهند کرد . آنها در این شرایط تمایل ندارند جان سربازان خودی را به خطر اندازند و هزینه های اقتصادی زیادی را صرف کند . نکته اساسی این است که دولت ها اساساً به دلایل بشر دوستانه دخالت نمیکنند . زیرا آن ها همیشه متأثر از ملاحضات منافع ملی خود هستند .[۱۲۴]
بررسی عملکرد دولت ها نشان میدهد که آنها در ادعای خود صادق نیستند هرجا منفعتشان اقتضا کرده دخالت نموده اند و هرجا منفعتی نبوده مداخله ای هم نبوده است.[۱۲۵]این سابقه تاریخی از مداخله موجب شده است که اذهان جامعه بین المللی بدبینی خاصی به دکترین داشته باشند و این ترس که ممکن است مفهوم ارزشمند حقوق بشر مورد سو استفاده و مستمسکی در دست قدرتمندان وقع شود مخالفت با دکترین را دو چندان کرده است . [۱۲۶]در فقدان یک سازوکار بی طرفانه برای اتخاذ تصمیم در باره موارد مجاز مداخله بشر دوستانه ، دولت ها در صدد خواهند بود دلایل بشر دوستانه را به بهانه و پوشش برای پیشبرد منافع ملی قرار دهند. تشخیص اهداف و نیت انسان دوستانه از نیات و اغراض سیاسی ، اقتصادی امر آسانی نیست . همچنین مداخله بشر دوستانه سلاحی در دست اقویا می باشد که علیه ضعیف استفاده میکنند چرا که اگر نقض حقوق اساسی بشر که منجر به جریحه دار شدن وجدان بشریت گردد و در کشورهای بزرگ اتفاق بیفتد دولت های کوچک توان مداخله در کشور های بزرگ را ندارند .[۱۲۷]

    1. گزینشی بودن واکنش به نقض حقوق بشر

واقع گرایان معتقدند که دولت ها همواره اصول مداخله بشر دوستانه را به صورت گزینشی اعمال میکنند که این امر منجر به عدم انسجام در سیاست خواهد شد . آن ها از عدم مداخله جامعه بین المللی برای نجات جان یهودیان ، عدم مداخله به نفع ارمنی ها ، عدم مداخله برای نجات هوتو های بروندی و عدم مداخله برای کمک به بیافرایی ها در تلاش شان برای استقلال ، به عنوان شواهدی از گزینشی بودن مداخله بشر دوستانه یاد میکنند .[۱۲۸]
دولت ها هر وقت که مداخله تامین کننده منافع آنها باشد وارد عمل میشوند و اگر منفعتی نداشته باشد اقدام مؤثری انجام نمیدهند و برخورد های متفاوتی که در موارد مشابه از خود نشان میدهند به صورت واکنش گزینی بروز میکند .

    1. اختلاف عقیده درباره اصول حق مداخله بشر دوستانه

هرچند حساسیت نسبت به عدالت فردی ضروری است ولازم است جامعه بین المللی بر ترجیح دادن عدالت بر اصول حاکمیت و عدم مداخله توافق کنند . ولی چنان که هدلی بال گفته است ، مداخله بشر دوستانه نباید در مواردی که نسبت به نقض حقوق بشر در جامعه بین المللی اختلاف نظر وجود دارد ، مجاز شمرده شود . در صورت عدم اتفاق نظر راجع به اینکه چه اصولی باید بر حق مداخله بشر دوستانه فردی یا جمعی حاکم باشد، به رسمیت شناختن چنین حقی نظم بین المللی را تضعیف میکند.[۱۲۹]
در واقع عدم وجود معیاری شفاف برای مفهوم حقوق بشر به کشور ها اجازه میدهد تا بتوانند به نام حقوق بشر در امور دیگران مداخله کنند . آن هم وقتی که انگیزه های دیگری به جز حقوق بشر مطرح باشد .[۱۳۰]در فقدان اتفاق نظر درمورد آنچه بشردوستانه تلقی میشود ، نظام بین المللی و رفاه افراد به طور کلّی با حمایت از اصل عدم مداخله بهتر تامین میگردد تا با مجاز نمودن مداخله بشردوستانه.[۱۳۱]
گفتار دوم: دیدگاه موافقان مداخله بشر دوستانه
در برابر مخالفان کسانی با ارائه استدلال هایی از مداخله بشر دوستانه یک جانبه و جمعی حمایت میکنند . به نظر این دسته از نظریه پردازان ، هنگامی که تحت شرایط ویژه ای ، دولتی حقوق معین شهروندانش را که بر آن ها حاکمیت دارد ، نادیده بگیرد ، دیگر دولت های خانواده ملل حق دارند که به دلایل انسانی مداخله کند . طرفداران این نظریه ، حقوق بشر را مسئله داخلی نمی دانند . لیلیچ با تفسیر موسع از منشور ، مداخله بشر دوستانه را مغایر با بند ۴ ماده ۲ نمیداند و معتقد است چنین مداخله ای به تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هیچ کشوری لطمه نمیزند . او حتی اگر تنها خطر نقض حقوق بشر وجود داشته باشد، مداخله را قانونی می داند .[۱۳۲]
تعدادی از حقوق دانان آمریکایی و بویژه مک دوگال استاد بازنشسته دانشگاه ییل و شاگردان وی از جمله رایزمن بر این نظررند که منشور نه تنها حق مداخله انسان دوستانه را تأیید نموده بلکه آنرا تقویت نیز کرده است . آنها ضمن استناد به مقدمه و ماده یک منشور استدلال میکنند که این معاهده چند جانبه بین المللی مشروعیت استفاده از زور برای مقاصد انسان دوستانه و دفاع مشروع را به رسمیت میشناسد . طبق نظر این دسته از حقوقدانان بند۴ ماده ۲ منشور استفاده از زور را فقط برای اهداف نامشروع منع کرده است مثل نقض تمامیت ارضی و استقلال سیاسی دولت ها . بنابراین مداخله بشر دوستانه که ناقض تمامیت ارضی و استقلال سیاسی دولت مورد هدف نیست . اهداف منشور را نقض نمیکند و با موازین منشور مطابقت دارد.[۱۳۳]
در حمایت از این نظر همچنین استدلال شده که حفظ صلح و امنیت بین المللی و ممنوعیت توسل به زور که از هداف منشور ملل متحد میباشد و بر دیگر اهداف منشور، از جمله احترام به حقوق بشر اولویت ندارند . آنها بند ۴ ماده ۲ منشور را در کنار مواد ۵۵ و ۵۶ آن قرائت کرده و استدلال می کنند که اگر توسل به زور برای حمایت از حقوق بشر باشد ، با موازین منشور تعارض نخواهد داشت . توضیحات آنکه ماده ۵۵ منشور بین احترام به حقوق بشر و تامین روابط مسالمت آمیز در صحنه بین المللی ارتباط میسازد و طبق ماده ۵۶ دولتها خود را متعهد ساخته اند که با همکاری سازمان ملل برای رسیدن به مقاصد مذکور در ماده ۵۵ تدابیر فردی یا دسته جمعی اتخاذ کنند .[۱۳۴]
مداخله براساس اخلاق
عده ای از حامیان مداخله بشر دوستانه برای اثبات مشروعیت آن از اخلاق کمک میگیرند . مطابق نظریه اخلاقی نوع دوستانه دولت ها موظفند به یاری انسانهای بی گناه در تمامی دنیا بشتابند و بنابراین هرگاه حقوق بنیادین انسانها در گوشه ای از دنیا توسط دولتی نقض شود و مردمی تحت ظلم و ستم حاکم قرار گیرند . دولت های دیگر اخلاقاً موظفند از خود واکنش نشان دهند و بی تفاوتی نسبت به چنین مواردی توجیه اخلاقی ندارد .[۱۳۵]
با چشم پوشی از ممنوعیت حقوقی موجه ، اخلاق علاوه بر کمک های بشر دوستانه و اقدامات دیپلماتیک و اقدامات اقتصادی حتی مداخله نظامی را برای دفاع از حقوق انسان ها و پیشگیری از ظلم و ستم و نقض فاحش و گسترده حقوق آنان ، تجویز می کند.[۱۳۶]
ارزیابی: حاکمیت مسئول بعنوان مبنای مسولیت حمایت
مفهوم حاکمیت در حقوق بین الملل معاصر با دیدگاه ها و نظرات مختلفی روبرو شده است. از یک سو عده ای که به آن صورت مفهومی نفرین شده و اندیشه ای فرو ریخته نگاه میکنند که با وجود حقوق بین الملل به سختی قابل جمع است چرا اسباب سستی حقوق بین الملل را فراهم می آورد. از همین گروه هستند کسانی که با شعار هر چیز بین المللی بهترین است در پی کاستن از اهمیت حاکمیت هستند.[۱۳۷]و در مقابل هستند کسانی که حاکمیت را مهمترین سنگر دفاع از استقلال خلق ها می دانند به گمان ما هر دو نظر تندروانه و خلاف واقع است. در حقیقت هر دو دیدگاه از تصویری الهام گرفته اند که به نظر اسطوره ای میرسد ولاجرم باید مورد تجدید نظر واقع شود.بی شک اگر به حاکمیت دولت مفهومی مطلق اعطا کنیم و آن را به صورت مفهومی تعریف کنیم مطابق آن قدرت میتواند، آزادانه هر چه می خواهد انجام دهد در این حال حاکمیت با وجود حقوق بین الملل تعارض پیدا می کند.
تعهد به حمایت از حقوق بشر مطابق فرمولی که دیوان بین المللی دادگستری در قضیه بارسلونا تراکشن استعمال کرده است یک تعهد erga omnes است یعنی هر دولت در برابر جامعه بین الملل عهده دار این مسئولیت است و لذا هر دولت برای محافظت از این حقوق دارای منفعت است. این حقوق تعهداتی ایجاد می کند که متضمن تکلیف همبستگی میان تمام دولت ها با هدف تضمین هر چه بهتر حمایت جهانی و موثر حقوق بشر است.
به علاوه حقوق بشر با بهره گرفتن از این حمایت بین المللی دیگر از حیطه اموری که در صلاحیت انحصاری دولت ها قرار دارند خارج شده است و به تعبیر بهتر مشمول بند ۷ ماده ۲ منشور ملل متحد نمی باشد. در نتیجه دولتی که به نقض این تعهدات اقدام کند نمی تواند با این ادعا که مساله داخل در صلاحیت ملی وی می باشد از باب مساله و مسئولیت بگریزد. اینها همه ساختار و چارچوب حاکمیت را تحت تأثیر قرار می دهد به تعبیر بهتر شناسایی حقوق بشر دولت ها را در برابر تعهداتی قرار داد که صلاحیت انحصاری اعمال آنها در قلمروشان را محدود می کند.
در همین ارتباط باید به ارتباط جدایی ناپذیر این تعهدات حقوق بشری و مقوله قاعده آمره یعنی قاعده نقض ناپذیر حقوق بین الملل توجه داشت. امری که در آرای متعدد دیوان دادگستری بین المللی مورد اشاره قرار گرفته است.تمام این موارد نشان می دهد که حاکمیت نه تنها نمی تواند مانعی در راه گسترش حمایت بین المللی در مسیر شکل گیری حقوق بشر باشد بلکه همچنین خود مبنایی برای این حمایت باشد.
با چنین دیدگاهی است که می توان حاکمیت را مبنای مسولیت حمایت دانست. در واقع در جهانی نابرابر، حاکمیت همچنان بهترین خط دفاع ملت ها و حقوق بر حق ایشان می تواند باشد. لیکن باید توجه داشت که این ارزش حاکمیت بدین دلیل است که حاکمیت به نظر ملت ها ابزاری برای شناسایی کرامت و احترام ایشان، حمایت از هویت خاص آن ها و آزادی ملی شان است و اساسا بدین دلیل است که تمام دولت ها در حقوق بین الملل با هم برابرند و این برابری در صدر اصول ملل متحد جای گرفته است.[۱۳۸](ماده (۱)۲ منشور )
به همین جهت دبیر کل ملل متحد در گزارش ۲۱ مارس ۲۰۰۵ خود در این رابطه با یاداوری گزارش خود در سال ۲۰۰۰ تحت عنوان ما مردم ملل متحد[۱۳۹] خاطر نشان می کند:
از این رو کلمات نخست منشور را به کار بردم تا نشان دهم اگر چه ملل متحد مجموعه ای از دولت های حاکم است لیکن این ساختار برای پاسخگویی به نیاز مردمان ملل متحد تشکیل شده است.[۱۴۰]
این ملاحضات است که به ما امکان می دهد تا چنین نتیجه بگیریم که حاکمیت جز برای حمایت از جان و مال افراد مورد حمایت خود فی نفسه هیچ ارزشی ندارد. درهمین رابطه گزارش اخیر هیئت بلند پایه مامور بررسی چالش ها و تغییرات ملل متحد در گزارش خود به تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۰۴ به درستی خاطر نشان ساخته است :
امروزه حاکمیت روشن است که در بردارنده تعهدی برای دولت ها جهت بهره وری و رفاه مردمانشان و احترام به تعهداتشان در برابر جامعه بین الملل است.لیکن تاریخ به ما می آموزد که تمام دولت ها ضرورتا مهیا و یا پذیرای این مسئولیت حمایت از مردمانشان نیستند که در این حال باید مطابق منشور ملل متحد و دیگر تعهدات بین المللی جزئی از این مسئولیت را به جامعه بین الملل واگذارند که بنا بر اقتضا حمایت لازم را تضمین خواهد کرد.[۱۴۱]
پذیرش اصول حاکمیت دولت ها و حمایت بین المللی از حقوق بشر با یکدیگر منافاتی ندارند . اختلاف وقتی بوجود میآید که دولت ها وظایف خود را به عنوان مسئول حمایت از مردم خود انجام نداده و از تامین حقوق و آزادی های عمومی سرباز زدند . قطعاً دولت ها در قبال نقض حقوق بنیادین بشر مسئولیت دارند و از نظر اخلاق موجه نیست که در صورت بروز نقض گسترده و فاحش حقوق بشر به طوری که احساسات انسان را جریحه دار کند ، دولت ها ساکت بنشینند چرا که رعایت اینگونه هنجارهای حقوق بشری به صورتتعهد در قبال عام ( erga omnes ) شناخته میشوند و برخی از قواعد حقوق بشری به شکل قواعد آمره بین المللی درآمده است .
باتوجه به مداخله هایی که صورت گرفته شده بسیاری به این عقیده هستند که تاکنون مداخله ای با نیت و قصد بشردوستانه انجام شده باشد وجود ندارد و دولت های قدرتمند به نام بشردوستانه برای منافع و اغراض ملی خود اقدام به این عمل میکنند و مداخله یکجانبه جایی در حقوق بین الملل ندارد. ما نظام امنیت دسته جمعی سازمان ملل متحد در قالب فصل هفتم منشور در مواردی به اجرا میآید که شورا با احراز یکی از مصادیق تهدید علیه صلح ، نقض صلح یا تجاوز در راستای انجام وظایفش با توجه به مواد ۴۱ و ۴۲ تصمیماتی را اتخاذ کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم