همانطور که مشاهده میشود، 113 پروژه بهبود برای حذف اثر 164 عارضه استخراج شده، پیشنهاد شده است که از این بین 31 طرح پیشنهادی بیش از یک عارضه را برطرف میکنند. آنچه که مهم است این است که، مدیریت و هیئت مدیره جهت برطرف کردن این عارضهها، باید طرحهای بهبود را در راس فعالیتهای خود قرار داده و تدوین استراتژیهای ارائه شده از سوی آنها همسو و در راستای رسیدن به این طرحها و نتایج آنها باشد. همچنین مدیران و کارکنان هربخش با اجرای دقیق و کامل دستورالعملهای ابلاغی از سوی مدیریت ارشد و ایجاد هماهنگی بیشتر بین واحدهای دیگر، میتوانند در کیفیت نتایج حاصله تاثیر شگرفی ایجاد کنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اولویتبندی پروژههای بهبود
در بخش قبل پروژههایی جهت حذف عارضهها و یا کاهش اثر آنها ارائه شد. اجرای این پروژهها نیازمند صرف هزینه و بخصوص زمان است. با توجه به ظرفیت نیروی انسانی و منابع محدود سازمان، اجرای همزمان این پروژهها دور از انتظار و غیر ممکن خواهد بود. بنابراین در نگاه اول، اولویتبندی این طرحها جهت اجرا ضروری به نظر میرسد.
در این قسمت به اولویتبندی 31 طرح پیشنهادی که بیش از یک عارضه را برطرف میکنند، پرداخته خواهد شد. همانطور که از ماهیت این پروژهها مشخص است و با تجزیه و تحلیل صورت گرفته با کارشناسان و خبرگان شرکت، میتوان ادعا نمود که بین این پروژهها روابط تقدمی و تاخری حاکم نیست و همه پروژهها مستقل از یکدیگر قابل اجرا خواهند بود.
معیارهای اولویتبندی
اولویتبندی طرحها را میتوان بر اساس شاخصهایی انجام داد که با توجه به ماهیت هر شاخص، رتبه بندی طرحها صورت میگیرد. در ادامه این معیارها ذکر شده است:
- تعداد عارضه برطرف شده: پروژههایی که برای اولویتبندی انتخاب شدهاند بیش از یک عارضه را برطرف میکنند. بنابراین انتخاب پروژههایی که با اجرای دقیق آنها بتوان درصد بیشتری از عارضهها را برطرف نمود در اولویت بالاتری نسبت قرار خواهند داشت. از طرفی پروژههایی که عارضههای شدید را برطرف میکنند نسبت به پروژههایی که برای حل عارضههای خفیف پیشنهاد شدهاند باید دارای ارجحیت بالاتری باشند. بنابراین میتوان امتیازاتی برای هر پروژه متناسب با نوع عارضه برطرف شده، اختصاص داد. این امتیاز برای عارضههای «شدید»، «بسیار مهم»، «تا حدی مهم» و «خفیف» به ترتیب 4، 3، 2 و 1 خواهد بود. بنابراین ماهیت این معیار از نوع ماکزیممسازی بوده و هرچه امتیاز طرح پیشنهادی بیشتر باشد، دارای اولویت بالاتری خواهد بود.
- توانایی شرکت در انجام: با توجه به میزان منابع دردسترس، توانایی شرکت برای انجام هر پروژه میتواند متغیر باشد. برای محاسبه این توانایی و کمیسازی آن، لیستی از پروژههای بهبود تهیه شده و در اختیار مدیر ارشد شرکت قرار گرفت و با توجه به منابع مورد نیاز هر پروژه و توانایی شرکت در تامین این منابع، از وی خواسته شد عددی در بازه [0،10] به پروژهی بهبود اختصاص دهد. هر چه این عدد به 10 نزدیکتر باشد بیانگر آن است که توانایی شرکت در اجرای پروژه مورد نظر بیشتر خواهد بود. بنابراین ماهیت این معیار از نوع ماکزیممسازی خواهد بود.
- هزینه اجرایی: هر طرحی جهت اجرا نیازمند صرف هزینه و زمان است. هر چه این هزینه کمتر باشد، طرح پیشنهادی اولویت بالاتری جهت اجرا خواهد داشت. بنابراین این معیار از نوع کمینه خواهد بود. به همین منظور در لیست تهیه شده، جهت محاسبه وزن بومی این معیار برای هر طرح، از مدیر ارشد خواسته شد تخمینی از هزینه اجرایی طرح را پیشنهاد نماید.
بنابراین برای اولویتبندی طرحهای پیشنهادی از سه معیار استفاده شده است. معیار اول بر اساس تعداد و نوع عارضههای برطرف شده از سوی هر طرح و دو معیار دیگر بر اساس نظر خبرگان سعی در اولویتبندی پروژههای بهبود دارند.
پرومتی
همانطور که مشاهده شد، جهت اجرای تصمیم و اولویتبندی طرحها، معیارها و شاخصهایی معرفی شد. بر اساس هرکدام از این معیارها میتواند اولویتبندی صورت گیرد که ممکن است با هم متفاوت باشند. جهت بدست آوردن اولویتبندی یکپارچه و واحد، باید تمامی این معیارها را با یکدیگر ترکیب کرده و به صورت همزمان با اعمال کردن سه معیار بر روی طرحها، تصمیمگیری را انجام داد؛ که به آن تصمیمگیری چند معیاره گفته میشود. در این روش میتوان با در نظر گرفتن معیارهای متفاوت برای تصمیمگیری که ممکن است با یکدیگر در تعارض باشند، به طریق عقلایی تصمیم سازی نمود (اصغرپور، 1390).
تا کنون در رابطه با تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره روشهای مختلفی ارائه شده است که هر کدام با مکانیزم خود سعی در اولویتبندی گزینهها دارند. در این میان بدلیل سهولت استفاده براي كاربر، امكان تفسير پارامترها (دستهبندي شاخصها و گزينهها)، پايداري نتايج در مقايسه با اغلب روشهاي ديگر، امكان تحليل حساسيت به صورت ساده و سريع، امكان استفاده از طرح گرافيكي مدلسازي و امكان در نظر گرفتن محدوديتهاي مختلف در بهينهسازي تصميم (اصغریزاده، نصراللهی، 1386)، در این پژوهش از روش پرومتی[89] برای اولویتبندی طرحها استفاده شده است. این روش بدون نیاز به اطلاعات بیش از اندازه و با کاربردی آسان، نتایجی پایدار و قابل فهم ایجاد میکند.
پرومتی یا روش ساختاریافته رتبه بندی ترجیحی برای غنی سازی ارزیابیها جهت انجام رتبه بندی، نخستین بار توسط برنز[90] در سال 1982 ارائه شد (پرومتی I) و سپس توسط برنز و همکارانش توسعه داده شد (پرومتی II). روش پرومتی در زمینههای گوناگونی از جمله بانکداری، مکانیابی، برنامهریزی نیروی انسانی، منابع آب، سرمایهگذاری، پزشکی، شیمی، مراقبتهای بهداشتی، گردشگری به طور موفقیتآمیزی به کار گرفته شد. موفقیت این روش به دلیل خواص ریاضی و سادگی خاص استفاده از آن میباشد.
پرومتی از جمله روشهای تصمیمگیری چندمعیاره است که برای رتبهبندی یک مجموعه متناهی از گزینهها بر اساس معیارهای معمولاً متضاد کاربرد دارد. در این روش هر دو گزینه بر اساس یک معیار مقایسه شده و سپس گزینهها در بازه [0,1] رتبهبندی میشوند. این روش بدون نیاز به اطلاعات پیچیده و با کاربردی آسان نتایجی پایدار و قابل فهم ایجاد می کند.
پرومتی برای مسائلی به صورت زیر طراحی شده است (اصغریزاده، نصراللهی، 1385):
(4-3)
که در آن A یک مجموعه متناهی از گزینههای و مجموعه معیارهای ارزیابی میباشد. ممکن است هدف، ماکزیمم کردن برخی معیارها و مینیمم کردن سایر معیارها باشد اما در نهایت هدف تصمیمگیرنده انتخاب بهترین گزینه در قیاس با تمامی معیارها خواهد بود. بایستی توجه کرد که در بسیاری از وضعیتهای تصمیمگیری، پیدا کردن چنین گزینهای کار بسیار مشکلی میباشد (فیگویرا[91] و همکاران، 2005).
حل یک مسأله چند معیاره نه تنها به دادههای جدول ارزیابی بلکه به تصمیمگیرندگان نیز وابسته است. بهترین راهحل، به اولویتهای فردی تصمیمگیرندگان که در ذهن آنها وجود دارد وابسته است. بنابراین اطلاعاتی در تعیین اولویتها برای کمک به تصمیمگیری تصمیمگیرندگان مورد نیاز است. به همین منظور روابط اولویت مرتبط با مسأله چندمعیاره از نوع فوق به صورت زیر تعریف میشود:
(4-4)
(4-5)
(4-6)
که P، I و R به ترتیب نشاندهنده ارجحیت، بیتفاوتی و غیرقابل مقایسه بودن است. در مورد اطلاعات هر معیار بایستی اذعان کرد که روش پرومتی یک مطلوبیت مطلق حقیقی به هر گزینه اختصاص نمیدهد. بلکه بر مبنای مقایسات زوجی میباشد و اختلاف میان ارزیابی دو گزینه بر روی هر معیار را مورد بررسی قرار میدهد. بنابراین برای هر معیار تابع ترجیح به صورت زیر تعریف میشود (برنز و مارچال[92]، 1994):
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 10:04:00 ق.ظ ]
|