۲-۲-۱-۲- سرمایه درگردش

توسعه فعالیت‌های تجاری، توسعه کمی‌وکیفی «مدیریت مالی» را در پی داشته و به طبع این مدیریت را پیچیده ‌کرده‌است. تداوم فعالیت‌های بنگاه‌های اقتصادی تا میزان زیادی به مدیریت منابع کوتاه مدت آن‌ ها بستگی دارد، زیرا فعالیت‌های عملیاتی در دوره عادی معمولاً سالانه، به سرمایه درگردش و مدیریت مطلوب آن بستگی دارد، به گونه‌ای که نتایج مورد انتظار تحقق یابد و امکان تداوم فعالیت در درازمدت فراهم شود. ‌بنابرین‏«سرمایه در گردش» از اقلام مهم دارایی‌های واحدها و بنگاه‌های اقتصادی تلقی می‌شود که در تصمیم‌های مالی، نقش برجسته‌ای دارد.

تعریف واژه سرمایه درگردش در متون حسابداری، دارایی‌های جاری منهای بدهی‌های جاری است و نشانگر میزان سرمایه‌گذاری شرکت ‌در وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش، حساب‌های دریافتنی تجاری و موجودی مواد و کالا منهای بدهی‌های جاری است. برخی نویسندگان، سرمایه درگردش را به وسیله مجموع دارایی‌ها و بدهی‌های جاری معنی می‌کنند و اختلاف آن‌ ها را به عنوان سرمایه درگردش خالص بیان می‌کنند. به عبارت دیگر، سرمایه درگردش خالص، معرف آن بخش از دارایی‌های جاری است که بر بدهی‌های جاری فزونی دارد و از طریق وام گیری درازمدت و حقوق صاحبان سرمایه، پشتیبانی شده است(شباهنگ،۱۳۸۷).

۲-۲-۱-۲-۱- استراتژی­ های سرمایه درگردش

اهمیت روزافزون سرمایه درگردش در تداوم فعالیت‌های واحدهای تجاری موجب شده­است که استراتژی­ های مختلفی برای مدیریت سرمایه درگردش در نظر قرار­گیرد. واحدهای انتفاعی با به‌کارگیری استراتژی­ های گوناگون در رابطه با مدیریت سرمایه درگردش، می‌توانند میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار دهند. هر یک از راهبردهای مختلف دارای میزان ریسک و بازده متفاوتند. مدیران مالی شرکت‌ها نیز با توجه به شرایط حاکم بر وضعیت شرکت و همچنین با توجه به ویژگی‌های شخصیتی و فردی خود، از بین استراتژی­ های«جسورانه» یا خطرپذیر و یا استراتژی­ های «محافظه‌کارانه» یا خطر­گریز و یا ترکیبی از این دو، یک استراتژی را انتخاب می‌کنند(رهنمای رود پشتی،۱۳۸۹). در شرایط اطمینان، فروش، هزینه ها، زمان پرداخت و سایر موارد آشکارا معلوم است و همه شرکت‌ها دارایی‌های جاری را فقط در پایین‌ترین سطح نگهداری می‌کنند .نگهداری سرمایه درگردش بیش از نیاز مؤسسه‌ باعث افزایش هزینه تأمین مالی و کاهش سود خواهد شد و هر گونه نگهداری کمتر از حداقل مورد نیاز، باعث تأخیر در پرداخت تعهدات به عرضه‌کنندگان مواد و کالا و از دست دادن قسمتی از فروش به علت کمبود موجودی کالا و محدودیت در استفاده از تسهیلات اعتباری خواهد شد.

در شرایط نبود اطمینان، وضعیت تغییر می‌کند و شرکت‌ها ملزمند که حداقل وجوه نقد و موجودی کالا را بر اساس پرداخت‌ها، فروش و زمان سفارش مورد انتظار و همچنین مقدار اضافی دیگری نگهداری کنند که به آن «ذخیره اطمینان» می‌گویند. همچنین، سطح حساب‌های دریافتنی از طریق شرایط اعتباری تعیین می‌شود و هر قدر شرایط اعتباری بهتر شود، حساب‌های دریافتنی برای مقدار معین فروش بیشتر می‌شود.

۲-۲-۱-۲-۲- مدیریت بهینه سرمایه در گردش

«مدیریت سرمایه درگردش» عبارت است از ترکیب بهینه اقلام سرمایه درگردش، یعنی دارایی‌ها و بدهی‌های جاری، به گونه‌ای که ثروت سهام‌داران را حداکثر سازد(رهنمای رود پشتی، ۱۳۸۹). مدیران واحدهای انتفاعی در شرایط مختلف با توجه به عوامل درونی و بیرونی و با در نظر گرفتن ریسک و بازده باید استراتژی مناسبی را برای اداره و مدیریت سرمایه درگردش واحد خود انتخاب کنند، به گونه‌ای که منجر به افزایش بازده، توان نقدینگی، توان پرداخت بدهی و در نهایت تداوم فعالیت‌های واحد انتفاعی گردد.

«سرمایه در گردش» یکی از منابع تأمین مالی به ویژه برای شرکت‌های کوچک ‌و متوسط و در حال رشد است. مدیران مالی واحدهای کسب‌وکار، روزانه با تصمیم‌های مربوط به «مدیریت سرمایه درگردش» روبه‌رو می‌شوند. برای نمونه، نگهداری حجم بالایی از موجودی‌ها باعث کاهش در هزینه های وقفه احتمالی در چرخه تولید یا زیان‌های تجاری ناشی از کمبود محصولات، کاهش هزینه های عرضه و حفاظت در مقابل نوسان‌های قیمت‌ها می‌شود و از طرف دیگر، به فروش شرکت از جهات مختلف اعتبار تجاری مناسب می‌بخشد. با اینکه سرمایه‌گذاری زیاد شرکت‌ها در موجودی‌ها و کسب اعتبار تجاری باعث کاهش ریسک می‌شود، اما در مقابل سودآوری را نیز کاهش می‌دهد (لازارادیس و تریفوندیس، ۲۰۰۶)[۶].

از نگرانی‌های مدیریت، میزان سرمایه‌گذاری در دارایی‌های جاری و مدیریت سرمایه درگردش است، به گونه‌ای که از یک طرف سهم بازار و اعتبار تجاری کسب‌ شده بین مشتریان و عرضه‌کنندگان خود را حفظ کند و از طرف دیگر، سودآوری خود را افزایش دهد. لذا مدیریت این دارایی‌ها و بدهی‌های کوتاه مدت ‌به این دلیل نیازمند توجه خاص است که مدیریت سرمایه درگردش، نقش مهمی در سودآوری و نقدینگی شرکت‌ها و همچنین ریسک و بازده آن بازی می‌کند. هدف نهایی هر شرکت، «ایجاد ارزش برای ذینفعان» است و «سودآوری» از مؤلفه‌های اصلی این هدف است. همچنین، «حفظ نقدینگی» نیز از هدف‌های مهم واحدهای تجاری است، اما مسئله این است که افزایش در سود شرکت در حالت کلی منجر به افزایش در نقدینگی نمی‌شود و این دو هدف راهبردی همیشه همسو و در یک جهت نیستند. اگر افزایش سود منوط به مصرف نقدینگی باشد، در این صورت ممکن است مشکلات جدی به بارآورد. ‌بنابرین‏ باید بین این دو هدف راهبردی تمایز قائل شد و یک هدف نباید فدای هدف دیگر شود. از یک طرف، اگر ما به سود توجه نکنیم، نمی‌توانیم برای دوره درازمدت فعالیت کنیم و از طرف دیگر، اگر به نقدینگی توجه نکنیم ممکن است با مشکلات مرتبط با ناتوانی در پرداخت دیون و ورشکستگی روبه‌رو شویم.

۲-۲-۱-۲-۳- مدیریت نقدینگی

«مدیریت نقدینگی»، معیار مهمی در تعیین «سیاست‌های سرمایه درگردش» است و توانایی شرکت در ایجاد وجه نقد مورد نیاز را بیان می‌کند. نسبت‌های جاری و آنی و نسبت‌های نقدینگی، شاخص‌های مفید و سنتی نقدینگی هستند، اما ناکافی و تنها مبتنی بر ارقام ترازنامه‌اند و نمی‌توانند جزئیات را به خوبی فراهم کنند و اطلاعات صحیحی درباره کارایی مدیریت سرمایه در گردش بدهند. روابط ریاضی مورد استفاده برای محاسبه این شاخص‌ها، وجه نقد و دارایی‌های عملیاتی را در بر می‌گیرند، اما در نظر گرفتن دارایی‌های عملیاتی نظیر حساب‌های دریافتنی و موجودی مواد و کالا با وجه نقد و شبه نقد از نظر مبانی اساسی مدیریت وجه نقد، غیرمنطقی است. با توجه به محدودیت‌های نسبت‌های سنتی نقدینگی، در تحقیقات به عمل آمده پیشنهاد شده است که از مقیاس نقدینگی مستمر برای مدیریت سرمایه درگردش استفاده شود. مقیاس نقدینگی مستمر به جریان‌های نقدی ورودی و خروجی ایجاد شده در شرکت اشاره دارد که ناشی از تحصیل مواد خام، تولید، فروش، پرداخت‌ها و فرایند گرداوری مطالبات است. همان گونه که مقیاس نقدینگی مستمر تابعی از چرخه تبدیل وجه نقد می‌باشد، صحیح‌تر است که به جای نسبت‌های سنتی، از مقیاس چرخه تبدیل وجه نقدبرای ارزیابی اثربخشی مدیریت سرمایه درگردش استفاده شود (سامی اوغلو و دمیرگانس،۲۰۰۸).

۲-۲-۱-۲-۴- چرخه تبدیل وجه نقد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...