کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



همه مراحل چرخه زندگی کسب و کارهای کارآفرینانه از دیدگاه استراتژیک اهمیت دارند و هر کدام از این مراحل به استراتژی های متفاوتی نیازمندند.
۲-۶٫ ساختار مالکیت کسب و کار
کارآفرینان از سه طریق می توانند کسب و کارهای کارآفرینانه خود را شروع کنند که هر یک از این روشها دارای مزایا و معایب مختلفی است.
از میان روش های یاد شده، ایجاد واحد کسب و کار از طریق پذیرش نمایندگی، از ریسک و مخاطره کمتری برخوردار بوده و هزینه سرمایه گذاری آن نیز پایین تر است. خرید کسب و کاری که موجود است نیز نسبت به کسب وکاری که باید از صفر شروع شود، از ریسک و مخاطره کمتری برخوردار است.
شکل۲-۱٫ روش های راه اندازی کسب و کارهای کارآفرینانه
۲-۶-۱٫ روش خرید کسب و کار: یکی از متداول ترین و آسان ترین فرصتهایی که افراد با آن مواجه می شوند،خرید کسب و کاری است که در حال فعالیت است. از میان مزایای مختلفی که این روش دارد، مهمترین آنها به قرار زیر است:
۱- از آنجا که کسب و کار قبلا فعالیت می کرده، استمرار عملیات آن در آینده قابل پیش بینی است.
۲- به تلاشها و زمانی که مرحله پیش از راه اندازی کسب و کار نیاز دارد، احتیاجی نخواهد بود.
۳- برخی اوقات این احتمال وجود دارد که بتوان با چانه زنی و شرایط ویژه ای که بوجود می آید، کسب و کار مورد نظر را با قیمتی کمتر از ارزش واقعی آن خرید.
ولی به هر حال، این روش برخی معایب را نیز دارد. از جمله آنکه ممکن است موفقیت کسب و کار، وابستگی زیادی به مالک و شخصیت او داشته باشد، بازار محصولات و خدمات کسب و کار به حد اشباع رسیده باشد یا کسب و کار با قیمتی بالاتر از قیمت واقعی خریده شود.علاوه بر اینها، کارآفرین نمی تواند آن طور که باید، خلاقیت ها و ایده های خود را در تغییر و تحول کسب و کار پیاده کند؛ زیرا ممکن است ایجاد تغییرات اساسی، هزینه هایی بیش از شروع یک کسب و کار جدید را به کارآفرین تحمیل کند.
۲-۶-۲٫ روش پذیرش نمایندگی
این کسب و کار، سیستمی است که یک عامل فروش یا کارآفرین با یک امتیاز دهنده یا شرکت معتبر توافق می کند که محصولات یا خدمات امتیازدهنده را به فروش برساند.
“هافمن” و “پربل[۶]” (۱۹۹۵میلادی) کسب نمایندگی را به عنوان یک استراتژی مقبول برای رشد کسب و کارها، اشتغال زایی و توسعه اقتصادی توصیف می کنند. کسب نمایندگی نوعی “همپیمانی استراتژیک” بین اعطا کننده نمایندگی و کارآفرین است که در پهنه وسیعی از صنایع و حرفه ها قابلیت اجرایی دارد و نوعی “ازدواج تجاری ” است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در روش کسب نمایندگی به علت برخی خدمات مرکزی، هزینه های اداری همچون هزینه آموزش، تحقیق و توسعه و بازاریابی کاهش می یابد و صرفه جویی مالی و زمانی، امتیاز دهنده را قادر می سازد که بر موضوعات استراتژیک تمرکز یابد و امتیاز گیرنده نیز تمرکز خود را به موضوعات عملیات معطوف دارد.
۲-۶-۳٫ شروع کسب و کار از صفر
قبل از تصمیم در مورد سازماندهی عملیات، کارآفرینان نیازمند تعیین ساختاری قانونی اند که با تقاضاهای کسب و کار کارآفرینانه آنان بیشترین تناسب را داشته باشد. قوانین مالیاتی، وضعیت مسئولیت کارآفرین، دسترسی به سرمایه و پیچیدگی تاسیس کسب و کار”، از جمله مواردی است که در تعیین نوع ساختار قانونی کسب و کار موثرند. در مجموع سه شکل سازمانی عمده وجود دارد که عبارت اند از:
۲-۶-۳-۱٫ مالکیت انفرادی
کسب و کاری است که یک شخص آن را راه اندازی و اداره می کند و کسب و کار جدا از شخص مالک نیست. بدهی و تعهدات این کسب و کار بر عهده فرد مالک است و علاوه بر آن شخص مالک دارای مسئولیت نامحدود است.
۲-۶-۳-۲٫ شراکت
دو یا چند نفر به عنوان شریک در سود کسب وکار با یکدیگر مشارکت و همکاری می کنند، شراکت نامیده می شود. هر یک از شرکا با گذاشتن پول، اموال، نیروی کار و مهارت ها، سهمی در سود و زیان پیدا می کنند. شرکا بین خود قراردادی را امضا می کنند که در آن سهم مالی و مدیریتی آنان بصورت تفصیلی مکتوب شده و نقش های شرکا و روابط شراکتی آنان بیان شده است. در ساختار شراکتی، نکته مهم آن است که یکی از شرکا باید مسئولیت بدهی ها و مسئولیت نامحدود کسب و کار را بپذیرد.
۲-۶-۳-۳٫ شرکت
شرکت، تشکیلات قانونی منفک از افرادی است که مالک آن اند و از طریق قوانین دولتی ایجاد شده است. برای تاسیس شرکت باید اولا در مورد سهم سرمایه افراد توافق کرد و ثانیا اساسنامه کسب و کار به تایید نهادهای مربوط برسد و شرکت ثبت شود.
۲-۷٫ ثبت اختراع
اختراع محصول یا فرآیندی است که راه جدید انجام کاری را ارائه می دهد یا راه حل فنی جدیدی را برای مشکل خاصی پیشنهاد می کند.Patent حق انحصاری است که درقبال اختراع ثبت شده به مخترع یا نماینده قانونی او اعطا می شود. پتنت حمایت قانونی از اختراع را برای دارنده آن تأمین می کند. این حمایت برای مدت محدودی ( حداکثر بیست سال ) در ازای افشای جزئیات اختراع برای عموم ، اعطا می شود. حمایت پتنت به این معنا است که مورد اختراع را نمی توان بدون اجازه دارنده پتنت به صورت تجاری تولید کرد، استفاده یا توزیع نمود و به فروش رسانده به این نکته مهم باید توجه داشته که پتنت مجوز تولید محصول اختراعی نیست بلکه تنها دیگران را از تولید آن باز می دارد . حقوق پتنت معمولا پس از ارائه داد خواست ازسوی دارنده آن به دادگاه ، احقاق می شود. دادگاه در بیشتر نظام ها ، شخص یا اشخاص نقض کننده حقوق پتنت رااز این کار باز داشته و وی را مکلف به جبران خسارتهای وارده به صاحب حق اختراع می نماید . همچنین چنانچه شخص ثالثی در دادگاه حق اعطا شده پتنت را به چالش کشیده و در این امر موفق شود ، حق پتنت اعطا شده غیر معتبر شناخته خواهد شد . به عنوان مثال بتواند ثابت نماید که اختراع فاقد شرایط قانونی و لازم بوده است. دارنده پتنت حق دارد تصمیم بگیرد چه کسی می تواند در طول مدت حمایت، از اختراع وی بهره برداری نماید . وی می تواند با عقد قرار داد اجازه یا لیسانس استفاده از اختراع را به افراد دیگری واگذار کند.
دارنده پتنت همچنین می تواند حق اختراع خود را بطور کامل به دیگری بفروشد که خریدار ، دارنده جدید آن اختراع شناخته خواهد شد. با انقضای دوره زمانی پتنت ( حداکثر ۲۰ سال از زمان ثبت تقاضا نامه ) حمایت از اختراع پایان گرفته و استفاده از آن در اختیار عموم خواهد بود. یعنی دارنده پتنت دیگر حقوق اختراع خود را دارا نبوده و هرشخصی می تواند از آن بهره برداری تجاری کند.
۲-۸٫ شرایط عمومی ثبت اختراع
بطور کلی اختراعی قابل ثبت است که حداقل شرایط ذیل در آن محقق باشد:
۱- نو باشد: اختراع باید دارای مشخصه جدیدی باشد که سابقه آن مشخصه در دانش وزمینه فنی مربوط به آن اختراع پیش بینی نشده باشد .
۲- دارای گام ابتکاری باشد: اختراع باید علاوه بر نو بودن ، ارتقاء قابل توجهی را در حیطه خود موجب شود بطوری که استنتاج آن توسط فردی با دانش متوسط درآن زمینه امری بدیهی محسوب نشود . به عبارت دیگر راه حل فنی را که اختراع برای حل مشکل پیشنهاد می کند ، باید نسبت به سایر راه حلهای احتمالی موجود ،مزیت قابل توجهی داشته باشد. در واقع اختراع باید بتواند در حیطه خود مشکلی را از مشکلات موجود که هنوز راه حل ندارند، حل نماید تا دارای گام ابتکاری باشد.
۳- فایده عملی داشته باشد : اختراع نباید صرفا تئوریک و نظری باشد بلکه باید قابلیت استفاده عملی و تولید در صنعت را داشته باشد.
۴- مشمول موارد غیر قابل ثبت نباشد : علاوه بر سه شرط فوق در بیشتر کشورها قوانینی وجود دارد که به موجب آن نمی توان بعضی اختراعات را در آن سرزمین به ثبت رساند . مثل آنچه که برخلاف نظم عمومی و اخلاقیات باشد ، یا کشفها و تئوریهای عملی ، روش های ریاضی ، گونه های گیاهی وحیوانی، روش های تجارت ، روش های معالجه یا تشخیص بیماری در انسان و دام و نرم افزارهای کامپیوتری فاقد اثرات فنی.
۲-۹٫ تسهیم دانش
تسهیم دانش عبارت است از فرهنگ تعاملات دانش محور که شامل تبادل دانش ضمنی و صریح ، تجارب و مهارتهای کارکنان بین واحهای سازمانی یا در کل سازمان می شود. تسهیم دانش می تواند بصورت همزمان برا توانمندی های فردی و شایستگی های سازمان اثر گذارد و به تقویت توانمندی سرمایه فکری سازمان در حوزه سرمایه های انسانی و سازمانی منجر می شود.
براساس مطالعات محققان در این زمینه پس از بررسی بیش از ۱۰۰ مقاله معتبر بین المللی در حوزه تسهیم دانش مهمترین شاخص های مرتبط با سنجش عملکرد تسهیم دانش براساس سه دسته عوامل انسانی، سازمانی و فنی طبقه بندی شده است.
از دلایل اهمیت تسهیم دانش است که موجب بهبود عملکرد و ارائه خدمات به مشتریان و کاهش هزینه ها، زمان توسعه خدمات و محصولات جدید و زمان تاخیر در تحویل خدمات و کالاها به مشتریان و در داخل سازمان می شود. همانطور که گفته شد تسهیم دانش دارای سه عامل انسانی، سازمانی و فنی می باشد و هر کدام به زیر شاخه هایی تقسیم می شوند که در این تحقیق به ابعاد عوامل انسانی پرداخته شده است. عامل سازمانی تسهیم دانش دارای ۴مولفه به شرح ذیل است: ۱- حمایت مدیران ارشد، ۲- ساختار سازمانی، ۳- کانالهلی ارتباطی و ۴- پاداش سازمانی و عامل فنی شامل ۳ مولفه است: ۱- میزان دسترسی ، ۲- میزان کاربری و ۳- میزان سهولت.
عامل انسانی تسهیم دانش مهمترین عامل است که شامل ۳ مولفه می شود:
۲-۹-۱٫ تمایل به تسهیم دانش
در ابتدا فرد در سازمان باید رغبتی به تسهیم دانش با همکاران خود را داشته باشد و این مولفه با شخصیت کارآفرینی در ارتباط است زیرا هرچه فرد برون گراتر باشد تمایل بیشتری به تسهیم دانش دارد. برخی افراد از تسهیم دانش با همکاران خود لذت می برند و آن را دریچه ای برای دسترسی به اطلاعات بیشتر می دانند و برخی دیگر آن را تهدیدی برای خود می بینند که دانشی را که داشتند با تسهیم دانش از دست می دهند.
۲-۹-۲٫ تخصص فردی
در حیطه کسب و کار خیلی ها می گویند داشتن تخصص یک ویژگی حیاتی است،اما فردی مثل ریچارد برنسون می تواند این عقیده را به چالش بکشاند. او در هر صنعتی که کسب و کار موفقی راه اندازی کرده هیچ دوره آموزشی تخصصی را نگذارنده است. برنسون می تواند استثنایی برای این قانون باشد و کیفیت مدیریت و ذهن زیرک او می توانست کم تجربگی او در بازار را جبران کند.
دیدگاه ما هرچه باشد باید بدانیم افرادی که در صدر یک سازمان قرار می گیرند باید چه ویژگی هایی داشته باشند. سازمانهای بزرگ نیازمند رهبران بزرگ هستند و بدون علم به اینکه این رهبران چه ویژگی ها و مهارتهایی باید داشته باشند، کشورها در معرض خطر عدم توسعه استعدادهای مدیریتی برای آینده قرار می گیرند.
تام کوئیل تحلیلی گر امور کسب و کار معتقد است ویژگی های کلیدی مدیران کارآمد این است که دائما تمایل دارند عملکرد خود را توسعه دهند و قابلیت در میان کارمندان خود ایجاد کنند. به عقیده او در کار مدیریت با اتکا بر رفتارها، ارزشها و انگیزه ها بیشتر به تجربه می توان موفقیت را پیشگویی کرد. شناخت کارایی یک صنعت آسان تر از یادگیری اصول مدیریتی است. همچنین این مساله به این سوال بر می گردد که شرکتها چه رویکردی به کارمندان با استعداد خود دارند و چگونه آنها را ارتقا می دهند. آنها پتانسیل ها را به روش اشتباهی می سنجند. اگر فردی امروز وظیفه خود را بخوبی انجام می دهد دلیل نمی شود که به عنوان یک مدیر فروش فرد موفقی باشد.
مهارتهای امروز
تحقیق موسسه آی ال ام که در اوت گذشته منتشر شد مشخص می کند که این مهارتهای فنی در سطوح اولیه مدیریتی مهم هستند و بعد وقتی مدیر مورد نظر به سمتهای بالاتر ارتقا پیدا می کند. از اهمیت آن کاسته می شود. در مقابل ، مهارتهای استراتژیک، تجاری و مذاکره ای یک مدیر با ارتقای موقعیتش حیاتی تر می شود.
افراد مورد بررسی در این تحقیق نشان داده اند که مدیران برای موفقیت در یک نقش مدیریتی مهم به مهارتهای گوناگون و دانش گسترده نیاز دارندکه در این میان مهارتهای فنی عامل مهمی محسوب می شود. گودال معتقداست داشتن تخصص تنها ویژگی موجود برای یک مدیر خوب نیست. او می گوید فرصتهای توسعه مدیریت باید زمانی ایجاد شوند که فرد در پست مدیریتی خود ارتقا می یابد. الوین می گوید آموزش مدیریت به فردی که بیش از ۲۰ سال کار فنی کرده کار درستی نیست. بلکه افراد باید در حین توسعه مهارتهای فنی خود، مهارتهای مدیریتی را نیز یاد بگیرند. توسعه این مهارتها در مراحل اولیه کاری اثر مثبتی بر خطوط استعدادی یک سازمان دارد. اما بسیاری از شرکتها برای آماده کردن مدیران بعدی به موقع اقدام نمی کنند.
۲-۱۰٫ مروری بر تحقیقات مرتبط
با توجه به اهمیت موضوع، تحقیقات محدودی شناخته شد که با توجه به امکانات و شرایط به مهمترین آنها اشاره می شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 07:19:00 ق.ظ ]




تا پری را چون تو خواندم دوری از مردم کند
وه چه شوق است این که می خواهم جهان بین مرا
وقت نیک و بد چه باشد جام می در گردش آر
عمر من در پای خم بگذشت و گر وقتم رسد
از سگان کوی او اهلی چو قدر خود شناخت

لاجرم تعریف بیش از حد کسان را گم کند
توسنت با خاک ره یکسان به زیرسم کند
تنک عیش آن کس که کار از گردش انجم کند
دوستی خواهم که خاکم هم به پای خم کند
شرم می دارد که خود را داخل مردم کند

وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات / بحر رمل مثمن محذوف
موضوع کلی:عشق ورزیدن و سختی های راه عشق /
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-پری ودوری از مردم، تناسب./ تشبیه معشوق چون پری./بیت آرایه اسلوب معادله دارد./
۲-توسن، اسب./توسن، سم وخاک تناسب دارد./
۳-نیک و بد، تناسب. وبیت اشاره به عقیده عوام در خصوص وقت وساعت نیک و بد دارد./تنگ عیش، کنایه از تهیدست و بی چیز و مفلس و دردمند و بدبخت و بیچاره./
۴-عمر در پای خم گذشتن، کنایه از مدت زیاد شرابخواری کردن./ خاک، مجاز از قبر وگور./ آرایه ی تصدیر، پای خم در اول وآخر بیت تکرار شده است./
۵-سگان، استعاره از عاشقان کوی معشوق ویا رقیبان عشقی./ مرجع ضمیراو، معشوق است./داخل مردم کردن ، اصطلاح عامیانه به معنی ارزش برای خود قائل شدن است./

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

غزل ۵۱۲

آن تقوی ام که از همه کس احتراز بود
ساقی که می به خرقه ی این توبه کار ریخت
روشن بود چراغ تو ای پیر زان که من
از جنگ و بحث مدرسه رفتم به میکده
اهلی شکست کار تو می خواست مدعی

تقوی نبود مایه ی صد کبر و ناز بود
خوش کرد اگر نه قصه ی تقوی دراز بود
هر وقت که آمدم در میخانه باز بود
دیدم میان درد کشان صد نیاز بود
بیچاره غافل از کرم کار ساز بود

وزن:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن / بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
موضوع کلی: بی قراری عاشق در عشق
غزل مردّف با ردیف فعلی
۱-مایه، کنایه از اصل وریشه./تقوی، پرهیزکاری واصطلاح عرفانی است.درشرح تعرف است که: اصل تقوی بر دو معنی است یکی ترسیدن و دیگری پرهیز کردن؛ و تقوای بنده ازخداوند بردو معنی است :یا خوف از عقاب است و یا از فراق وعلامت آن این است که از اوامر و نواهی خدا سر پیچی نکند و اگر از خوف فراق باشد ازغیرحق پرهیز کند و با غیر او نیارامد،تا از خدا جدا نماند و پرهیز کند ازآنچه بد و میل نماید.زیرا که هر اندازه که به غیر حق مایل باشد از حق دور باشد. بعضی از بزرگان گویند: تقوی از گناه دوری کردن و از نفس جدا گشتن است.(سجّادی ، ۱۳۷۰: ۲۵۴)./
۲-خرقه،لباس درویشی./خوش کرد، کنایه از کار نیک وخوب انجام دادن./مفهوم بیت، تقابل عقل وعشق است./
۳-روشن بودن چراغ، کنایه از رونق داشتن./
۴-دردکشان، شرابخواران، کنایه از عارفان./ تضاد معنایی بین دردکشان واهل مدرسه./
۵-مدعی، دشمن./کارساز، کنایه از پروردگار./

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ق.ظ ]




آزمایش Eijkam روش مفیدی را برای شناسایی فراهم می‏کند و ارگانیسمی که در دمای ۴۴ درجه سانتی گراد در آبگوشت مکانکی محتوی صفرا و لاکتوز تولید باز می کند‏ مقدمتاً به عنوان باکتری ‏اشریشیاکلی‏ قلمداد می‏گردد (بزرگمهری وهمکاران۱۳۷۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکل ۴-۱ : ساختار باکتری اشریشیاکلی
۱-۳۶ آنتی ژن های اشریشیاکلی
۱-۳۶-۱ آنتی ژن o یا سماتیک
یک کمپلکس پلی ساکاریدی- فسفولیپیدی می باشد و زمانی آزاد می‏شود که سلول دستخوش تجزیه می‏شود. آنتی ژن o بخش آنتی ژنتیکی LPS می‏باشد و لیپیدA نیز بخش توکسین مولکول را تشکیل می‏دهد. آگلوتینه کردن آنتی ژن o در تیترهای بالا (به طور معمول بالای ۱:۲۵۶۰ )در ۵۰ درجه سانتی گراد به مدت ۲۴ ساعت اتفاق می افتد.
این آنتی ژن در پیکره باکتری قرار دارد و مقدار آن در غشاء باکتری بیشتر است ، این آنتی ژن به حرارت مقاوم بوده و حتی در حرارت ۱۰۰تا۱۲۱درجه سانتی گراد کاملاً مقاومت می نمایند. ( ۲۰۰۸ Barnes et al , Quinn )
این ترکیب پیچیده آنتی ژن توکسین داخلی باکتری یا آندوتوکسین نامیده می شود.آنتی ژنo در سویه‏های با پرگنه صاف وجود دارد .با توجه به این که این ترکیب لیپوپلی‏ساکاریدی در تمام سویه‏ها چه بیماری زا و چه غیر بیماریزا یافت می شود لذا تمایز سویه های بیماریزا از غیر بیماری زا را با مشکل مواجه می سازد. ولی آن چه که تا‏کنون محرز شده این است که سویه‏های اشریشیاکلی که در انسان و حیوانات بیماری‏زا بوده‏اند، عموماً دارای ویژگی سرولوژی مشخص و معین می باشند، به طوری که تعدادی از اشریشیاکلی‏های جدا شده از موارد کلی باسیلوز کشنده و حاد گوساله‏ها با سروتیپ مشخص و معین شامل:
سروتیپ های۱۵O_86O_114O_78O
و یا سروتیپ های آنترو توکسی ژنیک اشریشیاکلی شامل :
سروتیپ های ۱۵O_55O_26O_86 _ O101O میباشد تاکنون تعداد ۵۸ آنتی ژن O(157O_1O)یافت شده است (۱۹۶۵، Clive and Gay).
۱-۳۶-۲- آنتی ژن Hیا تاژک
جداسازی این آنتی ژن بایستی تحت شرایطی باشد که امکان حرکت باکتری را افزایش دهد آنتی ژن‏های H پرو تئین‏های هستند که در انواع مختلف تاژک‏ها یافت شده اند حرارت ۱۰۰درجه سانتی گراد آنها را نابود می‏کند .تست آگلو تیناسیون داخل لوله در۵۰ درجه سانتی گراد در مدت ۲ ساعت قرائت می شود‏( ۲۰۰۸ Barnes et al , Quinn ).
این آنتی ژن شامل ترکیبات موجود در تاژک باکتری بوده و مقدار آن در اشریشیا‏های متحرک بیشتر است. این آنتی ژن نسبت به حرارت حساس است و در دمای ۱۰۰درجه سانتی گراد غیرفعال می گردد و تاکنون تعداد ۵۲ نوع از این آنتی ژن شناسایی شده است (مهر صفت۱۳۶۳).
۱-۳۶-۳- آنتی ژن K یا کپسولی
روی سطح سلول قرار دارند و در۱۰۰ درجه سانتی گراد به مدت ۱ ساعت محو می‏شوند برخی سویه‏ها نیاز به حرارت ۱۲۱درجه سانتی گراد به مدت ۵/۲ ساعت دارند. تیترهای آگلوتیناسیون داخل لوله به وسیله مخلوط آنتی ژن – آنتی بادی در ۳۷ درجه به مدت ۲ ساعت و در مدت یک شب در ۴ درجه سانتی گراد تعیین می‏شوند تیترها بین ۱:۴۰۰ تا۱:۱۰۰ میباشند ( ۲۰۰۸‚ al et Barnes).
آنتی ژن کپسولی اشریشیاکلی از نظر خواص سرولوژی شامل یک دسته از آنتی ژن هایی است که در آن می‏‏توان سه نوع مختلف را تشخیص داد. این سه نوع عبارتنداز آنتی ژن هایA،BوL که بر حسب ویژگی‏های فیزیکی از یکدیگر متمایز می گردند. تمام آنتی ژن های کپسولی شناخته شده اشریشیاکلی به صورت پوشش غلاف یا کپسول اطراف باکتری را فرا گرفته اند .معمولاً آنتی ژن کپسولی حاوی یکی از انواع آنتی ژنA،BوL به تنهایی است اما اوروسکوف(Oroskove)وهمکارانش در۱۹۶۱برای اولین بار یادآور شدند که در بعضی از سویه‏های اشریشیاکلی آنتی ژن B و L تواماً وجود دارد که ترکیبی از اسید پلیمریک می باشد (نوروزی،۱۳۸۲).
۱-۳۶-۴- آنتی ژن F یا پیلی
این آنتی ژن باعث چسبیدن باکتری به سلول ها می‏شود به دو نوع حساس به مانوز و مقاوم به مانوز تقسیم می‏شود .آنتی ژن خارها یا فیمیریه هاست. این خارها در اطراف پیکره باکتری قرار گرفته اند که تعداد آنها برحسب نوع باکتری بین۱۰۰-۲۰۰ عدد می باشند( ۲۰۰۸‚ al et Barnes).
۱-۳۶-۵- دیگرآنتی ژن های اشریشیاکلی
الف) آنتی ژنR : که در اشریشیاکلی‏هایی که پرگنه زبر و خشن تولید می کنندیافت می شود.
ب) آنتی ژن M : این آنتی ژن در اشکال موکوئیدی سویه‏های اشریشیاکلی مشاهده می شود.
ج) آنتی ژن آلفا : این آنتی ژن در سویه‏هایی که تازه از موارد بیماری جدا شده اند یافت می شود و در کشت‏های بعدی این آنتی ژن از بین می رود.این آنتی ژن در قدرت بیماریزایی باکتری تأثیری ندارد.
د)آنتی ژن بتا : از آنتی ژن های H، O، B ،A و آلفا متمایز است و تولید یک نوع آگلوتیناسیون مخصوص که بین آگلوتیناسیون OوH قرار دارد می نماید .
۱-۳۷ طبقه بندی سویه های اشریشیاکلی
در مناطق مختلف جغرافیایی فرق می کند اما در بیشتر مطالعات سروتیپ‏های معمول بیماری‏زا ۳۵O،۳۶O،۷۸O،۲O،۱O بوده اند. یک سروتایپ ویژه نیز وجود دارد بنام ۱۱۱O که باعث مرگ، سپتی سمی و پلی سروزیت در مرغ‏های تخمگذار می شود . چندین نمونه جداسازی شده از پرندگان بیمار نیز به۵ سروتایپ زیر تعلق داشتند:
(۱۳۲O،۱۱۶O،۱۱۵O،۸۱Oو۱۸O) که بطور آشکار مربوط به کلی باسیلوز نبوده اند ( ۲۰۰۸‚ al et Barnes، ۲۰۰۲Davies&yWra).
بیماری هایی که در اثراشریشیاکلی در طیور ایجاد میشوند شامل:
۱- آرتریت و تنوسینویت
۲- عفونت کیسه زرده
۳- تورم بند ناف
۴- کلی باسیلوز سپتی سمیک
۵- پریتیونیت زرد‏ه‏ای
۶- تورم مجرای تخم بر (Salpangit )
۷- پان آفتالمیت ( Pan Aphtalemit )
۸- سندروم تورم سر (Swelling Head Syndrom )
۹- بیماری کلی گرانولوما (Coli Granoloma )
۱۰- پنومونی های چرکی
۱۱- سلولیت زیر جلدی (Swelling Cell subcutaneous )، (Saif & Jordan)
۱-۳۸ علایم کلینیکی آرتریت – تنوسینوویت
زمانی که مفاصل یا استخوان های یک پا درگیر می شوندپرندگان با مشخصه لی لی رفتن یا روی یک پا راه رفتن دیده می شود که این به خاطر آن است که فشار و وزن بدن از روی پای درگیر برداشته شود. پرندگانی که در هر دو پایشان زخم و جراحت دارند در راه رفتن یا ایستادن دچار مشکل اساسی هستند زمانی که مهره‏های تراکولومبار درگیر می‏شوندپشت پرندگان حالت قوسی پیدا می کند و روی زانو می‏نشینند گهگاهی نیز روی قسمت انتهایی تکیه کرده و پاهایشان را از روی زمین بلند می کنند( ۲۰۰۸‚ al et Barnes).
لوکالیزاسیون اشریشیاکلی در استخوان ها و بافت های سینوویال معمولاً متعاقب کلی سپتی سمی اتفاق می‏افتد واژه استئوآرتریت زمانی استفاده می شود که مفصل دچار التهاب شده و یک یا بیشتر استخوان‏های ساختمان مفصل استئومیلیت دارند.پلی آرتریت مربوط به درگیری بیش از یک مفصل می باشد.نکروز کند‏روئیت‏ باکتریایی به همراه استئومیلیت (BCO) نام دیگری است که استفاده شده است .پرندگان درگیر مقاومت ناکافی برای پاکسازی کامل باکتری ها دارند منتشر شدن اشریشیاکلی توسط جریان خون متعاقب عفونت ویروسی آنتریت هموراژیک بوقلمون در سینوویت ، استئومیلیت و تغییر رنگ کبد به رنگ سبز به نتیجه رسیده است .در یک تحقیق در گروهی از بوقلمون های تجاری که ۱۱-۸هفته سن داشتند لنگش بطور تجربی به همراه تورم مفاصل دیده شد.جوجه های درگیر دچار سینوویت ،زخم های مکرر در کبد متورم و سبز رنگ بودند. سروتایپ های مختلف اشریشیاکلی از زخم ها جداسازی گردید .از این سرو تایپ ها ۳ سروتایپ به طور داخل وریدی به جوجه بوقلمون‏های ۷ هفته سن تلقیح شدکه منجر به ایجاد سینوویت و کبدهای متورم در عرض ۳ روز بعد تلقیح گردید (۱۹۹۶ ،al et Dreoual).
تلقیح داخل وریدی جهت شبیه سازی انتشار از طریق خون باکتری به استخوان و مفاصل برای دوباره تولید کردن زخم و جراحات استفاده می شود اما مرگ و میر ناشی از آن از سپتی سمی اول اغلب بیشتراست
(۲۰۰۸‚al et Barnes).
یک دوز برتر جهت تلقیح به کیسه هوایی پرندگان با مقدار کمتر اشریشیاکلی بعد از یک پیش درمان با دگزامتازون می باشد. التهاب لایه نازک زیر بافت شاخی (لنگش) به صورت ملایم تا شدید و با رشد ضعیف به طور بالینی در پرندگان در گیر که دست خوش آزار و اذیت می شوند، دیده می شود (کانی بالیسم). باکتریها در شاخه های رگدار کلنیزه می شوند و به آسانی رشد یک استخوان را مورد تهاجم قرار میدهند و آنرا تحریک به پاسخ التهابی می کنند که به صورت استئومیلیت مشخص می شود. رگهای خونی را بعنوان مجاری بکار می گیرند تا فرایند انتشار به داخل مفاصل صورت گیرد و بافت نرم محاصره شود‏ (۲۰۰۸‚al et Barnes).
در بوقلمون های لنگان موارد زیر دیده می شود :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ق.ظ ]




یکى دیگر از مستندات حکم سقط حدیثى است که رفاعه از امام صادق (ع) نقل مى‏کند. مضمون حدیث آن است که زنى دارویى مى‏خورد که نتیجه آن باز شدن رحم است، در حالى که معلوم نیست قطع عادت آیا نتیجه بیمارى بوده است یا باردارى. امام از مصرف چنین دارویى نهى مى‏کند. (حرعاملی،۱۴۱۰،ص۳۳۸).
باز در حدیث دیگرى از امام باقر علیه السلام حکم زنى را مى‏پرسند که: «عمداً دارویى خورد در حالى که باردار بود و شوهر خود را از آن مطلع نساخت و فرزندش را سقط کرد. » (همان،ص۳۲) حضرت حکم فقهى مسئله را در این باب صادر مى‏کند که عبارت است از آن که: زن باید دیه‏اى متناسب با مرحله‏اى که جنین در آن بوده به پدر جنین بپردازد و از ماترک جنین نیز ارث نمى‏برد.
اگر ما باشیم و این ادله خاص نمى‏توانیم چنان حکم عام به دست آوریم که همه موارد سقط را حرام قلمداد کند. کافى است مفاد و دلالت یکایک این ادله را به شیوه‏اى فقیهانه بررسى کنیم. براى مثال در حدیث اخیر حکمى که صادر شده، ناظر به جایى است که مادر بدون اذن ولىّ جنین – که پدرش باشد مرتکب سقط جنین شده است. از این رو چه بسا اگر پدر در این قضیه همکارى مى‏کرد، حکم امام به گونه دیگرى بود. از آن گذشته در همه این موارد، احساس مى‏شود که مادر بى آن که هیچ ضرورتى در میان باشد، دست به سقط زده و این بسیار با جایى که ضرورتى در بین باشد، متفاوت است.
از همه این‏ها گذشته در این موارد احساس مى‏شود که مادر آگاهانه و خودخواسته باردار شده است و اینک بى‏هیچ ضرورت و اضطرارى دست به سقط مى‏زند، از این رو نمى‏توان حکم را به جایى تسرى داد که مادر در باردارى هیچ نقشى نداشته و یا مُکرَه (مجبور) شده است. چه بسا کسى ادعا کند که احکام صادر شده در این مسئله ناظر به موردى خاص و قضیه‏اى شخصى بوده و امام (ع) در پى بیان حکم کلى سقط نبوده و این احکام از مقوله “قضیه فى واقعه” است؛ یعنى کسى سئوالى کرده و امام با توجه به وضع او حکم خاص مربوط به او را بیان داشته است. البته پاسخ این ادعا آسان به نظر مى‏رسد. چه بسا مى‏توان گفت که هر چند این حکم موردى بوده است، اما مى‏توانیم شرائط و حالاتى را که در اصل حکم نقشى نداشته‏اند ندیده بگیریم و از حکم، الغاى خصوصیت کنیم و در نتیجه به حکمى کلى برسیم.
اگر این پاسخ را بپذیریم، آیا الغاى خصوصیت تا جایى پیش خواهد رفت که اراده و عدم اراده مادر در اصل باردار شدن کنار گذاشته شود و آن گاه بگوییم هرچند مادر ناخواسته و به اجبار باردار شده، اما با کنار گذاشتن اراده حکم مى‏کنیم که در این حالت نیز سقط جنین حرام است؟ مگر اراده از شرائط عام تکلیف نیست که با فقدان آن اساساً نمى‏توان از هیچ تکلیفى سخن گفت؟
به نظر نمى‏رسد که بتوان از ادله خاص چنان الغاى خصوصیت کرد که همه موارد و حتى مسئله سقط جنین ناشى از تجاوز به عنف یا زناى با محارم را فرا بگیرد. در این‏جا مقصود ارائه بحثى فقهى و تحلیلى فقیهانه نیست، این کارى است که در جاى خود باید انجام شود.
البته ادله دیگرى ممکن است براى اثبات حرمت سقط جنین ارائه شود مانند عنوان جنایت بر جنین، وجوب کفاره و دیه. چه بسا کسانى به استناد آن که سقط جنین جنایت بر آدمى است و جنایت بر انسان حرام است و باز در مواردى سقط جنین کفاره دارد و این که سقط جنین موجب دیه است، نتیجه بگیرند که از این احکام وضعى پى به حرمت تکلیفى این عمل مى‏بریم. به فرض که همه این ادله را بپذیریم، سخن آن است که این ادله نشان مى‏دهد سقط جنین در موارد عادى حرام است و موجب دیه و گاه کفاره مى‏شود. حال آن که بحث آن است که آیا حرمت همه موارد اضطرارى را فرا مى‏گیرد؟ فقیهان پاسخ خواهند داد که تنها استثنا جایى است که جان مادر در خطر جدى باشد. این استثنا به جاى خود ارزنده است، اما آیا نمى‏توان با تنقیح مناط و تحلیل دقیق‏تر ادله خاص، سقط جنین ناشى از تجاوز به عنف یا بر اثر فقر شدید را یکى از موارد اضطرار و مشمول حکم جواز دانست؟
۱-۳-۲- دوتئوری جدید در فقه
در این جا لازم است به دو نظرگاه دیگر در این باره اشاره کنیم تا روشن شود که نتایج فوق صرفاً استحسان نیست و حتى مى‏توان با همان ساز و کارهاى استنباط حکم، به نتیجه‏اى خلاف مشهور و در عین حال قابل دفاع دست یافت. نخستین نظرگاه از آیت‏الله صانعى است و نظرگاه دوم متعلق به شهید آیت‏الله بهشتى است. این دو نظرگاه هرچند خلاف مشهور هستند، اما نشان دهنده تلاشى فقهى در این زمینه هستند و مخالفان باید پاسخى فقهى به آن‏ها بدهند و در نحوه استدلال آنان خدشه کنند.
در اسفند ۱۳۸۱، استفتایى از آیت‏الله صانعى شد و فتواى ایشان در مورد چند مسئله از جمله سقط عمدى جنین در این موقعیت‏ها خواسته شد:
سقط در جایى که ادامه باردارى جان مادر را به خطر اندازد، سقط در جایى که اطمینان حاصل شود جنین پس از تولد داراى نقص عضو جدى خواهد بود، سقط در جایى که اطمینان حاصل شود که جنین زنده زاده نخواهد شد، سقط در جایى که حاملگى موجب عسر و حرج شود و سقط در موردى که باردارى ناشى از تجاوز به عنف باشد.
پیشتر پاره‏اى از فقها درباره برخى از این فرضها و صورتها فتوا داده بودند، اما ایشان علاوه بر آن موارد، به شقوق دیگر نیز پاسخ دادند که انتظار آن نمى‏رفت.
ایشان به استناد قاعده «لاحرج» و رفع احکام حرجى سقط، پاره‏اى از موارد فوق را مانند خطر جانى براى مادر، یامورد نقص عضو جدى جنین و یا جایى که ادامه باردارى موجب عسر و حرج جدى والدین شود، جایز دانستند، اما در همه این شقوق جواز سقط را به پیش از چهار ماهگى جنین مشروط ساختند. در مورد جنین ناشى از تجاوز، سقط آن را به استناد قاعده لاحرج مجاز دانستند و حتى پس از این مدت نیز با توجه به نامشروع بودن جنین و این که ادله حرمت سقط تنها شامل فرزندان مشروع است، سقط جنین ناشى از تجاوز را حتى پس از چهار ماهگى مجاز دانستند. متن فتواى ایشان در مورد سقط جنین ناشى از تجاوز به شرح زیر است:
«قبل از چهار ماهگى به حکم لاحرج مانعى ندارد و اما بعد از چهار ماهگى چون قتل نفس بودن آن شرعاً و ادعاءً که در مورد فرزندان مشروع با نص ثابت شده محل اشکال و تأمل بلکه منع است و نص شامل چنین جنین‏هایى نمى‏باشد، بنابراین، قول به جواز سقط چنین جنین‏هایى آن هم براى مسائل عرضى و آبرویى و آن هم با فرض عنف، سخن جزافى نیست و عموم ادله نفى حرج حاکم مى‏باشد و نمى‏توان قائل به حرمت شد. » (سمینار بررسی جامع ابعاد سقط جنین در ایران).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بدین ترتیب، ایشان سقط جنین ناشى از تجاوز را در هر مرحله‏اى از رشد، مجاز مى‏داند. اما ادله ایشان در این باره چیست؟
نخستین دلیل ایشان، دلیل عام نفى حرج است که بر هر حکم دیگرى مى‏تواند مقدم باشد. مادرى که جنین ناشى از تجاوز در رحم خود دارد، مى‏تواند به استناد این قاعده دست به سقط بزند. اما از آن جا که عموم فقها در مورد سقط جنین پس از چهار ماهگى اتفاق نظرى اجماع‏گونه دارند و به نظر نمى‏رسد که این قاعده شامل پس از چهار ماهگى نیز گردد، ایشان نخست مى‏کوشد مفاد و دایره شمول ادله را (که غالب فقها به آن‏ها در این گونه موارد استناد کرده‏اند) روشن سازد و سپس قاعده لاحرج را شامل پس از چهار ماهگى نیز بداند. راهى که ایشان مى‏پویند به این شرح است که تا چهار ماهگى، قاعده لاحرج بى هیچ تردیدى بر ادله دیگر حاکم است، در این مورد بحثى نیست، چون سقط جنین از مصادیق قتل نفس به شمار نمى‏رود و عموم فقها دمیده شدن روح را پس از این مدت مى‏دانند. اما پس از چهار ماهگى از آن جا که عموم فقها معتقدند که جنین داراى روح است و سقط آن منجر به قتل نفس مى‏شود، جاى بحث دارد. در این جا مخالفان سقط جنین مى‏توانند قیاسى به این شرح تشکیل دهند:
جنین پس از چهار ماهگى داراى نفس است، قتل نفس طبق ادله شرع حرام است، پس، سقط جنین پس از چهار ماهگى حرام است.
ایشان هرچند مقدمه اوّل و دوم را مى‏پذیرند، اما در مفاد و دایره شمول مقدمه دوم بحث مى‏کنند. طبق تحلیل ایشان حرمت قتل نفس مستند به حکم شارع (خدا) است و در این که این حکم شامل جنین ناشى از تجاوز شود، مى‏توان تردید کرد و حتى مى‏توان منکر آن شد. به تعبیر دیگر شارع فرموده که فرزندان خود را نکشید و این حکم تنها شامل فرزندان مشروعى است که مشمول دیگر احکام شارع مى‏گردند. نمى‏توان از حرمت قتل نفس محترم در این جا فرزندان مشروع – به حرمت سقط جنین ناشى از تجاوز پل زد. به نظر مى‏رسد که این کار گونه‏اى قیاس مع الفارق باشد. از نظر ایشان اگر مستند حکم به حرمت سقط جنین ناشى از تجاوز، حکم شارع باشد، این حکم شامل مورد جنین نامشروع نمى‏شود. از این رو ما مى‏مانیم و عمومیت قاعده نفى حرج و در نتیجه جواز سقط جنین ناشى از تجاوز به عنف.
اما نظرگاه آیت الله شهید بهشتى، از نظریه رایج فقهى در این زمینه و حتى نظر آیت الله صانعى بسیار فراتر مى‏رود. ایشان با تحلیل ادله موجود درباب سقط جنین به این نتیجه مى‏رسد که از ادله موجود حرمت سقط جنین به دست نمى‏آید. ایشان معتقد است که مسئله سقط جنین همواره میان فقها مطرح بوده است، اما به مثابه یک مسئله حقوقى، نه کیفرى. سقط به عنوان مسئله‏اى که به والدین زیان مى‏زده و موجب تضییع مال مى‏شده، محل بحث واقع گشته است، نه به عنوان مسئله‏اى تکلیفى.
دیه یک جنبه حقوقى است. این که آیا اگر زنى با اجازه و رضایت شوهرش بچه‏اى را انداخت گناهى مرتکب شده یا نه، هیچ مطرح نبوده، جز در یک روایت که نقل خواهم کرد. در کلمات فقها که حتى آن یک روایت هم مطرح نیست و اصلا چیزى نیافتم، باز با تتبع وسیعى که کردم حتى در رساله‏هاى عملى امروز، بحث به عنوان دیه مطرح است؛ در عروه الوثقى‏، در تحریر الوسیله، اما این که حرام و گناه است یا نه، طرح نشده؛ نه در میان فقهاى عامه و نه در میان فقهاى خاصه، نه در روایاتى که عامه از پیغمبر و حتى از صحابه نقل کرده‏اند و نه در روایاتى که خاصه از ائمه نقل کرده‏اند. باز عرض مى‏کنم، جز در یک روایت.» (دکتر بهشتی،۱۳۷۹،ص۵۳)
آن گاه ایشان نتیجه مى‏گیرد: «اگر کسى در این زمینه نظر به حرمت بدهد و بگوید حرام است، نمى‏شود گفت وى در سیاق فقهاى گذشته – رضوان الله علیهم اجمعین فتوا داده است. و نه اگر کسى گفت حرام نیست، نمى‏شود گفت وى بر خلاف فقهاى گذشته فتوا داده است. » (همان،صص۵۳.۵۴)
ایشان پس از طرح این نکته، دو مسئله را از هم تفکیک مى‏کند. نخست مى‏پرسد که آیا سقط جنین خود به خود گناه است؟ پاسخ مى‏دهد که چنین نیست. دیگر آن که سقط به دلیل تجاوز به حقوق والدین جرم است، سپس نتیجه مى‏گیرد که دیه براى تأمین رضایت والدین است. اما اگر آنان به این کار راضى باشند، دیگر سقط جنین حرمت تکلیفى نخواهد داشت و قتل نفس محسوب نمى‏شود. البته مى‏توان پس از ولوج (دمیده شدن) روح از قتل نفس سخن گفت، اما زمان ولوج روشن نیست و از چهار ماه تا هفت ماه متغیر است و علم در این مورد ساکت است. (همان،صص۵۴.۵۸) حاصل نظر ایشان در چند نکته زیر متمرکز مى‏شود:
۱.سخن فقهاى گذشته و حال، همه درباره حکم وضعى سقط است و اساساً این مسئله، یک مسئله حقوقى است، نه کیفرى. از این رو قول به حرمت سقط مورد اجماع فقها نیست.
۲.تا قبل از چهار ماهگى سقط جنین به هیچ روى حرام نیست و از ادله موجود نمى‏توان حکم تکلیفى حرمت را استنباط کرد. از این رو در این مدت مادر مى‏تواند به هر دلیلى جنین خود را حتى جنین مشروع را سقط کند، البته به شرطى که پدر راضى باشد.
۳.اسقاط جنین پس از تبدیل شدنش در رحم به انسان داراى روح، حرمت فراوان دارد و قتل نفس به شمار مى‏رود و تمامى احکام مربوط به قصاص و دیه و کفاره بر آن بار مى‏شود. (همان،ص۲۰۳).)
۴.تحریم سقط جنین به نحو مطلق، و بر اساس ادله‏اى که ذکر نکردیم و به استناد عناوین ثانویه دیگر، درست نیست. (همان)
۵.دولت اسلامى مى‏تواند به صلاحدید خود سقط جنین را بنا به مصالحى منع کند و یا براى آن قیودى ایجاد نماید. (همان)
گفتنى است که ایشان این مباحث را قبل از انقلاب اسلامى مطرح ساختند و طى رساله‏اى به زبان‏هاى عربى و فارسى به تفصیل مسئله سقط جنین و ناباورى را بررسى کردند. ایشان در این رساله شیوه‏اى فقیهانه در پیش گرفتند و ادله را بررسى و مفاد آن‏ها را تحلیل کردند. البته ممکن است کسى نتایج ایشان را نپذیرد و یا در شیوه فقهى ایشان تردید کند، اما مسلّم است شخصى که داراى تحصیلات فقهى و در عین حال نگاهى امروزین به مسائل داشته باشد، مى‏تواند به استنباطات تازه‏اى دست یابد که دیگران را خوش نیاید.
۱-۳-۳- رهیافت‏هاى تازه در فقه
امروزه در کشورهاى اسلامى عربى مسئله سقط جنین در کانون مباحث فقهى و حقوقى قرار گرفته است و موافقان و مخالفان این مسئله به گونه‏اى جدى در پى و دفاع از باور خود هستند. افزون بر مواردى که براى حفظ جان مادر سقط جنین مجاز شمرده مى‏شده، موارد دیگرى نیز مورد بحث قرار گرفته است. براى مثال از چهار مورد مى‏توان نام برد که پاره‏اى از صاحب نظران، سقط را جایز مى‏دانند: نخست سقط جنین براى کنترل جمعیت، دوم سقط جنین ناقص‏الخلقه، سوم سقط جنینى که مادرش مبتلا به ایدز است، و چهارم سقط جنین ناشى از تجاوز.
دکتر حسن مرصفاوى، حقوقدان مصرى طى مقاله‏اى مفصل سقط جنین را از منظر حقوقى بررسى مى‏کند و به این نتیجه مى‏رسد که دولت باید قانون منع سقط جنین را در مواردى تعدیل کند و در جایى که کنترل جمعیت در میان است و تعداد افراد خانوار زیاد است، این عمل تحت شرائطى و زیر نظر پزشک مجاز شناخته شود. (مرصفاوی،۱۹۵۸،صص۱۰۶.۸۹) در این مورد یکى از محققان ایرانى این مسئله را از منظر فقهى کاویده و آن را تنها در صورتى که مصالح اجتماعى ایجاب کند و مشروط به حکم ولایت فقیه باشد، مجاز دانسته است. وى در این باب مى‏نویسد:
«سقط جنین براى کنترل جمعیت جایز نیست، مگر آن که افزایش جمعیت به گونه‏اى باشد که تولد نوزادان در آینده موجب بحران شدید و فاجعه ملى محسوب شود… در این صورت براى مصحلت عمومى و ضرورت اجتماعى و حفظ نظام اسلامى، ولىّ فقیه مى‏تواند در صورت صلاحدید، با حکم ولایى خود مجوز سقط جنین را موقتاً تا رفع ضرورت صادر نماید. » (عارفی،۱۳۸۱،ص۱۴۰)
سقط جنین ناقص‏الخلقه نیز از موارد بحث‏انگیز بوده، که مجمع فقه اسلامى (رابطه العالم الاسلامى) آن را در صورتى که کمتر از چهار ماهگى باشد، مجاز دانسته است. مصوبه فقهى این مجمع در دوازدهمین اجلاس مکه، ۱۷ فوریه ۱۹۹۰ به این شرح است:
«چنانچه از عمر جنین ۱۲۰ روز گذشته باشد، حتى در صورت اثبات ناقص‏الخلقه بودن، اسقاط آن جایز نیست… لکن پیش از چهار ماهگى چنانچه طبق تحقیقات و بررسى‏هاى دقیق پزشکى ثابت شود جنین ناقص‏الخلقه و غیر قابل علاج به دنیا مى‏آید و موجبات زندگى دردناکى براى خود و خانواده‏اش فراهم مى‏گردد، با در خواست والدین اسقاط آن جایز مى‏باشد. » (امجد،۱۳۷۶،۷۳))
در باب سقط جنین به دلیل وجود بیمارى ایدز نیز مباحثاتى صورت گرفته است و کسانى براى سلامت جامعه و پیشگیرى از رشد این بیمارى در میان آیندگان، نه تنها آن را مجاز دانسته، بلکه توصیه کرده‏اند که مادران مبتلا به ایدز تشویق به سقط جنین شوند. (همان،ص۱۷۴) با این همه نهمین کنفرانس مجمع فقه اسلامى که در ۱۹۹۵ در ابوظبى منعقد شد، بیانیه‏اى صادر کرد و در آن نظریات اعضاى خود را در باب مسائل فقهى مختلف ایدز اعلام داشت. در مورد سقط جنین مادرى که مبتلا به ایدز است، چنین نظر داد:
«نظر به این که انتقال ویروس از مادر مبتلا به بیمارى نقص مصونیت اکتسابى (ایدز) به جنینش غالباً تنها پس از پیشرفت باردارى (دمیده شدن روح در جنین) یا هنگام زایمان، رخ مى‏دهد، سقط جنین شرعاً جایز نیست. » (مجله مجمع الفقه،۱۹۹۶،ص۶۹۷))
در باره سقط جنین ناشى از تجاوز به عنف نیز بحث‏هایى تازه شروع شده است. یکى از پژوهشگران به استناد احکام فقهى پیشین و از طریق قیاس -که مورد قبول پاره‏اى از اهل سنت است به این نتیجه مى‏رسد که سقط جنین ناشى از تجاوز تا قبل از چهار ماهگى مجاز است، لیکن وى به دلیل آن که موفق به یافتن نص و حکمى از فقها در این باب نشده است، حکمى صادر نمى‏کند، با این همه مى‏گوید که اخیراً در یکى از کشورهاى مسلمان شمال آفریقا، فقها به زنانى که بر اثر جنگ‏هاى مرزى مورد تجاوز دسته جمعى شده بودند، فتوا دادند که سقط جنین براى آنان مجاز است. (همان،ص۱۲۰))
یکى دیگر از محققان طى مقاله مفصلى مى‏کوشد سقط جنین ناشى از تجاوز به عنف را بر اساس بحث فقهى “صِیال” یا حمله توجیه کند. وى پس از ارائه ادله خود، سقط جنین را در چنین مواردى مجاز مى‏شمارد و آن را کمترین حق قربانى مى‏داند و معتقد است که این حکم با مبانى دین اسلام که کاملاً مبتنى بر عدالت است، سازگار مى‏باشد. وى سپس شرائطى براى این کار بر مى‏شمارد، از جمله آن که سقط باید بلافاصله پس از تجاوز صورت گیرد. اگر تأخیرى در این کار روى دهد، گویى او به ادامه باردارى راضى است، از این رو دیگر نمى‏تواند اقدام به سقط کند. همچنین اگر جنین بیش از چهار ماهه باشد، دیگر نمى‏تواند آن را به هیچ روى سقط کند و این کار قتل نفس به شمار مى‏رود. (هلالی،۱۴۲۱،ص۳۱۴)) اما ایشان به این پرسش پاسخ نمى‏دهد که اگر تأخیر زن قربانى دلیل موجهى داشت، چگونه مى‏توان از آن رضایت را کشف کرد و طبق همان مبانى که مى‏توان متجاوز را دفع کرد، سقط جنین که تا قبل از چهار ماهگى مجاز است، چرا پس از آن مجاز نباشد؟
به گزارش خانم نوال سعداوى، شیخ الازهر در مصر فتوایى صادر کرد که به قربانیان تجاوز به عنف اجازه سقط جنین را مى‏داد. اما این فتوا بحث‏هاى داغى را میان موافقان و مخالفان پدیدآورد. (سعداوی،۲۰۰۰،ص۴۷) وى پس از نقل این ماجرا با نقد دیدگاه رایج مرد سالارانه میان فقها و قانونگذاران مصرى مى‏پرسد که چرا نباید زن قربانى مجاز به ادامه باردارى باشد و سپس بتواند به نام خود براى فرزندش شناسنامه بگیرد و جامعه نیز جایگاهش را به رسمیت بشناسد و به فرزندش به چشم حرامزاده ننگرد؟! (همان،ص۴۸))
هرچند سقط جنین قانوناً در کشورهاى اسلامى جرم به شمار مى‏رود، اما سقط به دلیل تجاوز به عنف از عوامل مخففه جرم است و کسى که به این دلیل دست به سقط مى‏زند، از تخفیف برخوردار مى‏شود. ماده ۳۲۱ قانون جزاى کشور اردن زنى را که دست به سقط جنین مى‏زند، به شش ماه تا سه سال زندان محکوم مى‏کند. اما ماده ۳۲۴ همین قانون، زنى را که براى حفظ شرف و آبروى خود به این کار دست مى‏زند مشمول تخفیف مى‏شمارد. (زکی شمس،۱۹۹۷،ص۲۴۷۷) دیگر کشورهاى مسلمان نیز کم و بیش به همین شکل با مسئله برخورد کرده‏اند. البته پاره‏اى کشورها مانند عربستان سعودى سقط جنین را تنها موجب کفاره دانسته‏اند و به این ترتیب، عملاً با این مسئله بسیار آسانگیرانه برخورد کرده‏اند. (همان،ص۲۵۲۵).
۱-۴- ضمانت اجرای سقط جنین
در این مبحث به بررسی قلمرو مسئولیت کیفری و مدنی در رابطه با سقط جنین می‌پردازیم اشاره به این نکته نیز لازم است که هدف اصلی از طرح این مبحث اشاره به جرم سقط جنین و دامنه مسئولیت کیفری می‌باشد.
۱-۴-۱-مسئولیت کیفری
طبق ماده ۶۲۲ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ «هرکس عالماً عامداً به واسطه ضرب یا اذیت و آزار زن حامله، موجب سقط جنین وی شود علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص، حسب مورد به حبس از یک تا سه سال محکوم خواهد شد.»
ماده ۴۸۴ قانون مجازات اسلامی به تبیین مراحل تکوین جنین پرداخته و میزان دیه آن را مشخص نموده، بنابراین چنانچه در جنین روح دمیده شده باشد، مطابق ماده ۶۲۲ قانون یاد شده مرتکب به قصاص محکوم می‌شود و در صورتی که در جنین روح دمیده نشده باشد به پرداخت دیه به علاوه مجازات یک سال تا سه سال حبس که در هر مورد ساری و جاری است محکوم می‌شود. در اینجا قانونگذار به پیروی از فقه امامیه، جنینی که در آن روح دمیده شده را انسان کاملی دانسته است که ازهاق نفس او موجب قصاص خواهد بود. همچنین دیه جنین پس از دمیده شدن روح طبق ماده ۴۸۷ قانون مجازات مصوب ۱۳۷۰ تفاوتی با دیه کامل انسان ندارد.در قانون مجازات اسلامی جدید مصوب ۱۳۹۲ چنین آمده است:دیه سقط جنین به ترتیب زیر است:
الف-نطفه ای که در رحم مستقر شده است،دوصدم دیه کامل است.
ب_علقه که درآن جنین به صورت خون بسته درآید،چهارصدم دیه کامل
پ_مضغه که درآن جنین به صورت توده گوشتی درمی آید،شش صدم دیه کامل
ت_عظام که در آن جنین به صورت استخوان درآمده لکن هنوز گوشت روییده نشده است،هشت صدم دیه کامل
ث_جنینی که گوشت واستخوان بندی آن تمام شده ولی روح درآن دمیده نشده است،یک دهم دیه کامل
ج_دیه جنینی که روح در آن دمیده شده است اگر پسر باشد،دیه کامل واگر دختر باشد نصف آن واگر مشتبه باشد،سه چهارم دیه کامل
از آنجا که دیه و قصاص حق الناس است، تعقیب و مجازات مجرم متوقف بر مطالبه صاحب حق یا قائم مقام قانونی اوست و اولیاء جنین می‌توانند حق خود را اسقاط و مرتکب را مورد عفو قرار دهند، لیکن مجازات حبس به قوت خود باقی است، زیرا قانونگذار در اصلاحات قانون سال ۱۳۷۵ به جنبه عمومی جرم نیز توجه نموده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:18:00 ق.ظ ]




«فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَیْ‏ءٍ مَنْزِعاً وَ إِنَّهَا لَا تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِیَهٍ فِی هَوًى»[۱۵۱]
پس خدا رحمت کند مردی را که دل از شهوت ببرد و هوای نفس را سرکوب کند،زیرا این نفس دیرتر از هر چیز از می­ایستد، و پیوسته در هوی و هوس به گناه گرایش دارد.
نفس اماره انسان همواره او را به گناه فرا می­خواند و از راه حق باز می­دارد. به همین دلیل بزرگ­ترین دشمن درونی نیل به کمالات انسانی می­باشد. از این روی، درقرآن و روایات به مراقبت از نفس همواره تاکید شده است. در ادامه امام × می­فرمایند:
«وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یُمْسِی وَ لَا یُصْبِحُ إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ فَلَا یَزَالُ زَارِیاً عَلَیْهَا وَ مُسْتَزِیداً لَهَا»[۱۵۲]
ای بندگان خدا، بدانید که مؤمن شب را به روز وروز را به شب نمی­آورد مگر آن­که به جان خویش بدگمان است، از این رو پیوسته آن را سرزنش کند و از آن کارهای نیک بیش­تری انتظار دارد.
امام × با سفارش مؤکد بر این امر که مؤمن باید همیشه از نفس خود مراقبت نماید. زیرا نفس انسان از نیروى شهوانى بیش از نیروى عقلانى پیروى مى‏کند به­ ویژه در مورد لذّات محسوسى که در دسترس اویند، امّا عذاب خدا را به دنبال دارند، سپس آن حضرت از خداوند مى‏خواهد که رحمت کند کسى را که از شهوات و هوس­هاى خود دست بردارد، «نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ» یعنى: از افتادن در شهوات باز ایستد و نفس امّاره‏اش را سرکوب سازد، زیرا خواست­هاى آن از هر چیزى نسبت به خداوند دورتر، و سرکوب آن از هر چیز دیگر دشوارتر است.
پس از این توضیح مى‏دهد که کارى را که نفس بدان مشتاق و خواستار آن است گناه و نافرمانى پروردگار است، پس از آن از احوال مؤمن راستین آگاهى مى‏دهد، که او در شب و روز پیوسته نفس خویش را متّهم مى‏گرداند و آن را دچار نقص و عیب مى‏بیند و سرزنش مى‏کند، و احوال آن را زیر نظر مى‏گیرد و از آن خواهان اعمال شایسته بیشتر است. بعد از آن به شنوندگان دستور مى‏دهد که در روگردانیدن از شهوت­ها و لذّت­هاى دنیا همانند بزرگان اصحاب که بر شما پیشى گرفته‏اند و آنانى که از پیش روى شما در گذشته و به بهشت رفته‏اند باشید.[۱۵۳]
در نتیجه، رسیدن به حقایق ودرک صحیح واقعیات مستلزم تحمل سختی­ها و مشکلات بسیار است. به همین منظور، خود سازی جهت دستیابی به واقعیات از امور ضروری می­باشد.
لذا جهت دستیابی به آن باید مراحلی را طی کرد. امام علی × مراحل آن را این گونه توصیف می­­نمایند:
«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ وَ مَنْ خَافَ أَمِنَ وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ
هرکه به حساب خود رسد سود برد، و هرکه از خودغافل شود زیان بیند، و هرکه (ازعذاب خدا) بترسد ایمنی یابد، و هرکه پند گیرد بینا شود بفهمد، و هرکه بفهمد دانا گردد. [۱۵۴]
در شرح این حکمت چنین آمده­است که:
۱ـ هر کس به حساب خود رسید سود برد. زیرا کسى که از اعمال خود، براى خویشتن حسابى داشته باشد، سود و زیان خود را مى‏فهمد و براى سود، کار مى‏کند و از خلافى که باعث زیان باشد دورى مى‏جوید.
۲ـ هر کس غافل ماند زیان کرد. توضیح آن که نفس به لذّت­هاى حاضر دسترسى دارد و در نتیجه به آن­ها علاقه‏مند مى‏شود؛ مگر این که جاذبه‏هاى الهى او را به خود جذب کنند. از قبیل موانع و مواعظى که انسان را به یاد خدا مى‏اندازند، پس غفلت از جذب نفس و هشدار نسبت به گرفتاری­هاى طبیعى، وسیله یادآورى وعده و وعیدهاى الهى، باعث سهل انگارى نسبت به کارهاى شایسته‏اى مى‏گردد که نتیجه آن­ها سعادت اخروى، و خوددارى از آن اعمال، زیان­کارى است.
۳ـ هر کس از خدا ترسید آسوده گشت. یعنى از عذاب خدا آسوده گشت، و براى نجات از آن کار کرد تا از عذاب آسوده گردد.
۴ـ هر کس از دنیا پند آموخت، بینا شد. یعنى هر کس به موارد پند، با چشم اندیشه و عبرت نگریست راه حق را شناخت و هر کس راه حق را شناخت از نحوه عبور آگاه شد، و هر کس آن را دریافت، علم و دانایى مفید نسبت به حق پیدا کرد.[۱۵۵]
پس از طی مراحل خودسازی است که آدمی چشم حقیقت­بین­اش باز می­ شود و به حقایق امور معرفت پیدا می­ کند. تمام سختی­ها ومشکلات راه درجهت رسیدن به کمالات حقیقی تحمل می­نماید.

۳.۳.۳. تقوا
تقوا موجب فروکش­کردن گرد و غبار نفسانیات در درون انسان شده و موانع دید و تشخیص را که معمولاً آدمی را از روشن­بینی بازمی‌دارند، از میان برمی‌دارد و انسان بهتر می‌تواند صلاح را ازفساد، حق را از باطل و صحیح را از سقیم باز‌شناسد. زمانی که هوا و هوس بر وجود انسان چیره شوند یا خود‌خواهی‌ها و تعصبات و حبّ و بغض‌ها سربرآورند، از بینایی درونی وی می‌کاهند، تا آن­جا که بینائی او به کوری و روشنایی درونی او به تاریکی بدل می‌شود و از درک حقایق بازمی‌ماند.
در نهج­البلاغه نیز بر این حقیقت تأکید شده و در موارد متعدد به رابطۀ میان تقوا و روشن­بینی در درک حقایق امور اشاره شده است، ایشان دربارۀ یکی از اوصاف پارسایان می‌فرماید:
«عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ فَهُمْ وَ الْجَنَّهُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ[۱۵۶]
آفریدگار درچشم دلشان بزرگ است، و از این رو هرچه جز اوست در نظرشان کوچک است. ایمانشان به بهشت چون کسانی است که گویی آن را دیده و از نعمت­هایش بهره­مندند و یقینشان به دوزخ چون کسانی است که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتارند.
امام × برای پارسایان، ادراکی مافوق دیگران ذکر می‌کنند، ممکن است دیگران هم به بهشت و دوزخ معتقد باشند اما عامل تقوا باعث شده تا شناخت آنان از این امور به قدری شفّاف و روشن باشد که گویا آن­ها را می‌بینند و حتی احساس هم می‌کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آنان از شدت یقین به وعده وعید خداوندی ونهایت اطمینان به جهان نادیده و از شدت اعتمادی که به قول نبی صادق دارند، بهشت و جهنم برای آن­ها عینی وملموس شده است و از حد یک خبر در آمده و تبدیل به مشاهده گشته ­است.[۱۵۷]
تقوا به آدمی، حق گرایی، واقع­بینی و شجاعت مستمر می­بخشد. انسان باتقوا انسانی است که هم در برابر مصائب، ثابت و صابر است و هم در برابر شکوک و شبهات، فکری نیز مقاوم است. هنگامی­که مشکلات زندگی بر سر او می­بارد، او خویشتن را در نمی­بازد و با کمال متانت با مشکلات مواجهه می­ شود. حضرت علی× تقوا را عاملی بسیار مهم برای درک صحیح واقعیات می­داند.
همین سبب می­توان از آن به عنوان مهم­ترین عامل از عوامل دستیابی به واقع­بینی نام برد، از نظر قرآن به وسیلۀ «تقوا» است که ­بصیرت حاصل می­ شود. یعنی هدایت ویژه­ای را که با قلب سر و کار دارد و آن را مخصوص پارسایان می­داند.
۳.۳.۴. گرایش سالم
آدمی به طور فطری کمال­جو است و تمایل به گرایشات سالم دارد. از این رو، در مسیر رسیدن به کمالات در قدم اوّل باید تمایلات خود را در انجام امور خیر، از طریق خودسازی تقویت نماید تا با شناخت و آگاهی نسبت به این انجام کارهای نیک مشتاق شود و با استمرار در عمل به صالحات حواس و ادراکات خود را از خطاها و لغزش­های دنیوی در امان نگه داشته تا بدین­وسیله حقایق امور را درک نموده و در مسیر هدایت قرار ­گیرد. حضرت علی × دربارۀ این میل درونی که مقدمۀ درک صحیح از واقعیات امور است، می­فرمایند:
«أَلا إِنَّ أَبصَرَ الأبصَارَمَا نَفَذَ فِی الخَیرِ طَرفُهُ! ألا إِنَّأَ سمَعُ الأسمَاعِ مَا وَعَی التَّذکیرَ وَ قَبِلَهُ[۱۵۸]
هش دارید که بیناترین دیده­ ها آن است که در خوبی­ها نفوذ کند و شنواترین گوش­ها آن است که پند و اندرز را بشنود و بپذیرد.
در شرح این خطبه آمده­است: بیناترین چشم­ها آن است که نظر در خیر و نیکى دوخته­باشد، و شنواترین گوش­ها آن است که اندرز را فراگیرد و بپذیرد. مراد از نگاه چشم ـ طرف بصرـ نگاه عقل است و سمع نیز به طریق استعاره آمده­است یا این که منظور همان حسّ بینایى و شنوایى است. به این معنا که بهترین دیدنی­هاى چشم و شنیدنی­هاى گوش آن است که به بیننده و شنونده فایده مطلوب را برساند، و این­ها همان کمالات نفسانى است که از طریق علوم و اخلاق به دست مى‏آید و پس از تمهید این مقدّمه، مردم را مخاطب قرارداده و به آن­ها گوشزد مى‏فرماید که گفتار او را بپذیرند و چراغ دل را به انوار هدایت او روشن سازند. امام علی × در این گفتار به مردم دستور مى‏دهد که از او کسب هدایت کنند و علم و اخلاق از وى فراگیرند و پس از این به سخنان خود ادامه داده آنان را از جهالت و نادانى و دلخوش داشتن و تکیه کردن بدان نهى مى‏فرماید و از پیروى هوس­هاى باطلى که انسان را از دایره حقّ و صلاح و فضیلت­هاى اخلاقى بیرون مى‏برد و به سوى باطل و خوی­هاى زشت و ناپسند مى‏کشاند برحذرمى‏دارد.[۱۵۹]
اشاره به این­که اگر شما و سایر مردم، چشم و گوش باز داشته باشید؛ پیدا کردن راه خیر و سعادت، مخفی و پیچیده نیست، ولی افسوس! که هوای نفس و هوس‌های سرکش، چنان پرده ظلمانی بر چشم و گوش انسان می‌اندازد، که حقایق واضح را نمی‌بینند و دوستانه‌ترین اندرز را نمی‌شنوند.
۳.۳.۵. تلاوت قرآن
یکی دیگر از عوامل دستیابی به واقع بینی، تلاوت مداوم و پیوستۀ آیات قرآن می­باشد؛ به­ طوری که فرد قسمتی از ساعات شبانه روز خود را به این امر مهم اختصاص می­دهد، تا به بینش صحیح درک واقعیات نایل آید.
امام علی× در اهمیت این موضوع می­فرمایند:
«کِتَابُ اللَّهِ تُبْصِرُونَ بِهِ وَ تَنْطِقُونَ بِهِ وَ تَسْمَعُونَ بِهِ وَ یَنْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ وَ یَشْهَدُ بَعْضُهُ عَلَى بَعْضٍ وَ لَا یَخْتَلِفُ فِی اللَّهِ وَ لَا یُخَالِفُ بِصَاحِبِهِ عَنِ اللَّهِ[۱۶۰]
کتاب خداست که به آن می­بینید، و به آن می­گویید و به آن می­شنوید، آیاتش مفسر و شاهد یکدیگر است و دربارۀ خداوند به اختلاف سخن نمی­گوید و صاحبش را از راه خدا به بیراهه نمی­برد.
این کتاب الهى بر اساس بیان اصول و قوانین کلّى و جامعى که متضمّن صلاح امور دنیا و آخرت انسان است قرار دارد و هدف این قوانین، کشانیدن و سوق دادن مردم به سوى حقّ، و وصول به آستان قرب و جوار رحمت خداوند است. از این رو هیچ واژه‏اى در قرآن یافت نمى‏شود که دلالت بر خلاف این مقصود داشته باشد، بلکه
همه الفاظ و مطالب آن گویاى وحدت مقصد، و بیان­گر هدف واحدى است که همان وصول به درگاه قرب إلهى پس از پاک شدن از ناپاکی­ها و پلیدی­هاى این دنیاست. هر چند اسباب وصول به این مقصود و رسیدن به این هدف، گوناگون و متعدّد است.[۱۶۱]
پس همواره قرآن بخوان و دربارۀ آن بیندیش؛ زیرا قرآن جامع تمام مقامات و حالات بوده و در آن شفا براى مردم جهان، و انگیزه بیم و امید، صبر و شکر و سایر صفات است، و در قرآن مجید است آنچه انسان را از تمام صفات ناپسند باز مى‏دارد، پس باید بندۀ آن را تلاوت‏ کند و آیه‏اى را که نیاز به اندیشیدن دارد، بارها بخواند، حتّى صد مرتبه بخواند؛ چون یک آیه را با اندیشه و دقّت خواندن بهتر از یک ختم قرآن بدون اندیشه و فهم است و باید بایستد و دقّت کند هر چند که یک شب طول بکشد؛ زیرا در ضمن هر کلمه‏اى از قرآن رازهاى زیادى نهفته­است که فهم آن جز با اندیشۀ دقیق و از صمیم قلب میسّر نمى‏شود.[۱۶۲]
با مداومت به تلاوت قرآن، به­خصوص اگر از کودکی براین امر اهتمام ورزیده­شده­باشد، روح وجسم فرد رنگ الهی به­خود می­گیرد. در نتیجه رفتار و گفتارش قرآنی می­ شود، در اعمال خود دقت نظر می­یابد، در سایه انوار پر فروغ آن گام برمى‏دارد و مراقبت می­نماید که از راه حقّ خارج نگردد تابه مقصد اصلى و هدف نهایى که تعالی است، برسد.
۳.۳.۶. بهره گیری از ابزار شناخت
برای شناخت، ابزار متعددی خداوند در اختیار انسان قرار داده است. در بین حواس انسان، دو حس بینایى و شنوایى سهم بیشترى در شناخت انسان دارند؛ زیرا به طور معمول انسان دربارۀ دیده­ها و شنیده­هایش تفکر می­ کند، و از آن­ها عبرت می­گیرد و بهره­مند می­ شود. از این رو، در نهج­البلاغه نیز به آن توجه خاصى شده­است:
«فَلیَنتَفَعِ امرُ وٌ بِنَفسِهِ، فَإِنَّمَا البَصِیرُ مَن سَمِعَ فَتَفَکَّرَ، وَ نَظَرَ فَأَبصَرَ، وَ انتَفَغَ بِالعِبَرَ، ثُمَّ سَلَکَ جَدَدَاً وَاضِحا ًیَتَجَنَّبُ فَیهِ الصَّرعَهَ فِی المَهَاوی، وَ الضًّلَالَ فِی المَغَاوی[۱۶۳]
پس هرکس باید از وجود خود بهره­مند شود؛ زیرا بینا کسی است که اندرز را بشنود و دربارۀ آن بیندیشد و اطرافش را بنگرد و بر بینش خود بیفزاید و از سرنوشت گذشتگان عبرت آموزد، آن­گاه در جادۀ راست و روشن گام برداشته، از پرت­شدن در پرتگاه­ها و سرگردانی در پیچ­وخم­ها بپرهیزد.
در این تعبیرات امام × نخست خود و مخاطبان را خطاب می‌کند تا سخن تأثیر بیش­تری بگذارد و به دنبال آن به همگان هشدار می‌دهد که خداوند مواهب بسیاری در اختیارشان گذاشته، استعدادهای مهمی در درونشان نهفته که باید از آن‌ها به نفع خویش بهره گیرند؛ راه بهره­ گیری را در گوش شنوا و چشم بینا، استفاده از تجارب دیگران و سپس گام­نهادن در جاده­های روشن دور از پرتگاه‌ها و عوامل گمراهی ممکن می­ کند.
انسان آگاه کسى است که پس از شناخت ابزارها برای رسیدن به شناخت صحیح واقعیت­ها، حقایق را می­شنود و فکرش را به کار می اندازد­، واقعیت‏ها را می­بنید، بینش و بصیرت پیدا می­ کند و از آن­چه مایه عبرت است، بهره‏مند می­ شود.[۱۶۴]
از این رو، خداوند هیچ­گاه انسان را در راه­یابی سعادت و تشخیص هدف درست تنها نگذاشته­است، ابزارهای شناخت را در اختیار او قرار داده است؛ زیرا به وسیلۀ آن­ها (وحی،قلب و عقل) به راه سعادت هدایت می­ شود و در این­صورت است که با بهره­ گیری صحیح از آن­ها حقایق امور را بهتر درک نموده و از گمراهی­ها نجات می­یابد.
۴.۳. آثار واقع­بینی درنهج­البلاغه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:18:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم