|
|
نامههای مختلفی که حین انجام تدوین منشور پروژه تهیه شدهاند مستندات مطالعات جمع آوری اطلاعات، الگوهای تکمیل شده منابع اطلاعاتی جمع آوری شده
مستندات راهنمای فناوریهای مورد استفاده راهنمای آموزش نرمافزارهای مورد استفاده
افرادی که برای جمع آوری اطلاعات به آنها مراجعه شده است
درسهای آموخته شده مشکلات و ریسکها
فرایند انتخاب هسته اولیه تیم پروژه فرایند تدوین منشور پروژه فرایند تدوین الگوها فرایندهای تایید روشهای جمع آوری اطلاعات
روش راهاندازی شبکه بین ارکان مختلف پروژه
همچنین شفیعا و متولیان با بررسی و تدقیق در اقلام شناسایی شده، یک گروهبندی را پیشنهاد کردهاند که انواع اقلام دانشی مدیریت یک پروژه رابا توجه به اقلام شناسایی شده از حوزههای مورد بررسی می توان در آن قرار داد، که البته تمام اقلام دانشی محدود به این موارد نمیشوند و با بررسی حوزههای دانشی دیگر احتمال تغییر در این گروهبندی پیشنهادی به شرح زیر است: الف: گروه اقلام دانشی صریح: الگوها و قالبها؛ راهنماها، دستورالعملها و اقلام آموزشی؛ چکلیستها؛ گزارشها و وقایعنگارها؛ منابع اطلاعاتی مکتوب مورد استفاده. ب: گروه اقلام دانشی ضمنی درسهای آموخته شده؛ موفقیتها، شکستها، نقاط قوت و ضعف؛ مشکلات و ریسکهای انجام فعالیتها؛ فرایندها و روشهای اجرایی؛ منابع اطلاعاتی غیر مکتوب. مدیریت دانش بر سه محور اصلی انسان، فرایند و فناوری اطلاعات و ارتباطات تأکید دارد و تلاش میکند که با بهره گرفتن از فرایندهای مناسب و ایجاد زیرساختهای مبتنی بر تکنولوژی و با محوریت انسان و آمادهسازی او به عنوان افراد دانشی، با کسب، تولید و کاربرد صحیح دانش به اهداف سازمانی دست یابد؛ در این راستا مدیریت دانش در پروژهها نیز مانند سازمانها بر سه محور اصلی انسان، فرایند و فناوری اطلاعات و ارتباطات تأکید دارد، اما فرایندهای پیادهسازی مدیریت دانش در محیط سازمانها با محیط پروژهها دارای تفاوتهایی میباشند. محیط سازمانها با محیط پروژهها دارای تفاوتهای اساسی میباشند. سازمانها دارای محیط عملیاتی میباشند و از خواص آن تبعیت میکنند. در محیط عملیاتی فعالیتها تکرارپذیرند، تداوم دارند و تغییرات به تدریج روی میدهند. در صورتی که در پروژهها فعالیتها یکتا بوده و تغییرات دفعی میباشند. در سازمانها منابع پایدارند در صورتی که در پروژهها منابع متغیر میباشند. همین تغییر منجر به تغییر در ماهیت فرایندهای مدیریت دانش پروژهها میشود (جبلعاملی، ۱۳۸۶؛ برزینپور و محمدی، ۱۳۸۸). از جمله مشکلاتی که مدیریت دانش پروژهها با آن مواجه میشوند، عبارتند از پراکندگی جغرافیایی تیمهای پروژه، گردش سریع نیروی کار و تغییرات پی در پی اطلاعاتی در فضای کسب و کار امروز. در خصوص مزایای مدیریت دانش پروژهها نیز میتوان عنوان نمود که علاوه بر کار بایگانی اطلاعات گذشته، قابلیت تسهیل مبادله نظرات مابین بخشهای مختلف سازمان در حین انجام یک پروژه را نیز دارا میباشد. طبعا این مزایا منجر به کاهش اشتباهات صورت گرفته در پروژههای قبلی شده و به هر چه بهتر انجام شدن پروژههای در دست اقدام کمک خواهد کرد. تمامی این مسائل منجر به کاهش هزینه و افزایش کیفیت محصول و یا خدمات ارائه شده از طرف سازمان میشود. در کل مزایای مدیریت دانش پروژهها، هم محسوس و هم غیر محسوس میباشند (سلحشور، ۱۳۸۹). در تحقیقی دیگر چالشهای مدیریت دانش پروژه به صورت موارد زیر برشمرده شدهاند (Polyaninova, 2011): محدودیتهای زمان و بودجه؛ صحبت درخصوص اشتباهات و خطاها؛ انگیزه پایین؛ فقدان رهبری؛ عدم وجود استراتژی مدیریت دانش برای پروژهها؛ فقدان فهم عمومی و تفاوتهای فرهنگی؛ عدم وجود تکنولوژی؛ عدم نگرانی و اهمیت؛ فقدان آموزش؛ ماهیت منحصر به فرد پروژه. لوین[۱۷۳] (۲۰۱۰)، نه دستورالعمل به شرح ذیل را جهت ادغام موفقیتآمیز مدیریت دانش و مدیریت پروژه در سازمانها پیشنهاد نمود: تعریف مدیریت دانش به گونهای قابل درک برای تمامی افراد سازمان؛ به کار بردن مدیریت دانش به عنوان یک بسته کاری[۱۷۴] در ساختار شکست کار[۱۷۵] هر پروژه؛ ایجاد یک نقطه تماس برای مدیریت دانش بین طرح[۱۷۶]ها و پروژهها با بهره گرفتن از دفتر مدیریت پروژه سازمانی[۱۷۷]؛ استفاده از یک ماتریس تخصیص مسئولیت[۱۷۸] جهت تعریف نقشها، مسئولیتها و پاسخگوییها برای مدیریت دانش؛ شرح اهمیت مدیریت دانش برای تمامی ذینفعان از طریق سازمان؛
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 07:10:00 ق.ظ ]
|
|
فرایندهای سازگاری عبارتاند از: فرایندهای شناختی، رفتاری و عاطفی که در طی تعامل زوجین به وقوع میپیوندد. کمبودهای خاصی در این فرایندهای سازگاری به نظر میرسند که باعث میشود زوجین دچار مشکلات زناشویی گردند. اختصاصی، ضعف در مهارتهای ارتباطی و مدیریت نزاع و تعارض مشاهده شده در زوجین درگیر، پیش بینی کننده طلاق و عدم رضایت زناشویی در اولین سال ازدواج میباشند (گاتمن[۱۲۹]، کوئن[۱۳۰]، کاریو[۱۳۱] و اسوانسون[۱۳۲]، ۱۹۸۸، مارکن ۱۹۸۱، مارکن و هالوگ، ۱۹۹۳). رویدادهای زندگی عبارتاند از : مراحل گذر تکاملی و سایر شرایط حاد و قدیمی که بر زوجین یا هرکدام از آنها تأثیر میگذارند. مشکلات زناشویی اغلب در طی دوره های تحولات شدید و پیامدهای تنشزا گسترش بیشتری مییابد (کارنی[۱۳۳] و برادبری[۱۳۴]،۱۹۹۵). مشخصه های فردی عبارتاند از: عوامل پیشینه ای، فردی و تجربه ای پایداری که هرکدام از زوجین در روابط زناشویی خود آنها را دخیل میکنند. متغیرهای موقعیتی عبارتاند از شرایط فرهنگی، اجتماعی که روابط زوجین در آن شکل میگیرد(موری،۲۰۰۱؛ به نقل از دهقان،۱۳۸۰). فشارهای اقتصادی نخستین عامل در بروز ناهماهنگی زناشویی است. زنوشوهری که تحتفشار روانی اقتصادی هستند با انواع مسایل در حال مبارزهاند. این عامل فشار تعارض زناشویی و یا مشکلات موجود زناشویی را آشکار میسازد در طول زمان موجود فشار مالی، ارتباط زن و شوهر بهطور قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار میگیرد. (کارلسون و همکاران، ترجمه نوابی نژاد،۱۳۸۷) عقاید و انتظاراتی که افراد در زمان ورود به زندگی زناشویی و ازدواج دارند و الگوهای خاص بروز عواطف و احساسات پیش بینی کننده مشکلات زناشویی هستند. تحقیر، بیاحترامی، نفرت، ترس یا طرد احساس زوجین در طی تعامل با یکدیگر، پیشگویی کننده تیرگی روابط و طی کردن مسیر متارکه هست (گاتمن،۱۹۹۴؛ موری،۲۰۰۱). تعارض در موقعیتهای متنوع رخ میدهد و در جریان یک تعارض چندین موضوع مختلف ممکن است بو جود آید. وقتی بین زن و شوهر اختلافی پیش آید، به نتایج خاصی می انجامد، سه نتیجه احتمالی تعارض به شرح زیر است: ۱-ناپدید شدن ۲-به بن بست رسیدن ۳-حل و فصل مشکل یا تعارض در ناپدید شدن، موضوعی که موجب تعارض و اختلاف شده است، با گذشت زمان از بین میرود. در به بنبست رسیدن شرکای زندگی، گیر میکنند و هیچ اقدانی نمیکنند. این وضعیت ممکن است مشمول توافق برای گذران موقف یا بی تصمیم و بلا تکلیفی توافق برای مخالفت ورزی برای مدت طولانی تر، یا رسیدن یک کنارهگیری (بیتفاوتی) همراه با جبهه گیری واقعی گردد. در حل مشکل، زن و شوهر برای خاتمه دادن به تعارض دست به کار میشوند (میلر[۱۳۵] و همکاران، ترجمه بهاری،۱۳۸۱). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱۶-۱- علل تعارض های زناشویی: گاه دیده میشود مرد یا زن دائماً در صدد هستند خود را با رفتارها و انتظارات همسر، چه غلط و چه صحیح، سازش و تطبیق دهند. این حالت با وضعیف سازگاری مثبت، صبر و بردباری که لازمه هر زندگی جمعی و گروهی است، تفاوت دارد (کر[۱۳۶]، ۲۰۰۳؛ به نقل از لورانس لیتواک، ۲۰۰۶). گاه دیده میشود در خانواده ای روابط اعضا نسبت به یکدیگر توام، با تحقیر و سرزنش و رفتارهای تند و خشن و اهانت آمیز است. بعضی اوقات در خانواده اشتباهات و خطاهایی از اعضا سر می زند و یا ما تصور میکنیم همسر و فرزندانمان آن گونه که مورد انتظارمان بوده رفتار نکردهاند، در چنین مواقعی سرزنش کردن فرد خاطی باعث میشود که در اعضای خانواده احساس حقارت به وجود آید و این روند ایجاد شده باعث وجود تنش و جنجال در خانواده میشود (مانکینی[۱۳۷]، ۲۰۰۱؛ به نقل از لورنز، ۲۰۰۳). ازجمله موانع بر سر راه تغییر زندگی زناشویی این است که گرفتاریها را بهعنوان صفت و خصیصه همسر تلقی کرده و گناه را برگردن او می اندازیم. وقتی همسر خود را مسئله قلمداد میکنیم ممکن است که نتیجه گرفته شود که کاری از شما ساخته نیست و بعد برای آنکه وضع را از آنچه هست وخیم تر کنید، احتمالا مسئله را به قدری بزرگ میکنید که حتی فکر امکان اصلاح شرایط به نظر شما غیر ممکن میرسد (بک، ترجمه قرچه داغی، ۱۳۸۵). تعارض میتواند به علل زیر بوجود آید: ۱-تفاوت در تصور و برداشت از ا طلاعات حسی ۲-مخالفت باورها، تغییرها، توقعات و ارزشها ۳-آشفتگی احساسات، رقابت بین خواستهها و رغبت ها ۴-تخطی رفتارها. (میلر و همکاران، ترجمه بهاری، ۱۳۸۵). منابع عمده تعارض عبارتاند از: ۱-بافت اجتماعی: تغییر یک فرایند غیر قابل اجتناب است که میتواند هم فرصتهایی را برای رشد و سازگاری ایجاد کند یا منجر به حالت تدافعی و انزوا شود. به هر حال تغییر در ابتدا برای افراد و روابط استرس زاست. تغییر روابط و نقشها برای زوجین امروزی چالش انگیز است. تغییرات اجتماعی مثل دو شغله بودن، تقسیم مسئولیتهای والدین، عوامل استرسزای اقتصادی، بی ثباتی اجتماعی، منابع بالقوه تعارض میباشند. (لانگ و یانگ،۱۹۹۸). ۲-استرس موقعیتی: گاهی اوقات، وقایع پیش بینی شده و پیش بینی نشده احتیاج به سازگار شدن دارند و ممکن است ایجاد تعارض کنند. بیماریهای مزمن، مرگ والدین سالمند، بحرانهای مالی، مشکلات مربوط به فرزندان، اغلب ایجاد کننده تعارض هستند. درجه و شدت اثر این عوامل بستگی به مهارت زوجین در چگونگی مواجه با این عوامل دارد (شریعتمداری، ۱۳۸۳). ۳- نظریه تفاوتهای ادراکی: یک منبع ایجاد تعارض این است که طرفین یک موقعیت را بهطور متناوب موردتوجه قرار میدهند. تعارض با تفاوت ادراک و فهم و مو ضوع شروع و بهصورت رفتاری و هیجانی اشکار میشود. بهطورکلی دو دیدگاه با نظریه ادراکی وجود دارد: مدل متمرکز به هیجان و مدل متمرکز بر عمل. در الگوی متمرکز برهیجان علت تعارض و حالتهای روانشناختی را در نظر میگیرند، در حالیکه در الگوی متمرکز بر عمل رفتار را بهعنوان کانون اساسی و مهم در نظر میگیرد (لانگ و یانگ،۱۹۹۸). ۴-نظریه برابری[۱۳۸]: درک افراد از برابری در روابط، بوسیله ارزیابی از نتایج مشخص میشود؛ به عبارت دیگر شخص به آنچه که از روابط به دست آورده و آنچه همسرش دریافت کرده است، توجه میکند. اگر یکی از آنها احساس کند روابط غیر عادلانه و نابرابر شده است منجر به تنشهای روانشناختی میشود و این تنشها باعث بروز تعارض میشود. برای مثال در یک زوج دو شغلی، یک شخص ممکن است در توزیع مسئولیتهای منزل، احساس بیعدالتی کند (همان منبع). تئوری برابری فرض میکند که اشخاص در روابط غیرمنصفانه مشارکت میکنند احتمالا از آن روابط ناراضی هستند هنگامی که فرد در شرایطی قرار میگیرد که برای یکی از قواعد برابری بی فایدگی را تجربه میکند احساس نارضایتی کرده و بیشتر بر پایان رابطه توجه دارند (دهقان،۱۳۸۰). ۵-نظریه تبادل (معاوضه): تئوری مبادله درزمینهی تعارض، تحلیلی شبه اقتصادی از تعامل بین دو نفر ارائه میکند. تعامل در قالب هزینه ها وپاداشتهایی که این دو نفر برای یکدیگر بوجود میآورند نگریسته میشود و جنبه دو طرفه پاداشها، تنبیهها یا هزینهها توجه میشود (برنشتاین؛ به نقل از پور عابدی و منشی،۱۳۸۰). تعارض و اختلافات زناشویی، از ابتدا بهعنوان تابعی از نرخهای تقویت و تنبیه مفهوم سازی میشود. شاید مناسبترین واژه برای تقویت یا پاداش واژه رضایت و برای تنبیه یا هزینه واژه نارضایتی باشد؛ بنابراین نظریه مبادله بر این باور است که افراد میکوشند تا میزان رضایت (پاداش) را به حداکثر و میزان نارضایتی (هزینه) را به حداقل برسانند. بعضی از پاداشتهایی که زوجها مبادله میکنند شامل پول، اجناس، عشق، مقام اجتماعی و اطلاعات است (فورن هام[۱۳۹]،۱۹۸۳؛ به نقل از یانگ،۱۹۹۸). فرضیه کلی این تئوری این است که افراد در جستجوی موقعیتهایی هستند که در آن پاداشها از هزینه ها بیشتر باشد و از رفتارهایی که مستلزم هزینه زیاد است اجتناب کنند ؛ بنابراین فرد A تاجایی نسبت به فردB قدرت دارد و میتواند بر رفتارهای او تأثیر بگذارد که قادر باشد پاداشها و هزینههایی که برای فرد B وجود دارد کنترل یا تعیین کند. آنچه که یک شخص در یک رابطه دریافت می دارد. با آنچه در آن رابطه هزینه کرده است باید تا حدودی برابر باشد. عدم تعادل هزینه ها و دریافت ها باعث تعارض و عدم رضایت فردی که سهم کمتری از منابع را میبرد میشود و میتواند وضعیت کل خانواده را به مخاطره بیاندازد (ریچر[۱۴۰]،۲۰۰۰؛ به نقل از ذوالفقارپور،۱۳۸۰). ۶-نظریه اسناد : این نظریه نشانگر آن است که واکنش مردم به یک مشکل، بر مبنای عقایدشان در مورد علت مشکل است. در زندگی زناشویی علت مشکل را به همسر نسبت دادن و مسئولیت شخصی را برای ایجاد تعارض نپذیرفتن یک روش معمولی است تا شخص نسبت به خود احساس بهتری داشته باشد بدون اینکه تعارض را حل کند (بوکام[۱۴۱]، پستین، ۱۹۹۰؛ به نقل از یونگ،۱۹۹۸). جاکوبسن[۱۴۲] و دیگران دریافتند که زوجهای درمانده، رفتار منفی و همراه با عدم همکاری همسران خود را به عوامل درونی اسناد میدهند و از این طریق حداکثر برخورد منفی خود را تضمین میکند. بالعکس احتمال میرود که زوجهای غیر درمانده رفتارهای پاداش دهنده و مثبت همسران خود را بیشتر به عوامل درونی نسبت دهند (برنشتاین؛ به نقل از پور عابدی، ۱۳۸۰). درواقع زوجهای درمانده بر رفتار منفی همسران خود تاکید میکنند و رفتار مثبت آنان را به حساب نمیآورند در حالی که زوجهای غیر درمانده بر اعمال مثبت تاکید می نمایند و اعمال منفی که ممکن است انجام شود را موردتوجه قرار نمیدهند. گاهی بهجای تلاش برای تغییر رفتار نامطلوب همسر، باید انتظارات و باورهای همسر ناراضی دوباره بررسی و احتمالا اصلاح شوند. مطلاعات میدانی و پژوهشهای آزمایشگاهی روی تعارض نشان داده که وقتی افراد بدانند در حل مسایل کنترل دارند، بهطور موثرتری با حوادث و رویدادهای منفی زندگی سازگار میشوند. ۷-نظریه رفتاری[۱۴۳] : در مقابل تئوری اداراکی، تئوری رفتاری تعارض معتقدند که فهم و درک عمل و رفتار همسر در زمان تعارض و نیز جستجوی رفتارهای جدید برای کنترل تعارض مهم است (یونگ، ۲۰۰۰). کنترل و مدیریت موفق آمیز موارد زیر را شامل میشود: روشن شدن وظایف و تعهدها، تعیین مرزهای بین شخصی، کمک به سهیم شدن در تصمیم گیری ها و استفاده از رابطه باز. موقعیتی که این نظریه را روشن میسازد این است که همسری که دیگری را تحقیر میکند و مورد انتقاد قرار میدهد و او بجای اینکه با رفتار کلامی برخورد کند خانه را ترک میکند و این ترک خانه منجر به افزایش تعارض میشود تا حل آن. تمرکز تئوریهای رفتاری بر تغییر رفتار در هر دو همسر است. ۸- نظریه رشد[۱۴۴]: مطابق این نظریه، تعارض نتیجه تجارب زوجین درزمینهی استرس پیش بینی شده و پیش بینی نشده در مراحل تکامل هست. بدین معنی که در جریان انتقال از یک مرحله رشدی به مرحله دیگر مشکلاتی بروز پیدا میکند. تولد و پرورش یک کودک تغییرات زیادی در ساختار و استقلال درون خانواده ایجاد میکند که این مستلزم سازگاری در تمام اعضای خانواده است (دوفی[۱۴۵]، ۱۹۹۹). گذر از یک مرحله رشدی به مرحله دیگر پیشرفت خانواده را در بالاترین سطح استرس قرار میدهد. این استرسها و تغییرات برای سازگاری موفقیتآمیزساختار جدید مورد نیاز است. انتقال ها لزوما استرس زا نیستند و در محدوده طبقه بندی مراحلی که شخص در دوره زندگی اتخاذ میکند قرار نمیگیرند. سازگاری با استرس بر این مسئله تکیه دارد که خانواده در برخورد با شرایطی که با آن مواجه میشود چگونه می اندیشد و چه میکند و نحوه سازگاری با موقعیتهای استرس آور تحت تأثیر ارزیابی ضرورتها، وظایف آنها و نیز منابع موجود (منابع مادی، فیزیکی، روانی، اجتماعی) قرار دارد (السون[۱۴۶]،۱۹۹۹؛ به نقل از شفیعی نیا، ۱۳۸۱). ۹-نظریه مذاکره [۱۴۷]: نظریه گفتگو مربوط به درک علت تعارض زوجهاست. نظریه گفتگو تعارض را درنتیجه شکست استراتژی گفتگو می داند. استراتژی گفتگو و نحوه عمل مثل تشویقهای کلامی در رابطه میتواند مؤثر باشد؛ بنابراین شیوه ها و رفتارهای گفتگو بجای نیازهای واقعی علت تعارض میشود؛ مثلا زن دوست دارد که شوهرش عصر در خانه باشد، بنابراین او شوهر را با فعالیت جنسی به خاطر ماندن در خانه پاداش میدهد. زن تلاش میکند که نیازهای شوهرش را برآورده کند و او را بازی فعالیت جنسی بیشتر بعنوان راه حلی که به نفع هر دوی آنهاست در خانه نگه می دارد. اگر موفق نشود وقتی شوهرش با دوستانش بیرون میرود شروع به شکایت و انتقاد میکند و درنتیجه شوهر بیشتر به دوستانش تمایل پیدا میکند، زن نیز ممکن است با کاهش فعالیت جنسی رفتار شوهرش را تلافی کند و با این روش او را وادار به پذیرفتن راهحل خویش کند (یونگ،۲۰۰۰). ۲-۱۶-۲-مزایای تعارض: متخصصان علوم اجتماعی کشف کردهاند که عشق، تنها زمانی تداوم می یابد که با اختلاف عقیده ها بهطور باز برخورد شود. کوپر اسمیت درزمینهی مزایای تعارض عقیده دارد: نخستین مزیت تعارض آنست که، برخی که اختلاف سلیقه و عدم توافق خود را بهطور آشکار بیان میکنند و کودکانی به بار میآورند که از خصوصیات بسیار ارزشمند اعتمادبهنفس بالا برخورددارند. فایده دیگر تعارض آن است که از رکود جلوگیری میکند. علاقه و کنجکاوی را برمیانگیزد و خلاقیت را پرورش میدهد جان دیویی می گوید:«تعارض، خرمگس تفکر است، تعارض ما را به حرکت وا میدارد تا مشاهده کنیم و به خاطر بسپاریم. تعارض ابتکار را برمی انگیزد. ما را از انفعال مطیعانه بیرون میراند و وادار میسازد که به توجه و ابداع روی آوریم. تعارض جزء لاینفک نبوغ و تفکر است» (بولتون[۱۴۸]، ترجمه سهرابی،۱۳۸۴). انواع تعارض: همه اختلافهای زناشویی، از آزردگی های روزمره تا جنگهای بی امان، درواقع در یکی از این طبقات جای میگیرند: مشکلات دائمی: متأسفانه اکثر اختلافات زناشویی یعنی ۶۹ درصد در این طبقه قرار میگیرند. اینها مشکلاتی هستند که علیرغم وجود آنها، زوجها از زندگی زناشویی خود بسیار راضی اند، زیرا برای کنار آمدن با مشکلات راهی پیدا کردهاند. آنان آموخته اند که این مشکل را در جای خود نگه دارند. این زوجها بهطور مشهودی درک میکنند که این مشکلات جزء گریز ناپذیر روابط اند. درست مانند کسالتهای جسمی مزمن که بالا رفتن سن گریز ناپذیر میشوند. ممکن است از این مشکلات خوششان نیاید اما با اجتناب از موقعیتهایی که آنها را بدتر میکند و یا به کار گرفتن راهکارها و اموری که در مواجهه با آنها یاری می رساند، با آنها مقابله میکنند (گاتمن، ترجمه مصباح و همکاری،۱۳۸۵). -مشکلات حل شدنی: این مشکلات ممکن است در مقایسه با مشکلات غیر قابل حل، نسبتا ساده بنظر برسد اما میتواند به رنج بسیار میان زن و شوهر منجر شود. قابل حل بودن یک مشکل به معنای حل آن نیست. وقتی یک مشکل حل شدنی به تنش بسیار می انجامد، به دلیل این است که زوجها روش های کارآمد برای غلبه بر آن نیاموختهاند (گاتمن، ترجمه مصباح و همکاران،۱۳۸۵). -تعارض میان احساسات: ازآنجاکه وجود تفاوت میان انسانها امر اجتناب ناپذیری است. در هر روابط مهمی ممکن است احساسات خصمانه نیرومندتر، تعارضهایی بوجود آورند که معمولاً با بکارگیری شیوه حل مسئله قابل حل است (بولتون، ترجمه سهرابی،۱۳۸۴). ۲-۱۶-۳- فرایند تعارضات زناشویی: ۱-مرحله ابتدایی: مشخصه این مرحله، نومیدی فزاینده، سرخوردگی، احساس ضربه و خشم است و افکار یک همسر یا هر دو بر ویژگی منفی شریک دیگر آن چیزی نبوده که قابل انتظار بوده است. همسران هنوز درباره آینده ازدواجشان و تلاش برای حل مشکل از طریق ابراز احساسات و یا تلاش برای خشنود سازی همسر دیگر خوش بین هستند (میلر، ترجمه بهاری،۱۳۸۵). ۲-مرحله میانی: طی این مرحله خشم و آزار افزایش و شدت می یابد، زوجین انتظار دارند شریکشان به شیوههای منفی مشخص رفتار کنند. در این مرحله شروع بی تفاوتی فزاینده گزارش میشود. بعضی از همسران شروع به سبک و سنگین کردن مزایا و معایب ازدواج خود میکنند و تصمیم میگیرند که آیا به ازدواج خود ادامه بدهند یا آنرا فسخ کنند. تلاش برای خشنود سازی همسر کمتر دیده میشود اما تلاش برای حل مسئله افزایش می یابد (میلر، ترجمه بهاری،۱۳۸۵). ۳-مرحله پایانی: در این مرحله احساس و ابراز خشم زوجین به خود، دیده میشود. احساس اعتماد کاهش یافته و احساس بی تفاوتی و درماندگی افزایش می یابد. رایج ترین افکار طی این مرحله مربوط به خاتمه ازدواج و تعیین دقیق نحوه انحلال آن است. به هر حال هنوز ممکن است ابهاماتی وجود داشته باشد. قبل از این مرحله مشاوره به ندرت دنبال میشود؛ اما در این مرحله بسیاری از ازدواجها به آخرین تلاش خود برای نجات ازدواج یا ترک آن، به زناشویی درمانی اقدام میکنند (میلر، ترجمه بهاری،۱۳۸۵). فرایند حل تعارض: میلر و همکاران معتقدند: قبل از رسیدن به هر نتیجه ای، زن ها و شوهرها فرایند تلاش برای برخورد کردن با مشکلات را طی میکنند. شیوه عمل آنها معمولاً یکی از موارد زیر است:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- این پژوهش به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی می پردازد، می توان تحقیقات مشابهی را در رابطه با مقاصد شهری گردشگری نیز انجام داد و به مقایسه نتایج پرداخت.
- با توجه به محدودیت های تحقیق می توان در پژوهش های آینده به گسترش مدل پرداخت و ابعاد حمایت جامعه محلی و رضایت را نیز در نظر گرفت و در جوامع دیگر مورد سنجش قرار داد.
- در پژوهش های آتی می توان تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار گردشگری را در سایر مقاصد گردشگری مورد بررسی قرار داد.
منا بع و ماخذ منابع فارسی
- اشنایدر، باربارا. (۱۳۸۵). سرمایه اجتماعی. ترجمه حیدری، داود. نشریه رشد آموزش علوم اجتماعی، ش ۲۹، ۵۴-۵۹.
- الوانی، سید مهدی و پیروز بخت، م (۱۳۸۵)، فرایند مدیریت جهانگردی، تهران، پژوهش های فرهنگی، ص ۱۰۷
- الوانی، سید مهدی، شیروانی، علیرضا. (۱۳۸۳). سرمایه اجتماعی اصل محوری توسعه. ماهنامه تدبیر، شماره ۱۴۷، ۱۶.
- الوانی، سید مهدی، سید نقوی، میرعلی (۱۳۸۱). نشریه مطالعات مدیریت بهبود و تحول ، شماره ۳۳، ص ۳
- بوردیو، پیر. (۱۳۸۱). نظریه کنش، ترجمه مردیها، مرتضی، تهران: نقش نگار صفحه ۳۲-۴۵
- بیکر، واین. (۱۳۸۲). مدیریت و سرمایه اجتماعی. ترجمه الوانی، سید مهدی، ربیعی فرجین، محمد رضا. تهران: انتشارات سازمان مدیریت صنعتی.
- پیران، پرویز و دیگران. (۱۳۸۵). کارپایه مفهومی و مفهوم سازی سرمایه اجتماعی (با تأکید بر شرایط ایران)، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، شماره ۲۳، صص ۹-۴۴
- تاجبخش، کیان.(۱۳۸۴). سرمایه اجتماعی ، اعتماد، دموکراسی و توسعه، تهران: انتشارات شیراز
- رکن الدین افتخاری، عبد الرضا و اسماعیل قادری. (۱۳۸۱). نقش گردشگری روستایی در توسعه روستایی، فصلنامه مدرس، دوره ششم، شماره ۲، تابستان، دانشگاه تربیت مدرس
- رضوانی، محمد رضا (۱۳۸۸)، توسعه گردشگری روستایی (با رویکرد گردشگری پایدار)، انتشارات سمت تهران
- زاهدی، شمس السادات (۱۳۸۵)، مبانی توریسم و اکوتوریسم پایدار، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
- شریفیان ثانی، مریم و ملکی سعید آبادی، امیر. (۱۳۸۵). سرمایه اجتماعی به مثابه یک سیستم پیچیده، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، شماره ۲۳، صص ۴۵ -۶۶
- ضیایی، محمود. (۱۳۸۷). توسعه پایدار گردشگری و چالش های فرا روی آن در ایران، مجموعه مقالات، دانشگاه علامه طباطبایی، ص ۱ و۲
- عبد اللهی، محمد و موسوی، میر طاهر. (۱۳۸۶). سرمایه اجتماعی در ایران، وضعیت موجود، دور نمای آینده و امکان شناسی گذار. فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره ۲۵، صص ۱۹۹-۲۰۰
- عبداللهی، محمد و موسوی، میر طاهر، (۱۳۸۶). سرمایه اجتماعی در ایران، وضعیت موجود ، دورنمای آینده و امکان شناسی گذار، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، شماره ۲۵، صص ۱۹۵-۲۳۳
- علمباز، ستوده. (۱۳۸۸). تجدید حیات بافت های فرسوده شهری معطوف به سرمایه اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی. صص ۱۶-۲۹
- فوکویاما، فرانسیس. (۱۳۷۹). پایان نظم، ترجمه توسلی، غلامعباس. تهران: جامعه ایرانیان.
- فیروز آبادی، سید احمد و دیگران. (۱۳۸۵). سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی- اجتماعی درکلانشهر تهران– فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، شماره ۲۳، ص ۱۷۳-۱۹۷
- کروبی، مهدی. (۱۳۸۶). فرهنگ قومی، سرمایه فرهنگی و صنعت گردشگری، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال هفتم، شماره ۲۸.
- کلمن، جیمز. (۱۳۸۶). بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه صبوری، منوچهر. تهران: نشر نی.
- کلمن، جیمز. (۱۳۷۷). بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه صبوری، منوچهر. تهران، نشرنی.
- محمود زاده، سید مجتبی. (۱۳۹۰). الگوی اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمان، پایان نامه دکتری، دانشگاه علامه طباطبایی.
- نوابخش، مهرداد. فدوی، جمیله. (۱۳۸۷). بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی و نقش آن در توسعه شهری، پژوهش نامه علوم اجتماعی، سال دوم، شماره اول.
منابع انگلیسی
- Adler, P. & Kwon, S. W. (2000). Social capital: the good the bad and the ugly. In E. lesser, knowledge and social capital: Boston : Butterworth-Heineman. P66.
- Aldridge, Stephen, Halpern, David, Fitzpatrick, Sarah. (2002). Social Capital a discussion paper performance and Innovation unit, Admiralty Arch, April
- Arrow, Kenneth J. (2000). Observations on Social capital. In Social Capital: A Multifacted Perspective, Eds. Partha Dusgupta & Iamail Seragledin. Washington DC.
- Asian Productivity Organization. (2006). Potential of social capital for community development, Japan
- Australian Productivity Commission. (2003). Social Capital: reviewing the concept and it’s Policy Implications, Research Paper, AusInfo, Canberra, p. 11-12
- Berkman L.F. and Glass T. (2000). Social integration, social networks, Social support and health, Social Epidemiology, OUP.
- Bourdieu P. (1985). Social Space and the Genesis of groups, theory and society, springerNetherlands, vol 14, No 6, pp 723-744
- Burt, R.S. (1992). Structural holes: the Social Structure of Competition. Cambridge, MA : Harvard university press.
- Burt, Ronald’s. (2000). The Network Structure of social capital, edited by Robert I Sutton and Barry M Staw. Research in Organization and Behavior. Vol. 22, Greenwich: JIA Press, pp 345-423
- Butler, R (1980), The concept of a tourism area cycle of evolution, Canadian Geographer, Vol 24
- Choi, HwanSuk Chris, Sirakaya, Ercan (2006). Sustainability indicators for managing community tourism, International Journal of tourism management, Vol. 27. Issue . 6, pp.1247-1289
- Cohen, D. & L. Prusak. (2001). In Good Company : How Social Capital Makes Organizations Work. Boston: Massachusetts. Harvard Business School Press.
- Cohen, S.S & G, Fields. (1999). Social Capital and capital gains in silicon valley, California Management Review. Pp. 108-130
- Coleman, J. S. (1988). Social capital in the creation of human capital, American Journal of Sociology, 94 (suppl. Organization and Institutions: Sociological and Economic Apporoaches to the analysis of social straucture), PP. S95-S120
- Connelly James & Graham Smith (1999) Politics & the Environment, from theory to practice, Routledge, London and Newyork
- Edwards, Bob, Foley Michael W, Diani Mario. (2001). Tocqueville : Civic Society and the Social Capital Debate in comparative perspective, tufts university press, university press of new England.
- Ferlander,Sera (2003). The internal, social capital and local community, Department of psychology university of stirling. Thesis submitted for the degree of doctor of philosophy, pp 64-66
- Fukuyama, F.(1995). Trust : the social Virtue and the creation of prosperity, Chapter 9. New York: Free Press
- Fukuyama. F. (1999). Social Capital and Civic Society. Institue of public policy, George Mason University, October. Prepared for International Moneatry Fund Conference on second generation reforms.
- Giddens, Anthony & Caccamo Rita. (1998). The Transition to Late Modern Society: A Conversation with International Sociology. Vol 13 , pp 117-133.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در پاسخ به گویهی محدود بودن سودمندی رایانهها، ۸/۴ درصد (۷ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۵/۵ درصد (۸ نفر) گزینهی مخالفم، ۲/۱۵ درصد (۲۲ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۹/۴۶ درصد (۶۸ نفر) گزینهی موافقم و ۶/۲۷ درصد (۴۰ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۱/۸۲ درصد)، با گویهی محدود بودن سودمندی رایانهها، موافق و کاملاً موافق هستند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
# در پاسخ به این گویه که رایانهها بر خلاف مفید بودنشان همواره دلگرم کننده نیستند، ۸/۴ درصد (۷ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۶/۱۸ درصد (۲۷ نفر) گزینهی مخالفم، ۵/۲۵ درصد (۳۷ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۸/۴۲ درصد (۶۲ نفر) گزینهی موافقم و ۳/۸ درصد (۱۲ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۸۵/۶۳ درصد)، با این گویه، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به گویهی استفاده از رایانهها تهدیدی برای منافع کارمندان است و نباید مورد تشویق قرار گیرد، ۹/۶ درصد (۱۰ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۲/۶ درصد (۹ نفر) گزینهی مخالفم، ۷/۱۱ درصد (۱۷ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۴/۵۲ درصد (۷۶ نفر) گزینهی موافقم و ۸/۲۲ درصد (۳۳ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران شرکتکننده در پژوهش حاضر (۰۵/۸۲ درصد)، با گویهی استفاده از رایانهها تهدیدی برای منافع کارمندان است، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به گویهی عدم آمادگی کتابخانههای ایران برای استفاده از رایانهها، ۱۱ درصد (۱۶ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۷/۱۱ درصد (۱۷ نفر) گزینهی مخالفم، ۵/۱۴ درصد (۲۱ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۴۰ درصد (۵۸ نفر) گزینهی موافقم و ۸/۲۲ درصد (۳۳ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۰۵/۷۰ درصد)، با گویهی عدم آمادگی کتابخانههای ایران برای استفاده از رایانهها موافق هستند. # در پاسخ به این گویه که رایانهها به علت محدودیت بودجه برای کتابخانهها بسیار گران هستند، ۷/۹ درصد (۱۴ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۷/۲۰ درصد (۳۰ نفر) گزینهی مخالفم، ۷/۳۱ درصد (۴۶ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۹/۲۶ درصد (۳۹ نفر) گزینهی موافقم و ۱۱ درصد (۱۶ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۷۵/۵۳ درصد)، با این گویه، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به گویهی خوب بودن رایانهها برای متخصصان و بد بودنشان برای غیرمتخصصان، ۷/۲۰ درصد (۳۰ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۵/۱۴ درصد (۲۱ نفر) گزینهی مخالفم، ۴/۲۳ درصد (۳۴ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۳/۳۰ درصد (۴۴ نفر) گزینهی موافقم و ۱۱ درصد (۱۶ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۵۳ درصد)، با گویهی خوب بودن رایانهها برای متخصصان و بد بودنشان برای غیرمتخصصان، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به این گویه که دسترسی به خدمات رایانهای در کتابخانهی من دشوار است، ۹ درصد (۱۳ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۷/۱۱ درصد (۱۷ نفر) گزینهی مخالفم، ۱/۱۳ درصد (۱۹ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۱/۴۴ درصد (۶۴ نفر) گزینهی موافقم و ۱/۲۲ درصد (۳۲ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۷۵/۷۲ درصد)، با این گویه، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به گویهی استفاده از رایانه در کتابخانه تهدیدی برای موقعیت من است، ۷/۹ درصد (۱۴ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۸/۴ درصد (۱۷ نفر) گزینهی مخالفم، ۳/۸ درصد (۱۲ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۵/۴۵ درصد (۶۶ نفر) گزینهی موافقم و ۷/۳۱ درصد (۴۶ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۳۵/۸۱ درصد)، با گویهی استفاده از رایانه در کتابخانه تهدیدی برای موقعیت من است موافق هستند. # در پاسخ به گویهی سازگاری با رایانههایی که در کتابخانه معرفی و پذیرفته شوند بر موقعیت من تأثیری منفی میگذارد، ۴/۳۲ درصد (۴۷ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۸/۲۴ درصد (۳۶ نفر) گزینهی مخالفم، ۲۰ درصد (۲۹ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۶/۱۶ درصد (۲۴ نفر) گزینهی موافقم و ۲/۶ درصد (۹ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۲/۶۷ درصد)، با گویهی سازگاری با رایانههایی که که در کتابخانه معرفی و پذیرفته میشوند بر موقعیت من تأثیری منفی میگذارد، مخالف و کاملاً مخالف هستند. در پاسخ به گویهی با وجود کتابداران متخصص در فناوری اطلاعات، کتابداران غیر متخصص شغل خود را از دست میدهند، ۸/۱۳ درصد (۲۰ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۸/۱۳ درصد (۲۰ نفر) گزینهی مخالفم، ۹/۳۷ درصد (۵۵ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۹/۲۶ درصد (۳۹ نفر) گزینهی موافقم و ۶/۷ درصد (۱۱ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران شرکتکننده در پژوهش حاضر (۴۵/۵۳ درصد)، با این گویه، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به گویهی از بین رفتن انگیزهی پیشرفت در کتابداران با وجود رایانهها، ۷/۱۱ درصد (۱۷ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۷/۹ درصد (۱۴ نفر) گزینهی مخالفم، ۳/۱۰ درصد (۱۵ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۸/۴۴ درصد (۶۵ نفر) گزینهی موافقم و ۴/۲۳ درصد (۳۴ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۳۵/۷۳ درصد)، با گویهی از بین رفتن انگیزهی پیشرفت در کتابداران با وجود رایانهها، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به گویهی به کارگیری فناوری اطلاعات موجب کاهش تعداد متخصصان کتابخانهها میشود، ۷/۹ درصد (۱۴ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۹/۶ درصد (۱۰ نفر) گزینهی مخالفم، ۳/۱۹ درصد (۲۸ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۶/۴۷ درصد (۶۹ نفر) گزینهی موافقم و ۶/۱۶ درصد (۲۴ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۸۵/۷۳ درصد)، با گویهی به کارگیری فناوری اطلاعات موجب کاهش تعداد متخصصان کتابخانهها میشود، موافق و کاملاً موافق هستند. # در پاسخ به گویهی فناوری اطلاعات میتواند متخصصان را وادار به بازآموزی کامل برای انجام کارهایی که از وظایف معمولی دشوارتر هستند کند، ۲۹ درصد (۴۲ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۳/۳۹ درصد (۵۷ نفر) گزینهی مخالفم، ۹/۱۷ درصد (۲۶ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۱۱ درصد (۱۶ نفر) گزینهی موافقم و ۸/۲ درصد (۴ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۲۵/۷۷ درصد)، با گویهی فناوری اطلاعات میتواند متخصصان را وادار به بازآموزی کامل برای انجام کارهایی که از وظایف معمولی دشوارتر هستند کند، مخالف و کاملاً مخالف هستند. در پاسخ به گویهی نقش فناوری اطلاعات در کاهش سطح و کیفیت ارتباطات بین فردی، ۴/۱۲ درصد (۱۸۱ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۶/۱۶ درصد (۲۴ نفر) گزینهی مخالفم، ۴/۲۱ درصد (۳۱ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۹/۳۵ درصد (۵۲ نفر) گزینهی موافقم و ۸/۱۳ درصد (۲۰ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۴/۶۰ درصد)، با گویهی نقش فناوری اطلاعات در کاهش سطح و کیفیت ارتباطات بین فردی، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به گویهی توانایی فناوری اطلاعات در تغییر محل کار آموزشی متخصصان به گونهای ناخوشایند، ۷/۹ درصد (۱۴ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۱۱ درصد (۱۶ نفر) گزینهی مخالفم، ۲/۱۵ درصد (۲۲ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۴/۴۳ درصد (۶۳ نفر) گزینهی موافقم و ۷/۲۰ درصد (۳۰ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۷/۷۱ درصد)، با گویهی توانایی فناوری اطلاعات در تغییر محل کار آموزشی متخصصان بهگونهای ناخوشایند، موافق و کاملاً موافق هستند. # در مجموع ۴۰/۱۲ درصد از کتابداران با مضطرب بودن در خصوص کاربرد فناوری اطلاعات کاملاً مخالف، ۴۶/۱۳ درصد مخالف، ۳۷/۱۷ درصد تا حدودی موافق، ۰۶/۳۸ درصد موافق و ۷۱/۱۸ درصد کاملاً موافق بودهاند. بنابراین بیشتر کتابداران شرکتکننده در پژوهش حاضر (۴۵/۶۵ درصد)،در خصوص ورود فناوری اطلاعات به کتابخانهها، اضطراب داشتند. در ارتباط با عامل پذیرش فناوری اطلاعات، در پاسخ به گویهی تمایل به استفاده از رایانه در کتابخانهها، ۷/۰ درصد (۱ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۲/۱۵ درصد (۲۲ نفر) گزینهی موافقم و ۱/۸۴ درصد (۱۲۲ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۶۵/۹۹ درصد)، با گویهی تمایل به استفاده از رایانه در کتابخانهها، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به این گویه که من از یادگیری در مورد مبانی رایانهها و قابلیتهای آنها لذت می برم، ۷/۰ درصد (۱ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۷/۰ درصد (۱ نفر) گزینهی مخالفم، ۸/۴ درصد (۷ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۴/۳۲ درصد (۴۷ نفر) گزینهی موافقم و ۴/۶۱ درصد (۸۹ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۲/۹۶ درصد)، با گویهی لذت بردن در مورد مبانی رایانهها و قابلیتهای آنها، موافق و کاملاً موافق هستند. در پاسخ به گویهی من توانایی سازگاری با تغییرات حاصله از حضور رایانهها در کتابخانه را دارم، ۴/۱ درصد (۲ نفر) گزینهی کاملاً مخالفم، ۱/۲ درصد (۳ نفر) گزینهی مخالفم، ۲/۶ درصد (۹ نفر) گزینهی تا حدودی موافقم، ۶/۳۶ درصد (۵۳ نفر) گزینهی موافقم و ۸/۵۳ درصد (۷۸ نفر) گزینهی کاملاً موافقم را انتخاب کردهاند. بنابراین بیشتر کتابداران (۵/۹۳ درصد)، با گویهی توانایی سازگاری با تغییرات حاصله از حضور رایانه در کتابخانه، موافق و کاملاً موافق هستند. # در کل ۷/۰ درصد از کتابداران با پذیرش فناوری اطلاعات در کتابخانهها کاملاً مخالف، ۹۳/۰ درصد مخالف، ۹/۳ درصد تا حدودی موافق، ۰۶/۲۸ درصد موافق و ۴۱/۶۶ درصد کاملاً موافق بودهاند. بنابراین بیشتر کتابداران شرکتکننده در پژوهش حاضر (۴۲/۹۶ درصد)، با پذیرش فناوری اطلاعات در کتابخانهها، موافق و کاملاً موافق بودهاند. همانگونه که ذکر شد، جهت سنجش نگرش کتابداران نسبت به فناوری اطلاعات از فرمول ISDM استفاده شد. بنابراین با بهره گرفتن از فرمول مذکور، نگرش کتابداران به فناوری اطلاعات، به چهار گروه تقسیم شد: A: نگرش منفی Min ≤ A < Mean – St.d. 50≤ A <39/178 B: نگرش نسبتاً منفی Mean – St.d. ≤ B < Mean 39/178≤ B <34/198 C: نگرش نسبتاً مثبت Mean ≤ C < Mean + St.d. 34/198 ≤ C <29/218 D: نگرش مثبتMean + St.d. ≤ D < Max 29/218 ≤ D250 > Min کمترین نمره قابل حصول از پرسشنامهی پژوهش و مقدار آن در این پژوهش ۵۰ میباشد. Max بیشترین نمره قابل حصول از پرسشنامه است که مقدار آن در پژوهش حاضر، ۲۵۰ میباشد. میانگین نمرات و انحراف استاندارد نمرات نیز به ترتیب ۳۴/۱۹۸ و ۹۵/۱۹ میباشد. بدین ترتیب با توجه به فرمول فوق، کتابدارانی که نمره کل نگرششان به فناوری اطلاعات در محدودهی بین ۵۰ تا کمتر از ۳۹/۱۷۸ قرار داشت، دارای نگرش منفی، و کتابدارانی که نمره کل نگرششان به فناوری اطلاعات در محدودهی بین ۳۹/۱۷۸ تا کمتر از ۳۴/۱۹۸ قرار داشت، از نگرش نسبتاً منفی، و افرادی که نمره کل نگرششان به فناوری اطلاعات در محدودهی بین ۳۴/۱۹۸ تا کمتر از ۲۹/۲۱۸ قرار داشت از نگرش نسبتاً مثبت، و در نهایت کتابدارانی که نمرهی کل نگرششان، در محدودهی بین ۲۹/۲۱۸ تا کمتر از ۲۵۰ قرار داشت، از نگرش مثبتی نسبت به فناوری اطلاعات برخوردار بودند. نتایج این تجزیه و تحلیل در جدول ۴-۹ آورده شده است. # جدول ۴-۹٫ توزیع فراوانی نگرش کتابداران شرکتکننده در پژوهش حاضر نسبت به فناوری اطلاعات
شاخص نگرش
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تا پایان سال مالی ۱۳۸۱ در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفتهشده باشد. با توجه به بررسیهای انجامشده، تعداد ۱۶۱ شرکت در دوره زمانی ۱۳۸۲ الی ۱۳۹۱ حائز شرایط فوق بوده و موردبررسی قرارگرفته است. ۳-۵- روش گردآوری دادهها در این پژوهش برای جمع آوری دادهها و اطلاعات، از روش کتابخانهای و میدانی استفاده میشود. برای نگارش و جمعآوری اطلاعات موردنیاز بخش مبانی نظری از مجلات تخصصی داخلی و خارجی، و برای گردآوری سایر دادهها و اطلاعات موردنیاز عمدتاً از طریق بانکهای اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و نرمافزار تدبیر پرداز گردآوریشده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۶- روش تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها در انجام این پژوهش، از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفادهشده است که در ادامه بهتفصیل تشریح میشود. پس از جمعآوری اطلاعات، نخستین گام محاسبه آمارههای توصیفی از متغیرهای مورداستفاده میباشد. این آمارهها شامل میانگین، انحراف استاندارد و سایر اطلاعات مورداستفاده است. پس از بررسی آمارههای توصیفی، فرضیه های پژوهش با بهره گرفتن از روش آمار استنباطی رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیل واریانس تکعاملی که در ادامه به این روشها اشاره میشود، مورد آزمون قرار میگیرند. لازم بهذکر است که در این پژوهش در خصوص تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا با بهره گرفتن از نرمافزار Excel-2007 متغیرهای پژوهش از رویدادههای خام آماده می شود. سپس با توجه به خروجیهای بهدستآمده از نرمافزار DEA Frontier و تحت الگوی تحلیل پوششی داده ها نمره کارایی مدیران محاسبه و پسازآن با بهره گرفتن از نرمافزارهای آماریSPSSنسخه۲۰ و Eviews-7 تجزیه و تحلیل انجامشده است. ۳-۶-۱- روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) در حالتی که واحدهای موردبررسی دارای چندین ورودی و خروجی هستند، روشهای اقتصادسنجی نمی توانند بهگونه ای مناسب کارایی مربوط به این واحدها را ارزیابی و اندازه گیری کنند. تکنیک تحلیل پوششی داده ها یک روش برنامه ریزی ریاضی است، که بهعنوان یک روش ناپارامتریک، برای اندازه گیری کارایی بهگونه ای مناسب، در این شرایط می تواند مورداستفاده قرار گیرد. این روش در سال ۱۹۷۸ بهوسیله “چارنز، کوپر و رودز” توسعه یافت. آنها به دیدگاه غیر پارامتریک “فارل” که در سال ۱۹۵۷ برای ارزیابی کارایی واحدهای تصمیم گیری با دو نهاده و یک ستاده مطرح شده بود، استفاده از برنامه ریزی ریاضی را اضافه کردند. روشی که “چارنز، کوپر و رودز” برای ارزیابی مدارس استفاده کردند به مدل CCR معروف شد (داینس و همکاران[۱۱۹]؛ ۲۰۰۳). در ایران تحلیل پوششی داده ها با رساله “دکتر علیرضایی” تحت سرپرستی “دکتر جهانشاهلو” و “پروفسور ون دی پن” شروع گردید. بهدنبال آن در ارزیابی عملکرد شرکتهای توزیع برق، نیروگاهها، شرکتهای بیمه، ادارات کل راه و ترابری، بانکها و … از این تکنیک استفاده شد ( نقل از: آذر و صفری؛ ۱۳۸۳). تعریف تحلیل پوششی داده ها عبارت است از یک روش ناپارامتریک که با بهره گرفتن از برنامه ریزی ریاضی[۱۲۰] به اندازه گیری کارایی کمک می کند، این روش جایگزینی برای روش رگرسیون محسوب می شود (رای[۱۲۱]؛ ۲۰۰۴). هدف هدف تحلیل پوششی داده ها تعیین کارایی یک سیستم یا واحد تصمیم گیری از طریق فرایند چگونگی تبدیل ورودی ها به خروجیها است، به عبارت دیگر، هدف شناسایی واحدهایی است که بیشترین میزان خروجی را از کمترین میزان ورودی به دست میآورند، چنین واحدی که دارای کارایی مساوی یک باشد واحد کارا و دیگر واحدها که کارایی بین صفر و یک دارند واحدهای ناکارا شناخته میشوند (راماناتان[۱۲۲]، ۲۰۰۴). بهطورکلی میتوان هدف تکنیک تحلیل پوششی داده ها را تعیین مرز کارایی دانست که بدان وسیله میتوان شرکتهای کارا و ناکارا را از هم تفکیک کرد. مفهوم تحلیل پوششی داده ها در روشهای پارامتری از یک فرم ریاضی مطلوب استفاده می شود، درحالیکه درروش تحلیل پوششی داده ها، یک درک مشخص و واضح درباره واحدهای تصمیمگیرنده مختلف فراهم می آید و برخلاف روشهای پارامتری که فقط بر روی پارامترهای جامعه توجه و تأکید می کند، به مشخصهها و ویژگیهای تمامی مشاهدات توجه میگردد. در روشهای پارامتری باید یک معادله مشخص (معادله رگرسیون، تابع تولید و ….) وجود داشته باشد که در قالب آن متغیرهای مستقل و وابسته با یکدیگر ارتباط داشته باشند، درحالیکه درروش تحلیل پوششی داده ها، نیاز به هیچگونه فرض یا فرم ریاضی خاصی نمی باشد. کارایی بهدستآمده درروش تحلیل پوششی داده ها، کارایی نسبی است، و مرز کارایی توسط ترکیب محدبی از واحدهای کارا ایجاد می شود. لذا هر واحد تصمیمگیرنده که بر روی مرز فوق قرار داشته باشد، کارا است و در غیر این صورت (قرار گرفتن در بالای مرز کارا) ناکارا خواهد بود (نمودار ۳-۱). جهت کارا کردن یک واحد ناکارا باید تغییراتی در ورودی ها و خروجیهای آن واحد صورت گیرد. شایانذکر است که پس از اجرای مدلهای اساسی تحلیل پوششی داده ها، مجموعه ای تحت عنوان مجموعه مرجع[۱۲۳] ارائه میگردد. در این مجموعه مشخص می شود که هر واحد ناکارا برای رسیدن به مرز کارایی، باید با کدامیک از واحدهای کارا مقایسه گردد (غفورنیان، ۱۳۸۳). به عبارتی دیگر در مجموعه مرجع برای هر یک از واحدهای ناکارا، از میان واحدهای کارا الگوهای قابلمقایسهای (شامل یک یا تعدادی از واحدهای کارا) فراهم می شود که از طریق آن واحد ناکارا می تواند خود را به مرز کارایی نسبی برساند. نمودار ۳-۱: مرز کارایی همانطوری که قبلاً ذکر شد کارایی یک واحد سازمانی، حاصل نسبت ستاده به نهاده آن واحد میباشد. اگر یک واحد سازمانی بتواند با نهادههای کمتر، ستادههای بیشتری را تولید کند، آن واحد سازمانی از کارایی بالاتری برخوردار خواهد بود (غفورنیان، ۱۳۸۳). اگر واحدهای سازمانی، فقط دارای یک نهاده و یک ستاده باشند، کارایی حاصل ستاده به نهاده خواهد بود، اما اگر یک واحد سازمانی دارای نهادهها و ستادههای مختلف باشد، یافتن وزن مشترک برای ستادهها و نهادههای مختلف مشکل و حتی غیرممکن نیز میباشد. در اینجاست که باید از تکنیک تحلیل پوششی داده ها استفاده کرد (آذر، ۱۳۷۹). شکل ۳-۲، که نشاندهنده مجموعه ای از واحدهای سازمانی مختلف (DMU های مختلف) است را در نظر بگیرید. مطابق شکل بالا هر سازمان، دارای n واحد تصمیم گیری (DMUj) با m نهاده (Iij) و s ستاده (Orj) میباشد. بنابراین: شماره واحد تصمیمگیریj= 1,2,3,…,n شماره نهاده ۱,۲,۳,…,mi= شماره ستاده ۱,۲,۳,…,sr= در این صورت: در فرمول بالا، Wr، وزن ستاده rام و Vi، وزن نهاده iام میباشد. جهت استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها و ارزیابی هر یک از واحدهای تصمیم گیری، باید یک مدل برنامه ریزی خطی ساخت و بر اساس آن، کارایی نسبی هر یک از واحدهای تصمیمگیرنده را با یکدیگر مقایسه کرد. بنابراین، به تعداد واحدهای تصمیم گیری باید مدل برنامه ریزی خطی تدوین شود، که از حل آنها کارایی نسبی هر واحد مشخص می شود (آذر، ۱۳۷۹).
DMU1
O11I11 O21I21 OS1Im1
DMU2
O12I12 O22I22 OS2Im2 . .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|