برخی از تحقیقگران نیز مربوط بودن ارزشی اطلاعات حسابداری گزارش شده را با توانایی آنها جهت بیان کردن اطلاعات محفوظ در قیمت های بازار، تعریف کردهاند. این امر بر پایه ی الگو های تجربی به کار گرفته شده توسط محققانی از قبیل کالینز و همکاران[۴۳] (۱۹۹۷)، امیر و همکاران (۱۹۹۳) با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون ترکیب قیمتها از دو متغیر حسابداری توضیحی، یعنی سود و ارزش ویژه خالص اندازه گیری شده است.
مطالعات بسیاری به بررسی اینکه چگونه متغیرهای مالی و غیرمالی به قیمتهای سهام ارتباط دارند پرداختهاند. امیر و لو[۴۴] (۱۹۹۶) با بهره گرفتن از نمونه شرکتهای تلفن شبکه ای، مربوط نبودن ارزش متغیرهای مالی از قبیل سود، ارزش دفتری و جریانهای نقد را ثابت کردند. آنها یافتند که متغیرهای مالی شرکتهای شبکه ای تنها هنگامی که همراه با متغیرهای غیر مالی مورد بررسی قرار گیرند دارای ارتباط ارزشی هستند.
دو مدل برای سنجش مربوط بودن ارزش حسابداری، بر این ادبیات غالب هستند: مدل قیمت و مدل بازده. مدل قیمت به بررسی ارتباط میان قیمت سهام با ارزش دفتری و سود می پردازد و مدل بازده، رابطه بین بازده سهام را با سود و تغییرات سود مورد بررسی قرار میدهد. برای ایجاد بینش و درک جامع، در این تحقیق از هر دو مدل قیمت و بازده برای آزمودن مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری و رابطه بین سطح افشای اختیاری و مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری استفاده می شود.
۲-۲-۲-۱- مدل قیمت
مدل قیمت که اولین بار توسط اولسن(۱۹۹۵) مطرح شد در ارتباط با قیمت سهام، سود حسابداری و ارزش دفتری سهام است. اولسن مدلی را پیشنهاد می کند که ارزش بازار یک شرکت را به عایدات و ارزش دفتریاش ربط میدهد. در این مدل، عایدات جاری به عنوان یک جایگزین برای عایدات غیر عادی به کار می رود، درحالی که ارزش دفتری جایگزین ارزش جاری عایدات عادی مورد انتظار آتی هستند. مدل اولسن ارزش بازاری یک شرکت را به عنوان یک تابع خطی از عایدات، ارزشهای دفتری و دیگر اطلاعات مرتبط با ارزش بیان میکنند. این مدل خصوصیات جذاب بسیاری دارد و مبنای مفیدی را برای درک اینکه چطور ارزش بازار با داده های حسابداری و دیگر اطلاعات مرتبط با قیمت ارتباط پیدا می کند، مهیا می کند.
P it = β ۰ + β۱ EPS it +β ۲ BVS it + ɛ I ,t
که در این مدل:
Pit ارزش بازار هر سهم از شرکتi در پایان دوره t ، EPS it سود هرسهم شرکت i در پایان دوره t و BVS it ارزش دفتری هر سهم شرکت i در پایان دوره t است.
رابطه آماری بین قیمت سهام و هر دو مورد عایدات و ارزش دفتری به عنوان سنجش اولیه برای اندازه گیری مربوط بودن ارزش ارقام حسابداری به کار میرود. اگر متغیرهای حسابداری ( عایدات و ارزش دفتری ) به لحاظ ارزشی برای سرمایه گذاران مربوط باشند، پس رابطه ای بین قیمت سهام، عایدات و ارزش دفتری وجود خواهد داشت و ضرایب عایدات و ارزش دفتری به لحاظ آماری قابل ملاحظه خواهند بود. این رابطه توسط توان توضیحی (R²) مدل رگرسیون سنجیده می شود.
۲-۲-۲-۲- مدل بازده
این مدل به تشریح رابطه بازده سهام و سود حسابداری می پردازد. . استون و هریس (۱۹۹۱) مربوط بودن ارزش عایدات حسابداری (مثلا بازده سالانه) را به عنوان تابعی از سطوح سود، تغییرات سود، و دیگر عوامل نامشخص بیان میکنند. مدل بازده ارائه شده به صورت زیر میباشد:
R it = β ۰ + β۱ EPS it /( P it – 1 ) +β ۲ Δ EPS it /( P it – 1 ) + ɛ I ,t
که در این مدل:
R it بازده سالیانه شرکتi در پایان دوره t، EPSit سود هر سهم از شرکتi در پایان دوره t ، ΔEPSit تغییرات سالیانه سود هر سهم از شرکتi در پایان دوره t ، Pit–۱ قیمت سال گذشته سهام است.
۲-۲-۲-۳- مدل قیمت در مقابل مدل بازده
مدل قیمت دارای دو برتری نسبت به مدل بازده است: اول آن که اگر بازار، سود حسابداری را پیشبینی کند و این پیشبینی را در قیمت اولیه سهام منظور نماید، در مدل بازده، ضریب سود به سمت صفر متمایل می شود. بر عکس در این وضعیت مدل قیمت، ضریب سود را بدون سوگیری به سمت صفر ارائه می کند زیرا قیمت سهام منعکس کننده آثار انباشته اطلاعات مربوط به سود است (کوتاری و زیمرمن، ۱۹۹۵). به عبارت دیگر اطلاعات حسابداری می تواند در صورت منعکس شدن در قیمت سهام نیز دارای ارزش مربوط باشد حتی اگر اطلاعات جدیدی برای تاثیر بر بازده سهام ارائه نکند (چن و دیگران،۲۰۰۱).
دومین برتری مدل قیمت نسبت به مدل بازده آن است که مدل بازده تنها امکان ارزیابی مربوط بودن سود حسابداری را ایجاد می کند، در حالی که مدل قیمت ارزش بازار شرکت را در ارتباط با ارزش دفتری سهام و سود حسابداری بررسی می کند. از آنجایی که این دو بخش از طالاعات حسابداری (ارزش دفتری سهام و سود حسابداری) نقشی متفاوت را در قیمت گذاری بازار ایفا میکنند، استفاده از مدل قیمت به دامنه تحقیق وسعت میبخشد. البته استفاده همزمان از مدل قیمت و بازده می تواند شواهد قانع کننده تری منجر شود (کوتاری و زیمرمن، ۱۹۹۵). در این تحقیق نیز به منظور دستیابی به شواهد کاملتر، از هر دو مدل استفاده خواهد شد.
۲-۳- پیشینه تحقیق
از دهه ۶۰ میلادی علاقه مندی تحقیقگران به مقوله افشای اطلاعات حسابداری معطوف گردیده است. اینگونه تحقیقها معمولاً به دوگونه متفاوت انجام شده است. در روش اول که مبتنی بر جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه است، تعدادی پرسشنامه برای استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری ارسال شده و از آنها خواسته می شود با توجه به میزان اهمیت اقلام خاص حسابداری در فرایند تصمیم گیری، اقدام به رتبه بندی آنها نمایند ( بازبی[۴۵]، ۱۹۷۴).
دومین روش به بررسی روابط بین شاخص های افشای اطلاعات و خصوصیات شرکتها همچون اندازه شرکت، سودآوری شرکت، ساختار مالکیت و ….. می پردازد. از آنجایی که تحقیق حاضر در گروه دوم جای دارد در نتیجه صرفاً به تحقیقات گذشته که مرتبط هستند اشاره می شود. غالب این تحقیقات نیز در کشورهای توسعه یافته انجام شده است و تعداد اندکی هم در کشورهای درحال توسعه به اجرا درآمده است. در بررسی پیشینه تجربی از افشا، هیلی و پالپو[۴۶] به این نتیجه رسیدند که تقریباً همه تحقیقات افشا بر مبنای داده های آمریکا صورت گرفته است. سوال آنها این است که آیا نتایج حاصل از آمریکا می تواند به کشورهای غیرآمریکایی توسط نهادهای مختلف تعمیم داده شود. برای مثال، هوپ[۴۷] به این نتیجه رسید که نحوه عمل افشای شرکتها در کشورها به طور اساسی با هم متفاوت است. این ممکن است حاکی از این باشد که کاربرد افشا و ارزش اطلاعاتی آن در اهداف مختلف متفاوت است. از این رو ممکن است به طور اساسی درکشورها مختلف باشد (السعید[۴۸] ،۲۰۰۰۶).
در زیر خلاصهای از برخی تحقیقات انجام شده در ایران و سایر کشورها ارائه شده است:
۲-۳-۱- پیشینه داخلی تحقیق
۲-۳-۱-۱- پیشینه داخلی افشای اطلاعات
[جمعه 1401-09-25] [ 11:49:00 ق.ظ ]
|