کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



تغییر نهادی از طریق ظهور نوع جدیدی از بازیگران بازار (نهاد‏های میانجی بازار فناوری)
شکل ۳-۲، علت ظهور (و موفقیت) میانجی‏های بازار فناوری و تاثیر آن‏ها بر مبادلات دارایی فکری (Tietze & Herstat, 2010)
باتوجه به تحلیل‏های فوق، دلایل موفقیت فن‏بازاردر کشورهای غربی را می‏توان به شرح زیر خلاصه کرد:
حاکم بودن اقتصاد در بازار جامعه سرمایه‏داری که موجب شده بنگاه‏ها برای بقا و موفقیت تلاش کنند؛

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

افزایش نیاز بنگاه‏ها به فناوری به دلیل شدت گرفتن رقابت و لزوم نوآوری برای ماندن در بازار؛
رشد بازار فناوری به دلیل نیاز بنگاه‏ها به آن؛
روبرو شدن بنگاه‏ها با مشکلات گوناگون در بازار فناوری (مشکلاتی از قبیل عدم قطعیت و عدم تقارن اطلاعات)؛
افزایش هزینه مبادله فناوری به دلیل مشکلات فوق؛
ظهور نهادهای میانجی (فن‏بازارها) به عنوان حلال مشکلات فوق (که با بهره گرفتن از اقتصاد مقیاس، هزینه مبادله را پایین می آورند)؛
پس به‏طور خلاصه می‏توان گفت که علت موفقیت فن‏بازارها این بوده که توانسته‏اند مشکلات مبادله فناوری را از طریق جمع‏آوری اطلاعات و دانش و کاهش مخاطرات حل کنند و کاری کنند که مبادلات فناوری (نسبت به زمانی که فن‏بازاروجود نداشته) با هزینه کمتری برای بنگاه­ها انجام شود.
به بیان دیگر، فن‏بازاررا به عنوان یک نوآوری نهادی، هزینه مبادله را پایین آورده و به همین دلیل، مدیران آنرا پذیرفته و رفتار خود را با آن منطبق ساخته اند؛ یعنی پذیرفته‏اند که از فن‏بازار استفاده کنند تا مشکلات دانش و اطلاعات آنها برطرف شود و هزینه‏ های خرید یا فروش فناوری بر آنها کاهش یابد.
۱۲-۶-۲٫مدل‌های پیاده‌سازی فن‏بازار
فن‌بازارها در جهان اگرچه نقشۀ راه و رسالت عمومی مشابه دارند، اما در مناطق مختلف جهان با ساختارها و حتی نام‌های متفاوتی دیده می‌شوند که ممکن است در مدل‌های اجرایی آن‌ها از کشوری به کشور دیگر نیز تفاوت‌هایی وجود داشته باشد. به‌طورکلی، به نظر می‌رسد بین میزان توسعه کشورها و ساختارهایی مانند فن‌بازار ارتباط وجود دارد که جهت مدیریت فناوری مورد استفاده قرار می‌گیرند. به این صورت که در کشورهای توسعه‏یافته که زیرساخت‌های توسعه فناوری مهیاتر هستند، فن‌بازارها بیشتر وظیفۀ اطلاع‌رسانی فناوری را بر عهده دارند. این در حالی است که در کشورهای درحال توسعه، فن‌بازارها باید جبران نقص کارکرد بعضی از زیرساخت‌ها (مانند قوانین، مشوق‌ها و …) را با به وجود آوردن بعضی از مکانیسم‌ها بنمایند. در خصوص توسعۀ فن‌بازار دو دیدگاه کلی وجود دارد:
الف) دیدگاه توسعه‌ای در پیاده‌سازی فن‌بازار
به‌طورکلی فن‌بازارها در جهان با توجه به ملاحظاتی مانند جهانی‌شدن و گسترش مناسبات کشورها با یکدیگر دچار رشد و تکامل می‌شوند. به‌صورت کلی، یک فن‌بازار به‌صورت مرحله به مرحلۀ جهانی می‌شود. مرحلۀ اول راه‌اندازی یک ‌‌‌فن‌بازار ملی است که به‌تدریج از توسعۀ یک ‌‌‌فن‌بازار محلی به وجود خواهد آمد.
‌‌‌فن‌بازار محلی، بازار ویژۀ مبادلات فناوری را شکل می‌دهد که در آن نمایشگاه‌‌‌های فناوری و همایش‌های فناوری به‌صورت رسمی یا غیررسمی جهت گسترش مبادلات فناوری بین تأمین‌کنندگان و استفاده‏کنندگان در یک محل به‌ خصوص برگزار می‌شوند. ‌‌‌فن‌بازار ملی از طرفی مبادلات فناوری را در سطح یک کشور از طریق بازار مجازی و فیزیکی شکل می‌دهد و از طرف دیگر خدمات پشتیبانی لازم را در بازار مجازی و فیزیکی برای ترویج مبادلات در دو سطح ملی و محلی ارائه می کند.
در مرحلۀ دوم، یک ‌‌‌فن‌بازار دوجانبه راه‌اندازی می‌گردد ‌‌‌فن‌بازار دوجانبه یک سیستم جامع ارتباطی است که در آن هر ‌‌‌فن‌بازار ملی در دو کشور با ارتباطات جغرافیایی، اقتصادی و فناورآنه‏ای عمیق به یکدیگر ارتباط داده می‏شوند.
سومین مرحله، راه‌اندازی یک ‌‌‌فن‌بازار منطقه‌ای است .این نمونه سیستم بازتر و توسعه یافته‌تر از یک ‌‌‌فن‌بازار دوجانبه بوده و بازاری برای گسترش مبادلات فناوری در بین کشورهای منطقه‌ای است که دارای تشابهات جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی هستند.
مرحلۀ چهارم، راه‌اندازی ‌‌‌فن‌بازار جهانی است.‌ در این مرحله لازم است که محدوده‌ها و مواردی که قابل تجارت هستند را به دلیل تغییرات سریع در اقتصاد جهانی و محیط‌های فناورانه، وسعت داد. بنابراین بسیار مفید است که یک ‌‌‌فن‌بازار جهت عمل در سطح جهانی به‌عنوان یک بازار مخصوص مبادلات فناوری راه‌اندازی گردد که به‌وسیله دولت‌ها، دانشگاه‌ها، آزمایشگاه‌ها و شرکت‌ها اداره می‌شود.
ب) دیدگاه وظیفه‏ای در پیاده‏سازی فن‏بازار
‌‌‌فن‌بازارها بر اساس شاخص‌‌‌های مختلف به صورت‌‌‌های متفاوتی دسته‌بندی می‌شوند. ‌‌‌فن‌بازارها بر اساس وظیفۀ اصلی، به سه دسته تقسیم می‌شوند. ‌‌‌فن‌بازار اطلاعات فناوری، ‌‌‌فن‌بازار مبادلات فناوری و نوع ترکیبی آن‌ها.
‌‌‌فن‌بازار اطلاعات فناوری، سیستم جامع گسترش اطلاعات است که به جمع‏آوری و تولید اطلاعاتی دربارۀ مبادلات انتقال فناوری می‌پردازد و آن‌ها را برای استفاده‌ کنندگان فناوری منتشر می‌کند. متقاضی می‌تواند به جستجوی فناوری مناسب و شریک فناوری خود با توجه به دسترسی آسان و سریع به اطلاعات بپردازد که از طریق شبکۀ پخش اطلاعات انتقال می‌یابد. ‌‌‌فن‌بازار ژاپن، نمونه‌‌ای از این فن‏بازارهاست.
فن‌بازار مبادلات فناوری موسوم به بازار معاملات فناوری، سیستم تجارت فناوری‌‌‌های شناخته‌شده‌ای است که از طریق معرفی مستقیم آن‌ها بین خریدار و فروشنده، برگزاری نمایشگاه‌‌‌های منظم و نامنظم نمونه‌های محصولات فناوری‌ها و.. (بازار فیزیکی و بازار مجازی) عمل می کند.
فعالیت‌‌‌های مبادلات فناوری می‌توانند جامع بوده یا مورد به مورد بر حسب زمینه، محصول و هدف متفاوت باشند. سمینارهای انتقال فناوری و ارائۀ فناوری همراه با مبادلات فناوری و هم‌زمان با آن برگزار می‌گردند. این بازارها می‌توانند در سطح منطقه، ناحیه، بخش یا ترکیبی از هرکدام ایجاد شوند. ‌‌‌فن‌بازار انور فرانسه نمونه‌‌ای از این نوع ‌‌‌فن‌بازار است.
نمونۀ ترکیبی ‌‌‌فن‌بازار فوق، فن‏بازاری است که مشاوره‌ها، واسطه‌ها و مبادلات انتقال فناوری را ارائه می کند و اطلاعاتی را که با انتقال فناوری مرتبط می‌باشند را تأمین کرده و فرایند کانال تحقیقات فناوری تا سرمایه‌گذاری تجاری را پشتیبانی می‌کند. یک نمونه از ‌‌‌فن‌بازار ترکیبی ‌‌‌فن‌بازار یونیدو است (موحدی و طباطبایی، ۱۳۸۹).
۱۳-۶-۲٫ عوامل مؤثر بر موفقیت فن‏بازار
بنیاد فن‏بازار ژاپن (JTM)[65] در سال ۱۹۸۵ تأسیس شده و تا سال ۲۰۰۰، ۱۵۰۰۰ درخواست به این بنیاد ارسال شد که ۶۰۰ مورد از آن‌ها منجر به موارد موفق انتقال فناوری شدند. به عبارت دیگر، نرخ موفقیت این فن‏بازار ۴% بود که نرخ پایینی است. یکی از دلایل ذکر شده برای این موفقیت کم، «فقدان متخصصان اعطای لیسانس» می‏باشد. (Albors & Sweeney, 2005 )
یکی از یافته‏های کلیدی «ممیزی موقعیتی اطلاعات بلااستفاده پتنت در سال ۱۹۹۵[۶۶]»، کمیاب بودن «هماهنگ‏کننده‏ها» برای از بین بردن شکاف بین مالکان و کاربران فناوری بود. این یافته منجر به ایجاد شبکه‏ای از «مشاوران توزیع پتنت» و توسعه «پایگاه داده توزیع پتنت» شد (Japan Technomart Foundation, 1996)
بخشی از فعالیت طراحی و بازاریابی فناوری، عبارت است از غلبه بر شکاف بین نوآوران و پذیرندگان اولیه و شکاف بین پذیرندگان بعدی و اقلیت (پذیرندگان) اولیه که نیاز به مهارت‏های ارتباطی دارد.
البرز و اسوینی به BTG اشاره می‏کنند که یک شرکت انتقال فناوری است که مانند یک سرمایه‏گذار خطرپذیر عمل می‏کند. کارکنان این شرکت دارای مهارت‏های تخصصی -علمی، تجاری، قانونی، حقوق مالکیت معنوی، بازاریابی و …- بوده و روی فناوری‏های خاص تمرکز می‏کنند. این شرکت هزینه و ریسک حقوق مالکیت معنوی و بهره‏برداری از آن را متحمل می‏شود. شرکت، در صورت موفقیت‏آمیز بودن انتقال فناوری، در منافع حاصل از آن شریک می‏شود. از جمله عوامل و دلایل موفقیت این شرکت عبارتند از: ۱). داشتن یک سبد گسترده، ۲). کاهش ریسک از طریق بررسی دقیق و ظریف (فناوری‏ها)، ۳). تمرکز روی بخش‏های هدف که شرکت از تخصص فناوری و بازار آن‌ها برخوردار می‏باشد و ۴). پیش‏فعال بودن در جستجو، یافتن و انجام معامله.
البرز و اسوینی معتقدند پایگاه‏های داده اینترنتی/ برخط، شبکه‏های غیرفعالی هستند که در اصل به‌عنوان «مجرای فروش» عمل کرده، در افزایش آگاهی از تقاضا و عرضه فناوری مفید بوده و فاقد خدمات عینی مناسب برای انتقال عملی فناوری هستند (Albors & Sweeney, 2006) .
اندازه و شکل سازمانی ایده‏آلی برای شبکه‏های انتقال فناوری وجود ندارد. اما شبکه‏های کوچک‏تر، به دلیل ارتباطات ساده‏تر و قابل کنترل بودن پویایی گروهی، کارآمدتر هستند. اما شبکه‏های بزرگ‏تر نیز به منابع قابل توجهی دسترسی داشته و سبد گسترده‏تری از فناوری‏ها و مهارت‏های مشتریان دارند.
از نظر ساختار، یکی از شبکه‏های انتقال فناوری عبارت است از نوع «ستاره‏ای» که ساده‏ترین شکل بوده و معمولاً در آن‌ها یک شریک مجرب وجود دارد که نقش هماهنگ‏کننده و برقرارکننده ارتباط را ایفا می‏کند. نوع بعدی، «خاص و تک‏منظوره» است که ساختار رسمی نداشته و برای شبکه‏هایی مناسب است که شرکا یکدیگر را می‏شناسند و ارتباط قبلی بین شرکا وجود دارد. نوع سوم، «شبکه ارتباط گره‏ای» است که در ارتباطات موجود در آن هیچ یک از اعضا نسبت به سایرین برتری ندارد و برای شبکه‏های سازمان‌های پژوهشی مناسب است. نهایتاً، «شبکه‏هایی از شبکه‏های منطقه‏ای»، نوع پیچیده‏ای از شبکه‏ها هستند که دارای یک ساختار چند رده‌ای بوده و شبکه‏های محلی را با یک ساختار هماهنگ‏کننده بین‏المللی، مرتبط می‏کنند. برای اینکه شبکه‏های انتقال فناوری بتوانند با اثربخشی کامل به تسهیل معامله فناوری بپردازند، باید از مهارت‏های خاصی -از جمله مهارت‏های مربوط به حقوق مالکیت معنوی و درک روش سازمان‏دهی و انجام معامله- برخوردار باشند.
ارزیابی شبکه مراکز واسطه نوآوری (IRC) در ۸ کشور اروپایی نشان داد که IRCهای کشورهای شمال اروپا موفق‏تر بوده و فعالیت بیشتری انجام می‏دهند. دلیل این موفقیت اقدام متمرکزتر، تیم‏های میزبان قوی‏تر و پشتیبانی قوی سیاست‏های منطقه‏ای است.
تحلیل‏های این محققان نشان می‏دهند که استفاده از مدل تقاضامحور نسبت به مدل فشار فناوری، نتایج بیشتری در پی دارد.
کولودنی و همکاران (Kolodny et al, 2001)، نیازمندی‏های ضروری برای عملکرد مناسب واسطه‏های نوآوری که شرکت‏های کوچک و متوسط ([۶۷]SME) را هدف قرار داده ‏اند، بدین شرح بیان می‏کنند:۱). در دسترس بودن شرکت‏های کوچک و متوسط؛ ۲). قابل اعتماد بودن برای شرکت‏های کوچک و متوسط؛ ۳). دسترسی به منابع مناسب دانش و اطلاعات مرتبط با فرایند نوآوری؛ ۴). اعتبار سازمان میانجی؛ ۵).پاسخ سریع به درخواست‏های شرکت‏های کوچک و متوسط؛ و ۶). مکمل بودن برای رفع نقاط ضعف شرکت‏های کوچک و متوسط.
از یک طرف حضور بازیگران دولتی و خصوصی در زیرساخت دانشی، از طریق پشتیبانی از راه‏اندازی یک میانجی نوآوری، منجر به بهینه ‏سازی کارکرد سیستم نوآوری می‏شود و از سوی دیگر، منافع، انتظارات و سیاست‏های واگرای این بازیگران تأثیر منفی بر عملکرد واسط خواهد داشت (Klerkx & Leeuwis, 2008)
بندیس و همکاران (Bendis, et al, 2008) معتقدند که نهادهای میانجی برای تسریع نوآوری باید دانش علمی، آگاهی از بازار، دانش فنی کسب‌وکار و برنامه‏های سرمایه‏گذاری مکمل را تحت یک چتر واحد با هم ترکیب کنند.
بندیس (Bendis, 2006) اصول راهنمای راه‏اندازی و عملیات موفق یک نهاد میانجی برای توسعه مدل نوآوری رقابتی در قرن ۲۱ را به شرح زیر بیان می‏کند:
مالکیت مشارکتی
مشارکت گسترده و تنوع منافع
قهرمانان و حامیان
اصول عملیاتی
رسمیت بخشیدن به مشارکت
تصمیم‏ گیری مبتنی بر شایستگی‏ها
انعطاف‏پذیری
تسهیم هزینه‏ ها
دسترسی به سرمایه
ارزیابی و
تعهد و پایداری بلندمدت
آرورا، فسفوری و همکاران (Arora, Fosfuri et al, 2001)، دلایل ناکارآمدی بازارهای فناوری را شناسایی کرده‏اند. مشکلات اصلی عبارتند از مسئله ارزش‏گذاری دارایی‏های ناملموس بدون حضور بازار و بدون وجود رویکردهای استاندارد ارزش‏گذاری، وابستگی فناوری‏ها به بافتار، چسبندگی اطلاعات و رفتار فرصت‏طلبانه بازیگران بازار. در نتیجه این مشکلات، هزینه‏ های معامله برای فروش فناوری‏ها بالا بوده و در نتیجه فرصت‏های کسب سود برای شرکت‏هایی که مایل به بهره‏برداری از فناوری بیرونی (ETE)[68] هستند، کاهش می‏یابد(Tietze, 2008).
تانگ و مت، به بررسی مراکز ملی انتقال فناوری (NTTC)[69] دانشگاه‏ها پرداخته‏اند. آن‌ها با بررسی نمونه‏ای شامل ۷ دانشگاه، اندازه و توانمندی کارکنان این مراکز را به‌عنوان مهم‏ترین عوامل موفقیت آن‌ها شناسایی کرده‏اند. علاوه بر این عوامل، هزینه پژوهش و توسعه دانشگاه، افزایش آگاهی از مدیریت حقوق مالکیت معنوی، تأمین مالی مراکز، ارتباط صنعت و دانشگاه و نحوه عملکرد مراکز (داشتن یا نداشتن یک شرکت) نیز بر کارایی مراکز ملی انتقال فناوری تأثیر دارند. دو عامل اول، تأثیر مثبت و قوی بر افزایش پتنت‏های دانشگاه دارند و سه عامل بعدی، بهره‏وری این مراکز در تجاری‏سازی دستاوردهای پژوهشی را تحت تأثیر قرار می‏دهند(Tang & Matt, 2009)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:08:00 ق.ظ ]




در سطح دیگر، دولت به دنبال تسط کامل بر فرهنگ است. نه تنها کار توزیع و تنظیم بلکه برنامه ریزی و کنترل و نظارت بر فرهنگ آن هم نه صرفا کالاها و محصولات هنری و ادبی بلکه نمادها و نشانه ها و هنجارها را هم بر عهده میگیرد. به علاوه اینکه در نظام موجود جهانی، دولت مسئول مقابله با فرهنگهای بیگانه نیز میشود و هر گونه عقبنشینی دولت در این زمینه به معنای جایگزین شدن و هجوم فرهنگ غالب جهانی شناخته میشود. به همین لحاظ سعی میشود فرهنگ بومی به خصوص از لحاظ فنی تجهیز شود.
وقتی آرمانهای از پیش تعیینشدهای وجود دارد و سیاستهای فرهنگی در جهت آنها و به قصد حفظ و تثبیت آنها طرح میشود، مفهوم مهندسی فرهنگی متجلی میشود. در این صورت دولت خود را مسئول و مکلف در مورد نه تنها اوقات فراغت که کلیت زندگی افراد در جامعه میداند. دولت دیگر نه تنها متولی فرهنگ که مسئول رشد و کمال انسانی در تمام ابعاد حیات بشر هم هست. مداخله همه جانبه دولت در فرهنگ به قصد تعیین محتوای آن و ایجاد همگرایی و تعیین مسیر برای افراد و نهادها و جهت دادن به ابتکارات و نوآوریها و هویت بخشیدن به افراد جامعه است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نقش هویتبخشی فرهنگ به این معنی است که به هر فردی جایگاهش را نشان دهیم و بگوییم که چه هست. این در ضمن به این معناست که فرهنگ را به خودآگاه افراد بیاوریم، به افراد حسی از تعلق ببخشیم و تعلقات دیگر را طرد و نفی کنیم. اما همین هویتسازی وقتی جنبهی ایدئولوژیک مییابد (و در سیاستگذاری دولتی متبلور میشود) باید احساسی از کلیت و یکپارچگی را ایجاد کند و از همه تعارضات و کاستیهای عبور کند. یعنی این امنیت خاطر را در فرد ایجاد کند که پافشاریاش به یک هویت، او را از سایر خواسته های مادی و معنویاش دور نمیکند. از این رو میبینیم که وسوسه همه چیز با هم در متن سیاستگذاریهای فرهنگی به وجود میآید و سرمشقهای مختلف همزمان در سیاستها حاضر میشوند.

۶-۳-۱- مناقشه جریانهای فرهنگی بر سر سیاستهای فرهنگی

پیشتر گفتیم که هر گروه و جریانی سعی میکند متغیرهای خودش را بر سیاستگذاری فرهنگی تحمیل کند. سیاستهای فرهنگی ایران به طور اصولی (ولی نه کامل) منطبق بر جریان اسلامگرایی است که در فصل جریانشناسی فرهنگی توضیح دادیم. در سیاست فرهنگی ایران هم شاهد طرح هنجارهای والای فرهنگی هستیم و هم اینکه کلیه شئون فرهنگی جامعه باید بر اساس این هنجارهای تنظیم شود. جریانهای هنجارگرای عملی اسلامگرا، فرهنگ جامعه را نیازمند حمایت، تطهیر و تزکیه و محافظت در مقابل انحرافات میدانند. بر این اساس تلاش برای ابراز خردهفرهنگهای مختلف و نشر محصولات فرهنگی بدون هیچگونه معیار و نظارتی، معادل لیبرالیسم فرهنگی است که به هیچ وجه پذیرفته نیست.
بنابراین همانطور که شاهد بودیم فرهنگ امری وسیع است و همه اموری مثل ارزشها، نمادها، هنجارها، جنبه های معنوی و مادی حیات اجتماعی را در بر میگیرد و برای این چنین فرهنگی است که باید برنامه ریزی و سیاستگذاری کرد. از همین رو فرهنگ، امری نیست که به حال خود واگذاشته شود، چرا که به عرصهی سوداگری و ابتذال میافتد و نیاز به نخبگانی است که فرهنگ والا را بشناسند و در جهت تکمیل و ترویج آن بکوشند.
فرهنگ باید در چارچوب اعتقادات اسلامی تعریف و تنظیم شود و مشروعیت امور فرهنگی مشروط به چارچوبهای شرعی باید باشد و با فرهنگهای بیگانه و اسلامستیز باید مقابله شود. البته این به معنای یکسانسازی قهری آحاد جامعه و هدم آزادیهای مشروع نیست، بلکه شاید از این نظر بیشتر سیاستها سلبی است، یعنی قرار است که جلوی انحرافات بارز و شیوع آنها گرفته شود، نه اینکه همه افراد و عقایدشان کاملا یک شکل شود و البته هدایت و نظارت در زمره وظایف دولت شمرده میشود.
اما همانطور که گفتیم وسوسهی همه چیز با هم در سیاستگذاری باعث میشود که شاهد همنشینی عناصر متناقض در متن سیاستهای فرهنگی باشیم. هر چند همهی متون سیاست فرهنگی ایران با ارزشها و اهداف کیفی و در سرمشق شریعتگرا آغاز میشود اما آنجا که پای طرح سیاستها پیش میآید شاهد حضور پررنگ سرمشقهای واقعگرا و توسعهگرا هستیم. تنوع و تکثر فرهنگی به رسمیت شناخته میشود، خلاقیتهای فرهنگی و هنری و ادبی ارج نهاده میشود، تعاملات بین المللی مورد تاکید قرار میگیرد، مصلحتسنجی و محاسبه در دستور کار قرار میگیرد و بر توسعه و شاخصهای متناسب با آن تاکید میشود.
اینجاست که میبینیم اگرچه جریان اسلامگرایی، سیاستهای فرهنگی ایران را در دست دارد اما جریانهای دیگر در شکلدهی به سیاستهای فرهنگی بیاثر نیستند. در واقع تلاش جریانهای فرهنگی مقابل اسلامگرایی این است که سلطهی دولتی بر فرهنگ را کم کنند و آن را تا حد زیادی خودبسنده، درونزا، خلاق و متکی به خود بازیگران عرصهی فرهنگ شکل دهند. فرهنگ باید بیش از همه منجر به خودشکوفایی انسانها شود و زمینه مناسبی برای دسترسی همگانی به فرهنگ ایجاد شود و این امر نیز با به رسمیت شناختن تکثر و گوناگونی فرهنگها همراه شود.
از همهی این موارد پیداست که عرصهی سیاستهای فرهنگی به محلی برای برخورد و مناقشه جریانهای فرهنگی جامعه بدل شده است. سیاستهای فرهنگی در آنجایی که قرار شکلی مدون و مصوب و قانونی به خود بگیرد، کاملا تحت تاثیر جریان فرهنگی مسلط و هژمونیک در جامعه شکل میگیرد. اما باید دید که در حین اجرا و اثرگذاری، جریانهای فرهنگی دیگر، چگونه آن را متاثر میکنند و جهت میدهند.

۶-۳-۲- جمعبندی نهایی

جمعبندی نهایی سیاستهای فرهنگی کنونی ایران را میتوان در چند عنوان کلی به صورت زیر مورد ملاحظه قرار داد:
وسیع بودن مفهوم فرهنگ: فرهنگ در سیاستهای فرهنگی ایران وسیع و فراگیر و آمیخته با مسائل اجتماعی تعریف شده است. از این رو فرهنگ قرار است کارکردهای مثبتی در جامعه داشته باشد و بیشتر به ابزاری برای رسیدن به اهداف خاص تبدیل میشود.
کلی بودن: همانطور که گفتیم حدود دو سوم از حجم سیاستگذاریها به تصریح ارزشها و تعیین اهداف کیفی اختصاص دارد. سیاست، به معنی واقعی کلمه، حجم کمی را به خود اختصاص داده و اهداف کمی به کلی وجود ندارد.
دولتی بودن: دیدیم که مسئول اجرای سیاستها و رسیدن به اهداف کیفی و در نظر گرفتن ارزشها به طور کلی دولت شناخته شده است. کمتر پیش آمده که در متن هر سیاست و هدف کیفی، سازمان مشخصی در دولت مسئول اجرای آن شناخته شود. همچنین جای خالی حمایت سازمانهای مردمنهاد و غیردولتی، انجمنهای محلی و منطقهای و سازمانهای غیردولتی به چشم میخورد.
ابهام: در سیاستهای فرهنگی ایران، حوزهی عمل دولت به خوبی مشخص نشده است. یعنی حدود و ثغور فعالیتها و دخالتهای دولت در امر فرهنگ مشخص نیست. آنچنانکه در همه مسائل و حوزه ها، دولت خود را دخیل میداند. به علاوه اینکه اساسا حجم زیاد ارزشها و مبانی و اهداف کیفی خود نشان دهنده ابهام در سیاستهای فرهنگی است. همین عدم وضوح میتواند به سوء فهم در مصداق منجر شود.
سویافتگی: سیاستهای فرهنگی ایران به خصوص در بخش ارزشها و اهداف کیفی به طور خاص در جهت تعریف هنجاری برای فرهنگ با نگاهی شریعتگرایانه سویافتگی دارد. هر چند در متن سیاستها نگاه انسانشناختی و واقعگرایانه به چشم میخورد اما در بخش ارزشها و مبانی همهی اینها محدود به حدود شرع و ارزشهای دینی شده است.
نیندیشیدههای فراوان: سیاستهای فرهنگی ایران نیندیشیدههای فراوانی دارد. برای مثال دموکراسی فرهنگی، توجه به اقلیتها و استفاده از فرهنگ در جهت مقابله با تبعات تمدن جای کمی در مجموعه سیاستهای فرهنگی به خود اختصاص داده است. همچنین کمتر به جنبه های فردی، آزادیبخشی و خودبیانگری فرهنگی اشاره شده است. جنبه های اقتصادی فرهنگی به طور عمده نادیده گرفته شده است.
تناقض: در میان اهداف و سیاستها میتوان تناقضاتی را مشاهده کرد. برای مثال در جایی تعاملات جهانی و همنوایی با ارزشهای جهانی توصیه شده و در جای دیگر این امر محدود به حدود ارزشهای اسلامی و کشورهای اسلامی شده است. همچنین در مواردی به تنوع فرهنگی و حفظ آن اندیشیده شده و در عین حال نگاهی هنجاری و شریعتگرایانه به مقوله فرهنگ و تنوع فرهنگی شده است. در بعضی موارد سعی شده تا همه امور مطلوب با هم جمع شوند و اینگونه تناقضات از اینجا ناشی میشود.
عدم اولویتبندی: در سیاستهای فرهنگی ایران دو سرمشق شریعتگرا و توسعهگرا توامان وجود دارند به نحوی که در مبانی و اصول و مقدمات بیشتر بر سرمشق شریعتگرا تاکید شده است اما در بدنه و سیاستها سرمشق توسعهگرا پا به پای سرمشق شریعتگرا حضور دارد. از این رو اولویتگذاری مناسبی برای اهداف و سیاستها به چشم نمیخورد و بیشتر سعی شده تا هر دو این سرمشقها یعنی شریعتگرایی و توسعهگرایی به شکل وسوسهآمیزی با هم ترکیب شود.
عدم تفکیک مناسب: جدای از ابزار و نحوهی اجرای سیاستها که پیشتر گفتیم از تفکیک مناسبی برخوردار نیست و همه دستگاه های فرهنگی و همهی بخشهای دولت مسئول اجرا هستند، از قشربندی و تقسیمات فرهنگی در سطح جامعه نیز تفکیک خاصی در سیاستگذاری به چشم نمیخورد. در واقع همهی اقشار و آحاد جامعه بدون تمایز، موضوع سیاستهای فرهنگی در نظر گرفته شدهاند.

۶-۴- تحقیق موجود، مشکلات و آینده‌نگری

هر چند در آغاز این تحقیق سعی شد به قدر کافی موضوع و روش تحدید شود تا مناسب یک پایان نامه باشد، اما ناگفته پیداست که هر تحقیقی که در خور عنوان «ارزیابی سیاستهای فرهنگی» باشد، نمیتواند تنها به چند متن مکتوب و مصوب سیاستهای فرهنگی بسنده کند. چرا که اولا نهادها سیاستگذاری فرهنگی در ایران علاوه شامل نهادهای متعددی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، صدا و سیما، وزارت ارشاد و مجلس شورای اسلامی است. به علاوه اینکه تنها متن مکتوب سیاستهای فرهنگی نیست که مهم است، بلکه چگونگی ابلاغ و اجرای آنها در عمل اهمیت بیشتری دارد. بنابراین پیگیری سیاستها تا جاییکه منجر به برنامه و تصمیمگیری در عمل میشود، بخشی مهم در هر ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی خواهد بود. چنین مطالعهای میتواند راهی باز کند تا به نتایج غیرنیتمند و پیشبینی نشدهی سیاستهای فرهنگی و همچنین مقاومت اقشار و گروه های جامعه در برابر سیاستهای دولتی بپردازیم.
همچنین ارزیابی سیاستهای فرهنگی هر کشوری تا حد زیادی وابسته به ارزیابی تطبیقی و تاریخی آن سیاستهاست که میتواند در روشنتر شد علل تدوین چنان سیاستهایی کمک زیادی بکند. باید دانست که سیاستهای فرهنگی در طول زمان های مختلف چه تغییراتی را به خود دیده است و در قیاس با کشورهای دیگر چه فهمی از سیاستگذاری فرهنگی در کشور برقرار است.
از سوی دیگر مطالعهی جذابتر و مفهومیتر آنجاست که سیاستگذاری برای فرهنگ تبدیل به سیاست فرهنگ میشود. چرا که اساسا فرهنگ ابزاری است برای بازنمایی، برای مشروعیت بخشیدن به روایتهایی خاص از حیات اجتماعی، برای نامگذاری و هویتبخشی، و برای تولید یک نظم جدید. به این ترتیب فرهنگ را به جای آنکه یک فعالیت نهادمند و برنامه ریزی شده از سوی دولت در نظر بگیریم، نامتعین و بیثبات و در معرض قضاوت و اعمال قدرت و منازعه خواهیم دید. و توجه میکنیم که اگر سیاستهای فرهنگی به دنبال حفظ فرهنگ هستند، این حفظ پایداری فرهنگ تنها به معنای حفظ ارزشها و باورهای جمعی نیست، بلکه به معنای پایداری ساختارهای سیاسی و ساختارهای قدرت هم هست. به این ترتیب منظور ما از ارزیابی سیاستهای فرهنگی دستیابی به منازعات هویتی و تعاملات و تقابلهای گروه های اجتماعی و تغییر معانی و نمادها (نه فقط از سوی دولت) خواهد شد.
مشروعیت بخشیدن به روابط اجتماعی مبتنی بر نابرابری و تلاش برای دگرگونی آنها، یکی از مسائل اصلی سیاستهای فرهنگی است. این سیاستها به گونه‌ای بنیادین، معانی کنشهای اجتماعی را تعیین کرده و مشخص می‌سازند که چه گروه ها و افرادی از توانایی تعریف این معانی برخوردارند. همچنین سیاستهای فرهنگی به فاعلیت[۴۲] و هویت نیز توجه دارند، چرا که فرهنگ در شکلدهی درک ما از «خویشتن» نقشی اساسی را ایفا می‌کند. تلاشهای فرهنگی غالباً احساسات و عواطف عمیقی مانند حس میهنپرستی، نخبه‌گرایی، نژادپرستی، تبعیض جنسی، ضدیت با نژادپرستی و غیره را ایجاد یا منعکس میکنند. به بیانی دیگر، این تلاشها لزوماً ‌با مسئله فاعلیت ارتباط دارند. شکلهای موجود نقشهای فاعلی، ‌تأثیر مهمی در تعیین پذیرش یا مخالفت با روابط قدرت ایفا می‌کنند. افزون بر این، از نظر گروه های حاشیه‌ای و مظلوم، ایجاد هویتهای جدید و مقاوم یکی از ابعاد اصلی نبرد سیاسی گسترده‌تر برای دگرگون‌سازی جامعه است (جوردن و ویدوس).
پایان
منابع
آزادارمکی، تقی. جامعه‌شناسی فرهنگ. تهران. نشر علم. چاپ اول: ۱۳۸۷٫
آشنا، حسام‌الدین. از سیاست تا فرهنگ، سیاست‌های فرهنگی دولت در ایران (۱۳۰۴-۱۳۲۰). تهران. انتشارات سروش. چاپ اول: ‌۱۳۸۴٫
آشوری، داریوش. تعریف‌ها و مفهوم فرهنگ. تهران. انتشارات آگه. چاپ سوم: ۱۳۸۶٫
اجلالی، پرویز. سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی در ایران. انتشارات آن. ۱۳۵۹٫
ادگار، اندرو و سجویک، پیتر. مفاهیم کلیدی در نظریه فرهنگی. ترجمه ناصرالدین علی تقویان. تهران. دفتر برنامه‌ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی و پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی. چاپ اول: ۱۳۸۸٫
اشتریان، کیومرث. روش سیاست‌گذاری فرهنگی. تهران. کتاب آشنا. چاپ اول: ۱۳۸۱٫
اصفهانی، مینا. ارزیابی برنامه‌های فرهنگی در برنامه‌های اول تا چهارم توسعه و چالش‌های برنامه‌ریزی فرهنگی. پژوهشنامه ۲۸٫ پژوهشکده تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام. ۱۳۸۷٫
امیری، جهاندار. اصلاحطلبان تجدیدنظرطلب و پدرخواندهها. تهران. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. چاپ اول: ۱۳۸۶٫
ایوبی، حجتالله. سیاستگذاری فرهنگی در فرانسه: دولت و هنر. انتشارات سمت. چاپ اول: ۱۳۸۸٫
باکاک، رابرت. صورت‌بندی‌های فرهنگی جامعه‌ی مدرن. ترجمه‌ی مهران مهاجر. تهران. انتشارات آگاه. چاپ اول: ۱۳۸۶٫
برمن، ادوارد. کنترل فرهنگ. ترجمه حمید الیاسی. تهران. نشر نی. چاپ اول: ۱۳۶۶٫
بشیریه، حسین. نظریه‌های فرهنگ در قرن بیستم. تهران. موسسه فرهنگی آینده‌پویان. ۱۳۷۹٫
بهار، مهری. مطالعات فرهنگی: اصول و مبانی. تهران. سمت. چاپ دوم: ۱۳۸۸٫
بیلینگتون، روزاموند و استرابریج، شیلا و دیگران. فرهنگ و جامعه (جامعه‌شناسی فرهنگ). ترجمه‌ فریبا عزبدفتری. تهران. نشر قطره. چاپ اول: ۱۳۸۰٫
پهلوان، چنگیز. فرهنگ و برنامه‌ریزی. تهران، پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران. چاپ اول: ۱۳۵۸٫
جانسون، لزلی. منتقدان فرهنگ. ترجمه ضیاء موحد. تهران. انتشارات طرح نو. ۱۳۷۸٫
جوردن، گلن و ویدون، کریس. سیاست فرهنگی. ترجمه علیقیان. فصلنامه فرهنگ عمومی. شماره ۱۴٫ سال ۱۳۷۷٫
چاوش‌باشی، فرزانه. معرفی مدل‌هایی برای برنامه‌ریزی فرهنگی. برنامه‌ریزی فرهنگی. پژوهشنامه ۲۸٫ پژوهشکده تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام. ۱۳۸۷٫
حدادعادل، غلامعلی. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی. تهران. انتشارات سروش. چاپ دوم: ۱۳۶۳٫
خسروپناه، عبدالحسین. جریان‌های فکری ایران معاصر. قم. موسسه حکمت نوین اسلامی. ۱۳۸۴٫
رضایی، محسن. سرمشقی برای سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی. مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. چاپ اول: ۱۳۸۰٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:08:00 ق.ظ ]




امروزه موفقیت هایی در ساخت سیستم های پاک سازی کاربردی برای فاضلاب کشاورزی و خاک های آلوده به وسیله ترکیبات آلی فرار، بدست آمده است. این سیستم ها بر پایه فوتوکاتالیست و فقط استفاده از نور خورشید بنا شده است. حذف آلودگی های صنایع پتروشیمی و پساب های صنعتی یکی دیگر از معضلات جامعه امروزی است. این معضل را می توان با ساخت پلات های بزرگ و دارای روکش و تنها با بهره گرفتن از نور خورشید به آسانی به آب و دی اکسید کربن تبدیل کرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۵-۱ آلودگیناشیازرنگها
تولیدواعمالرنگهاانتشاربسیاریازموادآلایندهمحیطزیستراموجبمیشود. اینآلایندههابطورکلی
شاملمواردزیرمیباشند:
حلالها- پایهرنگها- رنگدانههااکثرموادتشکیلدهندهرنگهاتاحدیسمیوآلودگیزاهستند. همهرنگهابجزرنگهایپایهآبیقابلاشتعالمیباشند.برخیکاملاسمیبودهوبعضیفقطبهموجوداتزندهآسیب
میرسانند.
۲-۵-۲ آلودگیناشیازحلالها
حلالهامایعاتفراریهستندکهبرایحلکردنرزینبهرنگافزودهمیشوندو یکآلایندهمحیطزیستبحسابمیآیند.پراستفادهترینحلالهادرزمینهرنگهاهیدروکربنهایکلردارهستند. همینپخترنگها،آزادسازیوانتشارموادیهمچوناسیدهایچربوگلیسیرینه،فنلها،آلدییدها،کیتونها،ترپینهارادرپیداردکههرکدامبهنوبهخوداثراتقابلملاحظهایرویروالعادیچرخهطبیعتوموجوداتزندهدارند.
درحالحاضردرصدبسیاربالاییازرنگهایمورداستفادهدرصنعتبرپایهحلالهایآلیمیباشند. این
نوعرزینهابهمیزانزیادیدررنگهایصنعتیمورداستفادهقرارمیگیرند.
۲-۶ نانوتکنولوژی در صنعت آب
مفهوم نانوفناوری به حدی گسترده است که بخش های مختلف علوم و فناوری را تحت تأثیر خود قرار داده و در عرصه های مختلف از جمله محیط زیست کاربردهای وسیعی یافته است. در آغاز قرن بیست و یکم دانشمندان تمرکز خود را ، بر روی فن آوری نوینیبنام(فناوری نانو ) معطوف کردند . این فناوری برای اولین بار حدود چهل سال پیش مطرح شد. استفاده از این فناوری نوین در راستای کاهش اثرات سوءآلودگیهای زیست محیطی، بعنوان یکی از راهکارهای مدیریتی مطرح می‌باشد.
یکی از مواردی که این فناوری کاربرد خود را متبلور می کند در ارتباط با منابع آب می‌باشد که در نظر گرفتنچالشهای پیش رو ضرورت استفاده از آن را پر رنگ تر نموده است.
در این مطلب برخی کاربرد‌های فناوری نانو در صنعت آب اشاره شده است. فناوری نانو طی مدت کوتاهی که از ظهور آن می گذرد کاربردهای مختلفی در صنایع گوناگون یافته است. در نتیجه صنعت آب، بعنوان یکی از پایه‌های حیات از این مسئله مستثنی نیست و در بخش های مختلف آن، شامل ساخت سدها، حفاظت خطوط لوله انتقال آب، تصفیه آب و پساب، شیرین سازی آب و غیره، فناوری نانو کاربرد یافته است.امروزه در جهان بسیاری از مردم به دلایل بلاهای طبیعی، جنگ و زیر ساختهای ضعیف خالص سازی آب، به آب بهداشتی دسترسی ندارند. حدود یک میلیارد نفر به منابع آبی دسترسی ندارند. روزانه‌۵۰۰۰ کودک به علت مبتلا شدن به امراض ناشی از مصرف آب غیر بهداشتی می‌میرند. تمام تلاش محققین این است که با کمک روشها و فناوری های جدید بتوانند این مشکلات را کاهش دهند. یکی از این فناوری ها، فناوری نانو است]۷ .[
در مجموع کاربردهای متعددی را می‌توان در زمینه استفاده از فناوری نانو متصور بود که اهم آنها در ذیل آمدهاست: ۱-استفاده از ذرات نانوساختار در تصفیه آلاینده ها
۲- استفاده از نانوذرات در تصفیه پساب ها
۳-نمکزدایی از آب
۴-نانوپوشش ها
۵-نانولوله‌های جاذب گازهای سمی
۶-نانوپلیمرهای متخلخل
۷-رنگ زدایی از آب آشامیدنی
۸-نانوفیلترها
۹-حذف آرسنیک موجود در آب با بهره گرفتن از فناوری نانو
فناوری نانو با روش های زیر می‌تواند در تهیه آب تمیز کمک کند :
۱٫ نانومواد برای بهبود کارایی فرآیندهای فوتوکاتالیستی و شیمیایی
۲٫ روش های سازگار با محیط زیست جهت تصفیه آب های زیر زمینی به وسیله اجزای معدنی و آلی
۳٫ غشاهای فیلتراسیون نانومتری به منظور افزایش بازیابی آب
۴٫ نانوحسگرهای زیستی جهت تشخیص سریع آلودگی آب
در ادامه برخی موارد فوق توضیح داده می‌شود.
۲-۷ بررسی روش های خالص سازی آب با به کارگیری فناوری نانو
نانو، دلالت بر یک واحد بسیار کوچک در علم اندازه گیری دارد. یک نانومتر معادل ۹-۱۰ متر یا به عبارتی یک میلیاردم متر است. اخیراً با ورود فناوری های نوین از قبیل زیست فناوری و نانوفناوری، مواد و راهکارهای جدیدی برای تصفیه آب و نیز آب و فاضلاب های صنعتی و کشاورزی معرفی شده و یا می شوند.
کاربردهای فناوری نانو در این خصوص عبارتند از : نانوفیلترها، نانوفوتوکاتالیست ها، مواد نانوحفره ای، نانوذرات، نانوسنسورها، توانایی های این فناوری در تصفیه آب و با توجه به انواع آلودگی های نقاط مختلف ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است.
در گذشته نه چندان دور اهداف تصفیه خانه های آب آشامیدنی کاهش مواد معلق و زدودن عوامل زنده بیماری زا در آب بود که با روش های متداول فیلتراسیون و گندزدایی قابل حصول بوده اند. لیکن با افزایش غلظت مواد ریزدانه، ترکیبات ازته، مواد آلی و معدنی و فلزات سنگین به منابع آب روش های متعارف جوابگوی نیازتصفیه خانه ها نبوده و لازم است از فرآیندهای نسبتاً جدید در تصفیه خانه ها استفاده شود.
اخیراً نیز با ورود فناوری های نوین از قبیل زیست فناوری و نانو فناوری، مواد و راهکارهای جدیدی برای تصفیه آب و نیز آب و فاضلاب های صنعتی و کشاورزی معرفی شده و یا می شوند.
مفهوم نانوفناوری به حدی گسترده است که بخش های مختلف علوم و فناوری را تحت تأثیر خود قرار داده و در عرصه های مختلف از جمله محیط زیست کاربردهای وسیعی یافته است. در اینجا به بررسی بخشی از کاربردهای فناوری نانو در صنعت آب می پردازیم.
۲-۷-۱ نانو پلیمرهای متخلخل
هنگامی که یک مولکول آب گریز در محیط وجود داشته باشد، مولکولهای آلاینده به جسمی متصل می‌شوند که از لحاظ شیمیایی بیشترین شباهت را به آن‌ها داشته باشد. به همین علت نانوپلیمرهای متخلخل که بسیار به مولکولهای مواد آلاینده شبیه‌اند. مناسبترین شیوه جداسازی این نوع آلاینده‌های آلی از آب و خاک به شمار می‌روند. با بهره گرفتن از سیلکودکسترین‌ها به عنوان اجزای اصلی این مواد پلیمری، دسته جدیدی از پلیمرهای آلی متخلخل تولید شده‌اند. اینگونه نانوپلیمرهای متخلخل قادرند که غلظت آلاینده‌های موجود در آب شرب را تا چند قیمت در تریلیون کاهش دهند.همچنین در صورت آلوده شدن منابع آلی به آلاینده‌های آلی مانند نشست نفت از تانکرها به دریا، این پلیمرها قادر به پاکسازی منابع مذکور هستند. قدرت چسبندگی مولکولی آلی به این نوع پلیمرها حدود ۱۰۰ هزار بار قوی‌تر از اتصال این مولکولها به جاذب‌های معمولی از قبیل کربن‌ها فعال است .
۲-۷-۲ نانوفیلترها
تاریخچه نانوفیلتراسیون به دهه هفتاد میلادی زمانی که غشاهای اسمز معکوس با فشارهای نسبتاً پایین همراه با جریان آب تصفیه ای قابل قبول، بسط و توسعه پیدا کردند باز می گردد. استفاده از فشارهای بسیار بالا در فرایند اسمز معکوس، اگر چه منجر به تهیه آب با کیفیت بسیار عالی می شد، ولیکن به همان نسبت هزینه گزاف انرژی مصرفی عاملی نگران کننده به شماره می آمد.
در نتیجه، تهیه آب با بهره گرفتن از این روش از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نبود. بنابراین استفاده از غشاهایی با میزان درصد حذف پایین تر ترکیبات محلول، اما با قدرت نفوذ آب بیشتر و به طبع آن، افزایش حجم آب تصفیه شده با کیفیتی مطلوب (درحد استانداردهای مورد نظر) در فناوری جداسازی یک پیشرفت قابل ملاحظه، به شمار می آمد. از این رو غشاهای اسمز معکوس با فشار پایین، بعنوان غشاهای نانوفیلتراسیونی شناخته شدند. در نانوفیلتراسیون جدا سازی براساس اندازه مولکول صورت می‌گیرد و فرآیندی فشاری است. اساساً این روش جهت حذف اجزای آلی نظیر آلوده کننده‌های میکرونی و یون های چند ظرفیتی می‌باشد. از دیگر کاربردهای نانو فیلتراسیون می‌توان به حذف مواد شیمیایی که به منظور کشتن موجودات مضر به آب اضافه شده اند، حذف فلزات سنگین، تصفیه آبهای مصرفی، رنگ زدایی و حذف آلوده کننده ها و حذف نیتراتهااشارهکرد. نانو فیلتراسیون می‌تواند بطور تقریبی از هر منبع آبی، آب پاک تهیه کند و باکتری ها را بطور کامل از بین ببرد.
در ضمن امکان استفاده آسان از روش های تصفیه را برای عموم فراهم می کند و بدون عمل شیمیایی، تصفیه را انجام می‌دهد. در واقع نانوفیلتراسیون فرایند غشایی جدیدی است که خواص آن بین فرآیندهای اسمز معکوس و اولترافیلتراسیون قرار دارد و در اختلاف فشار پایین bar(10-20) قابل استفاده می باشد.
به علت عمل نمودن در فشار پایین و بازیابی بالاتر، هزینه های عملیاتی و نگهداری این فرایند به مواد شیمیایی نیاز نبوده و پساب تولیدی فشرده و غلیظ می باشد. لذا هزینه حمل و نقل و دفع آن کمتر است. به کمک تجهیزات خاص غشاء ها به طور خودکار تمیز می شود. در مورد فرایند نانوفیلتراسیون، هزینه انرژی به مراتب از اسمز معکوس کمتر می باشد. نکته حائز اهمیت در مورد نانوفیلترها نسبت به سایر غشاها، قدرت انتخاب گری در حذف یون هاست. غشاهای نانوفیلتراسیون معمولاً از دو لایه تشکیل می شود. لایه نازک و متراکم عمل جداسازی و لایه محافظ، عمل حفاظت در برابر فشار سیستم را انجام می دهد.
غشاهای نانوفیلتراسیون معمولاً در دو نوع باردار و غیرباردار موجود هستند. مکانیسم اصلی در حذف ملکول های بدون بار، خصوصاً ترکیبات آلی بر پایه غربال سازی استوار می باشد. در حالیکه حذف ترکیبات یونی به دلیل بر همکنش های الکتروستاتیک بین سطح غشا و گونه های باردار، حذف می شوند. امروزه غشاهای نانویی تجاری، در اشکال متفاوتی استفاده می گردند. این اشکال شامل، سیستم های مارپیچی، صفحه ای، جعبه ای، لوله ای و فیبری می باشد. شکل هر یک از غشاهای نانویی براساس نوع غشا و به منظور بالا بردن بازده و عملکرد آن انتخاب می گردد. نانوفیلترها برای حذف محدوده وسیعی از ترکیبات به کار گرفته شده است، از جمله :
حذف آفت کش ها از جمله آترازین، سیمازین، دیورن و ایزوپرتورن
حذف ترکیبات آلی فرار مانند مشتقات کلردار آلی سبک مانند کلروفرم، تری کلرواتیلن و تتراکلرواتیلن
حذف محصولات جانبی حاصل از واکنش گندزدا با ترکیبات آلی آب از جمله هالومتان ها
حذف کاتیون ها و سختی
۵-حذف آنیون ها
۲-۷-۳ نانوفوتوکاتالیست ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:08:00 ق.ظ ]




تأكيد و اصرار درباب واقعيّت و اهميّت تجربۀ ديني، نکته­ای است که در اسطوره­شناسی روانشناختی اهمیّت بسیار دارد. از نظر يونگ دين را در تمايل طبيعي روح به تمامييّت و كمال، تمايلي كه ذهن بدوي به محض رسيدن به خودآگاهي لازم براي نمادپردازي توانسته است اظهار بدارد، مي­توان بازيافت. و همو بر آن بود كه فقط به­مدد كندوكاو در آموزه­هاي سازمان­يافته و پي­جويي انگاره­هاي اعيان ثابته(کهن­الگو­ها) كه فرآوردۀ خودانگيختۀ ذهن ناخودآگاه است، مي­توان روح مدرن را از نو كشف كرد(الیاده 1987، 258).
امر متّعال در اساطیر بدوی به صورت اعتقاد به وجود ایزدی ساکن درآسمان توضیح داده شده است. او صاحب علم­الغیب و حکمتی بی­کران است. قوانین اخلاقی و آیین­های طایفه­ای را وضع کرده است و بر رعایت این قوانین نظارت دارد. او نافرمانانی را که از احکامش سرپیچی کنند، با فرو فرستادن آذرخش بر آنان عقوبت می­ کند. رعد یا همان صدای آذرخش در اساطیر کهن با صدای گاو یکی دانسته می­ شود. یکی از خصوصیات ایزد اعظم سماوی اقتدار مطلق و فرمانروایی اوست. تجلی الوهیت تنها به واقعیات سماوی و جوی محدود نمی­گردد و قدرت او فقط از راه آفرینش کیهان به ظهور نمی­رسد، بلکه او سرور و شاه جهانیان است. در مورد خدای اعظم آسمانی در اساطیر کهن به صورت تمثیلی آمده است که در آسمان در کنارۀ جویباری پهناور ( کهکشان راه شیری) ساکن است( الیاده 1948، 56 -59).
آسمان و هر چه در آن دیده می­ شود، باد، باران و ابر، اجرام آسمانی، کهکشان راه شیری، شهاب سنگ­ها، کُرات منظومه­ی شمسی، خورشید و ماه، سبعۀ ثابته( سیارات منظومه­ی شمسی) و سبعۀ متحرکه(هفت مجمع الکواکب در صورت­های فلکی از جمله خوشه­ی پروین در صورت فلکی گاو نر) همگی نمودگار آسمانی امر متعال هستند و روابط بین آنها که در اسطوره توضیح داده شده است راه رسیدن به تعالی را نمادین می­سازد.
تجلیات امر متعال به آسمان ختم نمی­ شود. در زمین هم هر چه در نوع خود عظیم است، مانند گاوی عظیم جثّه، بزی درشت پیکر، درختی تناور یا هر چیز دیگر با تناسبات و ابعادی شگفت­انگیز، نمودگار تجلیات امر متعال به شمار می­آیند. آذرخش نگاه او، رعد بانگ اوست و باد دَمَش، و طوفان نشانه­ی خشمش. او باران رحمت می­باراند و سراسر زمین را برکت می­بخشد ( الیاده 1948، 59).
در متون مقدس آمده است که «در آغاز {هستی} کلمه بود و جز کلمه هیچ نبود و کلمه خدا شد.»کلمه یا واژه در اساطیر خود خدا شناخته شده است. در واقع هر چه در نوشتار متون مقدس آمده است نیز، به شیوه­ خاص آفرینش خود، راه رسیدن به تعالی را نشان می­دهد.
دقیقاً نمی­ توان تأیید کرد که بندگی ذات اعظم آسمانی، یگانه اعتقاد ابتدایی انسان بوده و همۀ اشکال مذهبی دیگر بعدها پدید آمده و پیدایش آنها نمودگار پدیدۀ تنزّل و تدنّی است. همچنین به نظر نمی­رسد که چنین اعتقادی با اشکال دیگر مذهب در یک دورۀ زمانی خاص غیر قابل تلفیق بوده باشد. بلکه همه اشکال مذهبی و اساطیر به نوعی وجود امر متعال و راه رسیدن انسان به تعالی و وحدت با ذات الهی را توضیح می­ دهند. چرا که در واقع کیهان و هر چه در آن است صورتی از تجلیات الهی است.
دیگر اشکال مذهبی که برای توضیح «امر متعال» پدید آمده­اند، عبارت­اند از: توتم­پرستی، نیایش نیاکان و ستایش روح قهرمانان دینی -قبیله­ای، اعتقاد به وجود جفتی ابتدایی(ثنویت) ؛ به عنوان مثال مادینه پنداشتن زمین و نرینه­پنداری آسمان و زوج قرار دادن این دو با هم یا کیش­هایی با بنیاد خورشیدپرستی و ماه­پرستی.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ایرانیان کهن نیز به خدای اعظم آسمانی اعتقاد داشته اند، چون بنا به گفتۀ هرودوت بر فراز بلند­ترین کوهها می­رفتند تا به خداوندی که سراسر پهنۀ گرد آسمان را به نام او می­نامیدند، قربانی پیشکش کنند. خدایی که در اوستا هست و زرتشتیان او را اهورامزدا می­نامند. اهورامزدا، قلب تپنده­ی اصلاحات دین زرتشتی ، سرور فرزانگی، دانا به همه چیز، و عالِم کُل نام دارد. در کتیبه­های پادشاهان هخامنشی در کنار اهورا مزدا از میترا و آناهیتا نیز یاد شده است. به نظر می رسد میترا و آناهیتا نشانگر جفت ابتدایی آسمان و زمین هستند. چنانکه آناهیتا با رودها و دریاچه­ها ارتباط دارد و میترا با خورشید. علاوه بر آن میترا فرزند آناهیتا است و این خصیصه ارتباط ایزد بانوان باروری و فرزندی نرینه را تکمیل می­ کند. علاوه بر اینها در مورد جفت ابتدایی در اساطیر اشتراکات بسیاری یافت می­ شود که یکی از آنها گاو سیما بودن این جفت­هاست. مضمون «گاو مادر زمین» و جفت آسمانیش در مدارک کهن مرتبط با اساطیر ایران به کرّات یافت می­ شود. جفت ابتدایی در مفهوم اجتماعی به بنیان خانواده و در روانشناسی دینی به مفهوم ثنویت اشاره دارد.
دوگانه­گرایی یا ثنویت در ادیان و اساطیر با مفاهیم خیر و شر، زن و مرد، یین و یانگ و بسیاری خدایان هرمافرودیت از قبیل زروان در اساطیر ایران، همساز است. در روانشناسی دینی به صورت اعتقاد به وجود عنصری مادینه در روان جسم مذکر به نام «آنیما»، یا عنصری نرینه در روان جسم مؤنث به نام «آنیموس» تعریف می­ شود. هرکدام از این عناصر به عنوان «خود درونی» نیز تلقی می­شوند و اتحاد با «خود درونی» مهمترین مسأله­ایست که فرد در فرایند رشد فردیت با آن سر و کار دارد. روان هر انسانی دارای خواص هر دوجنس( androgyne ) است و اینکه انسان به صورت مرد یا زن متولد می­ شود صرفا تجلی مادی او در دنیای خاکی است.
در قرآن نیز در قالب آیه­ی شریفه­ی «و خلقنا الانسان ازواجا» به این موضوع اشاره شده است. همچنین در آیه­ی سوم سوره­ی فجر «والشفع و الوتر» به ذات دوگانه­ همه موجودات در تقابل با یگانگی ذات الهی سوگند یاد شده است.
در زبان فارسی میانه به شکل دیگری از ثنویت برمی­خوریم. واژگان فارسی میانه به دو شکل موجود از کلمه دلالت می­ کنند که بر اساس جهان­بینی سنّتی زرتشتیان در کتب پهلوی بدان‌­ها اشاره شده است. واژۀ گیتی (فارسی میانه: gētīg) اشاره دارد به جنبۀ مادی و قابل رویت انسان. و مینو (فارسی میانه: mēnōg) بعدی از جهان انسانی را در بر می­گیرد که لزوماً غیر قابل رویت و ناملموس است. این دو واژه از دیرباز در اوستا کاربرد داشته اند و به ترتیب همخوانی دارند با( astuuant ) به معنی استخوان و( mainiiauua ) به معنی چیزی مثل ذهن یا روح انسان یا همان تفکر. گرچه این واژه ­ها به دو نوع هستی اشاره دارند، آنها همچنین می­توانند به دو قلمروی روانی انسان دلالت کنند. در تعابیر روانشناسی دینی گیتی با «من خویشتن» و مینو با «خود درونی» تعریف می­ شود. بعد مادی و عینی بر اساس رابطه‌ای تکاملی و موازی با بعد مینوی بنا نهاده شده است. صورت ظاهری ما گیتی و آن دیگری مینو است. این دو قلمرو به طور موازی و هم­زمان وجود دارند. گرچه تمایز بین دو مفهوم بر اساس قابل رویت بودن یکی و نبودن دیگری، پایه­گذاری می­ شود، با این حال؛ غیر قابل رویت بودن مینو به نوعی مبهم است. یعنی آن‌چه به طور خاص درخور توجه است، این است که ماهیت­های روحی – معنوی از زمانی به زمان دیگر به اشکال مختلفی ظاهر می­شوند.به این معنا که «خود درونی» یا مینوگ به منظور راهنمایی «من خویشتن» یا گتیگ در فرایند رشد فردیت خلق شده است و به اقتضای نیاز «من خویشتن» خصوصیات قهرمانانه­ی متفاوتی از جمله حق­طلبی، عدالتخواهی، رأفت، خِرَدگرایی و … را در فرد متجلی می­سازد(Shaked, 1971 ).
در اساطیر ایران ثنویت به صورت شاخه­ های ریواس چسبیده به هم در قالب نخستین زن و مرد(مشی و مشیانه) نشان داده شده است. ثنویت در آثار هنری هخامنشی به صورت یک جفت گاو در سرستون­های پارسه نشان داده شده است. البته نماد ستون نیز در تحلیل کامل مفهوم دخیل است که موجب پدید آمدن تثلیث می­ شود.
«خود درونی» یا مینوگ به منظور راهنمایی «من خویشتن» یا گتیگ در فرایند رشد فردیت، امکان دارد موجب ظهور شخصیت «سایه» بشود. جنبه­ تاریک روان انسان سایه نامیده شده است. سایه بعدی از روان انسان است که غرایز طبیعی سرکوب شده و ترس­ها، ناکامی­ها یا گره­های روانی(عقده ها) را در خود جای داده است و بر علیه «من خویشتن» طغیان می­ کند. گویی «خود درونی» دوپاره شده، به صورت فرشته­های خیر و شر روی شانه­های «من خویشتن» می­نشیند. جنبه­ مثبت وظیفه­ی راهنمایی من خویشتن در مبارزه با سایه یا شیطان درونی را برعهده دارد. بدین صورت یک مجمع سه­گانه متشکل از من خویشتن، خود درونی و سایه شکل می­گیرد که در آثار هنری به صورت سه­تایی­هایی با مفاهیم مقدس نمادینه شده است. یکی از این سه­تای های معروف مجلسی نمادین مرکب از دو گاومرد و یک درخت است که در هنر منطقه در طول تاریخ بارها و بارها تکرار شده است.
شخصیت سایه در کهن­الگوهای اسطوره­ای به صورت منفی نیز جلوه­گر می­ شود. به عنوان مثال در اساطیر ایران می­توان ضحاک را به عنوان سایه­ی جمشید قلمداد کرد. در فرگرد آتی به بررسی این اسطوره و جنبه­ های نمادین آن در فرایند رشد فردیت یا «آیین قهرمانی»، پرداخته خواهد شد.
مفهوم «سايه» در روانشناسي تحليلي نقشي بسيار مهم ايفا مي­كند. سايه­ی بازتاب­يافته از ذهن خودآگاه فرد شامل جنبه­هاي پنهان، واپس­نهاده­شده و نامطبوع (يا ناپسند) شخصييت است. اما سايه همواره تنها وارونه­ی «من خودآگاه» نيست. و همانقدر كه من خودآگاه شامل جنبه­هاي مخرب و زيانبار است، به همان اندازه سايه كيفييت­هاي خوبي همچون غرايز طبيعي و انگيزه­هاي خلاق دارد. اگر چه من خويشتن و سايه از يكديگر متمايزند، اما در عين حال همانند انديشه و احساس بيكديگر وابسته­اند. با اينهمه بر مبناي آنچه يونگ «مبارزه براي رهايي» مي­نامد، من خويشتن همواره با سايه در ستيز است. اين ستيزه در كشمكش انسان بدوي براي دست­يافتن به خودآگاهي بصورت نبرد ميان قهرمان كهن­الگويي با قدرت­هاي شرور آسماني كه به هيبت اژدها و ديگر اهريمنان نمود پيدا مي­كنند بيان شده است. شخصيت قهرمان در خلال انكشاف خودآگاه فردي، امكاني نمادين است تا به وسيله آن من خويشتن بتواند سكون ناخودآگاه را درنوردد، و انسان پخته را به سرآغاز راه کمال سوق دهد. در اسطوره­ها معمولاً اين قهرمان است كه بر اهريمن پيروز مي­شود. اما اسطوره­هايي هم وجود دارند كه در آنها قهرمان تسليم اهريمن مي­شود. مانند اسطوره­ی آشناي يونس و نهنگ كه در آن موجود دريايي غول­آسايي، قهرمان را به كام خود مي­كشد و او را به سفر دريايي شبانه از غرب به شرق مي­برد، كه حركت نمادين خورشيد از غروب تا به طلوع سحر مي­باشد. و قهرمان در ظلمت كه نمايانگر نوعي مرگ است فرو مي­رود. نبرد ميان قهرمان و اژدها شكل فعال­تر اين اسطوره است و اجازه مي­دهد مضمون كهن­الگويي پيروزي من خويش بر گرايش­هاي واپس­گرايانه آشكارتر شود. در بيشتر مردم طرف تيره و منفي شخصيت در ناخودآگاه مي­ماند. اما قهرمان درست به وارونه بايد متوجه وجود سايه باشد تا بتواند از آن نيرو بگيرد. و اگر بخواهد به اندازه­يي نيرومند شود تا بتواند بر اژدها پيروز شود بايد با نيروهاي ويرانگر خود كنار بيايد. به بياني ديگر، من خويشتن تا ابتدا سايه را مقهور خود نسازد و با خود همگونش نكند پيروز نخواهد شد(یونگ 1961، 175 -176).
من خویشتن به دوره­ های انتقالی مشتمل بر اشکال گوناگون کهن­الگویی، که جنبه­ آموزش اسرار مذهبی دارند، نیاز دارد تا دیگر نیازی به مبارزه با سایه برای اطمینان از فردیت خود نداشته باشد و به جای دشمن انگاشتن سایه با آن متحد شود تا بتواند مراحل قهرمانی را پش سر بگذارد و به پختگی دست یابد. رابطه­يي تنگاتنگ و تا حتّی شباهت ميان حيوانات اهلي و حيوانات توتم و «روح جنگلي» در انسان وجود داشته است و براي تثبيت اين ارتباط مراسم ويژه و بخصوص آيين آموزش اسرار براي جوانان وجود داشته است(یونگ 1961، 193 – 194).
هر حیوان توتم در درجه اول نیای یک طایفه در قبیله بوده است و اعضای طایفه خود را به آن منتسب می دانسته اند. در درجه دوم توتم یک روح نگهبان و نیکوکار است که به وسیله ندای غیبی پیغام می فرستد( فروید،1913 ،12).
درست مثل روابطی که در مورد گاو و گوشوروان با انسان در اساطیر ایران موجود است و در فرگرد دوم توضیح داده شد.
مرد جوان بوسيله­ی قربانی آیینی حیوان توتمی مالك «روح حيواني» خود مي­شد و در همان حال بطور نمادین «روح حيواني» خود را قرباني مي­كرد. تاريخ گذشته و همينطور آيين­هاي مذهبي جوامع بدوي امروزي نمونه­هاي بسياري از آيين­هاي مربوط به آموزش اسرار مذهبي كه بوسيله­ی آن دختران و پسران جوان از والدين خود جدا مي­شوند و به عضوييت قبيله يا طايفه در مي­آيند را ارايه مي­دهد. البته بريدن از دنياي كودكي به كهن­الگوي والديني اوليه آسيب مي­رساند و بايد آن را در فرايند جاذبه­ی ورود فرد به زندگي گروهي بهبود بخشيد. هوييت نوآموز غالباً با نماد حيوان توتمي مثل گاو مشخص مي­شود. گروه بدين­سان نياز به كهن­الگوي آسيب ديده را جبران مي­كند که خود بصورت پدر دوم درمي­آيد و با آموزش اسرار موجب مي­شود جواناني كه در ابتدا بگونه­يي نمادين قرباني شده بودند، در يك زندگي جديد متولد شوند. در اين مراسم توان­فرسايي كه بسيار شبيه تقديم قرباني به خدايان حافظ فرد جوان است نفوذ كهن­الگوي اوليه هرگز بمانند آنچه در مبارزه­ی نمادين قهرمان و اژدها روي مي­دهد بطور كامل منكوب نمي­شود. زيرا گونه­يي احساس بيگانگي دايمي نسبت به نيروهاي روينده­ی ناخودآگاه را بوجود مي­آورد. چنانکه در اسطوره­ی دوقولوهای اژدهاستیز غرورشان كه نشان دهنده جدايي دايمي «من» از «خود» است، بوسيله­ی ترس از سرانجام كار اصلاح می­گردد و آنها را ناگزير می­سازد «من» و «خود» را هماهنگ كنند. در جوامع قبيله­يي، اين آموزش اسرار مذهبي است كه به شايسته­ترين شيوه­يي مشكل را حل كرده است. مراسم، نوآموز را به ژرف­ترين سطح همانندي اوليه ميان مادر و فرزند يا «من» و «خود» مي­برد و بدين­ترتيب او را ناگزير به تجربه­ مرگي نمادين مي­كند. پس آنگاه نوآموز طي تشريفات باشكوه آيين تولد دوباره، نجات پيدا مي­كند. اين نخستين عمل قطعي حل «من» در گروهي بزرگ­تر است كه به شكل توتم، خانوار يا قبيله و يا هر سه با هم تعريف مي­شود. آيين­هاي ديني قبايل يا جوامع تكامل يافته­تر همواره بر مراسم مرگ و زندگي دوباره تاكيد دارند، يعني براي نوآموز «مراسم گذار» از يك مرحله­ زندگي به مرحله­ ديگر را به اجرا مي­گذارند، حال خواه از اولين به آخرين دوران كودكي باشد يا از نخستين به آخرين دوران شباب و يا از آن دوران به پختگي(یونگ 1961، 193 – 194).
آیین­های قهرمانی در اساطیری مانند گذر از هفت­خوان، جنگ با اژدها و قربانی گاو -غول اولیه مراحلی از فرایند رشد فردیت را نشان می­ دهند. در فرگرد آینده نیز برای بررسی مفاهیم نمادهای مرتبط با آیین­های قهرمانی بخصوص کهن­الگوی گاو نر بررسی تحلیلی خود را با نگاهی نو به اسطوره­ی جمشید و قهرمانان مرتبط با این اسطوره آغاز خواهیم کرد.
متن روياها و اسطوره­هاي ما در ناخودآگاه جمعي حضور دارد، و يونگ حروف يا نويسه­هاي آن را «كهن­الگوها» مي­نامد. كهن­الگو جزء جدايي­ناپذيري از ناخودآگاه جمعي است، آن صورت­هاي قطعي رواني را نشان مي­دهد كه به نظر مي­رسد همواره و همه جا حضور دارند. در پژوهش­هاي اسطوره­شناختي «نقشمايه یا نماد» ناميده مي­شوند. در روانشناسي اقوام ابتدايي بر مفهوم «بازنمايي­هاي جمعي» منطبق­اند، در مطالعه تطبيقي دين آنها را «مقوله­هاي تخيل» یا انديشه­هاي «اوليه» يا «بنيادين» ناميده­اند. تعریف كهن­الگو ها – يعني نوعي صورت از قبل موجود – تنها به رشته­ های اسطوره­شناسی، نمادشناسی و روانشناسی محدود نمي­شود، بلكه چيزي است كه در عرصه­هاي ديگر پژوهش نيز به رسميت شناخته شده و از آن سخن رفته است. پس معناي واژه «كهن­الگو» در تعبير اسمي آن از رابطه­اي كه با اسطوره، آموزه­هاي عارفانه و قصه­هاي پريان دارد كاملاً روشن است. تا به امروز اسطوره­شناسان همواره به ايده­هاي شمسي، قمري، جوي، نباتي و انواع ديگري از اين نوع توسل جسته­اند. اما اين واقعيت كه اسطوره­ها در وهله اول پديده­هايي رواني (يعني متعلق به روان يا ذهن) هستند كه ماهيت روح را آشكار مي­سازند چيزي است كه آنها تا به امروز به آن توجه نداشته­اند. انسان ابتدايي به تبيين عيني پديده­هاي آشكار چندان علاقمند نيست، بلكه نوعي نياز الزامي دارد … ميلي مقاومت­ناپذير به جذب همه تجربيات بيروني در قالب رويدادهاي دروني و رواني … كليه فرايندهاي اسطوره­شناختي طبيعت، از قبيل تابستان و زمستان، استهلال ماه، فصول بارندگي و نظاير آن، به هيچ وجه تمثيل­هايي از اين تجربيات عيني نيستند. اين پديده­ها بيان نمادين نمايش­هاي دروني و ناخودآگاه روان هستند كه از طريق فرافكني در دسترس خودآگاه انسان قرار مي­گيرند(بیرلین 1393، 388 – 389).
انسان براي انتقال آنچه در ذهن دارد به همگونه­ی خود از گفتار يا نوشتار بهره مي­گيرد. اگر چه زبان انسان سرشار از نمادهاست اما در بسياري موارد از نشانه­ها و نمايه­هايي كه خيلي هم گويا نيستند نيز استفاده مي­كند، مانند ONU ، Unicef و Unesco كه از حرف اول كلمه­هاي پشت هم ساخته شده ­اند، يا نشانه­هاي تجاري و يا نام داروها. كه البته به اينهمه مي­توان نشانه­هاي ثبتي و آرايه­ها را هم افزود. اگر چه تمامي اينها بخودي خود معنايي ندارند، اما يا به سبب كاربرد فراگيرشان در نظر ما معنا يافته­اند و يا اينكه ما به ظنّ خود به آنها مفهوم داده­ايم. ولي هيچكدام اينها نماد نيستند بل تنها تداعي­گر نشانۀ اشياء هستند(یونگ 1961، 15).
بار نشانه همواره كمتر از مفهومي است كه مي­نماياند، در حاليكه نماد هميشه محتوايي بيش از مفهوم روشن و آني خود دارد. افزون بر اين نمادها فرآورده­هاي طبيعي و خودانگيخته هستند(یونگ 1961، 69).
رمز­پردازي يا نمادگرايي يك ابزار مقدس و آیینی در دانش كهن است. نمادگرایی در حقیقت قديمي­ترين و پایه ای­ترين روش بيان مفاهيم است. نمادگرايي عمری دارد به اندازۀ عمر آدمی بر کرۀ خاکی، با رشد و پیشرفت انسان بالیده و در روح جمعی و روياهاي فردی نژادهاي مختلف جا گرفته است. جایگاه نمادگرایی در دنیای ارتباطات بسی برجسته­تر از ارتباطات کلامی است. مشاهدۀ یک نماد، انديشه را به صورت ناخودآگاه برمي­انگيزد و انسان را به گسترۀ تفكر بدون گفتار رهنمون مي­شود. در نمادگرايي، عين و ذهن داراي همگوني و پويايي از پيش انگاشته­اي است. بر خلاف علامت (signe)، كه يك نشان قراردادي است و عين و ذهن نسبت به هم بيگا نه­اند(هال بی تا،1 -10 ).
آنچه ما نمادش مي­ناميم يك اصطلاح است، يك نام يا نمايه­يي كه افزون بر معاني قراردادي و آشكار روزمره­ی خود داراي معاني متناقضي نيز باشد. نماد شامل چيزي گنگ، ناشناخته يا پنهان از ماست. براي مثال بر روي بسياري از صنایع دستی هخامنشی تصاویری نمادین وجود دارند که گرچه ما اين شيء (برونذهن) را مي­شناسيم، اما مفهوم نمادين آن را نمي­دانيم. نمونه­ ديگر، حضور حيوانات عقاب، شير و گاو در نقاشی­های كليسایي است. اين حيوانات نمادهاي چهار قديس مسيحي هستند، نمادهايي بر گرفته از رويت حزقيال پيامبر كه خود او نيز آنها را از خداي خورشيد مصريان، يعني هوروس و چهار پسرش به عاريت گرفته بود. افزون بر اينها اشياء ديگري همانند چرخ و چليپا كه در تمامي دنيا شناخته شده هستند، در پاره­يي شرايط كاربردي نمادين دارند، اما دستيابي به طبيعت واقعي اين همه نياز به بحث و جدل دارد. بنابراين يك كلمه، يا يك نمايه هنگامي نمادين مي­شود كه چيزي بيش از مفهوم آشكار و بدون واسطه­ خود داشته باشد. اين كلمه يا نمايه جنبه­ «ناخودآگاه» گسترده­تري دارد كه هرگز نه مي­تواند به گونه­يي دقيق مشخص شود و نه بطور كامل توضيح داده شود، و هيچكس هم اميدي به انجام اين كار ندارد. هنگامي كه ذهن ما مبادرت به كنكاش در يك نماد مي­كند به انگاره­هايي فراسوي خرد دست مي­يابد. مثلاً نمايه­ی چرخ مي­تواند موجب درك خورشيدي «الهي» شود، اما خرد ما ناگزير در اين مرحله به ناتواني خود گردن مي­نهد چرا كه انسان تعريف وجودي «الهي» را ندارد. از آنجايي كه چيزهاي بيشماري فراسوي حد ادراك انسان وجود دارد، پيوسته ناگزير است به ياري اصطلاح­هاي نمادين برداشت­هايي از آنها ارايه دهد. به همين سبب است كه اساطیر از زباني نمادين بهره مي­گيرند و خود را با نمايه­ها تعريف مي­كنند. اين بهره­گيري خودآگاهانه از نمادها نشان دهنده يك كنش مربوط به روانشناسي بسيار مهم است و افزون بر آن انسان نمادهاي ناخودآگاه و خودانگيخته را نيز بخصوص در آثار هنری مي­آفريند(یونگ 1961، 15 -19).
بسيار نمادهاي گاهاً خيلي مهم مانند نمايه­هاي مذهبي هم وجود دارند كه جنبه­ فردي ندارند و طبيعت و سرچشمه­شان جمعي است. افراد مومن سرچشمه­ی اين نمادها را الهي مي­دانند و ناشي از الهام. افراد شكاك هم آنها را ساختگي مي­انگارند. اما هر دو اشتباه مي­كنند. درست است كه بنابر باور شكاكان نمادها و مفاهيم مذهبي در خلال قرن­ها بگونه­اي ظريف و بسيار آگاهانه ساخته و پرداخته شده ­اند. و همچنين درست است كه بنا بر ادعاي افراد مومن سرچشمه­ی نمادها و مفاهيم مذهبي آنقدر قديم است و پر راز و رمز كه نمي­تواند انساني باشد، اما به هر رو اين هر دو «نمادهاي جمعي» برآمده از روياها و تخيلات خلاق انسان­هاي بسيار قديم مي­باشند و هم از اين رو مظاهر غير عمدي و خودانگيخته مي­باشند و نه ابداع­هاي عمدي(یونگ 1961، 70).
نمادهاي طبيعي از محتويات ناخودآگاه روان سرچشمه مي­گيرند و بنابراين معرف گونه­هاي فراواني از نمايه­هاي كهن­الگوهاي بنيادين مي­باشند. و در بسياري موارد مي­توان اين نمادها را بوسيله­ی انگاره­ها و نمايه­هايي كه در قديم­ترين شواهد تاريخي و جوامع بدوي وجود دارند، تا ريشه­هاي كهن­الگويشان رديابي كرد(یونگ 1961، 134).
نمادهای طبیعی شامل حیوانات و اجرام آسمانی نیز می­شوند. گاو نر موضوع بحث این پژوهش نیز یک نماد طبیعی است که حضور آن در آیین­های مذهبی قدمتی به موازات ظهور نخستین نقاشی­های غارنشینان دارد. قدمت حضور کهن­الگوی ورزا با مفاهیم و اشکال ظاهری مختلف در آثار هنری و ادبیات اساطیری نشان می­دهد که در پس مفهوم پذیرفته شده این نماد در تمام دوران­ها، معنایی کهن وجود داشته است. معنایی درونی و جاودانه که به کهن­الگو جان می­بخشد و موجب تکرار آن در ادیان و ادوار گوناگون می­گردد. در فرگرد آتی مفهوم جاودانه­ی این کهن­الگو با توجه به اساطیر ایران بررسی خواهد شد.
امروزه همه چيز از رمز و راز فوق طبيعي خودش تهي است و ديگر هيچ چيز براي انسان امروز مقدس نيست. در دوران گذشته، هنگامي كه ادراكات غريزي هنوز به ذهن آدمي راه داشتند خود آگاه براحتي مي­توانست آنها را به صورت مجموعۀ رواني بهم پيوسته درآورد. اما انسان «متمدن» ديگر توانايي چنين كاري را ندارد. زيرا خودآگاه «هدايت شدۀ» وي از امكان يكسان سازي بخش­هاي تكميلي غرايز ناخودآگاهش محروم شده است. و اين امكانات يكسان­سازي تكميلي دقيقاً همان نمادهاي فوق طبيعي هستند كه همه آنها را مقدس مي­شمارند. مثلاً امروزه مفهوم واژه­ی «ماده» يك مضمون ناب زمخت غير انساني و صرفاً عقلاني شده است و مفهوم رواني ندارد با نمايه­ی باستاني و مادي مادر كبير با توان توصيفش از مفهوم ژرف عاطفي مادر زمين بسیار تفاوت دارد. آن نيروي شگرف عاطفي كه در «پدر ما» بيان مي شده یا «ذهن» كه زماني پدر همگان بود امروزه با عقل يكسان شمرده مي­شود و تا به درجه­ خود محوربيني انسان تنزل كرده است. اين دو اصل كهن­الگويي اساس تضاد نظام­هاي شرقي و غربي است. توده­هاي مردم و رهبرانشان متوجه نيستند كه ميان اصطلاح مذكر پدر (روح) براي نام­گذاري بنيان جهان چنانكه غربي­ها بكار مي­گيرند و اصطلاح مونث مادر (ماده) كه شرقی­ها بكار مي­برند تفاوت چنداني وجود ندارد. اگر در گذشته اين اصول جزو شعائر احترام برانگيز ديني بودند، دست­كم نشان مي­دادند براي انسان اهميت رواني دارند. اما امروزه تنها مفاهيمي گنگ مي­باشند. هر چه شناخت علمي افزايش مي­يابد، دنيا بيشتر غير انساني مي شود. انسان خود را جداي از كائنات احساس مي­كند، چرا كه ديگر با طبيعت سروكار ندارد و مشاركت عاطفي ناخودآگاه خويش را با پديده­هاي طبيعي از دست داده است. و پديده­هاي طبيعي هم بتدريج معناي نمادين خود را از دست داده­اند. ديگر نه تندر، آواي خشماگين خداست و نه آذرخش تير انتقام او. ديگر نه رودخانه پناهگاه ارواح است و نه درخت سرچشمه­ی زندگي انسان. ديگر هيچ غاري ماواي شياطين نيست. ديگر سنگ­ها، گياهان و حيوانات با انسان سخن نمي­گويند و انسان نيز با آنها سخن نمي­گويد، چرا كه مي­انگارد گفته­هايش را نمي­شنوند. تماس انسان با طبيعت قطع شده است و نيروي عاطفي عميق ناشي از اين تماس كه موجب روابط نمادين وي مي­شد از ميان رفته است. نمادها مي­كوشند اين فقدان عظيم تماس را جبران كنند. نمادها، طبيعت اصلي ما را با همه غرايز و شيوه­هاي ويژه­ی انديشه­هايش نشان مي­دهند. دريغا كه نمادها محتويات خود را با زبان طبيعت كه براي ما بيگانه و نامفهوم است بيان مي­كنند. و ما ناگزيريم زبان طبيعت را با واژه ­ها و كلام عقلاني باب روز كه خود را از بند دوران قديم و راز و رمز ويژه­ی آن رهانيده­اند بازگو كنيم. امروزه هنگامي كه ما از اشباح و ساير موجودات فراسوي طبيعي سخن مي­گوييم، ديگر براي فراخواندنشان بسوي خودمان نيست. شكوه و قدرت اين كلمات از ميان رفته است و ما ديگر هيچ جادويي را باور نداريم. قداست اشياء مذهبي و پايبندي به آنها كاهش يافته. گويي دنياي ما خود را از بند «علقه­هاي فوق طبيعي» مانند سحر، جادو، همزاد، ساحر، گرگینه، خون آشام، ارواح جنگلي و تمامي موجودات عجيب ديگري كه در جنگلهاي دوران قديم پرسه مي­زدند رهانيده است. به بياني دقيقي ديگر دنياي ما از تمامي عناصر خرافي و غير عقلاني پاك شده است. اما در اينكه دنياي دروني ما (نه نمايه­هاي خوش­آيندي كه خودمان در آن مي سازيم) هم خود را از بند تمامي اين خصوصيات دوران قديم رهانيده باشد جاي ترديد است. آيا عدد سيزده براي بسياري از مردم نحس نيست؟ و آيا بسياري از افراد گرفتار پيشداورهاي غير عقلاني، فرافكني­ها و پندارهاي كودكانه­ی خود نيستند؟ اگر واقع­گرايانه به ذهن آدمي بنگريم متوجه خواهيم شد بسياري از آثار باقيمانده از دوران قديم هنوز چنان نقش خود را ايفا مي­كنند كه گويي از پانصدسال پيش تاكنون هيچ اتفاقي نيفتاده است. درك اين موضوع كه انسان امروزي آميخته­يي از خصايص ناشي از تكامل بسيار طولاني روان خود مي­باشد بسيار مهم است. و همين درهم­آميختگي انسان و نمادهايش است كه مورد بحث ماست و بايد در آن به دقت مو­شكافي كنيم(یونگ 1961، 135 -138).
پُل زدن میان دو جهان و پذیرفته شدن در جامعه از طریق استفادۀ از «موارد انتقالی» انجام می­گیرد. پدیده ­های انتقالی در جوامع گوناگون بشری به صورت آیین­های راز­آمیز مملو از تجارب دینی یا خلق آثار هنری قدسی با تکیه بر الهامات درونی و مواردی از این دست، به منصۀ ظهور رسیده ­اند. از نظر وينيكوت، پديده هاي انتقالي در فضاهاي روانشناختي كه او آنها را «فضاي بينابين» يا «فضاهاي بالقوه» مي­نامد، قرار دارد. در تحول رواني موفقيّت آميز، اين «فضا» به صورت ميدان همه تجربه­هاي فرهنگي، از جمله دين در مي­آيد كه او آن را با «مهر مادري» هم پيوند مي­زند :«در اينجا، وقتي كه وثوق و اعتماد وجود داشته باشد، فضاي بالقوه هم وجود دارد، فضايي كه بصورت ساحت نامتناهي جدايي درمي­آيد، و اين فضا را نوزاد، كودك و بزرگسال چه بسا به نحوي خلّاقانه با بازي كه بر اثر مرور زمان به صورت لذت بردن از ميراث فرهنگي در مي­آيد، پر مي كند». به طور كلي پژوهشگرانی كه تحت تأثير وينيكوت قرار گرفته­اند – و نظر به تداوم شناخته شدن اهميّت عميق كارش، تعداد آنان محتملاً زيادتر خواهد شد – اهميت موارد يا موضوعات انتقالي را از هر نوع كه باشد، از جمله دين، عقيدۀ ديني و هنر دینی را، بيشتر ارج خواهند گذارد. هدف چنين پژوهشگرانی اين خواهد بود كه استعداد طبيعي و خدادای در زمينه تحول بخشيدن به موضوعات انتقالي راشکوفا سازند تا خود تكيه­گاه خويش براي پل و پيوند زدن بين جهان رواني و اجتماعي باشند. اين پل و پيوند­زدن، تا حدودي از بازي­كردن ناشي مي­شود، يعني نوعي فعاليّت كه وينيكوت تلاش نظريه­پردازانه معتنابهي دربارۀ آن به خرج مي­دهد. فعاليّت­هایی مانند هنر دینی(قدسی) و شعائر و تجربه ديني که در مرحله بينابين واقعيّتهاي دروني و بيروني قرار دارد. پدیده ­های انتقالی را در فضای هنری به صورت مفاهیم نماد­های نقش شده در آثار هنری قدسی به وفور می­توان مشاهده کرد. همبستگي بين هنر دینی و عملكرد ديني نیز زمينه­اي است كه به مدد كاربرد نظریات روانشناسی دینی مورد پژوهش قرار دارد (الیاده 1987، 269 – 272).
رمز­پردازي يا نمادگرايي يك ابزار مقدس و آیینی در دانش كهن است. نمادگرایی در حقیقت قديمي­ترين و پایه­ای­ترين روش بيان مفاهيم است. نمادگرايي عمری دارد به اندازۀ عمر آدمی بر کرۀ خاکی، با رشد و پیشرفت انسان بالیده و در روح جمعی و روياهاي فردی نژادهاي مختلف جا گرفته است. جایگاه نمادگرایی در دنیای ارتباطات بسی برجسته تر از ارتباطات کلامی است. مشاهدۀ یک نماد، انديشه را به صورت ناخودآگاه برمي­انگيزد و انسان را به گسترۀ تفكر بدون گفتار رهنمون مي­شود. در نمادگرايي، عين و ذهن داراي همگوني و پويايي از پيش انگاشته­اي است. بر خلاف علامت (signe)، كه يك نشان قراردادي است و عين و ذهن نسبت به هم بيگا نه­اند( هال بی تا، 1 – 10).)
به منظور بررسی مفهوم کهن­الگوی ورزا در صنایع دستی هخامنشی تعداد بسیار زیادی از تصاویر مربوطه جمع آوری شد. اما به دلیل تکراری بودن نمادهای موجود در این آثار تلاش شده است تا نمونه­هایی برجسته از آنها در این فرگرد بررسی شود. بخش بندی مطالب و تصاویر با توجه به مفاهیمی که در مجلس تصویری نمادین شده است، صورت خواهد گرفت.
نماد گاو در صنایع دستی هخامنشی به صورت­های مختلفی نقش شده است. در دوران هخامنشی صنایع دستی با نماد گاو در مراسم مذهبی و زندگی روزمره مردم کاربرد آیینی هم داشتند. نقوش موجود در صنایع دستی ایران به دلیل حفظ طرح­های اصیل و نمادهای کهن همواره پایگاهی مناسب برای ایده­پردازی هنرمندان امروز بوده ­اند. کهن­الگوی ورزا در صنایع دستی ایران هخامنشی به دو صورت کلّی واقعگرایانه و انتزاع یافته(مرکّب) نقش شده است، یعنی یا شکل طبیعی گاو به عنوان نماد در مجلسی استفاده شده و یا اینکه جزئی از اندام گاو مثل شاخ، گوش، دم، نیمتنه و سردیس در ترکیبی نمادین( به عنوان مثال گاو -مرد) آمده است. این دو صورت همچنین در مجالسی ترکیب یافته از برخی نمادهای دیگر از قبیل انسان، خورشید، ماه، فروهر و.. نقش شده است.
5 -1 صورت واقعگرایانه
در ابتدا به بررسی نمونه ­ای پرداخته خواهد شد که در آن گاو به صورت واقعگرایانه و با اندام کامل نقش شده است. مهری که در تصویر زیر مشاهده می­ شود از آثار محفوظ در موزه­ی ایران باستان است. این مهر گاو را در ارتباط با چرخ خورشید، ، نشان می­دهد. خورشید نمادی از «خود درونی» و راهنمای انسان در مسیر تعالی است.
چرخ خورشید در این اثر بصورت گلی هشت­پر نمادین شده است. گل هشت­پر که در فرگرد پیشین نیز به مفهوم آن پرداخته شد، نمادی از هماهنگی عملکرهای چهارگانه­انسان (احساس، اندیشه، شعور و شهود) است. هماهنگی این چهار عملکرد سبب ایجاد عملکردهای میانجی هشت­گانه­ای می­گردد که تعادل آنها به پختگی منتهی می­ شود. گل­های هشت پر در برخی آثار بصورت گل نیلوفر و درخت زندگی نمادین شده ­اند که در بخش­های بعدی به آنها پرداخته خواهد شد.
برگردان مهر نیز ،برای سهولت در رویت نمادها، در تصویر بعدی نشان داده شده است.
5 -2
نمایش ارتباط گاو با خورشید در صنایع دستی پیشینه­ای کهن دارد. در تصویر زیر یکی از نمونه­های این آثار که پیشینه­ای قدیمتر از دوران هخامنشی دارد، آورده شده است. در این اثر گاو با اشعه­های خورشید در ارتباط است.
5 -3
در مجلس نمادین پیشین علاوه بر نمایش ارتباط گاو و خورشید، پرنده رعد نیز بر پشت گاو نقش شده است.
5 -2 صُوَر مرکّب
صورت دیگر منقوش از کهن­الگوی ورزا در صنایع دستی ایران هخامنشی صورت انتزاع یافته یا مرکّب است، یعنی یا شکل طبیعی گاو به عنوان نماد در مجلسی استفاده شده و یا اینکه جزئی از اندام گاو مثل شاخ، گوش، دم، نیمتنه و سردیس در ترکیبی نمادین آمده است. در این بخش به بررسی این موارد پرداخته خواهد شد.
5 -2 -1 گاو آسمانی (بالدار)
کهن­الگوی ورزا در ترکیب با بال پرنده نمادی را ایجاد می­ کند که مفهوم گاو آسمانی و همچنین روان گاو( گوشوروان) را نمادین می­سازد که پس از قربانی حیوان به نزد ماه به آسمان شب رفته است و صورت فلکی ثور را پدید آورده است. بال همچنین نماد تعالی یافتن است. پس این ترکیب می تواند بیانگر چیرگی قهرمان بر گاو در فرایند قهرمانی باشد. همچنین سفر قهرمان به دنیای زیرین در فرایند فردیت برای اتحاد با خود درونی و یافتن پیمانه هستی را تداعی می­ کند. مهری که در تصویر زیر مشاهده می­ شود از آثار موجود در بخش هخامنشی موزه­متروپولیتن است و ورزایی بالدار بر آن کنده شده است.
5 -4
در بخش­های بعدی گاوهایی بالدار در مجالس نمادین مرکب و در کنار دیگر نمادها بررسی خواهد شد. در تجزیه و تحلیل این مجالس کوشش خواهد شد تا کارکرد نمادین ورزای بالدار با توجه به دیگر نمادهای مرتبط با آن در هر مجلس بررسی شود.
5 -2 -2 گاو آسمانی با چهره­ی انسان
برجسته­ترین یادمان­های هنر هخامنشی را در پارسه (تخت جمشید) می­توان مشاهده کرد. پارسه پایتخت بهاره­ی هخامنشیان و محل برگزاری مراسم نوروز بوده است. اولین برخورد با نماد گاو نر در ورودی کاخ خشایارشاه یا دروازه­ی ملل است. در دو سوی این دروازه دو گاو بالدار با سر انسان و تاج از سنگ­هایی عظیم ساخته شده ­اند. دوتایی بودن این نماد در دو سوی دروازه احتمالا آن را با مفهوم ثنویت، که در فرگرهای پیشین توضیح داده شد، مرتبط می­سازد. صورت نقش­برجسته از بین رفته است، اما با توجه به نمونه­های قدیمتر این نماد در دروازه­های کاخ­های آشور و همچنین دیگر نمونه­های نقش شده از همین نماد در مجموعه­ پارسه اطمینان وجود دارد که چهره­ی مردی با ریش بلند است. با توجه به نمونه­های قدیمتر و همزمان این نماد تلاش شده است تا طرح اصلی بصورت سه بعدی رسم شود. همانطور که مشاهده می­ شود در طرح سه­بعدی این نماد از مجموعه ­ای از اعضای چند نماد دیگر ترکیب یافته است و به همین دلیل از نمادهای مرکب است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ق.ظ ]




مبنای دیگری که می­توان برای شناسایی انواع تحلیل محتوا در نظر گرفت، نوع داده ­ها و روش تجزیه و تحلیل در فرایند تحلیل محتوا می­باشد. اگر چه تحلیل محتواها در ابتدا به صورت کمی بوده ­اند، امروزه انواع مختلفی از تحلیل محتوا به صورت کیفی استفاده می­ شود. منظور از تحلیل محتوای کیفی نوعی از تحلیل محتوا است که بر اساس شمارش و انجام تجزیه و تحلیل­های آماری و ریاضی قرار ندارد، بلکه بر اساس تعبیر و تفسیر متن و تلاش برای برقراری ارتباط مفهومی بین اجزاء متن قرار دارد، تحلیل محتوای کیفی یک روش تحقیق برای استنتاج ذهنی از محتوای داده ­های متنی از طریق فرایند طبقه ­بندی نظام­یافته کدگذاری و شناسایی موضوعات و یا الگوهاست (Hsieh & Shannon:2005). به عقیده پتون هر تلاشی برای تقلیل داده ­ها و معنی­دار کردن آن­ها که بر روی داده ­های کیفی صورت می­گیرد و بخواهد سازگاری­ها و معانی اصلی را شناسایی کند تحلیل محتوای کیفی است (Patton. M:2002). تحلیل داده ­ها در تحلیل محتوای کیفی، بلافاصله پس از آغاز جمع­آوری داده ­ها شروع می­ شود. در حقیقت، جمع­آوری داده ­ها و تجزیه و تحلیل آن­ها معمولاً به صورت همزمان انجام می­گیرد. تحلیل این گونه داده ­ها، مستلزم سازماندهی و تقلیل داده ­ها با روندی متوالی است که به توصیفی و تفسیر دقیق پدیده ­ها منتهی می­ شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به مطالب ذکر شده در مورد انواع تحلیل محتوا، و با توجه به هد­ف و سوال اصلی تحقیق که ارائه مدل آمیخته ترفیع هم پیوند به منظور ارتقاء ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری (CBBE) با توجه به استراتژی کششی و رانشی در صنعت مواد غذائی کشور میباشد و با در نظر داشتن ابزار گردآوری داده ­ها برای تحقیق کیفی که مصاحبه های ساختار یافته می­باشد، در این پژوهش از تحلیل محتوای کیفی بر روی متن مصاحبه­ ها استفاده شده است.
۱-۱-۲-۳- جامعه آماری و روش نمونه گیری در تحقیق کیفی
در این بخش از تحقیق که هدف اصلاح و تعدیل مدل مفهومی تحقیق می‌باشد، جامعه آماری شامل نخبگان علمی وتجربی که شامل اساتید دانشگاه در رشته های مرتبط با بازاریابی و برندسازی که کارهای تحقیقی و پژوهشی در ارتباط با موضوع تحقیق انجام داده اند ( نجبگان علمی) و همچنین افراد تحصیل کرده در رشته بازاریابی که با موسسه های تبلیغاتی همکاری داشته اند ( نجبگان تجربی) می‌باشد که با عنایت به موضوع کفایت اطلاعات دریافتی از سوی محقق ۱۳ تن از نخبگان با توجه به روش نمونه‌گیری قضاوتی در این جامعه آماری جای گرفتند. که در پیوست شماره ۲ مشخصات افراد مصاحبه شده آمده است.
۲-۱-۲-۳- ابزار گردآوری داده ها در تحقیق کیفی
در این بخش جمع‌ آوری اطلاعات در دو بخش صورت گرفت:
الف ـ به منظور استخراج مدل مفهومی اولیه از مطالعات کتابخانه‌ای و اینترنت و مرور ادبیات نظری و پیشینه تحقیق استفاده شد.
ب ـ به منظور اصلاح و تعدیل مدل مفهومی، جمع‌ آوری اطلاعات از نخبگان بوسیله مصاحبه ساختار یافته انجام شد . بر این اساس سوالات مصاحبه بر اساس محورهای شناسائی شده مبتنی بر ادبیات نظری و پیشینه تحقیق طراحی شد و در اختیار چند تن از صاحبنظران و اساتید قرار گرفت و سپس اصلاحات لازم براساس نظر آنان صورت گرفت. سپس مطابق با پیوست شماره مصاحبه با ۱۳ تن از خبرگان علمی وتجربی صورت گرفت ، تا در نهایت محقق به کفایت اطلاعات دست یافت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه‌ها به عنوان مدل مفهومی اصلاح شده ارائه گردید که به منظور آزمون و اعتبار سنجی آن از روش کمی استفاده شد.
۳-۱-۲-۳- روایی و پایائی ابزار تحقیق کیفی
الف-روایی کیفی : لینکلن و گوبا با مطرح کردن مفهوم قابلیت اعتماد تحقیق کیفی، مفاهیم اعتبارپذیری[۳۸۸]و انتقال‌پذیری[۳۸۹]را به عنوان جایگزین مفهوم روایی ارائه نمودند (حریری به نقل از لینکلن و گوبا، ۱۹۸۵).
اعتبارپذیری: این معیار به واقعی بودن توصیف‌ها و یافته‌های تحقیق و اعتبار آن‌ها ــ بازنمایی صحیح جهان اجتماعی مورد مطالعه ــ اشاره دارد. برخی از فنون افزایش اعتبارپذیری تحقیق عبارتند از: تماس طولانی با محیط، کثرت‌گرایی تبادل نظر با همتایان.
انتقال‌پذیری: این معیار به درجه تعمیم‌پذیری و یا انتقال نتایج تحقیق کیفی به زمینه‌ها و محیط‌های دیگر اشاره می‌کند. برخی از فنون افزایش انتقال‌پذیری تحقیق عبارتند از: به‌کارگیری توصیفات دقیق، نمونه‌گیری هدفمند.
ب-پایائی کیفی
قابلیت اطمینان: مفهوم قابلیت اطمینان[۳۹۰]جایگزین مفهوم پایایی به شمار می‌رود. از آنجا که یافته‌های تحقیق کیفی حاصل تعاملات پیوسته در حال تغییر میان پژوهشگر و شرکت‌کنندگان است، تحقق این‌گونه تکرارپذیری (پایایی) نمی‌تواند امکان‌پذیر باشد. به همین دلیل در مطالعات کیفی به جای پایایی، معیار قابلیت اطمینان مطرح می‌شود به این معنی که پژوهشگر به جای این‌که بخواهد افراد در شرایط مشابه به همان نتایج برسند، در پی آن است که خواننده متقاعد شود با توجه به فرایند طی شده در تحقیق، یافته‌ها از قابلیت اطمینان برخوردار هستند (محمدپور، ۱۳۹۰). برخی از فنون افزایش قابلیت اطمینان، ارائه بازخورد نتایج مصاحبه به مصاحبه‌شوندگان و رفع تناقضات است. روش­های بررسی پایایی در تحقیقات کمی وکیفی متفاوت هستند. در روش تحلیل محتوا قابلیت اعتماد مورد سوال است، زیرا برداشت­های ذهنی محقق و کدگذار در طبقه ­بندی و ارزیابی تأثیر می­ گذارد. به منظور حذف این تأثیر کوشش می­ شود تا پس از تحلیل، متون مجدداً توسط کدگذار ثالث طبقه ­بندی و ارزشیابی شود تا مطابقت نتایج بررسی شود (رفیع­پور، ۱۳۸۹، ۱۴۳).
پایایی در تجزیه و تحلیل داده ­های کیفی با بهره گرفتن از روش کدگذاری، به دو صورت قابل بررسی است پایایی میان کدگذاران[۳۹۱] و پایایی درون کدگذار[۳۹۲]. پایایی میان کدگذاران اشاره دارد به سازگاری و توافق میان کدگذاران مختلف که در همین راستا از ۹۹ کد مربوط به دو مصاحبه(شماره ۱ و ۴) که توسط محقق تعیین شده بود تعداد ۷۸کد با کدهای تعریف شده توسط کدگذار دوم، مشترک بودند که در حدود ۷۸ درصد توافق بین دو کدگذاری وجود داشت و پایایی درون کدگذار اشاره دارد به سازگاری و ثبات در کدگذاری یک کدگذار در دو زمان متفاوت که به این منظور کدگذاری در زمان های متفاوت انجام شد تا محقق به ثبات در کدگذاری رسید. در همین راستا ضریب اسکات ( فرمول شماره ۱) برای تعیین پایائی ابزار تحقیق کیفی مورد محاسبه قرار گرفت که در این فرمول π برابر با ضریب اسکات ( ضریب قابلیت اعتماد) po برابر با درصد توافق مشاهده شده و pe برابر با درصد توافق مورد انتظار میباشد
که بر اساس نتایج بدست آمده مطابق با جدول شماره ۱-۳ پایائی ابزار تحقیق کیفی از وضعت مناسبی برخوردار است.
جدول شماره۱-۳ محاسبه ضزیب اسکات برای پایائی ابزار تحقیق کیفی

ردیف
مقوله
درصد توافق مشاهده شده
درصد توافق مورد انتظار
ضریب اسکات
نتیجه

۱

ابزارهای ارتباطی

۷۹/۰

۲۵۶۳/۰

۷۱۴۱/۰

مناسب

۲

استراتژی ترفیع

۸۷/۰

۳۵۱۷/۰

۷۹۹۴/۰

مناسب

۳

کانال توزیع

۸۵/۰

۵۰۱۷/۰

۷۰۲۵/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم