در واقع ، عوامل اقتصادی با بهره گرفتن از روزنه های قانونمالیات و بازبینی در تصمیمات اقتصادی خود تلاش می‌کنند تا بدهی مالیاتی خود را کاهشدهند. از آنجا که اجتناب از پرداخت مالیات فعالیتی به ظاهر قانونی است، از این روبیشتر از فرار مالیاتی در معرض دید است.

به عبارت دیگر ، اجتناب از مالیات، یک نوع سوء استفاده رسمی از قوانین مالیاتی است. این مقوله به بررسی و یافتن راه های گریز از پرداخت مالیات در قوانین مالیاتی مرتبط می شود که مؤدیان به آن وسیلهخود را به نحوی از افراد مشمول مالیات کنار می‌زنند. مثلاً تبادل درآمد نیروی کاربه درآمد سرمایه که نرخ کمتری از مالیات را به همراه دارد، مثالی از اجتناب مالیاتیاست. به عنوان مثال، فرض کنید بر فعالیتی چون فروش دوچرخه، مالیات بر ارزش افزودهوضع شود. حال اگر فروشنده ای برای پرداخت مالیات کمتر ، دوچرخه کمتری بفروشد، رفتاروی بر پایه اجتناب از مالیات است. اگر همین فروشنده برای پرداخت کمتر مالیات ،میزان فروش دوچرخه را کمتر از مقدار واقعی آن به اداره مالیات گزارش کند، رفتار ویفرار از مالیات قلمداد می شود. ‌بنابرین‏ اجتناب مالیاتی ، قانونی و برایکاهش تعهدات مالیاتی فرد با دور زدن قانون یا استفاده کامل از ظرایف قانونی است ،اما تقلب یا فرار مالیاتی، غیرقانونی و مبادرت عمدی به اعمال خلاف قانون مانندگزارش غیرواقعی درآمد و فروش ، کسورات و تنظیم اظهارنامه ها است. نظام مالیاتی درشرایط آرمانی، باید قابلیت مقابله با هر دو نوع فرار مالیاتی را داشته باشد.

۲-۴) زمینه‌های پیدایش فرار مالیاتی

بررسی ها نشان می‌دهد عمده ترین زمینه پیدایش فرارمالیاتی در بسیاری از کشورها یکسان و مشترک بودهومعمولا مالیات هایی که با هدف توزیع در آمد وضع می‌گردند دارای پایه های کمتر و نرخ های بالاتری هستند اینگونه مالیات ها قابلیت فرار فراوانی درخودنهفته دارند. افزایش نرخ های مالیاتی ضمن آنکه انگیزه های سرمایه گذاری را کاهش می‌دهد زمینه لازم برای اجتناب از پرداخت مالیات و فرار مالیاتی را نیز فرا هم می آورد .

اقتصاد پنهان یکی از عوامل پیدایش فرار مالیاتی است.در کشور ما عوامل مختلفی در شکل گیری و گسترش اقتصاد پنهان و زیر زمینی دخیل هستند.چون عمده فعالیت های اقتصادی از دید مأموران مالیاتی پنهان می ماند،‌بنابرین‏ زمینه فرار مالیاتی مهیا می شود . همچنین ساختار اجرایی اقتصاد و عدم شفافیت در قوانین و مقررات عامل دیگری در پیدایش فرار مالیاتی تلقی می‌گردد،عدم ثبات قوانین و مقررات و تغییر و جابجایی مداوم قوانین نیز فرار مالیاتی را تصریح می کند .

بررسی های مختلف نشان می‌دهد شایع ترین زمینه‌های پیدایش فرار مالیاتی چنین است:

۱- عدم گسترش فرهنگ مالیاتی در جامعه: فرهنگ مالیاتی، مجموعه ای از طرز تلقی ، بینش و عکس العمل افراد در قبال نظام مالیاتی است. به عبارت دیگر طرز تلقی ، بینش ، برداشت ، آرمان ها ، ارزش های اجتماعی ، قوانین جاری و میزان تحصیلات و آگاهی ، از جمله عواملی هستند که فرهنگ مالیاتی را شکل می‌دهند.

۲- عدم مبادله کامل اطلاعات و نبودن سیستم نظارت و پیگیری در اخذ مالیات

۳-تشخیص علی الراسوجود ضعف در اجرای آن

۴- عدم استقبال از تسلیم اظهارنامه های مالیاتی و ضعیف بودن ضمانت های اجرایی: ارسال نکردن اظهارنامه، دلایل گوناگونی دارد. رایج ترین دلیل عدم ارسال، می‌تواند این باشد که در صورت به روز نبودن ثبت مؤدی، بهترین امکان برای ارسال نکردن اظهارنامه و پس از آن فرار از پرداخت مالیات فراهم شده است. دلیل دیگر عدم برخورد قاطع مأموران مالیاتی است که آن هم می‌تواند به دلیل عدم آشنایی و عدم تسلط کافی مأموران مالیاتی به قوانین مالیاتی و نداشتن مهارت کافی دراجرای آن ها باشد.

۵- تأخیر در وصول مالیات

۶- عدم شناخت مؤدیان و مستند نبودن میزان درآمد آن ها

۷- وجود معافیت های وسیع و متنوع: دولت ها گاه با اتخاذ برخی سیاست های حمایتی مالیاتی و معافیت های مالیاتی، راه فرار مالیاتی را باز می‌کنند و در صورتی که در سیستم اطلاعات کارآمد نیز در نظام مالیاتی موجود نباشد ، فرار مالیاتی گسترش می‌یابد. همچنین با اعطای معافیت های مالیاتی، گروهی از پرداخت مالیات معاف می‌شوند و این امر به کاهش درآمدهای مالیاتی دولت منجر می شود. ‌بنابرین‏ ، اگر اعطای معافیت ها با دقت لازم صورت نگیرد ، دولت برای کسب درآمد مالیاتی مورد نظر ، فشار سنگینی را بر ‌گروه‌های دیگر جامعه وارد می‌کند. یعنی برای جبران بخش خالی کاسه درآمد مالیاتی ، میزان نرخ های مالیاتی بیشتری ، بر گروه هایی که از معافیت های مالیاتی بهره مند نیستند ، تحمیل خواهد شد. بی تردید اعطای معافیت های مالیاتی گسترده ، به ناکارایی نظام مالیاتی و ضعف نظام اجرایی مالیاتی منجر می شود.

۲-۵) شیوه های فرار مالیاتی

گستردگی اقتصاد و پنهان بودن بسیاری از فعالیت هایی که توسط افراد حقیقی یا حقوقی تحت عناوین مختلف در کشور ما صورت می‌گیرد،همچنین وضعیت تاریخی مخصوصا شرایط جنگ تحمیلی که بخش عمده درآمد ها را از جریان سرمایه گذاری خارج و به صورت ذخایر غیر مولد در آورده بود و برخی از صاحبان این سرمایه ها ضمن بهره مند شدن و سوء استفاده از این شرایط به فعالیت های دلالی و واسطه گری پرداخته و با بهره گرفتن از روش های احتکار کالا ، انحصار و با افزایش غیر واقعی قیمت ها بخش قابل توجهی از درآمد ها را تصاحب کردند و در پرداخت مالیات نیز راه های فرار مالیاتی را بنیاد نهادند.

در یک تقسیم بندی کلی میتوان عمده ترین شیوه های فرار مالیاتی را به صورت زیر بیان نمود:

۱- نگهداری دو دسته دفاتر و مدارک برای ثبت معاملات یک دفتر برای صاحبان مشاغل که دخل و خرج را به درستی نشان می‌دهد و ممکن است از آن برای دریافت تسهیلات بانکی و سایر امور استفاده شود و دسته دوم برای ارائه به واحد های مالیاتی که به صورت غیر واقعی و کمتر از میزان حقیقی تنظیم شده و فقط بخش کوچکی از درآمد ها را نشان می‌دهد .

۲- عدم ثبت بسیاری از فعالیت ها و درآمدها در دفاتر و اسناد و مدارک و حتی اشتغال به اموریکه مجوزهای لازم برای آن فعالیت ها اخذ نشده به طوری که شناسایی را برای مأموران مالیاتی غیر ممکن سازد.

۳- معافیت های متنوع مالیاتی که در بسیاری از موارد موجب فرار مالیاتی شده است.مثلاٌ معافیت درآمداجاره واحدهای مسکونی که ‌بر اساس الگوی مصرف مسکن ساخته شده اند به طوری که در برخی از موارد به استناد این قانون زیر بنای بیشترازالگوی مذبور نیز پوشش معافیت گرفته و از مالیات معاف شده اند.

۴- در نظام مالیات بر ارزش افزوده نیز امکان فرار مالیاتی علاوه بر موارد فوق در بحث اعتبار مالیاتی مؤدیان وجود داردفعالان می‌توانند با تبانی با فروشندگان کالا و خدمات و با ارائه فاکتورهای خرید صوری اعتبار مالیاتی برای خود منظور نمایند.

۵- در خود اظهاری نیز فرار مالیاتی به وضوح مشاهده می شود.توافقاتی که صورت می‌گیرد افزایش اندکی در پایه های مالیاتی ایجاد می کند . پایه هایی که بعضاٌ بسیار کمتر از میزان واقعی درآمد مؤدیان بوده و عملا فرار مالیاتی را جنبه رسمی و قانونی می بخشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...