کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



اخلاق خوب

به نظر بسیاری از زنان متاهل اگر میزان مهریه پایین باشد مردان راحت‌تر می‌توانند به خواسته‌های نابجای خود برسند. به طور مثال خانمی ۴۵ساله، غیرشاغل به ما چنین گفت، که مهریه‌اش ۱۴ سکه‌است و هر وقت مشکلی در زندگیش پیش می‌آید، همسرش به راحتی می‌گوید: “مهریه ات را بگیر و برو” وی از اینکه آن زمان میزان مهریه اش را پایین گرفته پشیمان است.
در این میان اکثر زنان داشتن استقلال اقتصادی و داشتن درآمد را برای زن منبع بزرگ احساس قدرت می‌دانستند. از سوی دیگر به زعم آنان زنی قدرتمند است که سوار به زندگیش باشد یعنی بتواند سازماندهی کند تا امور خانواده نظم داشته باشد و امنیت و آرامش خانواده فراهم بشود در این میان آگاهی زنان از حقوق خود، زیرکی، سیاست داشتن، تحصیلات نیز به عنوان منابع احساس قدرت زنان بیان شده‌ است. هر چند که برخی از زنان، جامعه مردسالار را مانعی برای رسیدن به این احساس قدرت می‌دانستند. چنانچه بوردیو اذعان دارد، به دلیل وجود نظام‏ مردسالار حتی با دستیابی زنان به عوامل قدرت هم‌چون تحصیلات، درآمد و شغل ساختار مردانه قدرت تغییر نیافته ‌است. چنین به‌نظر می‌رسد تا زمانی‌که برتری یک جنس در جامعه پذیرفته‌ شده‌ باشد، مشروعیت اقتدار زنان غیرقابل‌ قبول باقی می‌ماند، البته ممکن است در یک خانواده به طور مشخص این اقتدار از طرف اعضا پذیرفته ‌شود اما از جانب جامعه‌ای که این خانواده در آن قرارگرفته، پذیرفته نمی‌شود و حتا تمسخر هم می‌شود. به همین سبب به نظرمی‌رسد در چنین فضایی تنها عوامل مشروع احساس قدرت در زنان، عواملی هستند که توسط جامعه و در چارچوب نقشی که زنان توسط آن تعریف شده‌اند. ارزش و احترام بالایی که جامعه برای مادری، همسری یا سایراشکال نقش‌های جنسیتی سنتی قایل است و بی‌توجهی به سایر روابط یا انواع اقتدار در سیر زندگی فردی زنان، نمونه‌ای از این مثال است. احتمالا اعمال قدرتی که جامعه به صورت سنتی برای نقش‌های زنان در نظر می‌گیرد، شیوه‌ای است که در یک دیدگاه عامتر، اقتدار مردانه را باز تولید می‌کند و قدرتی که زنان در ازای ایفای نقش مادری یا سالخوردگی(به عنوان عوامل قدرت زنانه در شکل سنتی)دریافت‌ می‌کنند، به نظر می‌رسد به معنای دست شستن از سایر اشکال اقتدار یا سایر نقش‌هایی است که زن می‌توانسته‌ است در سال‌های جوانی یا باروری خود در جامعه ایفا کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در کل زنان اظهار داشتند به سبب شرایط اجتماعی و اینکه مردان زود سست می‌شوند و دنبال تنوع طلبی نیز هستند، مهریه بالا مانعی در برابر تنوع طلبی آقایان است. ترس از پرداخت مهریه منجر به کوتاه آمدن مردان و پیش رفتن حرف زنان می‌شود. خانم ۳۵ ساله خانه‌دار بیان نمود: “وضعیت کنونی جامعه به نوعی است که آقایان زود سست شده و دچار تنوع طلبی می‌شوند گاه در زندگی از اینکه مهریه ام بالا بوده احساس قدرت کرده ام. در حین زندگی با همسرم احساس نمودم همسرم تلفنی با خانم دیگری ارتباط دارد موضوع را با وی در میان گذاشتم هر چند که وی شدیدا آن را انکار کرد ولی من وی را تهدید به اجرا گذاشتن مهریه نمودم، از آن زمان به بعد همسرم بیشتر به من توجه نمود، رابطه تلفنی اش را قطع کرد و در زندگی در مقابل درخواست‌هایم کمتر مقاومت می‌کند”.
در بین زنان مطلقه برخی مهریه خود را دریافت کرده ‌بودند، مثلا خانمی ۲۴ساله دانشجو توانسته بود با دریافت مهریه به صورت قسط بندی هر ماه دو سکه، تحصیلات خود را ادامه داده و به راحتی زندگی کند و دغدغه مالی هم نداشته باشد. خانم ۳۶ساله در حین طلاق گفت که همسرش توان مالی پرداخت مهریه را نداشته و قبول کرده در قبال دادن حضانت فرزند به وی با طلاق موافقت نماید. خانم ۳۶ساله که به گفته او به سبب شرایط خانوادگی نتوانسته‌است تحصیلاتی بیشتر از دوره ابتدایی داشته ‌باشد و به خاطر وضعیت مالی خانواده از همان ابتدا به کارهای موقت پرداخته تا کمک خرج خانواده اش باشد و به دلیل همین وضعیت اقتصادی خانواده باعث شده در سن ۱۹سالگی ازدواج نماید. بعد از چند سال زندگی با همسرش به خاطر بیکاری همسرش همچنان مسئولیت مالی خانواده را به دوش می‌کشد و در حال حاضر در بخش خدماتی دانشگاه شاغل بوده و از اینکه همسرش از لحاظ مالی به او وابسته و وی منبع درآمد خانواده بوده احساس قدرت داشته‌است، با این همه اعتیاد و بددهنی همسرش باعث می‌شود برای حفظ آبرو در مقابل دیگران کوتاه بیاید. در حال حاضر پرونده طلاق آن‌ها در دادگاه در جریان است و وی توانسته در مقابل بخشش مهریه خود سرپرستی فرزندش را به عهده بگیرد. وی معتقد است میزان مهریه وی ۵۰۰ سکه، به وی احساس قدرت بخشیده و به دیگران هم توصیه می‌کند میزان مهریه خود را پایین نگیرند تا بتوانند در موارد لازم از آن استفاده کنند.
از مصاحبه‌ها چنین برداشت می‌شود که هر چند به طور محسوس زنان احساس قدرت را کمتر تجربه کرده باشند ولی از میزان مهریه خود توانسته اند در زمان‌های مختلف و در برهه‌های مختلف زندگی خود استفاده برده و از پس مشکلات خود بربیایند و به نظر می‌رسد این احساس قدرت ناشی از میزان مهریه همیشه با آن‌ها بوده ‌است. به نظر قریب به اتفاق خانم‌هایی که با آنان گفتگو شد مهریه‌ی سنگین برای زن، اهرم قدرت برای نیل به اهداف مشروع است: اولا با توجه به‌این که قانون مدنی، حق طلاق را از اختیارات شوهر اعلام کرده و زن فقط در موارد عسر و حرج، چنین حقی را پیدا می‌کند، در صورتی که زن متقاضی طلاق باشد، ناگزیر از اقامه‌ی دلیل و اثبات عسر و حرج خود است. چه بسا زنان قادر به اثبات بدرفتاری‌های همسران خود نبوده و دادگاه، تقاضای طلاق آن‌ها را مردود اعلام کرده ‌است. در صورتی که اگر زن دارای مهریه‌ای سنگین باشد و آن را به اجرا بگذارد یا از طریق دادگاه مطالبه کند، مرد ملزم به حضور در دادگاه و تعیین تکلیف زن برای طلاق یا ادامه‌ی زندگی خواهد بود. همچنین در صورتی که مهریه سنگین باشد و زن متقاضی طلاق، و دادگاه تقاضای طلاق زن را نپذیرد، وی می‌تواند با غمض عین از مهریه‌ی خود به صورت طلاق خلع، موافقت شوهر را برای طلاق کسب کند. همچنین با توجه به‌این که مادر برای حضانت طفل تا سن هفت سالگی اولویت دارد و بعد از آن اولویت با پدر است، چنانچه زندگی زناشویی به طلاق منجر شود زن می‌تواند انصراف از اخذ مهر و بخشیدن آن را به مرد منوط به اخذ حق حضانت فرزند بکند. از این قرار در عرف جامعه ما مهریه‌های سنگین، تضمینی برای جلوگیری از طلاق، و تامین مالی زن برای دوران جدایی، یا برای جبران کمبود سهم الارث و یا ابزاری برای تحقق طلاق و تحصیل موافقت مرد برای حضانت فرزند توسط زن بعد از طلاق است.
۴-۱-۴- مهریه به مثابه سرمایه اقتصادی
مهریه در اصل نوعی سرمایه اقتصادی است هر چند در برخی موارد می‌شود تاثیر آن را به طور مستقیم دید ولی در اصل یک نوع پشتوانه اقتصادی به شمار می‌آید که در برهه زمانی خاص می‌توان از آن استفاده نمود. از اهداف تئوریک بوردیو، مربوط به ساختارگرایی، ما شاهد برداشتی از مسئله‌ی قدرت هستیم که میان قدرت و توزیع نابرابر امکانات (اقتصادی) علامت تساوی می‌گذارد. طبق نظر او، اگر کسی دارای سرمایه‌ی زیادی باشد، نتیجتا دارای قدرت هم هست. توصیف بوردیو از ساختار طبقاتی، یا «فضای اجتماعی»، تجریدی و شکل بندی شده‌است. فضای اجتماعی، فضایی چند بعدی است که در آن، جایگاه افراد بوسیله‌ی مجموعه‌ای از ویژگی‌ها تعیین می‌شود: یا از زبان بوردیو “بوسیله ی ساختار روابط میان تمام ویژگی‌های مربوط که ارزش خاص هر یک از آن‌ها را تعیین می‌کند و تاثیری که آن‌ها روی کارکردها می‌گذارند”. از میان این “ویژگی‌های مربوط” می‌توان به شغل، تحصیلات، درآمد، شغل والدین، تحصیلات و درآمد والدین، منشاء جغرافیایی، جنسیت و غیره اشاره کرد. طبق نظر بوردیو، طبقه می‌تواند بعنوان مجموعه‌ای از افراد با جایگاه تقریبا مشابه در فضای اجتماعی، تعریف شود. فرض بر آن است که این افراد موضع‌گیری‌ها و منافعی مشترک را بسط می‌دهند و بنابراین رفتار مشابهی خواهند داشت و طرز فکر مشابهی را عرضه خواهند کرد. بوردیو مفهوم سرمایه را تنها به منافع مادی، سرمایه‌گذاری‌ها و سودهای پولی، پیوند نمی‌زند. سرمایه‌ی اقتصادی تنها یکی از بسیاری شکل‌های دیگر سرمایه ‌است.
جدول شماره (۴-۴ ): کارکرد مهریه در بین زنان

بخشش مهریه در قبال حضانت فرزند

دریافت مهریه به صورت اقساط و گذران امور مادی بعد از طلاق

استفاده از مهریه به عنوان تهدید و پیش بردن امور

بخشش مهریه و گرفتن طلاق توافقی

دریافت مهریه از ارث و احساس امنیت اقتصادی بعد از فوت همسر

مانعی برای برخی کارهای ناشایست همسر

تثبیت خانواده

مانعی جهت ازدواج مجدد مرد

ایجاد منزلت و شان اجتماعی

سخت کردن طلاق

ایجاد پرستیژ و تفاخر اجتماعی

در اکثر مصاحبه‌ها دیده می‌شود که مهریه نوعی سرمایه و پشتوانه اقتصادی به شمار می‌آید مثلا خانم دانشجویی توانسته از مهریه برای آینده و ادامه تحصیلاتش استفاده کند.زنان دیگری توانسته بودند مهریه را به شیوه‌های مختلف دریافت نمایند، گاه در قبال موارد دیگر به صورت پایاپای از مهریه‌استفاده می‌کنند، یا خانمی ۸۱ ساله بیوه در قبال سفر حج، مهریه خود را می‌بخشد و خانم دیگری در ازای حضانت فرزندش مهریه را با همسرش مبادله می‌کند.
به نظر افرادی که از آنان نظرخواهی شد، مهریه، کمبود سهم الارث زن را جبران می‌کند. چرا که قانون مدنی ایران، سهم الارث پسر را دو برابر دختر قرار داده ‌است. دو نوع از شکل‌های مهم سرمایه که بوردیو طرح می‌کند، عبارتند از: سرمایه‌ی فرهنگی و سرمایه‌ی اجتماعی. استفاده از مفهوم سرمایه‌ی فرهنگی این پیش شرط را دارد که چیزی به نام فرهنگ مشروع و شناخته شده وجود داشته و به درجات مختلف غالب باشد، و برای همین بتوان، مانند پول، با درجات مختلف به آن فرهنگ دسترسی داشت. در جوامع مدرن میان سرمایه‌ی فرهنگی و شایستگی‌های رسمی تحصیلی پیوندی برقرار است و بوردیو در موارد زیادی برای سرمایه‌ی فرهنگی کسب شده درسیستم آموزشی از مفهوم سرمایه‌ی آموزشی استفاده می‌کند. سرمایه‌ی اجتماعی عبارت است از شبکه‌ی ارتباط‌ اجتماعی و جریان اطلاعات. یک فرد از سرمایه‌ی اجتماعی بالایی برخوردار است اگر او ارتباط‌های اجتماعی گسترده‌ای داشته باشد که بتواند برای دستیابی به هدف اش آن‌ها را بسیج کند.
با بالا رفتن میزان مهریه، سرمایه اجتماعی زن بالا می‌رود. خانم ۳۱ساله شاغل در این مورد به ما گفت: “در بین دوستان و آشنایان زمانی که از میزان مهریه ام سوال می‌شود از اینکه مهریه ام بالا است، احساس خوبی دارم و از این وضعیت راضی‌ام”. تعیین شان اجتماعی زن با توجه به میزان مهریه بیانگر تعریف آن به منزله نوعی از سرمایه اجتماعی است، چنان که گاه با توجه به تحصیلات و طبقه اجتماعی خانواده میزان مهریه نیز محاسبه می‌شود. به زعم برخی از پاسخگوها به طور نامحسوس در برهه‌هایی از زندگی آنان شأن خاصی را برای زن به همراه دارد. به گفته خانمی ۲۴ساله، “مهریه بالا شأن اجتماعی دختر است و من از اینکه مهریه ام کم باشد مخالفم چون کم بودن میزان مهریه را دلیل کم ارزشی خود می‌دانم و به هیچ عنوان قبول نمی‌کنم که همسرم میزان مهریه را کم انتخاب کند”.
۴-۱-۵- جمع بندی
روایت کلی مصاحبه‌ها در ارتباط با زندگی زنان بیانگر تلاش و کوششی است که آن‌ها طی سالیان زندگی خود برای اداره و یا کنترل عواملی که زندگی خانوادگی آن‌ها را متاثر می‌سازد، دارند. به نظر می‌رسد که فراهم ساختن آرامش زندگی خانوادگی و حفظ آن، انگیزه اصلی آن‌ها در زندگی است. بدین سبب این انگیزه زنان را وامی‌دارد تا هرکاری را که لازم است انجام دهند تا نگرانی‌ تقریبا همیشگی آن‌ها برای از هم پاشیده‌شدن زندگی خانوادگی را کاهش دهد. در این میان تعیین مهریه بالا یکی از راه حل‌ها بوده که علاوه بر ایجاد یک نوع پشتوانه و سرمایه اقتصادی برای زنان سرمایه اجتماعی و فرهنگی را نیز در پی دارد. از دیدگاه زنان میزان مهریه بالا می‌تواند تاحدودی منجر به جلوگیری از ازدواج مجدد و حتی خیانت احتمالی مردان شود و همچنین مانعی برای طلاق در هر شرایطی می‌دانستند، آنان این میزان بالا را تضمینی برای حفظ خانواده و آرامش آن می‌دانستند. زنان از میزان مهریه خود توانسته‌اند در زمان‌های مختلف و در برهه‌های مختلف زندگی خود به نوعی استفاده برده و از پس مشکلات خود بربیایند و به نظر می‌رسد این احساس قدرت ناشی از میزان مهریه همیشه با آن‌ها بوده‌است. هر چند گاهی به صورت نامحسوس و گاهی محسوس‌تر بوده‌ است.این دسته از زنان طی دوره‌های زندگی خود هرگاه احساس کنند که شرایط خانواده نگران‌کننده ‌است و یا همسرشان در شرایط دلخواه نیست، انواع شیوه‌ها از قبیل تهدید به دریافت مهریه بالا و گاه غر زدن و حتا ترک خانه را بکار می‌گیرند تا اوضاع را مجددا به کنترل خود درآورند. به نظر می‌رسد موفقیت در این امر یعنی حفظ کانون خانوادگی عاملی است که به زنان احساس قدرت می‌دهد

مقدمه

در این فصل به بررسی نهایی وضعیت متغیرها (توصیفی) و روابط بین آن‌ها (تحلیلی) میپردازیم. ابتدا توزیع افراد را بر اساس متغیرهای زمینهای و متغیرهای مستقل و وابسته توصیف میکنیم که شمای کلی از جامعه مورد بررسی را بر اساس این متغیرها، پیشرو داشته باشیم و در ادامه از طریق آزمون رابطه بین مفاهیم و متغیرها به تحلیل داده های گردآوری شده خواهیم پرداخت.

۴-۲- بخش کمی

ویژگی‌های کلی جمعیت نمونه در بررسی کمی

جمعیت نمونه در این بخش، شامل زنان در ۸ تیپ (زنان مجرد شاغل، زنان مجرد غیر شاغل، زنان متاهل شاغل، زنان متاهل غیر شاغل، زنان بی همسر در اثر طلاق شاغل، زنان بی همسر در اثر طلاق غیر شاغل، زنان بی همسر در اثر فوت شاغل، زنان بی همسر در اثر فوت غیرشاغل) هستند. گستره سنی زنان مورد بررسی در این بخش زنان ۱۸ تا ۸۶ سال هستند و تعداد اعضای خانواده پاسخگویان از سه نفر تا ۱۰ نفر را شامل می‌شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:55:00 ق.ظ ]




entropyAi(D)= × entropy(Dj)
اگر ما قصد داریم از خصیصه Ai استفاده کنیم، D به زیر مجموعه های D1، D2، …….،Dv تقسیم می شود.
Information gain از فرمول زیر محاسبه می شود]۳۶[:
(۲-۱۰)
Gain(D,Ai)= entropy(D)-entropyAi(D)
دو نوع شاخص دیگر که اغلب به طور گسترده برای ارزیابی اینکه یک گره باید تقسیم شود یا نه استفاده

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

می شود، شاخص های Gini index و انحراف انتروپی است.
Gini index به صورت زیر تعریف می شود ]۳۶[:
(۲-۱۱)
Gini (T)=1-
و انحراف انتروپی به صورت زیر تعریف می شود ]۳۶[:
(۲-۱۲)
entropy(T)=-
که pj فراوانی نسبی کلاس j در درخت T می باشد.
اگرچه درختان تصمیم از روش های یادگیری محبوب هستند اما آنها مشکل overfitting دارند، پیش بینی با کیفیت بالا روی داده های آموزشی در حالی که داده های تست دیده نشده، دارای این کیفیت نیست.
۲-۵-۳- ماشین بردار پشتیبان (SVM):
ماشین های بردار پشتیبان نوع دیگری از سیستم های یادگیری هستند که دارای ویژگی های مطلوب بسیاری است که آن را یکی از محبوبترین الگوریتم ها نموده است. این الگوریتم در داده های با ابعاد بالا کاربرد دارد. برای نمونه، محققان زیادی نشان داده اند که ماشین بردار پشتیبان شاید دقیق ترین الگوریتم برای طبقه بندی متن باشد و هم چنین در طبقه بندی وب و کاربردهای بیوانفورماتیک به طور گسترده ای استفاده می شود. به طور کلی می توان گفت که ماشین بردار پشتیبان، یک سیستم یادگیری خطی است که طبقه بندی کننده با دو کلاس می سازد.
اگر نمونه آموزشی D به صورت زیر باشد:
{(,), (,),…… (,)}
که xi=(xi1,xi2,…….xir) یک بردار ورودی r بعدی در فضای مقادیر حقیقیR2 x ; yi برچسب کلاس و yi={1,-1}، ۱ کلاس مثبت و ۱- کلاس منفی را نشان می دهد. هر نمونه داده یک بردار ورودی خوانده می شود و با حروف تیره بزرگ نمایش داده می شود. در زیر ما از حروف تیره بزرگ برای همه بردارها استفاده کرده ایم.
برای ساخت یک طبقه بندی کننده، ماشین بردار پشتیبان یک تابع خطی به شکل زیر پیدا می کند.
f(x)=<W.X>+b (*)
بنابراین اگر f(x)≥۰ یک بردار ورودی Xi، به کلاس مثبت اختصاص یافته است و برای کلاس منفی برعکس.
اگر ۰ ≤ <W.Xi>+b 1
yi=
اگر ۰ ≥ <W.Xi>+b 1-
بنابراین f(x) یک تابع حقیقی است،R2 R.W=(w1,w2,…..,wr) R2 f: x که بردار وزن خوانده می شود وR b پایه خوانده می شود.
بدون بردار معادله * به صورت زیر نوشته می شود:
f(x1,x2,………………,xr)=w1x1+w2x2+…………….+wrxr+b
که xi متغیر بیان کننده i امین مختصات بردار x می باشد. ماشین بردار پشتیبان یک ابر صفحه پیدا می کند(<w.x>+b=0) که نمونه های مثبت و منفی را جدا می کند. این ابر صفحه، مرز تصمیم گیری یا صفحه تصمیم گیری نامیده می شود ]۳۷[.
ابر صفحه در فضای دوبعدی معمولاً خط و در فضای سه بعدی معمولاً صفحه است.طرح زیر یک فضای دو بعدی را نشان می دهد.

الف
ب
شکل۲-۵: الف: یک مجموعه تفکیک شده خطی شکل ب: مرزهای تصمیم گیری ممکن ]۳۷[
در این طرح خطوط ضخیم در میانه، مرز تصمیم می باشند(در اینجا یک خط)، که نقاط مثبت و منفی را از هم جدا می کند. تعداد زیادی خط وجود دارد که نقاط مثبت و منفی را جدا می کند، ماشین بردار پشتیبان ابرصفحه ای را انتخاب می کند که حاشیه ها میان نقاط مثبت و منفی را بیشینه می کند. ماشین بردار پشتیبان در مورد داده های غیرخطی از توابع کرنل استفاده می کند.
برای پیدا کردن ابر صفحه بهینه نقاط (x+,1) و (x, -1) را در نظر می گیریم و در ابر صفحه H+ وHرا تعریف می کنیم که از این دو نقطه بگذرند و موازی با صفحه <w.x>+b=0 باشند و سپس حاشیه بین این دو ابر صفحه موازی را محاسبه می کنیم. با توجه به جبر خطی داریم ]۲۴[:
که ||W|| برابر است با :
||W||==
حال فاصله ی نقطه ی xs روی <w.x>+b=0 از صفحه <w.x+>+b=1 محاسبه می کنیم. در نتیجه حاشیه برابر است با:
=
و به همین ترتیب حاشیه برای نقاط منفی محاسبه می شود ، بنابراین حاشیه برابر خواهد بود. بیشینه سازی حاشیه یک مسئله بهینه سازی است و بیشینه کردن حاشیه همان کمینه کردن است ]۲۴[.
۲-۶- ترکیب طبقه بندی کننده ها:
در خیلی از موارد، می توان طبقه بندی کننده ها را با هم ترکیب کنیم. دو تکنیک خوب و شناخته شده در این زمینه وجود دارد، bagging و boosting.
در هر دوی این روش ها، تعدادی طبقه بندی کننده ساخته می شود و طبقه بندی کننده تصمیم گیر نهایی برای هر نمونه تست، مبتنی بر انواع رای گیری می باشد.
۲-۶-۱- Bagging:
یک مجموعه آموزشی D با n نمونه داده شده و یک الگوریتم یادگیری پایه، bagging مطابق با آنچه در زیر آمده کار می کند:
یادگیری:
۱-k نمونه bootstrap، s1، s2 و sk را خلق می کند. هر نمونه به صورت تصادفی از D با جایگزینی تولید می شود. هر نمونه si، ۲/۶۳% نمونه های اصلی درD به همراه تعدادی نمونه ها که چندین بار آشکار می شوند را شامل می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:55:00 ق.ظ ]




واریانس افزایشی

۱۴/۶۹

۴۵/۳۸

۵۶/۰

۱۵/۷۹

میانگین والدین

۰۶/۳۸

۱۰/۶۸

۴۳/۴

۷۸/۳۵

میانگین نتاج

۹۴/۳۸

۹۷/۶۷

۶۲/۴

۶۸/۴۱

تجزیه خوشه ای صفات مورفولوژیکو صفات مولکولی
گروه بندی ژنوتیپ های والدینی مورد مطالعه بر اساس صفات مورفولوژیک با بهره گرفتن از روش UPGMA انجام شد که بر این اساس والدین P1و P3و P4 در گروه اول و والدین P9 و P5 هر کدام به صورت جداگانه قرار گرفته اند.والدین P7 و P8 دریک گروه همچنین والدین P2،P6 و P10با یکدیگر در گروه آخر قرار گرفته اند.(شکل ۴-۱۰) .اما گروهبندی بر اساس داده های مولکولیISSR (شکل ۴-۱۲) در فاصله اقلیدسی۷۴/۰ نشان دادکه والدین P1،P2 در گروه اول و والدین P3 ،P4 در گروه دوم همچنین والد های P5 ، P7 ،P10،P9 ، P6در گروه سوم و والد P8به صورت جداگانه قرار گرفته اند که این گروهبندی تا حدود کمی مشابه گروه بندی بر اساس صفات مورفولوژیک می باشد.
شکل ‏۴–۱۰: گروه بندی ۱۰ ژنوتیپ والدینی گلرنگ بر اساس صفات مورفولوژیک با بهره گرفتن از روش UPGMA (1تا۱۰ به ترتیب والدهایP1 تاP10 )می باشند.
کیفیت DNA استخراج شده با بهره گرفتن از ژل آگارز ۱ درصد
وضعیت باندها از لحاظ ،قطر و درخشندگی در شکل زیر دیده می شوند که DNA های استخراجی کیفیت قابل قبولی داشتند و عاری از آلودگی بودند.
مارکر ۱KB
P1 P2 P3 P4 P5 P6 P7 P8 P9 P10
مارکر ۱KB
شکل ‏۴–۱۱: بارگذاری DNA بر روی ژل آگارز یک درصد (ستونها از چپ به راست به ترتیب ژنوتیپ های p1 تا p10 می باشند ).
تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های گلرنگ با بهره گرفتن از نشانگر مولکولی ISSR
در بررسی تنوع ژنتیکی ۱۰ ژنوتیپ والدی گلرنگ با بهره گرفتن از ۵ آغازگر در مجموع ۵۶ باند تکثیر شد که ۴۶ باند چند شکل بودند. بطور متوسط ۱۱ باند برای هر آغازگر بدست آمد.نمونه ای از باند های تکثیر شده با آغاز گر ′۵′ – (TCC)5 RY-3 در شکل ۴-۱۱ دیده می شود. به منظور محاسبه میزان تنوع ژنتیکی بین ۱۰ نمونه والدی ماتریس شباهت بر مبنای ضریب نی با بهره گرفتن از نرم افزار NTYSISpc 2.2 ، محاسبه شد. (جدول ۴-۴). دندروگرام ۱۰ والد گلرنگ بر اساس فاصله ژنتیکی نی با روش UPGMA با این نرم افزار رسم گردید (شکل ۴-۱۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مخلوط ۱۰ ژنوتیپ
P1 P2 P3 P4 P5 P6 P7 P8 P9 P10
مارکرbp100
شکل ‏۴–۱۲:الگوی تکثیر توسط آغازگر ۵′ – (TCC)5 RY-3′
جدول ‏۴–۴: مقدار ماتریس تشابه ۱۰ ژنوتیپ والدی گلرنگ بر اساس مارکر مولکولی ISSR

P10

P9

P8

P7

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:55:00 ق.ظ ]




-هنگامی که مستقل گردد .
-هنگامی که آزادانه به یک دولت مستقلی بپیوندد .
-و در زمانی که در دولت ، مستقلی ادغام شود .
در همه این موارد ، این ملت ذینفع است ، که باید تصمیم گیری کند .
با این همه در مورد نحوه پیوستن یا ادغام ، قطعنامه از دقت بیشتری برخوردار است ، طبق قطعنامه شماره ۷۱۱ ، پیوستن آزادانه « ناشی از گزینش آزاد و ارادی ساکنان سرزمین مورد نظر است که باید به روش های دموکراتیک بیان شده باشد » .[۷۶]
خیزش عمده با مطرح کردن قطعنامه شماره ۲۶۲۵ « اجلاس بیست و پنجم » صورت می گیرد که در بر گیرنده اعلامیه ای در پیوند با آن دسته اصول حقوق بین المللی است که به روابط دوستی و همکاری میان کشورها طبق منشور سازمان ملل متحد می پردازد . [۷۷]در قطعنامه ۲۶۲۵ چنین مورد تاکید قرار گرفت که :
« هر دولتی متعهد است از انجام اقدامات قهرآمیز که مانعی بر سر راه ملت ها در تمتع از حق تعیین سرنوشتشان می شود ، خودداری نماید ».[۷۸]
و همچنین در جای دیگر از قطعنامه ۲۶۲۵ آمده است :
« که بر مبنای اصول برابری حقوق انسانها و حق تعیین سرنوشت مردم در منشور ملل متحد ، تمامی انسانها حق دارند آزادانه و به دور از مداخله بیگانگان درباره موقعیت سیاسی خود تصمیم بگیرند و روند رشد اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی خویش را دنبال کنند و تمامی دولتها نیز باید از اساس موازین و مقررات مسلم حقوق بین الملل این حق را محترم بشمارند … هیچ نوع اکتساب و تصرف سرزمین در نتیجه تهدید یا استفاده از زور مشروعیت نخواهد داشت » .
دیوان نیز در سال ۱۹۷۱ در نظر مشورتی خود بر این نکته تاکید نمود که پیشرفت های موجود در « حقوق بین الملل مربوط به سرزمین های غیر خود مختار ، آنچنان که در منشور سازمان ملل متحد مورد احترام است ، اصل حق تعیین سرنوشت را در خصوص همه ( هر سرزمینی ) قابل اجرا ساخته است و همین پیشرفت ها ، تردیدی در مورد غایت نظام قیومیت مندرج در بند (۱) ماده (۲۲) میثاق در جامعه ملل یعنی حق تعیین سرنوشت ملتها ، باقی نگذاشته است » . دیوان در موقعیت های مختلف به این اصل اشاره کرده و اعلام می دارد : « این حق در حال حاضر یک حق عام الشمول[۷۹] است » . [۸۰]
همانگونه که دیوان در قضیه نیکاراگوئه « دعوی نیکاراگوئه علیه ایالات متحده آمریکا » با عرفی اعلام کردن اصل ممنوعیت استفاده از زور که در منشور ملل متحد ذکر شده نتیجه گرفت که :
« علاوه بر تصرف و اکتساب سرزمین با بهره گرفتن از زور ، این عمل در نتیجه تهدید به استفاده از زور نیز فاقد مشروعیت است » .
دیوان در نظریه مشورتی سال ۱۹۷۵ راجع به « صحرای غربی » تأکید نمود که اصل حق تعیین سرنوشت از اصول مسلم حقوق عرفی بین المللی است که اعمال آن مستلزم اراده ملتهاست و از این رو میتواند برای خاتمه دادن به کلیه وضعیت های استعماری مورد استناد واقع شود . تنها موردی که اصل تعیین سرنوشت در قلمروی غیر از استعمارزدایی مورد استفاده قرار گرفته حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین است . [۸۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۲قطعنامه های مهم در خصوص حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین
با بررسی تاریخی تحرکات فلسطینیان و اشاره ای به انتفاضه در طول تاریخ مبارزات که از سال ۱۹۲۱ م طی قیام فلسطینان علیه سلطه انگلیس و گسترش صهیونیزم شروع “و با حرکت ضد انگلسیس و ضد یهودی شیخ عزالدین قسام و حاج امین حسین به ترتیب در سالهای ۱۹۳۲ و ۱۹۳۹ م ادامه پیدا نمود و در سال ۱۹۸۷ به دنبال بالا گرفتن نارضایتی ها و ناکامی های مردم فلسطین انتفاضه بزرگ فلسطین شروع و در سال ۲۰۰۰ شدت یافت [۸۲]که این وقایع مهم را به نوعی می توان دستیابی به حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین دانست که خون های زیادی در این راه ریخته شده است . مواد « قطعنامه تقسیم فلسطین » که از جمله مجوز تأسیس « دولت عربی » را می دهد ، نخستین شناسایی صریح تعیین سرنوشت مردم بومی فلسطین است . با این همه ، از زمان صدور آن قطعنامه در سال ۱۹۴۷ م ، سازمان ملل متحد ، تا سال ۱۹۶۹ ، توجه خود را بر موضوع آوارگان فلسطینی و حق بازگشت آنان ، و به عبارت دیگر ، بر حقوق فردی آنان متمرکز کرده است .
نخستین قطعنامه ای که فلسطینیان را به عنوان مردم آشکارا به رسمیت می شناسد ، قطعنامه (ب ) ۲۵۳۵ است که در سال ۱۹۶۹ صادر گردید . این شناسایی وضعیت حقوقی در همه قطعنامه های بعدی مجمع عمومی راجع به این موضوع ، مورد تأکید قرار گرفته است .
قطعنامه ۳۲۱۰ مصوب سال ۱۹۷۴ مقرر می دارد که « مردم فلسطین یک طرف اصلی قضیه فلسطین هستند » . این قطعنامه همچنین به موقعیت نماینده مردم فلسطین می پردازد ، و در این خصوص ، از سازمان آزادیبخش فلسطین ، به عنوان « نماینده مردم فلسطین » دعوت می کند تا در اجلاسهای عمومی مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره مسأله فلسطین شرکت جوید . این موقعیت ، برای نماینده مردم فلسطین با صدور قطعنامه ۳۲۳۶ در همان سال ، تقویت شد . [۸۳]
قطعنامه ۳۲۱۰ به وسیله قطعنامه ۳۲۳۶ مورد تأکید قرار گرفت این قطعنامه از دبیر کل می خواست که در مورد مسائل مربوط به فلسطین با سازمان آزادیبخش فلسطین ارتباط برقرار کند . برآیند قطعنامه ۳۲۱۰ و ۳۲۳۶ را می توان قطعنامه ۳۲۳۷ مجمع عمومی سازمان ملل دانست ، که سازمان آزادیبخش فلسطین را به عنوان عضو ناظر در فعالیتهای مجمع عمومی معرفی و به رسمیت شناخت . به علاوه کمیته اجرایی حقوق غیر قابل تغییر ملت فلسطین در نشستی که سال ۱۹۹۸ برگزار نمود قطعنامه ۳۲۳۶ مورخ ۱۹۷۴ مجمع عمومی را در خصوص حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین مورد ملاحظه و تصدیق قرار داد . [۸۴]
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در قطعنامه شماره ۲۶۴۹ ( اجلاس ۲۵ ) مورخ ۳۰ نوامبر ۱۹۷۰ ، پس از یاد آوری قطعنامه های بنیادی خود در عرصه استعمار زدایی « دولتهایی را که زیر بار حق تعیین سرنوشت ملتهایی که این حق برایشان به رسمیت شناخته شده – به ویژه مردم آفریقای جنوبی و فلسطین نمی روند – را محکوم می کند » . بنابراین ملت فلسطین حق دارد خواهان همان رژیم ملل محکومی گردد که قطعنامه های شماره ۱۵۱۴ ( اجلاس ۱۵ ) مورخ ۱۴ دسامبر ۱۹۶۰ و شماره ۲۶۲۵ ( اجلاس ۲۷ ) مورخ۲۴ اکتبر ۱۹۷۰ برقرار می سازند .
قطعنامه شماره ۲۶۷۲ ج ( اجلاس ۲۵ ) مورخ ۸ دسامبر ۱۹۷۰ در همان اجلاس « ملت فلسطین طبق منشور سازمان ملل متحد باید از حقوق و اعمال حق برابر در تعیین سرنوشت خویش برخوردار گردد » و تأکید شده « احترام کامل به حقوق خدشه ناپذیر ملت فلسطین ، عنصری ضروری در تحقق صلح عادلانه و دائمی در خاورمیانه به شمار می رود ».
مجمع عمومی سازمان ملل متحد پس از آن و به طور مرتب حق ملت فلسطین در تعیین سرنوشت خویش را طی قطعنامه های زیر مورد تاکید قرار داد :
شماره ۲۷۹۲ د (اجلاس ۲۶) تاریخ ۶ دسامبر ۱۹۷۱ (۵۳-۲۳-۴۳)
شماره ۲۹۶۳ ه (اجلاس ۲۷) تاریخ ۱۳ دسامبر ۱۹۷۲ (۶۸-۲۱-۳۷)
شماره ۳۰۸۹ د (اجلاس ۲۷) تاریخ ۳ دسامبر ۱۹۷۳ (۸۷-۶-۳۳)
شماره ۳۲۳۶ (اجلاس ۲۹) تاریخ ۲۲ نوامبر ۱۹۷۴ (۸۹-۱۸-۲۷)
شماره ۳۳۷۶ (اجلاس ۳۰) تاریخ ۱۰ نوامبر ۱۹۷۵ (۹۳-۱۸-۲۷)
شماره ۳۱/۲۰ (اجلاس ۳۱) تاریخ ۲۴ نوامبر ۱۹۷۶ (۹۰-۱۶-۳۰)
شماره ۳۲/۴۰ الف (اجلاس ۳۲ ) تاریخ ۲ دسامبر ۱۹۷۷ (۱۰۰-۱۲-۱۹)
شماره ۳۳/۲۸ ب (اجلاس ۳۳) تاریخ ۷ دسامبر ۱۹۸۷(۹۷-۱۹-۲۵)
شماره ۳۴/۶۵ الف (اجلاس ۳۴) تاریخ ۲۹ نوامبر و ۲ دسامبر ۱۹۷۹ (۱۱۷-۳۳-۳۷)
شماره ۳۵/۱۶۹ (اجلاس ۳۵) تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۸۰ (۹۸-۱۶-۳۲) [۸۵]
از دیگر اقدامات سازمان ملل در جهت تحقق حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین ایجاد و تشکیل کمیته حقوق فلسطینیان بود که در سال ۱۹۷۵ صورت گرفت . این کمیته پیشنهاداتی را ارائه می دهد . [۸۶]کمیته به تمام ابعاد موضوع فلسطین از جمله بیت المقدس ، شهرک سازی ، موارد نقض حقوق بشر ، تشویق طرفین به مذاکره و … می پردازد و به طور کلی می توان کارکرد کمیته را انجام فعالیت در جهت نظامند کردن مناقشه اعراب و اسرائیلیان و نیز یافتن یک راه حل در چهارچوب قواعد و قوانین حقوق بین الملل که مورد قبول مجامع جهانی و طرفین باشد دانست .
همانطور که در بالا و به قطعنامه های مجامع بین المللی اشاره شد و مجامع بین المللی نیز به حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین با دیگر قطعنامه های زیاد خود اذعان می کنند اما بایستی دیدگاه و واکنش اسرائیل که یک طرف قضیه می باشد چگونه بوده است . از آنجائیکه توافقنامه کمپ دیوید را می توان سر آغازی برای به رسمیت شناختن گروه های فلسطینی توسط اسرائیل دانست که هرچند این اتفاق در عمل بیشتر بر روی کاغذ باقی ماند ابتدا توافقنامه کمپ دیوید را بررسی می کنیم و سپس به موضع اسرائیل در قبال حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین می پردازیم .
۳-۳-۱اعلامیه کمپ دیوید
بعد از پایان یافتن جنگ ۱۹۷۳ ، رهبران کشورهای عربی فکر مبارزه با رژیم اشغالگر قدس را از سر بیرون کرده و مذاکره با دشمن و خط سازش با آمریکا و اسرائیل را در پیش گرفتند و در نهایت ، پذیرش موجودیت آن را جایگزین اندیشه به دریا ریختن صهیونیست ها کردند . سردمدار این جریان و طرز تفکر “انور سادات” رئیس جمهور مصر بود که در سال ۱۹۷۵ قرداد سینا را با اسرائیل امضا کرد و در سال ۱۹۷۷ به فلسطین اشغالی رفت و “مناخیم بگین ” دشمن سر سخت فلسطینیان و مسلمانان را در آغوش گرفت . [۸۷]
با اینکه کمپ دیوید مابین اسرائیل و مصر منعقد شده بود ولی به طور مستقیم در موضوع فلسطین وارد بود . محمد انور سادات ، رئیس جمهوری عربی مصر ، و مناخیم بگین ، نخست وزیر اسرائیل ، با جیمی کارتر ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا ، از تاریخ ۵ دسامبر تا ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ ملاقات کردند ، و در مورد چهار چوب صلح خاور میانه ، توافق کردند . [۸۸]
این توافقنامه به “حق مشروع فلسطینی ها ” اشاره می کرد اما بگین این بند را به معنی حقوق غیر سیاسی آنها تحت اشغال اسرائیل تفسیر کرد . در حالیکه کارتر و سادات باور داشتند که این مسأله به معنی حقوق سیاسی تحت حاکمیت عربی احتمالا اردنی بود . [۸۹]
به هر حال طبق این ۸ بند در عمل این منافع به طرفین رسید :
مصر : پس دادن صحرای سینا به مصر
اسرائیل : به رسمیت شناختن کشور اسرائیل و تمامیت ارضی او ، و رابطه اقتصادی او با مصر ، راه یافتن به آبراه سوئز
فلسطین : تشکیل دولت مختار و عقب نشینی اسرائیل[۹۰]
موضع اسرائیل در قبال حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین را می توان به دو دوره تقسیم نمود قبل از سال ۱۹۷۸ و امضای موافقتنامه کمپ دیوید که اسرائیل به هر شکل با حق فلسطینیان برداشتن کشور و تشکیلاتی مستقل مخالف بود و تمامی راه حل ها و ابتکارات بین المللی را در این زمینه رد می کرد .

    1. بعد از توافقنامه کمپ دیوید که برای نخستین بار به مردم فلسطین و حق تعیین سرنوشت آنها اشاره شد . و اسرائیل به حق مردم فلسطین و مذاکرات با گروه های فلسطینی اشاره نمود .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:55:00 ق.ظ ]




«استیونسن»، مواردی را جمع آوری کرده که در آنها بچه‌های عموماً بین ۲ تا ۴ سال درباره زندگی‌های قبلی‌شان و حتی مرگ قبلی‌شان سخن می‌گویند، …
در موارد متعددی اشخاصی را که بچه‌ها ادعا می‌کنند در زندگی پیشین همانا بوده‌اند واقعاً وجود داشته‌اند و بسیاری از توضیحاتی که این بچه‌ها ارائه می‌دهند درست است.
استیونسن احتمال شیادی را به این علت که انگیزه‌ای برای آن نمی دید، رد می‌کرد امّا «یان ویلسون» خاطر نشان کرده است که بسیاری از این بچه‌ها، ادعا کرده‌اند به یک طبقه اجتماعی بالاتری تعلق داشته‌اند که در اینجا انگیزه برخورداری از شرایط زندگی بهتر مشهود است و حتی در موردی بچه‌ای، یک سوم از زمین متعلق به پدر زندگی‌ قبلی‌اش را طلب می‌کرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

«استیونسن» شخصی به نام «دیوید برکر» را که در حال انجام تحقیق مربوط به پایان نامه‌اش درباره مردم شناسی در هند بود به کمک گرفت تا درباره برخی از نمونه‌های مورد پژوهش تحلیلی ارائه دهند.
«برکر» دریافت که هیچ دلیل متقاعد کننده‌ای برای وجود عاملی فرا هنجاری یافت نمی‌شود.
«استیونسن» از «چامپ رانسون» نیز که حقوق دان بود برای تحلیل برخی موارد کمکی خواست، نتیجه‌ای که «رانسون» به آن دست یافت این بود که نمونه‌های مورد استشهاد «استیونسن» حتی دلیل نسبتاً مناسبی هم به حساب نمی‌آیند. از میان حدود ۱۱۱۱ مورد ادّعای تولد مجدد تنها در یازده مورد پیش از شروع تحقیقات هیچ رابطه و تماسی بین دو خانواده وجود نداشته است از این یازده مورد، هفت مورد از برخی جنبه‌ها جداً مخدوش بود یعنی در بیشتر این موارد و خانواده سالها پیش از آن که تحقیقات آغاز شود با یکدیگر آشنایی و ملاقات داشته‌اند و احتمال بی‌طرفانه بودن گواهی‌ها بسیار ضعیف است.
این موارد تولد مجدد دلائلی افواهی و شبه داستان پردازی آن هم از ضعیف‌ترین نوعش می‌باشد. اکنون به سراغ آخرین مورد از این ادعاها می‌رویم، کتابهای فراوانی وجود دارند که مواردی را به عنوان شاهدان قطعی برای تولد دوباره ذکر کرده‌اند، امّا اغلب به لحاظ علمی قابل اعتماد نیستند و ظاهراً آنچه نسبتاً بیشتر قابل اعتماد است کتابی تحت عنوان “موارد تناسخ” وجود دارد که در سه جلد منتشر شده است که در آن در جلد اول ۱۰ مورد در هند، در جلد دوم ۱۰ مورد در سریلانکا، و در جلد سوم ۱۲ مورد در لبنان و ترکیه گزارش شده است.
این موارد به این صورت هستند که، مثلاً خانمی در سال ۱۹۰۲ در قسمتی از هند بدنیا آمد و پس از آن که وفات یافت در سال ۱۹۲۶ فردی در هند بدنیا آمد که تجربیّاتی از مردم و حوادث داشت یا ادعا می‌کرد که دارد که همان تجربیات آن خانم بود.
گفته شده است بسیاری از پژوهشگران بی‌طرف گفته‌های آنها را تأیید کرده‌اند، به نظر می‌رسد که این ابهام آمیزترین موارد تناسخ است، دراینجا ابتدا پاسخ “جان هیک” به این استدلال را ذکر می‌کنیم سپس پاسخ‌های دیگر را که می‌توان به این پاسخ افزود برخواهیم شمرد. البته بسیار از این پاسخها نه تنها این شواهد را نقض می‌کنند بلکه خود مستقلاً پاسخی هستند در محال بودن تناسخ.
الف- استدلال جان هیک (نقد چگونگی این همانی)
وی بحث را از اینجا آغاز می‌کند که خود وی را در دو سالگی و در ۶۰ سالگی در نظر بگیرید و ببیند چه چیز باعث شدتا ما «جان هیک» ۶۰ ساله را اهمان «جان هیک: دو ساله بدانیم آیا این ملاک وحدت در مورد ادعای تناسخ نیز وجود دارد یا خیر؟
خود وجود سه استمرار است:
۱-رشته اتصال خاطره
۲-استمرار جسمانی که در عین این که اتمها و سلولها عوض می‌شوند امّا وجود نوعی ارگانیسم که مستمراً در حال دگرگونی است، مشهود می‌باشد.
۳-استمرار روان شناختی، الگویی از گرایشهای ذهنی یعنی ویژگی‌های روانی انسان همانند غرور و تکبر و تیز هوشی و گرایشهای هنری و امثال اینها.
در مورد تناسخ، دو مرود اول که مسلماً وجود ندارد.
در مورد اول به این دلیل که در بسیاری از این موارد ادعا شده است که فرد امروزی، فردی است که مثلاً پانصد سال قبل می‌زیسته است و کسی راجع به او اطلاعاتی ندارد.
مورد دوم، یعنی عدم استمرار جسمانی هم که معلوم است، لذا تنها رشته اتصالی که باقی می‌ماند، گرایشهای روانی است. امّا این نیز دلیل نمی‌شود، زیرا اولاً در بسیاری از موارد ادعا شده تناسخ گرایش‌های روانی متفاوت بوده است، ثانیاً ما هیچگاه بر اساس وجود گرایش‌های روانی مشابه در دو نفر حکم نمی‌کنیم که «اینها یک نفر هستند».
مثلاً آیا دو نفر که متکبّر باشند و در عین حال تیز هوش، یک نفرند؟ به عبارت دیگر، باید بین دو نفر چه تعداد گرایش روانی واحد وجود داشته باشد تا بتوان آنها را یک نفر دانست؟ چند نفر از نسل قبل از من همان خصوصیت عام روانی را دارد که من دارم؟ و آنگاه آیا می‌توان حکم کرد که من همه آنهاییم؟
(فلاسفه مسلمان، ملاک وحدت و این همانی را، نفس یا روح دانسته‌اند).
ب- استدلال “عدم یاد آوری از جانب اکثر انسانها و عدم یادآوری مکرر از جانب مدعیان”
اگر تناسخ صحیح باشد دو اشکال پیش می‌آید:
یکی چرا این که از میان این همه انسانها، تنها عدّه بسیار قلیلی (۳۲ نفر از چند میلیارد نفر) این حادثه تولد دوباره را به یاد می‌آورند؟ یعنی این بحث از مواردی است که قلّت و کثرت قائلین به آن، باعث پذیرش رأی می‌شود.
مثلاً فرض کنید من و شما در یک طرف دیوار ایستاده‌ایم و من ادعا می‌کنم که فردی پشت دیوار است، شما راهی برای دیدن آن فرد ندارید. از عدّه‌ای که می‌توانند پشت دیوار را ببینند، می‌پرسید عدّه‌ای می‌گویند: که هست وعده‌ای می‌گویند که نیست، با صرف این حرف‌ها، معلوم نمی‌شود که من صادقم یا کاذب، مگر این که قرائنی باشد که حرف یک طرف، قول قوی‌تری باشد.
شاید بگوئید قرینه این است که ببینیم این افراد که خبر می‌دهند، قبلاً راستگو بوده‌اند یا دروغگو؟
امّا این قرینه مناسبی نیست، زیرا هر انسانی اولین دروغی که می‌گوید، اولین دروغ او است.
امّا قرینه دیگر، قلّت و کثرت شدید است، یعنی در چنین موردی وقتی تعداد بسیاری این را تأیید کنند و تعداد بسیار کمی، این را تکذیب کنند، مؤیدی می‌شود برای صحت آن، در اینجا ۳۲ نفر در قرن ما گفته‌اند که ما دیده‌ایم و چند میلیارد نفر خلاف این را گفته‌اند.
در این گونه موارد، ما حکم می‌کنیم که اگر اینها واقعاً به لحاظ اخلاقی صادق بوده‌اند لااقل به لحاظ منطقی و معرفت شناختی در اشتباه بوده، و به تعبیری دچار جهل مرکب شده‌اند و باید یک تئوری داد که بتواند این جهل مرکب را حتّی برای خود آنها توجیه کرد.
مثلاً در مورد این که آنها مدعی هستند خودشان آن کارها را قبلاً در جسمی دیگر انجام می‌داده‌اند، می‌توان گفت، گاه می‌شود و احتمالاً شبیه به این برای خود شما هم رخ داده است که انسان همراه کس دیگر است و آن شخص عملی را انجام می‌دهد که انسان دوست دارد خودش انجام دهد بعد از مدتی این به ضمیر ناخود آگاه منتقل می‌شود و در این خاطره انسان دخل و تصرفی به عمل می‌آورد و فکر می‌کند خودش این کار را انجام داده است.
پس انسان می‌تواند در استفاده فعل شخص دیگر به خودش خطا کند.
امّا در پاسخ این که چطور این تعداد خاطره مشابه بین فرد مدعی تناسخ و فرد رحلت کرده وجود دارد می‌توان گفت:
اولاً خاطرات مشترک بین هر یک از ما و مثلاً همسر یا والدین ما کمتر از این مقدار نیست.
ثانیاً مطابق تعبیر «کرپتومنسیا» که اندکی قبل توضیح داده شد این خاطرات می‌تواند اطلاعات رانده شده و مخفی در ضمیر ناخودآگاه بوده باشد که بطور اتفاقی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند و بعید نیست که از هر چند میلیارد نفر ۳۰ نفر پیدا شوند که نحوه کنار هم گذاشتن تعدادی از اطلاعات مخفی شده‌شان، مشابه نحوه زندگی ۳۰ نفر دیگر باشد. (جان هیک، ۱۳۷۲، صص۲۸۴-۲۷۲)

۱-۴-۲-۲-عدم ثبات تعداد انسانها

اگر نظریه تناسخ به نحوی که بیان شده است درست باشد لازم می‌آید که تعداد انسانهای جهان ثابت بماند، زیرا هیچ روح جدیدی ایجاد نمی‌شود و هر روحی که می‌رود برمی‌گردد.
در اینجا شاید چنین پاسخ دهند که تناسخ فقط بین انسانها نیست بلکه بین انسانها و حیوانات و جمادات هم هست امّا باید گفت در مورد جمادات اصلاً نمی‌توان این مطلب را پذیرفت، زیرا روحی ندارد که بخواهند از آنها به انسان و حیوان منتقل شوند و بالعکس. در واقع هیچ ملاکی برای این همانی یک سنگ و یک انسان امروزی وجود ندارد.
در مورد تناسخ متقابل انسان و حیوان هم دو مشکل هست. یکی از حیث تعداد و دیگری از حیث کیفیت.
اگر تناسخ متقابل بین انسان و حیوان ممکن شود لازم می‌آید که جمعیت انسانها به طور وحشتناکی زیاد شود زیرا این قول منشأ همه حیوانات را هم انسان می‌داند و مطابق آن انسانی که به حیوان تبدیل می‌شود پس از یک یا چند دوره حیوان بودنش مجازاتش تمام می‌شود و دوباره انسان می‌شود. در واقع فرصت تکامل به وی داده می‌شود.
حال با توجه به تنوع بسیار زیاد جانوران خصوصاً حشرات اگر فقط قرار باشد فقط یکی از هر نوع حیوانی در هر سال به انسان تبدیل شود لازم می‌آید که سالانه میلیاردها نفر به جمعیت اضافه شود در حالی که تنها در چند سال اخیر است که رشد نسبتاً زیاد جمعیت را در جهان آن هم نه اینقدر زیاد شاهد هستیم. امّا از حیث کیفیت قائلین به تناسخ معتقدند، مطابق قانون کرمه هر انسانی به حیوانی تبدیل می‌شود که خلق و خوی آن را دارد. مثلاً شخص حریص، مورچه، … می‌گردد. حال، آدمی که هم شدیداً حریص و هم شدیداً شهوتران آن وقت چه می‌شود؟
هر کدام که بشود ترجیح بلا مرحج است. اگر اشکال گرفته شود ه در احادیث معادآمده است که انسانها مطابق باطنشان ظاهر می‌شوند پاسخ می‌دهیم در همان احادیث اشاره شده است که امکان دارد مثلاً یک نفر سرش مانند سر گرگ و بدنش مانند حیوان دیگر. امّا در جهان دنیوی ما چنین موجودی سراغ نداریم. (سوزنچی، ۱۳۷۹، ص۳۰)

فصل دوم:

شیخ اشراق و تناسخ

مقدمه

بحث تناسخ یکی از مباحث قدیمی علم النفس فلسفی است؛ موضوعی که در طول تاریخ، فکر بشر را به خود معطوف داشته، به گونه‌ای که اعتقاد به تناسخ در میان ملل و اقوام زیادی از مسلّمات شمرده شده است. در مغرب زمین، جزء اعتقادات مردم و دانشمندان یونان باستان بوده است و امروزه مشرق زمین نیز نحله‌های زیادی از جمله هندوها، بودایی‌ها و نحله‌های دیگر به آن اعتقاد راسخ دارند.
اندیشمندان مسلمان نیز به فراخور توان خویش، در این بحث میدان داری کرده‌اند.
بیشتر اندیشمندان با براهین عقلی بر امتناع آن پافشاری می کنند. در مقابل، گروهی بر امکان آن پای فشردند. شیخ اشراق نیز به عنوان یک فیلسوف، نمی تواند از کنار آن به راحتی بگذرد. از این رو، در آثار خویش، از تناسخ نیز سخن گفته و به طور گسترده، دلایل طرفین را مورد توجه قرار داده است. بررسی دیدگاه شیخ اشراق از این لحاظ اهمیت دارد که وی فیلسوفی مسلمان است و دغدغه های دینی زیادی دارد، به گونه ای که در تثبیت نظام فلسفی خویش، به وفور از آیات و روایات بهره گرفته است.
موضوع تناسخ نیز آموزه‌ای است که به سرنوشت انسان ها بستگی دارد که نه دین نسبت به آن بی تفاوت است و نه فیلسوف مسلمان. با توجه به اینکه اعتقاد به تناسخ در متون دینی برابر با کفر دانسته شده، این پرسش مطرح می شود که آیا شیخ اشراق به عنوان یک اندیشمند مسلمان، به تناسخ باور دارد یا بسان دیگر اندیشمندان مسلمان، تناسخ را انکار می کند و یا هیچ کدام از دو نظر، وی را قانع نساخته، به دیدگاه دیگری باور دارد؟ در اینکه آموزه تناسخ به معنای انتقال دایمی ارواح به ابدان، در ادیان توحیدی وجود دارد یا نه، تردید جدی وجود دارد؛ ولی برخی از حکیمان آن را به شیث نبی u اسناد داده اند.(قیصری رومی، ۱۳۷۵، ص۴۸۹)
عباراتی نیز در متون دینی وجود دارند که برخی با استناد به آنها، تناسخ را جزو آموزه های دینی دانسته اند؛ مثلاً ، برخی از تناسخیان ادعا کردند در کتاب” کابالا” (kabala)، که یکی از کتاب‌های مقدس یهودیان است، چنین آمده: «… بر تو حکم شده که بارها به زندگی ات برگردی». (کمال عثمان بک، ص۱۹)
و یا عبارتی در انجیل وجود دارد که به حضرت عیسی علیه السلام گفتند: « در تورات نوشته شده که ایلیای نبی دوباره به عالم بر می گردد، پس چه زمانی بر می گردد؟ حضرت عیسی در جواب فرمود: او به دنیا بازگشت، ولی او را نشناخته و به قتل رساندند… او همان یحیی بود.» (همان)
برخی از تناسخیان با استناد به آیاتی از قرآن کریم، اسلام را طرفدار تناسخ دانسته، از آیات مزبور دلایل به ظاهر محکمی برای دیدگاه خود ساخته اند که در کلمات شیخ اشراق نیز آمده است.
البته آموزه تناسخ کم و بیش در برخی از فرقه های اسلامی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود؛ مثلاً، «اهل حق» معتقدند: ارواح انبیا در بدن بزرگان آنها وارد شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:55:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم