W: Weakness به معنی ضعف
O: Opportunity به معنی فرصت
T: Threats به معنی تهدید
محققان الگوهای متفاوتی را برای شناسایی همه‌ی عوامل (چه موثر و چه غیر موثر) بر فعالیت‌های یک سازمان ارائه نموده‌اند که در بیشتر متون با عناوین تجزیه و تحلیل قوت‌ها، ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها یا SWOT به کار برده‌اند. استراتژی هر سازمان متأثر از فرایند تعامل آن با محیط بیرونی است و بنابراین پیش بینی وضعیت آینده نقشی اساسی در فرایند موفقیت سازمان و کشور دارد. در این میان شناخت عوامل محیطی و همچنین شناسایی عوامل درونی بسیار مهم می‌باشد. تجزیه و تحلیلSWOT یکی از ابزار های استراتژیک تطابق قوت و ضعف درون سازمانی با فرصت‌ها و تهدیدهای برون سازمانی است. تجزیه و تحلیلSWOT تحلیلی منظم برای شناسایی این عوامل و تدوین استراتژی­ای که بهترین تطابق بین آن‌ها را ایجاد نماید ارائه می­دهد. از این دیدگاه این الگو یک استراتژی است که قوت‌ها و فرصت‌ها را به حداکثر و ضعف‌ها و تهدیدات را به حداقل ممکن می‌رساند. برای این منظور نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدات در چهار چوب کلی SO، WO، ST، و WT. پیوند داده می‌شود و گزینه استراتژی بین آن‌ها انتخاب می‌شود. در این تحلیل همیشه چهار استراتژی پیشنهاد می‌شود: هدف از استراتژی WT حتی‌الامکان نقاط ضعف و تهدیدات است و شرکتی که بیشترین عواملش در این خانه متمرکز باشد وضعیت جالبی نداشته و در ورطه‌ی ورشکستگی خواهد بود. استراتژی WO هدفش کاهش نقاط ضعف و افزایش فرصت‌هاست در این حالت شرکت‌ها به علت دارا بودن ضعف‌های اساسی امکان استفاده از فرصت‌های به دست آمده را ندارند. استراتژی ST بر اساس توانمندی شرکت در مقابل تهدیدات بنا شده است هدف آن این است که توانمندی‌های موجود را افزایش و در مقابل، تهدیدات را کاهش دهد. در استراتژیSO هر شرکتی علاقه‌مند است که همیشه در این موقعیت قرار داشته باشد که بتواند بهره گیری از توانمندی‌ها و فرصت‌ها را به حد اکثر برساند

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تحلیل SWOT برای اولین بار در سال ۱۹۵۰ توسط دو فارغ‌التحصیل مدرسه بازرگانی هاروارد به نام‌های جورج آلبرت اسمیت[۱۷] و رولند کریستنسن[۱۸] مطرح شد. در آن زمان این تحلیل ضمن کسب موفقیت‌های روز افزون به عنوان کسب ابزار مفید مدیریتی شناخته شد. به دلیل مفروضات بدیهی و موجه آن شهرت یافت که مدیران می‌توانستند با در نظر گرفتن محیط بیرونی منابع داخلی خود را برنامه ریزی کنند. اما شاید بیشترین موفقیت مشهود این تحلیل زمانی بدست آمد که جک ولچ[۱۹] از جنرال الکتریک در سال ۱۹۸۰ از آن برای بررسی استراتژی‌های GE و افزایش بهره‌وری سازمان خود استفاده کرد. در دهه ۱۹۹۰ بارنی تکنیک SWOT را با ارتباط دادن بین منابع داخلی و مزیت رقابتی پایدار بازنگری کرد (۵۹).
۲-۱-۲۶-قوت­ها، ضعف­ها، فرصت‌ها و تهدیدات:
در تحلیل swot عوامل موثر بر شرکت یا سازمان به دو دسته عوامل بیرونی یا خارجی و عوامل درونی یا داخلی تقسیم می‌شود:
ب)عوامل درونی
این عوامل در اختیار شرکت بوده و جزء عوامل داخلی می‌باشند .پس در عین حال که بر فعالیت‌های سازمان تأثیر دارند سازمان نیز بر آن‌ها تأثیر دارد. هدف از بررسی محیط درونی تهیه فهرستی از نقاط قوت است که سازمان برای به دست آوردن سود بایستی از آن‌ها بهره برداری نمایند و یا نقاط ضعفی که برای جلوگیری از ضرر یا کاهش سود باید از آن‌ها اجتناب نمایند. عوامل درونی نیز همانند عوامل بیرونی دو دسته می‌باشند که عبارتند از :
نقطه قوت: عبارت است از شایستگی ممتازی که به وسیله آن سازمان می‌تواند در زمینه‌هایی مانند نوع منابع مالی، تصویر مثبت ذهنی میان خریداران، روابط مثبت با تأمین‌کنندگان و مواردی از این دست نسبت به رقبا برتر باشد. به عبارت دیگر نقطه قوت یک سازمان یک کاربرد موفق از یک شایستگی یا بهره برداری از یک عامل کلیدی در جهت توسعه رقابت پذیری شرکت می‌باشد. قوت منبع مهارت یا مزیت دیگری است نسبت به رقبا و نیازهای بازارهایی که موسسه در آن‌ها کار می‌کند یا خواهد کرد. قوت یک شایستگی ممتاز است که مزیت مقایسه­ ای موسسه در بازار می‌شود. قوت نقطه‌ی اتکای سازمان است که با بهره گرفتن از آن می‌خواهد به اهداف خود برسد. بر مبنای این نقاط قوت شاخه‌ی اجرایی را می­توان به موتوری قدرتمند برای رشد تغییر نوآوری و خدمت تبدیل کرد. پس هر سازمانی بایستی این نقاط قوت را برای جامه عمل پوشاندن به رسالتش به حد اکثر رسانده و از آن‌ها به عنوان مزیتی رقابتی در مقابل رقبا استفاده نمایند.
نقاط قوت می‌تواند در قالب یکی از دسته های زیر دسته بندی گردد:
ظرفیت و توانایی‌ها، مزایای رقابتی، انحصاری بودن، منابع و دارایی، و کارکنان.
نقطه ضعف:
ضعف یک محدودیت یا کمبود در منابع، مهارت‌ها و توانایی‌هایی است که جداً مانع عملکرد اثر بخش می‌شود. ضعف یک عمل درونی است که مختل کننده فعالیت‌های سازمان بوده و در رسیدن سازمان به اهدافش خلل ایجاد می‌کند؛ پس لازم است تا سازمان این عوامل را در حد امکان به حداقل رسانده و یا در جهت رسیدن به اهدافش از آن‌ها بهره برداری نماید. ضعف‌ها عواملی هستند که هر سازمانی که وجود خارجی دارد قطعاً با آن‌ها رو به رو است و نمی‌تواند از آن‌ها دوری گزیند، بلکه بایستی با درکی صحیح آن‌ها را نظارت کرده و مهار نمایند. درک صحیح نقاط قوت و ضعف اساسی به سازمان کمک می‌کند تا با استفاده بهینه از قوت‌ها و به حداقل رساندن ضعف‌ها با اثر بخشی بیشتری به اهداف رسیده و از هدر رفتن منابع و امکانات سازمان جلوگیری نمایند. در سطح ملی و کلان نیز بایستی این نقاط مورد شناسایی قرار گرفته و با بهره گیری مناسب قوت‌ها و اجتناب از ضعف‌ها استراتژی مناسب تدوین شده و به اجرا درآید. نوع محدودیت یا کمبود در منابع، مهارت‌ها و امکانات و توانایی‌هایی است که به طور محسوس مانع عملکرد اثر بخش سازمان بشود. عملکرد مدیریت نیز در تشدید نقاط ضعف موثر است. یا به عبارت دیگر نقطه ضعف یک سازمان یک کاربرد ناموفق از یک شایستگی یا عدم بهره برداری از یک عامل کلیدی که رقابت­پذیری شرکت را کاهش می‌دهد. نقاط ضعف می‌تواند در قالب یکی از دسته های زیر دسته بندی گردد:
کمبود ظرفیت و توانایی‌ها، کمبود قدرت رقابت، شهرت، و مباحث مالی.
عوامل بیرونی، عوامل خارج از سازمان هستند و بر فعالیت‌های سازمان تأثیر دارند اما در اختیار سازمان نبوده و سازمان هیچ گونه تأثیری بر آن‌ها ندارد. هدف از بررسی محیط خارجی تهیه فهرستی محدود از فرصت‌هایی که می‌تواند به یک سازمان سود رسانده یا تهدیداتی که باید از آن‌ها اجتناب شود. عوامل بیرونی خود به دو گونه می‌باشد :
فرصت: عبارت است از یک موفقیت مطلوب عمده در محیط خارجی سازمان مانند شناخت بخشی از بازار که پیش از این فراموش شده بود. تغییر در وضعیت رقابت یا قوانین و بهبود در روابط با خریداران و فروشندگان.
یا به عبارت دیگر یک فرصت، یک حالت خارجی است که می‌تواند به صورت مثبت بر پارامترهای عملکردی شرکت تأثیر گذاشته و مزیت رقابتی­ای که ایجاد کننده اقدامات مثبت در زمان مناسب است را بهبود دهد. فرصت‌ها را می‌تواند در قالب یکی از دسته های زیر دسته بندی گردد:
توسعه بازار، آسیب پذیری رقبا، روندهای صنعت یا شیوه زندگی، توسعه تکنولوژی، و اعتبار جهانی. فرصت یک موقعیت عمده در محیط موسسه می‌باشد. یعنی آن چه که موسسه را در رسیدن به اهدافش یاری نماید و به عنوان موتور محرکه­ای است که شتاب حرکت موسسه را چندین برابر می‌کند. سه منبع اصلی فرصت‌ها و تهدیدها عبارتند از: ۱- فشارها و روندها (سیاسی اقتصادی اجتماعی و فن آوری)، ۲- مراجعان مشتریان و پرداخت کنندگان مالیات، ۳- رقبا و همکاران. پس فرصت‌ها، مطلوب موسسه بوده و بایستی کوشش نمایند تا آن‌ها را به حداکثر رسانده و از آن‌ها استفاده بهینه کنند.
تهدید: یک تهدید موفقیت نامطلوبی در محیط خارجی سازمان است مانند قدرت چانه زنی خریداران یا تأمین‌کنندگان کلیدی، تغییرات عمده و ناگهانی تکنولوژی و مواردی از این دست که می‌توانند تهدید عمده‌ای در راه موفقیت سازمان باشند. به عبارت دیگر تهدید یک موقعیت نامطلوب عمده در محیط موسسه است و به عنوان مانعی بر سر راه موسسه قرار دارد و آن را از رسیدن به اهدافش باز می‌دارد.
محیط کاری شامل عوامل اختصاصی اطراف سازمان است که به احتمال قوی‌تری سازمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. محیط کاری شامل ۵ قسمت رقیب‌ها، هزینه‌ها، تجهیزات، تنظیم کننده‌ها و استراتژی‌ها می‌باشد. به علت اینکه این عوامل در ارتباط با سازمان‌های خاصی در محیط هستند به احتمال بیشتری اثر آن‌ها مستقیم‌تر و فوری‌تر می‌باشد. تهدید یک موقعیت نامطلوب عمده در محیط موسسه است و به عنوان مانعی بر سر راه موسسه قرار دارد و آن را از رسیدن به اهدافش باز می‌دارد. در مورد فرصت‌ها و تهدیدات می‌توان گفت که آنچه برای یک موسسه تهدید قلمداد می‌شود ممکن است برای یک موسسه دیگر عامل فرصتی باشد. پس فرصت یا تهدید بودن یک عامل نسبی است. موسسه تا جایی که می‌تواند بایستی محدود کننده باشد و تهدیدات را به حداقل برساند یا آن‌ها را به عوامل فرصتی و مزیتی تبدیل کنند. درک درست فرصت‌ها و تهدیدات محیطی فرا روی سازمان به مدیران کمک می‌کند تا استراتژی سازمانی را با بینش و فراست بهتری اتخاذ نموده و مسیر حرکت سازمان را به طور اثر بخش­تری تعیین نماید (۳۵) .
تحلیل SWOT مطابق آنچه که گفته شد بر آن است تا این عوامل (درونی و بیرونی) را شناسایی و در جهت بهره ­برداری بهینه از آن‌ها گام بردارد.
۲-۱-۲۷-قواعد حاکم بر ماتریس تحلیلی SWOT :
– چگونه می‌توان با بهره‌گیری از نقاط قوت حداکثر بهره‌برداری را از فرصت‌ها انجام داد (SO)
– چگونه با بهره گرفتن از نقاط قوت می‌توان اثر تهدیدات را حذف کرد یا کاهش داد (ST)
– چگونه باید با بهره‌گیری از فرصت‌ها نقاط ضعف را تبدیل به نقطه قوت کرد یا از شدت نقاط ضعف کاست (WO)
– چگونه باید با کاهش دادن نقاط ضعف تأثیر تهدیدات را کاهش داد یا تأثیرشان را حذف نمود. (WT)
به طور خلاصه می‌توان گفت هدف از تحلیل و بررسی فرصت‌ها و تهدیدات محیط خارجی ارزیابی این مسئله است که یک شرکت می‌تواند فرصت‌ها را به دست آورد و از تهدیدات اجتناب کند. به ویژه زمانی که با یک محیط خارجی غیر قابل کنترل در زمان کنونی روبرو است (۶۷).
۲-۱-۲۸-مراحل انجام آنالیز SWOT را می‌توان به صورت زیر بر شمرد:
۱- تشکیل جلسۀ تجزیه تحلیل SWOT
۲- توضیح اجمالی هدف جلسه و مراحل انجام کار
۳- استفاده از روش طوفان ذهنی برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدات
۴- اولویت‌بندی عوامل داخلی و خارجی
۵- تشکیل ماتریسSWOT و وارد کردن عوامل انتخاب شده به آن با توجه به اولویت بندی
۶- مقایسه عوامل داخلی و خارجی با یکدیگر و تعیین استراتژی‌های SO، WO، ST ، WT
۷- تعیین اقدامات مورد نیاز برای انجام استراتژی‌های تعیین شده
۸- انجام اقدامات و بررسی نتایج آن‌ها
۹- بروز رسانی ماتریس SWOT در فواصل زمانی مناسب
۲-۱-۲۹-نمایش ماتریس‌های مورد استفاده در روش تحلیل SWOT:
در جداول زیر ماتریس­های مورد استفاده در روش تحلیل SWOT به منظور تدوین استراتژی­ های مناسب برای سازمان معرفی شده ­اند (۱۶).
جدول ۲-۱٫ ماتریس اولویت بندی عوامل داخلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...