از دید شواهد مبتنی بر وجود جایگاه عصبی- زیستی برای مفاهیم معنوی ‌می‌توان به نوسانات مغزی اشاره کرد. نوسان­های مغزی در هنگام آگاهی و هوشیاری فرد در ۴۰ هرتزی حرکت نموده و فعالیت­های مغزی را هماهنگ ‌می‌کنند. در این بخش (نوسانات ۴۰ هرتزی) انواع حس­ها با یکدیگر پیوند می­یابند تا وارد موضع ادراکی شوند و فرد در پیرامون خود احساس یگانگی کند. این خود همان معنویت است، همان منطقه خدا (زوهر و مارشال، ۲۰۰۱).

۲-۳-۳-۶- هوش معنوی و خصیصه­ های روانشناختی آن

۲-۳-۳-۶-۱- هوش معنوی و خودآگاهی

.کاربرد هوش معنوی در زندگی فرد می ­تواند ارتباط شخص را با خود، دیگران و خدا و به خصوص پرورش خودآگاهی فرد تسهیل کند. با تکیه بر اعتقادات فرد، هوش معنوی قادر به تسهیل و ارتقاء آگاهی و احساس ارتباط با خدا و حضور خدا می­ شود (نازل، ۲۰۰۴). ولمن (۲۰۰۱)، هوش معنوى را به عنوان ظرفیت جستجوى معنایى عمیق براى زندگى و بالا بردن کیفیت انسانیت و زندگى وجودى مى­داند. هوش معنوى باعث مى­شود که انسان نسبت به ابعاد وجودى خود، حساس شود. در نتیجه فرد مى­تواند خود را فراتر از جسم خود ببیند و از لایه­هاى وجودى خود آگاه شود. در این سطح از آگاهى که خودآگاهى خوانده مى­شود، فرد نسبت به نقشى که جسم، ذهن و روحش در زندگى او بازى مى­کنند، بینش پیدا مى­کند (سیسک و تورنس، ۲۰۰۱).

واگان (۲۰۰۲) این گفته را این گونه تفسیر مى­کند که هوشمندى توانایى تمیز دادن میان حقیقت از غیر حقیقت است و چیزى فراتر از زیرکى و معنویت است. او بیان مى­کند که هوش معنوى راهى براى ایجاد ارتباط میان دنیاى درون یعنى لایه معنوى زندگى و دنیاى بیرونى ما انسان­هاست. در نتیجه گوش دادن به صداهاى ذهنى و درونى، تفکرات و همچنین برخى از رفتارها مانند همدردى کردن با دیگران، نشان­دهنده رشد آگاهى در زندگى معنوى است. ‌بنابرین‏، هوش معنوى با ایجاد چنین درک عمیقى از زندگى مى­تواند براى غلبه بر تنش­هاى روزمره و دنیایى که در آن زندگى مى­کنیم، مؤثر واقع شود (الکینز[۲۷۷]، هدستروم[۲۷۸]، هاگز[۲۷۹]، لیف[۲۸۰] و سندرز[۲۸۱]، ۱۹۸۸).

بر اساس نظرات سیندى ویگلزورث (۲۰۰۴) زمانى که انسان به گونه­اى رفتار مى­کند که شناختى عمیق از خود و جایگاه خود در جهان به دست آورد، در واقع بخش مغزى مربوط به هوش معنوى او فعال است. هوش معنوى باعث می­ شود که بتوانیم خود را به چیزى فراتر از مادیات ارتباط دهیم. بى­گمان، تصور موقت بودن مسائل فیزیکى و مادى، باعث مى­شود که نتوانیم با اطمینان به آن ها دل ببندیم و در نتیجه احساسى از یاس و سردرگمى ما را فرا مى­گیرد. بر این اساس، کسى که بتواند دلیلى مهم، پایدار و ارزشمند و معنایى واقعى براى زندگى خود بیابد، با مشکلات و بحرا­ن­هاى زندگى صبورانه­تر برخورد و احساس مثبتى نسبت به زندگى پیدا مى­کند. هوش معنوى به ما این توانایى را مى­دهد که به وجود نیرویى برتر در زندگى اعتقاد داشته باشیم و به آرامشى درونى برسیم. ‌بنابرین‏، هوش معنوی به پدید آمدن حسی از آگاهی و معنا در ارتباط با موقعیت فرد در جهان و روابطش با دیگران کمک می­ کند (سیسک و تورنس ، ۲۰۰۱). در حقیقت، هوش معنوی مجموعه ­ای از فعالیت­ها است که علاوه بر طاقت و انعطاف­پذیری در رفتار، سبب خودآگاهی و بینش عمیق فرد نسبت به زندگی و هدفدار نمودن آن می­ شود، به گونه ­ای که اهداف، فراتر از دنیای مادی ترسیم می­ شود (عابدی و سرخی، ۲۰۰۹).

۲-۳-۳-۶-۲- هوش معنوی و سلامتی

پژوهش­ها و بررسی­ های مختلف نشان داده ­اند که میان معنویت و هدف زندگی، رضایت از زندگی و سلامت، همبستگی وجود دارد. در بررسی تحقیقات انجام گرفته ‌در مورد اثرات معنویت بر سلامت فرد دریافتند که معنویت با بیماری کمتر و طول عمر بیشتر همراه است. افرادی که دارای جهت­گیری معنوی هستند، هنگام مواجهه با جراحت، به درمان، بهتر پاسخ می­ دهند و به شکل مناسب­تری با آسیب­دیدگی و بیماری کنار می­آیند (ایمونز، ۲۰۰۰)، و میزان افسردگی در آن ها کمتر است. افراد دارای هوش معنوی بالا، افرادی انعطاف­پذیر، دارای درجه بالایی از هوشیاری نسبت به خویشتن و توانمند در رویارویی با مشکلات و دردها و چیره شدن بر آن ها هستند (هالما[۲۸۲] و اسرینسیک[۲۸۳]، ۲۰۰۴).

کوئنیگ[۲۸۴] (۲۰۰۴) بیان می­ کند که افراد معنوی دارای کارکرد ایمنی و غدد درون­ریز بهتر و منظم­تری هستند. او بر اساس تحقیقاتی که انجام داده، بر این باور است که افراد معنوی کمتر به واسطه سرطان می­میرند. از طرفی بیان می­ کند که شیوع بیماری­های کرونری قلب در افراد با گرایش­های معنوی قوی­تر، کمتر است و این امر با رفتارهای سالم در این افراد مثل پایین بودن مصرف سیگار، ورزش کردن، مصرف کلسترول کمتر و ارتباط دارد. او گزارش می­دهد که ١٢ مطالعه از ١۴ مطالعه نشان داده ­اند که بین معنویت و فشار خون طبیعی ارتباط وجود دارد.کوئنیگ در تبیین وجود ارتباط بین معنویت و سلامت جسمانی می­گوید معنویت، هیجانات و کارکردهای اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار داده، این امر نیز به نوبه خود سیستم ایمنی و غدد درون ریز را متأثر می­سازد. ‌بنابرین‏، باورها و اعمال معنوی با رفتارهای سالم، کارکرد ایمنی قوی­تر و شرایط قلبی عروقی بهتر و عمر طولانی­تر همراه است.

۲-۳-۳-۶-۳- هوش معنوی و حل مسئله

باید توجه کرد که هوش عبارت است از قابلیت تفکر، برنامه­ ریزی، خلق، تطبیق، حل مسأله، عکس العمل، تصمیم ­گیری،و یادگیری (نوبل، ۲۰۰۰). ‌بنابرین‏ برای تعریف هوش معنوی نیز موارد بالا و بویژه قابلیت حل مسأله باید درنظرگرفته شود. در واقع هوش معنوی که ‌می‌توان آن را یکی از جنبه­ های کاربردی مفهوم معنویت دانست، استفاده از توانایی­ ها و منابع معنوی ‌می‌باشد، طوری­که افراد بتوانند تصمیمات معنادار اتخاذ کنند، درباره موضوعات وجودی تعمق کنند و نیز برای حل مشکلات روزمره خود تلاش کنند. ‌بنابرین‏ هوش معنوی جنبه­ های ذهنی و ناملموس معنویت را با اقدامات و مسائل افراد در دنیای عینی و ملموس ترکیب می­ کند (نازل، ۲۰۰۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...