زمینه ارثی: از آنجا که این مورد در برخی خانواده­ها زیاد دیده می­ شود، محققان زمینه ارثی را در این مورد دخیل می­دانند.
نرمی استخوان (راشیتیسم) : نرمی استخوان به علت کمبود ویتامین D رخ می­دهد (لطافت کار و همکاران، ۱۳۹۱).
زانوی پرانتزی تکاملی
بروز میزان کم تا متوسطی از زانوی پرانتزی در زمان تولد طبیعی است. چرخش داخلی اندام تحتانی، زانوی پرانتزی را افزایش می­دهد. برای به دست آوردن میزان زانوی پرانتزی لازم است که فرد پاهایش را به صورت صاف قرار دهد. به طوری که کشکک مستقیم رو به جلو باشد. در این صورت میزان زانوی پرانتزی از طریق اندازه گیری فاصله بین دو کندیل داخلی استخوان ران به دست آید (لطافت کار و همکاران، ۱۳۹۱).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

زانوی پرانتزی شدید
این تغییر شکل ممکن است جنبه ارثی داشته باشد و یا در ارتباط با پیچش داخلی درشت نی باشد. البته با شروع راه رفتن به صورت صاف، انحراف داخلی پا­ها به خودی خود اصلاح می­ شود.
عوارض ناشی از زانوی پرانتزی
راه رفتن غیر طبیعی: افرادی که دارای زانوی پرانتزی هستند، اغلب اردک وار راه می­روند.
آرتروز زود رس زانو: بر اثر تغییر محل خط ثقل و وارد شدن فشار­های غیر طبیعی بر قسمت­ های مختلف سطوح مفصلی، زانو مستعد تغییرات فرسایشی زود رس خواهد شد. بنابراین، در افرادی که زانوی پرانتزی دارند، می­توان انتظار آرتروز زود رس را داشت.
افزایش آسیب پذیری مفصل: بر اثر تغییر وضعیت بیومکانیکی طبیعی مفصل و ایجاد فشار­های غیر طبیعی بر بافت­های اطراف مفصل، احتمال آسیب پذیری مفصل افزایش می­یابد.
کوتاهی قد
انحراف طرفی ستون مهره ها: اگر زانوی پرانتزی به صورت یک طرفه باشد، موجب کوتاهی ظاهری در یک پا و به دنبال آن، انحراف طرفی ستون مهره­ها خواهد شد
درد: در زانوی پرانتزی، علاوه بر اینکه درد ممکن است در قسمت­ های مختلف مفصل زانو و از جمله داخل و جلو گزارش شود، در دو طرف زانو هم می ­تواند دیده شود. درد در دو طرف زانو، برعکس تغییر شکل زانوی ضربدری است. یعنی درد در قسمت داخلی زانو بر اثر فشرده شدن استخوان­ها و در قسمت خارجی بر اثر کشش بافت نرم است.
۷.۲. بررسی پیشینه تحقیقات
۱.۷.۲. تحقیقات انجام شده در داخل کشور
رحمتی در سال ۱۳۹۱ به مقایسه شاخص­ های اصلی ویژگی­های آنتروپومتریک، بیومکانیک، روانی و ناهنجاری­های اسکلتی- عضلانی دختران ۱۸-۱۶ ساله منطقه یک شهر تهران پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد که فقط بین زائده آخرومی تا سطح زمین، طول سر، چربی تحت کتفی، چربی شکمی، چربی سه سر و چربی دو سر از پارامتر­های آنتروپومتریکی و استقلال و واقع گرایی از بین پارامتر­های هوش هیجانی د بین گروه ­های سنی ۱۶ تا ۱۸ ساله تفاوت معناداری وجود دارد، که می­توان گفت تعادل ایستا (تست لک لک) برای گروه سنی ۱۶ سال، واقع گرایی برای گروه سنی ۱۷ سال و چربی شکمی و تحت کتفی برای ۱۸ ساله­ها به عنوان شاخص اصلی شناسایی شدند.
شادمانی در سال ۱۳۹۰ به بررسی رابطه لوردوزیس کمر با ویژگی­های آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی در دانش ­آموزان دختر هنرستان تربیت بدنی شیراز پرداخت. یافته­های تحقیق نشان داد بین لوردوزیس کمر با شاخص توده بدنی (BMI) دانش ­آموزان تربیت بدنی (r=0. 351 (در سطح ۰۱/۰α با ۹۹ درصد اطمینان رابطه معناداری وجود دارد و بین لوردوزیس کمر با درصد چربی بدن (BF%) دانش ­آموزان تربیت بدنی رابطه معناداری وجود دارد. بین لوردوزیس کمر با نسبت دور کمر به باسن (WRH) دانش ­آموزان تربیت بدنی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین لوردوزیس کمر با قدرت عضلات شکم دانش ­آموزان تربیت بدنی رابطه معناداری وجود ندارد (شادمانی ، ۱۳۹۰).
بهره مند در سال ۱۳۸۹ به مقایسه ویژگی­های آنتروپومتریکی، ترکیب بدنی و تیپ بدنی زنان ۵۰ تا ۶۵ ساله پرداخت. نتایج نشان داد بین قد، وزن، ارتفاع زانو تا زمین، طول ران، پهنای تنه از ارتفاع نوک سینه­ها، پهنای تنه در سطح لگن، بیشترین محیط بازو، محیط ران در قسمت میانی، بیشترین محیط عضله ساق پا، شاخص دور کمر به باسن و شاخص کورومیک زنان فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود ندارد. بین ارتفاع عمودی نشسته زنان ۵۰ تا ۶۵ ساله فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین درصد چربی، توده بدون چربی زنان ۵۰ تا ۶۵ ساله فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود ندارد. بین عدد آندومورفی زنان فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود ندارد. بین عدد مزومورفی و عدد اکتومورفی زنان ۵۰ تا ۶۵ ساله فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود دارد (بهره مند ، ۱۳۸۹).
پرنیان در سال ۱۳۸۹ به مقایسه شدت و شیوع ناهنجاری­های اندام فوقانی و تحتانی دانش آموزان پسر و دختر مقطع اول متوسطه شهرستان اسلام آباد غرب پرداخت. آزمودنی­ها ۵۰ نفر دختر و ۵۰ نفر پسر سال اول مقطع متوسطه بودند که به صورت نمونه گیری خوشه­ای تصادفی انتخاب گردیدند. نتایج حاصل نشان داد که بین میزان ناهنجاری کیفوز، لوردوز، زانوی پرانتزی، زانوی ضربدری در آزمودنی­های پسر و دختر سال اول متوسطه تفاوت معناداری وجود دارد از طرف دیگر بین میزان شدت ناهنجاری کیفوز و لوردوز در پسر و دختر سال اول متوسطه تفاوت معناداری وجود دارد. در حالی که بین میزان شدت ناهنجاری پای پرانتزی و ضربدری در پسر و دختر سال اول متوسطه تفاوت معناداری وجود ندارد. در مجموع می­توان نتیجه گیری کرد که بین میزان شیوع و شدت ناهنجاری­ها در دختران و پسران سال اول متوسطه تفاوت آشکاری وجود دارد (پرنیان ، ۱۳۸۹).
قلعه شاهین در سال ۱۳۸۸ به مقایسه برخی ویژگی­های آنتروپومتریکی و فاکتور­های آمادگی جسمانی فوتسالیست­های دختر و پسر منتخب مدارس متوسطه شهرستان اسلام آباد غرب پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد میانگین شاخص­ های درصد چربی بدن، BMI، عرض لگن، انعطاف پذیری در فوتسالیست­های دختر بیشتر از فوتسالیست­های پسر است ولی این اختلاف تنها در مورد درصد چربی بدن و میزان انعطاف پذیری معنادار است. به جزء موارد فوق میانگین داده ­ها در تمامی متغیر­های آنتروپومتریکی (قد نشسته، قد ایستاده، طول دو دست در حالت کشیده، طول پا، عرض شانه، عرض زانو، عرض آرنج، عرض مچ دست، میحط بازو، محیط ساق، محیط مچ دست، محیط شانه­ها) و نیز رکورد فاکتور­های آمادگی جسمانی (میزان چابکی، استقامت عضلانی) به طور معناداری در پسران بیشتر از دختران بود (قلعه شاهین ، ۱۳۸۸).
سیاح در سال ۱۳۸۸ به مقایسه ویژگی­های آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و آمادگی مهارتی دانشجویان پسر سال اول رشته تربیت بدنی با دانشجویان سال اول سایر رشته­ های دانشگاه زنجان پرداخت. یافته­های پژوهش نشان داد اختلاف معناداری بین دور قفسه سینه، درصد چربی، شاخص توده بدن، استقامت عضلانی، توان بی هوازی، چابکی، سرعت، نیروی عضلات دست، انعطاف پذیری و سرعت عکس العمل دست دو گروه وجود دارد. بین سن، قد و وزن این اختلاف معنادار نبود (سیاح ، ۱۳۸۸).
سالم و همکاران در سال ۱۳۸۸در تحقیقی با عنوان ارزیابی شاخص­ های تن سنجی در دختران مقاطع راهنمایی و دبیرستانی شهر رفسنجان، اندازه­ های تن سنجی شامل وزن، قد و دور کمر ۱۲۲۱ دختر دانش آموز را اندازه گرفتند و به این نتایج دست یافتند: ۲/۱۱% افراد دارای اضافه وزن، ۴/۲% چاق و ۳/۱۱% دارای کم وزنی بودند. میزان افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی بین دو گروه راهنمایی و دبیرستانی دارای اختلاف معنی داری بود (P <0/05). اندازه گیری دور کمر نشان داد که ۲/۱%نمونه­ها دارای چاقی مرکزی می­باشند. بین دور کمر و شاخص توده بدنی همبستگی آماری معناداری وجود داشت (۰۱/۰P < و ۰۸/۰= r). یافته­های آنان نشان داد که اضافه وزن، چاقی و کم وزنی یک مشکل معمولی بهداشتی در دانش آموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستانی شهر رفسنجان است (سالم و وزیری نزاد ، ۱۳۸۶).
صادقی و همکاران سال ۱۳۸۸ در بررسی ارتباط بین قدرت و انعطاف عضلات تنه با میزان قوس کایفوز پشتی در دانش ­آموزان پسر مقطع راهنمایی گزارش کردند که ارتباط معنی­داری بین کایفوز پشتی با تمام متغیر­های پیش­بین (قدرت عضلات بازکننده پشت، قدرت عضلات نزدیک­کننده کتف، انعطافعضلات تاکننده کمربند شانه­ای و انعطاف عضلات سینه­ای شکمی) وجود دارد. متغیر­های قدرت عضلات بازکننده پشتی و انعطاف عضلات سینه­ای شکمی و انعطاف تاکننده کمربند شانه­ای به عنوان مهم­ترین پیشگو­ها برای میزان تغییرات کایفوز پشتی معرفی شدند. با توجه به نتایج تحقیق چنین به نظر می­رسد که با کاهش قدرت عضلات بازکننده و نزدیک­کننده کتف، کاهش انعطاف سین­های شکمی و نیز تاکننده کمربند شان­های، میزان قوس کایفوز پشتی افزایش می­یابد (صادقی و همکاران ، ۱۳۸۸).
شجاع­الدین و همکاران در سال ۱۳۸۷ به بررسی ارتباط استقامت عضلات تنه و ویژگی­های آنتروپومتری با میزان درد­های کمری در ورزشکاران دارای ناهنجاری گودی کمر پرداختند. تعداد ۳۰ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه تربیت معلم که ورزشکار بودند در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی­ها همه دارای گودی کمر و بر اساس شدت درد به سه دسته کمر درد خفیف و کمر درد متوسط و کمر درد شدید تقسیم ­بندی شدند. ویژگی­های آنتروپومتریکی آزمودنی­ها اندازه ­گیری شد. نتایج به دست آمده بیانگر این بود که با افزایش استقامت عضلات تنه میزان درد کمر کاهش می­یابد. همچنین بین برخی ویژگی­های آنتروپومتریکی آزمودنی­ها، شامل طول اندام فوقانی و تحتانی، پهنای لگن، پهنای شانه، قد نشسته و میزان درد کمر هیچ رابطه معنی­داری مشاهده نشد و تنها بین دامنه حرکتی کمر با میزان کمر درد رابطه معنی­داری وجود داشت. بنابراین چنین به نظر می­رسد که استقامت عضلانی کم در ناحیه عضلات شکم و پشت و کاهش دامنه حرکتی ورزشکاران در ناحیه کمری خطر ابتلا به کمردرد را افزایش می­دهد (شجاع الدین و همکاران، ۱۳۸۷).
عابدین در سال ۱۳۸۷ تحقیقی با عنوان مقایسه هوش هیجانی، سلامت روانی و کارکرد خانواده دانش ­آموزان دبیرستانی فرزند جانباز با معلول و عادی را انجام داد، یافته­های به دست آمده به طور کلی حاکی از آن بود که در خانواده جانبازان کناره­گیری عاطفی و هیجانی پدر و به همراه معلولیت وی با کاهش تعاملات و ارتباطات درون خانواده و تغییر الگو­های ارتباطی اعضاء با یکدیگر رابطه دارد. این تغییرات نیز به نوبه خود سبب کاهش هوش هیجانی فرزندان جانباز به ویژه در مؤلفه بین فردی و نیز سلامت روانی آنان و افزایش مشکلات اضطرابی و پرخاشگری آنان می­گردد (عابدی، ۱۳۸۷).
نعمتی و همکاران درسال ۱۳۸۷ در تحقیقی با عنوان بررسی عوامل تن سنجی دانش آموزان دختر ۱۹-۷ ساله اردبیل و مقایسه آن بااستاندارد NCHS با بهره گرفتن از روش نمونه گیری چند مرحله­ ای قد و وزن، ۳۹۹۶ دختر ۱۹-۷ ساله را اندازه گرفتند و به این نتیجه رسیدند که میانگین قد و وزن دختران شهری از همسالان روستایی خود بالاتراست. رشد قد آزمودنی­ها در فاصله سنی ۱۲-۹ سالگی بیشتر و حداکثر آن در نه سالگی و به میزان شش سانتی­متر در سال است. بیشترین میزان افزایش وزن دختران در سیزده سالگی و به مقدار پنج و نیم کیلوگرم در سال است. میانگین قد و وزن دختران اردبیلی در سنین مورد مطالعه ازهمسالان تهرانی، کرمان و اصفهانی کمتر است همچنین تمامی صدک­های قد و وزن و توده بدن دختران ۱۹-۷ ساله اردبیل از صدک­های مشابه خود در استاندارد NCHS کمتر است (نعمتی و همکاران، ۱۳۸۷).
باقرزاده و همکاران در سال ۱۳۸۶ به بررسی ارتباط توانایی­های حرکتی با آنتروپومتری و فعالیت جسمانی دانش ­آموزان ۱۲ تا ۱۵ ساله در شهر تهران پرداختند. به این منظور ۲۷۷ دختر و پسر ۱۲ تا ۱۵ ساله به شیوه تصادفی خوشه­ای انتخاب شدند. قد، وزن، شاخص توده بدن، ۹ نقطه چربی زیرپوستی، ۱۳ مورد دور اندام، ۸ مورد پهنا اندازه ­گیری شد. انواع تیپ بدنی مشخص شد. آزمون­های دو رفت و برگشت استقامتی ۲۰ متر، قدرت پنجه، پرش طول درجا، بارفیکس، درازونشست، دو رفت و برگشت ۱۰ در ۵ متر، ضربه زدن انگشت روی یک صفحه، انعطاف­پذیری و حرکات تعادلی فلامینگو برای سنجش توانایی­های حرکتی استفاده شد. ارتباط بین شاخص­ های آنتروپومتریکی و نتایج آزمون یوروفیت در حد متوسط بود که این مسئله به ویژه در آزمون­های تحمل وزن معنی­دار مشاهده شد. فعالیت جسمانی آزمودنی­ها به شاخص­ های آنتروپومتریکی آن­ها وابسته نبود، نتایج آزمون دو رفت و برگشت استقامتی در همه گروه ­های سنی در هر دو جنس ارتباط معنی­داری با فعالیت جسمانی داشت (باقرزاده و همکاران، ۱۳۸۶).
زرین سال ۸۵ در تحقیقی با عنوان آمادگی جسمانی و سلامت روانی دانش آموزان سال سوم دبیرستان در مقایسه با پیش دانشگاهی­ها به این نتایج رسید: در تمامی عوامل GHQ، وضعیت دانش آموزان سال سوم از دانش آموزان پیش دانشگاهی بهتر است، همه اختلاف­ها در سطح ۰۸/۰ معنا دار هستند، منتهی اگر سطح معناداری را ۰۵/۰ در نظر بگیریم تفاوت­ها تنها در اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی معنادار هستند آزمودنی­های دو گروه در عامل چابکی و درازونشست تفاوت معناداری ندارند ولی تفاوت آن­ها در سایر عوامل معنادار است. به عبارت دیگر دانش آموزان پیش دانشگاهی در نمره کلی آمادگی جسمانی و نمرات دوی ۵۴۰ متر، بارفیکس، و انعطاف به طور معناداری از سال سومی­ها ضعیف­تر بوده‌اند. نمره کلی آمادگی جسمانی نه با نمره کلی GHQ و نه با هیچ یک از خرده مقیاس­های آن ارتباط معناداری ندارد. به طور کلی، نتایج تحقیق حاضر نشان
می­دهد در سنی که انسان­ها باید بیشترین رشد، شادی و نشاط و کم­ترین استرس را داشته باشند، دانش آموزان پسر ما به شدت تحت فشار هستند، طوری که تمام مقیاس­های سلامت و رشد آن­ها وارونه شده و از سال سوم به پیش دانشگاهی با رشد منفی مواجه هستیم (زرین، ۱۳۸۵).
باژن و همکاران در سال ۱۳۸۵ در مقاله خود تحت عنوان الگوی توزیع چربی بدن (نسبت دور کمر به دور باسن) و ارتباط آن با نمایه توده بدن در دختران دبیرستانی شهر لاهیجان به اندازه گیری شاخص­ های تن سنجی قد، وزن، دور کمر و دور باسن ۴۰۰ دختر پرداختند و به این نتایج دست یافتند: ۸/۱۴% دختران دارای اضافه وزن و ۳/۵% آنان چاق بودند. بر اساس شاخص دور کمر به باسن، ۵/۲۱% کل نمونه­های مورد بررسی و ۷/۶۶% دختران چاق، چاقی شکمی داشتند. همبستگی مثبت و معناداری بین نمایه­ی توده بدنی و دور کمر به دور باسن مشاهده کردند (۰۰۰۱/۰P <، ۳۵/۰=r) (باژن و همکاران، ۱۳۸۵).
فولادگر در سال ۱۳۸۵ در پژوهش خود با عنوان مقایسه برخی ویژگی­های آنتروپومتریکی در دانش آموزان پسر دوره دبیرستان شهر اصفهان با سطوح فعالیت بدنی مختلف، ۱۳۱۶ نفر را از نظر قد، وزن، ضخامت چربی زیرپوستی ۴ ناحیه سه سر بازویی، ساق پا، شکم و فوق خاصره مورد اندازه گیری قرار داد. این محقق با بهره گرفتن از پرسشنامه فعالیت بدنی بک دانش آموزان را درسه طبقه غیر فعال، فعالیت متوسط و فعال طبقه بندی کرده و ارتباط بین ویژگی­های آنتروپومتریکی و سطح فعالیت بدنی را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که سطح فعالیت بدنی افراد می ­تواند روی قد، وزن، شاخص توده بدنی، مجموع چربی زیرپوستی در ناحیه سه سر بازویی و ساق پا و درصد چربی آن­ها اثر گذار باشد. ضمن اینکه افزایش فعالیت از سطح متوسط به فعال روی عوامل مذکور را چندان تأثیر گذار گزارش نکرد (فولادگر، ۱۳۸۵).
صمدی در سال ۱۳۸۵ در تحقیق خود با عنوان پیش بینی و مقایسه سهم متغیر­های آنتروپومتری در انعطاف پذیری مفصل ران در فوتبالیست­ها و غیر ورزشکاران به این نتیجه رسید که متغیر­های آنتروپومتریکی با انعطاف پذیری مفصل ران ارتباط دارند و مدعی شد که توجه به این متغیر­ها در توانبخشی ورزشی و سنجش انعطاف پذیری این مفصل مؤثر است (صمدی، ۱۳۸۵).
امینیان رضوی و همکاران در سال ۱۳۸۵ به بررسی مقایسه عوامل جسمانی و ترکیب بدنی کشتی گیران زبده با افراد غیر ورزشکار پرداختند. بدین منظور ۳۰ نفر در دو گروه تحت عنوان حجم نمونه از جامعه آماری کشتی گیران زبده و افراد غیر ورزشکار انتخاب شدند. فاکتور­های مورد نظر ارزیابی شد و نتایج را به این صورت اعلام کردند: درصد چربی بدن، قدرت، سرعت، چابکی کشتی گیران با افراد غیر ورزشکار به صورت معناداری تفاوت داشت. با این حال در مقادیر توده بدون چربی و شاخص توده بدن تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین در بررسی رابطه بین درصد چربی با سرعت، چابکی با سرعت و قد با چابکی همبستگی معناداری مشاهده نشد (امینیان رضوی و همکاران، ۱۳۸۵).
جعفری و همکاران در ۱۳۸۵ به بررسی ویژگی­های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی (زیست حرکتی) تکنواندوکاران برتر زن ایرانی و تعیین ارتباط بین این ویژگی با موفقیت­های آنان پرداختند. نمونه آماری ۲۵ تکواندوکار زن برتر بودند. یافته­های پژوهش نشان داد که ارتباط معناداری بین BMI، سرعت، توان بی هوازی، چابکی، درصد چربی و زمان عکس العمل با موفقیت زنان تکواندوکار برتر وجود دارد (جعفری و همکاران، ۱۳۸۴).
علیان در سال ۱۳۸۴ در تحقیقی با عنوان مقایسه هوش هیجانی قهرمانان و ورزشکاران رشته­ های گروهی و انفرادی با افراد غیر ورزشکار را انجام داد، در سطح ۹۵ درصد اطمینان نتایج حاکی از آن بود که تفاوت ورزشکاران از نظر هوش هیجانی کلی، هوش درون فردی، هوش بین فردی، سازگاری، کنترل استرس و خلق عمومی نسبت به افراد غیر ورزشکار معنادار است. همچنین تفاوت قهرمانان ورزشی در مقایسه با سایر ورزشکاران علاوه بر موارد فوق در خرده آزمون­های خودآگاهی هیجانی، ابراز وجود، احترام به خود، استقلال، همدلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، حل مسئله، آزمون واقعیت، انعطاف پذیری، تحمل استرس، کنترل تکانه و خوش بینی معنادار بود سطح هوش بین فردی در ورزشکاران رشته­ های گروهی بیشتر از ورزشکاران رشته­ های انفرادی بود. از نظر خلق عمومی (شادکامی و خوش بینی) تفاوت ورزشکاران نسبت به غیرورزشکاران، همچنین سازگاری ورزشکاران به طور معناداری بالاتر از غیر ورزشکاران بود (علیان، ۱۳۸۴).
سلامی در سال ۱۳۸۳ به بررسی تغییرات عوامل آمادگی جسمانی حرکتی در طول نیمسال اول در دانشجویان دختر دانشگاه تربیت معلم پرداخت. در این تحقیق قابلیت ­های جسمانی حرکتی
آزمودنی­ها شامل استقامت قلبی- تنفسی، توان انفجاری دست برتر، استقامت عضلات شکم،
انعطاف­پذیری تنه (آزمون باز شدن تنه)، تعادل، توان غیرهوازی، سرعت و چابکی در ابتدا و انتهای نیمسال مورد بررسی قرار گرفت. یافته­های تحقیق نشان داد که شرکت در کلاس­های آمادگی جسمانی و شنا در نیمسال اول باعث افزایش معناداری در استقامت قلبی و تنفسی و بهبود استقامت در عضلات شکم و کاهش توان بی­هوازی شده است، اما در قابلیت انعطاف­پذیری تنه و تعادل تفاوت معنی­داری مشاهده نشد (شامرادلد، ۱۳۸۳).
شامرادلو در سال ۱۳۸۳ در تحقیقی با عنوان مقایسه نقش هوش هیجانی و هوش شناختی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی شهر تهران پرداخت. یافته­های پژوهش نشان داد که توان پیش بینی هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی تقریباً دو برابر هوش شناختی است. همچنین از بین مؤلفه­ های هوش هیجانی، مؤلفه­ های خود شکوفایی و خود آگاهی هیجانی نقش بیشتری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی داشتند. از یافته­های دیگر پژوهش همبستگی ضعیف در حدود (r=0/08) بین هوش هیجانی و هوش شناختی بود. مقایسه هوش هیجانی در بین پسران و دختران هم نشان داد که دختران در خرده مقیاس­های خود آگاهی هیجانی و رابطه بین فردی به طور معناداری نمرات بالاتری نسبت به پسران مشاهده نشد. در نهایت اینکه هوش هیجانی نسبت به هوش شناختی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی از توان بیشتری برخوردار است (ملکی نظم آباد، ۱۳۸۳).
ملکی نظام آباد در سال ۱۳۸۳ در پژوهشی با عنوان تدوین مقیاس قد، وزن و نسبت­های طولی و عرضی کودکان ۱۱-۷ ساله میاندوآب به این نتیجه رسید که قد، وزن، طول بالاتنه و پایین تنه، عرض شانه و عرض لگن با بالا رفتن سن افزایش پیدا می­ کند ولی نسبت­های مورد بررسی نشان دادند که نسبت طول بالاتنه به قد با افزایش سن کاهش پیدا می­ کند و نسبت عرض لگن به عرض شانه با بالا رفتن سن تغییرات محسوسی پیدا نمی­کند. ولی مقایسه قد، وزن و نسبت وزن به قد کودکان آمریکایی با کودکان ایرانی نشان داد که قد و وزن کودکان میاندوآبی به طور معناداری بالاتر است (احمدی، ۱۳۸۳).
احمدی در سال ۱۳۸۳ در تحقیقی با عنوان تعیین ارتباط بین اندازه­ های آنتروپومتریکی اندام تحتانی با اجرای دو سرعت، قدرت، توان و انعطاف­پذیری دانش ­آموزان دختر دونده منتخب دوره متوسطه شهر تهران، به نتایج زیر دست یافت: بین توان با طول اندام تحتانی (پا، ران، ساق)، محیط اندام تحتانی (باسن، ران، ساق)، پهنای اندام تحتانی (لگن، زانو، قوزک)، قد و وزن، توده چربی بدن و شاخص­ های توده بدنی همبستگی مثبت و معنی­داری به دست آورد، در حالی که بین اندازه­ های آنتروپومتریکی اندام تحتانی با میزان قدرت، انعطاف­پذیری و دو سرعت همبستگی معنادار نبود (احمدی، ۱۳۸۱).
هشیری در سال ۱۳۸۲ در تحقیقی با عنوان هنجاریابی پرسشنامه هوش هیجانی بار- اُن (EQ) برای ارزیابی جنبه­ های مختلف هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه­ های تهران، به این نتیجه رسید که بین دانشجویان پسر و دختر در نمره کل هوش هیجانی تفاوت معنادار وجود دارد و دختران به طور معناداری دارای نمره هوش هیجانی بالاتری هستند (هشیری، ۱۳۸۲).
احمدی (۱۳۸۱) پژوهشی را تحت عنوان بررسی میزان ناهنجاری­های اندام بالاتنه دانشجویان در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام داده است و به این نتایج رسید که ۹۳ درصد غیر ورزشکاران دچار حداقل یک ناهنجاری بودند ولی در گروه ورزشکاران ۲۱ درصد ناهنجاری جسمی دیده شد. ضمنا درصد شیوع دانشجویان به ناهنجاری­ها بدین صورت بود که ۷۹ درصد افتادگی شانه، ۵۸ درصد لوردوز کمر، ۳۲ درصد لودوز گردن، ۱۴ درصد عارضه کج گردنی، ۸۱ درصد کیفوز پشتی و ۳ درصد اسکولیوز داشته اند (حسینی، ۱۳۹۰).
برسلانی، راضیه در سال ۱۳۸۱ با اندازه ­گیری میزان فعالیت بدنی زنان ۴۰-۲۰ سال شهر اهواز نشان داد در مقادیر درصد چربی بدن، نسبت قد به وزن، نسبت دور کمر به لگن و شاخص توده بدن زنان فعال و غیر فعال تفاوت معناداری وجود دارد و میزان این شاخص­ های پیکرسنجی در گروه غیر فعال بیشتر از گروه فعال است (رحمانی نیا و سعیدی، ۱۳۷۹).
دریانوش درسال ۱۳۸۰ در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه برخیمتغیرهایآنتروپومتریکی و انعطاف پذیری با آزمون SIT & REACH در بین ۱۵۰ دانش آموز ۱۰ تا ۱۲ ساله، به اندازه گیری رابطه متغیر­های آنتروپومتریک شامل: قد، وزن، طول دست، طول پا، طول قد نشسته و آزمون­های انعطاف پذیری ستون فقرات، مچ پا، ران و آزمون SIT & REACH پرداخته و نتیجه گرفت که طول قد تأثیر معناداری بر آزمون SIT & REACH دارد (P= 0/031). در مورد طول دست، طول پا و قد نشسته ارتباط معناداری با آزمون SIT & REACHمشاهده نکرد. بین انعطاف پذیری کمر و ستون فقرات با این آزمون ارتباط معناداری وجود نداشت. بین انعطاف پذیری ران (عضلات همسترینگ) و مفصل مچ پا با آزمون SIT & REACHارتباط معنادار بود (کیهانی، ۱۳۷۵).
رحمانی نیا و سعیدی (۱۳۷۹) به تعیین ارتباط بین برآورد درصد چربی بدن با نتایج اندازه ­گیری ابعاد بدن در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار پرداخت. گروه ۱ را دختران ورزشکار طراز اول کشور (اعضای تیم­های ملی کشور) و گروه ۲ را دختران غیر ورزشکار قرار داد. نمونه گروه با میانگین سنی ۵ ۲۲ سال از میان ورزشکاران از رشته­ های دو و میدانی، والیبال، شنا، بسکتبال، ژیمناستیک و کاراته در دومین دوره مسابقات همبستگی بانوان کشور­های اسلامی و نمونه گروه ۲، ۱۰۰ نفر از دانشجویان غیر تربیت بدنی دانشگاه گیلان انتخاب شدند. متغیر­های مورد بررسی عبارت بودند از قد، وزن، سن، میزان چربی بدن (با بهره گرفتن از کالیپر) و ابعاد بدن (اندازه دور باسن، دور کمر، دور شکم، دور ران، کمربند شان­های، طول پا، طول دست، دور مچ دست، مچ پا و طول تنه) (با بهره گرفتن از متر نواری مورد سنجش قرار گرفت. از یافته­های پژوهش می­توان نتیجه گرفت که بین برآورد درصد چربی بدن و اندازه گیری دور اندام در گروه دختران غیر ورزشکار ارتباط معنی داری وجود دارد. این ارتباط معنی دار در اندازه­ های دور باسن ۵۹/۰ دور کمر ۷۹/۰ دور مچ پا ۵۳/۰، دور شکم ۷۷/۰ و دور ران ۷۸/۰ و دور مچ دست ۶۶/۰ و کمربند شانه ۲۲/۰ (۰۵/۰ p برای همه) دیده می­ شود. در سایر اندام­ها ارتباط معناداری مشاهده نشد (شمس آبادی، ۱۳۸۳).
کیهانی در سال ۱۳۷۵ به توصیف و مقایسه ناهنجاری­های ستون فقرات و اندام تحتانی دانش آموزان دختر ورزشکار و غیر ورزشکار در مدارس متوسط شهر شیراز پرداخت و چنین گزارش کرد که ورزشکاران ۵/۸۱% و غیر ورزشکاران ۷۱/۹۲% دچار ناهنجاری جسمانی است. اصلی­ترین عارضه ورزشکاران و غیر ورزشکاران لوردوز کمری به ترتیب ۷/۳۴% و ۸/۷۰% گزارش شد. اصلی­ترین عارضه در اندام تحتانی ورزشکاران و غیر ورزشکاران زانوی پرانتزی به ترتیب ۹/۵۶% و ۱/۵۲% گزارش شد. بین تیپ بدنی و ناهنجاری­های انحراف جانبی سر، پشت کج، تیلت جانبی لگن، انحراف کمر به جلو و عقب، پشت گرد، پای صاف، پای گود و شست کج ارتباط معناداری گزارش نشد (۱۰۱).
۲.۷.۲. تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
گاش و همکاران در سال ۲۰۱۰تحقیقی با عنوان شاخص­ های آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی در زنان هندی قبل و بعد از یائسگی را انجام دادند در این تحقیق ۲۴۵ زن سالم ۲۵ تا ۶۵ ساله را مورد اندازه‌گیری قرار دادند اندازه­ های آنتروپومتری مثل قد، وزن. . . و درصد چربی بدن (%BF) و شاخص توده بدنی (BMI) اندازه گیری شدند. آزمودنی­ها به دو گروه قبل از یائسگی و بعداز یائسگی تقسیم شدند و روش تحلیل واریانس یکراهه مشخص کرد که تفاوت گروهی معناداری برای سنو%BF و WHR بین گروه­ ها وجود دارد. از نتایج قابل توجه این تحقیق می­توان به این مورد اشاره کرد که تفاوت معناداری برای وضعیت چاقی مرکزی بین دو گروه مشاهده شد (۱۰۲).
موسایگر و دی سوزا در سال ۲۰۰۹ در تحقیقی با عنوان ویژگی­های آنتروپومتری دانش آموزان هندی مقیم بحرین، ۱۴۳۷ دانش آموز شامل ۷۱۸ پسر و ۷۱۹ دختر در دامنه سنی ۶ تا ۱۸ سال را مورد بررسی قرار دادند. قد، وزن، محیط بازو در قسمت فوقانی، چربی زیرپوستی دو سر، سه سر، تحت کتفی و فوق خاصره­ای این افراد را اندازه گرفتند و چنین نتیجه گیری کردند که میانه قد پسران بین صدک ده و بیست و پنجم استاندارد رشد NCHSقرار دارد. در دختران قد، بین صدک پنج و بیست و پنج متغیر بوده، میانه وزن پسران بین صدک بیست و پنج و پنجاهم مقادیر استاندارد و در دختران وزن بین صدک بیست و پنج و پنجاه در نوسان بود. دختران BMI و درصد چربی بالاتری نسبت به پسران داشتند. میانه برای BMI هر دو گروه بین صدک پنج تا هفتاد و پنجم نمودار استاندارد بود در مقایسه با همتایان بحرینی دو الگوی متفاوت رشد مشاهده شد. همچنین در مقایسه با اطلاعات قدیمی­تر کودکان هندی بلندتر و سنگین­تر از همتایان بحرینی خود بودند اگرچه براساس اطلاعات جدید عکس این مطلب نمایان شده به گونه ­ای که کودکان بحرینی بلند قدتر و با توجه به BMI بالاترشان، سنگین­تر بودند (۱۰۳).
گرید و سرونت در سال ۲۰۰۹ به ارتباط بین شاخص توده بدن و ترکیب بدن در ورزشکاران نخبه پرداختند. هدف این بود که آیا BMI یک ورزشکار به اجزاء آنتروپومتریکی خاصی مرتبط است یا خیر. پارامتر­های آنتروپومتریک بدن در ۳۹۷۱ قهرمان ورزشی مطابق با معادله­های جامعه بین المللی برای بدن سنجی پیشرفته تعیین شد. مقادیر متوسط یافت شده در پارامتر­های آنتروپومتریک مختلف به استثنای درصد توده استخوان، ارتباط با BMI را افزایش داد. قهرمانانی که BMI آن­ها نرمال و تا ۲۷ باشد و نیز آن­هایی که مقادیر بالاتری تا ۳۰ الی ۳۳ نشان دادند یا درصد چربی­شان افزایش مثبتی نشان داد اما درصد استخوان و ماهیچه­هایشان افزایشی نشان نداد. نتایج نشان داد که در قهرمانان BMI همبستگی بالایی با میزان چربی دارد. اندازه­ها نشان داد ورزشکارانی که خوب تمرین کرده ­اند. تمایل به نشان دادن محتوای عضلانی مطلوبی دارند و به هر حال ضرایب اصلاحی نشان دادند که BMI به عنوان اندازه گیری مستقیم محتوای چربی بدن در ورزشکاران نمی­تواند استفاده شود (گیو و ژانگ، ۲۰۰۸).
چی یونگ در سال ۲۰۰۸ به بررسی آماری ناهنجاری­های قامتی و فاکتور­های مرتبط در نوجوانان چینی پرداخت. این مطالعه بررسی کرد درجه شیوع ناهنجاری در قامت مشترک در بین نوجوانان را و تعیین کرد آیا ارتباط معناداری بین تعداد قامت نابهنجار با اختلالات روانی و علائم اسکلتی عضلانی وجود دارد، نتایج نشان داد اغلب نابهنجاری قامتی شانه نابرابر (۳۶%) و به دنبال آن وضعیت سر به جلو (۲۵%) بود. شیوع پوسچر سر به جلوی برای پسران دانش آموز از دختران بیشتر بود. همچنین گروه با فشار روانی بالا نسبت به گروه با فشار روانی پایین نشان دادند درصد شانه نابرابری بیشتری را در نهایت همبستگی بالایی در بین نمرات قامت نابهنجار، فشار روانی و نشانه­ های عضلانی اسکلتی مشاهده نشد (اوکاید، ۲۰۰۷).
جو و همکاران در سال ۲۰۰۸ گزارش کردند که شاخص توده بدنی بیش از ۲۴ کیلوگرم بر مجذور قد و یا نسبت دور کمر به دور لگن بیش از ۸۵% ممکن است باعث افزایش اندازه­ های انحنا­های ستون فقرات و همچنین درد کمر شود. همچنین ارتباط معناداری بین شاخص توده بدنی و لوردوزیس کمری مشاهده کردند. در حالیکه هیچ ارتباطی بین قد و وزن و لوردوزیس کمری زمانی که به عنوان متغیر­های مستقل در نظر گرفته شدند مشاهده نکردند (الیساوت و همکاران، ۲۰۰۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...