مدل نوروفیزیولوژیکی بر اساس تقویت انقباض درون­گرای عضله بوسیله­ی رفلکس کششی می­باشد. هنگامی که احتمال کشش بیش از اندازه و پاره شدن عضله وجود داشته باشد، گیرنده­های کششی
ایمپالس­های عصبی را به نخاع فرستاده و در نهایت این عمل واکنشی، اثر بازدارندگی بر کشش بیشتر تار عضلانی دارد. زمانی که کشش سریعی صورت می­گیرد، باعث افزایش تنش عضله به طور رفلکسی می­ شود.بطورکلینخستین گیرنده­ی حساس دوک­های عضلانی­اند، که نسبت به اندازه و میزان تغییر در درازای تار عضلانی پاسخ می­ دهند و ایجاد یک رفلکس کششی می­ کنند، که این پاسخ در نهایت موجب تقویت فعالیت انقباضی عضله موافق و افزایش مقدار نیروی تولیدی می­ شود (۵۶). نوع دیگر از گیرنده­های کششی، اندام وتری گلژی موجود در تاندون­ها می­باشد، که بوسیله نیروهای کششی حاصل از انقباض تار عضلانی برانگیخته می­شوند و نقش تدافعی در پاره شدن عضله یا تاندون تحت شرایط بیشینه دارند. بنابراین هنگامی­که تارهای عضلانی کشیده می­شوند، تغییر درازای تارها بوسیله دوک عضلانی[۴۸] تشخیص داده

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

می­ شود و رفلکس کششی برانگیخته می­ شود و در پاسخ ، یک سری تکانش­های متوالی توسط نرونآوران گیرنده اولیه[۴۹] به نخاع شوکی ارسال می­ کنند. در نخاع شوکی، نرون­آوران مستقیماً با نرون حرکتی آلفا جفت شده و تکانه­هایی را به تار عضلانی اسکلتی برگردانده و موجب انقباض آن­ها می­ شود (۲۸).
در مباحث نوروفیزیولوژیکی باید مواردی مانند پدیده عصب­گیری و بازدارندگی متقابل را نیز در نظر گرفت. بر اساس عصب­گیری متقابل، تمام اعصاب عضلات موافق، مخالف، کمکی[۵۰] و حتی ثابت­کننده­ها[۵۱] از یک مرکز کنترل کننده عصبی واحد و پیچیده عصب­گیری می­شوند و به صورت هماهنگ با یکدیگر عمل می­ کنند. بر اساس بازدارندگی متقابل در این چرخه، قبل از حرکت ارادی و عضلات موافق، حرکت سریع گروه عضلات مخالفرخ می­دهد و بدین طریق انرژی ضروری برای حرکت به کمترین میزان می­رسد و از آسیب­دیدگی عضلات مخالف جلوگیری می­ شود. بنابراین عمل پیش حرکت در حرکات پلایومتریک موجب تسهیل عمل بازدارندگی متقابل می­ شود که این سازگاری در بهبود چرخه کشش- انقباض نقش بسزایی دارد (۳۵).
۲-۴- طراحی[۵۲] برنامه ­های تمرینی پلایومتریک
طراحی برنامه تمرینی بازتاب کننده­ آگاهی مربی از روش­ها و ارزیابی مناسب ورزشکار و توان بالقوه جسمانی وی می­باشد. طرح تمرین باید ساده، هدفمند و انعطاف­پذیر باشد تا بتوان آن را با میزان سازگاری ورزشکار به کوشش­های فیزیولوژیکی و پیشرفت در اجرا تغییر داد، اصول برنامه­ ریزی تمرینات پلایومتریک، تمرینات هوازی و قدرتی می­باشد. معمولاً در طراحی برنامه ­های تمرینی از جمله تمرینات پلایومتریک باید عواملی مانند: اصل ویژگی تمرینات، اصل اضافه­بار فزاینده، مرحله گرم کردن[۵۳]، سرد کردن، نوع، حجم، شدت، تعداد جلسات، مدت، استراحتو نحوه پیشرفت و دستگاه انرژی­زا را مد نظر قرار داد(۱۷).
۲-۴-۱- اصل ویژگی[۵۴] تمرینات پلایومتریک
در تمرین­های ورزشی، اصل ویژگی مربوط به سازگاری­های عصبی- عضلانی و متابولیک نوع بخصوص از اضافه­ بار است. فشار ورزشی، مانند تمرینات قدرتی در گروه خاص عضلات موجب سازگاری قدرتی ویژه در بخش­های عضلانی بخصوصی می­ شود. برای رسیدن به آثار تمرینی از چرخه­ی کشش- کوتاه شدن، باید از سطوح ویژه­ای از مقاومت، سرعت و فضا (مسافت معین) بهره گرفت. بنابراین برای طراحی تمرینات پلایومتریک باید مواردی مانند: شدت، مدت، ویژگی تمرین و پیش بینی اضافه بار (مقاومت[۵۵]، زمان[۵۶]، فضا[۵۷]) را مورد توجه قرار داد (۳۵).
۲-۴-۲- اصل اضافه بار فزاینده
اضافه بار در یک برنامه تمرینی پلایومتریک بصورت مقاومتی، مکانی (فضایی) و اضافه بار زمانی می­باشد. اضافه بار مقاومتی را به شکل کشش سریع یک اندام یا تمام بدن در یک انقباض برون­گرا می­توان اعمال کرد که نظیر غلبه بر نیروهای فزاینده گرانش می­باشد و در نتیجه سقوط از ارتفاع حاصل می­ شود. اضافه بار زمانی، در تمرینات پلایومتریک معمولاً با تمرکز روی اجرای سریع و شدید فعالیت در حدّ توان فرد است و اضافه بار فضایی را در چرخه کشش- کوتاه شدن از طریق گسترش دامنه حرکتی که ورزشکار باید کاربرد نیروها را در داخل آن اجرا کند، صورت می­گیرد (۳۵). در برخی از پژوهش­ها نیز برای حفظ اصل اضافه بار، حجم تمرین را بوسیله­ی تعداد دفعات هر عضو درگیر در یک حرکت و تعداد ست­ها افزایش
می­ دهند(۱۲،۱۴ و ۴۰). اضافه بار استفاده شده در پژوهش حاضر نیز بر اساس تغییر تعداد ست­ها و تکرارها و اضافه بار زمانی می­باشد. اضافه بار نامناسب ممکن است تأثیر تمرین را از بین ببرد و یا موجب کوفتگی و آسیب عضلانی بشود.
۲-۴-۳- گرم کردن و سرد کردن
بدلیل تأکید تمرینات پلایومتریک بر وضعیت بدنی، قامت، انعطاف­پذیری، تعادل، پایداری و جنبش­پذیری
، باید پیش از آغاز تمرینات پلایومتریک با استفاده صحیح حرکات گرم کردن بدن را برای این تمرینات آماده ساخت. به طور ایده آل گرم کردن باید به اندازه­ای باشد که بدن را به گونه مؤثر و در حد کافی برای تمرینات اصلی آماده سازد و در عین حال از خستگی بی مورد نیز جلوگیری کند. توان دینامیکیگرم کردن برای ابتدای تمرین­های پلایومتریک برنامه­ ریزی شده و زمان آن بین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه می­باشد (۱۶). یک برنامه گرم کردن خوب شامل گرم کردن عمومی[۵۸] و ویژه[۵۹] است. گرم کردن عمومی شامل حرکت­هایی برای گروه اصلی عضلات و بالا بردن دمای بدن می­باشد، که بسته به نوع، شدت فعالیت و محیط اطراف متفاوت است. گرم کردن ویژه، برای آماده سازی افراد برای فعالیت­های بخصوصی طراحی می­ شود که به آمادگی ذهنی، هماهنگی بین الگوهای حرکتی و آمادگی بین سیستم عصبی[۶۰] کمک خواهد کرد. این نوع گرم کردن برای انواع فعالیت­های ورزشی به خصوص سرعتی و توانی پیشنهاد می­ شود (۹). برای گرم کردن می­توان از کشش­های غیر­فعال، قدم زدن، حرکات جست و خیز پیشرفته، دوهای نرم، حرکات جانبی و پهلو به پهلو و حرکات نوسانی بازوها برای گرم کردن شانه­ها استفاده نمود. در پایان تمرین باید زمانی را بسته به حجم تمرین به سرد کردن بدن اختصاص داد. در مرحله سرد کردن بیشتر روی فعالیت­های کم فشار مانند دوی نرم، کشش و راه رفتن تمرکز می­ شود. ورزشکاران پیشرفته ممکن است زمان تمرین و فعالیت طولانی­تر داشته و به زمان بیشتری برای برگشت به حالت اولیه نیاز داشته باشند (۱۷).
۲-۴-۴- نوع تمرین
نوع تمرین­های پلایومتریک تابع بخشی از بدن می­باشد که تمرینات را اجرا می­ کند. سازماندهی این تمرینات بر پایه سه گروه عضلات اصلی، الف) عضلات ناحیه­ی پا و لگن، ب) عضلات ناحیه­ی تنه یا بخش میانی بدن و ج) عضلات قفسه سینه و کمربند شانه­ای و بازوها می­باشد(۲۸).
۲-۴-۵- حجم و مقدار تمرین
حجم تمرین به کار انجام شده در یک جلسه یا دوره تمرینی گفته می­ شود. معمولاً تعداد دورها و تکرارها (تعداد دفعات تمرین در اجرا) متناسب با نوع، پیچیدگی و شدت حرکات چرخه­ی کشش- کوتاه شدن، سطوح مختلف و تجربیات متفاوت ورزشکاران می­باشد. همچنین مقدار تمرین تابع عواملی مانند سطح برنامه، زنجیره پیشرونده حرکت و میزان پیشرفت ورزشکار است (۳۵). اصولاً برای دستیابی به حداقل اثر تمرینات ۳-۲ نوع تمرین با ۶-۳ تکرار(۷۸) و حداکثر تأثیر ۱۲-۶ تکرار در نظر گرفته می­ شود(۷۶). حجم تمرینات پلایومتریک برای اندام تحتانیمعمولاً به صورت تعداد کل تماس­های پا (یک یا دو پا) با زمین در هر جلسه تمرین و در جهش­های طولی مقدار مسافت طی شده در هر وهله مبنای پیشرفت در نظر گرفته می­ شود. بطور مثال برای مقدار مسافت طی شده، در مراحل اولیه، مسافت ۳۰ متر را مبنا قرار می­ دهند که این فاصله همزمان با پیشرفت برنامه و توانایی ورزشکار به طور فزاینده تا ۱۰۰ متر در هر تکرار افزایش می­یابد (۱۷) و برای تعداد کل تماس پا برای اولین جلسات تمرینی پلایومتریک، برای افراد مبتدی بین ۶۰ تا ۱۰۰ بار تماس پا با زمین با شدت پایین، ورزشکاران در حد متوسط بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ بار تماس پا با زمین با شدت کم تمرین و برای ورزشکاران ماهر و با تجربه کافی، حد پایین تا متوسط تمرین بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ بار تماس پا با زمین در یک جلسه مناسب می­باشد که در جدول (۲-۲) آورده شده است.
جدول (۲-۲). شدت تمرینات پلایومتریک برای افراد مبتدی، متوسط و پیشرفته متناسب با فصل تمرینات(۱۷)

سطح
شدت
پیشرفته
متوسط
مبتدی
کم تا متوسط
۱۲۰ تا ۲۰۰
۱۰۰ تا ۱۵۰
۶۰ تا ۱۰۰
خارج از فصل مسابقات
متوسط تا زیاد
۱۵۰ تا ۲۵۰
۱۵۰ تا۳۰۰
۱۰۰ تا ۲۵۰
پیش از فصل مسابقات
متوسط
_

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...