ای مَسره انتَ ملاقٍ فی النِکالِ و الإیلام؟ انَّک لقادر و نحن ضِعاف،
أما کان الغفران اَجدَرُ بِرَحمَتِکَ؟
نَحنُ نَشقَی و نَحنُ نَتَعَذَبُ.
نفسِی الیومَ حزینَهُ و حزنُها قاتمٌ.
أفکِرُ فی الأوراق المتناثره، و فی الأحیاء
الذینَ یَضحَکُونَ، وإلی الموتی الذینَ مَضوا کَأنَّهُم لَم یَکُونُوا.‌(الکزبری؛۱۹۸۷/۱‌:۴۹۳ )
«. . . نه ما خوشبخت نیستیم زیرا انسان آرزوهایش را می‌آفریند و از برآورده کردنشان ناتوان است /‌ای خدا چرا دیدگان انسانها را اینگونه گریان کرده ای/ و مقدر نموده‌ای که هرگز از گریه باز نایستند(همیشه گریانند) /تو چه شادی در تنبیه و دردکشیدن یافتی؟ /تو توانایی و ما عاجز و ناتوانیم/ آیا گذشت و بخشش به مهربانی و رحمتت شایسته تر نیست / ما بینوا و سیه روزیم و رنج می‌کشیم/ امروز وجودم آکنده از‌اند وه است و‌اند وهش کشنده وسخت است/ به برگ‌های پراکنده و پرپر می‌نگرم و به زندگانی که می‌خندند / و به مردگانی که کارشان به سر آمد و رفتند گویی که هرگز نبودند.»

۳-۲-۱۱-۲٫ نــثــر

مَی کتابهای نثری گوناگونی در موضوعات مختلف چون نقد، اجتماع، هنر وادبیات دارد که به طور مختصر به یک یک آنها اشاره می شود
باحثه البادیه
کتابی تحلیلی، ادبی، اجتماعی، نقدی و تاریخی از زندگی ملک حفنی ناصف معروف به باحثه البادیه است. نویسنده در این کتاب به بحث و نقد کتاب النسائیات باحثه و نقش طبیعی باحثه در بیداری اجتماعی زنان در مصر و سرزمین‌های عربی پرداخته است. این کتاب انعکاس گسترده‌ای در محافل ادبی سراسر سرزمین‌ها‌ی عربی و مهجر عربی ایجاد کرد و خوانندگان، آن را کاری نو در هنر شرح حال« زندگی نامه» نویسی، ممتاز و برجسته در تحلیل، پژوهش و نقد عنوان کردند که باعث شد جایگاه علمی و ادبی می‌ در میان بزرگان ادب عربی به والاترین حد ممکن خود برسد.
او باحثه البادیه را در سال ۱۹۱۳ م در خلال مقالاتش که در الجریده چاپ می‌شد، ودر آن به آموزش بانوان برای حفظ حقوقی که خداوند و دین اسلام برای او مقررکرده، وآزادی او از نادانی و بزرگی جهت آزادی کامل جامعه می‌پرداخت، آشنا شد. او تحت تاثیر کتاب النسائیات، نویسنده‌ی توانای آن و دعوت اصلاح گرانه‌ی او که متاثر از دعوت قاسم امین در اصلاح خانواده و جامعه بود، قرار گرفت. بعد از آشنایی شخصی این دو نویسنده رابطه آنها به دوستی فکری و اندیشه منجر شد. بیشتر می‌در این میان به تمجید شخصیت باحثه می‌پرداخت. در سال ۱۹۱۸ م با مرگ باحثه البادیه، او دوست و راهنمای خود را از دست داد. . در مقاله‌ای که در مجله الهلال چاپ شد رثای متناسبی بر باحثه نوشت. درآن هنگام به فکر نوشتن کتابی تحلیلی درباره هر آنچه که به زندگی، تلاش، و نقشش در بیداری جدید جامعه عربی وزنان مربوط باشد، افتاد. او فصل‌های کتابش را به صورت پی درپی در روزنامه المقتطف به چاپ رساند و یعقوب صروف، ادیب بزرگ و صاحب المقتطف در مقدمه کتاب به تمجید و تحسین این اثر پرداخت.‌(زیاده ؛۱۹۸۲/۱: ۳۸-۳۳)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

می،‌نسخه‌ای از کتاب را به جبران خلیل جبران در نیویورک از طریق پست تقدیم کرد. او تحت تاثیر این کتاب در تاریخ سوم نوامبر ۱۹۲۰به مَی می‌نویسد:«من هرگز کتابی به زبان عربی یا زبانی دیگر نظیر کتاب باحثه البادیه نخوانده ام. حتی در طول زندگیم دو چهره را در یک آئینه ندیده ام، یکی چهره‌ی زنی که سایه زمین نیمی از آن را پوشانده و تصویر دیگر چهره زنی که نور خورشید آن را فراگرفته است. کتاب باحثه البادیه باعث تحسین محققین و دانشمندان و نیز مردم هوشیار خواهد شد. »‌(جبران ؛ ۱۳۸۴‌:۱۰۶ )
قابل ذکر است که بعد از چاپ باحثه البادیه می‌به صورت مکاتبه‌ای به عنوان عضو افتخاری رابطه القلمیه در نیویورک انتخاب شد.
سوانح الفتاه
این کتاب دومین کتاب اوست که مقالات منتشر شده در مطبوعات مصر از سال ۱۹۱۳م تا ۱۹۲۲م در آن جمع شده و به پیشنهاد ولی الدین یکن آن را توسط دارالهلال سال ۱۹۲۲ چاپ کرد. این کتاب فعالیت‌های ادبی و مسیر مطبوعاتی، آراء و اندیشه‌هایش را در زندگی به ما معرفی می‌کند.‌(زیاده ؛ ۱۹۸۲/۲‌: ۵۰۷ -۳۷۵)
غایه الحیاه‌: کتابچه‌ای کوچک است که شامل سخنرانی او که در قاهره درسال ۱۹۲۱ به دعوت جمعیت فتاه المصر ایراد کرده، می‌باشد. در این کتاب از زنان می‌خواهد با دانش و معرفت همراه مردان برای بیداری جامعه تلاش کنند، و از در بند بودن-چه برده جامعه، چه برده‌ی مردان، و چه برده‌ی هوس‌های نفسانی-پرهیز کنند.‌(زیاده ؛۱۹۸۲/‌: ۶۵۷-۶۴۳ )
کلمات و اشارات
این کتاب را دارالهلال در سال۱۹۲۲ چاپ کرد. درآن مقاله‌ها و سخنرانی‌هایی است که درباره‌ی انجمن‌های فرهنگی و همایش‌های ادبی قاهره، نقش جمعیت‌ها و گروه‌های آزادی، تشویق و ترغیب به نیکی و برادری می‌باشد.‌(زیاده ؛۱۹۸۲/۲‌: ۲۸۵-۷)
خانم سلمی الحفار الکزبری در سال۱۹۸۲ کتاب کلمات واشارات ۲ را جمع آوری کرده است و طبق وصیت می‌آن را در قالب کلمات و اشارات ۲ جای داده است و در المولفات الکامله می‌زیاده به چاپ رساند(الکزبری؛ ۱۹۸۷/۲‌: ۲۱۶).
این کتاب در بردارنده مقالات، سخنرانی‌ها و خاطراتش از سال ۱۹۲۲ تا بهار سال ۱۳۴۰ می‌باشد، که در کلمات و اشارات ۱ چاپ نشده است
ظلُمات واشعه
این کتاب را دارالهلال در سال۱۹۲۳ چاپ کردکه شامل مقالات ادبی، اجتماعی، عاطفی و پژوهش‌هایی درباره‌ی زبان، تاریخ و هنر می‌باشد. این کتاب جلوه‌هایی از شاعری و احساسات‌اند وهگین او و همچنین فرهنگ گسترده، و دقت دانش می‌ بر موضوعاتی که به آن پرداخته را برای خواننده نمایان می‌کند. المساوات:
در سال ۱۹۲۳ کتابی جدید از آثارش را به نام المساوات به خوانندگان عربی تقدیم کرد. این کتاب در محافل ادبی و فکری آن زمان تأثیر زیادی داشت. موضوع این کتاب، طبقات اجتماعی، و چگونگی رشد آنها می‌باشد. او مقدمه‌ی کتاب المساوات را اینگونه به پایان می‌رساند: «قطعاً برابری همراه آزادی و برادری، روح مرا به وجد می‌آورد و به جایی رسیدم که بررسی کنم مساوات و برابری چیست؟ کجاست؟ آیا برابری ممکن است؟ می‌خواهم در فصل‌های این کتاب بدون جانبداری و هر گونه شتابزدگی با اخلاص تمام به بیان این پرسش‌ها بپردازم» کسانی که بعد از وفاتش درباره‌ی او کتاب نوشتند ازجمله منصور فهمی، امین ریحانی، ودادالسکاکی، انورالجندی، فتحی رضوان، سلامه الموسی و. . . همگی به تحسین و تقدیر این اثر پرداختند.‌(زیاده ؛۱۹۸۲/۱: ۷۰۱-۵۳۸)
بین الجزر والمد
در سال ۱۹۲۴ کتاب دیگر خود را با نام بین الجزر و المد «میان جزر ومد»منتشرکرد این کتاب شامل پربار
‌‌ترین مقالات و پژوهش‌های او در مقوله‌های زبان، ادب، هنر، جامعه و نظر او درباره اعجاز و مسیر و تغییر و دگرگونی زبان عربی می‌باشد.‌(همان‌: ۵۳۳-۳۹۹)
الصحائف
در سال ۱۹۲۴ کتاب دیگری به نام الصحائف از می‌منتشر شد این کتاب شامل اندیشه‌ها، نقد و خاطرات شخصی وی می‌باشد، که در دوران تحصیل در لبنان و فلسطین نوشته و سال ۱۹۱۵ با نام یومیات عائده «خاطرات روزانه عائده» و رحلات السندباد «سفرهای سند باد» در روزنامه‌ی المحروسه به چاپ رساند. دراین کتاب پژوهش‌ها و مطالعات تحلیلی و نقدی دیگر بر «شبلی شمیل‌، کتا ب المواکب جبران و مقالاتی درباره‌ی «پیر لوتی، خانم دی سیفیفیه و سخنان و خاطراتی از ولی الدین یکن، اسماعیل صبری و یک نامه‌ی سرگشاده به احمد لطفی السید ومقالات و سخنان حکیمانه‌ی دیگری را نیز می‌بینیم.
عائشه التیموریه
در سال ۱۹۲۵ دومین کتاب زندگی نامه نویسی او درباره‌ی خانم عائشه التیموریه منتشر کرد. در این کتاب م یک پژوهش تحلیلی در زندگی این شاعره مصری هم عصرخود و آثار شعری و نثری او به روشی نو به شیوه کتاب باحثه البادیه ارائه می‌شود.‌(زیاده؛ ۱۹۸۲/۱‌: ۳۹۹-۲۳۳)
الورده الیازجی
کتاب ورده الیازجی یک سخنرانی درباره‌ی این بانوی ادیب برجسته می‌باشد که آن را به دعوت گروهی از دختران جوان مسیحی در قاهره ارائه کرده بود. و آن پژوهشی قوی درباره‌ی خانم ورده الیازجی، و اوضاع عصر او می‌باشد. که در روزنامه المقتطف به چاپ رسید. سپس در سال ۱۹۲۵چاپخانه البُلاغ در کتابی مستقل به چاپ رساند(همان‌: ۳۹۹-۴۵۲ )

۳-۲-۱۲-۳٫ آثار گمشده‌ی او

می‌آثار و نوشته‌های دیگری نیز داشت که در سال‌های آخر عمرش، در زمان حجرش وپس از آن نگاشته و دوستانش از آن سخن می‌گویند ولی تاکنون پیدا نشده‌اند که عبارتند از:
لیالی العصفوریه
این کتاب درباره‌ی سختی‌ها و ناراحتی‌هایی است که در بیمارستان روانی العصفوریه در سال ۱۹۳۸ نوشته که امین ریحانی، خلیل الخوری، اسعدحسنی، فارس الخوری، درباره‌ی آن سخن گفته‌اند .‌(الکزبری ؛ ج۲، ۱۹۸۷‌: ۲۱۵)
المنقذون‌: این کتاب درباره‌ی کسانی است که در اواخر عمر و در جریان حجرش برای بیرون آوردن او از بیمارستان روانی العصفوریه تلاش کرده‌اند ؛می باشد.‌(همان‌:۲۱۶)

فصل چهارم

بررسی دین و پلورالیزم

فصل چهارم
بررسی موضوع دین و پلورالیسم

۴-۰۱ منظور ازپلورالیسم دینی

این دیدگاه می گوید باورهای دینی بزرگ جهان، از درون راه های فرهنگی متنوع و عمده انسان بودن، دربردارنده تصورات و ادراکات گوناگونی از حقیقت یا غایت بوده، و در نتیجه آن نیز عکس العملهای مختلفی نسبت به آن دارند، و نیز اینکه در داخل هریک از سنت‌های دینی مزبور، دگرگونی و تحویل وجود انسانی از خود محوری به حقیقت‌( خدا ) محوری به وقوع می پیوندد. و این به وقوع پیوستن نیز، تا آنجا که مشاهده انسانی می تواند گواهی دهد، در همه آنها در همان حدود و‌اند ازه می باشد. بدین ترتیب، سنت‌های دینی بزرگ را باید به عنوان فضا‌های آخرت مدارانه ی جایگزینی دانست که دردرون آنها،و یا«راههایی، که در طیّ آنها، زنان و مردان عالم می توانند به نجات، رهایی، یا کمال دست پیدا کنند»(هیک؛۱۳۸۸‌:۲۶۷ ).
بر طبق یک دسته بندی پلورالیسم حداقل چهار کاربرد مختلف دارد‌:

    1. پلورالیسم مترادف و منطبق با‌(Tolerance)‌(تسامح) می باشد که به معنی مدارا و همزیستی مسالمت آمیز برای جلوگیری از جنگها و تخاصمات است.
    1. پلورالیسم، دین واحدی است که از طرف خداوند آمده و چهره‌هایی مختلف دارد. اختلاف در جوهر ادیان نیست بلکه در فهم دین است.
  1. حقایق کثیرند و ما حقیقت واحد نداریم. عقاید متناقض صرف نظر از اختلاف فهم‌های ما، همه حقیقت هستند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...