۲ـ ارائه خدمات و راهنمایی های لازم به آن دسته از اطفالی که برای تأدیب و نگهداری به اولیای خود سپرده می‌شوند.

۳ـ راهنمایی و کمک ‌به این گونه اطفال و خانواده های آنان جهت پیشگیری از سقوط مجدد اطفال مذبور.

۴ـ تماس دائم با نهادها و تشکیلات یا مراکزی که بتوانند در جهت اشتغال یا نگهداری اطفال و نوجوانان مرخص شده از کانون اصلاح و تربیت مؤثر باشند. (صلاحی ،۱۳۸۱: ۱۸۱)

۳-۳-۲- نقش مددکاران اجتماعی در زندان ها و مراکز اصلاح و تربیت

مددکاران اجتماعی شاغل در زندان ها و مراکز اصلاح و تربیت علاوه بر وظایف عام و موسوم مددکاری، ناچار به پذیرش وظایف و نقش های خاصی نیز هستند که ایفای درست و کارآمد این نقش ها مستلزم آموزش های خاص و کسب مهارت های حرفه‌ای است. متاسفانه به دلایل و بهانه‌های مختلف، اغلب زندان ها و مراکز بازپروری از وجود و حضور مددکاران معتقد به نظام اصلاح و بازسازی اساسی بزهکاران و مجرمان زندانی و در عین حال، آشنا با اصول مددکاری با زندانیان و کار در سیستم قضایی محرومند و ‌بنابرین‏، نه تنها مددکاری ارائه می‌گردد، خود باعث بی ارزش شدن این حرفه ارزشمند می‌شود. از طرفی، کم سوادی، تعصبات سنتی و ندانم کاری کسانی که بدون داشتن آموزش حرفه ای، صلاحیت اخلاقی و بینش درست نسبت به فلسفه وجودی زندان، عنوان «مددکار» را یدک می‌کشند. آفت های بزرگی هستند که نقش مددکاری با زندانیان را خدشه دار می‌کنند و موجب سرخوردگی زندانیان و بزهکاران جوان از روی آوردن به خدمات مددکاری می‌شوند. مددکاران اجتماعی شاغل در زندان ها و مراکز بازپروری موظفند ضمن اولویت دادن به مددکاری و مشاوره های فردی و گروهی، به توسعه خدمات در داخل بندها همت گمارند. این خدمات معمولا شامل خدمات توانبخشی، ورزشی و تفریحات سالم، بهداشت و درمان، حمایت های عاطفی و مادی از زندانیان و خانواده های آنان می‌شود. با توجه به ابعاد گسترده و زمینه‌های متنوع کار در سیستم قضایی، و اهمیت که مددکاری اجتماعی و مهارت های کار با افراد و گروه ها در زندان ها و کانون های اصلاح و تربیت دارد، به بحث ‌در مورد مهارت های حرفه ای خاص و بی بدیل در زندان ها و مراکز بازپروری خواهیم پرداخت

هدف اصلی مددکاران اجتماعی ایجاد «تغییر» در سیستم مددجویان است و از این رو، آنان را «عامل تغییر» (Change Agent) ارزیابی می‌کنند. مددکاران شاغل در زندان ها و مراکز اصلاح و تربیت باید بتوانند از این نقش کلیدی برای شناسایی نیاز مددجویان به تغییر و هموار کردن مسیر برای شکل گرفتن آن بهره برداری کنند. ایفای این نقش مستلزم برقراری یک ارتباط معنادار یا مددجو و ابداع روشی مناسب برای تشخیص مشکل است. هر چند که بازشناسی کامل علل تمامی رفتارهای مجرمانه افراد ممکن نیست، اما یک مددکار کارآزموده می‌تواند به افراد در بند کمک کند تا رفتارهای نابهنجار خود و نیاز به تغییر این رفتارها را شناسایی کنند.

مددکاران اجتماعی باید بتوانند به افراد گرفتار در بندهای اصلاح و تربیت کمک کنند تا در رفتار و نگرش خود تغییر ایجاد کنند، چرا که ‌در مورد بسیاری از آن ها این کمک به منظور سازگاری با مشکلات و مسائل روزمره زندان حائز اهمیت است. تحقیقات انجام شده در بسیاری از زندان ها و مراکز نگهداری بزهکاران در جوامع مختلف نشان داده است که بخش عمده ای از خشونت ها، هتک حرمت های جنسی و غیر جنسی، تجاوز به حریم اقتصادی زندانیان از راه های سرقت اموال آن ها، بردن پول و اموال در قمارهای تحمیلی، اخاذی، بهره کشی و اعمال فشارهای روانی- اجتماعی توسط همبندها، و حتی توسط برخی از کارکنان و مراقبان زندان ها، همجنس بازی و تجاوز به عنف، تعارضات نژادی و قومی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، از جمله مواردی هستند که در اغلب زندان ها وجود دارند (هتچر ، ۱۹۸۷). تمامی این موارد، فراهم کننده زمینه مداخلات مددکاری و تلاش برای کمک به زندانیانی است که به هر دلیل و به هر صورت، قربانی چنین شرایطی واقع می‌شوند.

مددکاران اجتماعی می‌توانند به زندانیان برای کسب مهارت های زندگی و روش های اصولی برای حل مشکلات کمک کنند، و با تغییر یافتن از حالت ستم کشی به حالت خوداتکایی، و رهایی از سلطه دیگران، زمینه‌های برخورد منطقی با مشکلات زندگی خارج از بند را در خود تقویت نمایند. علاوه بر این، مددجویان مراکز اصلاح و تربیت معمولا در تصمیم‌گیری های مسئولانه زندگی خود دچار مشکلات جدی هستند؛ از این رو، مددکاران اجتماعی آموزش دیده قاعدتا باید از توانایی و قابلیت کمک کردن به آن ها برای یافتن راه حل های جایگزین و دست زدن به انتخاب های درست تر و بهتر برخوردار باشند. این قبیل تغییر و اصلاح رفتار و آموزش مهارت های یادگیری اجتماعی از سازوکارهای مهم برای کسب آمادگی برای مقابله با مسائل و مشکلات زندگی پس از ترخیص از زندان یا مرکز بازپروری محسوب می‌شوند، چرا که اکثریت بزهکاران و مجرمان پس از رهایی از زندان با مشکلاتی نظیر نداشتن شغل و درآمد، مسکن، خوراک، پوشاک، وسیله رفت و آمد و بسیاری مسائل ریز و درشت دیگر دست به گریبان خواهند بود. از طرفی، ضعف و ناتوانی در برقراری ارتباطات سالم و مناسب با افراد جامعه نیز می‌تواند مخل سازگاری بایسته آن ها با زندگی خارج از بند باشد.

مددکاران اجتماعی انواع نقش ها و وظایف متعددی را در زندان ها و مراکز بازپروری یا اصلاح و تربیت بر عهده دارند که از پیش از ورود مجرم به زندان یا مرکز بازپروری شروع می‌شود و در طول مدت اقامت در زندان، تا پس از ترخیص نیز ادامه می‌یابد. در عین حال، مددکاران اجتماعی می‌توانند نقش اساسی در آگاه کردن جامعه از مشکلات بزهکاری و عوامل ایجاد کننده شرایط ارتکاب جرایم، و نیز ایجاد در روش های مقابله‌ای جامعه با این دسته از افراد و گروه ها ایفا نمایند. از گذشته های دور تا زمان حال، عموما به تنبیه و مجازات مجرمان و بزهکاران بیشتر پرداخته می‌شود و قربانی یا آسیب دیده فراموش می‌گردد یا به حال خود رها می‌شود. مددکاران می‌توانند صدای رسای این قربانیان اجتماعی- اقتصادی باشند، نیازهای آنان را مطرح کنند، و امکاناتی را برای ترمیم آثار مخرب قربانی واقع شدن فراهم آورند. کمک ‌به این قبیل افراد از وظایف خاص مددکاران محسوب می‌شود.

این خدمات در چارچوب اقدامات جامعه ای و اجتماعی و با نیت ارتقای کیفیت زندگی افراد و سلامت اجتماع ارائه می‌گردند. نیاز مبرم ‌به این خدمات در جوامعی که مشکلات و مسائل حاد و خاصی مانند میزان بالای اعتیاد به مواد مخدر، الکل، محرومیت شدید در آن ها وجود دارد، بیشتر احساس می‌شود .

اهداف سیاسی خدمات مددکاری اجتماعی در سیستم قضایی، نیل به کاهش میزان ارتکاب مجدد جرایم، افزایش سطح ادغام اجتماعی مجرمان سابق، و حمایت از قربانیان جرایم است. با توجه به طیف گسترده ای از مسئولیت ها و رسالت مددکاری اجتماعی و وظایف بسیار سنگین و گاه طاقت‌فرسایی که بر دوش واحدهای خدمات اجتماعی در سیستم قضایی و مخصوصا زندان ها و کانون های اصلاح و تربیت نوجوانان بزهکار قرار دارد، به مهارت های حرفه ای مورد نیاز مددکاران اجتماعی اشاره می‌کنیم که به دو بخش مهارت های خاص و مهارت های عام تقسیم‌بندی می‌شوند.

۳-۳-۳- مهارت های حرفه ای مورد نیاز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...