در جدول ۴-۵ شاخص های توصیفی داده ­های حاصل از اجرای پرسشنامه خلق و خو بر روی شرکت کننده ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارائه شده است.

جدول ۴-۵٫ شاخص های توصیفی مربوط به مؤلفه‌ های خلق و خو

پیگیری
پس آزمون
پیش آزمون
متغیر / زمان
میانگین (انحراف معیار)
میانگین (انحراف معیار)
میانگین (انحراف معیار)

(۸۷/۵) ۵۰/۳۱

(۸۲/۵) ۶۲/۳۰

(۵۴/۶) ۲۴

عاطفه مثبت

(۷۹/۶) ۱۲/۳۲

(۶۸/۵) ۶۲/۳۱

(۱۶/۸) ۱۲/۳۸

عاطفه منفی

با توجه به اطلاعات مندرج در جدول ۴-۵، میانگین و انحراف معیار نمرات عاطفه مثبت در ‌پیش‌آزمون، ‌پس‌آزمون و پیگیری به ترتیب ۵۴/۶±۲۴؛ ۸۲/۵±۶۲/۳۰ و ۸۷/۵±۵۰/۳۱ ‌می‌باشد. همچنین، میانگین و انحراف معیار نمرات عاطفه منفی نیز در ‌پیش‌آزمون، ‌پس‌آزمون و پیگیری به ترتیب ۱۶/۸±۱۲/۳۸؛ ۶۸/۵±۶۲/۳۱ و ۷۹/۶±۱۲/۳۲ ‌می‌باشد.

جدول ۴-۶٫نتایج آزمون اندازه گیری مکرر برای مؤلفه‌ های خلق و خو

شاخص آماری

متغیر

مجموع مجذورات
درجه آزادی
میانگین مجذورات
مقدار F
مقدار معناداری
d کوهن

عاطفه مثبت

۰۸/۲۶۹

۲

۵۴/۱۳۴

۳۱/۲۹

۰۰۱/۰

۴/۰۰

خطا

۲۵/۶۴

۱۴

۵۸/۴

عاطفه منفی

۳۳/۲۰۹

۲

۶۶/۱۰۴

۴۴/۱۷

۰۰۱/۰

۱۲/۳

خطا

۸۴

۱۴

۰۰/۶

همان­طور که در جدول ۴-۶ مشاهده می­ شود در هر دو مؤلفه‌ خلق و خو یعنی عاطفه مثبت (۰۰۱/۰>p؛ ۳۱/۲۹= (۱۴،۲)F)­ و عاطفه منفی (۰۰۱/۰>p؛ ۴۴/۱۷= (۱۴،۲)F) تفاوت معناداری بین مراحل آزمون (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) وجود دارد. همچنین، مقادیر اندازه اثر یعنی d کوهن برای عاطفه مثبت (۰۰/۴) و عاطفه منفی (۱۲/۳) نیز بیانگر اندازه اثر بزرگ یا بعبارتی تفاوت بسیار زیاد بین میانگین نمرات این دو متغیر در سه مرحله اندازه گیری می‌باشد. تفاوت­های مذکور از طریق آزمون­های تعقیبی بنفرونی مورد بررسی قرار گرفت؛ که نتایج آن در جدول ۴-۷ مشاهده می­ شود.

جدول ۴-۷٫ نتایج آزمون بنفرونی درون گروهی برای مقایسه مؤلفه‌ های خلق و خو در سه مرحله

متغیر
زمان I
زمان J
تفاوت میانگین (I – J)
خطای استاندارد
مقدار معناداری

عاطفه مثبت

پیش آزمون

پس آزمون

۶۲/۶-

۱۰/۱

۰۰۲/۰

عاطفه مثبت

پیش آزمون

پس آزمون

۶۲/۶-

۱۰/۱

۰۰۲/۰

پیگیری

۵۰/۷-

۰۰/۱

۰۰۱/۰

پس آزمون

پیگیری

۸۷/۰-

۱۰/۱

۰۰/۱

عاطفه منفی

پیش آزمون

پس آزمون

۵۰/۶

۰۸/۱

۰۰۲/۰

پیگیری

۰۰/۶

۵۵/۱

۰۱۹/۰

پس آزمون

پیگیری

۵۰/۰-

۹۴/۰

۰۰/۱

بر اساس نتایج آزمون بنفرونی در جدول ۴-۷ و سطوح معناداری درج‌شده در این جدول، مشاهده می­ شود در عاطفه مثبت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (۰۱/۰p<)؛ و پیش آزمون با پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰p<). به عبارتی، آزمودنیهای گروه آزمایش که tDCS دریافت کرده‌اند میانگین نمرات شان در عاطفه مثبت از پیش آزمون (۲۴) تا پس آزمون (۶۲/۳۰) و پیگیری (۵۰/۳۱) افزایش معناداری داشته است. بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه مثبت تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰p>). همچنین نتایج آزمون بنفرونی در جدول فوق برای عاطفه منفی نیز نشان می‌دهد بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (۰۱/۰p<)؛ و پیش آزمون با پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰p<). به عبارتی، آزمودنیهای گروه آزمایش که tDCS دریافت کرده‌اند میانگین نمرات شان در عاطفه منفی از پیش آزمون (۱۲/۳۸) تا پس آزمون (۶۲/۳۱) و پیگیری (۱۲/۳۲) کاهش معناداری داشته است. اما بین مرحله پس آزمون و پیگیری در عاطفه منفی تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۵/۰p>). در مجموع نتایج فوق حاکی از تأیید فرضیه دوم پژوهش و بعبارتی بهبود خلق و خوی افراد دریافت کننده tDCS می‌باشد.

همچنین جهت بررسی معناداری بالینی تغییرات عاطفه مثبت و عاطفه منفی از پیش آزمون تا پس آزمون و از پس آزمون تا پیگیری، شاخص درصد بهبودی برای هر یک از متغیرها محاسبه شد. شاخص درصد بهبودی از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون (۵۸/۲۷-) و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری (۲۵/۳۱-) برای عاطفه مثبت؛ و همچنین شاخص درصد بهبودی از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون (۰۵/۱۷) و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری (۷۳/۱۵) برای عاطفه منفی، بهبودی قابل توجهی را نشان می‌داد. بعبارتی tDCS افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی در افراد وابسته به مت آمفتامین را در پی داشته است.

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

اعتیاد به عنوان یک بیماری مزمن جسمى، روانى و اجتماعى، پیشرونده، عود کننده[۱۴۱] و تخریب کننده فرد، خانواده و جامعه که در نوع خود یکى از آسیب رساننده ترین بیمارى ها و مشکلات اجتماعى است، توصیف شده است. در این میان مخرب ترین ویژگى اعتیاد عودهاى مکرر پس از دوره هاى کوتاه و بلند قطع مصرف بوده و در این راستا ولع­ مصرف مواد[۱۴۲] به عنوان مهمترین عامل در بازگشت [۱۴۳]به مصرف مطرح مى باشد(فاکس، تاله، مالیسون، آندرسون، و کرک[۱۴۴] ۲۰۰۵).

همچنین گفته می شود که اعتیاد بیماری مغزاست، یعنی فرایند حیاتی که رفتار اختیاری مصرف مواد را به مصرف جبری مواد تبدیل می‌کند، ریشه در تغییراتی در ساختمان و شیمی اعصاب مغز مصرف کننده دارد)کاپلان سادوک،۱۳۸۹). مطالعات تصویربرداری عصبی نواحی درگیر مغزی در ولع مصرف را به خوبی نشان داده است.در آسیب شناسی فیزیولوژیکی ولع یک شبکه عصبی شامل هسته آکومبنس[۱۴۵]، آمیگدالا[۱۴۶]، سینگولیت قدامی[۱۴۷]، قشر پیش پیشانی حدقه ای[۱۴۸] و قشر پیش پیشانی پشتی جانبی[۱۴۹] مشارکت دارد.(کامپرودون،راگا،آلونسو-آلونسو،شیح ، پاسکال[۱۵۰]،۲۰۰۷).

در مطالعات مختلف همچنین به ارتباط بین مصرف مواد و خلق و خو(عاطفه مثبت و منفی)پرداخته شده است. عاطفه منفی با رفتارهای مصرف مواد مرتبط هستند. یافته ها پیشنهاد می‌کنند که حالت های خلقی منفی قابلیت وابستگی به نیکوتین را بیشتر می‌کنند(لاملی و همکاران،۱۹۹۴؛به نقل از کوک و همکاران،۲۰۰۴) و آسیب پذیری در عود مصرف را افزایش می‌دهد (هال و همکاران،۱۹۹۶؛به نقل از کوک و همکاران،۲۰۰۴).

یکی از انتقال دهنده های عصبی مداخله گر در سو مصرف و ولع مصرف مواد دوپامین است. دوپامین یک ماده شیمیایی در بدن است که اساسی ترین نقش را در بالا بردن احساس لذت دارد.این انتقال دهنده شیمیایی از مرکز پاداش (تقویت مثبت) در مغز ترشح می شود. این مرکز مسئول ایجاد سرخوشی و عواطف و روحیه ی شادی بخش در انسان است. دوپامین به کنترل دستگاه کناره ای مغز که بخشی است از مغز مربوط به نیازهای اساسی و عواطف مثل گرسنگی ، درد، لذت، رضایت، روابط جنسی و انگیزه های غریزی کمک می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...