راهنمای نگارش مقاله دانشگاهی و تحقیقاتی درباره منابع مطرودساز، طرد اجتماعی و ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
-
- محرومیت از نیازهای اقتصادی (خوراک، پوشاک، مسکن …)
-
- محرومیت از نیازهای فرهنگی (داشتن توانایی، مهارت یا فرصت شغلی، تحصیلات…)
-
- محرومیت از نیازهای اجتماعی (داشتن اعتبار و نفوذ در بین دیگران، ارتباط با اطرافیان و اعتماد به آنها)
-
- محرومیت از نیازهای سیاسی ( احساس عدالت، امنیت)
۴-۱-۲-۱. محرومیت از نیازهای اقتصادی
بر اساس مصاحبه های انجام شده، محرومیت از نیازهای اقتصادی یکی از اصلیترین موانع زندگی راحت برای زنان سرپرست خانوار است. بیش از ۸۰ درصد آنها به این موضوع اشاره مستقیم کردهاند. زنان سرپرست خانوار علاوه بر نقش زنانگی خود اعم از همسری، مادری، خانهداری و …، نقش نانآور خانواده را نیز ایفا میکنند. بهطور کلی، نیاز اقتصادی اصلیترین نیاز زنان سرپرست خانوار است و از آنجا که آنان برای رسیدن به این نیاز تلاش بسیاری دارند، احساس نابرابری می کنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
«الان اگر بدانم یک سقفی از خودم دارم، خانهای که از خودم باشد و از اجارهنشینی راحت بشوم، فکر میکنم زندگیم راحت شود. صاحب خانهام چند خانه دارد؛ میگویم، خدایا چه میشد یکیاش مال من و بچهام بود تا از این دربه دری نجات پیدا کنیم» (زن ۳۹ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
«زندگی راحت یعنی اینکه از لحاظ اقتصادی هیچ مشکلی نداشته باشی و بچههایت تأمین باشند» (زن ۴۸ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
«اگر آنقدر پول داشته باشی که بتوانی دستت را جلوی کسی دراز نکنی و راحت زندگیت را بکنی، آن موقع است که میگویی زندگیام راحت است. بیشتر از این نمیخواهم، ما که مثل مردم شانس نداریم از بچگی تا به الان زندگی راحت ندیدهایم. در کل زندگی راحت یعنی نیازهای خودم و بچههایم، در واقع مثل بعضیها خانهی بزرگ، انواع غذاها، انواع مسافرت نمیخواهیم؛ همین که خوراک و پوشاکمان تأمین شود، زندگی راحتی داریم» (زن ۴۳ ساله، علت سرپرستی: متواری شدن همسر).
۴-۱-۲-۲. محرومیت از نیازهای فرهنگی
در این مصاحبه ۶۷ درصد از زنان سرپرست خانوار در تعریف زندگی راحت به محرومیت از نیازهای فرهنگی اشاره کردند. آنها از نظر جایگاه فرهنگی و سطح تحصیلات تقریباً در مرتبه پایینتری از دیگر اقشار زنان قرار داشتند، در نتیجه احساس نابرابری میکردند و از آنجا که بین شغل و تحصیلات رابطهی مستقیم وجود دارد علت آن را به زمینهی خانوادگی خود که با مشکلات مالی امکان تحصیل برایشان مهیا نبود، برمیگرداندند و چون مهارت و تخصص خاصی نداشتند، موفق به یافتن شغل مناسب نمیشدند. بنا به گفته این گروه از زنان امنیت شغلی مهمترین عامل در ایجاد یک زندگی راحت بود؛ چون با تکیه بر آن زمینهی تحصیل و ازداواج فرزندانشان فراهم میشد.
«برای یک زن سرپرست خانوار زندگی راحت تنها با امنیت شغلی به وجود میآید. امنیت شغلی خیلی مهم است. طبق آن میتوانی برنامه ریزی کنی و فکرت آرام است. آینده بچههایت تضمین میشود، شغل و تحصیل بچههایت تأمین میشود و همچنین یک وقت راحت برای تفریح بچههایت میتوانی بگذاری. در واقع اگر از لحاظ مالی تأمین باشی و امنیت شغلی داشته باشی، همه چیزت تحت تأثیر قرار میگیرد. الان مثلاً خودم دارم کار میکنم باید زندگیام را تأمین کنم، اجاره خانه بدهم، هزینه تحصیل بچههایم را بدهم؛ ولی چون امنیت شغلی ندارم خیالم راحت نیست. در واقع توانایی و مهارت خاصی هم ندارم؛ همه چیزم تحت تأثیر کارم است، من امنیت شغلی ندارم با اینکه خیلی تلاش میکنم؛ ولی خیلیها هیچ کارشان را خوب انجام نمیدهند، اما تضمین شغلی دارند و مثل من اینقدر به خودشان فشار نمیآورند. طبق قراردادی که دارم هر سه ماه یکبار با کوچکترین ناراحتی میتوانند اخراجم کنند. به نظر من این خیلی بی عدالتی است. بهطور کلی زندگی راحت یعنی داشتن امنیت شغلی که بتوانم با آن آیندهی بچههایم را تضمین کنم» (زن ۳۸ ساله، علت سرپرستی: طلاق).
«اگر تنها یک سرسوزن بخواهم احساس راحتی کنم و کمی آرامش بهدست بیاورم تنها با راحتی بچههایم است. بچههایم سروسامان بگیرند، به نیازهایشان برسند و بتوانند درسشان را خوب بخوانند و ادامه تحصیل بدهند و مهارت کسب کنند و موقعیت خوبی از لحاظ شغلی بهدست بیاورند و وابستگی اقتصادیشان از من کم شود، کمی احساس راحتی میکنم. الان شغل ندارند، بیکارند، هزینهی ادامه تحصیلشان را ندارم؛ خلاصه همهی تلاش من به خاطر آنهاست. اگر خواستههای بچههایم برآورده شود، من هم احساس راحتی میکنم» (زن۴۶ ساله، علت سرپرستی: اعتیاد و رها کردن همسر).
۴-۱-۲-۳. محرومیت از نیازهای اجتماعی
در تعریف زندگی راحت بیش از ۶۰ درصد از زنان سرپرست خانوار محرومیت از نیازهای اجتماعی را علت نداشتن یک زندگی راحت و آرامشبخش میدانستند. آنها به علت دشواری اداره اقتصادی خود و خانواده و مسایل فرهنگی نظیر نگاه منفی جامعه به آنها، دچار نوعی انزوای اجتماعی شده و ارتباطشان با اطرافیان خیلی کم شده و هیچ اعتمادی به افراد جامعه نداشتند. در نتیجه بسیاری از این زنان “زندگی راحت” را بعد از تأمین اقتصادی، شغل، مهارت و تحصیلات، در داشتن ارتباط خوب با خویشاوندان و همسایگان… میدیدند و از اینکه هیچ اعتبار و نفوذی در میان آنها ندارند، ابراز ناراحتی میکردند. در مجموع گفتوگو با این گروه از زنان مشخص کرد، عواملی که جدایی آنها را از دیگران تقویت می کند، فقر و سرمایهی کم برای تفریح با دیگران و نفرت از احساس ترحم و نگرش منفی اطرافیان، سرزنشها و طعنههای خویشاوندان درجه یک است. بنابراین این گروه از زنان در ارتباط با دیگران دچار مشکل بوده و در اشاره به داشتن یک زندگی راحت علاوه بر تأمین نیازهای اقتصادی، نیازهای ارتباطیشان را نیز مؤثر میدانستند.
«حتی اگر بتوانم کرایه خانه و هزینه های بچههایم را در بیاورم و تضمین مالی بشوم، چون خویشاوندانم با من رفت و آمد ندارند و از اینکه هیچ اعتبار و ارزشی بین آنها ندارم، احساس یک زندگی راحت نمیکنم».(زن ۳۹ ساله، علت سرپرستی: طلاق).
«احساس تحقیر شدن میکنم، جوری شدهام که دیگر به کسی اعتماد ندارم. چرا باید بد نگاهم کنند، مگر فرق من با زنهای دیگر چیست، چون که بدبختم، باید کسی به خانهام نیاید؟ حتی اگر از لحاظ مالی هم تکمیل بشوم؛ چون دیگران حس خوبی نسبت به من و بچههایم ندارند، احساس یک زندگی راحت نمیکنم» (زن ۵۳ ساله، علت سرپرستی: طلاق).
«زنهای مثل ما احترامی یک زنی که شوهر دارد و وضع مالیش خوب است را ندارند. آنها خیلی بهتر و راحتتر از ما میتوانند هر کاری انجام بدهند هر مراسمی باشه میروند، خیلی کارهای بهتر و مفیدتری نسبت به ما انجام می دهند، به جای اینکه دستفروشی کنند میروند کلاسیهای هنری، سینما …» (زن ۵۱ ساله، علت سرپرستی: متواری بودن همسر).
۴-۱-۲-۴. محرومیت از نیازهای سیاسی
در مصاحبه صورت گرفته حدود۲۰ درصد از زنان به محرومیت از نیازهای سیاسی اشاره کردند و از احساس بی عدالتی و نبود امنیت و بیتوجهی مسئولین رنج میبردند و همچنین با اشاره به فرزندانشان معتقد بودند اگر آنها بتوانند با آرامش در ارتباط با دیگران درصدد تحقق اهداف خود پیشرفت کنند و سهمی در اجتماع داشته باشند و مورد بیتوجهی و توهین مسئولین قرار نگیرند، یک زندگی راحت خواهند داشت. این گروه از زنان بهعلت نبود عدالت در این زمینه احساس نابرابری میکردند.
«یک زن سرپرست خانوار وقتی زندگی خوب و راحتی دارد که خیالش از بچههایش راحت باشد. اگر بچههای من هم بتوانند مثل بچههای مردم امنیتی در این مملکت داشته باشند؛ به هر جا که مراجعه کنند؛ برای تحصیل یا کار، مسئولین هوایشان را داشته باشند، خیالم راحت میشود. من که مثل بعضیها خوششانس نیستم، میترسم بچههایم هم مثل خودم بشوند …» (زن ۴۸ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
«فکر کردن به اینکه همکلاسیهایم چقدر پیشرفت کردهاند و در این جامعه اینقدر تأثیرگذار هستند، آزارم میدهد. زندگی راحت برای من در تحرک و پیشرفت تعریف می شود. اینکه در چیزی که هستم نمانم، پویا باشم و در اجتماع مفید باشم و احساس امنیت کنم؛ یعنی وقتی که به سازمانی مراجعه میکنم بهخاطر فقیر بودنم مرا رد نکنند. مسئولین باید عدالت را رعایت کنند تا بتوانم موقعیت اجتماعی خوبی کسب کنم و به اطرافیانم بفهمانم هیچ چیزی از آنان کم ندارم. بهطور کلی در این راه هیچ مانعی نباشد که امنیت را از من بگیرد. آن وقت است که احساس رضایت و راحتی میکنم» (زن۴۶ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
جدول شماره (۴-۱): توزیع فراوانی محرومیت از نیازهای اساسی
درصد
محرومیت از نیازهای اساسی
۸۰./.
محرومیت از نیازهای اقتصادی
۶۷./.
محرومیت از نیازهای فرهنگی
۶۰./.
محرومیت از نیازهای اجتماعی
۲۰./.
محرومیت از نیازهای سیاسی
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 07:12:00 ق.ظ ]
|