فایل های مقالات و پروژه ها – بند دوم: ضابطه قاعده قابلیت پیش بینی ضرر (معیار نوعی و شخصی) – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
در حقوق کامن لا، لزوم قابل پیش بینی بودن ضرر، اولین بار توسط دادگاه خزانهداری انگلستان در پرونده مشهور Hadley V. Boxendale (1854) به عنوان یک قاعده پذیرفتهشد. در این پرونده، میللنگ آسیاب خواهان شکست. نامبرده میللنگ را به خوانده دعوا که متصدی حمل و نقل بود، داد تا او آن را به یک مهندس تحویل دهد که از روی آن، میللنگ دیگری بسازد. در ضمن، به متصدی حمل و نقل اطلاع داد که این امر فوریت دارد و نباید تاخیری صورتپذیرد. اما به او نگفت که آسیاب همچنان تعطیل خواهد ماند. خوانده در تحویل آن تأخیر کرد و این امر موجب شد آسیاب چند روز تعطیل بماند. خواهان برای گرفتن خسارت عدم النفع مدتی که آسیاب تعطیل بود، شکایت کرد. دادگاه با این استدلال که خوانده دعوی نمیدانست که تأخیر در تحویل کالا موجب تعطیلی آسیاب میشود خوانده را مسئول ندانست. قاضی آلدرسون در رأی خود نوشت در صورتی میتوان حکم به جبران خسارت داد که آن خسارت یا به صورت طبیعی ناشی از قرارداد باشد یا اینکه هنگام انعقاد قرارداد، به صورت معقول فرض شود که آن خسارت به عنوان نتیجه احتمالی نقض، در اندیشه طرفین بوده است.
همانگونه که ملاحظه میگردد متعهد برای زیانهایی که غیرقابل پیش بینی هستند، مسئول تلقی نخواهد شد. این معیار در حقیقت توجه بسیاری از نویسندگان حقوقی را به خود جلب نمود. برخی زمانی که دادگاه اقدام به صدور رایی مبنی بر جبران غیرقابل پیش بینی میکند در حالی که برای دادگاه در این خصوص یقین حاصل شدهباشد، به حکم مذکور ایراد کردهاند و دادگاه را در این خصوص به باد انتقاد گرفتهاند.[۱۲۰]
جدای از اینکه دیدگاه بالا متعارف و منطقی است یا خیر؛ شرایط مذکور، راهنمایی مطلوبی را در این زمینه ارائه نمیکند. زیرا این امر بسیار مشکل به نظر میرسد تا طرفین بتوانند پیش بینی نمایند و اغلب نیز پیش بینی چنین میزانی از خسارات توسط دادگاه با مشکلاتی همراه بوده است.
برای مثال اگر متصدی بار نتواند کالاها را تحویل دهد یا کالاها را دیر به مقصد برساند و این نقض تعهد سبب ورود خسارت سنگینتری برای حملکننده، توسط کشتی شود، شاید به دلیل اینکه کالاها نقش حیاتی در فرایند تولید، بازی میکرده اند، حامل کالا معمولاً برای میزان محدود – مثلاً به اندازه قیمت خرید- مسئول قلمداد گردد.
در آموزههای سنتی، متصدی حمل کالا به وسیله کشتی، مسئول جبران تمامی خسارات احتمالی و مورد انتظار، در صورتی که خسارات قابل پیش بینی بوده و در حمل کالا از طریق خشکی در صورتی که صاحب کالا پیش از انعقاد قرارداد، متصدی را از خسارات احتمالی آگاهمیساخته، میباشد. همانطور که مشاهده میگردد، در گذشته متصدی حمل، در صورت قابل پیش بینی بودن ضرر و خسارات، مسئولیت داشتهاست. لذا زمانی که دادگاه عنوان میدارد که خسارت غیرقابل پیش بینی بوده است، بهترین و مناسبترین تفسیر این است که خسارت به صورت قابل توجهی بیشتر از میانگین خساراتی است که از نوع نقض تعهد، در قراردادهای مشابه حاصل میشود.[۱۲۱]
قاعده هادلی، قاعدهای معیار و تکمیلی است، طرفین معامله در رعایت قواعد آن آزاد هستند. برای مثال متصدیان حمل کالا غالب اوقات مسئولیت خویش را محدود نموده و به صورت جداگانه هزینه بیمه را برای جبران خسارات احتمالی که ممکن است از حمل نامناسب کالا و موارد مشابه ناشی شود، محاسبه مینمایند.
سوالی که در خصوص قاعده هادلی مطرح میشود، این است که چرا این قاعده که به عنوان معیار محسوب میگردد، به جای تحمیلکردن مسئولیت تام و کامل بر متعهد، مسئولیت را به خسارات قابل پیش بینی محدود میکند؟ برای پاسخ به این سوال نیاز است تا قاعده هادلی (قاعده مسئولیت محدود) را با قاعده پیش بینی تام (مسئولیت غیرمحدود) مقایسه نماییم.[۱۲۲]
قواعد قراردادی، کارکردهای متفاوتی دارند، برای مثال زمانی که تنها هدف قاعده قراردادی محدود کردن هزینه معامله باشد، بهینهترین و به عبارتی مناسبترین قاعده قراردادی، قاعدهای است که به صورت متعادل، میانگین هزینه های معامله را کاهش میدهد، یا اینکه اعتبار و ارزش قرارداد را در آینده افزایش میدهد.[۱۲۳]
رابطه سودمندی قاعده هادلی و خسارات مورد انتظار و احتمالی بسته به این است که کدامیک از رفتارهای فوق الذکر نقش موثرتری بر ارزش قرارداد در آینده دارد. برای نمونه، نقضهای کمبهره و ناچیز در قاعده هادلی جایگاهی ندارند. برای یافتن دلیل این امر متعهدی را در نظر بگیریم که از نقض قرارداد بیشتر از ادامه آن، نسبت به متعهد له سود میبرد.[۱۲۴]
زمانی که تصمیم به نقض قرارداد از سوی فروشنده صورت میگیرد، وی ضرر و زیان ناشی از نقض را که بر بایع یا همان خریدار تحمیل میشود، به صورت کامل پیش بینی میکند. در حالی که فروشنده انتظار دارد حتی زمانی که خسارت به مشتری به واسطه نقض قرارداد، از عایدات فروشنده از قبل نقض قرارداد، متجاوز گردد، تنها خسارات متعارف و معمولی را بپردازد که این امر، نقض قرارداد محسوب خواهد شد. در واقع، اقدام در جهت امور قابل پبشبینی، از نقضهای غیرضروری قرارداد جلوگیری میکند. دلیل حصول چنین نتایج متفاوتی این است که قاعده هادلی جبران خسارت برای زیانهای شخصی خریدار را تحت پوشش خود قرار نمیدهد اما میپذیرد که چنین ضرری وجود دارد.[۱۲۵]
تاثیرات این قواعد بر رعایت جانب احتیاط بسیار پیچیدهتر است. با اجبار نمودن خریدار زیاندیده به تحمیل بخشی از خساراتی که از نقض قرارداد ناشی شدهاست، هر گونه قاعده جبران خسارت –از جمله قاعده هادلی- به خریدار این هشدار را میدهد تا تمامی جوانب احتیاط را برای جلوگیری از ورود زیان به عمل آورد.[۱۲۶]
بند دوم: ضابطه قاعده قابلیت پیش بینی ضرر (معیار نوعی و شخصی)
زمانی میتوان فردی را برای وارد نمودن ضرر مسئول جبران آن دانست که وی توانایی لازم برای پیش بینی نتیجه عمل خود و قدرت اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از آثار سوء افعال خویش ( چه در مسئولیت قراردادی و غیرقراردادی) داشتهباشد.
در خصوص اینکه مقصود از قابلیت پیش بینی داشتن در یک فرد، به چه مفهومی است دو عامل را باید مورد بررسی قرار داد. نخست اینکه اگر مسئولیت ناشی از نتیجه افعال اشخاص، در تفسیری نظری و تئوریک از حقوق مسئولیت مدنی، مورد توجه قرار گیرد؛ از آن میبایست به عنوان معیاری متعارف و طبیعی و مرسوم (معیاری نوعی) یاد کرد. مفهوم قابلیت پیش بینی متعارف- آنگونه که در حقوق مسئولیت مدنی مطرح میگردد- ماهیتاً مفهومی نوعی است.
دوم اینکه از آن به عنوان معیاری اخلاقی یاد نماییم و بگوییم که قابلیت منع و جلوگیری از ورود خسارت، مفهومی اخلاقی است، چرا که اخلاق حکم میکند که انسان در صورتی مسئول باشد که علم و اطلاع لازم نسبت به موضوع خاصی را داشتهباشد و علیرغم آن اقدام به اعمالی برخلاف آن انجام دهد که این موید معیار شخصی (ذهنی) است؛ که به قابلیت ذهنی و درونی فرد، برای جلوگیری از ضرر و زیان مینگرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 10:55:00 ق.ظ ]
|