۲-۲-۳٫ فرایند چرخه زندگی دانش

فرایند چرخه زندگی دانش به سه قسمت تقسیم می شود:
۱- تولید دانش
۲- اعتبار سنجی دانش
۳- یکپارچه سازی دانش
جهت تولید دانش در توسعه خدمات نیاز به تعامل بین مردم و یا گروه ها و کسب دانش از منابع خارج می­باشد (میتیلا،۲۰۱۴: ۲۷۱-۲۶۸).

۲-۲-۴٫ مراحل فرایند دانش

دست اندرکاران دانش انواع مختلفی از فرایند دانش پایه را مطرح می­ کنند که متشکل از چهارمرحله است: در اختیار گرفتن ـ ذخیره سازی ـ پردازش و انتقال.
۱- در اختیار گرفتن دانش: سازمان، دانش کانونی و دانش ضمنی را به صورت داده ها یا اطلاعات سطح برتر در اختیار می گیرد. برای مثال، اگر کارکنان گام­هایی را که برای حل مسئله خاص طی می­ کنند ثبت وضبط نکنند، یا اگر اطلاعات در اختیار قرار نگیرد کارها را نمی توان به دانش تبدیل کرد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲- ذخیره سازی: دانش خامی که در اختیار قرار می­گیرد (داده ها و اطلاعات) باید در مکانی ذخیره شود که بتوان آن را مدیریت نمود، حفاظت کرد و در دسترس دیگران گذاشت. این وسیله ذخیره سازی می تواند نظام تولید، انبار داده ها یا کاربرد گروه افزار باشد.
۳- پردازش: دانش خام در مرحله ی پردازش به صورت دانش با ارزش سازمانی در می ­آید. پردازش شامل ذخیره سازی، پالایش، سازماندهی، تحلیل، مقایسه، کاوشگری یا انواع فنون می شود. این امر کمی فراتر از عنوان دهی به دانش را در بر می­گیرد، به گونه ای که دیگران بتوانند به سادگی در موقع نیاز آن را بازیابی کنند، یا این که مستلزم تحلیل پیچیده، پیشرفته و آماری باشد تا بتواند روابط و بینش­های پنهان در آن را کشف و آشکار ساخت.
۴- انتقال: برای این که دانش با ارزش شود، باید با دیگران تقسیم شود. انتقال می تواند فعال یا منفعل باشد. دانش را می توان از طریق نظام های اطلاعاتی یا از طریق تعامل شخصی انتقال داد. دانش را می توان در برنامه های آموزشی و کارآموزی ادغام کرد و یا در فرآیندها گنجاند، می توان آن را به سادگی در یک مخزن ذخیره کرد، به گونه ای که هر وقت که مصرف کننده نیاز بدان داشت در دسترس باشد (صلواتی و همکاران،۱۳۹۰: ۲۶).

۲-۲-۵٫ ارزیابی و انتقال دانش

برای این که دانش با ارزش شود، باید با دیگران تقسیم شود، انتقال می تواند فعال یا منفعل باشد. دانش را می توان از طریق نظام های اطلاعاتی یا از طریق تعامل شخصی انتقال داد و همچنین می توان آن را در برنامه های آموزشی و کارآموزی ادغام کرد و یا در فرآیندها گنجاند و به سادگی در یک مخزن ذخیره کرد، به گونه ای که هر وقت که مصرف کننده نیاز بدان داشته باشد از آن بهره مند شود ( رادینگ، ۱۳۸۳: ۳۰ و۲۰ ).

۲-۲-۶٫ ویژگی های دانش

بنابراین، ویژگی های زیر را می توان به دانش نسبت داد:
– دانش به صورت پویا تولید می شود ( از طریق تغییرات در سازه های شناختی)
– دانش ذاتا با افراد مرتبط می باشد؛
– دانش پیش زمینه ای برای عمل انسانی می باشد (وظیفه دوست،۱۳۹۳: ۱۶۳).

شکل شماره۲-۲٫ ویژگی های دانش

۲-۲-۷٫ شناسایی و توسعه مشتریان دانش محور

مدیریت دانش، خواسته های جدیدی بر بخش های مختلف از جمله ساختار سازمانی تحمیل می کند، ساختار سازمانی باید از انعطاف و پویایی لازم برخوردار باشد تا ارتباطات به مرزهای تیمی، بخشی و حتی سازمانی محدود نشود و امکان برقراری ارتباط با محیط بیرون از سازمان برای کارکنان به سادگی مقدور باشد. فرایند مدیریت دانش بایستی شامل تعیین و شناسایی دانش و مهارت ها، کسب دانش، انتخاب، ذخیره، توزیع دانش، بکارگیری و سنجش پیشرفت مدیریت دانش باشد. یکی دیگر از زیرساخت های اصلی مدیریت دانش، فناوری اطلاعات می باشد، امروزه با وجود حجم وسیع اطلاعات سازمانی، سازمان ها از فقدان دانش رنج می برند. در واقع این زیرساخت، توان دسترسی سریع و به موقع را به اطلاعات میسر می سازد. دو کارکرد اصلی آن نیز یکی در هنگام تشکیل حافظه سازمانی و مستند سازی تجارب و مهارت هاست و دیگری به هنگام اشتراک گذاری دانش که با از بین بردن فواصل جغرافیایی، بر روی وب و اینترنت امکان تبادلات دانشی را برای اعضای دور و نزدیک سازمان فراهم می کند ( شریف زاده و بولادیی،۱۳۸۷: ۳۶-۳۰ ).

۲-۳٫ تعریف مدیریت دانش

مولف
تعریف مدیریت دانش
داونپورت[۱۹]

رویکردی منظم است که رویه هایی را برای شناسایی، ارزیابی، سازماندهی، ذخیره و به کارگیری دانش به منظور تامین نیازها و اهداف سازمان برقرار می سازد

پروست[۲۰]

یکسری مداخلات منسجم که از فرصت ها به نحو احسن استفاده می کند و پایگاه دانش راشکل می دهد. پایگاه دانش سازمانی، دارایی دانش فردی وگروهی را شامل می شودکه سازمان در انجام فعالیت های خود می تواند از آنها استفاده کند.

لیبوویتز[۲۱]

فرآایند ایجاد ارزش برای سرمایه نامحسوس یک سازمان است. سرمایه نامحسوس که از آن به سرمایه معنوی نیز تعبیر می شود، سرمایه انسانی، ساختاری و سرمایه مشتریان و روابط را در بر می گیرد.

مأخذ: ( صلواتی و همکاران،۱۳۹۰: ۳۰ و ۲۹ )
مدیریت دانش، کسب دانش درست برای افراد مناسب، در زمان صحیح و مکان مناسب است، به گونه ای که آن ها بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان بهترین استفاده را ببرند. هدف مدیریت دانش تلاش برای کشف دارایی نهفته در ذهن افراد و تبدیل این گنج پنهان به دارایی سازمان است به طوری که مجموعه ای وسیعی از افرادی دخیل در تصمیم گیری های سازمان به این ثروت دسترسی داشته باشند و بتوانند از آن استفاده کنند ( ایمانی،۱۳۹۱: ۱۳۰ و ۱۲۹).
مدیریت دانش، به کارکنان انگیزه کافی برای تسهیم دانش و افزایش شانس موفقیت را در برنامه های مدیریت دانش می­دهد(سهرابی، ۱۳۸۹: ۱۲۲).
مدیریت دانش یک رشته کسب و کار است که برای:
– شناسایی و دانش گرفتن
– ترویج اشتراک دانش بین افراد
– استفاده از دانش موجود برای ایجاد دانش جدید
– استفاده از دانش، تعریف و بهبود شیوه های کسب و کار تلاش می کند ( وان زیل،۲۰۰۳: ۲ ).
مدیریت دانش برنامه ریزی شده، روند سازمان یافته ای برای ایجاد، اشتراک، استفاده و سودگیری از دانش به عنوان یک دارایی سازمانی برای ترویج توانایی و اثربخشی بهتر شرکت در ارائه محصولات و خدمات برای بالا بردن سود به نفع مشتری یا استراتژی های تجاری سازمان می باشد ( مجازی دل فرد و همکاران،۲۰۱۲: ۱۷۶۲).
دانپوت وپروساک [۲۲](۱۳۷۹) مدیریت دانش را مفهومی برای توصیف فرآیندهایی دانسته است که از طریق آن ها سازمان به توسعه، سازماندهی و به اشتراک گذاری دانش با هدف دستیابی به مزیت رقابتی می پردازد. محقق دیگری نیز مدیریت دانش را فرآیندی سیستماتیک دانسته است که از طریق آن دانش مورد نیاز برای موفقیت سازمان، شناسایی، تولید، و به اشتراک گذاری گذاشته شده و به کارگرفته می شود. مدیریت دانش به عنوان یک ابزار مدیریتی، مسئول پیاده سازی و ارزیابی هدفمند دانش است، که در نهایت به توسعه سازمان با بهره گرفتن از دانش داخلی و خارجی برای افزایش کارایی لازم منجر می شود. جهت پیاده سازی استراتژی های دانشی، مدیریت دانش تمامی ظرفیت های انسانی، سازمانی و تکنولوژیکی مناسب برای بهینه نمودن رقابت و ارتقای استعداد جمعی در سازمان را بکار می گیرد ( اخوان و باقری،۱۳۸۹: ۱۸و ۱۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...