است. از همۀ این آثار و همچنین کتابهای دیگری به صورت عموم و از یاقوت بهخصوص در مورد تصحیح و ضبط دقیقِ نام شهرها و شناسایی نامهای مشابه و همچنین اعلام و دانشمندان مربوط به این شهرها، استفادۀ زیادی در این پژوهش شده است.
فصل اول:
جغرافیا و تاریخ بحرین
الف. جغرافیا

    1. واژه‌کاوی بحرین

در مورد واژه «بحرین» از دو جهت ابهام و اختلاف وجود دارد. ابتدا در اینکه مبدأ اشتقاق بحرین از چه کلمه‌ای بوده که لغت‌دانان مباحثی کرده‌اند و قول مشهور این است که از لغت «بحر» گرفته شده است.[۷]
دیگر در اینکه اگر بحرین تثنیۀ بحر است، آیا مانند دیگر اسامی دوتایی در هنگام رفع، «بحران» گفته می‌شود و در وقت جَر و نصب «بحرین» می‌گوییم؟ یا اینکه در همه حالات «بحرین» است؟ و گفته می‌شود: هذه البحرین و یا دخلت البحرین که در این صورت خلاف قیاس است.[۸]
یاقوت می‌گوید، غیر از زمخشری کسی حالت رفع را مطابق قیاس ـ یعنی بحران ـ نگفته است.[۹]
این کلام یاقوت قرین صحت نیست، چرا که اَزهری قبل از زمخشری از قول قومی از عرب تثنیۀ بحر را «بحران» و موافق قیاس دانسته است.[۱۰]
همچنین ابو عبید بکری (د ۴۸۷ ق) نیز به صورت مبتدا و مرفوع به الف و نون آورده و می‌گوید: «البحران تثنیه بحر وهو بلد مشهور بین البصره وعُمان».[۱۱]
جدا از بحث رفع و نصب «البحرین» به این منطقه «بحران» نیز اطلاق شده است.[۱۲] اگرچه این استعمال قلیل است ولی زمانی که می‌خواهند کسی را به این منطقه نسبت دهند، با بهره گرفتن از همین استعمالِ قلیل، «البحرانی» گفته می‌شود. البته «البحرینی» هم به ندرت استعمال می‌گردد و در «بحرینی» هم «نون» ساقط نمی‌شود تا از «بحری» که نسبت به «بحر» باشد، تمیز داده شود.[۱۳]

    1. وجه تسمیه

اگر بنا بر مشهور بحرین را مشتق از «بحر» و تثنیۀ آن دانستیم[۱۴]، با توجه به این که در موقعیت امروز این سرزمین، دریایی غیر از خلیج فارس وجود ندارد، لازم است برای وجه تسمیۀ بحرین، به دنبال دریا یا شبه دریایی در این منطقه باشیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همْدانی در صفه جزیره العرب گفته است، بحرین را به سبب رودخانه‌هایش مُحَلّـِم و عین الجریب، به این نام خوانده‌اند.[۱۵] اَزهری در تهذیب اللغه بیانی در این رابطه آورده است. اگرچه کلمات وی در این زمینه اندکی دشواری دارد ولی حاصل آن چنین است:
بحرین را تثنیه آورده‌اند، چرا که در سرزمین بحرین و در قراء و دهات آن، دریاچه‌ای وجود دارد به نام «بحیره». این دریاچه در دروازۀ احساء و هَجَر قرار دارد. بین این دریاچه و بحر اخضر ده فرسنگ فاصله است. مساحت این دریاچه سه میل در سه میل است و آب آن فرو نمی‌رود و خشک نمی‌شود ولی راکد و تلخ است.
ازهری سپس برای وجود این دریاچه به کلام فرزدق استشهاد کرده که گفته است:
کـانّ دیـاراً بیـن أسْنُمـهَ النَّـقا
وبین هذا لیل البُحَیره مصحفُ[۱۶]
یاقوت حموی نیز، ضمن بیان وجوهی که برای اشتقاق بحرین نقل شده است، کلمات ازهری را آورده و صحیح قلمداد می‌کند.[۱۷]
با توجه به مطالب ازهری و تأیید یاقوت، وجود دریاچه‌ای در ناحیۀ احساء بعید نمی‌نماید. در همان قرن چهارم ـ همزمان با حیات ازهری ـ کسان دیگری پرآبی این سرزمین را گزارش کرده‌اند.[۱۸]
وجهی که گذشت به نظر مناسب‌تر است ولی در سبب نامگذاری بحرین آراء دیگری نیز وجود دارد.
نصر بن ابی الفنون نحوی از ابو سعید اصمعی (م ۲۱۶ ق) که مقدم بر همه است، نقل می‌کند که بحرین را به این سبب بحرین گفته‌اند که دو رودخانه است که بین آن مسیر سه روز راه فاصله است. یکی محلّم و دیگری قضباء. در کنار یکی هَجَر است و در کنار دیگری قطیف و خَط.[۱۹]
این کلام را شاید بتوان به جهت تقدم زمانیِ اصمعی بر ازهری، بر قول او ترجیح داد.
اِدریسی معتقد است، چون بین این منطقه و بَرّ فارس، آبی جریان دارد و بین آن و برالعرب نیز آب دیگری جریان دارد، آن را بحرین گفته‌اند.[۲۰] بکری در المسالک والممالک می‌گوید، چون دریایِ هند، دارای دو شاخه و جناح است، که یکی در جزیره العرب قرار گرفته که بحر قلزم یا احمر باشد و دیگری کنار بلاد فارس که خلیج فارس است، سرزمین کنار آن را بحرین نامیده‌اند.[۲۱]
برخی معاصران معتقدند فرسایش آب و خاک در دوران‌های زمین‌شناسی باعث پس‌رفت خشکی و از میان رفتن ترکیب دو دریا ـ که بحرین میان آنها واقع بوده ـ شده است.[۲۲]
دیگرانی نیز گفته‌اند شاید صحراهای انباشته از شن و ماسه از سویی، به سان دریایی در مقابل دریای خلیج فارس به حساب آمده است که سرزمین بین آن دو را بحرین گفته‌اند.[۲۳]
گاهی به کل این منطقه هَجَر یا هگر ـ به سریانی ـ اطلاق می‌شده است.[۲۴]

    1. حدود بحرینِ قدیم

پیش از اسلام و تا حدود قرن هفتم هجری قمری به همه سرزمین‌های ساحل جنوبی خلیج فارس، بین بصره و عُمان «بحرین» اطلاق می‌شده است.[۲۵]
لذا بحرین قدیم یا ناحیۀ قدیمی بحرین شامل: کویت، احساء، قطر و در نهایت مجمع الجزایر بحرین کنونی می‌شود.
دربارۀ مرزهای این ناحیه گفته شده که بحرین، از سمت مغرب به سرزمین یمامه متصل است[۲۶] و از سمت شمال به بصره و از جنوب به عمان می‌رسد.[۲۷]

    1. مهمترین شهرها و مناطق بحرین

هَجَر[۲۸] از مناطق تاریخی بحرین در ناحیه احساء است. بلاذری، سیبخت گماشتۀ ساسانیان در بحرین را «مرزبانِ هجر» نامیده است.[۲۹]
این سرزمین، مدت‌ها مرکز بحرین بوده است[۳۰] و گاهی به همۀ این منطقه نیز، هجر اطلاق می‌شده است.[۳۱]
ابن حوقل از آن به عنوان بزرگترین شهر بحرین یاد کرده است.[۳۲]
در جاهلیت هجر در ربیع الآخر هر سال محل برگزاری بازار سالیانۀ عربی بوده است.[۳۳]
سوید بن قیس می‌گوید من و مخرمه عبدی از هجر پارچه‌هایی را آورده بودیم که رسول خداˆ از آنها شلواری را خریداری کرد.[۳۴]
در حدیث «اذا بلغ الماء قلتین بقلال هجر لم یحمل خبثاً»[۳۵] برخی هجر را هجر بحرین دانسته‌اند، اگرچه مشهور خلاف آن است.
گفتنی است هجر، دارای خرمای زیاد و مرغوبی بوده است تا جایی که معادل ضر‌ب المثل فارسیِ «زیره به کرمان بردن» عرب گفته است: لمستبضع التمر إلی هجر؛[۳۶] کجالب التمر الی هجر؛[۳۷] و یا به صورتی که در کلام امیرالمؤمنین† نیز مورد استشهاد قرار گرفته است «کناقل التمر الی هجر».[۳۸]
امروزه از هجر چیزی باقی نیست و جای آن شهر هفوف قرار دارد.[۳۹]

    1. المُشَقّر
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...