کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



۱-۹-۱- مکانیزم­ های جذب سطحی
دو مکانیزم اصلی برای جذب سطحی وجود دارد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱- جذب فیزیکی[۵۶] ۲- جذب شیمیایی[۵۷]
در جذب سطحی فیزیکی معمولی، مولکول­ها به وسیله نیروهای واندروالسی به سطح ماده جاذب، گیر می­ کنند. در جذب سطحی شیمیایی، مولکول­های جذب شده، با پیوند­هایی که قابل مقایسه با پیوند­های شیمیایی است، به سطح ماده کاتالیزور نگه داشته می‌شوند. در فرایند تشکیل پیوند با ماده جاذب، مولکول­هایی که به طور شیمیایی جذب شده‌اند، دچار تغییر آرایش الکترونی درونی می‌شوند. پیوند­های درون بعضی از مولکول­ها کشیده و ضعیف و حتی پیوند بعضی از آن‌ ها شکسته می‌شوند. مثلاً هیدروژن به صورت اتمی بر سطح پلاتین جذب می‌شود. بنابراین تعدادی از ملکول­ها که به طور شیمیایی جذب سطحی شده‌اند، به صورت کمپلکس فعال‌ شده عمل می‌کند. از سیلیکا- ژل نیز به علت سطح تماس زیاد به عنوان جاذب گاز استفاده می­ شود. اما موارد فوق در مورد جذب سطحی مولکول­های گاز بر روی سطح یک جسم جامد می­باشد. در نوعی دیگر از جذب سطحی، جسم حل­شده در یک محلول بر روی سطح یک جسم جامد جذب می­ شود. این پدیده در بی­رنگ کردن محلول‌ها و معمولاً با بهره گرفتن از زغال فعال[۵۸] به کار می­رود. هفت اختلاف بین جذب سطحی شیمیایی و فیزیکی وجود دارد که عبارتند از:
۱) در جذب سطحی فیزیکی نیروهای ضعیف واندروالس باعث جذب می­شوند ولی در جذب سطحی شیمیایی، پیوند­های شیمیایی موجب انجام عمل جذب می­شوند.
۲) انتالپی جذب سطحی فیزیکی کمتر از انتالپی جذب سطحی شیمیایی است.
۳) جذب سطحی فیزیکی در پایین­تر از نقطه­ی جوش جذب شونده اتفاق می­افتد ولی در جذب سطحی شیمیایی، جذب در دماهای بالاتر نیز می‌تواند اتفاق افتد.
۴) در جذب سطحی فیزیکی با افزایش فشار جسم جذب شونده مقدار جذب در واحد سطح افزایش می­یابد ولی در جذب سطحی شیمیایی با افزایش فشار جسم جذب شونده، مقدار جذب در واحد سطح کاهش می­یابد.
۵) در جذب سطحی فیزیکی، میزان جذب از خصوصیات جسم جذب شونده است، در صورتی که در جذب سطحی شیمیایی میزان جذب از خصوصیات هر دو جسم است.
۶) انرژی فعال‌سازی در جذب سطحی فیزیکی چندان دخیل نیست، در حالی که در جذب سطحی شیمیایی ممکن است دخیل باشد.
۷) جذب سطحی فیزیکی به صورت چند لایه[۵۹] صورت می­گیرد ولی جذب سطحی شیمیایی حداکثر به یک لایه منتهی می­ شود.
۱-۹-۲- جاذب‌ها[۶۰]:
جامدی که بر روی سطح آن جذب اتفاق می­افتد جاذب یا سوسترا و مایع جذب شده را مجذوب می­نامند. جذب سطحی بر روی سطح مشترک جامد مایع به وقوع می­پیوندد.
بسیاری از جامدات این خاصیت را دارند که بتوانند مقداری گاز یا ماده حل­شده در حلالی را، جذب نمایند.
قدرت جذب یک ماده تابع عوامل زیر است :
سطح تماس :با افزایش سطح تماس مقدار جذب افزایش می­یابد، بهترین جذب­کننده­ها موادی هستند که ذرات ریز­تری داشته باشند و به عبارت دیگر سطح تماس بیشتر داشته باشند. از میان مهم­ترین جذب­کننده­ها می­توان ژل، سیلیس و کربن اکتیو را نام برد.
غلظت مقدار ماده جذب شده برای واحد جرم جذب­کننده تابعی از غلظت ماده حل­شده می­باشد.
دما: افزایش دما اصولاً باعث کاهش جذب سطحی می­ شود مگر در مواردی که جذب سطحی همراه با واکنش شیمیایی باشد.
نوع ماده جذب شده و جاذب: نوع ماده جذب شده و جاذب در جذب سطحی تأثیرگذار است به طوری که بعضی از مواد جاذب قدرت جذب زیاد نسبت به ماده حل شده به خصوصی از خود نشان می­ دهند، در حالی که نسبت به ماده دیگر قدرت جذب کمتری دارند.
حالت ماده جذب شده و جاذب: حالت ماده جذب شده و جاذب، همراه بودن آن با واکنش شیمیایی، برگشت­پذیر بودن یا نبودن واکنش آن‌ ها نیز در جذب سطحی تأثیرگذار است.
۱-۱۰- راه کارهایی برای بالا بردن فعالیت فوتو­­کاتالیکی
۱- قرار­دارن فلزات بر روی نیمه هادی­ها
۲ -ترکیب نیمه هادی­ها[۶۱] با هم
۳- قرار دادن نیمه هادی­ها بر روی نگه‌دارنده‌ها
۴ – استفاده از الکترون گیرنده­ها[۶۲]
۱-۱۰-۱- قرار دادن فلزات
خواص نیمه هادی، با اضافه کردن فلزات نجیب[۶۳] بهبود می­یابد. اولین بار، در سیستم پلاتین/تیتانیوم برای تولید اکسیژن و هیدروژن از آب، افزایش فعالیت مشاهده شد. در محل اتصال، خواص ربایش الکترون در محل فلز با سطح نیمه هادی ایجاد می­ شود و بعد از عمل تحریک با نور، الکترون به فلز منتقل شده و از ترکیب مجدد الکترون و حفره جلوگیری می­ شود. از فلزاتی می­توان استفاده کرد که در طی واکنش پایدار بوده و در شرایط اتمسفر قابل نگهداری باشد. با اکسید شدن فلز از فعالیت آن کم خواهد شد و نمی­تواند به طور موثر عمل کند (فلزاتی مانند: مس، نقره، جیوه، پالادیم و …)
برای مثال کوپل طلا-پالادیم- تیتانوم دی اکسید (Au–Pd–TiO2) را داریم ]۱۰۵[:
شکل (۱-۷) اصلاح فوتو­کاتالیزور TiO2 از طریق کوپل شدن با طلا و پلاتین
۱-۱۰-۲- ­­­­­­­ترکیب نیمه هادی­ها با هم
اصلاح فوتوکاتالیزورها[۶۴] (مانند TiO2/SiO2، TiO2/ZrO2 و…) باعث کم شدن عمل باز­ترکیب خواهد شد.
اگر طول موج نور در حدی نباشد که بتوان یکی از نیمه هادی­ها را تح
ریک کرد می­توان از نیمه هادی دومی استفاده نمود و با تحریک آن الکترون و حفره ایجاد شده، که الکترون از لایه هدایت آن به لایه هدایت نیمه هادی دوم رفته، و باعث جدایی بار و افزایش بازده فرایند می­ شود.
۱-۱۰-۳- استفاده از نگه‌دارنده‌ها[۶۵]
ذرات تیتانیوم دی­اکسید به دلیل این که سرعت ته­نشینی کمی دارند نیاز به عمل سانتریفوژ و یا فیلتر کردن دارند که از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نمی‌باشد.
در این مورد راهی وجود دارد و آن قرار دادن فوتو ­کاتالیست بر روی سطوح جاذب می­باشد.
اخیراً نشاندن فوتو­کاتالیست­ها بر روی نگه‌دارنده‌هایی همچون کربن فعال، سلیکاژل، زئولیت، کوارتز، شیشه، فایبر­گلاس[۶۶] و آلومینا[۶۷] گسترش یافته است.
در اکثر مطالعات، از سوسپانسیون TiO2در فرایند­های اکسایش فوتو­کاتالیزی استفاده شده است. در این حالت مقدار کاتالیزور مصرف شده زیاد بوده و جداسازی فوتو­کاتالیزور با ابعاد نانو از محلول پس از انجام عمل تصفیه جهت مصرف مجدد آن دشوار و پر­هزینه است. همچنین در صورت استفاده از نانو کاتالیزور تیتانیم دی­اکسید به شکل سوسپانسیون[۶۸] کدورت محلول بالا خواهد بود و نور به قسمت­ های پایین نفوذ نخواهد کرد ]۱۰۶[. وجود موارد فوق کاربرد فرایند­های اکسایش فوتو­کاتالیزی را در مقیاس صنعتی محدود می­ کند .به منظور حل مشکلات مذکور در گسترش فرایند­های اکسایش فوتو­کاتالیزی در مقیاس صنعتی، نانو ذرات تیتانیم دی­اکسید بر روی بستر­های مناسب تثبیت می­شوند. موادی که به عنوان بستر مورد استفاده قرار می­گیرند باید از نظر شیمیایی غیر فعال باشند، از محیط آبی به سادگی قابل جداسازی باشند، قیمت آن‌ ها مناسب بوده و قابلیت استفاده صنعتی داشته باشند ]۱۰۸و۱۰۷[.
۱-۱۱- نانو پوشش‌های هوشمند تصفیه کننده هوا
نانو پوشش‌های تصفیه کننده هوا بر روی سطوح خارجی ساختمان­ها و جاده­ها به ویژه در نقاط پر­تردد و دارای آلودگی بالا قابل استفاده هستند. به کار گیری این پوشش­ها یکی از راه­های کاهش خسارات ناشی از آلودگی هوا محسوب می­گردد .عامل تأثیر گذار مهم در عملکرد این دسته از پوشش ­های هوشمند، اکسید­های فلزی نیمه هادی و فوتو­کاتالیست­هایی نظیر CdS ,WO3 ,TiO2 و ZnO است که از میان آن‌ ها استفاده از TiO2 به دلیل پایداری شیمیایی بالا، سمیت پایین و ارزان بودن رایج­تر است.
۱-۱۱-۱- عملکرد نانو ذرات تیتانیوم دی­اکسید در پوشش ­های تصفیه کننده هوا
الکترون­ها و حفراتی که در نتیجه واکنش فوتو­کاتالیستی بر روی سطح نانو ذرات تیتانیوم دی­اکسید شکل می­گیرند می­توانند آب و اکسیژن موجود در محیط را به یون­های سوپر­اکسید و رادیکال­های آزاد هیدروکسیل تبدیل کنند. همچنین حفرات ایجاد شده، آلودگی­های آلی را اکسید کرده، به آب، CO2 و سایر مواد آلی واسطه بی­خطر تبدیل می­ کنند. واکنش­های تولید الکترون و حفره بر روی سطح ذرات TiO2 بر اثر تابش نور UV و به دنبال آن واکنش­های اکسایش و کاهش انجام می‌گیرد.
از آنجا که واکنش فوتو­کاتالیستی TiO2 یک واکنش سطحی است، با کاهش اندازه ذرات، سطح مؤثر برای واکنش با آلودگی­های آلی و سایر آلودگی­ها نظیر گاز NO2 و غیره افزایش یافته و به این ترتیب تخریب نوری بهتری صورت می­گیرد. محصول واکنش پس از بارش باران و یا شستشو با آب از سطح زدوده می­ شود. اگر­چه CO2 تولید شده نیز جزء گاز­های گل خانه­ای محسوب می­گردد. درصد تولید این محصول جانبی در مقایسه با آنچه که منابع آلاینده تولید می­ کنند، بسیار ناچیز است. سرعت وقوع واکنش بستگی به شدت نور آفتاب، شرایط محیطی نظیر دما و رطوبت نسبی و میزان نانو ذرات TiO2 در معرض نور و نیز میزان جذب NOx محیط به وسیله پوشش دارد.
۱-۱۱-۲- نانو پوشش‌های هوشمند خود تمیز شونده
بروز تصادفات به علت عدم دید مناسب و کافی به خصوص در شرایط جوی نامساعد مانند باران و گرد و غبار، نیازمندی صنعت خودرو را به ایجاد شیشه‌ها و آینه‌های ضد لک در خودرو ایجاد کرده است. با ظهور فناوری نانو، روکش‌های مخصوص این امر برای به کارگیری در مورد خودروهای موجود و خودروهای در حال ساخت فراهم شده است. این نوع روکش روی شیشه خودرو­ها موجب دفع آب و ذرات گرد و غبار شده و به راحتی می‌توان سطح آن را تمیز کرد. علاوه بر این، پاک­سازی و تمیز کردن نمای ساختمان­ها، شیشه­ها و برخی دیگر از اجزای داخلی با صرف هزینه و وقت زیادی همراه است و استفاده از پوشش­هایی که زمینه ­های تمیز شدن خود به­خودی سطوح را فراهم آورند، بسیار مفید واقع می­ شود.
ا۱-۱۱-۳- پوشش ­های آب­گریز خود تمیز­شونده
اساس ویژگی آب گریزی یک سطح، ساز و ­کار اثری موسوم به لوتوس[۶۹] در برگ گیاهان است. در این حالت آب به محض تماس با سطح به شکل قطرات کروی تجمع و از روی سطح لغزیده و ذرات آلودگی و خاک­ها را با خود از روی سطح می­زداید. میزان خیس شدن یک سطح جامد با آب در هوای محیط به چگونگی ارتباط میان کشش­های سطحی آب / هوا، جامد / آب و جامد / هوا بستگی دارد.

۱-۱۱-۴- پوشش ­های آب دوست خود تمیز شونده
برای ایجاد یک پوشش آب دوست با ساز و کار عمل نور آب دوستی یک لایه نازک از پوشش حاوی نانو اکسیدهای فلزی فوتو­کاتالیست یا سولفیدها ZnS)، CdS ، TiO2، ZnO، Fe2O3 و (…بر روی سطح اعمال می­ شود. این سطح تحت تابش UV خاصیت فوق آب دوستی پیدا می­ کند. در این حالت آب به محض تماس با سطح به صورت یک ورقه روی سطح پخش می­ شود. پس از انجام واکنش­های اکسایش و یا کاهش، آلودگی­های آلی، غیر آلی، باکتری­ ها و یا ویروس­ها تخریب می­گردند، سپس آب موجود بر روی سطح، مواد حاصل از تخریب را به راحتی می­زداید.
۱-۱۱-۵- نانو پوشش‌های هوشمند زیست فعال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:35:00 ق.ظ ]




اﻓﺰون ﺑﺮاﯾﻦ، وی ﻣﻮﻓﻖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﺗﺎ آﻧﺎن را ﺑﺮای اﻧﺠﺎم ﮐﺎرﻣﻮﺛﺮ در ﺟﻬﺖ ﻓﻀﺎﯾﻞ ﻋﻠﻤﯽ ﺗﺮﻏﯿﺐ ﮐﻨﺪ.
۸ – ﺗﺸﻮﯾﻖ و ﺗﻤﺠﯿﺪ :
ﯾﮑﯽ دﯾﮕﺮ از ﻧﯿﺎزﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ، اﺣﺘﺮام و ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ درﺑﯿﻦ دﯾﮕﺮان اﺳﺖ. ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس، رﻫﺒﺮان ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺸﻮﯾﻖ و ﺳﺘﺎﯾﺶ ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ اﯾﻦ ﻧﯿﺎزﻫﺎ را ﻣﻮد ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻗﺮار دﻫﻨﺪ. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﮐﻪ در ﮐﺎرﮐﻨﺎن اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﭘﺪﯾﺪ آورده و ﯾﺎد آور ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ آﻧﺎن اﻓﺮدای ﻣﻬﻢ ﺑﻮده، ﮐﺎرﺷﺎن در ﺧﻮرﻗﺪرداﻧﯽ اﺳﺖ و رﻫﺒﺮ ﺑﻪ ﺷﺪت ﺑﻪ آﻧﺎن ﻋﻼﻗﻤﻨﺪ ﺑﻮده وآنان را در ﻗﻠﺐ ﺧﻮد ﺟﺎی داده اﺳﺖ.
۲ – ۷ ) ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮی
ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮی ( leadership style ) ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻟﮕﻮﯾﯽ رﻓﺘﺎری اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺻﻔﺎت و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت رﻓﺘﺎری رﻫﺒﺮان ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. در دﻧﯿﺎی اﻣﺮوز، ﻧﻘﺶ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان رﻫﺒﺮ ﺑﻪ ﻗﺪری اﻫﻤﯿﺖ ﭘﯿﺪا ﮐﺮده اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻫﻤﻪ ی زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺑﺮای ﯾﺎﻓﺘﻦ اﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ رﻫﺒﺮی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻮﺷﺶ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ آﯾﺪ. در واﻗﻊ اﮔﺮ اﯾﻦ ﻧﻘﺶ اﻧﺠﺎم ﻧﺸﻮد، ﮐﺎری ﺻﻮرت ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮد. در ﻗﺎﻟﺐ وﻇﯿﻔﻪ، رﻫﺒﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮان و ﺗﻤﺎﯾﻞ ﻓﺮد ﯾﺎ ﮔﺮوه را ﺑﺴﻨﺠﺪ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻗﺪرت ﺧﻮد ﯾﮑﯽ از ﺳﺒﮏ ﻫﺎی رﻫﺒﺮی را در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ آن ﻫﺎ ﺑﺮﮔﺰﯾﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮی ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﻃﺮز ﺗﻔﮑﺮ، ﺟﻬﺎن ﺑﯿﻨﯽ و ﺷﺨﺼﯿﺖ رﻫﺒﺮان اﺳﺖ.
هرسی و بلانچارد سبک را با شخصیت، مترادف به کار می‌گیرند و به نظر آن‌ها شخصیت یا سبک یک فرد عبارتست از «الگوی رفتاری که وی هنگام هدایت کردن فعالیت های دیگران از خود نشان می‌دهد.» (علاقه بند، ۱۳۶۵، ص ۸۵)
«گری دسلر»[۲۵] شیوه یا سبک رهبری را در این مفهوم می‌داند که «رهبر چه کاری می‌کند و رفتارش چگونه است» (مدنی، ۱۳۶۸، ص ۸۰ ـ ۷۹)
الگوی کلی کنش‌های رهبران آنگونه که از سوی زیردستانشان ادراک می‌شود، به نام سبک رهبری خوانده می‌شود، سبک رهبری فلسفه مهارت ها و نگرش‌های رهبران را در عمل نمایان می‌سازد (طوسی، ۱۳۷۵، ص ۲۶۷).
با ملاحظه تعاریف یاد شده میتوان به ویژگی رفتار در آن‌ها اشاره داشت، با توجه به متغیر بودن رفتار در شرایط متفاوت میتوان دریافت که شیوه یا سبک رهبری متغیر است و نمیتوان در کلیه شرایط و مؤسسات و سازمان‌ها از یک سبک استفاده نمود.
ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮی ﺑﻪ ﻃﻮر ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺒﯽ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﻮد از ﯾﮏ ﺳﻮ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﻫﺶ ﮐﺎراﯾﯽ اﻓﺮاد و ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﯽ ﺷﻮد و از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﺑﻪ وﺟﻮد آورﻧﺪه ﺗﻨﯿﺪﮔﯽ رواﻧﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﺷﻐﻞ و ﯾﺎ ﻓﺸﺎر رواﻧﯽ در ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ (اﻟﻮاﻧﯽ، ۱۳۷۵).
ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮی ﻣﺪﯾﺮان ﯾﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ، در اﻓﺰاﯾﺶ ﮐﺎراﯾﯽ، اﺛﺮ ﺑﺨﺸﯽ و درﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻬﺮهوری ﺳﺎزﻣﺎنهاﺳﺖ. اﻟﮕﻮی رﻓﺘﺎری ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﺪﯾﺮ در ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪن روﺣﯿﻪ و اﻧﮕﯿﺰش ﻗﻮی در ﮐﺎرﮐﻨﺎن و اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺰان رﺿﺎﯾﺖ آﻧﺎن از ﺷﻐﻞ و ﺣﺮﻓﻪ ﺧﻮد ﻣﯽ ﺷﻮد(رﺿﺎﺋﯿﺎن، ۱۳۸۳).
ﺳﺒﮏ، ﺑﻪ راﻫﯽ ﮐﻪ رﻫﺒﺮان از ﻃﺮﯾﻖ آن در ﭘﯿﺮوان ﺧﻮﯾﺶ ﻧﻔﻮذ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﺑﻪ اﻟﮕﻮی رﻓﺘﺎری ﻣﺴﺘﻤﺮ ﻣﺪﯾﺮ ﮐﻪ وی ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻫﺪاﯾﺖ ﮐﺮدن ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی دﯾﮕﺮان و ﺳﺎزﻣﺎن از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ،گفته میشود . رﻫﺒﺮی ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺴﯿﺮی در ﺟﻬﺖ ﻫﺪاﯾﺖ ﺗﻼش ﻫﺎی ﻫﻤﻪ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺑﺮای ﺑﻪ اﻧﺠﺎم رﺳﺎﻧﺪن اﻫﺪاف ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻓﺮاﻫﻢ آورد. ﺑﺪون وﺟﻮد رﻫﺒﺮی ﯾﺎ ﻫﺪاﯾﺖ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺣﻠﻘﻪ اﺗﺼﺎل ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﯿﺎن اﻫﺪاف رﻫﺒﺮی و ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺿﻌﯿﻒ ﯾﺎ ﮔﺴﯿﺨﺘﻪ ﺷﻮد. آرﺗﻮر ﺟﺎﮔﻮ[۲۶] ﯾﮏ ﻧﻮع ﺷﻨﺎﺳﯽ از ﺗﺌﻮری ﻫﺎی رﻫﺒﺮی اراده و ﮐﻠﯿﻪ ﺗﺌﻮری ﻫﺎی رﻫﺒﺮی ﻧﻮع ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﮐﺮده اﺳﺖ.
۲-۸) تئوری‌های رهبری
به چهار روش در خصوص تئوریهای رهبری بحث می‌گردد. نخستین راه این است که درباره ویژگی‌های شخصیتی رهبران صحبت کنیم که آنان بدین وسیله از افراد غیر رهبر متمایز می‌شوند. در راه یا روش دوم سعی می‌شود تا رهبر بر اساس رفتار معرفی شود. ارائه الگوی اقتضایی، همان روش سوم است و بدان وسیله کاستی‌های تئوری‌های پیشین رهبری را بر می‌شمارند و بدین ترتیب، نتیجه تحقیقاتی را که درباره رهبری انجام شده است ارائه می‌دهند. در روش چهارم پژوهشگران درصدد شناسایی مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی هستند که می‌توانند بدان وسیله یک رهبر را معرفی کنند. این خط فکری بر این اساس قرار دارد که رهبری بیشتر نوعی شیوه است و کمتر به ماهیت رهبری توجه دارد (رابینز[۲۷]، ۱۳۸۴، ص ۶۴۲ ).
۲-۸-۱) تئوری‌های شخصیتی رهبری
شش ویژگی شخصیتی که رهبر را از افراد غیر رهبر متمایز می‌کند عبارتند از : جاه طلبی و انرژی، ‌میل به رهبری، صداقت و درستی، اعتماد به نفس، هوشیاری و داشتن دانش و اطلاعات مربوطه، گذشته از این، نتیجه تحقیقاتی که به تازگی انجام شده این نکته را تأیید می‌کند که افرادی که به شدت خود کنترل هستند یعنی کسانی که دارای انعطاف پذیری زیادی هستند و می‌توانند رفتارهای مختلفی را در شرایط مختلف نشان دهند نسبت به کسانی که از این ویژگی بهره‌ای نبرده اند، بهتر می‌توانند نقش رهبری را در گروه برعهده بگیرند. البته ویژگی‌های شخصیتی، احتمال موفقیت رهبر را افزایش می‌دهند، ولی هیچ یک از آن‌ها نمی‌توانند موفقیت او را تضمین کنند (همان منبع، ص ۶۴۳ ).
نظریه سنتی رهبری
نگرش‌های سنتی رهبری مطالعات خود را اغلب پیرامون شخص رهبر و وضع و موقعیت فردی رهبر متمرکز می‌کند، مجموعه این مطالعات به مکتب «مردان بزرگ»[۲۸] معروف است که توسط «توماس کارلایل[۲۹]» فیلسوف و مورخ نامدار اسکاتلندی مطرح شده است.
مکتب مردان بزرگ معتقد است که افراد خصوصیات رهبری را یا دارا هستند و یا از آن برخوردار نیستند. بنابراین دلیلی وجود ندارد که وقت و سرمایه زیادی در راه آموزش‌های شغلی، مربی گری، مشاوره، بهبود سازمانی یا فعالیت های دیگری از این قبیل صرف شود. (علوی، ۱۳۷۱، ص‌ص،۸-۲۶۷).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نظریه صفات شخصی رهبر
بررسی صفات رهبری سلسله مطالعات گسترده‌ای را از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰ در بر می‌گیرد، در این مطالعات پژوهشگران کوشش کردند که فهرست طولانی که به نظر می‌رسید به رهبری اثربخش می‌ انجامد فراهم سازند، برای نمونه در انتخاب افراد برای مقامات رهبری، نظریه صفات شخصی بر تعدادی خصلت های جسمی‌، روانی و ویژگی‌های شخصی چون ساختمان بدنی، هوش و شخصیت تأکید می‌ورزد (پورآمن، ۱۳۸۱، ص ۱۲).
رابینز در کتاب فرایند مدیریت می‌گوید که یک مدیر یا رهبر باید یک قسمت از وجودش یک پیشاهنگ و قسمت دیگر آن یک عیسی مسیح (ع) باشد منظور رابینز از پیشاهنگ بودن داشتن توانائی‌ها، مهارت های فنی، اکتسابی و تربیتی است که مدیر باید مثل یک پیشاهنگ آماده خدمت و کمک به دیگران در پیشاپیش همه باشد. هدف او از عیسی مسیحی بودن، توجه به جنبه رهبری، نفوذ، قدرت و قابل قبول بودن مدیر می‌باشد(میرکمالی، ۱۳۷۵، ص ۸۱ ـ ۸۰ ).
«گیزه لی»[۳۰] در آخرین اثر خود، هفت صفت شخصیتی و پنج صفت انگیزشی را به لحاظ اهمیت احتمال آن‌ها برای موفقیت رهبری مورد مطالعه قرار داده است. صفات شخصیتی شامل هوش، ابتکار، توان سرپرستی، اعتماد به نفس، وابستگی و نزدیکی به طبقه کارگر، قاطعیت، بلوغ و کمال، صفات انگیزشی شامل نیاز به پیشرفت حرفه‌ای، نیاز به خود شکوفایی، نیاز به قدرت بر دیگران، نیاز به پاداش‌های مالی، نیاز به امنیت شغلی (عباس زادگان، ۱۳۷۶، ص ص ۲۸۸ ـ ۲۸۷).
۲-۸-۲) تئوری‌های رفتاری رهبری
اگر رفتارهای مشخصی در مورد رهبران قابل شناسائی باشد، در آن صورت می‌توان ویژگی‌های رهبری را به افراد آموخت، یعنی برنامه‌هایی را طرح ریزی کرد و به افراد آموزش داد که بدانند چگونه باید به صورت یک رهبر موفق درآیند. تردیدی نیست که این راهی پرسود بود، زیرا این بدان معنی است که می‌توان رهبرانی را تربیت کرد و به جامعه تحویل داد. اگر آموزش افراد کارساز واقع می‌شد، می‌توانستیم به تعداد یا بی نهایت رهبر اثر بخش یا موفق تربیت کنیم (رابینز، ۱۳۸۴، ص۶۴۳).
مطالعات «دانشگاه آیووا»[۳۱]
بررسی‌هائی که در دهه ۱۹۳۰ در دانشگاه آیووا در آمریکا انجام گرفت، نخستین بررسی از یک رشته مطالعات شیوه‌های رهبری و رفتار گروهی بود، در این بررسی‌ها اثر شیوه‌های گوناگون رهبری در رفتار گروه ها بطور علمی‌مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
«کرت لوین»[۳۲] و همکارانش در دانشگاه آیووا برخی از نخستین تلاش‌ها را برای شناسایی علمی‌مؤثرترین رفتارهای رهبری انجام دادند.
آنان بر سه نوع رفتار یا سبک رهبری تمرکز کردند که عبارتند از :
۱ ) اقتدار مآب ۲ ) مشارکتی و ۳ ) تفویضی یا بی‌مداخله.
رهبران اقتدار مآب تمایل به تصمیم گیری یک جانبه دارند، روش‌های کاری را دیکته می‌کنند، دانش و آگاهی کارکنان را نسبت به هدف‌های گام بعدی محدود نگه می‌دارند و گاهی بازخور تنبیهی می‌دهند.
برخلاف آنان رهبران دارای سبک مشارکتی، افراد را در تصمیم گیری‌ها مشارکت می‌دهند و تعین روش‌های انجام کار را به گروه می‌سپارند. هدف‌های کلی را تعیین کرده و بازخور ارشادی می‌دهند.
مدیران دارای سبک تفویضی عموماً آزادی کامل به گروه می‌دهند، مواد لازم را فراهم می‌کنند و فقط برای پاسخ به پرسش‌ها در گروه شرکت می‌کنند و از دادن بازخور اجتناب می‌ورزند، به عبارت دیگر تقریباً کاری انجام نمی‌دهند ( رضائیان، ۱۳۸۰، ص ۳۸۲ ).
نکته مهم این است که در مطالعات آیووا پژوهشی مستقیم درباره اثر شیوه‌های رهبری بر بهره‌وری و کارائی گروه‌ها بعمل نیامد، با آنکه پژوهشگران توضیح دادند که جوانان، مدیریت مردمی‌ یا مشارکتی را بر سایر شیوه‌ها ترجیح می‌دهند و در این نوع مدیریت و رهبری کمتر حالت سرکشی از خود نشان می‌دهند ولی تحقیقات مربوط به اثر شیوه‌های رهبری بر کارائی و بهره‌وری به مطالعات بعد موکول شد (علوی، ۱۳۷۱، ص ص ۲ ـ ۲۷۰).
مطالعات «دانشگاه اُهایو»[۳۳]
جامعترین نظریه‌های رفتاری بر پژوهش‌های انجام گرفته در دانشگاه ایالتی اُوهایو در اواخر دهه ۱۹۴۰ استناد می‌کند. در دانشگاه ایالتی اُوهایو پژوهشگران روی اثر بخشی رفتارهای رهبری به تحقیق پرداختند و این نوع رفتارها را به دو گروه متمایز تفکیک کردند، که یک دسته را ((ایجاد ساختار)) (توجه کردن به کار یا کارگرا بود) و نوع دیگر را ((رعایت کردن حال دیگران)) (طرفدار کارمند یا کارگر بودن) نامیدند. همان گونه که انتظار می رفت، آن‌ها به این نتیجه رسیدند که اگر مدیر به گونه‌ای باشد که از نظر رهبری او را طرفدار کارگر یا کارمند بنامند، نرخ جابجائی افراد به پایین ترین سطح و رضایت شغلی آنان به بالاترین حد می‌رسد. برعکس، رهبرانی که از نظر (( رعایت حال دیگران را کردن )) در سطح پائینی بودند و بیشتر طرفدار کار بودند، موجب افزایش جابجائی کارکنان و افزایش شکایت ها ودادخواهی آن‌ها می‌شدند ( استونر[۳۴]، ۱۳۷۹، ص ۸۱۴ ).
نتیجه تحقیقات این دانشگاه مؤید این است که رهبرانی که از نظر ابتکار عمل و رعایت حال دیگران نمرات بالایی دارند عملکرد خوبی خواهند داشت ولی موارد استثناء هم بیان گر این واقعیت است که در این تئوری عوامل موقعیتی نیز باید مورد توجه قرار گیرند.
مطالعات «دانشگاه میشیگان»[۳۵]
هم زمان با تحقیقاتی که در دانشگاه ایالتی اُهایو انجام می‌شد، در مرکز تحقیقات دانشگاه میشیگان نیز درزمینه رهبری تحقیقاتی انجام می‌گرفت، هدف این تحقیقات هم تعیین ویژگی‌های رفتاری رهبران و رابطه آن‌ها با عملکرد بود. پژوهشگران دانشگاه میشیگان دو بعد رفتار رهبران را مورد توجه قرار دادند و آن‌ها را طرفداری از کارکنان و طرفداری از تولید نامیدند.
در رفتار رهبر کارگرا، رهبر توجه بیشتری به کار زیردستان دارد و روش‌های کار را تشریح می‌کند و بطور عمده توجه به عملکرد دارد. توجه اصلی رهبر معطوف به انجام اثر بخش وظیفه می‌باشد.
در رفتار رهبر کارمندگرا، رهبر علاقهمند است یک گروه کاری متحد بوجود آورد و اطمینان حاصل کند که کارکنان به شکل اساسی از کار خود رضایت دارند، توجه اصلی رهبر معطوف به رفاه کارکنان است. فرض بر آن بود که این دو سبک رهبری بر روی دو سر یک طیف قرار دارند. بنابراین چنین تصور می‌شد که یک رهبر یا می‌تواند کارمندگرا باشد یا کارگرا و در آن واحد نمی‌تواند هر دو رفتار را داشته باشد (گریفین[۳۶]، ۱۳۸۳، ص ۳۵۴ ).
شبکه مدیریت
شبکه مدیریت که بوسیله «رابرت بلیک»[۳۷] و «جین هاتن»[۳۸] ارائه شد کمک می‌کند که از دیدگاه توجه نسبی مدیر به کار یا اعضای سازمان، ماهیت دوبعدی رهبری را نشان داد. شبکه مدیریت که پس از مدتی آن را شبکه رهبری نامیدند دامنه رفتار مدیریت را با توجه به طرفداری از کار یا طرفداری از کارگرا بر روی طیفی که از ۱ تا ۹ درجه بندی شده است نشان می‌دهد و می‌تواند تصویری از این دو نوع رهبری را ارائه کند(نمودار ۲ـ ۱).
سبک مدیریت ۱ و ۱ یعنی مدیریت نامحسوس که نه به افراد و نه به تولید هیچ توجهی نمی‌شود. گاهی این سبک یا روش مدیریت را مدیریت بی قید و بند می‌نامند، زیرا مدیر دست از نقش رهبری بر می‌دارد.
سبکی از مدیریت را که ۹ و ۱ نامیده می‌شود مدیریت باشگاهی می‌خوانند، یعنی به کارکنان توجه بسیار زیادی می‌شود، ولی تولید هیچ اهمیتی ندارد. سبک مدیریت ۱ و ۹ مدیریت استبدادی یا خودکامه است که به تولید و کارآیی توجه بسیار زیادی می‌شود ولی به کارکنان هیچ توجهی نمی‌شود. مدیریت ۵ و ۵ مدیریت انسانی و سازمانی نامیده می‌شود که بصورت هم زمان به عملکرد سازمان و رضایت شغلی آنان توجه می‌شود. سبک مدیریت ۹ و ۹ مدیریتی است که آن را مدیریت تیمی‌می‌نامند، یعنی به تولید و مدیران و کارکنان اهمیت زیادی داده می‌شود. این دو پژوهشگر، یعنی بلیک و موتان چنین استدلال می‌کنند که سبک مدیریت ۹ و۹ مؤثرترین شیوه مدیریت است. آنان بر این باورند که این شیوه رهبری، در همه شرایط، منجر به بهبود عملکرد می‌شود، غیبت و جابجایی کارکنان به پایین ترین حد ممکن می‌رسد و رضایت شغلی آنان به بالاترین حد ممکن خواهد رسید (‌استونر[۳۹]، ۱۳۷۹، ص ۸۱۹).
نمودار ۱ ـ ۲ : شبکه مدیریت
مدیریت باشگاهی
مدیریت نامحسوس
مدیریت تیمی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:35:00 ق.ظ ]




گزارش شده است (برای مثال، فرنچ، یانسن۱[۱۴۶]،ریاناساری۲و ستیونو۳، ۲۰۰۳). در فرهنگ‎های غربی کنش اصلی پیوندجویی گروهی، تحقق نیازهای روان‎شناختی فردی از جمله هویت خود و ارتقای احساسات خودارزشمندی است اما پژوهش‎ها نشان داده است که در فرهنگ‎های شرقی (برای مثال، چین)، تأکید بر اهمیت گروه همسال از نظر نقش آن در جامعه‎پذیری است؛ بدین معنا که تعامل‎های با همسالان در گروه، به یادگیری استانداردهای اجتماعی و رشد رفتارهای قابل پذیرش اجتماعی کمک می‎کند (چان، چانگ۴، هی۵و لیو۶، ۲۰۰۵). بدین ترتیب، ممکن است عامل فرهنگ در چگونگی روابط حمایت همسال، کنش‎وری خانوادگی، هویت شخصی و رفتار مشکل‎آفرین نقشی داشته باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سوم اینکه بیشتر پژوهش‎هایی که نشان داده‎اند حمایت دوستان با پیامدهای روان‎شناختی بهتر در ارتباط است، به صورت مقطعی انجام شده‎اند و مطالعات طولی شواهد مشابهی دال بر این که حمایت از سوی دوستان نشانه‎های برونی‎سازی‎شده کمتر را پیش‎بینی می‎کند، یافت نشده است (کلیما۷و رپتی۸، ۲۰۰۸). بدین ترتیب، پژوهش‎های بیشتری مورد نیاز است تا نقش حمایت گروه همسال را در پیامدهای نوجوان نشان دهد؛ به‎خصوص در مورد جامعه ایرانی با توجه به کمبود بسیار پژوهش‎ها در گروه همسال این نیاز بیشتر احساس می‎شود. بافت فرهنگی درتحول ویژگی‎های فردی و رفتاری و روابط با همسال نقش مهمی دارد. در نتیجه، کودکان متعلق به فرهنگ‎های متفاوت به انواع متفاوت تعامل‎های اجتماعی می‎پردازند.
چهارم اینکه در پژوهش کنونی، ابزار مورد استفاده برای سنجش حمایت همسال، حمایت دوست و همکلاسی را به‎طور کلی و نه اختصاصی در موقعیت‎های خاص اندازه می‎گرفت و این شاید یک علت برای فقدان رابطه بین حمایت همسال و رفتار مشکل‎آفرین باشد. برخی پژوهشگران (برای مثال، پارکر و دیگران، ۲۰۰۷) بر این باورند که وقتی حمایتگری همسال بیشترین تأثیر را بر سازگاری کودک و نوجوان دارد که حمایت متناسب با موقعیت تنیدگی‎ز‎ا فراهم گردد. برای مثال، وقتی کودکی در مورد تکالیف درسی‎اش به کمک نیاز دارد، دوستی که به سؤالات تکلیفش پاسخ می‎دهد حمایت مؤثرتری فراهم می‌آورد تا دوستی که صرفاً سعی می‎کند کودک احساس بهتری در مورد توانایی‎اش داشته باشد. بر همین منوال، شاید وقتی دوستان حمایت خاصی را در جهت کاهش مشکلات سازگاری نوجوان فراهم می‎آورند، تأثیر آنها برجسته‎تر باشد.
پنجم اینکه در پژوهش حاضر، رفتار مشکل‎آفرین بر حسب نشانه‎های برونی‎سازی‎شده (رفتار پرخاشگرانه، رفتار بزهکارانه و مشکلات توجه) عملیاتی شده است و سؤالات مربوط به مصرف مواد و الکل و رفتار جنسی از نشانگر رفتار بزهکارانه حذف گردیده‎اند (فصل سوم : ۱ـ۴ـ۳ رویه اجرای پرسشنامه‎ها). جسور، دانووان۱[۱۴۷]و کوستا (۱۹۹۱، نقل از سیاز، ۲۰۰۸) سیگار کشیدن، مصرف الکل و مواد مخدر را از حوزه‎های رفتار مشکل‎آفرین در نظرمی‎گیرند. شاید علت دیگر فقدان رابطه بین حمایت همسال و رفتار مشکل‎آفرین، این باشد که رفتار مشکل‎آفرین به‎طور کامل عملیاتی نشده است.
در نهایت، ممکن است یک تبیین دیگر برای پیدا نکردن نقش پیش‎بینی‎کننده حمایت همسال بر سازگاری نوجوان این باشد که جهت معکوس رابطه قوی‎تر باشد؛ بدین معنا که نشانه‎های برونی‎سازی‎شده آن قدر در روابط دوستانه اختلال ایجاد کنند که کودکان واجد این رفتارها نتوانند یک دوستی حمایتگر را حفظ کنند. بررسی این فرض به انجام مطالعه‎های طولی نیاز دارد.
با توجه به مطالب مطرح شده و بر اساس نتایج پژوهش کنونی، حمایت همسال تأثیر مستقیمی بر رفتار مشکل‎آفرین ندارد اما این بدان معنا نیست که گروه همسال بر پیامدهای نوجوان هیچ تأثیری ندارد و اهمیت آن در تحول نوجوان کم است بلکه به نظر می‎رسد تأثیر گروه همسال به‎طور غیر مستقیم از خلال تأثیر بر روابط خانوادگی نوجوان صورت می‎گیرد. هر چند پژوهشگران به این که چگونه روابط با همسال بر روابط خانوادگی و پویایی های خانوادگی تأثیر می گذارد توجه کمی داشته اند ، از آنجا که در نوجوانی روابط با همسالان گسترده تر، با ثبات تر و عمیق تر می شود، ظرفیت لازم را می یابد که به عنوان عامل تأثیر گذار عمل کند. پاره‎ای از پژوهش‎ها (برای مثال، لی‎برمن[۱۴۸]دویل[۱۴۹]و مارکیویکز[۱۵۰]، ۱۹۹۹) نشان داده است که نوجوانانی که دوستی مثبت‎تر و فقدان تعارض با بهترین دوستانشان را گزارش می‎دهند، دلبستگی قویتری با مادران و پدرانشان دارند. دکوویک (۱۹۹۹) نشان داده است که وقتی نوجوان با گروه همسال روابط مناسبی دارد و گروه همسال به عنوان منبع حمایت و الگوهای نقش مثبت عمل مـی‎کند، در کـاهش اثـرات موقعیت‎هـای خانـوادگی تـأثیر دارد. بـا درنظرگـرفتن این پـژوهش‎هـا و نتایج به‎ دست آمده از پژوهش کنونی در باب اثرات مستقیم و غیر مستقیم کنش‎وری خانوادگی بر رفتار مشکل‎آفرین از خلال هویت شخصی می‎توان چنین استنباط کرد که حمایت همسال بر کنش‎وری مناسب خانوادگی و کنش‎وری مناسب خانوادگی در کاهش سردرگمی و در نهایت سازگاری بهتر نوجوان تأثیر گذارند (حمایت همسال ← کنش‎وری خانوادگی ← سردرگمی هویت ← رفتار مشکل‎آفرین). این فرض همراه با نتایج به‎ دست آمده از برازش الگو در قالب الگوی زیر مورد آزمون قرار گرفت.
نتایج به‎ دست آمده از آزمون الگوی بالا نشان می‎دهد که کلیه مسیرها از لحاظ آماری معنادارند: مسیر گروه همسال به کنش‎وری خانوادگی (۰۱/۰>p ، ۰۶/۰= SE ، ۵۱/۰= B)، مسیر کنش‎وری خانوادگی به سردرگمی هویت (۰۱/۰>p ، ۰۸/۰= SE ، ۶۵/۰- = B)، مسیر‎کنش‎وری خانوادگی به رفتار مشکل‎آفرین (۰۱/۰>p ، ۰۸/۰= SE ،۳۳/۰- = B)، مسیر کنش‎وری مدرسه به سردرگمی هویت (۰۵/۰>p ، ۰۶/۰= SE ،۱۵/۰- = B)، مسیر کنش‎وری مدرسه به رفتار مشکل‎آفرین (۰۵/۰>p ، ۰۵/۰= SE ،۱۷/۰- = B) و در نهایت مسیر سردرگمی هویت به رفتار مشکل‎آفرین
(۰۵/۰>p ، ۰۹/۰= SE ،۲۷/۰- = B). شـاخص‎های بـرازندگی الـگوی مورد آزمـون نیز انـدازه‎های قـابل قبولی را نشان دادند: ۶۴/۶۰۳ = ،۴۱۴df = ،۰۰۰۱/۰ p <، ۰۷۱/۰ = RMSEA، ۹۴/۰ = CFI، ۰۷۷/۰ = SRMR، ۷۰/۰ = PGFI .
ـ این یافته که کنش‎وری مدرسه بر رفتار مشکل‎آفرین تأثیر مستقیمی دارد، با انتظارات نظری و پژوهش ـ های پیشین در باب تأثیر پیوند با مدرسه و حمایت معلم در کاهش رفتار مشکل‎آفرین هماهنگ است
(هافمن و شو، ۲۰۰۲). بدین ترتیب، هر چه پیوند دانش‎آموزان با مدرسه و حمایتی که از سوی معلمان دریافت می‎کنند بیشتر باشد، اشتغال نوجوانان در اوایل نوجوانی به رفتار مشکل‎آفرین برونی‎سازی‎شده کمتر خواهد بود. در واقع این یافته که مدرسه می‎تواند بر رفتار مشکل‎آفرین تأثیر مستقیم و بدون واسطه داشته باشد، تأییدی بر نظریه هیرشی (۱۹۶۹، نقل از مادوکس و پرینز، ۲۰۰۳) است.
ـ در پژوهش کنونی، کنش‎وری مدرسه با متغیرهای هویت رابطه معناداری در سطح چند متغیری نداشت. این یافته با مطالعه‎های اندک پیشین که رابطه کنش‎وری مدرسه و هویت شخصی را گزارش داده‎ا‎ند، ناهماهنگ است. البته این پژوهش‎ها از جنبه‎هایی با پژوهش کنونی متفاوت‎اند:
پژوهش سوننز و ونتینکیست (۲۰۰۵) در نوجوانان با میانگین سنی ۱۷ سال انجام شد و اکتشاف و تعهد هویت را در حیطه‎های متفاوت می‎سنجید. بر اساس نتایج این پژوهش حمایتگری معلم در قالب سبک تدریس معلم با اکتشاف و تعهد حرفه‎ای همبستگی مثبت دارد.
در پژوهش لانگراند ـ ویلمز و بوسما (۲۰۰۶) نیز از مقیاس تحول هویت که هویت را در حیطه‎های متفاوت می‎سنجید، بهره گرفته شده است.
هال و براسارد (۲۰۰۸) در پژوهش خود به نقش حمایت معلم در پیش‎بینی تعویق کمتر فقط در گروه آمریکایی‎های آفریقایی‎تبار دست یافته بودند و در نهایت، شوارتز و دیگران (۲۰۰۹) در نمونه‎ای از نوجوانان اسپانیایی‎تبار پرخطر به ارتباط معنادار متغیرهای هویت با متغیرهای مرتبط با مدرسه دست یافتند. بدین ترتیب، به‎نظر می‎رسد که تأثیر کنش‎وری مدرسه بر متغیرهای هویت به سن، گروه مورد مطالعه و نوع ابزار به‎کار گرفته شده برای اندازه‎گیری هویت بستگی دارد. شاید تأثیر مدرسه بر هویت در حیطه‎های خاص متناسب با این گروه سنی برجسته باشد. آزمون این فرض به پژوهش‎هایی با ابزارهای دارای حوزه‎های محتوایی متناسب با اوایل نوجوانی، نیاز دارد.
از آنجا که در سطح دو متغیره، کنش‎وری مدرسه به‎طور معناداری با سردرگمی هویت و انسجام هویت ارتباط داشت اما در سطح چند متغیری با متغیرهای هویت مرتبط نبود، یک تبیین محتمل دیگر آن است که همبستگی قوی بین کنش‎وری مدرسه و کنش‎وری خانوادگی (۵۵/۰= r،۰۰۱/۰> (pممکن است علت فقدان رابطه بین کنش‎وری مدرسه و متغیرهای هویت باشد. با توجه به اینکه الگویابی معادله ساختاری بسط رگرسیون چند متغیره است، می‎توان فرض کرد که وقتی دو متغیر مستقل با یکدیگر همبستگی بالایی دارند، واریانسی که بین آنها برای تبیین یک متغیر وابسته تقسیم می‎شود، به متغیر مستقلی که رابطه قوی‎تر دو متغیره با متغیر وابسته دارد، اختصاص یابد (کوهن و کوهن، ۱۹۸۳، نقل از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۶).
ـ در این پژوهش، کنش‎وری خانوادگی (گزارش والدین) نه با متغیرهای هویت و نه با رفتار مشکل‎آفرین ارتباط معناداری نداشت؛ در صورتی که کنش‎وری خانوادگی (گزارش نوجوان) هم با متغیرهای هویت و هم با رفتار مشکل‎آفرین ارتباط معناداری داشت. این یافته تا حدودی مبیّن تفاوت گزارشگر غیر[۱۵۱] است؛ یعنی، متغیرهایی که توسط یک شخص گزارش می‎شوند ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند تا متغیرهایی که توسط اشخاص متفاوت گزارش می‎شوند (شوارتز و دیگران، ۲۰۰۹). پژوهش تاین و دیگران (۱۹۹۴، نقل از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۶) و شوارتز و دیگران (۲۰۰۹) نشان می‎دهند که گزارش والدین و نوجوانان از کنش‎وری خانوادگی با یکدیگر همگرا نیست و درک این تفاوت‎ها فی‎نفسه مهم است. این که کنش‎وری خانوادگی (گزارش نوجوان، و نه گزارش والدین) با متغیرهای هویت و رفتار مشکل‎آفرین ارتباط داشت، تا حدودی مؤید موضع پدیدارشناختی هارتر (۱۹۹۹، نقل از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۶) است. از دیدگاه هارتر، پیوند بین ادراکات خود و رفتار یک فرایند پدیدارشناختی در شخص است که به بهترین نحو از خلال خودگزارش‎دهی اندازه‎گیری و آزمون می‎شود. در مجموع، این نکته را که ارتباط کنش‎وری خانوادگی (گزارش نوجوان)، و نه گزارش والدین، با متغیرهای هویت، به چه میزان حمایت‎کننده دیدگاه پدیدارشناختی هارتر یا منعکس‎کننده سوگیری درون‎گزارشگر است، بر اساس نتایج مطالعه کنونی نمی‎توان تعیین کرد.
ـ این یافته که سردرگمی هویت، و نه انسجام هویت، با پیامدهای منفی نوجوان ارتباط معناداری دارد با پژوهش‎های شوارتز و همکاران (۲۰۰۵ ؛ ۲۰۰۸ ؛ ۲۰۰۹) هماهنگ است. نتایج پژوهش کنونی همراه با این پژوهش‎ها مطرح کننده این هستند که احساس سردرگمِ هویتِ شخصی ممکن است در تصمیم‎گیری منطقی نوجوان، تداخل ایجاد کند. با توجه به اینکه نوجوانان در اوایل نوجوانی می‎توانند در جنبه‎های خاصی از هویتشان احساس منسجمی داشته باشند و در جنبه‎های دیگری احساس سردرگم (هارتر، ۱۹۹۹، نقل از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۹)، خیلی احتمال دارد که انسجام هویت و سردرگمی هویت، هر دو با هم، در یک نوجوان وجود داشته باشد اما همان‎طور که شوارتز و همکاران (۲۰۰۹) خاطرنشان کرده‎‎اند، از این نتایج معلوم نیست که انسجام در دیگر جنبه‎های هویت شخصی، می‎تواند خطر سردرگمی هویت شخصی را جبران کند.
ـ پژوهش کنونی به عنوان اولین پژوهشی که تأثیرات همزمان سه بافت اجتماعی، یعنی، خانواده، مدرسه و گروه همسال را بر رفتار مشکل‎آفرین با واسطه‎گری متغیرهای هویت شخصی مورد بررسی قرار داده، از میان عوامل بافتی، سهم بیشتر بافت خانواده را در تبیین رفتار مشکل‎آفرین با واسطه‎گری هویت سردرگم برجسته ساخته است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر رابطه مرکب عامل بافتی خانواده و هویت با رفتار مشکل‎آفرین را کشف کرد و خط جدیدی از پژوهش‎ها را در مورد اثرات مرکب”خود”و”بافت”بر پیامدهای رفتاری نوجوانان ایرانی گشود. به خصوص، روابط واسطه‎گر در نتایج پژوهش حاضر، مطرح کننده فرض‎های مهمی برای پژوهش‎های آینده در نمونه نوجوانان ایرانی است. کشف ساز و کاری که به واسطه آن هویت سردرگم روابط متغیرهای بافتی و سازگاری نوجوان را واسطه‎گری می‎کند، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
۴ـ۵ محدودیت‎ها
نتایج این پژوهش را باید در پرتو چند محدودیت مهم تفسیر کرد:
ـ شاید جدی‎ترین محدودیت این پژوهش بهره‎گیری آن از طرح مقطعی است.
ـ محدودیتی دیگر و محدودیتی شبیه به محدودیت قبلی، آزمون واسطه‎گری در یک مطالعه مقطعی است. بارون و کنی (۱۹۸۶) در تعریف کلاسیک خود از واسطه‎گری مشخص نساخته‎اند که واسطه‎گری باید با
زمان بررسی شود اما منابع روش‎شناختی متأخرتر (برای مثال، کول[۱۵۲] و ماکسول[۱۵۳]، ۲۰۰۳) بیان داشته‎اند که طرح‎های طولی، آزمون‎های بسیار دقیق‎تری از واسطه‎گری فراهم می‎آورند.
ـ در این پژوهش صرفاً از یک سازه، یعنی، هویت شخصی، برای نشان دادن خرده نظام درونی بهره گرفته شده است.
ـ این پژوهش برای اندازه‎گیری کنش‎وری مدرسه، صرفاً بر ادراکات نوجوان از پیوند با مدرسه و حمایت معلم متمرکز شده است.
ـ اندازه‎گیری کنش‎وری خانوادگی و رفتار مشکل‎آفرین در پژوهش کنونی به گزارش‎های نوجوان و والدین و در مورد والدین نیز به‎طور عمده به گزارش مادران محدود شده است.
ـ در این پژوهش، بافت همسال صرفاّ با حمایتی که نوجوان از سوی همسالان خود دریافت می‎کند، عملیاتی شده است.
ـ در این پژوهش، رفتار مشکل‎آفرین بر حسب رفتار برونی‎سازی‎ شده عملیاتی شده است.
ـ نمونه پژوهش کنونی بر نوجوانان دانش‎آموز شهر تهران و بر یک پایه تحصیلی متمرکز شده است.
۵ـ۵ پیشنهادها
ـ طرح مقطعی بررسی روابط متغیرهای بافتی و هویت را با رفتار مشکل‎آفرین در نوجوانانی که در اوایل دوره نوجوانی به‎سر می‎بردند، در یک نقطه زمانی تسهیل کرد، اما با طرح مقطعی نمی‎توان زنجیره علیّ روابط را قاطعانه تعیین کرد؛ بنابراین، پیشنهاد می‎شود که برای تعیین جهتی که این روابط عمل می‎کنند، مطالعه‎های طولی اجرا گردد.
ـ کشف ساز و کارهایی که به‎واسطه آنها هویت سردرگم روابط بین کنش‎وری خانوادگی و سازگاری نوجوان را واسطه‎گری می‎کند، مهم است و همان‎طور که مطرح شد، ماهیت دقیق روابط بین کنش‎وری خانوادگی، کنش‎وری مدرسه، روابط همسال و هویت با رفتار مشکل‎آفرین با بهره‎گیری از مطالعه‎های طولی امکان پذیر است.
ـ برونفن برنر (۱۹۷۹) حیطه‎های چندگانه از کنش‎وری درون‎شخصی را در الگوی اجتماعی ـ بوم شناختی خود وارد کرده است. علاوه بر این، نیوکمپ و همکاران (نیوکمپ و دیگران، ۲۰۰۳ ؛ لاک و دیگران، ۲۰۰۵ ، نقل از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۶) از شاخص‎های خودکارآمدی و رفتارهای خطرآفرین (برای مثال، مصرف مواد و خطرجویی جنسی) برای نشان دادن خرده‎نظام درونی سود جسته‎اند. اگرچه پژوهش کتونی از اولین مطالعه‎هایی است که هویت را همراه با متغیرهای بافتی به عنوان همبسته نشانگان برونی‎سازی‎شده مورد بررسی قرار داده، لازم است که دیگر ابعاد کنش‎وری درون‎شخصی (برای مثال، هویت اجتماعی، هویت قومی، مفهوم خود، حرمت خود) در مطالعه‎های آتی در نظرگرفته شود.
ـ اگرچه در پژوهش کنونی برای سنجش کنش‎وری خانوادگی هم از گزارش‎های نوجوانان و هم والدین سود جستیم، بهره‎گیری از گزارش‎های مستقل کنش‎وری خانوادگی (برای مثال، مشاهده ) شاید از سوگیری خودگزارش‎دهی‎ها بکاهد. بر همین اساس، در مورد کنش‎وری مدرسه پیشنهاد می‎شود که برای اندازه‎گیری پیوند با مدرسه، گزارش‎های معلم نیز مدّ نظر قرار گیرد.
ـ هر چند در فرهنگ ما، مادران به عنوان مراقب اصلی کودک در نظرگرفته می‎شوند و در پژوهش کنونی هم بر همین مبنا به‎طور عمده از گزارش‎های مادران بهره گرفته شد، پیشنهاد می‎شود که در پژوهش‎های آتی گزارش‎های پدران، خواهران و برادران در مورد کنش‎وری خانوادگی و رفتار مشکل‎آفرین نوجوان مورد استفاده قرار گیرد.
ـ از آنجا که بر اساس نتایج پژوهش کنونی گروه همسال ممکن است نقش بسیار مهمی در نشانگان برونی‎سازی‎شده نوجوان در اوایل نوجوانی داشته باشد، پیشنهاد می‎شود که متغیر دیگر مرتبط با گروه همسال، یعنی، همراهی با همسال منحرف (رفتار ضد اجتماعی همسال)، که نتایج اکثر مطالعه‎ها (برای مثال، باررا و دیگران، ۲۰۰۱) نشان‎دهنده تأثیر آن بر اشتغال نوجوان به رفتار مشکل‎آفرین است، در نمونه ایرانی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
ـ از آنجا که گستره رفتارهایی که می‎توان در اوایل نوجوانی مشکل‎آفرین نامید، وسیع است، گسترش عملیاتی‎سازی رفتار مشکل‎آفرین به رفتارهای درونی‎سازی‎شده در پژوهش‎های آینده، تصویر کامل‎تری از همبسته‎های رفتار مشکل‎آفرین فراهم خواهد کرد.
ـ به دلیل محدود بودن نمونه پژوهش به نوجوانان پایه دوم راهنمایی شهر تهران، در تعمیم این یافته‎ها به دیگر گروه‎های سنی، قومی و پایه‎های تحصیلی جانب احتیاط رعایت شود. پیشنهاد می‎گردد که در پژوهش‎های آینده نمونه‎هایی از دانش‎آموزان پرخطر و متعلق به سطوح اقتصادی اجتماعی متفاوت مورد بررسی قرار گیرند. در پژوهش حاضر، تفاوت الگوهای دختران و پسران در سطح توصیف این الگوها گزارش شد. پیشنهاد می‎شود که در پژوهش‎های آینده با بهره‎گیری از روش‎های آماری پیشرفته، تفاوت جنسی در روابط بین عوامل بافتی، عوامل درون‎شخصی و رفتار مشکل‎آفرین مورد بررسی قرار گیرد.
ـ راه‎هایی که در آنها روابط همسال با سازگاری نوجوان ممکن است از خلال کنش‎وری خانوادگی و هویت عمل کند، نیاز به پژوهش‎های بعدی دارد.
۶ـ۵ نتیجه‎گیری و مضامین
به‎‎رغم محدودیت‎هایی که بیان شد، این مطالعه از طریق گسترش درک ما از علت‎شناسی رفتار مشکل ـ آفرین در نمونه ایرانی، توانست سهمی در پیشینه پژوهشی داشته باشد. این مطالعه رابطه مرکب کنش‎وری خانوادگی و هویت را با رفتار مشکل‎آفرین و نیز رابطه مستقیم کنش‎وری مدرسه را با رفتار مشکل‎آفرین کشف کرده است. بدین ترتیب، تجاربی که نوجوان در خانواده و مدرسه دارد و همچنین احساس خود او بر تحول رفتار مشکل‎آفرین در اوایل دوره نوجوانی تأثیر می‎گذارند. نتایج کنونی مطرح می‎سازند که مداخلاتی که هم بر”خود”و هم بر”بافت” متمرکزند، در پیشگیری یا کاهش رفتار مشکل‎آفرین در نوجوانانی که در اوایل نوجوانی به‎سر می‎برند مؤثرند. اگرچه بی‎تردید مداخله در بافت بوم‎تحولی نوجوان برای پیشگیری از پیامدهای مشکل‎آفرین نوجوان از اهمیت برخوردار است (پانتن، شوارتز، سالیوان، کوتس ورت و شاپوچنیک، ۲۰۰۳)، باید در مداخلات، احساسِ خودِ نوجوان را نیز مورد هدف قرار داد. مداخله در خود و بافت، حداکثر حفاظت را در مقابل خطرهای رفتار مشکل‎آفرین فراهم می‎آورد. اتخاذ راهبردهای مداخله‎ای که برای ارتقای کنش‎وری مثبت در خرده‎نظام‎های خانواده و مدرسه مورد استفاده قرار می‎گیرند همراه با مداخلات مبتنی بر خود، سودمند خواهد بود.
داج و پتیت (۲۰۰۳) بر اساس الگوی پیشنهادی خود تأکید می‎کنند که مشکلات رفتار ارتباطی تعیین ـ کننده‎های چندگانه دارند و هیچ متغیر منفردی به‎طور کامل نمی‎تواند پیامد تحولی را تبیین کند؛ بدین ترتیب هیچ مداخله منفردی هم نمی‎تواند در رهایی از این مشکلات موفق باشد.
بر اساس نتایج این پژوهش، برنامه‎های مداخلاتی که بر ترکیبی از تأکید بر دیدگاه بوم‎تحولی یا بافتی و تأکید بر احساس خود نوجوان مبتنی باشند، برای درک تحول رفتار مشکل‎آفرین در اوایل دوره نوجوانی می‎توانند کارایی زیادی داشته باشند. این پژوهش به بررسی همبسته‎های رفتار مشکل‎آفرین در سطح خرده‎نظام مبتنی بود اما همگام با نظریه بوم‎تحولی بر این باوریم که هر مداخله‎ای که بخواهد تغییرات درازمدت و مؤثری به‎دنبال داشته باشد، باید بر تغییر رفتار و کنش‎وری نه تنها در سطح خرده‎نظام بلکه بر سطوح دیگر بافت ـ یعنی، میان‎نظام و برون‏‎نظام ـ نیز متمرکز شود.
تغییر مثبت در خانواده از خلال والدین و به‎وسیله آنها می‎تواند صورت گیرد؛ چون خانواده قوی‎ترین نظام اجتماعی‎کردن برای رشد سالم کودک و نوجوان است. والدین از خلال تعاملات مستقیم با کودکان و نوجوانانشان و تعامل با دیگرانی که بر تحول کودکان تأثیر می‎گذارند (برای مثال، معلمان و همسالان)، از نزدیک‎ترین‎‎ عوامل شکل‎دهنده بوم‎شناسی اجتماعی کودک محسوب می‎شوند.
بر اساس نتایج پژوهش کنونی، یکی از اهداف برنامه مداخله‎ای در محور خانواده می‎تواند ارتقای دانش والدین در مورد تحول نوجوان و رشد انواع مهارت‎های والدگری در آنها باشد. در این مداخله باید به والدین آگاهی داده شود که آنها مسئولیت نظارت و اداره فعالیت‎های نوجوانانشان را دارند. آنها دست کم باید از این اطلاع داشته باشند که در مدرسه چه اتفاقی می‎افتد و تعامل فعال‎تری با معلمان و مدیران مدرسه داشته باشند, به عبارتی والدین باید، در زندگی تحصیلی نوجوان، افزون بر دیگر حیطه‎های زندگی او مثل حیطه همسال، نقش فعالی داشته باشند.
پدیده جهانی‎شدن در دو دهه اخیر چالش‎های اساسی برای انسان‎ها پدید آورده که بر هویت و نظام ارزشی آنها و به خصوص نوجوانان و جوانان اثری برجسته داشته است (لطف‎آبادی و نوروزی، ۱۳۸۳). تماس نوجوانان با فرهنگ بیگانه از خلال ماهواره، اینترنت، بازی‎ها و سرگرمی‎ها رو به افزایش است که این خود به تشدید شکاف فرهنگی بین والدین با تفکر فرهنگی سنتی و تفکر فرهنگی نوجوانان با ارزش‎های فردنگرانه‎تر کمک می‎کند. بدین ترتیب، تعارض بین والدین و نوجوانان، که قدری از آن در دوره اوایل نوجوانی هنجاری است، بیشتر می‎شود. آگاهی والدین از این پدیده و تجهیز آنها به مهارت‎های حل تعارض برای اداره خشم و دیگر هیجانات منفی نوجوان مفید خواهد بود.
اتخاذ شیوه‎های والدگری متمرکز بر مهار رفتاری، یعنی، راهبردهای والدگری که بر مبنای آنها والدین قوانین و استانداردهای واضح و مشخصی را تعیین کنند، بر فعالیت‎ها و سرگرمی‎های نوجوان و اینکه با چه کسانی وقتش را می‎گذراند نظارت کنند و آنها را زیر نظر داشته باشند و اگر این قوانین و استانداردها زیر پا گذاشته شد، شیوه‎های انضباطی باثباتی اتخاذ کنند، احتمال این را که نوجوان در معرض موقعیت‎های خطرناک و گروه‎های همسال منحرف قرار بگیرد، کاهش می‎دهد و در نتیجه، احتمال اشتغال نوجوان به رفتار مشکل‎آفرین را کم می‎کند. در مقابل، اگر روش‎های مهار رفتاری والدین بی‎ثبات و از موضع اعمال قدرت باشد ـ مثل تهدید، دستورات مستقیم و خشونت بدنی ـ یا اگر مهار والدین، روان‎شناختی باشد، اثر آنها بر رفتار کودک و نوجوان منفی خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:35:00 ق.ظ ]




۱-۱۱-۴- روش های موردنظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

برای تجزیه تحلیل اطلاعات از روش توصیف و تحلیل آماری به ویژه روش تحلیل همبستگی استفاده گردیده و با توجه به این که آزمون فرضیه ها عمدتا مستلزم تحلیل همبستگی است و متغیرهای مورد بررسی کیفی هستند برای آزمون فرضیه ها به طور عمده از روش ضریب همبستگی پیرسون وآزمون t-testاستفاده شده است.
۱-۱۲- محدودیت های تحقیق
۱– معمولاًپژوهش پیرامون موضوعات علوم انسانی پیچیدگی خاصی بر خوردار است و محدودیت هایی را بر محققین در انجام تحقیق تحمیل می کند که برخی از آنها عبارتند از محدودیت های سیاسی ،انسانی ،اقتصادی ،اجتماعی ،و زمانی و…که مشکلاتی را در انجام به وجود می آورند و قابلیت تعمیم را تا حدی زیر سؤال می برد.
در این تحقیق نیز با مشکلاتی از قبیل دوری قلمرو مکانی تحقیق و رفت و آمدهای فراوان و نیز توزیع و جمع آوری پرسشنامه مواجه بوده است.
۱-۱۳- تعریف واژه ها و اصطلاحات تخصصی طرح
۱- سرمایه اجتماعی
روابط دو جانبه تعاملات و شبکه هایی که در میان گروه های انسانی پدیدار می گردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان تعهدات و هنجارهای پیوسته با ساختار اجتماعی یافت می شود .سرمایه اجتماعی را می توان منابعی تعریف کرد که میراث روابط اجتماعی اند و کنش جمعی را تسهیل می کنند.این منابع که از طریق اجتماعی شدن مناسب حاصل می شوند ، در بر گیرنده اعتماد ،هنجارها و شبکه هایی از پیوند اجتماعی هستند که موجب گرد آمدن افراد به صورتی منسجم و با ثبات در داخل گروه به منظور تأمین هدفی مشترک می شوند.
در این تحقیق برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی افراد ابعاد زیر در نظر گرفته شده است .قابل ذکر است که این ابعاد توسط گروه کندی دانشگاه هاروارد تعیین شده است و از طریق پرسشنامه مورد سنجش قرار خواهد گرفت.
۲- رهبری مدنی: رهبری مدنی به میزان مشارکت افراد در گروه‌ها ، باشگاه‌ها ،انجمن‌ها و امور شهر یا مدرسه و نظایر آنها می‌پردازند؛ و این سوال را که فرد تا چه اندازه در این گروه‌ها و انجمن‌ها ،نقش رهبری را ایفا می‌کند ،مد نظر قرار می‌دهد.
۳- مشارکت مدنی: منظور آن است که افراد جامعه تا چه اندازه در انواع گروه‌های گوناگون ، از قبیل گروه‌های مذهبی، گروه‌های حرفه ای، موسسات خیریه و امثالهم، فعالیت می‌کنند.
۴-پیوندهای اجتماعی غیر رسمی:
برخی از جوامع و اجتماعات، سعی در توسعه روابط غیر رسمی داشته، و عضویت‌ها و مشارکت های غیر رسمی را بیشتر ترجیح می‌دهند.در واقع این بعد به سنجش جنبه‌های غیر رسمی سرمایه اجتماعی می‌پردازد.
۵-بخشش و روحیه داوطلبی: این بعد به بررسی میزان عضویت و همکاری اعضا با نهادهای داوطلبانه و خیریه می‌پردازد.
۶-مشارکت مذهبی: مذهب و دین نقش خیلی مهمی در سرمایه اجتماعی ایفا می‌کند؛ افراد بر حسب دین و مذهبی که دارند ممکن است منشأ مشارکت گردند، مانند حضور و فعالیت در امور مساجد تکایا، کلیساها و اماکن مذهبی.
۷-تنوع معاشرت‌ها و دوستی‌ها: اشاره به معاشرت و رفاقت فرد، با طبقات مختلف اجتماعی، نژادها و اقوام و مذاهب و ادیان متفاوت دارد. به عبارتی هرچه فرد با افراد طبقات و گروه‌های متعلق به نژادها و مذاهب گوناگون در ارتباط بوده و با آنها حالت دوستی ایجاد کرده باشد، موجب فزونی سرمایه اجتماعی شده است (الوانی و سید نقوی،۱۳۸۱ :۱۱-۱۴).
۸- رضایت شغلی : رضایت از شغل وضعیتی روانی است که فرد از کار کردن احساس لذت می کند و نگرش مثبت به کار دارد اگرچه رضایت شغلی در نگاه اول یک کیفیت روانی است ولی به شدت از عوامل اجتماعی متأثر است .رضایت اجتماعی به عنوان یک متغیر مستقل می تواند بر پدیده هایی چون افزایش تولید، کاهش ضایعات، افزایش ساعات کار، افزایش کارایی و بهره وری و در واقع پویایی تولید تأثیر بگذارد و به عنوان متغیر وابسته، خود می تواند از عوامل متعددی تأثیر پذیرد.
۹- عوامل سازمانی: هنگامی که کارکنان به سازمانی می پیوندند،مجموعه ای ازخواست ها ،نیازها آرزوها ،آزمودگی های گذشته را که به روی هم انتظارهای شغلی را می آفرینند ،با خود به همراه می آورند .خوشنودی شغلی نشانی از همداستانی توقعات نو خاستهْ انسان با پاداش هایی است که کار فراهم می آورد . (طوسی،۱۶۹:۱۳۷۵ ).
عوامل سازمانی شامل حقوق و دستمزد ،ترفیعات و خط مشی های سازمان می باشد.
۱۰-عوامل فردی: شامل خصوصیات فردی مانند: شخصیت ، نگرش ،درک ،سن ،جنس…می باشد.
فصل دوم
مروری بر مبانی نظری
۲-۱- مقدمه
واژهْ ” سرمایه ” دلالت می کند که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه انسانی یا سرمایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد یعنی ما را قادر می سازد ارزش ایجاد کنیم کارها را انجام دهیم به اهدافمان دست یابیم ، مأ موریت هایمان را در زندگی به اتمام رسانیم و به سهم خویش به دنیایی که در آن زندگی می کنیم ، کمک کنیم وقتی می گوییم سرمایه های اجتماعی زاینده و مولد هستند منظور آن است که هیچ کس بدون آن موفق نیست و حتی زنده نمی ماند .ولی برخی از مردم بر این عقیده هستند که می توانند بدون آن به زندگی خویش ادامه دهند و می اندیشند تنها می توانند مسیر موفقیت را طی کنند . و این عقاید و روشها ، ریشه در اسطورهْ فرد گرایی دارد یعنی فرهنگی که معتقد است هر فردی بر اساس تلاش ها و توانایی ها ی فردی موفق می شود یا شکست می خورد علی رغم اسطورهْ فرد گرایی ، سرمایهْ اجتماعی در دستیابی به موفقیت فردی ، موفقیت شغلی و حتی یک زندگی شاد و رضایت بخش ، نقش مهمی را ایفا کند .
جیمز کلمن یکی از بزرگترین دانشمندان علوم اجتماعی پنجاه سال اخیر ،از فرد گرایی به عنوان رویایی فراگیر جامعهْ نوین یاد می کند این رویا جامعه ای متشکل از افراد مستقل است که هریک برای دستیابی به اهداف مستقل عمل می کنند و به تنهایی به هدف های خود می رسند . کارکرد این سیستم اجتماعی شامل ترکیبی از اقدامات این افراد مستقل است . این رویا یا اسطوره به ما می فهماند که این دنیا واقعاً چگونه کار می کند و اجرای چنین روشی به طور شانسی موفقیت ما را کاهش می دهد ،درآمدهای ما را تنزل می دهد ،پیشرفت ما را محدود می سازد ،توانایی ما را در انجام امور کاهش می دهد و حتی باعث به خطر افتادن سلامتی ،خوشبختی و رفاه مامی شود و تمام فرصت های بزرگ زندگی را از ما سلب می کند . با شناخت نقش روابط می توانیم منابع نهفته ای را کشف کنیم که ما را قادر می سازد در تمام عرصه های مختلف زندگی – کار ،خانواده و اجتماع موفقتر عمل کنیم . حتی اگر ما به اسطوره های فرد گرایی پناه ببریم یا وا نمود کنیم که ما صاحب مطلق سرنوشت خویش هستیم یا این که روابط اجتماعی هیچ اهمیتی برای ما ندارد ، باز هم چهرهْ این منابع ارزشمند پوشیده خواهد ماند حتی استعداد ذاتی نیز به وسیلهْ روابط با دیگران به مرحلهْ ظهور رسیده و تقویت می شود .
مثلاً اگر بازی فوتبال را در نظر بگیریم که یک بازی تیمی است واگر افراد تیم بسیار با استعداد باشند ولی موفقیت افراد در تیم با عملکرد دیگر اعضای تیم در ارتباط است و هوش نیز مانند استعداد ذاتی به وراثت و ژنتیک مربوط است انعطاف پذیری هوش بیانگر تفاوت بین مغز و ذهن است ،یعنی هر کس با مغز فیزیکی متولد می شود ،اما ذهن او در اثر روابطی که با دیگران دارد تقویت می شود .متخصصان اعصاب با تأکید بر این نکته که ” ذهن ماهیتی گروهی دارد و نمی توان ذهن و فکر را از یک مغز به تنهایی و در انزوا به دست آورد ،آن را ذهن اجتماعی می نامند ” و در واقع ذهن انسان در پاسخ به محیط پیچیده و فزاینده اجتماعی تکامل می یابد و یک توانایی ارگانیک ویژه و منسجم برای درک وقایع اجتماعی و روابط انسانی توسعه می یابد. وتحصیلات یکی از اجزای مهم ” سرمایه انسانی ” است سرمایه گذاری فرد در سرمایه انسانی ، به وسیلهْ رفتن به دانشگاه یکی از عناصر اصلی موفقیت فرد محسوب می شود اما این سرمایه گذاری فقط از طریق روابط فرد با دیگران میسر خواهد بود و در واقع سرمایه اجتماعی باعث تسهیل ایجاد سرمایه انسانی می شود و عامل دیگری که در اسطورهْ فرد گرایی باعث موفقیت فرد می شود تلاش فرد است و به طور واضح می توان گفت در توانایی های فکری و فیزیکی ،تفاوت های طبیعی وجود دارد ،اما زمینه های رفتار سازمانی و روانشناسی نشان می دهد که مقدار تلاش افراد به طور قابل توجهی با توجه به بافت اجتماعی تغییر می کند برخی از محیط های کاری تشویق کننده و برخی ناامید کننده هستند و افراد کار و تلاش سخت را در یک کارگاه با تولید بالا نسبت به یک کارگاه با تولید سطح پایین ترجیح می دهند چون باعث ارتقای عملکرد فردی آنان می شود . و مدیران دریافته اند که محیط اجتماعی ،تأثیر شگرفی بر تلاش افراد دارد .و عامل دیگر اسطورهْ فردگرایی بخت و اقبال است که باعث موفقیت فردی می شود ولی افراد خوش شانس با ایجاد یک شبکهْ تار عنکبوتی از روابط برای جمع آوری انواع مختلف اطلاعات ریز و درشت ، شانس خود را برای بودن در مکان مناسب و در زمان مناسب افزایش می دهند و شانس استفاده از موفقیتهای تصادفی را برای خود افزایش می دهند و لویی پاستور [۱۵]در این مورد می گوید : ” شانس برای یک فکر آماده پیش می آید ” و قسمتی از این آمادگی همان ایجاد شبکه ای از روابط است .پس بدیهی است که موفقیت یک مسأله اجتماعی است : یعنی به روابط ما با دیگران بستگی دارد . آنچه که در موفقیت دخیل است و ما معمولاً تمام آنها را مسائل شخصی در نظر می گیریم با شبکه ها کاملاً در آمیخته است . ( واین بیکر، ۲۰۰۲: ۱۶-۲۱)
فوکومایا[۱۶] در رابطه با سرمایه اجتماعی می گوید :نخست باید این نکته روشن شود که سرمایه اجتماعی به این دلیل زیر مجموعه سرمایه انسان نیست چرا این که سرمایه متعلق به گروه ها است و نه به افراد . هنجارهایی که شالودهْ سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند ،در صورتی معنا دارد که بیش از یک فرد در آن سهیم باشد.گروهی که حامی سرمایه اجتماعی اند ممکن است به کوچکی دو دست باشند که با یکدیگر تبادل اطلاعات می کنند یا در پروژه ای مشترکاً همکاری می کنند ،یا ممکن است در مقیاس بزرگتری تمامی یک ملت باشد دوم سرمایه اجتماعی با توجه به علم سیاست و علم اقتصاد لزوماً چیز خوبی نیست در این علوم همکاری و همیاری برای تمام فعالیت های اجتماعی خواه خوب یا بد ،ضروری است . به عنوان مثال ،مافیا و کوکلوس کلان هر دو از گروه های اجتماعی خشن و آدم کش هستند اما با این وجود بخش مکمل جامعهْ مدنی آمریکا به حساب می آیند . در زندگی اقتصادی ،همکاری گروهی برای صورتی از تولید ضروریست ،اما هنگامی که تکنولوژی یا بازار تغییر می کند ،نوع متفاوتی از هماهنگی و احتمالاً مجموعهْ متفاوتی از اعضای گروهی ،الزامی می شود . قوای داد و ستدی که تولید را در روزگاران پیشین تسهیل می نمود ( روابط) ، بعدها خود به عنوان موانعی در تولید محسوب گردید . برای دنبال کردن نماد اقتصادی می توان گفت که در این رابطه سرمایه اجتماعی می تواند منسوخ گردد و در صورت حساب های دخل و خرج سرمایه اقتصادی ( اینترنت) مستهلک شود.
شواهد محکمی بیان می کند سرمایه اجتماعی باعث تقویت فعالیت های سازمانی می شود از جمله تحقیقی که در سال ۱۹۹۸ توسط مرکز توسعه نیروی کار انجام شد ، ۷۰% دانشی که در محیط های کاری آموخته می شود ،توسط روابط غیر رسمی منتقل می شود شرکت های هوشمند ،با آگاه شدن از دانش مورد نیاز شرکت با ایجاد سرمایه های اجتماعی به عنوان یک شایستگی سازمانی ،این دانش را به مرحلهْ اجرا می گذارند .و دنیای بازار شفاهی بهترین بازاریاب ها در رقابت های بازاریابی خود با بهره گرفتن از قدرت شبکه های اجتماعی ،محصولات و خدمات جدید را به بازار ارائه می کنند و از اشباع بازار برای محصولات قبلی مطمئن می شوند .
سرمایه اجتماعی بر استفاده ،عملکرد و موفقیت اتحادهای استراتژیک تأثیر می گذارد .برای مثال شرکای متحد و سازگار ،اغلب یکدیگر را توسط تماس های اجتماعی پیدا نموده اند تحقیقات نشان می دهد هر چه یک شرکت ،متحدان استراتژیک بیشتری داشته باشد این کار باعث پدید آمدن متحدان بیشتری در آینده می شود افرادی که از سرمایه اجتماعی غنی برخوردارند حقوق بهتری دریافت می کنند و سریع تر در سنین پایین ترفیع می شوند و این موضوع در بسیاری از تحقیقات ثابت شده است ران بارت[۱۷] جامعه شناس از دانشگاه بازرگانی شیکاگو از پیشگامان تحقیقات در این زمینه است او به این نتیجه رسید که سرمایه اجتماعی در قالب فرصت های کار آفرینی این نتایج را به همراه دارد هنگامی که یک شبکه شامل حفرهای ساختاری یا شکاف است فرصتهای کارآفرینی به وجود می آید یک حفرهْ ساختاری به این معناست که یک فرد با دو نفر دیگر ارتباط مستقیمی داشته باشند .توان بالقوهْ ایجاد ارزش در این حالت بسیار واضح است به همین دلیل است که سرمایه اجتماعی با این سودمندی ها مرتبط است یعنی افراد از طریق سرمایه اجتماعی خود ، ایجاد ارزش می کنند و افراد می توانند بدین طریق برای پروژه های خود از حمایت های مالی ، سیاسی ، اجتماعی برخوردار شوند.
سازمان های امروزی ،قدرت رسمی و اجباری در آنها به عنوان سرچشمهْ نفوذ ،درحال کمرنگ شدن است درحالی که تأثیر تخصص و موقعیت شبکه ای درحال افزایش ،تبدیل شدن به یک شبکه بخش عمده ای از مدیریت است .پس مدیران برای افزایش موفقیت علاوه بر وظایف فنی مسئول ایجاد شبکه در سازمان های خود هستند.
سرمایه اجتماعی برای کسب و جلب سرمایه برای فعالتهای جدید و پر مخاطره نقش حیاتی دارد بر خلاف تعقل عامه ،سرمایه گذاران اندکی با بهره گرفتن از فنون رسمی که بر اساس روش های پیچیده تجزیه و تحلیل مالی صورت می گیرد ،تصمیم گیری نمی کنند تحقیقات نشان می دهد که ۷۵% از مشاغل جدید و تازه تأسیس ،مسائل مالی خود را از طریق شبکه ارتباطات (شبکه های اجتماعی که از سرمایه جویان و سرمایه گذاران تشکیل شده است) سرمایه گذاری غیر رسمی تأمین می کنند .
سرمایه اجتماعی مناسب ،مدیر شرکت را قادر می سازد تا به صورت موفقیت آمیزی در برابر تلاش های دیگر شرکت ها ،برای تصاحب شرکت او پایداری کند اعضای یک تیم ارشد مدیریتی که با گروه های شغلی و اجتماعی سرآمد و نخبه ،ارتباطات مناسبی دارند بهتر می توانند مانع از پیشنهادهای غیر دوستانهْ خرید شرکت شده یا در برابر آن مقاومت کنند .یک گروه ارشد مدیریتی که روابط خوبی دارد ،بهتر می تواند فنون مقابله با تصاحب شرکت را فرا گرفته و از آنها استفادهْ بهینه کند .
انجام امور تجاری در کشورها به یک دولت با ثبات ،شریف ،مسئول و قابل اعتماد نیاز دارد کیفیت و چگونگی دولت با توجه به غنی بودن سرمایه اجتماعی مانند شبکه های تعاون و همکاری ، معیارهای مشارکت مدنی و روحیهْ اعتماد تغییر می کند .
رابرت پوتنام[۱۸] در تحقیقات ۲۵ سالهْ خود دربارهْ دموکراسی در ایتالیا به این مطلب پی برده است که مناطقی که از سرمایه اجتماعی قوی برخوردار هستند شاهد توسعهْ بیشتر اقتصادی و دولتهای محلی مسئول بوده اند ، اما مناطقی که سرمایه اجتماعی ضعیفی دارند از این جهت بسیار آسیب پذیر هستند .تحلیل ها در مورد ادعاهای او در مورد این که دموکراسی به سرمایه اجتماعی نیاز دارد با وی موافق اند .بدون سرمایه اجتماعی ، دموکراسی از بین می رود یا هرگز ریشه نمی گیرد .
نظریات ارتباطی جدید روانشناسی بحث می کند که یک مشوق و انگیزهْ اولیهْ زندگی “مشارکت” است یعنی رشد و پیشرفت در ارتباط با دیگران .توسعهْ شبکه های ارتباطی در نهایت به خوشبختی ، رشد و بالندگی ،رضایت و زندگی هدف دار منجر می شود .افرادی که شبکه های ارتباطی خوبی دارند از سلامتی جسمی و روحی بهتری سود می برند .اثرات ارتباطات در افزایش سلامتی افراد طی مطالعات و تحقیقات فراوانی به اثبات رسیده است اثرات این ارتباطات را می توان از کاهش خطر ابتلا به بیماری های جدی تا رهایی از سرماخوردگی معمولی طبقه بندی نمود عواملی مانند کم خوابی ،خودداری از مصرف الکل ،سطوح بالای ترشح غدد فوق کلیوی ،درون گرا بودن ، سیگار کشیدن ،خود داری از مصرف الکل همگی تا حدی در ارتباط با شبکه های اجتماعی هستند و احتمالاً مهمترین یافتهْ تحقیقات این است که افرادی که از شبکه های اجتماعی مناسب برخوردارند طول عمر بیشتری دارند. بسیاری از افراد تصور نادرستی از سرمایه اجتماعی دارند و آن را ایجاد و استفادهْ ماهرانه از روابط به منظور کسب منافع شخصی و اهداف ابزاری و فنی مقاصد شرورانه می دانند از دیدگاه اخلاقیات سرمایه اجتماعی ، افراد باید وظیفهْ اخلاقی خود را نسبت به روابطی که آگاهانه ایجاد و مدیریت می شوند شناسایی نمایند و نباید به طور مستقیم فقط به دنبال فواید شبکه ها بود و بر آنچه می توان از شبکه ها به دست آورد تمرکز نمود بهترین راه این است که خود را از حالت داد وستد کنار کشید و به این مسأله دقت نمود که چگونه می توان به دیگران کمک نمود و بدون آن که از آنان در مقابل انتظار کمک داشت در عمل استفاده از سرمایه اجتماعی به این معنی است که از شبکه های خود برای کمک به دیگران استفاده کنیم و ایجاد شبکه ها مهمترین حالت از مشارکت در این جهان است .اگر چه مردم ،اغلب جهان را به صورت مجموعه ای از گروه ها می بینند ولی عملکرد آنان در درون شبکه ها انجام می شود .در جوامع شبکه ای ،مرزها نفوذ پذیر هستند و تعامل با افراد گوناگون صورت می گیرد ارتباطات بین شبکه های چندگانه تعویض می شوند و سلسله مراتب ( اگر وجود داشته باشد) وسیعتر و تکراری تر است ( بیکر، ۱۳۸۲: ۲۴-۴۰ ?
۲-۱-۲ سرمایه اجتماعی
هر سازمان علاوه بر داشتن ارتباطات درون سازمانی ،دارای نوعی رابطه با محیط پیرامون و بیرون از سازمان است این رابطه که از نوع تاثیرگذار و تاثیرپذیراست می تواند به نحوی به عنوان سرمایه اجتماعی آن سازمان قلمداد شود دراین خصوص فعالیت در راستای افزایش میزان سرمایه اجتماعی با بهره گرفتن از مدیریت ارتباطات ،یکی از کلیدی ترین و عمده ترین فعالیت های ساز مان ها می باشد . سرمایه اجتماعی به نوبه خود ،هنگامی به وجود می آید که روابط میان افراد به شیوهایی دگرگون می شود که کنش را تسهیل می کند (عبدالهی،۲۰۰۹ :۲-۳۹).
در این قسمت برای روشن تر شدن مفهوم سرمایه اجتماعی از سرمایه انسانی و فیزیکی توصیفی اجمالی به عمل می آید .سرمایه فیزیکی کاملاً ملموس است و در مهارتها و دانشی که فرد کسب کرده است تجسم می یابد سرمایه فیزیکی و انسانی فعالیت تولیدی را تسهیل می کنند و سرمایه اجتماعی نیز همانند آن عمل می کند .مثلاً گروهی که اعضایش زیاد به یکدیگر اعتماد می کنند ،خواهند توانست کارهای بسیار بیشتر از گروهی که فاقد آن هست انجام دهد (کلمن، ۴۶۴:۱۳۸۵)
سرمایه فیزیکی معمولاً کالایی خصوصی است وحقوق مالکیت به شخصی که در سرمایه فیزیکی سرمایه گذاری می کند این امکان را می دهد منافعی که این سرمایه تولید می کند به دست آورد. بنابراین انگیزه سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی کاهش نمی یابد ،آن گونه که یک اقتصاددان ممکن است بگوید یک سرمایه گذاری نیمه بهینه درسرمایه فیزیکی وجود ندارد ،زیرا کسانی که در مورد سرمایه انسانی از نوعی که در مدارس تولید می شود ،فردی که وقت و منابع خود را سرمایه گذاری می کند منافعی به دست می آورد اما سرمایه اجتماعی درمثلاً انواع ساختارهای اجتماعی که هنجارها و ضمانت های اجرایی برای تحمیل آنها را امکان پذیر می سازد در درجه اول به افرادی سود می رساند که جزء آن ساختار هستند (الوانی و شیروانی،۲۰:۱۳۸۳).
جامعه ای که از سرمایه اجتماعی برخوردار است که مردمان در مراودات با یکدیگر و در ارتباط با سازمان ها ازسهولت ،سادگی وانعطاف بسیار بالایی برخوردار باشند و از این رو برخی از جامعه شناسان مانند کلمن سرمایه اجتماعی را شامل جنبه ای از یک ساخت اجتماعی دانسته اند که روابط و تعاملات افرادی را که درون ساختار هستند تسهیل می کند و مانند دیگر شکلهای سرمایه مولد و زاینده است و دست یابی به اهداف معینی را که در نبود ن آن دست یافتنی نبودند امکان پذیر می سازد.(رضاییان ،۴۳۱:۱۳۸۷).
مفهوم سرمایه اجتماعی در آغاز توسط جامعه شناسان معرفی گردید و در تحقیقات آنان مورد استفاده قرار گرفت . این مفهوم به تدریج توجه اندیشمندان سایر رشته های علوم اجتماعی را به خود جلب کرد و در دهه های اخیر علاوه بر اینکه در جامعه شناسی ،علوم سیاسی و اقتصاد مورد استفاده قرار گرفته است در رشته های سازمان و مدیریت نیز طرفداران بسیاری پیدا کرده است(الوانی و شیروانی ،۱۶:۱۳۸۳).
محققان بر مفهوم سرمایه اجتماعی به منزله یک تشریح جامع برای بیان دلایل اینکه چرا بعضی جوامع قادرند تا مشکل های جمعی را با همکاری یکدیگر حل نمایند در حالیکه بعضی جوامع در متحد کردن افراد حول هدف های مشترک ناتوان هستند ،متمرکز می گردند.(Brehn & rhan,1997:1000).
امروزه نقش سرمایه اجتماعی از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان و جوامع بسیار مهم تر است و شبکه های روابط جمعی و گروهی به رابطه میان انسان ها ،سازمان ها و انسان ها وسازمان ها با سازمان ها انسجام می بخشند.در صورت عدم وجود سرمایه اجتماعی سایر سرمایه ها اثر بخشی خود را از دست می دهند و پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و مشکل می گردد(الوانی و شیروانی ،۱۶:۱۳۸۳).
سرمایه اجتماعی یک مفهوم جمعی است که مبنای آن در رفتارها ،نگرش ها و استعدادهای فردی قرار دارد (Brehn & rhan,1997:1000).
۲-۱-۳- تعریف سرمایه اجتماعی تعریف رایج سرمایه اجتماعی در جریان اصلی جامعه شناسی آمریکایی ، به ویژه در روایت کارکرد گرایانهْ آن ،عبارت است از روابط دو جانبه ،تعاملات و شبکه هایی که در میان گروه های انسانی پدیدارمی گردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی ،به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختاراجتماعی یافت می شود . در مقابل جامعه شناسی اروپایی این مفهوم را در بررسی آن موضوع به کار می گیرد که چگونه تحرک پیوندهای مربوط به شبکه های اجتماعی ،سلسله مراتب اجتماعی در افزایش برخی ویژگی ها ،مانند آموزش ،تحرک اجتماعی ،رشد اقتصادی ،برتری سیاسی و در نهایت توسعه است .سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان وجود مجموعهْ معینی از هنجارها یا ارزش های غیر رسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است در آن سهیم هستند .مشارکت در ارزش ها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی گردد ،چرا که ارزش ها ممکن است ارزش های منفی باشد .هنجارهایی که سرمایه اجتماعی تولید می کنند اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت ،ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:35:00 ق.ظ ]




در این مورد رفتار سیاست خارجی ایران در قبال اسرائیل در دوره شاه به گونهای بود که تنها به تحقق منافع مادی حاصل از مناسبات پنهان با اسرائیل میپرداخت. شاه بدون در نظر گرفتن ارزشهای ایدئولوژیک در نقش یک رئالیست تمام عیار در پی تحقق منافع مادی بود. به نظر میرسد در این مورد دو دلیل برجسته وجود دارد اولی به روابط بسیار نزدیک ایران و ایالات متحده برمیگشت که لزوم رابطه با اسرائیل را ضروری مینمود ودوم بیم شاه از امکان ایجاد یک جبههی متحد عربی بر علیه ایران بود که به نوبهی خود رابطه با تل آویو را توجیه مینمود.
اما عوامل تعیین کننده رفتار جمهوری اسلامی ایران در قبال اسرائیل عامل‌های عینی مادی نیستند. و به نظر میرسد که از ارزشهای ایران اسلامی نشات گرفته باشند. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به جای تحصیل منافع مادی و عینی، بیشتر به تزریق ارزشهای معنوی و بایستههای فرهنگ اسلامی مشغول است. طبیعی است چنین درکی موفق به ایجاد و استفاده از فضاهای عقلانی و غیرارزشی سیاستورزی نشود و به یک منطق احساسی و باورمند مسلح شود.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال اسرائیل به صورت ترکیبی از هنجارها و ترجیحات ارزشی جلوهگر میشود. بدین معنا سیاست خارجی دیگر به معنای استراتژیهایی برای هدایت کنشهای دولت در جهت بیشینهسازی منافع مادی صرف نیست، بلکه تلاشی است برای کسب آنچه که در عرصه جهانی خوب میپندارد.[۹۳]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نبود عمق استراتژیک و دغدغه همیشگی امنیت سبب شده است که رژیم اسرائیل سیاست امنیت ملی را براساس سطوح داخلی، منطقهای و بین المللی محیط امنیتی خود شکل دهد. به طوری که بروز هر گونه تغییری در این سطوح، به تحول سیاستهای امنیتی و نظامی خواهد انجامید.
به طور کلی، سه عامل عدم مشروعیت، موقعیت ژئوپلتیک نامطلوب و جمعیت اندک تصحیف کننده امنیت ملی رژیم اسرائیل به شمار میروند. در این راستا، رژیم اسرائیل به منظور افزایش مشروعیت خود و رفع نگرانیهای امنیتی، به دنبال ایجاد و تقویت روابط خود با کشورها ویافتن هم‌پیمانان منطقهای بوده است. نزدیکی به جمهوری آذربایجان و هند در اولویت این تلاشها قرار میگیرد.
الف- روابط هند و اسرائیل
اسرائیل از بدو تاسیس به ایجاد رابطه حسنه با کشورهای بزرگ آسیایی از جمله چین و هند علاقمند بوده است. دشمنی اعراب با اسرائیل سبب شد که این رژیم در منطقه منزوی و مجبور شود برای یافتن دوستان و بازارهای اقتصادی به فراتر از همسایگان عربی خود بیندیشد.
در سپتامبر ۱۹۵۰، هند اسرائیل را به رسمیت شناخت اما روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل برقرار نکرد و در سال ۱۹۵۳ تنها اجازه بازگشایی یک کنسولگری را در بمبئی صادر کرد. مسلمانان هند تمایل داشتند از آرمان اعراب حمایت کنند ولی دولت هند نمیخواست موجب رنجش اقلیت مسلمان خود شود. اسرائیل که در سالهای نخستین تاسیس، سیاست عدم تعهد را در پیش گرفته بود در پی گسترش روابط با هند به عنوان یکی از کشورهای برجسته عدم تعهد بود اما در این راه به موفقیتی دست نیافت.
کمک نظامی محدود اسرائیل به هند در جنگ این کشور با چین در سال ۱۹۶۲ و جنگ با پاکستان (سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۷۱)، همکاری اندک سرویسهای جاسوسی هند و اسرائیل چندین سال، هیچ‌ یک در سیاست هند در قبال اسرائیل تغییر ایجاد نکرد. اما با وقوع دو رویداد داخی و خارجی سیاست دهلی نو در برابر تل‌آویو با چرخش مواجه شد.
پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی عامل خارجی تغییر در سیاست هند نسبت به اسرائیل بود و از سوی دیگر ترقی حزب باراتیا جاناتا[۹۴] در نظام سیاسی هند برخی تردیدها را در مورد اسرائیل از بین برد. از نظر حزب بار اتیاجاناتا که رویکردی ناسیونالیستی و تفکر هندویی داشت. اسرائیل بار دیپلماتیک به شمار نمیرفت. به این دلیل که این رژیم متحدی بالقوه علیه پاکستان و اسلام افراطی بود.[۹۵] اما عامل مهم دیگری که هند را ترغیب به گسترش روابط خود با اسرائیل کرد به آغاز مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل پس از جنگ خلیج فارس برمیگردد. بیانیه رسمی آغاز روابط دیپلماتیک کامل هند با اسرائیل در ۲۹ ژانویه ۱۹۹۲ اعلام شد که به طور ویژه با دیدار آینده ناراسیها رائو، نخست وزیر هند از آمریکا مرتبط بود.[۹۶]
اما نقطهی عطف روابط هند و اسرائیل به دیدار آریل شاورن از هند مربوط میشود که به عنوان نخستین دیدار یک نخست وزیر اسرائیل از هند فرصت مهمی را برای دو طرف ایجاد کرد تا در بالاترین سطح به گفتگو بنشینند. یک نقطه مشترک بزرگ میان این دو کشور درگیری هر دوی آنها با مشکلات قومی و مذهبی است. اما دلیل و یا به عبارتی ترس مشترک دهلی نو و تل آویو به زرادخانه هستهای پاکستان مربوط است. این کشور که از بی ثباتی سیاسی و اقتصادی رنج میبرد و مکان مناسبی برای رشد گروه های رادیکال اسلامی به شمار میرود.
زرادخانه این کشور که میتواند به دست اسلام گرایان افراطی بیفتد عامل مشترک تهدیدزا برای هند و اسرائیل و نیز یکی از محرکهای نزدیکی این دو به شمار میرود.
روابط نظامی هند و اسرائیل با فرستادن اولین وابسته نظامی از سوی هند در آوریل ۱۹۹۷ جنبه رسمی پیدا کرد. پیش از آن یعنی در سال ۱۹۹۶ دو قرارداد مهم نظامی نیز بین دو کشور به امضا رسید. قرارداد تولید و به روزرسانی تجهیزات الکترونیک هوایی و نیز قرارداد خرید سیستم پیشرفته کنترل مانور رزم هوایی.[۹۷]
در سال ۲۰۰۰، وزیر دفاع هند برای خرید هواپیماهای بدون سرنشین با نیروی هوایی اسرائیل قراردادی با قیمت ثابت هر هواپیما ۲/۷ میلیون دلار امضا کرد.
از مهمترین خریدهای نظامی هند از اسرائیل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– خرید سیستم پیشرفته کنترل مانور رزم هوایی ۱۹۹۶.
– خرید دو کشتی گشتزنی دو ورا ام کی -۲، ۱۹۹۷.
– خرید هجده هواپیمای بدون سرنشین از نوع هرون، ۲۰۰۳.
– خرید سیستم پیشرفته ضد موشک باراک، ۲۰۰۳.
– خرید فناوری تولید موشکهای ضد زرهی اسپایک و موشکهای هوا به هوایی پیتون ۴ از رافائل.[۹۸]
به روشنی میتوان به عمق نفوذ و تاثیرگذاری اسرائیل در هند دست یافت. این رژیم دارای اهرمهای قوی برای نفوذ و ایجاد رابطه با کشورهای مختلف است اما بدون شک بزرگترین اهرمها، همانا تکنولوژی پیشرفته نظامی این کشور است که نه تنها از طریق صادرات راه را برای روابط گسترده تر باز میکند بلکه بادر نظر گرفتن لزوم پشتیبانی فنی و اطلاعاتی و یا تعمیرات احتمالی به حضوری ماندگار در کشور وارد کننده دست مییابد.
علائق مشترک دو کشور برای توسعه مناسبات
– جنگ کم شدت: هر دو کشور با گروههایی که از خارج تغذیه میشوند در حال مبارزه هستند. اسرائیل با حماس و هند با جدایی طلبان کشمیر. این امر راه را برای موافقتنامه همکاری دو کشور در مبارزه با تروریسم هموار کرد.
– توافقنامههای فضایی: آژانس های فضایی هند و اسرائیل در نوامبر ۲۰۰۲ توافقنامه همکاری امضا کردند.
– اسلام افراطی: وحشت مشترک از تفوق اسلام گرایان افراطی در اطراف مرزها لزوم بهره مند شدن از تجربیات مشترک در امنیت مرزی را به طرفین گوشزد کرد.[۹۹]
همانطور که مشاهده شد هندوستان خریدار مناسبی برای تسلحیات اسرائیل به شمار میرود. اسرائیل دومین تامین کننده تکنولوژی های مدرن دفاعی، سیستمهای جنگ الکترونیک و تجهیزات موشکی و راداری هند است. در واقع این دو کشور در استراتژی جدید سیاست خارجی خود یکدیگر را مناسب اهداف خویش یافتهاند. اسرائیل برای هندوستان منبع قابل اتکایی در جهت مدرنیزه کردن پروژه های جدید دفاعی به شمار میرود. و هند نیز برای اسرائیل یک بازار اقتصادی بکر و یک دوست بزرگ در استراتژی پیرامونی آن کشور محسوب میشود.
هند که پیوسته در راستای منافع خود اقدام به طراحی سیاست خارجی می‌کند وتا جایی که امکان پذیر باشد خود را درگیر بحران های منطقهای چه به عنوان بازیگر درگیر و چه به عنوان بازیگر میانجی نمیکند طرح پرتاب یک ماهواره اسرائیلی را عملی نموده است.
در سطح راهبردی، ملاحظات دو طرف بر این مبنا استوار است که اسرائیل به هندوستان به عنوان یک قدرت در حال ظهور در آسیا مینگرد که میتواند بر روندهای جاری استراتژیهای منطقهای تاثیرگذار باشد، هندوستان نیز به اسرائیل به منزله تامین کننده ادوات نظامی و تکنولوژی های پیشرفته صنعتی و کشاورزی مینگرد و ضمن پیش بینی مخالفتهایی در داخل و خارج به ارزیابی نهایی میزان سود و زیان رابطه با اسرائیل میپردازد.
سود و زیانی که به زعم دهلی نو در آن کفه سود سنگینتر از زیان است. بدیهی است که درصورت بروز درگیری میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل، با توصیف جنبه‌های گوناگون مناسبات دهلی نو- تل‌آویو بهترین واکنش هند در قبال جمهوری اسلامی ایران سکوت خواهد بود.
ب- روابط ایالات متحده امریکا و اسرائیل
امریکا در کمکهای عظیم مالی و نظامی خود به اسرائیل، حد و مرزی نمیشناسد و هیچ شروطی را هم برای آن تعیین نمیکند. اگر این مساعدتها به سایر کشورها به صورت اقساط سه ماهه صورت میگیرد و اگر از آنها خواسته میشود. وجوه دریافت شده خود را در ایالات متحده هزینه کنند، اسرائیل از همه این قیودات رها است. در واقع هیچ دلیل استراتژیک و یا هیچ الزام اخلاقی، قوی‌تر از لابی قدرتمند یهودیان ایالت متحده را وادار به این همه مساعدت به اسرائیل نمیکند. در طی چند دهه گذشته و به ویژه از زمان جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷، نقطه ثقل سیاست خاورمیانهای ایالات متحده امریکا رابطه این کشور با اسرائیل بوده است.[۱۰۰]
از زمان جنگ اکتبر سال۱۹۷۳، واشنگتن از اسرائیل در همان سطحی که از هر کشور دیگری هم پشتیبانی مینمود حمایت میکرد. از سال ۱۹۷۶، این حمایت شامل پرداخت سالانه کمکهای عظیم و مستقیم اقتصادی و نظامی شد و این در مجموع بزرگترین کمکی بود که از زمان جنگ جهانی دوم صورت میگرفت و به راحتی بالغ بر ۱۴۰ میلیارد دلار بود اسرایئل حدود سه میلیارد دلار کمک مستقیم راهر سال دریافت میکرد. که تقریبا شامل یک پنجم بودجه کمکهای خارجی ایالات متحده امریکا بود این سخاوتمندی زمانی برجسته میشود که روشن شود، اسرائیل اکنون بادرآمد سرانه تقریبا برابر با کره جنوبی یا اسپانیا، جزو کشورهای صنعتی ثروتمند محسوب میشود.[۱۰۱]
از بسیاری از دریافت کنندگان کمکهای امریکا خواسته میشود که همه پولهای دریافتی خود را در ایالات متحده امریکا خرج کنند اما به اسرائیل اجازه داده میشود ۲۵% این کمکها را به یارانه بخش صنعتی خود اختصاص دهد.[۱۰۲] در دوران جنگ سرد اسرائیل وزنه قابل اتکایی برای ایالات متحده امریکا به شمار میرفت و برتری نظامی اسرائیل در برابر اعراب که از سوی شوروی حمایت میشدند به عنوان یک ابزار برای رضایت روانی بلوک غرب در برابر بلوک شرق به شمار میرفت.
یک دلیل در مورد سوال برانگیز بودن ارزش استراتژیک اسرائیل این است که رفتار اسرائیل با ایالات متحده مثل رفتار یک متحد صادق نیست. مقامات اسرائیلی بارها خواسته های امریکا را نادیده میگیرند و به قولهایشان علمی نمیکنند مثل تعهد به توقف شهرکسازی و یا خودداری از ترورهای هدفمند رهبران فلسطینی که به گونهای برخی را بر آن داشته است تا از این گونه اقدامات اسرائیل به عنوان تروریسم دولتی نام برند.
باید گفت که اسرائیل بیشترین عملیات جاسوسی را علیه امریکا، در مقایسه با دیگر متحدان این کشور انجام داد. علاوه بر مورد جاناتان پولاد، که مقادیر زیادی از اطلاعات طبقهبندی شده را در اوایل دهه ۱۹۸۰ به اسرائیل منتقل کرد که حتی این اطلاعات به اتحاد شوروی هم انتقال یافت تا این کشور نیز ویزاهای بیشتری را جهت خروج یهودیان از شوروی صادر نماید،[۱۰۳] در سال ۲۰۰۴ نیز فاش شد یک مقام کلیدی پنتاگون به نام دلاری فرانکلین اطلاعات طبقهبندی شده را به یک دیپلمات اسرائیلی منتقل کرده است.
اسرائیل تنها کشوری نیست که در امریکا دست به جاسوسی زده است ولی تمایلش به جاسوسی در کشوری که مدافع اصلی آن است بسیار تامل برانگیز مینماید. درو اقع اگر حمایت و کمک ایالات متحده امریکا از اسرائیل در جنگ سرد توجیه‌پذیر مینمود اما هرگز پس از آ حمایت همه جانبه از این کشور درراستای منافع ملی ایالات متحده قرار نمیگیرد و تنهاست که باید به تاثیر لابی یهود و قدرت بزرگ آن در امریکا به عنوان محرک اصلی اقدامات واشنگتن در برابر تل‌آویو پی برد.
در واقع بسیاری از کشورهای دور و نزدیک به اسرائیل یکی از دلایل عمده نزدیکی خود به این کشور را در امکان استفاده از لابی یهود در ایالات متحده به نفع کشور خود تلقی میکنند.
براساس یک ارزیابی که در سال ۲۰۰۵ توسط مرکز مطالعات جانی وابسته به دانشگاه تل‌آویو صورت گرفت موازنه استراتزیک به طرز معنی داری به نفع اسرائیل است و این شکاف کیفی میان توانایی نظامی و نیروی بازدارنده آن و همسایگانش به خوبی مشهود است.
باید اذعان داشت تاثیر اسرائیل به واسطه نفوذ لابی یهود بر سیاست خارجی و به مخصوص سیاست خاورمیانه‌ای ایالات متحده امریکا بسیار بیشتر از تاثیر ایالات متحده بر سیاست خارجی منطقهای رژیم صهیونیستی بوده است در واقع جز یک مورد که به حمله مشترک نیروهای نظامی انگلیسی و فرانسوی، همراه با نظامیان اسرائیلی به کانال سوئز مربوط میشود. امریکا هرگز با صراحت و قدرت با اسرائیل رو به رو نشده است و البته علت فشار امریکابه نیروهای مهاجم، مبنی بر ترک مخاصمه اولتیماتوم شوروی و بیم از برخورد هستهای بود. این رژیم با ظرافت خاصی در بسیاری از اوقات خود را دنباله رو سیاستهای ایالات متحده معرفی کرده است اما هرگز از ضرورت یک اقدام مستقل در مواقعی که احساس خطر کرده دریغ نکرده است. مانند حمله به تاسیسات نظامی عراق.
حال این سوال مطرح میشود که درصورت عدم موافقت ایالات متحده با طرح حمله نظامی به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران آیا امکان اقدام خودسرانه و مستقل از جانب تل آویو وجود دارد؟
پاسخ با توجه به الگوهای رفتاری این رژیم در گذشته بله خواهد بود. امنیت که دغدغه همیشگی این رژیم است. اسرائیل را مجبور به تحرک در کشورهایی نموده است که نتایج حاصل از آن به گونهای به نیازهای امنیتی این کشور پاسخ دهد. یکی از این کشورها که جایگاه به راستی بزرگی را در سیاست خارجی اسراییل به خود اختصاص داده است، جمهوری آذربایجان است. در این قسمت به چند دلیل مهم که مشوق این رژیم در نزدیکی به آذربایجان بوده است را نام میبریم.
– نفوذ مستقیم و بلاواسطه در کشوری که ماهیت آن اسلامی است و پیوندهای فرهنگی عمیقی با بزرگترین دشمن اسرائیل یعنی جمهوری اسلامی ایران داشته است، علاوه بر ایجاد فرصت برای امور جاسوسی و دشمن شناسی، به تضعیف بعد اسلامی کشمکش اسرائیل و فلسطین کمک شایانی میکند همانا که اسرائیل با دوستی با جمهوری آذربایجان نشان میدهد که در نزدیکی به یک کشور شیعه مسلمان ناتوان نیست و در واقع از خود چهره کشوری را نشان میدهد که درصورت درک شدن قادر به درک کردن خواهد بود.
– تامین منافع امنیتی و به خصوص ایجاد جو روانی علیه جمهوری اسلامی ایران. حضور اسرایئل در نزدیکی مرزهای حمهوری اسلامی تاثیرات روانی غیرقابل انکاری را در پی خواهد داشت.
– تقویت طرح خاورمیانه بزرگ با گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز.
– تامین منابع اولیه از جمله منابع غنی انرژی از جمهوری آذربایجان.
– ایجاد بازارهای اقتصادی و بهره مند شدن از بستر مناسب و پرسود سرمایهگذاری در جمهوری آذربایجان حفظ و تقویت بازارهای پیشین و تلاش برای یافتن بازارهای جدید از اولویتهای سیاستهای اقتصادی رژیم صهیونیستی محسوب میشوند.
– کامل کردن طرح محاصره جمهوری اسلامی ایران که ازجهات شرقی، غربی و جنوبی به دلیل وجود پایگاهای نظامی امریکایی مورد احاطه قرار گرفته است. بدیهی است روابط رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان هر چقدر هم که از سوی مقامات آذری غیرنظامی توصیف شود در افزایش این احساس تهدید موثر خواهد بود.
ج- روابط اسرائیل و چین
سیر روابط تل آویو و پکن طی پانزده سال گذشته در زمینه های مختلف روندی صعودی را طی کرده و والبته در مواردی چون صدور فناوری مدرن نظامی اسرائیل به چین با حساسیتهایی از سوی ایالات متحده همراه بوده است.
پیشینه روابط
اسرائیل جز اولین دسته از کشورهایی بود که در اوائل دهه ۱۹۷۰ و پس از کاهش تنش میان واشنگتن و پکن در دوران نیکسون و با پیوستن مجدد چین به سازمان ملل این کشور را به رسمیت شناخت.
روابط چین و اسرائیل تا پایان جنگ سرد متاثر از فضای آن دوران بود و در واقع پکن به طور طبیعی و سنتی حامی کشورهای عربی و سازمان آزادی بخش فلسطین به شمار میرفت و در جنگهای ادواری اعراب و اسرائیل همسویی بیشتری با اعراب از خود نشان میداد. در اواخر دهه ۱۹۸۰ و زمزمههای تغییر در فضای بین المللی. ارتباطات بین دو طرف افزایش یافت و پس از انجام دیدارهایی در سطح بالا (دیدار محرمانه وزرای خارجه دو کشور در نشست سالانه سازمان ملل در ۱۹۸۷) سرانجام دو طرف در ژانویه سال ۱۹۹۲ آغاز روابط دیپلماتیک خود را اعلام کردند.[۱۰۴]
در طول این سالها تقویت همکاریها در زمینه های تجاری، اقتصادی، تکنولوژیکی ، فرهنگی، کشاورزی، آموزشی و توریسم دردستور کار قرار گرفته است. به طوری که ارزش مبادلات تجاری اسرائیل و چین با رشد سریعی در سالهای اخیر همراه بوده است. ارزش مبادلات تجاری دو طرف در سال ۲۰۰۳، ۶/۱ میلیارد دلار بود که این میزان به ۵/۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۴ و ۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۵ افزایش یافت این مبادلات در سال ۲۰۰۹ بالغ بر ۶ میلیارد دلار عنوان شد.[۱۰۵]
همکاریهای دو طرف در زمینه های تجاری حساسیت برانگیز نبوه است و آنچه دغدغه امریکا در این مورد محسوب می‌شود روابط نظامی پکن – تل آویو است.[۱۰۶] چین به دلیل کشتار میدان تیان آن من در سال ۱۹۸۹ از جانب ایالات متحده و اتحادیه اروپا مورد تحریم تسلیحاتی قرار گرفته است و روابط نزدیک نظامی این کشور با اسرائیل برای تامین تسلیحات پیشرفته نظامی و مهمتر از آن دستیابی به تکنولوژی مدرن نظامی حائز اهمیت فراوان است در اوائل سال ۱۹۹۲ اسرائیل از سوی امریکا به دلیل انتقال تکنولوژی آمریکایی پاتریوت که یک سیستم ضد موشکی پیشرفته به حساب میآمد مورد انتقاد قرار گرفت در سال ۱۹۹۹ قرارداد صدور تکنولوژی تولیدهواپیماهای جنگندهموسوم به لاوی از سوی تل آویو لغو شد که باز هم این امر تحت فشار آمریکا صورت گرفت اما بزرگترین لغو قرارداد، موافقتنامه فروش رادارهای فالکون با قابلیت سیستم هشدار دهنده بود که دستیابی چین به این تجهیزات این امکان را برای این کشور به وجود میآورد که ۶۰ هدف هوایی را به طور همزمان در فاصله ۲۵۰ مایلی در تمام جهات مشاهده و رهگیری نماید.[۱۰۷]
اسرائیل برای این مساله علاوه بر عذرخواهیهای معمول ۳۵۰ میلیون دلار نیز به چین غرامت پرداخت. با وجود تمام موارد مطرح شده مبنی بر لغو قراردادها از سوی اسرائیل که تحت فشار مستقیم ایالات متحده صورت گرفت، چین به روابط خود با اسرائیل ادامه داد از آنجا که پکن در کنار مسکو از حامیان جمهوری اسلامی ایران تلقی میشوند و همواره بر حل مسالمت آمیز و دیپلماتیک برنامه هستهای کشورمان اصرار ورزیدهاند اما با توجه به روندی که شاید بتوان ازآن با عنوان ایدئولوژی زدایی نام برد. پکن در مواقعی که با تهدید مستقیم منافع ملی خود مواجه شود هرگز در مقابل ایالات متحده و اسرائیل در کنار جمهوری اسلامی ایران قرار نخواهد گرفت. و ابستگی نظامی پکن به تل آویو به ویژه در زمینه بهبود و به روزرسانی کیفی تسلیحات و آن هم به خصوص تسلیحات هوایی به پکن اجازه به مخاطره انداختن این روابط را نخواهد داد. چین ۱۲% از نیازهای انرژی خود را از ایران تامین میکند. اما همانطور که مشاهده شد در قطعنامه اخیر سازمان ملل به همراه روسیه بر علیه جمهوری اسلامی ایران رای داد.
اهداف چین و اسرائیل
اهداف چین و اسرائیل برای گسترش و ارتقای همکاریها با وجود مخالفتهای امریکا (در عرصه نظامی) متفاوت است. چین، اسرائیل را یکی از مهمترین تامین کنندگان فناوری پیشرفته نظامی درجهان میداند و به دلیل این که مورد تحریم تسلیحاتی ایالات متحده و اتحادیه اروپا قرار گرفته است. به اسرائیل به عنوان کشوری که می‌تواند تامین کننده نیازهای نظامی چین باشد مینگرد و در واقع آنچه بر اهمیت روابط نظامی میان دو کشور از دیدگاه چین میافزاید این است که یکی از قابلیت‌های مندرج در استراتژی طراحی نیروهای مسلح چین شبیه سازی تجهیزات نظامی پیشرفته میباشد.
از سوی دیگر تحریم تسلیحاتی چین این امکان را به اسرائیل میدهد که از بازار سودآور و بزرگ تسلیحاتی چین بهترین فرصت را ببرد و چین را به عنوان نخستین خریدار تسلیحاتی خود به حساب آورد و نیز شاید اسرائیل از طریق همکاریهای نظامی با چین خواهان آن باشد که ایالات متحده و اتحادیه اروپا فروش تسلیحات نظامی به کشورهای خاورمیانه را مورد بازنگری قرار دهند و این گونه است که چین به یک اهرم فشار میماند و به هر حال رابطه با چین به جاسوسان ورزیده رژیم صهیونیستی این اجازه را میدهد تا با فنون مختلف و تحت پوششهای مختلف کارشناس نظامی و یا تاجر از پشت پردههای روابط نظامی پکن با پاکستان ، کره شمالی و به ویژه جمهوری اسلامی ایران آگاه شوند.[۱۰۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:35:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم