کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



دانش خاص سیستم سازمانی

دانش خاص سازمان

شکل ۲-۱۴ ابعاد دانش مورد نیاز سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان]۳۴[
در این ماتریس سه نوع دانش خاص نرم افزار، دانش خاص فرآیندهای کسب و کار و دانش خاص سازمان به دو دسته دانش خاص نرم افزار و دانش خاص سازمان(سطرهای ماتریس) خلاصه می شوند و ستون های ماتریس نیز نشان دهنده نقش های اصلی دخیل در پیاده سازی سیستم های سازمانی هستند. توجه به جنبه و نگاه شرکت کنندگان نظرسنجی در تبیین این مدل مورد اهمیت خاصی قرار گرفته است چرا که سیستم های سازمانی اغلب ذینفعان زیادی دارند که هر یک نیز دارای اهداف و اولویت های متناقض هستند. بنابراین به منظور دستیابی به یک نگاه متعادل و جامع، نیازمند تحلیل و درک مقیاس های موفقیت در سطوح مختلف سازمانی هستیم. این مدل نتیجه بررسی تفاوت ها و شباهت های مشاهده گروه های ذینفع مختلف در به کارگیری سیستم سازمانی می باشد. ۴ گروه در نظر گرفته شده شامل موارد زیر می باشند:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(۱) صاحبان فرایند (۲) کاربران راهبردی (۳) کاربران عملیاتی (۴) کارکنان فنی.
در یک تقسیم بندی می توان دانش را بر اساس منبع تولید آن به دانش داخل سازمانی و دانش برون سازمانی تقسیم بندی نمود. دانش داخلی پروژه سیستم های سازمانی در بین پرسنل سازمان، محصور در رفتارها، فرآیندها و نرم افزار سیستم سازمانی می باشد. و منابع اصلی دانش خارجی پروژه سیستم سازمانی مشاورین و فروشندگان نرم افزار هستند.
دانش داخلی که منحصر به فرد، خاص و ضمنی است، نسبت به دانش خارجی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. علاوه بر این دانش داخلی در دستیابی به مزیت های راهبردی به ویژه در سازمان های سود محور اهمیت بسیار ویژه ای دارد. دانش خارجی موجود در محیط بیرون سازمان باعث زایش روش های جدید تفکر در داخل سازمان می شود هرچند که به طور گسترده ای در دسترس رقبای دیگر نیز قرار دارد. تحلیل ارتباط[۶۱]نشان دهنده وجود یک رابطه محکم بین موفقیت و دانش داخلی و همچنین رابطه ضعیف بین موفقیت با دانش خارجی می باشد.
در شکل شماره ۲-۱۵ می توان مدل اصلاح شده را در یک ماتریس ۴ قسمتی ببینیم که شامل موارد زیر می باشد:
(۱) دانش داخلی خاص نرم افزار
(۲) دانش داخلی خاص سازمان
(۳) دانش خارجی خاص نرم افزار
(۴) دانش خارجی خاص سازمان]۳۴[.
دانش سیستم سازمانی
دانش خاص سازمان
دانش داخلی
دانش خارجی
شکل ۲-۱۵ مدل اصلاح شده ابعاد دانش مورد نیاز سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان]۳۴[
مدل یکپارچه بررسی موفقیت سیستم سازمانی از ۳ جنبه نوآوری، انتقال دانش و ویژگی های سازمانی
ویژگی های نوآوری
مزیت اضافی
سازگاری
پیچیدگی
ویژگی های دانش
ضمنی بودن دانش
کیفیت ارتباطات
اعتبار منبع دانش
انگیزه منبع
ظرفیت جذب دانش
ویژگی های سازمان
حمایت مدیریت ارشد
آموزش
تطابق فرآیندها
موفقیت
استفاده
اثرات سازمانی
رضایت کاربر
شکل ۲-۱۶ مدل یکپارچه بررسی موفقیت سیستم سازمانی از ۳ جنبه نوآوری، انتقال دانش و ویژگی های سازمانی]۳۶[
به منظور بررسی پیاده سازی سیستم های سازمانی از جنبه انتقال دانش نیازمند یک مدل جامع و تعمیم پذیر هستیم که سه جنبه موفقیت سیستم های اطلاعاتی، گسترش نوآوری و انتقال دانش را در بر گیرد. مدل نشان داده شده در شکل شماره ۲-۱۶ از ۳ مجموعه متغیر ویژگی های نوآوری، عوامل انتقال دانش و ویژگی های سازمانی (از جنبه موفقیت سیستم های اطلاعاتی) تشکیل شده است که در ذیل به تشریح هریک از این متغیرها خواهیم پرداخت:
ویژگی های نوآوری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 10:11:00 ق.ظ ]




  • درحضور نیروی واندروالس، حین افزایش آرام و شبه استاتیک ولتاژ به نانولوله در سیستم، اثر نیروی واندروالس در نقش نیروی جاذب کششی روی تیر دائماً قویتر شده و طبیعتاً باعث می‌شود ولتاژ پولین نانولوله کاهش یابد. کاهش ولتاژ با فرض صفر نبودن پارامتر غیرموضعی و اثر آن روی ترم‌های نیرویی واندروالس چشمگیرتر می‌شود.
    • در بررسی پارامترهای هندسی نانولوله، افزایش طول نانوسوییچ و کاهش گپ هوایی آن با صفحه زیرین، درکم‌کردن ولتاژ پولین نمایان می‌شود. ولیکن با انتخاب پارامتر غیرموضعی بزرگتر، از روند تغییرات ولتاژ پولین با تغییرات طول نانولوله چنین برداشت می‌شود، که افزایش طول در نانولوله کربنی اثر “نمو طول” در کم‌کردن ولتاژ را کمرنگ می‌کند، و بنظر می رسد نتایج بدست‌آمده از تئوری کلاسیک و تئوری‌ غیرمحلی برای نانوسوییچ‌های کربنی طویل‌تر بهم نزدیکتر می‌شوند.
    • ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در تحلیل دینامیکی نانوسوییچ کربنی و استفاده از روش تقریبی گالرکین، بایستی از مجموعه توابع مکانی مقایسه‌ای استفاده می‌شد که شرایط مرزی طبیعی را ارضا کنند، این مجموعه توابع مکانی همان توابع ویژه یا شکل مود‌های نرمال بدست آمده از حل ارتعاش آزاد مسئله هستند. همچنین لازم به ذکر است، چون ولتاژ یکباره (بصورت تابع پله) به سیستم وارد می‌شد، با چنین فرضی مود شیپ اول تیر به عنوان مود غالب انتخاب شد و معادلات وابسته به زمان حل شدند.
در تحلیل دینامیکی نتایج زیر بدست‌آمد:

  • در حالت دینامیکی، به‌خاطر اعمال ناگهانی ولتاژ تحریک اثر اینرسی نانولوله منجر می‌شود ولتاژ پولین دینامیکی کمتر از ولتاژ پولین استاتیکی شود.
  • در حضور پارامتر غیرموضعی، با تغییر ولتاژ استاتیک، فرکانس طبیعی و شکل مود نانوسوییچ‌کربنی تغییر می‌کنند و پدیده پولین دینامیکی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. پس وابستگی دو متغیره فرکانس طبیعی به ولتاژ اولیه استاتیکی و پارامتر غیر موضعی قابل درک است.
  • با درنظرگرفتن پارامتر غیرموضعی و مقایسه دو حالت بودن و نبودن نیروی واندروالس، علی‌رغم حضور نیروی واندروالس در سیستم ولتاژ پولین دینامیکی زیاد شد. پس اثر غیرموضعی بر نیروی واندروالس در تحلیل پولین دینامیکی غالب شده ‌است.

در بررسی ارتعاش نانوحسگر جرمی و رسیدن به ناپایداری تحت حرکت جرم خارجی بر روی آن، لزوم بکارگیری شکل مودی که نرمال باشد و از حل مسأله همگن و خطی سیستم بدست آید اساسی‌ترین موضوع بحث ارتعاش سازه‌ها تحت بار محرک است، که در تحلیل دینامیکی از حل مسئله مقدار ویژه معادله حاکم استخراج گردید. با فرض نوسان پایدار تیر تحت ولتاژ معینی قبل از حضور نانو ذره در سیستم و سایر فرض‌های اساسی پیرامون مسائل ارتعاش سازه‌ها تحت بار محرک، معادلات حل شدند.
در تحلیل ارتعاشی نتیجه زیر بدست آمد:

  • اگر با اعمال ولتاژ به سیستم (بطوری که اندازه ولتاژ اعمالی کمتر از ولتاژ ناپایداری دینامیکی ولی تقریباً نزدیک به آن باشد) نانوحسگرسوییچی‌ مجبور به نوسان پایا گردد، امکان حضور نانو ذره خارجی با جرم و سرعت معین روی نانولوله و حرکت آن در مسیر نوسان نانولوله، وقوع پدیده ناپایداری کششی را محتمل می‌کند. در واقع تابع زمانی حرکت نانو ذره با فرکانس تحریک ثابتی که به سرعت ذره مربوط می‌شود، ارتعاش نانولوله ‌کربنی را تشدید می‌‌کند، در نهایت نانولوله مجبور به رزونانس شده، و پدیده پولین اتفاق می‌افتد.

پیشنهادها برای کارهای بعدی

با توجه به‌اینکه مسیر کارهای انجام شده در پژوهش حاضر درچارچوب تحلیل سیستم با رعایت اصول پایه‌ای ارتعاش در برخورد با مدل فیزیکی و ریاضی مساله و فرض‌هایی است تا مدل واقعی مساله را ساده‌تر کرده تا صرفاً امکان وقوع ایده‌ی نوین خود را بررسی کند، چنانچه هدف طراحی سیستم سوییچینگ باشد، نیازمند مدلسازی دقیق‌تر، و درنظرگرفتن فرض‌ها و پدیده‌های معمول‌ فیزیکی در سیستم‌های الکترومکانیک هستیم. موارد ذیل به‌عنوان پیشنهاد برای کارهای بعدی معرفی می‌شوند.

      • تحلیل ناپایداری کششی دینامیکی با ولتاژ متناوب.
      • مدلسازی نانوسوییچ با بهره گرفتن از مدل­های دیگر تیر مانند تیر تیموشنکو، تیر ردی، تیر لوینسون و مرتبه بالاتر.
      • تحلیل مساله با بهره گرفتن از تئوری­های گرادیان کرنش[۵۹] و تئوری‌ تنش کوپل[۶۰].

پیوست

الف- تعریف دستور روش bvp4c در متلب

فرم کلی BVPs دو نقطه که در این کار از آن استفاده می‌شود، به مجموعه‌ای از ODE های مرتبه اول تبدیل می‌شود:

و مجموعه‌ای از شرایط مرزی که بایستی همگن باشند :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:11:00 ق.ظ ]




  • قابلیت بازاریابی بر عملکرد همکاری مشتری تأثیر مثبت دارد.

با توجه به نتایج حاصل از تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، این فرضیه با ضریب مسیر ۳۷۰/۰ در سطح معناداری ۹۹% رد و در سطح معناداری ۹۵% تائید شده است. چنان چه این فرضیه در پژوهش ین چون چن (۲۰۱۳) مورد تائید واقع نشده است. به عبارتی در سطح معناداری ۹۵% می‌توان اذعان داشت که قابلیت‌های بازاریابی (دانش مربوط به مشتریان و رقبای خود، آگاهی در تقسیم‌بندی و مورد هدف قرار دادن بازارها، اثربخشی برنامه‌های تبلیغاتی و یکپارچگی فعالیت‌های بازاریابی) بر عملکرد همکاری مشتری (اقدامات هماهنگ و مکمل بین مشتری و شرکت) در واحدهای صنعتی استان زنجان تأثیر مثبت و معناداری داشته است. این فرضیه در پژوهش محمد عثمان آحمد و همکاران (۲۰۱۴) نیز به‌صورت جزئی مورد تائید قرار گرفته است.
۵-۲-۱۰- فرضیه ۵-۳

  • قابلیت پیوند با بازار بر عملکرد مالی تأثیر مثبت دارد.

بر اساس نتایج حاصل از تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در فصل چهارم، این فرضیه رد شده است. برخلاف انتظار ما قابلیت‌های مرتبط با مشتری، قابلیت‌های ایجاد رابطه مداوم باعرضه کنندگان، توانایی برای حفظ مشتریان و قابلیت‌های پیوند کانال؛ تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد مالی واحدهای صنعتی نداشته است. درحالی‌که ین چون چن (۲۰۱۳) و لیندا ام اور و همکاران (۲۰۱۱) در پژوهش خود نشان داده بودند که در صورت وجود قابلیت پیوند با بازار، پیامدهای آن تأثیر مثبتی بر عملکرد مالی شرکت دارد. البته این نتیجه در واحدهای صنعتی استان زنجان چندان دور از انتظار نبود؛ چرا که قابلیت پیوند با بازار به خودی خود نمی‌تواند عملکرد مالی شرکت را تضمین کند بلکه شرکت‌ها باید از طریق قابلیت‌های دیگری نیز در کنار قابلیت پیوند با بازار موجبات افزایش عملکرد مالی شرکت را فراهم کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۲-۱۱- فرضیه ۶-۳

  • قابلیت بازاریابی بر عملکرد مالی تأثیر مثبت دارد.

بر اساس نتایج حاصل از تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در فصل چهارم، این فرضیه تائید شده است. همان‌گونه که انتظار می‌رفت، دانش مربوط به مشتریان و رقبای خود، آگاهی در تقسیم‌بندی و مورد هدف قرار دادن بازارها، اثربخشی برنامه‌های تبلیغاتی، یکپارچگی فعالیت‌های بازاریابی، اثربخشی برنامه‌های قیمت‌گذاری بر عملکرد مالی شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. این نتایج هم سو با پژوهش ین چون چن (۲۰۱۳) می‌باشد. این فرضیه بارها در پژوهش‌های مختلف مورد تأیید قرار گرفته است. ازجمله پژوهش‌های مرتبط می‌توان به پژوهش‌های ماریوس تدوسیوس (۲۰۱۲)، لیندا ام اور (۲۰۱۱)، محمد عثمان آحمد و همکاران (۲۰۱۴)، جی وو (۲۰۱۳)، قاضی‌زاده و همکاران (۱۳۹۰)، رضایی دولت‌آبادی و همکاران (۱۳۹۰) اشاره کرد.
۵-۳- بحث و نتیجه‌گیری
موضوع اصلی این پژوهش این است که ارتباطات مبتنی بر همکاری یک شرکت، ایجاد قابلیت‌های مرتبط با بازار را تقویت کرده و این به‌نوبه‌ی خود عملکرد شرکت را بهبود می‌بخشد. در این پژوهش نشان دادیم که قابلیت‌های مرتبط با بازار، برای شرح چگونگی و تأثیر ارتباطات مبتنی بر همکاری بر معیارهای مختلف عملکرد رابطه‌ای، اهمیت دارد. به‌ویژه رابطه بین ارتباطات مبتنی بر همکاری و معیارهای عملکرد رابطه‌ای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی) با توجه به تأثیر واسطه غیرمستقیم قابلیت‌های مرتبط با بازار مشخص‌تر می‌باشد. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که ارتباطات مبتنی بر همکاری به‌طور غیرمستقیم از طریق قابلیت‌های مرتبط با بازار (قابلیت پیوند با بازار و قابلیت بازاریابی)، تأثیر می‌گذارد. بنابراین ارتباطات مبتنی بر همکاری می‌تواند به بهبود اعتماد و تعهد مشتریان با نتیجه نهایی دستیابی به عملکرد رابطه‌ای برتر مشتریان، کمک کند. علاوه بر این، این ارتباط بهبودیافته می‌تواند جریان اطلاعات بازار را بین شرکت و مشتریان آن، بهبود بخشد و قابلیت‌های بازاریابی و مرتبط با بازار را برای ایجاد پیشنهادات برتر تولیدات و روابط بهتر مشتریان نتیجه دهد. باوجوداین ما هیچ پشتیبانی برای اثرات مستقیم ارتباط مبتنی بر همکاری بر روی معیارهای عملکرد رابطه‌ای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی)، مشاهده نمی‌کنیم. هم‌چنین، قابلیت پیوند با بازار قادر به بهبود عملکرد همکاری مشتری و عملکرد مالی نبوده و قابلیت بازاریابی نیز قادر به بهبود عملکرد متمرکز بر مشتری نمی‌باشد. این به این معناست که اتخاذ ارتباط مبتنی بر همکاری به‌طور غیرمستقیم از طریق واسطه‌ی قابلیت پیوند با بازار و قابلیت بازاریابی، شرکت‌ها و مشتریان را قادر به داشتن درک بهتر از مزایای متقابل و سرمایه‌گذاری ویژه روابط می‌سازد که این به‌نوبه‌ی خود منجر به افزایش رفتارهای جمعی مشتریان می‌شود. همان‌گونه که بیان شد نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که ارتباط مبتنی بر همکاری، معیارهای عملکرد رابطه‌ای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی) را از طریق اثر واسطه قابلیت بازاریابی و قابلیت پیوند با بازار به جای تأثیر مستقیم بر معیارهای عملکرد رابطه‌ای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی)، بهبود می‌بخشد. این اشاره می‌کند که استراتژی‌های ارتباط مبتنی بر همکاری تنها منابع بالقوه بوده و برای عملکرد به‌طور مستقیم باارزش نمی‌باشند. به‌عبارت‌دیگر در زمان اتخاذ استراتژی‌های ارتباط مبتنی بر همکاری، شرکت‌ها دارای قابلیت‌های برتر مرتبط با بازار برای دستیابی و حفظ مشتریان باارزش و ایجاد فعالیت‌های توزیع خدمات و تولیدات بوده و بنابراین عملکرد برتر را ایجاد می‌کنند. به‌طورکلی با توجه بر روی اثرات واسطه قابلیت‌های مرتبط با بازار، این مطالعه، درک عمیق از چگونگی تأثیر استراتژی‌های ارتباط مبتنی بر همکاری بر عملکرد شرکت در خصوص پیامدهای رابطه‌ای مختلف، ارائه می‌کند. به‌ویژه این پژوهش، چند کمک مهم به این رشته می‌کند. اول‌ازهمه، هرچند مزایای ارتباط مبتنی بر همکاری به‌طور گسترده مورد بحث قرار گرفته، تأثیر ارتباط مبتنی بر همکاری در ایجاد قابلیت‌های سازمانی، معلوم نشده و باید به‌صورت تجربی بررسی شود. این مطالعه، این شکاف تحقیقی را با بررسی ارتباط بین ارتباط مبتنی بر همکاری و قابلیت‌های مرتبط با بازار، بررسی می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که ارتباطات مبتنی بر همکاری در ایجاد قابلیت‌های مرتبط با بازار مؤثر می‌باشد و اطلاعات جدیدی درزمینه‌ی‌ عملکرد ارتباطات مبتنی بر همکاری ارائه می‌کند. دوم این‌که با بررسی نقش واسطه قابلیت‌های مرتبط با بازار، این مطالعه نشان می‌دهد که ارتباطات مبتنی بر همکاری بر پیامدهای مختلف عملکرد رابطه‌ای فقط از طریق مسیر نظری دیدگاه مبتنی بر منابع (RBV[134]) تأثیر می‌گذارد. یعنی شرکت‌ها اقداماتی برای سرمایه‌گذاری بر روی استراتژی‌های ارتباط مبتنی بر همکاری انجام داده و سپس قابلیت‌های مرتبط با بازار را برای بهبود چند پیامد عملکرد رابطه‌ای، ایجاد می‌کنند. این مطابق با دیدگاه مبتنی بر منابع (RBV) می‌باشد که ارتباط مبتنی بر همکاری برای عملکرد شرکت باارزش نیست و این ارزش از طریق قابلیت‌های مرتبط با بازار نشان داده می‌شود. درنتیجه بررسی تأثیر مستقیم ارتباط مبتنی بر همکاری می‌تواند منجر به نگرش نامناسب از قدرت و الزام نادرست درباره نقش آن در عملکرد شرکت شود. در خصوص مقایسه دیدگاه‌های نظری، دیدگاه مبتنی بر منابع (RBV) بهتر از دیدگاه رابطه‌ای در شرح تأثیر ارتباط مبتنی بر همکاری بر روی معیارهای عملکرد رابطه‌ای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی) می‌باشد چرا که نشان داده شد ارتباطات مبتنی بر همکاری فقط از طریق واسطه قابلیت مرتبط با بازار بر معیارهای عملکرد رابطه‌ای تأثیر گذاشت. سوم اینکه از دیدگاه مدیریتی، این مطالعه نشان می‌دهد که ارتباط مبتنی بر همکاری، نقش مهمی در ایجاد رابطه شرکت و مشتریان ایفا می‌کند. مدیران باید از اهمیت طراحی استراتژی‌های ارتباط مبتنی بر همکاری مؤثر به‌ویژه در بازارهای صنعتی آگاه باشند. مدیران باید به شرکت‌ها در ارتباط با مشتریان خود به‌طور مداوم، رسمی و متقابل، کمک کرده و درعین‌حال عقلانیت را به‌عنوان ابزاری برای تأثیر مؤثر بر آن‌ها، اتخاذ کنند. با بهبود توانایی برای اجرای این فعالیت‌ها، شرکت‌ها می‌توانند به‌طور مؤثر روابط کیفی با مشتریان خود ایجاد کنند. علاوه بر این، یک پیام مشخص وجود دارد که ارتباط مبتنی بر همکاری می‌تواند برای دستیابی و ایجاد دانش یا اطلاعات مهم بازاری به کار گرفته شود که می‌تواند برای بهبود قابلیت‌های مرتبط با بازار، استفاده شود. ازآنجایی‌که اهمیت قابلیت‌های مرتبط با بازار به‌خوبی مشاهده می‌شود، ارتباط مبتنی بر همکاری به شرکت‌ها، روش مناسبی برای دستیابی با این مسئله الزامی ارائه می‌کند. برای انجام این کار، مقیاس ۱۳ گزینه‌ای ارتباط مبتنی بر همکاری می‌تواند شروع خوبی برای مدیران در ارزیابی و بهبود درجه ارتباط مبتنی بر همکاری در شرکت‌های خود باشد. علاوه بر این، با توجه به نقش مهم ارتباط مبتنی بر همکاری از طریق واسطه قابلیت مرتبط با بازار (قابلیت پیوند با بازار و قابلیت بازاریابی) در عملکرد شرکت، مدیران می‌توانند درباره‌ی بهبود درجه ارتباط مبتنی بر همکاری از دو جهت فکر کنند. ازیک‌طرف، مدیران می‌توانند به شرکت‌ها در کاربرد تکنولوژی اطلاعات یا دستگاه‌ها برای ایجاد پایگاه‌های انعطاف‌پذیر ارتباط الکترونیکی کمک کرده و بنابراین به ایجاد ارتباط مبتنی بر همکاری مؤثر با مشتریان کمک کنند. از طرف دیگر، محققان نشان می‌دهند که ارتباط و تعامل مؤثر در بین واحدهای کارکردی مختلف در یک شرکت، شرکت را قادر به بهبود تبادل اطلاعات و ارتباط با مشتریان با شرکای خود می‌سازد. بنابراین مدیران می‌توانند از بهبود هماهنگی بین کارکردی برای تقویت اثربخشی کارآیی استراتژی‌های ارتباط مبتنی بر همکاری، استفاده کنند. باوجوداین، هر چند نتایج نشان می‌دهد که ارتباط مبتنی بر همکاری می‌تواند معیارهای عملکرد رابطه‌ای را بهبود بخشد، این مطالعه بیان می‌کند که ارتباط مبتنی بر همکاری، به‌طور مستقیم بر معیارهای عملکرد رابطه‌ای تأثیر نمی‌گذارد. یعنی ارتباط مبتنی بر همکاری به‌عنوان محوری عمل می‌کند که ایجاد قابلیت‌های مرتبط با بازار را تقویت می‌کند و این منجر به معیارهای عملکرد رابطه‌ای برتر می‌شود. این نشان می‌دهد که ارتباط مبتنی بر همکاری صرفاً دارای ارزش بالقوه برای تقویت معیارهای عملکرد می‌باشد. مدیران باید به شرکت‌ها در تبدیل ارتباط مبتنی بر همکاری به قابلیت‌های بازاریابی و مرتبط با بازار کمک کند. به‌ویژه، مدیران نه‌تنها باید بر روی اتخاذ استراتژی‌های ارتباط مبتنی بر همکاری توجه کنند، بلکه باید بر روی بازبینی مداوم فرایند اساسی برای بهبود قابلیت‌های مرتبط با بازار و عملکرد توجه کنند. درنهایت، سرمایه‌گذاری فعالیت‌های ارتباط مبتنی بر همکاری شرکت، معمولاً به‌عنوان هزینه‌های بازاریابی، در نظر گرفته می‌شود. برای مدیران مافوق، طراحی شاخص‌های مناسب عملکرد برای ارزیابی بازدهی ارزش از سرمایه‌گذاری ارتباط مبتنی بر همکاری، مهم می‌باشد. در این خصوص این مطالعه نشان می‌دهد که ارتباط مبتنی بر همکاری نه‌تنها پیامدهای مختلف عملکرد رابطه‌ای بلکه قابلیت‌های مرتبط با بازار را بهبود بخشیده و این اجازه را به مدیران مافوق فراهم می‌کند که دارای دیدگاه جامع‌تر برای انجام ارزیابی عملکرد بر روی سرمایه‌گذاری ارتباط مبتنی بر همکاری، باشند. به‌عنوان‌مثال برخی مدیران اغلب تأثیر ارتباط مبتنی بر همکاری بر روی قابلیت‌های مرتبط با بازار را نادیده گرفته و به‌طور مستقیم بر روی تأثیر آن بر روی عملکرد رابطه‌ای توجه دارند. در آخر نیز برای طراحی پرسشنامه پژوهش از پرسشنامه‌های معتبر بهره جسته شد که در مقالات پایه نیز مورد ارجاع قرار گرفته بودند. بعد از جمع‌ آوری داده‌ها و انجام تجزیه‌وتحلیل‌های آماری، وضعیت رد یا تأیید فرضیه‌ها مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل از آن در جدول ۵-۱ بیان شده است:
جدول (۵-۱): نتایج آزمون فرضیات پژوهش

شماره فرضیه
عنوان فرضیه
نتیجه آزمون

۱-۱
ارتباطات مبتنی بر همکاری، بر عملکرد متمرکز بر مشتریان تأثیر مثبت دارد.
عدم تائید

۲-۱
ارتباطات مبتنی بر همکاری، بر عملکرد همکاری مشتریان تأثیر مثبت دارد.
عدم تائید

۳-۱
ارتباطات مبتنی بر همکاری، بر عملکرد مالی تأثیر مثبت دارد.
عدم تائید

۲-۱
ارتباطات مبتنی بر همکاری، بر قابلیت پیوند با بازار تأثیر مثبت دارد.
تائید

۲-۲
ارتباطات مبتنی بر همکاری، بر قابلیت بازاریابی تأثیر مثبت دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:11:00 ق.ظ ]




(۳) رشد
اما همان‌گونه که اشاره شد، علی‌رغم سرمایه‌گذاری عظیم در ایالات‌متحده و دیگر کشورهای جهان در دهه منتهی به ۱۹۹۰ به دلیل مواجه با پارادوکس بهره‌وری، نتیجه‌گیری شد که منافع بهره‌وری حاصل از IT محسوس نبوده است (روچ[۲۳]،۱۹۸۸). با ادامه تحقیقات از سوی اقتصاددانان و محققان IT در مورد این پارادوکس (معما)، توجیه‌های متفاوتی ارائه شد. دیوید[۲۴](۱۹۹۰) علت را وجود وقفه‌های زمانی قابل‌ملاحظه بین سرمایه‌گذاری و بازده به دلیل تغییر ساختار بنگاه یا صنعت، می‌داند. گریلیچ[۲۵](۱۹۹۴) به مسئله اندازه‌گیری (به خصوص در بخش خدمات) اشاره می‌کند. الینر و اسکیل[۲۶] (۱۹۹۴ و ۲۰۰۰) ادعا می‌کنند که تا این اواخر، علی‌رغم افزایش سرمایه‌گذاری در IT، این نوع سرمایه‌گذاری نسبت به کل سرمایه‌گذاری‌ها ناچیز بوده است.[۲۷]برینج و هیت[۲۸] (۲۰۰۲) علت را کوچکی نمونه به دلیل کمبود اطلاعات می‌دانند. اخیراً برخی از تحلیل‌گران ادعا می‌کنند که در مدلهای حسابداری رشد، ضریب سهم هزینه‌های (درآمد) محاسبه‌شده نسبت به متناظر برآورد شده آن‌ها از طریق اقتصادسنجی کوچک‌تر است. به عبارت دیگر، اگر ضرایب به جای محاسبه (حسابداری رشد) برآورد شوند (اقتصادسنجی)، عمق سرمایه[۲۹] (سرمایه بیشتر به ازای واحد نیروی کار) ICT در رشد بهره‌وری نیروی کار در مدل اقتصادسنجی نسبت به رهیافت حسابداری رشد، عامل مهم‌تری خواهد بود و این نتیجه متفاوت، ممکن است مربوط به عامل اشاعه[۳۰] ICT باشد که در رهیافت حسابداری رشد در TFP پنهان است؛ درحالی‌که در مدلهای اقتصادسنجی در کشش‌های برآوردی ظاهر می‌شود. از آنجا که کالاها و خدمات ICT، هم تولید صنایع ICT و هم نهاده صنایع استفاده‌کننده از ICT هستند، ICT می‌تواند از چهار کانال اصلی بر رشد اقتصادی تأثیرگذار باشد. (Pohjola 2003) :
۱ـ تولید کالاها و خدمات ICT که به طور مستقیم بر ارزش افزوده اثر می‌گذارد؛
۲ـ افزایش در بهره‌وری تولید در بخش ICT که در بهره‌وری کل (TFP) اثر می‌گذارد؛
۳ـ استفاده از سرمایه ICT به عنوان نهاده در تولید سایر کالاها و خدمات مؤثر است؛
۴ـ تولید و استفاده از ICT موجب افزایش بهره‌وری بخش‌هایی که ICT تولید نمی‌کنند می‌شود که این امر، موجب افزایش بهره‌وری کل می‌شود (اثرات اشاعه).
روش‌شناسی‌های اندازه‌گیری سهم ICT در رشد و بهره‌وری، بر اساس کار اولیه و اصلی سالو[۳۱] (۱۹۵۷) گریلیچ، جرجنسون[۳۲] (۱۹۶۷) که متعاقباً دیگران نیز از جمله الینر و اسکیل (۲۰۰۰) و , جرجنسون (۲۰۰۰) آن را بسط داده‌اند هست. برخی از این روش‌شناسی‌ها عبارت‌اند از:
الف: گنجاندن سرمایه ICT به عنوان موجودی سرمایه مجزا در تحلیل بهره‌وری نیروی کار یا بهره‌وری کل TFP.
ب: گنجاندن سرمایه ICT در کنار دیگر معیارهای استفاده از ICT از قبیل استفاده از اینترنت یا تعداد کارکنانی که از ICT استفاده می‌کنند.
ج: گنجاندن موجودی سرمایه ICT همراه با معیارهایی در نوآوری و یا ساختار سازمانی.
د: گنجاندن معیارهای اندازه‌گیری تجارت الکترونیکی از قبیل خرید یا فروش، خرید، فروش و خرید و فروش از طریق شبکه‌های کامپیوتری .
لیون و ویل[۳۳] (۲۰۰۳) با تعریف و اضافه کردن متغیر اشاعه ICT به عنوان یک متغیر مجزا، سعی در توجیه تفاوت نتایج بررسی‌ها مبتنی بر حسابداری رشد و مدلهای اقتصادسنجی محور می‌کنند. به زعم این محققان،ICT از طریق سه فرا گرد شناخته‌شده، می‌تواند رشد بهره‌وری را افزایش دهد.
اولاً : افزایش سریع پیشرفت فنی در صنایع تولیدکنندهICT می‌تواند سهم قابل‌ملاحظه‌ای در رشد داشته باشد؛ البته به شرط اینکه این صنایع سریع‌تر از بخش‌های دیگر گسترش یابند.
ثانیاً:ICT می‌تواند از طریق استفاده از آن در فرایند تولید، محرک نیروی کار باشد. قیمت پایین برای کالاها و خدماتICT، استفاده از آن را ترغیب می‌کند که به عمق سرمایه منجر گشته و بهره‌‌وری نیروی کار را افزایش می‌دهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ثالثاً: از طریق اثرات اشاعه فناوری یا شبکه استفاده ازICT می‌تواند سبب بهره‌وری بالاتر شود. اثرات اشاعه وقتی پدیدار می‌شود که بازدهی اجتماعی سرمایه‌گذاری، بیش از بازده خصوصی آن باشد؛ موردی که برای سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات مناسب به نظر می‌رسد.(کیهانی پور،۱۳۸۵ :۳)
گستره مطالعات مربوط به تأثیرICT و زیرمجموعه‌های آن مانندEC بسیار وسیع است. مطالعات تجربی در تمامی سطوح جمعی سازی؛ مانند کارگاه‌های کوچک، کارخانه‌ها، بنگاه‌ها و صنایع ملی و بین‌المللی وجود دارد. اگر چه زیربنای اکثر مدلها، تابع تولیدکاب ـ داگلاس است؛ ولی از قالب‌های انعطاف‌پذیر مانند تابع ترنزلاگ و همچنین توابع هزینه مانند لئونتیف تعمیم‌یافته نیز استفاده شده است.
در سطح کلان، نتایج بر حسب دوره مطالعه در نظر گرفته‌شده، متفاوت بوده است. کیلی[۳۴] (۱۹۹۹)، جرجنسون و استروی (۲۰۰۰) و الینر و اسکیل (۲۰۰۰) به شواهدی دست‌یافته‌اند که فناوری اطلاعات سهمی جزئی در رشد اقتصادی امریکا تا سال ۱۹۹۵ داشته است و سهم آن در نیمه دوم ۱۹۹۰ به طور قابل‌ملاحظه‌ای افزایش یافته است. آلتون[۳۵] (۲۰۰۱) در مورد انگلستان به نتایج مشابه رسیده است. به دلیل فقدان اطلاعات قابل‌مقایسه در سطح کشورها، نتایج در سطح بین‌المللی نامشخص است. در سطح کلان، رشته مطالعات OECD سهم ICT در رشد تولید را در کشورهای خاصی بررسی کرده‌اند. روش کار مطابق دستورالعمل بهره‌وری OECD (2001) و بر اساس حسابداری رشد بوده است. در هر حال، طبق نتایج مطالعه جامع بین کشورها در رابطه با بازده سرمایه‌گذاریIT در کشورهای توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته، بی‌اثر بودن استفاده ازICT در کشورهای در حال توسعه تأیید شده است (Kraemer and Dewan 2000). این مطالعه نشان می‌دهد که بازده سرمایهIT در کشورهای توسعه‌یافته، مثبت و معنی‌دار بوده؛ درحالی‌که در مورد کشورهای در حال توسعه، معنی‌دار نبوده است. طبق نتایج مطالعه، کشش تولیدیIT برای کشورهای توسعه‌یافته ۰۵۷/۰ و معنی‌دار بوده است.
علاوه بر مطالعات مربوط به اثرگذاری مستقیم سرمایهICT به عنوان نهاده تولید بر رشد تولید، می‌توان به مطالعات مربوط به اثر غیرمستقیمICT به صورت تأثیر انباشت سرمایه (به خصوص سرمایه‌گذاریICT) بر رشد بهره‌وری اشاره کرد. مطالعات مربوط به اثرات غیرمستقیمICT نیز در تمام سطوح جمعی سازی انجام‌شده؛ اما برای دقت بیشتر، مطالعات عمده در سطح خرد نیز انجام شده است. اغلب مطالعات انجام‌شده در این زمینه که با بهره گرفتن از تحلیل مقطعی[۳۶] انجام شده است؛ نظیر مطالعات لاچینبرگ[۳۷] (۱۹۹۹،۱۹۹۵)، لهر[۳۸](۱۹۹۷)، برسناهن[۳۹] ، هیت و بریان جلفسون[۴۰] (۲۰۰۱) و دیگران، حاکی از وجود رابطه متقابل بینICT و دیگر عوامل تولید بنگاه‌هاست؛ به گونه‌ای که بخش قابل‌ملاحظه‌ای از رشد بهره‌وری را این اثرات تعیین می‌کنند. نظر به وجود طیف وسیعی از مطالعات در این زمینه، در اینجا به گزیده‌ای از چند مطالعه‌ای که اخیراً انجام‌شده اشاره می‌شود.
کریسکال[۴۱] و واردلون[۴۲] (۲۰۰۳) در مطالعه‌ای تحت عنوان «تجارت الکترونیکی و بهره‌وری»، تأثیر معیارهای مختلف اندازه‌گیری تجارت الکترونیکی را بر بهره‌وری در سطح بنگاه‌های انگلستان در قالب یک مدل اقتصادسنجی که متغیر وابسته آن، تولید (Q) سرانه و متغیرهای مستقل آن، نهاده‌های تولید (K، L و M به ترتیب سرمایه، نیروی کار و مواد اولیه) به ازای هر واحد نیروی کار و A=exp(d1 +d1eActivity) به عنوان معیاری از استفاده از کامپیوتر برای خرید و فروش، در نظر گرفته‌شده، بررسی کرده‌اند. فرم لگاریتمی مدل قابل برآورد به صورت زیر بوده است:

جمله eActivity در قالب تصریح‌های[۴۳] مختلف، اثرات هر یک از موارد زیر را به طور جداگانه نشان می‌دهد:
الف: استفاده از شبکه‌های کامپیوتری فقط برای خرید یا فقط برای فروش؛
ب: استفاده از شبکه‌های کامپیوتری هم برای خرید و هم برای فروش؛
Zwick (2003) در مطالعه خود از یک تابع کاب ـ داگلاس برای بررسی اثر ICT بر بهره‌وری بنگاه‌های آلمانی استفاده کرده است. فرم قابل برآورد تابع به صورت زیر بوده است:

که در آن Y ارزش افزوده، K موجودی سرمایه که از روش PIM[44] از سرمایه‌گذاری جایگزین[۴۵] محاسبه می‌شود، L تعداد کارکنان،ICT متغیر مجازی برای کارگاه‌هایی که درICT سرمایه‌گذاری کرده‌اند،T متغیر مجازی برای کارگاه‌هایی که سرمایه‌گذاری پیوسته کارآموزی دارند،R سازمان‌دهی مجددی که مشارکت کارکنان را افزایش می‌دهد وX متغیر کنترل برای بعضی مشخصه‌ های کارکنان و بنگاه‌هاست. بر اساس داده‌های مقطعی، نتایج مدل، حکایت از تأثیر مثبت و فراوانICT بر بهره‌وری بنگاه‌های آلمانی دارد.
۲-۸- تجارت الکترونیکی و بیکاری
از دیدگاه نظری، بررسی تأثیر نوآوری و تغییرات فناوری بر بیکاری و اشتغال بسیار پیچیده است.
اگر چه کاربردICT در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته گسترش یافته است؛ اما تأثیرات آن بر بیکاری هنوز مبهم و مورد مجادله تحلیل‌گران اقتصادی است.
دو نوآوری فرایندی۶و تولیدی۷از دو طریق مختلف بر اشتغال (بیکاری) اثر می‌گذارند. از یک طرف، از طریق آثار جابه‌جایی[۴۶]، موجب کاهش تقاضا برای نیروی کار یا افزایش بیکاری می‌شود و از طرف دیگر، از طریق آثار جبرانی[۴۷] با خلق فرصت‌های شغلی جدید، موجب افزایش تقاضا برای نیروی کار می‌شود. از دیدگاه کلان اقتصادی، اثر مستقیم نوآوری فرایندی بر ذخیره نیروی کار[۴۸] باید با دو اثر نوآوری تولیدی مقایسه شود؛ یکی تأثیر کاربری نوآوری تولید و دیگری اثرات متوازن کننده و مکانیسم‌های قیمت و درآمد است که در سطوح بنگاه، بخشی یا بین صنایع عمل می‌کند. در مورد اخیر، تغییر در فناوری موجب کاهش قیمت و افزایش درآمد (سود و دستمزد) گردیده است و بیکاری (اشتغال) را کاهش (افزایش) می‌دهد.
شواهد اقتصادسنجی در سطح خرد، اثر مستقیم ذخیره نیروی کار ناشی از نوآوری را به طور کامل آشکار می‌کند؛ ولی تنها جزئی از مکانیسم‌های مذکور را نشان می‌دهد؛ لذا ممکن است نتایج مطالعات تجربی در سطح خرد، حتی بیانگر تأثیر مثبت در بیکاری نیز باشد. درحالی‌که این امکان وجود دارد که در مطالعات کلان اقتصادی، همین اثر، معکوس باشد.
به‌طور‌خلاصه، اثرگذاری تغییرات فنی را بر بیکاری می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:

    1. هر چه حساسیت مصرف‌کنندگان نسبت به تغییرات قیمت بیشتر باشد، احتمال می‌رود نوآوری، بیکاری را کاهش دهد (اشتغال را افزایش دهد)، و هر چه کشش قیمتی بیشتر باشد، افزایش تولید حاصل از نوآوری بیشتر خواهد بود؛
    1. هر چه کشش جانشینی سرمایه و نیروی کار بیشتر باشد، پیشرفت فنی فزوده نیروی کار[۴۹]، بیکاری را کاهش می‌دهد؛ زیرا اکنون نیروی کار نسبت به سرمایه ارزان‌تر بوده و نیروی کار، جانشین سرمایه می‌شود. عکس این مطلب در مورد پیشرفت فنی فزوده سرمایه[۵۰]، صادق است؛
    1. اگر بنگاه تا حدی قدرت بازار یا قدرت انحصاری داشته باشد، تمام هزینه به صورت کاهش قیمت تجلی نمی‌کند؛ در نتیجه اثر افزایش تولید، کُند شده و کاهش بیکاری کمتری را محتمل خواهد بود؛
    1. اگر نوآوری به سرعت در سطح صنعت انتشار پیدا نکند، بنگاه با داشتن موقعیت بهتر در مورد هزینه به قیمت متضرر شدن رقبا گسترش می‌یابد که این امر به معنی اثرات بیشتر بر اشتغال در سطح بنگاه در کوتاه مدت است. در هر حال، این مورد، تأکیدی مجدد بر این مدعاست که نباید نتایج بنگاه را به کل اقتصاد تعمیم داد. بنابراین، باید تأثیرات هر نوع فناوری از قبیل تجارت الکترونیکی را بر بیکاری بخشی و کل، از همدیگر متمایز کرد؛

۵ . نوآوری‌های تولید، اثرات قویی‌تری در گسترش تولید دارند و بنابراین به احتمال قویی‌تر باعث افزایش اشتغال یا کاهش بیکاری می‌شوند؛

    1. در شرایط رقابت کامل اگر تقاضای محصول با کشش باشد، بیکاری کاهش می‌یابد و اگر بی کشش باشد، بیکاری افزایش می‌یابد.

در زمینه رابطه اشتغال (بیکاری) و فناوری، مطالعات تجربی زیادی انجام شده است. تعداد مطالعات اقتصادسنجی در بین صنایع، کم ولی در سطح بنگاه‌ها زیاد است. در مجموع در بیشتر موارد، رابطه منفی (مثبت) بین بیکاری (اشتغال) و پروکسی‌های سنجش نوآوری‌های تولید مشاهده می‌شود. (به عنوان مثال: کنیگ[۵۱] و دیگران (۱۹۹۵) و پهلمر[۵۲] (۱۹۹۱) در مورد بنگاه‌های آلمان و رینر[۵۳] (۱۹۹۱) در مورد بنگاه‌های انگلستان را ملاحظه کنید.
گرینن وگویلا[۵۴] (۱۹۹۶) بر اساس مطالعه‌ای که در سطح ۱۵۱۸۶ بنگاه صنعتی فرانسه انجام دادند، دریافتند که نوآوری فرایندی، اثر قوی و مثبت بر اشتغال در سطح بنگاه دارد؛ اما این اثر در سطح صنعت محومی‌شود و همچنین معکوس بودن جهت اثرگذاری در مورد نوآوری‌های تولید در بنگاه و صنعت تأیید می‌شود.
بلنچ فلاور و دیگران[۵۵] (۱۹۹۱) رابطه مثبت بین نوآوری (که به وسیله متغیر مجازی اندازه‌گیری شده است و اشتغال را با بهره گرفتن از دو مجموعه داده‌های تابلویی کارگاه‌های انگلیس و استرالیا به دست آورده‌اند(صالحی،۱۳۸۰ :۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:11:00 ق.ظ ]




جوزجانی در این مورد می‌نویسد:
“چغتای ملعون پسر دوم چنگیز بود او مردی ظالم، سایس و قتال و بدکار بود ، و هیچ کس از فرماندهان مغل، از او مسلمانان را دشمن‌تر نبود. نخواستی هیچ آفریده نام مسلمان گیرد مگر به بدی مگر در همه قبایل امکان نبودی که هیچکس گوسفند را بر سنت مسلمانی ذبح کند. همه مردار کردندی، و گزاردن نماز مجال نبودی هیچ مسلمان را، و پیوسته اکتای را بر آن داشتی که مسلمانان را به قتل باید رسانید. و از ایشان باید که هیچ باقی نماند.”(جوزجانی،۱۳۶۳: ۲/۱۶۷).
در حقیقت در دوران حکمرانی جغتای، مسلمانان در جهت اجرای احکام دینی خود به شدّت در تنگنا قرار داشتند، به صورتی که تا مدّت­ها در ناحیه‌ی خراسان و ماوراءالنهر کسی جرأت نکرد گوسفندی را به صورت آشکار ذبح شرعی کند بلکه حیوان را خفه و سپس گوشت آن را که در احکام اسلام گوشت مردار به حساب می‌آمد را می‌خوردند(جوینی،۱۳۸۲: ۱/۲۲۷).
جوینی می­نویسد: محل اقامت جغتای و فرزندان و لشکریانش از سمرقند تا کنار بیش بالیغ، که مناطقی سرسبز و خوش آب و هوا به شمار می­رفته، بود. ییلاق را در آلمالیغ و قشلاق را در قوناس به سر می­برد؛ که به قول جوینی بهار و تابستان­هایش همچون بهشت است. جغتای دستور داده بود در آن منطقه استخرهایی که به آن “گول”می­گویند برای مرغابی ها بسازند و همچنین روستایی به نام “قتلغ” به دستور وی ساخته شده بود که محل استراحت وی بود. جغتای پاییز و زمستان را نیز در “مراویل ایلا” که در حوضه­ی رودخانه ایلی واقع بود روزگار می­گذرانید. در سراسر این مناطق انبارهایی از خوراکی و نوشیدنی ساخته شده بود. و زندگی جغتای مدام به تماشا و عیش و عشرت و معاشرت با زنان زیبا روی می­گذشت(همان:۲۲۸). با وجود اینکه وی برادر بزرگتر بوده امّا به حکم وفاداری به اصول یا­سا، احترام فراوانی برای برادر کوچکتر خود، اکتای قائل بوده است. و تمام مدّت عمر از متابعت و حمایت او دست نکشید(میرخواند،۱۳۳۹: ۵/۳۸۹۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همانطور که گفته شد جغتای مأمور اجرای دقیق یاسا و یوسون چنگیزخان بود. او در این راه آن چنان افراط نمود که مسلمانان از دست اقدام­های ضد اسلامی وی به ستوه آمده بودند. جغتای تکالیفی که مغایر با شرع و عقل بود، نسبت به مسلمانان تحت قلمروش روا داشت. در طبقات ناصری آمده است:
“جغتای ملعون مدام در ایذاء مسلمانان جد می نمود، و اسباب می­انگیخت، تا بلا و زحمتی بر اهل اسلام لاحقّ گردد، و بقیه مسلمانان را قلع کنند، و مستأصل گرداند، چنانچه از مسلماناه هیچ موضعی علامتی و بقعه­یی نماند، و در انتشار آن فتنه قصد و کوشش می­کرد، و جماعت مغولان و دیگر نویان و بهادران را بر آن می داشت، تا از مسلمانان کلماتی و حرکاتی می­رسانیدند که موجب زحمت و ضرر (اهل) اسلام می بود. و سبب قمع و هلاک ایشان می شد، تا وقتی که یکی از رهبانان بت پرست که به زبان ترکی این جماعت را نوینان می گویند بر آن داشت تا پیش اکتای آمد و گفت من چنگیز خان را در خواب دیدم مرا فرمان داده است که به تو برسانم تو که اکتای و پسر او و نصب کرده­ی چنگیزخانی به هیچ وجه آن فرمان را مهمل نگذاری و از آن عدول و امتناع ننمایی نباید که رضای چنگیزخان را درنیابی و آن فرمان این است: که چنگیز خان فرموده است که مسلمان بسیار شده است و به عاقبت بر افتادن ملک مغول از مسلمانان خواهد بود اکنون می باید که تمامیت مسلمانان را که در کل ممالک ما هستند از آنجا که بلاد چین و طمغاج و تنکت و ترکستان، تا به زمین ایران و عجم، تمام مسلمانان را به قتل برسانی و از ایشان نام و نشان نگذاری اکنون من فرمان چنگیز خان را رساندم و از گردن خود این عهد بیرون کردم می باید که تو امتثال نمایی و فرمانبرداری کنی و طوایف مسلمانان را مهلت حیات ندهی تا ملک ما زوال نیابد “(جوزجانی،۱۳۶۳: ۲/۱۵۴).
که این فتنه توسط اکتای برملاء شد و متوجّه شدند که از طرف جغتای بود.
جغتای مظهر استثمار و بهره­کشی از رعایا و هنرمندان و به طور کلی مردم مسلمان شهر­های خراسان بود. جغتای با دین اسلام دشمنی می ورزید. مقررات و سنن اسلامی درباره غسل و ذبح حیوانات، با عادات و یاسای مغولی مغایرت داشت. خواندمیر در این زمینه گفته است: “هیچ آفریده در خراسان بر علانیه کارد بر حلق اغنام نتوانست زد. “(خواندمیر،۱۳۶۲: ۳/۷۷).
در عهد جغتای خان، اهالی ماوراءالنهر و خراسان نمی­توانستند آداب و سنن اعمال مذهبی خود را به جای آورند و اگر شخصی به رسوم پیشینیان و یا به انجام فرایض دینی می­پرداخت، برابر یاسا مجازات می­شد. قاضی منهاج سراج در این باره می­نویسد:
“جغتای مسلمانان را دشمن داشتی و پیوسته در اندیشه­ی او آن بود که خون مسلمانان بریزد و هیچ یک را زنده نگذارد. و احکامی وضع کرده بود، چنان چه هر کس دزدی و زنا و دروغ گفته و یا جنایت کرده و هر که را لقمه در گلو گیرد بکشند و هر که در آب روی شسته، در آب راه رود، او را بکشند و هر گناه که کمتر از این جمله باشد، او را تمام برهنه کنند و چوب زنند به غایت سخت و محکم”(جوزجانی،۱۳۶۳: ۲/۱۵۲).
در زمان حکومت جغتای، در شهرهای ماوراءالنهر میان دو دین اسلام و مسیحیت تنش­ها و برخورد­هایی بوجود آمد. این نزاع ها و کشمکش­های مذهبی تا بدان پایه می­رسید که طرفین به تخریب و ویران نمودن مساجد و معابد یکدیگر اقدام می­ورزیدند(همان:۱۶۰). مورخان این دوره تا یک قرن بعد را دوران رقابت دو دین بزرگ اسلام و مسیحیت در بخش غربی ترکستان قلمداد می­ کنند که بویژه مسیحیت نسطوری تلاش زیادی در جهت جلوگیری از اسلام­پذیری خاندان جغتایی بکار می­بست(Czaplicka,1918:29).
حکومت جغتای بر اولوسش با فرمانروایی اکتای بر مغول­ها همزمان بود. و حضور قاآن مانع از سخت­گیری­های بیشتر وی می­شد. زمانی که اکتای درگذشت دربار جغتای مرجع امراء و شاهزادگان و بزرگان شد. امّا این وضعیت چندان دوام نیاورد. زیرا وی گرفتار بیماری لاعلاجی شد که هر قدر پزشک­ها کوشیدند موفق به مداوای وی نشدند. سرانجام در سال۶۴۰ ﻫ..ق جان داد(میرخواند،۱۳۳۹: ۸/۳۹۰۳).
۲-۴-۴- امرای ماوراءالنهر در زمان جغتای
در زمان حکومت جغتای­خان بر ماوراءالنهر امرای ذیل هریک بر شهرهای این ناحیه حکم می­راندند.
الف- «بخارا»: ۱- تمشا(ایلو- آخای) ۶۱۷-۶۲۲ق/۱۲۲۰- ۱۲۲۵م
۲- تمشا(ایلو- من- سوگی) پسر ایلو آخای۶۲۲-۶۳۵/ ۱۲۲۵- ۱۲۳۸م
۳- محمود تارابی۶۳۵ق /۱۲۳۸م که تنها چند ماه حکومت نمود.
ب- «سمرقند»: ا- تمشا(ایلو آخای) منابع از این شخص به تهاشی نام برده اند.
۲- تمشیا (ایلو- من- سوگی)
ج- «خوارزم»: چین تیمور(۶۱۸ق/۱۲۲۱- ؟م)
د- «خجند»: مسعود بیک۶۲۱-۶۳۵ق/ ۱۲۲۴- ۱۲۳۸م وی فرزند محمود یلواج بود.
ه- «فرغانه»:ایلچی ملک(بایمت اف،۶۰:۱۳۷۸).
۲-۵- قیام محمود تارابی
محمود تارابی، رهبر قیامی در بخارا در سده­ی هفتم هجری در دوره‏ی مغولان است. خاستگاه وی قریه­ی تاراب، در سه فرسخی بخارا، بود. پیشه­ی غربال‏سازی داشت. در منابع تاریخی به جزئیات زندگی او اشاره­ای نشده و شهرت او وامدار قیامش در برابر مغولان است. منابع اندکی به قیام وی علیه مغولان در ۶۳۶ ق، اشاره کرده ­اند. تاریخ جهانگشای یگانه منبعی است که این قیام را کاملاً شرح داده است و مطالب تاریخ روضه‏الصفا (میرخواند، ….) و تاریخ حبیب السیر(خواندمیر، ….) نیز تکرار همان است. دوران زندگی تارابی مصادف بود با درگیری و
تاخت­ و تاز غوریان، قراختائیان و خوارزمشاهیان در ماوراءالنهر که هر یک مدّتی بر آنجا فرمان راندند. در ۶۱۷ﻫ .ق، با حمله­ی چنگیزخان به بخارا، این شهر ویران شد و اهالی آن کشته شدند یا فرار کردند(جوینی،۱۳۸۲: ۱/۷۹). و تا قرن هشتم که ابن بطوطه از آنجا دیدن کرد شهر همچنان نیمه ویران بود(ابن­بطوطه،۱۳۷۰: ۴۱۴). در زمان اکتای قاآن، حکومت ناحیه­ی سغد که بخارا جزئی از آن بود به محمود یلواج خوارزمی رسید، و قیام تارابی نیز در همین دوره بود(جوینی،۱۳۸۲: ۱/۸۵). به گفته­ی جوینی تارابی در «لباس اهل خرقه » کارش را با «پَری داری» آغاز کرد. وی نزد خواهرش علوم غریبه و پری­داری آموخت و مدعی بود که از طریق ارتباط با جنّیان قادر به شفا دادن بیماران و کاهش دادن درد و رنج است و ظاهراً چند نفر نیز از این راه شفا یافته بودند و همین امر سبب شد که عده ای مرید او شوند و وی را صاحب کرامت بدانند(همان: ۸۶). در همین هنگام شمس­الدین محبوبی که فقیه بود و با پیشوایان دینی بخارا درگیری داشت، به تارابی پیوست و به مردم اعلام کرد که در یکی از نوشته­ های پدرش از مردی با ویژگی­های تارابی نام برده شده است که می تواند جهان را از بدی پاک کند. همین امر بر شمار پیروان تارابی افزود(همان: ۸۵- ۸۶). بزرگانِ بخارا که از قدرت گرفتن تارابی بیمناک شده بودند، کسی را به خجند نزد یلواج فرستادند تا از او کمک بگیرند. همزمان، گروهی از مغولان به تاراب رفتند و تارابی را به بخارا دعوت کردند، به قصد آن­که در نزدیکی بخارا، در محلّی به نام سرپل وَزیدان، او را بکشند.
امّا تارابی به نیتشان پی برد و از آنان خواست تا نسبت به او سوء نیت نداشته باشند. مغولان به گمانِ ارتباط او با نیروهای غیبی به وی گزندی نرساندند و تارابی به سلامت به بخارا رسید و در سرای سنجر مَلک رهبر قیامی علیه خاندان برهان در بخارا در ۶۰۴ ق سکونت گزید. امیران بخارا گرچه در ظاهر به او احترام می گذاشتند، در باطن در پی فرصتی بودند تا او را از میان بردارند، امّا نمی­توانستند، زیرا تارابی پیروان فراوانی داشت و هر روز بسیاری از مردم برای تبرک نزد او می­رفتند، تا اینکه یکی از مریدانش او را از سوءقصد آنان مطلع کرد(بایمت اف،۶۸:۱۳۸۰). تارابی، با چند تن از یارانش از آنجا گریخت و به تَل باحَفص رفت. مردم و صاحب منصبان در بخارا در جستجوی او بودند که خبر رسید تارابی در بیرون شهر است و شایع شد که به سرتل پرواز کرده است، و این را از معجزات او دانستند. تارابی از پیروانش خواست تا آماده­ی نبرد شوند و دنیا را از بی­دینان پاک کنند. این گروه وارد بخارا شدند و در سرای رابع ملک اقامت گزیدند. تارابی اشراف و امیران شهر را احضار کرد و به کسانی که با او همراهی کردند، منصب داد، از جمله منصب خلافت را به فخرالدین برهانی و صدارت را به شمس­الدین محبوبی سپرد، سپس دشمنان خود را قلع و قمع کرد. برخی از آنان نیز از بیم جان فرار کردند. تارابی به پیروانش اجازه داد که اموال اعیان و اشراف شهر را تصرّف کنند، از این رو آشوب به پا خاست . خواهر تارابی که موافق این اَعمال نبود، او را ترک کرد(همان:۶۹). تارابی ادعا می­کرد که لشکریانش دو قسم­اند، یکی از نوع بشر که ظاهر است، دیگری از جنیان که مخفی­اند. یک بار هم پیشگویی کرده بود که از غیب برای آنان سلاح فرستاده می­ شود. از قضا، بازرگانی با بار شمشیر از شیراز آمد و شمشیرها را به آنان داد. پس از این واقعه، بر تعداد مریدان تارابی افزوده شد و شکی برای آنان نماند که او صاحب کرامت است. در همین بین، امیران فراری بخارا که در کرمینیه، در چهارده فرسنگی بخارا، بودند با مغولان آنجا متّحد شدند و برای جنگ به شهر آمدند. تارابی و شمس­الدین محبوبی بدون سلاح به مقابله با آنان رفتند. شایع شده بود که هرکس علیه تارابی اقدام کند، خشک می­ شود و لشکریان مغول که کم و بیش خرافاتی بودند، با احتیاط دست به شمشیر می­بردند(مؤمنی،۱۱:۱۳۵۴).
سرانجام در این جنگ ، تارابی و شمس­الدین محبوبی کشته شدند. در همین هنگام، طوفان شدیدی بلند شد و طرفین وحشت کردند، زیرا طوفان را از کرامات تارابی می­دانستند. مغولان فرار کردند و لشکریان تارابی در پی آنان رفتند و بسیاری را به هلاکت رساندند. اهالی روستاهای اطراف نیز با بیل و تبر عمّال و مأموران مالیاتی را از پای درآوردند. پیروان تارابی که او را نیافته بودند، ادعا کردند که او غیب شده است و تا زمان ظهور او، برادرانش، محمّد و علی، جانشین او هستند. برادران تارابی با پیروانشان شهر را غارت کردند و پس از یک هفته دو تن از سرداران مغول، ایلذر نوین و چکین قورچی، با سپاهی بزرگ به جنگ قیام کنندگان آمدند. برادران تارابی نیز که بدون سلاح به مقابله­ی آنان رفته بودند، به همراه بسیاری از پیروانشان کشته شدند. پس از آن مغولان تصمیم به غارت بخارا و نابودی اهالی آنجا گرفتند که با میانجی­گری محمود یلواج از انتقام مغولان نجات یافتند(جوینی۱۳۸۲: ۱/۸۹- ۹۰). جوینی که هم عصر تارابی بوده نظر مساعدی به او و قیامش نداشته و همواره از او با عنوان «جاهل» یاد کرده است(همان:۹۱)، امّا از گزارش او می­توان تا حدودی به علل این قیام پی برد. ظاهراً محمود تارابی قصد براندازی اشراف بخارا یا درگیری مستقیم با مغولان را نداشته و بیشتر در صدد بوده تا با رسیدن به حکومت ، قدرت آنان را تعدیل کند. نابسامانی شرایط اجتماعی و اقتصادی نیز به قیام او کمک کرده است .برخی قیام تارابی را مذهبی دانسته و حتی احتمال داده­اند که وی شیعه بوده است(آژند، ۱۹:۱۳۶۵). بارتولد، نیز منشأ دینی این قیام را تأیید کرده، امّا آرای تارابی را نمایان­گر عقاید اسلامی ندانسته و گفته است که وی با تکیه بر اعتقادات خرافی مردم بود که توانست قیامش را رهبری کند(بارتولد،۱۳۵۲: ۲/۹۵۸).
۲-۶- تاریخ سیاسی اولوس جغتای
مسأله­ جانشینی در قلمرو جغتای به گونه ­ای بود که گویا این مسأله در میان جغتاییان چندان حل نشده بود، زیرا بروز دسته‌بندی‌ها و گروه‌بندی‌ها بر سر این مسأله بلافاصله بعد از مرگ جغتای آغاز گردید. البته چنانچه از شواهد تاریخی برمی‌آید خانات قراقروم نیز در این عدم ثبات و اتّحاد نقش عمده و بسزایی داشتند(همدانی،۱۳۷۳: ۱/۵۶۹). جغتای چون در سال ۶۳۸ ق/۱۲۴۲م درگذشت نوه­ی او«قراهولاکو»بر تخت نشست. این طفل پسر ارشد جغتای«مواتوگان»بود که وی در محاصره­ی بامیان در سال ۶۱۷ ق/۱۲۲۱م کشته شد و مرگ او غم و اندوه بسیاری در خاندان وی برپا نمود. قراهولاکو از سال۶۳۸ ق تا ۶۴۲ ق/۱۲۴۲م تا۱۲۴۶م)تحت قیمومیت مادر خویش«اوبوسگون»سلطنت کرد. در سال ۶۴۲ ق/۱۲۴۶م خان بزگ جدید گیوگ­خان(۵۶۳- ۶۴۵ق/۱۲۶۶- ۱۲۴۸م) یکی از پسران کهتر جغتای شاهزاده«ییسومنگو»را به جای او منصوب نمود و گفت:” با وجود پسر نواده چگونه وارث باشد”(همدانی،۱۳۷۳: ۱/۵۶۹). از این گذشته این شاهزاده از فرط شرب خمر به مرحله­ بلاهت رسیده بود و زن او و وزیر مسلمانش موسوم به بهاءالدین مرغینانی امور کشور را اداره می­کردند. جوینی این بهاءالدین را می­ستاید و او را حامی فضلاء و علماء معرفی می­ کند(جوینی،۱۳۸۲: ۱/۳۴۲). «ییسومنگو»سلطنتش طول نکشید و در سال(۶۴۲ – ۶۴۸ ق/۱۲۴۶- ۱۲۵۲م) وفات یافت. برای جانشینی او در زمان حیات وی اختلافات شدیدی بین تمام شاخه­ها و شعبه­های مختلف چنگیزخانی روی داد و مدّت یک سال(۶۴۴ – ۶۴۵ ق/۱۲۴۹- ۱۲۵۰م).کشمکش­های خانوادگی شدّت یافت. منگو چون به سلطنت رسید عزل«ییسومنگو»را اعلام داشت و به جای او همان«قراهولاکو»را که پنج سال قبل «ییسومنگو»از تخت سلطنت دور نموده بود، خان اولوس جغتای کرد(۶۴۸ ق/۱۲۵۲م) قراهولاکو پس از اینکه سلطنت را از دست«ییسومنگو» بدرآورد مأموریت یافت که برود و همین عموی خودش را به قتل برساند.
با این تسلسل فجایع و وقایع فضیح به خوبی می­توان دریافت که اولوس جغتای دست نشانده­ی دربار «قراقوروم» بود و عکس­العمل انقلابات خانوادگی در قراقوروم خاندان جغتایی را دائماً تحت تأثیر قرار می داد(گروسه،۵۳۹:۱۳۵۳)
می­توان گفت که اولوس جغتای با آنکه حقّ ارشدیت نسبت به خاندان«اکتای» و «تولوی» داشتند، مانند کهتران شناخته می­شدند و اولوس آنها یک نوع سلطنت درجه­ دوم محسوب می­شد که به حکومت مرکزی متصل و پیوسته بود. هنگامی که قراهولاکو عازم تصرّف اقطاع و«یورت» خودش بود، در راه مرد(۶۴۸ ق/۱۲۵۲م) و زوجه­ی بیوه­ی او«اورغنه خاتون»دستور خان بزرگ را اجرا نمود و«ییسومنگو» را به قتل رساند(همان:۵۳۹). وزیر سالخورده، حَبَش عمید که به عنوان طرفدار و هواخواه«قراهولاکو»در زمان پادشاهی«ییسومنگو» دچار زحمت و زجر شده بود به انتقام­جویی پرداخت«اورغنه­خاتون» زمام امور خانات جغتایی را به دست گرفت و مدّت نه سال امور آن سرزمین را اداره می­نمود(۶۴۸- ۶۵۶ق/۱۲۶۱ – ۱۲۵۲م).
در سال (۶۵۶ ق/۱۲۶۱م) اولوس جغتای باز دچار عکس­العمل­های منازعاتی شد که در«یورت اصلی» یعنی در مغولستان بین خان کبیر قوبیلای قاآن و برادرش«اریق­بوکا» روی داده بود(گروسه،۲۲۹:۱۳۸۴). اریق­بوکا که در آن زمان صاحب مغولستان بود یکی از نوادگان جغتایی موسوم به شاهزاده«آلغو» (پسر بایدار پسر جغتا) را خان جغتای نمود و به او مأموریت داد که مراقب سرحد آمویه باشد تا ایلخان ایران «هولاکو» نتواند قوای کمکی برای قوبیلای قاآن اعزام دارد. بنابراین آلغو به «بیش بالیق(بالیغ)» رفت و اختیارات را از« اورغنه خاتون» گرفت و از آلمالیغ تا آمویه ریاست و سلطنت او را بدون زحمت به رسمیت شناختند. سلطنت وی از سال(۶۵۶ تا۶۶۱ ق/۱۲۶۱ تا۱۲۶۶م) دوام یافت ولی نه با آن سیاست و روشی که« اریق­بوکا» انتظار و امید آن را داشت. آلغو از اختلاف و جدایی که بین قوبیلای قاآن و اریق­بوکا منجر شده بود، استفاده نمود و برای نخستین بار در تاریخ، خاندان وی خواستند مانند خانی خودمختارسلطنت کنند(وصّاف،۱۳۳۹: ۱/۱۰).
اریق‏بوکا که بر او سمت ریاست و پادشاهی داشت چندین نفر مأمور به اولوس او فرستاده بود تا مالیات­ها را جمع­آوری کرده، مهمات و اسلحه جنگی را بگیرند و چهارپایان و اسب و شتر را گردآورند و نزد وی ببرند. آلغو چشم طمع به آن اموال دوخته بود و هر چه جمع­آورده بودند تصاحب نمود، فرستادگان اریق­بوکا را کشت و حدود سال(۶۵۷ ق/۱۲۶۲م)خود را طرفدار قوبیلای قاآن اعلام کرد(گروسه،۵۴۲:۱۳۵۳).
اریق­بوکا از رفتار خیانت­آمیز وی سخت برآشفت و به آلغو حمله­ور شد. در ابتدا فتح و توفیقی نصیب آلغو شد و پیش قراولان دشمن را در نزدیکی «پولاد» یا«بولود» بین«صیرام» و «ابی نور» در هم شکست و چون پس از این پیروزی خود را از هر خطری فارغ دید لشکریان خود را مرخص نمود تا با خاطر جمع به اقامتگاه وی در «ایلی» بروند. در همین موقع یکی دیگر از مأموران و نواب اریق­بوکا با لشکریانی تازه نفس رسید و حوضه­ی «ایلی» را متصرّف شد و آلمالیغ را اشغال نمود و آلغو به ناچار به طرف کاشغر و ختن گریخت. اریق­بوکا شخصاً پس از فرار آلغو آمد و فصل زمستان را در آلمالیغ که مرکز و قلب اولوس جغتایی بود، گذارد و آلغو در حدود سال­های (۶۵۷ – ۶۵۸ ق/۱۲۶۲- ۱۲۶۳م) به سمرقند رفت(همان:۵۴۳). اریق­بوکا در این منطقه­ زیبا و سرزمین حاصل خیزِ «ایلی» آن چنان با خشونت و وحشی­گری رفتار نمود و آن چنان به غارت کشور و قتل عام طرفداران رقیب خود آلغو پرداخت که قحط و غلائی عجیب ظاهر شد و بسیاری از سرداران اریق­یوکا با عساکر سپاهیانشان از او جدا شدند و رفتند. چون دید که سپاهیان او مانند برف آب می­شوند و دیگر چیزی در دست نخواهد داشت به فکر افتاد که با آلغو آشتی کند. در همین زمان شاهزاده خانم اورغنه­خاتون به دیدن اریق­بوکا آمده بود تا علیه خلع او از سلطنت خانات جغتایی اعتراض کند. اریق‏بوکا آن شاهزاده خانم را خواهش کرد به همراه مسعود یلواج به سمرقند برود و پیشنهاد صلح او را به آلغو بدهد. در چنین موقعی واقعه­ی عجیبی روی داد که هیچ کس انتظار وقوع آن را نداشت. وقتی که اورغنه­خاتون نزد آلغو رسید، آلغو با او مزاوجت نمود و مسعود یلواج را به سمت امور مالی منصوب نمود. پیوستگی مسعود به آلغو واجد اهمیّت بسیار بود و همکاری او با آلغو برای این شاهزاده­ی فراری واقعه­ای بسیار مفید و ثمربخش بود(خواندمیر،۱۳۶۲: ۳/۲۶۸).
این مدیر فرزانه و لایق توانست در بخارا و سمرقند وجوه سرشاری به دست آورد و بدین ترتیب به آلغو و اورغنه­خاتون وسیله­ای بدهد که یک سپاه کامل فراهم آورند.
قایدو شاهزاده­ی اکتای قاآنی از یورت خود ایمیل پایین آمد و به آلغو حمله­ور گردید ولی در این حمله فتح نصیب آلغو شد . قایدو مغلوب گردید. اریق­بوکا که فاقد هر نوع سرمایه و کمکی شده بود از سمت مغرب گرفتار آلغو و از سمت مشرق نیز دچار هجوم خان بزرگ قوبیلای قاآن گردیده بود، چاره­ای جز این ندید که خود را به قوبیلای قاآن تسلیم کند(۶۵۹ ق/۱۲۶۴م).
از حوادث و وقایع جانشینی جغتای این نتیجه حاصل شد که خانات جغتایی(حقاً بیشتر و عملاً کمتر) از تحت قیمومیت و مطاوعت شدید خان­های بزرگ رهایی یابند. مسعودیلواج(متوفی ۶۸۴ ق/۱۲۸۹م) که تا آن زمان امور سمرقند و بخارا را به حساب و نفع خان­های بزرگ اداره می­نمود، از این به بعد تمام امور و دریافت مالیات را به سود آلغو انجام می­داد. آلغو خانات جغتایی را نیز توسعه داد یعنی با برکاخان قبچاق جنگ کرد و شهر اترار را از دست او درآورد و خراب کرد و سمرقند را نیز بر اولوس خود افزود(گروسه،۵۴۴:۱۳۵۳).
پس از آلغو(۶۶۰-۶۶۱ق/۱۲۶۵-۱۲۶۶م) زوجه­ی بیوه­ی او اورغنه­خاتون پسری را که از نخستین ازدواجش با قراهولاکو داشت و مبارکشاه نام داشت بر سریر سلطنت نشاند(۶۶۱ ق/۱۲۶۱م) و این اوّلین شاهزاده از خانات جغتایی است که تحت نفوذ ماوراءالنهری­ها دین اسلام را قبول نموده بود. ولی یک شاهزاده­ی دیگر از خانات جغتایی موسوم به براق نوه­ی موتوجن از خان بزرگ قوبیلای قاآن یرلیغی دریافته بود که او را نیز با بنی­عم خود مبارکشاه مشترکاً نایب­السلطنه­ی آن اولوس تعیین نموده بود. براق چون به ایلی رسید توانست عساکر و لشکریان را به خودش جلب کند و در خجند مبارکشاه را دستگیر نمود(۶۶۱ ق/۱۲۶۶م) و او را از تخت سلطنت معزول نمود و به سمت میرشکاری خود منصوب کرد. طولی نکشید که رابطه براق با خان بزرگ قوبیلای قاآن نیز مکدر شد. قوبیلای قاآن یکی از عمّال خود موسوم به موغولتای را حکمران ترکستان چین نموده بود(وصّاف،۱۳۳۹: ۱/۱۱).
جغتاییان به ویژه از زمان حکمرانی براق بر ماوراءالنهر تمام توان خود را بر تسخیر خراسان که ایالت مرزی میان ایلخانان هولاکویی و جغتاییان به حساب می‌آمد معطوف ساختند(همدانی،۱۳۷۳: ۲/۱۰۷۱). براق این حکمران را از آنجا راند و مقام او را به یکی از نمایندگان خویش سپرد. قوبیلای قاآن سپاهی عبارت از: شش هزار نفر سوار فرستاد تا حکمرانی را که براق بیرون رانده بود بر مقام و مسند خود باز مستقر سازند. ولی براق سی هزار نفر را به جنگ با آنها فرستاد و بی­آنکه پیکاری روی دهد آن شش هزار نفر را وادار نمودند که به جای خود باز گردند. از این گذشته به فرمان براق لشکریان او شهر ختن را که در حوزه­ امپراتوری قوبیلای ­قاآن بود، غارت کردند(وصّاف،۱۳۳۹: ۱/۱۱).
۲-۶-۱- خانات جغتایی تحت سیاست قایدو
قایدو در ابتدا از براق خواست که از وی تمکین نماید و به او حمله­ور شد. در اوّلین پیکاری که نزدیکی جیحون روی داد، براق دشمنان خود را در دام و مهلکه­ای که ترتیب داده بود، انداخت و مقدار کثیری غنایم و تعداد بسیاری اسیر به دست آورد. ولی قایدو از خان قبچاق منکوتیمور کمکی دریافت داشت و لشکری عبارت از : پنجاه هزارنفر تحت فرماندهی برکجار به جنگ براق فرستاد. براق از برکجار شکست خورد و به ماوراءالنهر رفت و باز به قهر و عنف از بخارا و سمرقند آنچه می­توانست گرفت و با آنچه از مردم گرفته بود، به تجهیز قوای خود پرداخت(حیدر دوغلات،۹۶:۱۳۸۳). او در تهیّه­ی مقاومتی عالی بود که قایدو به او پیشنهاد صلح داد، زیرا قایدو می­خواست که در مغولستان و مبارزه علیه قوبیلای دستش باز باشد(گروسه،۲۳۶:۱۳۸۴). او حاضر بود ماوراءالنهر را به براق بدهد به شرطی که وی نیز از ایلی و ترکستان شرقی دست بکشد و در ماوراءالنهر خود را مطیع و منقاد قایدو بشناسد. بدین ترتیب یک امپراطوری کاملاً مستقلی در آسیای مرکزی تحت ریاست و سیادت قایدو بوجود آمد(گروسه،۵۴۲:۱۳۵۳).
قایدو برای این که براق را از ترکستان شرقی دور کند، چون بر او ریاست داشت، وی را مأمور نمود که به تسخیر خانات ایران برود و به سلطنت خاندان هولاکوخان پایان دهد. در این هنگام اباقاخان پسر هولاکوخان برجای پدر بر تخت سلطنت و ایلخانی نشسته بود. ولی براق نتوانست کاری از پیش ببرد و شکست فجیعی که برآن شد باعث گردید که شاهزادگان و خویشاوندان و مطاوعین او نیز از او روی برگردانند. براق از قایدو کمک خواست. قایدو با بیست هزار نفر سپاهی به استقبال او آمد و در موقع نزدیک شدن قایدو براق وفات یافت(۶۶۶ ق/۱۲۷۱م). پس از مرگ براق چهار پسر او با دو پسر آلغو متّحد شدند تا ماوراءالنهر را از تحت تسلط قوای قایدو درآورند ولی هیچ وقت برتری نصیب آنها نمی­شد(حیدر دوغلات،۹۷:۱۳۸۳). این بی­توفیقی آنها باعث شد که به تاراج و غارت شهر­های ماوراءالنهر که تحت ریاست و حسن اداره­ی مسعود یلواج رو به آبادانی و فلاح گذاشته بود بپردازند. قایدو خانات ماوراءالنهر را به هیچ یک از آنها نداد و به یک شاهزاده­ی دیگری از خاندان جغتایی موسوم به نیکپای اوغول(۶۶۶ ق/۱۲۷۱م) واگذار نمود. این شاهزاده چون به فکر نافرمانی و سرکشی افتاد قایدو او را به قتل رساند و طغاتیمور را که شاهزاده­ای از همان خاندان و نوه­ی بوری بود(در حدود۶۶۷ ق/۱۲۷۲م) به جای او منصوب کرد(همان:۵۴۴). طغاتیمور به زودی درگذشت و قایدو تخت سلطنت را به دووا پسر براق تفویض نمود(۶۶۹ ق/۱۲۷۴م). در این هنگام آباقاخان پادشاه ایران در اواخر سال(۶۶۷ ق/۱۲۷۲م) لشکریانی به خوارزم فرستاد و اورگنج و خیوه را غارت نمود و در(۶۶۸ ق/۱۲۷۳م) وارد بخارا شد. مدّت هفت روز نهب و غارت و تاراج و چپاول دوام یافت و هرچه بود، بردند و سوزاندند. به خوبی دیده می­ شود که شرایط مخوف و وحشتناک مردم شهرنشین با تسلط این صحرانوردان از چه قرار بوده است. رؤسا و سلاطین قبایل صحراگرد در ضمن منازعات داخلی و جنگ­های خانگی خود بهانه­هایی می­یافتند که متناوباً بیایند و شهرهایی را که در قلمرو طرف مقابل بوده غارت کنند و گاه گاه نیز خودشان به نهب و غارت شهرهایی می­پرداختند که در حوزه­ تسلط و قلمرو حکمرانی خودشان بود(مستوفی،۱۳۶۲: ۱/۵۸۴).
پس از رفتن این فاتحان و استیلاء کنندگان، مسعود یلواج باز یک بار دیگر به ترمیم خرابی ها و امحاء آثاری که جنگ­های داخلی مغولان در شهرهای ماوراءالنهر انباشته بود، همت گماشت. این تعمیر و ترمیم را تا دم مرگ(۶۸۴ ق/۱۲۸۹م) ادامه داد(خواندمیر،۱۳۶۲: ۳/۲۵۹) و پس از او سه پسرش که اداره­ی امور بخارا و سمرقند را برعهده داشتند کارهای خیر پدر را ادامه دادند. پسر ارشد او ابوبکر(۶۹۳ ق/۶۹۸م) سیلتمش (سلتمش) بیگ تا سال(۶۹۷ – ۶۹۸ ق/۱۳۰۲- ۱۲۰۳م) و سویونیچ از آن تاریخ به بعد. ولی آنها هم علی رغم خاندان جغتایی مجبور از اطاعت قایدو بودند زیرا که آن دو پسر اوّلی را قایدو به آن سمت منصوب کرده بود ولی پسر سومش را چپر پسر و جانشین قایدو تعیین کرده بود(گروسه،۵۴۹:۱۳۵۳).
دووا چون بدون شک از آنچه بر سر اسلافش آمده بود عبرت گرفته بود، خود را نسبت به قایدو مطیع و منقاد محض معرفی نمود. دووا یک معاون بسیار لایق و مفیدی برای قایدو شد. بالاخره در سال(۶۹۶ ق/۱۳۰۱م) قایدو برای تسخیر قراقروم لشکرکشی نمود و دووا نیز به همراهی او رفت. آنها می­خواستند یورت اصلی را به دست آورند و در شکستی که نصیب خاندان اکتای شد آنها نیز مغلوب گردیدند و در همان سال قایدو در حین عقب نشینی درگذشت(همان:۵۴۹).
۲-۶-۲- اوج عظمت خاندان جغتایی( دووا- اسن بوقا- کبک)
مرگ قایدو باعث رهایی و خلاصی دووا شد و این دوران انتحال از مرئوسی به ریاست را با نهایت آرامی و ملایمت طی نمود(حیدر دوغلات،۹۸:۱۳۸۰). قایدو پسری به نام چپر داشت که تمام عناوین پدر را به ارث برد. دووا ریاست او را بر خود شناخت و در این دوران بود که جنگ­های داخلی که قریب چهل سال آسیای مرکزی را فراگرفته بود، خاتمه یافت و وحدت مغول برقرار گردید. ولی طولی نکشید که رابطه این دو تیره شد و دووا توانست بر چپر چیره شود و او را دستگیر کند. این شاهزاده با کمال احترام با وی رفتار نمود ولی تمام متصرّفات او را گرفت.
بدین ترتیب خاندان جغتایی که متصرّفات و یورت آنها محدود به ماوراءانهر شده بود(و قایدو باعث آن گردیده بود)ناحیه­ی ایلی و کاشغر را باز گرفتند و به تمامی املاک موروثی خود دست یافتند(۷۰۴ ق/۱۳۰۶م).
دولت و سعادت دووا دوام نداشت و در اواخر سال(۷۰۴ ق/۱۳۰۶م) وفات یافت. پسر ارشد او کونجک نیز بیش از یک و نیم سال سلطنت نکرد و درگذشت. تالیکو نوه­ی بوری سلطنت را تصرّف نمود(همان:۹۹). این تالیکو شاهزاده­ای بود که عمرش در جنگ و جدال گذشته بود. چون به دین اسلام درآمده بود همواره کوشا بود که مغولان را نیز به دین اسلام دعوت کند. ولی هواداران خاندان دووا علیه او عصیان نمودند و یکی از آنها در مجلس ضیافتی او را کشت(۷۰۶ – ۷۰۷ق/۱۳۰۹- ۱۳۰۸م). توطئه­کنندگان پسر کهتر دووا را که موسوم به کبک بود به سلطنت اعلام نمودند. در این فاصله چپر با امید باز پس­گرفتن آن چه را که سابقاً دووا از او گرفته بود، به جنگ با کبک رفت ولی مغلوب و به چین پناهنده شد. پس از این شاهزادگان جغتایی قوریلتای بزرگی را تشکیل دادند و در آن شورا تصمیم گرفتند که یکی از پسران دووا را که در آن هنگام در دربار پکن بود یعنی اسن­بوقا به عنوان خان انتخاب نمایند(گروسه،۵۴۹:۱۳۵۳). اسن­بوقا آمد و تخت سلطنت را که کبک برادرش خالی گذاشته بود، اشغال نمود. پس از مرگ اسن بوقا در سال(۷۱۸ ق/۱۳۲۰م) خاندان جغتایی که دووا خان به مقام حاکمیت و اسقلال رساند شروع به مداخله و اعمال نفوذ در خارج از یورت خود کردند. بعد ایشان کبک توانست تا سال(۷۲۴ ق/۱۳۲۶م)سلطنت کند(بارتولد،۲۲۸:۱۳۷۶). اهمیّت دوران پادشاهی وی از این جهت است که این پادشاه برخلاف خان­ها و شاهان سابق به سرزمین متمدن و کهنسال ماوراءالنهر و به زندگی شهری علاقه داشته است. در نزدیکی نخشب یا (نسف) (در جنوب غربی سمرقند) قصری بنا نمود و نام مغولی آن را«قرچی» (یعنی قصر) به شهری که بعدها در آنجا بنا نموده ­اند، دادند. مسکوک نقره را که بعدها کبک نامیده­اند او رایج کرد و مسکوکات سیمین او واقعاً اوّلین سکه­های رسمی دولت جغتایی است(همدانی،۱۳۷۳: ۱/۵۳۴).
سابقاً و قبل از او اگر سکه­ای بود، صرفاً منحصر به شهر مخصوصی بود یا اختصاص به سلسله­ای محلّی داشت که آن را ضرب نموده بود. با این احوال و علی­رغم علاقه­ای که به زندگی ماوراءالنهریان داشت به دین اسلام درنیامد. ابن بطوطه پس از دیدار خود از ماوراءالنهر در سال ۱۳۳۳م می­نویسد: کبک کافر بود لیکن پادشاهی عادل بود که داد مظلومان می­گرفت و مسلمانان را اکرام و احترام می­نمود(ابن بطوطه،۱۳۷۰: ۴۴۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:11:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم